https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/01/abasmanesh-14.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-01-28 07:50:362022-02-07 17:37:10سریال زندگی در بهشت | قسمت 252
127نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر چقدر چقدر این خواسته بازم پررنگتر شد که آقا میشه…میشه رفت پرادایس
آخر فایل که شد دیدم لبخندی بر لبانم هست تا بند گوش …نگو کل فایل اینجور بوده و من غرق تماشا بودم…
اون صحنه برداشتن تخم مرغا رو که دیگه نگو…اصلا کاور این قسمت تعریف کننده همه چیه…
اصلا دیوانه میکنه…من عاشق برداشتن تخم مرغام و اصلا یه حس خیلی خارقالعاده ای داره…
این دوست عزیزمون ماشالا چقدر خوب صحبت میکرد البته من اسم ایشونو نمیدونم و چقدر تحسین برانگیزه این کلامشون و این انرژی شون…بارکالله با اینکه یه دختره و خودش میگه من قبلا چوب ندیدم و نکردم از این کارا ولی میاد میره تو جنگل و میخوام بگم این عشقی که ازش صحبت میکرد رو من میفهممش..این عشقی که میگه مریم جان تخم مرغ درست میکنه طعمش فرق داره اینو میفهمم که مهم اون کارها نیست بلکه مهم اون عشقی هست که مریم جان داره میزاره تو کار…
نتیجه کار کارگاه
نتیجه مراقبت از حیوونا اینا همش کار همون عشقه هستا…
ممکنه یکی دیگه یجور دیگه انجامش بده ولی این مخصوص همین شخصیت هست…
این ادامه کامنت هست…
صبح نوشتمش ولی گفتم هنوز اونی که میخام نشده پس صبر کردم و الان خداوند میگه بنویس و من میگم چشم.
برگردم به چند روز پیش و من خب حالا بخاطر هوا حالم خوش نبود و اصلا یه وعضی….بعدش صبح یکی از دوستای قدیمیم زنگ زد گفت یه سری خورده کاری هست یکی دوساعت میای انجامش بدی؟
من گفتم واقعیتش من حالم اصلا خوب نیست و دارم استراحت میکنم…بعدش گفت پاشو هرچی بخوابی بدتر میشه و منم دیدم داره خدا بهم میگه پاشو …درسته حالم خوب نبود و بارونم داشت میومد ولی گفتم خدا خودت گفتی برم و منم دارم میرم…
استاد تا غروب خلاصه مشغول بودیم و دیدم اصلا ناهار هم نخوردیم و باورتون نمیشه تا نزدیکای ۲ نصف شب بیدار بودم و داشتم کارای عقب افتاده رو انجام میدادم…میخوام بگم اون تو تخت افتادن کجا و اون فعال بودن تا ۲ شب کجا….
این دوست عزیزمون میگه تخم مرغ مریم جون یه مزه متفاوتی داره…
آره چرا نداشته باشه…
چون خالص عشقه…
وقتی مریم جان میگه اون پوش اولیه سخته ولی وقتی واردش میشی نیروی اون خودش تو رو هدایت میکنه….تازه متوجه میشیم چطور یه دختر میتونه اون گونی غذای جوجه هارو جابجا کنه…
چطور میتونه نیرو بشه برامون که مرزها رو میشکنه..تصورات مارو…محدودیت های مارو…
برا خودم چطور نیرو میشه که با اون حالم تو هوای بارونی میزنم بیرون بعد میبینم سرحالتر و قبراقتر میشم…اینو برا خودم مینویسم که یادم بمونه..باز میرسم به حرف عرشیانفر عزیز که میگه این ذهن مشاور خوبی برای من نیست….
آها راستی صبح همون روزی که تا ۲ بیدار بودم ساعت ۷ نشده بود که پاشدم و بماند که قبلا حداقل تا ۱۰ میخوابیدم.
اصلا کلا تاثیر همین سریاله دیگه….
مگه میشه با منطق توضیحش داد…
مگه میشه سلامتی رو ۱۰ سال داشت و پات به دوا و دکتر نرسه…مگه غیر اینه که باور خوب در مورد خداوند داری و زمینه ساخت همچین باورای نابی فقط و فقط ورودی های مناسبی مثل همین سریاله….
خدایا شکرت…
اگر بتونیم شکر همین یه دونه نعمتت رو بجا بیارم..
نعمت استاد و آموزه هاش
نعمت اینترنت و گوشی مناسب و وقت…وقت کامنت نوشتن و کار کردن رو باورام…
چطور میشه سپاسگذار این نعمتها بود که میدونی فقط و فقط هدیه ای هست از طرف خودش چون تو بنده عزیز خدایی و اون مهربان مهربان ترینهاست….
چون تو فوقالعاده ارزشمندی که در مدار دریافت آگاهیها قرار گرفتی…
ووووای بخدا کلی کیف کردم چقدرلذت بردم بخدا درسته ضاهر ماجرا خراب شدن ماشین بود ولی بخداقصم کلی درس داشت برای خدامیدونه چقدر رو بچه ها تایر بذاره همون جور روی من تاثیر گذاشت ،
خیلی خوشحالم از اینکه سومی عزیز داشت خانم شایسته رو توصیف میکرد شجاعتش رو تنهای کار کردنش رو بخدا خیلی به من شجاعت داد دمت گرم خانم شایسته،
و همینکه این دونفر از کشور دیگه ای بیان اونجا و باهم توی سایت هستن و دارن روی خودشون کار میکنند در اون مدار هستند که اومدن پردایس ۋ کلی درس برای ما گذاشتن که واقعا برای من یک چراغ نور افکنی نورانی توی ذهنم روشن شد ،
که عادل ببین میشه ببین خدا و جهان ش چقدر ظریف ادمارو میچینه اتفاق هارو میزون میکنه که همه چیز در جای خود قرار بگیرن پس میشود عادل تو هم میتونی همه چیز داشته باشی میتونی همه چیز رو درک کنی اگه تا الان نتایجت بزرگ نشدن بخاطر اینه که باورهات هنوز تغیر نکردن البته من نتایج بزرگ و میگم والا بخدا من توی ۳تا ۴ساله به اندازی اسمان تا زمین تغیر کردم کلی تغیر کردم در مقایسه با خودم فقط بعضی وقتا انگار ادم فراموش میکنه که چقدر تغیر کردیم وی چون عادی شده برامون نمیبینمش
بخدا تغیرات بزرگی داشتم برای قبلا برام رویا بود ینی دست نیافتنی بودن مثل همین اطاعات از قوانین مثل ک سالها از خدا درخواست داشتم که خدایا اخه چرامن چرا اینقدر شرایط اینجوری چرا یک سری ثروت دارن یک ثی فقیرا چرا یک ثری مریضن یک سری خیلی کم مریض میشن کلی از این سوال ا بود تو ذهنم
ولی الان چی بخدا از وقتی وارد مداراستاد شدم اصلا کل این سوالها محف شدن
یا ماشین خریدن بخدا بزرگ ترین رویا بود برام
یا خریدن زمین به الله اصلا حتی به ذهنمم خطور نمیکرد
یا سلامتی که هر روز داره بیشترو بیشتر میشه و بدنم قدرت میگره به هر اندازی
که احساس خوب در بدنم نمایش میدن
و خیلی چیزای دیگه
شغلی که دارم یادمه ارزوم بو د
روابطی که اروم اروم هر روز داره بهتر میشه من حتی روم نمیشد حرف بزنم ولی الان کلی تغیر کردم
همه چیز برام عادی شدن همه اون چیزای که داشتم
وهمه اینا از وقتی که من درخواست های زیادی که از خدا داشتم که به من کمک کنه و من رو با استاد عزیز و راهنما گر و دستان خودش اشنا کرد و اینجوری من مقایسه با خودم ۱٨۰درجه تغیر کردم..
خدایا شکرت باور کنید من بعد فایل اصلا کلی ذوق نوشتن داشتم و هی می اومد و من مینوشتم خدایا شکرت که عادلانه ترین قوانین رو بر جهان حاکم کردی خیلی ممنونم
سپاسگذاری میکنم از اون دو دوست عزیزکه کلی به من درس یاد دادن که همه چیز شدنیه و اون توصیف زیبااز خانم شایسته کردن
وسپاسگذارم از مریم جون که با اون ایمان وشجاعتش داره به ذهن ما کلی چکش میزنه تا سیمان باورهامون شکسته بشه
،واز خداوند متعال ممنونم که من رو در این مسیر زیبا قرار داده که هر روز دارم یک ادم تازه تری میشم و دارم اونجوری که خودم دوست دارم میشم وبرای خودم
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان جانم
فضای دل انگیز و تابش خورشید عالم تاب نمایی از فضای زیبای پارادایس در این روزهای سرد زمستان دریاچه و درختان دور دریاچه و پرنده ای که در آسمون پرواز میکرد براوونی که کنار دریاچه خوابیده بود و مرغ و خروسها که در این فضای رویایی لذت میبرند
انجام کارهای روتین در پارادایس با غذا دادن به مرغ و خروسها شروع کردید و اردکها که خداااای من چقدر بزرگ شدند اصلا باورم نمی شد چقدر بال و پرشون بزرگ شده بود همشون با هم ظرف غذاشون رو حسابی خالی میکنند بز و بره ها هم که در حال خوردن برگ درختهای هستند که مریم جانم براشون بریدند همه مرغ و خروسها ، اردکها ،بز و گوسفندها ها حالشون عالیه و حسابی بزرگ شدند مریم جانم تحسین برانگیز هستید همه چیز رو در نهایت نظم و دقت به زیبایی مدیریت کردید
سلام به سُمی عزیزم که خیلی با اعتماد به نفس و به زیبایی تجربیات لذت بخشی رو که تو این دو روز کنار مریم جانم داشتید رو تعریف کردید از کانون توجهتون به این زیباییها و تحسینشون تا هدایت شدنتون به تجربه کانون توجهتون و دیدن این زیباییها از نزدیک که مطمئنا حس بسیااااار متفاوتی داره تا دیدن این زیباییها فقط ازطریق فیلم دیدن بخار آبی که صبح زود تو این هوای سرد رو دریاچه رو میگیره تا دیدن تاثیری که سرما روی چوب های رو پل و چمنهای دور دریاچه گذاشته و سفیدشون کرده و در کمتر از دو ساعت با تابش گرمای خورشید سرما میره زمین گرم میشه انگار نه انگار که دو ساعت قبل سرمایی زیر صفر رو پارادایس تجربه کرده این حد تغییر و شگفتی که هرروز در این بهشت ما فقط تصاویرش رو میبینیم و با همون تصاویر هم کلی احساس خوب و ارامش و خواسته در ما ایجاد میشه و شما سمی عزیزم و آقا رامتین از نزدیک دارید این زیباییها مرغ و خروسها و بره ها رو میبینید
نوع نگاه مریم جانم به این سبک از زندگی که با عشق با احساس خوب و در عین حال با نهایت درایت هر آنچه از قوانینی که اموختند رو در جزیی ترین و بدیهی ترین کارهای زندگیشون رعایت میکنند و همین ویژگی باعث شده ایشون هر بار بهترین وبا کیفیت ترین کاری که میتونند رو با مدیریت زمان با اجرای آگاهی ها در عمل در جزیی ترین کارهاشون اعمال کنند و اینچنین شخصیتی با این نگاه با این اعتماد به نفس و با این قدرت میتونه این محیط بزرگ رو به تنهایی با هدایت خداوند اداره کنه سُمی عزیزم دیدن این حد توانایی مریم جانم از نزدیک زاویه دید شما و البته ما رو تغییر میده تا کمتر نگاهمون به بیرون باشه به کمک و نظر و قضاوت دیگران باشه بلکه نگاهمون به درونمون باشه که منبع قدرت و زیبایی ، ثروت و نعمت ، عشق ، سلامتی خداونده که در وجود ماست با ما نفس میکشه با ما حرکت میکنه به ما الهام میکنه و هدایتگر هر لحظه ماست و برای اجابت هر خواسته ای کافی ترینه آرزو میکنم من و تک تک دوستانم بتونیم هرروز فقط یه ذره این نوع نگاه رو در خودمون بسازیم تا در طی زمان از همه لحاظ ورژن بهتری از خودمون ارایه بدیم ورژنی رشد یافته تر با و کیفیت تر بشیم تا هم خودمون خوب زندگی کنیم وهم جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنیم
تجربه بریدن درختچه ها و پاکسازی یه قسمت دیگه ای از پارادایس با همراهی سُمی عزیز واقا رامتین عزیز و جمع کردن تخم مرغها فرصت عالی هست تا شما دو عزیز دل هم به وضوح بهتری از خواستتون برسید و با اطمینان بیشتری سبک شخصی زندگیتون رو انتخاب کنید
مریم جانم که با عشق و محبت از شما پذیرایی کردند و این روز خاطره انگیز و زیبا و پر از تجربه و رشد رو برای شما ساختند و در آخر هم تخم مرغهای اصل پارادایس رو هدیه دادند نوش جونتون صددرصد لایق این تجربه فوق العاده بودید و تا پمپ بنزین کنار ماشینتون که تعمییر شده همراهیتون کردند به سلامت و خداوند همیشگیتون باشه
سلام استاد عزیزم و سلام خانم شایسته جان و سلام به آقا رامتین somi عزیز 💐💐💐💐 و سلام به دوستان همیشه همراه این قسمت
وقتی خانم شایسته اون درب شیشه ای خونه رو باز کردند چقدر خوشحال شدم که تونستم دوباره پرادایس رو ببینم و خدارو شکر کردم..
نمیدونید چقدر دلم برای اون هوای شفاف و تمیز تنگ شده بود .. چقدر دلم تنگ شده بود برای اون آسمان صاف و زیبا و زلال … چقدر دلم تنگ شده بود برای اون دریاچه ی آینه ای .. چقدر دلم تنگ شده بود برای اون
درختان خشکیده ی زمستانی و صدای مرغ و خروس ها که با شوق و ذوق و پرواز کنان میدویند و اون اردک های
خوشکل که بزرگ هم شده بودند .. وقتی بروانی رو دیدم که روی خاک لَم داده و از انرژی و گرمای آفتاب لذت می بره کلی احساس فوق العاده عالی بهم دست داد .. چقدر دلم برای بزبزی هامون تنگ شده بود بخصوص وقتی شازده رو دیدم که سرحال و قبراق بود … وقتی اون عقاب زیبا رو پرواز کنان میدیدم احساس رهایی و آزادی بهم دست داد و ناخودآگاه یاد صحبت های استاد افتادم که می گفتند آدم خوبه جایی زندگی کنه که عقاب ها اونجا پرواز می کنند و این قسمت کلی برام نشانه داشت .. نشان از آزادی و رهایی و نشان از قدرت و بلند پروازی و نامحدود بودن و کلی نشان از لذت و شادابی و عشق و لذت و برای تمام این احساسات خوبم که امروز نصیبم شد از خداوند تشکر و قدر دانی کردم ..
وقتی somi جون داشتن از اون مه صبح گاهی روی دریاچه میگفتند که وقتی خودت این منظره رو از نزدیک
میبینی وتجربه میکنی یک خواسته در وجود آدم شکل میگیرع و فکر میکنی که این همون خواسته ای است که می تونی داشته باشی..واقعا با دیدن این قسمت منم اصلا فکر نمی کردم که دارم فیلم و ویدیویی میبنم و همش تصور داشتم که بطور واقعی در اونجا حضور دارم ..
خانم شایسته جان اول از همه خواستم تشکر و قدردانی کنم برای اینکه این قسمت رو اختصاص دادید به این دوستانی که از شاگردان خانواده صمیمی عباسمنش بودند و بطور هدایتی میهمان شما بودند
با دیدن این قسمت بخودم گفتم پس می شود .. منم می تونم اون درختان رو لَمس کنم .. منم می تونم اون هوای فوق العاده تمیز پرادایس رو تنفس کنم … منم می تونم مثل این دوستان اون درب لونه مرغ ها رو باز کنم و تخم مرغ ها رو بردارم و بچینم داخل جعبه و از نزدیک لمس کنم .. منم می تونم مثل اونها به شما کمک کنم و چوب ها رو جمع آوری کنم وووووواآاااای خدااایاااااا چقدر خوبع که این قسمت رو دیدم و بهم یادآوری شد که می شود و میشود که در مدار و فرکانس شما هدایت بشم ..
به آقا رامتین و somi جون هم تبریک میگم و تحسین می کنم که با مهاجرت شون به مدار و فرکانس بالاتری هدایت شدند که توانستن شما رو از نزدیک ملاقات کنند .. و چقدر جالب بود که با تضادی که برای ماشین شون پیش اومد به تجربه های بیشتری هدایت شدند پس هر تضادی چراغ راهنمای سبزی است برای مسیر بهتر و زیباتر و قشنگتر..❤❤👌👌👏👏💚💚💚
خدارو شکر که امروز هم هدایت شدم به یک فرصت فوق العاده ای که درس ها و آگاهی های بیشتری برام داشت و نشانه هایی از هدایت های الهی رو داشتم
خدارو سپاسگزارم
وقتی خانم شایسته داشتن با اره میلواکی اون درختان رو قطع میکردند پیش خودم گفتم خانم شایسته همه چی رو از استاد بخوبی یاد گرفتن حتی کار کردن با لوازم فنی و حتی طرز برش اون درخت رو یاد گرفتن که چطوری برش بدن تا به اون سمت مورد نظر هدایت بشود .. الحق که خانم شایسته در کنار استاد عزیزمون هم شاگرد توانمندی بودن و هم با عشق و مهر و محبت ❤ شریک زندگی خوبی برای استاد بودند و تحسین کردم این طرز تفکر خانم شایسته رو که اینقدر در یادگیری و تجربه کردن همه چی و در کنار استاد و مدیریت در تمام امورات و کارها ی سایت و همچنین پرادایس بنحو شایسته ای کارآمد هستند و هم به استاد عزیزمون و هم به خانم شایسته تبریک میگم و تحسین تون می کنم که شادگرد شما دو استادان بینظیری هستم و افتخار بودن در این سایت بینظیری رو دارم
🌻به نام خدایی که مرا خلق کرد و قدرت خلق کنندگی به من داد🌻
سپاسو ستایش رب العالمینی را که فرمانروای کل جهانیان است و مرا در مدار ثروتها،خوشیها،سلامتیها و پراز دوستان بامحبت قرارداده الهی هزاران مرتبه شکر
سلام به مریم جونِ کدبانو و استاد عزیزدرتمپای فلوریدا و آقای رامتین و سُمی جان
خدای من این یکی از بی نظیرترین فایلهایی بود که دیدم،انقدر که قسمت به قسمت این سریال هربار بی نظیره که میگم این دیگه تههه شوروشوقه که درون من ایجادکرد اما بااومدن یه قسمت دیگه میبینم که ننننه این شورواشتیاقی که باهرقسمت درونم ایجادمیکنه بی انتهااااست خدایاششکرت
ای خدای من دلم تنگ شده بود برای هوای زمستونیِ مزرعه ی بهشتیمون،یک صبح عالی و بینظیر باصحنه ی زیبای براوونی جان در آفتاب چیلیِ زمستون و اون شیطنت مرغای تخم حناییمون و پرواز یک شاهین 🦅زیبا تو آسمون فیروزه ای رنگ و ازهمه مهمتر دوتا مهمونِ👩❤️👨 همفرکانسی اونم از بچه های سایت😍توی این فضای بهشتیییی واقعا که فوق العادست خدایاشکرت
مریم جون عزیزهم طبق معمول کارهای روتینش رو انجام میده بادادن دونه های خوشمزه وومغذی به مرغای شیطون بلاخدایاشکرت
وااای عزیییزم داکیا رو ببییییین چقدر ماشالله کردید تااین قدوپیداکردید😂ای جونم که اینقدر خوشگلوبامزه شدیدخدایاشکرت
اینم از شیرینو نعناوورعنا که انقدر بالذذت دارن از برگای اُرگنیک درختان نهایت استفاده رو میبرن خدایاشکرت
تحسینتون میکنم سُمیِ عزیز که معلومه اونقدر این خواسته ی بودن در پرادایس رو با شورواشتیاق فراوون تجسم کردید و باورکردید که میشود این اتفاق بیوفته الان باواقعیت روبرو هستید و اون طبیعت فوق العاده ای رو که همه ی ما از تودوربین میدیدیم رو تو در واقعیت دیدی و چقدر سد ذهنی ما بچه هارو با به وقوع پیوستن این خواستتون شکستید ازتون ممنونم
تحسینتون میکنم که بلاخره به خواستتون رسیدید و اون جزئیاتی که تجسم میکردید رو الان دارید باچشم حقیقیِ خودتون تجربش میکنید
واقعا که دیدن از دوربین کِی بُوَد مانندِ دیدنِ واقعی
اونم یهمچین مواردی که بتونی صحنه ای تجربه کنی که سالیانه ساله داری باآموزشهاش و نوع زندگیش زندگیتو تجربه میکنی خدایاششکرت
تحسینتون میکنم سُمی جان که از اون شجاعت و تعهد و ایمانِ در عملِ مریم جان رو ازنزدیک مشاهده کردید و اون اولویتهایی که تو زندگیش اول ازهمه قرارمیده،اون ایده هایی که به واسطه ی آموزشهای استادش اجراکرده،اون مدیریتی که توی همه ی کارهای پرادایس داره،اون نظمو انضباطی که توی همه ی کارهای زندگیش داره،اون تواناییهایی که توهمه ی موارد زندگیش اجرامیکنه رو ازنزدیک دیدی
واقعا به این ریزه میزه ایه مریم جون😄و اون قدرتمندیش از نزدیک پی بردی خدایاشکرت
مریم جان تحسینتون میکنم که مشخصه اونقدر باعشق ازین دوتا دوست عزیز پذیرایی کردید که اون عشقی که حین درست کردن غذاو چای به اونا دادید که طعم و خوشمزگی غذاوو چای براشون جوره دیگه ای بوده
و دروغ نبود که استاد یه غذای ساده رو که میخورد چشماش از ذوق خوشمزگیِ غذا چقدر بازمیشد😄
و تحسینتون میکنم که اون دستپخت بینظیر بانوی مزرعه ی بهشتی رو چشیدید خدایاشکرت
واقعا که مریم جون اونقدر بقول شما روی تواناییهای خودش و خدای خودش حساب کرده که الان به راحتی میتونه سنگین ترین اشیاء رو بلندکنه بدونِ اینکه خم به ابرو بیاره و تازه بتونه هم روی سایت به این باعظمتی کارکنه وهم بتونه مثل یک کشاورز ماهر و همه کاربلد این فضای بزرگ جنگلی رو بچرخونه
واقعا چه چیزی غیراز عشقوعلاقه به این نوع زندگی کردن و ایمانو تعهد میتونه این حداز توانمندی آدم رو رونمایی کنه خدایاشکرت
تحسینتون میکنم سُمی جان که الان ازنزدیک نوع عملکرد مریم جان رو دیدید و چقدر این میتونه کمک خوبی باشه که ازالان به بعد نوع عملکردتون به اموزشهای استاد راحتتر میشه و میدونید که به چه شکل حتی ازین اموزشها تو کارهای روزمرتون استفاده کنید
خیلی ازما بچه ها شاید هدفمون فقط این باشه که عشقوعلاقمون رو فقط نسبت به کسبوکار و درامد پیداکنیم و اون شوروشوقو علاقه ای که باید توکارهای روزمره داشته باشیمو هنوز نداشته باشیم
اما مریم جان ممیدونه که این آموزشها اونقدر عمیق و اونققدر ارزشمندن که میشه ازشون درتمومه جنبه های زندگی استفاده کرد،مخصوصا مدیتریتی که استاد ازش صحبت میکنه که اگه بتونیم توهمه ی جوانب زندگیمون مدیریت درستی داشته باشیم اون وقته که زندگی برامون گلو بلبل میشه🌺🐦
واقعاکه چقدر سدباورهای محدود کننده ی ماخانومهارو داره این بانوی زبردست ازبین میبره که بتونیم بااستفاده ازین قانون و اون حساب کردن روی هدایت خداوند حتی ازتنهایی خودمون هم لذت ببریم خدایاشکرت
خدایاشکرت که این دو دوست عزیزمون هم پاکسازی تو جنگل رو تجربه کردن،ان شالله یروزی برسه همه ی مابچه های سایت تجربه ی پاکسازی این جنگلو داشته باشیم و بقول سمی جان ازنزدیک چنین چیزیو تجربه کنیم و ببینیم که چقدر لذتبخشه این نوع زندگی کردن و کارکردن درجنگل
و ماشالله اونقدر درختچه های هرزاین جنگل زیاده که احتمالا ازش باقی بمونه برای بقیه ی بَروبچ سایت که بیان این نوع کارکردن رو ازنزدیک تجربه کنن😁
این دو دوست عزیز دل تو دلمون نذاشتن اینقدر که ذوق درنمونو زیاد کردن برای دیدن روی ماه مریم جان و تجربه کردن کارهای روزمره در مزرعه رو
واای خدای من الان هم که جمع کردن تخم مرغای🥚🥚 لذیذو اُرگنیک و رنگ حنایی رو تجربه کردید خدایاشکرت
نوشجونتون این هدیه های لذیذ و خوشمزه و اُرگنیک مزرعه ی جوسالاتان،که از طرف مریم جان دریافت کردید خدایاشکرت
واقعا که جای استاد خالی بود اینقدر که این دوروز از وجود همدیگه لذت بردید و صحبت کردید و چقدر تحسینتون میکنم که از تجربیات مریم جان استفاده کردید و این واقعا یکی از خواسته های عمیق منه که با شخصی مثل مریم جان هم نشین بشم و ساعتها درمورد قانون کیهان باهمدیگه صحبت کنیم و راه حلهامونو بهم ارائه بدیم و ازتجربیات همدیگه استفاده کنیم
خدارو شکر که باخراب شدن ماشینتون خدا دوباره به این فضای بهشتی هدایتتون کرد و کلی درسهاوو تجربه از بانوی نمونه ی سایت کسب کردید
و واقعا وقتی ادم دریک شرایط به ظاهر ناجالب بتونه ذهنشو کنترل کنه و همه چیز رو به الخیر فی ماوقع ربط بده چه درهایی از رحمت خداوند تو زندگی آدم جاری و گسترده میشه خدایاشکرت
صدای خروس بی محل هم وسط حرفهاتون تجربه کردید😂 این خروس معمولا دوست داره وسط صحبتهای همه پارازیت بندازه و نظرش رو ابرازکنه😁
خداروشکر کلی لذت بردم ممنونم ازتون که این قسمت از سریال رو برامون اماده کردید و این دوتا قسمت اخیر چقدر برای من درس داشت چقدر آرزوهای جدیدی درمن ایجادشد که ان شالله یک روزی بشه منم استادانم رو ازنزدیک ملاقات کنم و تمومه تجربیاتتون رو تواین مزرعه ی زیبای بهشتی منم تجربه کنم
واقعا که چقدر داره این سریال متفاوت ترمیشه و چقدر داره الگوی( میشود)رو توی ذهن ما بچه شکل میده
خداروشکر سم جان که ایمان درعملتون از مهاجرت کردنتون از فنلاند به امریکا نشون دادید و ازهمه مهمتر در مدار دیدن استادان عزیزمون قرارگرفتید و از آبوهوای بی نظیر این نقطه از جهان برخوردارشدید الهی شکرت
و الان هم خدارو شکر که ماشینتون درزمان مناسبش درست شد و ان شالله در کاری که الان تو
سلام به مریم عشق که خودش و کارهاش وحرفهاش لحظه به لحظه برام درسه
سلام به رامتین و سمی عزیز که با رفتنشون به پارادایس خیلی از آرزوهای مارو ملموس تر کردن
وای ک چقدر عالی بود این فایل شاید ما بارها پارادایس رو دیده بودیم اما اینبار اتفاقاتی رو میدیم که مریم جان هر بار بتنهایی انجام میدادن و نمیتونستن همزمان فیلم برداری کنن و چقدر توانایی شون لطیف و در عین حال قدرمنده واقعا تحسین برانگیزه
مجری برنامه امروز زندگی در بهشت سمی عزیز بود و چقدر هر کلامش برای ما عظمت درستی این مسیر و قابل باور میکرد
یاد مبحث باور افتادم که استادم میگفتن چطور مسئله ای برای ما قابل باور میشه یوقت یکی یه مسئله ای رو تعریف میکنه و ما یکم باور میکنیم ولی وقتی از چند جا میشنویم برامون قابل باور تر میشه امروز سمی جان وقتی میگفتن از کارهای مریم جان و توامندی هاشون با پوست و خون و استخونم باور میکردم که مریم جانم چقدر متعهدانه روزمره شون رو با تار و پود قانون میبافند و در جای جای زندگیشون استفاده میکنند وقتی که داره قهوه درست میکنه وقتی غذا میپزه وقتی گونی های سنگین غذای مرغها رو جابجا میکنه با عشق رفتار میکنه درس بزرگی داشت این یعنی در لحظه زندگی کردن بهر حال هر کدوم از این کارها سختی های خودشو داره ولی وقتی چاشنیشو عشق میکنی که کار آسونی هم نیست اما با تمرین تکاملش طی میشه مسیر زیباتر میشه و هموارتر
فکر کنید اگر من نوعی ک از سختی زندگی مینالم یا انتظاراتی دارم به دید دیگه ای به زندگی نگاه کنم که حالا که دارم انجام میدم این کارو بزار با عشق انجام بدم یواش یواش نجواهام هم کنترل میشه و بجای غر زدن و ناله کردن و توقع داشتن لذت میبرم و دیگه اصلا خستگی یادم میره یکی از مشکلات زنان و اللخصوص مادران احساس قربانی شدنه و اینکه داره یکجورهایی ازشون سوء استفاده میشه اما تمام این احساسات زمانی سراغ ما میاد که نجوا داریم و عشق نداریم و کار میکنیم چون وظیفه مونه غذا میپزیم چون باید بپزیم چون غر میشنویم تمیز کاری میکنیم چون و …….. خدای من اگر نگاه من عشق باشه خدا مدد میرسونه اگر کاری که میکنیم با لذت باشه اصن نجوایی در کار نیست که حس قربانی شدن بیاد سراغمون
چاشنی ک کمه تو کار اکثر زنها این نگاه عاشقانه و لذت بخش به کارهاست اینکه نگاه وظیفه نداشته باشیم چون حس خستگی میاره ولی نگاه عاشقانه لذت میاره و دل دل زدن برای کار بعدی چون خستگی درش نیست و فقط لذته
مریم جون دمت گرم شیر زن تو بینظیری و من همیشه از فایلهایی که شما میزاری و توش از روزمره گی های زندگی با استفاده از قانون رو میزاری نهایت لذت رو میبرم بنظرم اصلا این بخشها چون کاربردی تر هستن انگار قانون و با مثال عینی بما یادآور میشن خیلی لذت بردم وقتی سمی عزیز داشت کار میکرد و راه میرفت و از نگاهش به پارادایس برامون میگفت من خودمو میدیدم وقتی میگفت با مریم جون کلی حرف زدیم حسش کردم و چقدر برام کوچکی دنیا و رسیدن به خواسته ها رو باور پذیر کرد ممنون من خیلی لذت بردم و درس گرفتم تشکر ویژه از جیلی برای تخم های زیباش و مامان مرغی های نازنین که محصولاتشون رو به دوستای من تقدیم کردن نوش جونتون باشه
سلام بر خانواده قدرتمندم خانواده ایی که کنارشون خیلی چیزها یاد میگیرم اگر بگم عزیزتر از خانواده اولم بیراه نگفتم خدا رو شکر که کنارتون هستم فایل امروز بی نهایت احساستم رو برانگیخت اشک شوق تو چشمانم حلقه زد خدایا چقدر دنیایی که برامون ساختی قشنگه چقدر قوانین بازیت عالیه چقدر بودن توی بازی زندگی رو دوست دارم قوانین رو داری یادمون میدی و میفرستی ما رو توی زمین بازی بازی کردن با اصول با اگاهی از قوانین میشه زندگی خانم شایسته که نه تنها از این بازی داره نهایت لذت رو میبره بلکه نزدیکان ایشون هم سهیم هستند و درسها یاد میگیرند از طرز تفکر از کار کردن با قوانین خدا رو سپاس هزاران بار سپاس
چقدر مرغ و خروسها بزرگ شدن و من عاشق اردک ها شدم اخ که رهاشون کنید توی دریاچه وای من چه صحنه ایی خواهد شد بی نهایت رویایی و لذت بخش
نمیدونم واقعا چه جوری احساساتم رو بیان کنم فقط میتونم بگم درود بر شما انسان های قدرتمند که همگی دارید سعی میکنید زیبا زندگی کنید و البته که دنیا رو جای بهتری برای زندگی کردن میکنید دمتون گرم
مطمئنم دست در دست همدیگه به جاهای بی نظیری هدایت خواهیم شد
چقدر برام جالب بود شنیدن داستان زندگی در بهشت از زبان یک دوست هم فرکانس
چقدر این دوستان توی این ۲روز در کنار مریم جان لذت برده بودن و چقدر تجربه کسب کرده بودن
واقعاً خدارو شکر و این آرزو بیشتر در دلم شکل گرفت که مریم جان و استاد رو در زندگی روزمره شون از نزدیک ببینم و یاد بگیرم
واقعاً این ۲دوست عزیزمون با نگاه مثبتشون به خراب شدن ماشینشون چه تجربیات بی نظیری رو کسب کردن و چقدر خدارو شکر کردن
خدایا شکرت برای فهمیدن بیشتر این آگاهی که واقعاً تضاد ها میان تا ما رو رشد بدن
و این نگاه ماست که مسیر زندگیمون رو تغییر میده به مثبت یا منفی
واقعاً هیچ انتهایی برای فهمیدن این آگاهی ها نیست
منم به تازگی به تضاد جسمی بر خوردم که مطمئنم به نفع من تمام میشه فقط باید بتونم ذهنم رو کنترل کنم و ایمان داشته باشم و درس هایی که لازم دارم رو ازش بگیرم تا بتونم از میوههای شیرین این تضاد بچشم و رشد کنم و بیشتر قدر سلامتی و داشته هام رو بدونم ، واقعا ثروت فقط پول نیست کم کم دارم میفهمم که سلامتی ، آرامش ، حس خوب آزادی و روابط خوب و لذت بردن از تنهایی با خدای خودم ، بالاترین ثروت ها هستن
استاد جان عاشقتم برای این آگاهی هایی که بی هیچ نقصی اتفاق میفتن و فقط نیاز به این داریم که به اندازه ای که میفهمیم عمل کنیم و ما بقیه رو بسپریم به دست الله
ممنونم مریم جان عزیزم که آنقدر عشق در وجودت داری و مارو با این نوع زندگی آشنا میکنی
یک گشتی در پردایس زدیم و با تجربه مهمانان شما بازهم متوجه عملگرایی بودن در همین اتفاقات روزمره شدم
چقدر somi جان زیبا و شمرده صحبت کردند واقعا تحسین برانگیز بود این نگاه ریز بینانه ای که تنها از دو روز زندگی با خانم شایسته و این حجم از زیبایی و این همه سپاسگزاری…..
مطمئنا که به درستی قوانین رو یاد گرفتن و در حال چکاپ خودشون هستن و با بیان این باورهای زیبا متوجه مدار خودشون میشن که تحسین برانگیزِ
درسته زندگی در طبیعت واقعا همیشه پر از درس
هربار که تابستونا دوران کودکی و نوجوانی میرفتیم سمت بروجرد یک به یک این تجربه ها رو داشتیم و بی خبر ازاینکه ماهم در پردایس زیبایی ایام میگذروندیم
واقعا شما مارو با زیبایی واقعی طبیعت آشنا کردین
چشم همه باز شد نوع نگاه تغییر کرد
یادمه همیشه از مرغ و خروس فراری بودم و ترس داشتم اما مادربزرگم با چی عشقی سالها ازشون نگهداری میکرد و یکی رو که از دست میداد مصر بود یکی دو تا دیگه جاشون بیاد
آقاجونم توی حیاط تخت درست میکرد(نجار بود) و هر تابستون که ما میرفتیم تخت بزرگی راه اندازه میکرد تا شبها روی اون بخوابیم و لذت دیدن هوای تمیز و توی تابستون با باد خنک تجربه میکردیم
حوض وسط باغ رو یادمه با اسکاچ و تاید میسابیدیم و تمام درز های حوض رو میپوشوندیم تا اب داخلش جمع بشه و بتونیم اب بازی کنیم
درخت انار انجیر سپستون سیب هلو داشت و هرسال کلی منتظر میموندیم که میوه بدن ولی گاهی به شکوفه هاش میرسیدیم گاهی هم زمان بیشتر برای موندن نداشتیم و مدرسه ها شروع میشد
هربار که از زیبایی های پردایس صحبت به میان میارید یاد ایام خوش اون روزها میفتم
و الان همواره دلم طبیعت رو فریاد میزنه چون ذاتا ادمی هستم که توی طبیعت انگار همه چیز دارم درونم هیچ خلاء نیست ذهنم در اروم ترین حالتش قرار میگیره و دقیقا جزئی از طبیعت میشم
خداروشکر میکنم که اون روزها رو تجربه کردم
از ابتدای ویدیو تا شروع به دیدن منظره پردایس و پرواز پرنده و دیدن اردک و مرغ و خروس ها گفتم امروز قرار چه درسی برای ما جز توجه به همه ی زیبایی های زندگی داشته باشه
که دوست عزیزم به این موضوع اشاره کرد
گفتند در اینجا فقط زیبایی و عشق جاریست
و چقدر خوشحالم ازاینکه دویست و پنجاه و دو بار با شما عاشق شدیم دلمون برای طبیعت رفت دلمون خواست پویایی داشته باشیم و لحظه هامون رو زندگی کنیم
ازهمین اتاقی که تغییر دکوراسیون دادم و سفارش تخت خواب دادم و کلی گردگیری کردم هفته گذشته شروع کردم
تا تغییر جای میز تحریر و قرار گیری لپ تاپ که براحتی در طول روز بین کارهام بیام و روی سایت کار کنم و ادامه زندگیم رو اینجا با شما بگذرونم برسیم ان شاءالله به روزهایی که ارزوهامون رو زندگی کنیم مثل شما خانم شایسته و استاد عزیزم😍✅
سلام خدمتِ همگی.
وای خدای من…
این آقا رامتین چقده شبیه استادعباسمنشِ.
استاد چقده دلتنگتم چند وقتی میشه ندیدمتون.
کاش زود برگردین و دوباره توی خونه ی خوشکل و اون فضایِ طبیعت با شایسته خانوم سریال های زندگی در بهشت رو بیشتر و بیشتر کنید.
عاشقتونم استاد.
راستی استاد ماشینِ جدیدتون مبارک.
خیلی ذوق کردم از سلیقه قشنگتون.❤
بنام خدای وهاب من.
سلام به خانواده صمیمی عباسمنش.
چقدر چقدر چقدر این خواسته بازم پررنگتر شد که آقا میشه…میشه رفت پرادایس
آخر فایل که شد دیدم لبخندی بر لبانم هست تا بند گوش …نگو کل فایل اینجور بوده و من غرق تماشا بودم…
اون صحنه برداشتن تخم مرغا رو که دیگه نگو…اصلا کاور این قسمت تعریف کننده همه چیه…
اصلا دیوانه میکنه…من عاشق برداشتن تخم مرغام و اصلا یه حس خیلی خارقالعاده ای داره…
این دوست عزیزمون ماشالا چقدر خوب صحبت میکرد البته من اسم ایشونو نمیدونم و چقدر تحسین برانگیزه این کلامشون و این انرژی شون…بارکالله با اینکه یه دختره و خودش میگه من قبلا چوب ندیدم و نکردم از این کارا ولی میاد میره تو جنگل و میخوام بگم این عشقی که ازش صحبت میکرد رو من میفهممش..این عشقی که میگه مریم جان تخم مرغ درست میکنه طعمش فرق داره اینو میفهمم که مهم اون کارها نیست بلکه مهم اون عشقی هست که مریم جان داره میزاره تو کار…
نتیجه کار کارگاه
نتیجه مراقبت از حیوونا اینا همش کار همون عشقه هستا…
ممکنه یکی دیگه یجور دیگه انجامش بده ولی این مخصوص همین شخصیت هست…
این ادامه کامنت هست…
صبح نوشتمش ولی گفتم هنوز اونی که میخام نشده پس صبر کردم و الان خداوند میگه بنویس و من میگم چشم.
برگردم به چند روز پیش و من خب حالا بخاطر هوا حالم خوش نبود و اصلا یه وعضی….بعدش صبح یکی از دوستای قدیمیم زنگ زد گفت یه سری خورده کاری هست یکی دوساعت میای انجامش بدی؟
من گفتم واقعیتش من حالم اصلا خوب نیست و دارم استراحت میکنم…بعدش گفت پاشو هرچی بخوابی بدتر میشه و منم دیدم داره خدا بهم میگه پاشو …درسته حالم خوب نبود و بارونم داشت میومد ولی گفتم خدا خودت گفتی برم و منم دارم میرم…
استاد تا غروب خلاصه مشغول بودیم و دیدم اصلا ناهار هم نخوردیم و باورتون نمیشه تا نزدیکای ۲ نصف شب بیدار بودم و داشتم کارای عقب افتاده رو انجام میدادم…میخوام بگم اون تو تخت افتادن کجا و اون فعال بودن تا ۲ شب کجا….
این دوست عزیزمون میگه تخم مرغ مریم جون یه مزه متفاوتی داره…
آره چرا نداشته باشه…
چون خالص عشقه…
وقتی مریم جان میگه اون پوش اولیه سخته ولی وقتی واردش میشی نیروی اون خودش تو رو هدایت میکنه….تازه متوجه میشیم چطور یه دختر میتونه اون گونی غذای جوجه هارو جابجا کنه…
چطور میتونه نیرو بشه برامون که مرزها رو میشکنه..تصورات مارو…محدودیت های مارو…
برا خودم چطور نیرو میشه که با اون حالم تو هوای بارونی میزنم بیرون بعد میبینم سرحالتر و قبراقتر میشم…اینو برا خودم مینویسم که یادم بمونه..باز میرسم به حرف عرشیانفر عزیز که میگه این ذهن مشاور خوبی برای من نیست….
آها راستی صبح همون روزی که تا ۲ بیدار بودم ساعت ۷ نشده بود که پاشدم و بماند که قبلا حداقل تا ۱۰ میخوابیدم.
اصلا کلا تاثیر همین سریاله دیگه….
مگه میشه با منطق توضیحش داد…
مگه میشه سلامتی رو ۱۰ سال داشت و پات به دوا و دکتر نرسه…مگه غیر اینه که باور خوب در مورد خداوند داری و زمینه ساخت همچین باورای نابی فقط و فقط ورودی های مناسبی مثل همین سریاله….
خدایا شکرت…
اگر بتونیم شکر همین یه دونه نعمتت رو بجا بیارم..
نعمت استاد و آموزه هاش
نعمت اینترنت و گوشی مناسب و وقت…وقت کامنت نوشتن و کار کردن رو باورام…
چطور میشه سپاسگذار این نعمتها بود که میدونی فقط و فقط هدیه ای هست از طرف خودش چون تو بنده عزیز خدایی و اون مهربان مهربان ترینهاست….
چون تو فوقالعاده ارزشمندی که در مدار دریافت آگاهیها قرار گرفتی…
خدایا سپاسگذارتم
سلام استاد عاشقتم
خانم شایسته شجاع
رامتین و خانم خوش حرفشون خیلی عاشقتونم
ووووای بخدا کلی کیف کردم چقدرلذت بردم بخدا درسته ضاهر ماجرا خراب شدن ماشین بود ولی بخداقصم کلی درس داشت برای خدامیدونه چقدر رو بچه ها تایر بذاره همون جور روی من تاثیر گذاشت ،
خیلی خوشحالم از اینکه سومی عزیز داشت خانم شایسته رو توصیف میکرد شجاعتش رو تنهای کار کردنش رو بخدا خیلی به من شجاعت داد دمت گرم خانم شایسته،
و همینکه این دونفر از کشور دیگه ای بیان اونجا و باهم توی سایت هستن و دارن روی خودشون کار میکنند در اون مدار هستند که اومدن پردایس ۋ کلی درس برای ما گذاشتن که واقعا برای من یک چراغ نور افکنی نورانی توی ذهنم روشن شد ،
که عادل ببین میشه ببین خدا و جهان ش چقدر ظریف ادمارو میچینه اتفاق هارو میزون میکنه که همه چیز در جای خود قرار بگیرن پس میشود عادل تو هم میتونی همه چیز داشته باشی میتونی همه چیز رو درک کنی اگه تا الان نتایجت بزرگ نشدن بخاطر اینه که باورهات هنوز تغیر نکردن البته من نتایج بزرگ و میگم والا بخدا من توی ۳تا ۴ساله به اندازی اسمان تا زمین تغیر کردم کلی تغیر کردم در مقایسه با خودم فقط بعضی وقتا انگار ادم فراموش میکنه که چقدر تغیر کردیم وی چون عادی شده برامون نمیبینمش
بخدا تغیرات بزرگی داشتم برای قبلا برام رویا بود ینی دست نیافتنی بودن مثل همین اطاعات از قوانین مثل ک سالها از خدا درخواست داشتم که خدایا اخه چرامن چرا اینقدر شرایط اینجوری چرا یک سری ثروت دارن یک ثی فقیرا چرا یک ثری مریضن یک سری خیلی کم مریض میشن کلی از این سوال ا بود تو ذهنم
ولی الان چی بخدا از وقتی وارد مداراستاد شدم اصلا کل این سوالها محف شدن
یا ماشین خریدن بخدا بزرگ ترین رویا بود برام
یا خریدن زمین به الله اصلا حتی به ذهنمم خطور نمیکرد
یا سلامتی که هر روز داره بیشترو بیشتر میشه و بدنم قدرت میگره به هر اندازی
که احساس خوب در بدنم نمایش میدن
و خیلی چیزای دیگه
شغلی که دارم یادمه ارزوم بو د
روابطی که اروم اروم هر روز داره بهتر میشه من حتی روم نمیشد حرف بزنم ولی الان کلی تغیر کردم
همه چیز برام عادی شدن همه اون چیزای که داشتم
وهمه اینا از وقتی که من درخواست های زیادی که از خدا داشتم که به من کمک کنه و من رو با استاد عزیز و راهنما گر و دستان خودش اشنا کرد و اینجوری من مقایسه با خودم ۱٨۰درجه تغیر کردم..
خدایا شکرت باور کنید من بعد فایل اصلا کلی ذوق نوشتن داشتم و هی می اومد و من مینوشتم خدایا شکرت که عادلانه ترین قوانین رو بر جهان حاکم کردی خیلی ممنونم
سپاسگذاری میکنم از اون دو دوست عزیزکه کلی به من درس یاد دادن که همه چیز شدنیه و اون توصیف زیبااز خانم شایسته کردن
وسپاسگذارم از مریم جون که با اون ایمان وشجاعتش داره به ذهن ما کلی چکش میزنه تا سیمان باورهامون شکسته بشه
،واز خداوند متعال ممنونم که من رو در این مسیر زیبا قرار داده که هر روز دارم یک ادم تازه تری میشم و دارم اونجوری که خودم دوست دارم میشم وبرای خودم
زندگی میکنم
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان جانم
فضای دل انگیز و تابش خورشید عالم تاب نمایی از فضای زیبای پارادایس در این روزهای سرد زمستان دریاچه و درختان دور دریاچه و پرنده ای که در آسمون پرواز میکرد براوونی که کنار دریاچه خوابیده بود و مرغ و خروسها که در این فضای رویایی لذت میبرند
انجام کارهای روتین در پارادایس با غذا دادن به مرغ و خروسها شروع کردید و اردکها که خداااای من چقدر بزرگ شدند اصلا باورم نمی شد چقدر بال و پرشون بزرگ شده بود همشون با هم ظرف غذاشون رو حسابی خالی میکنند بز و بره ها هم که در حال خوردن برگ درختهای هستند که مریم جانم براشون بریدند همه مرغ و خروسها ، اردکها ،بز و گوسفندها ها حالشون عالیه و حسابی بزرگ شدند مریم جانم تحسین برانگیز هستید همه چیز رو در نهایت نظم و دقت به زیبایی مدیریت کردید
سلام به سُمی عزیزم که خیلی با اعتماد به نفس و به زیبایی تجربیات لذت بخشی رو که تو این دو روز کنار مریم جانم داشتید رو تعریف کردید از کانون توجهتون به این زیباییها و تحسینشون تا هدایت شدنتون به تجربه کانون توجهتون و دیدن این زیباییها از نزدیک که مطمئنا حس بسیااااار متفاوتی داره تا دیدن این زیباییها فقط ازطریق فیلم دیدن بخار آبی که صبح زود تو این هوای سرد رو دریاچه رو میگیره تا دیدن تاثیری که سرما روی چوب های رو پل و چمنهای دور دریاچه گذاشته و سفیدشون کرده و در کمتر از دو ساعت با تابش گرمای خورشید سرما میره زمین گرم میشه انگار نه انگار که دو ساعت قبل سرمایی زیر صفر رو پارادایس تجربه کرده این حد تغییر و شگفتی که هرروز در این بهشت ما فقط تصاویرش رو میبینیم و با همون تصاویر هم کلی احساس خوب و ارامش و خواسته در ما ایجاد میشه و شما سمی عزیزم و آقا رامتین از نزدیک دارید این زیباییها مرغ و خروسها و بره ها رو میبینید
نوع نگاه مریم جانم به این سبک از زندگی که با عشق با احساس خوب و در عین حال با نهایت درایت هر آنچه از قوانینی که اموختند رو در جزیی ترین و بدیهی ترین کارهای زندگیشون رعایت میکنند و همین ویژگی باعث شده ایشون هر بار بهترین وبا کیفیت ترین کاری که میتونند رو با مدیریت زمان با اجرای آگاهی ها در عمل در جزیی ترین کارهاشون اعمال کنند و اینچنین شخصیتی با این نگاه با این اعتماد به نفس و با این قدرت میتونه این محیط بزرگ رو به تنهایی با هدایت خداوند اداره کنه سُمی عزیزم دیدن این حد توانایی مریم جانم از نزدیک زاویه دید شما و البته ما رو تغییر میده تا کمتر نگاهمون به بیرون باشه به کمک و نظر و قضاوت دیگران باشه بلکه نگاهمون به درونمون باشه که منبع قدرت و زیبایی ، ثروت و نعمت ، عشق ، سلامتی خداونده که در وجود ماست با ما نفس میکشه با ما حرکت میکنه به ما الهام میکنه و هدایتگر هر لحظه ماست و برای اجابت هر خواسته ای کافی ترینه آرزو میکنم من و تک تک دوستانم بتونیم هرروز فقط یه ذره این نوع نگاه رو در خودمون بسازیم تا در طی زمان از همه لحاظ ورژن بهتری از خودمون ارایه بدیم ورژنی رشد یافته تر با و کیفیت تر بشیم تا هم خودمون خوب زندگی کنیم وهم جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنیم
تجربه بریدن درختچه ها و پاکسازی یه قسمت دیگه ای از پارادایس با همراهی سُمی عزیز واقا رامتین عزیز و جمع کردن تخم مرغها فرصت عالی هست تا شما دو عزیز دل هم به وضوح بهتری از خواستتون برسید و با اطمینان بیشتری سبک شخصی زندگیتون رو انتخاب کنید
مریم جانم که با عشق و محبت از شما پذیرایی کردند و این روز خاطره انگیز و زیبا و پر از تجربه و رشد رو برای شما ساختند و در آخر هم تخم مرغهای اصل پارادایس رو هدیه دادند نوش جونتون صددرصد لایق این تجربه فوق العاده بودید و تا پمپ بنزین کنار ماشینتون که تعمییر شده همراهیتون کردند به سلامت و خداوند همیشگیتون باشه
عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
قسمت ۲۵۲
سریال بینظیر زندگی در بهشت
سلام استاد عزیزم و سلام خانم شایسته جان و سلام به آقا رامتین somi عزیز 💐💐💐💐 و سلام به دوستان همیشه همراه این قسمت
وقتی خانم شایسته اون درب شیشه ای خونه رو باز کردند چقدر خوشحال شدم که تونستم دوباره پرادایس رو ببینم و خدارو شکر کردم..
نمیدونید چقدر دلم برای اون هوای شفاف و تمیز تنگ شده بود .. چقدر دلم تنگ شده بود برای اون آسمان صاف و زیبا و زلال … چقدر دلم تنگ شده بود برای اون دریاچه ی آینه ای .. چقدر دلم تنگ شده بود برای اون
درختان خشکیده ی زمستانی و صدای مرغ و خروس ها که با شوق و ذوق و پرواز کنان میدویند و اون اردک های
خوشکل که بزرگ هم شده بودند .. وقتی بروانی رو دیدم که روی خاک لَم داده و از انرژی و گرمای آفتاب لذت می بره کلی احساس فوق العاده عالی بهم دست داد .. چقدر دلم برای بزبزی هامون تنگ شده بود بخصوص وقتی شازده رو دیدم که سرحال و قبراق بود … وقتی اون عقاب زیبا رو پرواز کنان میدیدم احساس رهایی و آزادی بهم دست داد و ناخودآگاه یاد صحبت های استاد افتادم که می گفتند آدم خوبه جایی زندگی کنه که عقاب ها اونجا پرواز می کنند و این قسمت کلی برام نشانه داشت .. نشان از آزادی و رهایی و نشان از قدرت و بلند پروازی و نامحدود بودن و کلی نشان از لذت و شادابی و عشق و لذت و برای تمام این احساسات خوبم که امروز نصیبم شد از خداوند تشکر و قدر دانی کردم ..
وقتی somi جون داشتن از اون مه صبح گاهی روی دریاچه میگفتند که وقتی خودت این منظره رو از نزدیک
میبینی وتجربه میکنی یک خواسته در وجود آدم شکل میگیرع و فکر میکنی که این همون خواسته ای است که می تونی داشته باشی..واقعا با دیدن این قسمت منم اصلا فکر نمی کردم که دارم فیلم و ویدیویی میبنم و همش تصور داشتم که بطور واقعی در اونجا حضور دارم ..
خانم شایسته جان اول از همه خواستم تشکر و قدردانی کنم برای اینکه این قسمت رو اختصاص دادید به این دوستانی که از شاگردان خانواده صمیمی عباسمنش بودند و بطور هدایتی میهمان شما بودند
با دیدن این قسمت بخودم گفتم پس می شود .. منم می تونم اون درختان رو لَمس کنم .. منم می تونم اون هوای فوق العاده تمیز پرادایس رو تنفس کنم … منم می تونم مثل این دوستان اون درب لونه مرغ ها رو باز کنم و تخم مرغ ها رو بردارم و بچینم داخل جعبه و از نزدیک لمس کنم .. منم می تونم مثل اونها به شما کمک کنم و چوب ها رو جمع آوری کنم وووووواآاااای خدااایاااااا چقدر خوبع که این قسمت رو دیدم و بهم یادآوری شد که می شود و میشود که در مدار و فرکانس شما هدایت بشم ..
به آقا رامتین و somi جون هم تبریک میگم و تحسین می کنم که با مهاجرت شون به مدار و فرکانس بالاتری هدایت شدند که توانستن شما رو از نزدیک ملاقات کنند .. و چقدر جالب بود که با تضادی که برای ماشین شون پیش اومد به تجربه های بیشتری هدایت شدند پس هر تضادی چراغ راهنمای سبزی است برای مسیر بهتر و زیباتر و قشنگتر..❤❤👌👌👏👏💚💚💚
خدارو شکر که امروز هم هدایت شدم به یک فرصت فوق العاده ای که درس ها و آگاهی های بیشتری برام داشت و نشانه هایی از هدایت های الهی رو داشتم
خدارو سپاسگزارم
وقتی خانم شایسته داشتن با اره میلواکی اون درختان رو قطع میکردند پیش خودم گفتم خانم شایسته همه چی رو از استاد بخوبی یاد گرفتن حتی کار کردن با لوازم فنی و حتی طرز برش اون درخت رو یاد گرفتن که چطوری برش بدن تا به اون سمت مورد نظر هدایت بشود .. الحق که خانم شایسته در کنار استاد عزیزمون هم شاگرد توانمندی بودن و هم با عشق و مهر و محبت ❤ شریک زندگی خوبی برای استاد بودند و تحسین کردم این طرز تفکر خانم شایسته رو که اینقدر در یادگیری و تجربه کردن همه چی و در کنار استاد و مدیریت در تمام امورات و کارها ی سایت و همچنین پرادایس بنحو شایسته ای کارآمد هستند و هم به استاد عزیزمون و هم به خانم شایسته تبریک میگم و تحسین تون می کنم که شادگرد شما دو استادان بینظیری هستم و افتخار بودن در این سایت بینظیری رو دارم
خدارو شکر گزارم خدایاااا شکرت
.
🌻به نام خدایی که مرا خلق کرد و قدرت خلق کنندگی به من داد🌻
سپاسو ستایش رب العالمینی را که فرمانروای کل جهانیان است و مرا در مدار ثروتها،خوشیها،سلامتیها و پراز دوستان بامحبت قرارداده الهی هزاران مرتبه شکر
سلام به مریم جونِ کدبانو و استاد عزیزدرتمپای فلوریدا و آقای رامتین و سُمی جان
خدای من این یکی از بی نظیرترین فایلهایی بود که دیدم،انقدر که قسمت به قسمت این سریال هربار بی نظیره که میگم این دیگه تههه شوروشوقه که درون من ایجادکرد اما بااومدن یه قسمت دیگه میبینم که ننننه این شورواشتیاقی که باهرقسمت درونم ایجادمیکنه بی انتهااااست خدایاششکرت
ای خدای من دلم تنگ شده بود برای هوای زمستونیِ مزرعه ی بهشتیمون،یک صبح عالی و بینظیر باصحنه ی زیبای براوونی جان در آفتاب چیلیِ زمستون و اون شیطنت مرغای تخم حناییمون و پرواز یک شاهین 🦅زیبا تو آسمون فیروزه ای رنگ و ازهمه مهمتر دوتا مهمونِ👩❤️👨 همفرکانسی اونم از بچه های سایت😍توی این فضای بهشتیییی واقعا که فوق العادست خدایاشکرت
مریم جون عزیزهم طبق معمول کارهای روتینش رو انجام میده بادادن دونه های خوشمزه وومغذی به مرغای شیطون بلاخدایاشکرت
وااای عزیییزم داکیا رو ببییییین چقدر ماشالله کردید تااین قدوپیداکردید😂ای جونم که اینقدر خوشگلوبامزه شدیدخدایاشکرت
اینم از شیرینو نعناوورعنا که انقدر بالذذت دارن از برگای اُرگنیک درختان نهایت استفاده رو میبرن خدایاشکرت
تحسینتون میکنم سُمیِ عزیز که معلومه اونقدر این خواسته ی بودن در پرادایس رو با شورواشتیاق فراوون تجسم کردید و باورکردید که میشود این اتفاق بیوفته الان باواقعیت روبرو هستید و اون طبیعت فوق العاده ای رو که همه ی ما از تودوربین میدیدیم رو تو در واقعیت دیدی و چقدر سد ذهنی ما بچه هارو با به وقوع پیوستن این خواستتون شکستید ازتون ممنونم
تحسینتون میکنم که بلاخره به خواستتون رسیدید و اون جزئیاتی که تجسم میکردید رو الان دارید باچشم حقیقیِ خودتون تجربش میکنید
واقعا که دیدن از دوربین کِی بُوَد مانندِ دیدنِ واقعی
اونم یهمچین مواردی که بتونی صحنه ای تجربه کنی که سالیانه ساله داری باآموزشهاش و نوع زندگیش زندگیتو تجربه میکنی خدایاششکرت
تحسینتون میکنم سُمی جان که از اون شجاعت و تعهد و ایمانِ در عملِ مریم جان رو ازنزدیک مشاهده کردید و اون اولویتهایی که تو زندگیش اول ازهمه قرارمیده،اون ایده هایی که به واسطه ی آموزشهای استادش اجراکرده،اون مدیریتی که توی همه ی کارهای پرادایس داره،اون نظمو انضباطی که توی همه ی کارهای زندگیش داره،اون تواناییهایی که توهمه ی موارد زندگیش اجرامیکنه رو ازنزدیک دیدی
واقعا به این ریزه میزه ایه مریم جون😄و اون قدرتمندیش از نزدیک پی بردی خدایاشکرت
مریم جان تحسینتون میکنم که مشخصه اونقدر باعشق ازین دوتا دوست عزیز پذیرایی کردید که اون عشقی که حین درست کردن غذاو چای به اونا دادید که طعم و خوشمزگی غذاوو چای براشون جوره دیگه ای بوده
و دروغ نبود که استاد یه غذای ساده رو که میخورد چشماش از ذوق خوشمزگیِ غذا چقدر بازمیشد😄
و تحسینتون میکنم که اون دستپخت بینظیر بانوی مزرعه ی بهشتی رو چشیدید خدایاشکرت
واقعا که مریم جون اونقدر بقول شما روی تواناییهای خودش و خدای خودش حساب کرده که الان به راحتی میتونه سنگین ترین اشیاء رو بلندکنه بدونِ اینکه خم به ابرو بیاره و تازه بتونه هم روی سایت به این باعظمتی کارکنه وهم بتونه مثل یک کشاورز ماهر و همه کاربلد این فضای بزرگ جنگلی رو بچرخونه
واقعا چه چیزی غیراز عشقوعلاقه به این نوع زندگی کردن و ایمانو تعهد میتونه این حداز توانمندی آدم رو رونمایی کنه خدایاشکرت
تحسینتون میکنم سُمی جان که الان ازنزدیک نوع عملکرد مریم جان رو دیدید و چقدر این میتونه کمک خوبی باشه که ازالان به بعد نوع عملکردتون به اموزشهای استاد راحتتر میشه و میدونید که به چه شکل حتی ازین اموزشها تو کارهای روزمرتون استفاده کنید
خیلی ازما بچه ها شاید هدفمون فقط این باشه که عشقوعلاقمون رو فقط نسبت به کسبوکار و درامد پیداکنیم و اون شوروشوقو علاقه ای که باید توکارهای روزمره داشته باشیمو هنوز نداشته باشیم
اما مریم جان ممیدونه که این آموزشها اونقدر عمیق و اونققدر ارزشمندن که میشه ازشون درتمومه جنبه های زندگی استفاده کرد،مخصوصا مدیتریتی که استاد ازش صحبت میکنه که اگه بتونیم توهمه ی جوانب زندگیمون مدیریت درستی داشته باشیم اون وقته که زندگی برامون گلو بلبل میشه🌺🐦
واقعاکه چقدر سدباورهای محدود کننده ی ماخانومهارو داره این بانوی زبردست ازبین میبره که بتونیم بااستفاده ازین قانون و اون حساب کردن روی هدایت خداوند حتی ازتنهایی خودمون هم لذت ببریم خدایاشکرت
خدایاشکرت که این دو دوست عزیزمون هم پاکسازی تو جنگل رو تجربه کردن،ان شالله یروزی برسه همه ی مابچه های سایت تجربه ی پاکسازی این جنگلو داشته باشیم و بقول سمی جان ازنزدیک چنین چیزیو تجربه کنیم و ببینیم که چقدر لذتبخشه این نوع زندگی کردن و کارکردن درجنگل
و ماشالله اونقدر درختچه های هرزاین جنگل زیاده که احتمالا ازش باقی بمونه برای بقیه ی بَروبچ سایت که بیان این نوع کارکردن رو ازنزدیک تجربه کنن😁
این دو دوست عزیز دل تو دلمون نذاشتن اینقدر که ذوق درنمونو زیاد کردن برای دیدن روی ماه مریم جان و تجربه کردن کارهای روزمره در مزرعه رو
واای خدای من الان هم که جمع کردن تخم مرغای🥚🥚 لذیذو اُرگنیک و رنگ حنایی رو تجربه کردید خدایاشکرت
نوشجونتون این هدیه های لذیذ و خوشمزه و اُرگنیک مزرعه ی جوسالاتان،که از طرف مریم جان دریافت کردید خدایاشکرت
واقعا که جای استاد خالی بود اینقدر که این دوروز از وجود همدیگه لذت بردید و صحبت کردید و چقدر تحسینتون میکنم که از تجربیات مریم جان استفاده کردید و این واقعا یکی از خواسته های عمیق منه که با شخصی مثل مریم جان هم نشین بشم و ساعتها درمورد قانون کیهان باهمدیگه صحبت کنیم و راه حلهامونو بهم ارائه بدیم و ازتجربیات همدیگه استفاده کنیم
خدارو شکر که باخراب شدن ماشینتون خدا دوباره به این فضای بهشتی هدایتتون کرد و کلی درسهاوو تجربه از بانوی نمونه ی سایت کسب کردید
و واقعا وقتی ادم دریک شرایط به ظاهر ناجالب بتونه ذهنشو کنترل کنه و همه چیز رو به الخیر فی ماوقع ربط بده چه درهایی از رحمت خداوند تو زندگی آدم جاری و گسترده میشه خدایاشکرت
صدای خروس بی محل هم وسط حرفهاتون تجربه کردید😂 این خروس معمولا دوست داره وسط صحبتهای همه پارازیت بندازه و نظرش رو ابرازکنه😁
خداروشکر کلی لذت بردم ممنونم ازتون که این قسمت از سریال رو برامون اماده کردید و این دوتا قسمت اخیر چقدر برای من درس داشت چقدر آرزوهای جدیدی درمن ایجادشد که ان شالله یک روزی بشه منم استادانم رو ازنزدیک ملاقات کنم و تمومه تجربیاتتون رو تواین مزرعه ی زیبای بهشتی منم تجربه کنم
واقعا که چقدر داره این سریال متفاوت ترمیشه و چقدر داره الگوی( میشود)رو توی ذهن ما بچه شکل میده
خداروشکر سم جان که ایمان درعملتون از مهاجرت کردنتون از فنلاند به امریکا نشون دادید و ازهمه مهمتر در مدار دیدن استادان عزیزمون قرارگرفتید و از آبوهوای بی نظیر این نقطه از جهان برخوردارشدید الهی شکرت
و الان هم خدارو شکر که ماشینتون درزمان مناسبش درست شد و ان شالله در کاری که الان تو
امریکا شروع کردید موفقو مؤید باشید
🌼هرکجا هستید درپناه خدای رب العالمین میسپارمتون🌼
سلام به استاد عزیزم که بی تاب دیدنش هستم
سلام به مریم عشق که خودش و کارهاش وحرفهاش لحظه به لحظه برام درسه
سلام به رامتین و سمی عزیز که با رفتنشون به پارادایس خیلی از آرزوهای مارو ملموس تر کردن
وای ک چقدر عالی بود این فایل شاید ما بارها پارادایس رو دیده بودیم اما اینبار اتفاقاتی رو میدیم که مریم جان هر بار بتنهایی انجام میدادن و نمیتونستن همزمان فیلم برداری کنن و چقدر توانایی شون لطیف و در عین حال قدرمنده واقعا تحسین برانگیزه
مجری برنامه امروز زندگی در بهشت سمی عزیز بود و چقدر هر کلامش برای ما عظمت درستی این مسیر و قابل باور میکرد
یاد مبحث باور افتادم که استادم میگفتن چطور مسئله ای برای ما قابل باور میشه یوقت یکی یه مسئله ای رو تعریف میکنه و ما یکم باور میکنیم ولی وقتی از چند جا میشنویم برامون قابل باور تر میشه امروز سمی جان وقتی میگفتن از کارهای مریم جان و توامندی هاشون با پوست و خون و استخونم باور میکردم که مریم جانم چقدر متعهدانه روزمره شون رو با تار و پود قانون میبافند و در جای جای زندگیشون استفاده میکنند وقتی که داره قهوه درست میکنه وقتی غذا میپزه وقتی گونی های سنگین غذای مرغها رو جابجا میکنه با عشق رفتار میکنه درس بزرگی داشت این یعنی در لحظه زندگی کردن بهر حال هر کدوم از این کارها سختی های خودشو داره ولی وقتی چاشنیشو عشق میکنی که کار آسونی هم نیست اما با تمرین تکاملش طی میشه مسیر زیباتر میشه و هموارتر
فکر کنید اگر من نوعی ک از سختی زندگی مینالم یا انتظاراتی دارم به دید دیگه ای به زندگی نگاه کنم که حالا که دارم انجام میدم این کارو بزار با عشق انجام بدم یواش یواش نجواهام هم کنترل میشه و بجای غر زدن و ناله کردن و توقع داشتن لذت میبرم و دیگه اصلا خستگی یادم میره یکی از مشکلات زنان و اللخصوص مادران احساس قربانی شدنه و اینکه داره یکجورهایی ازشون سوء استفاده میشه اما تمام این احساسات زمانی سراغ ما میاد که نجوا داریم و عشق نداریم و کار میکنیم چون وظیفه مونه غذا میپزیم چون باید بپزیم چون غر میشنویم تمیز کاری میکنیم چون و …….. خدای من اگر نگاه من عشق باشه خدا مدد میرسونه اگر کاری که میکنیم با لذت باشه اصن نجوایی در کار نیست که حس قربانی شدن بیاد سراغمون
چاشنی ک کمه تو کار اکثر زنها این نگاه عاشقانه و لذت بخش به کارهاست اینکه نگاه وظیفه نداشته باشیم چون حس خستگی میاره ولی نگاه عاشقانه لذت میاره و دل دل زدن برای کار بعدی چون خستگی درش نیست و فقط لذته
مریم جون دمت گرم شیر زن تو بینظیری و من همیشه از فایلهایی که شما میزاری و توش از روزمره گی های زندگی با استفاده از قانون رو میزاری نهایت لذت رو میبرم بنظرم اصلا این بخشها چون کاربردی تر هستن انگار قانون و با مثال عینی بما یادآور میشن خیلی لذت بردم وقتی سمی عزیز داشت کار میکرد و راه میرفت و از نگاهش به پارادایس برامون میگفت من خودمو میدیدم وقتی میگفت با مریم جون کلی حرف زدیم حسش کردم و چقدر برام کوچکی دنیا و رسیدن به خواسته ها رو باور پذیر کرد ممنون من خیلی لذت بردم و درس گرفتم تشکر ویژه از جیلی برای تخم های زیباش و مامان مرغی های نازنین که محصولاتشون رو به دوستای من تقدیم کردن نوش جونتون باشه
سلام بر خانواده قدرتمندم خانواده ایی که کنارشون خیلی چیزها یاد میگیرم اگر بگم عزیزتر از خانواده اولم بیراه نگفتم خدا رو شکر که کنارتون هستم فایل امروز بی نهایت احساستم رو برانگیخت اشک شوق تو چشمانم حلقه زد خدایا چقدر دنیایی که برامون ساختی قشنگه چقدر قوانین بازیت عالیه چقدر بودن توی بازی زندگی رو دوست دارم قوانین رو داری یادمون میدی و میفرستی ما رو توی زمین بازی بازی کردن با اصول با اگاهی از قوانین میشه زندگی خانم شایسته که نه تنها از این بازی داره نهایت لذت رو میبره بلکه نزدیکان ایشون هم سهیم هستند و درسها یاد میگیرند از طرز تفکر از کار کردن با قوانین خدا رو سپاس هزاران بار سپاس
چقدر مرغ و خروسها بزرگ شدن و من عاشق اردک ها شدم اخ که رهاشون کنید توی دریاچه وای من چه صحنه ایی خواهد شد بی نهایت رویایی و لذت بخش
نمیدونم واقعا چه جوری احساساتم رو بیان کنم فقط میتونم بگم درود بر شما انسان های قدرتمند که همگی دارید سعی میکنید زیبا زندگی کنید و البته که دنیا رو جای بهتری برای زندگی کردن میکنید دمتون گرم
مطمئنم دست در دست همدیگه به جاهای بی نظیری هدایت خواهیم شد
دوستتون دارم زندگیتون پر از حضور خدا
به نام الله یکتا
سلام به مریم جان و استاد عزیزم و دوستان هم فرکانس
چقدر برام جالب بود شنیدن داستان زندگی در بهشت از زبان یک دوست هم فرکانس
چقدر این دوستان توی این ۲روز در کنار مریم جان لذت برده بودن و چقدر تجربه کسب کرده بودن
واقعاً خدارو شکر و این آرزو بیشتر در دلم شکل گرفت که مریم جان و استاد رو در زندگی روزمره شون از نزدیک ببینم و یاد بگیرم
واقعاً این ۲دوست عزیزمون با نگاه مثبتشون به خراب شدن ماشینشون چه تجربیات بی نظیری رو کسب کردن و چقدر خدارو شکر کردن
خدایا شکرت برای فهمیدن بیشتر این آگاهی که واقعاً تضاد ها میان تا ما رو رشد بدن
و این نگاه ماست که مسیر زندگیمون رو تغییر میده به مثبت یا منفی
واقعاً هیچ انتهایی برای فهمیدن این آگاهی ها نیست
منم به تازگی به تضاد جسمی بر خوردم که مطمئنم به نفع من تمام میشه فقط باید بتونم ذهنم رو کنترل کنم و ایمان داشته باشم و درس هایی که لازم دارم رو ازش بگیرم تا بتونم از میوههای شیرین این تضاد بچشم و رشد کنم و بیشتر قدر سلامتی و داشته هام رو بدونم ، واقعا ثروت فقط پول نیست کم کم دارم میفهمم که سلامتی ، آرامش ، حس خوب آزادی و روابط خوب و لذت بردن از تنهایی با خدای خودم ، بالاترین ثروت ها هستن
استاد جان عاشقتم برای این آگاهی هایی که بی هیچ نقصی اتفاق میفتن و فقط نیاز به این داریم که به اندازه ای که میفهمیم عمل کنیم و ما بقیه رو بسپریم به دست الله
ممنونم مریم جان عزیزم که آنقدر عشق در وجودت داری و مارو با این نوع زندگی آشنا میکنی
خدایا هزاران بار شکر
روز جمعه تعطیلات اخر هفته به سر میبرم خداروشکر
یک گشتی در پردایس زدیم و با تجربه مهمانان شما بازهم متوجه عملگرایی بودن در همین اتفاقات روزمره شدم
چقدر somi جان زیبا و شمرده صحبت کردند واقعا تحسین برانگیز بود این نگاه ریز بینانه ای که تنها از دو روز زندگی با خانم شایسته و این حجم از زیبایی و این همه سپاسگزاری…..
مطمئنا که به درستی قوانین رو یاد گرفتن و در حال چکاپ خودشون هستن و با بیان این باورهای زیبا متوجه مدار خودشون میشن که تحسین برانگیزِ
درسته زندگی در طبیعت واقعا همیشه پر از درس
هربار که تابستونا دوران کودکی و نوجوانی میرفتیم سمت بروجرد یک به یک این تجربه ها رو داشتیم و بی خبر ازاینکه ماهم در پردایس زیبایی ایام میگذروندیم
واقعا شما مارو با زیبایی واقعی طبیعت آشنا کردین
چشم همه باز شد نوع نگاه تغییر کرد
یادمه همیشه از مرغ و خروس فراری بودم و ترس داشتم اما مادربزرگم با چی عشقی سالها ازشون نگهداری میکرد و یکی رو که از دست میداد مصر بود یکی دو تا دیگه جاشون بیاد
آقاجونم توی حیاط تخت درست میکرد(نجار بود) و هر تابستون که ما میرفتیم تخت بزرگی راه اندازه میکرد تا شبها روی اون بخوابیم و لذت دیدن هوای تمیز و توی تابستون با باد خنک تجربه میکردیم
حوض وسط باغ رو یادمه با اسکاچ و تاید میسابیدیم و تمام درز های حوض رو میپوشوندیم تا اب داخلش جمع بشه و بتونیم اب بازی کنیم
درخت انار انجیر سپستون سیب هلو داشت و هرسال کلی منتظر میموندیم که میوه بدن ولی گاهی به شکوفه هاش میرسیدیم گاهی هم زمان بیشتر برای موندن نداشتیم و مدرسه ها شروع میشد
هربار که از زیبایی های پردایس صحبت به میان میارید یاد ایام خوش اون روزها میفتم
و الان همواره دلم طبیعت رو فریاد میزنه چون ذاتا ادمی هستم که توی طبیعت انگار همه چیز دارم درونم هیچ خلاء نیست ذهنم در اروم ترین حالتش قرار میگیره و دقیقا جزئی از طبیعت میشم
خداروشکر میکنم که اون روزها رو تجربه کردم
از ابتدای ویدیو تا شروع به دیدن منظره پردایس و پرواز پرنده و دیدن اردک و مرغ و خروس ها گفتم امروز قرار چه درسی برای ما جز توجه به همه ی زیبایی های زندگی داشته باشه
که دوست عزیزم به این موضوع اشاره کرد
گفتند در اینجا فقط زیبایی و عشق جاریست
و چقدر خوشحالم ازاینکه دویست و پنجاه و دو بار با شما عاشق شدیم دلمون برای طبیعت رفت دلمون خواست پویایی داشته باشیم و لحظه هامون رو زندگی کنیم
ازهمین اتاقی که تغییر دکوراسیون دادم و سفارش تخت خواب دادم و کلی گردگیری کردم هفته گذشته شروع کردم
تا تغییر جای میز تحریر و قرار گیری لپ تاپ که براحتی در طول روز بین کارهام بیام و روی سایت کار کنم و ادامه زندگیم رو اینجا با شما بگذرونم برسیم ان شاءالله به روزهایی که ارزوهامون رو زندگی کنیم مثل شما خانم شایسته و استاد عزیزم😍✅