نوشتهی زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «الا»، به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
به نام خدایی که اتصال به او کلید تمام خوشبختی هاست. به نام خدایی که هدایت میکند دردانه هایش را
سلام بر استادنارنینم سلام بر الگوی تمام عیارمن سلام بر بانوی زیبایی ها سلام بر بانوی عشق
خداوندم را سپاسگزارم برای اینکه امروز هم فرصتی داد که همسفر و هم مسیر این بهشت زیبامون بشیم. خدایا شکرت که امروزم فرصتی دادی که چشمان قشنگم ببینه این همه زیبایی و قشنگی رو بی نهایت سپاسگزارم که امروز هم لیافت لذت بردن از تک تک زندگی بهشتی ام و درک و دریافت اگاهی های کلاس عملی امروزمان را عنایتم کردی
خدایا شکرت برای کلاس امروزمان خدایا شکرت برای دریافت بی نهایت نکته ها و اگاهی ها و درس های کلاس بهشت امروزمان خدایاشکرت خدایاشکرت برای وجود این ۴ تا فرشته ی نازنینت که داری از طریق این فرشته ها درس های امروزمون رو تکرار میکنیم خدایاشکرت
مریم. نازنین من…بانوی زیبای من چقدر زیباست چقدر فوق العاده است که درست کلاس امروزمون با صدای زیبای شما شروع شده. خدای من صدای خود خداست عاشقق صدای زیبایتان هستم خدای من واقعا نمیدونم کدوم یک از درسای محشری رو بگم که از این خانواده ی توحیدی درک کردم که چقدر پر از اگاهی و پر از نکته و پر از درس بودن عاشقتونم مریم جان عزیزم و بی نهایت تحسینتون میکنم که اینقدر زیبا کل نکات مثبت اطرافتون رو تکرار میکنین بی نهایت تحسینتون میکنم برای دقت روی تک تک نکات مثبت بچه ها و عاشق اینم که میگین میخوام دونه دونه نکات مثبت و اون رفتارهایی که منو به تحسین وا داشت رو بگم عاشق تحسین کردن هاتونم من
میدونین چیه داشتم به این فکر میکردم که دونه دونه بچه ها رفتاراشون درکشون عملکردهاشون و در لحظه زندگی کردناشون خنده هاشون و شادی کردن هاشون بی نهایت بی نهایت. دونه دونه شخصیت هاشون برام درس بود. خیلی بیشتر از اونی که فکرشو بکنم برام درس بود. مثلا ادب و احترام بین این ۴ تا برادر. اون عشقی که به همدیگه و به تفاوت های همدیگه دارن برای اینکه مثلا یکیش عاشق بازی های کامیپوتری و فعالیت های ذهنیه مسخره نمیشه یا برای اینکه یکیشون پر از شادی و خنده و پر از انرژیه سرکوب نمیشه یا یکی به یکی نمیگه کارتو این غلطه کارمن درست تر…با تمام عشقشون تفاوت های همدیگه رو پذیرفته بودن و حتی با عشق بهش احترام میذاشتن..انگار هر کدومشون توی لذت بردن های خودش بود و با خودش و خدای درونش و اون کاری که باهاش عشق میکرد و لذت میبرد حال میکرد و حتی میان به همدیگه نیرو میدن چقدر عاشق این بودم که مثلا جوزف به بهترین شکل از وسایل استفاده میکرد و مواظب وسایل بود و مسئولیت پذیر بود نسبت به وسایل یا جیکوب اونقدر عاشق توضیح دادن و با شجاعت قدم گذاشتن توی دل ترساش یا برادر بزرگتر چقدر به بقیه در هر کاری نیرو میداد و عشق میورزید و یار همدیگه بودن در بهتر لذت بردن از لحظاتشون که هم به خودشون ارزش میدادن و خودشون و علایقشونو و به اون چیزی که عشق دارن رو فدای یه چیز دیگه یا یه برادر دیگه نمیکردن و به خودشونم به بهترین شکل ارزش میدادن این برای من بی نهایت درس محشری بود
واقعا تک به تکشونو تحسین میکنم به خاطر عزت نفس و اعتماد به نفس زیبایی که دارن. تحسین میکنم که اینقدر با همدیگه با احترام و عشق برخورد میکنن و عاشق همدیگه ان. تحسین میکنم که پدرخانواده اینقدر با عشق و با باورای خوب با امید با درک لذت بردن از لحظه تربیتشون کرده. تحسین میکنم که با وجود تفاوت های همدیگه عاشقانه عاشق هم هستن و به بهترین شکل همیار هم برای لدت بردن بیشتر هر لحظشون
خدای من خدای من واقعا چقدر میشه حتی از یه بچه کوچک اینقدر ادم درس بگیره. فقط ادم باید دیدِشو عوض کنه باید جور دیگه ببینه که میتونم از هر چیزی در اطرافم درس بگیرم طبیعتش باشه افراد مثبت و موفق باشه یه بچه ی کوچولو که شاید اصلا ندونه قانون و درونش و باطنش و خدای درونش هر لحظه بهش عمل میکنه و عالی ترین لذت میبره و خودشم به لذت های بیشتری هدایت میشه خود بچه…
خدای من هر جای جهان رو نگاه میکنیم داره بهمون درس میده داره اگاهی هامونو بیشتر وبیشتر میکنه فقط باید ما یه جور دیگه با یه زاویه دید دیگه نگاه کنیم خدای من دارم دیوانه میشم از این همه زیبایی و فراوانی و ثروت وشادی و لذت و عشق هر کدومشون انگار یه دوره ان پر از درس اونقدر که پدرخانواده به بهترین شکل باورای خوب و مثبت درونشون نهادینه کرده اونقد که اینا عاشق همدیگه و عاشق احترام گذاشتن به همدیگه ان و این عشق از درونشون جوشش میگیره اونقد که به بهترین شکل آزادانه دارن اون کاری یا چیزی که بهشون حس خوبی میده رو انجام میدن
من.عاشقتم مریم جان عزیزم که تمام بی نهایت نکات مثبت تک به تکشونو اون درسایی که میتونیم از دونه دونه حتی شخصیت هاشون حتی نحوه ی برخوردشون و احترام هاشون توی لحظه زندگی کردن هاشون جسور و شجاع بودناشون و نترس بودن و توی دل ترسا رفتن هاشونو ببینم و درک کنیم دارین بادخانوادتون به اشتراک میذارین بی نهایت از این بابت سپاسگزارم و بی نهایت تحسینتون میکنم که اونقد زیبا، ریزبینانه و دقیق تمرکزتونو گذاشتین روی تک تک بچه ها که متوجه شدین که کدومشون چه شخصیتی داره. بی نهایت تحسینتون میکنم برای این تمرکزتون بروی ذره ذره نکات مثبت و زیبایی های اطرافتون. هر چیزی که میخواد باشه
یعنی مننننن مردم واسه لیوای. عزیزم خدای من خدای من من مردم واسه اطلاعات محشری که در مورد ستاره ها و ستاره شناسی داشت. من عاشق با عشق توضیح دادنش شدم عاشق اینکه چقدر علاقه داره و چقدر عاشق اینکه از علایقش، از چیزایی که دوست داره توضیح بده
مطمئنم مریم جان عزیزم بیشتر از عشقی که لیوای موقع توضیح دادن داشت بیشتر عشق میکرد و دونه دونه داشتن شخصیت زیبا و نکات مثبتشو تحلیل میکردن خدای منننننن من عاشقق این عشقش شدم که کتابی به اون پر حجمی رو خونده بود و ببین چقدر مادر فوق العاده ایی دارن که میدونه فرزندش به چه چیزایی علاقه داره و قشنگ شخصیت فرزندشو با تمام وجود میشناسه که چه چیزایی بخره برای پیشرفتش در حوزه ای که بهش علاقه داره و من مادر بی نهایت فوق العاده و با درک و کمالاتشونو بی نهایت تحسین میکنم. دقیقا وقتی که پا در مسیری که بهش علاقه داری میذاری و با عشق کارتو انجام میدی و با عشق وارد اون کارت میشی حتی زمان برات بی معنی میشه…و این همون رمز ثروته و هر لحظه جاری تر و جاری تر میشه به زندگیت که عاشقانه دنبال کاری بریم که عاشقشیم که این عشقه که ثروت خلق میکنه این نیروی عشقه فرکانس عشقه که جریانی از نعمت و ثروتو وارد زندگیمون میکنه و این عشقِ به کارمونه که میتونیم حتی گسترش بدیم باهاش جهان پر از نعمت و ثروتو نه ساعات کاری اضافه و نه زحمت بی نهایت. عاشق اون نگاه پر از عشق لیوای شدم وقتی داشت دونه دونه از ویژگی های ستاره ها میگفت عاشققق این عشقی شدم که از نگاهش کاملا هویدا بود که مریم جانم بیشتر از خود اون اطلاعات به این عشقِ ..عشق میورزید
خدای من خدای من چقدر پر از توحید پر از باورای خوب پر از درس پر از نکته هستن این خانواده ی الهی و شگفت انگیزشون که از طریق اینا داری بهمون این درس های هیولا رو یادمون میدی خدای من شکر هزاران بارشکرت هزاران بارشکرت حالا در ۱۱ سالگی اینقدر زیبا داره پیشرفت میکنه و توضیح میده من مردم براش ای خدای من چقدر عاشقشم من اخه خدای من عاشق تحسین کردن هاتونم مریم جان عزیزم که دونه دونه تمام عشق لیوای به کارش به علایقش رو تحسین میکنین دونه دونه شخصیت هاشونو تحلیل میکنین و این چقدر برای ما مفید بوده حتی بعضی وقتا من میبینم که ببین چقدر زاویه دید محشری داشته و مثبت نگاه میکرده واقعا ثانیه ثانیه برای من درس بوده خدای من خدای من چقدر عاشق لهجه ی زیبایش شدم من خدای من چقدر زیبا میشه تو رو همه جا دید حتی در نگاه پاک و معصوم نازنین لیوایمان یعنی منننن عاشقتونم وای وای وای عاشقشم
داریم میریم ماهی گیری با لیوای خدای من چقدر زیباست از این طرف که نگاه میکنیم به دریاچه ی بهشتمون چقدر عاشق اون هوای مطبوع بهشتمون با تمام وجود من حس میکنم اون هوای افتابی و عشق خداوند که داره با نورش با هواش با بادش بهتون عشق میورزه
خدای من شکرت، هزاران بار شکرت.
عاشق این نگاهم. از فراوانیتونم مریم نازنینم برای یه دریاچه پر از ماهی. خدای من شکرت برای این همه نعمت.
خدای من شکرت برای این همه ثروت، برای این عشقی که خودِ خودِ ثروته.
خدایا شکرت که چقدر بیشتر داری بهم یاد میدی، داری نهادینه میکنی، داری منطقیتر میکنی برای ذهنم که آره عزیزم، آره الهامم، ثروتمند شدن خودِ ثروته.
خودِ خودمم… خودِ خداست.
و چقدر این ثروتمند شدن منو به تو نزدیکتر و نزدیکتر میکنه… توحیدیتر میکنه.
خدایا شکرت، هزاران بار شکرت.
چقدر عاشق اینم که مریم جان عزیزم داره این اشتیاق و این ارزشمندی و مهم شدنو به لیوای میده که بیشتر و بیشتر توضیح بده. خدای من، چقدر مریم جانم داره اشتیاقشو توی لیوای برای توضیح دادن بیشتر و بیشتر میکنه و اطلاعاتشو با ما درمیون میذاره و با عشق داره به حرفاش گوش میده. و ببین خدای من، الهامی که به لیوای شد که اون طرف ماهی خیلی خیلی زیاده.
خدای من، این بچهها چقدر پر از توحیدن. چقدر پر از باورای خوبن.
چقدر با خودشون هماهنگن. چقدر متصلن. خدای من، ببین چقدر زیباست که ایدهها رو دارن انجام میدن برای رسیدن به خواسته.
وای خدای من، ببین مصمم بودن و ادامه دادن رو.
یعنی من عاشق این هماهنگ بودنتونم.
خدای من، عاشق اینم که استادمون توی ننو داره نظرات منتشر میکنه. عاشقتونم استاد قشنگم.
خدای من، ببین برونی زیبارو که یه پارچه آقاست.
خدای من، شکرت برای این همه فراوانی و لذت. خدای من، شکرت برای این ادامه دادن و مصمم بودن. خدای من، شکرت برای هر لحظه ایدههایی که بهمون میفرستی و هدایتمون میکنی.
ببین چقدر زیباست که آدم با یه تیر دو نشون میزنه. خدای من، شکرت که هم داره لذت میبره از ثانیهثانیهش و هم با این احساس خوبش، با این لذت بردنش داره خودشو با خواستهش که گرفتن ماهیه، هماهنگ میکنه.
که این همون متصل بودنه.
و دونهدونه دارین هدایت میشین به سمت خواسته که همون ماهیه.
مثلاً لیوای غذا ریخت واسهشون. خدای من!
اینم یه ایده دیگه. چقدر زیبا لیوای به الهاماتش عمل میکنه.
چقدر من عشق میکنم و لذت میبرم از عشق کردن مریم جان قشنگم.
کاملاً میتونم حس کنم که چقدر لذت میبرن مریم جان عزیزم در کنار بودن با لیوای. خدای من، چقدر عمیق و پر از آگاهیه این پسر.
خدایا شکرت.
روحیه ادامه دادن و پا پس نکشیدن لیوای و فکر همهجاشو کردن، واقعاً تحسینبرانگیز بود.
وای وای وای خدای من! چه ماهی بزرگی هم گرفتیم!
خدای من، چقدر هم زیبا بود اون ماهی.
خدایا شکرت که چقدر تجربههامونو بیشتر و بیشتر میکنی با دیدن این همه زیبایی و این همه قشنگی.
خدای من، چقدر زیبا گفتین مریم نازنینم. چقدر فوقالعاده گفتین که دونهدونه ایدهها رو اجرا کردین و چقدر امیدوارانه با عشق و لذت بردن تو همون لحظه ادامه دادین و چقدر بیشتر و بیشتر ذوق کردین.
آخ که من عاشق این تجربهها و لذتهای جدیدم.
خدای من، خدایا شکرت. چقدر چشمای بانمکی داشت ماهی وقتی تو دست مریم جانم بود.
خدای من، ببین تو تجربه جدید و خلق این تجربه چه کارایی که نمیکنی. ای وای خدای من، دقیقاً باید وارد اون تجربه آدم بشه.
خودش باید واردش بشه و با تمام وجودش لمسش کنه. همین که مریم نازنینم میگه که اگه کتاب میخوندم و اگه فیلمای مستند میدیدم، نمیارزید به اینکه خودم باید تجربهش میکردم. و لذتی که تو این تجربه کردن هست، اون شادی، اون ذوق کردن، با هیچی عوض نمیشه.
اون اعتماد به نفسی که این تجربه کردن به آدم میده، عمیقترین درک و لذت رو تو وجود آدم نهادینه میکنه.
مهمتر از همه، که دیوونه این جمله خداوندم شدم: “توی دل اون ترسا رفتن و تجربه کردن، حتی اگه این تجربه کوچیک باشه و به نظر موضوع مهمی نیاد، اما وقتی تجربه میکنی و میری تو دل ترسات، تازه میفهمی که بخشایی از وجودتو پر میکنه و آمادهت میکنه تا قدمای بزرگتری برداری.”
من چی بگم به این درک زیبای قوانین و زیباترش، عمل کردن به این قوانین؟
مریم نازنینم، بینهایت تحسینت میکنم برای رفتن تو دل ترسات. بینهایت تحسینت میکنم برای این نگاه زیبای تجربه کسب کردن، دیدن و عشق ورزیدن حتی به ترسات.
دقیقاً این همون تکامله، حتی توی رفتن تو دل ترسا. و اون ظرفیت درونمونو بزرگتر و بزرگتر میکنه، تا جایی که شاید اصلاً خودمون نفهمیم این شجاعتمون حاصل کدوم به دل ترس رفتن بوده. اما این شجاعت قطرهقطره شده دریا و شده این شجاعت برای اقدام به یه قدم بزرگتر.
این بینظیر بود که گفتین مریم نازنینم. فوقالعاده بود. بینهایت تحسینتون میکنم و سپاسگزارم ازتون.
خدای من شکرت. هزاران بار شکرت.
چقدر زیبا بود این تجربه فوقالعاده ماهیگیری. چقدر لذتبخش بود وقتی مریم نازنینم اونجوری ماهی رو سپرد به دل دریای زیبای بهشتمون.
خدای من، این بهشت. این زندگی بهشتیام که هر روز، هر لحظه داره بهشتیتر میشه و تلاشم برای بهشتیتر شدن بیشتر. خدای من، چطور شکرتو به جا بیارم؟ خدایا شکرت. هزاران بار شکرت.
بینهایت روزای فوقالعاده و نتایج بینظیر در انتظارمونه با ادامه دادن این زندگی بهشتیمون.
استاد عزیزم، عاشقتونم. بینهایت عاشقتونم و بینهایت سپاسگزارم برای منتشر کردن نظرات و بینهایت سپاسگزارم برای به اشتراک گذاشتن این بهشتتر از بهشت.
سپاسگزارم که مثل همیشه حرفگوشکن بودین و الهامات رو درجا دریافت میکردین و اجرا میکردین. سپاسگزارم استاد نازنینم. یعنی من عاشق اون بزن قدش مریم عزیزم و لیوای جونم شدم. عاشقتونم.
خداوند هر لحظه هدایتمون کنه به سمت مسیرای پر از زیباییهای بیشتر و درک این زیباییها. استاد قشنگم، به شدت منتظر ادامه آگاهیها و درسهای کلاس بهشتمون هستیم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD326MB22 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 2897MB22 دقیقه
به نام خدوند بخشنده ی هدایتگر تمومی بنده ها
سپاسگزار خداوندم که باره دیگر برمن منت نهاد و به من یک زندگی دوباره هدیه داد و روزم رو میخوام با درس گرفتن دوباره ازین چهاربرادر بزرگوار ودوست داشتنی شروع کنم
سلامودرود به شما دوعزیز مهمان نواز
ممنونم ازین بچه های باتربیت و خوش ذوق که کلی هم باهم خوش گذروندیم و ازاونها درسها یادگرفتیم
از اون قسمتی که این مهمونای عزیزمون وارد پرادایس شدن،و ازهمون اولی که بدون هیچ رودروایسیی شروع به ماهیگیری کردند،خیلی دوست داشتم بیشتر بااونها آشنابشم و از نوع شخصیتی که ذاتاً دارند بیشتر درس بگیرم،چون معمولا این دست از آدمها یک شخصیت کاملا بااعتماد بنفسی دارند و کاملا خودشونن و قضاوت دیگرانی براشون مهم نیست و دقیقامیخوان چیزیو تجربه کنن که دوست دارند
والان بیشتر فهمیدم که اونها کاملا باعزت نفس و بااعتماد بنفس فوق العاده ای هستند وبقول مریم جان هرکدوم باشخصیتی کاملا متفاوت هستند که اتفاقا هرکدوم به شخصیت همدیگه احترام میذارند و درکنار هم وبا پذیرفتن شخصیتهای همدیگه بهترین لذت رو اززندگی میبرند
این نیست که برادربزرگتر احساس بزرگی بهش دست بده که بخواد توسر اون برادراش تسلط داشته باشه و بهشون امرونهی کنه
نه اتفاقا دیدم که همون برادر کودک درونش فعالتره و بقیه ی برادراشو تشویق میکنه که شناکردنو تجربه کنن،باهاشون تنیس بازی میکنه،موتورسواری میکنه،بدون اینکه بخواد گردن کلفتی کنه و حرف حرفهخودش باشه،واین برام بسیار تحسین برانگیزبود که چقدر احترام و ارزش بین اونها حکمفرما بود تا حرف زور و زننده…
عاشق شخصیت لیوای عزیزشدم که اینقدر تواین سنو سال باجزئیات عالی درمورد علم نجوم، بزرگی وگرما وونور ستارگان و خورشید انقدر دقیق و شیوا صحبت میکرد،آخه بچه ی بااطلاع تااین حد؟!
که بتونه انقدر خوب درک کنه،جوری صحبت کنه که انگار خودشو تو اون فضا تجسم میکرد و جوری ازگرماوونور ستارگان میگفت که گویا داره همون لحظه گرماشو احساس میکنه و توصیفش میکنه!
احسنت و هزاران افرین به این پسر وبه این پدرمادر گل ودوست داشتنی که به فرزندانشون اجازه دادن درمسیر علاقشون قدم بردارن و رشد کنن
احسنت و هزاران هزاربار به این پسرباید آفرین گفت که یک کتاب به قطر سه اینچی رو بادقت کامل اون هم تو یکماه مطالعه کرده و الان داره اون اطلاعات مفیدش رو منتقل میده
چقدر دیدگاهش رو دوست داشتم که درمورد معلم چهارمش صحبت میکرد،اون میگفت معلم کلاس چهارمم هم بدترین و هم بهترین بود
بهترین بود چون کلی چیزبه من یادداد ومنو باعلم آشناکرد،وبدترین بود چون خیلی سختگیر بود اما همین سختگیر بودنش هم برام مفید بود چون منو به یه سطح دیگه ای برد
آفرین به این دیدگاه زیبابینش که حتی بدبودنش رو هم ربط میده به اینکه اونو به یه سطح دیگه ای برده،همین دیدگاه زیبابین اینجور آدماست،که هیچ وقت نخواستن دلیل پیشرفت نکردنشون رو به عامل بیرونی ربط بدن،و به بهونه ی سختگیربودن شرایط وموقعیتها نخوان حرکت کنند
ودراخر وقتی مریم جان به ایشون گفتن شماخیلی بااعتمادبنفسی،درجواب گفت بله من هستم،چقدر ایشون روتحسین کردم که اینقدر قاطع جواب داد آفرین به تو پسر بااعتمادبنفس و دوست داشتنی
چقدر اون لحظه ای که ازتوی آب بالیوای عزیز قایق سواری میکردید،و همزمان هم استاد ازونجا فیلم میگرفت،یه صحنه ی جذابی برام شده بود،آدم هم خودشو توقایق احساس میکنه هم دور از قایق،یه حس جالبی بهم دست میداد که هردوتون همزمان فیلم هردوقسمت رو کنارهم گذاشتید
خدای من چقدر صدای پرنده های تواین فضا انرژی بخشه،چقدر آدم یه حس فوق العاده ای بهش دست میده،اصلا صدای طبیعت،نورآفتاب،بوی مطبوع چمنهاودرختها،آبی وزلالی دریاچه،آسمان صاف و چشم نواز همه وهمه دست به دست هم داده تا تو از این فضای بهشتی لذتش رو ببری
مریم جان بسیار تحسین برانگیزی که کلی با لیوای عزیز وقت گذروندی و تجربه های خوب راجب ماهی گیری کسب کردید،وتونستی کلی به ترسهاتون غلبه کنید
واقعا من تجربه ی وقت گذروندن بابچه هارو بسیار دوست دارم،وفکرمیکنم بهترین دوران عمرم از اون موقعی بود که دخترم به دنیااومد و تا سه سالگیش که خیلی تو یک عالم دیگه ای برای خودش یه زندگی متفاوتی داشت و جوری باخودش بازی میکرد که انگار یه نفرواقعی درکنارش داره باهاش صحبت میکنه و تو رؤیای خودش توبهترین ماشینوخونه داشت زندگی میکرد،و من همیشه وهر روز کارهای اونو تماشامیکردم و عشق میکردم ازینهمه شوروشوقی که اون برای بازی های تخیلی خودش داره
من کلی ازتجسم هایی که دخترم تودوران کودکیش باخودش داشت وباخودش حرف میزد کلی درس میگرفتم واینکه واقعاماادما ازهمون بدو تولدمون باورای خوب تو ذاتمون بوده ولی کم کم اون الماس درونمون با باورای نامناسب پوشیده میشه
چقدر حس رها بودن بچه هارو دوست دارم،چقدر خودشونن و دوست دارن توهرچیزی کنجکاوی درونشون رو فعال کنن
چه حس فوق العاده ای بود که اون لحظه لیوای ماهی گرفت و باشوروهیجان جلوی دوربین ماهیو گرفت که ازش فیلم بگیری
مریم جان آفرین به شما که درکنار بچه های گل تونستید کلی تجربه های جدید کسب کنید،وکلی به ترسهاتون غلبه کنید
همین ماهی تو دست گرفتنتون و اینکه به شکلی اون رو بگیرید که بی حرکت بمونه و اون قلاب رو ازدهنش بیرون بکشید،این خودش یه تجربه ی فوق العاده ای بود
چقدر اینجا میشه تجربه ی زیادی کسب کنی،چقدراین شیوه ی زندگی کردن به دلم نشسته که برای تجربه ی هرچیزی نیازی نیست به استیت پارکهایی بری که مسیرش طولانی باشه
همینجا توهمین محوطه هررر کاری رو میتونی آزادانه تجربه کنی،خدایاشکرت پرازنعمتو فراوونیه،اینجا تورو لعلک ترضی میکنه که ازهر نعمتی هرچقدر دلت میخواد استفاده میکنی
خدایاشکرت که امروزهم باشخصیتهای متفاوت بچه ها آشناشدیم و چقدر برای من درس داشت که همه ی اونها باوجود شخصیتهای متفاوتشون انقدر با صلح درکنارهم دارن لذت دنبارو میبرن
پدرخانواده رها از هر قیدو بندی بچه هارو آزاد گذاشته تا هرتجربه ای که دوست دارن کسب کنن
داستان بهبود شخصیتم درراستای توجه به الگوها وزیباییهای این فایل ادامه دارد….