سریال زندگی در بهشت | قسمت 249 - صفحه 1

هفته ی پیش خیلی عمیق با خودم فکر میکردم و از خدا خواسته بودم که از یه راهی یه جوری منو مطمئن تر کن به خودت، به قانون اصلی زندگیت، به اینکه چجوری میتونم خودم باشم و به خواسته هام برسم از چه راهی به چه نحوی

چند روز پیش خیلی اتفاقی این فکرا و مثالا با سرعت بالا و شدت دار روونه ی مغزم شد جوری که واقعا بغضم گرفت و خدا رو شکر میکردم

انگار کل زندگی برام روشن شده باشه

به خودم قول دادم جوری که فهمیدمش به نوشتار در بیارم تا شاید برای کسی مثل من این قانون رو منطقی تر و قابل فهم تر کنه

تاحالا به سیستم گوارش انسان توجه کردی ؟ اینکه میاد و تمام چیز هایی که طی روز میخوری رو جدا میکنه

مواد مورد نیاز بدن رو از چیزایی که نیاز نیست.

ویتامین ها رو از مواد معدنی، کلسیم رو از آهن، پروتئین برای رشد عضله رو از کالری برای انرژی روزمره همه رو از هم دیگه جدا میکنه و میفرسته جایی که بدن بهش نیاز داره

فکرشو بکن این کار رو تماما به صورت اتوماتیک انجام میده

ینی یه سیستم کاملا هوشمند که میفهمه هر چیزی که میخوری چیه و چه کاری باید براش بشه

ینی میتونیم بگیم هر ورودی که بگیره اون رو تحلیل میکنه و طبق اون یه واکنشی نشون میده

هرچی غذای سالم تری بخوریم، انرژیمون بیشتره، سرحال تریم، شاداب تر و سالم تریم

اما هرچی این ورودی بد باشه، مثل غذا های چرب، مثل غذا های بی کیفیت، مثل غذا هایی که هیچ ارزش و منبع خوبی ندارن

بدنت هم ضعیف میشه، انواع بیماری سراغت میاد، چاقی یا لاغری به همراه مریضی پیش میاد

حالا تصور کن تو مغز انسان هم همچین چیزی باشه

بیاد و با بررسی ورودی های ذهنی، اتفاقات و شرایط رو هم سنگ و هماهنگ باهاشون پیش بیاره

تصور کن سیستمی مثل سیستم گوارش که راجع بهش حرف زدیم

توی سرمون هم یه سیستم هوشمندی باشه که فکر های تو، حرف های تو، باور های تورو تحلیل میکنه

و طبق هر کدوم یه فرکانس مشخص ایجاد میکنه تا اتفاقات به وجود بیان، وظیفشه

کارش اینه که برای تمام ورودی ها و افکاری که تکرار میشن یه فرکانس و ارتعاش مشخص درست کنه و ارسال کنه به جهان

تا حالا شده بتونی غذای چرب بخوری و انتظار لاغری شدن داشته باشی ؟

ینی مثلا شب پیتزا بخوری با کلی نوشابه

بعد بگی خدایا تو که میدونی من دلم میخواست سالاد بخورم

پس خودت لاغرم کن !!

امکان نداره …

چرا برات منطقیه ؟ چون با تکرار و تجربه قبولش کردی

فکر کن دقیقاااا همچین سیستمی برای باور ها و افکار تو وجود داره

تمام ورودی های ذهنت، تمام فکر هایی که خودت درباره ی خودت و یا خواسته هات میکنی

تمام حس هایی که داری

تمام چیز هایی که بهشون توجه میکنی با تمرکز بهشون فکر میکنی، راجع بهشون حرف میزنی

تمام لحظه هایی که افکار توی ذهنت میان و میرن

همه ی این ها دارن در لحظه اون ورودی تشکیل میدن

خروجی میتونه چیزی غیر از این ها باشه ؟

امکاااان نداره

خروجی صد درصد هماهنگ و هم جنس اون افکار و ذهنیته

میتونی فکر به بی پولی و بده کاری و قرض هات داشته باشی بعد آخر شب بگی خدایا خودت میدونی که میخوام پول دار بشم

بنظرت ممکنه ؟ معلومه که نه

بازم همون اتفاقاست

یا اونایی که میگن ما حالا یه چیزی بخوریم از گرسنگی نمیریم خدا بزرگه

نتیجش چیه؟ این که فقط انرژی دارن صبحشون رو شب کنن

این که فرقی نداره براشون مریض بشن، بدنشون سالم باشه یا نه، شاد باشن یا نه

فقط میخوان صبحشون رو شب کنن

باورای ادما هم همینه

طرف میگه حالا این قرضو بدم، این وامو صاف کنم، پول اجاره این ماهو بدم فعلا

در همین حد میخواد

در همین حدم بهش میرسه

تصور کن زمانی که یک نفر تصمیم میگیره لاغر شه

به طور مشخص میاد و میگه من این میزان برنج میخورم

این میزان مرغ و گوشت میخورم

این میزان سبزیجات میخورم

چرا ؟ چون میدونه نتیجش اینه که وزنش ایده آل میشه

نتیجش اینه که بدنش سلامت تر و با انرژی تر میشه

تاحالا شده غیر از این باشه ؟ نه

چون امکان نداشته

چون ساختار بدن هر کسی همینه

چه کسایی نتونستن رژیمشون موفق باشه

اونایی که نتونستن ورودی های غذاشون رو کنترل کنن، اونایی که پایبند به رژیمشون نبودن

حالا اینو بیار از سیستم هوشمندی که تو سرمون هست بررسی کن

کیا موفق میشن ؟ کسایی که افکار بهتری از خواسته هاشون رو توی سرشون تکرار میکنن

کسایی که تجسم میکنن چیزایی که میخوان رو

کسایی که احساس خوبی دارن توی سرشون

کسایی که شکر گزارن و هر لحظه سعی میکنن با فکر کردن به نکات مثبت زندگیشون حالشون رو خوب نگه دارن

کسایی که هوشمندانه و با آگاهی جوری به خواسته هاشون فکر میکنن که اون رو شدنی و برای خودشون میبینن

کسایی که به خدا و ساختار جهان ایمان دارن

و مطمئنن تو ذهنشون که فلان اتفاق خوب میفته

فلان چیزو میرسم بهش

فلان کارو میتونم بکنم

فلان چیزو یاد میگیرم

مگه میتونه نتیجش چیزی غیر از این باشه ؟؟

پس بیایم آگاهانه یه رژیم برای ذهن خودمون ایجاد کنیم و تا زمانی که نتیجه بگیریم براش تلاش کنیم

بعد دیگه جزئی از زندگی ما میشه کار کردن روی باور هامون روی احساس‌مون

مثل تمام کسایی که زندگی سلامت دارن

بعد خورد و خوراک سالم جزئی از زندگیشون میشه

مگه میشه کسی رژیم بگیره بعد بگه خب دیگه وزنم اومد پایین برم دوباره از فردا کلی غذای چرب و چیل بخورم :))

تمام این حرف ها و این مثالا چیزی بود که برای خودم این دنیا و قانونش رو باور پذیر تر کرد

چیزی که مطمئن تر از قبل کرد منو که آقا همش تو سر خودمونه

تو باور هامونه

هرچقدر بیشتر به خودمون و باور هامون برسیم

بیشتر برداشت میکنیم

به قول استاد، زندگی انقدررر سادست که از شدت سادگیش ما راه اصلیمون رو گم میکنیم

ولی امروز و اینجا مسیر زندگیم از همیشه روشن تر و قشنگ تره

بهترین ها رو براتون آرزو دارم ❤