سریال زندگی در بهشت | قسمت 28 - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)

255 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عاطفه معین گفته:
    مدت عضویت: 800 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به همگی عزیزان ، سلام به استاد جانم و مریم بانوی خوش ذوق .

    لحظه به لحظه ی سریال زندگی در بهشت سرشار از حس خوب آرامش لذت بردن و سپاسگزاری هست ،از اول تا آخر هر قسمت جذاب و سرشار از نکات مثبت و ایده و درس زندگی هست ، و چقدر این چند قسمت که مهمان اومده عالی ترش کرده ،

    چی بگم از این برادرهای فوق العاده که واقعا بقول مریم جان آدم رو به تحسین وا می دارند .

    خیلی از بچه ها رو دیدم که چه تو بازی و چه غیر بازی باهم دعوا یا لج میکنند، چرا جای دوری برم خود من تو دوران بچگی هام با برادرم که سه سال از من بزرگتر بود گاهی دعوا یا لج میکردم و یادم میآد که همیشه یکی این وسط طرف داری میکرد و بیشتر وقتا هم من حس برنده شدن به خودم می گرفتم ،چرا ؟! چون مادرم یا خواهر برادر های دیگه ام می‌گفتند این کوچک تر تو باید کوتاه بیای ، و این یه الگو برای خود من شده .. با اینکه خداروشکر دختر 8 سالم کیانا با بزرگمهر تقریبا 3 سالم خیلی رابطه ی خوبی با هم دارند ،همیشه باهم بازی می کنند باخودشون و هم دیگه در صلح هستند و خداییش بیشتر وقت ها من از بازی کردن شون باهم ،به احترام گذاشتن شون به هم و عشقی که بهم میدن لذت میبرم ولی گاهی دعواشون میشه و من سری به دخترم میگم عیب نداره اون از تو کوچک تر هست تو کوتاه بیا یا وسیله ات ،اسباب بازی یا تبلتت رو بهش بده،(الگوی بچگی خودم ) بماند که هر روز روی این موضوع کار میکنم و خیلی هم به لطف خدا موفق بودم .

    می‌خوام بگم این 4 تا برادر که ما همگی از رفتارشون در صلح بودن با خودشون و بقیه ،احترام گذاشتن شون به علایق هم دیگه لذت می بریم بخاطر الگوی رفتاری خوبی بوده که داشتند و دارند ، قطعا تو دعوا هاشون پدر مادر طرف کشی یا دخالت بی جا نکردند و اونا یاد گرفتند مشکلاتشون رو حل کنند در واقع پدر مادرشون بهشون اجازه فکر کردن دادند بهشون حق انتخاب دادند ،

    مثلا قسمت های قبلی، یکی از برادرها میخواست برای اون یکی آبمیوه ببره و خودش می خوردشون و حرصش رو در می آورد و پدر خانواده خیلی ریلکس بدون ناراحتی یا دخالت فقط نگاه می کرد .

    یا تو چندین قسمت قبل که باز مهمان خانه ی استاد بودند تو کشتی و بازی دندان شیری یکی افتاد ولی نه ناراحتی بوجود اومد نه استرسی از جانب پدر مادر و نه دخالت یا دلسوزی ،پس نتیجه میگیریم که الگوی خوبی داشتن خیلی مهمه و من به خودم میگم شاید خانواده من الگوی خوبی نبودند ولی من سعی میکنم این زنجیره ی ترحم ،دلسوزی،دخالت رو قطع کنم و حواسم بیشتر جمع این باشه که بچه های من هر روز دارن بزرگتر میشن و اگر من می‌خوام از همه لحاظ خوب باشند باید یاد بگیرم باید یاد بگیرم که در لحظه چطور و با چه واکنشی باهاشون رفتار کنم .

    هر کدوم از این بچه ها به یه چیزی علاقه دارند و خیلی ریلکس کار خودشون رو انجام میدن و لذت می برند، باز هم اینجا برای من درس بزرگی داشت (خانواده ناآگاه: داری چیکار میکنی ببین برادرت چقدر درس خونه ببین خواهرت چقدر خوب خیاطی کردن رو بلده حالا تو هی آشپزی می‌کنی که چی ! )

    من بازم اینجا یاد میگیرم که به علایق بچه هام احترام بذارم ،و توی هر زمینه ای که استعداد دارند علاقه دارند تشویقشون کنم و سعی کنم اعتماد بنفس شون بالا تر بره و رشد کنند .

    کاری که مریم جان و استاد توی این چند روز انجام دادند و این حسن شون این اخلاقشون قابل تحسین هست .

    و اما دریاچه ،ارامشش،رنگ زیباش ،نسیم ملایم و درخت های سرسبز و سر به فلک کشیده اش که دور تا دور دریاچه رو گرفتند و آدم رو دیوانه می کنند ، خدای من چقدر تو زیبایی ،چقدر این زیبایی چشم رو روح رو نوازش میده ، چقدر با دیدن این همه نعمت و زیبایی حس میکنم روحم به خدا نزدیکتر شده و رها تر و آزادتر از همیشه ام .

    خدایا چطور این همه نعمت و زیبایی رو شکر بگم سپاسگزارتم سپاسگزارتم سپاسگزارتم

    نور طلایی خورشید می تابه روی این دریاچه آبی رنگ و زیباییش رو صد چندان می‌کنه و من چقدر خوشبختم که اینا رو می بینم و قطعا تجربه میکنم .

    خدایا شکرت

    مریم جان چقدر فیلم از روی دریاچه و از نزدیک عالی بودش واقعا لذت بردم حس کردم خودم اونجام و نسیم خنکی که روی دریاچه میزد رو حس کردم ،ممنون که برامون از این همه زیبایی با عشق فیلم میگیری و حال دلمون رو عالی تر می‌کنی ، تحسینت میکنم سپاسگزارتم .

    پسر کوچولوی ما اومده ماهی بگیره و چقدر ایده های جالبی اجرا می‌کنه ، و این قدم برداشتن این صبر نتیجه اش میشه یه ماهی خیلی قشنگ و چقدر از گرفتنش لذت بردیم همگی ، و اینجا مریم گلی باهاش همسفر شده دل و روحش رو زده به دریا و جدایی از اینکه لذت می‌بره گرفتن ماهی زنده رو تو دستاش تجربه می‌کنه ( مریم هم رفت تو دل ترسش و باهاش رو به رو شد و متوجه شد که ترسش پوچ بود هم لحظه رها کردن ماهی رو توی آب تجربه کرد و هم کلی از این تجربه ی عالی لذت برد ) مریم جان باز هم تحسینت میکنم ، با اینکه منم با خیلی از ترس هام مواجه شدم و از سوسک عنکبوت و یه سری چیزا دیگه نمی‌ترسم ولی از گرفتن ماهی زنده تو دستام ترس دارم و شما به من یاد دادی که اینم هیچی نیست برو تجربه اش کن ،

    تو بی نظیری عزیزم .

    استاد قشنگم خوابیدن تو همک قطعا خیلی جذاب و لذت بخش هست منم در اولین فرصت میخوام تجربه اش کنم .

    خداروشکر که یه قسمت دیگه از این سریال ناب رو دیدم و کلی لذت بردم ،دوستتون دارم

    خدا نگهدار همه مون باشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    اکبر محمدیاری گفته:
    مدت عضویت: 2845 روز

    سلام و خدا قوت دارم خدمت استاد عزیز و دوست داشتنی و خانم و خواهر دست داشتنی خانم شایسته عزیز و سپاس بابت شرایط عالی که توی سایت برای سریال زندگی در بهشت و مهمانهای دوست داشتنی که باعث شده برای من و خانواده م که بعد از رفاه مالی در ایران تصمیم به مهاجرت به کشور دوست داشتنی آماریکا گرفته ایم و خدا را شاکرم که از در و دیوار خبرها و اتفاقات خیلی عالی برایم رخ داده و می دهد و باعث شده که باورهایمان و ایمانمان برای اهدافمان قوی و قوی تر کنیم و مدام تمرکزمان را قوی تر کنیم و هر لحظه تجربیات عالی را کسب کنیم و از جزابیتهای این چند قسمت اینه که صحبت کردن با زبان انگلیسی خیلی تونسته به من و خانوادم انگیره بده وکمک کنه و آرزوی سلامتی وثروت کلان دارم برای همه دوستان و هم فرکانسیهای فوق العاده عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سلطان ... گفته:
    مدت عضویت: 2226 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم خانم شایسته …خدا رو شکر می کنم که دارم ای لحظا ترو تجربه میکنم واقعا زیباست ….چه خونواده ی دوست داشتنی …چقدر ارومن خدارو شکر …خدا یا اصلا نمی دونم چی بگم از این همه زیبایی وراحت بودن ..خدا یا ما رو هم هدایت کن ….به بهشت های روی زمینت ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    محمدعلی ناظم گفته:
    مدت عضویت: 1953 روز

    سلام استاد دمه شما گرم به راستی که وقتی به این سادگی و زیبایی تجربیات خودتون و به تصویر می کشین تحسین بر انگیز است ممنونم از شما که برای من پر ازانرژی می باشد سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مسعود ارجمند گفته:
    مدت عضویت: 2642 روز

    سلام به همه وهرکی دراین مسیره،باباکیف کردیم بااین همه شادی،اینهمه بازی،اینهمه سادگی وراحتی،اینهمه خودمونی بودن و…چقدرساده وراحت بابچه هاارتباط برقرارکردین(استادوخانم)چقدردوتاییتون باشوروشوق وانرژی صحبت کردین،چقدرباحال که میشه مادرخانواده(مهمانها)نباشه ومشغول کارخودش باشه وبقیه زندگی کن وشادباشن بدون وابستگی همه چی عالی بودمیزان که خوب باشه قطعامهمان هم عالی خواهدبودکه بوددین،خداروشاکرم…بینهایت که توی سایت استادعشق عضوهستم بابت اینکه لطف میکنین وزندگی روزانه تون روبامابه اشتراک میزارین وباعث میشین حالمون خوب بشه متشکرم،متشکرم،متشکرم وسپاسگزارم…(دوستوندارم باعشق فراوان…)🙏🤲💝☝️💐🌹🌺😘✌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    اکرم زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1913 روز

    سلام استاد و مریم جون

    دوباره عالی و ناب ،،،حس قشنگ موفقیت،تلاش برای،ورود بر ترس ها و کنار زدن ان به آسانی،خدا رو شکر که خانواده خوب و دوست داشتنی مثل شما دارم دوستون دارم و دارم در کنار شما از زندگی در بهشت لذت می برم ،واقعا دنیایی هستند بچه ها خیلی خیلی ناب و قشنگ و عالی،،پسر ۷ساله ی من امیر علی تمام این چند قسمت که مهمونای عالی خونه شما هستند را با عشق همراه من دید اینقد از دیدنش لذت برد و جالبه که پسرم با دیدن این مجموعه بر ترسش پیروز شد اون وقتی بچه در آب شنا می کردند می پرسید مامان ماهی ها اونا را نمی خورند اینجا که استخر نیست پر از ماهیه چند بار فیلم ها را دید تا اینکه دیروز رفته بود و با وسایل دور ریز خیلی قشنگ قلاب ماهی گیری درست کرده بود خیلی دلم می خواست می تونستم تصویرشا براتون بفرستم فوق العاده عالی ساخته بود توی شهر ما دو تا پارک فوق العاده زیبا هست و داخل برکه و استخرش ماهی داره شب طعمه برداشتیم و با پسرم رفتیم با قلاب ماهی گیری ،ماهی بگیریم جالب بود سرب و قلاب و همه چی اوکی بود نخ ماهیگیری هم بود ولی ایشون می گفت ضخیمه منم چیزی نگفتم اجازه دادم تجربه کنه نخ چرخه برداشته بود و رفتیم دفعه دومی که انداختیم جالبه که ماهی گرفتیم تا سطح آب اوردیمش ولی نخ پکید و ماهی رفت پسرم این قدر به وجد اومده بود و ذوق می کرد….اون می گفت ‌دیگه از ماهی نمی ترسم می خوام مثل این بچه ها برم جایی که ماهی هست و ماهی بگیرم اون عاشق شنا گردنه و بلدم هست انگیزه پیدا کرده با حرکات مختلف زدم بپره تو آب،،،مریم جون به این حرف تون ایمان دارم که دنیای ناب بچه ها مراقبه ای کامل برای روح ماست و لذت بخش برای آرامش روحمون و بسیار عالیه.امیدوارم همه مون در مسیر لذت و زندگی در لحظه باشیم و شاکر الطاف بی پایان خداوند یکتا.دوستون دارم حسابی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      شهاب عظیمی گفته:
      مدت عضویت: 1922 روز

      سلام خانم زمانی خیلی جالب بود واموزنده که پسرتون الگوبرداری کردن وقدرت یادگیریشون وشما که به خواسته وتصمیمشون احترام گذاشتین وهمین کاباهاشون همراه شدین تا تجربه زنده کسب کنن عالیه خداروشکر منم از شما یاد گرفتم که زمان وتایم بیشتری رو با گل پسر هام سپری کنم.تشکر⚘⚘

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2161 روز

    *سلام یک سلامی با هیجان و پر انرژی از جنس ستاره ایی تازه متولدشده

    دیشب قبل خواب این قسمت رو مثل همیشه با همسرم دیدیم.

    وای چقدر عالی بود.

    چند قسمتی هست که متاسفانه کامنت نتونستم بذارم. و کلی چیز برای هر قسمت تو ذهنم اومده که سر فرصت اونا رو هم خواهم نوشت. ولی این قسمت دیگه نتونستم صبر کنم. دیگه شده سرکار هم بنویسم گفتم مینویسم ( دیشب قبل خواب گفتم فردا صبح اولین کارت همینه نوشتن احساس و نظرت….. الانم در محل کارم در حال تایپ کردن هستم)

    چند قسمته که با خودم میگم انگار این “زندگی در بهشت” مال منه. اصلا برای من هر فایلش میاد بالا… اینقدر هماهنگی اتفاقات و فکرهام با قسمت ها جوره…. ولی این قسمت که دیگه شاخ تر از همه بود برام و البته قسمتی که استاد داشت بایعقوب حرف میزد.

    راستش این پسر هم از اول ورودش برای من جالب بود و متوجه عمقی در رفتارش شدم و احساس کردم یک چیز شبیه به من داره( این قسمت متوجه شدم علاقه و هیجانش نسبت به علوم اونم ستاره شناسی و ستاره هاست و البته یک بعد درون گرای من…) وای چقدر برام جالب بود وقتی متوجه شدم.

    من هم درون گرا هستم هم برون گرا هم شبیه تیپ رفتاری استاد خودم رو دیدم هم مریم…بر اساس مدل رفتارشناسی بین المللی دیسک ICD هستم. یعنی سه میله ام بالاتر از 60درصد هست و یکم Sهم دارم. ( اونایی که DISC رو بلدن میدونن که خیلی تیپ رفتاری در تضادی میشه این الگو ……بگذریم)

    حالاا اصلا این مهم نیست مهم اون بچه های باحال و دوست داشتنی هستن که چند روزه مهمون پارادایس هستن و کلی باهاشون لذت بردم و کیف کردم.

    از اونجایی که منم با بچه های کودک و نوجوان کار کردم و یک داداش کلاس هفتمی دارم واقعا موافقم باهات مریم جان… عالی هستن برای وقت گذران با اونا و ایده های جالب میدن.

    چقدر ماهیگیری تون ماجرا جویانه و باحال بود.

    چقدر عکاسی و فیلمبرداری مریم و استاد در همزمانی های جالب افتاده بود و ادیت خوبی کرده بودین….واقعا ممنونم از تمام بودن ها و تلاش هاتون

    وای اونجا که با لیوری حرف زدین….شگفت زده شدم از مدل حرف زدن و اعتماد بنفس زیبایی که این بچه در کلامش داشت. متاسفانه زبان انگلیسی خوبی ندارم ولی چون موضوع مورد علاقه منو داشت میگفت تا حد زیادی متوجه شدم داره درباره چی حرف میزنه…. چقدر با هیجان این شگفتی خودش رو داشت میگفت. فکر کنم بیگ بنگ هم گفت…. از تحول ستاره ها و دما و رنگ شون. از رنگ خورشید منظومه شمسی خودمون…چقدر دوست داشتم وای چقدر ذوق کردم(شب از هیجان زیاد به سختی خوابم برد)

    وای خدای من شکرت بخاطر این نشونه ها….

    خداجون شکرت که قوانین ات چه در ابعاد بزرگ و چه در مقیاس کوچیک همیشه درست کار میکنن و هیچ خطایی توش نیست هیچ خطایی….

    خداجون شکرت که کاری نسبتا با آزادی دارم تا تونستم یک کامنت کوچولو بذارم.

    وای چقدر احساسم سرشار از تصدیق حضور خداوند در تک تک لحظه هاست.

    (جالب بود صدای قمری ها در شروع نوشتنم. من پشت سرم در محل کارم پنجره ایی رو به حیاط دارم. حیاطی که کلی گل یاس و انواع رز داره. پنجره رو گاهی باز میکنم و برای اولین بار یهو صدای قمری از پشت سرم شنیدم دوتا قمری لبه پنجره پشت سرم نشسته بودن. هر چی گفتن که زبونش رو نفهمیدم ولی حسش عالی بود و جالب… خداجون شکرت بخاطر تمام این اتفاقات)

    عالی بود عالی

    و باز هم از شما ممنونم. سپـــــــــــاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    شهاب عظیمی گفته:
    مدت عضویت: 1922 روز

    به نام خداوند مهربان ..❤❤

    سلام ..

    این قسمت هم عالی بود واین توجه واهمیتی که خانم شاییته به این پسر بچه میکنن جالب بود برام.

    خدای من چقدر اطلاعات داره چطور باشوق وهیجان توضیح میده این پسر عالیه..چقدرخون سرد،چقدراروم ،چقدرصبوروباحوصله..⚘⚘⚘

    همش اموزندس وکافیه زوم کنی تورفتار وگفتارشون میفهمی که چه خصوصیات جالبی دارن وتو لحظه زندگی کردن ولذت بردن از ان چه هست واقعآ فوق العادس.

    خداجون باقایق تواون دریاچه گشتن وچرخیدن عالیه ..خداروشکر.

    میدونید من میدونم که بچه ها خیلی چیزها دارن برای اراعه به ما کافیه فقط باهاشون همراه بشیم وقت بزاریم براشون ،ارزش واهمیت بدیم بهشون تا خودشون خیلی چیزها را در کنار ما تجربه کنن،

    من دوتا گل پسر دارم که خیلی کم براشون وقت وفرصت ایجاد میکنم تا یادبگیرن ،تجربه کنن،اخه تجربه کردن خودشون با دست خودشون طلایی میشه توذهنشون وکامل یاد میگیرن.ما فقط باید باشیم کنارشون..

    من پسررو یک بار برم ماهی گیری ،یعنی تور گذاشته بودیم رفتیم از اب بکشیم بیرون واون روز پسرم با دیدن ماهی ها کلی شوق وهیجان داشت وهمش سوال میپرسید وخیلی دوست داشت به ماهی ها دست بزنه وارتباط برقرار بکنه وبعد اون تا چند ماه همش در مورد ماهی گیری وروش هاش سوال میپرسد ..

    من خودم رو بگم که این طوری بار اومدیم که نه یادمون دادن نه فرصت واهمیت بهم دادن ونتونستم خیلی از چیزها رو تجربه کنم وهمین باور رو دارم به بچه هام انقال میدهم کاملا اشتباه

    خدارو شکر برای درس های این قسمت عالی بود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: