سریال زندگی در بهشت | قسمت 28 - صفحه 12

255 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هستی محمدی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1198 روز

    سلام به مریم بانوی تحسین برانگیز و استاد جانم

    راستش مریم بانو جان من هم از خانواده ی راسل درسهای زیادی گرفتم و مدام در حال تحسینشون هستم.

    از این فایل آموختم که:

    هم شما هم هر کسی که از دور نظاره گر این بچه هاست هم متوجه این پیروی شون از یک الگوی واحد میشه منتها با تفاوت های ذاتی و علائق ذاتی منحصر به فرد و سبک های شخصی خودشون.

    و پدرومادرشون که اونها رو پوش می کنندهم بسیار تاثیرگذارند.

    این احترام این همدلی و یاور هم بودن این درلحظه زندگی کردن و شادمان بودن این اهمیت دادنها و این عاشق هم بودنها و این آزادی فکر و عمل داشتن ها و در عین حال لذت بردن از مسیرها همه و همه الگویی داشته.

    من تا حدودی متوجه ی مکالمه ی شما با لیوای شدم.

    ما باید لیوای رو بذاریم جلومون ازش درس توحید بگیریم.درس عشق و استمرار وصبرو اشتیاق و شادمانی بگیریم.

    انرژی عشق و حرکت و نوآوری و همدلی و شادمانی از این بچه ها جاری شده در پرادایس زیبا و اون پرنده ی خوش صدا رو به خوندن واداشت.

    و اینطور میشه که با وجود اینکه ماهی ها بوی خطر رو فهمیدن و ناپدید شدند به قول خودتون چون مصمم شدین یه ماهی بگیرین،از دل زمین خداوند یه ماهی میفرسته که شما بری تودل ترست از ماهی زنده و آماده بشی برای قدمهای بزرگتر و لیوای هم ناامید نشه.

    عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1252 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    نکات مثبت برادرها که از زبان خانم شایسته می شنویم.

    دوست داشتن تفاوت‌ها و شباهتهای یکدیگر و پذیرفتن هر کس به همان شکلی که هست از وابسته نبودن نشات می گیرد. رها بودن در دوست داشتن.

    لیوای و سوالاتی که خانم شایسته از او می پرسیدند و او با فکر و تامل جواب می داد و علاقه او به فضا و کرات و آسمان و….. را مشخص می کرد و این خیلی مهم است که این بچه ها از اکنون می دانند که به چه چیزی علاقمند هستند و چه چیزی را و یا شغلی را و یا تحصیلاتی را انتخاب و ادامه دهند و پاسخ پرسش خود را می دانند که من به چه چیزی یا کاری علاقمند هستم؟ سوالی که شاید خیلی از افراد در سنین بالا هم هنوز جواب آن را نمی دانند.

    ماهی گیری با لیوای در قایق پایی با تجهیزات. خانم شایسته هم به ماهی گیری علاقمند شده اند و با حوصله به همراه لیوای به قسمت زیر ستونهای خانه می روند و مثل این که ماهی ها از ترس همه به گوشه ای دیگر پناهنده شده اند تا جانشان به سلامت بماند اما امروز حتما باید یک ماهی هم که شده بگیرند و بازی برد برد است. بالاخره یک ماهی صید می شود و ماهی بینوا چقدر هم زیبا بود و تجربه ای برای اولین بار برای خانم شایسته : در دست گرفتن یک ماهی در نوک قلاب، رها کردن آن باز به دریاچه که بر ترس‌های زیادی غلیه کردید.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      رویا محمدیان گفته:
      مدت عضویت: 1114 روز

      سلام دوستان عزیزم

      چه نکته ی دقیقی رو نوشتین

      دوست داشتن تفاوت‌ها و شباهتهای یکدیگر و پذیرفتن هر کس به همان شکلی که هست از وابسته نبودن نشات می گیرد. رها بودن در دوست داشتن

      دوست داشتن هم با سلایق و علایق متفاوت و احترام به سبک هر فرد از اعضا خانواده از وابسته نبودن و رها بودن میاد

      من خودم تمام تلاشم اینه یادم باشه هر لحظه که بچهام متصل به یه منبعی هستن ‌‌که از من بیشتر بهش نزدیکن و خودشون متوجه هستن با اینکه یه سالشونه این باورو دارم که اونا مستقلن چون خیلی راحت تر و بهتر از من خداوند داره هدایتشون میکنه و بهشون الهام میکنه

      همین باعث میشه من دخالت نکنم که چطور باشن و بهشون تحمیل نکنم و بزارم خودشون باشن خودشون رشد کنن و ذات الهی خودشون رو بروز بدن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سیده مریم موسوی گفته:
    مدت عضویت: 1349 روز

    به نام خداوندحامی وعاشق وهدایتگرم به مسیرنعمت

    سلام به استادعزیزم خانم شایسته عزیزودوستان عزیز

    احسنت به خانم شایسته که همیشه تمرکزش روی نکات مثبت آدما ومحیط هس وتحسین میکنه

    احسنت به خانم شایسته که برای بچه هاهم مثل بزرگاارزش قاعله وبرای شنیدن صحبتش لیوای روبردتوی محیط آروم وتحسین برانگیزه این ارزش قاعل شدن

    چه بامزه،وزیباست لیوای همینطوربرادراش

    چقدرصدای خانم شایسته زیباست

    چقدرواقعا تحسین برانگیزه این عشقی که به خودشون دارن ومیتونن عاشق برادراشون باشن چون عاشق خودشونن چون همدیگه رو نمیخوان تغییربدن چون خودشونوارزشمندترازدیگری نمیدونن چون عزت نفس دارن وپدرومادرشون هم درست رفتارکردن

    یه خانواده ی الهی

    واقعا رفتن تودل ترسهاوناشناخته ها خیلی روح آدموقوی ترمیکنه وشجاعت میده برای کارهای بزرگتر وعزت نفس میده به آدم.چه عالی ازگرفتن یه ماهی تودستتون نکته گفتین وکاربزرگی دیدین این بخاطرعزت نفستون وسپاسگذاربودنتونه وکودک درون فعال.باید کوچکترین پیشرفت هابرامون بزرگ باشه وتحسین کنیم خودمونو

    تحسین میکنم وقتی گفتین ما براونی رونگاه میکنیم لذت میبریم استادومیبینیم لذت میبریم وماهی میگیریم این نکته به ذهنم رسید که ازخواسته هام دست نکشم کوتاه نیام وادامه بدم تاوقتی بهش رسیدم ورهاباشمودرلحظه لذت ببرم تا خواسته ام اجابت بشه

    تحسین میکنم باورفراوانیتونو که نگفتین ماهی نیست گفتین دریاچه پرازماهیه ورفتن قایم شدن

    تحسین میکنم رابطه عاشقانتونو که ازهم فیلم میگیرید

    تحسین میکنم توحیدی که ساختین ودراین بهشت زندگی میکنین

    چقدراین بهشت واسب زیباست خدایاشکرت

    چقدراززاویه قایق دریاچه وجنگل زیباست خدایاشکرت

    سپاسگذارم بخاطراین فایل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1487 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام دوستان عزیزم

    این فایل نشونه من بود

    درسهایی که ازاین فایل گرفتم اینکه

    بتونم تحسین کنم موفقیت افرادرووعلایق اون هارو

    چون هرکسی علایق وشخصیت ورفتارهای متفاوتی داره مثل این4برادر

    دقیقاماهم 4برادرهستیم وهرکدوم اخلاق های متفاوت وعلایق متفاوت دادیم ولی باهم درصلح هستیم به لطف الله وبه هم کمک میکنیم ودرکنارهم هستیم مثل این4برادر

    این که من بایدایده هایی که به ذهنم میرسه چه درست باشه چه نادرست روامتحان کنم ومنتظرایده اصلی نباشم وبرم تودل ترس هام وتجربشون کنم وازمسیرم لذت ببرم نه باسختی وزجروبه نکات مثبت توجه کنم وحالموخوب نگه دارم وبه ایمان به غیب داشته باشم وصبرداشته باشم

    وسط کارناامیدنشم حتی اگردرست نشودوبه هدایت الله توجه کنم مطمعنابه هدفم میرسم اگرالان ندونم بایددقیقاچکارکنم تومسبربهم گفته میشه مهم اینه که به ایده هاعمل کنم چه درست چه نادرست

    بیام درون خودم روکندوکاوکنم وببینم علایقم چیه وبنویسم تامتوجه شوم وحرکت کنم چون تاحرکت نکنم چیزی رودرک نمیکنم

    واردترس هایی بشم که خیلی بزرگ نیست وتجربشون کنم وقانون تکامل رورعایت کنم

    من چون الان درمسیردرست هستم خداوندانسان هایی رودرمسیرزندگی من قرارمیده که باعث رشدوپیشرفت من میشوند(دستان خداوند)

    که الان درزندگی من هرروزدارندبیشتروبیشترمیشوندبه لطف الله مهربان وبیام نکات مثبت اون هاروبگم بنویسم

    کمال گرایی رودرمسیرکسبوکاروعلایقم رعایت کنم

    ازتجربه های کوچک وقابل دسترس استفاده کنم

    اون کاری که بهت حس خوبی میده روانجام بده

    من بایدمتعهدترباشم به این مسبرالهی چون نتایج من راضی کننده نیست ولی ازقبل خیلی بهترشدم ازهرنظروخودموبایدباقبلم مقایسه کنم

    واقعاخداوندهرلحطه داره ماروهدایت میکنه وباماصحبت میکنه وبه ماراه کارمیده

    خداوندبرای من همه چیزمیشود

    همه کس رابه شرط ایمان وپاکی دل

    همه چیزباوروایمانه

    وقتی ایمان داشته باشی نمیترسی وحرکت میکنی ومیدونی که خداهست خداتووجودمونه

    پس حرکت کن ونترس

    ثروتمندشدن خیرخواهانه ترین کاردنیاست چون باعث میشه که مابادیدن این سریال زندگی دربهشت باورهامون قویتربشه وبدونیم که ماهم میتونیم این زندگی رویایی روداشته باشیم به یاری الله مهربان

    شادوموفق باشید

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  5. -
    نسرین ویسی گفته:
    مدت عضویت: 2218 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    این دومین بار هست که در این چند وقته این فایل بعنوان نشانه ام باز شده ؛نشانه ای که مرا به قدم بعدی هدایت کند .پس باید نکته ای دراین فایل باشد وتمرینی که باید بهتر به ان گوش کنم وبهتر ان را عملی کنم در زندگیم .23 روز دیگه من در این سایت چهار ساله میشم .خیلی برام سخت بود باورش.چون همیشه با خودم میگفتم من دیگه حداکثر تو 5 سال به همه ارزوهام میرسم وحالا میبینم که همون جا یی هستم که چهار سال پیش بودم .البته یک سال دیگه فرصت دارم .فرصت دارم که به خودم بیام وتمرکزی تر این راهو ادامه بدم .اگه میگم تغییر چندانی نکردم نسبت به دوستان دیگه ای هست که تو این سایت اومدند وتغییرات بزرگی داشتند بخصوص از لحاظ مالی وخیلی سریعتر ازمن .خوب پس اولین اشتباهم این که دارم خودم رو با دیگران مقایسه میکنم .من باید فقط خودم را با خودم مقایسه کنم .درسته که اونها سرعت تغییراتشون بیشتر ازمن بوده ولی خوب چیزی که مهمه سرعت نیست قضیه همون لاک پشت وپرنده است ؛نمی دونم حرفم درسته یا نه ایا نباید خودم رو سرزنش کنم که سرعتم کمه وچهار سال گذشته ومن هنوز همون جام .ایا توقعم از خودم نباید بیشتر باشه .پس این ایه چی میگه ووالسابقون والسابقون .ایا اینکه من نمیام تمرکزی کار کنم روی خودم نشان از این نداره که باور نکردم وایمان نیاوردم .من دستاوردهای زیادی داشتم بخصوص تو این یک سال اخیر .نتایج زیادی دیدم ولی احساس میکنم دارم کمرنگ میشم ایمانم داره کمرنگ میشه درسته عزت نفسم بیشتر شده وفهمم از قانون ولی کار کردنم روی خودم کمتر شده نسبت به قبل .شاید یه دلیلش همین توهم باشه که من دیگه قانونو بلدم ؛یه دلیلش شاید مشغله کاری باشه ،هرچی هست باید حواسم باشه به نشانه ها .به این که گمراه نشم .به این که راه درست رو برم وهمیشه حواسم به اصل باشه .اول ازهمه خدا روشاکرم وبسیار سپاسگزارم که چهارسال منو دراین راه ثابت قدم نگه داشت .خیلی مورچه وار حرکت میکنم ولی مطمینم مسیرم درسته ومطمینم خداوند به وعده اش عمل میکنه .من در این چهارسال چیزهای مهمی بدست اوردم .مهم نیست از دیگران عقبم مهم اینه که راهو پیدا کردم ودارم از نسرینی که یک عمر باورهای غلط داشت ونسرینی که عزت نفسش زیر صفر بود بهتر میشم .خدایا تا اینجاش منو اوردی از اینجا به بعدش هم خودت میبری .من لایق رفتن به مدارهای بالاتر هستم .

    خدایا کمکم کن بتونم تمرینها رو انجام بدم .میخوام تمرکزی روی دوره هایی که برام فراهم کردی کار کنم .خودت بهم این گنجهای گرانبها رو دادی خودت هم کمکم کن بتونم ازشون استفاده کنم .خودت بهم فرصت ووقت بده .اولویتم رو تو زندگی این مسئله گذاشتم .کار کردن روی خودم .تمرکزی .مثل استاد ومثل خانم شایسته ومثل شاگرد اولای این سایت .اگه میخوای بهتر بشی باید بهاشو بپردازی .باید وقت بگذاری .

    همین که این فایل باز شد شیطان ذهنم گفت ایییین چیییه اینو که چند وقته پیش دیدم این چه چیز جدیدی میخواد بهم بگه ،زود مچشو گرفتم گفتم اینکه دوباره این فایل اومده یعنی اینکه یه چیز مهم تو فایل هست که پاشنه اشیل منه وبهم کمک میکنه وباید این دفعه با دقت بیشتر وتمرکز بیشتر نگاش کنم وبفهممش .اولین چیزی که شنیدم این بود که خانم شایسته گفتن نکات مثبت این خانواده رو به اشتراک بذارن وبارها وبارها تحسین کردن .پس اولین کارم این بود (بهم گفته شد )که نکات مثبت ادمی رو بنویسم که خداوند منو به سمتش هدایت کرد وباعث شد باورهام در مورد توانایی های یک زن تغییر بکنه بخصوص اینکه این خانوم شباهتهای زیادی به من داره ودقیقا نسخه دیگه ای از من هست که خداوند نشونم داده تا بتونم بفهمم چه نقاط ضعفی دارم وبرطرفشون کنم .خدایا شکرت برای این هدایتت .چقدر تو کارهات درسته خدا .ستایش مخصوص توست .فقط کافیه از تو هدایت بخوام تو به بهترین نحو ما رو هدایت میکنی .عاشقتم .ممنونم برای اینکه منو هدایت کردی به سمت این خانوم .امروز با کلام خانم شایسته فهمیدم که باید نکات مثبت این خانوم رو بنویسم .درنگ نکردم تو همون دفتر سپاسگزاری نوشتم .وحالا با نوشتن این جمله ها در این کامنت خداوند بهم گفت ببین من چه کسی رو بهت معرفی کردم یه نمونه والگوی خوب که تو از نزدیک ببینیش وازش یادبگیری .خدایا منو ببخش که نفهمیدم وحتی این اواخر داشتم نکات منفی این خانوم رو میدیدم وبدتر ازاون به دیگران میگفتم اون هم به خاطر ناراحتی که ازش به دل گرفته بودم .خدایا ممنونم ازت که اینقدر غفور ورحیمی ومنو بخشیدی وحتی بعد ازاین گناهی که کردم هدایتم کردی .داشتم به بیراهه میرفتم ولی تو نجاتم دادی .زبان قاصره از حمد تو .نوشتم چقدر نکات مثبت داشت این خانوم وچقدر میتونه الگوی خوبی برای من باشه که با هربار یاد اوریش میتونم پیشرفت کنم وموفق بشم .خدایا شکرت .ممنونم که کمکم کردی .خدایا بی نهایت شکرت .چقدر تحسین میکنم این خانوم رو .

    بعد ازاینکه نکات مثبت این خانوم رو نوشتم گفتم(بهم گفته شد) باید کامنت بنویسم برای این فایل .کامنت نوشتن یعنی وقت گذاشتن وتوجه کردن ،یعنی تمر کز کردن یعنی فهمیدن ومهم بودن .پس شروع کردم به نوشتن وخدای من هنوز یک دقیقه از فایل نگذشته ومن این همه نوشتم اون هم چه نوشتن با برکتی .احساسم عالیه وخدارو شکر میکنم برای این نوشتن .وخداوند کمکم کنه برای ادامه ش.

    خوب در اولین جمله های خانم شایسته این رو فهمیدم :(برای داشتن یک رابطه خوب باید بدونی که ادمها با هم متفاوت هستند علائق شون وشخصیت هاشون .اول از همه باید این تفاوت ها رو بپذیریم .وقابل احترام بدونیم وحتی تحسین کنیم .وبهم دیگه کمک کنیم .وهم اینکه تفاوتهای خودمون رو ارزشمند بدونیم .)

    اگه ما ذهنمون رو تغییر بدیم میتونیم همه چیز رو در زندگی مون تغییر بدیم.

    چقدر خوب خانم شایسته شخصیت لیوای رو تعریف میکنه اینکه چه جور هست وعاشق چه چیزهای هست .خانم شایسته این چیزها رو در مورد یک پسر بچه ده دوازده ساله میگه .من چند بار نشستم با خودم فکر کنم که به چه چیز هایی علاقه دارم چه شخصیتی دارم چند بار نشستم خودم رو کند وکاو کردم درون خودم رو جست وجو کردم خوب پس کار بعدیم مشخص شد بشینم به درون خودم نگاه کنم .چون میخوام این فایل رو قدم به قدم انجام بدم وتمرینی عمل کنم والان هم کاری برام پیش اومده این کامنتو همین جا تمام میکنم ومیرم سراغ عمل کردن .خدایا کمکم کن کارهامو انجام بدم وبیام دوباره بشینم پای کامنت بعدیم .ونتایج انجام این تمرین رو بذارم .خدایا عاشقانه دوست دارم وممنونم برای هدایتت .دو دقیقه ونیم از فایل گذشته وتو به من چشم بینا وگوش شنوا دادی تا بتونم دو تا تمرین عالی انجام بدم ویه کامنت 1000 کلمه ای بنویسم .خدایا کارت درسته وعاشقتم .ممنونم از شما خانم شایسته عزیزم وممنونم استاد مهربانم .عاشقانه دوستون دارم وممنونم برای این خیر وبرکتی که در جهان جاری میکنین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    امیر ارسلان شیری گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    سلام به دوستان عزیزم،

    واقعا خانوم شایسته چقدر شما درست میگید که هر کسی توی یک مسیر نقاط قوتی داره و بهتره که انسان توی مسیر علایقش حرکت کنه و چونکه علاقه داره توی اون مسیر میتونه خیلی کارهای بزرگی انجام بده و توش جلو بره.

    توی دوره عزت نفس هم کاملا این موارد را توضیح دادید و توی روانشناسی ثروت هم همینطور…

    این مسئله چونکه برای من خیلی مشکل بزرگی بود و الان با غلبه به ترس هام اومدم توی مسیر علایقم و دارم حرکت میکنم خیلی مهمه.

    واقعا چقدر بچه ها دوست داشتنی هستند و به قول استاد چقدر میشه از بچه ها چیز یاد گرفت. من خودم یکی از علایق بزرگم کار کردن با بچه ها هستش و دیدن اینکه اونها چقدر راحت میتونند از زندگی لذت ببرند.

    استاد عباس منش را عشقه که اینقدر باحال از طرف دیگه داره فیلم میگیره و چقدر عالی شما این فیلم ها را با هم تدوین کردید، من چونکه خودم کار تدوین هم انجام میدم میدونم که چقدر زحمت داره که فیلم ها را از گوشی ها مختلف بیاری و تدوینشون کنی و تازه Voice Over هم براشون ضبط بکنی، واقعا دمتون گرم.

    خانم شایسته شما شخصیتتون خیلی جالبه برای من و چقدر خوب با اون پسر کوچولو رابطه برقرار کردید. مطمئن باشید که این رابطه زیبا تا آخر عمرش توی ذهنش میمونه و برای پسر بچه ها خیلی زیباست که با بزرگتر ها مخصوصا خانوما رابطه ی دوستی برقرار کنند، چونکه امکان داره در آینده به خاطر جامعه یک سری تبو ها توی ذهنشون در مورد رابطه با جنس مخالف تشکیل بشه که اگر توی کودکی رابطه جالبی داشته باشند با جنس مخالف میتونند یک رفرنس خوب توی ذهنشون داشته باشند.

    من هنوز توی ذهنمه که توی کودکی چطوری با دخترعمو هام و با زندایی ام بازی میکردم و این در دوران بزرگسالی به من کمک کرد که بهتر بتونم با جنس مخالف رابطه برقرار کنم ولی میدیم خیلی از دوستانم را که توی این مورد مشکل داشتند به خاطر باورهایی که جامعه بهشون داده بود.

    چقدر به شما تبریک میگم که رفتید توی دل یکی از ناشناخته های زندگیتون و چقدر بزرگ شدید از طریق انجام این کار. چقدر زیباست واقعا این پارادایز و چه عشق و حالی میتونید اینجا بکنید شما. خدایا صدهزار مرتبه شکرت به خاطر این همه ثروت و نعمتی که توی جهان هستش.

    من هم چند روز پیش بنا به پیشنهاد دوست دخترم رفتم به یک باشگاه ورزشی که ورزش گروهی انجام میدادند. اولش ذهنم مقاومت میکرد، چونکه تا حالا ورزش گروهی انجام نداده بودم اما به خودم گفتم میرم ببینم چطوری هستش و وقتی که رفتم به اون سالن ورزش چقدر چیز یاد گرفتم و چقدر بزرگ شدم. اینجا چند تا از مواردی را که یاد گرفتم را مینویسم:

    اولا: که توی ورزش گروهی آدم چون داره با بقیه ورزش میکنه به خودش فشار بیشتری میاره چون میخواد که کم نیاره و نمیره همون حرکت های یک نواخت را بارها و بارها انجام بده

    دوما: چونکه مربی هستش اون بهش میگه که چه کاری را انجام بده و اون به اصطلاح Push میکنه آدمو تا حرکاتی که فشار میاره اما به نفعته را انجام بدی. چون یک سری عضله ها هست که اگه به خود آدم باشه اصلا سراغشون نمیره و اونها همینطور ضعیف میمونند

    سوما: در مورد بحث فراوانی چقدر چیز یاد گرفتم که این همینطوری توی ذهنم مونده که این باشگاه توی آلمان در سال 2017 افتتاح شده و توی این چند سال به چنین رشدی رسیده که الان تمام سالن هاش توی هفته رزرو شدند و باید چند روز قبلش وقت بگیری که بتونی بری اونجا تمرین.

    یعنی توی بیزنسی که شاید همه بگند که بابا دیگه آخه باشگاه های ورزشی که ته و توش در اومده یک فردی میاد یک حرکت جدیدی میزنه و توی چند سال اینقدر رشد و پیشرفت میکنه. بعد من کنجکاو شدم رفتم راجب بنیانگذارش هم خوندم و فهمیدم که این آقا حدود 20 سال ورزش بدمینتون را به صورت حرفه ای انجام میداده و بعد از این همه سال و طی تکاملش ایده میاد که بیاد و ورزش را با روحیه مثبت و شادی تلفیق کنه، یعنی بیاد به وسیله اهرم رنج و لذت ورزش را شادی بخش بکنه برای مردم.

    اون میرفته توی پارک ها اول به صورت گروهی با چند نفر ورزش میکرده و بعد همینطور گروه ها رشد کردند و اومده چند تا مربی دیگه استخدام کرده و بعدش سالن گرفته و همینطور رشد کرده و الان طوریه که هر محله توی برلین یدونه از این باشگاه ها داره و همینطور که گفتم همیشه هم پر هستند.

    خلاصه من با رفتن توی دل یکی از ناشناخته های زندگیم این همه چیز یاد گرفتم برای رشد و پیشرفتم.

    متشکرم از شما و سایتتون که به ما فضایی داده تا این همه تجارب زیبا و عالی را با هم به اشتراک بزاریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1506 روز

    به نام خداوند بخشنده بسیااار بخشنده و مهربان بسیاااار مهربان،

    سلامی دوباره به استاد جان و خانم شایسته مهربان و همه دوستان عزیزم در این خانواده،

    این فایل نشانه امروز من بود،قبل از اینکه روی دکمه هدایت کلید کنم،قلبن به خداوند گفتم خدایا من چه مسئله ای رو باید در این لحظه حل کنم تا رشد کنم؟چون میخواستم برم کامنت های بچه ها شیوه حل مسائل رو تو جلسه پنجم بخونم،

    زدم و این فایل اومد،

    نکات تحسین بر انگیز رو اول میگم و بعد برداشت خودم از هدایت خداوند رو میگم،

    اول از همه چقدررر چقدر ثروتمندبودن عزت مندانس،چقدر ثروتمند بودن بهت می‌تونه این امکان رو بده که دوستانت عزیزان رو دعوت کنی و به تعداد روز که دوست داشتی ازشون پذیرایی کنی در کنارت باشن،اونم توی همچین ملک فوق العاده ای،ملکی که چندین هکتاره،کلبه چوبی زیبا و دلنشینی که وسط دریاچه آب شیرین و پر از نعمت این زمین هست،ملک چند هکتاری!کلبه!دریاچه!جنگل!بی نهایت ماهی!وسط آمریکا! عالی می‌تونه باشه،

    چقدر آزادی زمانی به تو این امکان رو میده که هر موقع به هر مقدار روز و ساعت کنار دوستانت عزیزان باشی،

    یه حسی بهم گفت برو سر اصل مطلب،انشاالله در وقت دیگر میرم روی تمرکز بر نکات مثبت،

    و اما به نظرم این فایل 4 موضوع اصلی رو پوشش داد:

    1-عشقو علاقه،وقتی عشقو علاقه نسبت به یک موضوعی داشته باشی خود به خود براش شورو شوق هم داری براش انگیزه داری و حتی اگر لازم باشه کتابها به قطر 3 اینچ براش مطالعه میکنی و اعتماد به نفست بالاتر میره،و راحت و با اعتماد به نفس میتونی در موردش صحبت کنی

    2-باید توی موضوعی که عاشقشی و داری در موردش هم تحقیق و پژوهش میکنی،و در واقع تو مسیر پیشرفت هستی،خودتو در همین لحظه قبول داشته باشی و نخوای حتما پرفکت باشی و بعد خودتو استاد بدونی،تو با هرچی که الان هستی عالی هستی و تو مسیر پیشرفتی و هرچقدر ادامه بدی حرفه ای تر میشی،هیچ استادی از روز اول استاد نبوده،و البته که باید هر روز روی مهارتهای کار کنی،پژوهش کنی،کتاب مطالعه کنی,

    3-تو مسیر رسیدن به خواسته هات ایده هارو اجرایی کن،امتحان کن،موقعیت ها و شرایط مختلف رو امتحان کن،برو تو دل ترسهات و عملی تجربشون کن و درسشو بگیر،و صبر و استقامت به خرج بده و ایمان داشته باش که اون چیزی که میخوای رو بدست میاری اگر باورش داشته باشی،(گرفتن ماهی بعد از صبر و پایداری)

    4-تو مطمئن باش بعد از صبر و پایداری تو طول مسیر به خواستت میرسی،اما وقتی میرسی،مثل آزاد کردن اون ماهی خیلی زود ازش میگذری،پس باید سعی کنی از مسیر رسیدن به خواستت لذت ببری،بابت هر تجربه ای،هر ایده ای که اجرایی میکنی فارغ از نتیجش،از هر آنچه که در طول مسیر. میبینی و تجربه میکنی لذت ببری و سپاسگذار باشی

    چقدر حالم خوب شد،

    باز هم خداوند چقدر قشنگ باهام صحبت کرد،

    من با عملی کردن ایده‌هایی که در حال حاضر برای ساختن ثروت دارم عملی میکنم دارم بزرگترین مسئله زندگیم رو حل میکنم،اگر پول بسازم میتونم راحت از خانوادم مستقل بشم،اگر پول بسازم میتونم تمرینات بهتری رو تجربه کنم،اگر پول بسازم خیلییییی از مسائلی که الان باهاش درگیر هستم از سلامتی گرفته تا روابط و غیره واقعا با پول ساختن و ثروتمند شدنم حل میشه،

    و تو این مسیر خیلی موقع ها میشه دلسرد میشم دنبال موفقیت یک شبه هستم،قانون تکامل رو فراموش میکنم،گاهن خودمو با دیگر اساتید مقایسه میکنم و نا امید میشم،گاهن صبرو پایداری رو فراموش میکنم،با اینکه انصافا از وقتی شروع کردم به اجرایی کردن ایده ها رشد فوق العاده ای داشتم ولی شیطان مرتب میخواد اینارو عادی و بی ارزش نشون بده و خداوند تو طول این مسیر همیشه مثل این فایل منو هدایت کرده و باهام صحبت کرده و بهم دلگرمی داده امید داده انگیزه داده،

    امید وارم درست هدایت خداوند رو دریافت کرده باشم،

    جلسه پنجم دوره شیوه حل مسائل در مورد بحث بیماری کمال گرایی و درمان اون به سمت بهبود گرایی هست و چقدر اینها بهم مرتبط هستن

    خدایا شکرت بابت هدایتت،واضحه خیلی واضحه هدایتت برام و من باورش میکنم،و ازت ممنونم که در هر لحظه هرچیزی ازت بخوام بهم عطا میکنی،کافیه ذهنمو کنترل کنم و مقاومت ایجاد نکنم اجازه بدم که تو کارها رو انجام بدی،خدایا شکرت،

    خیلی خستمه امشب کلی مبارزه کردم،اما متعهد بودم که فایل نشانه من رو ببینم و کامنتشو بنویسم،الان ساعت 1:30 دقیقه بامداد روز جمعه 23 ماه مبارک رمضان 25 فروردین 1402 هست،و خوشحالم که به جای آهو ناله کردن دارم کامنت مینویسم،

    امروز یک بارون بسیااااار زیبا توی منطقه جدیدی که ما تقریبا یک سالی هست که مهاجرت کردیم ،اومد ،اینقدرررر که اینجا فوق العادس،آبو هواش بینظیره،همه چی اینجا عالیه،امزوز هوا واقعا قشنگ و رؤیای بود،اصلن ابرهای تیره ایکه جلوی نور خورشید و گرفته بود و در دور دست ها نور خورشید رو می‌دیدم از پشت ابر تیره ای بیرون میزد این صحنه فوق العاده بود،باران بسیار زیبا و البته شدید می‌بارید و خدارو شکر میکنم که یکی از تایید و سپاسگذاری زیبایی ها و باران و ابر های زیبا نتایجش شد زندگی در این منطقه فوق العاده،

    امروز یه اتفاق خیلی خوب دیگه هم برام افتاد ،چند روزی بود که فیلترشکنی که خدا هدایتم کرده بود داشته باشم قطع بود و من پیام داده بودم به پشتیبانش داخل تلگرام چون هیچ راه ارتباطی دیگه ای با پشتیبانشون ندارم،قبلن هم ازشون راهنمایی و کمک خواسته بودم جواب داده بودن و من همیشه خدارو شکر میکردم بابت اینکه تو شرایطی که همه میگن این فیلتر شکن ها قلابی و کلاه برداریه،خداوند هدایتم کرد به یک فیلتر شکن قوی با پشتیبانی فوق العاده،

    اما این چند روز جوابمو ندادن،و من دیگه داشتم روی می‌آوردم به یک فیلترشکن دیگه ،(البته می‌دونم این محدودیت اومده تا خواسته مهاجرت به کشور دلخواهم در من شدید تر بشه اما دوست دارم تا وقتی هم اینجا هستم از اینترنت جهانی استفاده کنم و لذت ببرم)

    خلاصه امروز صبح نشستم تو بالکن و در کنار باران رحمت الهی داشتم ستاره قطبی رو انجام میدادم و کلی درخواست به الله دادم که یکیش همین فیلتر شکن بود گفتم خدایا خودت درستش کن برام آسون و راحت،

    بعد اومد تو اتاقم تا بشینم پای گوشی و حقیقتا تصمیم این بود که این موضوعی که ذهنمو درگیر کرده حلش کنم همین بحث فیلتر شکن،داشتم میرفتم یه فیلتر شکن دیگه بخرم که باید 150 هزار تومن دوباره برای یک ماه هزینه میکردم،رفتم تو تلگرام دیدم عه آقاهه پیام داده و برام یه کد جدید فرستاده و دوباره هم توضیح داده که از چه اپلیکیشن های استفاده کنید،

    عاقا ما رفتیم این کد جدیده رو زدم تو برنامه دیدم تقریبا 60 تا کانیفنگ داره و همه سرعتاش بالااااا حتی بالاتر از قبل بدون قطعی اصن کف کرده بودم،به خدا من برا همین فیلتر شکن اینقدر سپاسگذارم که نگین چون تموم آموزش های که دارم در موردشون تحقیق میکنم سایتهای خارجی که همشون فیلتر هستن، و خدارو شاکرم،

    میدونین جالبی داستان چیه،من این فیلتر شکنو برام خواهرم و پدرم هم نصب کردم،خب یک ماهی خیلی خوب به من داشت کار میداد و من دوست داشتم کار اونها رو هم راه بندازم و اونها هم یک هفته ای ازش استفاده کردن و لذت بردن ،به محض اینکه قطع شد اینا گفتن کلاهبرداریه و شروع کردن به دری وری گفتن پشت سر یارو،اما به خدا من ذره ای تو دلم شک نکردم که اینا کلاهبردارن یا عجب آدمیه و فلان،

    که امروز نتیجش برای من تاکید میکنم برای من و برای افکار من ثابت شد و من کلی ازشون بابت پشتیبانی خوبشون تشکر کردم و گفتم خوشحالم که از وی پی ان شما استفاده میکنم،و تو قلبم از خدای خودم سپاسگذاری کردم،دیگه هم نرفتم به بابا و خواهرم حرفی بزنم هر کس نتیجه افکار خودشو میگیره،من این باور داره تو وجودم نهادینه میشه که جهان پر از مردمان نازنین بی نظیر فوق العاده ایه که از هر جهت به من کمک میکنن،

    خدایا شکرت،با اینکه خیلی خسته بودم اما این کامنتو نوشتم و به خودم خیلی کمک کرد امید وارم برای دوستانمم هم مفید واقع بشه خدایا شکرت️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام میکنم خدمت استاد عباسمنش، خانم شایسته و لیوای که بازیگرای اصلی این قسمت بودن وسلام میکنم خدمت دوستای عزیزم

    بینهایت سپاسگذار خداوندی هستم که منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کرده، خدایا شکرت که امروز هم به من فرصت زیستن دادن تا تجربه کنم این زندگی رو و من هر شب به عشق اینکه فردا صبح بشه و من بیام به سایت عباسمش میخابم؛ خدایا شکرت بخاطر چشمای هام که میبینم این سریال های پر از آگاهی و زیبایی رو و خدایا شکرت بخاطر انگشتانم که الان دارم باهاشون تایپ میکنم کلماتی که به قلبم جاری میکنید

    واقعا وقتی دارم فکر میکنم میبینم من چقدر تغییر کردم، چقدر زاویه نگاهم تغییر کرده، چقدر آرامش دارم، چقدر سپاسگذار شدم بخاطر هر چیزی که تو زندگیمه و دیگه گله و شکایت از چیزی و از کسی نمیکنم و این تغییر شخصیت رو ابتدا مدیون خداوندم که منو به این مسیر هدایت کرده و سپس مدیون استاد عزیزم هستم بخاطر این سایت فوق العادشون بخاطر سبک زندگی بی نظیرشون و سپس مدیون خودمم که با تعهد و با عشق دارم ادامه میدم

    خدایا با تموم وجودم با تک تک سلول های بدنم ازت سپاسگذارم و عاشقتم و چقدر حس میکنم که این عشقی که الان نسبت به من داری، با من رفیق تر شدی، به من نزدیک تر شدی و هر روز گوش میدی ببینی من چی میخام و برام فراهم میکنی؛ راضی ام ازت

    و این قسمت و این سریال هم مثل همیشه پر بود از فراوانی، آگاهی و نکات مثبت؛ که خانم شایسته به زیبایی و با لذت میشینه و توجه میکنه به و ویژگی های مثبت بچه ها و از شخصیتشون میکشه بیرون و با ما به اشتراک میزاره؛ چقدر آدم میتونه خودشو دوست داشته باشه و عاشق خودش باشه و عاشق دیگران باشه و جهان هم به فرکانس هاش جواب میده و هر چی آدم فوق العادست به زندگیتون هدایت میکنه و اون آدم ها ویژگی های خداییشو رو به شما نشون میده؛ این سبک تفکر و تامل شما قابل تحسین خانم شایسته که برعکس ما میشینین و دقت میکنین تا شخصیت ها و ویژگی های مثبت دیگران رو بکشین بیرون بهشون توجه کنین

    و اونقدر این عشق شما به دیگران انرژیش مثبته که آدم دوست داره ساعت ها بشینه در مورد موضاعاتی که اطلاعات داره باهاتون صحبت کنه؛ چون شما خوب بلدین بشنوین

    بینهایت تحسین میکنم این چهارتا برادر رو بخاطر ویژگی های شخصیتی فوق العاده ایی که دارن و لذت بردم وقتی خانم شایسته داشتن از ویژگی هاشون میگفتن

    بینهایت تحسین میکنم پدر و مادر این چهارتا برادر رو بخاطر مداری که توش قرار دارن و ثمرش این چهارتا پسر با ویژگی های فوق العادشون هست

    و بینهایت تحسین میکنم استاد عزیزم و خانم شایسته رو بخاطر مدارشون که همچین افراد و مهمان هایی رو خداوند به سمتشون هدایت میکنه

    واقعا لذت میبرم این سبک زندگی استاد عباسمنش و خانم شایسته رو که سراسر عشقه، سراسر لذته، سراسر تجربه های شگفت انگیز و فوق العادست، سراسر زیبایی و فراوانیه و شما هر روز دارین بیشتر از این دنیا لذت میبرین واقعا تحسین برانگیزه

    استاد مرسی که ثروت مند شدی و تونستی همچین ملک فوق العاده ایی رو بخرین؛ 20 هکتار ملک شخصی با جنگل های انبوه با دریاچه بینظیرش و پر از فراوانی و نعمت و ماهی و مرسی که این فراوانی ها و زیبایی هارو با ما به اشتراک میزارین و این خواسته ها در ما شکل میگیره که ماهم به استقلال زمانی، مکانی و مالی برسیم، منم به همچین نعمت و ثروتی دست بیابم و منم لذت ببرم از تک تک لحظات زندگیم، منم هر روز تجربیات شگفت انگیز رو کسب کنم، همینه من برا همین اومدم به این دنیا که لذت ببرم، که عشق کنم، هر روز با تموم وجودم بخاطر شرایطی که دارم از خداوند سپاسگذاری کنم و هر روز بخاطر فرصت دوباره ایی که خداوند بهم داده برای نفس کشیدن و تجربه کردن و دیدن این دنیای شگفت انگیز از خداوند سپاس گذاری کنم

    خداوند وهابم شما صاحب تمام نعمت ها و گنج های آسمان و زمین هستی و من چون بنده ایی هستم که روح تو در من دمیده شده خودمو لایق این گنج ها، نعمت ها و ثروت های فراوان میدونم و ازت میخام بی حساب و کتاب به من بخشی از جایی که من فکرشو نمیکنم از در و دیوار؛ نعمت ثروت و روزی فراوان وارد زندگی من بکن، ثروتی آسمانی در زندگی من روانه کن

    من هر روز که میرم ساحل پیاده روی از خدام میخام به عظمت همین دریات به من ببخش، فقط تویی که میتونی به من ببخشی به من نعمت و ثروت بی انتها ببخشی، ثروت بی حساب

    خدایا هر روز منو به مسیر، شرایط، اتفاقات ، انسان ها و ایده هایی هدایت کن که نعمت، ثروت و روزی فراوان روانه زندگی من بشه؛ چرا که ثروت مند شدن معنوی ترین، بهترین و خدایی ترین و راحت ترین کاره دنیاست

    چرا که به این نتیجه رسیدم هر چقدر ثروت مند تر بشم به تو که منبع منی نزدیک تر میشمو وصل میشم و هیچ کاری آسون تر از ثروت مند شدن نیست چرا که ثروت از جانب فرمانروای این آسمان ها و زمین ها قراره روانه زندگی من بشه و من فقط درخواست میکنم و خداوند وارد زندگی من میکنه

    خدایا با تموم وجودم با تک تک سلول های بدنم عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      بهار بختیاری گفته:
      مدت عضویت: 1681 روز

      افلاطون عزیزم سلام

      چقدر زیبا نوشتی و چقدر فراوان به فراوانی ها توجه کردی.

      پسر تو فوق العاده هستی.

      آخرین جوابت را خواندم و از خدا خواستم منو هدایت کنه که کجا برات بنویسم.

      وقتی داشتم این کامنتت را میخوندم، سراسر شور و شعف شدم.

      نکات ریز را کشیدی بیرون و با تحسین کردن زمین و زمان تمام آنها را به سمت خودت دعوت میکنی.

      تحسینت میکنم و احسنت میگم برای این حجم از

      تعهد

      آشنایی با قانون

      مثبت اندیشی

      صلح با خودت

      ثروتی که ساختی

      وضوح خواسته آت

      ایمانت به مسیر

      دانستن کار مورد علاقه آت

      وقتی که برای خودت اختصاص میدی

      عزت نفست

      زیبایی چهره آت

      زیبایی سیرتت

      خوش پوشی آت

      خوش قد و بالا بودنت

      تحسینت میکنم پسر

      افلاطون دوست عزیزم، بگذار تجربه ی دیروزم را با تو در میان بگذارم.

      دیروز از آزادی زمانی ام استفاده کردم و رفتم جنگل بلگراد.

      یه جنگل بی نهایت زیبا، بزرگ، با فراوان درخت، فراوان برگ، فراوان موجود زنده، فراوان خاک، فراوان پرنده، فراوان راه برای گشتن.

      وقتی میخای از ورودی جنگل بگذری باید ورودی پرداخت کنی، ولی قبل از ورودی یه راه بیست دقیقه ای هست تا ورودی جنگل و همینطور که داری جاده را میری، سمت چپت درخت ها و جنگل هست و سمت راستت خونه، نه اینکه فکر کنی بافت شهری باشه شاید سر هم پنجاه تا منزل مسکونی توی جیب جریب جنگل.

      وای افلاطون نمیدانی، خونه های لوکس و ویلایی، خونه های مستقل یه چیزی شبیه ملک استاد ولی با یک خونه ی لوکس در وسط ملک‌

      ماشینم را پارک کردم و گفتم میخام راه برم و این خونه ها را از نزدیک ببینم.

      بی نظیر بودن

      فراوان ثروت

      فراوان زیبایی

      فراوان انسان های توحیدی

      آرام

      تمیز

      زیبا

      مثل یک تک نگین بر روی انگشتر

      همینطور که رفتم رسیدم به یک رودخانه.

      باورت میشه؟ وسط استانبول رودخانه.

      مثلا تهران رودخانه داره یا بابلسر ولی تو استانبول نمیتونی کوه و رودخانه را خیلی واضح پیدا کنی.

      و من وسط استانبول ، وسط بافت شهری رودخانه پیدا کردم.

      و کنار این رودخانه ها، از همین خونه های زیبا و مستقل.

      خونه یک طرفش رودخانه و طرف دیگرش بی نهایت جنگل.

      امروز وقتی داشتم دیروز را تو ذهنم تکرار میکردم گفتم بهار برای داشتن یه خونه مثل ملک استاد لازم نیست از شهر بری بیرون

      بابااااا

      خدا همه چیز میشود همه کس را

      و من لذت بردم و لذت بردم و لذت بردم.

      امیدوارم بزودی آزادی مکانی ، زمانی و مالی را تجربه کنی و ملکی از خدای وهابیت دریافت کنی، بی همتا و مخصوص تو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        افلاطون نوروزی گفته:
        مدت عضویت: 1290 روز

        بهار جان سلام

        باورت میشه من یکی از سپاسگذاری های روزانه ام اینه که به این سایت هدایت شدم ودوستان نازنینی چون شما دارم، بینهایت خوشحالم که دوست نازنینی چون شما دارم

        بهار جان بینهایت سپاسگذارم بخاطر لطف و محبتی که بهم داری بخاطر لطف و محبت بینهایتت، بخاطر انرژی فوق العادت؛ هروقت کامنتی از شما برام میاد من سرشار از شورو شعف میشم: وقتی نوشته های شمارو میخونم با تموم وجودم لذت میبرم

        خدایا 1000 بار شکرت

        بهار عزیزم بی نهایت ازت تشکر میکنم که تجربه های زیبا، تجربه هایی که نشان از فراوانی داره رو با من به اشتراک میذاری: بخدا حستون رو میگیرم: به گونه ایی که انگار خودم اونجا تو اون جنگل بلگراد حضور داشتم و منم پیاده روی کردم اون مسیر رو و اون ملک های هیولا و بی نظیر رو دیدم

        انقدر با انرژی فوق العاده برام نوشتی که منم انگار بودم کنارت و داشتیم از تماشای رودخونه وسط استانبول لذت میبردیم

        بزار منم برات یه مطلبی روبگم: من تا سن 28 سالگی شبی نبوده که دور از خانواده باشم جز مسافرت: چون من سربازی نرفتم، دانشگاهم تو شهر ما بوده نیاز به خوابگاه نداشتم: عملا تا سن 28 سالگی تجربه زندگی مستقل رو نداشتم، کل کارام با مادرم بوده، حتی یه تخم مرغ هم برا خودم درست نمیکردم و عملا کاملا وابسته بودم

        من قصد داشتم ماشینمو عوض کنم؛ ولی باید ماشین فعلیمو میفروختم و با پول نقدی که داشتم ماشینمو عوض میکردم، اما چون برخلاف قانونه که برای خرید، نباید من چیزیو بفروشم صرف نظرکردم از خرید ماشین دلخواهم: پولشو داشتم اما بر خلاف قوانین بود صرف نظر کردم: با اینکه چون دلار بالا رفته اون ماشینی که من خواستم بخرم خیلی بالارفته اما ماشین من نه: دوروبریام بهم میگفتن بابا بخر پولت بی ارزش میشه، ولی من گفتم تو این شرایط باید یه خودی نشون بدم و به قانون عمل کنم

        دقیقا هفته قبل یه ندایی اومد که مستقل شو و از پدر و مادرت جدا شو برو شهر محل کارت، من شهر محل کارم با خونه پدریم حدود 1 ساعت راهه که من هر روز باید این مسیرو میرفتمو بر میگشتم

        من دوس داشتم خونه بخرم بعد مهاجرت کنم ولی یه ندایی اومد کمالگرایی رو بزار کنار، یه فضای ایزوله برا خودت ایجاد کن برای کار کردن روی خودت و این قانون منم گفتم چشم ولی گفتم خدایا با این پولم تو این شهر ساحلی اجاره ها بالاست یه مورد باشه به پولم بخوره ولی یه خونه نوساز به پستم بخوره؛ چون واقعا اصلا نمیخاستم تو خونه قدیمی زندگی کنم

        شاید باورت نشه تو اولین سرچم یه خونه نوساز کلید نخورده با امکانات کامل دیدم با قیمتی که به هر کی میگم باورش نمیشه: زنگ زدم دیدم مالکش رفیقمه

        فرداش باهاش قرار گذاشتم جمعه هفته قبل رفتم خونه رودیدمو قراردادو بستم و نقل مکان کردم به خونه جدیدم

        آخه انقدر دقیق؟؟؟؟ دقیقا همون چیزی که من از خونه تو ذهنم بود این خونه داره

        نوساز، شیک، خواب مستر، درب حیاط برقی

        اونقدر آرامشم رفته بالا که همش میگم من 1401 هم رو قانون کار میکردم هم کلی تنش داشتم هم گاهی اوقات حالم بود این همه نتیجه گرفتم؛ امسال هر روز حال دلمو آرامشم بیشترو بیشتر میشه چه معجزه ایی میخاد رخ بده خدا میدونه

        یه معجزه دیگه اینکه من پدرو مادرم بخاطر وابستگی دوس نداشتن که من جدا ازشون زندگی کنم حتی بعد ازدواجم من گاهی اوقات با پدرم شوخی میکردم ناراحت میشد که تو باید با یکی ازدواج کنی با ما زندگی کنه

        وقتی بهم الهام شد بابت خونه؛ گفتم خدایا من اصلا دوس ندارم با پدر و مادرم بابت این موضوع وارد چالشی بشم خودت ردیف کن؛ که دیدم در کمال ناباوری هیچ مقاومتی نکردن و رضایت دادن

        و الان تو خونه خودم دارم برات کامنت میذارم و هر روز تو زندگی من معجزه رقم میخوره

        منم مثل استاد؛ خونه رو چراغونی کردم: از این نوار مخفی ها انداختم، برا اتاق خوابم چراغ خواب گرفتم، لوستر آویزون کردم و یه تلویزیون 55 انداختم جلو تختم تو اتاق خواب: شاید باورت نشه تک تک سلول های بدنم احساس شورو شعف دارن، انقدر خوشحالم تو خونه خودم با آرامش کامل میتونم هر جوری دوس دارم زندگی کنم و رو خودم کار کنم، اینجا فقط آرامش میباره، این طرز تفکر و سبک زندگی جدیدمو مدیون استادم و عملگرایی خودم که 123 عمل میکنم

        یه چیز دیگه اینکه من اصولا از کاره خونه فراری بودم؛ ولی میام تو خونه اونقدر ذوق دارم که دستمال میکشم همه جارو، ظرفارو میشورم، غذا درست میکنم، طی میکشم همه جارو، اصلا انگار میام خونه جون میگیرم

        خدایا با تک تک سلول های بدنم ازت سپاس گذارم بابت شرایط فوق العاده ایی که برام به وجود آوردی: واقعا قدرت تمرکز کلمات رو دارم درک میکنم: من مدتیه که همیشه از خدا میخام منو به شرایطی هدایت کنه که از تک تک لحظات زندگیم لذت ببرم و خونه گرفتن و مستقل شدن یه معجزه ایی هست که هر روز برام لذت بخشه واقعا

        بهار عزیزم صحبت کردن با شمارو خیلی دوست دارم: منم دوست دارم همچین داستان هایی رو از شما بشنوم دوست عزیزم

        دوست دارم هر برات معجزه رقم بخوره و بیای برام بگی

        از خداوند برات نعمت و ثروت الهی میخام لایق بهترینایی دوست خوبم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          بهار بختیاری گفته:
          مدت عضویت: 1681 روز

          افلاطون عزیزم

          بی نهایت خدا را شاکرم برای این فضای بهشتی. جایی که امن امن میتونی از خودت بگی، از نقایصت بگی از شجاعت ها بگی و بعد باشند افرادی که نه تنها درک میکنند بلکه تو را تشویق و تحسین میکنند.

          افلاطون در درونم دارم فریااااااد میکشم.

          چقدر تو شجاع هستی

          چقدر تو توحیدی هستی

          چقدر تو مودب هستی

          چقدر تو عملگرا هستی

          وای وای وای

          افلاطون عزیز

          من میدانم یعنی چی وقتی میشه با خانواده زندگی کرد ولی تو میری و خونه برای خودت اجاره می‌کنی.

          میفهمم چقدر شجاعت پشت کاری که کردی هست.

          و چقدر این خدای ما وهاب هست نه تنها برای ثروت و نعمت بلکه برای وهابیت در عشق.

          و کافی است تو بخوای آن‌گاه پدر و مادرت هم رضایت میدهند.

          افلاطون چه کار خوبی کردی که آن یک ساعت راه هدر رفت انرژی را بستی.

          اگر تا صبح بنویسم و تحسینت کنم دلم خنک نمیشه.

          چه حس خوبی است که از خونه ی خودت که درش فقط صدای عشق و توحید پخش میشه برای من نوشتی.

          افلاطون مثل رووووووز برایم روشن هست که امسال سال رویایی توست.

          در ضمن چقدر تحسینت کردم برای حل مسیله ی راننده ات.

          یعنی مدار ثروت این شکلی است.

          ایده های میاد که کارهایت را ساده تر و ثروتت را بیشتر می‌کنه و تو چقدر زیبا در این مدار هستی.

          افلاطون میخام ماجرایی را تعریف کنم ولی ذهنم هنوز درگیر شجاعت تو، فکرهای خلاقانه ی توست.

          بگذار دوباره تحسینت کنم فردی که تا الان یه لحظه هم دور نبوده از خانواده و بعد در اثر الهامی ترسش را، وابستگی اش را قربانی میکند مثل ابراهیم خلیل الله

          احسنت احسنت

          منتظر پاداش ها باش

          پاداشهایی بی حساب از جایی که فکرش را نمیکنی

          از الان تبریک از الان نوش جاااااانت.

          افلاطون امروز داشتم از کنار خط ساحلی رد میشدم. خط ساحلی اینجا با خط ساحلی شمال ایران متفاوت هست یه کم.

          وقتی داری از جاده ای به موازات دریا عبور میکنی، دریا را میبینی و فراااااااااوان کشتی های باری.

          افلاطون فراااااوان و غیر قابل شمارش.

          یعنی در یک قاب کوچک عکاسی میلیاردها دلار ثروت جای میگیره.

          و من وقتی داشتم رد میشدم به خدا گفتم: خدایا من میخام سفر با یات ( کشتی های تفریحی شخصی) را تجربه کنم.

          مخصوصا که یه ویدیو از یک یوتوبر دیدم به اسم انس ییلمازر Enes Yılmazer که از یات شخصی تامی هیلفیگر معروف صاحب برند تامی فیلم گرفته بود.

          اگر به یوتیوب دسترسی داره حتما ویدیو های انس را ببین.

          می‌دونی آن یات چهل و هفت میلیون دلار بود. و این در حالی است که خیلی خونه هایی که انس ازشون ویدیو گرفته در این رنج قیمت هست.

          خلاصه بعد از دیدن آن ویدیو بیشتر دلم خواسته بود برای داشتن این تجربه.

          صبح من درخواستم را فرستادم و چهار ساعت بعد یه پیغام رسید از یه دوست که یه روز وقتت را خالی کن که بریم با یات وسط دریا.

          خدا شاهده من از هر کسی انتظار داشتم چنین پیشنهادی غیر از این دوستم.

          یعنی این دوستم اگر می‌گفت حاضر باش آخر هفته بریم فلان کشور خارجی برام باورپذیر تر بود.

          و من را میگی خاشع تر شدم، متوکل تر شدم، تسلیم تر شدم.

          و تحسین و تایید کردم که من صبح خواستم و تو در چشم بهم زدنی بهم نشانه هایش را دادی.

          من کلا تمرکزم روی ثروت هست و بیشتر سعی میکنم نسبت به ثروت در حال تایید و تحسین باشم لذا دوست دارم این تمرکز تو را روی ثروت.

          افلاطون خرید ماشین مثل آب خوردنه

          می‌خری

          خونه آت

          ماشین دلخواهت

          امپراطوری آت در کارت

          همگی هستن و آنها منتظر تواند.

          روز و شبت خوش پسر توحیدی و زیبا صورت و زیبا سیرت.

          بهترین نعمت ها درجه یک ترین آنها برای تو

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
          • -
            افلاطون نوروزی گفته:
            مدت عضویت: 1290 روز

            بهار جان دوست خوبم سلام

            بینهایت سپاسگذار خداوندی هستم که منو به این مسیر الهی هدایت کرده و سبب شده افراد نازنین و پر انرژی چون شما بهار جان بشن دوست من

            واقعا سخاوتمندانه کلمات از زبانت جاری میشن: بینهایت ازتون تشکر میکنم: هر وقت برام کامنت میذارین من به وجد میام و با تموم وجودم خوشحالم که دوستی چون شما دارم

            اولین بار که این کامنتو خوندم تو چشام اشک جمع شد: واقعا شما سرشار از انرژی مثبتین و آدم دوست داره شبانه روز باهاتون صحبت کنه

            با تموم وجودم ازتون سپاسگذارم بخاطر لطف و محبتی که به من دارین، بخاطر کلمات و جمله های بی نظیری که به من میگین؛ بخدا حالم دگرگون میشه، تموم وجودم سرشار از شورو شعف و حال خوب میشه، اصلا دوست ندارم این مکالمه منو شما به پایان برسه

            نمیدونم چطور توصیف کنم حالمو وقتی کامنت های شمارو میخونم

            بهار جان بگذار یک چیزی رو بگم: اونقدر ذوق و شوق دارم وقتی باهاتون صحبت میکنم که نمیدونم احساستمو چطور باید بیان کنم

            از خدا میخام بی حساب و کتاب به قلب مهربونت ببخشه، از جایی برسه که فکرشو نمیکنی؛ نعمت و ثروت آسمونی نصیب قلب مهربونت بشه

            حتما به روی چشم به پیشنهاد شما: ویدئو های انس رو خواهم دید و لذت خواهم برد و توجهمو مثل همیشه به فراوانی معطوف خواهم کرد

            خیلی برای انرژی فوق العاده شما خوشحالم بابت درخواستی که فرستادین و 4 ساعت بعد به خواستتون رسیذین: بخدا قسم شما لیاقتشو داری که به تموم خواسته هاتون برسین.

            بینهایت سپاسگذارم که تجربیات ارزشمندتونو با من به اشتراک میذارین: دوست دارم بیشتر از شما، از نتایجتون و از تجربیات ارزشمندتون، از سوپرایز ها و معجزاتی که براتون رقم خورد به من بگین

            شما واقعا انسان مهربان، زیبا و با سخاوتی هستین که خداوند رو میشه در شما و در کلامتون حس کرد: خوشبحالت دختر خدا

            راستی یه چیزی ام بگم من چون این خونه ایی که الان دارم توش زندگی میکنم رو خدا برام فراهم کرده اسمشو گذاشتم خونه خدا

            دوست دارم دختر خدا

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          بهار بختیاری گفته:
          مدت عضویت: 1681 روز

          افلاطون عزیز سلام

          این دومین کامنت من هست در پاسخ به تو و بلافاصله بعد از قبلی می‌نویسم.

          بعد از جواب دادن و تحسین شجاعتت اومدم و دوباره کامنتت را خواندم.

          افلاطون باید بگم و تحسینت کنم.

          نوش جانت خانه ی نوسازت.

          خانه ای زیبا و درجه یک با بهترین قیمت دنیا

          خواب مستر

          درب برقی

          تمیز و شیک لایق یک مرد توحیدی

          افلاطون چقدر تحسین میکنم کارهایی که در خانه آت کردی

          نورهایی که گذاشتی

          لوستر

          تلویزیون جلوی تخت

          چقدر خوبه که تو اینقدر عملگرا هستی.

          و چقدر عالی ایده میگیری.

          خیلی آزادی و استقلال حس خوبی است.

          زندگی کردن به روش خودت عالی است.

          صد در صد با این کاری که کردی و عمل به الهامت و این تمرکز فراوانی که بر روی خودت و قانون میگذاری به راحتی وارد مسیری خواهی شد برای خلق ثروت بیشتر که منجر میشه به خرید ماشین و خونه.

          دیگه زمانت را برای رفتن به یه شهر دیگه صرف نمیکنی و دیگه خودت هستی و خودت و نشتی انرژی نخواهی داشت.

          پیشاپیش تبریک برای خلق خواسته هایت

          دوستت دارم و منتظر شنیدن ریز ریز ماجراهایت معجزاتت هستم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            افلاطون نوروزی گفته:
            مدت عضویت: 1290 روز

            دوست خوبم بازم سلام

            من 4 روز قبل پیام های شمارو خوندم و سرشار از شورو حال فوق العاده شدم و نتونستم پاسخ شمارو بدم

            بخدا قسم خیلی خوشحالم که دارم با شما صحبت میکنم؛ انرژی فوق العاده ایی دارین، تمام کلامتتون بوی خدارو میده، انگار خدا داره با من صحبت میکنه، انقدر اروم میشم وقتی پیام های شمارو میخونم: تمام روح و روانم سرشار از حال خوب و آرامش میشه

            خدایا من عاشقتم که منو به این سایت هدایت کردی، منو به این فضا هدایت کردی و بخاطر وجود دوست های نازنینی چون بهار بختیاری ازت سپاس گذارم

            بازم میگم از صحبت کردن با شما سیر نمیشم: و تصمیم گرفتم کامنت های شمارو بخونم تا بیشتر باهاتون آشنا بشم

            بینهایت دوست دارم دوست نازنینم؛ حتما شما اولین نفری هستین که دوست دارم موفقیت ها و معجزاتی که تو زندگیم رقم میخوره رو اینجا به شما بگم؛ حس بسیار نزدیکی بهتون دارم انگار سال هاست که میشناسمتون

            از خداوند وهابم که بی حساب و کتاب میبخشه میخام؛ بهار بختیاری ثروت مند ترین دختر ایرانی در استانبول بشه و برسه به نوک قله های موفقیت

            بهترینا نصیب قلب مهربونت بهار جان

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    Rojina گفته:
    مدت عضویت: 1797 روز

    سلام به استاد، خانم شایسته و همه دوستان عزیزم

    چقدر من لیوای رو تحسین کردم

    با بند بند وجودم میفهمم اون برقی رو که توی چشمای لیوای بود وقتی داشت راجب ستاره ها حرف می‌زد

    و خیلی باهاش حال کردم

    خیلی تحسینش کردم

    می‌دونین داشتم به این فکر میکردم که لیوای در اون زمان چه احساسی داره و چقدر از خودش راضیه؟

    این کاریه که من از بچگی انجام میدادم.

    همیشه هر آدمی رو که می‌دیدم ناخودآگاه مثبت ترین وجوه ممکن از اون آدم رو کنار هم میذاشتم و ازشون اشتراک می‌گرفتم تا ببینم اون ادم الان چه افکاری داره و چه احساسی رو داره تجربه میکنه.

    این کار رو سعی می‌کردم همیشه انجام بدم و اصلا دیگه ناخودآگاه و جزئی از شخصیتم شده بود

    بعد از آشنایی با قانون به قول یکی از بچه ها تقریبا کل مسئولیت زندگیم رو انداخته بودم گردن استاد، سایتش و محتواهایی که تولید میکنه.

    و دیگه کلا این ویژگی های خوبی رو هم که خودم داشتم و خیلی جاها عامل پیشرفتم شده بود، دیگه انجام ندادم و فراموشم شد.

    الان که لیوای رو می‌بینم، درک میکنم که چه حس خوبی داره از اینکه بگی من مستر فلان حوزه ام و همه چیز رو راجبش بدونی و بتونی راجبش حرف بزنی در حالی که فقط یازده سالته. و بعد هم که ازت تعریف میکنن و می‌گن تو فوق العاده ای، تو با افتخار میگی بله هستم!

    این فوق العاده ست

    این بی‌نظیره که تو بتونی با این اعتماد به نفس فولادی زندگی کنی.

    خدایا منم می‌خوام اینجوری باشم.

    من عاشق اینم که این حس رو تجربه کنم.

    منم وقتی بچه بودم، البته که الانم هستم:))، کلی کتابای علمی داشتم و با عشق میخوندمشون و توی مدرسه و سر کلاسا راجبشون صحبت می‌کردم.

    کلا دانش و علم چیز فوق العاده ایه. کسبش، اونجوری که به اعماق قلب پر هیجانت نفوذ کنه، حس قدرت و برتری خوبی به آدم می‌ده که بی‌نهایت لذت بخشه.

    الان در مقایسه با لیوای توی ذهنم احساس پیری بهم دست داد. با اینکه شش هفت سال از اون موقعش بزرگترم. و احتمالا دو سه سال از حالا. ولی چون از اون فرکانس و اون حس دور شدم احساس میکردم خیلی سنم ازش بیشتره.

    بچه که بودم عاشق این بودم که زودتر بزرگ بشم. بزرگ بشم تا همه جدیم بگیرن. الان که به اون نقطه رسیدم می‌بینم که اون بقیه ای که اون موقع توی ذهنم داشتم، دیگه اصلا توی زندگی من نیستن که بخوان جدیم بگیرن یا نگیرن.

    تازه دارم می‌فهمم انگار اصلا بقیه ای وجود نداشته و عجله من بیهوده بوده.

    الانم میگم بابا خوش بحال اون موقعم! اون موقع چقدر جدیم میگرفتن!!

    و دارم می‌فهمم که اصلا بحث، بحث سن نیست.

    بحث ویژگی های شخصیتیه، بحث رفتار و عمله و اونان که مهمن. حالا میخواد هفت سالت باشه یا میخواد هفتاد سالت باشه.

    اون ویژگی های توئه، باورهای توئه که بهت روح می‌ده و متمایزت می‌کنه.

    خیلی خوشم اومد از اینکه لیوای اینقدر محکم و با شور و شوق و شجاعت و جسارت خاصی حرف می‌زنه و از حرف بقیه بزرگتر ها نمی‌ترسه که نکنه تاییدش نکنن.

    و چون نمی‌ترسه نود درصد تاییدش میکنن.

    این خیلی ویژگی خوبیه. این چیزیه که من در خودم نداشتم و الان باید ایجاد کنم.

    همینجا یه پاشنه آشیل بزرگ توی ذهنم کشف کردم:

    وای خدای من!

    ریشه تمام مشکلات من و تمام درگیری های ذهنی من همینه!

    ولی هیچوقت واضح بهش اشاره نکرده بودم.

    من فکر میکنم دیگه از سرم گذشته تغییر و عمرم رو بر باد دادم!!!!!

    با اینکه فقط 18 سالمه

    فقط 18 سال

    و تازه دورانی که خیلی از تجربیات رو میتونم کسب کنم داره برام شروع میشه ولی به خاطر این باور مزخرف هیچ امید و هیجانی واسش نداشتم

    اینقدر که همش توی گذشته سیر میکنم

    من لاغر شدم از اول امسال و صورتم هم لاغر شد.

    هنوزم که هنوزه وقتی چشمم میخوره و عکسای قبلی ام رو میبینم، توی دلم حسرت میخورم! با اینکه میدونم اگه نمیکردم چقدر اوضاع جسمی ام به مرور زمان به هم میریخت.

    با اینکه باید اعتراف کنم بسیار زیباتر از قبلم هم شدم.

    خدایا من پاشنه آشیلم رو پیدا کردم.

    من اصلا نمیخواستم کامنت بنویسم روی این قسمت، ولی هدایت شدم این قسمت رو ببینم و لیوای من رو به شوق آورد تا نظر بزارم و خدا هدایتم کنه که پاشنه آشیلی که مدتها بود به دنبالش بودم رو کشف کنم.

    اگه من اینو حل کنم که دیگه ضد ضربه میشم.

    اوکی!

    از امروز به خودم تعهد میدم که دیگه برنگردم و گذشته رو مرور نکنم. هیچوقت.

    آخیش

    یه بخش از ذهنم باز شد.

    خدایا شکرت

    آقا جان دیگه تموم شد و رفت

    من دیگه به گذشته برنمی گردم

    یک کلام ختم کلام

    استاد، خانم شایسته، لیوای ازتون ممنونم که باعث شدین بزرگترین و مهمترین پاشنه آشیل زندگیم رو کشف کنم و شروع کنم از بینش ببرم.

    بخدا اصلا ذهنم سبک شد

    خدایا شکرت

    شاد و پیروز باشید؛)))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    نگین نگین گفته:
    مدت عضویت: 2133 روز

    سلام به همه بخصوص استاد عزیز دل و مریم جان

    واای که این خانواده چقددر جذابن این بار دومه که دارم این فایلارو میبینم و اصصلا ازشون سیر نمیشم اصلا کاش بیان زمین کناری پرادایس رو بخرن که ما همیشه ببینیمشون ، اوایل همش تو دلم میگفتم کاش منم با آدمایِ اینچنینی در ارتباط باشم ولی الان یهو به ذهنم اومد نگین چرا خودت یکی از این آدم جذابا نباشی؟!!! (البته که میدونم اگه خودم یکی از این مدل آدما باشم ناخودآگاه با اینجور آدما هم درارتباط خواهم بود و به طرفم میان) پس اول باید خودم مثل این خانواده باشم.

    اینکه هر کدومشون با تفاوتهاشون اینقدر کنار هم راحتن، راستش لیوای خیلی من رو جذب کرد اینکه آرومتره ولی بقیه مجبورش نمیکنن تو جمعشون باشه یا عاشق مطالعه‌س ولی بقیه بهش نمیگن خرخون هر کسی کار خودش رو میکنه.

    یا وقتی موقع صبحت با جیکاب، جوزف مدااام تکون میخورد و بازی میکرد هیچ‌کس بهش نمی‌گفت نکن بچه ساکت بشین.

    یا وقتی لیوای دیرتر از بقیه پرید تو آب بقیه با الفاظ ترسو و اووه بیا توم، چرا نمیای؟ مجبورش نکردن بپره، اما وقتی خودش خواست بپره همه شروع کردن به تشویق کردنش.

    اینا چیزاییه که برای خودم اتفاق افتاده و اینجا تفاوت رو احساس کردم. و الان دارم میفهمم که نظر بقیه برام مهم بوده که حرفاشون اذیتم میکرده وگرنه خب به قول استاد اونا حق دارند نظر بدن منم حق دارم که نادیده‌شون بگیرم. اگه من نظر دیگران برام مهم نباشه به آدمهایی هدایت میشم که اونا هم کارها و تفاوت من براشون مهم نیست و کار خودشون رو میکنند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: