سریال زندگی در بهشت | قسمت 244 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

سلام به استاد عزیز و مریم مهربون و دوستان هم فرکانسی

چقدر ذوق کردم که این فایل رو دیدم. از دیروز اینترنت ما تقریبا قطع بود و من نتونستم وارد سایت بشم و امروز یکهو دیدم که اینترنت وصل شده و با دیدن این فایل چقدر خوشحال شدم.

همش با خودم میگفتم یعنی استاد و مریم مهربون در حال انجام چه کاری هستند که هیچ فایلی نمی زارن. یه جوری که انگار چیزی رو گم کرده باشم.

چقدر تحسینتون کردم که اینقدر با اراده و اعتماد به نفس به تنهای و در کمال آرامش ، ادامه میدید و با توکل به خداوند همه کارها براتون به آسانی انجام میشه، البته این رو هم بگم چرا اینگونه میشه؟ چون خودتون هم میخواین ، خودتون هم با عشق کار میکنید و سیتی کار را بهانه نمی کنید و خودتون هم از قانون به نحو احسنت استفاده میکنید. واقعا آفرین به این همه اراده و توانایی در کنترل ذهنتون.

راستش وقتی گفتین تورنیدو میخواد بیاد من کمی ترسیدم و توی دلم گفتم یعنی شما اصلا نمی ترسید ؟ یا حتی بهش فکر هم نمی کنید؟ و اگر این احساس ترس در وجودتون اگر برای لحظه ای هم بیاد چگونه مهارش میکنید؟

مطمئنا آنقدر باورهای قوی در خودتون ساختید که دیگه اصلا این سوالها براتون ممکنه خنده دار باشه، ولی دوست دارم بدونم که در اون لحظه چه میکنید؟

حرفاتون مریم مهربون ، خیلی برام مفید و قابل لمس بود. قشنگ از تمام وجودم حسش کردم. سپاسگزارم

عجب فایلی ، انگار داشتی با من حرف میزدی. مخصوص من بود این فایل چون مدتی أست همسرم دچار بیمارس شدند و انجام بیشتر کارها به عهده من شده. تازه دارم میفهمم که همسر من چقدر کار بوده که انجام میداند و من اصلا حتی بهشون فکر هم نمی کردم، فکر چیه ؟ اصلا نمی دانستم اصلا همچین چیزی هم وجود داره.

هر لحظه سپاسگزار همسرم هستم که با وجود این همه کار ، با عشق همه آنها رو انجام میداد .

الان با هر کاری که انجام میدهم تازه میفهمم که چقدر توانایی در من نهفته بوده و من ازشون بی خبر بودم و الان هر روز یکی از تواناییهامو پیدا میکنم و هر لحظه خداوند مهربانم را شاکرم که هدایتم میکنه تا بتوانم از پس این کارها بر ایم و زندگیم را آسانتر طی کنم.

امروز من اتفاقا من هم کار ارگنایز رو انجام دادم و وسایلی که کمتر استفاده میشه را در فقسه های بالاتر گذاشتم و آنهایی که تقریبا روزانا استفاده میشه رو دم دست گذاشتم.

سپاسگزارم از شما مریم مهربان که اینقدر با حوصله و آرامش وجودتون همه مسائل رو توضیح میدین و حرفهای شما واقعا با عث آرامش من شد چون امروز یک کم در گیر کارهای درمان همسرم شدم و کاری که برایم انجامشان کمی سخت بود و حس و حال خوبی بهم نداد. بعد از اون رفتم بیرون کمی هوا خوردم و قانون رو برای خودم کمی تکرار و مرور کردم و به خودم گفتم نگران نباش ، خداوند همه کارها رو برات ردیف کرده و تو با هدایت خداوند مهربان ، به آسانی از پس همه آنها بر میای. از خدای مهربانم خواستم که هدایتم کنه تا با آرامش کارها رو انجام بدم و در مسیر زندگیم در حینی که به همسرم کمک میکنم ، خودم هم با لذت مسیر را طی کنم. تمام امید به خدای مهربان است .

یاد جمله ای از استاد افتادم که میگن:” در سخترین شرایط به خودم میگفتم من امیدوارم، من مطمئن هستم که خداوند جواب میدهد، قانون جواب میدهد، من فقط باید در هر شرایطی امیدم به خدای مهربان باشد. و با توکل و حساب کردن روی خداوند مهربانم، میتوانم همه آنچه را که میخواهم برسم.

خدایا فقط ترا میپرستم و فقط از تو یاری میجویم.

خدایا مرا به راه راست هدایت کن، راه کسانی که به انها نعمت دادی نه راه کسانی که غضب کردی.

بار خدایا ما را از نعمتهای دنیا و آخرت هر دو بهره مند گردان.

شاد، سلامت و در پناه الله یکتا🙏