https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-23.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-05-20 10:04:132025-01-19 10:29:21سریال زندگی در بهشت | قسمت 28
255نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر این قسمت رو باهاش ارتباط قلبی قشنگی برقرار کردم. چقدر زیبا درون یک فرد درونگرا رو به تصویر کشیدید. چقدر احساس کردم که واقعا مشکلی نیست اگه درونگرا باشی. من هم به شدت آدم درونگرایی هستم. و حتی بیشتر و بیشتر هم به درون خودم برگشتم. من این قدر عاشق یادگیری بودم که خیلی زودتر زبان فارسی رو یاد گرفتم. من زبان مادریم فارسی نیست و شهری که زندگی می کنم ، افراد خیلی کمی فارسی صحبت میکنند و عملن فقط فارسی رو مدرسه و یا تلویزیون میتونیم یاد بگیریم. به هر حال نکته ی مد نظرم اینه که از بس که نگاه میکردم و کتاب میخوندم که خیلی زود فارسی یاد گرفتم، خوب صحبت میکردم،و درکم از اشعار و متون فارسی بسیار بالا بود. حتی دانشگاه بچه هایی که زبان مادریشون فارسی بود از من معنی اشعار فارسی رو میپرسیدن. عشق من به یاد گرفتن زبان فارسی، به خوندن کتاب خیلی خیلی زیاد بود. و یک چیز جالب در همان کودکی من داستان های پیامبران رو میخوندم، داستان سلیمان نبی از همه برام جالبتر بود و اون رو بارها خوندم. و همیشه میگفتم اه چقدر پیامبر ثروتمندی بوده. و تصور میکردم. بی خود نبوده که به سمت استاد عباسمنش هدایت شدم.
چقدر من هم عاشق ستاره و فضا بودم. چقدر آسمان شب رو دوست داشتم. چقدر لذت میبردم اینکه کسی کاری به کارم نداشته باشه و کتاب بخونم. من از پدر مادرم میخواستم کتاب بخرن برام. مادرم کم سواد بود و پدرم دیپلم اما هیچ ربطی نداشت و من بیشتر پولم رو میدادم کتاب.
چقدر Levi من رو یاد بچه گی خودم انداخت. خیلی سپاسگزارم خانم شایسته که این قسمت رو فیلم گرفتید و نشون دادید. چقدر اشتیاق و عشق این پسر ۱۱ ساله زیبا بود برای من. چه لطافت روحی داشت. هر وقت بچه ها رو می بینم، یاد این پسرها میفتم نا خوداگاه.
واقعا رابطه این خانواده بی نظیره از هر لحاظ، از پدر که این قدر رشد کرده و با حوصله و صبره تا تک تک پسرها، عشق و آرامش توی این خانواده موج میزنه. آرامش این نیست که کسی جیغ و هورا نکشه، ارامش اینه که من توی خودم و با محیطم در صلح باشم. و حالا اگر بقیه هم با این اوکی باشه که نور علی نوره. که البته طبق قوانینی که از استاد یاد گرفتم، این طبیعیه.
چهار برادر، چهار شخصیت متفاوت، با علایق متفاوت ، اما یک گروه هماهنگ و عاشق و همدل، یار و پشتیبان همدیگه. چقدر ترکیب این تضادها زیباست. چقدر خوبه این رو یاد بگیرم ، و به جای ایراد گرفتن های مکرر از همدیگه و تلاش برای تغییر دیگران که دوست داریم مثل ما عمل کنند، قبول کنیم اون رو و دنیا رو گاه گاه از دید اونها هم ببینیم. و یا حداقل بپذیریم. واقعا تحسین برانگیزه همچین خانواده ای.
چقدر خوب شما محیط و افراد رو با دید باز می بینید و observe رو می کنید. از بالا نگاه می کنید و بدون کمترین قضاوت. Bird view کردن شما رو خیلی دوست دارم خانم شایسته، از بالا می بینید و بعد ریز میشید falcon eyes .
تحسین تون می کنم برای این توانایی بی نظیرتون. چقدر خوب همه چیز سر جاشه و همه دارن از هم نشینی هم لذت می برند. چقدر دلم خواست اونجا می بودم.
لیوای عزیزم ، Levi the science guy
واقعا چقدر با عشق از ستاره ها حرف میزد. و چقدر هم ساده توضیح میداد و جوری که بتونیم تجسم کنیم. از کلمات دقیق تری استفاده می کرد. من عاشق این پسر شدم.
یک نکته خیلی خیلی خیلی جالب. گفتش که معلم علوم سال چهار علوم بهترین معلمش بوده، خیلی سخت گیر بوده اما این سخت گیری کمکش کرده که بتونه درس علوم رو خیلی بهتر کار کنه و حتی بعد از اون اصلن به یک لول دیگه ای رسیده. این دید یک بچه ی ۱۱ ساله، محشره. من در کل هیچ وقت با معلم های سخت گیر مشکلی نداشتم و الان هم ندارم. چون معمولا این اشخاص با اگاه تر و با معلومات ترن و تمرکزشون روی کارشون هست، و این پسر گلمون اینرو درک کرده و از این فرصت استفاده کرده و کلی مطالعه کرده و حتی قبلن که فکر میکرده به ریاضی علاقه داشته دیده نه بابا علوم اصلن براش یک چیز دیگه است. عزیزم چقدر درک بالایی داره.
چقدر خوبه و عالی و البته استاد همیشه تاکید کردن، توی حوزه ی کاریمون مطالعه و تحقیق کنیم، اطلاعات و مهارت مون رو ببریم بالا. اینه که باعث میشه که یک پسره ۱۱ ساله یک کتاب قطور رو مطالعه کنه و عشقش رو پیدا کنه وحتی تلسکوپ بخره. و در مسیر علایقش حرکت کنه.
من واقعا به این قسمت، خدا رو شکر، عمل می کنم. خدایا شکرت.
عزت نفس رو بنازم Levi جان. تو محشری، بلی هستم. چقدر پذیرای تحسین هستند.
چقدر قایق سواری و ماهی گیری شما رو دوست داشتم. چقدر این منظره زیبا بود و یه لحظه صدای اون پرنده چقدر آرامش بخش بود.
مریم جان از هوشمندی ماهی ها گفتند، بعد دو روز احساس خطر کردن و خودشون رو مخفی کردن.
و شما هم مصمم برای ماهی گرفتن، از هر ایده ای حال ممکن یا غیر ممکن، عاقلانه و یا ناعاقلانه. هر جایی رو تست کردید، ، اینه تسلیم نشدن. حتی جاهایی که مطمئن بودید ماهی نیست رو گشتید. امید و لذت بردن از پروسه و آرامش کلید دستیابی به هر چیزی.
خدا شما رو هر لحظه به زیبایی بیشتری هدایت کنه مریم جانم و استاد عزیزم.
بلاخره ماهی گرفتید، چه ماهی زیبایی بود. و خیلی جالب بود چون شما جواب سوال ذهنی من رو دادید. بلی شما اونها رو قبلن خوردید و خیلی هم خوشمزه بودند. 😊😊😇😇🥰
چقدر زیبا از لحظاتتون در کنار این عزیزان استفاده کردید. چقدر باز و پذیرا بودید، برای ورود تجربه های تازه. امروز از دیشب به خودم قول دادم کمی بهتر و کمی نرم تر با بچه ها برخورد کنم، و واقعا امروز آرومتر ومهربانتر بودم. من در کل همه میگن شخص خیلی مهربونی هستی اما دوست نداشتم بچه ها دورو برم باشند. اما میخوام این رو عوض کنم.
خیلی ممنونم از درس عالی تون مریم جان، تجربه کردن یک چیزی خیلی بهتره از خوندن اون و یا مشاهده اون عمل توسط فرد دیگه ای. چراچون عمق میده به زندگی ودرکت به زندگی ، چرا چون بر ترس هات حتی ترس های کوچکت غلبه می کنی و هربار اعتماد به نفست بالا میره . و این روند باعث رشد ما میشه. نگاه شما چقدر زیباست به زندگی.
و عاشق تونم استاد که با تمرکز و در تنهایی کامنت های ما رو میخونید. چقدر عاشق کارتون هستید و چقدر برای کارتون ارزش قایل هستید و چقدر برای بقیه هم ارزش قایل هستید. در کمال آرامش در یکجای زیبا داشتید کامنت میخوندید. چقدر ایجاد خلوت خودمان و دادن حریم خصوصی به بقیه حتی اگر در خانه ما مهمان باشند، عالیه.
سپاسگزارم از این همه اگاهی و اموزش. از اینکه یاد میدید با دید بازتری به دنیا نگاه کنیم و اجازه بدیم یاد بگیریم از همه چیز و همه کس.
خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که بهم فرصت زندگی دوباره رو هدیه دادی تا بتونم زندگی بهشتی رو همراه خودت با عشق ادامه بدم.
خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که دارم با عشق و با ارامش بینظیرم و با لذت و با شوق و ذوقم این کامنت ارزشمندم رو مینویسم.
خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که ما رو خالق زندگی مون قرار دادی تا بتونیم هر انچه رو که دوست داریم وارد زندگی مون کنیم.
خدای مهربونم چقدر زیبا تمام وجودم رو پر از ارامش خودت کردی
چقدر زیبا تمام قلبم رو پر از نور هدایت خودت کردی
چقدر زیبا منو عاشق و دلبسته و وابسته ی خودت کردی
چقدر زیبا منو دیوونه و شیفته ی خودت کردی
خدای عزیزم تو عشق ابدی منی
تو تمام دارایی منی
تو دلیل تمام لبخندها و شادی ها و خوشی ها و تمام اتفاقات خوب زندگیمی
تو قلب منی ؛ زندگی منی؛ تو عطر نفس های منی
استاد عزیزم چقدر زیبا منو عاشق خدایی کردی که عشقش منو دیوونه کرده
خدایی که هر وقت با تمام وجودم صداش زدم منو مستجاب کرد
خدایی که نام و یادش ارامش بخش قلب هامونه
خدایی که اغوش گرمش برام امن ترین اغوش دنیاست
خدایی که دارم با تمام وجودم در تک تک سلول های بدنم حسش میکنم
خدایی که هیچ وقت تنهامون نمیزاره
هیچ وقت ترک مون نمیکنه
خدایی که همیشه اغوش گرم و عاشقانه ش به رومون بازه
خدایی که برامون همه چیز و همه کس میشه
خدایا شکرت که تو را داریم و تنها خودت برامون کافی هستی
خدایا شکرت که بهم توفیق دیدن این سریال بهشتی رو هدیه دادی تا بتونم صدق بالحسنی کنم و تمام ذهن و قلبم رو روی زیبایی ها و نکات مثبت و بهشتی کنم
خدایا شکرت که دارم این تصویر زیبای این فایل زیبا رو میبینم که لیوای عزیزم تونسته یه ماهی زیبایی بگیره که دیدنش بهم حس و حال فوق العاده ای رو هدیه داده
خدایا شکرت که دارم صدای پر از ارامش مریم جانم رو میشنوم که داره برامون از ویژگی های زیبا و مثبت این خانواده ی بینظیر و توحیدی و شاد رو توصیف میکنه؛ و چقدر زیبا با این کار الهی تون دارید بهمون یاد میدید که همیشه بیایم و تمرکزمون رو روی زبایی ها و نکات مثبت بزاریم و اون ها رو تحسین کنیم و با این کار زیبا ذهن مون رو عادت میدیم که فقط روی زیبایی ها تمرکز داشته باشه
و منم دوست دارم ویژگی های مثبت و زیبای این برادرهای بسیار شاد و بسیار با اعتماد به نفس و پدر بینظیرشون رو تحسین کنم
تحسین کنم رابطه ی زیبا و دوستانه ای که با هم دارن و با اینکه هر کدوم از این برادرها ویژگی های شخصیتی متفاوتی دارن ولی چقدر زیبا یاد گرفته بودن که به همدیگه و به نظر همدیگه احترام بزارن و به همدیگه توی کارها کمک کنن و با همدیگه کار گروهی رو انجام میدن
و چقدر ان عشق درونی شون به همدیگه این با هوش و با استعداد بودن شون رو این اعتماد به نفس و عزت نفس فوق العاده شون رو این پر انرژی بودن شون رو تحسین میکنم
و چقدر استاد عزیزم رو تحسین میکنم که داشت با عشق باهاشون صحبت میکرد و اون ها هم چه شوق و ذوقی داشتن و داشتن با تمام وجودشون با استاد صحبت میکردن
خدای من ؛ چقدر این لیوای عزیزم رو دوست دارم یه بچه ی بسیار اروم و درون گرا و عاشق نجوم و بازی های ذهنی هستش و چقدر این درک و فهم و هوش بینظیرش رو تحسین میکنم چقدر زیبا و با اعتناد به نفس بالا داره برامون از عشق و علاقه به نجوم صحبت میکنه و
من عاشقتم مریم عزیزم که برای تمرکز بیشتر مکان تون رو برای صحبت کردن با لیوای عزیز عوض کردین تا با ارامش و با تمرکز بهتری یه گفت و گوی عالی رو داشته باشین و چقدر با شوق و ذوق داشتین لیوای عزیز رو تحسین میکردین و منم با تمام وجودم شما مریم عزیزم رو تحسین میکنم
چقدر پدر و مادر بینظیر این بچه ها رو تحسین میکنم که اینقدر زیبا این بچه ها رو تربیت کردن و چقدر زیبا عشق علاقه ی بچه هاش رو میدونن و با تمام وجودم مادر عزیزشون رو تحسین میکنم که اینقدر زیبا به عشق و علاقه ی بچه هاش اهمیت میده و برای لیوای عزیز یه کتاب درمورد نجوم رو تهیه میکنه و لیوای عزیز هم با عشق اون رو مطالعه میکنه
خدای من چقدر این صدای طبیعت بهشت مون زیباست و دیدن این دریاچه ی بهشتی مون و درختای سرسبزمون ادمو دیوونه میکنه و فقط میتونم با تمام وجودم خدا رو به خاطر این همه نعمت و ثروت و فراوانی که بهمون داده هزاران بار شکر میکنم
و چه لذتی داره توی بهشت زیبامون توی قایق زیبامون بشینی و بری توی دریاچه ماهیگیری کنی دقیقا مثل مریم جان و لیوای عزیز
الله اکبر به این صدای زیبای پرنده هایی که دارن توی بهشت مون میخونن و اشک رو توی چشمام جمع کرده و نور زیبای خورشید که به این دریاچه تابیده و دریاچه رو زیباتر کرده و دیدن این اسمان ابی و کلبه ی بهشتی مون روحمو پرواز داده و اینقدر حال و هوام عالی و زیباست که انگار توی این دنیا نیستم
و چقدر این ارامش شما مریم عزیزم و لیوای عزیزم رو دوست دارم و ارامش بینظیری رو بهم هدیه دادین و با تمام وجودم تحسین تون میکنم که دارید از تک تک لحظات تون لذت میبرید و حس و حال خوب رو به خودتون هدیه میدید و حالا میخایم برای گرفتن ماهی یکی یکی از ایده هامون رو امتحان میکنیم تا به هدف مون برسیم و چقدر این مصصم شدن تون برای رسیدن به هدف مون رو تحسین میکنم که برای ما هم کلی درس داشت که برا رسیدن به هدف مون با احساس خوب مون و با تمام وجودمون قدم برداریم و ایده هایی که بهمون الهام میشه رو اجرا کنیم و ناامید نشیم و ادامه بدیم و به خدا توکل کنیم تا به هدف مون برسیم
خدای من لیوای و مریم جان به هدف شون رسیدن و یه ماهی خییل زیبایی گرفتن و با تمام وجودم این ادامه دادن شون رو تحسین میکنم که ناامید نشدن و منم با شادی تون شاد شدم و چقدر حس و حال خوبیه وقتی که برای رسیدن به هدفت تمام راهها رو امتحان میکنی و شاید وسط راه کمی خسته بشی ولی وقتی که ادامه میدی و نتیجه ش رو میبینی اون همه خستگی به یه حس و حال فوق العاده ای تبدیل میشه و چقدر مهمه که برای رسیدن به هدف مون حس و حال مون رو خوب نگه داریم چون ممکنه نجواهای ذهنی اذیت مون کنن و نیاز به کنترل ذهن قوی داشته باشی
من عاشقتم استاد خوش قلبم که اینقدر زیبا دارید به عزیزدلتون عشق رو هدیه میدید و با تمام وجودم این رابطه ی زیبا و الهی تون رو تحسین میکنم
و با تمام وجودم شما مریم عزیزم رو تحسین میکنم که شاید لمس کردن ماهی برای اولین بار کمی ترس داشتن ولی به ترس شون غلبه کردن و چقدر همین حمله کردن به ترس ها باعث میشه ادمو بزرگ کنه و عزت نفسش رو بیشتر کنه و تجربه های جدیدی رو میتونیم تجربه کنیم
مریم جان از تجربه کردن با بچه ها برامون گفتین ؛ منم تجربه ی بودن با بچه ها؛ بازی کردن باهاشون و صحبت کردن باهاشون رو داشتم و دقیقا همین طوره وقتی با بچه ها هستی؛ یه حس فوق العاده ای داری و کلی کنارشون لذت میبری و کلی درس رو ازشون یاد میگیری
ممنونم ازتون دستای بینظیر خدا به خاطر این فایل های بهشتی که کلی درس و اگاهی و حس و حال خوب رو به قلب هامون هدیه میدین
عاشقتونم
خدایا شکرت؛ ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا
به نام خدایم که در وجود معصومانه بچه ها حضورشو دارم بیشتر احساس میکنم
سلامی پر از حس سپاسگزاری به مریم جان که با این تمرکز روی بچه ها بخصوص لیوای ،کلی به فکرم واداشت که نگاهی جدی به خودم داشته باشم و بخوام که برگردم به گذشته ها و با مرور کودکی و همه زندگیم خودمو بهتر بشناسم و هر آنچه ناشناخته در وجودمه کشفشون کنم و بفهمم که واقعا برای چی در این جهان هستم.میخوام چیکار کنم بعد از رسیدن به اولین هدف بزرگی که با همه وجودم با تک تک سلولهام میخوامش و دیشب در اوج اغتشاشهای ذهنی فهمیدم که تنها فکر کردن به این خواسته هست که نه تنها حالمو خوب میکنه بلکه چنان انرژی بهم میده که با یادش فقط خنده روی لبهامه و حس لذتی که انگار دارمش، و این نوع از احساس میتونه بعد این راهنمای من باشه برای اینکه بفهمم آیا خواسته هام واقعیه یا نه.
سپاسگزارم بانو جان که با توضیحات شما فهمیدم که من آدم گوشه گیری نبودم،بلکه شخصیتی درون گرا داشتم و شاید به اشتباه این همه سال فکر کردم خجالتی هستم و این باور باعث خیلی اتفاقات در زندگیم شده که تنها دلیلش درک اشتباه از شخصیتم بوده الان که به گذشته خودم نگاه میکنم میبینم نه تنها گوشه گیر و خجالتی نبودم بلکه شخصیتی قوی هم داشتم که زیر نقاب این شناخت غلط خاک میخورده و جاهایی هم که خجالت کشیدم و گوشه گیری کردم یا از عزت نفس پایینم بوده یا به خاطر اینکه اون فضا برای من دلچسب نبوده و در واقع انرژی مثبتی ازش نمیگرفتم،هزاران سپاس مریم عزیزم💖💖💖 که دستی شدین برای اینکه بخوام خودمو از اول بشناسم.سپاسگزارم سپاسگزارم
این روزها تضاد هایی رو میبینم که داره مجبورم میکنه به درونم رجوع کنم،خودمو بیشتر بشناسم و بخوام که خود واقعیمو زندگی کنم و این فایل خیلی بهم کمک میکنه سپاسگزارم مریم جان🙏🙏🙏
از روزی که مهمونای بهشتی داریم تو بهشت حال و هوا وفضا یه رنگ و بوی دیگه گرفته،بوی عشق،بوی شادی،بوی احترام،بوی عزت نفس،بوی خدا بیشتر و بیشتر شده انگار آخه بچه ها خود خود خدا هستن انگار،آروم و رها و شاد و بی ریا،البته که تو پارادایس،وگرنه استاد جان یه همچین جمعی رو ماها که داریم بیا و ببین چه خبره 😁 نه همه اوقات اما هست وقتایی که دعوا و تمسخر و قهر و بی محلی و فیس و افاده که آدم پشیمون میشه از یکجا بودن،حالا اینا هم بین خواهر برادر ها هست هم فامیل،واقعا هم بزرگترین دلیلش تربیت خانواده هست که یا بچمونو طلبکار بار میاریم یا عزت نفسشو می کشیم و خلاص.خدایا سپاسگزارم دارم میبینم که در صلح بودن و دوست بودن و احترام و همه چیزهای خوب میتونه یکجا جمع بشه،باید اینها در وجودت باشه که هر لحظه بتونی درست رفتار کنی وگرنه اگه بخوای چون مهمونی نقش بازی کنی بالاخره یه جا سوتی میدی .حتما باید تحسین کرد چنین خانواده ای رو که قطعا این پدر و مادر خودشون هم تربیت صحیحی داشتن که دارن اونو منتقل میکنن به بچه هاشون،یعنی با این قسمتهایی که براتون مهمونهای بچه دار اومدن، قشنگ مثل همون درختی که از جلوی کارگاهتون از ریشه درش اوردین،این باورهایی که در مورد خانواده های آمریکایی داشتیمو از ریشه کندین تو ذهنمون تمام،از هردوی شما سپاسگزارم استاد عزیز و مریم جان سپاسگزارم
واقعا اگه هر کسی دنبال علاقه خودش باشه از همون بچگی و حمایت بشه و به خودش و به علایقش احترام گذاشته بشه ،میشه کشوری داشت مثل آمریکا که بهترینهای هرچیزی و هر کاری رو میتونی توش پیدا کنی.خدایا شکرت که دارم به چشم میبینم دروغ بوده هرآنچه،هرآنچه که درباره این کشور و مردمانش شنیدم، خدایا شکرت
لیوای مهربون و خوش قلب قراره که درباره خودش حرف بزنه،(بینهایت سپاسگزارم از دوستانی که این صحبتهارو ترجمه کردن💖🙏
و من الان میفهمم که چرا لیوای رو بیشتر از بقیه انگار دوست داشتم چون شخصیتی شبیه به خود من و حتی دخترم داره دختر منم ۱۱سالشه) چقدر خوب و با اعتماد بنفس وعالی صحبت میکنه آروم و با تسلط و چه خوبه که وقتی شما ازش تعریف میکنین تاییدش میکنه،آفرین به این عزت نفسی که داره و من این رفتارو در وجود شما هم مریم جان تحسین کردم همیشه که در مقابل تعریف های استاد همیشه با لبخند و گفتن عاشقتم تاییدش کردین و این درس خیلی خیلی بزرگیه برام که من هم باید این کارو بکنم و تواناییها و خوبیهامو تایید کنم و نگم نه بابا شما لطف دارین،این چه حرفیه وظیفه هست کاری نکردم…..و هزاران حرفی که مثل بمب اتم شخصیتمو نابود میکنه ،سپاسگزارم از این درسی که بهم دادین 💖
من دانشگاه فیزیک خوندم ولی گرایشم نجوم نبود یادش بخیر ۱۵سال پیش یه دوره نجوم کشوری تو مراغه برگزارشد که منم توش بودم،اصلا حضور من تو اون دوره خودش خواستم و رسیدمی بود که بنظر غیر ممکن میومد،و چه لذت بخش بود وقتی که قدرت خدارو در جایی دور از زمین میدیدی چه عظمتی داره این جهان،و لیوای حق داره که عاشق ستاره ها باشه امیدوارم که استاد جان ومریم جان هم به آرزوشون که سفر به فضا هست خیلی زود برسن،(این خواسته منم هست خدایا مینویسم تو لیست خواسته هام و میسپرمش به خودت میخوام قدرتتو عظمت و شکوه خالقی که وجودم از وجودشه از اون بالا هم ببینم سپاسگزارم که به ارزوم میرسونیم.) دوست داشتم ارشدمو تو گرایش نجوم بگیرم ولی همون گرایش قبلمو قبول شدم و به خاطر مسائلی پایان ناممو ننوشتم و دیگه دنبالشم نگرفتم،اتفاقا امروز از دانشگاه زنگ زدن و گفتن که اگه ادامه نمیدی پروندتو میبندیم منم گفتم ببندید و میخوام از خدا که هر وقت زمانش رسید تو رشته نجوم تو آمریکا تحصیلاتمو ادامه بدم خدایا میدونم این تماس یه نشونه بود از خواسته ای که بهش نزدیکم خیلی نزدیک،یکی دو ماه بود فکرم مونده بود چجوری برم تهران و انصراف بدم خوب کی بهتر از تو میتونه کارامو انجام بده ،فقط خودت و خودت سپاسگزارم که این مساله رو برام بسادگی حل کردی عاشششششششقتم خداجونم 🌼💖 تو بهترینی
مریم جان بانوی مهربان و خدایی سپاسگزارم که عشقتو دنبال میکنی و با این تصاویر چه ها که در وجودمو اتفاق نمیفته،اگه استاد با محصولات و فایلهای فوقالعاده داره توحیدو گسترش میده شما هم با این تصاویر بینظیر دارین همراهیش میکنین خدارو سپاسگزارم برای شما دو عزیز بزرگوار.
این تمرکز شما روی شخصیت لیوای باعث شد که من بیشتر از قبل بخوام دخترعمو همراهی کنم تا از همین کودکی علایقشو دنبال کنه و استعداهاش شکوفا بشن،مانلی من هم عاشششششق مطالعه هست قبل از خواب حتما باید کتاب بخونه بعد بخوابه و البته که هر کتابی رو بارها میخونه و در طول روز زمان زیادی براش میذاره،عاشق کارتون و اسباب بازی هست ولی با خلاقیت فراوان بازی میکنه،کلی از خودش بازی میسازه،کاردستی هایی که همگی از خلاقیت فراوانشه ،الان که دقت میکنم میبینم دلیل اینکه دختر من تو این سنی که دیگه بچه ها علاقشونو به یکسری چیزها به خاطر رشد شون و ورود به فضای جدید سنی از دست میدن،هنوز عاشق این چیزهاست شاید به خاطر اون چیزیه که در درونش داره هدایتش میکنه و میخوام که همراهیش کنم تا بتونه لذت ببره از مسیری که دوست داره توش حرکت کنه من هم گاهی دقیق میشم تو رفتارهاش و بعد از فهمیدم قانون دارم بیشتر میفهمم که واقعا حضور خداوند در وجود بچه ها بیشتره،مثلا دخترم الگوی واضحی هست برام از توجه به خواسته،به چیزی رو که میخواد اینقدر دربارش حرف میزنه،فکر میکنه احساس خوب میفرسته که بالاخره بهش میرسه ،در واقع تا به خواسته اش برسه در حال لذت بردنه و به محض اینکه بهش میرسه یعنی نمیذاره به دقیقه برسه فکرش پیش یه چیز دیگه هست که حالا اونو میخوام،قبلا با همسرم دعوتش میکردیم که تا الان اینو میخواستی از این لذت ببر بعدا بگو چیز دیگه میخوام غافل از اینکه هدف نتیجه نیست لذت بردن از مسیر هست برای رسیدن به خواسته و به محض رسیدن به خواسته حتی قبلش باید خواسته بعدی رو مشخص کنی، الان که قانونو یاد گرفتم تا جایی که میتونم همراهیش میکنم که این قانونهارو برای همیشه در زندگیش بکار ببره و فراموش نکنه خدایا سپاسگزارم که اینقدر درس های بزرگی میتونیم از این بچه های پاک بگیریم،خدایا شکرت
خدایا شکرت برای این دریاچه پر از خیر و برکت که این همه لذتهای فراوانو بهمون میده،از لذت شنا و شیرجه تو آب و ماهیگیری و قایق سواری و دیدن تلالو خورشید روی دریاچه،تصاویر زیبای آسمان و درختان توی دریاچه و…. همش زیبایی و فراوانی خدایا شکرت
چه صحنه های زیبایی از تو قایق گرفتین مریم جان انگار من خودم اونجا بودم ،چه خوب که لذت ماهیگیری رو ما هم با شما تجربه کردیم،اینکه رو هدف تمرکز کنیم و راههای مختلفو امتحان کنیم و به جای نامید شدن رو زیباییها تمرکز کنیم تا به خواسته مون برسیم.خدایا شکرت
فرکانس عشقو که بفرستی فرکانس عشق دریافت میکنی مثل دو مرغ عشق بهشتمون که دارن از هم فیلم میگیرن و از راه دور هم قربون صدقه هم میرن خدایا شکرت
خدایا شکرت برای این جنگل زیبا و خوشرنگ،براونی ودریاچه و قایق و اهالی و مهمونهای بهشت ،برای آسمان زیبا و خورشید پر تلالو ماهیهای دریاچه،چشمه هایی که ابشون این نعمت بزرگ و بهمون داده برای این همه فراوانی شکرت خدایا شکرت
واقعا جای تحسین داره که استاد از لذت بردن مریم جان لذت میبرن و خدارو شکر میکنن و مریم جان هم از لذت استاد لذت میبرن
من تحسین میکنم این رابطه زیبا و عالی رو
این چند قسمت از سریال زندگی در بهشت برای من یک چیز دیگه س یعنی کلا این قسمتها یک انرژی دیگه یه اموزهای دیگه ای برای من داره . این چند قسمت به من یاد داد که بیشتر به توانایی و خواسته فرزندانم توجه کنیم و دقت کنیم به اینکه به چی علاقه دارن و تشویقشون کنیم که همین تشویق نکردها وسرکوب کردنها باعث ایجاد خیلی از مشکلاتی که الان در وجود خودم دارم شده.
این چند قسمت به من گوشزد کرد بیشتر حواسم به اعتماد به نفس فرزندانم باشه و تشویقشون کنم به سمت توانایی و خواسته ای که خودشون میخوان و با انگیزه دادن بهشون باعث پیشرفتشون بشم
چقدر این طبیعت زیبا و بینظیره
هر بار می بینمش بیشتر دلم میخواد تجربه کنم این مکان به این زیبایی رو و خونه ای در دل طبیعت دور از همه در ارامش و سکوت خدایا شکرت
اون صدای پرنده دقیقه 11:48چقدر زیبا بود نمیدونم چه پرنده ای بود ولی خیلی لذتبخش بود کلا اهنگ طبیعت زیبا و دلنوازه و بینهایت ارامش بخش
خدای من شکرت بابت تمام نعمتهایی که در جهان افریدی
خدای من شکرت بابت تمام زیباییهایی که به من کمک کردی و هدایتم کردی تا تجربه کنم
خدای مهربانم من را هدایت کن به راه کسانی که به انان نعمت داده ای
هر قسمت از این سریال رو باید بارها ببینیم و بیشتر توجه کنیم به نکات آموزشیش☺️☺️
چقدر خوبه درک کنیم، که قرار نیست همه یه نوع طرز تفکر رو داشته باشن، قرار نیست هر چی ما گفتیم دیگران بگن چشم، قرار نیست ما از هر چی خوشمون اومد دیگران هم از همونها خوششون بیاد و قرار نیست…….
امروز من از این خانواده یاد گرفتم که به حریم ها باید احترام گذاشت و اینطوری زندگی خیلی قشنگتر میشه☺️
این ۴ برادر هر کدوم یه مسیر جداگانه رو در زندگیشون انتخاب کردن و با هر چی حال میکنند همون تجربه و ازش لذت میبرن این به معنای واقعی یعنی داشتن عزت نفس☺️
پدر خانواده چقدر ریلکس و این نشون میده برای طرز فکر بچه هاش احترام قائل 🌹
با اینکه پدر خانواده باهاشون شوخی میکنه و لذت میبرن همگیشون ولی بچه ها حریم شخص مقابل رو میدونند و این نشون از یه تربیت فوق العاده ست خدایا هزاران بار شکرت👍👍👍👍👍
من هم عاشق بیان این بچه شدم با اینکه سنش کمه ولی با چه قدرتی داره چیزه هایی رو که بلده میگه انگار توی یه برنامه تلوزیونی شرکت کرده خدارو هزار مرتبه شکر❤❤
این سریال واقعا” خودش یه محصول بینظیری هم زیبایها رو به ما نشون میده و هم داریم یادمیگیریم تغییر باوره هایی که سالهاست هیچ کمکی به ما نمیکنه رو چطور بذاریم کنار❤
خداروهزاران بار شکر🌹
خدایا چقدر کنتراس هست از زندگی استاد در بندرعباس و زندگی در آمریکاش به هر چی گفتن رسیدن چقدر تغییر باورها مقدس☺️☺️
مریم بانو هم که خودش به تنهایی یه الگوی کامل و جالب اینکه عاشق تجربه کردن ❤❤
ما فقط داریم به لطف خدای مهربون یاد میگیریم که اگر قراره زندگیمون رو تِغییر بدیم باید حواسمون به افکارمون باشه
…چقد خوب که مریم خانم دیدگاهشون رو نسبت به این خانواده فوق العاده بیان کردن:رابطه دوستانه وبا احترام برادرها نسبت به هم با اینکه همگی باهم متفاوتن ولی برا خودشون ارزش قاعلن وبه شخصیتهای همدیگه احترام میذارن این یکی از تعاریف استاد بود از اعتماد به نفس در دوره عزت نفس،،، وبه همدیگه کمک میکنن،با احترام باهم صحبت میکنن،،باهم ولا خودشون در صلحن،،دنبال علایق خودشونن،،و..
..چقد لیوای قشنگ وبا تمرکز وبا عشقو علاقه وعلمی در مورد ستاره ها وبا جزییات صحبت میکرد البته من که زبانش رو متوجه نمیشدم بلکه از فرکانسش متوجه شدم که خیلی عمیق وعاشقانه داره در موردش صحبت میکنه
…چقد تصاویر این ویدو زیبا تدوین شده بود که به قولی هم از دید شی وهم از دید ناظر فیلم دیده میشد به اصطلاح،،یعنی وقتی خانم شایسته در فیلم داشتبه استاد نگاه میکرد در همون لحظه نشون میداد که استاد هم داره به خانم شایسته نگاه میکنه این خلاقیت در توین رو خیلی دوس داشتم
..چقدر عالی قوانین رو رعایت کردید وایده اای مختلف رو تست کردید وصبر کردید وبالاخره ماهی رو گرفتید
…چقد قشنگ استاد توی همک دارع بیز میخوره ولذت میبره از کامنتای بچه های سایت
…چقد پدال زدن رو در دریاچه شخصی خودم دوس دارم
…چقد ماهی که صید کردید زیبا بود وقشنگتر اون لحطه ای بود کا ماهی رو در اب رها کردید
..
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥
نکات آموزشی :
…اینکه ۴برادر انقدر با خودشون در صلحن وبه علایق وسلایق همدیگه احترام میذارنو حتی همدیگه رو کمک میکنن برا ی پشرفت وانقدر مودبانه باهم صحبت میکنن واینکه لباسهاشون خیلی تمیز ومرتب ومناسب هست خیلی لذت بخشه وبه ادم این نکته رو یاد اور میکنه که فقط تمرکزت رو خودت باشه ودر عین حال به دیگران هم احترام بذار وحتی اگه تونستی به اونها کمک هم بکن اما خودت رو فراموش نکن وحتی خودت رو فدای دیگران نکن تعادل رو نگه دار این یعنی اعتماد به نفس
…اگه ما میلیارد ها کتاب میخوندیم در مورد خیس بودن اب هیچ وقت نمیفهمیدیم خیس بودن اب یعنی چه چه جوریه چه حسی داره اما با یک بار دست زدن توی اب میفهمیم که خیس بودن اب چه معنایی داره وتفاوت تجربه وداش هم همینه ودر مورد باورها هم همینه موقعی بیشترین درک رو از یک باور پیدا میکنیم که عمل کنیم بر اساس اون بور عالیه مثلا در مورد این باور که خداوند هدایتمون میکنه باید یهدمسیری رو انتخاب کنیم وقدمی برداریم اولش شاید خیلی ندونیم چیکار باید بکنیم ولی وقتی قدم رو برداریم اونوقت ایده های بهتر وقدم های بعدی به ما گفته میشه واین همون هدایت خداونده واینجاست که خیلی بهتر درک میکنیم که خداوند هدایت میکنه همه رو در هر مسیری البته بر اساس باورهای هرکسی
….این نکته هم خیلی جالب بود که مریم حانم گفتن که شاید این ترسی که میخوای واردش بشی خیلی بزرگ ودهن پرکن نباشه ولی شاید این تجربه بخشی از وجودت رو پر کنه برای حرکت های بزرگتر ،،یعنی نگید حالا من این کار کوچیک رو انجام بدم چه فایده داره این قدم کوچیک لازمه مسیر توهست وتا این قدم رو بر نداری قدم بعدی بهت گفته نمیشه
خیلی نکته قشنگی رو درپایان این فایل مریم خانم بهمکن یاد اورشدن دمشون گرم
وقتی خودت و توانایی هات رو باور میکنی خیلی راحت توی مدار دریافت الهامات الهی قرار میگیری بهت گفته میشه که برای رسیدن به اون نقطه و خواسته ت چیکار کنی برای اینکه یه نعمت رو به زندگیت دعوت کنی چیکار کنی و همه اینها از یه نقطه شروع میشه و اون هم احساس خود باوری و عزت نفس درونی توئه که بهت میگه تو لیاقت داشتن فلان نعمت رو توی زندگیت داری بهت میگه که تو شایسته داشتن همه اون چیزایی که میبینی هستی چون الان تو مدارشونی که داری میبینیشون و این یعنی توانایی رسیدن بهشون رو داری
هرچقدر اون خواسته تو بزرگتر باشه نیاز داری که بیشتر به خودت و توانایی هات باور داشته باشی نیاز داری تا رهاتر باشی نیاز داری تا آزادتر باشی نیاز داری تا لیاقت بیشتری داشته باشی پس رها باش و به خواسته هات فکر کن تا ببینی که چقدر میتونی بزرگتر از اون چیزی که فکر میکنی بخوای حتی اگه خواسته تو ثروتمند ترین فرد تمام تاریخ شدن باشه
تعهد روز ۸ به دیدن زیباییها و تحسین نیکی ها و دیدن نعمتهای خداوند
خدایا ما را به راه راست هدایت کن ،راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه کسانی که بر آنها خشم گرفته ای و نه نام گمراهان.
خدایا قلب های ما رو مملو از آرامش کن.. خدایا کمکمون کن فکرمون رو کنترل کنیم و نگاه زیبابینی داشته باشیم و در همه کس و همه چیز جز زیبایی و تو رو نبینیم.
خانم شایسته عزیز این فایل که با صدای شما مزین شده سراسر وجود منو سرشار از آرامش کرد و درسهای زندگی سازی بهم داد.
شما نکات مثبت این خانواده و این برادرها رو ذکر کردید:[[ مهمترین چیزی که برای من جالب توجه و تحسین برانگیز بود رابطه این چهارتا برادر بود یک رابطه دوستانهای که چهارتا برادر بودن با علائق کاملاً متفاوت و شخصیتهای کاملاً متفاوت اما خیلی خوب یاد گرفته بودند که اولاً تفاوتهای همدیگر رو بپذیرند و قابل احترام بدونن و حتی تحسین کنند و حتی یک جورایی یاری کنند همدیگر رو تو این مسیر و هم اینکه تفاوتهای خودشونو هم ارزشمند بدونن. این چهارتا برادر با وجود همه این تفاوت ها یک گروه هماهنگ همدل و دوستداشتنی رو تشکیل داده بودند یک جورایی یار و پشتیبان همدیگه بودند و این دوست داشتن همدیگه این کمک کردن به همدیگه این اهمیت دادن به هم دیگه خیلی قشنگ مشخص بود که داره از عشق درونی میاد.]]
چقدر صحبت هاتون به من درس پذیرش داد.. پذیرش اطرافیانم.. اعتراف می کنم نه تنها در پذیرش اطرافیانم نبودم بلکه همش در تقلا بودم برای تغییر اطرافیانم ..نه تنها با عشق نمی پذیرفتمشون و به تفاوت هاشون با من احترام میگذاشتم بلکه همش در حال ایراد گرفتن از رفتار هاشون بودم و دقیقاً می خواستم مثل من باشن و مثل من فکر کنن.. نه تنها تحسینشون نمی کردم بلکه همش ایراد می گرفتم ازشون.. باید یاد بگیرم تحسین کنم و با نگاهت تحسین بهشون نگاه کنم.. این عشقه 💞 اجازه بدم خودشون باشن آنها را بپذیرم و آزاد بذارم. 💞💞💞
چقدر برای من درس داشت قسمتی که ماهی رو با دست گرفتید و گفتید[[ همین تجربه ساده و کوچک چقدر داره به زندگی من عمق میبخشه یعنی شاید به نظر نرسه ولی همین کار کوچک باعث شد که من به ترس های خیلی زیادی غلبه بکنم و باعث شد من دیگه از جونورا نترسم و این به خاطر تو دل اون ترسم رفتن و تجربه کردن بود.. شاید به نظر موضوع مهمی نباشه اما وقتی که تجربه میکنی تازه میفهمی یه بخشهایی از وجودت رو پر میکنه و آماده ت میکنه برای اینکه قدمهای بزرگتری رو برداری ..بنابراین من پیشنهاد میکنم از این تجربه های کوچیک و در دسترسی که هممون این تجربه هارو میتونیم داشته باشیم براحتی نگذرید و همین امروز یه تجربه کوچیک که در دسترستون هست حتما امتحانش کنید و ببینید چقدر نگاه جدید و عمیقی به زندگیتون میبخشه..]]
این قسمت زیبا از صحبتهاتون برای من درس حل مسائل بود.
از مسائلی که کوچیکه و تو زندگیتون هست ساده نگذرید و اونهارو حل کنید و حل کردن همین مسائل کوچیک چنان ظرف وجود شمارو بزرگ میکنه و شمارو آماده میکنه برای حل مسائل بزرگتر براحتی، که حد نداره و اون عزت نفسی که برای شما میاره بسیار زیاده.
چهار انسان با علائق و دیدگاه متفاوت کنارهم با عشق و صلح زندگی میکنند و ب همدیگه احترام میزارن این قسمت هم مثه قسمتهای دیگه درس درباره روابط وعشق مودت داره اینکه همه انسانها مثل هم نیستن حتی چهارتا برادر باید به نظرات و علائق دیگران احترام بزاریم و قضاوت نکنیم و برای قسمتهای ک شبیه هم هستیم توجه زیادکنیم و شکرگزارباشیم وچقدر خوبه که این چهارتا برادر پدرومادری دارند که تشویقشون میکنه سمت علایقشون که پدرش تشویق میکنه و باورهای تونستن بهش میده و مادر اینقدر بچه اش و شخصیتشو خوب درک کرده که تو سن کم براش کتاب ستاره شناسی که علائقشه خریده تا اطلاعاتش نسبت به علائقش بیشتربشه و این احترامی که مادروپدر به بچه هاشون دارن خیلی قابل تحسینه خدایاشکرت خدایاشکرت
مریم عزیزم تحسینت میکنم که سوال پرسیدن از لیوای و تحسین کردن اطلاعاتش و حرفاش باتحسین کردنش برای ادامه توضیح دادن تشویقش میکنی و اعتمادبنفسشو بیشتر میکنی و توجه میکنی به نکات مثبتش و بااحترام باهاش رفتارمیکنی طوری باهم حرف میزنین که انگار یه جلسه خیلی مهمی دارین و چیزهای مهمی رو کشف کردین تحسین میکنم این همه احترام و عشق ورزیدن به بچه ها و انسانها دارین و این باصلح بودن باخودتونه خدایاشکرت
وقتی خواسته ای داریم باید سمتش حرکت کنیم اگه بدست نیاوردیم ناامیدنشیم و ادامه بدیم و هر ایده ای اومد ب ذهنمون اجرایش کنیم و دراین مسیرخواسته مون و اجرا کردن ایده ها باید از مسیرمون لذت ببریم دنبال نکات مثبت و زیباولذت بخش مسیرمون باشیم مثه آب دریاچه درختان و هوای خوب نسیمی و منظره بهشتی و سپاسگزارباشیم از نعمتهای اطرافمون خدایاشکرت دراین قسمت حتی درس برای روابط عاشقانه هم هست آزاد و رها و احساس خوب درکنارهم حتی نباشن اما لذت ببرن و باهم در صلح باشن و بهمدیگه احترام بزارن و از دور اون عشق قلبی الهی رو بهم هدیه بدن خدایاشکرت
تحسین میکنم مریم عزیزم که باتجربه کردن چیزجدید دوباره بهمون یاد داد که تجربه کردن و لذت بردن از چیزهای کوچیک هم خیلی لذت بخشه و رفتن تو دل ترسای کوچیک انسان رو شجاع میکنم برای حرکت کردن تو دل ترسای بزرگتر و چقدر لذت داره که تجربه جدیدکنی و لمس کنی و حسش کنی اون که خوده آدم تجربه کنه لذتش خیلی بیشترازاینه ک از زبان یکی دیگه بشنوهه منم نگه داشتن ماهی زنده به همین شکلی ک مریم عزیزم تو دستش گرفته رو تجربه کردم و تو دستم گرفتم و کامل درک میکنم مریم عزیزمو که چه حس قشنگی و هیجان و لذتی داره حسش قابل توصیف نیس تجربه کردن واقعا زیباست حرکت کردن واقعا آدمو شجاع میکنه و اعتمادبنفس آدم زیادمیشه من دیشب تجربه کردم اتیش زدن کاغذهاوکارتونهای اضافه ای ک انبارشون کردم و پاکسازی کردم هم اتاقم هم روح و روانمو و خودموسبک و رها کردم خدایاعاشقتم
خدای من بریم همراه مریم جان قانون برانگیختگی و توجه به نکات مثبت و تحسین کردنشون رو عملی کنیم ،چقد تفاهم در عین تفاوت زیباست همیشه و در هر رابطه ایی اون رابطه رو به حداعلا میرسونه و من چقد ارامش میگیرم وقتی اینهارو درک میکنم چون انگار هر انچه از قانون فهمیده بودم در زمینه ی روابط کج فهمی ای بیش نبود فکر میکردم دو نفر باید کپی برابر هم باشن تا رابطه درست باشه فک میکردم چون من و همسرم فلان جا تفاهم نداریم پس هیچی باید جدا بشیم و بریم دنبال کسیکه عین خودمون باشه ولی الان میبینم نه اینطور نیست هیچکسی تو این دنیا وجود نداره که عین هم باشن پس فقط یه راه داره که کافیه به اون قسمت از رفتار شخص که باتو هماهنگه باعشق توجه کنی بزرگنمایی کنی و اون قسمت که باتو هماهنگ نیست کنترل ذهن کنی و اجازه بدی اون قسمت رو هرجور دلش میخواد انجام بده تا زمانیکه این رفتارش به تو ضربه ای نزنه که با کنترل ذهن هم حل نشه و غیر قابل قبول باشه که منجر به جدایی بشه همه چی عالیه واین تفاوتشم دوست داشته باشی و بذاری به سبک خودش در کنارتو زندگی کنه و اینجا این چهارتا برادر چهار انسان کاملا متفاوت هستند یکی گیمر یکی یوتیوبر یکی موتورسوار یکی ورزشکار ولی کسی روی این تفاوت تمرکز نکرده بلکه اون چند ساعتی که همه شنا میکنن باهم رو اونقد برای خودشون باارزش میبینن لذت میبرن که عاشق وجود همدیگه هستند پس عشق یعنی از اون تفاهمت واقعا لذت ببری و برای تفاوتت کنترل ذهن کنی خلاص خدایاشکرت
لیوای ارام یه شخصیت درونگرا عاشق گیم کارهای علمی و نجوم دقیق، و اینجا من از پدر فوق العاده شون درس میگیرم که اگه بچه م فعالیت فیزیکی دوست نداشت بهش گیر ندم زور نکنم تو چرا نشستی گوشی بدستی پاشو برو بیرون پاشو توهم بازی کن اصلا بلکه اجازه بدم اونم لذت ببره از راه خودش و دیدیم اون روز مثلا خودش خیلی اروم اومد لباسشو دراورد و شنا کرد و بعدها چندین بار دیگه هم تکرارش کرد چون زور و اجباری در کار نبود و خودش تصمیم گرفت پس هیچ مقاومتی از بیرون شکل نگرفت خدایاشکرت
صندلیهای راحت مسافرتی و پنکه ی مسافرتی ،استاد این بار قانون سوال پرسیدن رو در مورد لیوای اروم اجرا میکنه میپرسه ستاره چیه و ایشونم توضیح میده و مریم خانمم فیلم میگیره و اینجوری به لیوای امکان ابراز وجود میدن به لیوای ارزش میدن تا خودشو با اونها راحت احساس کنه چقد عالی خدایاشکرت
مریم خانمم با دوست کوچولوش رفته قایق سواری و در عین اینکه باهم قایق سواری میکنند مریم جان فیلم میگیره و لیوای ارام هم ماهی گیری میکنه تا هرکدوم به سبک خودش بیشتر لذت ببره ،کلبه ی روی اب از دید دریاچه چقد زیباست خدایاشکرت
خدای من اینجا قسمت انتهاییه رودخانه ست چقد عاشق اینجام که درختها روی اب شناورن و ساحل نداره ، نگاه صدای بلبل رو انگار وسط خود بهشتی ،خدای من یه صدایی اومد انگار یه ماشین بزرگ از جاده رد شد نمیدونم حالا حدسم درست بود یانه ولی قلبم باهاش رفت ،مریم جان و لیوای ارام مصمم هستند یه ماهی بگیرن به این میگن شدت علاقه به کاری که راههای منطقی و غیر منطقی رو امتحان کنی ، براونی زیبامون کاش بچه ها اسب سواری رو هم تجربه کنن خدایاشکرت
چقد استاد و مریم جان یکی شدن چقد برام جالب بود همزمان که استاد از تو ننو داشت مریم جان رو فیلمبرداری میکرد و میگفت داره قایق سواری میکنه و لذت میبره و برامون فیلمشو گذاشت مریم خانمم از این ور داره میگه استاد تو ننوه و از لذت بردن اون لذت میبرم این حدبالای رابطه ی عاشقانه فقط زمانی انقد تکامل پیدا میکنه که دو نفر اونقد به نکات مثبت همدیگه توجه کنن و بزرگش کنن و لذت ببرن که از لذت بردن طرف مقابلم لذت ببرن دیگه اخرته عشقه برای شخص من و من باتمام وجودم تحسینتون میکنم با تمام وجودم و اگاهانه این عشق رو از خدا میخوام و من طرف خودمو عملی میکنم مطمئنم جهان طرف همسرم رو درست میکنه و خدای من این معنای واقعیه خالق زندگی خود بودنه معنای واقعیه اینکه زندگی ما در کنترل خودمونه و زیبایی این دنیا در اینه که هرکسی میتونه زندگی خودشو کنترل کنه و ذهنشو کنترل کنه و کسی که ذهنشو کنترل کنه تمام جهان رو مسخر خودش میکنه و کسی که ذهنش اونو کنترل کنه در خدمت تمام جهانه و این فرق بسیار بزرگیه خدایا عاشقتم شکرت
خدایا لیوای چقد سرخ و سفید و تو دل بروه ،چقدم تکاملشو تو ماهی گیری طی کرده که حواسش بوده همراه خودش نون بیاره تا ماهیها با بوی نون جذب بشن ،راستی من بارها برام سوال پیش اومده ولی یادم رفته بنویسم اون حلقه ی بزرگ اونجا لب ساحل چیه!؟،صدای اب و منظره ی دریاچه واقعا زیباست
ای جان لیوای بلاخره یه ماهی گرفت خدایاشکرت
مریم خانم عزیز این درس بزرگ امروز در ادامه ی درس قسمتهای اول که راجب بریدن پیچکها بود هست اینکه ترسهامونو تجربه کنیم و مقاومتهامونو بشکنیم تا به طرز عجیبی دیگر بعدهای زندگیمون پیشرفت کنه کی فکرشو میکرد وقتی نسبت به دست زدن به ماهی یا هر حیوانی مقاومت داریم در واقع یک پیچک به پای خودمون بستیم و من هیچوقت فکرشم نمیکردم ترسم از حیوانات مانع رشد من بشه من از گاو و گوسفند خیلی میترسم و سالی چندبار خواب میبینم گاو بهم حمله میکنه و هیچوقت جرات نکردم نزدیک یک گاو هم برم باوجودیکه خیلی به نظرم زیبا هستند ولی جرات نکردم حتی یکبار بهش دست بزنم و البته بماند سایر حشرات ولی من از اون درس اولتون خیلی دارم به مقاومتهام فک میکنم و هنوز هم خوب همه شونو پیدا نکردم مثلا این ترسم از گاو رو یادم نبود ولی هر جلسه ی این سریال یک محدودیت منو بیرون میکشه مثل جلسه ای که این مقاومتها رو توضیح دادید و من چقد الان دنبال مقاومتهام هستم مخصوصا در زمینه ی روابط انجامشون میدم دردش رو احساس میکنم ولی کنترل ذهن میکنم تا بلاخره روان بشم و اون روز که استاد بچه ها رو برد زیر کلبه یادم اومد چقد از جای تنگ میترسم و تصمیم گرفتم بااین مقاوتم مقابله کنم یا امروز که گفتید به حیوانات دست بزنید یادم اومد از گاو میترسم ولی این درسهامنو هوشیار میکنن تا وارد دل این تجربه هابشم و یه جورایی عاشق این بازی شدم میدونید عینه دراوردن خاره وقتی خار تو انگشتت میره درد داره دردش یه جوریه که زندگیت مختل نمیشه ولی اگه درش نیاری هربار یه چیزی به اون خار بخوره درد میکنه و میبینی نمیتونی ظرفی رو برداری یا کاریو انجام بدی و اگه ندونی اون خاره و باید دربیاد طی زمان مغزت میپذیره تو قدرت بلند کردن ظرف بااین دست رو نداری و دیگه میپذیری و انجامش نمیدی و خودتو محدود میکنی و این محدودیت عین علف هرز رشد میکنه و خیلی جاها زندگیتو محدود میکنه ولی اگه بدونی یه خاره یه سوزن برمیداری خار رو در میاری و راحت میشی و اینجوری میری سراغ خار بعدی و یه جورایی هیجان داری که خار بعدی کجاست زودتر درش بیارم و من این روزها با تمام قلبم دارم دنبال خارهای فرو رفته در باورهام در لابلای این سریال میگردم و فقط خدا میدونه تمام وجودم داره برای اون قسمتهای صد و اینا که راجب به سوالات زندگی در بهشته و شما حرف زدید پر میکشه که زودتر بهشون برسم و فقط میتونم بگم عاشقتووونم خدایاشکرت
سپاس گذارم مریم بانو که این فایل رو برامون تهیه کردید
بسم الله الرحمن الرحیم.
خدایا با نام تو شروع می کنم روز تعهد ۲۸م رو.
سلام بر استاد ارجمندم و مریم بانوی عزیزم.
چقدر این خانواده رو دوست دارم. خانواده راسل.
چقدر این قسمت رو باهاش ارتباط قلبی قشنگی برقرار کردم. چقدر زیبا درون یک فرد درونگرا رو به تصویر کشیدید. چقدر احساس کردم که واقعا مشکلی نیست اگه درونگرا باشی. من هم به شدت آدم درونگرایی هستم. و حتی بیشتر و بیشتر هم به درون خودم برگشتم. من این قدر عاشق یادگیری بودم که خیلی زودتر زبان فارسی رو یاد گرفتم. من زبان مادریم فارسی نیست و شهری که زندگی می کنم ، افراد خیلی کمی فارسی صحبت میکنند و عملن فقط فارسی رو مدرسه و یا تلویزیون میتونیم یاد بگیریم. به هر حال نکته ی مد نظرم اینه که از بس که نگاه میکردم و کتاب میخوندم که خیلی زود فارسی یاد گرفتم، خوب صحبت میکردم،و درکم از اشعار و متون فارسی بسیار بالا بود. حتی دانشگاه بچه هایی که زبان مادریشون فارسی بود از من معنی اشعار فارسی رو میپرسیدن. عشق من به یاد گرفتن زبان فارسی، به خوندن کتاب خیلی خیلی زیاد بود. و یک چیز جالب در همان کودکی من داستان های پیامبران رو میخوندم، داستان سلیمان نبی از همه برام جالبتر بود و اون رو بارها خوندم. و همیشه میگفتم اه چقدر پیامبر ثروتمندی بوده. و تصور میکردم. بی خود نبوده که به سمت استاد عباسمنش هدایت شدم.
چقدر من هم عاشق ستاره و فضا بودم. چقدر آسمان شب رو دوست داشتم. چقدر لذت میبردم اینکه کسی کاری به کارم نداشته باشه و کتاب بخونم. من از پدر مادرم میخواستم کتاب بخرن برام. مادرم کم سواد بود و پدرم دیپلم اما هیچ ربطی نداشت و من بیشتر پولم رو میدادم کتاب.
چقدر Levi من رو یاد بچه گی خودم انداخت. خیلی سپاسگزارم خانم شایسته که این قسمت رو فیلم گرفتید و نشون دادید. چقدر اشتیاق و عشق این پسر ۱۱ ساله زیبا بود برای من. چه لطافت روحی داشت. هر وقت بچه ها رو می بینم، یاد این پسرها میفتم نا خوداگاه.
واقعا رابطه این خانواده بی نظیره از هر لحاظ، از پدر که این قدر رشد کرده و با حوصله و صبره تا تک تک پسرها، عشق و آرامش توی این خانواده موج میزنه. آرامش این نیست که کسی جیغ و هورا نکشه، ارامش اینه که من توی خودم و با محیطم در صلح باشم. و حالا اگر بقیه هم با این اوکی باشه که نور علی نوره. که البته طبق قوانینی که از استاد یاد گرفتم، این طبیعیه.
چهار برادر، چهار شخصیت متفاوت، با علایق متفاوت ، اما یک گروه هماهنگ و عاشق و همدل، یار و پشتیبان همدیگه. چقدر ترکیب این تضادها زیباست. چقدر خوبه این رو یاد بگیرم ، و به جای ایراد گرفتن های مکرر از همدیگه و تلاش برای تغییر دیگران که دوست داریم مثل ما عمل کنند، قبول کنیم اون رو و دنیا رو گاه گاه از دید اونها هم ببینیم. و یا حداقل بپذیریم. واقعا تحسین برانگیزه همچین خانواده ای.
چقدر خوب شما محیط و افراد رو با دید باز می بینید و observe رو می کنید. از بالا نگاه می کنید و بدون کمترین قضاوت. Bird view کردن شما رو خیلی دوست دارم خانم شایسته، از بالا می بینید و بعد ریز میشید falcon eyes .
تحسین تون می کنم برای این توانایی بی نظیرتون. چقدر خوب همه چیز سر جاشه و همه دارن از هم نشینی هم لذت می برند. چقدر دلم خواست اونجا می بودم.
لیوای عزیزم ، Levi the science guy
واقعا چقدر با عشق از ستاره ها حرف میزد. و چقدر هم ساده توضیح میداد و جوری که بتونیم تجسم کنیم. از کلمات دقیق تری استفاده می کرد. من عاشق این پسر شدم.
یک نکته خیلی خیلی خیلی جالب. گفتش که معلم علوم سال چهار علوم بهترین معلمش بوده، خیلی سخت گیر بوده اما این سخت گیری کمکش کرده که بتونه درس علوم رو خیلی بهتر کار کنه و حتی بعد از اون اصلن به یک لول دیگه ای رسیده. این دید یک بچه ی ۱۱ ساله، محشره. من در کل هیچ وقت با معلم های سخت گیر مشکلی نداشتم و الان هم ندارم. چون معمولا این اشخاص با اگاه تر و با معلومات ترن و تمرکزشون روی کارشون هست، و این پسر گلمون اینرو درک کرده و از این فرصت استفاده کرده و کلی مطالعه کرده و حتی قبلن که فکر میکرده به ریاضی علاقه داشته دیده نه بابا علوم اصلن براش یک چیز دیگه است. عزیزم چقدر درک بالایی داره.
چقدر خوبه و عالی و البته استاد همیشه تاکید کردن، توی حوزه ی کاریمون مطالعه و تحقیق کنیم، اطلاعات و مهارت مون رو ببریم بالا. اینه که باعث میشه که یک پسره ۱۱ ساله یک کتاب قطور رو مطالعه کنه و عشقش رو پیدا کنه وحتی تلسکوپ بخره. و در مسیر علایقش حرکت کنه.
من واقعا به این قسمت، خدا رو شکر، عمل می کنم. خدایا شکرت.
عزت نفس رو بنازم Levi جان. تو محشری، بلی هستم. چقدر پذیرای تحسین هستند.
چقدر قایق سواری و ماهی گیری شما رو دوست داشتم. چقدر این منظره زیبا بود و یه لحظه صدای اون پرنده چقدر آرامش بخش بود.
مریم جان از هوشمندی ماهی ها گفتند، بعد دو روز احساس خطر کردن و خودشون رو مخفی کردن.
و شما هم مصمم برای ماهی گرفتن، از هر ایده ای حال ممکن یا غیر ممکن، عاقلانه و یا ناعاقلانه. هر جایی رو تست کردید، ، اینه تسلیم نشدن. حتی جاهایی که مطمئن بودید ماهی نیست رو گشتید. امید و لذت بردن از پروسه و آرامش کلید دستیابی به هر چیزی.
خدا شما رو هر لحظه به زیبایی بیشتری هدایت کنه مریم جانم و استاد عزیزم.
بلاخره ماهی گرفتید، چه ماهی زیبایی بود. و خیلی جالب بود چون شما جواب سوال ذهنی من رو دادید. بلی شما اونها رو قبلن خوردید و خیلی هم خوشمزه بودند. 😊😊😇😇🥰
چقدر زیبا از لحظاتتون در کنار این عزیزان استفاده کردید. چقدر باز و پذیرا بودید، برای ورود تجربه های تازه. امروز از دیشب به خودم قول دادم کمی بهتر و کمی نرم تر با بچه ها برخورد کنم، و واقعا امروز آرومتر ومهربانتر بودم. من در کل همه میگن شخص خیلی مهربونی هستی اما دوست نداشتم بچه ها دورو برم باشند. اما میخوام این رو عوض کنم.
خیلی ممنونم از درس عالی تون مریم جان، تجربه کردن یک چیزی خیلی بهتره از خوندن اون و یا مشاهده اون عمل توسط فرد دیگه ای. چراچون عمق میده به زندگی ودرکت به زندگی ، چرا چون بر ترس هات حتی ترس های کوچکت غلبه می کنی و هربار اعتماد به نفست بالا میره . و این روند باعث رشد ما میشه. نگاه شما چقدر زیباست به زندگی.
و عاشق تونم استاد که با تمرکز و در تنهایی کامنت های ما رو میخونید. چقدر عاشق کارتون هستید و چقدر برای کارتون ارزش قایل هستید و چقدر برای بقیه هم ارزش قایل هستید. در کمال آرامش در یکجای زیبا داشتید کامنت میخوندید. چقدر ایجاد خلوت خودمان و دادن حریم خصوصی به بقیه حتی اگر در خانه ما مهمان باشند، عالیه.
سپاسگزارم از این همه اگاهی و اموزش. از اینکه یاد میدید با دید بازتری به دنیا نگاه کنیم و اجازه بدیم یاد بگیریم از همه چیز و همه کس.
سپاسگزارم، سپاسگزارم
لیلا، جمعه، ۱۵ بهمن ۱۴۰۰
۴ فوریه ۲۰۲۲
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی بینظیرم
و سلام به تمامی دوستای بهشتی م
خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که بهم فرصت زندگی دوباره رو هدیه دادی تا بتونم زندگی بهشتی رو همراه خودت با عشق ادامه بدم.
خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که دارم با عشق و با ارامش بینظیرم و با لذت و با شوق و ذوقم این کامنت ارزشمندم رو مینویسم.
خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که ما رو خالق زندگی مون قرار دادی تا بتونیم هر انچه رو که دوست داریم وارد زندگی مون کنیم.
خدای مهربونم چقدر زیبا تمام وجودم رو پر از ارامش خودت کردی
چقدر زیبا تمام قلبم رو پر از نور هدایت خودت کردی
چقدر زیبا منو عاشق و دلبسته و وابسته ی خودت کردی
چقدر زیبا منو دیوونه و شیفته ی خودت کردی
خدای عزیزم تو عشق ابدی منی
تو تمام دارایی منی
تو دلیل تمام لبخندها و شادی ها و خوشی ها و تمام اتفاقات خوب زندگیمی
تو قلب منی ؛ زندگی منی؛ تو عطر نفس های منی
استاد عزیزم چقدر زیبا منو عاشق خدایی کردی که عشقش منو دیوونه کرده
خدایی که هر وقت با تمام وجودم صداش زدم منو مستجاب کرد
خدایی که نام و یادش ارامش بخش قلب هامونه
خدایی که اغوش گرمش برام امن ترین اغوش دنیاست
خدایی که دارم با تمام وجودم در تک تک سلول های بدنم حسش میکنم
خدایی که هیچ وقت تنهامون نمیزاره
هیچ وقت ترک مون نمیکنه
خدایی که همیشه اغوش گرم و عاشقانه ش به رومون بازه
خدایی که برامون همه چیز و همه کس میشه
خدایا شکرت که تو را داریم و تنها خودت برامون کافی هستی
خدایا شکرت که بهم توفیق دیدن این سریال بهشتی رو هدیه دادی تا بتونم صدق بالحسنی کنم و تمام ذهن و قلبم رو روی زیبایی ها و نکات مثبت و بهشتی کنم
خدایا شکرت که دارم این تصویر زیبای این فایل زیبا رو میبینم که لیوای عزیزم تونسته یه ماهی زیبایی بگیره که دیدنش بهم حس و حال فوق العاده ای رو هدیه داده
خدایا شکرت که دارم صدای پر از ارامش مریم جانم رو میشنوم که داره برامون از ویژگی های زیبا و مثبت این خانواده ی بینظیر و توحیدی و شاد رو توصیف میکنه؛ و چقدر زیبا با این کار الهی تون دارید بهمون یاد میدید که همیشه بیایم و تمرکزمون رو روی زبایی ها و نکات مثبت بزاریم و اون ها رو تحسین کنیم و با این کار زیبا ذهن مون رو عادت میدیم که فقط روی زیبایی ها تمرکز داشته باشه
و منم دوست دارم ویژگی های مثبت و زیبای این برادرهای بسیار شاد و بسیار با اعتماد به نفس و پدر بینظیرشون رو تحسین کنم
تحسین کنم رابطه ی زیبا و دوستانه ای که با هم دارن و با اینکه هر کدوم از این برادرها ویژگی های شخصیتی متفاوتی دارن ولی چقدر زیبا یاد گرفته بودن که به همدیگه و به نظر همدیگه احترام بزارن و به همدیگه توی کارها کمک کنن و با همدیگه کار گروهی رو انجام میدن
و چقدر ان عشق درونی شون به همدیگه این با هوش و با استعداد بودن شون رو این اعتماد به نفس و عزت نفس فوق العاده شون رو این پر انرژی بودن شون رو تحسین میکنم
و چقدر استاد عزیزم رو تحسین میکنم که داشت با عشق باهاشون صحبت میکرد و اون ها هم چه شوق و ذوقی داشتن و داشتن با تمام وجودشون با استاد صحبت میکردن
خدای من ؛ چقدر این لیوای عزیزم رو دوست دارم یه بچه ی بسیار اروم و درون گرا و عاشق نجوم و بازی های ذهنی هستش و چقدر این درک و فهم و هوش بینظیرش رو تحسین میکنم چقدر زیبا و با اعتناد به نفس بالا داره برامون از عشق و علاقه به نجوم صحبت میکنه و
من عاشقتم مریم عزیزم که برای تمرکز بیشتر مکان تون رو برای صحبت کردن با لیوای عزیز عوض کردین تا با ارامش و با تمرکز بهتری یه گفت و گوی عالی رو داشته باشین و چقدر با شوق و ذوق داشتین لیوای عزیز رو تحسین میکردین و منم با تمام وجودم شما مریم عزیزم رو تحسین میکنم
چقدر پدر و مادر بینظیر این بچه ها رو تحسین میکنم که اینقدر زیبا این بچه ها رو تربیت کردن و چقدر زیبا عشق علاقه ی بچه هاش رو میدونن و با تمام وجودم مادر عزیزشون رو تحسین میکنم که اینقدر زیبا به عشق و علاقه ی بچه هاش اهمیت میده و برای لیوای عزیز یه کتاب درمورد نجوم رو تهیه میکنه و لیوای عزیز هم با عشق اون رو مطالعه میکنه
خدای من چقدر این صدای طبیعت بهشت مون زیباست و دیدن این دریاچه ی بهشتی مون و درختای سرسبزمون ادمو دیوونه میکنه و فقط میتونم با تمام وجودم خدا رو به خاطر این همه نعمت و ثروت و فراوانی که بهمون داده هزاران بار شکر میکنم
و چه لذتی داره توی بهشت زیبامون توی قایق زیبامون بشینی و بری توی دریاچه ماهیگیری کنی دقیقا مثل مریم جان و لیوای عزیز
الله اکبر به این صدای زیبای پرنده هایی که دارن توی بهشت مون میخونن و اشک رو توی چشمام جمع کرده و نور زیبای خورشید که به این دریاچه تابیده و دریاچه رو زیباتر کرده و دیدن این اسمان ابی و کلبه ی بهشتی مون روحمو پرواز داده و اینقدر حال و هوام عالی و زیباست که انگار توی این دنیا نیستم
و چقدر این ارامش شما مریم عزیزم و لیوای عزیزم رو دوست دارم و ارامش بینظیری رو بهم هدیه دادین و با تمام وجودم تحسین تون میکنم که دارید از تک تک لحظات تون لذت میبرید و حس و حال خوب رو به خودتون هدیه میدید و حالا میخایم برای گرفتن ماهی یکی یکی از ایده هامون رو امتحان میکنیم تا به هدف مون برسیم و چقدر این مصصم شدن تون برای رسیدن به هدف مون رو تحسین میکنم که برای ما هم کلی درس داشت که برا رسیدن به هدف مون با احساس خوب مون و با تمام وجودمون قدم برداریم و ایده هایی که بهمون الهام میشه رو اجرا کنیم و ناامید نشیم و ادامه بدیم و به خدا توکل کنیم تا به هدف مون برسیم
خدای من لیوای و مریم جان به هدف شون رسیدن و یه ماهی خییل زیبایی گرفتن و با تمام وجودم این ادامه دادن شون رو تحسین میکنم که ناامید نشدن و منم با شادی تون شاد شدم و چقدر حس و حال خوبیه وقتی که برای رسیدن به هدفت تمام راهها رو امتحان میکنی و شاید وسط راه کمی خسته بشی ولی وقتی که ادامه میدی و نتیجه ش رو میبینی اون همه خستگی به یه حس و حال فوق العاده ای تبدیل میشه و چقدر مهمه که برای رسیدن به هدف مون حس و حال مون رو خوب نگه داریم چون ممکنه نجواهای ذهنی اذیت مون کنن و نیاز به کنترل ذهن قوی داشته باشی
من عاشقتم استاد خوش قلبم که اینقدر زیبا دارید به عزیزدلتون عشق رو هدیه میدید و با تمام وجودم این رابطه ی زیبا و الهی تون رو تحسین میکنم
و با تمام وجودم شما مریم عزیزم رو تحسین میکنم که شاید لمس کردن ماهی برای اولین بار کمی ترس داشتن ولی به ترس شون غلبه کردن و چقدر همین حمله کردن به ترس ها باعث میشه ادمو بزرگ کنه و عزت نفسش رو بیشتر کنه و تجربه های جدیدی رو میتونیم تجربه کنیم
مریم جان از تجربه کردن با بچه ها برامون گفتین ؛ منم تجربه ی بودن با بچه ها؛ بازی کردن باهاشون و صحبت کردن باهاشون رو داشتم و دقیقا همین طوره وقتی با بچه ها هستی؛ یه حس فوق العاده ای داری و کلی کنارشون لذت میبری و کلی درس رو ازشون یاد میگیری
ممنونم ازتون دستای بینظیر خدا به خاطر این فایل های بهشتی که کلی درس و اگاهی و حس و حال خوب رو به قلب هامون هدیه میدین
عاشقتونم
خدایا شکرت؛ ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا
خدایا تنها و تنها خودت برامون کافی هستی
به نام خدایم که در وجود معصومانه بچه ها حضورشو دارم بیشتر احساس میکنم
سلامی پر از حس سپاسگزاری به مریم جان که با این تمرکز روی بچه ها بخصوص لیوای ،کلی به فکرم واداشت که نگاهی جدی به خودم داشته باشم و بخوام که برگردم به گذشته ها و با مرور کودکی و همه زندگیم خودمو بهتر بشناسم و هر آنچه ناشناخته در وجودمه کشفشون کنم و بفهمم که واقعا برای چی در این جهان هستم.میخوام چیکار کنم بعد از رسیدن به اولین هدف بزرگی که با همه وجودم با تک تک سلولهام میخوامش و دیشب در اوج اغتشاشهای ذهنی فهمیدم که تنها فکر کردن به این خواسته هست که نه تنها حالمو خوب میکنه بلکه چنان انرژی بهم میده که با یادش فقط خنده روی لبهامه و حس لذتی که انگار دارمش، و این نوع از احساس میتونه بعد این راهنمای من باشه برای اینکه بفهمم آیا خواسته هام واقعیه یا نه.
سپاسگزارم بانو جان که با توضیحات شما فهمیدم که من آدم گوشه گیری نبودم،بلکه شخصیتی درون گرا داشتم و شاید به اشتباه این همه سال فکر کردم خجالتی هستم و این باور باعث خیلی اتفاقات در زندگیم شده که تنها دلیلش درک اشتباه از شخصیتم بوده الان که به گذشته خودم نگاه میکنم میبینم نه تنها گوشه گیر و خجالتی نبودم بلکه شخصیتی قوی هم داشتم که زیر نقاب این شناخت غلط خاک میخورده و جاهایی هم که خجالت کشیدم و گوشه گیری کردم یا از عزت نفس پایینم بوده یا به خاطر اینکه اون فضا برای من دلچسب نبوده و در واقع انرژی مثبتی ازش نمیگرفتم،هزاران سپاس مریم عزیزم💖💖💖 که دستی شدین برای اینکه بخوام خودمو از اول بشناسم.سپاسگزارم سپاسگزارم
این روزها تضاد هایی رو میبینم که داره مجبورم میکنه به درونم رجوع کنم،خودمو بیشتر بشناسم و بخوام که خود واقعیمو زندگی کنم و این فایل خیلی بهم کمک میکنه سپاسگزارم مریم جان🙏🙏🙏
از روزی که مهمونای بهشتی داریم تو بهشت حال و هوا وفضا یه رنگ و بوی دیگه گرفته،بوی عشق،بوی شادی،بوی احترام،بوی عزت نفس،بوی خدا بیشتر و بیشتر شده انگار آخه بچه ها خود خود خدا هستن انگار،آروم و رها و شاد و بی ریا،البته که تو پارادایس،وگرنه استاد جان یه همچین جمعی رو ماها که داریم بیا و ببین چه خبره 😁 نه همه اوقات اما هست وقتایی که دعوا و تمسخر و قهر و بی محلی و فیس و افاده که آدم پشیمون میشه از یکجا بودن،حالا اینا هم بین خواهر برادر ها هست هم فامیل،واقعا هم بزرگترین دلیلش تربیت خانواده هست که یا بچمونو طلبکار بار میاریم یا عزت نفسشو می کشیم و خلاص.خدایا سپاسگزارم دارم میبینم که در صلح بودن و دوست بودن و احترام و همه چیزهای خوب میتونه یکجا جمع بشه،باید اینها در وجودت باشه که هر لحظه بتونی درست رفتار کنی وگرنه اگه بخوای چون مهمونی نقش بازی کنی بالاخره یه جا سوتی میدی .حتما باید تحسین کرد چنین خانواده ای رو که قطعا این پدر و مادر خودشون هم تربیت صحیحی داشتن که دارن اونو منتقل میکنن به بچه هاشون،یعنی با این قسمتهایی که براتون مهمونهای بچه دار اومدن، قشنگ مثل همون درختی که از جلوی کارگاهتون از ریشه درش اوردین،این باورهایی که در مورد خانواده های آمریکایی داشتیمو از ریشه کندین تو ذهنمون تمام،از هردوی شما سپاسگزارم استاد عزیز و مریم جان سپاسگزارم
واقعا اگه هر کسی دنبال علاقه خودش باشه از همون بچگی و حمایت بشه و به خودش و به علایقش احترام گذاشته بشه ،میشه کشوری داشت مثل آمریکا که بهترینهای هرچیزی و هر کاری رو میتونی توش پیدا کنی.خدایا شکرت که دارم به چشم میبینم دروغ بوده هرآنچه،هرآنچه که درباره این کشور و مردمانش شنیدم، خدایا شکرت
لیوای مهربون و خوش قلب قراره که درباره خودش حرف بزنه،(بینهایت سپاسگزارم از دوستانی که این صحبتهارو ترجمه کردن💖🙏
و من الان میفهمم که چرا لیوای رو بیشتر از بقیه انگار دوست داشتم چون شخصیتی شبیه به خود من و حتی دخترم داره دختر منم ۱۱سالشه) چقدر خوب و با اعتماد بنفس وعالی صحبت میکنه آروم و با تسلط و چه خوبه که وقتی شما ازش تعریف میکنین تاییدش میکنه،آفرین به این عزت نفسی که داره و من این رفتارو در وجود شما هم مریم جان تحسین کردم همیشه که در مقابل تعریف های استاد همیشه با لبخند و گفتن عاشقتم تاییدش کردین و این درس خیلی خیلی بزرگیه برام که من هم باید این کارو بکنم و تواناییها و خوبیهامو تایید کنم و نگم نه بابا شما لطف دارین،این چه حرفیه وظیفه هست کاری نکردم…..و هزاران حرفی که مثل بمب اتم شخصیتمو نابود میکنه ،سپاسگزارم از این درسی که بهم دادین 💖
من دانشگاه فیزیک خوندم ولی گرایشم نجوم نبود یادش بخیر ۱۵سال پیش یه دوره نجوم کشوری تو مراغه برگزارشد که منم توش بودم،اصلا حضور من تو اون دوره خودش خواستم و رسیدمی بود که بنظر غیر ممکن میومد،و چه لذت بخش بود وقتی که قدرت خدارو در جایی دور از زمین میدیدی چه عظمتی داره این جهان،و لیوای حق داره که عاشق ستاره ها باشه امیدوارم که استاد جان ومریم جان هم به آرزوشون که سفر به فضا هست خیلی زود برسن،(این خواسته منم هست خدایا مینویسم تو لیست خواسته هام و میسپرمش به خودت میخوام قدرتتو عظمت و شکوه خالقی که وجودم از وجودشه از اون بالا هم ببینم سپاسگزارم که به ارزوم میرسونیم.) دوست داشتم ارشدمو تو گرایش نجوم بگیرم ولی همون گرایش قبلمو قبول شدم و به خاطر مسائلی پایان ناممو ننوشتم و دیگه دنبالشم نگرفتم،اتفاقا امروز از دانشگاه زنگ زدن و گفتن که اگه ادامه نمیدی پروندتو میبندیم منم گفتم ببندید و میخوام از خدا که هر وقت زمانش رسید تو رشته نجوم تو آمریکا تحصیلاتمو ادامه بدم خدایا میدونم این تماس یه نشونه بود از خواسته ای که بهش نزدیکم خیلی نزدیک،یکی دو ماه بود فکرم مونده بود چجوری برم تهران و انصراف بدم خوب کی بهتر از تو میتونه کارامو انجام بده ،فقط خودت و خودت سپاسگزارم که این مساله رو برام بسادگی حل کردی عاشششششششقتم خداجونم 🌼💖 تو بهترینی
مریم جان بانوی مهربان و خدایی سپاسگزارم که عشقتو دنبال میکنی و با این تصاویر چه ها که در وجودمو اتفاق نمیفته،اگه استاد با محصولات و فایلهای فوقالعاده داره توحیدو گسترش میده شما هم با این تصاویر بینظیر دارین همراهیش میکنین خدارو سپاسگزارم برای شما دو عزیز بزرگوار.
این تمرکز شما روی شخصیت لیوای باعث شد که من بیشتر از قبل بخوام دخترعمو همراهی کنم تا از همین کودکی علایقشو دنبال کنه و استعداهاش شکوفا بشن،مانلی من هم عاشششششق مطالعه هست قبل از خواب حتما باید کتاب بخونه بعد بخوابه و البته که هر کتابی رو بارها میخونه و در طول روز زمان زیادی براش میذاره،عاشق کارتون و اسباب بازی هست ولی با خلاقیت فراوان بازی میکنه،کلی از خودش بازی میسازه،کاردستی هایی که همگی از خلاقیت فراوانشه ،الان که دقت میکنم میبینم دلیل اینکه دختر من تو این سنی که دیگه بچه ها علاقشونو به یکسری چیزها به خاطر رشد شون و ورود به فضای جدید سنی از دست میدن،هنوز عاشق این چیزهاست شاید به خاطر اون چیزیه که در درونش داره هدایتش میکنه و میخوام که همراهیش کنم تا بتونه لذت ببره از مسیری که دوست داره توش حرکت کنه من هم گاهی دقیق میشم تو رفتارهاش و بعد از فهمیدم قانون دارم بیشتر میفهمم که واقعا حضور خداوند در وجود بچه ها بیشتره،مثلا دخترم الگوی واضحی هست برام از توجه به خواسته،به چیزی رو که میخواد اینقدر دربارش حرف میزنه،فکر میکنه احساس خوب میفرسته که بالاخره بهش میرسه ،در واقع تا به خواسته اش برسه در حال لذت بردنه و به محض اینکه بهش میرسه یعنی نمیذاره به دقیقه برسه فکرش پیش یه چیز دیگه هست که حالا اونو میخوام،قبلا با همسرم دعوتش میکردیم که تا الان اینو میخواستی از این لذت ببر بعدا بگو چیز دیگه میخوام غافل از اینکه هدف نتیجه نیست لذت بردن از مسیر هست برای رسیدن به خواسته و به محض رسیدن به خواسته حتی قبلش باید خواسته بعدی رو مشخص کنی، الان که قانونو یاد گرفتم تا جایی که میتونم همراهیش میکنم که این قانونهارو برای همیشه در زندگیش بکار ببره و فراموش نکنه خدایا سپاسگزارم که اینقدر درس های بزرگی میتونیم از این بچه های پاک بگیریم،خدایا شکرت
خدایا شکرت برای این دریاچه پر از خیر و برکت که این همه لذتهای فراوانو بهمون میده،از لذت شنا و شیرجه تو آب و ماهیگیری و قایق سواری و دیدن تلالو خورشید روی دریاچه،تصاویر زیبای آسمان و درختان توی دریاچه و…. همش زیبایی و فراوانی خدایا شکرت
چه صحنه های زیبایی از تو قایق گرفتین مریم جان انگار من خودم اونجا بودم ،چه خوب که لذت ماهیگیری رو ما هم با شما تجربه کردیم،اینکه رو هدف تمرکز کنیم و راههای مختلفو امتحان کنیم و به جای نامید شدن رو زیباییها تمرکز کنیم تا به خواسته مون برسیم.خدایا شکرت
فرکانس عشقو که بفرستی فرکانس عشق دریافت میکنی مثل دو مرغ عشق بهشتمون که دارن از هم فیلم میگیرن و از راه دور هم قربون صدقه هم میرن خدایا شکرت
خدایا شکرت برای این جنگل زیبا و خوشرنگ،براونی ودریاچه و قایق و اهالی و مهمونهای بهشت ،برای آسمان زیبا و خورشید پر تلالو ماهیهای دریاچه،چشمه هایی که ابشون این نعمت بزرگ و بهمون داده برای این همه فراوانی شکرت خدایا شکرت
به نام خدای مهربونم
سلام به همه عزیزانم
واقعا جای تحسین داره که استاد از لذت بردن مریم جان لذت میبرن و خدارو شکر میکنن و مریم جان هم از لذت استاد لذت میبرن
من تحسین میکنم این رابطه زیبا و عالی رو
این چند قسمت از سریال زندگی در بهشت برای من یک چیز دیگه س یعنی کلا این قسمتها یک انرژی دیگه یه اموزهای دیگه ای برای من داره . این چند قسمت به من یاد داد که بیشتر به توانایی و خواسته فرزندانم توجه کنیم و دقت کنیم به اینکه به چی علاقه دارن و تشویقشون کنیم که همین تشویق نکردها وسرکوب کردنها باعث ایجاد خیلی از مشکلاتی که الان در وجود خودم دارم شده.
این چند قسمت به من گوشزد کرد بیشتر حواسم به اعتماد به نفس فرزندانم باشه و تشویقشون کنم به سمت توانایی و خواسته ای که خودشون میخوان و با انگیزه دادن بهشون باعث پیشرفتشون بشم
چقدر این طبیعت زیبا و بینظیره
هر بار می بینمش بیشتر دلم میخواد تجربه کنم این مکان به این زیبایی رو و خونه ای در دل طبیعت دور از همه در ارامش و سکوت خدایا شکرت
اون صدای پرنده دقیقه 11:48چقدر زیبا بود نمیدونم چه پرنده ای بود ولی خیلی لذتبخش بود کلا اهنگ طبیعت زیبا و دلنوازه و بینهایت ارامش بخش
خدای من شکرت بابت تمام نعمتهایی که در جهان افریدی
خدای من شکرت بابت تمام زیباییهایی که به من کمک کردی و هدایتم کردی تا تجربه کنم
خدای مهربانم من را هدایت کن به راه کسانی که به انان نعمت داده ای
امین یا رب العالمین
در پناه خدای مهربانم باشید
بنام خدای مهربانیها❤
سلام به عزیزای دلم❤
هر قسمت از این سریال رو باید بارها ببینیم و بیشتر توجه کنیم به نکات آموزشیش☺️☺️
چقدر خوبه درک کنیم، که قرار نیست همه یه نوع طرز تفکر رو داشته باشن، قرار نیست هر چی ما گفتیم دیگران بگن چشم، قرار نیست ما از هر چی خوشمون اومد دیگران هم از همونها خوششون بیاد و قرار نیست…….
امروز من از این خانواده یاد گرفتم که به حریم ها باید احترام گذاشت و اینطوری زندگی خیلی قشنگتر میشه☺️
این ۴ برادر هر کدوم یه مسیر جداگانه رو در زندگیشون انتخاب کردن و با هر چی حال میکنند همون تجربه و ازش لذت میبرن این به معنای واقعی یعنی داشتن عزت نفس☺️
پدر خانواده چقدر ریلکس و این نشون میده برای طرز فکر بچه هاش احترام قائل 🌹
با اینکه پدر خانواده باهاشون شوخی میکنه و لذت میبرن همگیشون ولی بچه ها حریم شخص مقابل رو میدونند و این نشون از یه تربیت فوق العاده ست خدایا هزاران بار شکرت👍👍👍👍👍
من هم عاشق بیان این بچه شدم با اینکه سنش کمه ولی با چه قدرتی داره چیزه هایی رو که بلده میگه انگار توی یه برنامه تلوزیونی شرکت کرده خدارو هزار مرتبه شکر❤❤
این سریال واقعا” خودش یه محصول بینظیری هم زیبایها رو به ما نشون میده و هم داریم یادمیگیریم تغییر باوره هایی که سالهاست هیچ کمکی به ما نمیکنه رو چطور بذاریم کنار❤
خداروهزاران بار شکر🌹
خدایا چقدر کنتراس هست از زندگی استاد در بندرعباس و زندگی در آمریکاش به هر چی گفتن رسیدن چقدر تغییر باورها مقدس☺️☺️
مریم بانو هم که خودش به تنهایی یه الگوی کامل و جالب اینکه عاشق تجربه کردن ❤❤
ما فقط داریم به لطف خدای مهربون یاد میگیریم که اگر قراره زندگیمون رو تِغییر بدیم باید حواسمون به افکارمون باشه
به قول استاد ایمانی که عمل نیاره حرف مفت❤❤❤
سلام به استاد عزیزم وتمام دوستان فوق العادم:
بخشی از نکات مثبت این فایل از دید من:
…چقد خوب که مریم خانم دیدگاهشون رو نسبت به این خانواده فوق العاده بیان کردن:رابطه دوستانه وبا احترام برادرها نسبت به هم با اینکه همگی باهم متفاوتن ولی برا خودشون ارزش قاعلن وبه شخصیتهای همدیگه احترام میذارن این یکی از تعاریف استاد بود از اعتماد به نفس در دوره عزت نفس،،، وبه همدیگه کمک میکنن،با احترام باهم صحبت میکنن،،باهم ولا خودشون در صلحن،،دنبال علایق خودشونن،،و..
..چقد لیوای قشنگ وبا تمرکز وبا عشقو علاقه وعلمی در مورد ستاره ها وبا جزییات صحبت میکرد البته من که زبانش رو متوجه نمیشدم بلکه از فرکانسش متوجه شدم که خیلی عمیق وعاشقانه داره در موردش صحبت میکنه
…چقد تصاویر این ویدو زیبا تدوین شده بود که به قولی هم از دید شی وهم از دید ناظر فیلم دیده میشد به اصطلاح،،یعنی وقتی خانم شایسته در فیلم داشتبه استاد نگاه میکرد در همون لحظه نشون میداد که استاد هم داره به خانم شایسته نگاه میکنه این خلاقیت در توین رو خیلی دوس داشتم
..چقدر عالی قوانین رو رعایت کردید وایده اای مختلف رو تست کردید وصبر کردید وبالاخره ماهی رو گرفتید
…چقد قشنگ استاد توی همک دارع بیز میخوره ولذت میبره از کامنتای بچه های سایت
…چقد پدال زدن رو در دریاچه شخصی خودم دوس دارم
…چقد ماهی که صید کردید زیبا بود وقشنگتر اون لحطه ای بود کا ماهی رو در اب رها کردید
..
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥
نکات آموزشی :
…اینکه ۴برادر انقدر با خودشون در صلحن وبه علایق وسلایق همدیگه احترام میذارنو حتی همدیگه رو کمک میکنن برا ی پشرفت وانقدر مودبانه باهم صحبت میکنن واینکه لباسهاشون خیلی تمیز ومرتب ومناسب هست خیلی لذت بخشه وبه ادم این نکته رو یاد اور میکنه که فقط تمرکزت رو خودت باشه ودر عین حال به دیگران هم احترام بذار وحتی اگه تونستی به اونها کمک هم بکن اما خودت رو فراموش نکن وحتی خودت رو فدای دیگران نکن تعادل رو نگه دار این یعنی اعتماد به نفس
…اگه ما میلیارد ها کتاب میخوندیم در مورد خیس بودن اب هیچ وقت نمیفهمیدیم خیس بودن اب یعنی چه چه جوریه چه حسی داره اما با یک بار دست زدن توی اب میفهمیم که خیس بودن اب چه معنایی داره وتفاوت تجربه وداش هم همینه ودر مورد باورها هم همینه موقعی بیشترین درک رو از یک باور پیدا میکنیم که عمل کنیم بر اساس اون بور عالیه مثلا در مورد این باور که خداوند هدایتمون میکنه باید یهدمسیری رو انتخاب کنیم وقدمی برداریم اولش شاید خیلی ندونیم چیکار باید بکنیم ولی وقتی قدم رو برداریم اونوقت ایده های بهتر وقدم های بعدی به ما گفته میشه واین همون هدایت خداونده واینجاست که خیلی بهتر درک میکنیم که خداوند هدایت میکنه همه رو در هر مسیری البته بر اساس باورهای هرکسی
….این نکته هم خیلی جالب بود که مریم حانم گفتن که شاید این ترسی که میخوای واردش بشی خیلی بزرگ ودهن پرکن نباشه ولی شاید این تجربه بخشی از وجودت رو پر کنه برای حرکت های بزرگتر ،،یعنی نگید حالا من این کار کوچیک رو انجام بدم چه فایده داره این قدم کوچیک لازمه مسیر توهست وتا این قدم رو بر نداری قدم بعدی بهت گفته نمیشه
خیلی نکته قشنگی رو درپایان این فایل مریم خانم بهمکن یاد اورشدن دمشون گرم
..موفق باشید…
به نام خدا
به لطف خدا
و در راه خدا
خدای خوبم ازت سپاسگزارم بخاطر نعمت هدایتم و ازتون ممنونم اساتید عزیزم
وقتی خودت و توانایی هات رو باور میکنی خیلی راحت توی مدار دریافت الهامات الهی قرار میگیری بهت گفته میشه که برای رسیدن به اون نقطه و خواسته ت چیکار کنی برای اینکه یه نعمت رو به زندگیت دعوت کنی چیکار کنی و همه اینها از یه نقطه شروع میشه و اون هم احساس خود باوری و عزت نفس درونی توئه که بهت میگه تو لیاقت داشتن فلان نعمت رو توی زندگیت داری بهت میگه که تو شایسته داشتن همه اون چیزایی که میبینی هستی چون الان تو مدارشونی که داری میبینیشون و این یعنی توانایی رسیدن بهشون رو داری
هرچقدر اون خواسته تو بزرگتر باشه نیاز داری که بیشتر به خودت و توانایی هات باور داشته باشی نیاز داری تا رهاتر باشی نیاز داری تا آزادتر باشی نیاز داری تا لیاقت بیشتری داشته باشی پس رها باش و به خواسته هات فکر کن تا ببینی که چقدر میتونی بزرگتر از اون چیزی که فکر میکنی بخوای حتی اگه خواسته تو ثروتمند ترین فرد تمام تاریخ شدن باشه
خدایا شکرت
تعهد روز ۸ به دیدن زیباییها و تحسین نیکی ها و دیدن نعمتهای خداوند
خدایا ما را به راه راست هدایت کن ،راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه کسانی که بر آنها خشم گرفته ای و نه نام گمراهان.
خدایا قلب های ما رو مملو از آرامش کن.. خدایا کمکمون کن فکرمون رو کنترل کنیم و نگاه زیبابینی داشته باشیم و در همه کس و همه چیز جز زیبایی و تو رو نبینیم.
خانم شایسته عزیز این فایل که با صدای شما مزین شده سراسر وجود منو سرشار از آرامش کرد و درسهای زندگی سازی بهم داد.
شما نکات مثبت این خانواده و این برادرها رو ذکر کردید:[[ مهمترین چیزی که برای من جالب توجه و تحسین برانگیز بود رابطه این چهارتا برادر بود یک رابطه دوستانهای که چهارتا برادر بودن با علائق کاملاً متفاوت و شخصیتهای کاملاً متفاوت اما خیلی خوب یاد گرفته بودند که اولاً تفاوتهای همدیگر رو بپذیرند و قابل احترام بدونن و حتی تحسین کنند و حتی یک جورایی یاری کنند همدیگر رو تو این مسیر و هم اینکه تفاوتهای خودشونو هم ارزشمند بدونن. این چهارتا برادر با وجود همه این تفاوت ها یک گروه هماهنگ همدل و دوستداشتنی رو تشکیل داده بودند یک جورایی یار و پشتیبان همدیگه بودند و این دوست داشتن همدیگه این کمک کردن به همدیگه این اهمیت دادن به هم دیگه خیلی قشنگ مشخص بود که داره از عشق درونی میاد.]]
چقدر صحبت هاتون به من درس پذیرش داد.. پذیرش اطرافیانم.. اعتراف می کنم نه تنها در پذیرش اطرافیانم نبودم بلکه همش در تقلا بودم برای تغییر اطرافیانم ..نه تنها با عشق نمی پذیرفتمشون و به تفاوت هاشون با من احترام میگذاشتم بلکه همش در حال ایراد گرفتن از رفتار هاشون بودم و دقیقاً می خواستم مثل من باشن و مثل من فکر کنن.. نه تنها تحسینشون نمی کردم بلکه همش ایراد می گرفتم ازشون.. باید یاد بگیرم تحسین کنم و با نگاهت تحسین بهشون نگاه کنم.. این عشقه 💞 اجازه بدم خودشون باشن آنها را بپذیرم و آزاد بذارم. 💞💞💞
چقدر برای من درس داشت قسمتی که ماهی رو با دست گرفتید و گفتید[[ همین تجربه ساده و کوچک چقدر داره به زندگی من عمق میبخشه یعنی شاید به نظر نرسه ولی همین کار کوچک باعث شد که من به ترس های خیلی زیادی غلبه بکنم و باعث شد من دیگه از جونورا نترسم و این به خاطر تو دل اون ترسم رفتن و تجربه کردن بود.. شاید به نظر موضوع مهمی نباشه اما وقتی که تجربه میکنی تازه میفهمی یه بخشهایی از وجودت رو پر میکنه و آماده ت میکنه برای اینکه قدمهای بزرگتری رو برداری ..بنابراین من پیشنهاد میکنم از این تجربه های کوچیک و در دسترسی که هممون این تجربه هارو میتونیم داشته باشیم براحتی نگذرید و همین امروز یه تجربه کوچیک که در دسترستون هست حتما امتحانش کنید و ببینید چقدر نگاه جدید و عمیقی به زندگیتون میبخشه..]]
این قسمت زیبا از صحبتهاتون برای من درس حل مسائل بود.
از مسائلی که کوچیکه و تو زندگیتون هست ساده نگذرید و اونهارو حل کنید و حل کردن همین مسائل کوچیک چنان ظرف وجود شمارو بزرگ میکنه و شمارو آماده میکنه برای حل مسائل بزرگتر براحتی، که حد نداره و اون عزت نفسی که برای شما میاره بسیار زیاده.
عاشقتونم.
سپاسگزارم.
❤❤❤
بنام خداوند جهان آفرین
سلامی پرازعشق به خانواده زیباومثبت نگرشم
چهار انسان با علائق و دیدگاه متفاوت کنارهم با عشق و صلح زندگی میکنند و ب همدیگه احترام میزارن این قسمت هم مثه قسمتهای دیگه درس درباره روابط وعشق مودت داره اینکه همه انسانها مثل هم نیستن حتی چهارتا برادر باید به نظرات و علائق دیگران احترام بزاریم و قضاوت نکنیم و برای قسمتهای ک شبیه هم هستیم توجه زیادکنیم و شکرگزارباشیم وچقدر خوبه که این چهارتا برادر پدرومادری دارند که تشویقشون میکنه سمت علایقشون که پدرش تشویق میکنه و باورهای تونستن بهش میده و مادر اینقدر بچه اش و شخصیتشو خوب درک کرده که تو سن کم براش کتاب ستاره شناسی که علائقشه خریده تا اطلاعاتش نسبت به علائقش بیشتربشه و این احترامی که مادروپدر به بچه هاشون دارن خیلی قابل تحسینه خدایاشکرت خدایاشکرت
مریم عزیزم تحسینت میکنم که سوال پرسیدن از لیوای و تحسین کردن اطلاعاتش و حرفاش باتحسین کردنش برای ادامه توضیح دادن تشویقش میکنی و اعتمادبنفسشو بیشتر میکنی و توجه میکنی به نکات مثبتش و بااحترام باهاش رفتارمیکنی طوری باهم حرف میزنین که انگار یه جلسه خیلی مهمی دارین و چیزهای مهمی رو کشف کردین تحسین میکنم این همه احترام و عشق ورزیدن به بچه ها و انسانها دارین و این باصلح بودن باخودتونه خدایاشکرت
وقتی خواسته ای داریم باید سمتش حرکت کنیم اگه بدست نیاوردیم ناامیدنشیم و ادامه بدیم و هر ایده ای اومد ب ذهنمون اجرایش کنیم و دراین مسیرخواسته مون و اجرا کردن ایده ها باید از مسیرمون لذت ببریم دنبال نکات مثبت و زیباولذت بخش مسیرمون باشیم مثه آب دریاچه درختان و هوای خوب نسیمی و منظره بهشتی و سپاسگزارباشیم از نعمتهای اطرافمون خدایاشکرت دراین قسمت حتی درس برای روابط عاشقانه هم هست آزاد و رها و احساس خوب درکنارهم حتی نباشن اما لذت ببرن و باهم در صلح باشن و بهمدیگه احترام بزارن و از دور اون عشق قلبی الهی رو بهم هدیه بدن خدایاشکرت
تحسین میکنم مریم عزیزم که باتجربه کردن چیزجدید دوباره بهمون یاد داد که تجربه کردن و لذت بردن از چیزهای کوچیک هم خیلی لذت بخشه و رفتن تو دل ترسای کوچیک انسان رو شجاع میکنم برای حرکت کردن تو دل ترسای بزرگتر و چقدر لذت داره که تجربه جدیدکنی و لمس کنی و حسش کنی اون که خوده آدم تجربه کنه لذتش خیلی بیشترازاینه ک از زبان یکی دیگه بشنوهه منم نگه داشتن ماهی زنده به همین شکلی ک مریم عزیزم تو دستش گرفته رو تجربه کردم و تو دستم گرفتم و کامل درک میکنم مریم عزیزمو که چه حس قشنگی و هیجان و لذتی داره حسش قابل توصیف نیس تجربه کردن واقعا زیباست حرکت کردن واقعا آدمو شجاع میکنه و اعتمادبنفس آدم زیادمیشه من دیشب تجربه کردم اتیش زدن کاغذهاوکارتونهای اضافه ای ک انبارشون کردم و پاکسازی کردم هم اتاقم هم روح و روانمو و خودموسبک و رها کردم خدایاعاشقتم
سلام به رهروان راه حقیقت
خدای من بریم همراه مریم جان قانون برانگیختگی و توجه به نکات مثبت و تحسین کردنشون رو عملی کنیم ،چقد تفاهم در عین تفاوت زیباست همیشه و در هر رابطه ایی اون رابطه رو به حداعلا میرسونه و من چقد ارامش میگیرم وقتی اینهارو درک میکنم چون انگار هر انچه از قانون فهمیده بودم در زمینه ی روابط کج فهمی ای بیش نبود فکر میکردم دو نفر باید کپی برابر هم باشن تا رابطه درست باشه فک میکردم چون من و همسرم فلان جا تفاهم نداریم پس هیچی باید جدا بشیم و بریم دنبال کسیکه عین خودمون باشه ولی الان میبینم نه اینطور نیست هیچکسی تو این دنیا وجود نداره که عین هم باشن پس فقط یه راه داره که کافیه به اون قسمت از رفتار شخص که باتو هماهنگه باعشق توجه کنی بزرگنمایی کنی و اون قسمت که باتو هماهنگ نیست کنترل ذهن کنی و اجازه بدی اون قسمت رو هرجور دلش میخواد انجام بده تا زمانیکه این رفتارش به تو ضربه ای نزنه که با کنترل ذهن هم حل نشه و غیر قابل قبول باشه که منجر به جدایی بشه همه چی عالیه واین تفاوتشم دوست داشته باشی و بذاری به سبک خودش در کنارتو زندگی کنه و اینجا این چهارتا برادر چهار انسان کاملا متفاوت هستند یکی گیمر یکی یوتیوبر یکی موتورسوار یکی ورزشکار ولی کسی روی این تفاوت تمرکز نکرده بلکه اون چند ساعتی که همه شنا میکنن باهم رو اونقد برای خودشون باارزش میبینن لذت میبرن که عاشق وجود همدیگه هستند پس عشق یعنی از اون تفاهمت واقعا لذت ببری و برای تفاوتت کنترل ذهن کنی خلاص خدایاشکرت
لیوای ارام یه شخصیت درونگرا عاشق گیم کارهای علمی و نجوم دقیق، و اینجا من از پدر فوق العاده شون درس میگیرم که اگه بچه م فعالیت فیزیکی دوست نداشت بهش گیر ندم زور نکنم تو چرا نشستی گوشی بدستی پاشو برو بیرون پاشو توهم بازی کن اصلا بلکه اجازه بدم اونم لذت ببره از راه خودش و دیدیم اون روز مثلا خودش خیلی اروم اومد لباسشو دراورد و شنا کرد و بعدها چندین بار دیگه هم تکرارش کرد چون زور و اجباری در کار نبود و خودش تصمیم گرفت پس هیچ مقاومتی از بیرون شکل نگرفت خدایاشکرت
صندلیهای راحت مسافرتی و پنکه ی مسافرتی ،استاد این بار قانون سوال پرسیدن رو در مورد لیوای اروم اجرا میکنه میپرسه ستاره چیه و ایشونم توضیح میده و مریم خانمم فیلم میگیره و اینجوری به لیوای امکان ابراز وجود میدن به لیوای ارزش میدن تا خودشو با اونها راحت احساس کنه چقد عالی خدایاشکرت
مریم خانمم با دوست کوچولوش رفته قایق سواری و در عین اینکه باهم قایق سواری میکنند مریم جان فیلم میگیره و لیوای ارام هم ماهی گیری میکنه تا هرکدوم به سبک خودش بیشتر لذت ببره ،کلبه ی روی اب از دید دریاچه چقد زیباست خدایاشکرت
خدای من اینجا قسمت انتهاییه رودخانه ست چقد عاشق اینجام که درختها روی اب شناورن و ساحل نداره ، نگاه صدای بلبل رو انگار وسط خود بهشتی ،خدای من یه صدایی اومد انگار یه ماشین بزرگ از جاده رد شد نمیدونم حالا حدسم درست بود یانه ولی قلبم باهاش رفت ،مریم جان و لیوای ارام مصمم هستند یه ماهی بگیرن به این میگن شدت علاقه به کاری که راههای منطقی و غیر منطقی رو امتحان کنی ، براونی زیبامون کاش بچه ها اسب سواری رو هم تجربه کنن خدایاشکرت
چقد استاد و مریم جان یکی شدن چقد برام جالب بود همزمان که استاد از تو ننو داشت مریم جان رو فیلمبرداری میکرد و میگفت داره قایق سواری میکنه و لذت میبره و برامون فیلمشو گذاشت مریم خانمم از این ور داره میگه استاد تو ننوه و از لذت بردن اون لذت میبرم این حدبالای رابطه ی عاشقانه فقط زمانی انقد تکامل پیدا میکنه که دو نفر اونقد به نکات مثبت همدیگه توجه کنن و بزرگش کنن و لذت ببرن که از لذت بردن طرف مقابلم لذت ببرن دیگه اخرته عشقه برای شخص من و من باتمام وجودم تحسینتون میکنم با تمام وجودم و اگاهانه این عشق رو از خدا میخوام و من طرف خودمو عملی میکنم مطمئنم جهان طرف همسرم رو درست میکنه و خدای من این معنای واقعیه خالق زندگی خود بودنه معنای واقعیه اینکه زندگی ما در کنترل خودمونه و زیبایی این دنیا در اینه که هرکسی میتونه زندگی خودشو کنترل کنه و ذهنشو کنترل کنه و کسی که ذهنشو کنترل کنه تمام جهان رو مسخر خودش میکنه و کسی که ذهنش اونو کنترل کنه در خدمت تمام جهانه و این فرق بسیار بزرگیه خدایا عاشقتم شکرت
خدایا لیوای چقد سرخ و سفید و تو دل بروه ،چقدم تکاملشو تو ماهی گیری طی کرده که حواسش بوده همراه خودش نون بیاره تا ماهیها با بوی نون جذب بشن ،راستی من بارها برام سوال پیش اومده ولی یادم رفته بنویسم اون حلقه ی بزرگ اونجا لب ساحل چیه!؟،صدای اب و منظره ی دریاچه واقعا زیباست
ای جان لیوای بلاخره یه ماهی گرفت خدایاشکرت
مریم خانم عزیز این درس بزرگ امروز در ادامه ی درس قسمتهای اول که راجب بریدن پیچکها بود هست اینکه ترسهامونو تجربه کنیم و مقاومتهامونو بشکنیم تا به طرز عجیبی دیگر بعدهای زندگیمون پیشرفت کنه کی فکرشو میکرد وقتی نسبت به دست زدن به ماهی یا هر حیوانی مقاومت داریم در واقع یک پیچک به پای خودمون بستیم و من هیچوقت فکرشم نمیکردم ترسم از حیوانات مانع رشد من بشه من از گاو و گوسفند خیلی میترسم و سالی چندبار خواب میبینم گاو بهم حمله میکنه و هیچوقت جرات نکردم نزدیک یک گاو هم برم باوجودیکه خیلی به نظرم زیبا هستند ولی جرات نکردم حتی یکبار بهش دست بزنم و البته بماند سایر حشرات ولی من از اون درس اولتون خیلی دارم به مقاومتهام فک میکنم و هنوز هم خوب همه شونو پیدا نکردم مثلا این ترسم از گاو رو یادم نبود ولی هر جلسه ی این سریال یک محدودیت منو بیرون میکشه مثل جلسه ای که این مقاومتها رو توضیح دادید و من چقد الان دنبال مقاومتهام هستم مخصوصا در زمینه ی روابط انجامشون میدم دردش رو احساس میکنم ولی کنترل ذهن میکنم تا بلاخره روان بشم و اون روز که استاد بچه ها رو برد زیر کلبه یادم اومد چقد از جای تنگ میترسم و تصمیم گرفتم بااین مقاوتم مقابله کنم یا امروز که گفتید به حیوانات دست بزنید یادم اومد از گاو میترسم ولی این درسهامنو هوشیار میکنن تا وارد دل این تجربه هابشم و یه جورایی عاشق این بازی شدم میدونید عینه دراوردن خاره وقتی خار تو انگشتت میره درد داره دردش یه جوریه که زندگیت مختل نمیشه ولی اگه درش نیاری هربار یه چیزی به اون خار بخوره درد میکنه و میبینی نمیتونی ظرفی رو برداری یا کاریو انجام بدی و اگه ندونی اون خاره و باید دربیاد طی زمان مغزت میپذیره تو قدرت بلند کردن ظرف بااین دست رو نداری و دیگه میپذیری و انجامش نمیدی و خودتو محدود میکنی و این محدودیت عین علف هرز رشد میکنه و خیلی جاها زندگیتو محدود میکنه ولی اگه بدونی یه خاره یه سوزن برمیداری خار رو در میاری و راحت میشی و اینجوری میری سراغ خار بعدی و یه جورایی هیجان داری که خار بعدی کجاست زودتر درش بیارم و من این روزها با تمام قلبم دارم دنبال خارهای فرو رفته در باورهام در لابلای این سریال میگردم و فقط خدا میدونه تمام وجودم داره برای اون قسمتهای صد و اینا که راجب به سوالات زندگی در بهشته و شما حرف زدید پر میکشه که زودتر بهشون برسم و فقط میتونم بگم عاشقتووونم خدایاشکرت
سپاس گذارم مریم بانو که این فایل رو برامون تهیه کردید
از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست