سریال زندگی در بهشت | قسمت 254 - صفحه 17

204 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسن گرامی گفته:
    مدت عضویت: 1340 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاهِ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی ۚ رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ(آیه 40 ابراهیم)

    پروردگارا! مرا برپادارنده نماز قرار ده و از نسل و ذریّه‌ام نیز. پروردگارا! دعاى مرا بپذیر

    رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ(آیه 41 ابراهیم)

    پروردگارا! روزى که حساب برپا مى‌شود، مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را بیامرز

    وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصَارُ(آیه 42 ابراهیم)

    و مپندار که خدا از آنچه ستمکاران مى‌کنند غافل است؛ جز این نیست که آنها را براى روزى که چشم‌ها در آن خیره مى‌شود مهلت مى‌دهد

    =====================================

    سلام خدا

    خدایا تو میدونی که من هر لحظه به هدایت های شما محتاجم ، خدای وهاب و هدایتگرم اگر شما کارهای منو انجام ندی خدایا من هیچ کاری نمیتونم کنم ، خدای عزیز و پر خیر و برکتم از نور خودت بر جسم و جان و قلب من ببار که من هر لحظه به نور هدایت های تو محتاجم

    یَوْمَ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَهُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ

    روزی که مردان و زنان منافق به کسانی که ایمان آورده اند، می گویند: ما را مهلت دهید تا [پرتویی] از نور شما بر گیریم. به آنان گویند: به پشت سرتان برگردید و [از آنجا برای خود] نوری بجویید. سپس میان آنان دیواری زده می شود که دارای دری است، درونش رحمت است و بیرونش که پیش روی منافقان قرار دارد عذاب است

    خدایا این نوری که در زندگیم داره قدم به قدم جلوی پامو روشن میکنه نور هدایتگر شما هستش ، همان نور آسمان ها و زمین ، همان نوری که داری منو باهاش هدایتم میکنی

    خدایا خودت ، خودت یاری گر من باش که من به جزء شما یار و یاوری ندارم ، خدایا این شما هستی که داری می نویسی ، نه من

    به من بگو

    خدایا بگو تا عمل کنم به اون چیزی که تو میدونی و من نمیدونم

    خدای وهابم اون هدایتی که برای من داری رو بگو تا من با نور هدایت های شما به مسیر زندگی توحیدیم ادامه بدم

    =====================================

    سلام و سلامتی به جسم و جان و روح توحیدی استاد عباسمنش بزرگوار

    سلام و رحمت الله یکتا به استاد شایسته نازنین 

    سلام و درود فراوان به تک تکِ دوستای ارزشمندم در این روزهای الهی

    این فایل امروز به تاریخ 1403/5/6 نشانه روزانه ام بود

    با کمال تعجب باز هم یادم نمیومد که این قسمت از سریال رو دیده باشم یا نه ولی فوق العاده زیبا بود و البته اون پیامی که خداوند برای من داشت رو تا جاییکه میتونستم دریافت کردم و بهش عمل میکنم

    دو روز پیش یک صحبتی بین من و مامانم و برادرم ایجاد شد ، حالا که این فایل نشانه امروزم شد همینجا مینویسم که درکش میتونه خیلی به عملکردمون کمک کنه

    داستان از این قراره که ما سه تایی 2 شب پیش تصمیم میگیریم شام بریم بیرون غذا بخوریم و بعد از شام هم قدم بزنیم ، همین کار هم کردیم

    در یک رستوران بسیار عالی و با کیفیت در سطح تهران ما شام رو خوردیم و زدیم بیرون 

    حدوداً ساعت 10 شب به بعد شده بود و تقریباً همه مغازه ها و مجتمع های تجاری داشت بسته میشد ، گفتیم همینجوری بریم توی خیابان ها و کوچه پس کوچه های این محله زیبا یکم قدم بزنیم ، دیدم ما هر وری میریم مامان ما داره مقاومت میکنه گفتیم اشکال نداره میخوای الان بریم پارک یکم اونجا قدم بزنیم و اون سرسبزی پارک رو هم ببینیم ، آقا ما رفتیم اونجا باز هم مامانمون بهونه اورد!

    گفتش نه و اینجا تاریکه من نمیخوام ، کلاً اصلاً برگردیم خونه ، که ما هم دیگه مقاومتی نکردیم و برگشتیم خونه

    فردای اون روز که همین جمعه یکی دو شب پیش بود مامانم شروع به صحبت کردن کرد

    گفتش که من خیلی اینو احساس میکردم که خدا داره به من میگه از اونجاها نباید بریم بابت همین دیشب هی میگفتم نریم نریم ، چون که احساسم بد شده بود!

    حالا من با مامانم صحبت کردم نمیدونم قضیه رو گرفت یا نه ولی دوست داشتم اینجا در موردش صحبت کنم و یکسری چیزها رو برای خودم و دوستای عزیزم روشن کنم

    در رابطه با موضوع الهام ، من به شخصه به این درک رسیدم که هر آن چیزی که خدا به آدم الهام میکنه نتیجه احساسی اون چیزهایی که خدا به ما میگه احساس خوبه  یعنی میشه گفت آدم به یک احساس اطمینان از اون چیزی که توسط خداوند دریافت کرده میرسه 

    حالا نکته اش اینجاست که خدا

    چه اون چیزی که میگه باید انجام بدی ، چه اون چیزی که میگه نباید انجام بدی یا چه اون مسیری که خدا میگه باید بری یا چه اون مسیری که خدا میگه نباید بری در هر حالتش نتیجه احساسیش ، احساس خوبه احساس خاطر جمعی هستش

    اینکه آقاجان از اینکه فهمیدی فلان جا نباید بری یا فلان کارو نباید کنی و بالعکس ، اولین چیزی که احساس میکنی حال خوبه انگار که خیالت راحت شده از این بابت

    حالا مامان من میگفت خدا داشت به من میگفت از اونجا نریم ، از کجا متوجه شدم که خدا داره اینو به من میگه؟  

    از اونجایی که احساسم بد شده بود!

    اینجا بود که من یاد یک آیه از قرآن افتادم که خودِ استاد عباسمنش هم در دوره عزت نفس به این آیه اشاره ای میکنند که توی این آیه خدا میگه نبوده زمانیکه ما به پیامبر وحی کنیم و شیطان هم همزمان نجواهاشو نکنه ، ولی ما کلام الله رو بالا آوردیم 

    (متأسفانه آیه اش رو نمیتونم پیدا کنم ، وگرنه میذاشتم)

    یعنی یک زمان هایی نه همیشه هست که شما پیام خدارو همزمان داری دریافت میکنی همزمان هم شیطان داره توی ذهنت نجوا میکنه

    اینجا اگر نتونی ذهنت رو کنترل کنی و تمااااام توجه ات را روی پیامی که خدا برات داره نذاری حتی اگر اون پیام رو از خدا دریافت کنی حالت بده استرس میگیری نگران میشی میترسی همون احساسات بدی که برای مامان من ایجاد شد که دلیلش نجوای ذهن هست

    حالا اینو من باید مدیریتش کنم با چی؟

    با کنترل افکارم

    وگرنه میوفتم توی بازی ذهن

    بعد ممکنه دچار سوءتفاهم بشی فکر میکنی نسبت به یک چیزی که ترسیدی یا نگرانی که نباید انجام بدی یا نباید از اون مسیر بری رو خدا بهت گفته!

    در حالیکه اتفاقاً برعکس وقتی که از یک مسیری نباید بری و اینو خدا بهت بگه باعث میشه احساس خیال راحتی بهت دست بده یعنی پیش خودت میگی آخیییییش الان از جانب خدا فهمیدم که این مسیرو نباید برم یا این کارو نباید کنم حالا میریم میوفتیم دنبال ادامه اون چیزی که خدا میخواد بهم بگه

    این چیزیه که من دریافت کردم و درکش کردم و دارم در زندگیم ازش استفاده میکنم

    خدا توی قرآن میگه دیگه

    أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ (آیه 62 یونس)

    آگاه باشید! یقیناً دوستان خدا نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند

    این نیستش که من با خدا دوستم باهاش در ارتباطم و الهاماتش رو دریافت کنم بعدش احساس ترس و نگرانی و استرس بگیرم بعد بیام بگم اینو خدا به من گفته!!!!

    خدا مگه لولو خور خوره ست که بخوای بترسی یا حالت بد بشه:))))

    والا من هر موقع از خدا پیامی رو دریافت کردم چه اون مسیری که به من گفت باید برم یا نرم و چه کاری رو که گفت باید انجام بدم یا ندم واقعاً احساس خوبی داشتم ، حتی به خدا قسم گاهی اوقات الهاماتی که به من میشه دوست دارم برقصم از اون حال و احساس خوبی که به من دست میده

    مثلاً من یادمه پارسال زمستون بود رفته بودم میدان تجریش که برم سمت خیابان ولیعصر که بالاتر از میدان تجریش میشه

    داشتم همینجوری میرفتم روبه بالا یه دفعه یک فرعی رو دیدم که ذهنم رو کنجکاو کرد برم داخل این فرعی ببینم چه خبره

    حالا این در حالیه که من 500 باری از کنار این فرعی رد شده بودم ولی هیچوقت توجه ام بهش جلب نمیشد

    رفتم داخل فرعی که اتفاقاً یه کوچه بزرگی هم بود دیدم نه خبری نیست برگشتم که به مسیرم ادامه بدم دیدم یک تجمع زیادی از آدم ها وسط خیابان ولیعصر شده که انگار تظاهرات بود چون همه هم پرچم به دست وسط خیابان بودن ، هیچی آقا همونجا متوجه این هدایت شدم و از همون فرعی رفتم و اتفاقاً وقتی فهمیدم خدا چقدر قشنگ منو هدایت کرد که از بین اون تظاهرکنندگان نرم اینقدر احساسم خوب شد که نگو

    یعنی این نبودش احساسم بد بشه ، برعکس خیلی هم خوشحال شدم از این هدایت الله

    شاید ظاهر این چیزی که گفتم خیلی ساده باشه ولی به نظر من خیلی مهمه آدم درگیر بازی های ذهن نشه

    وقتی که من ناظر بر افکارم هستم

    منم که کنترل میکنم ذهنمو نه اینکه ذهنم بخواد منو کنترل کنه

    =====================================

    خدایا تو همیشه هوای منو داشتی

    تو همیشه از بی نهایت طریق کارهایی برای من کردی که واقعاً هیچوقت به ذهن خودم اون راه حل ها ، اون مسائلی که شما حلش کردی در زندگیم خطور نمی کرد

    خدایا نعمت هایی که وارد زندگیم کردی همه اش کار شما بود بابت همین هم خیلی موقع ها بعضی مسائل خیلی راحت تر از اون چیزی که من فکر میکردم حل میشد ، که اینو به عینه در خطاهایی که در کدنویسی هام میوفته رو میبینم چطور اینقدر راحت راه حل اون مسئله هایی رو که قبلاًها ساعت ها یا حتی هفته ها طول میکشید من با عقل خودم بهش برسم الان خیلی راحت از شما هدایت میطلبم و شما هم در کمتر از یک روز راه حل اون مسئله رو به من میگی

    خدایا تو فقط هدایتگرم باش

    به عظمتت قسم من در زندگیم همه رو دارم از قبل همه آنچه از زندگیم میخوام توسط شما اجابت شده چون من شمارو دارم

    شمایی که جهانیان از شماست

    شمایی که همه چیزی برای من

    آیندم روشن میشه تو بگی میشه حتما میشه

    خدا رو شکر خدا رو شکر

    حس خوب دنیامی تو امید فردا هامی

    خدا رو شکر خدا رو شکر

    خوشبختی یعنی فوق العاده دوستت دارم

    خوشبختی یعنی زندگیمو به تو بسپارم

    خوشبختی یعنی یه لبخند طولانی

    اسم این احساسو عشق میزارم

    شکر بخاطر هرچی که دادی و ندادی

    شکر صاحب مهر و ماه و ابرو بادی

    شکر داره میره دلم غیر ارادی سمت تووووو

    خدایا شکر

    خدایا من عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      هدا حیدری گفته:
      مدت عضویت: 778 روز

      سلام ودرود به شما دوست عزیز

      چقدر قشنگ و دلنشین این ردپا رو نوشتین ممنونم که این موضوع رو اومدین اینجا باز کردین و فوق العاده شرح کردین چقدر زیبا قانون رو درک کردین. امروز منم از خدا هدایت خواستم و عجیب هدایت انقدر قشنگ و واضح بود از شروع روزم و در آخر با متن فوق العاده شما و فهمیدم گاهی نعمت ها یا هدایت های خدا در غالب جمله ای از کسی ، تضادی یا پیامی بهت میرسه و باید قلبم باز کنم برای دریافت هدایت ها و چقدر آرامش عجیبی داره.

      یه عالمه عشق شادی حال خوب و مسیری مملو از نور الله برای شما دوست خیلی قشنگم.

      در پناه الله شاد و سلامت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        حسن گرامی گفته:
        مدت عضویت: 1340 روز

        سلام و سلامتی به هدا خانم عزیز و نازنین

        خداروشکر کامنتی که سراسر با هدایت های الله یکتا نوشتم به قلب نازنین شما نشست

        خیلی خوشحال شدم برام نوشتی ازت بینهایت ممنونم هدا جان

        راستی اسمت هم فوق العاده زیباست و همینطور چهره تون

        از خدای وهاب برات بهترینِ بهترین هارو آرزو میکنم رفیق گلم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 763 روز

    سلام عزیزان

    این فایل خیلی خوشگل نشانه دیروزم بود

    طی چند روز گذشته دوباره الگوی تکرار شونده روابط من شروع شده و همه چی بهم ریخته

    طوری که احساس میکنم همه چی از دستم خارج شده

    منی که تا چند وقت پیش آرزوی خرید دوره روانشناسی ثروت رو داشتم ،اما الان بزرگترین خواسته من دوره عشق و مودت

    چون از طرفی دارم تلاش میکنم برای پیشرفت از طرفی این دعوا ها و درگیری های همیشگی دمار از روزگار من درآورده

    گفتم خدایا:آخه این جبر نیست

    میگی چطوری.

    استاد میگه همه چی باور شماست؛باورهای ما هم حاصل افکار گذشتگان ما و ورودی های الان ماست

    آخه منی که بیست سال تو خونه ای بزرگ شدم که همیشه توی رابطه ی پدرو مادرم یه آشفته بازاری بود،انگار دقیقا تمام مسائل مادرم تو زندگی من کپی شده

    ده سال از زندگی من به این شیوه گذشته و من واقعا نمیخام زندگی رو به همین منوال ادامه بدم،من میدونم روابط و زندگی های خوب و عاشقانه وجود داره

    میدونم و آگاهم رابطه همراه احترام وجود داره(من تا قبل فکر میکردم همه مثل ما هستن دیگه،مردم همه بیچاره و درگیرند)اما الان نه

    من یادمه همین دوسال پیش بود که به خودم اومدم وگفتم واقعا یعنی حق من از زندگی و آرزوها و دنیا همینه،با حقوق بخور نمیر کارمندی شوهرم باید برنامه ریزی کنیم و ماه رو به سرانجام برسانیم

    فقط همین دیدگاه باعث شد که دیگه من زهره قبلی نشم،منی که حتی ده هزار تومن از خودم نداشتم و داشتن کارت بانکی به اسم خودم آرزو بود

    الان به مدرس خیلی خوبم

    اما سال های اولیه کارمه

    شیطون خیلی گولم میزنه که چی مثلا؟؟پول رو بگو چقدر داری ها؟اما من که میدونم از کجا به کجا رسیدم

    گفتم اگه تویه خانواده با روابط قشنگ به دنیا میومدم الان شاید رابطه من هم به نسبت خیلی بهتر می‌بود

    نمی‌دونم …..

    گفتم یعنی به روز میشه به اون ازادی مالی که تو ذهنمه برسم

    رسیدم به این فایل

    شاید تا حالا هر فایلی رفتم سراغش استاد و ثروت استاد رو نشون میداد

    اما این اختصاص به خانم شایسته بود…که بله خانم شایسته همون ایده آل تو ذهنته

    من میخام و بسیار بسیار مشتاقم که بتونم دوره رو بخرم و واجب تر از هر چیزی تنظیم رابطه ی من و همسرمه

    وار خداوند خواستم که پولش رو برسونه

    و عمیقا خواستم و باور کردم که کمکم می‌کنه

    همین امروز یه خانم وکیل همشهری زنگ زد و معلم خصوصی میخاست و قبول کردم اما گفتم اون ساعتی که میگید رو نمیتونم بیام والان که دارم کامنت میذارم هنوز جواب نداده

    که اکی یا دیگه کنسله

    ولی یه چیزی رو فهمیدم ..انگار نمیخام از دست بدم،انگار که …نمی‌دونم حالم یه طوری هستش_جایی شنیدم که استاد گفتن وقتی برای کاری ذوق میکنی یا خیلی منتظرشی یعنی تو مدارش نیستی

    با اینکه من همین الان هم به جز آموزشگاه یه شاگرد خصوصی دیگه دارم

    دوستان نظرتون رو لطفا بگید

    و اینکه وقتی به خرید دوره فکر میکنم میگم نکنه شوهرم کلی غر بزنه یا هی باز مثل قبلا عذابم بده که چرا خریدی؟

    همش حرف های گذشته اون میاد تو ذهنم که بچه ها رو می‌داری میری سر کار آخرم هم میدی این دوره و این دوره رو میخوری

    من قدم اول رو خریدم و خودم میفهمم که چقدر تغییر کردم و همه چی بهتر پیش میره،اما اون میگه نه نتیجه تلاش خودته_و واقعا برای من اصلا مهم نیست که اون قبول کنه یا نه،مهم خودم هستم که میدونم واقعا دوره های استاد تاثیرگزاره

    و الان مدام تو ذهنم می‌چرخه که من بعدا جواب اینو چی بدم،یا کیه که غرغرهای اینو تحمل کنه

    ممنون میشم راهنمایی کنید

    راستی میدونم وقتی میگم از حرفا و کارهای شوهرم میترسم یعنی شرک و قدرت رو از خدا میگیرم و به غیر خدا میدم ،اما من قلبم با خداست و تا همین جا هم که رسیدم چون فقط به خدا تکیه کردم اما چون باورهای خوبی نداشتم همواره با تنش بین منو شوهرم پیش رفته؛امیدوارم کسی بتونه این شرایط منو تصور کنه و درک کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سکینه کاظم زاده گفته:
    مدت عضویت: 493 روز

    سلام و عرض ادب به همه عزیزان …خدا قوت خانم شایسته عزیز…تحسین میکنم این همه خلاقیت ،صبر و حوصله،حس زندگی کردن با لذت ،عشق به زندگی که در وجود شما هست …بهشت مبارکتون باشه عزیزم.

    چند مدتی میشه که روزی یک یا چند بار به سایت سر میزنم ولی اولین بار هست که کامنت میزارم …با آرزوی سلامتی و ثروت و سعادت فراوان برای همه دوستان و خودم …حق نگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    هستی محمدی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1187 روز

    بنام خدای زیبایی ها

    سلام مریم جان عزیزم

    واقعا آدمو سر ذوق میارین با این پویایی تون.

    فقط خدا میدونه که چه جرقه هایی توی ذهن من زده شد برای کلی ایده.

    خدا رو شاهد می گیرم که هر موقع در آستانه یک چالش در زندگیم هستم خدا هدایتم میکنه به این سایت بی نظیر و من جوابهام و نشانه هام رو توی نبوغ و خلاقیت هایی که مریم جون انجام میدن می گیرم.

    ایده هایی بهم الهام میشه که قسم میخورم ناب و دست نخوردس.

    خداروشاکرم بخاطر وجود مریم جون و این حجم از زیبایی و سازندگی که خلق میکنن.

    واقعا در مورد استاد و مریم جون خداوند قانون کبوتر با کبوتر باز با باز رو رعایت کرده.

    و اینکه من این فایلها رو بیشترشو قبلا هم دیده بودم اما تازه گوش من محرم شده به پیغام سروش و تازه در فرکانسش قرار گرفتم.

    ای خدای بزرگ و مهربون آخه تو چقدر خوب و ماهی که قوانینت از اول و عزل تغییر ناپذیر بوده و هست و باهیچ کسی هم شوخی نداری .

    قربون اون سیستمی بودنت بشم من.

    ای خدای مهربون و هدایتگرم

    تو کجایی تا شوم من چاکرت

    چارقت دوزم کنم شانه سرت

    ای خدای من فدایت جان من

    جمله فرزندان و خان و مان من

    تو کجایی تا سرت شانه کنم

    چارقت را دوزم و بخیه زنم

    جامه ات شویم شپش هایت کشم

    شیر پیشت آورم ای محتشم

    ور تو را بیماریی آید به پیش

    من تو را غمخوار باشم همچو خویش

    دست ِ کت بوسم بمالم پای کت

    وقت خواب آید بروبم جای کت

    گر ببینم خانه ات را من دوام

    روغن و شیرت بیارم صبح و شام

    هم پنیر و نان های روغنین

    خمرها چغرات های نازنین

    سازم و آرم به پیشت صبح و شام

    از من آوردن ز تو خوردن تمام

    ای فدای تو همه بزهای من

    ای به یادت هی هی و هی های من

    زین نمط بیهوده می گفت آن شبان

    گفت موسا با کی استت ای فلان ؟!

    گفت با آن کی که ما را آفرید

    این زمین و چرخ از او آمد پدید…

    عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    محمدرضا قناد باشی گفته:
    مدت عضویت: 774 روز

    سلام و درود

    چقدر بابد خدا رو شکر کرد

    بابت فقط همبن فایل

    که چندتا درس داشت برای من

    اول از همه بکم دوری از هم خوبه

    چون باعث قدردان بودن از همدیگه میشه دوم می‌فهمیم که کسی بهتر از بانو شایسته و کسی بهتر از استاد برای بانو نیست هر دو وجودشون لازمه سوم تمیزی و مرتب و با نظم بودن رو واقعا از بانو باید یاد گرفت

    چهارم فراوانی توی خرید لباس و وسیله خانه دیدم فراوانی کلاه استاد رو دیدم پنجم مشخصه که خانوم شایسته دلشون برای استاد تنگ شده ولی با کار کردن سعی می‌کنند توجه به دلتنگی نکنند کاملا مشخصه ششم حال خودشون در شرایط سخت خوب کردن هفتم از استاد طلب پول نکردن و این هم یک آموزش دیگه بود

    هشتم در حین کار فیلمبرداری کردن

    نهم ساده سازی میز کامپیوتر و دور ریختن وسایل اضافی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    رویا کبیری گفته:
    مدت عضویت: 818 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانم عزیزم

    هزار ماشالا بهتون مریم جون ، چقدر لذت بردم امروز این فایلا را دیدم ، خدایا شکرت از دیدن این همه انگیزه و این همه خلاقیت ،

    چقدر قشنگ مدیریت کردی عزیز دلم ، ازت سپاسگزارم که بهترین درس ها را ازت میگیرم ،

    چقدر حس خوبی دارم با دیدن این فایلای زندگی در بهشت ، حتما که لایقش بودین ، نوش جونتون و گوارای وجود شما و استاد عباسمنش عزیزم ،

    از شما و استاد عزیز و فهمیده سپاسگزارم که درس های خیلی خوبی از حرفاتون و کاراتون و زندگی در بهشت ازتون میگیرم نه تنها زندگی در بهشت بلکه همه فایلا و حرفهای استاد و شما درس داره واسم ، خدایا صد هزار مرتبه شکرت از دیدن و شنیدن اینهمه زیبایی و شکوه

    ازتون سپاسگزارم و براتون از خدای وهاب سلامتی کامل ، آرامش همیشگی ، حس و‌حال خوب همیشگی . ثروت و روزی فراخی همیشگی خواستارم

    خدایا ازت سپاسگزارم بخاطر دیدن و شنیدن این زیباییها ، خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مهستی خیرابادی گفته:
    مدت عضویت: 1626 روز

    به نام الله

    خداوندی که هر لحظه در حال هدایت کردن ماست

    خدایی که جهان رو به این زیبایی آفریده

    وخدایی که مارو آسان کرده برای آسانیها

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو گلم شما بینظیر هستین مریم جان من لذت میبرم از اینهمه شجاعت شما که به تنهایی توی این بهشت زیبا هستین

    تحسین می‌کنم بانوی نمونه

    تحسین می‌کنم اینهمه زیبایی

    چقد خونه رو مرتب و تمیز کردین هر چیزی رو سر جای خودش گذاشتین وبه تنهایی کارهایی رو انجام میدی ونیاز به کسی ندارین چقد خوبه وابسته کسی نیستی

    خدای من نور خورشید چه رنگ طلایی روی درختا گذاشته آدم لذت میبره از اینهمه زیبایی

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    این فایل نشانه امروز من بود که درسهای زیادی واسه من داشت از جمله که حال خوب من بستگی به وجود کسی یا چیزی نباشه

    ازت سپاسگزارم بانوی نمونه که این فایلها رو تهیه می‌کنی وبا ما به اشتراک میزاری از همینجا می‌بوسمت

    در پناه الله سالم و تندرست باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    آرزو دادفر گفته:
    مدت عضویت: 964 روز

    سلام

    واقعا آفرین خانم شایسته عزیز

    که به تنهایی و مستقل‌ به این خوبی دارید کار می‌کنید واقعا لذت بردم

    از سلیقه وکاربلدی شما وچقدر خوبه با اینکه خانوم هستید اینقدر کارهای تعمیراتی خونه رو به چه زیبایی وبی نقص انجام دادید واینکه میدونید چکاری رو هرلحظه انجام بدید وچطور انجام بدید واینقدر آزادی دارید قابل تحسینه

    من دلم میخواد ازتون یاد بگیرم چقدر دلم میخواست با آدمی مثل شما دوست بودم وکلی ازش ایده میگرفتم کلی کار یاد میگرفتم

    چقدر شما حس خوبی بهم میدی

    حس نظم وآزادی در تغییر دکوراسیون عالیه

    منم هر چند وقت یکبار دوست دارم دکور خونه رو تغییر بدم وبهبود بدم

    البته ما خونمون از اول سال 1402 تا الان خیلی تغییر دکور دادیم کلی بهبود دادیم وبه خاطرش از خداوند وهمسرم سپاسگزارم

    اما بازم نیاز هست که تغییر کنه اما همه چیز رو میگم با توجه به قانون تکامل یواش یواش بهتر میشه

    خداروشکر بابت اینکه خداوند منو به سمت این سایت زیبا هدایت کرد وبا شما خانوم خلاق وشایسته آشنا شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مجید شرافت گفته:
    مدت عضویت: 1682 روز

    باسلام

    چقدر زیبا

    چقدر عالی

    هنرمندی خانم شایسته

    خلاقیت

    صبر

    بهتر شدن

    زیبایی

    آرامش

    طبیعت زیبای پارادایز

    خدایاشکرت ازین همه زیبایی

    دریاچه زیبا

    تصویر زیبای درختان در آب

    وسایل زیبای خریداری شده

    همه زیبا هستند

    حرکت کردن به سمت بهبود

    بسیار متشکر ازین فایل زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    Rojina گفته:
    مدت عضویت: 1787 روز

    سلام به خانم شایسته جان و استاد عزیزم

    حقا که رابطه ی مستقیم و فوری کانون توجه و هدایت شدن غیر قابل انکاره

    زمانی که ایران بودم من خیلی زندگی در بهشت می‌دیدم هنوزم تا جایی که بتونم با کمال میل و عشق نوش جان روحم میکنم هر قسمت رو

    آرامش شما خانم شایسته جونم اونقدر برام تحسین برانگیز بود که هر قسمت به تنهایی برای من حس خونه می‌داد، خصوصا قسمت هایی مثل این که reorganizing دارین

    و نمیدونین چقدر برای من لذت بخشه

    خصوصا الان که دیگه دانشجوی معماری شدم و دیوانه ی طراحی داخلی ام.

    ترکیب تمام اینا با دوره قانون سلامتی محشره محشره…

    من عاشق این نوع زندگی ام

    لذت می‌برم از این فراوانی ای مه توی زندگی شکا هست که حالا که یه مدت چشمام از دیدنش فاصله گرفته بیشتر برام بولده.

    از هر ماگ، هزار تا

    قهوه ساز بهترین برند و کامل ترین مدل از اون برند

    “اینارو چون خودم خیلی دوست دارم منشن میکنم.. یه مزید علت دیگه هم داره که در ادامه میگم راجبش”

    بقیه وسایل برقی همینطور

    مسئله ای تو خونه دارین؟؟؟

    سریع، سرچ، آمازون، خرید، دم در خونه

    به پولش؟ فکر نمیکنیم. ما آزادی مالی داریم. ما فراوانی خداوند رو باور کردیم. ما اتفاقای خوبی هر روز داره برامون میفته. ما هر روز ثروتمند و ثروتمندتر میشیم، چون باورهای مناسبی در مورد ثروت داریم و پول توی زندگیمون یه مسئله ی حل شدست. ما رزاقیت خداوند رو باور کردیم و توی ذهنمون نشوندیم که خداوند بی‌نهایت وهابه. ما این باور رو از سلیمان نبی یاد گرفتیم…

    اینارو گفتم که به این برسم، که در نهایت کانون توجه من چجوری دقیقا من رو به سمت همین اتفاقات مشابه هدایت کرد.

    دیروز دقیقا من داشتم کارای تمیزکاری و مرتب کردن خونه ی جدیدی که خداوند با لطف خودش توی دامن نعمات زندگیم گذاشت با دست مهربانیش رو انجام می‌دادم و روز قبلش هم دقیقا رفته بودم خرید خونه که همین کارایی که مریم جون شما توی تصویر نشون دادین رو نشون بدم.

    توی این فایل مخصوصا اون قسمتی که بعد از نشون دادن تفاوت آفتاب و سایه روی پل توضیح دادین و بعد دوربین رو به سمت منظره ی جزیره ی پردایس چرخوندین عجیب یه لحظه حس کردم اونجام… و حس کردم در صورت ادامه ی درست این مسیر و بهتر و بهتر شدن به لطف خداوند مهربانم، بله همینطور هم خواهد شد…

    یعنی اون لحظه دقیقا حس کردم من یه روزی اونجا بودن رو تجربه میکنم و اون لحظه چقدر لحظه ی شیرینیه…

    و استاد شما و خانم شایسته چقدر تحسین برانگیزید و خالصید که طوری اونجا رو به تصویر کشیدین که هزاران نفر بهش حس خونه داشته باشن و از دیدنش حتی از دور حس خونه بگیرن و لذت ببرن و به جنس همون حس هم بیشتر هدایت بشن و کیفیت زندگیشون ارتقا پیدا کنه…

    امروز یجورایی تازه قدر زندگی در بهشت رو قشنگ دونستم. تازه فهمیدم یعنی چی قدرت گرفتن باورها با دیدن مثال های عینی

    وقتی دیدم تمام وسایل لازم رو چیده بودین روی میز پینگ پنگ «فراوانی را باور کن» یذره جاش توی ذهنم محکم‌تر شد.

    و تمام اینا همزمان با اینه که دارم لذت هم می‌برم و احساسم بی‌نهایت خوبه…

    از تک تک کاراتون بی‌نهایت یاد می‌گیرم و لذت می

    برم از اینکه به لطف خداوند چنین الگوهای خوبی دارم.

    خدایا شکرت برای این قسمت

    خدایا ازت ممنونم برای زندگی در بهشت…

    شاد و پاینده باشین، تا ابد، در پناه خداوند بزرگ، یگانه عالم جهان هستی..

    خدایا شکر…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: