https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-21.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-05-18 08:31:492025-01-15 09:33:30سریال زندگی در بهشت | قسمت 26
306نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته مهربان
سلام به همه همفرکانسیهای عزیز در این سایت توحیدی
خدایاشکرت برای تمامی نعتهای پیدا و پنهانت
خدایا شکرت برای این سایت توحیدی و استاد عباسمنش عزیز
خدایاشکرت برای دیدن این همه زیبایی و عشق و صفا و در صلح بودن با خود.
قسمت 26 سریال و ردپای26 من در این سریال زیبای زندگی در بهشت
واقعا این آرامش و صمیمیت در این جمع موج میزد و اینکه 4برادر واقعا مثل 4تا دوست که انگار برای 2ساعت بازی دورهم جمع شده اند اینقدر که با هم صمیمی و دوستانه رفتار میکنند خیلی برام زیبا بود و جالب.
با اینکه بچه هستند و کم سن وسال، ولی چقدر زیبا به عقاید و قوانین و مقررات شما و سبک زندگی شما احترام میذارن.
وچقدر خوب مسولیت پذیر هستند در نگهداری وسایل که دارن باهاش بازی میکنن.
و چقدر زیبا استاد شما میتونید باهاشون ارتباط برقرار کنیدو جوری باهاشون بازی میکنید که شما را جزئی از خودشون میدونن و احساس صمیمیت داره موج میزنه.
رفتار پدرشون هم خیلی برام تحسین برانگیز بود
که وقتی یکیشون ماهی میگرفت تحسینش ون میکرد و با ماهی شون جوری عکس میگرفت که حس ارزشمند بودن را به بچهها القائ میکرد.
و چقدر آرام و رها بود،
بدون منع کردن و محدود کردن بچهها.
و آب بازی کردن و شهامت پریدن توی آب و رفتن به دل ناشناختهها هم تحسین برانگیز بود
و شهامتی که کوچکترین پسر داشت ستودنی بود.
بازی پینگ پنگ بینظیر پدر خانواده هم خیلی عالی بود و خیلی حرفهای ای بازی میکرد.
و درنهایت آتش بازی و شب دورهی بودن و بازی بچه ها با نور چراغقوه و عکس گرفتن با آتش و زیبایی هایی که در این کار بود.
این قسمت سریال ام مثل بقیه قسمتها سرشاراز
عشق، حکمت و معرفت است.
و من، از صمیم قلب، شکرگزارم که فرصت دیدن زندگی در بهشت را دارم…
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
هرکجا که هستید در پناه خداوند مهربان
شاد و سلامت، سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام یه استاد عزیز وخانم شایسته مهربان و دوستان هم فرکانسی
واقعا که آدم از دیدن این مناظر سیر نمیشه چقدر زیبایی ،خدایا شکرت به خاطر هدایتم به این سایت ودیدن این سریال عالی وسرشار از هدایت .
رفتار پسر کوچیک خانواده یا همان یوسف برای من پر درس بود این پسر سرشار از انرژی بود بعد ار اینکه پرید توی آب هدف بعدیش پریدن وسط تیوپ بود که ذقیقا همون کارم انجام داد اونم. دویار بعد از انجام اونم تیوپ را با خودش آورد یه قول استاد همین قدردانی ومسولیت پذیریش باعث شد که باز هم وسایل دیگه در اختیارش قرار بگیره واین برای من یعنی سپاسگزار باشم ومسوول در برابر داشته هام نا روند تکاملم طی بشه وبتونم به خواسته هام پله پله جامه عمل بپوشونم.
راستش با دیدن دوستان آمریکایی ، من اینجا توی خونه پشت گوشی با دیدن فیلمها احساس غریبگی و معذب بودن داشتم، حس میکردم وای چقدر عجیب غریب شد فرم فیلمها، بعد که شما رو دیدم که چقدر خودتونید و چقدر راحتید، به فکر فرو رفتم.
چیزی که جالب توجه بود این بود که بله، شما در مدار راحتی و آسانی هستید، شما در مدار سادگی هستید، پس در نتیجه آسانی ها رو هم جذب میکنید. افرادی که آسان میگیرند، کشوری که مردمانی شبیه خودتون داره، و موقعیت هایی که نشون دهنده جمله ی “باید آسان شوید برای آسانی ها” هست. واقعا تحسین میکنم این شیوه آموزش رو که از دل زندگیتون نکات مهم رو میتونیم دربیاریم و استفاده کنیم.
من با دیدن راحت بودن شما، آسان گرفتن شما، تصمیم گرفتم زندگی خودم رو یک بازبینی بکنم. من چقدر آسانم برای آسانی ها؟ وقتی عمیق شدم در خودم دیدم من آسان نیستم، من سختم، سخت عنصر شاید. سخت میگیرم به خودم، به دیگران، به زندگیم… در نتیجه زندگیم هم سخت میشه وسخت پیش میره، گاهی حتی کارها گره میخورن به هم دیگه.
الآن که ریشه رو پیدا کردم خیلی خوشحالم خیلی حالم خوبه. من آسان نبودم برای آسانی ها… الآن آسان میشم برای آسانی ها…آسان میگیرم و آسان انجامش میدم. نمیدونم چقدر میتونم موفق بشم ولی میدونم این موضوع همون چیزیه که مدتهاست دنبالشم. پیدا کردن روابط عالی به آسانی، کسب ثروت به آسانی ، حال خوب داشتن به آسانی، زندگی عالی و بی نظیر به آسانی، موفقیت در تمام جنبه های زندگی به آسانی… بله من این رو میخوام، دوست دارم آسان و راحت به اهدافم برسم . آگاهی این جلسه فقط و فقط از اون شامی که تهیه کردید برای مهمانتون به دست اومد، پیازچال برای مهمانان! خب آسان گرفتن رو به من به بهترین شکل ممکن آموختید استاد عزیزم
سلام به استاد عزیزم، الگویی از خرد و معرفت، بانوی شایسته و مهربان، و دوستان خوبم در این محفل صمیمی.
امروز سه قسمت از زندگی در بهشت را تماشا کردم و اینجا، ردپای احساسم را به جا میگذارم…
چه خانوادهای، چه صمیمیتی! روابطی سرشار از عشق و ادب، برادرانی که همدلانه کنار هماند، بیهیچ نزاعی، فقط درک و همراهی. همکاریشان در آب، جلوهای از مهربانی و اتحاد بود، تصویری تحسینبرانگیز از اصالت و فرهنگ.
پدر خانواده، آرام و مطمئن، از لحظات فرزندانش لذت میبرد، گویی با جهان هستی همنفس است. و این، کمال آرامش در یک خانواده را نشان میدهد.
و اما مهمانی… چه حس دلنشینی داشت! استاد عزیز و بانوی مهربان، چقدر با رفتار صمیمی و پرمحبتتان، فضایی ایجاد کردید که هیچکس احساس معذب بودن نکند. این هنر میزبانی شما، نشانی از بزرگی و منش والایتان بود.
زندگی در بهشت تصویری از زیباییهای واقعی زندگی را به نمایش میگذارد؛ یادآور میشود که میتوان سادگی را در آغوش گرفت، میتوان با تفریحات سالم، لحظاتی بینظیر آفرید، و میتوان در کنار هم، عمیقاً خوشبخت بود.
استاد عزیزم، شما برای ما الگوی انسانیت و دانایی هستید. هر کلامتان درسی از عشق، حکمت و معرفت است.
و من، از صمیم قلب، شکرگزارم که فرصت دیدن زندگی در بهشت را دارم… خدایا شکرت….
واقعا شما معنی استفاده از نعمتهارو رو درک کردید چون بارها ازتون شنیدم که میگید خوشبختی صفر حساب بانکی نیست و با عشق از داشته هاتون لذت میبرید و جالبه که وقتی بچه ها به خوبی و درستی از چیزهایی که در اختیارشون بود استفاده میکردن شما دوستداشتید چیزهایی بیشتری رو در اختیارشون بزارید و این سیستم جهان هستی.
رابطه بچه ها با اینکه همه پسر بودن واقعا عاالی بود
با اینکه تو آب خیلی موقعیت برای شیطنت و بازی گوشی داشتن ولی انگار حتی مراقب همدیگه بودن…
جمله استاد خیلی عاالی بود در مورد ترسها که هر ترسی تا تو دلش نریم حل نمیشه و از بین نمیره تو ذهنمون.من ترس تاریکی رو برای خودم حلش کردم و بعد از تجربه الان دیگه حس خاصی ندارم.
رابطه شما و خانم شایسته در تمام ویدئوهای زندگی در بهشت برای من تحسین برانگیزه و خداروشکر میکنم که شما الگو من هستید
عااالی بود این ویدئو و لذت بردم.پرادایس واقعا بهشتی که من از این جنس سرسبزی ذوق میکنم و دوسدارم و خوشحالم که ورودیهایی به ذهنم میدم که مناسب باشه برای باور کردن و پذیرفتن اینکه هر چقدر انسان بخواد رشد کنه جا داره و جهان بسیار فراخ و غنی هست.
الهی شکر برای بینهایت نعمت و فراوانی و سپاسگزارم که این بعد زندگی رو هم به اشتراک میذارید تا من با ذهن محدودم بیشتر و بیشتر باور کنم که میشه در سطح عااالی زندگی کرد و آرامش هم داشت….
و اگر از این مشرکان بپرسی که زمین و آسمانها را که آفریده است؟ البته جواب دهند: خدا آفریده. پس به آنها بگو: چه تصور میکنید، آیا همه بتهایی که جز خدا میخوانید اگر خدا بخواهد مرا رنجی رسد آن بتان میتوانند آن را رفع کنند؟ یا اگر خدا بخواهد مرا به رحمتی رساند بتان میتوانند آن رحمت را از من باز دارند؟ بگو: خدا مرا کافی است، که متوکلان عالم بر او توکل میکنند.
سلام به دوستان عزیزم
چقدر این قسمت هم پر از لذت و شادی بود.
رابطه بین بچه ها واقعا برای من درس آموز بود.
مگه داریم مگه میشه چهار تا پسربچه اینقدر در صلح و دوستی باهم درنهایت رفاقت و کمک کردن به هم
خدایا اونا تو چه مداری هستن
البته فکر کنم که مریم جان و استاد تشویقشان میکردن ونو ذهن شون به نکات مثبت اونها فکر میکردن با یک نگاه عاشقانه که جهان درون اونها هم بهترین وجه خودش رو نشون میداد
و چقدر با حال
آقا مگه داریم پیازچال برای مهمون اونم تو ظرف یکبار مصرف
دمتون گرم
مریم جان ممنون که با اون همه شلوغی و کار و اینا اینقدر تصاویر زیبا رو برای ما فیلم برداری کردی
واقعا ممنونم
خدایا شکرت که یه بار دیگه فارغ از جهان بیرون منو نشوندی تو یه مدار دیگه
مداری که از سیاره های این مدار یاد گرفتم ساده بگیرم لذت ببرم برقصم و شاد باشم
مداری که یاد بگیرم نترسم برم تو دل ترسهام ببینم بادکنکی بیش نبوده
سلام به همگی عزیزانم از استاد تا مریم نازنینم و دوستان همیشه همواره
استاد جان خداروشکر باشما و سایت بینظیر شما آشنا شدم
من امروز این فایل رو دیدم چقدر لذت بردم از این همه زیبای و عشق از خوش گذرونی بچها کیف کردم عالی بود عالی
خیلی عالی بود شکر خدا
یه نکتهای که از ظهر تا الان داخل فایل دیدم و هی تو ذهنم مرور میشه
والان تصمیم گرفتم در موردش بنویسم این بود
که پسر توپله که آخرین داوطلب واسه پریدن داخل آب بود چقدر دیر پرید داخل آب و چقدر ذهنش مقاومت داشت و چند بار با رفتارش عقب کشید تا بلاخره غلب کرد به مقاومت ذهنش و تونست بشکنه مقاومت ذهنش رو
و خودش رو بندازه داخل آب وبعدش متوجه لذتش شد
خیلی برام درس داشت
این مقاوت در اونیکی پسر کوچیک هم بود. اما نه به اندازه نفر آخری من یاد خودم مینداخت بخودم میگفتم ببین منم خیلی جاها مقاومت داره ذهنم نمیتونم بعضی از کارها رو انجام بدم اما بعدش که تونستم مقاومت ذهنم روبشکنم و به ترس هام غلب کنم میبنم اون جوری که فکر میکردم نبود وان قدر که ترسیدم ترس نداشت و او ترس و مقاومت بیشتر در ذهن بود و 1 درصدش هم واقعی نبود فقط تصور اشتباه من بود بس.
نکته بعدی که خیلی برام جالب بود مراقبت پسر کوچلو از تیوپ بود که وقتی خودش از آب بیرون زد تیوپ رو هم آورد تحسین برانگیز بود
سازش بین چهار پسر هم واقعا برام جالب بود
که چقدر باهم سازش داشتن و آفرین داشت
جای شکر داره
من به خودم قول دادم که همیشه موقع دیدن فایل ها هر نکته ای که به ذهنم اومد رو کامنت بزارم هر چند که سخت نوشتن برام اما تلاشم رو میکنم چون هم رد پا از خودم میزارم هم موقع نوشتن الهاماتم بیشتر میشه خدا جون شکرت
(ردپای من از روز بیست و هشتم و قسمت بیست و ششم سریال بی نظیر زندگی در بهشت)
سلام استاد عزیزم ، مریم عزیز و دوستان من در خانواده عباس منش
در عین حال که فایل ها مربوط به سال های گذشتست ولی انقدر تازگی درش هست که میتونم تا چندین بار با ذوق و شوق از زیبایی هاشو درس هاش بشینمو تماشاش کنم.
بقول مریم عزیز یک قسمت پر از برکت از سریال ، تحسین میکنم واقعا نوع تربیتی که توی خانواده رایان هستش ، واقعا لذت بخشه که بچه ها انقدر بی نظیر ،بصورت خود جوش در این حد عالی با هم همکاری دارند ، چقدر لذت بخش بود برادر بزرگتر وقتی دید برادر کوچک ترش با شیرجه به سمت تیوب درحال حرکت بود تیوب رو براش خالی کرد
خدای من این عالیه که انقدر تو فرکانس خدا ، خوب خودتو جا داده باشی که انسان های دورتم خدایی باشن.
زندگی در لحظه ، احساس قدر دانی ، لذت بردن از داشته ها ، زدن به دل ناشناخته ها ، تمام فاکتور های بی نظیری بود که در این قسمت در لحظه به لحظش احساس کردم ، خدای من شکرت بابت تمام نعمت های بی نظیرت
خدای من شکرت با نشون دادن این الگو ها ، چقدر دقیق به من یاد میدی الهی زندگی کردن رو.
بعد یه آب بازی حسابی و ماجراجویانه ، حسابی لذت بخشه یه پینگ پنگ رقابتیم راه بندازی ، چه جو دوستانه و رقابتی بین برادرا حاکم بود. خدای من شکرت بابت این احترام و ادب
پدر نمک خانواده هم که درحال داوری و لذت بردن هستش
بعد از تموم هیجان ها ، یه آتش بازی حسابی ، میتونه یه مکمل درجه یک برای تمام این اتفاقات باشه ، اونم آتشی که توش پیازچه باشه
خدای من شکرت ، خدای من بی نهایت بار شکرت
خدایا منو آسون کن برای آسونی ها ، آسون کن برای نعمت هات ، آروم کن برای شنیدن ایدهات، خدای مهربانم تنها تو رو باور دارم و تنها هم از تو کمک میخوام ، منو هدایت کن به راه راست ، راهی که توش نعمت هست ، شادی ، سلامتی ، ثروت و سعادت هست ، خدایا بی نهایت بار شکرت.
استاد عزیزم دست بی نظیر خدام از شما هم سپاسگزارم برای آماده سازی این سریال زیبا و همچنین از مریم عزیز برای فیلم برداری و کارگردانی این سریال بهشتی.
همگی در پناه الله مهربان ، شاد ، سلامت ، ثروتمند ، سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
میرم سر اصل مطلب»»» حرفایی که استاد در مورد وارد شدن به ترسها زد انگار اون چیزی بود که نمیخواستم بشنوم ، اون چیزی بود که انگار روحم قبول داشت ولی ذهنم نمیخواست که بپذیره!!!
ما هممون شنیدیم و میدونیم که فقط وارد ترسها شدنه که سخته!!! واردشون که بشیم از بین میرن اما عمل کردن به این حرفاست که نشون میده چقدر به این حرف ایمان داریم یا فقط داریم حرف میزنیم
راستش من در مورد خودم میگم که ایمانم در دو مورد هنوز به اندازه کافی نیست و هربار بهشون فکر میکنم ترس سراسر وجودم رو میگیره!!!
اولی سربازی رفتن یا نرفتنه!!! بعدیش هم ازدواجکردنه!!!
با اینکه آدممناسب خودم رو احساس میکنم پیدا کردم اما وقتی به مسائل پیش رو فکر میکنم مثل خونه گرفتن و وسایل گرفتن و … ترس اجازه نمیده حرکت کنم
یا در مورد سربازی رفتن هم میترسم»»» اینکه کجا بیفتم ، چقدر قراره طول بکشه ، یا اول برمسربازی و بعدش ازدواج کنم و یا برعکس و همه این مسائل توی دلم رو خالی میکنه
اما در ظاهر میدونم که اگر وارد این ترسها بشم همهچیز پرست میشه
از خدا میخوام که بهم انرژی برای حرکت کردن بده و خودمم تمام تلاشم رو میکنم که قدم روی این دو ترسم بذارم
بنام خداوند بخشنده مهربـان
سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته مهربان
سلام به همه همفرکانسیهای عزیز در این سایت توحیدی
خدایاشکرت برای تمامی نعتهای پیدا و پنهانت
خدایا شکرت برای این سایت توحیدی و استاد عباسمنش عزیز
خدایاشکرت برای دیدن این همه زیبایی و عشق و صفا و در صلح بودن با خود.
قسمت 26 سریال و ردپای26 من در این سریال زیبای زندگی در بهشت
واقعا این آرامش و صمیمیت در این جمع موج میزد و اینکه 4برادر واقعا مثل 4تا دوست که انگار برای 2ساعت بازی دورهم جمع شده اند اینقدر که با هم صمیمی و دوستانه رفتار میکنند خیلی برام زیبا بود و جالب.
با اینکه بچه هستند و کم سن وسال، ولی چقدر زیبا به عقاید و قوانین و مقررات شما و سبک زندگی شما احترام میذارن.
وچقدر خوب مسولیت پذیر هستند در نگهداری وسایل که دارن باهاش بازی میکنن.
و چقدر زیبا استاد شما میتونید باهاشون ارتباط برقرار کنیدو جوری باهاشون بازی میکنید که شما را جزئی از خودشون میدونن و احساس صمیمیت داره موج میزنه.
رفتار پدرشون هم خیلی برام تحسین برانگیز بود
که وقتی یکیشون ماهی میگرفت تحسینش ون میکرد و با ماهی شون جوری عکس میگرفت که حس ارزشمند بودن را به بچهها القائ میکرد.
و چقدر آرام و رها بود،
بدون منع کردن و محدود کردن بچهها.
و آب بازی کردن و شهامت پریدن توی آب و رفتن به دل ناشناختهها هم تحسین برانگیز بود
و شهامتی که کوچکترین پسر داشت ستودنی بود.
بازی پینگ پنگ بینظیر پدر خانواده هم خیلی عالی بود و خیلی حرفهای ای بازی میکرد.
و درنهایت آتش بازی و شب دورهی بودن و بازی بچه ها با نور چراغقوه و عکس گرفتن با آتش و زیبایی هایی که در این کار بود.
این قسمت سریال ام مثل بقیه قسمتها سرشاراز
عشق، حکمت و معرفت است.
و من، از صمیم قلب، شکرگزارم که فرصت دیدن زندگی در بهشت را دارم…
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
هرکجا که هستید در پناه خداوند مهربان
شاد و سلامت، سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید.
به نام خدای مهربان
سلام یه استاد عزیز وخانم شایسته مهربان و دوستان هم فرکانسی
واقعا که آدم از دیدن این مناظر سیر نمیشه چقدر زیبایی ،خدایا شکرت به خاطر هدایتم به این سایت ودیدن این سریال عالی وسرشار از هدایت .
رفتار پسر کوچیک خانواده یا همان یوسف برای من پر درس بود این پسر سرشار از انرژی بود بعد ار اینکه پرید توی آب هدف بعدیش پریدن وسط تیوپ بود که ذقیقا همون کارم انجام داد اونم. دویار بعد از انجام اونم تیوپ را با خودش آورد یه قول استاد همین قدردانی ومسولیت پذیریش باعث شد که باز هم وسایل دیگه در اختیارش قرار بگیره واین برای من یعنی سپاسگزار باشم ومسوول در برابر داشته هام نا روند تکاملم طی بشه وبتونم به خواسته هام پله پله جامه عمل بپوشونم.
سلام به خانواده بزرگ عباسمنش و استاد عزیزم.
راستش با دیدن دوستان آمریکایی ، من اینجا توی خونه پشت گوشی با دیدن فیلمها احساس غریبگی و معذب بودن داشتم، حس میکردم وای چقدر عجیب غریب شد فرم فیلمها، بعد که شما رو دیدم که چقدر خودتونید و چقدر راحتید، به فکر فرو رفتم.
چیزی که جالب توجه بود این بود که بله، شما در مدار راحتی و آسانی هستید، شما در مدار سادگی هستید، پس در نتیجه آسانی ها رو هم جذب میکنید. افرادی که آسان میگیرند، کشوری که مردمانی شبیه خودتون داره، و موقعیت هایی که نشون دهنده جمله ی “باید آسان شوید برای آسانی ها” هست. واقعا تحسین میکنم این شیوه آموزش رو که از دل زندگیتون نکات مهم رو میتونیم دربیاریم و استفاده کنیم.
من با دیدن راحت بودن شما، آسان گرفتن شما، تصمیم گرفتم زندگی خودم رو یک بازبینی بکنم. من چقدر آسانم برای آسانی ها؟ وقتی عمیق شدم در خودم دیدم من آسان نیستم، من سختم، سخت عنصر شاید. سخت میگیرم به خودم، به دیگران، به زندگیم… در نتیجه زندگیم هم سخت میشه وسخت پیش میره، گاهی حتی کارها گره میخورن به هم دیگه.
الآن که ریشه رو پیدا کردم خیلی خوشحالم خیلی حالم خوبه. من آسان نبودم برای آسانی ها… الآن آسان میشم برای آسانی ها…آسان میگیرم و آسان انجامش میدم. نمیدونم چقدر میتونم موفق بشم ولی میدونم این موضوع همون چیزیه که مدتهاست دنبالشم. پیدا کردن روابط عالی به آسانی، کسب ثروت به آسانی ، حال خوب داشتن به آسانی، زندگی عالی و بی نظیر به آسانی، موفقیت در تمام جنبه های زندگی به آسانی… بله من این رو میخوام، دوست دارم آسان و راحت به اهدافم برسم . آگاهی این جلسه فقط و فقط از اون شامی که تهیه کردید برای مهمانتون به دست اومد، پیازچال برای مهمانان! خب آسان گرفتن رو به من به بهترین شکل ممکن آموختید استاد عزیزم
خیلی ارادت دارم بهتون خدانگهدار
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدایا، هر آنچه دارم از لطف و کرم توست.
سلام به استاد عزیزم، الگویی از خرد و معرفت، بانوی شایسته و مهربان، و دوستان خوبم در این محفل صمیمی.
امروز سه قسمت از زندگی در بهشت را تماشا کردم و اینجا، ردپای احساسم را به جا میگذارم…
چه خانوادهای، چه صمیمیتی! روابطی سرشار از عشق و ادب، برادرانی که همدلانه کنار هماند، بیهیچ نزاعی، فقط درک و همراهی. همکاریشان در آب، جلوهای از مهربانی و اتحاد بود، تصویری تحسینبرانگیز از اصالت و فرهنگ.
پدر خانواده، آرام و مطمئن، از لحظات فرزندانش لذت میبرد، گویی با جهان هستی همنفس است. و این، کمال آرامش در یک خانواده را نشان میدهد.
و اما مهمانی… چه حس دلنشینی داشت! استاد عزیز و بانوی مهربان، چقدر با رفتار صمیمی و پرمحبتتان، فضایی ایجاد کردید که هیچکس احساس معذب بودن نکند. این هنر میزبانی شما، نشانی از بزرگی و منش والایتان بود.
زندگی در بهشت تصویری از زیباییهای واقعی زندگی را به نمایش میگذارد؛ یادآور میشود که میتوان سادگی را در آغوش گرفت، میتوان با تفریحات سالم، لحظاتی بینظیر آفرید، و میتوان در کنار هم، عمیقاً خوشبخت بود.
استاد عزیزم، شما برای ما الگوی انسانیت و دانایی هستید. هر کلامتان درسی از عشق، حکمت و معرفت است.
و من، از صمیم قلب، شکرگزارم که فرصت دیدن زندگی در بهشت را دارم… خدایا شکرت….
ویژگی جالب و زیبای پدر خانواده
اون آرامش رهایی و ریلکسی خاص هست که داره
به شخصه مورد توجه و تحسینم قرار گرفت
بعضی پدر و مادرها وقتی بچه ها رو میبرن مهمونی یا گردش و بیرون چنان نگرانن راجع به همه چی
چنان غر میزنن
و یسری دلواپسی های الکی دارن که نه به خودشون خوش میگذره نه به بچه ها
یه دیسپلین خاص خودش و داره
در عین حالی که به بچه ها اعتماد به نفس میده
شوخ طبع و ریلکس
من این اخلاقش و دوست داشتم
از نوعی توکل و اعتماد به یه نیروی برتر منشأ میشه
در جریان زیبایی هاست
خیلی وقتا نظاره گره و در سکوت زیر پوستی داره کیف میکنه
با خودش در صلح و آرامش هست
و بچه هارو محدود نمیکنه
حتی اگه کاری رو نمیخواد خودش انجام بده یا امتحان کنه نظرشو به بچه هاش تحمیل نمیکنه
سلام خدمت استاده جان و همه دوستان هم مسیرم
استاد عزیزم تبریک میگم و تحسینتون میکنم
واقعا شما معنی استفاده از نعمتهارو رو درک کردید چون بارها ازتون شنیدم که میگید خوشبختی صفر حساب بانکی نیست و با عشق از داشته هاتون لذت میبرید و جالبه که وقتی بچه ها به خوبی و درستی از چیزهایی که در اختیارشون بود استفاده میکردن شما دوستداشتید چیزهایی بیشتری رو در اختیارشون بزارید و این سیستم جهان هستی.
رابطه بچه ها با اینکه همه پسر بودن واقعا عاالی بود
با اینکه تو آب خیلی موقعیت برای شیطنت و بازی گوشی داشتن ولی انگار حتی مراقب همدیگه بودن…
جمله استاد خیلی عاالی بود در مورد ترسها که هر ترسی تا تو دلش نریم حل نمیشه و از بین نمیره تو ذهنمون.من ترس تاریکی رو برای خودم حلش کردم و بعد از تجربه الان دیگه حس خاصی ندارم.
رابطه شما و خانم شایسته در تمام ویدئوهای زندگی در بهشت برای من تحسین برانگیزه و خداروشکر میکنم که شما الگو من هستید
عااالی بود این ویدئو و لذت بردم.پرادایس واقعا بهشتی که من از این جنس سرسبزی ذوق میکنم و دوسدارم و خوشحالم که ورودیهایی به ذهنم میدم که مناسب باشه برای باور کردن و پذیرفتن اینکه هر چقدر انسان بخواد رشد کنه جا داره و جهان بسیار فراخ و غنی هست.
الهی شکر برای بینهایت نعمت و فراوانی و سپاسگزارم که این بعد زندگی رو هم به اشتراک میذارید تا من با ذهن محدودم بیشتر و بیشتر باور کنم که میشه در سطح عااالی زندگی کرد و آرامش هم داشت….
بازم ممنون….
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ ۚ قُلْ أَفَرَأَیْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِیَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ کَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِی بِرَحْمَهٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکَاتُ رَحْمَتِهِ ۚ قُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ ۖ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ
و اگر از این مشرکان بپرسی که زمین و آسمانها را که آفریده است؟ البته جواب دهند: خدا آفریده. پس به آنها بگو: چه تصور میکنید، آیا همه بتهایی که جز خدا میخوانید اگر خدا بخواهد مرا رنجی رسد آن بتان میتوانند آن را رفع کنند؟ یا اگر خدا بخواهد مرا به رحمتی رساند بتان میتوانند آن رحمت را از من باز دارند؟ بگو: خدا مرا کافی است، که متوکلان عالم بر او توکل میکنند.
سلام به دوستان عزیزم
چقدر این قسمت هم پر از لذت و شادی بود.
رابطه بین بچه ها واقعا برای من درس آموز بود.
مگه داریم مگه میشه چهار تا پسربچه اینقدر در صلح و دوستی باهم درنهایت رفاقت و کمک کردن به هم
خدایا اونا تو چه مداری هستن
البته فکر کنم که مریم جان و استاد تشویقشان میکردن ونو ذهن شون به نکات مثبت اونها فکر میکردن با یک نگاه عاشقانه که جهان درون اونها هم بهترین وجه خودش رو نشون میداد
و چقدر با حال
آقا مگه داریم پیازچال برای مهمون اونم تو ظرف یکبار مصرف
دمتون گرم
مریم جان ممنون که با اون همه شلوغی و کار و اینا اینقدر تصاویر زیبا رو برای ما فیلم برداری کردی
واقعا ممنونم
خدایا شکرت که یه بار دیگه فارغ از جهان بیرون منو نشوندی تو یه مدار دیگه
مداری که از سیاره های این مدار یاد گرفتم ساده بگیرم لذت ببرم برقصم و شاد باشم
مداری که یاد بگیرم نترسم برم تو دل ترسهام ببینم بادکنکی بیش نبوده
خدایا خیلی ممنونم از هدایت هات
از قرآن قشنگت
هدایت های قرآنی
الله اکبر از هدایت امروز
سوره زمر
آیه 36
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ ۖ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ ۚ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ
چقدر به جا چقدر درست
چقدر نزدیکی تو رو بیشتر حس کردم
سلام به همگی عزیزانم از استاد تا مریم نازنینم و دوستان همیشه همواره
استاد جان خداروشکر باشما و سایت بینظیر شما آشنا شدم
من امروز این فایل رو دیدم چقدر لذت بردم از این همه زیبای و عشق از خوش گذرونی بچها کیف کردم عالی بود عالی
خیلی عالی بود شکر خدا
یه نکتهای که از ظهر تا الان داخل فایل دیدم و هی تو ذهنم مرور میشه
والان تصمیم گرفتم در موردش بنویسم این بود
که پسر توپله که آخرین داوطلب واسه پریدن داخل آب بود چقدر دیر پرید داخل آب و چقدر ذهنش مقاومت داشت و چند بار با رفتارش عقب کشید تا بلاخره غلب کرد به مقاومت ذهنش و تونست بشکنه مقاومت ذهنش رو
و خودش رو بندازه داخل آب وبعدش متوجه لذتش شد
خیلی برام درس داشت
این مقاوت در اونیکی پسر کوچیک هم بود. اما نه به اندازه نفر آخری من یاد خودم مینداخت بخودم میگفتم ببین منم خیلی جاها مقاومت داره ذهنم نمیتونم بعضی از کارها رو انجام بدم اما بعدش که تونستم مقاومت ذهنم روبشکنم و به ترس هام غلب کنم میبنم اون جوری که فکر میکردم نبود وان قدر که ترسیدم ترس نداشت و او ترس و مقاومت بیشتر در ذهن بود و 1 درصدش هم واقعی نبود فقط تصور اشتباه من بود بس.
نکته بعدی که خیلی برام جالب بود مراقبت پسر کوچلو از تیوپ بود که وقتی خودش از آب بیرون زد تیوپ رو هم آورد تحسین برانگیز بود
سازش بین چهار پسر هم واقعا برام جالب بود
که چقدر باهم سازش داشتن و آفرین داشت
جای شکر داره
من به خودم قول دادم که همیشه موقع دیدن فایل ها هر نکته ای که به ذهنم اومد رو کامنت بزارم هر چند که سخت نوشتن برام اما تلاشم رو میکنم چون هم رد پا از خودم میزارم هم موقع نوشتن الهاماتم بیشتر میشه خدا جون شکرت
از همگی هم ممنونم که وقت میزارین
موفق باشین
به نام خداوند بخشنده و مهربان
(ردپای من از روز بیست و هشتم و قسمت بیست و ششم سریال بی نظیر زندگی در بهشت)
سلام استاد عزیزم ، مریم عزیز و دوستان من در خانواده عباس منش
در عین حال که فایل ها مربوط به سال های گذشتست ولی انقدر تازگی درش هست که میتونم تا چندین بار با ذوق و شوق از زیبایی هاشو درس هاش بشینمو تماشاش کنم.
بقول مریم عزیز یک قسمت پر از برکت از سریال ، تحسین میکنم واقعا نوع تربیتی که توی خانواده رایان هستش ، واقعا لذت بخشه که بچه ها انقدر بی نظیر ،بصورت خود جوش در این حد عالی با هم همکاری دارند ، چقدر لذت بخش بود برادر بزرگتر وقتی دید برادر کوچک ترش با شیرجه به سمت تیوب درحال حرکت بود تیوب رو براش خالی کرد
خدای من این عالیه که انقدر تو فرکانس خدا ، خوب خودتو جا داده باشی که انسان های دورتم خدایی باشن.
زندگی در لحظه ، احساس قدر دانی ، لذت بردن از داشته ها ، زدن به دل ناشناخته ها ، تمام فاکتور های بی نظیری بود که در این قسمت در لحظه به لحظش احساس کردم ، خدای من شکرت بابت تمام نعمت های بی نظیرت
خدای من شکرت با نشون دادن این الگو ها ، چقدر دقیق به من یاد میدی الهی زندگی کردن رو.
بعد یه آب بازی حسابی و ماجراجویانه ، حسابی لذت بخشه یه پینگ پنگ رقابتیم راه بندازی ، چه جو دوستانه و رقابتی بین برادرا حاکم بود. خدای من شکرت بابت این احترام و ادب
پدر نمک خانواده هم که درحال داوری و لذت بردن هستش
بعد از تموم هیجان ها ، یه آتش بازی حسابی ، میتونه یه مکمل درجه یک برای تمام این اتفاقات باشه ، اونم آتشی که توش پیازچه باشه
خدای من شکرت ، خدای من بی نهایت بار شکرت
خدایا منو آسون کن برای آسونی ها ، آسون کن برای نعمت هات ، آروم کن برای شنیدن ایدهات، خدای مهربانم تنها تو رو باور دارم و تنها هم از تو کمک میخوام ، منو هدایت کن به راه راست ، راهی که توش نعمت هست ، شادی ، سلامتی ، ثروت و سعادت هست ، خدایا بی نهایت بار شکرت.
استاد عزیزم دست بی نظیر خدام از شما هم سپاسگزارم برای آماده سازی این سریال زیبا و همچنین از مریم عزیز برای فیلم برداری و کارگردانی این سریال بهشتی.
همگی در پناه الله مهربان ، شاد ، سلامت ، ثروتمند ، سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به همگی دوستان خوبم
میرم سر اصل مطلب»»» حرفایی که استاد در مورد وارد شدن به ترسها زد انگار اون چیزی بود که نمیخواستم بشنوم ، اون چیزی بود که انگار روحم قبول داشت ولی ذهنم نمیخواست که بپذیره!!!
ما هممون شنیدیم و میدونیم که فقط وارد ترسها شدنه که سخته!!! واردشون که بشیم از بین میرن اما عمل کردن به این حرفاست که نشون میده چقدر به این حرف ایمان داریم یا فقط داریم حرف میزنیم
راستش من در مورد خودم میگم که ایمانم در دو مورد هنوز به اندازه کافی نیست و هربار بهشون فکر میکنم ترس سراسر وجودم رو میگیره!!!
اولی سربازی رفتن یا نرفتنه!!! بعدیش هم ازدواجکردنه!!!
با اینکه آدممناسب خودم رو احساس میکنم پیدا کردم اما وقتی به مسائل پیش رو فکر میکنم مثل خونه گرفتن و وسایل گرفتن و … ترس اجازه نمیده حرکت کنم
یا در مورد سربازی رفتن هم میترسم»»» اینکه کجا بیفتم ، چقدر قراره طول بکشه ، یا اول برمسربازی و بعدش ازدواج کنم و یا برعکس و همه این مسائل توی دلم رو خالی میکنه
اما در ظاهر میدونم که اگر وارد این ترسها بشم همهچیز پرست میشه
از خدا میخوام که بهم انرژی برای حرکت کردن بده و خودمم تمام تلاشم رو میکنم که قدم روی این دو ترسم بذارم
این کامنت رو گذاشتم چه از خودم رد به جا بذارم
دوستتون دارم زیااااد