سریال زندگی در بهشت | قسمت 26 - صفحه 3

306 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Beh Afarin گفته:
    مدت عضویت: 1921 روز

    💓به نام رب تنها مالک و فرمانروای دنیا..💓

    💖به نام خدایی که من رو خالق زندگی خودم قرار داده است..💖

    ✅سلامممم سلاممم به همه ی عشقای خودم..

    ✅ای جااااان دلممممممم..

    چطور بگممممم از انتظاری که از دیروز داشتم تا ادامه ی این سریالو ببینم..

    چطور بگممممم از شدت احساساتمممم..

    💓من باهااااش اشکککک ریختمممممم.😭😭

    .

    💓من باهاشش با صدای بلند قهقه زدم.😁

    💓من باهاااااش به درگاه خدااااا شکر کردم🙏🙏

    💓من باهاااااش درخواست فرستادم به جهان هستی..

    💓به اینکهههههه خدااااااااااااااا منم میخوووووام اینا رو تجربه کنم..

    💓منم میخوااااااام از همه احاظ تینقدر رشد کنم که دور و برم پر بشه از نعمت و آدمااای خوب..

    چی بگمممم از شدت ذوقم واسه تربیبت توحیدی و بی نظیرررر بچه هااااا

    💓چطوووور بگممممم از رابطه ی خدایی این برادرا باهممم..که وقتی این کمک کردن و روحیه دادنشون بهم رو دیدن اشک تو چشام جم شد..

    💓خداااااااااااای من،خداااااای من تو چقدر بزرگی که میتونی همچین نعمتای بینظیری به بندگانی که صد در صد توحیدین بدی..

    💓اخههههه مگه نمیشد خدا رو توی رابطه ی این برادرا باهم دید؟؟؟

    💓مگهههههه خداااا چیزی جز مهربانیه؟؟؟

    💓💓خدااااای من شکررررت..

    💓با چشمای پر از اشک میگممممم شکررررت..

    شکرتتتتت که منو هدایت کردی به اینجای بی نظیررر..

    💓شکرتتتتت که این گنج رو بهم دادی…

    من هر روززررم که بیشتر اینجا سپری میشه به ارزش والای این سایت و استاد بی نظیرش بیشتر پی میبرم..

    💓اخهههههههه ببین چطووووور به دلش انداختی که بیاد و اینت رو برامووووون ضبط کنههههه..

    بعد این همه سال که پردایسن چطووور تصمیم گرفتتتتتتتت که بیاد و لحظات زندگی در پردایسو ثبت کنهههه

    💓که ما ببینیم و مدارمون بالا بره

    💓که ما ببینیم و قانون رو بهتر درک کنیممم

    💓که ما ببینیم و ایماااان بیاریم به قانون بی نظیرتتت

    💓که ما ببینیم و باور کنیم اونی که داره به ما قانونو درس میده خودش هر لحظه زندگیش داره با این قوانین میگذره

    💓استاد چقققققققددددددر خوشحال شدم وقتی که از اطمینان بچه هاااا به خودتون حرف زدین..

    💓با خودم گفتممم بببین همین جمله چه درس بزرگی بهت یاد داد بفرین،بهت یاد داد کههههه توووووم به استادت ایمان بیار..باورش کن..

    💓بعدددش همون جور که بچه ها اولش میترسیدن و شک داشتن،ولی با باور کردن حرفای استاد به لذت رسیدن،توم به این لذت بردن از زندگیت میرسی..

    💓فقط باااااورش کن..

    💓ببین زندگیشووووو..

    💓بشنووو فریاددد زدنشوووو..

    💓از دل تصاااویرررر درک کن این قانونوووو..

    🎀بفررررین تو هدایت شدی اینجا..

    🎀یادته از خدا خواستی که یا کاری کنه بمیری یا موفق بشی..چون متوسط بودن و‌معمولی بودن آزارت میدادددددد

    🎀خداااا چیکار کرد؟؟؟تو رووو کشت؟؟؟

    🎀نهههههه،تو رووو هدایت کرد اینجا..

    🎀ازت خواهش میکنم این هدایتو سرسری نگیییررر..

    🎀مثل قدیما رفتار نکن..

    🎀اینجا خود بهشته..

    🎀تو‌ام در بهشتی..

    🎀کاری کن مدارت اونقدر بالا بره که کم‌کم بتونی وارد بهشتت بشی..

    🎀کم کم اوج به جاهای زیباتر بهشتت عدایت بشیی..

    🎀خوووواهش میکنمممممم قدر این گنجوووو بدددووون.

    خواهش میکنم..

    💓استتتتادم..ممنونمممم..ممنونتونم..

    💓هم ممنون شما و هم مریم جووون که کلا اینقدر سخاوتمندانه دارین برامون زحمت میکشین و رایگان تمام این نعمات رو در اختیارمون قرار میدین..

    💓چققققدر من ثروتمند شدم که همچین گنجااایی رو رایگان دریافت میکنممم..

    این فایلای دانلووودی هر کدومشون گنجن،اگهههههههه قدرشونو بدونیم و‌در مدار آگاهی هاااشون باشیمممم..

    تماممم این کلمات از قلبم در اومد..💓💓

    بازممم ممنونممم..

    خیلی ممنونم..

    دوستتون دارم😘💓

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2432 روز

      من اخه چی بگممممم به فرشته ی خداوند

      ای واییییی من مردمممم

      عاشقتم من

      عاشقتمممم

      چقدرررر زیبا مینویسییییی

      من چقدررررر پرواز میکنم و کیف میکنمممم و عشقققق میکنممم برایییییئ این متصل بودنت

      برای ایننننن ثانیه ثانیه پیشرفت معرکه اتتتتت

      عاشقتمممم عزیزدلمممم

      بهترین از اینااااء برییی بالاتر و بالاتر و مهم تر از همه منووووووو

      منوووکک خوشحال کن و دیوانه ترم کن با این بالا رفتنتتتتت

      عاشقتم

      و براتتتت اوج اوجججج عشق و ثروت و جریانی از نعمت و برکت را میخواهم خواهر عزیزم😊😊😍😘

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        Beh Afarin گفته:
        مدت عضویت: 1921 روز

        عزیززززز دلممم.

        خواهههههههرررررمممم..

        چقددددر امروز تو فکرت بووودم..

        داشتم به خودم میگفتم دوست دارم مثل تو عاشق خدا جوونم باشممم..

        من باهااات پرواز میکنم خواهر نازنینم..

        کلی داره مدارم باهات بالا میره نازنینم…

        از ته دلمممم دوستت دارم😍😍😘😘😘😘😘😘😘

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    من معجزه ی خداوندم گفته:
    مدت عضویت: 2286 روز

    سلام به استاد سخاوتمند و دوست خدا و مریم مهربان و عزیزم

    خدایا این جا چه خبره اینجا چقدر نشانه های خداوند زیاده چقدر حضور خداوند پررنگ دیده میشه

    خدایا شکرت شکرت شکرت

    من خودم به شخصه باید سپاسگذار بودن رو ازین بچه های دوس داشتنی یاد بگیرم

    سپاسگذار بودن از ادما ازدستای خوب خدا و در کنارش راحت درخواست کردن و نعمت بیشتری رو خواستن خداایا شکرت

    چقدر این ۴ تابرادر باهم به طرز واقعی دوست هستن ۴ تا انسان متفاوت و دوست ! برای خود من پذیرفتن تفاوت های ذدیگران با خودم واقعا کارراحتی نیس اینقدر راحت بودن اینجوری سپاسگذار بودن و راحت درخواست کردن واقعا راحت نیس برام ! هروقت خودم و اونجا تصور میکردم حس معذب بودن داشتم

    چقدر قشنگه که اینجا هیچکسی مدیر نیس هیچکسی واسه کسی تعیین تکلیف نمیکنه و هرکسی به شیوه ی خودش داره لذت میبره من اگه اونجا بودم فکر میکردم حتما باید کاری انجام بدم که شرمنده ی میزبان نباشم یا مثلا خیلی پررو نشم دیگه .. چقدر مهمان ها از این افکار پوچ دور هستن چقدر این دوست استاد باخودش در صلحه چقدر راحته

    ..

    وقتی اونجا رو صندلی نشسته بود و به پسراش دونه دونه میگفت : go! go!

    من احساس میکردم خداوند با خیال راحت نشسته رو صندلی و نقش یک مشاهده گر رو داره و درحالیکه میدونه و خیالش راحته که اتفاقی نمیفته با لحنی پر از رهایی به بنده هاش داره میگه go! go!

    و همین خدا همزمان ازونور داخل اب منتظره و وقتی ادماش وارد ترسشون میشن و میپرن تو اب دسستشونو میگیره و میگه همه چی رو براهه همه چی خوبه ،دیدی چقدر ترسات پوچ بودن ؟

    خدا همه جا هست خدا همه چی هست

    خداوند ادم نیس که فقط در یک زمان و در یک مکان باشه

    خداوند یک نیرویی هست که در لحظه در تمام هستی در حال جریانه و وسیعه وسیییع

    خداوند هادیه خداوند حامیه خداوند همه چیزه خداوند همه جاست ..

    ترس ترس ترس بدترین چیزی که میشه گفت به چشمم دیدم

    بابام نمود کامل و جامع یک ادمی هست که بخاطر غلبه نکردن به ترس هاش بخاطر موندن تو حاشیه امن خودش لذت زندگی واقعی رو ازخودش گرفته و فقط داره تحمل میکنه و هرسال بدتر از سالهای قبل میشه

    تاوقتی این اگاهی هارو نداشتم منم بشدت از ترس همگانی که تو خانواده ما هست تاثیر گرفتم و همیشه همیشه ترسم باعث زجرم شد اما اونموقع ها فکر میکردم زندگی همینه زندگی همه باید همین شکلی باشه .. ترس واقعا بزرگترین گناهه چون با موندن تو این بادکنک توخالی اتفاقی که میفته اینه که بهههترین تجربه هارو از خودمون میگیریم بههههترین فرصت ها رو از خودمون میگییریم و وای ازون زمانی که ترس ها بشه جز باورمون و کلی مقاوت داشته باشیم که بخوایم واردشون بشیم

    یادمه زمانی که تولیدی مو مستقل کردم بخاطر نداشتن اگاهی انقدددددر ترس داشتم که شبا کابوس میدیدم و با جیغ از خواب بلند میشدم .. خانوادم هرروز میگفتن نمیشه ولش کن نمیتونی اشتباه کردی که اینکارو کردی هیچکسی نبود که حتی یکبار بهم بگه میتونی برو حمله کن ب ترست فقط انجامش بده .. اون روزا به سختی ادامه میدادم به سختی و تنهایی خیلی از کارارو پیش میبردم حتی نیروهای کارم کلی از سدها تو ذهنشون شکست و حیرت زده بودن ازینکه یه دختر ۲۲ ساله به تنهایی چجوری داره اینهمه فشارو تحمل میکنه اینهمهه انگیزه رو از کجا اورده چحوری میتونه بااین همه مردهای بازاری سروکله بزنه .. اشکام نمیزارن تمرکز داشتته باشم ..چقدر بخودم ستم کردم چقدر با خودم جنگیدم هربار که یادم میاد به چه شکلی خدا منو اینجا هدایت کرد پر میشم از احساس سپاسگذاری .. من زجر تو ترس موندن رو خیلی زیاد کشیدم . زجر تو حاشیه امن خودم موندن رو خیلی کشیدم .. من بخاطر نداشتن این اگاهی ها میمردم و زنده میشدم وقتی یه کار جدید انجام میدادم وقتی وارد یه ناشناخته میشدم وقتی میخواستم قدم جدیدی بردارم .. اما حالا احساس میکنم خوشبخت ترینم بخاطر اینکه انقدر خوب دارم تواین مسیر پیش میرم که برای خودم عجیبه.. من دیگه هیچوقت این ظلم و در حق خودم نمیکنم که توترسم بمونم .. من دیگه نمیتونم تحمل کردن و بپذیرم تو ترس موندن رو بپذیرم .. نه تنها با زجر بلکه با احساس لذت با حس اینکه دوباره یه چالش لذتبخشو میخوام تجربه کنم وارد ترس هام میشم من دیگه نمیزارم ترس ها منو رهبری کنن هرررتررسی هرچقدرم بزرگ اجازه نمیدم منو به عقب برگردونه نمیتونم دیگه بی ایمان بودن و بپذیرم ..ترسو بودن من یکی از پاشنه های اشیل منه اما هربار که به این فکر میکنم که خدا تاس نمیندازه واسه کسی خدا کسی رو گلچین نمیکنه خدا ذلش نمیسوزه خدا دلش هرگز نمیسوزه ازینکه تو سختی بکشی خدا در عین مهربانی و بخشندگیش کاملا بی رحمانه در ظاهر اما کاملا عادلانه در واقع فقط قانون وضع کرده و خودش فقط تماشاگره وقتی این شکلی فکر میکنم قدرت میگیرم و هیچ کس هیچ چیز نمیتونه منو تواون ترس نگه داره ..اگه منم که انتخاب میکنم پس نمیخوام بی ایمان باشم نمیخوام بدبخت باشم میخوام بجای گریه کردن و غصه خوردن با ارامش و خونسردی از قانون استفاده کنم و در ارامش کامل هم حالشو ببرم ..چون من لایق خوشبختی هستم

    خدا میگه ترس نتیجش بدترین بدبختی هاست وارد شدن به ترس وارد شدن به بهترین نعمتهاس این قانونه و تو مختتاری هرکدومو که خودت میخوای و انتخاب کنی من فقط هدایتت میکنم و فقط میشینم نگات میکنم .. صدایی که تو دلت میاد و بهت میگه go just go.. و دیگه کاری به انتخابت نداره اون صدا منم ..وقتی ب این فکر میکنم که خدا حتی اصرار هم نمیکنه،خوددت هستی و انتخابت و نتیجه ی از قبل مشخص شده ات.. فکر دلسوز بودن خدا رو از کله ت بیار بیرون بیار بیرووون گریه کردن کاری نمیکنه حرص خوردن کاری نمیکنه خدا خدا کردن کاری نمیکنه صبخ تا شب نماز خوندن کاری نمیکنه هیچ غول چراغ جادویی نیس که توبشینی سرجات و بگی خدایا یکاری کن بدون اینکه من قدمی بردارم به خواستم برسم .. من باید اعتماد کنم و حرکت کنم نشانه ها تو مسیرحرکتم میاد نه تو جایی که نشستم ،دستان خداوند وایده ها تو مسیر حرکتم میاد نه جایی که نشستم و دارم با ترس فقط ب دوردستتها نگاه میکنم اینارو بخودم هربار یاداوری میکننم که یادم نره نباید بشینم و فکر کنم بلکه باید حرکت کنم ب قول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است این باارزشترین حرفیه که تاحالا شنیدم ..

    حالا من خیلی خییلی خوشحالم من بخوبی دارم وارد ترس هام میشم من بخوبی حتی دارم لذت میبرم .. یجورایی من ترس ها رو دوس دارم چون باعث حرکت من میشن چون هربار لذت تجربه ی یه چالش جدید و بهم میدن و همیشه متوجه این ترسم هستم و بمحض اینکه چراغ ترسم قرمز میشه و میگه متوقف شو سریع واردش میشم و چراغ سبز میشه و بهش میگم تو نمیتونی منو متوقف کنی تو نمیتونی منو برگردونی من حمایت و هدایت خداوندو دارم من دوستی به صمیمیت خداوند دارم دوستی به مهربانی خداوند دارم دوستی به ارامش خداوند دارم من دیگه اگاهم …

    ترس تو ذهن من شبیه یه بادکنک بزرگه و خود من نقش سوزن رو دارم !اول که میبینمش برا م مث یه سد بزرگه فکر میکنم این بادکنک خیلی بزرگتر از خودمه ،اما من که میدونم این فریب شیطونه دیگه حرص و جوش اینکه این بادکنک از کجا اومد و چرا اومد و نمیخورم ،تنها کاری که میکنم میرم جلو نگاش میکنم باهاش برخورد میکنم و همین که واردش میشم دیگه نمیبینمش و یادم میاد که چقدر پوچ و واهیه….خیلی لذتبخشه وقتی ترکیدنش رو میبینم ،اون ارامشی که بعدش تجربه میکنم خیلی دوس داشتنیه خیلی زیاد..

    استاد چقدر عالیه که انقدر تو مهمان داریتون راحت گیر هستین چقدر باور نکردنیه این حد از راحت بودن این حد از خود بودن این حد از احترام به سبک زندگی خود .. داشتم تو ذهنم مقایسه میکردم سبک مهمونیه اینجا و اونجا رو و تفاوت انقدر زیاد بود که اصلا قابل گفتن نیس ! اخه پیااااااااااااااااااااااااااااااز واسه مهمون ! ا ( اگه این اتفاق اینجا بیفته خدا میدونه چقدر حرف میخواد ازتوش دربیاد چقدر قضاوت ها ممکنه پیش بیاد چقدر کدورت ها پیش میاد و دیگر هیچ..)

    الله اکبر ازین راحتی ! الله اکبر ازین سبک لذت بردن !

    ازین پرداختن به اصل (لذت بردن از لحظه ها ) اصلی که از سریال سفر به امریکا تا سریال زندگی در بهشت تو تک تک فایلا با زبان تصاویر داره گفته میشه داره بهش توجه میشه اصلی که انگار اساس زندگی در امریکا س

    شما حتی یک دقیقه رو هم هدر نمیدید واسه لذت بردن و تجربه ی شادی کردن ! درواقع تمام این لحظات در حال سپاسگذاری هستید تمام این لحظات در حال پرداختن به صلاه و عبادت خداوند هستید ، خدایا شکرت که داریم میبینم و بیشتر درک میکنیم که این ها همه همون ادمای معمولین فقط تفاوت ها مون به شکل ظاهریمونه وگرنه قانون برای یوسف هم که کم سن ترین عضو این جمعه همون قانونه واسه استاد هم همون قانونه !

    میشه از اب ترسیدمیشه توش شنا کرد و لذت برد!

    میشه از تاریکی ترسید میشه برای لذت بردن ازش استفاده کرد و توش رقصید و اواز خوند!

    میشه از اتیش ترسید میشه از نورش استفاده کردو کلی عکس فان گرفت و میشه از حرارتش استفاده کرد و پیازچال درست کرد و لذت برد!

    میشه از از زندگی ترسید و تجربش نکرد میشه زندگی رو تجربه کردو لذت برد !

    قانون قانونه !این تو هستی که انتخاب میکنی کدوم روی زندگی رو تجربه کنی ،بدبختی یا خوشبختی..

    خدایا شکرت چقدر خوبه که قوانین ثابته چقدر خوشحالم ازینکه تااین حد عدالت برقراره و هرکسی دقیقا جایی هست که باید باشه و چقدر خوشحالترم ازینکه ما با اجرای این قوانین ثابت میتونیم از همون جایی که هستیم جامون رو تغییر بدیم و بریم جایی که میخوایم باشیم و هربار جای بهتر هربار مدار های بالاتر..خدایا شکرت

    راستی استاد و مریم عزیزم من عاشق اون پیازچالی هستم که رو اتیش درستش کردید دوبار دهنم اب افتاد ،وسط کامنت نوشتن این ایده اومد که امشب درستش کنم و واسه افطار بزنم بربدن و حالشو ببرم ! پس پیش بسوی پیازچال خوشمزه و خلق یه تجربه ی لذتبخشو جدید……… با تمام وجودم عاشقتونم عشقای من وبی نهایت سپاسگذارم ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      نسترن بهداروند گفته:
      مدت عضویت: 2164 روز

      نرگس عزیزم سلام🌹🌹🌹

      من عاشق مثاله تشبیه کردن ترس ها به بادکنک و خودت رو سوزن نامیدن، شدم. عاشقتم که انقدر قشنگ میگی و عمل میکنی. 😍😍😍

      عزیزم تحسینت میکنم که داری زندگی زیبات رو زیباتر میسازی، توانا.

      شجاعه من، همراه بودن با هادیه همیشگیمون، بدرقه ی راه سعادتت باشه عزیزم🌻🌻🌻🌻

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      " لیلا شیرزاد " گفته:
      مدت عضویت: 2303 روز

      سلام دوست ارزشمندم

      بی نهااایت لذت بردم از این کلمات و واژه های آگاهی بخش …

      تک تک کلماتش بوی خدا میداد …

      واست آرزوی آرااامش و عشششق دارم عزیزم …

      در پناه خدا باشی🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      م امیری گفته:
      مدت عضویت: 2460 روز

      سلام عزیزم

      عالی بود

      ممنونم از نظرت

      منم یه عالمهههههه ترس داشتم که بهتر شدن ولی باز هستن

      من چندان از جشن عروسیم لذت نبردم چون همش استرس داشتم

      نکنه شاد باشم مردم چشم بزنن، نکنه برنامه ریزی کنم شیطون خبردار بشه یهو یه اتفاق بد

      بیفته، نکنه آهنگ برای ماشین و رفتن از آتلیه به تالار انتخاب کن برای گوش دادن تو، یهو تصادف کنیم،

      من سال‌های زیادی رو از ترس اینکه نکنه اتفاق بد بیفته، شادی رو از خودم محروم کردم،

      سالها که نخندیدم، سالها که خودم رو محروم کردم از تفریح، چه 13 به بدر هایی که ترس اینکه اگر شاد باشم کنکور قبول نمیشم رو تو خونه گذروندم و اتفاقا اون روز درسم نخوندم، چه لحظاتی که از ترس اینکه اگر شاد باشم زندگی رو کوفت میشه با یه دوست تا آگاهتر از خودم فقط از غم، غصه، ناراحتی حرف زدیم، روزانه با هم تلفنی صحبت میکردیم، چنان از منفی و ترس و غم و غصه حرف میزدیم که هراز گاهی اگر توی طول روز یه چیزی پیش میومد و میخندیدم عذاب وجدان میکشیدم

      من سالها از ترس مریضی، چشم خوردن، تصادف، بیماری لاعلاج قیافه عبوس و جدی داشتم تا جایی که یه بار کلاس زبان داشتم و مختلط بود و یکی از شاگردان خیلی طنز بود، حرف می‌زد و بقیه میخندیدن و من خندیدن رو کار نادرستی میدونستم، سکوت بودم

      بعد برگشت و گفت خانم فلانی یه سوال؟

      گفتم بفرمایین.

      گفت دقیقا از زمانی که بدنیا اومدی تا الان چند بار خندیدی؟ اصلا خندیدی؟

      یادمه دبیرستان بودم رفته بودیم اردو، تو ماشین راننده آهنگ گذاشت همه ساعت ها دست میزدن و من فقط نگاه میکردم، فک میکردم چه کاریه؟ اینا چرا شادن؟ چقد زشت، وااااا اینا الکی خوشن، آدم باید یه کار درست و حسابی و بزرگ و شاق انجام بده تا بعدش خنده بهش بچسپه.

      موارد زیاده، بسیار زیاد

      من تو همچنین فرکانسی بود و دوستی در همین فرکانس رو جذب کردم و 9 سال از بهترین سالها و روز هامو به گفتگو در مورد غم و غصه پرداختیم،

      نماز و روزه هم میخوندیم و می‌گرفتیم ولی ایمانم بسیار ضعیف بود،

      یادمه هر وقت یکیمون در مورد بدبختی یا حال بدیمون می‌گفتیم اون یکیمون میگفت اینکه خوبه، من که انقد بدبختم که…. و یه داستان فجیح تر تعریف می‌کرد.

      خوشحالم که از تاریکی به سمت نور حرکت کردم

      گام های اول هستم ولی مسیر ایمان تا ته نورانی و روشنه ولی من هنوز اول راهم

      من یه زمانی اومدم اینجا و 1 الی 3 ماه اینجا بودم و بعد شاید چون ور این فی رکانس نبودم رفتم و الان یه هفته اس برگشتم، ان شا الله اینجا رشد خواهم کرد و درهای نور و امید و ثروت عاری از ترس به رویم گشوده میشه

      کامنت های این سایت بسیار بسیار ارزشمنده.

      ممنون از همه دوستان که اینجا کامنت میذارن.

      دوستتون دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سکینه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2353 روز

    به نام خدایی که تنها منبع درآمد من و تحقق تمام خواسته های من است

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته جونم

    خدایا سپاس بابت این جمع صمیمی

    خدایا سپاس بابت این دریاچه زیبا

    خدایا سپاس بابت این بچه‌های شاد و شناگرهای ماهر و زیبا

    خدایا سپاس بابت استاد پر انرژی و پایه برای انجام کارهای مهیج که با انرژی دادن های فراوان به میهمانانش لحظات شادی رو رقم زد

    خدایا سپاس که هر چه می‌بینم زیبایی است

    خدایا سپاس بابت این تیوپ خوش رنگ که استاد عزیز رو آن کلی لذت می بره

    خدایا سپاس بابت استفاده درست از ‌وسایل و مسئولیت پذیری بچه‌ها

    خدایا سپاس بابت این تلمبه بادی برقی که براحتی و سریع شاتل رو پر از باد نمود،به به چه رنگ شادی هم داره

    خدایا شکرت بابت صبحت صمیمی بچه‌ها باهم و استاد عزیز

    خدایا شکر ت بابت حضور من در این جمع صمیمی

    خدایا شکرت بابت لذت هایی که این بهشت برامون رقم می‌زنه

    خدایا شکر ت بابت خود نمایی زیبای خورشید از لابه لای شاخه درختان

    خدایا شکرت بابت درختان معلق داخل آب دریاچه

    خدایا شکر ت بابت اینکه استادمون درس شجاعت و واهی بودن ترس ها رو عملا نشانمون دادند

    خدایا شکرت بابت این میز پینگ پونگ هیولا که لحظات شاد دور هم بودن رو صد چندان نمود

    خدایا شکر ت بابت یه روز پر برکت و آتش در دل تاریکی شب

    دیشب بر اساس تعهدی که به خودم دادم این مطالب رو نوشتم و از امروز به بعد خواهم نوشت تا قانون رو بهتر درک کنم و از همه دوستان گلی که قلم خوبی دارن برا نوشتن صمیمانه سپاسگزارم .دوستون دارم خانواده صمیمی عباس منشی 🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محمدرضا رئیس آبادی گفته:
    مدت عضویت: 2124 روز

    وایی خُدای من.

    چه ؛

    شادی

    کنجکاوی

    مهارتی

    ادَبی

    مسئولیت پذیری

    یاری به یکدیگری

    شجاعتی

    از وجودِ این پسرای گُل شکُفت.

    هزار ماشاالله؛ هر چهارتاشون هم شنا بلد بودند.

    چه قشنگ داشت به دو تا داداشش کمک می کرد، با یه دستش اون رُ می کشید و اون یکی دستش رُ فرستاد طرف اون یکی دیگه.

    استادُ باش. چه صمیمانه باهاشون بازی میکنه تا با اعتماد دادن بهشون کمک کنه تا شادیِ بیشتری برای خودشون رقم بزنند.

    اعتماد خیلی چیز خوبیه.

    بابوشون هم که فقط می خورد.

    خُدایی خیلی بهشون خوش گذشت. از چهرشون مشخص می شد.

    وایی !! به نظر من یکی از معنوی ترین کارها همون احساسِ لیاقت و ارزشمندی بخشیدن به دیگران هست.

    واقعا برای هر انسانی واجبه که” شنا” بلد باشه.

    همگی شاد، سلامت، ثزوتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مونا ترحمی گفته:
    مدت عضویت: 2137 روز

    به نام خدایی که همین نزدیکیست

    سلام به استاد عزیزم سلام به خانم شایسته مهربان

    سلام به همسفران عزیزم

    خدارو شکر یه روز دیگه فرصت زندگی کردن در این بهشت زیبا و لذت بردن از زیبایی ها رو داشتم

    استاد و خانم شایسته ازتون هزاران بار سپاسگزارم که سریال زندگی در بهشت رو درست کردین بهترین ایده بود چون من با دیدن این زیبایی ها و سپاسگزاری کردن کاملا احساس میکنم که مدار من و عشقم رفته بالاتر

    چون مدام به جاهای سرسبز و زیبا هدایت میشیم حتی آدمهایی که سرراهمون قرار میگیرن دقیقا همفرکانس خودمونن سبک مشتریامون عوض شده مشتریای پولدار میان سمت ما و باور کنید که دقیقا همفرکانس خودمون هستند دیگه از مشتریای بد قلق و سخت گیر خبری نیست خدایا شکرت واقعا ازت سپاسگزارم

    چند روز پیش با اسماعیل رفتیم پیاده روی تو راه برگشت وقتی رسیدیم سر خیابونمون یه دفعه چشمم به یه کوچه افتاد گفتم بیا از این طرف بریم وقتی رفتیم داخل کوچه انقدر ذوق زده شدم که نگو چون دقیقا اون کوچه مثل جاده های پارادیس بود که هرروز داریم میبینیم خیلی برام جالب بود پر از درخت بود دوطرف و حتی کف زمین هم آسفالت نبود انگار که رفتیم تو یه روستا

    اصلا باورم نمیشد که وسط یه شهر بزرگ یه کوچه طولانی به این شکل باشه و چیزی که خیلی برام جالب بود اینکه من کلا تو این محل به دنیا اومدم چرا تا الان اصلا این کوچه رو ندیده بودم و خوشحالیم بیشتر برای این بود که قانون داره جواب میده و داریم هدایت میشیم به جاهای زیباتر و این اتفاق هرروز داره برای ما میفته

    پس قانون وجود داره فقط باید مدارمون و ببریم بالاتر تا در مسیر درست قرار بگیریم

    یا مثلا چند روز پیش سوار یه ماشین شدیم که یه نفر زد به ماشینی که ما سوارش بودیم و راننده پیاده شد و دید خیلی چیز مهمی نیست انقدر لذت بردم که به ما میگفت اتفاقی که افتاده چرا خودم و ناراحت کنم چرا اعصاب خودمو داغون کنم و انقدر قشنگ و با آرامش با این تضاد برخورد کرد که لذت بردم حتی به اون طرف هم که بهش زده بود گفت برو اشکالی نداره

    خدایا شکرت من همه این اتفاقات رو نشونه میبینم که قانون داره جواب میده و راهی که دارم میرم درسته

    استاد ممنون که از مهمونی تون فیلم گرفتین و گذاشتین چون بعضی وقتا از صحبت های شما بد برداشت میشه که ما فقط و فقط باید تنها باشیم

    به قول استاد بعضی ها فکر میکنن باید برن تو غار تنهایی زندگی کنن تا موفق بشن در صورتی که ما انسان هستیم و برای رشد و موفقیت نیاز داریم که با دیگران در ارتباط باشیم

    تو این فایل استاد یه جمله قشنگی گفتن و برای من کلی درس داشت که بچه ها چون از وسایل خوب مراقبت میکنن استاد هم همه چیز و در اختیارشون قرار میدادن

    پس ما هم خودمون همینطوری هستیم اگه ما به یه نفر یه وسیله بدیم یا اصلا یه هدیه بدیم ولی اون طرف به جای اینکه تشکر کنه از ما بدتر گله کنه از ما یا تشکر نکنه یا بی احترامی کنه خوب ما دفعه بعد براش هدیه نمیبریم یا چیزی در اختیارش نمیذاریم

    پس اینجا باید ببینیم معجزه شکر گزاری رو وقتی بابت هر چیزی که خدا بهت داده ازش سپاسگزاری کنی خداوند نعمتهای بیشتری بهت میده ولی اگه همش در حال نا سپاسی و غر زدن باشی همون نعمتها رو هم از دست میدی

    مریم عزیزم ازت سپاسگزارم که زیر خونه رو بهمون نشون دادی وقتی استاد گفت میخوایم زیر خونه رو ببینیم گفتم خداکنه تصویرش هم باشه ببینیم و چقدر کیف کردم چقدر لذت بردم که برامون فیلم گرفتی عاشقتم

    بچه ها چقدر به استاد اعتماد میکردن و مطمئن بودن که براشون اتفاقی نمیفته وقتی که با استاد هستن

    این نکته داشت تسلیم بودن در برابر خدا و اعتماد و توکل در برابر خدا رو به ما یاد میداد

    چقدر خوبه از بچه ها یاد بگیریم تسلیم بودن در برابر خداوند رو

    چقدر خوبه از بچه ها یاد بگیریم بابت همه چیز سپاسگزار باشیم

    چقدر خوبه از بچه ها یاد بگیریم که با هر چیزی میشه لذت برد و خوش بود

    چقدر خوبه از بچه ها یاد بگیریم که خوشحالیمون رو با تمام وجود ابراز کنیم تا بقیه هم از خوشحالی ما حالشون خوب بشه

    خدایا شکرت یه روز دیگه یه قدم برای بهبود خودم برداشتم

    الان میخوایم بریم پیاده روی و خدا میدونه که چه اتفاقات قشنگی منتظرمونه و به چه جاهای عالی میخوایم هدایت بشیم

    خداوندا همواره به بهترین مسیر ها هدایتمون کن

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2460 روز

    بنام رب العالمین

    سلااااااام

    خدایا شکرت یک روز دیگه را تو بهشت زندگی کردیم.

    هزار الله اکبر برای دریاچه زیبایی که تو پرادایس هست که زیبایی اش بی نظیره و در طول روز هم دمای آبش متفاوت 😍

    چقدر روحیه همکاری برادرا و مسئولیت پذیری شون رو تحسین کردم مخصوصا اونجا که جوزف وقتی دید تیوپ داره دور میشه، زود پریید داخلش تا بتونه از آب، بیارتش بیرون

    خدایا شکرت پریز برق هم نزدیک در خونه بود که مریم جان تونست دوشاخه رو بزنه و استاد، تیوپ بزرگ رو زود باد کنه

    چقدر همراهی و تشویق پدر خانواده رو تحسین کردم مخصوصا اونجا که یکی از پسرا، اولش برادراش رو تو آب بازی همراهی نکرد، پدر، تشویقش میکرد که بپره ولی اصراری نمی کرد یا مثلا بخواد از پشت، یواشکی بندازتش تو آب که مثلا زورکی ترسش بریزه😝 و باز هم یاداوری مَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ

    یکی از مهم ترین درسهایی که از فایل امروز یاد گرفتم، خیلی مواقع مخصوصا وقتی میخواستیم قدم اول رو برداریم دقیقا مثل این ۴ برادر می ترسیدیم، هی عقب و جلو می رفتیم،دودل بودیم مخصوصا اونجا که برای کسب نتایج بزرگتر باید هزینه می کردیم، نجواها تندتر و محکمتر شروع می کردن به خودنمایی کردن تو ذهنمون،

    وای زینب نکنه نتیجه نگیری، میخوای واسه خرید یک دوره اینقدر هزینه کنی😳 منم گفتم بللللللللله😎 میخوام هزینه کنم، هم وقتم رو هم پولم رو، چون میخوام ثزوتمند بشم اونم تو تمام ابعاد، چون با ثروتمند شدن من هم خودم کللللی کیف میکنم هم باعث زیباتر شدن جهان میشم، میتونم هر چی بخوام بخرم، با ثروتمند شدنم کلی به چرخه تولید تو زمینه های مختلف کمک کردم و میتونیم الگویی ثروتمند برای دیگران بشم و از این طریق به کسانی که میخوان، کمک کرده باشم که زیبا و ثروتمند زندگی کنند. از الگو هر چی بگم کمه، وقتی شروع کنیم تمرکزی و تکاملی روی خودمون کار کردن و باورهای مناسب و درست برای خودمون، ایجاد کنیم هدایت میشیم، به الگوهای درست و هر چیزی که ابزاری برای ما باشه در مسیر ثروتمند شدنمون، داشتن رابطه الهیی عاشقونه، تفریح، سلاامتی و …. و وقتی اعتماد کنیم به الگوهایی که هدایت میشیم مثل استاد عزیزم مثل اونجا که دو تا از برادرا اولش مقاومت کردن که برن زیر خونه رو ببینن وولی بعدش که اعتماد کردن، چقدر لذت بردند، خدایا شکرت

    استاد، بعضی ترمزهایی که حتی زمانی که ما شروع کنیم روی ورودی هامون کار کردن ولی هممونطوور که خداوند در قرآن هم گفته ما شما رو می آزماییم، دقیقا مثل پدر خانواده هست که تو این فایل، البته که فقط واسه فان این کار رو می کرد پسراش رو میترسوند😝ولی استاد بهشون اطمینان میداد و اونا هم اعتماد میکردن و چقدرش بعدش لذت میبردن😍

    و چقدر وقتی از هر چیزی و هر فرصتی برای لذت بردن استفاده کنیم و سپاسگزار باشیم مثل دو تا از برادرا که فقط با یک چراغ قوه کلی تفریح کردن و لحظات قشنگی خلق کردن، کللی زیبایی و فراوانی بیشتر رو واسه خودمون اجازه خلق شدن میدیم،

    و اما آخر یک روز پربرکت دیگه که با کلی آب بازی تو دریاچه بی نظیر و زیبای پرادایس و بعدشم یک بازی گروهی پینگ پنگ همراه بود، روشن کردن آتیشی که خودش یک پکیج برکت هست واسه خودش که نه فقط چوب خوردها رو آتیش زد و پاکسازی کرد، یک تجربه زیبا و فوق العاده رو واسه این خانواده بی نظیر هم ایجاد کرد، آخرشم هم که با یه پیازچال خوووووشمزه کلی حال داد😍

    و باز هم سپاسگزارم استاد عزیزم و مریم بانوجان برای وقتی که میزارید و عاشقانه این فایل ها رو واسمون آماده میکنید

    عاشقتونم❤😘

    خدایا بی نهایت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    Ramezani گفته:
    مدت عضویت: 2287 روز

    بنام خدای بخشنده و مهربان

    سلام به همگی🙋‍♀️

    از وقتی که مهموناتون اومدن پردایس یه رنگ و بوی دیگه ای گرفته🤗

    چقدر شور وشوق چقد هیجان

    چقدر تغییر خوبه ،

    چقدر چیزهای متفاوت رو تجربه کردن خوبه

    واااای چقدر بچه ،اونم بچه پسر

    من با تمام وجودم این پدر ومادر رو تحسین میکنم

    ۱-بابت تربیت فوق العاده شون

    ۲-بابت طرز رفتارشون با بچه ها

    ۳-بابت ایمانی که پشت این چهره اس

    ایمانی که میگه رها باش و رها کن بچه ها رو

    خدا هست ،اون محافط و مواظبشونه💖

    هم توی قسمت قبلی هم توی این قسمت پدر بچه ها اینقدر رها بود و متوکل که منو شگفت زده کرد.

    من خودم ۲تا بچه دارم

    صبح تا شب همش میگم نکن!بشین!نیوفتی!!!!!! و،،،،،

    معلومه وقتی من درونم پر ترسه !!!!

    بچه هامم با ترس و بدون عزت نفس بار میارم!!!

    (خییییلی کوچولو تونستم از وقتی که سفر به دور امریکا رو دیدم روی خودم کار کنم و بچه ها رو رها تر کنم و بسپارمشون به خدا،اما کافی نیس باید خییییییبلی بیشتر از اینا کار کنم توی این حوزه)

    وقتی خودمو مقایسه کردم با پدرو مادر اون بچه ها ،دیدم خدایا زمین تا آسمون تفاوته بین ما!!!!

    واسه همین هم اونا اونجان و ما اینجا!!!!!

    این فایل درس های زیادی برام داشت

    ۱-انگیزه گرفتم که رها تر باشم وبه بچه هامم رهایی بدم تا بتونن چیزای جدید رو تجربه کنن و بیشتر لدت ببرن🤩

    ۲- به این نتیجه رسیدم که من فکر میکردم مراقب بچه ها هستم و منم که دارم ازشون محافطت میکنم!!!

    در صورتیکه من میخاستم توی کار خدا دخالت کنم چن اونه که همیشه محافظ بچه هاس نه من!

    ۳-چیزایکه حتی اگه خودمم دوست نداشته باشم (موتورسواری پدرخونواده)اجازه بدم بچع ها تجربه ش کنن و این لذت رو ازشون نگیرم.

    ۴-در لحطه زندگی کردن رو از بچه ها یاد گرفتم.با اینکه خودمم بچه دارم اما چن همیشه روی سختی های بچه داری تمرکز کرده بودم نمیتونستم اونطور که باید و شاید از وجودشون لدت ببرم.چن خودمم با سخت گیری هام و ترسهام هم واس خودم هم بچه هام محدودیت ایجاد کرده بودم.

    ۵-مث بچه ها تجسم خلاق داشته باشم.

    اونم در لحطه.استاد یه پسرکوچولوی دوست داشتنی۳ساله دارم به محض اینکه دید بچه ها(در صمن شما مخاطب ۳ساله هم دارین🙂)

    دارن میپرن توی اب و بازی میکنن،چنان هیجان زده شد که همون لحطه که نشسته بود روی مبل بلند شد و از روی مبل پرید روی زمین و شروع کرد به شنا کردن😍

    استاد نمیدونید چنان شنا میکرد که بخدا یه لحطه فکر کردم واقعا توی آبه!!!

    لدت میبرد و دقیقا حرکات اون بچه ها رو انجام میداد🛀

    من از پسر۳ ساله ام یاد گرفتم تجسم کردن خلاق رو😘😘

    ۶-کمک کردن به هم و بزرگترا هوای کوچک ترا رو داشتن،چقدر درس داشت.

    ۷-باید روی ترسهام کارکنم که پاشنه اشلمم هست،ترس دارم در تمام زمینه ها

    اما رامشون میکنم،در خدمت خودم در میارمشون💪

    ۸-واقعا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍

    ۹-چقدر درس داشت برام که به بچه ها ارزش میدین و بهشون احساس مهم بودن و ارزشمندی رو میدین،حتما حتما حتما این درس بزرگ رو برای بچه هام عملی میکنم.

    چن من خیییلی حوصله توصیح دادن رو نداشتم نه که بچه ها هم خیلی سوال میکنن یجورایی خسته شده بودم.اما بادیدن این صحنه انگیزه گرفتم که با عشق نه تنها به سوالاشون جواب بدم بلکه خودمم ازشون سوال بپرسم🤗

    آرههههههههه باید کودک درونم رو که سالهاس مرده بود رو فعالش کنم.

    و خدا رو صد هزارررررر مرتبه شکررررر ر

    که با وجود ۲فرزندی که دارم راحت تر میتونم اینکار رو انجام بدم.

    چن همیشه شادن و خوشحال و از کوچکترین چیز اینقدر خوشحال میشن و ذوق و شوق دارن که فکر میکنی همون لحظه دنیا رو بهشون دادی👏

    همیشه وقتی به بازی هاشون دقت میکنم میبینم که خدایا چقدر رها هستن و چقدر به خدا وصلن!

    چقدر ذهنشون پاکه ،اصلا هیچ محدودیتی ندارن و هیچ مرزی رو نمیشناسن ،توی بازی هاشون بخصوص.

    ازین به بعد به این ۲تا نعمت فوق العاده ای که خدا بهم داده به عنوان یه معلم نگاه میکنم و ازشون الان که فکر میکنم میبینم که خییییییییلی ازشون میتونم درس بگیرم😅

    در صورتیکه ما بزرگترا فکر میکردیم که این ما همستیم که باید بچه ها از ما درس بگیرن!

    درسی که اونا بما میدن خییییلی خدایی تره به منبع وجودیمون خیییییلی نزدیکتره.

    خدا رو شکر که چشامو باز کرد که این نعمت بزرگی که توی زندگیمه بیشتر ببینم.

    واقعا استاد به این جمله تون رسیدم و این که خدا رد قران میگه (چقدر تکرارکرده،که آنها را سپاسگزارنخواهی یافت!!) که ما آدما واقعاخییییییییلی ناسپاسی یم و هر شری توی زندگیمونه بابت همین ناسپاسیه👏

    بخودم تعهد دادم که بیشتر به زندگیم نگاه کنم و نعمت ها رو ببینم که همون تمرکز بر زیبایی ها و تمرکز بر نکات مثبته،و خییییییییییییلی بیشتر سپاسگزارباشم🙏

    ما خونوادگی بی صبرانه منتطر قسمت بعدی هستیم😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2775 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم مرد مهربان

    سلام به بانو شایسته گرامی

    به طور قطع میگم، شما بهترینید که بهترینها رو دریافت میکنید.

    این مهمونای نازنین، انسانهای ثروتمند شریف، مهربون، چقدر با هم زیبا رفتار میکنن،

    اینقدر باهم محترمانه و دوستانه رفتار میکنن.

    بودن این انسانها در زندگی استاد نشان از یک سری باورهای بینظیر و توحیدی و منحصربه فرده.

    نشان از یه عزت نفس بسیار غنیه که تازه میگن هنوز اول کاره.

    جذب اینجور انسانها که بیان مهمونت بشن، تعدادشون بالا، تازه بسیار هم مودب، مسئولیت پذیر، آرام در عین حال پر هیجان، شرافتمند، اینچنین واقعا انسانهای درست که هرچیزی بهشون میدی بهترین استفاده رو ازش میبرن و در عین حال در بهترین حالت ازش مراقبت میکنن، واقعا نشون میده که یه سری باورهای قدرتمندی ساخته شده که این چنین اتفاقات خاص و عالی رو بوجود میاره.

    و هرکس که بخواد میتونه اون باورها رو بسازه، به شرط تعهد.

    یه ذره خب سخته واسم که بفهمم مهمونی چند روزه، با انسانهایی که آدم از کنارشون بودن لذت میبره چجوریه.

    خب تاحالا نداشتیم دیگه.

    یا هر مهمونی میاد رودرواسی داریم،

    یا اینکه خیلی شرن و میخواییم زود برن

    یا اینکه اگه هم خوبن زود میرن

    یا اگه یه روز هم مهمونی طول کشید میگیم خدایا کی میشه اینا برن.

    وقتی هم رفتن بعد از یه آخیش بلند، یه دعوا شروع میشه که تمام اتفاقات خوبش رو میشوره میبره.

    به خاطر همین نقص در باورها و عزت نفس و روابط ، تو مهمونیامون همیشه یکی هست که یه تنه گند بزنه به همه چیز و تازه افتخار هم بکنه از کارش.

    ولی اصلا جنس زندگی استاد متفاوته.

    جنس این باورها متفاوته.

    به طور خلاصه توحیدیه.

    خداییه. حاصل یک سری تداوم در یک تعهد محکمه

    این بچه ها واقعا نشون دادن که چقدر انسان راحت میترسه و از انجام کارهای لذتبخش خودشو محروم میکنه.

    ولی وقتی یه ذره ایمان داشته باشه، مثل یک جرقه کنار انبار باروت، باعث میشه تا فیتیله حرکتش روشن بشه و انبار باروت نتایج رو منفجر کنه.

    چقدر عزت نفس و اعتماد بنفسشون خوب و بالا بود

    خیلی راحت لخت شدن پریدن تو آب. اولش مقاومت داشتن ولی بعدش اینقدر راحت بودن که همدیگه رو تشویق هم میکردن.

    اگر یکیشون میترسید که بپره، همه به جای اینکه مسخره اش کنن، تو سرش بزنن و توهین بهش بکنن، پشت سر هم تشویقش میکردن، بهش انگیزه میدادن و به سمت تعالی راهنماییش میکردن.

    واقعا وقتی کسی الگو میشه و راههای نرفته رو طی میکنه، فوج فوج آدم بهش نگاه میکنن و از اون فرصتهای تازه ایجاد شده، فرصتهای جدیدتری میسازن.

    خدایاشکرت که این استاد رو داریم که بهمون یاد میده که کشتی یخ شکنی باشیم که بدون مقاومت اون راهای نرفته ای که ممکنه یه ذره یخ روش باشه رو بریم جلو و راهو باز کنیم تا یک عالم کشتی کوچیک و بزرگ بتونن دنبالمون بیان و بعضا خودشون یخ شکن بشن.

    خدایاشکرت

    و چه تربیت درستی داره این پدر مهربان که بچه هاشو با عزت نفس، خوب، شریف و بلند پرواز بار آورده.

    بچه هایی که اگر هم ترسی داشته باشن، در کمترین زمان تونستن بهش غلبه کنن.

    یاد گرفته بودن که به انسانهای شریف و درستکار و راستگو اعتماد کنن. و استاد به راستی عشقه.

    به راستی شریف و درستکار و دوست داشتنیه.

    خدایاشکرت.

    من تابحال یه چنین تویوبی ندیده بودم. دمتون گرم استاد جون که با پیشرفت خودتون وسعت دید مارو نسبت به جهان بازتر میکنید.

    مرسی

    چقدر باحال که مهموناتونم واسه برپا کردن آتیش دعوت کردید.

    خودشون دیگه آتیشو مدیریت میکردن.

    راستش من هنوز نمیتونم با پیازچال کنار بیام. ولی واقعا احسنت گفتم به این خانواده که ببین شاید تاحالا اصلا چنین غذایی ندیدن ولی حیلی راحت امتحانش کردن و تازه چقدر تعریف کردن. گفتن بسیار لذیذ و خوشمزه است‌.

    خدایا این پیازچال چیه که هرکی بپره توش دیگه بیرون نمیاد.

    نوش جونتون ولی راستش من یکی نتونستم باهاش کنار بیام.

    GOD bless America

    چقدر بچه ها فاصله فرکانسی کمی با رویاهاشون دارن‌. از هر لحظه ای برای بازی و تفریح استفاده میکنن.

    مگه زندگی جز اینه؟؟

    اصلا باید بچه بشیم تا رویاهامونو زنده نگه داریم.

    باید کودک درونمونو زنده نگه داریم که هیچ!، هر چند وقت یه انرژی زایی چیزی هم بهش بدیم تا رویاپردازی کنه.

    بدون مقاومت ، بدون ترمز، یه بچه توی رویاهاش یه دنیارو میسازه، و چیزی که باعث میشه اون دنیا از یادش بره، ترمزهاییه که پیدا میکنه.

    اون بچه کوچیک اون دنیای رویاییشو با اسباب بازیها و وسایل دور و برش میسازه.

    منتهی وقتی بزرگتر میشه، دیگه نمیتونه باور کنه که باز هم میتونه اون دنیارو با وسایل دور و برش بسازه.

    پس شروع میکنه به تکذیب رویاهاش.

    فکر کردن به اون رو هم گناه میدونه.

    اسباب بازیهای دور و برش مثل بچگیشه، فقط یه ذره مقیاسش بزرگتره. همونه

    به همون قشنگی و راحتی و رویایی.

    خدایا کمکمون کن تا بتونیم کودک بشیم.

    کمکمون کن باورهامون مثل یه کودک پاک و روون بشه. خالصتر بشه. اون موقع میتونیم هر کدوممون یه دنیای تازه خلق کنیم.

    خیلی ساده است. فقط باید یادمون بیاد مثل بچگی باید با اون لگوهایی که داریم، خونه بسازیم.

    با پشتیها قلعه درست کنیم و با اون هواپیمای پلاستیکیمون دور دنیارو بگردیم.

    خدایا کمکمون کن

    دستتون تو دست الله یکتا

    گوارای وجودتون نعمات بی پایان الله یکتا.

    به امید روزی که روزی مهمون شما بشیم توی این بهش زیبا.

    و اونروز نزدیکه به امید الله.

    عاشقتونم

    دستتون تو دست الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      نسترن بهداروند گفته:
      مدت عضویت: 2164 روز

      سیدمحمدحسین عزیز، سلام🌹🌹🌹

      منو غرق لذت کردین با این جمله ی زیبای کودک درونتون: با لگو هامون، خونه بسازیم، با پشتی ها قلعه👌👌👌👌👌👏👏👏👏👏سپاس سپاس سپاس🌻🌻🌻

      گوارای وجودتون لذته ناب درک حقایق پارادایس.

      خدایا سپاس بهترینم عاشقتم هادیه من🙏🙏🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        سید محمدامین حسینی گفته:
        مدت عضویت: 2775 روز

        سلام دوست عزیزم

        از شما سپاسگزارم که دستی هستید از بینهایت دست الله تا لذت درک این آگاهیها با وجودتون دوچندان بشه.

        لذت اشتراک آگاهیهای الله با دستان عزیزش، لذتی داره که فقط وقتی میفهمیش که متوجه میشی تونستی، حال حتی یک نفر رو حتی یک کمی هم شده به سمت حس خوب تغییر بدی

        امیدوارم تونسته باشم

        بازم ممنون

        خداروشکر

        دستتون تو دست الله یکتا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: