https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-22.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2020-05-19 09:32:332020-05-19 17:49:32سریال زندگی در بهشت | قسمت 27
371نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد واقعا لذت بردم از میهمان نوازی شما و اینهمه زیبایی و انرژی مثبت که خودتون و مهمانانتون ایجاد کردین .
فقط ای کاش تو این ایام قرنطینه که در پارادایز هستین ، یه کم روی تقویت زبان انگلیسیتون زمان بزارین . چون واقعا حیفه که دوستان آمریکایی یا غیر فارسی زبان شما نتونن به راحتی از نقطه نظرات و آموزشهای شما بهره مند بشن. تو یه محیط انگلیسی زبان و داشتن دوستای نازنین نیتیو واقعا یه موهبته که در کوتاهترین زمان بتونین مثل خودشون و به راحتی صحبت کنید.
جسارت من رو ببخشید ولی به نظرم یه فاکتور مهمه که میتونه کلی برای همه و خود شما سودمند باشه.
اول از همه بخودم تبریک میگم که دارم با استاد موفقیتی کار میکنم که از سن سی سالگی به درآمد میلیون دلاری رسیده واوووو
غروب آفتاب فوق العااااده رویاییه صدای پرنده ها و من همچنان روی زیلوی خودم تو تراس رویایی مون نشستم و دارم ادامه کامنتمو مینویسم اونم با یه چای احمد با نبات زعفرانی ایرانی با ویوی غروب دریا
استاد تمرکز و توجه بر نکات مثبت اطرافم شدم خدا رو شکر
بریم آنچه گذشت :
فلش بک زدم چند تا سکانس عقب تر از جایی ک بچه ها دارن تفنگ بازی میکنن و عشق میکنن و
چقدر با هربار تمرین کردن مهارتمون بیشتر میشه تو هرچیزی
غروب همچنان داره زیباتر میشه …
بچه ها اومدن تو کلبه و رفتن سر بحث شیرین ثروت سازی
و حالا ادامه داستان :
استاد میگه کسی اگه ب انگلیسی مسلطه ترجمه این دیالوگا رو بگه که این کار توسط مترجم فوق العاده مون انجام شد و کامنتش شد کامنت منتخب نوش جونشون بهشون تبریک میگم بابت موفقیت تو یادگیری زبان دومشون و تسلطشون به زبان انگلیسی و توانایی ترجمه شون رو اخه منم مترجم هستم و سالهاست ازین طریق کسب درآمد کردم استاد البته من تو زمینه زبان نروژی فعالیت داشتم فقط اما دوستان زیادی دارم ک مترجمن و از شغل مترجمی بقول خودمون نون میخورن
استاد من تو دو سالی که تو رشته خودم درس خوندم ک به فارسی فروش و خدمات هست اینو خیلی به ما گفتن معلما که برید بگردین یه نیاز جامعه رو پیدا کنین و از طریق پیدا کردن اون نیاز و ارائه راه حل میشه ب ثروت رسید و این کاملا تو این سالها برای ذهن من خدا رو شکر جا افتاد
هیچ وقت فراموش نمیکنم روزی رو که تو افیس یکی از معلمام نشسته بودم و دقیقا مصادف شده بود با روزهایی ک من تازه روانشناسی ثروت رو خریده بودم
اون خانمم رو میزش کلی برگه بود و برگه ها با یه آهن کوچیکی ب شکل سنجاق بهم دیگه متصل بودن
بعد این خانوم بهم گفت میدونی این چیه ؟ گفتم سنجاق دیگه چیه مگه
گفت نه این گنجه
گفتم یعنی چی
گفت میدونی کسی ک اینو ساخته ب ثروت میلیون دلاری رسیده
حالا من اونجا چسبیدم ب سقف افیس فقط وااااووو
اتفاقا اسم اون آدم رو هم گفت
که میرم امارشو درمیارم و تو کامنتای بعدی ذکر میکنم حتما
شفق قطبی ما همچنان داره زیباتر و دلبرتر میشه
در مورد شغل یوتوبری هم افراد بسیاری هستن اینجا که از طریق آموزش رانندگی هم فایل میزارن و فایلاشون ویوی هزاری میگیره و کلی کسب درآمد … با آموزش زبان آلمانی ، نروژی ، سوعدی و گذاشتن فایلا روی کانال یوتیوب شون ثروت میسازن.
از طریق رقصیدن و رقصای عربی و بلی دنس ثروت میسازن
از طریق آشپزی و فایلای خانه داری
میکاپ و آرایش هم ک دیگه داغه داغه این روزا
دلم می‌خواد با تمام وجودم از همین بالا ( اخه تراس خونه ما بالاست و اشراف داره ب کل محدوده و یک ویوی بی نظیری رو رو ب دریا داره ) دلم می‌خواد از همین بالا تو همین صحنه ها و لحظات قشنگ غروب فریاد بزنم بابا ثروتمند شدن کاملا ذهنی هست
البته میدونم ک قبل ازینکه چیزی رو ب دیگران بگم باید خودم بهش عمل کنم و نتایج بزرگ بگیرم
اما مطمینم و میبینم که منم جمع میلیونر های جهان خواهم پیوست روزی
با پرورش ذهنم
با پرورش بذر باورهای ثروت آفرین
با دادن کود مناسب ( ورودی های ذهن ) ب اون باورها
خدای من چی دارم میبینم جلو چشمم
ابرای صورتی رنگ در افق زیبای نروژ
صدای چه چه پرنده ها و آبشار پایین خونه
من خوشبخت ترین انسان رو زمینم بخدا
با تمام وجودم زندگی در بهشت رو تو همین دنیا تجربه کردم
خوابم انقدر عمیق و ارامشبخش هست ک احساس میکنم حتی تو خواب هم روحم تو بهشت سیر و سیاحت میکنه
بیداریمو هم که تمام وقت تو بهشت میگذرونم وقتی هم میام سایت همه چی عطر و بوی زندگی در بهشت رو داره خدای من شکرت
اینجاست که شاعر میگه
به هرجا بنگرم روی تو بینم
نقش او در چشم ما هرروز خوش تر می‌شود …
بریم سراغ ادامه بحث ثروت
تو همین شرایطی ک جهان و از جمله اینجا درگیرشه بودند و هستن افرادی که از طریق نگه داشتن بچه های کوچیک کسب ثروت کردن تو ماههای گذشته
چون مهد کودک ها بسته بود چند ماه
افرادی بودند ک سفارش افرادی ک جرات بیرون اومدن از خونه شون رو حتی برای خرید مواد غذایی مورد نیاز روز مره شونو نداشتن میگرفتن و براشون تهیه میکردن و پولشو میگرفتن و بقول خودم کرونا رو الف اخرشو برمیداشتن و تبدیل به کرون میکردن
کرون واحد پول ماست راستی
با تمام وجودم باور دارم که پول دراوردن آسون‌ترین کار دنیاست
و این واقعا شده جز تجربه زندگیم که کاملا اون جمله معروف الرزق رزقان رو دارم هرروز زندگیش میکنم
پول از جاهایی وارد زندگیم میشه که انگشت به دهن میمونم بخدا سالهاست اینجوریه
قادر نیستم ب ادای شکرگذاری بابت این همه نعمت تو زندگیم بخدا
هرچند من زیاد اهل کامنت نوشتن نبودم تو این سالها اما معجزه ها دیده ام که مپرس
چراغای خیابونا روشن شدن
یاد اون بیت شعر اندی افتادم که میگه
غروبا چراغا میشه روشن خیابون
عاشقا مث ما میان از خونه بیرون
دخترا پسرا همه عشق تو دلاشون
همه جا یه صداست صدای خنده هاشون
شیرین شرینا
خانم خانوما
چه خوشکل شدی امشب
چه خوشکل چه خوشکل چه خوشکل شدی امشب
عاشق اندی ام من استاد فک کنم خوانده مورد علاقه شما هم هست آهنگاشو تو ار وی مون تو سفرمون ب دور امریکا زیاد شنیدم یادش بخیر چه سفر خوبی بود پارسال همین موقع ها بود حدودا
مرسی استاد ک ما رو بردین دور امریکا چرخوندین و برمون گردوندین ب پرادایسمون
منم همیشه سعی میکنم نکات مثبت و توانایی های اطرافیانم رو بهشون گوشزد کنم
حتی ب عنوان مثال توانایی گیتار زدنشون رو
عاشق این ویژگی و خصوصیت شدم ک در من مدتی هست ک ساخته شده
خصوصیت توانایی تحسین کردن نعمتها موفقیتها و توانایی های دیگران
مگر نه اینکه بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
وقتی گوهر و ذات و جوهره اصلی همه ما انسان‌ها یک چیزه دیگع موفقیتهای تمام انسانهای روی زمین موفقیت منم هست دیگه
ثروت اونا ثروت منه
نعمت اونا نعمت منه
روابط عاشقانه اونا روابط عاشقانه منه
شادیها ولذتهای اونا هم مال منه بشرط اینکه بتونم ذهنم رو و کانون توجه و تمرکزم رو روشون متمرکز کنم و هرچقدر این کارو بهتر انجام بدم شادی و لذت بیشتری وارد زندگیم میشه
دتس ایت
اینجای فایل ک رسیدم استاد داره میگه فیدبک ها برای ما مسیر رو واضح میکنن
و به بهبودی ما و ارزشی که خلق میکنیم کمک میکنن.
دقیقا کاری ک جهان در هر لحظه داره با ما و فرکانسهای غالب ما انجام میده در قالب فید بک و بسته پستی حاوی از شرایط ، اتفاقات ، افراد
و این در مورد هر دو گروه و هر دو قطب منفی و مثبت هم صدق میکنه
حکایت همون ایه هولاء و هولا ک الان حضور ذهن کامل ندارم
چقدر آسمون غروب فیزیکی روبروی من شبیه غروب این تابلویی شده ک رو دیوار درست بالای سر مهمانان نصب شده الله اکبر
همون دریا
همون غروب زرد و نارنجی و صورتی و ابی لاجوردی
خنکای هوای غروب دیوانه کننده ست
چقدر اعتماد بنفستون برای برقراری ارتباط با اینکه مسلط ب زبان نیستین فوق العاده ست
اینجا هم هستن افرادی ک چون ب نروژی تسلط ندارن ترجیح میدن اصلا ارتباط برقرار نکنن ک این از ضعف اعتماد بنفس میاد
چقدر استاد با کلامش ب این بچه احساس اطمینان قلبی و خودباوری میده
و تشویقش میکنه که بزرگ فکر کنه
به رویاهایی فکر کنه که رویا نیستند
و بعدش میره سراغ داستان تکاملی خودش که چطور مسیرش رو هموار کرده
واااوووو
دوس دارم بیام اونجا ساعتهای باهم حرف بزنیم استاد راجب همه چی
امیدوارم این پسرا درک کنن ک چه گنجی جلوشونه
میام اونجا یه روز و روی دقیقا همین صندلی ای میشینم که جیکاب نشسته
و غرق حرفاتون میشم محوش میشم
همین طور ک الان هم دقیقا همین احساسو دارم با فایلاتون
ب امید دیدار
و سپاسگذارم بابت این کادر « دیدگاه خود را ارسال کنید » که به هر تعدادی ک میخوام میتونم برای یک فایل نظر بزارم بارها و بارها
این قلمرو و محدوده منه که ازین کادر و ازین پنجره اعلام حضور کنم هرروز در این جمع بهشتی
سلام هلنای عزیز توصیف شما از تراس خانونه درباره دریای زیبای کوه سرسبز وا آبشار که از زیر خانه شما رد میشه عاشق سرزمین نروژ کرد انشالله من هم یک روز از این سرزمین دیدند کنم انشاالله در تمام مراحل زندگی موفق داشته باشی که رویای مهاجرت که از بچگی داشتم در دلم زنده شد…
خدارو هزاران هزار بار سپاسگزارم به خاطراین فایلهای عالی پراز درس
پراز سادگی و دوستی
الهی من فداتون بشم استاد که چقدر
راحت مهماننوازی میکنید وخداوند چه
دوستانه خوبی رو سر راهتون گذاشته
پر از عشقن من که عاشق این بچه ها شدم مخصوصا یعقوب دلم میخواست اونجا بودم ولپ یعقوب رو میگرفتم میبوسیدمش چون کلی ازش انرژی میگیرم
چقدر پدر این خانواده ریلکس وعالی هست
و شما چقدر فقط وفقط از نکات مثبت این
خانواده تعریف میکنید و همه چی رو راحت میگیرید در هر لحظه شکر گزار هستید
تحسین برانگیزه و همه چی هماهنگ اتفاق
میفته براتون تمرکزتون بر نکات مثبت و زیباییهاس
من از صحبتهاتون فهمیدم که داشتید از برگزتر کردن فایلهاتون تعریف میکردید لرزیدن پاهاتون و چه با دقت یعقوب گوش میکرد
و پدر خانواده هم با ارامش داشت بهش راهکارها رو وادامه دادن ایده ی یعقوب رو میگفت اونجا که پسر کوچیکه خانواده روی صندلی هی دور میزد به همسرم گفتم ببین چقدر استاد فقط تمرکزش روی صحبتهاش هست در حالی که اگر ما بودیم میگفتیم این بچه چقدر وول میخوره نمیزاره ما حرف بزنیم یا حواسمون پرت میشه اونجا گفتم اینا نکاتی هستش که ماها تمرکزمون بهم میخوره به راحتی چون کنترل ذهنمون ضعیفه وباید تقویتش کنیم خدایا شکرت به خاطر این فایلها چه درسهای داره ساده گرفتن همه چیز و لذت بردن از لحظه هامون
سلام استاد عزیز ، اولش قصد کامنت گذاشتن نداشتم ، اما وقتی این جلسه رو دیدم واقعا خیلی درس ها برای من داشت ! این فایل چند دقیقه ای واقعا یه دوره بود در مورد اینکه چطوری باورهامون رو عوض کنیم ، و خیلی چیز های دیگه برای من یاد داد.
دوست عزیزی که بالا کامنت گذاشته واقعا خیلی چیز ها رو خوب توضیح داده تو این ویدیو ، اما یه چیزی که برای من خیلی خیلی جالب بود ، اونجایی بود که استاد به جیکوب گفت که تو پتانسیل این کارو داری و سپس به پتانسیل های بقیه افراد اشاره کرد ، اما نکته جالب اینجا بود که وقتی استاد به برادر بزرگترش گفت که اون پتانسیل اینو داره که بتونه بیزینس ران کنه و تو کار بیزینس باشه ، که برادرش سرش رو تکون داد (نشانه عدم باور و اعتماد به نفس). ، من قبلش فکر میکردم که مثلا اگر پدرم ایلان ماسک بودش، احتمالا من خیلی انسانی بودم با باور های درست و قدرتمند کننده ، اما این جلسه به من ثابت کرد که اگر تو آمریکا باشی و حتی پدرت صاحب بیزینسی باشه با چند هزار کارمند، بازم باورهات ایراد خواهد داشت ، توی جامعه ، توی برخورد با دوستان ، و…. باور های انسان تخریب میشه ، و این خودم هستم که باید باورهایم را بسازم و نمیتونم این بهانه رو بیارم که کاش توی یه خانواده با یه پدر ثروتمند به دنیا می اومدم که از همون اولش باورهام درست باشه .
واقعا انسان به اندازه باورهاش داره از نعمت ها استفاده میکنه ،. مهم نیست تو آمریکا باشی ، یا تو ایران ، مهم نیست کجایی ، مهم اینکه چه باور هایی داری ، اگر باورهات در جهت خواسته ها باشند توی بدترین کشور دنیا هم که باشی ، بهشت رو میسازی برای خودت ، و گرنه فرقی نداره ، پدرت ثروت مند باشه ، یا فقیر ، فرقی نمیکنه پدرت کارمند باشه یا بیزینس من ، تو آمریکا باشی یا تو ایران ، همه چی باوره ، همه چی باوره . و این ما هستیم که باید باور های خودمون رو اصلاح کنیم . ( ما در کشور های مختلف زندگی نمیکنیم ، ما در باور های مختلف زندگی میکنیم )
مثل استاد ، واقعا توی یه خانواده کاملا فقیر با کلی اعتقادات و عقاید و باور های مخرب به دنیا اومده ، اما الانش واقعا یه فرد کاملا متفاوت با اون زمانش هست .
نکته دیگری که برام خیلی جالب بود ، وقتی استاد در مورد شروع کارش توضیح میدان و میگفتن که اولین سخنرانیم زانو هام میلرزید و کاغذ توی دستم میلرزید ولی من ادامه دادم و هر بار بهتر و بهتر و راحت تر و مسیر هموار تر شد ، راسل (پدر خانوداه) چه قدر با دقت داشت به حرف های سید گوش میداد ، چشم هاش قشنگ این حس رو میداد که کاملا داره حرف های سید رو درک میکنه چون انگاری قبلا تجربه مشابه خودش بوده ، اینکه چطوری کارش رو شروع کرده و به این جایی که هستش (چند هزار کارمند و سه تا فرودگاه و…) رسیده .
(قانون در مورد همه یکیه)
و اما استاد در مورد یوتیوب من mr beast رو میشناسم ، صاحبش آقای Jimmy Donaldson که خیلی از ویدیو هاش رو تو یوتیوب نگاه کرده ام ، و همون طور که دوستمون توی کامنت بالا گفته بودن ، و برید تو یوتیوب اون گزینه ترتیب ویدیو ها از قدیمی به جدید رو بزنید و ویدیو های اوایل کار این فرد رو نگاه کنید ، واقعا متوجه این امید پشتکار و نا امید نشدنی که تو این فرد بود رو میشوید !! توی یکی از مصاحبه هاش میگفت که اول کار من چند ماه ویدیو ضبط کردم و پولم رو ذخیره کردم که فقط بتونم یه میکروفون بخرم ! (یاد استاد می افتم که میگفت پول نداشت و میرفت کتاب موفقیتی میخرید میخوند ) و میگفت که تقریبا یک سال طول کشید تا بتونه پول هاش رو جمع کنه و یه گوشی آیفون بخره که با دوربین اون بتونه از خودش فیلم بگیره ، و اگر برید ویدیو های قدیمیش رو نگاه کنید ، یه ویدیو هست که میشینه تا ۴۰ ساعت از عدد ۱ الی ۱۰۰۰۰۰ هزار میشماره !!!
لینک ویدیو شمارش اعداد :
لینک ویدیو مصاحبش :
و از ماری عزیز تشکر میکنم از اینکه این قدر خوب این تصاویر رو گرفت ، واقعا درس های خیلی خیلی زیادی برای من داشت این جلسه ، اصلا نفهمیدم که کی تموم شد فیلم ، فقط یه لحظه دیدم که فیلم تموم شد و آرزو میکردم که کاش یه نیم ساعت طولانی تر بود این ویدیو !
شاید اگر استاد کلی بهم در مورد عوض کردن باور ها توی دوره ها توضیح میداد به این خوبی درک نمیکردم که تو این ویدیو با مثال عینی دیدم.
امروز تایم کامنت گذاشتنم نسبت به بقیه روزها دیرتر شد. چون امروز کلی کار داشتم. میخام از تغییرات خودم توی این ۲۷ روز بگم. من دقیقا روز قبل از سریال زندگی در بهشت، تعهد دادم که روی قانون دقیق کار کنم و تصمیم داشتم یسری فایل هارو انتخاب کنم و گوش بدم و قوانین رو تمرین کنم. فردای اوت روز وقتی بیدار شدم توی کانال تلگرام اطلاعیه سریال زندگی در بهشت رو دیدم. دانلود کردم و چند روز اول نگاه میکردم ولی اصلا فکر نمیکردم که بخام بهش متعهد شم. به دیدنش، به استخراج نکته هاش، به کامنت گذاشتن، به خوندن کامنت بچه ها. ولی بعد از چند قسمت متعهد شدم به این کار. چون اجرای قوانین با دیدن سبک زندگی استاد انگار خیلی برام راحتر شده. انگار یه پرده از جلو چشمام رفته کنار، انگار گوشام شنواتر شده. انگار عملگراتر شدم. خودم بالارفتن فرکانس و انرژی خودم رو حس میکنم. شکر گزاری جزو کارهام شده. لذت بردن از لحظه، توجه به نکات مثبت، انقدر انرژیم بالا رفته که ساعت خوابم خیلی کم شده.حس ذوق و شوق تو قلبم دارم که نمیدونم از کجا میاد. من تصمیم به جهاد اکبر گرفتم. یه هدفون سفارش دادم که وقتی بقیه دارن تلویزیون میبینن یا دارن راجبه مسائل منفی حرف میزنن میزارم رو گوشم و صدای استاد رو به جاش گوش میدم. کنترل ورودی خروجیم رو خیلی بهتر دارم انجام میدم. امروز که خیلی لذت بردم از لحظه هام. صبح رفتم بیرون بعد از مدت ها. تعهد امروزم مطالعه راجبه تمرین ورزشیم بود که دقیق بشم و کنترل ذهن رو تمرین کنم موقع انجام دادنش. این مسئله رو هم از پینگ پنگ بازی کردن استاد یاد گرفتم. استاد من امروز پیلاتس با هدف تقویت کنترل ذهن انجام دادم. نوع تنفس، زوایای حرکت، آگاه بودن از تمیرین و تمرکز موردی روی عضله درگیر. استاااااد نمیدونیییی چقدر تفاوت داشت با تمام تمرین هایی که امروز انجام دادم. من ۶ ساله که دارم پیلاتس تمرین میکنم ولی امروز متفاوت ترین روز تمرینیم بود. انقدر حسم خوب شده. استاد من تو مدارش نبودما. وگرنه توی کتاب تمام این هارو توضیح داده. کنترل عضله به وسیله ذهن، همزمان حواست به نفس گیری باشه، تمرکز صدرصد روی عضله و…… عمرا فکرشم نمیکردم تجربم از ورزش دلخواهم با دیدن دوساعت از زندگی شما انقدر لذت بخش بشه. دیگه بعد از تمرینم کلی انرژی گرفتم یه شام خوشمزه( ماکارانی) برا اعضای خونوادم پختم همش حواسم به نکات مثبت بود که بارون شدید سیل آسا از اسمون میبارید یدفعه انگار حال و هوای پرادایس رو اورد اینجا😍 یاد آشپزی شما و خانم شایسته افتادم. تازه قبل از شروعشم گفتم خدایا میخام یه ماکارانی هدایتی بپزم😍 جاتون خالی نمیدونید چی شده بود. خلاصه که بعد از یه روز پربرکت تازه وقت کردم بنویسم. الان دارم با خودم میگم ببین یعقوب چقدر تغییر کنه تا چندروز دیگه. ما‌که فقط یه بخش کوچیکی از زندگی شمارو داریم میبینیم انقدر تغییر کردیم. توی فایل امروز مشخص بود که بعد از حمله به دل ترس از شنا در دریاچه، حالا چه اعتماد به نفسی برا موتور سواری پیدا کرده. راستی ممنون از دوستی که فایل رو ترجمه کرد. داشتم به این فکر میکردم که ببین تمااااامممم انسان های روی زمین نجوای ذهنی دارن ها. عدالت خدا توی همه چی برقراره. انسانی میتونه موفق بشه که بتونه به نجواهاش غلبه کنه. فارغ از جنسیت، ملیت، سن و……
فقط من تو نوشته ها محو این شدم که یه پسر ده ساله چقدر درامد داره. خدای مننننن. چقدر ظرفش بزرگههههه. خدایا شکرت.
فاطمه فکرش رو بکن، اگه قدم اول رو برداری فقط اگه بتونی روی نجواها و مقاومت ها و ترس های ذهنت پا بزاری، بزرگترین کار رو کردی ها، اونوقت هدایت ها میاد، ولی این مسیره، دوباره مرحله بعدی قدم بعدی پا روی مقاومت ها و بعدش هدایت جدید😍 خدایا کمکم کن🙏
حدس میزنم توی قسمت های بعدی یعقوب ویدیو ضبط کرده باشه برا خودش. ببین فرکانس و مدارش چی بوده که استاد حضوری داره براش راجبه موفقیت صحبت میکنه. جالبه بین اون ۴ تا بچه یعقوب داره این هارو جذب میکنه. اینم هدایت خداس برای یعقوب با توجه به مداری که داخلشه. منتظرم ببینم قسمت بعدی چه جریان و درسی تو راهه.
بله من الان در حال حاضر به خاطر قرنطینه توی منزل ورزش میکنم. ولی قبلش نه فقط باشگاه. باید بگم اپ نداره. و شما برای شروع حتما باید تحت نظر مربی کار بلد باشین چون در غیر این صورت ممکنه آسیب ببینید.
من ۶ سال کار کردم و خواهر خودمم مربی این رشتس و جاهایی که مشکل داشته باشم ازش میپرسم.
چقدر روزهاتون با انرژی شروع میشه.دیدن شنای بچه ها و شوخی هاشون کلی خنده روی لب من اورد😂😂😂چقدر بامزه و دوست داشتنی ان همه شون😂🥰از اینکه دوست دارن همه چیز رو تجربه کنن خوشم میاد و ادب و احترامشون رو خیلی میپسندم و تحسینشون میکنم .از اینکه از شما درخواست میکنن برای انجام کاری خیلی عالی و بی نظیره و این واقعا نشون دهنده ی ذهن خلاق اوناست که دوست دارن از همه چیز لذت ببرند🥰
تجربه ی موتور سواری جیکاب یه پسر باهوش یوتیوپ باز واقعا لذت بخش بود اعتماد به نفس خیلی خوبی دارن که میتونه به تنهایی موتور سواری کنه و خانم شایسته مهربون چقدر تحسینش کردن و چقدر بهش اعتماد به نفس دادن با یه جمله ی Im proud of you بهت افتخار میکنم.و این جمله چقدر زیبا بود چقدر میتونه برای یه ادم توی این سن مهم و بزرگ باشه ثروت بزرگی بود که خانم شایسته عزیز به جیکاب دادن.و این برای من درس بزرگی داشت .یادمه استاد تویه فایلی گفتن بزرگترین ثروتی که میتونی به فرزندت بدی اعتماد به نفسه چون اونه که همه چیزو براش میسازه ذهنشو اماده میکنه.
بعداز کلی خوشگذرونی و قایق سواری و ماهیگیری و تیراندازی جیکاب در مورد اهدافش و ایندش و فیلمایی که توی یوتیوپ میذاره و روندش صحبت میکنه که البته استاد سعی میکنن بهش بگن چقدر کارش با ارزشه و یه سری از باورهای محدود کننده شو به نشون دادن الگوهای مشابه از بین ببرن که ذهن جیکاب مقاومت میکنه.چقدر پدرش همپای استاد بهش اعتماد به نفس دادن و گفتن تو فقط ۱۳سالته و با انگیزه شروع کن ادامه بده قدمهای بعدی بهت گفته میشه.بعد از چند تا ویدیو گرفتن تو میدونی دیگه چطوری فیلم بگیری صدا چطوری باشه و….و دوسال دیگه تو پادشاه یوتیوبی!!!فقط با انگیزه شروع کن از هر چیزی میتونی فیلم بگیری در مورد هر چیزی میتونی صحبت کنی.
استاد از خودشون مثال میزنن که برای اولین بار که جلوی جمع صحبت میکردن چطوری زانو ها و دستاشون میلرزیده و احساس میکردن الان میفتن روی زمین و اینقدر اینکارو تکرار کردن و رسید به جایی که استاد برای هزاران ادم صحبت میکنه و با اعتماد بنفس قوی تری حاضر میشه🌹
زدن مثالها و نشون دادن الگو ها بهترین کار بود برای بمباران کردن ذهن جیکاب و استاد و پدرش اینکارو کردن .حالا جیکاب باید اول باور کنه و بعد قدم اولو برداره🥰شدیدا محسور صحبتهای استاد بودم و یه جاهایی متوجه میشدم هی میخواستن توضیحات بیشترو به زبون فارسی بگن.دقیقا همونجوری که توی فایلها چندین بار جملات کلیدی رو تکرار میکنن و گاهی حرص میخورن از دست ما😂😂😂😂😂شیرین ترین لحظه برام صحبت کردن استاد در مورد قوانینه🥰🥰🌹
بی نهایت ازتون ممنونم استاد مهربون شما واقعا بیان شیوا و بی نظیری دارید حتی به زبان انگلیسی... you are perfect in speaking about laws and im proud of you in the words of dear Maryam shayesteh🌹🌹🌹🌹🌹🌹
مرسی بابت تک تک ویدئو های خوبی که برای ما به زحمت میکشید و درست میکنید
خداروشکر برای این همه نعمت و فراوانی
من که واقعا لذت میبرم، دوستان زیادی هستند با عشق نظرات زیباشون رو میگن و میخونم لذت میبرم
برای این همه باور های زیبایی که هر روز در من شکل میگیره خدارو صدهزار مرتبه شکر
امروز من یک چیز جالب یهو توی زندگی خودم درک کردم که خواستم با شما دوستان عزیز به اشتراک بگذارم شاید ربطی به این زندگی در بهشت هم نداشته باشه.
امروز، من در حین درست کردن غذا بودم که توی ذهن ام راجع به یک نفری یهو قضاوت کردم و بعد خودم خنده ام گرفت و به این رسیدم که چرا قضاوت حتی تو ذهن هم کار درستی نیست.
حالا چرا خوب نیست؟ چه میشه واقعا؟
فرضیه: من اعتقاد دارم که هر چیزی که فکر میکنم تبدیل به تصویر میشه و تبدیل به حقیقت میشه و ظاهر میشن و اگر اون رو برای دیگران تعریف کنم و بیان کنم هی قدرت میگیره و هی بزرگ تر میشه.
حالا میام راجع به موضوعی قضاوت میکنم، یعنی اون طرف رو توی ذهن ام تبدیل به تصویری اشتباه میکنم و اگر برای دیگران بیان کنم تبدیل به یک عبارت اشتباه میشه و ضمن اینکه توی ذهن ام به اون طرف قدرت میدم که اون قدرت هم اشتباهه=>
باعث میشه ما از هدف اصلی مون که کار کردن روی خودمون و باورهای خودمون هستش باز بمونیم و ذهن رو به یک سمت اشتباه هدایت کنیم.
دوست داشتم این موضوع را با شما به اشتراک بگذارم چون خودم درک کردم خیلی لذت بردم.
ما به شادی شما نگاه کردیم و در فرکانس شادی قرار گرفتیم
دیدن شادی شما، و خواستن دیدن این فایل بعد از صبح تا حالا، منو هدایت کرد به یه طبقه خونه که یه کولر مشتی روشن باشه، خلوت و ساکت باشه، پرانرژی و روشن باشه، و من از دیدن شادی و خنده شما لبخندی به اندازه هلال ماه روی صورتم نقش ببنده
خنکی وجودتون، خنکی که باعث ثبات احساس خوب من شد، ادغام شد با خنکی کولر و نمیدونید چه حس شور و نشاطی داشتم.
آنقدر که اصلا نفهمیدم چجوری فایل تموم شد.
وقتی یعقوب پرید توی آب، قطرات معلق روی هوا گونه هام رو خیس کرد.
خنکی آبمیوه ی گوارا رو حس کردم.
لذت استراحت روی تویوب پدر خانواده رو بعد از یه تلاش زیاد حس کردم.
محبت پدر به پسرش رو از ته دل متوجه شدم.
خونسردی این مرد آرام، من رو هم آروم کرد.
آرامشش موقع پیاده روی طولانی در وسط جاده جنگلی پارادایس، ذهن منو انداخت وسط یه ظرف پر از حس خوب، که چقدر یه نفر میتونه حتی موقعی که به شدت خسته است، مهربان و خوش اخلاق باشه.
چقدر میتونه خودش کودک بشه و دوست بچه هاش.
امر و نهی نکنه. فقط راهنمایی کنه بچه هاشو. در این حد که فقط مواظب باشید توی درختا گیر نکنید.
با بچه هاش دعوا نکنه که چرا داداشتو اذیت میکنی و بچه خوبی نیستی و اینا…
خیلی راحت کنار بایسته و اجازه بده که بچه هاش هرچیزی رو که براشون جالب و هیجان انگیزه رو تجربه کنن.
هرچیزی رو که میخوان، خیلی راحت، خیلی مودبانه و در کمال عزت نفس درخواست کنن. و وقتی این موارد کنار هم جمع بشه، فکر کنم امکان نداره که درخواستشون رد بشه.
واسه همینه استاد میگن که کلی لذت میبرن وقتی هی نعمات بیشتری رو میدن بهشون تا تجربه کنن.
چون هم مودبن، هم خوبن، هم درست نگه داری میکنن، هم راحت درخواست میکنن.
مردیم از بس رفتیم تو یه مهمونی و صدبار بهمون گفتن که نکن، بشین، نپر،نرو، نخور، نذار، بذار، بگیر…..
فکر میکردیم که اگه احیانا، خدانکنه، استغفرالله یه وقت به میزبان بگیم که این چیه و آیا اجازه میدین که دست من باشه؟،حالا گناه کبیره کردیم، آبروی خونوادمونو بردیم، دیگه سرمونو بالا نمیتونستیم بگیریم. و چقدر گرفته بود اون مهمونیایی که افراد بیش از حد با هم رودربایستی داشته باشن.
به علت شغل پدرم، اصولا همه دوستاش و همکاراش انسانهای خیلی لوکس و جنتلمن و خیلی رودربایستی داری هستند.
و نشد من یه بار بتونم با این بچه هاشون همبازی شم.
اصلا باهاشون غریبه ام.
میریم توی جشنها، میبینم همشون دور همن و باهم دارن حرف میزنن و میخندن و اینا، ولی خب من یه گوشه؟خیلی به قولی های کلاس نشستم دارم حرفای عاقل اندر صفیح اینارو گوش میدم.
)البته، تمام تمامش هرچند خوب یا بد، هرچی که هست، تقصیر خودمه.همش. به خاطر باوهای خودمه. به خاطر فرکانسها و انتخابهای خودمه. وگرنه خووم میتونستم از خودم عزت نفس نشون بدم و برم تو جمعشون و بشم گل سر سبد. خودم. خودم.خودم. خودم باعثشم. نه هیچ کس دیگه. نه خونواده. نه دوستان. نه هیچ کس. خودم.من)
ولی الحق که درود بر این پدر بزرگوار. این پدر موفق و ثروتمند. کسی که معلومه خودش آگاه به قوانینه.
به قول استاد هزاران کارمند داره.
سه تا فرودگاه زیر دستشه.
بهترین ورژن از هر استعدادیه.
کسی که واقعا حرفهاش پر از نکته و تجربه است.
خودش یه انسان موفقه.
شاید به اندازه استاد نتونه قانون رو خوب توضیح بده. ولی سرنخ رو که بگیره تا تهش میفهمه یعنی چی.
گفته هاش حاصل تجربه است.
روونی توی باورهاش حاصل تجربه های چندین سالشه که وقتی حرف از درآمد چند ده میلیون دلاری یه بچه ده ساله میشنوه، کلی تشویق میکنه. تصدیق میکنه. مثال میاره. ایده میده. بعد از حرفهای استاد تجربیات خودشو میگه. احساساتشو بیان میکنه. به فرزندش عشق میورزه. باور میکنه به راحتی که یه بچه ۱۰ ساله میتونه میلیونها دلار در سال درآمد داشته باشه. از چی؟؟؟
از اسباب بازی باز کردن.
یه بچه چندتا اسباب بازی داره؟؟
این بچه از هرکدومشون استفاده کرده از اون اول، اشتیاقشو نشون داده واسه آنباکس کردن اسباب بازیها و وقتی جهان تعهد و اشتیاق و عشق سوزانشو دیده، به دور از اینکه فقط ده سالشه و شاید هنوز نتونه خیلی درست حرف بزرگونه بزنه. با صحبتهای بچگونه اش داره رسالتشو انجام میده، دستانی از بینهایت دست الله رو توی زندگیش آورده که کمکش کنن تا ویدیو ضبط کنه ، ادیت کنه، اسباب بازی جدید داشته باشه و…
این دستها از پدر و مادرش هستند تا شرکتهای بزرگی که میلیونها دلار بهش میدن تا فقط با محصولشون بازی کنه.
تا کسانی که ویدیو هاش رو میبینن.
همه و همه، فقط و فقط بعد از اولین قدم کوچیکش شکل گرفته. شاید اون قدم کوچیک یه درخواست بوده از مامانش تا ازش فیلم بگیره. شاید نشسته جلوی جمع و از اسباب بازیهاش صحبت کرده، و شایدهای کوچک دیگه ای که نتایجی به بزرگی چندین میلیون دلار بوجود آورده.
کی؟؟؟
یه بچه ده ساله.
کی؟؟؟
یکی که اصلا تو دنیای بزرگا نیست
اصلا از کار بیرون از خونه خبر نداره.
فقط چیزی که میدونه اینه که یه فضایی هست به اسم یوتیوب و عشقی به اسباب بازی. این دوتارو که ترکیب کرده، میلیونها سابسکرایبر اومدن. میلیونها ویو پدیدار شدند. قراردادهای میلیون دلاری بسته شدند.
و به طور قطع اگه بریم و اولین ویدیو این بچه رو ببینیم، خیلی سطحش پایینتره از چیزی که شاید امروز پست شده.
اولش شاید توی صداش ترس بوده. شاید دست پاچه بوده. شاید اصلا فکرشم نمیکرده که یه روزی به اینجا برسه.
ولی اصلا به اینش فکر نمیکرده که از این راه پول بسازه. به این فکر بوده که این عشقی که داره رو یه جوری ابراز کنه. یه جوری به بقیه نشونش بشه.
جهان کاری نداره که چند سالشه.
هرکی ببینه میگه بابا بچه چه میفهمه پول چیه و اینا.
ولی خب اعضای این خانواده میدونن که بچه ها خیلی خالصترن.
خیلی باورهاشون پاک تره و خیلی راحتتر نتیجه های بزرگی میگیرن وقتی باورهای اساسیشون رو قوی کنن.
واقعا بعد از ۷۰۰ تا ویدیوی پنج دقیقه ای، تو ۳۵۰۰ دقیقه تجربه داری.خیلیه به خدا.
یه دانشگاه تجربه است
کدوم دانشگاهی توی دویال ۳۵۰۰ دقیقه به آدم تجربه میده؟؟
کدوم دانشگاهی میتونه در عرض دوسال راهتو بهت نشون بده حتی اگه توی ضلالت و ناآگاهی کامل از خودت باشی.
چقدر عزت نفستو بالا میبره.
چقدر بیانتو قویتر میکنه.
چقدر بعد از دوسال میبینی که ۷۰۰ تا موضوع رو فقط توی تیکه های پنج دقیقه ای منتشر کردی.
بعد به خودت میایی میبینی خدای من اگه پنج دقیقه واسه خودش یه موضوع داشته باشه، پس این بیست و چهار ساعتهای این دوسال خدای من چقدر موضوع توی خودش داشته. چه پتانسیلهایی که من از بین تموم اونها فقط ۷۰۰ تاشو انتخاب کردم فقط واسه فیلم گرفتن.
نیگاه میکنی میبینی ۷۰۰ تا ردپا گذاشتی از خودت.
به میلیونها نفر توی ۷۰۰ تا موضوع کمک کردی.
و صد در صد بعد از اون دوسال به جایی میرسی که میشی یکی مثل اون پسر ده ساله ای که میتونه با تفریح و بازیهای عشقولانه و بچگونه اش، مولتی میلیونر بشه.
و چقدر لذت داره.
چقدر اون آدم وقتی بزرگ بشه الگوی بینظیری واسه بچه اش و دور و بریاش.
میتونه بگه من از وقتی ده سالم بود میلیونر شدم.
و یه ذره فکر کنید اگه بچه های اون ، این موضوع رو تو سن کمتر درک کنن، چقدر دنیا اصلا قشنگتر میشه. اونوقت کلی الگو داریم از بچه های کوچیکی که ثروتمند هستند.
چقدر کمک بزرگی هستند واسه کسانی که توی مسیر پیشرفت و ثروتمندی هستند.
وقتی میبینن که یه بچه میلیونر شده، باورهاشون قویتر میشه.
فرکانسهاشون بهتر میشه.
خدایاشکرت.
چقدر دنیا داره جای قشنگتری واسه زندگی کردن میشه.
خدایاشکرت
چقدر زبایی داشت این یه دونه فایل.
این همه به لطف و هدایت پروردگار نوشتم و میبینم فقط تونستم یه گوشه کوچیکی از این همه زیبایی رو توی کامنتم بیارم.
یک نکته بسیار جالب شخصیت پدر خانواده است که بسیار خونسرد و ارام و به بچه ها هیچ کاری نداره و این فرصت و میده به بچه ها که تجربه کسب کنند و جالبی شخصیتش برام این بود که یشدت خودش بود و اصلا به بچه ها کاری نداشت مثال میزنم وقتی استاد و پدر دارند با یعقوب صحبت میکنند اون 3تا بچه هرکدوم در یک حالتی بسر میبرند در صورتی که اگر ما بودم بچه ها را دعوا میکردیم و این حرکت به بچه ها یاد میده که دقیقا خودشن باشن
سلام استاد واقعا لذت بردم از میهمان نوازی شما و اینهمه زیبایی و انرژی مثبت که خودتون و مهمانانتون ایجاد کردین .
فقط ای کاش تو این ایام قرنطینه که در پارادایز هستین ، یه کم روی تقویت زبان انگلیسیتون زمان بزارین . چون واقعا حیفه که دوستان آمریکایی یا غیر فارسی زبان شما نتونن به راحتی از نقطه نظرات و آموزشهای شما بهره مند بشن. تو یه محیط انگلیسی زبان و داشتن دوستای نازنین نیتیو واقعا یه موهبته که در کوتاهترین زمان بتونین مثل خودشون و به راحتی صحبت کنید.
جسارت من رو ببخشید ولی به نظرم یه فاکتور مهمه که میتونه کلی برای همه و خود شما سودمند باشه.
براتون بهترین ها رو آرزو دارم.
ساعت ۲۱.۲۲ بوقت اروپا
و موبایل منم ۲۱ درصد شارژ داره چه همزمانی ای
خیر است
دم دمای غروبه
اخه غروبای تابستون اسکاندیناویایی از این موقعا شروع میشه و تا دوازده یک دلبری میکنه و دوازده یک تازه هوا میشه گرگ و میش
و شبهای دریا هم که دیوانه کننده ست وقتی نور شهر میفته روی دریای جلوی خونه بهشتی مون
بگذریم
بریم سراغ اصل
کجا بودم ؟ اها دقیقه شانزدهم فایل فک کنم پس بزن بریم
اول از همه بخودم تبریک میگم که دارم با استاد موفقیتی کار میکنم که از سن سی سالگی به درآمد میلیون دلاری رسیده واوووو
غروب آفتاب فوق العااااده رویاییه صدای پرنده ها و من همچنان روی زیلوی خودم تو تراس رویایی مون نشستم و دارم ادامه کامنتمو مینویسم اونم با یه چای احمد با نبات زعفرانی ایرانی با ویوی غروب دریا
استاد تمرکز و توجه بر نکات مثبت اطرافم شدم خدا رو شکر
بریم آنچه گذشت :
فلش بک زدم چند تا سکانس عقب تر از جایی ک بچه ها دارن تفنگ بازی میکنن و عشق میکنن و
چقدر با هربار تمرین کردن مهارتمون بیشتر میشه تو هرچیزی
غروب همچنان داره زیباتر میشه …
بچه ها اومدن تو کلبه و رفتن سر بحث شیرین ثروت سازی
و حالا ادامه داستان :
استاد میگه کسی اگه ب انگلیسی مسلطه ترجمه این دیالوگا رو بگه که این کار توسط مترجم فوق العاده مون انجام شد و کامنتش شد کامنت منتخب نوش جونشون بهشون تبریک میگم بابت موفقیت تو یادگیری زبان دومشون و تسلطشون به زبان انگلیسی و توانایی ترجمه شون رو اخه منم مترجم هستم و سالهاست ازین طریق کسب درآمد کردم استاد البته من تو زمینه زبان نروژی فعالیت داشتم فقط اما دوستان زیادی دارم ک مترجمن و از شغل مترجمی بقول خودمون نون میخورن
استاد من تو دو سالی که تو رشته خودم درس خوندم ک به فارسی فروش و خدمات هست اینو خیلی به ما گفتن معلما که برید بگردین یه نیاز جامعه رو پیدا کنین و از طریق پیدا کردن اون نیاز و ارائه راه حل میشه ب ثروت رسید و این کاملا تو این سالها برای ذهن من خدا رو شکر جا افتاد
هیچ وقت فراموش نمیکنم روزی رو که تو افیس یکی از معلمام نشسته بودم و دقیقا مصادف شده بود با روزهایی ک من تازه روانشناسی ثروت رو خریده بودم
اون خانمم رو میزش کلی برگه بود و برگه ها با یه آهن کوچیکی ب شکل سنجاق بهم دیگه متصل بودن
بعد این خانوم بهم گفت میدونی این چیه ؟ گفتم سنجاق دیگه چیه مگه
گفت نه این گنجه
گفتم یعنی چی
گفت میدونی کسی ک اینو ساخته ب ثروت میلیون دلاری رسیده
حالا من اونجا چسبیدم ب سقف افیس فقط وااااووو
اتفاقا اسم اون آدم رو هم گفت
که میرم امارشو درمیارم و تو کامنتای بعدی ذکر میکنم حتما
شفق قطبی ما همچنان داره زیباتر و دلبرتر میشه
در مورد شغل یوتوبری هم افراد بسیاری هستن اینجا که از طریق آموزش رانندگی هم فایل میزارن و فایلاشون ویوی هزاری میگیره و کلی کسب درآمد … با آموزش زبان آلمانی ، نروژی ، سوعدی و گذاشتن فایلا روی کانال یوتیوب شون ثروت میسازن.
از طریق رقصیدن و رقصای عربی و بلی دنس ثروت میسازن
از طریق آشپزی و فایلای خانه داری
میکاپ و آرایش هم ک دیگه داغه داغه این روزا
دلم می‌خواد با تمام وجودم از همین بالا ( اخه تراس خونه ما بالاست و اشراف داره ب کل محدوده و یک ویوی بی نظیری رو رو ب دریا داره ) دلم می‌خواد از همین بالا تو همین صحنه ها و لحظات قشنگ غروب فریاد بزنم بابا ثروتمند شدن کاملا ذهنی هست
البته میدونم ک قبل ازینکه چیزی رو ب دیگران بگم باید خودم بهش عمل کنم و نتایج بزرگ بگیرم
اما مطمینم و میبینم که منم جمع میلیونر های جهان خواهم پیوست روزی
با پرورش ذهنم
با پرورش بذر باورهای ثروت آفرین
با دادن کود مناسب ( ورودی های ذهن ) ب اون باورها
خدای من چی دارم میبینم جلو چشمم
ابرای صورتی رنگ در افق زیبای نروژ
صدای چه چه پرنده ها و آبشار پایین خونه
من خوشبخت ترین انسان رو زمینم بخدا
با تمام وجودم زندگی در بهشت رو تو همین دنیا تجربه کردم
خوابم انقدر عمیق و ارامشبخش هست ک احساس میکنم حتی تو خواب هم روحم تو بهشت سیر و سیاحت میکنه
بیداریمو هم که تمام وقت تو بهشت میگذرونم وقتی هم میام سایت همه چی عطر و بوی زندگی در بهشت رو داره خدای من شکرت
اینجاست که شاعر میگه
به هرجا بنگرم روی تو بینم
نقش او در چشم ما هرروز خوش تر می‌شود …
بریم سراغ ادامه بحث ثروت
تو همین شرایطی ک جهان و از جمله اینجا درگیرشه بودند و هستن افرادی که از طریق نگه داشتن بچه های کوچیک کسب ثروت کردن تو ماههای گذشته
چون مهد کودک ها بسته بود چند ماه
افرادی بودند ک سفارش افرادی ک جرات بیرون اومدن از خونه شون رو حتی برای خرید مواد غذایی مورد نیاز روز مره شونو نداشتن میگرفتن و براشون تهیه میکردن و پولشو میگرفتن و بقول خودم کرونا رو الف اخرشو برمیداشتن و تبدیل به کرون میکردن
کرون واحد پول ماست راستی
با تمام وجودم باور دارم که پول دراوردن آسون‌ترین کار دنیاست
و این واقعا شده جز تجربه زندگیم که کاملا اون جمله معروف الرزق رزقان رو دارم هرروز زندگیش میکنم
پول از جاهایی وارد زندگیم میشه که انگشت به دهن میمونم بخدا سالهاست اینجوریه
قادر نیستم ب ادای شکرگذاری بابت این همه نعمت تو زندگیم بخدا
هرچند من زیاد اهل کامنت نوشتن نبودم تو این سالها اما معجزه ها دیده ام که مپرس
چراغای خیابونا روشن شدن
یاد اون بیت شعر اندی افتادم که میگه
غروبا چراغا میشه روشن خیابون
عاشقا مث ما میان از خونه بیرون
دخترا پسرا همه عشق تو دلاشون
همه جا یه صداست صدای خنده هاشون
شیرین شرینا
خانم خانوما
چه خوشکل شدی امشب
چه خوشکل چه خوشکل چه خوشکل شدی امشب
عاشق اندی ام من استاد فک کنم خوانده مورد علاقه شما هم هست آهنگاشو تو ار وی مون تو سفرمون ب دور امریکا زیاد شنیدم یادش بخیر چه سفر خوبی بود پارسال همین موقع ها بود حدودا
مرسی استاد ک ما رو بردین دور امریکا چرخوندین و برمون گردوندین ب پرادایسمون
خیلی خوش گذشت و خوش میگذره داره …
بخاطر خاطرات خوب کذشته م سپاسگذارم
چقدر خوب توانایی های بچه ها رو بهشون یاد آوری میکنین استاد
منم همیشه سعی میکنم نکات مثبت و توانایی های اطرافیانم رو بهشون گوشزد کنم
حتی ب عنوان مثال توانایی گیتار زدنشون رو
عاشق این ویژگی و خصوصیت شدم ک در من مدتی هست ک ساخته شده
خصوصیت توانایی تحسین کردن نعمتها موفقیتها و توانایی های دیگران
مگر نه اینکه بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
وقتی گوهر و ذات و جوهره اصلی همه ما انسان‌ها یک چیزه دیگع موفقیتهای تمام انسانهای روی زمین موفقیت منم هست دیگه
ثروت اونا ثروت منه
نعمت اونا نعمت منه
روابط عاشقانه اونا روابط عاشقانه منه
شادیها ولذتهای اونا هم مال منه بشرط اینکه بتونم ذهنم رو و کانون توجه و تمرکزم رو روشون متمرکز کنم و هرچقدر این کارو بهتر انجام بدم شادی و لذت بیشتری وارد زندگیم میشه
دتس ایت
اینجای فایل ک رسیدم استاد داره میگه فیدبک ها برای ما مسیر رو واضح میکنن
و به بهبودی ما و ارزشی که خلق میکنیم کمک میکنن.
دقیقا کاری ک جهان در هر لحظه داره با ما و فرکانسهای غالب ما انجام میده در قالب فید بک و بسته پستی حاوی از شرایط ، اتفاقات ، افراد
و این در مورد هر دو گروه و هر دو قطب منفی و مثبت هم صدق میکنه
حکایت همون ایه هولاء و هولا ک الان حضور ذهن کامل ندارم
چقدر آسمون غروب فیزیکی روبروی من شبیه غروب این تابلویی شده ک رو دیوار درست بالای سر مهمانان نصب شده الله اکبر
همون دریا
همون غروب زرد و نارنجی و صورتی و ابی لاجوردی
خنکای هوای غروب دیوانه کننده ست
چقدر اعتماد بنفستون برای برقراری ارتباط با اینکه مسلط ب زبان نیستین فوق العاده ست
اینجا هم هستن افرادی ک چون ب نروژی تسلط ندارن ترجیح میدن اصلا ارتباط برقرار نکنن ک این از ضعف اعتماد بنفس میاد
چقدر استاد با کلامش ب این بچه احساس اطمینان قلبی و خودباوری میده
و تشویقش میکنه که بزرگ فکر کنه
به رویاهایی فکر کنه که رویا نیستند
و بعدش میره سراغ داستان تکاملی خودش که چطور مسیرش رو هموار کرده
واااوووو
دوس دارم بیام اونجا ساعتهای باهم حرف بزنیم استاد راجب همه چی
امیدوارم این پسرا درک کنن ک چه گنجی جلوشونه
میام اونجا یه روز و روی دقیقا همین صندلی ای میشینم که جیکاب نشسته
و غرق حرفاتون میشم محوش میشم
همین طور ک الان هم دقیقا همین احساسو دارم با فایلاتون
ب امید دیدار
و سپاسگذارم بابت این کادر « دیدگاه خود را ارسال کنید » که به هر تعدادی ک میخوام میتونم برای یک فایل نظر بزارم بارها و بارها
این قلمرو و محدوده منه که ازین کادر و ازین پنجره اعلام حضور کنم هرروز در این جمع بهشتی
از بهشت شمال کره زمین
ساعت ۲۲.۳۱
ساعت بوقت فلوریدا
۱۶.۳۱
بزودی میام استاد
مهمان نوازی شما مطمئنم که فوق العاده ست
سلام هلنای عزیز توصیف شما از تراس خانونه درباره دریای زیبای کوه سرسبز وا آبشار که از زیر خانه شما رد میشه عاشق سرزمین نروژ کرد انشالله من هم یک روز از این سرزمین دیدند کنم انشاالله در تمام مراحل زندگی موفق داشته باشی که رویای مهاجرت که از بچگی داشتم در دلم زنده شد…
به نام الله
رب العالمین
خداوند قادر وتوانا
سلام استاد عزیزم عالیجناب عشقم
که خود خود عشقی رهای و ازاد
سلام برمریم عزیز که پراز هیجان هستش
سلام دیگرم به مهمونهاتون هست
خدارو هزاران هزار بار سپاسگزارم به خاطراین فایلهای عالی پراز درس
پراز سادگی و دوستی
الهی من فداتون بشم استاد که چقدر
راحت مهماننوازی میکنید وخداوند چه
دوستانه خوبی رو سر راهتون گذاشته
پر از عشقن من که عاشق این بچه ها شدم مخصوصا یعقوب دلم میخواست اونجا بودم ولپ یعقوب رو میگرفتم میبوسیدمش چون کلی ازش انرژی میگیرم
چقدر پدر این خانواده ریلکس وعالی هست
و شما چقدر فقط وفقط از نکات مثبت این
خانواده تعریف میکنید و همه چی رو راحت میگیرید در هر لحظه شکر گزار هستید
تحسین برانگیزه و همه چی هماهنگ اتفاق
میفته براتون تمرکزتون بر نکات مثبت و زیباییهاس
من از صحبتهاتون فهمیدم که داشتید از برگزتر کردن فایلهاتون تعریف میکردید لرزیدن پاهاتون و چه با دقت یعقوب گوش میکرد
و پدر خانواده هم با ارامش داشت بهش راهکارها رو وادامه دادن ایده ی یعقوب رو میگفت اونجا که پسر کوچیکه خانواده روی صندلی هی دور میزد به همسرم گفتم ببین چقدر استاد فقط تمرکزش روی صحبتهاش هست در حالی که اگر ما بودیم میگفتیم این بچه چقدر وول میخوره نمیزاره ما حرف بزنیم یا حواسمون پرت میشه اونجا گفتم اینا نکاتی هستش که ماها تمرکزمون بهم میخوره به راحتی چون کنترل ذهنمون ضعیفه وباید تقویتش کنیم خدایا شکرت به خاطر این فایلها چه درسهای داره ساده گرفتن همه چیز و لذت بردن از لحظه هامون
دوووووستتتون دارم 😍😍😍😘😘😘
سلام استاد عزیز ، اولش قصد کامنت گذاشتن نداشتم ، اما وقتی این جلسه رو دیدم واقعا خیلی درس ها برای من داشت ! این فایل چند دقیقه ای واقعا یه دوره بود در مورد اینکه چطوری باورهامون رو عوض کنیم ، و خیلی چیز های دیگه برای من یاد داد.
دوست عزیزی که بالا کامنت گذاشته واقعا خیلی چیز ها رو خوب توضیح داده تو این ویدیو ، اما یه چیزی که برای من خیلی خیلی جالب بود ، اونجایی بود که استاد به جیکوب گفت که تو پتانسیل این کارو داری و سپس به پتانسیل های بقیه افراد اشاره کرد ، اما نکته جالب اینجا بود که وقتی استاد به برادر بزرگترش گفت که اون پتانسیل اینو داره که بتونه بیزینس ران کنه و تو کار بیزینس باشه ، که برادرش سرش رو تکون داد (نشانه عدم باور و اعتماد به نفس). ، من قبلش فکر میکردم که مثلا اگر پدرم ایلان ماسک بودش، احتمالا من خیلی انسانی بودم با باور های درست و قدرتمند کننده ، اما این جلسه به من ثابت کرد که اگر تو آمریکا باشی و حتی پدرت صاحب بیزینسی باشه با چند هزار کارمند، بازم باورهات ایراد خواهد داشت ، توی جامعه ، توی برخورد با دوستان ، و…. باور های انسان تخریب میشه ، و این خودم هستم که باید باورهایم را بسازم و نمیتونم این بهانه رو بیارم که کاش توی یه خانواده با یه پدر ثروتمند به دنیا می اومدم که از همون اولش باورهام درست باشه .
واقعا انسان به اندازه باورهاش داره از نعمت ها استفاده میکنه ،. مهم نیست تو آمریکا باشی ، یا تو ایران ، مهم نیست کجایی ، مهم اینکه چه باور هایی داری ، اگر باورهات در جهت خواسته ها باشند توی بدترین کشور دنیا هم که باشی ، بهشت رو میسازی برای خودت ، و گرنه فرقی نداره ، پدرت ثروت مند باشه ، یا فقیر ، فرقی نمیکنه پدرت کارمند باشه یا بیزینس من ، تو آمریکا باشی یا تو ایران ، همه چی باوره ، همه چی باوره . و این ما هستیم که باید باور های خودمون رو اصلاح کنیم . ( ما در کشور های مختلف زندگی نمیکنیم ، ما در باور های مختلف زندگی میکنیم )
مثل استاد ، واقعا توی یه خانواده کاملا فقیر با کلی اعتقادات و عقاید و باور های مخرب به دنیا اومده ، اما الانش واقعا یه فرد کاملا متفاوت با اون زمانش هست .
نکته دیگری که برام خیلی جالب بود ، وقتی استاد در مورد شروع کارش توضیح میدان و میگفتن که اولین سخنرانیم زانو هام میلرزید و کاغذ توی دستم میلرزید ولی من ادامه دادم و هر بار بهتر و بهتر و راحت تر و مسیر هموار تر شد ، راسل (پدر خانوداه) چه قدر با دقت داشت به حرف های سید گوش میداد ، چشم هاش قشنگ این حس رو میداد که کاملا داره حرف های سید رو درک میکنه چون انگاری قبلا تجربه مشابه خودش بوده ، اینکه چطوری کارش رو شروع کرده و به این جایی که هستش (چند هزار کارمند و سه تا فرودگاه و…) رسیده .
(قانون در مورد همه یکیه)
و اما استاد در مورد یوتیوب من mr beast رو میشناسم ، صاحبش آقای Jimmy Donaldson که خیلی از ویدیو هاش رو تو یوتیوب نگاه کرده ام ، و همون طور که دوستمون توی کامنت بالا گفته بودن ، و برید تو یوتیوب اون گزینه ترتیب ویدیو ها از قدیمی به جدید رو بزنید و ویدیو های اوایل کار این فرد رو نگاه کنید ، واقعا متوجه این امید پشتکار و نا امید نشدنی که تو این فرد بود رو میشوید !! توی یکی از مصاحبه هاش میگفت که اول کار من چند ماه ویدیو ضبط کردم و پولم رو ذخیره کردم که فقط بتونم یه میکروفون بخرم ! (یاد استاد می افتم که میگفت پول نداشت و میرفت کتاب موفقیتی میخرید میخوند ) و میگفت که تقریبا یک سال طول کشید تا بتونه پول هاش رو جمع کنه و یه گوشی آیفون بخره که با دوربین اون بتونه از خودش فیلم بگیره ، و اگر برید ویدیو های قدیمیش رو نگاه کنید ، یه ویدیو هست که میشینه تا ۴۰ ساعت از عدد ۱ الی ۱۰۰۰۰۰ هزار میشماره !!!
لینک ویدیو شمارش اعداد :
لینک ویدیو مصاحبش :
و از ماری عزیز تشکر میکنم از اینکه این قدر خوب این تصاویر رو گرفت ، واقعا درس های خیلی خیلی زیادی برای من داشت این جلسه ، اصلا نفهمیدم که کی تموم شد فیلم ، فقط یه لحظه دیدم که فیلم تموم شد و آرزو میکردم که کاش یه نیم ساعت طولانی تر بود این ویدیو !
شاید اگر استاد کلی بهم در مورد عوض کردن باور ها توی دوره ها توضیح میداد به این خوبی درک نمیکردم که تو این ویدیو با مثال عینی دیدم.
دوست عزیزمممم
دوست عزیزم بی نهایتتتتت سپاسگذارم برای آگاهی های نابتون
من لذت تر از لذت بردمممم خدای من شکرت هزاران بارشکرت چقدر زیبا نگاهی دارین
چقدر تحسینتون میکنم برای نگاه زیبابینتون و بی نهایت سپاسگذارم برای نوشته ی خداگونه اتون
خداوند ره گشای مسیرتون باشه به سمت بی نهایستتتتتتتتت شادی ها و لذت ها و فراوانی ها و ثروت ها
سلام دوست من ، Princess Ela عزیز . خیلی خوشحال شدم از کامنتتون.
از لطفتون خیلی ممنونم . منم از خداوند درخواست شادی و ثروت و خوشبختی براتون دارم .
به نام خدای بخشنده
امروز تایم کامنت گذاشتنم نسبت به بقیه روزها دیرتر شد. چون امروز کلی کار داشتم. میخام از تغییرات خودم توی این ۲۷ روز بگم. من دقیقا روز قبل از سریال زندگی در بهشت، تعهد دادم که روی قانون دقیق کار کنم و تصمیم داشتم یسری فایل هارو انتخاب کنم و گوش بدم و قوانین رو تمرین کنم. فردای اوت روز وقتی بیدار شدم توی کانال تلگرام اطلاعیه سریال زندگی در بهشت رو دیدم. دانلود کردم و چند روز اول نگاه میکردم ولی اصلا فکر نمیکردم که بخام بهش متعهد شم. به دیدنش، به استخراج نکته هاش، به کامنت گذاشتن، به خوندن کامنت بچه ها. ولی بعد از چند قسمت متعهد شدم به این کار. چون اجرای قوانین با دیدن سبک زندگی استاد انگار خیلی برام راحتر شده. انگار یه پرده از جلو چشمام رفته کنار، انگار گوشام شنواتر شده. انگار عملگراتر شدم. خودم بالارفتن فرکانس و انرژی خودم رو حس میکنم. شکر گزاری جزو کارهام شده. لذت بردن از لحظه، توجه به نکات مثبت، انقدر انرژیم بالا رفته که ساعت خوابم خیلی کم شده.حس ذوق و شوق تو قلبم دارم که نمیدونم از کجا میاد. من تصمیم به جهاد اکبر گرفتم. یه هدفون سفارش دادم که وقتی بقیه دارن تلویزیون میبینن یا دارن راجبه مسائل منفی حرف میزنن میزارم رو گوشم و صدای استاد رو به جاش گوش میدم. کنترل ورودی خروجیم رو خیلی بهتر دارم انجام میدم. امروز که خیلی لذت بردم از لحظه هام. صبح رفتم بیرون بعد از مدت ها. تعهد امروزم مطالعه راجبه تمرین ورزشیم بود که دقیق بشم و کنترل ذهن رو تمرین کنم موقع انجام دادنش. این مسئله رو هم از پینگ پنگ بازی کردن استاد یاد گرفتم. استاد من امروز پیلاتس با هدف تقویت کنترل ذهن انجام دادم. نوع تنفس، زوایای حرکت، آگاه بودن از تمیرین و تمرکز موردی روی عضله درگیر. استاااااد نمیدونیییی چقدر تفاوت داشت با تمام تمرین هایی که امروز انجام دادم. من ۶ ساله که دارم پیلاتس تمرین میکنم ولی امروز متفاوت ترین روز تمرینیم بود. انقدر حسم خوب شده. استاد من تو مدارش نبودما. وگرنه توی کتاب تمام این هارو توضیح داده. کنترل عضله به وسیله ذهن، همزمان حواست به نفس گیری باشه، تمرکز صدرصد روی عضله و…… عمرا فکرشم نمیکردم تجربم از ورزش دلخواهم با دیدن دوساعت از زندگی شما انقدر لذت بخش بشه. دیگه بعد از تمرینم کلی انرژی گرفتم یه شام خوشمزه( ماکارانی) برا اعضای خونوادم پختم همش حواسم به نکات مثبت بود که بارون شدید سیل آسا از اسمون میبارید یدفعه انگار حال و هوای پرادایس رو اورد اینجا😍 یاد آشپزی شما و خانم شایسته افتادم. تازه قبل از شروعشم گفتم خدایا میخام یه ماکارانی هدایتی بپزم😍 جاتون خالی نمیدونید چی شده بود. خلاصه که بعد از یه روز پربرکت تازه وقت کردم بنویسم. الان دارم با خودم میگم ببین یعقوب چقدر تغییر کنه تا چندروز دیگه. ما‌که فقط یه بخش کوچیکی از زندگی شمارو داریم میبینیم انقدر تغییر کردیم. توی فایل امروز مشخص بود که بعد از حمله به دل ترس از شنا در دریاچه، حالا چه اعتماد به نفسی برا موتور سواری پیدا کرده. راستی ممنون از دوستی که فایل رو ترجمه کرد. داشتم به این فکر میکردم که ببین تمااااامممم انسان های روی زمین نجوای ذهنی دارن ها. عدالت خدا توی همه چی برقراره. انسانی میتونه موفق بشه که بتونه به نجواهاش غلبه کنه. فارغ از جنسیت، ملیت، سن و……
فقط من تو نوشته ها محو این شدم که یه پسر ده ساله چقدر درامد داره. خدای مننننن. چقدر ظرفش بزرگههههه. خدایا شکرت.
فاطمه فکرش رو بکن، اگه قدم اول رو برداری فقط اگه بتونی روی نجواها و مقاومت ها و ترس های ذهنت پا بزاری، بزرگترین کار رو کردی ها، اونوقت هدایت ها میاد، ولی این مسیره، دوباره مرحله بعدی قدم بعدی پا روی مقاومت ها و بعدش هدایت جدید😍 خدایا کمکم کن🙏
حدس میزنم توی قسمت های بعدی یعقوب ویدیو ضبط کرده باشه برا خودش. ببین فرکانس و مدارش چی بوده که استاد حضوری داره براش راجبه موفقیت صحبت میکنه. جالبه بین اون ۴ تا بچه یعقوب داره این هارو جذب میکنه. اینم هدایت خداس برای یعقوب با توجه به مداری که داخلشه. منتظرم ببینم قسمت بعدی چه جریان و درسی تو راهه.
مرسی از استاد وخانم شایسته. دوستتون میدارم😘❤😘❤
دوست خوبم سلام
خیلی لذت بردم از کامنتت و تمام مدت خوندنش لبخند بر لب داشتم
تحسینت میکنم به خاطر این جهاد اکبر که شروع کردی و به ویژه کنترل ذهنی که این طور پایبند داری انجامش میدی
یه سوالی در ذهنم ایجاد شد وقتی کامنتتو میخوندم ، در مورد پیلاتس که گفته بودی ، تو خونه این کارو انجام میدی ؟ و اینکه تمریناتت از روی اَپ خاصیه ؟
همین الان به ختطر جوابی که میدی سپاسگزارم
آرزو میکنم حال خوبت هر روز بیشتر و بیشتر بشه
در پناه الله یکتا
سلام دوست عزیزم
ممنونم از شما و ابراز محبتت.
بله من الان در حال حاضر به خاطر قرنطینه توی منزل ورزش میکنم. ولی قبلش نه فقط باشگاه. باید بگم اپ نداره. و شما برای شروع حتما باید تحت نظر مربی کار بلد باشین چون در غیر این صورت ممکنه آسیب ببینید.
من ۶ سال کار کردم و خواهر خودمم مربی این رشتس و جاهایی که مشکل داشته باشم ازش میپرسم.
امیدوارم همیشه شاد باشی. برات آرزوی موفقیت دارم❤
دورود بر بهشت درود بر زیبایی ها و ادمهای زیبا
استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان سلام
چقدر روزهاتون با انرژی شروع میشه.دیدن شنای بچه ها و شوخی هاشون کلی خنده روی لب من اورد😂😂😂چقدر بامزه و دوست داشتنی ان همه شون😂🥰از اینکه دوست دارن همه چیز رو تجربه کنن خوشم میاد و ادب و احترامشون رو خیلی میپسندم و تحسینشون میکنم .از اینکه از شما درخواست میکنن برای انجام کاری خیلی عالی و بی نظیره و این واقعا نشون دهنده ی ذهن خلاق اوناست که دوست دارن از همه چیز لذت ببرند🥰
تجربه ی موتور سواری جیکاب یه پسر باهوش یوتیوپ باز واقعا لذت بخش بود اعتماد به نفس خیلی خوبی دارن که میتونه به تنهایی موتور سواری کنه و خانم شایسته مهربون چقدر تحسینش کردن و چقدر بهش اعتماد به نفس دادن با یه جمله ی Im proud of you بهت افتخار میکنم.و این جمله چقدر زیبا بود چقدر میتونه برای یه ادم توی این سن مهم و بزرگ باشه ثروت بزرگی بود که خانم شایسته عزیز به جیکاب دادن.و این برای من درس بزرگی داشت .یادمه استاد تویه فایلی گفتن بزرگترین ثروتی که میتونی به فرزندت بدی اعتماد به نفسه چون اونه که همه چیزو براش میسازه ذهنشو اماده میکنه.
بعداز کلی خوشگذرونی و قایق سواری و ماهیگیری و تیراندازی جیکاب در مورد اهدافش و ایندش و فیلمایی که توی یوتیوپ میذاره و روندش صحبت میکنه که البته استاد سعی میکنن بهش بگن چقدر کارش با ارزشه و یه سری از باورهای محدود کننده شو به نشون دادن الگوهای مشابه از بین ببرن که ذهن جیکاب مقاومت میکنه.چقدر پدرش همپای استاد بهش اعتماد به نفس دادن و گفتن تو فقط ۱۳سالته و با انگیزه شروع کن ادامه بده قدمهای بعدی بهت گفته میشه.بعد از چند تا ویدیو گرفتن تو میدونی دیگه چطوری فیلم بگیری صدا چطوری باشه و….و دوسال دیگه تو پادشاه یوتیوبی!!!فقط با انگیزه شروع کن از هر چیزی میتونی فیلم بگیری در مورد هر چیزی میتونی صحبت کنی.
استاد از خودشون مثال میزنن که برای اولین بار که جلوی جمع صحبت میکردن چطوری زانو ها و دستاشون میلرزیده و احساس میکردن الان میفتن روی زمین و اینقدر اینکارو تکرار کردن و رسید به جایی که استاد برای هزاران ادم صحبت میکنه و با اعتماد بنفس قوی تری حاضر میشه🌹
زدن مثالها و نشون دادن الگو ها بهترین کار بود برای بمباران کردن ذهن جیکاب و استاد و پدرش اینکارو کردن .حالا جیکاب باید اول باور کنه و بعد قدم اولو برداره🥰شدیدا محسور صحبتهای استاد بودم و یه جاهایی متوجه میشدم هی میخواستن توضیحات بیشترو به زبون فارسی بگن.دقیقا همونجوری که توی فایلها چندین بار جملات کلیدی رو تکرار میکنن و گاهی حرص میخورن از دست ما😂😂😂😂😂شیرین ترین لحظه برام صحبت کردن استاد در مورد قوانینه🥰🥰🌹
بی نهایت ازتون ممنونم استاد مهربون شما واقعا بیان شیوا و بی نظیری دارید حتی به زبان انگلیسی... you are perfect in speaking about laws and im proud of you in the words of dear Maryam shayesteh🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام به همه دوستان عزیز
سلام به استاد عباس منش عزیز و مریم خانم عزیز
مرسی بابت تک تک ویدئو های خوبی که برای ما به زحمت میکشید و درست میکنید
خداروشکر برای این همه نعمت و فراوانی
من که واقعا لذت میبرم، دوستان زیادی هستند با عشق نظرات زیباشون رو میگن و میخونم لذت میبرم
برای این همه باور های زیبایی که هر روز در من شکل میگیره خدارو صدهزار مرتبه شکر
امروز من یک چیز جالب یهو توی زندگی خودم درک کردم که خواستم با شما دوستان عزیز به اشتراک بگذارم شاید ربطی به این زندگی در بهشت هم نداشته باشه.
امروز، من در حین درست کردن غذا بودم که توی ذهن ام راجع به یک نفری یهو قضاوت کردم و بعد خودم خنده ام گرفت و به این رسیدم که چرا قضاوت حتی تو ذهن هم کار درستی نیست.
حالا چرا خوب نیست؟ چه میشه واقعا؟
فرضیه: من اعتقاد دارم که هر چیزی که فکر میکنم تبدیل به تصویر میشه و تبدیل به حقیقت میشه و ظاهر میشن و اگر اون رو برای دیگران تعریف کنم و بیان کنم هی قدرت میگیره و هی بزرگ تر میشه.
حالا میام راجع به موضوعی قضاوت میکنم، یعنی اون طرف رو توی ذهن ام تبدیل به تصویری اشتباه میکنم و اگر برای دیگران بیان کنم تبدیل به یک عبارت اشتباه میشه و ضمن اینکه توی ذهن ام به اون طرف قدرت میدم که اون قدرت هم اشتباهه=>
باعث میشه ما از هدف اصلی مون که کار کردن روی خودمون و باورهای خودمون هستش باز بمونیم و ذهن رو به یک سمت اشتباه هدایت کنیم.
دوست داشتم این موضوع را با شما به اشتراک بگذارم چون خودم درک کردم خیلی لذت بردم.
بااحترام
به نام الله یکتا
سلام خدمت شما استاد عزیزتر از جانم
سلام به یار غار عزیزتون
سلام به همه عزیزان
استادجانم گوارای وجودتان خنده های کودکانه.
سرمستی های بی باکانه،
نشاط بیپروایانه
ایمان راسخ
عشق بی حد
باورهای بینظیر
نوش جانتان
ما به شادی شما نگاه کردیم و در فرکانس شادی قرار گرفتیم
دیدن شادی شما، و خواستن دیدن این فایل بعد از صبح تا حالا، منو هدایت کرد به یه طبقه خونه که یه کولر مشتی روشن باشه، خلوت و ساکت باشه، پرانرژی و روشن باشه، و من از دیدن شادی و خنده شما لبخندی به اندازه هلال ماه روی صورتم نقش ببنده
خنکی وجودتون، خنکی که باعث ثبات احساس خوب من شد، ادغام شد با خنکی کولر و نمیدونید چه حس شور و نشاطی داشتم.
آنقدر که اصلا نفهمیدم چجوری فایل تموم شد.
وقتی یعقوب پرید توی آب، قطرات معلق روی هوا گونه هام رو خیس کرد.
خنکی آبمیوه ی گوارا رو حس کردم.
لذت استراحت روی تویوب پدر خانواده رو بعد از یه تلاش زیاد حس کردم.
محبت پدر به پسرش رو از ته دل متوجه شدم.
خونسردی این مرد آرام، من رو هم آروم کرد.
آرامشش موقع پیاده روی طولانی در وسط جاده جنگلی پارادایس، ذهن منو انداخت وسط یه ظرف پر از حس خوب، که چقدر یه نفر میتونه حتی موقعی که به شدت خسته است، مهربان و خوش اخلاق باشه.
چقدر میتونه خودش کودک بشه و دوست بچه هاش.
امر و نهی نکنه. فقط راهنمایی کنه بچه هاشو. در این حد که فقط مواظب باشید توی درختا گیر نکنید.
با بچه هاش دعوا نکنه که چرا داداشتو اذیت میکنی و بچه خوبی نیستی و اینا…
خیلی راحت کنار بایسته و اجازه بده که بچه هاش هرچیزی رو که براشون جالب و هیجان انگیزه رو تجربه کنن.
هرچیزی رو که میخوان، خیلی راحت، خیلی مودبانه و در کمال عزت نفس درخواست کنن. و وقتی این موارد کنار هم جمع بشه، فکر کنم امکان نداره که درخواستشون رد بشه.
واسه همینه استاد میگن که کلی لذت میبرن وقتی هی نعمات بیشتری رو میدن بهشون تا تجربه کنن.
چون هم مودبن، هم خوبن، هم درست نگه داری میکنن، هم راحت درخواست میکنن.
مردیم از بس رفتیم تو یه مهمونی و صدبار بهمون گفتن که نکن، بشین، نپر،نرو، نخور، نذار، بذار، بگیر…..
فکر میکردیم که اگه احیانا، خدانکنه، استغفرالله یه وقت به میزبان بگیم که این چیه و آیا اجازه میدین که دست من باشه؟،حالا گناه کبیره کردیم، آبروی خونوادمونو بردیم، دیگه سرمونو بالا نمیتونستیم بگیریم. و چقدر گرفته بود اون مهمونیایی که افراد بیش از حد با هم رودربایستی داشته باشن.
به علت شغل پدرم، اصولا همه دوستاش و همکاراش انسانهای خیلی لوکس و جنتلمن و خیلی رودربایستی داری هستند.
و نشد من یه بار بتونم با این بچه هاشون همبازی شم.
اصلا باهاشون غریبه ام.
میریم توی جشنها، میبینم همشون دور همن و باهم دارن حرف میزنن و میخندن و اینا، ولی خب من یه گوشه؟خیلی به قولی های کلاس نشستم دارم حرفای عاقل اندر صفیح اینارو گوش میدم.
)البته، تمام تمامش هرچند خوب یا بد، هرچی که هست، تقصیر خودمه.همش. به خاطر باوهای خودمه. به خاطر فرکانسها و انتخابهای خودمه. وگرنه خووم میتونستم از خودم عزت نفس نشون بدم و برم تو جمعشون و بشم گل سر سبد. خودم. خودم.خودم. خودم باعثشم. نه هیچ کس دیگه. نه خونواده. نه دوستان. نه هیچ کس. خودم.من)
ولی الحق که درود بر این پدر بزرگوار. این پدر موفق و ثروتمند. کسی که معلومه خودش آگاه به قوانینه.
به قول استاد هزاران کارمند داره.
سه تا فرودگاه زیر دستشه.
بهترین ورژن از هر استعدادیه.
کسی که واقعا حرفهاش پر از نکته و تجربه است.
خودش یه انسان موفقه.
شاید به اندازه استاد نتونه قانون رو خوب توضیح بده. ولی سرنخ رو که بگیره تا تهش میفهمه یعنی چی.
گفته هاش حاصل تجربه است.
روونی توی باورهاش حاصل تجربه های چندین سالشه که وقتی حرف از درآمد چند ده میلیون دلاری یه بچه ده ساله میشنوه، کلی تشویق میکنه. تصدیق میکنه. مثال میاره. ایده میده. بعد از حرفهای استاد تجربیات خودشو میگه. احساساتشو بیان میکنه. به فرزندش عشق میورزه. باور میکنه به راحتی که یه بچه ۱۰ ساله میتونه میلیونها دلار در سال درآمد داشته باشه. از چی؟؟؟
از اسباب بازی باز کردن.
یه بچه چندتا اسباب بازی داره؟؟
این بچه از هرکدومشون استفاده کرده از اون اول، اشتیاقشو نشون داده واسه آنباکس کردن اسباب بازیها و وقتی جهان تعهد و اشتیاق و عشق سوزانشو دیده، به دور از اینکه فقط ده سالشه و شاید هنوز نتونه خیلی درست حرف بزرگونه بزنه. با صحبتهای بچگونه اش داره رسالتشو انجام میده، دستانی از بینهایت دست الله رو توی زندگیش آورده که کمکش کنن تا ویدیو ضبط کنه ، ادیت کنه، اسباب بازی جدید داشته باشه و…
این دستها از پدر و مادرش هستند تا شرکتهای بزرگی که میلیونها دلار بهش میدن تا فقط با محصولشون بازی کنه.
تا کسانی که ویدیو هاش رو میبینن.
همه و همه، فقط و فقط بعد از اولین قدم کوچیکش شکل گرفته. شاید اون قدم کوچیک یه درخواست بوده از مامانش تا ازش فیلم بگیره. شاید نشسته جلوی جمع و از اسباب بازیهاش صحبت کرده، و شایدهای کوچک دیگه ای که نتایجی به بزرگی چندین میلیون دلار بوجود آورده.
کی؟؟؟
یه بچه ده ساله.
کی؟؟؟
یکی که اصلا تو دنیای بزرگا نیست
اصلا از کار بیرون از خونه خبر نداره.
فقط چیزی که میدونه اینه که یه فضایی هست به اسم یوتیوب و عشقی به اسباب بازی. این دوتارو که ترکیب کرده، میلیونها سابسکرایبر اومدن. میلیونها ویو پدیدار شدند. قراردادهای میلیون دلاری بسته شدند.
و به طور قطع اگه بریم و اولین ویدیو این بچه رو ببینیم، خیلی سطحش پایینتره از چیزی که شاید امروز پست شده.
اولش شاید توی صداش ترس بوده. شاید دست پاچه بوده. شاید اصلا فکرشم نمیکرده که یه روزی به اینجا برسه.
ولی اصلا به اینش فکر نمیکرده که از این راه پول بسازه. به این فکر بوده که این عشقی که داره رو یه جوری ابراز کنه. یه جوری به بقیه نشونش بشه.
جهان کاری نداره که چند سالشه.
هرکی ببینه میگه بابا بچه چه میفهمه پول چیه و اینا.
ولی خب اعضای این خانواده میدونن که بچه ها خیلی خالصترن.
خیلی باورهاشون پاک تره و خیلی راحتتر نتیجه های بزرگی میگیرن وقتی باورهای اساسیشون رو قوی کنن.
واقعا بعد از ۷۰۰ تا ویدیوی پنج دقیقه ای، تو ۳۵۰۰ دقیقه تجربه داری.خیلیه به خدا.
یه دانشگاه تجربه است
کدوم دانشگاهی توی دویال ۳۵۰۰ دقیقه به آدم تجربه میده؟؟
کدوم دانشگاهی میتونه در عرض دوسال راهتو بهت نشون بده حتی اگه توی ضلالت و ناآگاهی کامل از خودت باشی.
چقدر عزت نفستو بالا میبره.
چقدر بیانتو قویتر میکنه.
چقدر بعد از دوسال میبینی که ۷۰۰ تا موضوع رو فقط توی تیکه های پنج دقیقه ای منتشر کردی.
بعد به خودت میایی میبینی خدای من اگه پنج دقیقه واسه خودش یه موضوع داشته باشه، پس این بیست و چهار ساعتهای این دوسال خدای من چقدر موضوع توی خودش داشته. چه پتانسیلهایی که من از بین تموم اونها فقط ۷۰۰ تاشو انتخاب کردم فقط واسه فیلم گرفتن.
نیگاه میکنی میبینی ۷۰۰ تا ردپا گذاشتی از خودت.
به میلیونها نفر توی ۷۰۰ تا موضوع کمک کردی.
و صد در صد بعد از اون دوسال به جایی میرسی که میشی یکی مثل اون پسر ده ساله ای که میتونه با تفریح و بازیهای عشقولانه و بچگونه اش، مولتی میلیونر بشه.
و چقدر لذت داره.
چقدر اون آدم وقتی بزرگ بشه الگوی بینظیری واسه بچه اش و دور و بریاش.
میتونه بگه من از وقتی ده سالم بود میلیونر شدم.
و یه ذره فکر کنید اگه بچه های اون ، این موضوع رو تو سن کمتر درک کنن، چقدر دنیا اصلا قشنگتر میشه. اونوقت کلی الگو داریم از بچه های کوچیکی که ثروتمند هستند.
چقدر کمک بزرگی هستند واسه کسانی که توی مسیر پیشرفت و ثروتمندی هستند.
وقتی میبینن که یه بچه میلیونر شده، باورهاشون قویتر میشه.
فرکانسهاشون بهتر میشه.
خدایاشکرت.
چقدر دنیا داره جای قشنگتری واسه زندگی کردن میشه.
خدایاشکرت
چقدر زبایی داشت این یه دونه فایل.
این همه به لطف و هدایت پروردگار نوشتم و میبینم فقط تونستم یه گوشه کوچیکی از این همه زیبایی رو توی کامنتم بیارم.
خدایاشکرت
دستتون تو دست الله یکتا
استاد پیشنهاد میکنم یک ترجمه از قرآن بنویسین
با سلام خدمت همه عزیزای دل
یک نکته بسیار جالب شخصیت پدر خانواده است که بسیار خونسرد و ارام و به بچه ها هیچ کاری نداره و این فرصت و میده به بچه ها که تجربه کسب کنند و جالبی شخصیتش برام این بود که یشدت خودش بود و اصلا به بچه ها کاری نداشت مثال میزنم وقتی استاد و پدر دارند با یعقوب صحبت میکنند اون 3تا بچه هرکدوم در یک حالتی بسر میبرند در صورتی که اگر ما بودم بچه ها را دعوا میکردیم و این حرکت به بچه ها یاد میده که دقیقا خودشن باشن