سریال زندگی در بهشت | قسمت 253 - صفحه 9

218 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1424 روز

    به نام الله یکتا

    درود بر استاد عزیزم ومریم بانوی مهربانم وهمه دوستان عزیزممم.

    سپاسگزارم استاد به خاطر این همه آگاهی ناب،خداوند رو سپاسگذارم به خاطر وجودتون وبه خاطر هدایتم به این مسیر..

    هر بار که آن بانسینگ داریم ناخودآگاه فراوانی جهان برام یادآور میشود وتمام گفته های شما در مورد فراوانی همه آنچه که در زمین است برای استفاده من.

    سپاسگذارم سپاسگذارم استاد به خاطر اینکه با ما این آگاهیهای ناب رو با ما به اشتراک میگزارید.دقیقا همین چند روز پیش میخواستم برای دخترم گوشی بگیرم و دقیقا همین شرایط رو که شما در مورد ماشین گذروندین من در مورد گوشی گذروندم وبا اینکه هیچ تخصصی در این باره نداشتم با تحقیقاتی که کردم تونستم بهترین گوشی با بهترین قیمت وبا کیفتترینشو بخرم که حتی همسرم با توجه به تخصصی که دراین باره داشت متوجه بودم که اصلا هیچ جا هیچ نظری نمیداد وفقط گوش میکرد که من چه میپرسم وچه میخوام باتوجه به این که همیشه تو کارهای این طوریم همه چی رو مسپردم به ایشون وخودم هیچ وقت هیچ کاری نمیکردم ومتوجه بودم که با تعجب منو نگاه میکرد وفکر میکنم کلیم حال کرد.

    البته اینا رو من بعدش فهمیدم ومتوجه شدم وکلی خودم کیف کردم از این همه تغییرم سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم استاد اینها همه به خاطر همراهی شماست وبه خاطر درکی از مطالب شماست وآموزشهای وآگاهی هایی هست که در کنار شما دارم یاد میگیرم ،امیدوارم این مسئله تو کارم هم همین طوری که شما میگین بشه واین قدر هروز حتی شده یک درصد پیشرفت کنم وهروز وهروز بهتر وبهتر بشم به امید الله مهربانم….

    سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1826 روز

    سلام جان دلم 🌈استاد من🌼 برترین الگو ی زندگیم 🙋🏻‍♀️

    کیف کردم عمیقا به فکر رفتم انگار باز درب جدیدی به روم باز شد و انقدر برام تاثیر گذار هست که وقتی می‌خوام بنویسم این حس و دارم که یک دنیا درس رو چطور با کلمات بنویسم😁

    تو این مدت عمیقأ دغدغه ذهنی من بکار گرفتن و خلق نتایج از درس هایی بود که تا این مدت از شما و نوشته های بچه ها یاد گرفتم و با تمرکز روی فایل های دانلودی کار میکردم و فایل های جدید زندگی در بهشت را ندیده بودم تا اینکه تصویر فورد قرمز و استایل جدید شما به شدت جذب ام کرد.

    همون لحظات اول توجه ام به عضلات سینه و بازو و اینکه به نظرم کشیده تر شدید و بخصوص استخوان فک شما جلب شد. وقتی صحبت های شما را شنیدم رفتم فایل های قبل زندگی در بهشت تا ببینم کی رفتید تمپا و دوست داشتم آخرین تصویر شما را قبل از این فایل ببینم و به چشم ببینم که چقدر از لحاظ ظاهری تغییر کردید و خوب به اندام شما زمانی که براونی اومد کنارتون دقت کردم و بعد مجدد به این فایل سر زدم و باز اندام شما رو با دقت و لذت تماشا کردم. به تاریخ بارگزاری هر دو فایل دقت کردم و قلب ام تند تند میزد از دیدن این حقیقت که مدت زمان زیادی هم از دی ماه تا الان نگذشته و تغییرات طوری هست که جدای از چربی سوزی واقعا انگار با دستگاه بدنسازی حرفه ای و با تمرکز روی عضلات سینه و بازو ها کار کردید. حتی حالت ماهیچه های شکمی شما هم از زیر لباس معلومه، فرم ساق پا…‌‌خدایا چقدر تغییر🏆

    عشق کردم و گفتم وااای خدایا باز استاد جریان جدیدی را کشف کردند و همون‌طور که با تمرکز قرآن را بررسی کردند و بعد از سخنرانی ها و برگزاری دوره های مختلف انقلابی در حوزه موفقیت ایجاد کردند و نتایج بی شماری خلق کردند، الان هم شاهد کشف قوانین دیگه هستیم و با بارگزاری فایل های این دوره آغاز موج جدید سلامت ایجاد میشه و همینطور که در اکثریت سخنرانی ها و تکنیک های اساتید موفقیت در ایران، به وضوح کلام و درس های شما است که دهان به دهان می‌چرخه و واژه «دستان خدا» و از اکثریت میشنویم. از این به بعد هم دوره ی جدیدی از سلامت، چربی سوزی آغاز میشه. منشأ اون همین تحقیقات شما است.

    استاد جانم، کارهای شما مدام این تصویر رو تو ذهنم میاره، دیدید وقتی داخل برکه یک سنگ میندازیم و از همان جا از همان حرکت، دایره های متعددی ایجاد میشه و اون حلقه ها محیط بیشتری رو احاطه میکنند.

    انقدر شما با ایمان و مصمم حرکت کردید که نقطه عطف خیلی از تغییرات و نگرش ها از شما شکل گرفته.

    وقتی از مسابقه و افراد معلول می‌گفتید به خودم گفتم چرا من و امثال من مثل این رویا یا شهود را نداریم بعد گفتم آیا اگر میدیدی هم با همین جدیت استاد تلاش میکردی که با تمرکز از قوانینی که قدم به قدم بهش میرسی پیروی کنی؟!

    خوب صدای شما رو تو ذهنم می‌شنوم که گفتید به نشانه ها ایمان دارید و جایی گفتید وقتی تصمیم گرفتی به انجام کاری به نشانه ها دقت کنید و مثال زدید وقتی چراغی سبز میشد می‌گفتید ببین این یک نشونه است و درست دارن پیش میرم.

    بعد به خودم گفتم استاد انقدر با اشتیاق، ایمان و تمرکز روی مطالب و قوانینی که از روی کتاب های مختلف و …. کار کردند که به جهان ثابت کردند من هستم پس قطعا این چنین رویاهایی را باید به استاد نشون بده، اگر چنین شیرجه زدن هایی در شعور هستی برای کسی غیر از جنس و باور استاد رخ بده، قطعا منجر به تغییرات نمیشه.

    مگه نه اینکه به قول استاد جهان در حال طی کردن تکامل بوده و هست خوب برای این روند نیاز به افراد تکاملی داره.

    بعد از آشنایی با شما بیشتر از قبل قدرت انسان و توانمند شدن برای خلق زندگی برام قابل فهم شده و به مرور درک ارتباط تنگاتنگ بین روح و جسم برام معنا پیدا کرده. بعد از دیدن فیلم هایی مثل «ابر انسان ها»، برنامه های استعداد یابی و کتاب ماوراء طبیعی شدن و بخصوص دیدن یک مستند علمی پژوهشی که نتایج نشون میداد بدون انجام حرکت ورزشی و تنها تجسم اینکه فرد خودش را تصور کنه که مثلا در حال دویدن است، الکترودهای متصل به ماهیچه های فرد نشان میداد که فعالیتی صورت گرفته و ماهیچه انقباضاتی را داشته؛ تمامی این مطالب باعث شد که بیشتر از قبل به این فکر کنم که شناخت قدرت انسان و پرده برداری از حقایق نیازمند افرادی مثل شما است.

    الان هم درباره سلامت جسم و چربی سوزی و تقویت ماهیچه. وقتی این فایل و می‌دیدم به این فکر میکردم که حتما در این مورد هم قوانینی وجود داره و مدام میگفتم مگه انسان های اولیه دنبال شمارش کالری و تکنیک های مختلف برای حجم دادن به باسن، فرم ران و … بودن که حالا در چند ست چند تا اسکات بزنن و ….

    مگه میشه خدایی که ما رو خلق کرده و در این جهان مادی، جسم ما را مکانی برای روح مان با اون عظمت خدایی، قرار داده، اینجوری جسم ما رو بدون قوانین خودجوش و خودکار خلق کنه که محتاج این همه عذاب و دغدغه لاغری و چاقی باشه، مگه نه اینکه هر عضو بدن طی دوره مختلف خودش را بازسازی میکنه، مگه نه اینکه طبیعت خودجوش خودش را ترمیم و احیا میکنه، پس حتما قوانینی هست و تا الان بیراه رفتیم، استادم ممنونم ممنونم

    بعد ذهنم درگیر روند تغییرات در ورزش و تغذیه از سال های خیلی قبل تا الان شد که به مرور چقدر داره استایل ها تغییر می‌کنه (فارغ از تفاوت تعریف زیبایی در فرهنگ های مختلف) مثلا تا چندین سال پیش زیبایی زنان یعنی کمر باریک و سینه های کوچک و همیشه عضله سازی برای مردان جذاب تر بود و خیلی می‌شنیدم که عضله واسه مرد خوبه زنان با اندام عضلانی اصلا زیبا نیست

    بعد کمر باریک و ران و باسن و سینه برجسته

    الان هم که عضله سازی به شدت مورد استقبال هست و هر روز تکنیک های جدید برای حجیم تر شدن مثلا اسکات زدن با کفش پاشنه بلند و ….😉

    با این فایل مدام به این فکر میکردم که استاد باز دریچه جدیدی را به روی ما باز میکنند یک کشف جدید و منشأ از نیاز، تمرکز و پشتکار فردی که با جدیت هر چه تمام و تمرکز مثال زدنی از استاد عباسمنش. جدای از اشتیاق شدیدم برای شنیدن مطالب شما مدام این تو ذهنم میومد که بعد از قرار گرفتن این دوره در سایت و در دسترس بودن آن، موج جدیدی از سلامت ایجاد میشه و بعد از صحبت های شما افراد مختلفی وارد میدان میشن و فارغ از کپی برداری از شما، مویرگی شروع تغییرات جدیدی در حوزه سلامت ایجاد میشه.

    برام حالا این حرف شما خیلی ملموس تر شد که یعنی چی که گفتید: درخواست ها بعد از دیدن یا برای برطرف کردن نیاز ایجاد میشه.

    مدام به خودم میگم وجود من در این جهان صرفا برای ساختن و رسیدن به نیازهای خودم نیست، بی دلیل من تو این مسیر قرار نگرفتم.

    تمام وقت هایی که پیاده روی میکنم بدون هندزفری فایل های شما رو گوش میدم و چون گاهی فراموش میکنم هندزفری ببرم با صدای بلند از موبایلم گوش میدم و به مسیر ادامه میدم. خیلی پیش میاد که از کنار افراد در سن های مختلف رد میشم و گاهی این فکر میاد تو ذهنم که اگر کسی از این افراد مثل من عضو خانواده عباسمنش باشه قطعا واکنشی داره و با هم گپ میزنیم، اما هربار که این فکر نیاد تو ذهنم و میبینم افراد خیلی عادی میگذرند و مدام این کلمات به ذهنم میاد که ببین نگار بی دلیل نیست که از بین این همه آدم تو بیدار شدی و الان داری از فایل های استاد استفاده میکنی، با تعهد بیشتر و چشمان بیدار و قلب هوشیار ادامه بده و ببین بر اساس درک تو قراره چه نیازهایی برطرف بشه، چه جریانی را خلق کنی که فقط محدود به حوزه سلامتی و ثروت زایی و روابط خود خود تو نباشه، تو در تکامل جهان چه نقشی داری که الان تو این مسیر هستی؟

    با تمام وجودم میگم استاد خیلی دوست دارم.

    مریم جانم بهت افتخار میکنم.

    بچه ها خدارو هزاران بار شکر میکنم که منم کنار شما هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2951 روز

    سلام استاد خوش تیپ من

    در مورد این فایل به اندازه یک کتاب حرف واسه گفتن دارم ولی دیدم هرچی منتظر فرصت مناسب میگردم کمتر پیداش میکنم برای همینم گفتم شروع کنم و بنویسم

    از نظر من این فایل را از چندین زاویه میشه بررسیش کرد که اون زاویه ها بستگی به مدار اون آدمی داره که این صحبت ها را میشنوه

    خب موضوع سلامتی و بیماری یک موضوعیه که از پارسال طی یک پروسه ای که شاید خیلی مسخره خم باشه تبدیل شد به پاشنه آشیل من و جالبه که من توی بدترین برزخ زندگیم قرار گرفتم اما حتی توی همون حالت هم که بودم میدونستم یه روزی با یک عالمه ایمان از اون منجلاب درونیم خارج میشم .

    خب من فهمیدم که پاشنه های آشیل یک شبه و یهو تولید نمیشند و در واقع اونها وجود داشتند اما بر اثر یک اتفاقی ، بیدار میشند و از اون زیر حرکت می‌کنند و میاند روی وجود آدم قرار می‌گیرند و وقتی بخودت میای می بینی تو دیگه خودت نیستی بلکه کلا یک پاشنه آشیل شدی که پر از ترس و استرس هستی و این پاشنهه در تمام زندگیت باهات هست و ولت نمیکنه . حالا یه وقتهایی که روی خودت کار میکنی کمتر میشه ولی با یک حرف با یک اتفاق کوچیک و حتی گاهی با یک کلمه دوباره فوران میکنه و تو را به آتیش میکشه و خب واقعا وحشتناکه یعنی این فضای ذهن خیلی آدمو آزار میده . من متوجه شدم که کلا ” میترسم” یعنی پاشنه آشیل من ترسه و وقتی دقت کردم دیدم از خیلی چیزها میترسم مثلا وقتی تو ماشین هستیم و یه تریلی از ما سبقت میگیره من قشنگ سی ثانیه میترسم و واکنش جسمم به این ترس کاملا مشهوده و بعد بخودم گفتم خب اندیشه وقتی ذهن تو کاری میکنه که جسمت واکنش نشون بده پس همین ذهن باعث هر اتفاقی توی جسم میتونه بشه . منظورم بیماریه . چون از پارسال از بیماری ترسیدم و الان خیلی بهتر هستم یعنی دنبال منطقی کردن بیماری رفتم و تحقیق کردم ولی هنوز هم جا دارم که انقدر اوکی بشم که مثل وحی منزل بپذیرمش . یعنی من میدونم و البته قبلا نمی دونستم که سلامتی حاصل رعایت قانون سلامتی و بیماری حاصل رعایت نکردن اون قانونه ولی اطلاعات من در این مورد خیلی کمه و بخصوص که من در تمام مراحلی که تحقیق میکردم ، ترس هامم با من بودند و البته خیلی چیزها را خداوند بمن نشون داد که حالا واقعا بهتر شدم . و خب وقتی پاشنه آشیل به این شکل به آدم مسلط بشه ، انسان راهی نداره جز اینکه اونو از بین ببره و روش کار کنه .

    امروز با خودم فکر کردم به اینکه خدا میگه مؤمنین کسانی هستند که نه ترسی دارند و نه غمی . و به مادر موسی میگه نترس و غمگین نباش و حالا اینکه خدا بهش اینو میگه یکطرف و اینکه مادر موسی نمی ترسه و غمگین نمیشه هم یکطرف قضیه س . من امروز بصورت یک وحی از جانب خدا اینو دریافت کردم که مادر موسی قانون ترس را بلد بود که نترسید و موسی را به آب سپرد وگرنه توی تمام خونه های مسلمون ها قرآن هست و توی تمام اون قرآن ها هم نوشته که نترس و غمگین نباش ، پس چرا هیچکس نمیتونه نترسه و غمگین نباشه ؟ چون کسی هنوز نتونسته از قانون جهان هستی برای غلبه بر ترس استفاده کنه . یعنی ما تونستم با قانونی که خدا توی جهان گذاشته کشتی ها روی آب حرکت بدیم و هواپیماها را در آسمون ولی نتونستیم با استفاده از همون قانون یکبار برای همیشه به ترس هامون غلبه کنیم . من وقتی مادر موسی را مجسم میکنم زنی را می‌بینم که نه بچه را میبوسه نه باهاش وداع میکنه نه اونو در آغوش میکشه بلکه خیلی آرام اونو به آب می‌سپاره ، زنی که به جای دیگه ای وصله ، زنی که اصلا به شکوه و عظمت نیل توجه نمیکنه ، انگار فارغ از خطر ، نتیجه تو دستشه .

    استاد من بعد از ترس از بیماری با تمام وجودم از خدا خواستم‌ که تو بهم بگی . گفتم خدایا استاد بگه . استاد راجع بهش حرف بزنه . استاد در مورد پاشنه آشیل من بگه و حالا شما داری محصول تولید میکنی و من با همین حرفهایی که توی همین فایل گفتی قلبم قرص شد . زمین زیر پام سفت شد . حس کردم برگی توی باد نیستم . حس کردم فراتر از لاغر شدن میخوای بگی . به گمانم تو میخوای قانون حاکم بر ساز و کار جسمو بگی . من منتظرم استاد . من منتظرم

    من میدونم که برای هر چیزی که توی این زندگی زمینی باهاش مواجه میشم قانونی وجود داره اما کشف و درک اون قانون مهمه . من وقتی اندام تو را دیدم باورم نشد گفتم پس اونهمه چربی کجا رفتند . و قلبم گفت که تو موفق به کشف یک فرمول جدید شدی فرمولی فراااتر از لاغری . فرمولی که جسم را در حالت طبیعی قرار میده . خدایا ازت ممنونم

    میدونی استاد انگار من فقط به تو اعتماد دارم گفتم خدایا هرچی هست استاد بگه تا باور کنم .

    گفتم خدایا نمیخوام شخصی به اسم پزشک برام بشه خدا نمیخوام دکترها خدای آدم ها باشند . درسته که با هدایت خدا میشه به مطب دکتر هم رفت ولی من می‌فهمیدم که دچار شرک شدم و نمی تونستم توی این‌مورد مشرک نباشم و باورم این بود که سلامتی من در دست شخصیه به نام دکتر حتی چند روز پیش به یک دندونپزشک این حرفو زدم و اون‌ دندونپزشک اشتباهی به جای دندون شماره ۶ دندون شماره ۵ منو تراشید و من همون موقع گفتم خدایا توبه . با اینکه واقعا دکتر خوب و سرشناسیه اما هرچقدرم سرشناس باشه خدا نیست و من باید در این زمینه موحد شوم و این برای من انقدر رسالت بزرگیه که تبدیل به بزرگترین هدف و خواسته زندگی من شده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
    • -
      محمد اشرف طاهری گفته:
      مدت عضویت: 1422 روز

      دوست عزیز خیلی ممنونم بابت کامنت زیبای تان و من از خواندن این قسمت لذت برم که در باره ترس نوشتید:

      من امروز بصورت یک وحی از جانب خدا اینو دریافت کردم که مادر موسی قانون ترس را بلد بود که نترسید و موسی را به آب سپرد وگرنه توی تمام خونه های مسلمون ها قرآن هست و توی تمام اون قرآن ها هم نوشته که نترس و غمگین نباش ، پس چرا هیچکس نمیتونه نترسه و غمگین نباشه ؟ چون کسی هنوز نتونسته از قانون جهان هستی برای غلبه بر ترس استفاده کنه . یعنی ما تونستم با قانونی که خدا توی جهان گذاشته کشتی ها روی آب حرکت بدیم و هواپیماها را در آسمون ولی نتونستیم با استفاده از همون قانون یکبار برای همیشه به ترس هامون غلبه کنیم . من وقتی مادر موسی را مجسم میکنم زنی را می‌بینم که نه بچه را میبوسه نه باهاش وداع میکنه نه اونو در آغوش میکشه بلکه خیلی آرام اونو به آب می‌سپاره ، زنی که به جای دیگه ای وصله ، زنی که اصلا به شکوه و عظمت نیل توجه نمیکنه ، انگار فارغ از خطر ، نتیجه تو دستشه .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        اندیشه افشین گفته:
        مدت عضویت: 2951 روز

        سلام دوست عزیز

        بله با توجه به استرس ها و ترس های مکرر و هم جنس که بارها خودم در زندگیم تجربه کردم و زمانیکه از دست این ترس ها به ستوه اومدم انگار یه قدرت برتر با من حرف زد و به من حالی کرد که در تمام موارد قانون حکمفرماست و دلیل تکرار یک اتفاق نادلخواه ، وجود پاشنه های آشیل و باورهای بسیار غلطیه که در وهله اول و حتی وهله های اول ، واقعی بنظر میاند و نکته مهم اینه که حتی وقتی می فهمیم اون ها فقط پاشنه های آشیل هستند که میتونند نباشند ، بازهم نمی تونیم باورشون نکنیم .

        و اون‌ قدرت ، مادر موسی را برام مثال زد که نترسید . درسته که خدا بهش گفت نترس اما خدا خارج از مشیت خودش چیزی را نمیگه و اگر نترسیدن در مشیت خداست پس ما هم میتونیم نترسیم و بچه را به دریا بسپاریم . درسته مادر موسی تکاملش را حتما طی کرده بود اما بازهم قانون را درک کرده بود . ما هم میتونیم بپرسیم و پاسخ بگیریم . من در مورد خودم خیلی دلم می خواد درک کنم و باور کنم که سلامتیم و انرژی بدنیم دست خودمه و اینطور نیست که با وجود فرکانس های مناسب بازهم بیمار شوم و این درجه از باور به من امید و آرامش و شور و شوق و اطمینان میده

        من خیلی دلم می خواد طبق قانون نترسم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    فاطمه پورهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 1501 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم

    خییییییییلی خوشحال شدم ، ذوق کردم وقتی چهره ی دوست داشتنی تون رو دیدم.

    مریم جونم سلام ، به قول استاد جاتون خیلی حال ه.

    دوستان یکتاپرست م سلام

    گروه تحقیقاتی عباس منش خسته نباشید ، خدا قوت.

    استاد منم خییییییییلی دوست دارم مثل شما اینجوری زندگی کنم

    استاد آفرین به شما که اینقدر با اراده ، عزمتون رو جذب کردین و با جهاد اکبری ، که در درون تون راه انداختین ، اینقدرررررررر تغییر ، این چند وقت ، کوتاه کردین، به قول خودتون وقتی تمرکزی کار می کنید، نتایج از همون هفته ی اول شروع شد.

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر که شاگردی ،استادی هستم که از حرف تا عمل ، فاصله ی ، نمی بینم، و به همین خاطر من خیلی خیلی زود به نتیجه می رسم و منم میشم استاد…

    آفرین به این انرژی، که توپ ، توپ، بودین، و من این حس رو تو وجودم دیدم.

    آفرین بر شما که لباس سایز ، مدیون گرفتید و می پوشید.

    آفرین بر شما که عاشق کارتون هستید.

    آفرین بر شما که وقتی می خواهید ، ماشین بخرید خییییییییلی در موردش تحقیق و مطالعه می کنید، و منم دارم اینو یاد می گیرم.

    آفرین بر شما که این دوره ی ، سلامتی رو اول رو ، خودتون تست می کنید.

    آفرین آفرین آفرین بر استاد من

    خدایا منم دارم تحقیق و مطالعه می کنم تو هدفی که دارم ، و عاشق م ، ازت می خوام کمک کنی

    یا رب

    خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    ستاره بنی نجاریان گفته:
    مدت عضویت: 3909 روز

    سلام استاد عزیزم.

    میدونید دارم به چی فکر میکنم؟ به اینکه شما باور عمیق قلبی دارید که زندگی دنیوی ما باید از هررررر جهت بی نقص و درست باشه، باید اگر مشکلی و ایرادی هست به جای اینکه به دنبال ایرادای بیرونی بگردیم به درونمون مراجعه کنیم و ببینیم کجای کارمون از درون مشکل داره و اون رو رفع و رجوع کنیم، دارم به این فکر میکنم که شما وقتی جنبه ای از زندگیتون رو بخواین درست کنید تا نتیجه ی صد در صد عاالی و قابل قبول نگیرید دست بردار نیستید، در شروع دوره ۱۲ قدم وقتی چکاپ فرکانسی دادید و اراده کردید که تا پایان دوره تغییرات ایجاد کنید و وقتی به پایان دوره رسیدید و کلی از لحاظ انرژی عالی شده بودید باز هم دست بردار نبودید و باز هم خواستید که تغییر کنید و این برای من خیلی تحسین برانگیز بوداینکه تا این حد متعهد هستید تا این حد متمرکز هستید واقعا باید برای ما شاگرداتون درس باشه که در عمل کم نگذاریم و من هرچی بیشتر پیش میریم بهتر درک میکنم که شما چطور جهاد اکبر در خودتون راه انداختید و چطور تا این حد تغییرات در خودتون به وجود آوردین چون ذهن همیشه تمایل داره طبق الگوهای قبلی عمل کنه. امیدوارم درس بگیرم و بهتر عمل کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  6. -
    فریبا غلامی عرفانی گفته:
    مدت عضویت: 1572 روز

    سلام بر استاد عزیزم . خیلی بهتون تبریک میگم این استایل زیبا رو خیلی خوشتیپ شدید و واقعا ایمان و پشتکارتون تحسین برانگیزه . استاد هر چی زودتر دوره سلامتی رو اماده کنید من واقعا دلم میخاد حرفاتون رو بشنوم تو این دوره . شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    زینب گفته:
    مدت عضویت: 1429 روز

    به نام خدای هدایتگرم🥰

    همیشه تو هر فایلی حتی آنباکسینگ یه چیز خیلی ساده قطع کردن درخت،عوض کردن یه سر پیچ،حتی لباس کلا تو هر موضوع خیلی ساده ای هم شما لابه لاش درس یاد میدید….خود سریال زندگی در بهشت یه جور دوره تمام دوره هاتون هست(البته که هنوز من اول راه هستم و تازه دارم تاتی تاتی راه میوفتم)

    خیلی جالبه من دیروز میخواستم این فایل رو ببینم اما نشد…بعد دیشب داشتم به موضوع ثروت فکر میکردم که چطور میتونم پیشرفت کنم و از کجا باید شروع کنم اما نمیدونم علاقم چیه…خلاصه کلی در موردش فکر کردم و باخودم صحبت کردم و نوشتم تااینکه شما هم امروز در مورد مسیر عشق و علاقه گفتید.چند روزه خیلی علاقه دارم که وارد مدار ثروت هم بشم با خودم فکر میکردم من دوران راهنمایی و تقریبا دبستانم خیلی درس خون بودم و نمره هام بالا بود بعد مقایسه میکردم با دبیرستانم که افت کرده بودم(که تو اون بازه من کلیییی درس یادگرفتم که الان اینجا هستم….)با خودم گفتم من دوران دبیرستانم خیلییی از درس زده شده بودم یعنی یه حالت خیلی بد که انگار زنجیر بهت بسته باشن واقعا برام عذاب آور شده بود….بعد دوران راهنمایی و دبستان خیلیییی لذت میبردم از درس خوندن اصلا یه عشقی بود حتی بااینکه خوابم میومد و چرت میزدم با عشق میشستم درسمو میخوندم.خلاصه خیلی حال دلم خوب بود.بعد گفتم خب علتش چی بوده؟؟بعد فهمیدم انگیزه هدف امید ایمان عشق بوده که من رو هل می‌داده جلو.من اون موقع اینهارو نمیدونستم ولی برای آینده ام خیلییییی انگیزه داشتم که بسازمش اونجوری که دلم میخواد

    حالا بماند که چی شد و من چقدررر از لحاظ ذهنی وضعیتم تغییر کرد…… الان هم میتونم بفهمم که اون چیزی که شما میگید هلت میده جلو اون چیه.به امید خدای هدایتگرم منم دارم حرکت میکنم تا برسم به اون علاقه ای که دارم.وقتی فکر میکنم عشق و کار و تفریح و زندگی همش باهم یکی باشه زندگی یه بهشته میخوام پر دربیارم برم آسمون😍😍😍😍😍😍😍خدایا صد هزار مرتبه شکرت🥰

    این روزها خیلی هیجان دارم انگار اون شور و شوق دوران دبستانم دوباره داره درونم شعله ور میشه.نمیدونم چجوریه.انگار وارد یک مدار جدید شدم که همه چیز برام تازه و نو هست.هم احساس شور و شوق دارم هم یکم ترس.من وقتی یه مسئله ای برام پیش میاد کلا چه خوب باشه چه بد من خیلی تغییر میکنم مثلا تغذیه ام کم میشه خوابم کم میشه کلا در مورد چاقی مسئله ای نداشتم که بخوام وزن کم کنم اما بااینکه چاق نیستم ولی انرژیم خیلی پایینه.مخصوصا قبل از آشنایی با این مسیر الان خب ازاون موقع خیلی بهترم پیاده روی میرم عادت های جدید در خودم ایجاد کردم به نظرم بحث انرژی بدن بیشترش همون ذهنه.شایدم همش کار ذهن باشه.من که تجربه خودم داره بهم میگه از وقتی ذهنم رو تربیت میکنم خیلی انگیزه و انرژی بیشتری دارم تا قبلا.

    خلاصه که تغییرات شما که بی‌نظیره از زبان تصاویر و انشاالله خدا مارو قدم به قدم هدایت میکنه به سمت بهتر و بهتر شدن.به سمت صراط مستقیم 😍😍😍

    این بحث صراط مستقیم رو گفتم یاد یه چیز دیگه افتادم…..دیشب خیلی خیلی خیلی هدایتی تو کانال تلگرام داشتم راجب دوره راهنمای عملی که یکی از اولین دوره هاییه که انشالله میخوام تهیه اش کنم سرچ میکردم بعد نظر یکی از دوستان رو دیدم راجب شکرگزاری که شیطان به خدا میگه از پیش رو و پست سر و راست و چپ بنده هاتو گمراه میکنم که شکر نعمت بجا نیاورند…..(سوره اعراف آیه ۱۷ و ۱۸)نمیدونید دیشب چه حاااااالی داشتم نمیدونستم باید بخندم یا گریه کنم تا ساعت ۳صبح بیدار بودم و داشتم فکر میکردم که خدااایااااا این قرآن چه کتابیه….اصلا دیوانه شدم یه وضعی.نمیتونستم بخوااابم….

    در آخر خدارو شکر میکنم هزاران مرتبه که هدایتم کرد و من قشنگ دیگه دارم احساس میکنم که تغییرات داره کم کم رخ میده 😃😃الهی شکر

    راستی آنقدر سریال زندگی در بهشت رو دیدم همسایمون تو حیاطشون مرغ و خروس آوردن هرروز ما صدای این دوستان عزیز رو می‌شنویم.😃😁یه بارم توی خیابون تو خیاااابون بز دیدم!!!!تو شهر🤔خدایا شکرت.قشنگ این شکلی شدم👈🏻🤪

    🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣به خدا یه اتفاقای عجیب غریبی میوفته تا دو هفته همش بهش فکر میکنم.عاشقتونم😘😘😘😘😘

    خدا یار و یاور و هدایتگر هممون باشه 💜💙💚💛🧡❤🤍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    ندا دولت ابادی گفته:
    مدت عضویت: 1633 روز

    سلام استاد جانم ، خداقوت 🌹🍃🌹

    اینو بدونین عاشقتونم بخدا و دستتون رو از راه دور می بوسم❤😘

    و عاشق و بنده ی خدایی هستم که این چنین زیبا دستمو گرفت و منو هدایت کرد به دیدن این فایل بی نظیر…😍

    استاد چه کردی با دل من،از لحظه اولی که فایل رو باز کردم اشک ریختم … ،حال دلم بدجوری منقلب شد ،قشنگ احساس می کردم خداست که داره با عشق فراوان به بنده اش،باهاش حرف می زنه و راهو نشونش می ده.

    استاده پیش روی من، در نظرم اونقدر خوش اندام و زیبا و متناسب شده بود که ثانیه به ثانیه داشتم تحسینش می کردم👏👏👏 . از دیدن لباس های سایز مدیومش، غرق در شادی و هیجان می شدم، از تمرکزی کار کردن روی دوره ای جدید که درخواست خواسته های چندین و چندساله ی منه، غرق در احساس امیدواری و حالی عالی می شدم☺ ،مثل دیوونه ها می خندیدم و گریه می کردم، حیف،حیف که کلمات،یارای گفتن حرفها و احساسات منو نداره استاد …استاد این فایل برای من اونقدر عالی و بی نظیر بود که باید بارها و بارها نگاش کنم،گوشش کنم و ازش درسها بگیرم،نمی دونین چه امیدی رو در دل من کاشتین،نمی دونین چه حال خوبی رو به من هدیه دادین،ازتون ممنونم،سپاسگزارم، هرآنچه دارین ،خریدین و خواهید خرید،تمامی نعمتهای بی کران خدا، ارزانی تان بخدا،لیاقت شما خیلی بهتر از بهترین های خداست.💎💎💎💎

    استاد من که از سال ۹۸ وارد این مسیر الهی و بسیار زیبا شدم،تا ۲ سال حتی یه کوچولو هم مریض نشدم،در سلامتی کامل،در حال رشد و حرکت به جلو بودم،کلی احساسات عالی رو هر روز شکرخدا تجربه می کردم، و هر لحظه زندگی من شده بود شگفتی و معجزه و زیبایی، و خودبخود هم وزنم کم می شد،منتها این دفعه بدون هیچ گونه رژیمی و ورزش خیلی سختی،بدون سخت گیری های قبلی ام، به بدنی بی نهایت زیبا و خوش تراش رسیدم،

    و در نهایت سلامتی،داشتم از بدن زیبام لذت می بردم، در فروردین ۱۴۰۰ ، بی نهایت عالی هدایت خدا رو در ذره ذره زندگی ام متوجه می شدم،به آرامش عجیبی در سراسر زندگی ام حتی در غذاخوردنهام رسیده بودم، و طبق این هدایت ها و الهامات الهی،از کارم استعفا دادم و اومدم بیرون،کاری که دیگه مورد علاقه ام نبود و دوست داشتم در حوزه دلخواهم یعنی ورزش و زیبایی اندام کار کنم، منتها تو خونه بودن و زندگی جدید و بیکاری و افکار جورواجور ،کم کم سطح ارتعاشاتم رو آورد پایین،ترس ها و نشدن های زیادی ذهنم رو آزار می داد،خیلی زیاد دست به کنترل ذهنم می زدم و اسیر افکار منفی نمی شدم،ولی متاسفانه سطح انرژی و ارتعاشاتم با ماه ها و سالهای قبلم،کلی تفاوت پیدا کرد، پایین اومدن ارتعاشات و بیکاری وتو خونه موندن،روی اعتماد به نفسی که این همه براش زحمت کشیده بودم و کار کرده بودم و خیلی برده بودمش بالا،تاثیرات منفی گذاشت،اعتماد به نفسم خیلی تنزل کرد،بی هدف شده بودم و بی انگیزه،دوروبرم خالی از آدم شده بودم و یه چیزی مدام تو ذهنم می گفت اصلا برای چی و برای کی میخوای تلاش کنی ،حتی دیگه تو طول روز تو آیینه هم نگاه نمیکردم،دیگه به خودم مثل قبل نمی رسیدم ،داشتم به پوچی می رسیدم که مشکلات جسمی ام شروع شد، هر ماه یه مدل بیماری، تا اینکه ۳ ماه و نیم بعداز استعفام،کرونای سختی گرفتم،منی که تو این مدت اصلا بدنم آخ نمی گفت و در نهایت سلامتی بود،یه دفعه ای زمینگیر شد،و از اونجا اضافه وزن من هم شروع شد،ندایی که همیشه زیبا و جذاب و خوش تیپ و خوش اندام بود،همه چیزش رو یه دفعه ای باهم ازدست داد. اونقدر حالم بد بود و ناامید بودم که متاسفانه مجبور شدم دوباره برگردم سرکار قبلی ام.دیگه کنترل ذهنم با ضعیف و نحیف شدن بدنم،برام خیلی مشکل شده بود.

    دوران خیلی سختی بود اما با یاری و لطف خدا،تونستم دوباره از جام پاشم و شروع کردم دوباره روی اعتماد به نفسم کار کردن ،مخصوصا تمرکزی روی دوره عزت نفس ، این دوره خیلی کمکم کرد که دوباره خودم رو جمع و جور کنم و درس ها گرفتم ازش،این دفعه با شکستی که خورده بودم،قشنگ حرفهاتون می رفت تو عمق وجودم،خیلی بهتر از قبل حرفهاتون رو درک می کردم و می فهمیدم و می پذیرفتم و در زندگی ام به مرحله عمل در می آوردم،خیلی تجربه ها کسب کردم شکرخدا

    ولی مشکل مریضی و اضافه وزن،همچنان با من داره میاد،الان ۴ ماه و نیمه درگیر این تضاد شدم،و ۲ ماه بیشتره که خیلی جدی شروع کردم کار کردن روی این قضیه،تمرکزی داشتم روی این موضوع کار می کردم،مطالعات زیادی داشتم و تصمیم داشتم به یاری خدا،طریقه کاهش وزن با قدرت ذهن رو یاد بگیرم،که به قول استاد با ضد و نقیض های زیادی روبرو شدم، تا اینکه دیشب یه دفعه ای دیگه بریدم،اوج ناامیدی و پریشونی من بود که از خدا کمک خواستم،تسلیم شدم و گفتم خدا من دیگه بریدم،من دیگه کم آوردم،خدا من نمی دونم چکار کنم،چرا این همه دارم تلاش می کنم،ذره ای نتیجه نمی گیرم،خدایا مثل همیشه خواهش می کنم کمکم کن

    و نمیدونم چطور شد،چجوری شد که دستم رفت گوشیمو برداشت و مستقیم منو برد به سمت سایت شما و سریال زندگی در بهشت پلی شد و منو با خودش برد تا عمق احساس خوشبختی…🤩

    تا استاد خوش تیپمون رو دیدم زدم زیر گریه،چققققدر تغییییییر،باورنکردنی بود برام،😯 و حرفهاتون،همون چیزی بود که من می خواستم بشنوم،نور امیدی بی نهایت قدرتمند و زیبا با حرف هاتون ،وجودم رو دربرگرفت،بخدا به چنان آرامش و حال خوبی رسیدم که فقط جای شکر داره و بس🙏.

    قربون خدای خوبم برم که فقط اونه که می تونه اینقدر سریع و راحت و عالی،حال منو خوب کنه و هدایتم کنه به چیزی که نیاز دارم و در بهترین زمان و شرایط هم خواسته و نیاز منو برآورده کنه…

    خداروهزاران بار شکر که منو در این مسیر زیبای پراز نعمت و برکت و احساسات خوب قرار داد و منو با شما استاد عزیزم،خانم شایسته نازنین و این جمع صمیمی عباس منشی آشنا کرد.🙏❤

    به خودم می بالم و افتخار می کنم که یه عباس منشی هستم و کلی نتایج گرفتم و خواهم گرفت انشالله،کلی رشد شخصیتی داشتم و خواهم داشت انشالله،کلی زیبا و خوش تیپ بودم و از این بهترشم خواهم بود انشاالله …

    می دونم این تضادهایی که چند ماهه مدام داره برام پیش میاد،اولا جواب ارتعاشات خودمه و دوما حکمت ها و درسهای زیادی توش برام هست،و اگه بتونم توشون نمونم و ازشون عبور کنم باعث رشد زیادی در من می شن…

    استاد با تمام وجوده شادم،منتظر دوره بی نظیر سلامت و کاهش چربی های اضافه تون هستم.🤗

    شاگرد پرانرژی شما: ندا🌸💎

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    فرزاد امیدزاده گفته:
    مدت عضویت: 1908 روز

    سلام به استاد عزیزم که با مطالبی که تا حالا از شما یاد گرفتم توانستم قدم های خیلی مهمی تو زندگیم بردارم و الان خیلی وقته که برام مشخص و شفاف شده که شما خداوندگار دستیابی به آگاهی و عمل کردن به تمام این آگاهی ها هستید و واقعا تمام گفتار و کردار شما برای من درس زندگی و آموزش زندگی محسوب میشه چون از وقتی که با فایل های رایگان شما شروع به تغییر کردم هر روز زندگیم داره زیبا تر میشه به لطف خداوند وهاب.اما این بار بعداز دیدن شما در کنار ماشین جدید تون همون فورد قرمز رنگ پای تصاویر ی که می‌دیدم خشکم زده بود چونکه واقعا شما به حرفت همیشه عمل میکنید و با نتایج بسیار عالی و بزرگ حرفی برای گفتن باقی نمیگذارید. خیلی خوشحالم که خداوند من رو به سمت شما هدایت کرد و از طریق آموزش های شما میتونم در مسیر درست حرکت کنم و ادامه بدم. خداوند متعال شما رو برای ما همیشه در سلامتی و موفقیت نگهداره. عاشقتم استاد عزیزم.♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2170 روز

    به نام فرمانروای آسمان ها و زمین

    ب نام خداوند هدایتگر قهارم

    سلام به استاد عزیزم و مریم دوست داشتنی ام و تمام دوستان سریال زندگی در بهشت

    استاد چقدر خوشحالم

    خوشحالم از لحظه اکنونم، از تمام اتفاقات و تضادهایی که برام ساعت ها پیش یعنی دیروز پیش اومده با تمام هنگی خوشحالم. انگار خدا داره به من یک چیزی میگه، خدا داره به من حالی میکنه که چیکار کنم، میگه که بابا چرا میخوای خودتو اذیت کنی…

    استاد همه خرید هاتون خیلی خیلی مبارک تون باشه.

    استاد لباس هاتون اونم با دو سایز پایین تر که دیدم و اینکه گفتین اندازه تون هست منو به وجد آورد. اصلا انگار خودم اینقدر تغییر کردم و خوشحالم. اصلا اشک تو چشمام از صبحجمع شده بود. اخه من دو قسمت اخیر رو چون وقت نکردم و نتونستم ببینم امروز آزاد آزاد همه رو یکجا دیدم. چقدر مهمون هاتون رو تحسین کردم. مهمون هایی از جنس خودمون از بچه های سایت که دیدن زندگی در بهشت رو بعد اونجا تجربه کردن. اشک تو چشمام جمع میشد اونا رو میدیدم و میگفتم بله میشود میشود منم میخوام برم مهمون استاد ومریم عزیز باشم. منم میخوام میخوام میخوام…خدایا تو راهش رو بلدی و منو هدایت کن.اصلا کولاک انرژی ام الان. استاد این فایل رو دیدم به وسط هاش رسید انگار برای من داشتین حرف میزدین انگار در جریان داستان دیروز من بودین و من باید اینا رو دوباره و دوباره به یاد می آوردم. خدایا چقدر هماهنگی، چقدر هدایت، چقدر دارم میفهمم حرف زدنت رو خدای خوبم.

    من از 25دیماه1400 یکجا برای بار چندم استارت کار کردن رو تو این مدت زدم و برای چندمین بار خیلی شیک جوری شرایط پیش رفت که در کمال ناباوری خودشون و سختی بیان اینکه عذر منو بخوان و بگن دیگه کار نکن.دیروز در پایان ساعت کاری ام سرپرست اون واحد جایی که بودم صدام زد و گفت شما خیلی کارت درسته، مهارت ها و توانایی هاتو دارم میبینم و اصلا نمیتونم ازت ایراد بگیرم و بیشتر از چیزی که ازت انتظار دارم هم توانایی داری.اصلا شما استایل مدیریت و سرپرست بودن داری اصلا جایگاه تو اینجا نیست بنظر من و … بعد میام فایل ها میبینم که استاد درمورد کار و عشق و علاقه به کار حرف میزنه …اصلا الان نمیدونم تو فضای دیگه ذهنم سیر میکنه که قشنگ متوجه ترمزهای درونم هستم اما نمیدونم چیه.قشنگ میدونم این نشونه ها و این اتفاقات اتفاقی نیست.

    تمرکز چقدر خوبه که من ندارم انگار وو الان که اصلا ندارم و میخوام ایجادش کنم.

    خداایا چه کامنتی شد…دوباره میام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: