سریال زندگی در بهشت | قسمت 258 - صفحه 6

189 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آناهیتا ولیان گفته:
    مدت عضویت: 3021 روز

    واااای خیلییییییی خوب بود حالمو خیلی خوب کرد این سریال! استاد از فورد بیشتر فیلم و عکس بگیرید یعنی چقدر اون صندلی هاش رو دوست دارم، آتیش عالی بود من همش میترسیدم آتیش به این بزرگی درست کرده بودید ولی وقتی روشن شده بود صدای آتیش و زیباییش تموم ترس ها رو با خودش برد و کلی لذت بردم. واااای یعنی چه حال خوبی داشت دیدن اون اردک ها که دسته جمعی واسه رفتن تو آب داشتن با سرعت می‌دویدند و اون شنا کردن و آب خوردنشون، اون آب خوردن مرغ و خروس ها واااای که من عاااااشق این زندگی ام.🥰 🥰🥰 بازم منتظر فیلم های خوشگلتونم، شاااااد باشید.🙏🙏🙏💙💚💙💚💙🍀🍀🍀

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    افسانه فولادفر گفته:
    مدت عضویت: 2315 روز

    بنام یکتا پروردگار مهربان و وهابم

    سلام به اساتید عشق و آگاهی

    خدای من با چه صحنه ای شروع شد، الله اکبر از این همه زیبایی و ارامش اینجا خود خود بهشته

    چقدر دریاچه ارومه و چه رنگ زیبایی، اسمان هم که مثل همیشه انگار یه تابلو نقاشیه

    خیلی صحنه بیرون اومدن مرغ و خروس ها و اردک ها قشنگ بود حس ازادی قشنگ ترین حسه،

    ما هم اگه بتونیم از قید و بند گذشته و باورهای مخرب خودمون رو رها کنیم ازاد میشیم و سبک، اینکه حس ازادی رو به معنای واقعی تجربه نمیکنیم چون کوله بار ذهنمون سنگینه و پرش کردیم از افکار و باور های نادرست و خاطرات گذشته

    باید بتونیم کوله بار رو سبک کنیم تا رشد کنیم هرچی سبک تر پرواز راحت تر

    به به دوباره سمیه مهربون و رامتین عزیز اومدن خوش به سعادتشون😍

    چه اتیش خفنی شد الهی شکر

    مریم جان باز هم کدبانوگریشون زبانزد همه شد، مریم جان شما بی نظیری هرچی خوشی دنیاست نصیبت بشه الهی

    وای خدای من این ماشین هیولا ماداگاسکار هست چه امکانات خفنی

    اتفاقا چند روز پیش با ماشین مون رفتیم مسافرت ولی خسته شدیم گفتم خدایا یه ماشین فول امکانات به ما بده

    یعنی تحسین میکنم سازنده های این ماشین رو

    چقدربه همه چی فکر کردن چه امکانات خفنی واقعا لذت بردم و تمام وجودم خواستش 😍

    خدایا ازت مبخام یه زندگی عالی با امکانات عالی به ما بدی تا ما هم لذت ببریم و هزاران برابر شاکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    محمد طاهری ریسه گفته:
    مدت عضویت: 2127 روز

    خدایا شکرت برای این همه نعمت وزیبایی وتشکرفراوان از استاد ومریم جون که با این تصاویر باور فراوانی نعمت و ثروت در ما تقویت میشه هر کدوم از این فایلها یکدوره بی نظیر و ارزشمند هست که به ما یادآوری میکنه که چقدر ثروت در دنیا فراوان هست و باید رز مدارس قرار گیریم خدایا سپاسگذارم که مرا در این مسیر قرار دادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    نورخدابر قلبم گفته:
    مدت عضویت: 1691 روز

    با سلام و درود به همگی امروز این بخش و ماشین زیبا رو که دیدم تصمیم گرفتم این کامنتو بنویسم

    من سالها آرزوی ماشین داشتم هرچی دعا مبکردم هیچی نمیشد اما زمانی که فقط روی خدا حساب کردم همه چیز درست شد. من قبلا نماز می خوندم دعا میخوندم قران ختم میکردم اما مشرک بودم (ترس از فلانی، حساب روی بهمانی، نگرانی برای از دست دادن چیزی که معلوم نیست مال منه یا نه….). یادمه یه زمانی تو اینترنت سرچ می کردم دعا برای ترس از افراد دعا برای دفع شر. هرروز دعای دفع شر می خوندم باز می فهمیدم فلانی دلخور شده از فلان حرکت عادی من (مثلا یه کلمه عادی یک شوخی معمولی برام گرون تموم میشد). یک روز انگار به خودم اومدم چرا ترس؟؟؟ جرقه ش هم این بود که تو نتیجه جستوجو برای “ترس از دیگران” اومد ترس یعنی شرک. بالاخره با اون جرقه باورهای توحیدیم رو خونه تکونی اساسی کردم. آرامشی همون اول ب ذهنم اومد که تاحالا نداشتم. همون اول وقتی سرو کله مشکلات پیدا میشد (مخصوصا مالی چون اوایل استارتاپ همسرم بود) دیگه غصه نمی خوردم چون غصه هم یعنی شرک. و باز نتیجه می شد مژده و خبر خوش. هرروز به مسیرهایی میرفتم که باورهای من (خداشناسی عزت نفس و…) رو قوی تر می کرد. هرروز قانون تکامل رو به چشم میدیدم آهسته و پیوسته حالمون اوضاع مالیمون بهتر میشد کتابهایی رو میخریدم که اشتباهاتم رو نشون می داد و وقتی تکنیکهاشو میخوندم و اجرا میکردم معجزات خدا میومد. حتی یکبار یک کتاب معروف رو خریدم گذاشتم تو کمد ناخوداگاه. بعد از دوماه اومدم بخونم دیدم بدرد نمی خوره (با اینکه جزو برندهای پرفروش بود) از خریدم پشیمون بودم و چاره ای نبود جز اینکه ببرم پس بدم با احتمال اینکه فروشنده قبول نکنه(اما دیدم برای پس دادن کتاب بدون عذر و بهونه بازهم هدایت خدا از قبل شامل حالم شده کتاب تا صفحه ۳۰ درست چاپ شده بود و از ۳۰ بعد درست نبود و اصلا زمان خرید به چشمم نیومده و این هم بهانه ای بود برای پس دادن). رفتم و گفتم خدایا هدایتم کن به بهترین کتاب: فروشنده با روی باز کتابو پس گرفت و گفته بود مشکل ناشره تقصیر تو نیست و من بهترین کتابو گرفتم و از اون کتاب بود که یاد گرفتم همه چیزو با طرح الهی بخوام هدایت بشم با روشی الهی به خواستم برسم گرچه نویسنده مسیحی بود اما کتابش بمن توحید عملی در زندگی رو یاد داد. اینم بگم دوماه پیش فروشنده اصلا این کتاب جدیدو نداشت حتی برای زمان پس دادن هم از خدا هدایت خواستم

    دیگه چیزی رو تصادفی نمی دیدم (قانون کارما وسیستم خدا برای رشد ما یا بازتاب فرکانس ما)

    برای هیچی عجله نمی کردم حتی خرید نیازهای خونه می گفتم خدایا خودت برام جور کن: می دیدم خدا حتی برای خرید کره بادوم زمینی صبحانه ام هم هدایت می کنه و بهترینها رو با قیمت عالی بهم می ده. از هر چیز کوچیک لذت می بردم و سپاسگزاری می کردم هرروز تو دفترم سپاسگزاری می کردم و هرروز بهتر ارز دیروز دیگه حتی پاییز رو دلگیر نمی دیدم و روزهاش عالی می گذشت. حتی برای خرید آبمیوه و کمپوت برای عیادت بیمار هم زمانی پیش اومد که جایی هدایت شدم به لطف الله که کلی تخفیف خورده بود.

    خدا همیشه آدم و مشتری عالی می فرسته.و مشتریهای نامناسب هدایت میشن جای دیگه حتی محل کار همسرم به لطف خدا و بواسطه یک اتفاق ظاهرا ناخوشابند بهبود پیداکرد.. همه چیز عالی بوده حتی موقعیتهایی که در ظاهر با آدمهایی مواجه بودیم که ما رو با کلامشون می رنجوندن می دیدم یا نتیجه افکار خودم هست یا درسی درش هست. دیگه کلام و شوخی و حرف بیجا نمی زنم روی عزت نفسم کار می کنم وچقد اوضاع بهتر شده. غر نمی زدم به خدا درد و دل نمی کردم. با خواهر مادر درد و دل نمی کردم. همسر سابقا سخت گیرم بهتر شده در همه چیز، از گلایه ی …. نمی رنجم و همه چیز به سوی بهتر شدن روابط با همه پیش می رفت. آدمهای گذشته رو به راحتی بخشیدم. کلامم رو نیک کردم افکارم رو نیک کردم.

    دیگه به ثروت کسی حسادت نمی کردم بجاش می گفتم چه بسا خدا بهتر از اینو بهمون بده.

    خودم به چشم می دیدم آدمهایی که قبلا بان کلام منو آزار می دادن (مثلا بخاطر دین و ایمانم(و بارها در ذهنم نجوا میومد که بیا بااستوری نیش دار و تیکه دار جوابشو بده و من اعراض می کردم و به خدا می سپردم این بار که دیدمشو خداوند لالشون کرده بود و فقط چند کلمه با احترام برخورد می کردندیا خدا کاری می کرد من در جمع مهمونیشون نباشم.

    خودم رو تجلی کمال و جمال خدا می دیدم (دردهام خوب میشد یا به بهترین دکتر هدایت می شدم یا به باشگاه و رشته ای میرفتم که نتایجش سلامتی آرامش ذهن و زیبایی و خوش اندامی بود. جوری که مامان و خواهرم میگفتن چقدر استایلت و صورت و روحیت عالی شده. . حتی حرکات سخت باشگاه رو خیلی زود و عالی یاد می گرفتم. به لطف خدا قرص نمی خورم منی که یک زمان اینقد نازک نارنجی بودم که از یک گلایه ی فلان خانم، تیک پرش پا گرفتم. حتی زمانی که همسرم کرونا گرفت، من و دخترم نگرفتیم و فقط یک قرص سیتیریزین خوردم و یکروزه خوب شدم. حتی دخترم که بد تب و بد مریض بود یکبار که بیمار شد به لطف الله یک روزه خوب شد.

    از وقتی ازدواج کردم نه ماشین نه خونه داشتیم (نزدیک ده ساله) . تو این مدت تحولم فقط می گفتم خدا تو بهمون بده نه پدر و مادر نه ارث پدر بزرگ. همیشه می گفتم خدایا من فلان ماشین ارزونو نمی خوام ماشین می دی عالی بده و خداروشکر یک ماشین خوب عالی (نه خارجی اما یک برند عالی وطنی) هدیه گرفتیم بدون یک ریال، سرویس شده بدون اینکه بخوایم مبلغ کلانی بدیم برای سرویسش. از یک راننده ی وسواس که ماشینو همیشه خوب نگه می داشت. اینقدر به خدا و فراوانی نعمت او امید و باور داشتم و با یادگیری اهرم رنج و لذت ماشین رو نزدیک می دیدم که چند ماه قبل از دریافت ماشین، رفتم در یک محله باکلاس شهر دوره آموزش رانندگی گذروندم. دیگه برای خونه هم روی وام و ارثیه و مهر و این چیزا حساب نمی کردم فقط خدا تا اینکه مبلغ کلانی هدیه گرفتیم که می شه یک خونه عالی خرید.

    اینا رو نوشتم که بگ هر لحظه هر چی پیش اومد می گفتم و می گم خدایا خیره. می سپردم به خدا. از آدمها و چیزهای بد اعراض می کنم و بسیار نتیجه می گیرم. روزه افکار و کردار و گفتار. در بدترین شرایط هم توکل می کردم و آروم می شدم و راه باز می شد. در این مدت حتی تونستم رو مادرمم تاثیر بذارم

    برای همه کاری به الهام و ندای قلبم گوش می دم و موفق هم شدم. حتی بارها جاهایی رفتم فروشنده جنس گرونشه (در یک محله گرون) ارزونتر داده بدون چونه زدن. اتفاقات زنجیروار میفتاد تا من برای فلان کارم کمترین هزینه رو بدم. هرجا شوهرم می رفت برای مشتریا، کلی هدیه و خوراکی رایگان می گرفت.

    یک زمان سودای مهاجرت داشتم. نشستم زبان خوندم دیدم بی فایده س از خدا هدایت خواستم.

    یک روز یه خانم هم باشگاهیمون که مسلمون هم نبود رو دیدم-خداوند همه ی آدمها رو برای هدایتمون میاره قرار نیست همه مسلمون باشن- گفتم فلانی (همکیششون) کجاس چیکار می کنه گفت مربی شده. جرقه تو ذهنم اومد . گفتم کاش منم می شد ادامه میدادم باشگاه رو تا مربی بشم. چند وقت بعد تو بازار روزمون مسئول باشگاه رو دیدم احوالپرسی کردیم ولی زبونم دیگه بند اومد. گذشت و اومدم خونه. قبلا دو تا رشته ورزشی کار می کردم گفتم پیام بدم دکتر فلانی مربی برای کلاسات نمی خوای بعد دوباره یه حسی نمی ذاشت. هی لباسای رزمی مو تو کمد میدیدم دلم تنگ باشگاه می شد. گفتم خدایا خودت درست کن. چندسال پیش به استاد رزمی گفتم من فلان جا نمی تونم بیام باشگاه یه جای دیگه رو معرفی کن ایشون بدلیل شباهت اسم کوچه ها یه جایی رو اشتباهی معرفی کرد من رفتم دیدم رزمی نیست اصلا اما کارت ویزیت باشگاه رو به اجبار ندای درونم گرفتم. ادامه جریان اینکه رفتم دنبال شماره مسئول باشگاه بگردم که تو بازار روز دیدم ببینم اونم مربی نمیخواد (گفتم دوتا رشته کار می کردم و با خودم گفتم نهایتا می گه برو فلان جا مدرک بگیر تا راهت بدم). دیدم فقط شماره اون باشگاه اشتباهی رو دیدم که به دلیل تشابه اسم کوچه ها از سوی استاد سابق هدایت شده بودم. زنگ زدم و گفت مربی می خوایم و اما باید آزمایشی بیای. منم هدایت شدم به مسیری زیبایی که هرروز موفق تر میشم

    با گوش دادن فایلای مهاجرت سایت تکلیف خودمو مشخص کردم و فعلا با آرامش بهتر در کشور خودم هستم کنار پدر و مادر و خانواده. و وقتی با درونم به صلح رسیدم اتفاقات خوب بیشتری رخ داد.

    خدایا شکرت برای هدایتت من یک زمان آتئیست بودم یک زمان مسیحی و هفت سال طول کشید تا هدایت واقعی رو دریابم اما الان الله یکتا رو می پرستم نمازم رو با عشق می خونم دعا خوندم زیاد و خسته کننده نیست بلکه با خدا حرف میزنم دعای قلبی با حس خوب توکل قوی و نتایج فراتر از عالی. و زندگیم با پستی و بلندیش به لطف الله شیرینه. قبلا نذرای سنگین می کردم و بی نتیجه اما الان اینقدر باور به برکت و شفا و قدرت و ثروت بی پایان الله دارم که همه چیزو ممکن می دونم هرجا خدا هست راه می گشاید. و خداوند با دعای دلی من مشکلاتمو حل می کنه نه مثل قبل که هرچی ذکر می خوندیم هزارتایی نتیجه نداشت. خداوند زمانبندی داره. صبر و توکل

    الله خدای نور و عشق خدای من است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      امین طاهری گفته:
      مدت عضویت: 3501 روز

      سلام و احترام، از این متن زیبای شما انرژی گرفتم و به همین شکل پشت سر هم برای من هم اتفاقات خوب پیش میاد، بعد از یه مدت انگار طنابی که در حال کشش هست یه دفعه تمام مشکلات پاره میشه و آرامش و ثروت سرازیر میشه به زندگی، تجربه خوبیه،

      هر روز از روز قبل موفق تر باشید

      خدانگهدار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        نورخدابر قلبم گفته:
        مدت عضویت: 1691 روز

        سپاس از شما. خدارو شاکرم که با اشتراک معجزات خدا تونستم حال کسی رو خوب کنم. یکی از رمرزهای شادی درون دوری از آدمهای منفی باف و اخبار و رسانه است. من تا بتونم دنبال اخبار جنگ و گرونی و این چیزا نمیرم اگر در جمعمون کسی این حرفا رو بزنه می رم سرم رو با دخترم گرم می کنم.

        در پناه خدای قادر متعال باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    سلما مصدق گفته:
    مدت عضویت: 2770 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان نازنین👫

    یک صبح زیبای دیگر در پارادایس بینهایت زیبا خدایا شکرت هوای مطبوع بهشتی، صدای چهچه پرنده ها، آسمون آبی با ابرای لطیف، جنگل انبوه نیمه سرسبز زمستانی، دریاچه پرآب و انعکاس زیبایی ها در آب🏞

    فکرشو بکن چقدر لذتبخشه هر روز صبح از خواب پا شی و یک منظره زیبا و متفاوت از آسمون و جنگل اونم تو خونه خودت ببینی خدایا سپاسگزارم که دارم این زیبایی ها و این نعمت های بینهایت رو میبینم. البته این نعمتها توی زندگی خودمم هست و باید سپاسگزارتر بشم تا بیشتر و بیشتر بشن.

    ترکیب زندگی روستایی با این همه امکانات و بالاترین تکنولوژی روز دنیا چقدر این زندگی رو راحتتر و رویایی تر کرده خدایا سپاسگزارم. میشه هر جایی که بخوای توی دل جنگل و دشت و دمن زندگی کنی و اینترنت نامحدود هم داشته باشی خدایا شکرت سرعت اینترنت فوق العاده اس حدود نیم گیگ در ثانیه یعنی فایل های شما رو میشه در یک چشم برهم زدن دانلود کرد. مطمئنا در آینده از اینم سریعتر میشه.

    یاد کلمه “کلمح البصر” در قرآن افتادم که درمورد قدرت و اراده خداوند هست.

    وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَمَا أَمْرُ السَّاعَهِ إِلَّا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

    آیه ۷۷ سوره نحل

    و غیب آسمان ها و زمین از آن خداست، کار قیامت چشم بهم زدنی بیش نیست و یا نزدیکتر از آن، به راستی که خدا به همه چیز تواناست.

    چوبهای فراوان برای آتیش رو با چه نظمی توی تراکتور چیدین آفرین خدا قوت من عاشق نظم و تمیزی هستم. یک آتیش معرکه منتظر ماست.

    استاد چقدر با حیووناتون با احترام صحبت کردین جناب آقای براونی واقعا هم بهش میاد چون خیلی متین و موقره. چقدر به زیبایی براونی توجه کردین باااینکه هر روز دارین میبینینش ولی براتون تکراری نشده. اسب قهوه ای پیشونی سفید با چشمای زیبا

    اردکا که سرو صدایی راه انداختن شاید دارن میگن آزادی آزادی ما رو آزاد کنین!

    چقدر با احترام در لوله شونو باز کردین گفتین بفرمایین!

    براونی چقدر با آرامش وایساده بود و نگاهشون میکرد تکون نخورد اصلا

    این مرغ و خروسا چقدر خوشبختن که توی این بهشت زندگی میکنن

    حرکت دست جمعی داکا خیلی جالبه خیلی متحد هستن بدو رفتن سمت آب بعضیاشون سفیدن و بعضیا هم چقدر پرهای رنگارنگ قشنگی دارن با چه ذوق و شوقی پروبال میزدن به سمت آب

    خروسه هم داره این وسط قلدری میکنه من عاشق مرغ و خروسم

    استاد چقدر این صحنه زیباست مرسی که برامون فیلم گرفتین

    داکا وقتی رسیدن به آب اولش مکث کردن ولی یهکیشون دل رو به دریا زد بقیه ام پشت سرش رفتن حتی توی حیوونا هم ویژگی های شخصیتی فرق میکنه بعضیا لیدرن بعضیا دنباله رو هستن. چقدر با لذت توی آب شنا کردن و آب خوردن و دیگه صدا نمیدادن همیکنه اومدن بیرون از آب دوباره سرود دسته جمعیشون شروع شد بعد دوباره یکی لیدر شد رفت تو آب بقیه هم ریختن تو آب خیلی صحنه باحالی بود یکی از داکا بیشتر از بقیه آب بازی میکرد و کله شو هی میبرد توی آب بقیه اینطوری نبودن انگار این داشت از این فرصت لذت بردن بیشتر استفاده میکرد.

    این وسطا دوربین روی مرغو خروسا و گنی زیبا هم زوم شد و مرسی استاد که هیچ زیبایی از چشم شما دور نموند و همه رو با دوربینتون شکار کردین

    ای جانم مریم عزیزم رو ببین یکی از داکا رو بغل کرده داره اختصاصی بهش غذا میده خیلی حس خوبیه بغل کردن و غذا دادن به حیوونا واقعا لذت بخشه بخور نوش جونت

    براونی رو چه لمی داده و چه حموم آفتابی داره میگیره وای که چقدر توی این بهشت همه آروم و خوشبختن

    از جنگل میریم به دریا و ساحل رویایی یه موجود ژله ای عجیب شبیه عروس دریای اگزجره شده

    آره واقعا این یک ژله دریایی هست بعضیاشون خطرناکن ولی این یکی خداروشکر یا مرده بود یا از نوع بی خطر بود. مریم جان درکت میکنم که این کنجکاوی نذاشت بیتفاوت از کنارش رد بشین!

    توی دریا بینهایت موجودات عجیب و غریب وجود داره یک دنیاس واسه خودش که خیلیاشو هنوز انسان نمیدونه خدایا شکرت بخاطر این جهان شگفت انگیز

    چقدر ساحل تمیزه من عاشق تمیزیم آرزومه توی ساحل تمیزی مثل اونجا پابرهنه قدم بزنم و شن های تمیز و نرم کف پاهام رو ماساژ بدن. خیلی حس فوق العاده ایه.

    مردم بافرهنگ امریکا رو تحسین میکنم که انقدر به تمیزی کشورشون اهمیت میدن. ای جانم که رد پاهاتون توی ساحل افتاده بود. چقدر این ساحل و این آسمان رویای بود خدایا سپاسگزارم.

    این نمایشگاه هواپیماهای جنگی و بمب های هیولا هم صحنه جالبی از توانمندی بشر رو نشون میده و هم اینکه نعمت بینهایت ارزشمند صلح رو به یاد آدم میندازه. خدایا شکرت که در دورانی هستیم که صلح جهانی برپاست.

    این بمب جنرال پرپس هم باعث خنده ما شد. فکرشو بکن یه زمانی این بمبا و جنگنده ها چه غوغایی به پا میکردن ولی الان تبدیل به نمایشگاه شدن.

    صحنه دیگه ای از بهشت با خروسهای ایزوله شده چقدر خندیدم به تشبیه مدرسه پسرونه! بذار یکم قدر مرغا رو بدونن!

    مریم جان عزیزم میخواد اولین بار سایبرکواد رو توی محیط پارادایس تست کنه مبارک باشه چقدر تکنولوژی رو دوس دارم. این فرغون که پشتش بستین میتونه خیلی ایده کار راه اندازی باشه. تراک و تریلر مهیاست بیا تا برویم. بساط کباب براه شد بیا تا برویم! حالا وسایل کباب ذغالی رو باهاش حمل میکنین خیلی راحت و آسون. خروسا هم دارن با تعجب و تحسین نگاه میکنن!

    چه خوب که میخواین یک ایده جدید رو امتحان کنین. کباب ذغالی تو یک تیکه جدید از بهشت. وای چه تجربه لذت بخشی نوش جونتون!

    استاد عزیزم از کارگاه زیبا و تمیز و مرتب هم فیلم گرفتین و از زحمات مریم جان سپاسگزاری کردین واقعا دمت گرم خدا خیرت بده مریم جان چقدر باسلیقه و توانمند هستی!

    ای جان بازم سمیه خانم و آقا رامتین عزیز اومدن پیشتون واقعا تحسینشون میکنم که به امریکا مهاجرت کردن و ببین چقدر خوب رو خودشون کار کردن که با شما از لحاظ فیزیکی هم هم مدار شدن. منم اگه آرزوی چنین تجربه ای رو دارم باید بیشتر رو خودم کار کنم ان شاءالله در زمان درست اتفاق می افته!!! ولی خوشحالم و سپاسگزارم که الان میتونم از طریق سایت با شما در ارتباط باشم!

    این جمع آوری چوب ها هم تبدیل شده به یک تفریح باحال دسته جمعی و دستان خداوند اومدن به کمک استاد و مریم جان

    چه خرمن بزرگ و خفنی درست کردین چه آتیشی وای شعله های سرکش آتیش از کره ماه پیداست با چه آرامشی دور آتیش نشستین چه صدای جیریک جیریک باحالی داره خیلی آرامش بخشه این گرما و صدا

    تو یک جای مناسب آتیش درست کردین که به درختای دیگه آسیب نرسه آفرین

    چقدررر نور آتیش رویایی بود چقدر چهره ها رو زیباتر

    کرده بود.

    استاد عزیزم صحنه ای که روی چهره زیبای مریم جان زوم کردین و بهش گفتین عاشقتم رو خیلی دوس داشتم.

    بعضی آقایون این باور اشتباه رو دارن که اگه عشقشون رو به زبون بیارن لوس بازیه یا طرف پررو میشه ولی شما همیشه این کار رو میکنین. منم به عنوان یک خانم این خواسته رو داشتم اما فکر میکردم خواسته اشتباهی هست و توقع بیجاست. ولی الان مطمئنم که این خواسته رو میخوام. البته باید بهش وابسته نباشم تا برام اتفاق بیفته.

    عکساتون واقعا هنری و زیبا شد. چقدر با عشق کنار هم ایستادین.

    استاد جونم منم یک عکس کنار شما و بچه های سمینار توی اردوی چیتگر دارم. ان شاءالله بازم تاریخ تکرار میشود!

    آتیش بازی تون هم فوق العاده بود مریم جان چه قدر برای اینکه امشب بهتون خوش بگذره فکر همه چی رو کردین و چه ایده های خوبی رو اجرا کردین عزیزم. خیلی خونگرم هستین!

    آخر سر هم همه از همدیگه سپاسگزاری کردین چه مهمونی خوب و خاطره انگیزی بود.

    بازم یک صبح زیبا خروسا اومدن روی پل آقای ابوموسی ماشالا چقدر تپل مپلی و خشگله و نذاشت بگیرینش ولی اگه بدونه چه فایلی درموردش درست کردین و چقد معروف شده! فایل مثل “ابوموسی نباش” خیلی درس داشت برامون. تمرین فرا رفتن از محدوده امن و امتحان تجربیات جدید کیفیت زندگی آدم رو بالا میبره. ولی خیلی از ماها دنبال کمیت زندگی و اینکه یکم بیشتر زنده بمونیم، هستیم و بخاطر همین ترس واهی خودمون رو از لذت تجربیات جدید محروم میکنیم. این فایل یک تلنگر دوباره بود. خدایا کمکم کن مثل ابوموسی نباشم!

    حالا امروز استاد عزیزم میخواد سایبر کواد رو تست کنه چه حالی باهاش کردین استاد عاشقتم نابودش نکنین حدود ۶۸ کیلو رو میتونه تحمل کنه هااا

    مرسی از دوستان فنی که کامنت های هوشمندانه نوشتن و در مورد چرخهای جلوی سایبرکواد تذکر دادن! و مرسی از استاد عزیزم که انقدر با دقت کامنتها رو میخونه و سپاسگزاری میکنه.

    اپیزود آخر فایل در مورد سیستم هندزفری درایوینگ Fوان فیفتی واقعا تحسین برانگیز بود خیلی لذت بردم. استاد و مریم جان مبارکتون باشه ان شاءالله که باهاش سفرهای فوق العاده ای برید و با خیال راحت هم کلی لذت ببرین و هم کلییی فایل عالی واسه ما ضبط کنین. چقدرررر عالی و جذاب درمورد ویژگی های مثبت این هیولا صحبت کردین. بهترین تبلیغ برای محصول تعریف مشتریای اون محصول هست!

    هم سازندگان و ایده پردازان و هم خریداران این محصول ارزشمند رو تحسین میکنم که هر کدوم باعث رشد و گسترش جهان شدن. من یک بار یادمه خیلی کوچیک بودم یه ماشین تراک دیدم. با همون بچگی انقدررر تحسینش کردم. الان دارم استادمو تو این ماشین میبینم و ان شاءالله در آینده نزدیک تجربه سوار شدن به همچین ماشینی رو هم خواهم داشت.

    حالا فکرشو بکن سیستم اتوپایلوت تسلا چه انقلابی به پا میکنه. ماشینهای آینده بدون فرمون خواهند بود یعنی فقط آدم بشینه توی ماشین و دستور بده ماشین خودش همه کارا رو میکنه. واقعا میشه نماد و سخر لکم

    خدایا منم عاشق این تکنولوژی هستم و از ته قلبم تحسین میکنم منو به سمتش هدایت کن!

    استاد جون قشنگ معلومه که شما تکاملتون رو در تجربه ماشین های مختلف طی کردین انقدر ته تمام امکانات ماشین رو درآوردین و دارین نهایت استفاده رو میکنین.

    راستی استاد و مریم جان هر دو تون خیلی خوشتیپ و خوش پوش هستین عاشقتونم.

    و در نهایت یک جاده زیبای بی انتها و زبیایی های این فایل که بی انتها بود!!!

    خدایا سپاسگزارتم بابت این همه زیبایی که باهاش هم مدار شدم!

    خدایا سپاسگزارتم که با دیدن این فایل زیبا کمکم کردی هدایتم کردی تا روی چیزهایی تمرکز کنم که دوسشون دارم و اونها رو به زندگیم دعوت کنم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      از اتاقم تا فلوریدا گفته:
      مدت عضویت: 3243 روز

      به نام خداوند بخشنده مهربان

      سلام خدمت استاد عباس منش و مریم خانوم دوست داشتنی

      سلام به خانم سلمای عزیز

      چقدر همه چیز رو ، عاشقانه ، عارفانه و صادقانه ، بیان و به متن تبدیل کردین . خوندن کلمات و جمله هاتون ، حس و حالی رو در بدنم شروع میکرد ، انگار که همین الان تو پارادایسم و دارم از زیبایی های زیادش استفاده می‌کنم . تعبیر و توصیف بی نظیر آقای براونی ، برام تحسین برانگیز و لذت بخش بود ‌. تپل و مدل بودن ابو موسی ، البته اگه متوجه بشه که من و شما چه توصیف هایی براش بکار بردیم ، قطعاً ما رو دنبال خواهد کرد برای انتقام .

      رابطه ای توأم با عشق ، رابطه ای سراسر لذت ، پر از احترامی متقابل و عشق ورزیدنی بی قید و شرط که با این جمله ( من عاشقتم ) در محیط پارادایس ، از زبان کدبانوی پارادایس و استاد عباس منش ساتع میشه ، برای من جای سپاسگزاری رو داره . که البته شما هم به این نکته ی مثبت اشاره داشتید ‌.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سلما مصدق گفته:
        مدت عضویت: 2770 روز

        سلام به دوست عزیزم که اسم زیباتونو نمیدونم.

        سپاسگزارم از حسن توجهتون. من با دیدن کامنت شما متوجه شدم که کامنت من برای این قسمت انتخاب شده و خودم دوباره اونو بعد از مدتها خوندم و لذت بردم.

        واقعیتش من خودمم بعضی وقتا از خوندن کامنتهای قبلیم تعجب میکنم و به خودم میگم چقدر خوب فایل رو توصیف کردی چقدر قشنگ نوشتی. ولی میدنی چیه؟ خیلی دوس دارم علاوه بر بیان این حرفای قشنگ این آموزه ها بشه جزء جدایی ناپذیر از وجودم و یک عمل کننده حرفه ای و ماهر بشم. دوس دارم تو اجرای قانون استاد بشم. ناخودآگاه طبق قانون عمل کنم و رفتارهام بصورت خودکار درست باشه. دوست دارم به درجه بالاتر برسم.

        خیلی دوس دارم با بیشتر عمل به این آموزه ها نتیجه بگیرم و بیام در مورد نتایجم بیشتر بنویسم.

        خدایا خودت به همه مون کمک کن خودت هدایتمون کن خدایا ما محتاج کمک و هدایت تو هستیم. آمین یا رب العالمین.

        در ضمن منم همیشه از خوندن کامنتهای زیبای شما لذت میبرم. ازت بینهایت سپاسگزارم و برات بهترینها رو آرزو میکنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      از اتاقم تا فلوریدا گفته:
      مدت عضویت: 3243 روز

      به نام خالق زیبایی ها ️

      سلام خدمت استاد عباس منش و مریم خانوم دوست داشتنی

      سلام به خانم سلمای عزیز

      چقدر همه چیز رو ، عاشقانه ، عارفانه و صادقانه ، بیان و به متن تبدیل کردین . خوندن کلمات و جمله هاتون ، حس و حالی رو در بدنم شروع میکرد ، انگار که همین الان تو پارادایسم و دارم از زیبایی های زیادش استفاده می‌کنم . تعبیر و توصیف بی نظیر آقای براونی ، برام تحسین برانگیز و لذت بخش بود ‌. تپل و مدل بودن ابو موسی ، البته اگه متوجه بشه که من و شما چه توصیف هایی براش بکار بردیم ، قطعاً ما رو دنبال خواهد کرد برای انتقام .

      رابطه ای توأم با عشق ، رابطه ای سراسر لذت ، پر از احترامی متقابل و عشق ورزیدنی بی قید و شرط که با این جمله ( من عاشقتم ) در محیط پارادایس ، از زبان کدبانوی پارادایس و استاد عباس منش ساتع میشه ، برای من جای سپاسگزاری رو داره . که البته شما هم به این نکته ی مثبت اشاره داشتید ‌.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    حمیده اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 2075 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان….

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و سلام به تمام دوستان ارزشمندم در این سایت الهی…..

    چه روز فوق العاده ایی ….چقدر نعمت و زیبایی…‌چقدر آسمان پرودایس زیباست….چقدر همه جا منظمه….چقدر همه چیز اینجا سر جای خودشه….خدایا شکرت بخاطر این همه زیبایی….

    اینترنت سرعت بالا و همیشه در دسترس‌….‌

    مرغ و خروسهای شاد و پرانرژی و خوشحال از اینکه در این بهشت زیبا دارن زندگی میکنن کنار بهترین بندگان خداوند……

    داک هایی که خوشحال و شاد در هماهنگی کامل با هم به سمت دریاچه زیبای پرودایس در حال حرکتن….و دیدن شنای زیباشون در این دریاچه آرام و زلال…..

    خدای من براونی رو ببین….good boy 😍😍😍

    عاشقتم که اینقدر متین و باوقاری پسر خوب….

    قطعا دیدن براونی در حال خواب یکی از تجربیات جدیدم هست که امشب توی تمرین فانوس دریایی مینویسم…..عزیزدلم…..😍😍😚😚

    داک زیبامون رو ببین که چقدر زیبا داره غذا میخوره در آغوش یکی از بندگان بینظیر خداوند ..مریم عزیزم….خدایا شکرت بخاطر این زیباییهای بی انتهای پرودایس….

    دوستان عزیزم رامتین و سمیه عزیز بهتون تبریک میگم که کنار استاد و مریم عزیز هستین و دارین لذت میبرین….

    چه آتیش خفنی راه انداختین….دمتون گرم….حرارتشو منم احساس کردم…چقدر صداش لذت بخشه….این آتیش چقدر زیبایی در وجود خودش جا داده…نعمت گرما…صدای زیبا….رنگ بینظیر….تمیز کردن اون محل از وجود درختا و شاخ و برگ های اضافی….خداروشکرررررر

    چه ترقه بازی شد….اووووف….ایشالا یه روز همه بچه های عباس منشی دور هم جمع بشیم تو پرودایس و یه آتیش بازی حرفه ایی با ترقه و رقص و پایکوبی و کلی انرژی مثبت فراووون راه اندازی کنیم….

    مریم جان تراکتون بسیار زیباست….مبارکتون باشه….دیگه خیلی حرفه ایی و راحت میتونید وسایل رو جابجا کنید …😍🤗🤗

    پوستتون و اندامتون بسیار عالیتر شده…هم شما استاد عزیزم و هم شما مریم جوون…..این نشون میده که داریم به دوره سلامت نزدیک و نزدیکتر میشیم….

    انرژی بالا…توان بالا….جسم صحیح و سالم…رابطه عالی..‌غذای روح تامین…ثروت فت و فراووون….رابطه عالی با خداوند….عزت نفس بینظیر …همه و همه نشون میدن که این دوره تاثیراتش بینظیره…..نه تنها این دوره آینده بلکه کل این سایت الهی…..😍😍🤗

    دست مریزاد بهتووون….عشقین بخدا عشق…..

    اینقدر این فایل نکته داررره که همشو یادم نمیمونه بنویسم….

    توضیحاتتون در مورد ماشین تراک بینظیر بود…هند فری این ماشین در نگاه اول که عالی بود …قطعا توی مسافرت طولانی هم جواب میده….ایشالا باهاش همیشه به مسافرت و لذت برین….😍😚😚☺

    نکته مهمی که دوست دارم در کنار بیان این زیبایی ها راجع بهش صحبت کنم این رابطه بین شما دو نفره….

    بسیار عالی…و سرشار از آرامش و احترامه….

    من حالا حالاها باید از شما یاد بگیرم…

    خیلی با احترام با هم صحبت میکنید….

    تمام مطالبی رو که استاد در دوره عشق و مودت در روابط بیان کردن رو در فایلهای زندگی در بهشت که قسمت کوچیکی از زندگی واقعیشون هست دارن در عمل به ما نشون میدن….

    سرشار از احترام….صمیمیت….محبت…عشق بدون وابستگی…..شاید حرف زدن راجع به این نوع رفتار کردن خیلی راحت باشه اما اینطوری رفتار کردن یه عزت نفس و یه ایمان و شجاعت میخواد….و ریشه ایی که باید قوی کنیم رو همین رابطه با منبع هست…رابطه درونی خودم رو با خدای خودم….وقتی خودم با خدای خودم به صلح و هماهنگی برسم خودبخود رابطم با بقیه هم خوب میشه….

    استاد و مریم جان عاشقتوووونم از اینکه این فایلهای بسیار زیبا رو برای ما تهیه و تدوین میکنید…..😘😘😘😚😚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2835 روز

    به نام تنهاترین عشق و بی انتها

    سلام به تمام دوستان خوبم

    مجدد تبریک گفتن من به «سایبر کواد»مریم بانوی عزیز باید سپاسگذار این خالق زیبا رو کرد که اینچنین مخلوقی رو خلق کرده تا در طی تکامل توانایی خلق و تولید چنین ابزاری رو داره که اینقدر جالب و کار راه انداز در پرادایسه چیزی که تا چندسال پیش حتی تصورشم برا انسان غیرممکن بود

    امشب جایی بودم که اقوام محترمم حضور داشتن و یکیشون رو دیدم یهو یاد چندسال قبلش افتادم که برا یه موضوعی خیلی کارش گیر بود و یجورایی همه فکر میکردن که اون بنده خدا رسیدن به هدفش غیرممکنه

    اما بالاخره با تلاش کردنهاش بعداز مدتی به هدفش رسید اما بعداز مدتی دیگه اون اشتیاق و انگیزه های قبل رو از دست داد و فراموش کرد که تا چندوقت پیش اون هدف چقدر براش دور از دسترس یا حتی غیرممکن بوده و همینم باعث شده کم کم از یاد برد و الان یه زندگی بسیار عادی و آروم رو سپری میکنه

    یهو این پیامش برا من بود که سجاد ببین تو هم بیاد بیار ببین تو چه موضوعات و خواسته هایی که تا قبل از رسیدنش فکر میکردی خیلی سخت،دور از دسترس،یا حتی غیرممکن بوده برات اما چونکه تو واقعا و با تمام وجود میخواستی و بهشون رسیدی مانند سلامتیت وقتی که آسیب جسمی بسیار شدید دیدی اما بعداز مدتی فقط با ذهنیت قوی تونستی بدون دارو خودتو کاملا درمان کنی،

    مانند خریدن همین‌گوشی موبایلی که الان تو دستته

    مانند بهترین استاد ورزشی ای که سالها پیش سمتش هدایت شدی

    مانند همین سایت با این همه اعضای بینظیر در جهان

    مانند دوستهای خوب و مختلفی که الان داری

    مانند چاپ کتاب

    مانند گرفتن مدارک های مختلف

    و…………..

    خب وقتی اینهمه معجزات رو‌ تونستی به زندگیت وارد کنی پس همیشه باید بیاد بیاری و یادت باشه که همیشه خداوند چگونه در زندگیت حضور داشته و داره و پس همیشه اون معرفتی که خداوند در قرآن ازش یاد میکنه رو سعی کن بیاد داشته باشی و اجازه ندی معجزات قبلی برات عادی یا کم‌ اهمیت بشن تا بتونی معجزات بعدی رو هم در زندگیت دعوت کنی پس اینو دوباره به خودت یادآوری کن که هیچ چیز غیرممکن نیست هرآنچه را که واقعا بخوای و براش قدم برداری حتما اتفاق میفته و بالاخره یه روز وارد زندگیت میشه،از کجا معلومه؟ از فکت های ذهنی قبل که قبلی چطور اتفاق افتادن پس بعدی ها هم میفتن،

    خدای من شکرت حتی درمورد همین سایبر کواد فقط بخواهیم صحبت کنیم میتونه کل بحثمون رو پر کنه دیگه چه برسه بخواهی درمورد همه نکات توضیح کامل بدی،

    بازم دوتا دوست عزیزمون که مهمان پرادایس شدن و معلومه که لیاقتشو داشتن که الان هم اینجا حضور داشتن وگرنه همچین اتفاقی هم نمیفتاد بهتون تبریک میگم چقدر منم دلم میخواد هرچه زودتر بتونم به آمریکا هدایت بشم،

    با تغییر باور و ایمان به خداوند حتما چنین اتفاقی هم میفته برا هرکی که بخواد

    خب این نکته هم خیلی درس های آموزنده برام داره استاد وقتی در حال رانندگی کردن هستی و داری درمورد آپشن های خفن این ماشین فورد توضیح میدی و میگی تا چندسال آینده ماشین ها حتی فرمون هم دیگه ندارند یعنی بدون فرمون ساخته میشن

    اینارو که میشنیدم یاد این آگاهی افتادم بخصوص در دوره عزت نفس که میگی بعضی ها میخواهند خیلی زود نتیجه بگیرن و تغییر کنند معلوم میشه که قانون تکامل رو هنوز درک نکردند خب وقتی ما تو حوزه صنعت،تکنولوژی،کشاورزی،ورزشی،هنری،گونه های جانوری،گیاهان و…..هرچیزی دیگه نگاه کنیم و روندشون رو نگاه کنیم و بهشون فکر کنیم خیلی بهتر و راحت تر میتونیم قانون تکامل رو درک کنیم که خدا،جهان و تکاملش چگونه داره کار میکنه و از همه چیز که بیشتراز همه قابل درکه همین تغییرات و دستاوردها و نتایج مختلف خودمون در زندگیست که تا الان چقدر تکامل طی کردیم و تغییر کردیم،

    مثلا خود من شاید در بعضی موارد گاهی اوقات یادم نباشه که چقدر در زمان الانم بهتراز قبل خودم شدم اما یسری چیزهارو نعععع چونکه بسکه توشون پاشنه آشیل دارم و احساسم بهشون شدیدتره الان چقدر هرروز بهتر دارم رشد و تغییر و تکامل خودم رو احساس میکنم که بابا من اون قبل نیستم و چقدر بهتر و قدرتمندتر شده ام 🤩🤩🤩🤩

    اینجاست که انگیزه بیشتری میگیرم که من دارم پیشرفت میکنم دارم تغییر واقعی میکنم،

    حالا هرکدوم از ما هم بجای اینکه بیاییم با خودمون بگیم خدایا منم میخواهم هرچه زودتر ماشین و خواسته هایی مانند استاد وارد زندگیم بشه نععع

    بلکه بگیم خب پس هرچیزی امکانپذیره و مثلا من نوعی میگم خدایا من میخواهم اولین ماشین تو زندگیم حالا یا پراید یا پژو باشه و همچین ماشین هایی هم مانند استاد واقعا میخواهم و بایدم باشه اما نه برا زمان الانم بلکه بعداز مدتی رشد و طی کردن تکاملم به راحتی وارد زندگیم میشه،

    و اینجور چقدر از زندگیم بیشتر لذت میبرم و باعث میشه که معنای یه زندگی پربار رو‌ بهتر درک کنم و اون مسیر زیبای لذتبخش و پر ماجرای شیرین،

    در واقع درک و رعایت کردن اینگونه باورهایی هم مرد میخواد 🤗🤗🤗 و من یه تعهدی خودجوش در وجودم ثبت شده ست که نمیتونم جز این عمل و حرکت کنم

    شاید گاهی جاده خاکی حرکت کنم یا کمی سرعتم پایین بیاد اما متوقف شدن و برگشتن به هیچ عنوان،

    🧨🧨🧨🧨🧨🧨🧨🧨🧨🧨🧨🧨🧨🧨🎄🎄🎄🎄🎄🎄🎄🎄🎄🎄🎄🎄🎄🎄

    تبریک به اون ترقه هایی که با صدای باحال و شادی آور که همین خودش میتونه یه عالمه از احساس های سپاسگذاری و احساس خوشبختی رو در وجود آدمی بیدار و گسترش بده مانند خودم وقتی میخواهم یه فنجان قهوه بنوشم یا وقتی که میخواهم مالشعیر گندمی بدون قند بنوشم اصلا یه احساسی از جنس خوشبختی و سپاسگذاری بهم دست میده که همون موقع این احساس بهم میگه وقتی همچین چیزهای کوچکی بهت حس خوبی میده پس همیشه سعی کن که گسترششون بدی تا به نعمتهای بعدی هم برسی ووووووو

    چقدر در این فایل بهتر درک کردم که از هر اتفاقی حتی اتفاق ها و کارهای بدیهی میشه احساس خوشبختی در خودت ایجاد کرد که از زندگی لذت بیشتری رو کسب کرد،

    همگی رو به خدای بزرگ و متعال میسپارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2198 روز

      سلام و درود به آقای طبسی عزیز دوست و همراه همیشگی این قسمت🙋‍♀️🙏

      آقای طبسی چقدر از خواندن کامنت زیبای شما که پر از نشانه های باور پذیری برام داشت و امروز صبح داشتم به اهدافم فکر می کردم یعنی راستش روز جمعه یکی از دوستان اتفاقی بهم زنگ زد و دعوتم کرد منزل ویلایی خواهر شوهرش و گفت ویلاشون نزدیک شماست و گفتم ی زنگی بزنم و یادت کردم حوصله داری بیام دنبالت ببرمت اونجا؟؟؟ راستش منم چند روزی قلنج کمر درد داشتم و یوری توی رختخواب افتاده بودم و از درد نمی تونستم تکون بخورم یعنی هم تبخال زده بودم و هم دندان درد و هم این قلنج خلاصه با خوردن چرک خشک کن تبخالم خوب شد و درد دندانم هم کم شد و وقت دندانپزشکی هم دارم ولی این قلنج ولم نمی کرد.. خلاصه اصلا به دوستم نگفتم که حالم اینجوریع .. فوری گفتم بله خیلی هم خوشحال میشم که بیایی منو ببری اونجا.. خلاصه وقتی اومد پیشم تازه فهمید که من در چه وضعیتی بودم و گفت حالا میتونی بیایی اونجا بشینی گفتم آره میام… خلاصه آقای طبسی یهد حرف های خانم شایسته افتادم که همیشه میگفت از فرصت ها استفاده کنیم تا تجربه کسب کنیم.. وقتی رفتم اونجا دیدم یک درب بزرگ پادشاهی داشت با نگهبانی یعنی پنجاه یا شایدم بیشتر خونه های ویلایی وجود داشت که اهالی اونجا بصورت شهرک یک درب ورودی زیبایی رو برای امنیت گذاشته بودند خلاصه وارد محوطه شدیم دیدم یک راسته خونه های ویلایی سمت راست خیابان روی بلندی و تپه ای مانند هستش و سمت دیگه خیابان اسفالت شده با چراغ های زیبا یک سری خانه های ویلایی و کما بیش تکمیل شده و در حال ساخت وجود داشت از درب خانه به داخل حیاط رفتم دیدم پله های سنگی کوتاه کوتاه داشت و با درختان بلند زیبا و بالاتر از پله ها یک استخر آبی رنگ خالی از آب و بعد دوباره چند تا پله سنگی رو رفتیم بالا و ایوان خونه یک میز وشیشه ای و صندلی بود که میشد تا اونور تپه ها رو دید و آسمان هم که خدایییش فوق العاده بهشتی بود.. یعنی وقتی رفتم روی اون صندلی های ایون نشستم گفتم خداااایااااا شکرت چه جای خلوت و زیبایی انگار اونجا همونجایی بود که من دوست داشتم همیشه داشته باشم پیش خودم گفتم وای خدایااااا میشه یک سمتش سبزیجات بکارم و یک سمتش هم توری بزنم و مرغ و خروس و جوجه بذارم و گل و گیاه بکارم واقعا چقدر زیبا وبکر بود.. یعنی همش یاد پرادایس افتادم با این تفاوت که این ویلایی ها هزار و دویست متری بود ولی فوق العاده عالی بود.. یعنی همیشه دوست دارم همچین جایی رو که روی ارتفاع باشه و همچین محوطه ای داشتم و الان دو روز از فکرش بیرون نمیام .. وقتی امروز به کامنت شما هدایت شدم انگار نشانه ها داره پشت سر هم میاد . گفتید..👇👇👇👇👇

      یهو این پیامش برا من بود که سجاد ببین تو هم بیاد بیار ببین تو چه موضوعات و خواسته هایی که تا قبل از رسیدنش فکر میکردی خیلی سخت،دور از دسترس،یا حتی غیرممکن بوده برات اما چونکه تو واقعا و با تمام وجود میخواستی و بهشون رسیدی مانند سلامتیت

      خلاصه با کیسه آب گرم وگرم نگه داشتن خودم و مدیتیشن های سپاسگذاری از اعضای بدنم و تمرکز به داشته هام و تمرکز به دیگر اعضای سالم بدنم و سپاسگذاری هر روز و شبم خدارو شکر که حالم خیلی بهتر شده و دوستم همش میگفت بریم دکتر و یا بریم داروخانه آمپولی و یا قرصی بگیریم که منم همش مخالفت می کردم چون اعتقاد داشتم که یک چیزی روحمو آزرده کرده که این انسداد در جسمم بوجود آمده و باید از طریق رجوع به هدایت های الهی با شهود و الهام و یا نشانه هایی پاسخ این سوالمو دریافت می کردم و خدارو شکر پاسخ از راه رسید .. و فهمیدم که من خیلی سال پیش چنین خواسته ای داشتم و آنموقع ها شوهر خدا بیامرزم مآموریت چند ساله به لواسانات داشتیم و در یک خانه ی ویلایی باغ دو سه هزار متری زندگی می کردم و الان همش بفکر گذشته بودم و علت این انسداد قلنج کمر دردم هم این بود .. و فهمیدم که خداوند قبلا چنین لطفی در حقم کرده بود ولی قدردانش نبودم و حالا دوباره با یاد آوری روزهای خوب گذشته و تشکر و قدردانی از تمام روز و شبهایم این خواسته در وجودم شکل و رونق بیشتری گرفت و خواستم که به چنین جایی برای زندگی هدایت شوم و اینبار

      آگاهانه به این درخواستم هدایت شدم …

      ببخشید کلی کامنت ام طولانی شد ولی این کامنت زیبا و پر محتوای شما برام یک نشونه بسیار زیبایی داشت و خواستم تشکر و قدر دانی کنم برای این کامنت زیبا و پرمحتواتون که به درک و آگاهی بیشتری هدایت شدم

      شاد و موفق و سلامت و تندرست باشید

      🙏🙏🙏🙏👏👏👌🙋‍♀️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        سجاد طبسی نژاد گفته:
        مدت عضویت: 2835 روز

        به نام بی انتها

        سلام به خانم مهاجرسلطانی خیلی ممنونم از شما که لطف فراوان داری خداروشکر که این کامنتم برات کمک کننده و نشانه ای از طرف خداوند بود باید سپاسگذار چنین خداوندی باشیم که هدایت های بیکرانش رو نثار حال هممون میکنه و منم همیشه یکی از اون دوستان باارزشی که در این سایت خیلی کامنتهاش بهم احساس عالی میده شما هستی واقعا چونکه هرزمان کامنتتون رو میبینم مطالعه ش میکنم و خیلی خوشحالم که تونستی برا سلامتیت از این آگاهی ها استفاده مفید داشته باشی چونکه اون زمانی که منم آسیب جسمی دیده بودم خیلی ها حتی پزشکان حرفای ناامیدکننده میزدن اما چونکه من باتمام وجود میخواستم و اصلا اون وضع آسیب جسمانی تو کتم نمیرفت به همین دلیل هم وقتی خداوند و جهانش جدیت منو دیدن باعث شد که منم به طرز خیلی معجزه آسایی بدون دارو و دوا درمان کامل و دائمی بشم و اون زمان اون موفقیت شد برام یه نقطه عطف و بسیار ارزشمند که چقدر منو بزرگتر کرد و رشد داد و امیدوارم شما هم همیشه در سلامت کامل و شادابی باشی و خیلی لذت بردم از این کامنت خوبتون خیلی هم عالیکه طولانی شده🤩🤩👍👍

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2246 روز

    به نام خداوند وهاب

    سلام به رهروان راه حقیقت

    خدای من عجب صبح شگفت انگیزی اسمان چی بی اندازه زیباست، سرسبزی درختان چقد عالیه انگار نه انگار زمستونه، دریاچه ارام و انعکاسش، صدای دل نشین بلبلها، اینترنت استرالینگ جدیدوعالی، حیاط پربرکت و زیبامون، صندلی های دور فایرپیت خبر از یه شب نشینی عالی با دوستان میده کاش از لحظه ی به لحظه ی این شب و حرفهاتون برامون فیلم میذاشتید، براونی چه با تعجب نگاه میکنه میگه عع این کیه انقد لاغرو خوش تیپه البته خودشم لاغر کرده 😁خدایاشکرت

    عاشق این همیشه شکرگذار بودنتم استاد، صدای مرغابیها رو، این یکی چقد رنگارنگه انگار داگ مهاجره ست، وقتی به اب رسیدن یهو چه ارامشی حاکم شد، کاکلی ها چقد نازن، این یکی چه عزیردل کدبانو شده رفته بغل جان دل داره غذا میخوره، واااو براونی خوابه اولین باره میبینم بخوابه خدایاشکرت

    به به اومدید لب دریا، ای خدا این چیه انگار یخ زده، سبحان الله ویوی دریا و ساحل و اسمان با اون ابرهای بهشتی چقد زیباست دیوانه شدم، هواپیماهای جنگی این تکه محبوبه استاده ، به به ماشین جدیدمون که خودش رانندگی میکنه کافیه فقط چشمت رو ببینه که به جاده ست هزار بار دیگه مبارکت باشه استاد، چه صندلی ای داره انگار کابینه خلبانه خدایاشکرت

    سایبرکوایید عزیزدل چه عالیه شماهم مبارکت باشه عشق ماشالله چه شکم و کمری به هم زدی باربی بودی باربی تر شدی اینم مبارکت باشه ، فرغونم وصل کردید قشنگ ماشین باربر شده خیلی عالی، به به استیک زغالی کاش فیلمش باشه به خواهرم گفتم استاد دوره ی سلامتی و تغذیه اماده کرده گفت توروخدا فقط نگو باید گیاه خواربشیم گوشت رو حذف کرده گفتم نه اتفاقا گوشت هست فک کنم کل بچه های سایت هو خوشحالن از اینکه گوشت میخورید😂، کارگاه مرتب و عالیمون، اینم دوستان عزیزمون که عاشق رابطه ی زیباشونم، به به ترقه بازی پیشاپیش به استقبال چهارشنبه سوری رفتید، این مشعل کوچه خیلی از اون بزرگتره بهتره و کار رور راحتر کرده، ای جانم دور اتیش نشستید جای من خالی خدای من من باید چقد روی خودم کارکنم که بتونم این شب رو با شما تجربه کنم، واقعا صدای اتیش و ترق ترق چوبها زیباست، چقد این زوج دوست داشتنی هستن، به به چه عکسهای زیبایی، اینم ترقه بازی چقدم زیباست خدایاشکرت

    مدرسه ی پسرها همه اومدن دم در، چه اسمانی، ای خدا استاد چه خوش تیپ شدی قدبلندتر شدی، عجب ماشینی واسه بچه ها ساختن که ادم با وزن استاد هم میتونه سوارش بشه، ای خدا استاد چقد بامزه ای 😂 خدایاشکرت

    ای خدا ماشینه عالیه تحسینتون مینکم مبارکتون باشه، به به مریم داره ماساژم میگیره، ماشین از هر لحاظ عالیه واقعا مبارکتون باشه عزیزای من خدایاشکرت

    سپاسگذارم برای این فایل زیبا

    از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    فرزاد امان اله زاده گفته:
    مدت عضویت: 1597 روز

    بنام خدای مهربان

    استاد عزیزم سپاسگزارم که به ما یاد آوری میکنی که زندگی پر از زیبایی هستش به ما یاد آوری میکنی که با اصل خود همیشه هماهنگ باشیم چجور با احساس‌ خوب داشتن ،احساس خوب چجور بوجود میاد با کنترل ورودی های ذهنی

    استاد و خانم شایسته شبانه روز در حال فرستادن فرکانس های هم جهت با خواسته هاشون هستن

    با تحسین کردن نعمت‌ها شون ،با سپاسگزاری،با حیوانات خانگی دوست بودن و بهشون غذا دادن،با آتیش روشن کردن،و….همه همه اینا باعث ورود نعمت بیشتر به زندگی میشه

    ما هم میتونیم با کانون توجهمون جریانی از نعمت و فروانی به زندگیمون وارد کنیم .اکثر اینایی که استاد ازشون تحسین میکنه تو زندگی ما هم وجود داره فقط ما چشمامونو بستیم رو این نعمتا

    وقتی میتونیم با یه آتیش روشن کردن در طبیعت زیبا به حس خوب رسید.وقتی میتونیم با یه غذا دادن به یه حیوون خونگی به حس ناب رسید.وقتی با درست کردن یه غذای خوشمزه تو دل طبیعت کنار آتیش یه حس بی نظیرو تجربه کرد،وقتی میشه تعهد داد که چشمات و ذهنت بجز زیبایی ها چیزی دیگه ی ندید و وقتی میشه با یه کلمه عاشقتم به دوستت به همسرت به خانوادت مهربونی رو گسترش بدیم و.‌‌… هزاران کار ساده ی که میشه انجام داد و به حس خوب رسید و قانون احساس خوب =اتفاقات خوب و تو زندگی به جریان انداخت چرا این کار انجام ندیم بعد همه جا میشینیم میگیم قانون برای ما کار نمیکنه قانون بین مردم جهان فرق میذاره. نه عزیزم قوانین یکی هستش برای همه کار میکنه چجور برای استاد عباسمنش کار کرده برای هر یک از ما هم کار میکنه.

    همه میتونیم بهشت و تو این زندگی تجربه کنیم فقط کافی به احساس خوب برسیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1756 روز

    سلام

    سلام خدمت نیروی هدایت گر کل کیهان

    سلام خدمت رب العالمین

    این فایل با چه صحنه های زیبایی از یک روز صبح زمستانی عالی شروع شد خدایا شکرت

    چقدر صحنه ی بیرون آمدن اردک‌ها و داخل شدنشان به رودخانه و بیرون آمدنشان از آب زیباست

    خدایا شکرت

    واقعا تحسین میکنم

    خدایا شکرت

    دوباره چقدر زیبا اردک‌ها داخل آب شدند

    و احساس میکنم خداوند را دارند ستایش می‌کنند دارند تسبیح میکنند و شکر گذاری

    خیلی لذت بردم خدایا شکرت

    تحسین میکنم دوستی و صفا و صمیمیت بین این دو عاشق را استاد عباس منش و مریم شایسته عزیز را

    خدایا شکرت

    چقدر این طبیعت زیباست خدایا شکرت

    تحسینتان میکنم که با دوستانتون که واقعا با شما هم فرکانس شده اند در کنار همدیگر لذت میبرید

    من سمیه جان و همسرشون را تحسین میکنم

    چه آتیش باحالی در شب درست کردین و آتیش بازی عالیه عالی

    واقعا تفریح و لذتهای شما چهار نفر را تحسین میکنم

    خدایا شکرت

    وقتی چوبها در حال سوختن بودند خیلی لذت بردم من صدای سوختن چوبها را خیلی دوست دارم

    انگار خودم هم اونجا هستم و دارم لذت میبرم

    خدایا من از همین لذت ها و زیبایی ها

    میخواهم که هر لحظه استفاده کنم و تحسین کنم

    من واقعا استاد را تحسین میکنم که آنقدر با خودش در صلح است که تمام شرایط و ابزار در خدمت او قرار دارند

    تحسین میکنم استاد عباس منش را که حتی موقع رانندگی ماشین و فرمان ماشین هم در خدمت او هستند و او در کمال راحتی و آسودگی به رانندگی خودش ادامه میدهد بدون کمترین زحمتی و در حین رانندگی از مناظر اطراف لذت می‌برد

    من در اینجا به یاد آیه ای در قرآن افتادم که خداوند گفته من زمین و آسمانها را مسخر شما کرده ام

    من استاد عباس منش و مریم شایسته را تحسین میکنم که واقعا زمین و آسمانها مسخرشان شده اون هم با کنترل ذهنشون

    خدایا شکرت

    خدایا بابت آرامش سپاسگزارم .

    خدایا بابت آزادی سپاسگزارم .

    خدایا بابت تمام نعمتهایی که به ما داده ای بینهایت سپاسگزارم

    برای همه دعا میکنم

    در پناه الله یکتا باشید شاد و سلامت و ثروتمند و موفق و آزاد باشید الهامات خداوند را دریافت کنید و به آنها عمل کنید به تمام خواسته هایتان برسید و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    🎈❤🌷💧🤲🇱🇷🇱🇷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: