https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-24.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-05-21 09:40:362025-01-19 10:44:50سریال زندگی در بهشت | قسمت 29
296نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
تمام مدت فقط این داشت بهم گفته میشد موقع دیدن این بخش،که، اگر استاد اون روزی ک
اولا
ب دلشون افتاد مسیر رو باز کنن برای پیاده روی و موتور
دوما
توسط تلاش خودشون ،نه با زنگ زدن ب اون شرکتایی ک اینکارو میکنن
ب الهاماتشون عمل نمیکردن
الان با مهموناشون توی این بخش و اون شبی ک پیاز چال توی اتیش درست کرده بودن،انقد فان و خوش گذرونی و حس خوب نداشتن!!!
و این کار ،یعنی عمل ب چیزی ک شهود میگه درحالیکه میشه زنگ زد ب شرکت و توی یکی دو روز هم درختای هرز رو قطع کرد هم از محوطه بیرون بردشون ،اونم وقتی ک انقد پول داری ک هزینه اش واسه تو پول خورده،فقط از ی نگرش و جهان بینی ایجاد شده
اونم عدم نتیجه گرا بودن و اینکه زندگی جای رشد هستش
انسان برای سیراب شدن درونش ب رشد نیاز داره
ولی این نیازش میتونه بصورت کاذب هم رفع بشه و اون حالت کاذب با نتیجه گرا بودن رخ میده
ازدواج کنم
شغل داشته باشم
فارغ التحصیل بشم
لاغر بشم
بچه دار بشم
فک میکنیم با صرفِ اینها اون نیازمون رفع میشه،ولی تهش افسرده میشیم وقتی همشون بدست بیان،ی تعدادیمون هم خودمون دریافتشون نمیکنیم چون توی ناخوداگاهمون میدونیم اگربدستشون بیاریم افسرده میشیم پس بزا همیشه در راه بدست اوردنشون بدوییم ک افسرده نشیم و هدفی داشته باشیم!از ی طرفم همش داریم یاد میگیریم چطوری بدستشون بیاریم! هاها…
ولی کسی ک میدونه اهداف،وسلیه ای هستن ک توی مسیرِ بدست اوردنشون رشد کنیم “حتما”،امکان نداره نتیجه گرا باشن
درنتیجه ،وقتی شهود میگه بیا خودت وقت بزاردرختارو قطع کن،مشتاق میشن بهش،چون میتونن اینو حس کنن ک با این روش میتونن کلی رشد کنن بابته تجربیاتشون و این رشد ودرس ها همون غذای اصلی روحشون هست ک واقعی سیرابشون میکنه نه کاذب…….
و اینم نتایج حاشیه ایش و برکات عمل ب شهود ک موجبات سرگرمی رو کنار مهمونا فراهم کرده!
یاد ی جمله توی ی کتابی افتادم ک گاهی میخوای ی جای پارک درست جلوی مغازه پیدا کنی،ولی شهود تورو میبره دوتا خیابون پایین تر،ک مجبور شی پیاده روی کنی چون توی اون لحظه پیاده روی برات خوب بوده پس درمقابل شهود مقاومت نکن…..
البته توجه باید داشت ک در مقابل شهود نباید مقاومت کرد
نه اینکه کلا هرچه پیش اید خوش اید و بگیم خدا خواست ….خدا برای کسی چیزی نمیخواد….استاد میخواد رشد کنه،میخواد لحظاتش هرروز بهتر وبا کیفیت تر باشه،شهود هم هدایتش میکنه ب کارهایی ک هم این جنس باشن
مثل قطع درختا
و سپس انجامش توسط شخص خودشون نه شرکت
اینم ریز ب ریز برکاتش ک دقیقا نیت استاد رو براورده کرده
از تجربیات شخصی خودشون و حس موفقیت درونی خودشون و لاغر شدنشون بگیر
تا جذاب کردن سریال بهشت و درسایی ک ب ادمای دیگه توسطش داده شد و خوش گذرونی مهمونا و کمک ب رشد چمن ها و هزارتا داستانه دیگه ک ما بخاطر باز نبودنه کامل بصیرتمون همه جوانبشو نمیبینیم فعلا…..
خدایا
چقدر شهودی ک ماله مدارای بالاس با برکته
و چقدر شهودی ک ماله مدارای پایینه مث نجواهای ذهن بی برکتِ و زود اون سیراب شدن ما ته میکشه و حکم نتیجه گرایی رو داره
من توی این قسمت همش داشت برام روز اول تا امروز مرور میشد و برکاتش…..
حتی توی نشانه ها ی فایلی برام اومد ک استاد از محوطه فیلم گرفته بودن،چقد همه چی الان نسبت ب اون موقع جون دار تر شده و انگار ک اضافات خارج شدن و اصل جاری مونده…….
⛔یا نتیجه گراییم و فقط مث تکالیف درسی دنبال اینیم ک ی راهی مث قانون جذب ب ما یاد بدن تا زندگی رو ب نتیجه برسونیم و خلاص شیم از فشار
✅یا اگاهیم و میدونیم هدف رشده،و اگر نتیجه هم بدست میاریم ولی درطول مسیرش رشد نکردیم ب درد لای جرز میخوره اون نتیجه ای ک فانیِ….
⚠️⚠️⚠️خداوند قانون جذب و ارتعاش رو خلق کرد ک ما خیالمون راحت باشه همه چی شدنیه
همه چی بدست اومدنیه
پس رها باشیم از نتیجه
بدونیم شدنیه
و تمام تمرکزمون رو بزاریم روی رشد درطول مسیرِ رسیدن ب نتیجه
همین الانشم خیلیا از قانون جذب واسه نتیجه گرایی استفاده میکنن
نه واسه رشد
قانون جذب مثل امکاناته رفاهیه ک ی والد برای بچه اش فراهم میکنه ک نگران غذا و ایناش نباشه و تمرکزشو بزاره روی درسش
خداوند قانون رو داده
گفته فرکانست هم جهت باشه
نتیجه رو خلق میکنی
پس زوم کن روی رشد در زمان حال
تنها چیزیه ک برات میمونه
نتایجی ک میاد فانیه
حتی ممکنه عمر تو زودتر از فانی شدن نتایجت تموم شه
پس درنهایت اصل رشد درونته⚠️⚠️⚠️
حواسمون باشه
ذهن ذبله
حتی با اصل کردن نتایج،میاد شمارو اززندگی واقعی و سعادت واقعی دور میکنه
نتایج حتمیه
ولی رشد نه
رشد کردن انتخابه ماست
خیلی از ما فقط میگیم نتیجه بدست بیاد راحت شیم
رشد کاذب…
مث خیلی از کسایی ک از استاد پولدارترن
ولی درونشون خلا هست
مث کسی ک فارغ التحصیل میشه پر از رشد واگاهی
با کسی ک فارغ التحصیل میشه فقط با ی مدرک وبدونه هیچ تغییری در رشد درونی و سوادش
یا هدفی نزارید برای بدست اوردن با قانون
یا اگه میزارید در طول بدست اوردنش رشد کنید
بقول استاد موفقیت ک حاصل رشدِ نه نتیجه ی خالی،اصل لذته،وقتی ک درختارو قطع کرده بودن توی لایوشون میگفتن اینو❤
اینم بدونید هدفمند بودن بشدت ضروریه،چون اگه هدف نزاری،محیطی ایجاد نکردی ک باعث رشدت بشه
پس اشتباه برداشت نشه ک هدف نداشته باشیم و فقط رشد کنیم
خواهش میکنم اونم حرفای شهود بود.از خودتون تشکر کنید ک وقت گذاشتین کامنتا رو خوندین ک در نهایت ب اگاهیتونم کمک کرده الان.و منم از شما ممنونم چون باعث شدی خودم این کامنتی ک شهودی بود رو دوباره بخونم و حواسم باشه ب هدفام و رشد و نتیجه گرایی
سلام و درود خدا بر پریا خانم عزیزم… دوست عزیز و باهوشم نمیدونی چقدر از خوندن این کامنت آگاهی بخشت لذت بردم.. خیلی عالی و مسلط بحث لذت بردن از مسیر و عدم نتیجه گرایی رو توضیح دادی… شاید خودت هم ندونی که کامنتت چقدر دقیق و زیرکانه بود… من که ذخیرش کردم تا بعدها هم بخونمش… تبریک بابت این فهم و شعور عالیتون از قانون… خدا رو بی نهایت شکر بابت دستان بیکرانش که وسیله ای میشن برای هدایت و آگاهی همدیگه…
فقط یچیزی… منظورتون از کامنتی که زیر کامنتم گذاشتی رو درست متوجه نشدم… یه لحظه برداشت کردم که دارید کنایه میزنید که من دارم از خودم بلوف میزنم… من آدمی عملگرام و اصلا اهل حرف و حدیث نیستم… اتفاقاً خیلی نتایج و آگاهی های خالصی بدست آوردم که از نوشتنشون به خاطر مقاومت های زیاد ذهنی امتناع میکنم… این توی مغز من جا افتاده که؛ ایمان…. هدایت …. عمل…. ممنون میشم که رفع ابهام کنید واسم….
به نام خدای یگانه به نام خدای مهربون به نام خدای همیشه همراه
سلااااااام
استادم
بانو شایسته
امشب یه کاری کردم که در عجبم واقعا در عجبم ، من از بچگی به طرز خیلی بدی از سوسک میترسیدم در صورتی که فکر میکردم چندشم میشه نمیدونستم که بابا ترسه چندش چیه ، هفته ی پیش یه سوسک از بیرون اومده بود تو خونه خواستم بکشمش رفت زیر یخچال دیگه دستم بهش نرسید و از همون روز توهم زدم ، نه میتونستم درست غذا بخورم نه میتونستم درست دراز بکشم نه میتونستم هیچ کاری رو درست انجام بدم همش فکر میکردم یه سوسک دور و برمه هر چیز سیاهی میدیدم فکر میکردم سوسکه به بند شلوارمم شک کرده بودم و فکر میکردم سوسکه خلاصه همه جوره درگیر بودم تا اینکه گفتم این ترسو باید از بین ببرم ، باید بهش حمله کنم ، هی فکر کردم که چیکار کنم آخرش با خودم گفتم باید یه سوسکو بگیرم تو دستم تا از این همه عذاب خلاص بشم و برای ترسای دیگمم خط و نشون بکشم که بدونن با کی طرفن ، هی با خودم کلنجار میرفتم میگفتم فقط باید این کار رو توی روز انجام بدی شب واقعا دیگه خیلی ترس داره یهویی بره تو آستینت چیکار میخوای بکنی ، باز با خودم میگفتم نه این همون نجوای شیطونه که نمیخواد بزاره کار درستو انجام بدم نمیخواد که قوی بشم به خودم گفتم اگه بتونی این کار رو بکنی میتونی با کلی از ترسای دیگه ت مقابله کنی اگه این کار رو بکنی دیگه تا آخر عمرت ترس از سوسک برات از بین میره و دیگه هیچ وقت نمیترسی و راحت میشی ، عاقا خلاصه امشب از سر کار اومدم خونه اومدم تو حیاط دیدم یه سوسک بزرگ تو حیاطه ، یهویی گفتم مجید وقتشه ، بگیرش ، برقی تو چشمام بود که انگار مطمئن بودم میخوام این کار رو بکنم ، یکم نگاش کردم اونم فیکس وایساده بود و انگار فهمیده بود که قراره یه اتفاقایی بیفته ، یهویی یه صدایی گفت ولش کن بابا بزار فردا حداقل تو روز این کارو بکن ، گفتم نع همین الان اگه انجام دادی که هیچی اگه نه دیگه هیچ وقت انجامش نمیدی ، خم شدم ، منی که اگه از سه متری سوسک میدیدم حالم واقعا بد میشد با انگشت زدم بهش دیدم سرعت گرفت دوید اینور اونور باز فیکس شد دوباره یه دونه زدم بهش چپه شد دیگه هیچکار نمیتونست بکنه تکون نمیخورد یه فوت کردم دستو پاهاشو تکون داد یه صدای قدرتمند گفت دستتو بزار روش دستمو گذاشتم روش و گرفتمش تو مشتم و برداشتمش بااااورم نمیشد من سوسکو گرفتم تو دستم و از همون لحظه دیگه هیچ ترسی توی من نبود ، نمیدونین چه احساس قدرتی کردم ، چقدر خودمو تحسین کردم چقدر شجاع تر شدم چقدر دلم میخواد با سر برم تو دل ترسام
نمیدونم شاید برای خیلیا بی معنی باشه شاید برای خیلیا چندش آور باشه ولی برای خودم خیلی خیلی ارزش داشت
این جرات رو از همین سریال گرفتم ، از همین قدرت درون شما که با ترساتون افتادین تو رینگ و تیکه پارشون کردین ، فقط خواستم این تجربه رو با شما به اشتراک بزارم شاید براتون جالب باشه
خودت میدونی که از برگزاری کلاس های تند خوانی به تولید سریال های چندین قسمتی رسیدی ؟؟
خودت میبینی که از حل کردن مسائلی که در کلاس های تند خوانی پیش میومد از ناسازگاری بچه هایی که تحت تاثیر اون شخصی که تو تند خوانی را بهش آموزش داده بودی و بهش کار دادی و حقوق می دادی گرفته و آزار و اذیت هایی که کرد تا افرادی که به بهانه ی شراکت ، برخلاف میلت تبلیغ میکردند و بدهی برایت بالا آوردند ، به کجا رسیدی !!؟؟ به خانه ای روی آب ، به همنشینی با آدم های شاد ، به آرامش و آسایش … و چقدر به خورشید نزدیک شدی ! و این برای کسی که آسمان را نشانه میگیرد کاملا طبیعی ست ، طبیعی ست که در مدار نزدیک به خورشید ، نزدیک به نور ، نزدیک به باران باشد ….
من این روزها سخت مشغول کار کردن روی آپ دیت ثروت یک هستم و روزبروز آسمان و خورشید و ابر و هوا و همه چیز برایم رنگ شادتری به خود می گیرند ، همه چیز هرروز برایم عالی تر میشود و این سریال همان نتیجه ی تغییر اهرم های تو و بهترین نمونه ی عینی برای بچه های ثروت یک و تمام بچه های سایت است که ببینید تغییر باورها یعنی تغییر تمام زندگی یک آدم …. تغییر اهرم های ذهنی با شناخت عملکرد ذهن ، و توجهِ بی بهانه و توجه محض باعث چه حرکت هایی که نمی شود …. شاید خیلی ها بگویند ما کجا و خواسته ها کجا و شاید من هم جزء همان ها بودم اما اکنون فهمیدم که اگر مدام در حال تغییر باورها باشیم و خودمان آگاهانه بستری برای حرکت بوجود بیاوریم و حرکت کنیم ، رسیدن به خواسته ها خیلی خیلی راحت و با سرعتی خارج از حد تصور اتفاق میفتند چرا که چیزی به نام سرعت وجود ندارد ، همه چیز فقط قرار گرفتن در مدار های بزرگتر است ….
خانم شایسته عزیز برای من خیلی خیلی جالبه که شما و استاد برای بچه های دیگران انقدر ذوق میکنید در حالیکه عزیزان شما و افراد خانواده تون کنار تون نیستند و این یعنی احترام به خالق انسان ها و احترام به لذت های شخصی تان که بتوانید خارج از قرابت های خونی و نَسَبی ، از حضور آدم ها لذت ببرید و به آنها عشق بورزید و این مصداق بارز عمل به آن صحبت استاد در دوره کشف قوانین زندگی است که گفتند هیچ کس پدر یا مادر هیچکس نیست و والدین فقط دروازه ی ورود فرزندان هستند و جهان همیشه کبوتر با کبوتر باز با باز را رعایت میکند و افراد هم مدار را در کنار هم قرار میدهد و افراد ناهمسان را از یکدیگر جدا میکند ، خارج از نسبت های خانوادگی یا فامیلی اونها…. سبک زندگی شماها را خیلی دوست دارم و خودم هم دارم به چنین سمتی میروم البته تنها با ساختن اهرم درست و هدایت پروردگار که در تمام اهرم های درست ، هدایت پروردگار نقش عمده را دارد
نظر چند تا از دوستان رو خوندم تقریبا میشه گفت همه شون شبیه هم هست و ب موضوعات مشابه ای پرداختن …
میخوام از ی دیدگاه دیگه ای ب این ماجرا نگاه کنیم …..و کمی اوج بگیریم و از ارتفاع بالاتری ب ماجرابنگریم …..
اینکه نگاه این مرد ( عباس منش ) چقدر وسیع و نامحدود هست …
در این سریال همه ما داریم میبینیم که استاد ی مزرعه ای داره ….وسطش ی دریاچه هست ….وسط دریاچه خونه ای هست ….خیلی زیباست …
خودش ب تازه گی ب امریکا مهاجرت کرده و تقریبا مهمان هست و جز شهر وندان امریکا محسوب میشه …..و مهمون امریکایی دعوت کرده ووو……. مهمونش ادم حسابی هست تو کشور خودش …فرد موفق و تا حدودی سرشناسه واسه خودش ……
خیلی هم دارن خوش میگذرونن….
اما وقتی نگاهتو گسترده تر میکنی میبینی که موضوع خیلی وسیعتر از این حرفهاست ….
این مرد ( عباس منش ) اصلا کار ب کسی نداره ….راهشو پیدا کرده و داره میره جلو ….هر کی باهاش همسفر شد بهتر ..بیشتر بهش خوش میگذره ….اگر هم همسفر نشد باز هم ب مسیرش ادامه میده …هیچگاه باز نمی ایسته ….
چقدر نگاه زیباییه ….
چه پشتکاری داره ….
چه ایمانی پشت هدفش نهفته ست …..
به هیچکس کاری نداره ….
ب انتقادها توجه ای نمیکنه ….
فقط هدف و خواسته ای که داره تمرکز داره ….
کم هستن اینجور افراد …..
۹۹درصد افراد جهان فقط حرفهای قشنگ قشنگ میزنن اما در عمل هیچ خبری از اون حرفهای قشنگ نیست …..
استاد عباس منش قبل از زدن حرفهای قشنگ قشنگ عمل میکنه بعد میاد حرف میزنه واصلا هم توجه ای ب تعریف و تمجید وانتقاد بقیه نداره …
چیزی که ۹۹درصد انسانها دراون ضعف دارن اینه که ب زیبایی هر چی تمامتر باهات صحبت میکنن چنانکه اصلا مسخ حرفهاشون میشی اما وقتی در عمل که میبینی خبری از حرفهای قشنگشون نیست ادم رو کمی ب فکر فرو میبره …..چیزی که بیشتر ادمهای جهان رو درگیر خودش کرده ….
حرفهای قشنگ قشنگ زدن و عمل نکردن ب حرفهای قشنگ قشنگ ….
وقتی که دراین مورد ازشون سوال میکنی
چیزی برای گفتن ندارن …. ….بعضیها توجیه بهانه میارن …..بعضیها هم سکوت میکنن ….بعضیا هم ب فکر فرو میرن
و دلیل اصلی اینکه این ادم اینقدر موفق شده همین خصلتی است که در خودش تقویت کرده و روش کار کرده و داره کار میکنه هرروز ….
اصلا ب بقیه کار نداره …..
و خیالش راحته راحته …. چون مسیری که گام برداشته درسته …..
و ادمهای اینچنینی هم با هاش همسفر میشن نه زور زده …… نه التماس کرده ازشون که بیایین پیش من ….
یه درخواست مهمونی داده واونا هم پذیرفتن و اومدن …….و کار ب این زیبایی داره رو ب جلو میره …….و زیباتر هم خواهد شد…..خیلی زیباتر ….
و علت اینکه کارهای این مرد بر دل منشیند همین موضوع هست ……
خودش هست …..
من در خیلی از کامنتها دیدم که بچه ها نوشتن که استاد ……..ما اشکمون در اومد …یا از حرفهات انرژی گرفتیم …
بغض کردم ………
وقتی فلان صحبت رو ازت شنیدم انگار حرف دل من رو زدی …..و غیره …….
اینها همشون راست و حقیقی دارن میگن بنده گان خدا ……یکیشون خود من بودم ….. هیچکدامشون ساختگی یا دروغ نیست و بلف نیست …..
چرا داره این اتفاق میافته ….؟
چرا ی ادم اینقدر دوست داشتنی میشه ؟
ب خاطر اینکه خودش هست ….
کار خودش رو داره انجام میده کار ب کس دیگه ای نداره ….از کسی کپی برداری نمیکنه ….
شاید در نگاه اول….در روز اول مهموناش برداشت دیگه ای داشتن نسبت ب فرد عباس منش شاید زیاد موضوع رو جدی نمیگرفتن ………
شاید نگاه دیگه ای داشتن ……البته در اینده مشخص خواهد شد ….
اما هر چی که جلوتر میریم نگاهها داره تغییر میکنه ….
رفتارها داره تغییر میکنه ب سمت دیگه ای ….
کلام داره تغییر میکنه …. .. …
هر چی که جلوتر میریم میبینیم که چقدر نرمتر شدند.. …
چقدر دارند مچ میشند با استاد …. ….
کاملا مشخص هست و شما اینو ب وضوح دارید مشاهده میکنید … موضوع رو دارن جدی تر میگیرن ….
و مسلما بعد از این مهمانی ……زمانیکه مهمانش از پیش استاد رفتن حرفهای زیادی برای گفتن دارند در محافل عمومی در کشور خودشون …
ی فرد متفاوت …..ی انسان متفاوت ….. چیزی که تا قبل از این باهاش برخورد نکرده بودند …..ادمی ب این مهربونی ….با این برخورد زیبا و دوست داشتنی …تحسین همه رو بر می انگیزه ….
پیش فامیلا شون …..و پیش دیگر دوستانشون …..
مطمئنا خیلی از نگاهها نسبت ب ما در دنیا تغییر خواهد کرد …..
لطفا نگید نه …..
این حرفها بیهوده و اینکارها بی فایده ست …خیلی هم نتیجه مثبت داره ….برای هردو طرف ….در حقیقت معامله برد برد هست …..
واین سراغاز پیوندی محکم میباشد بین استاد و مهماناش …محبت ……محبت بیشتری رو بهمراه خواهد داشت
با محبت کردن خیلی از کارها حل شدنی هست ….
خیلی از سو تفاهم ها برداشته خواهد شد … خیلی اتفاقهای زیبا در راه خواهد بود بعد از این ماجرا ….
و این همون کاری هست که ما میگیم : خیلیها ازش حرف میزنند اما در عمل که قرار میگیرن توان انجام دادنش رو ندارند ….
در عمل خبری ازش نیست
اما استاد عمل میکنه و بعد از اینکه نتیجه گرفت راجع بهش حرف میزنه ….
بیاییم همه مثل استاد بشیم ازش یاد بگیریم ب همدیگه محبت کنیم نه فقط در کلام …در عمل….
اینها همه تمرین داره ….
فیلم سینمایی نیست که ی بسته تخمه آفتابگردان بخریم و بشینیم نگاه کنیم و به به چه چه بزنیم….اول ب خودم دارم میگم ….
تماشای این فایل ها هم ب ما و هم ب تمام کسانی که در ایجاد این فایلها نقش دارن کمک میکنه که ب تکامل برسیم ….
و همینطور ب خودشون داره کمک میکنه که دوره تکامل رو طی کنن
شاید الان متوجه نیستن ولی از احساس خوبی که دارند تجربه اش میکنن میتونن متوجه بشن …
چیزی که من خوشم میاد اینه که استاد عباس منش
اول عمل میکنه بعدا حرف میزنه …..
کار ی هم ب حرفهای قشنگ قشنگ نداره ….
حتی خود استاد میگه من چیزایی رو که اموزش میدم خودمم دارم انجامشون میدم ….
بیایید ما هم از امروز تمرین کنیم
روی خودمون کار کنیم که اول عمل کنیم بعدا حرف بزنیم ….
هر وقت هم داریم از چیزی حرف میزنیم قبلش کمی فکر کنیم که خودمون ب حرفهایی که میزنیم انجام میدیم ..
امیدوارم و البته مطمئنم که وقتی این سریالو میبینید حالتون عالیه .استاد عزیز و مریم جان نازنین هم که قطعا در بهترین حال ممکن خودشون قرار دارن .به لطف خدای بزرگ و بینهایت بخشنده .
یکی از دلایلی که هرروز منو قشنگتر از قبل میکنه دیدن این سریاله .
توجه به این همه زیبایی .
عشق و احترام .
طبیعت بینظیر و پاک .
هوای عالی .
آتش سرخ نازنین .
دستهای خدا که مهمانمون هستن .
تنوع در وجود نعمتهای بی پایان .
روابط عالی .
کلمات دلچسب .
خیلی خوبه .خیلی . خدارو بینهایت شکر به خاطر وجود چنین شرایطی .
از وقتی که داریم این سریالو میبینم و ذهنم داره با این همه فراوانی رفیقتر میشه و یاد میگیره یه ایده ای به ذهنم رسیده .
با دوستم قرار گذاشیم هرروز آرزوهامونو روزانه نویسی کنیم و در موردش برای هم تعریف کنیم .
یعنی ؛ با هم تصویرسازی میکنیم رویاهامونو و به عنوان خاطره امروز برای هم تعریفش میکنیم . بعد من یه کاری میکنم .مثلا من سریالو میبینم و تمام اتفاقایی که در زندگی دربهشت میفته رو به اسم خودم میزنم 😁و برای دوستم تعریف میکنم و میگم امروز این اتفاقا برام افتاد و روزم اینطوری گذشت . یک همزاد پنداری بینظیر اتفاق میفته و مطمئنم که با ارسال این فرکانسها نتیجه های خیلی خیلی عالی ای برای ما به وجود میاد .هرچند احساس خوبی که از تعریف اینهمه نعمت و زیبایی در من ایجاد میشه مثل خود نتیجه ست 😍
امروز یکی از سوالهای ذهنی که چند روزیه بهش فکر میکردم با زندگی در بهشت پاسخ داده شد
و اون پاسخ ، استمرار بود .
در اجرای هر ایده و هرکاری اگر استمرار داشته باشم و ادامه بدم و به نتیجه فکر نکنم و فقط و فقط لذت ببرم و اون موضوعی خیلی برای خودم مهمش نکنم و مثل یک بازی بهش نگاه کنم و فقط ادامه بدم حتما به زودی اتفاق های بهتری برام خواهد افتاد .من فقط باید تکامل رو طی کنم و اگر میخوام این اتفاق بیفته باید ادامه بدم. نمیشه ادامه ندم و تکاملم طی شه .
قرار نیست از همون اول همه کارها باهم پیش بره و روز اول همه چیز بروفق مرادم باشه اما وقتی ادامه بدم به انجام دادن یک کاری و تمرکز داشته باشم حتما قدم دهمم ازقدم اول بهترخواهد بود
قطعا به زودی بهتر خواهم شد .قویتر خواهم شد.
و کم کم نتایجم در اون کار بزرگتر خواهد بود .
خدارو شکر میکنم بابت فرصت زندگی در بهشت.
سپاسگزارم که این نعمتهارو باما به اشتراک میذارید ❤🌹
و ازتون ممنونم که با کلمه استمرار پاسخ سوال منم دادین که با کاری که شروع کردم در لحظه ازش لذت ببرم و استمرار داشته باشم و وابسته به نتیجه نباشم و اجازه بدم خدا منو هدایت کنه تا تکاملم طی بشه و من به هدفم خداگونه ام برسم
تصمیم گرفتم که ادامه داربه دانسته هام عمل کنم وهمین کامنت نوشتن هم جزءشون هست👍
خدای من یه درخت آتیش زدن چقدرمیتونه زیبایی داشته باشه، درس داشته باشه، آگاهی توش باشه، هرقسمت که میبینیم یه درسی داره برای هرکدوم ازما، یه آگاهی میشه برای هرکدوم ازما، فراوانی توی همه چیزهست چندروزپیش داشتم باخودم فکرمیکردم که خدایاهرآنچه که توخلق کردی فراوانه وآسان، محاله چیزی که توخلق کرده باشی کم باشه، درختادریاها، آسمانها، ستاره ها، و… بینهایتن، کمبودومحدودیت فقط مربوط به چیزایی هست که ماانسانهاخلق کردیم (اونم بااستفاده ازقوانین بدون تغییرخداوند،) هرکسی تونسته خودشوخالصترکنه وازمحدودیت ذهن رهاتربشه تونسته فراوانی بیشتری خلق کنه، الان دارم درک میکنم ارام ارام که استادمیگفت انسان نامحدوده یعنی چی، همه چیزدرون خودمونه همه چیزفقط بایدپیداش کنیم،اون خدای نامحدودروپیداکنیم درونمون.. نمیدونم درکی که کردم روچ جوری بیان کنم.. خدایاشکرت
واماآتیش.. فکرکردم چقدراین اتیش میتونه زیباباشه ودرعین زیبایی خطرناک وویرانگر😯زیباست اون شعله های قرمزوطلایی که چندین رنگ بازتوهمین دورنگ دیده میشه، 😍زیباست که باحرارتش میسوزونه درخت هاوعلفهای هرز رووپاک میکنه، وامااگرهمین اتش زیباکنترل نشه میتونه به جای پاک کردن نابودکنه. دقیقاقانونی که خداونددرجهان وضع کرده هم همینطوره اگربتونی درست ازش استفاده کنی برات زیبایی خلق میکنه واگرنتونی افکارتوکنترل کنی وبه اشتباه ودرجهت ناخواسته استفاده کنی به نابودی میکشونه ومثال جهنم میشه زندگی آدم، میفهمم چراخداوندآتش روبرای توصیف جهنم استفاده کرده..خدایاشکرت برای من چقدردرس داشت این اتیش
واین پدرخانواده.. الگوگرفتن وتاثیرالگوبرام قابل درک شد، ادمی که روزای اول حال تکون خوردن نداشت وازیه پیاده روی چقدشاکی بودچطوربادیدن شماوتحرک بچه هااونم به وجداومدواینجوری واداربه تحرک فیزیکی شدوباچ انرژی داشت درختاروجابجامیکردواسه ریختن روی آتیش💪افرین، استادمحاله کسی درجوارشماباشه وروش تاثیرنزارین وتغییرنکنه😄.. یادگرفتم که چ جوری ازچیزای به ظاهرساده لذت بسازم برای خودم. خدایاشکرت.. به لطف خداوآموزش های شماامسال عیدکه اکثرمردم درترس واضطراب بسرمیبردن، من درکمال ارامش خونه باغ کوچکمون داشتم لذت میبردم استاددرسته که باغمون کوچیکه امادست کمی ازپردایس شمانداره😉البته امسال من اونجارواینقدرزیبامیدیدم چون یادگرفته بودم که چطورزیبایی هاروپیداکنم چطورلذت ببرم. سالای قبل به زورحرف مامانم میرفتم اونجاویکی دوروزبیشترنمیموندم اماامسال یک ماه موندم وهرروزفقط لذت بودبرام اصلا دلم نمیومدبرگردم شهراینقدرکه زیبابود، مطمعنم که شماهم زمانی که بندرعباس بودین رفتین به اون مکان های زیباباتعریفی که خودتون کردین ازاینکه همه جاهارومیرفتین ومیگشتین، روستای ماخیلی زیباست وبه نارنگیاش معروفه😉😍خلاصه من تواون باغ زیباهرروزصبح مثل شماوخانم شایسته توسفربه دورامریکا، صبحانه وقهوه ام رواونجامیخوردم ازصدای گنجشکالذت میبردم پروانه های زیبا، بوی عطرگلهای بهارنارنج وپرتقال، نم روی چمناا،چقدردرس داشت برام طبیعت وچقدربه درکم درموردقوانین کمک کرد 😍😍وااای اصلادیوانه کننده بودبرام الانم دلم پرزدواسه اونجا، ازتون ممنونم چون من این شکل زیبابینی ولذت بردن روازشمادوتاعشق یادگرفتم😘ازتون ممنونم که منوباخودم اشتی دادین باخدای زیبای درونم اشنام کردین وکمکم کردین که بازیبایی درونم ارتباط برقرارکنم. خدایاشکرت🙏😘
استادتوهمین چندماهی که تمرکزگذاشتم خیلی اتفاقاافتاده گاری زهواردررفته زندگیم تبدیل شده الان به یه گاری سالم وهنوزخیلی راه مونده تاتبدیل بشه به بوگاتی😉😍اماسعی میکنم تلاش میکنم تاایمانم روحفظ کنم که میشه حتماتبدیل میشه به سریعترین ماشین👍✌️
اگربخوام بنویسم تا روزهامیشه نوشت ازاتفاقاتی که این چندماه افتاده ونشان ازاین هست که خودم خالق زندگیم هستم وخداوندهمواره پاسخ میدهد..
به امیدروزهای بهتروبهتر✌️💓
بازم میخوام ازبچه های سایت تشکرکنم برای کامنتای زیباوپرازآگاهی که مینویسن، خیلی بهم کمک میکنه ممنونم🙏
کامنتت حس خیلی خوبی داشت وپر از نکته های جدید بود برام
مخصوصا مثال آتش و قوانین و جهنم
و اینکه واقعا سپاسگزار خداوند باشیم برا هدایت به این مسیر که باعث شد طور دیگه ای به همه چی نگاه کنیم …
من هم قبل آشنایی با این مسیر قبل رفتن به باغمون کلی غر میزدم و به زور میبردنم 😂 ولی الان لحظه شماری میکنم برا رفتن به اونجا چون دوست دارم با این دید بهش نگاه کنم و بیینم چه قدر زیبایی میشه کشف کرد …
ممنونم. خوشحالم که نوشتن درک وتجربه خودم برای شمامفیدبوده. ازخداوندسپاسگزارم برای داشتن چنین خانواده صمیمی وآگاه، من واقعاخوشبختم، خدایاشکرت.. من هم ازشماوتمام اعضای این خانواده برای کامنت های سرشارازآگاهی که مینویسین تشکرمیکنم برای من بسیارمفیدوکارگشابوده، من درخواست هدایت کردم ازخداوندوهدایتش رودرتک تک کامنت های شماعزیزان میبینم برای من خوندن کامنت هامکملیه واسه درک بهترسریال زندگی دربهشت،
من اول داداش کوچیکه رو دوست دارم ..اصلا عاشقشم ..چقد شیطونیاش قشنگه ..عاااااااشقشم.اونجا بودم بغلش میکردم و محکم میبوسدمش….عزیزم…
بعد یعقوب رو دوست دارم …دقیقا مثل بچگیای خودمه…شیطون و شلوغ و پر از حرف و سوال و کنجکاوی و تجربه بازیهای مختلف و خیلی دوست داشتنی ..
خدایا شکرت ..
خدایا ممنونم که این صحنه های زیبا از بهشتت رو نشونم میدی..
واقعا من حس میکنم اونجا پیش شما و این خانوادم ..اصلا این خانواده اومده تو زندگیم …انگار همسایه مون هستن از بس نزدیک حسشون میکنم ..
با خودم میگم ببین چقد جهان ما جهان دقیقیه..فرکانسها دقیق دارن عمل میکنن که شما رو از اون شرایط رسوند به این بهشت زیبا ..که یه روزی این خانواده ی هم فرکانس هم بیان و باهم تو این بهشت زیبا عشق کنید ..
چقد جالبه ..
این بچه ها هم خبر ندارن که از پشت اون دوربین شما و مریم ،مهمون دلربای چشمای چندین هزار نفر هم فرکانسشون هستن که چقد دوسشون دارن و از دیدنشون لذت میبرن!
استاد من وقتی تو قسمتهای قبل میدیدم که چطور شما با بچه ها حرف میزنین و راهنماییشون میکنین ،میگفتم خوشبحالشون واقعا ،که به این راحتی دارن با استاد حرف میزنن و از علم بینظیر استاد براحتی استفاده میکنن ولی یه ندایی درونم گفت که بابا! تو خودتم داری از راهنماییهای استاد بهره میبری ها!!خدا رو بینهایت شکر که منم تو این فرکانس هستم ومی تونم از آموزشهاتون و از زیبایی های زندگی و بهشتتون لذت ببرم و یاد بگیرم .خدایا شکرت
با خودم میگفتم حتما این بچه ها تو مدار و فرکانس آگاهی ها هستن که دارن از نزدیک یاد میگیرن که حرفهای امروز شما درباره یعقوب عزیز و زیبا و خوشتیپ و دوست داشتنی که گفتین سریع به ایده هاش عمل کرد منو مطمین کرد که :ببین چقدر این بچه ها تو مدار بودن!
راستی استاد عزیزم محل کارمون جابجا شد اولش اصلا دوست نداشتیم بیایم ولی اومدیم و میبینم که چقد اینجا زیباست .یه باغ سرسبز و زیباست..پراز میوه و سبزیجات که امروز رفتم کلی نعناع و پونه کندم که دمنوش کنم وای اتفاقا به بعضی نعناع ها پیچک چسبیده بود و من یاد شما افتادم و کندمشون تا نعناع ها بهتر رشد کنن.واقعا خدا یه نمونه از بهشتشو بهم نشون داده ..امیدوارم به بهشت های بهتر و بالاتر برسم..
استاد خدا حفظتون کنه ..
ای جان تو قسمتهای قبل میدیدم که میرفتین تو دریاچه و چقد مثل پروانه دور این بچه ها میچرخیدین و مراقبشون بودین و دوست داشتین اونا لذت ببرن و حس خوب داشته باشن و بهشون خوش بگذره..
خیلی این حس مسیولیت پذیری و شادی آفرینی تونو دوست داشتم ..
این قسمتم میدیدم که همش بدون وقفه و بعنوان جلودار میرفتین چوب میاوردین ..یعنی کاری نداشتین که اونا درخت میارن یا نه ..خودتون کارخودتونو انجام میدادین..عالی بود..
راستی واقعا این آمریکایی ها همون طور که یه بارم تو یه فایلی گفتین (نمیدونم لایو بود یا سفرنامه ) عاشق کار کردن هستن از بچه و بزرگشون کاری هستن و اصلا راحت طلب نیستن..
یه نکته برام خیلی قشنگ بود که شما اونجا چقد شرایط تفریح رو فراهم کردین واسه خودتون حالا که مهمونم اومده اونا رو هم مشغول میکنین..
تیراندازی،ماهی گیری،آتش زدن درختها،همک،قایق سواری،شنا و اون صفحه روی آب..تیوب..موتور سواری ..غذا تو آتیش پختن..اسب سواری .. آر وی..و و و
خیلی خوبه که از همه نعمتها و فرصتها استفاده میکنین استاد جان ..
اینارو خودتون واسه زندگی خودتون برنامه ریزی کردین که الانم مهموناتون رو شریک میکنین توش .والا باید یا میرفتین تو جنگل و پیاده روی میکردین یا مینشستین و همش دریاچه رو نگاه میکردین ..
خدایا شکررررررررررت، چه ماهی بزرگی صید کردن این برادرای خوشگل وزیبا
چقدرررررر ارتباط این پدر وبرادارا باهم خوبه! خدایا شکررررررررررت بخاطر این روابط لذت بخش.
افرییییین به این همه شجاعت مریم عزیز ودوست داشتنی که هرروز داره تکاملش رو بیشتر طی میکنه، دست زدن به ریش وسبیل ماهی والبته که این ماهی سبیلش خط قرمزش بود، دیدید چیکار کرد تا دست به سبیلش زدین!
آزاد باش! آزاد باش که آزادی بهترین موهبت موجوداته!
نسیم خنک که از همین جا حسش میکنم.
سبزه های سبز، دریاچه ی الماس گون که زیر نور خورشید میدرخشه!
آخ جووووووووون آتیش بازی داریم، هورااااااا!
چه هیجانی دارن برای شروع آتش بازی، منم خیلییییییییی هیجان زده ام.!
چه لذتی داره با خوشحالی وشادی وخنده آتیش بازی کنیم، به یاد چهارشنبه سوری های تمام سالهای کودکی مون!
تمرکز وجمع کردن تمام درختان هرز در یکجا برای بهتر سوختن، خیلی ایده ی خوبی بود، احسنت وافرییین!
انگیزه گرفتن جیکاپ بعداز صحبت کردن استاد وبقیه باهاش که منجر به عمل کردنش شده وقدم هارو آهسته آهسته شروع کرده، هرروز یه ویدئو برای کانال یوتیوب.
واقعا تا قدمی برداشته نشه، همه چی در حد حرف وآگاهی میمونه واتفاقی نمیافته، ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است، باید ایده ها رو گرفت وقدم برداشت وحرکت کرد تا نتایج خودشون رو نشون بدن.
چه همکاری خوبی دارن این خانواده ی محترم وهم فرکانس با استاد ومریم، من از خیلی جهات هم فرکانسی این خانواده رو با استاد ومریم حس میکنم، عزت نفس بالای اونها، در لحظه شاد بودنشون، با خودشون در صلح بودنشون، حس همکاریشون، به علایق وسلایق هم احترام گزاشتن شون…
همکاری اونها برای بهبود بهشت خیلی احساس خوبی به من داد، چون هر وقت که استاد رو میدیدم با مریم عزیز دارن اون همه فعالیت فیزیکی سنگین انجام میدن برای پاکسازی بهشت، همیشه دلم میخواست ای کاش اونجا بودم وکمک می کردم چون من واقعاً عاشقتونم. وخداوند امدادهای خودش رو میرسونه، خداوند دیر نمیکنه، خداوند مشتاقانه به بنده هاش یاری میرسونه، وحالا ماشالله چه نیروهای خفنی رو هدایت کرده که به استاد ومریم عزیز کمک کنند، خدایا شکررررررررررت.
چقدرررررر من مردم آمریکا رو توی فایلهای سفر به دور آمریکا تحسین کردم بخاطر توکل به خدا واعتماد بخدا برای مراقبت ومحافظت از فرزندانشون، نگران نیستند، مثلا اگه خانواده ی من اونجا بودند صدای فریاد پدرم گوش زمین وزمان رو کر میکرد که بچه برو بشین نمیخواد کمک کنی، میسوزی میسوزی خلاصه نه خودش لذت میبرد نه میزاشت بچه ها لذت ببرند، همیشه نگران هستند ونگرانی رو به ماهم انتقال میدن، واقعاً چقدر این پدران ومادران امریکایی موحدند. آفرین به اونها، همین باعث بوجود اومدن اعتماد به نفس در بچه ها میشه وچون فرکانس مناسبی ارسال میشه، خداروشکر هیچ اتفاق ناخوشایندی هم نمیافته.
تیم ورک بودن این خانواده! ببین چه طوری دارن با لذت وشادی همکاری میکنند برای کمک به استاد برای پاکسازی اونجا، من که خیلی لذت بردم، آنقدر مسؤلیت پذیری رو، حتی کوچکترین عضو خانواده در حد توان خودش، داره سهمشو انجام میده، خوشحالم که منم پسرمو مسؤلیت پذیر بزرگ میکنم. مخصوصاً از مریم عزیزم تشکر میکنم بخاطر نشر این فایلها که یه کلاس آموزشی برای منه که یه پسر هفت ساله دارم.
شادی کردن وشاد بودن هنگام انجام کارهای سخت، چقدرررررر اون کارهارو برای ما راحتتر ولذت بخش تر میکنه، واینجا بخوبی لمسش کردیم.
از هر فرصتی برای شادی وهیجان وخوشحالی وتفریح استفاده میکنند، حتی از سوزاندن
درختان هرز.واین خیلی خوبه، خیلی عالیه، نباید منتظر شد که موضوع خاصی پیش بیاد تا ما بخندیم وفریاد شادی بکشیم، مثلا من خودم روزی چندین بار با صدای بلند به همسرم وپسرم میگم، عاااااااااااااشقتمممممم بیا بغلم، یا فریاد میکشم، اریاااااااااای مامان لیلا کیه؟ عشق مامان لیل کیه؟ پسر ورزشکار من کیه؟ وپسر م با فریاد وذوق وشوق میگه منننننن، منننننن…..وهمین چند جمله ی کوتاه وپراز احساس شادی، چقدرررررر حالو هوای هممون رو عوض میکنه، وحتی چند روز پیش یکی از دوستام بهم گفت لیلا تو چطور از زندگیت انقده لذت میبری؟! از دیدن همه چیز هیجان زده میشی ولذت میبری وخوشحالی میکنی؟! من نمیتونم مثل توباشم با این که شرایط من از هر جهت از تو اوکی تره، من چون میدونستم از حرفای من چیزی متوجه نمیشه، گفتم من کودک درونم زنده هست همین!
ولی من میدونم این قانونه که هرچقدر بیشتر احساس خوبی داشته باشم خداوند پاداش بیشتری به من میدهد. واتفاقات بهتری برایم رقم میخورد.
سخاوت استاد برام تحسین برانگیزه، دادن موتور به اون بچه ها، بدون هیچ نگرانی، خدایا شکررررررررررت بخاطر این همه دست ودلبازی استاد!
چقدرررررر اطراف دریاچه، خلوت وتمیز شد، چقدرررررر زیباتر شد، استاد جان خداقوت میگم به شما واون 5مرد بزرگ وبه مریم عزیزم که تدارکات پشت صحنه رو بخوبی مدیریت کرد تا شما گرسنه وتشنه نباشید ویا انرژی کافی هدفتون رو دنبال کنید و در نهایت با جمله ی زیبای عاشقتم، تمام خستگیتون رو ازتنتون به در کرد. آفرین به این عزیز دل که همدل وهم پای هم فرکانس شماست. هر دوی شمارو خیلی زیاد دوست دارم وازتون خیلی یاد میگیرم،انجام میدم ونتایج میان.
عاشقتم دوست مهربونم، امیدوارم اقدام رو به تعویق نندازی، خدای ما هیچوقت دیر نمیکنه ولی این ماهستیم که با امروز وفردا کردنه مون نتایج رو به تعویق میندازیم، وقت رو تلف نکن، به ایده ای که خداوند به قلبت الهام کرده وتومسیر قانون تکامله، عمل کن، کافیه قدم اول رو خودت برداری، معجزه ها از راه میرسند، بخدا قسم که من با پوست وگوشت واستخونم این لمس کردم، جایی که برای شروع کارم هیچ ایده ای نداشتم، هیچ سرمایه ای نداشتم، دستمو گزاشتم روی زانوهام گفتم یارب! از هر چیزی که داشتم وتو هر موقعیتی که بودم، شروع کردم وخداوند چه ها که نکرد برام، اصلا نمیدونم این همه مشتری از کجا با من آشنا شد، اصلا نمیدونم چطور یه دفعه این همه پول واردحساب من شد والبته وصد البته که من به احساس خوب رسیده بودم وتمام تلاشم رو میکردم که مدت زمان بیشتری در این آرامش وخوشبختی ونزدیکی بخدا ند واحساس لیاقت وارزشمندی بمونم ونگاهم فقط در پی فراوانیهای اطرافم بود وتحسین وسپاسگزاری که معجزه میکنه، دوست خوبم، برات آرزوی بهترین ها رو دارم.
سلام ب لیلای عزیز لیلای پراز آگاهی و دانش واقعأ جای تحسین داره ب شما که این قدر زیبا و قشنگ نوشتین چقد این کامنتتون دلنشین و زیباست. شما این آگاهی و بهم دادین که باید از درون آرامش داشته باشی و باید کودک درونت رو همیشه خوشحال کنی چون خودت باعث میشی که خوشحال باشی یانه. خداروشکر این همه دوستانی مثل شما هستن که به ما این همه آگاهی میدن عین یه نویسنده ماهر و کاربلد خیلی دقیق قشنگ نکته به نکته توضیح دادین صحبتای شما پراز نکته ی مثبت بود و یه درسی برای من که باید با خودم درصلح باشم و به اون آرامش درونی برسم. روزگارتون پراز نگاه خدا 😍💓💓💓💓
یادتونه دیروز شما دوتا عشق بدون اینکه صدای همو بشنوین هرکدوم توی دوربین تون از لذت های همدیگه لذت میبردین، در یک کلام دقیقا داشتین یه فرکانس رو به جهان میفرستادین
امروز منم که داشتم از پیاده روی می اومدم، بابام هم از دور دیدم که داره میره نونوایی، از دور برای هم دست تکون دادیم.
بعد من اومدم خونه گفتم داشتم برمیگشتم یه مرد خوشتیپ دیدم که کتان پوشیده پیرهن قشنگ و اسپرتش رو پوشیده.
بعد مامانم گفت بابا هم دقیقا داشت میگفت وقتی داشتم میرفتم نونوایی که دختر خوشگل و قشنگ رو دیدم که از دور داره میاد.
هردومون داشتیم یه فرکانس رو میفرستادیم.
خداااااااااای من مگه این از همون جنس از اتفاق دیروزِ شما نبود؛ من به درگاه الهی سجده میکنم برای این قوانین بدون تغییرش
استاد کانوون توجه داره همه کار رو میکنه هااااااا، دارم قشنگ حسش میکنم
خدایا شکرت.
.
خب امروز عملیات ولفجر رو باید انجام بدیم
امروز دقیقا داشتم به اتیش زدن های این درخت ها فکر میکردم و چه خوشحالم که این قسمت هم همین بود.
چقدر این روابط پدر با بچه ها که همیشه پایه برای ماهیگیری و لذت بردن هست جذابه، چقدر شما این ماجرا رو بامزه تر میکنین و میگین این سیبیل ماهی هست
خیلی احساس خوبی دارم وقتی شما به راحتی درکنار دوستان امریکایی تون با اعتماد به نفس فارسی حرف میزیند.
چقدر من رفتار جیکاب رو تحسین میکنم، چقدر عالیه که بچه ای هست که اهل عمل هست
این حرفای شما براش نتیجه داشته، چرااااا؟ چون خودش خواسته که عمل کنه، چون اون ایده رو انجام داده
حرف ها رو شنیده تو ذهنش منطقی کرده و باورشون کرده و بهشون داره عمل میکنه.
ایمانی که عمل آورررررده
اونجایی که به جیکاب به جوزف گفت عکس بگیر عکس بگیر، جوزف چقدر با عشق ازش عکس میگیره
چقدررررررررررر این بچه ها حوصله به خرج میدن برای انجام دادن کارهای هم، برای محبت کردن به هم.
.
خانم شایسته عزیزم وقتی دستکش رفتین بیارین چقدر استاد به زیبایی و عشق منتظر موند تا شما بیاین، چقدر شما هم موقع دویدن عالی فیلم میگیرین، صدای نفس هاتون هم موقع دویدن زیباست.
چه جمله زیبایی رو استاد موقع شروع کاری استفاده میکنید: بسم الله الرحمن الرحیم
خدا هم خودش با همین جمله کتابش رو شروع کرده و با ما حرف زده.
.
عجب اتیشی به پا کردین
چقدر این پدر خانواده با عشق کار میکرد
یعنی من همش داشتم تحسین میکردم میگفتم خدااااااااای من چه درخت های بزرگی رو جا به جا میکنه
دقیقا اون عشق به کمک کردن به شما بود؛ اون احترامی بود که میخواست به شما ها بزاره و اون قدر عالی میتونست انرژی داشته باشه
ارررررره میدونی استاد همون اهرم رنج و لذت توی ذهنش درست شده بود که میتونست اون کار ها رو باانرژی فراووون انجام بده.
چقدر من کیف کردم یه جاهایی شما و مریم جان باهم صحبت میکردین و ایشون همچنان داشت کار میکرد
عاشق این همکاری بچه ها باهم شدم که هرکس در حد توان خودش شاخه جمع میکرد
چقدررررررر این بچه ها خوب تربیت شدن چقدر اینا در مسیر درستن.
.
یه نکته جالب که به نظرم رسید این بود که لیوای کار خودشو انجام میداد به دنبال علاقه خودش بود
و یه چیز جالب تر این بود که کسی بهش نمیگفت حالا توهم بیا یه کمکی بکن،
چقدررررررررر من این ازادی رو ستایش میکنم که اجازه بدیم ادم های اطرافمون کار خودشون بکنن
بزاریم اون ماهیگیری بکنه ما اتیش بازی بکنیم
خدای من عاشق این در صلح بودنِ همشون باهم هستن
واقعااااااااا وجود داره خانواده هایی وجود داره که هم عشق زیادی بینشون هست، هم احتراااااام هم ازادی
چه ترکیب زیبایی
واقعا با دیدن این خانواده این خواسته ها در دلم شکل گرفت که اقااااااااااا میشه
میشه هم رابطه عاشقانه داشته باشی هم بینتون کلی احترام باشه هم اینکه ازاد باشی و بهترین فرزند ها رو تربیت کنی.
خیلی خوبه هرروز میتونم وسعت خواسته هامو بیشتر کنم، چون باورهام داره بزرگتر میشه با دیدن این عشق ها.
.
وقتی جیکاب میخواست نوشیدنی بخوره به نشان به سلامتی نوشیدنی رو اورد بالا
من هم تا جایی که یادم باشه هرنوشیدنی که میخوام بخورم دوست دارم بگم به سلامتی
همین خودش یه باور مثبته؛ واقعااااااا چقدر این ادم ها در جای جای زندگی شون دارن به شیووه درست زندگی میکنن.
.
لیوای و جوزف بااینکه دوقلو هستن هم چهره های کملا متفاوتی دارن هم علائق و شخصیت متفاوت
این تفاوت ها زندگی رو برای پدر مادرشون جذاب تر میکنهاصلا فکرش رو بکنید 4 تا داداش به یه موضوع علاقه داشتن یه ورزش یه رشته و تخصص و…
به نظر من زندگی خیلی کسل کننده میشد این رفتارها که متفاوته زندگی رو هیجان انگیزتر میکنه.
.
راستی چقدر من لذت بردم استاد و مریم جان که شما دوتایی باهم نشستید و مهمون هاتون هم به کار خودشون میرسن
شاید تو خیلی از مهمونی های ایران میزبان همش میخواد کنار مهمون باشه و درنهایت اصلا نمیفهمه مهمونی چیشد.
چقدر من از شما یاد گرفتم قطعاااا مهمونی هایی که خودم در اینده میزبانی میکنم رو به بهترین شکل از این اگاهی ها استفاده میکنم
در عمل انجام میدم چون ایمانی که عمل نیاره حرف مفته.
به به شما باز از استاد لایک گرفتین و هر لحظه کامنت شمارو میخونم فقط تحسینتون میکنم که آنقدر عالی زیبایی ها و نکات مثبت رو به تصویر میکشید و اون اتفاقی که با پدر عزیزتون تجربه کردین من کلی ذوق کردم
خوش به سعادت پدر و مادرت که همچین دختر باعشقی و خوش قلمی دارند
من بی نهایت از نوشتن شما لذت میبرم اگه بخواهید و علاقه داشته باشید شما میتونید بهترین نویسنده باشید
اون موقع من اولین نفر هستم که کتابتونو میخرم و مطالعه میکنم و کلی ذوق میکنم
و دوست دارم هر روز سریال رو ببینم و کامنت شما رو بخون و کلی انرژی بگیرم و بعد کارمو شروع کنم
انقدری که باعشق و انرژی و هیجان نوشتید که باتمام وجودم کلمات خدای تان را در قلبم احساس کردم
من این انرژی این اشتیاق این قلب صاف و زلال برای دیدن زیبایی ها را تحسین میکنم
شما بینظیر هستید
نویسندگی و نوشتن هم بسیار دوست دارم، از خداوند هدایت میخواهم در زمان و مکان مناسب مرا راهنمایی کند.
یه پیشنهاد که دقیقااااااااا همین الان حسم بهم گفت که به شما بگم
صبح که این سریال رو با عشق دیدید، بعدش تجسم کنید و به خودتون بگید که قراره یه روز بینظیر و فوق العاده رو شرووووع کنم، قراره امروز شگفت انگیز ترین روز زندگیم باشه، بریم یه روز بینهایت زیبا رو خلق کنیم
خدااااای من قشنگ حس میکنم که خودت اینارو بهم گفتی اینو از اشکی که تو چشام جمع شد میفهمم.
خدایا شکرت برای این نفسِ سبک و راحت با یه دنیا عشق و ازادی
براتون از خداوند بینهایت ثروت و خوشبختی و نعمت خواستارم
اینکه من امروز متوجه شدم یه باور محدود کننده ای دارم که همیشه بهم بهترین پیشنهادها میشه و موقع قرارداد همه چی خیلی راحت بهم میخوره
مثل چند روز پیش پسر خالم زنگ زد و گفت شرکتمون یه تعداد زمین داره میفروشه برای ساخت فاز ۳ شهرک صنعتی بیام باهم بخریم خیلی عالی هست
منم گفتم اوکی
دیروز زنگ زد گفت رفتم که خرید بزنم گفتن جلوش بسته شده
به نظرتون به این باورم مربوط میشه که من خودم رو لایق ثروت نمیدونم در ناخودآگاهم؟
یا من بخاطر این که به قضیه حلال و حرام خیلی اعتقاد دارم که یه باور اشتباه برا خودم ساختم که مثلا من به عنوان مشاوره حقوقی دونفر رو باهم لینک میدم تا یه پرونده ای رو وکالتشو انجام بدن و منم به درصدم برسم به عنوان رابط.
مثلا من دونفر رو باهم آشنا کردم که قرار بود یه زمینی بفروش برسه و من به یه درصد میلیاردی برسم و در دقیقه ۹۰ یه مشکل خیلی کوچیک پیش اومد و انجام نشد
از این مدل کارها این بار سوم بود که همینجوری دقیقه ۹۰ همچی بهم میخورد
اینم بگم هر وقت روانشناسی ثروت رو کار میکنم این پیشنهادها بهم میشه و به نتیجه ختم نمیشه
به این میتونه مربوط بشه که من هنوز تکاملم طی نشده که به مبلغ میلیاردتومان برسم اونم یه شبه و باید همون درامدم رو فعلا ۳ برابر کنم
به نظرتون من چه باور اشتباهی دارم ؟
در این مورد راهنماییم کنید بی نهایت ازتون ممنون میشم
سپاسگزاری میکنم برای این همه انرژی و تحسین های زیبایتان
درمورد باورهای محدود کننده ای که باعث عدم پیشرفت میتونه باشه میگم:
ببینید بیشتر وقتا اینا ترکیبی از چندتا باور هستن
همون بحث حلال حروم
بحث عدم لیاقت دریافت ثروت
قانوووون تکامل هم باید رعایت بشه مثلا یکی که تا الان ١٠٠ میلیون به دست اورده نمیتونه قدم بعدیش یه میلیارد باشه
یه مورد دیگه اینه که شاید کارتون رو باارزش نمیدونید، مثلا فکر میکنید خب یه رابط بودن و لینک کردن ادم ها که خیلی کار سختی نیست، من حتما باید کار سخت انجام بدم، و اینکه راحت پول به دست اوردن براتون باور پذیر نیست
یه چیز دیگه که به ذهنم رسید این باوره که همش سعی در راضی کردن دیگران داشته باشید، یعنی به جای اینکه توجهتون روی کار خودتون باشه روی اینه که من مشتری هامو راضی کنم و تمام توجه تون روی راضی کردن دیگران باشه
این هایی که گفتم نظر من بود درباره موانع رسیدن به خواسته تون
میدونی استاد…داشتم به این فکر میکردم که اگه منم بودم،میتونستم از هروز ماهیگیری و آتیش برپاکردن لذت ببرم؟ با هر بار انجام دادنش احساس تازگی و طراوت بهم دست میده؟! شما چندین بار آتیش برپا کردین و هر بار انگار بار اولتون بود که با همچین تجربه ای روبرو میشیدید و هربار تازگی داشت براتون و لذت میبردید… مهموناتون بارها ماهی گرفتن ولی اصلاً خسته نمیشدن و براشون تکراری نمیشد… اینا فقط یه دلیل میتونه داشته باشه… اونم نگاه نو و تازه به جهانه؛ نگاهی که از احساس سپاس گزاری قلبی میاد، نگاهی که از در لحظه بودن میاد، نگاهی که از لذت وصف ناشدنی درونی میاد، نگاهی که از شادی و زیبایی میاد، نگاهی که از عشق میاد…«عشق»… عشق معجزه میکنه… عشق همه چی رو آسون و لذتبخش میکنه.. این نیروی عجیب عشقه که آدمو عاشق همچی میکنه و آدم از زندگی سیر نمیشه… این نیروی عشق الهی آدمو عاشق زمین و زمان میکنه…
استاد نمیدونی این سریال با من و دوستان هم فرکانسی چه کرده؟ زندگی هممونو زیرو رو کرده،هر کس توی مدار دیدن این سریال بود،قطعا تا آلان یه آدم دیگه ای شده کلا… اصلا دیگه آدم سابق نیست… اینقدر که مدارمون تغییر کرده… اینقدر که نگاهمون به جهان و زندگی تغییر کرده… نمیدونم چرا روز به روز دارم بیشتر تشنه زیبایی ها میشم، اصلا آدم سیر نمیشه از دیدن این سریال سراسر زیبایی… دلم نمیخواد اصلا تموم شه..یادش بخیر،سال ها پیش وقتی جومونگ میدیدیم دلمون نمیخواست هیچ وقت تموم شه، با فراق و وصال سوسانو و جومونگ چه زجه ها و اشک ها که نریختم… چه میدونم همه میگن بهترین سریال های تاریخ،imdb و فلان گیم آف ترنز، برکینگ بد و چرنوبیل… اینا دیگه چِیَن بابا… یه سریالی به نام زندگی در بهشت هست که زندگی آدمو به معنای حقیقی بهشتی میکنه…
استاد اَ خنده دارم بال درمیارم؛اونجایی که گفتی از نزدیک ترین افرادم بوده که مثل jacob تشویقش کردم ولی عمل نمیکرد… میدونم کی رو میگی… بیخیالش استاد… خودت که بهتر میدونی ما مسوول تغییر و هدایت دیگران نیستیم… تا زمانی که خود اون فرد آماده نباشه و نخواد تغییر و عمل کنه… امیدوارم که اون فرد این فایل رو ببینه و از jacob الگو بگیره و توصیه های شما رو جدی بگیره…
الهی… الهی… ببین مریمی چه باحال مثل غزال میدوه…
Come on mary. run forrest… run…run.(اشاره به فیلم فارست گامپ و فایت کلاب). من عاشق دویدنم… من عاشق« خدای من» گفتنتم… تو فقط بگو … تو فقط بگو خدای من… دارم ذوق و شوق میکنم من.اینقدر که ناز و بامزه میگی. این پسره یوسف منو کشت… تو چشماش که نگاه میکنم از شدت زیبایی غش میکنم… استاد میدونم که هم ما و هم شما دوست داریم که این مهمونا باشن و حالا حالا ها نرن ولی وجدانا قسم این خانواده از خداشونه که همیشه توی این بهشت پیش ما بمونن و زندگی کنن… حق هم دارن بخدا، آخه آدم وقتی با آدمای بسیار محبوب و عزیزی مثل شماها هم کلام و هم نشین میشه دیگه نمیتونه از شما دل بکنه، اینقدر دوست داشتنی هستید، اینا همش به خاطر اتصال و نزدیکی شما به خداست… ببین چه آدمایی جذب همدیگه شدن…ببین…
من عاشق این آقای رایان شدم… بهش بگو میلاد عاشقت شده… ایشون چقدر پرانرژی، شوخ و فان، و دوست داشتنی ان… وای خدا آدم کیف میکنه… دوستان حتما به۹:۱۵ دقت کنید به آقای رایان… ببینید چقدر بامزه چشماشو گرد میکنه رو به دوربین!!! از شادی و خنده هورمون های شادی از چشم و گوش و دماغم داره سرازیر میشه…
و باز هم یک نکته ظریف دیگه استاد؛ موقع بریدن گفتی از کجا ببرم؟! و از عزیز دلت نظر خاستی… بهت میگفت که از کجا ها ببری و تو هم گوش میکردی… این شاید به چشم نیاد ولی نظر خاستن از دوست و همسر حتی در چیزای خیلی کوچیک، نشان از عزت نفس و احترام و ارزشمندیه و من خیلی حال کردم با این حرکتت… اینا همش درس و توجه به نکات مثبته که کانون توجه منو بهش جهت میده…
چقدر دلنشین بود که با کمک دوستان و با همکاری گروهی اون علف و درختای هرز رو سوزوندید و نابود کردین… یاد نابودی و پاکسازی باورهای هرز خودم میوفتم که با همکاری خانواده عزیزم( خانواده بسیار گرم و صمیمی عباس منش) قطع شون کردیم و سوزوندیم و فاتحشون رو خوندیم… با همکاری دستان خدا؛ فایل های استاد،نوشتارهای اعجاب انگیز مریم خانوم، کامنت های محشر دوستان، عقل کل…. و بی نهایت طریق دیگه… به خودم افتخار میکنم بابت داشتن این خانواده بزرگ و حیرت انگیز…
استاد گفتید اهرم رنج و لذت؛ من هنوز باورم نمیشه که دو نفر تنهایی چطور این همه کار سنگین و عظیم رو انجام دادن… میدونم که الان روی تمک زیر سایه خنک درختای بلندمون درازی و داری کامنت های ما رو میخونی، پاشو بینم، پاشو یه نگاه عمیق تر به دوربرت بنداز، مبینی چه کار خفنی کردی باورت میشه این همه تغییر اونم توی بازه کوتاه… من که در حیرتم … بهت افتخار میکنم و از ته دلم تحسینت میکنم عشقم، الگوم… عاشقتم بخدا
استاد من تازگی پی بردم که اهرم رنج لذت معجزه میکنه معجزه… با استفاده از این اهرم قدرتمند به یکی از مهمترین خواسته ها و اهدافم رسیدم که تا زمانی که به اون ثبات نتیجه نرسیدم ازش صحبت نمیکنم… خواسته ای که مدتها خواهانش بودم ولی هر هربار ناکام میشدم و به هدفم نمیرسیدم….
اما از دوتای دیگه نام میبرم که باورم قویتر شه…
+من همیشه ورزشکار بودم،هرورزشی، خصوصا فوتبال که بخشی از وجودمه؛ اما همیشه دلم میخواست مثل ورزشکارهای حرفه ای تعداد زیادی شنا و دراز نشست برم؛ دو ماه پیش که شروع کردم با تعهد به طور حرفه ای برای همیشه ورزش کنم؛ اولش به زور و بدبختی ۲۰ تا شنا و ۴۰ تا دراز نشست میرفتم که دیگه بدن درد میگرفتم و کم میاوردم، گذشت و گذشت باورم نمیشه امروز بعد دو ماه ادامه دادن و کاشتن اهرم رنج و لذت، ۹۰ تا شنا و ۱۵۰ تا دراز نشست نان استاپ میرم… اصلا خودم هم حواسم نبود ازین همه پیش روی و هیچوقت فکر نمیکردم که زمانی برسه به این تعداد حرکت برسم… حالا اگه همینطور ادامه بدم که واویلا میشه… همیشه تناسب اندام خوبی داشتم ولی توی همین دو ماه ورزش روزی سی دقیقه ای، به بدن تراشیده ایده آلم رسیدم… قبلا فکر میکردم که برای رسیدن به اندام تراشیده ایده آلم باید چندماه و یا چند سال پیوسته برم باشگاه، ولی من هیچگاه توی هیچ باشگاهی نرفتم و در همین مدت زمان کوتاه به خواستم رسیدم… و این اهرم آنچنان قدرتمنده که واسه هر هدفی جواب میده حتی کار فیزیکی و یا کنترل خواب….
استاد من سال ها خواب نامنظم و سنگینی داشتم، آنچنان خوابم سنگین بود که هیچ گوشی و هیچ کس و چیزی بیدارم نمیکرد، به زور میخوابیدم و به زور بیدار میشدم، آنقدر سنگین که همیشه محتاج دیگران بودم واسه بیدار شدن، حتی رکورد ۳۰ ساعت خواب بدون وقفه هم داشتم، خلاصه توی همین مدت اخیر دیگه متعهد شدم که با همین اهرم مشکل تنظیم و کنترل خوابمو واسه همیشه حل کنم؛ اینم باورم نمیشه که با چه باورهای عجیبی تونستم نه تنها تنظیمش کنم بلکه بدنم به کمتر از ۴ ساعت خواب داره عادت میکنه، حتی راس هر ساعتی که اراده کنم از خواب بیدار میشم دیگه… من که خودم هنوز باورم نمیشه که بالاخره شد… و خیلی مسایلی ازین قبیل…
با کمک این اهرم و ساختن باورهایی قدرتمند کننده در راستای هدف، رسیدن به هدف و خواسته خیلی ساده تر و راحت تره…..
سپاس بیکران از استاد گلم که مثل یه سری از افراد فقط حرف و تکنیک نمیگه که یه چیزی مثلا گفته باشه… استاد عزیزم خودش به این اهرم مسلطه و با عملی کردنش در زندگیش به ما هم این باورو منتقل میکنه
چقققددددررر زیبا توضیح دادی.واقعا سپاسگزاری،زندگی رو هیجان انگیز میکنه.🌈
تحسین میکنم تعهد و پیوستگیت رو. تحسین میکنم عمل کردنت به درسایی که یاد میگیری.
تبریک میگم نتایجی رو که بدست آوردی👏👏👏
منو یاد اثر مرکب انداختی:
انتخاب های کوچیک و به ظاهر بی اهمیّت + ثبات قدم = تغییرات بنیادی
منم با همین عادت چند دقیقه ورزش در روز خیلی انرژی و قدرت بدنیم بالاتر رفته.💪
راجبه خواب هم کاملا باهات موافقم که میزان خواب لازم برای بدن فقط یه باوره که ما خودمون میسازیم.
من دو هفتس که شروع کردم به ساختن این باور که بدن من میتونه با ۵ ساعت خوابیدن انرژی و توانش رو بازیابی کنه.تا امروز که ساعت ۵ صبح بیدار شدم خییییللللیییی خوب جواب داده.🕓🛌😄شاید به همین دلیل بوده که هدایت شدم به کامنت زیبات🙏
به به… ببین چه دوست خوش فرکانسی پیام داده… سلام و درود بیکران الله مهربان بر آقا امیر رضا گل… نمیدونی چقدر از کامنتت خوش حال شدم پسر… خیلی خوشحالم که به نوشتار الهی و انگیزه بخشم هدایت شدی… دقیقا عشق و سپاس گزاری زندگی رو به طرز عجیبی هیجان انگیز میکنه.
آخ اونجایی که به اون اصل معجزه آسای دارن هاردی دوست داشتنی اشاره کردی؛ دقیقا دقیقا… خود من هم اونقدر غرق تعهد و عمل شدم که اصلاً این اصل اثر مرکب هم یادم رفت و خودمم حواسم نبود… قدم های کوچیک به طور پیوسته و ادامه دار نتایج پایدار و تغیرات بنیادی ایجاد میکنه… یه زمانی خوندن اثر مرکب دارن هاردی توی برنامم بود ولی خودمونیما انصافا توی این باغ بهشتی همچی هست و آدم از خوندن هر کتاب دیگه ای احساس بی نیازی میکنه…
سپاس بیکران از تحسین های خدا پسندانه و خالصانه ات پسر دوست داشتنی… منم خیلی خوشحالم برای این حرکتی خفنی که زدی و ازته دلم تحسینت میکنم عزیزم… خودت هم نمیدونی که با همین تغییرات که خیلی از مردم دنیا ازش عاجزند، چه شخصیت محکم و پولادینی از خودت میسازی… با قدرت و عشق ادامه بده که خوشبختی و شادی بیشتری در انتظارته… از تحسین کردنت خیلی لذت میبرم عزیزم… دلم میخاد همینجور رشد کنی و موفق تر شی…
عزیزم آقا محمد گل…سپاس بیکران از تحسین تو دوست عزیزم… تو هم فوقالعاده ای که در این مجمع سراسر نور و عشق حضور داری… در آغوش خدا سراسر شاد و رستگار و ثروتمند باشی عزیزم
دوست مهربون و خوش قلبم… منم خیلی خوشحالم از اینکه دیدگاهم حالتو مثبت تر کرده و لذت بردی… سپاس فراوان بابت تشکر های شکر آمیزت…چقدر لذت میبرم از بودن در کنار دوستان عزیزی مثل شما… چقدر خوشحالم و لذت میبرم وقتی کامنت های بینظیرتو میخونم و همیشه تحسینت میکنم، تحسینی از جنس بی نهایت الهی
داش میلاد اینقدر کامنتت عالی بود اینقدر بهم انرژی داد و چه قدر پر از آگاهی و نتایج عالی ممنون دوست عزیز واقعا تشکر که باماهم به اشتراکشون گذاشتی منتظر کامنت های پر ا نتیجه و آگاهی های دیگرت هستیم
اوه ببین کی اومده… زیبا خانم زیبا رو و زیبا پسند… خودت نمیدونی ولی من قبلاًها پروفایل شما خوندم و از کامنت های بینظیرتون خیلی استفاده کردم و لذت بردم… چقدر شما فوقالعاده و پر انرژی هستین زیبای عزیز و ارزشمند… خیلی خوشحالم که کامنتم شما رو شاد و پرانرژی کرده… سپاس بیکران از تحسین و محبت های خالصانه شما دوست خوبم… در آغوش خداوندگار عشق و مهربانی زیبای عزیزم
سلام و درود بیکران الله رزاق بر الهه همیشه متصل خداوندم. سلامی که سلامتی و حس زیبای دوست داشتن میاره…. نمیدونی چقدر خوشحال میشم وقتی واسم کامنت میذاری و از حس خوبت برام میگی… اصلا این حس آرامش و لذت تو، منو به وجد میاره دختر دوست داشتنی. عاشقتم من
چقدر تو مهربون و خوش فرکانسی دختر… خیلی خوشحالم که نوشتارهام از دلم میاد از خودش میاد و بر دل تو و دوستای گلمون میشینه… چقدر لذت بخشه این حس با هم بودن این حس یکی بودن این حس صفا صمیمیت و نزدیکی و یک دلی و یک زبانی… دوستت دارم دختر با عزت و ارزشمند همونطور که خدا دوستت داره… نوشتار های سراسر خدایی ات رو با عشق دنبال میکنم… در آغوش یگانه معبود و معشوقت سرشار از شادی و خنده باشی دوست بینظیر و ارزشمندم
تبریک میگم که زمان خوابیدن تون تو کنترل خودتون شده
واقعا تحسینتون میکنم خصوصا برای این قسمت از کامنتتون که گفتید برای استاد هرچیز جدید انگارباراول انجامش میده اره واقعا کامنت شما بهم یاددادمنم آرزو کنم که بتونم به هرکدام از داشته هام ونعمتهام هرروز بادید جدید نگاه کنم تا دیگه برام تکراری نباشن تا فراموششون نکنم ممنون دوست خوبم
خدایت شکرت برای تمام این زیباییها ودرکها که به آسانی وبا عشق دراختیارم گذاشتی خدایا شکرت
سلام و درود خدا بر لیلا خانم عزیزم…خیلی خوشحالم که از دیدگاه من خوشتون اومده… مرسی از مهر و محبتت… سپاس بیکران از تحسین کردن های سراسر خداگونه و تحسین آمیزت… خدایا بی نهایت شکر بابت دوستان هم فرکانسی عزیزی مثل شما که خالصانه من و بقیه دوستان رو تحسین میکنه و این تحسین جهان و خداست از زبان تو … منم تحسین میکنم نگاه زیبابین و قلب بزرگت رو که داری عاشقانه به نکات مثبت توجه میکنی و این کانون توجهت شرایط و اتفاقات شگفت انگیز و لذت بخشی رو براتون رقم میزنه… خیلی دوست دارم لیلا عزیزم… همیشه به تنها معبود و معشوقت وصل باشی عزیزم
میتونی اهرم رنج و لذت رو با زبان سادە واسم توضیح بدی هرچی میخوم و گوش میدم بازم متوجەنمیشم این فایل استاد امروز بە عنوان نشانە من بود واسە همین ازتون سوال کردم برام توضیح بدین
سلام و درود خدا بر فوزیه خانم عزیزم. میدونی استاد راست میگه یه سری چیزا رو نمیشه توی چند جمله توضیح داد چون ممکنه باعث برداشت اشتباه و ناقص بشه…من با عشق و حوصله سعی میکنم آنچه که یاد گرفتم رو به زبون ساده و خودمونی توضیح بدم؛ اهرم رنج و لذت یک قانون حاکم بر سیستم مغز همه ی انسان هاست و مکانیسمیه که خواه ناخواه همه ما ازش استفاده میکنیم؛ اهرم رنج و لذت به این معناست که ما انسان ها «هر کاری رو» که انجام میدیم به منزله فرار از یک رنج و یا رسیدن به یک لذته. این مکانیسم خودکار مغزه… برای مثال گرسنگی و تشنگی؛ زمانی که گرسنته رنج میبری و این رنج از گرسنگی و لذت سیر شدن تو رو به سمت غذا(هدف) میکشونه. تو وقتی تشنت میشه از رنج تشنگی و لذت سیراب شدن خودتو به آب میرسونی، حالا ممکنه آب هم در دسترست نباشه یا توی بیابون گیر کرده باشی و مجبوری مسافت زیادی رو طی کنی و هر رنجی رو حتی به جون بخری تا به اون خواستار(آب و رفع تشنگی) برسی؛ هدف هم همینطوره، گاهی رسیدن به یک هدف برات سخت و رنج آوره ولی آنقدر لذت رسیدن بهش برات زیاده که متوجه رنج مسیر هم نمیشی… تو وقتی یه کاری رو انجام میدی در واقع از انجام دادنش لذت میبری و در مقابل، از انجام ندادنش رنج میبری، مثلا میگم فوزیه چرا اینقدر تو درسخوانی دختر؟ مشخصه که درس خواندن توی ذهن تو مترادف با لذت زیاد و درس نخواندن توی ذهنت مترادف با رنج عظیمیه به همین خاطر به سمت هدف(درس خوندن) حرکت میکنی. پس یاد گرفتیم که برای رسیدن به هر هدف و خواسته ای باید: رسیدن به هدف و خواسته توی مغزمون مترادف با لذت بسیار بسیار عظیم باشه، و نرسیدن به هدف و خواسته توی مغزمون مترادف با رنج بسیار بسیار عظیم باشه؛ اینجوری که فرض کن تو یک هدف و خواسته مشخص داری؛ رنج عظیم مثل یک نیروی مغناطیس دافعه، تو رو فراری و هل میده به سمت هدف، ازونطرف لذت عظیم رسیدن به هدف مثل یک نیروی مغناطیس بسیار قوی تو رو جذب میکنه و میکشه به سمت هدف.ok؟… دوست خوبم خودم هم الان شروع به تایپ کردم بارانی از مثال ها ایده ها و آگاهی ها به روم سرازیر شده که مغزم هنگ کرده… مینویسم که باور و آگاهی های خودم قویتر شه… به عنوان مثال تو میخای زبان انگلیسی یاد بگیری یا آزمون سراسری رتبه برتر شی، خوب!! بعد تو به جای درس خوندن و یا دنبال کردن مهارت زبان، همش تنبلی میکنی، درگیر خواب تلویزیون بازی و سرگرمی شبکه های مجازی فیلم سریال و ازین جور چیزا هستی؛ میدونی چرا؟ چون توی مغز تو، درس خوندن و مطالعه کردن مترادف با رنج و سختی عظیمه و در مقابل بیکاری و تنبلی مترادف با لذت و شادیه… پس تو و من اگه زرنگ باشیم میتونیم این قالب رو توی ذهنمون معکوس کنیم و ازین اهرم به نفع خودمون استفاده کنیم؛ بدین صورت که این فرآیند رو در ذهنمون تغییر بدیم… یعنی این رو توی ذهنمون بکاریم که من از مطالعه کردن لذت میبرم و از مطالعه نکردن رنج میبرم… شاید بگی سخته چیکار کنم اینجوری بشه مغزم… کمی صبور باش در ادامه راهکار میگم…
میدونی عزیزم، مغز ما مثل خر چَموش میمونه… باید رامش کنیم و افسارشو بدست بگیریم… بیا گولش بزنیم… نمیدونی چقدر لذتبخشه تسلط بر ذهن…
همین الان رفتم لابلای دفترها و یادداشت هام برگه های اهرم رنج و لذت، خواسته هایی که بهشون رسیدم رو مرور کردم، یادش بخیر انگار همین دیروز بود که شروع کرده بودم. حالا تمرین و روش استفاده عملی ازین اهرم رو که خودم استفاده کردم رو میگم: توی یک برگه، یک جدول به شکل T بکش. بالای سمت راست جدول بنویس رنج های نرسیدن به هدفم، بالای سمت چپ هم بنویس لذتهای رسیدن به هدف و خواسته ام… سپس هر چه که به ذهنت میاد توی لیست مربوطه بنویس؛ مثلا برای مطالعه یا قبولی در آزمونی خاص:
اگر من به هدفم نرسم چه رنجی میکشم:
اگر من به هدف و خواسته قلبیم برسم چه لذتی میبرم:
دیگه خودت بنا به سلیقه و دیدگاهت هرچی که به ذهنت میاد لیست کن… ۱۰ مورد ۲۰ مورد یا هرچقدر که میتونی…
سپس در صفحه پشتی میتونی راهکارهای کاربردی و عملی که برای رسیدن به هدفت نیازه رو ذکر کنی… البته ممکنه در روزهای بعد ایده های جدیدی بهت گفته شه که بعضی از راهکارهارو خودت اضافه کنی یا تغییر بدی…. به مدت ۲۱ روز مداوم این برگه رو هروز یک یا دوبار مرور کن تا محکم ساختار های ذهنت عوض شه و با این کار انگیزه ادامه دادنت در طی مسیر حفظ میشه…
دوست خوبم برای اهداف حیاتی و بلند مدت حتما از این برگه استفاده کن… سعی کن از اهداف کوچیک شروع کنی… کم کم با تمرین و تکامل و رسیدن به هدف خودت میوفتی رو غلتک و یاد میگیری، تا جایی که میتونی به جای استفاده از برگه توی ذهنت همچی رو تصور و برنامه ریزی کنی…
من خودم یادمه دو ماه پیش که به الهامم از طرف خدا گوش کردم، از اعماق وجودم شروع کردم به انجام تمرینات… خدا شاهده که روزهای اول از درد داشتم زجه میزدم یه جاهایی خیلی زور میزدم، گفتم که من همیشه ورزشکار بودم و هستم ولی نهایت ۲۰ شنا و۴۰ دراز نشست توانم بود، با تکامل و انگیزه رسیدن به هدف الان دیگه خیلی قویتر شدم ، سیستم کارم این بود که روزی یک یا دو تا حرکت بیشتر بزنم نسبت به روز قبل؛ همینجور یکی یکی اضاف شد… فردا هم باید ۹۲شنا و ۱۵۲ دراز نشست به علاوه انبر پرس و حرکات یوگای خاص خودم(پرانایاما) میرم… این دیگه بخشی از زندگی و ضمیر ناخودآگاهم شده… اصل تکامل همه چیزه… قبل انجام حرکات با خودم حرف میزنم مثلا میگم من عاشق شنا رفتنم این کار واسه من برخلاف بقیه آسونه ، سیستم ایمنی و سلامتیم قویتر میشه، من با این کارم ارادم قویتر میشه، من لذت میبرم ازین کار، عضلاتم خط خطی میشه، بدنم فیت میشه و اعتماد به نفسم بالاتر میره و …. ازین جور حرفای انگیزه بخش و در مقابل مثلا میگم اگه امروز ۹۲ تا شنا نرم رنج میبرم و انگار یچیزیم کمه من اگه زیر ۹۲ برم خیلی عذاب میکشم باید به این خواسته برسم… میدونی راستشو بخوای خیلی مواقع رنج میکشیدم حین انجام حرکات ولی لذت رسیدن به خواستم خیلی بیشتر از رنجش بود… قبلاها توی استفاده درست ازین اهرم چند بار شل کردم و ول کردم ولی کم کم قلق دستم اومد… الان به چند اهداف و خواسته قلبیم با همین اهرم رسیدم… استاد عباس منش باهوش ترین و عملگرا ترین فردیه که توی زندگیم دیدم… ایشون با همین اهرم به تمام اهدافش رسید حتی توی کسب ثروت… اگه دقت کنی توی مسابقه تنیسش با مریم خانوم، ازین اهرم و قدرت کلام به شدت استفاده میکرد… باخت و شکست برای ایشون یکه رنج عظیمه که حتی حاظر نیست جلوی عزیز دلش هم کوتاه بیاد و ببازه… یا همین پاکسازی کامل پرادایس… یا حتی همین رژیمی که الان مدتیه گرفتن… همش از اهرم رنج و لذت استفاده میکنه …ایشون اینقدر ازین اهرم استفاده کرده که کاملا مسلطه… فقط این رو به خاطر بسپار که رنج از نرسیدن به هدف با ترس از نرسیدن به هدف فرق میکنه؛ ترس موجب سکون میشه ولی رنج موجب حرکت…
اگه بخوام کامل کامل برات توضیح بدم و مثال بزنم باید یه جزوه ۵۰ صفحه ای تایپ کنم… آهان یه ایده آلان به ذهنم رسید… همین الان توی گوگل سرچ کن اهرم رنج و لذت کلی ویدیو و مقاله هست که کامل همه چی را برات شفاف میکنه … من خودم از خوندن کامنت بچه ها، عقل کل،بعضی اشارات استاد، تحقیق توی نت آگاه شدم ولی با تمرین و تجربه و تکامل یاد گرفتم… الانم که میخام در رسیدن به تمام اهداف پیش روم ازین اهرم آگاهانه استفاده کنم… خیلی خوشحالم که در این مجمع عشق داری آگاهانه روی خودت کار میکنی… از سوال کردن خیلی خوشم میاد همونطور که خودم زیاد سوال میپرسم… امیدوارم که به هرچی میخوای برسی… اگه سوالی هست حتما بپرس… در آغوش خداوندگار عشق و مهربانی فوزیه عزیزم
سلام آقا میلاد بزرگوار چقدر زیبا و روان شرح دادی خدایی انگار یە چراغ در درونم روشن کردی با چ زبونی از شما تشکر کنم بە راستی کە خوشحالم کردی چقدر با آگاهی شرح دادی چقدر با مطالعە و تجربە دیدگاهتو برای من نوشتی و مهمتر از همە چقدر با حوصلە و آرامش تایپ فرمودی
من از این همە صبر و حوصله از این همە آگاهی و تجربە از این همە مهربانی و حس دلسوزی از این و آرامش شما بی نهایت سپاسگزارم
بزرگوار آقا میلاد این هدیەی بزرگ بود واسە من در این عید فطر
شرایط من خیلی خاصە آقا میلاد تو کمپ زندگی میکنم ولی دلخوشیم الله یکتا و همین الهامات استاد هستش تا به هدفم برسم و بە خودم می بالم کە خداوند هدایتم کرد در جمع صمیمی این خانوادە قرار دارگرفتم و بیشتر به خودم می بالم کە شما بە بهترین شیوە جواب اولین سوال من رو دادین
بزرگوار آقا میلاد دستانت را با مهر میفشارم و از الله یکتا میخواهم همه روزهای زندگیت را پر از شادی و دلخوشی ، ثروت و نعمت ، سلامتی و تندرستی قرار بده
سلام و درود الله یکتا بر فوزیه عزیزم… فوزیه جان علارغم اینکه خیلی سرم شلوغه ولی نمیدانم چرا خدای درونم اصرار دارد که حتماً برایت بنویسم.. هی مقاومت میکردم که دیگه متوجه شدم خدا از زبان من میخاد باهات حرف بزنه… فوزیه عزیزم بی نهایت سپاسگزارم بابت تشکرهای خالصانه ات و خیلی خوشحال شدم که نوشتارم بهت کمک کرده…بخدا اگه فرصت داشتم بیشتر هم برات توضیح میدادم و این رو وظیفه خودم میدونم دوست خوبم… فوزیه عزیزم بذار یکم راحت تر باهات صحبت کنم؛ میدونم که شرایط توی کمپ سخت و پرفشاره ولی این رو بدون زندگی خیلی ها ازین سخت تر و طاقت فرسا تره…باور کن که زندگی خیلی از اعضای سایت هم سخت و پرفشاره اینو میگم که بدونی که خیال نکنی زندگی همه گل بلبله و تو از بقیه عقب تری،بخدا اینطور نیست… شاید باورت نشه گذشته من حتی از گذشته استاد هم به مراتب وحشتناک تر هست و اونقدر دلخراشه که حتی فکر کردن بهش خودمو هم دیوونه میکنه… اونقدر رنج و تضادهای هولناکی کشیدم که نظیرش را تا به حال در هیچ فیلم و کتابی ندیدم… میخام از تجربیات خودم بگم باشد که بیندیشی و رستگار شوی… فوزیه عزیزم درسته که بیش از ۵۰۰ روز عضویت دارم ولی تازه دوماهه که اومدم توی این باغ و دارم متعهدانه روی خودم کار میکنم… ببین ابتدا از باورهای توحیدی شروع کن… حتما فایل های فقط روی خدا حساب کن، نامه ۳۱ امام علی، قانون جذب و حزن در قرآن، خدارا بهتر بسناسیم، فایل های توحید عملی و کلا هر چه فایل مربوط به خدا و قران رو بارها گوش کن… اعتماد به نفس اولین و مهمترین ایستگاه موفقیته؛ فایل ها و راهکارهای مربوط به عزت نفس رو کامل بررسی کن… هروز تا جایی که وقت میکنی فایل جدید ببین اونقدر خودتو گرم و تشنه آگاهی کن که اصلا خوابیدن هم یادت بره… سریال زندگی در بهشت زندگی منو زیرورو کرده کلا… حتما روزی حداقل یک قسمت ازین سریال رو ببین… تا جایی که میتونی کامنت بخون… لطفاً لطفاً کامنت بذار، با دوستان گفت و گو کن و دوست شو… این یکی از بدترین اشتباه های من بود که کامنت نمیداشتم و از فضای صمیمی بچه ها احساس حسادت و بدی داشتم و خودمو درگیر فضای سایت نمیکردم…چون با خودم در صلح نبودم چون خیلی مغرور و متکبر بودم… ببین من اوایل به شدت از استاد و همسرش متنفر بودم و حالم از اعضای سایت به هم میخورد اونقدر که با خودم در جنگ بودم… الان بعد طی تکاملم به ایمان صددرصد رسیدم که استاد هرچی میگه درسته و این سایت و فضا امن ترین و بهترین خانه دنیاست و هر کسی لیاقت حضور در این محفل رو نداره… ببین هرچقدر بیشتر انرژی و مایه بذاری بیشتر و سریعتر رشد میکنی… اینو خودم توی این دوماه به وضوح هرچه تمام تر لمس کردم… خدا خیلی دوست داشته که تو رو به این مسیر سراسر عشق و توحید هدایت کرده…قدر این نعمت رو بدون و ازش نهایت استفاده رو کن… من که چیزی نیستم فقط یک دست و بنده خدام… خدای درونم داره بهم میگه که بهت بگم فوزیه مطمئنا تو با تعهد و ادامه دادن حتما حتما از پس مشکلاتت برمیای و اونقدر بزرگ میشی که به تک تک خواسته هات میرسی ،ذره ای شک نکن… خدا خوشبختی ثروت سلامتی و موفقیت ما رو میخاد این ماییم که باید باورش کنیم و مطابق قوانین ثابت الهی حرکت کنیم… قوانین رو فول فول شو و عمل کن…. کنترل ذهن(تقوا)… توجه به نکات مثبت و زیبایی ها… احساس خوب اتفاق خوب،احساس بد اتفاق بد… سپاس گزاری…. ایمان …. توکل …. عمل…. تکامل…..کانون توجه و تمرکز… هدایت و الهامات… و دیگر مفاهیم و قوانین کیهانی و الهی… وقتی با خودت و خدات به صلح رسیدی دیگه عاشق همه چیز میشی و دیوانه و سرگشته زندگی میشی.. حال و روز من الان غیر قابل وصفه اونقدر عاشق خودم و خدام شدم که در گرو اون عاشق تو فوزیه عزیزم، عاشق تک تک خانواده صمیمی عزیزمون، عاشق استاد و مریم، کلا عاشق زمین و زمان شدم… دوست مهربون و خوش قلبم تو فقط ادامه بده فقط ادامه بده اونوقت نتایج و نشانه هایی میان که خودت هم باورت نمیشه… خیلی خیلی خوشحالم از حضور گرم و صمیمی ات در این مجمع سراسر عشق خدایی… راستی خیلی اسم قشنگی داری….«فوزیه»… وقتی میگم فوزیه لبخند روی لبام میاد و حس خوبی دارم… فکر کنم از فوز میاد به معنی رستگاری و خوشبختیه. دوستت دارم دختر پاک و معصوم و دوست داشتنی همانطور خدا بی نهایت دوستت داره.. در آغوش خداوندگار عشق و مهربانی فوزیه عزیزم 💖😘❤✌👍💖
فوزیه عزیزم، خیلی مفصل جواب کامنتتو دادم عزیزم… یه نگاه بالا بنداز… ایمیل رو بیخیال، سایت رو چک کن.. اگر پاسخم رو دریافت کردی بهم اطلاع بده… امیدوارم که به تک تک خواسته هات برسی دختر خوب
سلام الهام عزیزم… خیلی خوشحالم که از خوندن نوشتارم لذت بردید.. خیلی خوشحالم از حضور دوستان خوبی مثل شما… در آغوش الله یکتا بهترین ، شادترین، عاشق ترین و موفق ترین باشید دوست عزیزم
عالیه، قبلا این کامنتو خونده بودم اما دقت نکرده بودم، واقعا خیلی خوبه که بدنمون رو به خواب کم عادت بدیم، و درزمانهای بیداری وقتی دیگران خواب هستن، ما روی باورهامون کارکنیم و نتیجشو زودترببینیم🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺عالیه، خدایا متشکرم، و ممنون ازشما
سلام و درود خدا بر آقا احمد گل…سپاس ازین که نوشتارم رو خوندی و خیلی خوشحالم دوست خوبم از حضور صمیمی شما… دوست عزیزم درست متوجه منظورتون نشدم.. کدوم سوال؟ اگه منظورت ساختن باور و پرسیدن سوال کلیدی از خودمه، الان برات توضیح میدم. احمد عزیزم، من اونقدر این مشکل خوابم حاد بود که همه بهم میگفتند که باید بری پیش روانشناس و دکتر. ولی خودم یه پا روان شناسم میدونستم مشکل از خودمه و باید یکاری کنم والا از مسیر موفقیت دور میشم… راستش همه روش ها رو امتحان کردم ولی اونقدر از مکانیسم دفاعی استفاده میکردم که دیگه هیچی راه گشا نبود… حقیقتش خدا بهم الهام کرد که چکار کنم؛ قبل خواب توی ذهنم ساعت ساعت بیدار شدنم (مثلا ۵ صبح) رو تجسم و تصور میکردم،بصورت متمرکز و لیزری، اهداف و برنامه های فردامو توی دفتر مینوشتم یا توی ذهنم مرور میکردم، با خودم میگفتم من از خواب زیاد رنج میبرم و از خواب زیر پنج ساعت لذت میبرم، ذهن و بدن به این ساعت خواب سازگار میشه و من از عشق و انگیزه نمیتونم حتی بخوابم ، اصلا کی گفته آدم باید حداقل هشت ساعت بخابه؟ انسان یه موجود تکامل یافته و سازگاره میتونه با قدرت اراده همچی رو به نفع خودش تغییر بده …. ازین جور تلقین ها…
از خدا الهام و هدایت بخواه خودش روش مخصوص تو رو میگه… از ته دلم از خدا کمک و هدایت خواستم اونم به بهترین و ساده ترین راه ممکن هدایت و کمکم کرد… دوست عزیز این موضوع فرد به فرد فرق میکنه، هرکی به یه روش خاصی هدایت میشه…امیدوارم که منظورم رو رسانده باشم… یادم اومد در مورد سوال؛ مثلا با خودم حرف میزدم یا توی ذهنم مرور میکردم که من از خواب زیاد چه رنجی میبرم و چه مشکلاتی واسم ایجاد میکنه؟! من از خواب کم چه لذتی میبرم و چه فوایدی واسم داره؟ جوابهاشو هرکس خودش بهتر برای خودش تعریف میکنم، منم که جواب های خاص خودمو داشتم…
این فایل نشانه هدایتم بود که خدا به کامنت شما دوست عزیز هدایتم کرد ، کامنتتون عالى بود و به نکات جالبى اشاره کردید ، مثل اینکه گفتید واقعا منم اگر بودم مى تونستم از هر روز ماهیگیرى و آتیش درست کردن لذت ببرم . آنجایى که استاد براى برش از مریم جان نظر خواستن . و بهتون تبریک میگم که تونستید باورهاى محدود کننده و هرزتون رو نابود کنید .
در مورد اهرم رنج و لذت صحبت کردید و اینکه با استفاده از این اهرم تونستید نتایج خوبى رو بدست بیارید ، تبریک میگم .
اگه میشه اهرم رنج و لذت رو که در مورد خواب استفاده کردید بگید که به چه شکلى انجام دادید. ممنونم .
تمام مدت فقط این داشت بهم گفته میشد موقع دیدن این بخش،که، اگر استاد اون روزی ک
اولا
ب دلشون افتاد مسیر رو باز کنن برای پیاده روی و موتور
دوما
توسط تلاش خودشون ،نه با زنگ زدن ب اون شرکتایی ک اینکارو میکنن
ب الهاماتشون عمل نمیکردن
الان با مهموناشون توی این بخش و اون شبی ک پیاز چال توی اتیش درست کرده بودن،انقد فان و خوش گذرونی و حس خوب نداشتن!!!
و این کار ،یعنی عمل ب چیزی ک شهود میگه درحالیکه میشه زنگ زد ب شرکت و توی یکی دو روز هم درختای هرز رو قطع کرد هم از محوطه بیرون بردشون ،اونم وقتی ک انقد پول داری ک هزینه اش واسه تو پول خورده،فقط از ی نگرش و جهان بینی ایجاد شده
اونم عدم نتیجه گرا بودن و اینکه زندگی جای رشد هستش
انسان برای سیراب شدن درونش ب رشد نیاز داره
ولی این نیازش میتونه بصورت کاذب هم رفع بشه و اون حالت کاذب با نتیجه گرا بودن رخ میده
ازدواج کنم
شغل داشته باشم
فارغ التحصیل بشم
لاغر بشم
بچه دار بشم
فک میکنیم با صرفِ اینها اون نیازمون رفع میشه،ولی تهش افسرده میشیم وقتی همشون بدست بیان،ی تعدادیمون هم خودمون دریافتشون نمیکنیم چون توی ناخوداگاهمون میدونیم اگربدستشون بیاریم افسرده میشیم پس بزا همیشه در راه بدست اوردنشون بدوییم ک افسرده نشیم و هدفی داشته باشیم!از ی طرفم همش داریم یاد میگیریم چطوری بدستشون بیاریم! هاها…
ولی کسی ک میدونه اهداف،وسلیه ای هستن ک توی مسیرِ بدست اوردنشون رشد کنیم “حتما”،امکان نداره نتیجه گرا باشن
درنتیجه ،وقتی شهود میگه بیا خودت وقت بزاردرختارو قطع کن،مشتاق میشن بهش،چون میتونن اینو حس کنن ک با این روش میتونن کلی رشد کنن بابته تجربیاتشون و این رشد ودرس ها همون غذای اصلی روحشون هست ک واقعی سیرابشون میکنه نه کاذب…….
و اینم نتایج حاشیه ایش و برکات عمل ب شهود ک موجبات سرگرمی رو کنار مهمونا فراهم کرده!
یاد ی جمله توی ی کتابی افتادم ک گاهی میخوای ی جای پارک درست جلوی مغازه پیدا کنی،ولی شهود تورو میبره دوتا خیابون پایین تر،ک مجبور شی پیاده روی کنی چون توی اون لحظه پیاده روی برات خوب بوده پس درمقابل شهود مقاومت نکن…..
البته توجه باید داشت ک در مقابل شهود نباید مقاومت کرد
نه اینکه کلا هرچه پیش اید خوش اید و بگیم خدا خواست ….خدا برای کسی چیزی نمیخواد….استاد میخواد رشد کنه،میخواد لحظاتش هرروز بهتر وبا کیفیت تر باشه،شهود هم هدایتش میکنه ب کارهایی ک هم این جنس باشن
مثل قطع درختا
و سپس انجامش توسط شخص خودشون نه شرکت
اینم ریز ب ریز برکاتش ک دقیقا نیت استاد رو براورده کرده
از تجربیات شخصی خودشون و حس موفقیت درونی خودشون و لاغر شدنشون بگیر
تا جذاب کردن سریال بهشت و درسایی ک ب ادمای دیگه توسطش داده شد و خوش گذرونی مهمونا و کمک ب رشد چمن ها و هزارتا داستانه دیگه ک ما بخاطر باز نبودنه کامل بصیرتمون همه جوانبشو نمیبینیم فعلا…..
خدایا
چقدر شهودی ک ماله مدارای بالاس با برکته
و چقدر شهودی ک ماله مدارای پایینه مث نجواهای ذهن بی برکتِ و زود اون سیراب شدن ما ته میکشه و حکم نتیجه گرایی رو داره
من توی این قسمت همش داشت برام روز اول تا امروز مرور میشد و برکاتش…..
حتی توی نشانه ها ی فایلی برام اومد ک استاد از محوطه فیلم گرفته بودن،چقد همه چی الان نسبت ب اون موقع جون دار تر شده و انگار ک اضافات خارج شدن و اصل جاری مونده…….
⛔یا نتیجه گراییم و فقط مث تکالیف درسی دنبال اینیم ک ی راهی مث قانون جذب ب ما یاد بدن تا زندگی رو ب نتیجه برسونیم و خلاص شیم از فشار
✅یا اگاهیم و میدونیم هدف رشده،و اگر نتیجه هم بدست میاریم ولی درطول مسیرش رشد نکردیم ب درد لای جرز میخوره اون نتیجه ای ک فانیِ….
⚠️⚠️⚠️خداوند قانون جذب و ارتعاش رو خلق کرد ک ما خیالمون راحت باشه همه چی شدنیه
همه چی بدست اومدنیه
پس رها باشیم از نتیجه
بدونیم شدنیه
و تمام تمرکزمون رو بزاریم روی رشد درطول مسیرِ رسیدن ب نتیجه
همین الانشم خیلیا از قانون جذب واسه نتیجه گرایی استفاده میکنن
نه واسه رشد
قانون جذب مثل امکاناته رفاهیه ک ی والد برای بچه اش فراهم میکنه ک نگران غذا و ایناش نباشه و تمرکزشو بزاره روی درسش
خداوند قانون رو داده
گفته فرکانست هم جهت باشه
نتیجه رو خلق میکنی
پس زوم کن روی رشد در زمان حال
تنها چیزیه ک برات میمونه
نتایجی ک میاد فانیه
حتی ممکنه عمر تو زودتر از فانی شدن نتایجت تموم شه
پس درنهایت اصل رشد درونته⚠️⚠️⚠️
حواسمون باشه
ذهن ذبله
حتی با اصل کردن نتایج،میاد شمارو اززندگی واقعی و سعادت واقعی دور میکنه
نتایج حتمیه
ولی رشد نه
رشد کردن انتخابه ماست
خیلی از ما فقط میگیم نتیجه بدست بیاد راحت شیم
رشد کاذب…
مث خیلی از کسایی ک از استاد پولدارترن
ولی درونشون خلا هست
مث کسی ک فارغ التحصیل میشه پر از رشد واگاهی
با کسی ک فارغ التحصیل میشه فقط با ی مدرک وبدونه هیچ تغییری در رشد درونی و سوادش
یا هدفی نزارید برای بدست اوردن با قانون
یا اگه میزارید در طول بدست اوردنش رشد کنید
بقول استاد موفقیت ک حاصل رشدِ نه نتیجه ی خالی،اصل لذته،وقتی ک درختارو قطع کرده بودن توی لایوشون میگفتن اینو❤
اینم بدونید هدفمند بودن بشدت ضروریه،چون اگه هدف نزاری،محیطی ایجاد نکردی ک باعث رشدت بشه
پس اشتباه برداشت نشه ک هدف نداشته باشیم و فقط رشد کنیم
اصن شدنی نیس😂
فاذا فرغت فانصب💫
صفر و یک نباشیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت پریای عزیز
واقعاً واقعاً واقعااااااااااااااااااااً فووووووووووووووق العاده بود
خیـــــــــــــــــلی یاد گرفتم و استفاده کردم خدا رو صد هززززززاران مرتبه شکر خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی عااالی بود کامنتتون
خدا رو شکر که به الهامتون عمل کردید و این کامنت ناب رو گذاشتید
دیدم واقعاً نمیشه فقط یک پنج ستاره داد و رد شد خواستم شخصاً تشکر کنم واقعاً تاثیر گذار بود
در پناه الله مهربان باشید دوست عزیزم
خواهش میکنم اونم حرفای شهود بود.از خودتون تشکر کنید ک وقت گذاشتین کامنتا رو خوندین ک در نهایت ب اگاهیتونم کمک کرده الان.و منم از شما ممنونم چون باعث شدی خودم این کامنتی ک شهودی بود رو دوباره بخونم و حواسم باشه ب هدفام و رشد و نتیجه گرایی
سلام و درود خدا بر پریا خانم عزیزم… دوست عزیز و باهوشم نمیدونی چقدر از خوندن این کامنت آگاهی بخشت لذت بردم.. خیلی عالی و مسلط بحث لذت بردن از مسیر و عدم نتیجه گرایی رو توضیح دادی… شاید خودت هم ندونی که کامنتت چقدر دقیق و زیرکانه بود… من که ذخیرش کردم تا بعدها هم بخونمش… تبریک بابت این فهم و شعور عالیتون از قانون… خدا رو بی نهایت شکر بابت دستان بیکرانش که وسیله ای میشن برای هدایت و آگاهی همدیگه…
فقط یچیزی… منظورتون از کامنتی که زیر کامنتم گذاشتی رو درست متوجه نشدم… یه لحظه برداشت کردم که دارید کنایه میزنید که من دارم از خودم بلوف میزنم… من آدمی عملگرام و اصلا اهل حرف و حدیث نیستم… اتفاقاً خیلی نتایج و آگاهی های خالصی بدست آوردم که از نوشتنشون به خاطر مقاومت های زیاد ذهنی امتناع میکنم… این توی مغز من جا افتاده که؛ ایمان…. هدایت …. عمل…. ممنون میشم که رفع ابهام کنید واسم….
بازم ممنونم از کامنت زیبات، لذت بردم
دوستت دارم پریای عزیزم
همیشه به تنها معبود و معشوقت وصل باشی
سلام
خدارو شکر بابته اگاهی هایی ک ب هممون داده میشه چون بزرگترین نعمتن و در اصل این اگاهی ها هستن ک مارو جلو میبرن…
در مورد کامنتم برای شما
خلقش کردم پس😂
نه
منظورم این بود مشخصه عمل میکنید ب اگاهی ها وگرنه انقد عالی نمیشد کامنتتون
چون همیشه کسی ک عمل میکنه،در طول عملگرایی،نکاتی رو متوجه میشه ک اگاهیشو خیلی با کیفیت تر میکنه مث شما….
ولی چون داشتم سریع مینوشتم برم ب کارم برسم
حس کردم جمله ام دوپهلو شده
ک میبینم شده😂😂🙏🌸
بماند ک اگر هم کنایه زده بودم باید شما اعراض میکردین ازش😎اینم درسش
سلااااااممم و خدا قوت
وای چقدر عالی توضیح دادین
واقعا شما بی نظیرید.
چقدر عالی در لحظه بودن و از مسیر لذت بردن و نتیجه گرا نبودن رو توضیح دادین
در مورد شهود که صحبت میکردین داشتم بال بال میزدم که خدا این دختر چقدر ارتباطش با تو عالی هست و تسلیم وار و رها زندگی میکند
من مطمن هستم که شما بی نهایت ارتباط عالی با خدای خودتون دارین
من حتما این کامتتون هم سیو میکنم و چندین بار میخونمش
چقدر ذهن منورو باز کرد این کامونتتون
واقعا از خدا میخواهم که من رو هم به درجه ا تباطی با خودش برسونه
عالیه عالی
هممون بی نظیر میشیم وقتی مث نی تو خالی بشیم و اجازه بدیم شهود از طرف ما صحبت کنه از طرف ما عملی انجام بده و…..وقتی شهود رو دانلود و پیاده کنیم🌸🌸
به نام خداییی که من رو خالق زندگی خودم قرار داده است..
سلام پریا جاااننن..
وااای دختتتتر بی نظیررر بووووود..
چیزااایی من از اینجا یاد گرفتمممم که به جرات میگم اولین بارم بود میشنیدممم..
عالییییییییی بوووووووووود..
مرسی مرسی مرسی..
بهت تبریک میگم با این همه علم و آگاهییییت
خدارو شکر ک همگی در فرکانس آگاهی ها هستیم و کنار هم❤
به نام خدای یگانه به نام خدای مهربون به نام خدای همیشه همراه
سلااااااام
استادم
بانو شایسته
امشب یه کاری کردم که در عجبم واقعا در عجبم ، من از بچگی به طرز خیلی بدی از سوسک میترسیدم در صورتی که فکر میکردم چندشم میشه نمیدونستم که بابا ترسه چندش چیه ، هفته ی پیش یه سوسک از بیرون اومده بود تو خونه خواستم بکشمش رفت زیر یخچال دیگه دستم بهش نرسید و از همون روز توهم زدم ، نه میتونستم درست غذا بخورم نه میتونستم درست دراز بکشم نه میتونستم هیچ کاری رو درست انجام بدم همش فکر میکردم یه سوسک دور و برمه هر چیز سیاهی میدیدم فکر میکردم سوسکه به بند شلوارمم شک کرده بودم و فکر میکردم سوسکه خلاصه همه جوره درگیر بودم تا اینکه گفتم این ترسو باید از بین ببرم ، باید بهش حمله کنم ، هی فکر کردم که چیکار کنم آخرش با خودم گفتم باید یه سوسکو بگیرم تو دستم تا از این همه عذاب خلاص بشم و برای ترسای دیگمم خط و نشون بکشم که بدونن با کی طرفن ، هی با خودم کلنجار میرفتم میگفتم فقط باید این کار رو توی روز انجام بدی شب واقعا دیگه خیلی ترس داره یهویی بره تو آستینت چیکار میخوای بکنی ، باز با خودم میگفتم نه این همون نجوای شیطونه که نمیخواد بزاره کار درستو انجام بدم نمیخواد که قوی بشم به خودم گفتم اگه بتونی این کار رو بکنی میتونی با کلی از ترسای دیگه ت مقابله کنی اگه این کار رو بکنی دیگه تا آخر عمرت ترس از سوسک برات از بین میره و دیگه هیچ وقت نمیترسی و راحت میشی ، عاقا خلاصه امشب از سر کار اومدم خونه اومدم تو حیاط دیدم یه سوسک بزرگ تو حیاطه ، یهویی گفتم مجید وقتشه ، بگیرش ، برقی تو چشمام بود که انگار مطمئن بودم میخوام این کار رو بکنم ، یکم نگاش کردم اونم فیکس وایساده بود و انگار فهمیده بود که قراره یه اتفاقایی بیفته ، یهویی یه صدایی گفت ولش کن بابا بزار فردا حداقل تو روز این کارو بکن ، گفتم نع همین الان اگه انجام دادی که هیچی اگه نه دیگه هیچ وقت انجامش نمیدی ، خم شدم ، منی که اگه از سه متری سوسک میدیدم حالم واقعا بد میشد با انگشت زدم بهش دیدم سرعت گرفت دوید اینور اونور باز فیکس شد دوباره یه دونه زدم بهش چپه شد دیگه هیچکار نمیتونست بکنه تکون نمیخورد یه فوت کردم دستو پاهاشو تکون داد یه صدای قدرتمند گفت دستتو بزار روش دستمو گذاشتم روش و گرفتمش تو مشتم و برداشتمش بااااورم نمیشد من سوسکو گرفتم تو دستم و از همون لحظه دیگه هیچ ترسی توی من نبود ، نمیدونین چه احساس قدرتی کردم ، چقدر خودمو تحسین کردم چقدر شجاع تر شدم چقدر دلم میخواد با سر برم تو دل ترسام
نمیدونم شاید برای خیلیا بی معنی باشه شاید برای خیلیا چندش آور باشه ولی برای خودم خیلی خیلی ارزش داشت
این جرات رو از همین سریال گرفتم ، از همین قدرت درون شما که با ترساتون افتادین تو رینگ و تیکه پارشون کردین ، فقط خواستم این تجربه رو با شما به اشتراک بزارم شاید براتون جالب باشه
دوستون دارم💚📿👑
دوست عزیز کارتون عاللللی بود. 💪🏻
واقعا تحسینت میکنم. من هم این ترسو دارم. امیدوارم روزی بتونم اونقدر شجاع باشم که مثل شما بر این ترس غلبه کنم.
سپاس فراوان از شما بزرگوار
ممنون از توجهتون
امیدوارم که پیروز باشید
با آرزوی بهترینها برای شما🙏🙏🌹🌹🙂
سلام استاد جان
خودت میدونی که از برگزاری کلاس های تند خوانی به تولید سریال های چندین قسمتی رسیدی ؟؟
خودت میبینی که از حل کردن مسائلی که در کلاس های تند خوانی پیش میومد از ناسازگاری بچه هایی که تحت تاثیر اون شخصی که تو تند خوانی را بهش آموزش داده بودی و بهش کار دادی و حقوق می دادی گرفته و آزار و اذیت هایی که کرد تا افرادی که به بهانه ی شراکت ، برخلاف میلت تبلیغ میکردند و بدهی برایت بالا آوردند ، به کجا رسیدی !!؟؟ به خانه ای روی آب ، به همنشینی با آدم های شاد ، به آرامش و آسایش … و چقدر به خورشید نزدیک شدی ! و این برای کسی که آسمان را نشانه میگیرد کاملا طبیعی ست ، طبیعی ست که در مدار نزدیک به خورشید ، نزدیک به نور ، نزدیک به باران باشد ….
من این روزها سخت مشغول کار کردن روی آپ دیت ثروت یک هستم و روزبروز آسمان و خورشید و ابر و هوا و همه چیز برایم رنگ شادتری به خود می گیرند ، همه چیز هرروز برایم عالی تر میشود و این سریال همان نتیجه ی تغییر اهرم های تو و بهترین نمونه ی عینی برای بچه های ثروت یک و تمام بچه های سایت است که ببینید تغییر باورها یعنی تغییر تمام زندگی یک آدم …. تغییر اهرم های ذهنی با شناخت عملکرد ذهن ، و توجهِ بی بهانه و توجه محض باعث چه حرکت هایی که نمی شود …. شاید خیلی ها بگویند ما کجا و خواسته ها کجا و شاید من هم جزء همان ها بودم اما اکنون فهمیدم که اگر مدام در حال تغییر باورها باشیم و خودمان آگاهانه بستری برای حرکت بوجود بیاوریم و حرکت کنیم ، رسیدن به خواسته ها خیلی خیلی راحت و با سرعتی خارج از حد تصور اتفاق میفتند چرا که چیزی به نام سرعت وجود ندارد ، همه چیز فقط قرار گرفتن در مدار های بزرگتر است ….
خانم شایسته عزیز برای من خیلی خیلی جالبه که شما و استاد برای بچه های دیگران انقدر ذوق میکنید در حالیکه عزیزان شما و افراد خانواده تون کنار تون نیستند و این یعنی احترام به خالق انسان ها و احترام به لذت های شخصی تان که بتوانید خارج از قرابت های خونی و نَسَبی ، از حضور آدم ها لذت ببرید و به آنها عشق بورزید و این مصداق بارز عمل به آن صحبت استاد در دوره کشف قوانین زندگی است که گفتند هیچ کس پدر یا مادر هیچکس نیست و والدین فقط دروازه ی ورود فرزندان هستند و جهان همیشه کبوتر با کبوتر باز با باز را رعایت میکند و افراد هم مدار را در کنار هم قرار میدهد و افراد ناهمسان را از یکدیگر جدا میکند ، خارج از نسبت های خانوادگی یا فامیلی اونها…. سبک زندگی شماها را خیلی دوست دارم و خودم هم دارم به چنین سمتی میروم البته تنها با ساختن اهرم درست و هدایت پروردگار که در تمام اهرم های درست ، هدایت پروردگار نقش عمده را دارد
سلام ب استاد عزیزم و همراهان این مسیر بهشتی …
نظر چند تا از دوستان رو خوندم تقریبا میشه گفت همه شون شبیه هم هست و ب موضوعات مشابه ای پرداختن …
میخوام از ی دیدگاه دیگه ای ب این ماجرا نگاه کنیم …..و کمی اوج بگیریم و از ارتفاع بالاتری ب ماجرابنگریم …..
اینکه نگاه این مرد ( عباس منش ) چقدر وسیع و نامحدود هست …
در این سریال همه ما داریم میبینیم که استاد ی مزرعه ای داره ….وسطش ی دریاچه هست ….وسط دریاچه خونه ای هست ….خیلی زیباست …
خودش ب تازه گی ب امریکا مهاجرت کرده و تقریبا مهمان هست و جز شهر وندان امریکا محسوب میشه …..و مهمون امریکایی دعوت کرده ووو……. مهمونش ادم حسابی هست تو کشور خودش …فرد موفق و تا حدودی سرشناسه واسه خودش ……
خیلی هم دارن خوش میگذرونن….
اما وقتی نگاهتو گسترده تر میکنی میبینی که موضوع خیلی وسیعتر از این حرفهاست ….
این مرد ( عباس منش ) اصلا کار ب کسی نداره ….راهشو پیدا کرده و داره میره جلو ….هر کی باهاش همسفر شد بهتر ..بیشتر بهش خوش میگذره ….اگر هم همسفر نشد باز هم ب مسیرش ادامه میده …هیچگاه باز نمی ایسته ….
چقدر نگاه زیباییه ….
چه پشتکاری داره ….
چه ایمانی پشت هدفش نهفته ست …..
به هیچکس کاری نداره ….
ب انتقادها توجه ای نمیکنه ….
فقط هدف و خواسته ای که داره تمرکز داره ….
کم هستن اینجور افراد …..
۹۹درصد افراد جهان فقط حرفهای قشنگ قشنگ میزنن اما در عمل هیچ خبری از اون حرفهای قشنگ نیست …..
استاد عباس منش قبل از زدن حرفهای قشنگ قشنگ عمل میکنه بعد میاد حرف میزنه واصلا هم توجه ای ب تعریف و تمجید وانتقاد بقیه نداره …
چیزی که ۹۹درصد انسانها دراون ضعف دارن اینه که ب زیبایی هر چی تمامتر باهات صحبت میکنن چنانکه اصلا مسخ حرفهاشون میشی اما وقتی در عمل که میبینی خبری از حرفهای قشنگشون نیست ادم رو کمی ب فکر فرو میبره …..چیزی که بیشتر ادمهای جهان رو درگیر خودش کرده ….
حرفهای قشنگ قشنگ زدن و عمل نکردن ب حرفهای قشنگ قشنگ ….
وقتی که دراین مورد ازشون سوال میکنی
چیزی برای گفتن ندارن …. ….بعضیها توجیه بهانه میارن …..بعضیها هم سکوت میکنن ….بعضیا هم ب فکر فرو میرن
و دلیل اصلی اینکه این ادم اینقدر موفق شده همین خصلتی است که در خودش تقویت کرده و روش کار کرده و داره کار میکنه هرروز ….
اصلا ب بقیه کار نداره …..
و خیالش راحته راحته …. چون مسیری که گام برداشته درسته …..
و ادمهای اینچنینی هم با هاش همسفر میشن نه زور زده …… نه التماس کرده ازشون که بیایین پیش من ….
یه درخواست مهمونی داده واونا هم پذیرفتن و اومدن …….و کار ب این زیبایی داره رو ب جلو میره …….و زیباتر هم خواهد شد…..خیلی زیباتر ….
و علت اینکه کارهای این مرد بر دل منشیند همین موضوع هست ……
خودش هست …..
من در خیلی از کامنتها دیدم که بچه ها نوشتن که استاد ……..ما اشکمون در اومد …یا از حرفهات انرژی گرفتیم …
بغض کردم ………
وقتی فلان صحبت رو ازت شنیدم انگار حرف دل من رو زدی …..و غیره …….
اینها همشون راست و حقیقی دارن میگن بنده گان خدا ……یکیشون خود من بودم ….. هیچکدامشون ساختگی یا دروغ نیست و بلف نیست …..
چرا داره این اتفاق میافته ….؟
چرا ی ادم اینقدر دوست داشتنی میشه ؟
ب خاطر اینکه خودش هست ….
کار خودش رو داره انجام میده کار ب کس دیگه ای نداره ….از کسی کپی برداری نمیکنه ….
شاید در نگاه اول….در روز اول مهموناش برداشت دیگه ای داشتن نسبت ب فرد عباس منش شاید زیاد موضوع رو جدی نمیگرفتن ………
شاید نگاه دیگه ای داشتن ……البته در اینده مشخص خواهد شد ….
اما هر چی که جلوتر میریم نگاهها داره تغییر میکنه ….
رفتارها داره تغییر میکنه ب سمت دیگه ای ….
کلام داره تغییر میکنه …. .. …
هر چی که جلوتر میریم میبینیم که چقدر نرمتر شدند.. …
چقدر دارند مچ میشند با استاد …. ….
کاملا مشخص هست و شما اینو ب وضوح دارید مشاهده میکنید … موضوع رو دارن جدی تر میگیرن ….
و مسلما بعد از این مهمانی ……زمانیکه مهمانش از پیش استاد رفتن حرفهای زیادی برای گفتن دارند در محافل عمومی در کشور خودشون …
ی فرد متفاوت …..ی انسان متفاوت ….. چیزی که تا قبل از این باهاش برخورد نکرده بودند …..ادمی ب این مهربونی ….با این برخورد زیبا و دوست داشتنی …تحسین همه رو بر می انگیزه ….
پیش فامیلا شون …..و پیش دیگر دوستانشون …..
مطمئنا خیلی از نگاهها نسبت ب ما در دنیا تغییر خواهد کرد …..
لطفا نگید نه …..
این حرفها بیهوده و اینکارها بی فایده ست …خیلی هم نتیجه مثبت داره ….برای هردو طرف ….در حقیقت معامله برد برد هست …..
واین سراغاز پیوندی محکم میباشد بین استاد و مهماناش …محبت ……محبت بیشتری رو بهمراه خواهد داشت
با محبت کردن خیلی از کارها حل شدنی هست ….
خیلی از سو تفاهم ها برداشته خواهد شد … خیلی اتفاقهای زیبا در راه خواهد بود بعد از این ماجرا ….
و این همون کاری هست که ما میگیم : خیلیها ازش حرف میزنند اما در عمل که قرار میگیرن توان انجام دادنش رو ندارند ….
در عمل خبری ازش نیست
اما استاد عمل میکنه و بعد از اینکه نتیجه گرفت راجع بهش حرف میزنه ….
بیاییم همه مثل استاد بشیم ازش یاد بگیریم ب همدیگه محبت کنیم نه فقط در کلام …در عمل….
اینها همه تمرین داره ….
فیلم سینمایی نیست که ی بسته تخمه آفتابگردان بخریم و بشینیم نگاه کنیم و به به چه چه بزنیم….اول ب خودم دارم میگم ….
تماشای این فایل ها هم ب ما و هم ب تمام کسانی که در ایجاد این فایلها نقش دارن کمک میکنه که ب تکامل برسیم ….
و همینطور ب خودشون داره کمک میکنه که دوره تکامل رو طی کنن
شاید الان متوجه نیستن ولی از احساس خوبی که دارند تجربه اش میکنن میتونن متوجه بشن …
چیزی که من خوشم میاد اینه که استاد عباس منش
اول عمل میکنه بعدا حرف میزنه …..
کار ی هم ب حرفهای قشنگ قشنگ نداره ….
حتی خود استاد میگه من چیزایی رو که اموزش میدم خودمم دارم انجامشون میدم ….
بیایید ما هم از امروز تمرین کنیم
روی خودمون کار کنیم که اول عمل کنیم بعدا حرف بزنیم ….
هر وقت هم داریم از چیزی حرف میزنیم قبلش کمی فکر کنیم که خودمون ب حرفهایی که میزنیم انجام میدیم ..
تمام حرف من در این کامنت همین ی جمله ست ….
اول عمل بعدا حرف ….
من خودمم دارم تمام تلاشم رو میکنم
ب امید روزای قشنگتر ….شادوپیروز باشید
متشکرم…..
به نام خدای مهربان
سلام اقای رجب پور عزیز
نوشته تون کاملا تایید میکنم دقیقا همینه که شما میگید
واقعا من تا به حال کسی مثل استاد رو ندیدم که اینجوری عمل کنه
واقعا استاد برام زیباترین الگویی بوده که تا به حال به عمرم دیدم
همه ی حرفاش دقیقا اون چیزی که عمل کرده
دقیقا از این ثروت سلامتی که دارن تا ثروتی که به عنوان درامد ملک و دارایی شون همه و همه براساس چیزهایی که داره بهمون اموزش میده بدست اورده
واقعا این مرد بزرگ مرد عمل هست و بوده و خواهد بود
که این همه من خودم عاشق تمام جنبه های زندگیش شدم
چون من با تک تک حرفاش دارم زندگیمو میسازم و دارم تمام نتایجش رو به عینه میبینم
و دارم با عشق این راه زیبا رو ادامه میدم
منی که به یه تضادی برخورده بودم
و یکی از دوستان عزیزم اومد و استاد رو به هم معرفی کرد
وقتی که عضو سایت شدم و فایل خوش امد گویی رو شنیدم
انگار تمام دنیا رو بهم داده بودن
اصلا جنس حرفاش یه جور عجیب بود
انگار همون موقع روح از تنم جدا شد
و من دقیقا تشنه ی حرفای استاد بودم
و خدا منو با دستان بی نظیرش به سمت استاد هدایت کرده بود
و الان که تقریبا یکسالی داره میگذره که با استاد هستم
زندگیم زیر رو شده دیگه قابل قیاس با قبلم نیستم
آقای رجبی عزیز نگاهتون رو خیلی دوست داشتم و لذت بردم از خوندنش
بازم ممنوم که این نوشته ی زیباتون رو بهمون هدیه دادین.
ارزوی بهترین ها رو براتون دارم دوست عزیزم
در پناه خدای مهربان باشی
سلام ب خانم رشیدی عزیز ………. همسفر رشد واگاهی …..
متشکرم از دقت نظرتون و لطفی که داشتید
خوشحالم از اینکه یکی از اعضای فعال خانواده زیبا و دوست داشتنی عباس منش هستی…..
و از اینکه اینقدر با ذوق و شوق مسیر رو دنبال میکنی نشان از تعهد بالای شما برای موفق شدن رو نشون میده
مطمئنم که ب موفقیتهای بزرگی در اینده ای نزدیک خواهی رسید …
برات دعا میکنم …….امیدوارم ب تک تک خواسته هات برسی
متشکرم…..
سلام .
امیدوارم و البته مطمئنم که وقتی این سریالو میبینید حالتون عالیه .استاد عزیز و مریم جان نازنین هم که قطعا در بهترین حال ممکن خودشون قرار دارن .به لطف خدای بزرگ و بینهایت بخشنده .
یکی از دلایلی که هرروز منو قشنگتر از قبل میکنه دیدن این سریاله .
توجه به این همه زیبایی .
عشق و احترام .
طبیعت بینظیر و پاک .
هوای عالی .
آتش سرخ نازنین .
دستهای خدا که مهمانمون هستن .
تنوع در وجود نعمتهای بی پایان .
روابط عالی .
کلمات دلچسب .
خیلی خوبه .خیلی . خدارو بینهایت شکر به خاطر وجود چنین شرایطی .
از وقتی که داریم این سریالو میبینم و ذهنم داره با این همه فراوانی رفیقتر میشه و یاد میگیره یه ایده ای به ذهنم رسیده .
با دوستم قرار گذاشیم هرروز آرزوهامونو روزانه نویسی کنیم و در موردش برای هم تعریف کنیم .
یعنی ؛ با هم تصویرسازی میکنیم رویاهامونو و به عنوان خاطره امروز برای هم تعریفش میکنیم . بعد من یه کاری میکنم .مثلا من سریالو میبینم و تمام اتفاقایی که در زندگی دربهشت میفته رو به اسم خودم میزنم 😁و برای دوستم تعریف میکنم و میگم امروز این اتفاقا برام افتاد و روزم اینطوری گذشت . یک همزاد پنداری بینظیر اتفاق میفته و مطمئنم که با ارسال این فرکانسها نتیجه های خیلی خیلی عالی ای برای ما به وجود میاد .هرچند احساس خوبی که از تعریف اینهمه نعمت و زیبایی در من ایجاد میشه مثل خود نتیجه ست 😍
امروز یکی از سوالهای ذهنی که چند روزیه بهش فکر میکردم با زندگی در بهشت پاسخ داده شد
و اون پاسخ ، استمرار بود .
در اجرای هر ایده و هرکاری اگر استمرار داشته باشم و ادامه بدم و به نتیجه فکر نکنم و فقط و فقط لذت ببرم و اون موضوعی خیلی برای خودم مهمش نکنم و مثل یک بازی بهش نگاه کنم و فقط ادامه بدم حتما به زودی اتفاق های بهتری برام خواهد افتاد .من فقط باید تکامل رو طی کنم و اگر میخوام این اتفاق بیفته باید ادامه بدم. نمیشه ادامه ندم و تکاملم طی شه .
قرار نیست از همون اول همه کارها باهم پیش بره و روز اول همه چیز بروفق مرادم باشه اما وقتی ادامه بدم به انجام دادن یک کاری و تمرکز داشته باشم حتما قدم دهمم ازقدم اول بهترخواهد بود
قطعا به زودی بهتر خواهم شد .قویتر خواهم شد.
و کم کم نتایجم در اون کار بزرگتر خواهد بود .
خدارو شکر میکنم بابت فرصت زندگی در بهشت.
سپاسگزارم که این نعمتهارو باما به اشتراک میذارید ❤🌹
در پناه حق باشید
سلاااااممم و خدا قوت به خانوم عطایی
چقدر عالی یک ایده ناب در ذهن من تیک خورد
و ازتون ممنونم که با کلمه استمرار پاسخ سوال منم دادین که با کاری که شروع کردم در لحظه ازش لذت ببرم و استمرار داشته باشم و وابسته به نتیجه نباشم و اجازه بدم خدا منو هدایت کنه تا تکاملم طی بشه و من به هدفم خداگونه ام برسم
ممنونم بی نهایت ازتون سپاسگزارم
در پناه حق
دوست هم فرکانسی من سلام
تحسین میکنم این رابطه ی فوق العاده ای که با دوستت داری رو
و همچنین این کامنت پر از آگاهی رو
روزانه نویسی آرزوها ایده ی عالی بوددد
در پناه الله یکتا بهترینا رو برات میخوام
بنام خالق زیبایی ها
سلام استادعزیز
سلام خانم شایسته عزیز
سلام به اعضای خانواده صمیمی عباسمنش
تصمیم گرفتم که ادامه داربه دانسته هام عمل کنم وهمین کامنت نوشتن هم جزءشون هست👍
خدای من یه درخت آتیش زدن چقدرمیتونه زیبایی داشته باشه، درس داشته باشه، آگاهی توش باشه، هرقسمت که میبینیم یه درسی داره برای هرکدوم ازما، یه آگاهی میشه برای هرکدوم ازما، فراوانی توی همه چیزهست چندروزپیش داشتم باخودم فکرمیکردم که خدایاهرآنچه که توخلق کردی فراوانه وآسان، محاله چیزی که توخلق کرده باشی کم باشه، درختادریاها، آسمانها، ستاره ها، و… بینهایتن، کمبودومحدودیت فقط مربوط به چیزایی هست که ماانسانهاخلق کردیم (اونم بااستفاده ازقوانین بدون تغییرخداوند،) هرکسی تونسته خودشوخالصترکنه وازمحدودیت ذهن رهاتربشه تونسته فراوانی بیشتری خلق کنه، الان دارم درک میکنم ارام ارام که استادمیگفت انسان نامحدوده یعنی چی، همه چیزدرون خودمونه همه چیزفقط بایدپیداش کنیم،اون خدای نامحدودروپیداکنیم درونمون.. نمیدونم درکی که کردم روچ جوری بیان کنم.. خدایاشکرت
واماآتیش.. فکرکردم چقدراین اتیش میتونه زیباباشه ودرعین زیبایی خطرناک وویرانگر😯زیباست اون شعله های قرمزوطلایی که چندین رنگ بازتوهمین دورنگ دیده میشه، 😍زیباست که باحرارتش میسوزونه درخت هاوعلفهای هرز رووپاک میکنه، وامااگرهمین اتش زیباکنترل نشه میتونه به جای پاک کردن نابودکنه. دقیقاقانونی که خداونددرجهان وضع کرده هم همینطوره اگربتونی درست ازش استفاده کنی برات زیبایی خلق میکنه واگرنتونی افکارتوکنترل کنی وبه اشتباه ودرجهت ناخواسته استفاده کنی به نابودی میکشونه ومثال جهنم میشه زندگی آدم، میفهمم چراخداوندآتش روبرای توصیف جهنم استفاده کرده..خدایاشکرت برای من چقدردرس داشت این اتیش
واین پدرخانواده.. الگوگرفتن وتاثیرالگوبرام قابل درک شد، ادمی که روزای اول حال تکون خوردن نداشت وازیه پیاده روی چقدشاکی بودچطوربادیدن شماوتحرک بچه هااونم به وجداومدواینجوری واداربه تحرک فیزیکی شدوباچ انرژی داشت درختاروجابجامیکردواسه ریختن روی آتیش💪افرین، استادمحاله کسی درجوارشماباشه وروش تاثیرنزارین وتغییرنکنه😄.. یادگرفتم که چ جوری ازچیزای به ظاهرساده لذت بسازم برای خودم. خدایاشکرت.. به لطف خداوآموزش های شماامسال عیدکه اکثرمردم درترس واضطراب بسرمیبردن، من درکمال ارامش خونه باغ کوچکمون داشتم لذت میبردم استاددرسته که باغمون کوچیکه امادست کمی ازپردایس شمانداره😉البته امسال من اونجارواینقدرزیبامیدیدم چون یادگرفته بودم که چطورزیبایی هاروپیداکنم چطورلذت ببرم. سالای قبل به زورحرف مامانم میرفتم اونجاویکی دوروزبیشترنمیموندم اماامسال یک ماه موندم وهرروزفقط لذت بودبرام اصلا دلم نمیومدبرگردم شهراینقدرکه زیبابود، مطمعنم که شماهم زمانی که بندرعباس بودین رفتین به اون مکان های زیباباتعریفی که خودتون کردین ازاینکه همه جاهارومیرفتین ومیگشتین، روستای ماخیلی زیباست وبه نارنگیاش معروفه😉😍خلاصه من تواون باغ زیباهرروزصبح مثل شماوخانم شایسته توسفربه دورامریکا، صبحانه وقهوه ام رواونجامیخوردم ازصدای گنجشکالذت میبردم پروانه های زیبا، بوی عطرگلهای بهارنارنج وپرتقال، نم روی چمناا،چقدردرس داشت برام طبیعت وچقدربه درکم درموردقوانین کمک کرد 😍😍وااای اصلادیوانه کننده بودبرام الانم دلم پرزدواسه اونجا، ازتون ممنونم چون من این شکل زیبابینی ولذت بردن روازشمادوتاعشق یادگرفتم😘ازتون ممنونم که منوباخودم اشتی دادین باخدای زیبای درونم اشنام کردین وکمکم کردین که بازیبایی درونم ارتباط برقرارکنم. خدایاشکرت🙏😘
استادتوهمین چندماهی که تمرکزگذاشتم خیلی اتفاقاافتاده گاری زهواردررفته زندگیم تبدیل شده الان به یه گاری سالم وهنوزخیلی راه مونده تاتبدیل بشه به بوگاتی😉😍اماسعی میکنم تلاش میکنم تاایمانم روحفظ کنم که میشه حتماتبدیل میشه به سریعترین ماشین👍✌️
اگربخوام بنویسم تا روزهامیشه نوشت ازاتفاقاتی که این چندماه افتاده ونشان ازاین هست که خودم خالق زندگیم هستم وخداوندهمواره پاسخ میدهد..
به امیدروزهای بهتروبهتر✌️💓
بازم میخوام ازبچه های سایت تشکرکنم برای کامنتای زیباوپرازآگاهی که مینویسن، خیلی بهم کمک میکنه ممنونم🙏
همگیتون روبه رب بی همتامیسپارم، شادوپیروزباشید
دوست هم فرکانسی من سلام
کامنتت حس خیلی خوبی داشت وپر از نکته های جدید بود برام
مخصوصا مثال آتش و قوانین و جهنم
و اینکه واقعا سپاسگزار خداوند باشیم برا هدایت به این مسیر که باعث شد طور دیگه ای به همه چی نگاه کنیم …
من هم قبل آشنایی با این مسیر قبل رفتن به باغمون کلی غر میزدم و به زور میبردنم 😂 ولی الان لحظه شماری میکنم برا رفتن به اونجا چون دوست دارم با این دید بهش نگاه کنم و بیینم چه قدر زیبایی میشه کشف کرد …
تحسین میکنم این حس خوبتو
و برات حس خوب بیشتر از خداوند میخوام
سلام دوست وهم خانواده عزیزم
ممنونم. خوشحالم که نوشتن درک وتجربه خودم برای شمامفیدبوده. ازخداوندسپاسگزارم برای داشتن چنین خانواده صمیمی وآگاه، من واقعاخوشبختم، خدایاشکرت.. من هم ازشماوتمام اعضای این خانواده برای کامنت های سرشارازآگاهی که مینویسین تشکرمیکنم برای من بسیارمفیدوکارگشابوده، من درخواست هدایت کردم ازخداوندوهدایتش رودرتک تک کامنت های شماعزیزان میبینم برای من خوندن کامنت هامکملیه واسه درک بهترسریال زندگی دربهشت،
درپناه رب بی همتاهمگی شادوسربلندوپیروزباشید
سلاامم عزیزممم..
منم بابت کامنت زیبای شما تشکر میکنممم..
چقددر زیبا نوشتی..
آفررررینننن همیشه بنویس برامون
سلام دوست عزیزم
ممنونم. کامنت های فوق العاده زیبای شماهم برای من خیلی مفیدبوده منم ممنونم ازشماکه وقت میزارین وآگاهیتون روبامابه اشتراک میزارین.
سلام سلام
واااای خدای من
عاشق این بچه هام
چقد ماهن آخه !!!
ببین خدا چی آفریده ..
الحمدلله رب العالمین..
من اول داداش کوچیکه رو دوست دارم ..اصلا عاشقشم ..چقد شیطونیاش قشنگه ..عاااااااشقشم.اونجا بودم بغلش میکردم و محکم میبوسدمش….عزیزم…
بعد یعقوب رو دوست دارم …دقیقا مثل بچگیای خودمه…شیطون و شلوغ و پر از حرف و سوال و کنجکاوی و تجربه بازیهای مختلف و خیلی دوست داشتنی ..
خدایا شکرت ..
خدایا ممنونم که این صحنه های زیبا از بهشتت رو نشونم میدی..
واقعا من حس میکنم اونجا پیش شما و این خانوادم ..اصلا این خانواده اومده تو زندگیم …انگار همسایه مون هستن از بس نزدیک حسشون میکنم ..
با خودم میگم ببین چقد جهان ما جهان دقیقیه..فرکانسها دقیق دارن عمل میکنن که شما رو از اون شرایط رسوند به این بهشت زیبا ..که یه روزی این خانواده ی هم فرکانس هم بیان و باهم تو این بهشت زیبا عشق کنید ..
چقد جالبه ..
این بچه ها هم خبر ندارن که از پشت اون دوربین شما و مریم ،مهمون دلربای چشمای چندین هزار نفر هم فرکانسشون هستن که چقد دوسشون دارن و از دیدنشون لذت میبرن!
استاد من وقتی تو قسمتهای قبل میدیدم که چطور شما با بچه ها حرف میزنین و راهنماییشون میکنین ،میگفتم خوشبحالشون واقعا ،که به این راحتی دارن با استاد حرف میزنن و از علم بینظیر استاد براحتی استفاده میکنن ولی یه ندایی درونم گفت که بابا! تو خودتم داری از راهنماییهای استاد بهره میبری ها!!خدا رو بینهایت شکر که منم تو این فرکانس هستم ومی تونم از آموزشهاتون و از زیبایی های زندگی و بهشتتون لذت ببرم و یاد بگیرم .خدایا شکرت
با خودم میگفتم حتما این بچه ها تو مدار و فرکانس آگاهی ها هستن که دارن از نزدیک یاد میگیرن که حرفهای امروز شما درباره یعقوب عزیز و زیبا و خوشتیپ و دوست داشتنی که گفتین سریع به ایده هاش عمل کرد منو مطمین کرد که :ببین چقدر این بچه ها تو مدار بودن!
راستی استاد عزیزم محل کارمون جابجا شد اولش اصلا دوست نداشتیم بیایم ولی اومدیم و میبینم که چقد اینجا زیباست .یه باغ سرسبز و زیباست..پراز میوه و سبزیجات که امروز رفتم کلی نعناع و پونه کندم که دمنوش کنم وای اتفاقا به بعضی نعناع ها پیچک چسبیده بود و من یاد شما افتادم و کندمشون تا نعناع ها بهتر رشد کنن.واقعا خدا یه نمونه از بهشتشو بهم نشون داده ..امیدوارم به بهشت های بهتر و بالاتر برسم..
استاد خدا حفظتون کنه ..
ای جان تو قسمتهای قبل میدیدم که میرفتین تو دریاچه و چقد مثل پروانه دور این بچه ها میچرخیدین و مراقبشون بودین و دوست داشتین اونا لذت ببرن و حس خوب داشته باشن و بهشون خوش بگذره..
خیلی این حس مسیولیت پذیری و شادی آفرینی تونو دوست داشتم ..
این قسمتم میدیدم که همش بدون وقفه و بعنوان جلودار میرفتین چوب میاوردین ..یعنی کاری نداشتین که اونا درخت میارن یا نه ..خودتون کارخودتونو انجام میدادین..عالی بود..
راستی واقعا این آمریکایی ها همون طور که یه بارم تو یه فایلی گفتین (نمیدونم لایو بود یا سفرنامه ) عاشق کار کردن هستن از بچه و بزرگشون کاری هستن و اصلا راحت طلب نیستن..
یه نکته برام خیلی قشنگ بود که شما اونجا چقد شرایط تفریح رو فراهم کردین واسه خودتون حالا که مهمونم اومده اونا رو هم مشغول میکنین..
تیراندازی،ماهی گیری،آتش زدن درختها،همک،قایق سواری،شنا و اون صفحه روی آب..تیوب..موتور سواری ..غذا تو آتیش پختن..اسب سواری .. آر وی..و و و
خیلی خوبه که از همه نعمتها و فرصتها استفاده میکنین استاد جان ..
اینارو خودتون واسه زندگی خودتون برنامه ریزی کردین که الانم مهموناتون رو شریک میکنین توش .والا باید یا میرفتین تو جنگل و پیاده روی میکردین یا مینشستین و همش دریاچه رو نگاه میکردین ..
ولی الان کلی کارها و حرکتهای جدید دارین..
چقد این حرکته زیباست..
چقد منو یاد جلسه ۸ عزت نفس میندازین …
باید حرکت کرد ..باید تغییر کرد..
قول شرایط عالی و ایده آل رو نباید خورد..
همواره باید حرکت کرد..
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما،عدم ماست
خیلی عزیزین …تا بعد
دوست خوبم سلام
تحسین میکنم این طرز دیدگاه متفاوت و عالی رو
شعری که نوشتی عالی بود و همچنین درمورد شرایط تفریح که استاد فراهم کرده …
ایمانتون رو هم تحسین میکنم که با توکل به الله یکتا محل کارتونو تغییر دادین ، تحسین میکنم این همه زیبایی رو که در جهانمون وجود داره
در پناه الله یکتا پر از حس خوب باشی
سلااااام
خدایا شکررررررررررت، چه ماهی بزرگی صید کردن این برادرای خوشگل وزیبا
چقدرررررر ارتباط این پدر وبرادارا باهم خوبه! خدایا شکررررررررررت بخاطر این روابط لذت بخش.
افرییییین به این همه شجاعت مریم عزیز ودوست داشتنی که هرروز داره تکاملش رو بیشتر طی میکنه، دست زدن به ریش وسبیل ماهی والبته که این ماهی سبیلش خط قرمزش بود، دیدید چیکار کرد تا دست به سبیلش زدین!
آزاد باش! آزاد باش که آزادی بهترین موهبت موجوداته!
نسیم خنک که از همین جا حسش میکنم.
سبزه های سبز، دریاچه ی الماس گون که زیر نور خورشید میدرخشه!
آخ جووووووووون آتیش بازی داریم، هورااااااا!
چه هیجانی دارن برای شروع آتش بازی، منم خیلییییییییی هیجان زده ام.!
چه لذتی داره با خوشحالی وشادی وخنده آتیش بازی کنیم، به یاد چهارشنبه سوری های تمام سالهای کودکی مون!
تمرکز وجمع کردن تمام درختان هرز در یکجا برای بهتر سوختن، خیلی ایده ی خوبی بود، احسنت وافرییین!
انگیزه گرفتن جیکاپ بعداز صحبت کردن استاد وبقیه باهاش که منجر به عمل کردنش شده وقدم هارو آهسته آهسته شروع کرده، هرروز یه ویدئو برای کانال یوتیوب.
واقعا تا قدمی برداشته نشه، همه چی در حد حرف وآگاهی میمونه واتفاقی نمیافته، ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است، باید ایده ها رو گرفت وقدم برداشت وحرکت کرد تا نتایج خودشون رو نشون بدن.
چه همکاری خوبی دارن این خانواده ی محترم وهم فرکانس با استاد ومریم، من از خیلی جهات هم فرکانسی این خانواده رو با استاد ومریم حس میکنم، عزت نفس بالای اونها، در لحظه شاد بودنشون، با خودشون در صلح بودنشون، حس همکاریشون، به علایق وسلایق هم احترام گزاشتن شون…
همکاری اونها برای بهبود بهشت خیلی احساس خوبی به من داد، چون هر وقت که استاد رو میدیدم با مریم عزیز دارن اون همه فعالیت فیزیکی سنگین انجام میدن برای پاکسازی بهشت، همیشه دلم میخواست ای کاش اونجا بودم وکمک می کردم چون من واقعاً عاشقتونم. وخداوند امدادهای خودش رو میرسونه، خداوند دیر نمیکنه، خداوند مشتاقانه به بنده هاش یاری میرسونه، وحالا ماشالله چه نیروهای خفنی رو هدایت کرده که به استاد ومریم عزیز کمک کنند، خدایا شکررررررررررت.
چقدرررررر من مردم آمریکا رو توی فایلهای سفر به دور آمریکا تحسین کردم بخاطر توکل به خدا واعتماد بخدا برای مراقبت ومحافظت از فرزندانشون، نگران نیستند، مثلا اگه خانواده ی من اونجا بودند صدای فریاد پدرم گوش زمین وزمان رو کر میکرد که بچه برو بشین نمیخواد کمک کنی، میسوزی میسوزی خلاصه نه خودش لذت میبرد نه میزاشت بچه ها لذت ببرند، همیشه نگران هستند ونگرانی رو به ماهم انتقال میدن، واقعاً چقدر این پدران ومادران امریکایی موحدند. آفرین به اونها، همین باعث بوجود اومدن اعتماد به نفس در بچه ها میشه وچون فرکانس مناسبی ارسال میشه، خداروشکر هیچ اتفاق ناخوشایندی هم نمیافته.
تیم ورک بودن این خانواده! ببین چه طوری دارن با لذت وشادی همکاری میکنند برای کمک به استاد برای پاکسازی اونجا، من که خیلی لذت بردم، آنقدر مسؤلیت پذیری رو، حتی کوچکترین عضو خانواده در حد توان خودش، داره سهمشو انجام میده، خوشحالم که منم پسرمو مسؤلیت پذیر بزرگ میکنم. مخصوصاً از مریم عزیزم تشکر میکنم بخاطر نشر این فایلها که یه کلاس آموزشی برای منه که یه پسر هفت ساله دارم.
شادی کردن وشاد بودن هنگام انجام کارهای سخت، چقدرررررر اون کارهارو برای ما راحتتر ولذت بخش تر میکنه، واینجا بخوبی لمسش کردیم.
از هر فرصتی برای شادی وهیجان وخوشحالی وتفریح استفاده میکنند، حتی از سوزاندن
درختان هرز.واین خیلی خوبه، خیلی عالیه، نباید منتظر شد که موضوع خاصی پیش بیاد تا ما بخندیم وفریاد شادی بکشیم، مثلا من خودم روزی چندین بار با صدای بلند به همسرم وپسرم میگم، عاااااااااااااشقتمممممم بیا بغلم، یا فریاد میکشم، اریاااااااااای مامان لیلا کیه؟ عشق مامان لیل کیه؟ پسر ورزشکار من کیه؟ وپسر م با فریاد وذوق وشوق میگه منننننن، منننننن…..وهمین چند جمله ی کوتاه وپراز احساس شادی، چقدرررررر حالو هوای هممون رو عوض میکنه، وحتی چند روز پیش یکی از دوستام بهم گفت لیلا تو چطور از زندگیت انقده لذت میبری؟! از دیدن همه چیز هیجان زده میشی ولذت میبری وخوشحالی میکنی؟! من نمیتونم مثل توباشم با این که شرایط من از هر جهت از تو اوکی تره، من چون میدونستم از حرفای من چیزی متوجه نمیشه، گفتم من کودک درونم زنده هست همین!
ولی من میدونم این قانونه که هرچقدر بیشتر احساس خوبی داشته باشم خداوند پاداش بیشتری به من میدهد. واتفاقات بهتری برایم رقم میخورد.
سخاوت استاد برام تحسین برانگیزه، دادن موتور به اون بچه ها، بدون هیچ نگرانی، خدایا شکررررررررررت بخاطر این همه دست ودلبازی استاد!
چقدرررررر اطراف دریاچه، خلوت وتمیز شد، چقدرررررر زیباتر شد، استاد جان خداقوت میگم به شما واون 5مرد بزرگ وبه مریم عزیزم که تدارکات پشت صحنه رو بخوبی مدیریت کرد تا شما گرسنه وتشنه نباشید ویا انرژی کافی هدفتون رو دنبال کنید و در نهایت با جمله ی زیبای عاشقتم، تمام خستگیتون رو ازتنتون به در کرد. آفرین به این عزیز دل که همدل وهم پای هم فرکانس شماست. هر دوی شمارو خیلی زیاد دوست دارم وازتون خیلی یاد میگیرم،انجام میدم ونتایج میان.
خدا نگهدارتون باشه عزیزان دلم.
سلام بر خانم براتی
داشتم تو کامنت ها دنبال کامنتتون میگشتم مطمعن بودم که نوشتی ولایک شده
بازم مثل همیشه عالی وزیبا
میدونید حرفهاتون خیلی زندس ،اون ارتباط رو با خواننده بر قرار میکنه
بازم ممنونم⚘⚘⚘⚘
سلام شهاب عزیز، بی نهایت سپاسگزارم
من هم از خوندن کامنتهای شما دوستان عزیزم کلی آگاهی وایده کسب میکنم، قوانین میره تو خورد وجود من…
موفق وسربلند باشید
دوست خوبم سلام
چه قدرررر درس از کامنت شما یاد گرفتم
کامنت امروزم خیلی طولانی شده بود و برای خوندن کامنت بچه ها شوق زیادی داشتم تا نکات جدیدی که بهشون اشاره میکنن رو بخونم و دیدگاهم رو وسیعتر بکنم
لذت بردم از کامنتت در مورد عمل کرذن که گفتی انگار خداوند داره باهام حرف میزنه و میگه فاطمه تو عمل کن فقط ، دیگه نگران هیچی نباش
یه مشکلی که من داشتم همین امروز و فردا کردن بود که از خدا خواستم منو هدایت کنه تا به قول استاد جزء کسانی باشم که عمل کننده ان
درمورد آزادی و نحوه ی تربیت آمریکایی ها و قانون احساس خوب و سخاوت استاد این طرز نگاه رو تحسین میکنممم و عالی بود نکاتشو نوشتم :)
در پناه الله یکتا پر از حس خوب باشی
عاشقتم دوست مهربونم، امیدوارم اقدام رو به تعویق نندازی، خدای ما هیچوقت دیر نمیکنه ولی این ماهستیم که با امروز وفردا کردنه مون نتایج رو به تعویق میندازیم، وقت رو تلف نکن، به ایده ای که خداوند به قلبت الهام کرده وتومسیر قانون تکامله، عمل کن، کافیه قدم اول رو خودت برداری، معجزه ها از راه میرسند، بخدا قسم که من با پوست وگوشت واستخونم این لمس کردم، جایی که برای شروع کارم هیچ ایده ای نداشتم، هیچ سرمایه ای نداشتم، دستمو گزاشتم روی زانوهام گفتم یارب! از هر چیزی که داشتم وتو هر موقعیتی که بودم، شروع کردم وخداوند چه ها که نکرد برام، اصلا نمیدونم این همه مشتری از کجا با من آشنا شد، اصلا نمیدونم چطور یه دفعه این همه پول واردحساب من شد والبته وصد البته که من به احساس خوب رسیده بودم وتمام تلاشم رو میکردم که مدت زمان بیشتری در این آرامش وخوشبختی ونزدیکی بخدا ند واحساس لیاقت وارزشمندی بمونم ونگاهم فقط در پی فراوانیهای اطرافم بود وتحسین وسپاسگزاری که معجزه میکنه، دوست خوبم، برات آرزوی بهترین ها رو دارم.
سلام ب لیلای عزیز لیلای پراز آگاهی و دانش واقعأ جای تحسین داره ب شما که این قدر زیبا و قشنگ نوشتین چقد این کامنتتون دلنشین و زیباست. شما این آگاهی و بهم دادین که باید از درون آرامش داشته باشی و باید کودک درونت رو همیشه خوشحال کنی چون خودت باعث میشی که خوشحال باشی یانه. خداروشکر این همه دوستانی مثل شما هستن که به ما این همه آگاهی میدن عین یه نویسنده ماهر و کاربلد خیلی دقیق قشنگ نکته به نکته توضیح دادین صحبتای شما پراز نکته ی مثبت بود و یه درسی برای من که باید با خودم درصلح باشم و به اون آرامش درونی برسم. روزگارتون پراز نگاه خدا 😍💓💓💓💓
به نام یکتا کیمیاگر هستی
سلام به استاد عزیز خانم شایسته دوستان بهشتیام و مهمون های ناز و دوست داشتنی
خانم شایسته جونم استاد خوبم اینو دلم نیومد براتو ننویسم
یادتونه دیروز شما دوتا عشق بدون اینکه صدای همو بشنوین هرکدوم توی دوربین تون از لذت های همدیگه لذت میبردین، در یک کلام دقیقا داشتین یه فرکانس رو به جهان میفرستادین
امروز منم که داشتم از پیاده روی می اومدم، بابام هم از دور دیدم که داره میره نونوایی، از دور برای هم دست تکون دادیم.
بعد من اومدم خونه گفتم داشتم برمیگشتم یه مرد خوشتیپ دیدم که کتان پوشیده پیرهن قشنگ و اسپرتش رو پوشیده.
بعد مامانم گفت بابا هم دقیقا داشت میگفت وقتی داشتم میرفتم نونوایی که دختر خوشگل و قشنگ رو دیدم که از دور داره میاد.
هردومون داشتیم یه فرکانس رو میفرستادیم.
خداااااااااای من مگه این از همون جنس از اتفاق دیروزِ شما نبود؛ من به درگاه الهی سجده میکنم برای این قوانین بدون تغییرش
استاد کانوون توجه داره همه کار رو میکنه هااااااا، دارم قشنگ حسش میکنم
خدایا شکرت.
.
خب امروز عملیات ولفجر رو باید انجام بدیم
امروز دقیقا داشتم به اتیش زدن های این درخت ها فکر میکردم و چه خوشحالم که این قسمت هم همین بود.
چقدر این روابط پدر با بچه ها که همیشه پایه برای ماهیگیری و لذت بردن هست جذابه، چقدر شما این ماجرا رو بامزه تر میکنین و میگین این سیبیل ماهی هست
خیلی احساس خوبی دارم وقتی شما به راحتی درکنار دوستان امریکایی تون با اعتماد به نفس فارسی حرف میزیند.
چقدر من رفتار جیکاب رو تحسین میکنم، چقدر عالیه که بچه ای هست که اهل عمل هست
این حرفای شما براش نتیجه داشته، چرااااا؟ چون خودش خواسته که عمل کنه، چون اون ایده رو انجام داده
حرف ها رو شنیده تو ذهنش منطقی کرده و باورشون کرده و بهشون داره عمل میکنه.
ایمانی که عمل آورررررده
اونجایی که به جیکاب به جوزف گفت عکس بگیر عکس بگیر، جوزف چقدر با عشق ازش عکس میگیره
چقدررررررررررر این بچه ها حوصله به خرج میدن برای انجام دادن کارهای هم، برای محبت کردن به هم.
.
خانم شایسته عزیزم وقتی دستکش رفتین بیارین چقدر استاد به زیبایی و عشق منتظر موند تا شما بیاین، چقدر شما هم موقع دویدن عالی فیلم میگیرین، صدای نفس هاتون هم موقع دویدن زیباست.
چه جمله زیبایی رو استاد موقع شروع کاری استفاده میکنید: بسم الله الرحمن الرحیم
خدا هم خودش با همین جمله کتابش رو شروع کرده و با ما حرف زده.
.
عجب اتیشی به پا کردین
چقدر این پدر خانواده با عشق کار میکرد
یعنی من همش داشتم تحسین میکردم میگفتم خدااااااااای من چه درخت های بزرگی رو جا به جا میکنه
دقیقا اون عشق به کمک کردن به شما بود؛ اون احترامی بود که میخواست به شما ها بزاره و اون قدر عالی میتونست انرژی داشته باشه
ارررررره میدونی استاد همون اهرم رنج و لذت توی ذهنش درست شده بود که میتونست اون کار ها رو باانرژی فراووون انجام بده.
چقدر من کیف کردم یه جاهایی شما و مریم جان باهم صحبت میکردین و ایشون همچنان داشت کار میکرد
عاشق این همکاری بچه ها باهم شدم که هرکس در حد توان خودش شاخه جمع میکرد
چقدررررررر این بچه ها خوب تربیت شدن چقدر اینا در مسیر درستن.
.
یه نکته جالب که به نظرم رسید این بود که لیوای کار خودشو انجام میداد به دنبال علاقه خودش بود
و یه چیز جالب تر این بود که کسی بهش نمیگفت حالا توهم بیا یه کمکی بکن،
چقدررررررررر من این ازادی رو ستایش میکنم که اجازه بدیم ادم های اطرافمون کار خودشون بکنن
بزاریم اون ماهیگیری بکنه ما اتیش بازی بکنیم
خدای من عاشق این در صلح بودنِ همشون باهم هستن
واقعااااااااا وجود داره خانواده هایی وجود داره که هم عشق زیادی بینشون هست، هم احتراااااام هم ازادی
چه ترکیب زیبایی
واقعا با دیدن این خانواده این خواسته ها در دلم شکل گرفت که اقااااااااااا میشه
میشه هم رابطه عاشقانه داشته باشی هم بینتون کلی احترام باشه هم اینکه ازاد باشی و بهترین فرزند ها رو تربیت کنی.
خیلی خوبه هرروز میتونم وسعت خواسته هامو بیشتر کنم، چون باورهام داره بزرگتر میشه با دیدن این عشق ها.
.
وقتی جیکاب میخواست نوشیدنی بخوره به نشان به سلامتی نوشیدنی رو اورد بالا
من هم تا جایی که یادم باشه هرنوشیدنی که میخوام بخورم دوست دارم بگم به سلامتی
همین خودش یه باور مثبته؛ واقعااااااا چقدر این ادم ها در جای جای زندگی شون دارن به شیووه درست زندگی میکنن.
.
لیوای و جوزف بااینکه دوقلو هستن هم چهره های کملا متفاوتی دارن هم علائق و شخصیت متفاوت
این تفاوت ها زندگی رو برای پدر مادرشون جذاب تر میکنهاصلا فکرش رو بکنید 4 تا داداش به یه موضوع علاقه داشتن یه ورزش یه رشته و تخصص و…
به نظر من زندگی خیلی کسل کننده میشد این رفتارها که متفاوته زندگی رو هیجان انگیزتر میکنه.
.
راستی چقدر من لذت بردم استاد و مریم جان که شما دوتایی باهم نشستید و مهمون هاتون هم به کار خودشون میرسن
شاید تو خیلی از مهمونی های ایران میزبان همش میخواد کنار مهمون باشه و درنهایت اصلا نمیفهمه مهمونی چیشد.
چقدر من از شما یاد گرفتم قطعاااا مهمونی هایی که خودم در اینده میزبانی میکنم رو به بهترین شکل از این اگاهی ها استفاده میکنم
در عمل انجام میدم چون ایمانی که عمل نیاره حرف مفته.
خدایا شکررررررررت
خداجونم عاشقتم
دوستون دارم
سلااااااممم سلااااامم
به به شما باز از استاد لایک گرفتین و هر لحظه کامنت شمارو میخونم فقط تحسینتون میکنم که آنقدر عالی زیبایی ها و نکات مثبت رو به تصویر میکشید و اون اتفاقی که با پدر عزیزتون تجربه کردین من کلی ذوق کردم
خوش به سعادت پدر و مادرت که همچین دختر باعشقی و خوش قلمی دارند
من بی نهایت از نوشتن شما لذت میبرم اگه بخواهید و علاقه داشته باشید شما میتونید بهترین نویسنده باشید
اون موقع من اولین نفر هستم که کتابتونو میخرم و مطالعه میکنم و کلی ذوق میکنم
و دوست دارم هر روز سریال رو ببینم و کامنت شما رو بخون و کلی انرژی بگیرم و بعد کارمو شروع کنم
در پناه حق
سلاااامی دوباره به دوست الهی ام
انقدری که باعشق و انرژی و هیجان نوشتید که باتمام وجودم کلمات خدای تان را در قلبم احساس کردم
من این انرژی این اشتیاق این قلب صاف و زلال برای دیدن زیبایی ها را تحسین میکنم
شما بینظیر هستید
نویسندگی و نوشتن هم بسیار دوست دارم، از خداوند هدایت میخواهم در زمان و مکان مناسب مرا راهنمایی کند.
یه پیشنهاد که دقیقااااااااا همین الان حسم بهم گفت که به شما بگم
صبح که این سریال رو با عشق دیدید، بعدش تجسم کنید و به خودتون بگید که قراره یه روز بینظیر و فوق العاده رو شرووووع کنم، قراره امروز شگفت انگیز ترین روز زندگیم باشه، بریم یه روز بینهایت زیبا رو خلق کنیم
خدااااای من قشنگ حس میکنم که خودت اینارو بهم گفتی اینو از اشکی که تو چشام جمع شد میفهمم.
خدایا شکرت برای این نفسِ سبک و راحت با یه دنیا عشق و ازادی
براتون از خداوند بینهایت ثروت و خوشبختی و نعمت خواستارم
خانوم یاقوتی عزیز
یه سوال داشتم
اینکه من امروز متوجه شدم یه باور محدود کننده ای دارم که همیشه بهم بهترین پیشنهادها میشه و موقع قرارداد همه چی خیلی راحت بهم میخوره
مثل چند روز پیش پسر خالم زنگ زد و گفت شرکتمون یه تعداد زمین داره میفروشه برای ساخت فاز ۳ شهرک صنعتی بیام باهم بخریم خیلی عالی هست
منم گفتم اوکی
دیروز زنگ زد گفت رفتم که خرید بزنم گفتن جلوش بسته شده
به نظرتون به این باورم مربوط میشه که من خودم رو لایق ثروت نمیدونم در ناخودآگاهم؟
یا من بخاطر این که به قضیه حلال و حرام خیلی اعتقاد دارم که یه باور اشتباه برا خودم ساختم که مثلا من به عنوان مشاوره حقوقی دونفر رو باهم لینک میدم تا یه پرونده ای رو وکالتشو انجام بدن و منم به درصدم برسم به عنوان رابط.
مثلا من دونفر رو باهم آشنا کردم که قرار بود یه زمینی بفروش برسه و من به یه درصد میلیاردی برسم و در دقیقه ۹۰ یه مشکل خیلی کوچیک پیش اومد و انجام نشد
از این مدل کارها این بار سوم بود که همینجوری دقیقه ۹۰ همچی بهم میخورد
اینم بگم هر وقت روانشناسی ثروت رو کار میکنم این پیشنهادها بهم میشه و به نتیجه ختم نمیشه
به این میتونه مربوط بشه که من هنوز تکاملم طی نشده که به مبلغ میلیاردتومان برسم اونم یه شبه و باید همون درامدم رو فعلا ۳ برابر کنم
به نظرتون من چه باور اشتباهی دارم ؟
در این مورد راهنماییم کنید بی نهایت ازتون ممنون میشم
سلام دوست خوبم
سپاسگزاری میکنم برای این همه انرژی و تحسین های زیبایتان
درمورد باورهای محدود کننده ای که باعث عدم پیشرفت میتونه باشه میگم:
ببینید بیشتر وقتا اینا ترکیبی از چندتا باور هستن
همون بحث حلال حروم
بحث عدم لیاقت دریافت ثروت
قانوووون تکامل هم باید رعایت بشه مثلا یکی که تا الان ١٠٠ میلیون به دست اورده نمیتونه قدم بعدیش یه میلیارد باشه
یه مورد دیگه اینه که شاید کارتون رو باارزش نمیدونید، مثلا فکر میکنید خب یه رابط بودن و لینک کردن ادم ها که خیلی کار سختی نیست، من حتما باید کار سخت انجام بدم، و اینکه راحت پول به دست اوردن براتون باور پذیر نیست
یه چیز دیگه که به ذهنم رسید این باوره که همش سعی در راضی کردن دیگران داشته باشید، یعنی به جای اینکه توجهتون روی کار خودتون باشه روی اینه که من مشتری هامو راضی کنم و تمام توجه تون روی راضی کردن دیگران باشه
این هایی که گفتم نظر من بود درباره موانع رسیدن به خواسته تون
در پناه خداوند هرروز ثروتمندتر باشید
سلاااااممم خدا قوت
چقدر شما دل پاک و معصومی دارین که آنقدر از سر شوق اشک تو چشمانتون جمع میشه
واقعا درکتون میکنم چون من هر روز یه دور اشک شوق از چشمانم جاری میشود و با خدا عشق بازی میکنم
من عاشقش هستم اونم عاشق من
و از پیشنهاد خداییتون بی نهایت سپاسگزارم حتما با خودم تکرار میکنم و روزم رو با عشق ناب الهی و تسلیم وار شروع میکنم و ازش میخوام که هدایتم کنه
بازم ممنون
چقدر افتخار میکنم که دوست باعشق و مهربون و فوق العاده ای مثل شما دارم
قطعا در زمان و مکان مناسب خدا شمارو برای نویسندگی هدایت میکند
نویسنده پرفروشترین کتاب سال ایران
خانوم زهرا یاقوتی
هوراااااااا😊😊😊
دوست هم فرکانسی من سلام
چه قدر حس خوبی گرفتم وقتی هم فرکانس بودن استاد و مریم جونو توضیح دادی و بعد اتفاقی که برا خودت افتاد
چه دیدگاه فوقالعااااده ای ، تحسین برانگیزهههه
و این خواسته در وجودم شکل گرفت که خدایا منم میخوام از این هم فرکانسی های پر از عشق
و یه نکته ی جدید پدر خانواده که پایه هست همیشه و نمیگه دیگه خسته شدم و بسه یکم اروم بشینین و …
و کلا کامنتت پر از نکته هایی بود که برا خودم یادداشت کردم
و اینکه چندین نکته ی مشترک بین دیدگاهامون پیدا کردم و خیلیییی ذوق زده شدم که نکاتی هست که هردومون دیدیم
چه قدر خوبه این هم فرکانسیییی
در پناه الله یکتا برات عشق میخوام دوست خوبم
سلام دوست خوبم فاطمه جانِ پرانرژی و خوش قلبم
سپاس فراوووون برای محبت ات دوست خوبم
خوشحالم که خواسته ای در قلب جوانه زده
از خداوند میخوام که خواسته هایت رو به بهترین و راحت ترین و زیباترین شکل وارد زندگیت کنه
و محو وتماشای خواسته هات بشی و باهاشون زندگی رو زندگی کن دوست خوبم
قشنگ فرکانسی که داشتی این کامنت رو برام مینوشتی رو احساس کردم عزیزدلم
دوستت دارم مهربونم
در اغوش گرم و پرعشق خداوند به تمامی خواسته هات برسی
سلام عزیزممم..
اخههه چقدددر من دوست دارم کامنتاتوو..دختر خوشتیپ و خوشکل😘😘
سلام خوبِ من عزیزدلم
سپاسگزارم از کلی انرژی و عشقی که برام با عشق فراوانت فرستادی
خیلی دوستت دارم من
میدونی استاد…داشتم به این فکر میکردم که اگه منم بودم،میتونستم از هروز ماهیگیری و آتیش برپاکردن لذت ببرم؟ با هر بار انجام دادنش احساس تازگی و طراوت بهم دست میده؟! شما چندین بار آتیش برپا کردین و هر بار انگار بار اولتون بود که با همچین تجربه ای روبرو میشیدید و هربار تازگی داشت براتون و لذت میبردید… مهموناتون بارها ماهی گرفتن ولی اصلاً خسته نمیشدن و براشون تکراری نمیشد… اینا فقط یه دلیل میتونه داشته باشه… اونم نگاه نو و تازه به جهانه؛ نگاهی که از احساس سپاس گزاری قلبی میاد، نگاهی که از در لحظه بودن میاد، نگاهی که از لذت وصف ناشدنی درونی میاد، نگاهی که از شادی و زیبایی میاد، نگاهی که از عشق میاد…«عشق»… عشق معجزه میکنه… عشق همه چی رو آسون و لذتبخش میکنه.. این نیروی عجیب عشقه که آدمو عاشق همچی میکنه و آدم از زندگی سیر نمیشه… این نیروی عشق الهی آدمو عاشق زمین و زمان میکنه…
استاد نمیدونی این سریال با من و دوستان هم فرکانسی چه کرده؟ زندگی هممونو زیرو رو کرده،هر کس توی مدار دیدن این سریال بود،قطعا تا آلان یه آدم دیگه ای شده کلا… اصلا دیگه آدم سابق نیست… اینقدر که مدارمون تغییر کرده… اینقدر که نگاهمون به جهان و زندگی تغییر کرده… نمیدونم چرا روز به روز دارم بیشتر تشنه زیبایی ها میشم، اصلا آدم سیر نمیشه از دیدن این سریال سراسر زیبایی… دلم نمیخواد اصلا تموم شه..یادش بخیر،سال ها پیش وقتی جومونگ میدیدیم دلمون نمیخواست هیچ وقت تموم شه، با فراق و وصال سوسانو و جومونگ چه زجه ها و اشک ها که نریختم… چه میدونم همه میگن بهترین سریال های تاریخ،imdb و فلان گیم آف ترنز، برکینگ بد و چرنوبیل… اینا دیگه چِیَن بابا… یه سریالی به نام زندگی در بهشت هست که زندگی آدمو به معنای حقیقی بهشتی میکنه…
استاد اَ خنده دارم بال درمیارم؛اونجایی که گفتی از نزدیک ترین افرادم بوده که مثل jacob تشویقش کردم ولی عمل نمیکرد… میدونم کی رو میگی… بیخیالش استاد… خودت که بهتر میدونی ما مسوول تغییر و هدایت دیگران نیستیم… تا زمانی که خود اون فرد آماده نباشه و نخواد تغییر و عمل کنه… امیدوارم که اون فرد این فایل رو ببینه و از jacob الگو بگیره و توصیه های شما رو جدی بگیره…
الهی… الهی… ببین مریمی چه باحال مثل غزال میدوه…
Come on mary. run forrest… run…run.(اشاره به فیلم فارست گامپ و فایت کلاب). من عاشق دویدنم… من عاشق« خدای من» گفتنتم… تو فقط بگو … تو فقط بگو خدای من… دارم ذوق و شوق میکنم من.اینقدر که ناز و بامزه میگی. این پسره یوسف منو کشت… تو چشماش که نگاه میکنم از شدت زیبایی غش میکنم… استاد میدونم که هم ما و هم شما دوست داریم که این مهمونا باشن و حالا حالا ها نرن ولی وجدانا قسم این خانواده از خداشونه که همیشه توی این بهشت پیش ما بمونن و زندگی کنن… حق هم دارن بخدا، آخه آدم وقتی با آدمای بسیار محبوب و عزیزی مثل شماها هم کلام و هم نشین میشه دیگه نمیتونه از شما دل بکنه، اینقدر دوست داشتنی هستید، اینا همش به خاطر اتصال و نزدیکی شما به خداست… ببین چه آدمایی جذب همدیگه شدن…ببین…
من عاشق این آقای رایان شدم… بهش بگو میلاد عاشقت شده… ایشون چقدر پرانرژی، شوخ و فان، و دوست داشتنی ان… وای خدا آدم کیف میکنه… دوستان حتما به۹:۱۵ دقت کنید به آقای رایان… ببینید چقدر بامزه چشماشو گرد میکنه رو به دوربین!!! از شادی و خنده هورمون های شادی از چشم و گوش و دماغم داره سرازیر میشه…
و باز هم یک نکته ظریف دیگه استاد؛ موقع بریدن گفتی از کجا ببرم؟! و از عزیز دلت نظر خاستی… بهت میگفت که از کجا ها ببری و تو هم گوش میکردی… این شاید به چشم نیاد ولی نظر خاستن از دوست و همسر حتی در چیزای خیلی کوچیک، نشان از عزت نفس و احترام و ارزشمندیه و من خیلی حال کردم با این حرکتت… اینا همش درس و توجه به نکات مثبته که کانون توجه منو بهش جهت میده…
چقدر دلنشین بود که با کمک دوستان و با همکاری گروهی اون علف و درختای هرز رو سوزوندید و نابود کردین… یاد نابودی و پاکسازی باورهای هرز خودم میوفتم که با همکاری خانواده عزیزم( خانواده بسیار گرم و صمیمی عباس منش) قطع شون کردیم و سوزوندیم و فاتحشون رو خوندیم… با همکاری دستان خدا؛ فایل های استاد،نوشتارهای اعجاب انگیز مریم خانوم، کامنت های محشر دوستان، عقل کل…. و بی نهایت طریق دیگه… به خودم افتخار میکنم بابت داشتن این خانواده بزرگ و حیرت انگیز…
استاد گفتید اهرم رنج و لذت؛ من هنوز باورم نمیشه که دو نفر تنهایی چطور این همه کار سنگین و عظیم رو انجام دادن… میدونم که الان روی تمک زیر سایه خنک درختای بلندمون درازی و داری کامنت های ما رو میخونی، پاشو بینم، پاشو یه نگاه عمیق تر به دوربرت بنداز، مبینی چه کار خفنی کردی باورت میشه این همه تغییر اونم توی بازه کوتاه… من که در حیرتم … بهت افتخار میکنم و از ته دلم تحسینت میکنم عشقم، الگوم… عاشقتم بخدا
استاد من تازگی پی بردم که اهرم رنج لذت معجزه میکنه معجزه… با استفاده از این اهرم قدرتمند به یکی از مهمترین خواسته ها و اهدافم رسیدم که تا زمانی که به اون ثبات نتیجه نرسیدم ازش صحبت نمیکنم… خواسته ای که مدتها خواهانش بودم ولی هر هربار ناکام میشدم و به هدفم نمیرسیدم….
اما از دوتای دیگه نام میبرم که باورم قویتر شه…
+من همیشه ورزشکار بودم،هرورزشی، خصوصا فوتبال که بخشی از وجودمه؛ اما همیشه دلم میخواست مثل ورزشکارهای حرفه ای تعداد زیادی شنا و دراز نشست برم؛ دو ماه پیش که شروع کردم با تعهد به طور حرفه ای برای همیشه ورزش کنم؛ اولش به زور و بدبختی ۲۰ تا شنا و ۴۰ تا دراز نشست میرفتم که دیگه بدن درد میگرفتم و کم میاوردم، گذشت و گذشت باورم نمیشه امروز بعد دو ماه ادامه دادن و کاشتن اهرم رنج و لذت، ۹۰ تا شنا و ۱۵۰ تا دراز نشست نان استاپ میرم… اصلا خودم هم حواسم نبود ازین همه پیش روی و هیچوقت فکر نمیکردم که زمانی برسه به این تعداد حرکت برسم… حالا اگه همینطور ادامه بدم که واویلا میشه… همیشه تناسب اندام خوبی داشتم ولی توی همین دو ماه ورزش روزی سی دقیقه ای، به بدن تراشیده ایده آلم رسیدم… قبلا فکر میکردم که برای رسیدن به اندام تراشیده ایده آلم باید چندماه و یا چند سال پیوسته برم باشگاه، ولی من هیچگاه توی هیچ باشگاهی نرفتم و در همین مدت زمان کوتاه به خواستم رسیدم… و این اهرم آنچنان قدرتمنده که واسه هر هدفی جواب میده حتی کار فیزیکی و یا کنترل خواب….
استاد من سال ها خواب نامنظم و سنگینی داشتم، آنچنان خوابم سنگین بود که هیچ گوشی و هیچ کس و چیزی بیدارم نمیکرد، به زور میخوابیدم و به زور بیدار میشدم، آنقدر سنگین که همیشه محتاج دیگران بودم واسه بیدار شدن، حتی رکورد ۳۰ ساعت خواب بدون وقفه هم داشتم، خلاصه توی همین مدت اخیر دیگه متعهد شدم که با همین اهرم مشکل تنظیم و کنترل خوابمو واسه همیشه حل کنم؛ اینم باورم نمیشه که با چه باورهای عجیبی تونستم نه تنها تنظیمش کنم بلکه بدنم به کمتر از ۴ ساعت خواب داره عادت میکنه، حتی راس هر ساعتی که اراده کنم از خواب بیدار میشم دیگه… من که خودم هنوز باورم نمیشه که بالاخره شد… و خیلی مسایلی ازین قبیل…
با کمک این اهرم و ساختن باورهایی قدرتمند کننده در راستای هدف، رسیدن به هدف و خواسته خیلی ساده تر و راحت تره…..
سپاس بیکران از استاد گلم که مثل یه سری از افراد فقط حرف و تکنیک نمیگه که یه چیزی مثلا گفته باشه… استاد عزیزم خودش به این اهرم مسلطه و با عملی کردنش در زندگیش به ما هم این باورو منتقل میکنه
عاشق همتونم خانواده عزیزم❤❤😘😘💖💖
اصلا تفاوت داد میزنه بین کامنت کسی ک عمل میکنه با کسی ک درسارو متوجه میشه ولی اجراشون نمیکنه یا نصفه نیمه اجرا میکنه
سلام به آقا میلاد خوش اندام💎💪
چقققددددررر زیبا توضیح دادی.واقعا سپاسگزاری،زندگی رو هیجان انگیز میکنه.🌈
تحسین میکنم تعهد و پیوستگیت رو. تحسین میکنم عمل کردنت به درسایی که یاد میگیری.
تبریک میگم نتایجی رو که بدست آوردی👏👏👏
منو یاد اثر مرکب انداختی:
انتخاب های کوچیک و به ظاهر بی اهمیّت + ثبات قدم = تغییرات بنیادی
منم با همین عادت چند دقیقه ورزش در روز خیلی انرژی و قدرت بدنیم بالاتر رفته.💪
راجبه خواب هم کاملا باهات موافقم که میزان خواب لازم برای بدن فقط یه باوره که ما خودمون میسازیم.
من دو هفتس که شروع کردم به ساختن این باور که بدن من میتونه با ۵ ساعت خوابیدن انرژی و توانش رو بازیابی کنه.تا امروز که ساعت ۵ صبح بیدار شدم خییییللللیییی خوب جواب داده.🕓🛌😄شاید به همین دلیل بوده که هدایت شدم به کامنت زیبات🙏
سپاسگزارم دوست خوبم💎😊
به به… ببین چه دوست خوش فرکانسی پیام داده… سلام و درود بیکران الله مهربان بر آقا امیر رضا گل… نمیدونی چقدر از کامنتت خوش حال شدم پسر… خیلی خوشحالم که به نوشتار الهی و انگیزه بخشم هدایت شدی… دقیقا عشق و سپاس گزاری زندگی رو به طرز عجیبی هیجان انگیز میکنه.
آخ اونجایی که به اون اصل معجزه آسای دارن هاردی دوست داشتنی اشاره کردی؛ دقیقا دقیقا… خود من هم اونقدر غرق تعهد و عمل شدم که اصلاً این اصل اثر مرکب هم یادم رفت و خودمم حواسم نبود… قدم های کوچیک به طور پیوسته و ادامه دار نتایج پایدار و تغیرات بنیادی ایجاد میکنه… یه زمانی خوندن اثر مرکب دارن هاردی توی برنامم بود ولی خودمونیما انصافا توی این باغ بهشتی همچی هست و آدم از خوندن هر کتاب دیگه ای احساس بی نیازی میکنه…
سپاس بیکران از تحسین های خدا پسندانه و خالصانه ات پسر دوست داشتنی… منم خیلی خوشحالم برای این حرکتی خفنی که زدی و ازته دلم تحسینت میکنم عزیزم… خودت هم نمیدونی که با همین تغییرات که خیلی از مردم دنیا ازش عاجزند، چه شخصیت محکم و پولادینی از خودت میسازی… با قدرت و عشق ادامه بده که خوشبختی و شادی بیشتری در انتظارته… از تحسین کردنت خیلی لذت میبرم عزیزم… دلم میخاد همینجور رشد کنی و موفق تر شی…
دوستت دارم دوست ارزشمند و با اعتماد به نفسم
در آغوش خداوندگار عشق و زیبایی دوست بینظیرم
«میلا»
ای واییییی من مردم واسه این میلاد عزیزممممم
به خدا فقط تا عشق خوندمممم قلبم واستاد
اشکام ریختن
ای وایییی
اخ گفتی دوست نازنینمممم که
“”عشق””چه ها که نمیکنه😭
دوست عزیزم از کدوم قسمت الهامات فوق العاده ات بگم بی نهایت بی نظیر بودددد
بهت افتخار میکنم
و بی نهایت برای این درک.و مهمترش عمل کردنننننن بهت افتخارمیکنممممم بی نهایت تحسینت.میکنم برای این عمل کرون.یی نظیرت
برای نتیجه هدی فوق العاده ات
من باور دارم شما میترکونی.میلاد عزیزم
تو بی نظیری و بی نهایت به راحت ترین شکل میرسی به انچه میخواهی
ممنونم که نوشتی دوست نازنینم
بی نهایت سپاسگذارم
ببین پسر تو یه نمونه ی فوق العاده ای همیشه پر انرژی و پور شور باشی
عزیزم آقا محمد گل…سپاس بیکران از تحسین تو دوست عزیزم… تو هم فوقالعاده ای که در این مجمع سراسر نور و عشق حضور داری… در آغوش خدا سراسر شاد و رستگار و ثروتمند باشی عزیزم
به نام رب تنهااا خالق و مالک دنیا..
سلام سلاممم میلاد عزیز،دوست قدرتمندمم..
من چی دارممم بگممممممم اخههه با این کامنت زیبا؟؟
مگه میشه تشکر نکرد؟؟
خداای منننن چه کامنت پر از حس خوبی..
متشکرم متشکرم متشکرررر
سلام به آفرین عزیزم
دوست مهربون و خوش قلبم… منم خیلی خوشحالم از اینکه دیدگاهم حالتو مثبت تر کرده و لذت بردی… سپاس فراوان بابت تشکر های شکر آمیزت…چقدر لذت میبرم از بودن در کنار دوستان عزیزی مثل شما… چقدر خوشحالم و لذت میبرم وقتی کامنت های بینظیرتو میخونم و همیشه تحسینت میکنم، تحسینی از جنس بی نهایت الهی
در آغوش خدای یکتای بی همتا بفرین دوست داشتنی
داش میلاد اینقدر کامنتت عالی بود اینقدر بهم انرژی داد و چه قدر پر از آگاهی و نتایج عالی ممنون دوست عزیز واقعا تشکر که باماهم به اشتراکشون گذاشتی منتظر کامنت های پر ا نتیجه و آگاهی های دیگرت هستیم
اوه ببین کی اومده… زیبا خانم زیبا رو و زیبا پسند… خودت نمیدونی ولی من قبلاًها پروفایل شما خوندم و از کامنت های بینظیرتون خیلی استفاده کردم و لذت بردم… چقدر شما فوقالعاده و پر انرژی هستین زیبای عزیز و ارزشمند… خیلی خوشحالم که کامنتم شما رو شاد و پرانرژی کرده… سپاس بیکران از تحسین و محبت های خالصانه شما دوست خوبم… در آغوش خداوندگار عشق و مهربانی زیبای عزیزم
به نام الله یکتا
سلام میلاد عزیزم
هر وقت که کامنت های زیبات رو میخونم یه لبخندی زیبا از جنس خودش روی لبام میشینه
نوشته های زیبات حال ادم رو خوب میکنه
وقتی نوشته ی بی نظیرت رو خوندم دلم نیومد که ازت تشکر نکنم
چون اونقدر زیبا مینویسی و اونقدر به خودش وصلی که میشه این ارامش رو توی تک تک کلمات و جمله های زیبات حس کرد.
ممنونم که با عشق برامون کامنت مینویسی و ما هم با لذت تمام نوشته های زیبات رو میخونیم.
میلاد عزیزم برات ارزوی بهترین ها رو دارم.
در پناه خودش باشی دوست بی نظیرم
سلام و درود بیکران الله رزاق بر الهه همیشه متصل خداوندم. سلامی که سلامتی و حس زیبای دوست داشتن میاره…. نمیدونی چقدر خوشحال میشم وقتی واسم کامنت میذاری و از حس خوبت برام میگی… اصلا این حس آرامش و لذت تو، منو به وجد میاره دختر دوست داشتنی. عاشقتم من
چقدر تو مهربون و خوش فرکانسی دختر… خیلی خوشحالم که نوشتارهام از دلم میاد از خودش میاد و بر دل تو و دوستای گلمون میشینه… چقدر لذت بخشه این حس با هم بودن این حس یکی بودن این حس صفا صمیمیت و نزدیکی و یک دلی و یک زبانی… دوستت دارم دختر با عزت و ارزشمند همونطور که خدا دوستت داره… نوشتار های سراسر خدایی ات رو با عشق دنبال میکنم… در آغوش یگانه معبود و معشوقت سرشار از شادی و خنده باشی دوست بینظیر و ارزشمندم
سلام آقا میلاد نازنین دوست همفرکانسم
ممنون از این نگاه زیباتون وکامنت قشنگ تون واقعا نوش جوونتون که متن انتخابی اول شدید
تحسینتون میکنم که اینقد زیبا وپراز اعتماد به نفس نوشتید
تبریک میگم برای شنا زدن ودراز نشست رفتنهای عالی تون واندام مناسبتون
تبریک میگم که زمان خوابیدن تون تو کنترل خودتون شده
واقعا تحسینتون میکنم خصوصا برای این قسمت از کامنتتون که گفتید برای استاد هرچیز جدید انگارباراول انجامش میده اره واقعا کامنت شما بهم یاددادمنم آرزو کنم که بتونم به هرکدام از داشته هام ونعمتهام هرروز بادید جدید نگاه کنم تا دیگه برام تکراری نباشن تا فراموششون نکنم ممنون دوست خوبم
خدایت شکرت برای تمام این زیباییها ودرکها که به آسانی وبا عشق دراختیارم گذاشتی خدایا شکرت
سلام و درود خدا بر لیلا خانم عزیزم…خیلی خوشحالم که از دیدگاه من خوشتون اومده… مرسی از مهر و محبتت… سپاس بیکران از تحسین کردن های سراسر خداگونه و تحسین آمیزت… خدایا بی نهایت شکر بابت دوستان هم فرکانسی عزیزی مثل شما که خالصانه من و بقیه دوستان رو تحسین میکنه و این تحسین جهان و خداست از زبان تو … منم تحسین میکنم نگاه زیبابین و قلب بزرگت رو که داری عاشقانه به نکات مثبت توجه میکنی و این کانون توجهت شرایط و اتفاقات شگفت انگیز و لذت بخشی رو براتون رقم میزنه… خیلی دوست دارم لیلا عزیزم… همیشه به تنها معبود و معشوقت وصل باشی عزیزم
سلام آقا میلاد وقت بخیر
میتونی اهرم رنج و لذت رو با زبان سادە واسم توضیح بدی هرچی میخوم و گوش میدم بازم متوجەنمیشم این فایل استاد امروز بە عنوان نشانە من بود واسە همین ازتون سوال کردم برام توضیح بدین
امیدارم آرزوهاتونو در آغوش بکشی
سلام و درود خدا بر فوزیه خانم عزیزم. میدونی استاد راست میگه یه سری چیزا رو نمیشه توی چند جمله توضیح داد چون ممکنه باعث برداشت اشتباه و ناقص بشه…من با عشق و حوصله سعی میکنم آنچه که یاد گرفتم رو به زبون ساده و خودمونی توضیح بدم؛ اهرم رنج و لذت یک قانون حاکم بر سیستم مغز همه ی انسان هاست و مکانیسمیه که خواه ناخواه همه ما ازش استفاده میکنیم؛ اهرم رنج و لذت به این معناست که ما انسان ها «هر کاری رو» که انجام میدیم به منزله فرار از یک رنج و یا رسیدن به یک لذته. این مکانیسم خودکار مغزه… برای مثال گرسنگی و تشنگی؛ زمانی که گرسنته رنج میبری و این رنج از گرسنگی و لذت سیر شدن تو رو به سمت غذا(هدف) میکشونه. تو وقتی تشنت میشه از رنج تشنگی و لذت سیراب شدن خودتو به آب میرسونی، حالا ممکنه آب هم در دسترست نباشه یا توی بیابون گیر کرده باشی و مجبوری مسافت زیادی رو طی کنی و هر رنجی رو حتی به جون بخری تا به اون خواستار(آب و رفع تشنگی) برسی؛ هدف هم همینطوره، گاهی رسیدن به یک هدف برات سخت و رنج آوره ولی آنقدر لذت رسیدن بهش برات زیاده که متوجه رنج مسیر هم نمیشی… تو وقتی یه کاری رو انجام میدی در واقع از انجام دادنش لذت میبری و در مقابل، از انجام ندادنش رنج میبری، مثلا میگم فوزیه چرا اینقدر تو درسخوانی دختر؟ مشخصه که درس خواندن توی ذهن تو مترادف با لذت زیاد و درس نخواندن توی ذهنت مترادف با رنج عظیمیه به همین خاطر به سمت هدف(درس خوندن) حرکت میکنی. پس یاد گرفتیم که برای رسیدن به هر هدف و خواسته ای باید: رسیدن به هدف و خواسته توی مغزمون مترادف با لذت بسیار بسیار عظیم باشه، و نرسیدن به هدف و خواسته توی مغزمون مترادف با رنج بسیار بسیار عظیم باشه؛ اینجوری که فرض کن تو یک هدف و خواسته مشخص داری؛ رنج عظیم مثل یک نیروی مغناطیس دافعه، تو رو فراری و هل میده به سمت هدف، ازونطرف لذت عظیم رسیدن به هدف مثل یک نیروی مغناطیس بسیار قوی تو رو جذب میکنه و میکشه به سمت هدف.ok؟… دوست خوبم خودم هم الان شروع به تایپ کردم بارانی از مثال ها ایده ها و آگاهی ها به روم سرازیر شده که مغزم هنگ کرده… مینویسم که باور و آگاهی های خودم قویتر شه… به عنوان مثال تو میخای زبان انگلیسی یاد بگیری یا آزمون سراسری رتبه برتر شی، خوب!! بعد تو به جای درس خوندن و یا دنبال کردن مهارت زبان، همش تنبلی میکنی، درگیر خواب تلویزیون بازی و سرگرمی شبکه های مجازی فیلم سریال و ازین جور چیزا هستی؛ میدونی چرا؟ چون توی مغز تو، درس خوندن و مطالعه کردن مترادف با رنج و سختی عظیمه و در مقابل بیکاری و تنبلی مترادف با لذت و شادیه… پس تو و من اگه زرنگ باشیم میتونیم این قالب رو توی ذهنمون معکوس کنیم و ازین اهرم به نفع خودمون استفاده کنیم؛ بدین صورت که این فرآیند رو در ذهنمون تغییر بدیم… یعنی این رو توی ذهنمون بکاریم که من از مطالعه کردن لذت میبرم و از مطالعه نکردن رنج میبرم… شاید بگی سخته چیکار کنم اینجوری بشه مغزم… کمی صبور باش در ادامه راهکار میگم…
میدونی عزیزم، مغز ما مثل خر چَموش میمونه… باید رامش کنیم و افسارشو بدست بگیریم… بیا گولش بزنیم… نمیدونی چقدر لذتبخشه تسلط بر ذهن…
همین الان رفتم لابلای دفترها و یادداشت هام برگه های اهرم رنج و لذت، خواسته هایی که بهشون رسیدم رو مرور کردم، یادش بخیر انگار همین دیروز بود که شروع کرده بودم. حالا تمرین و روش استفاده عملی ازین اهرم رو که خودم استفاده کردم رو میگم: توی یک برگه، یک جدول به شکل T بکش. بالای سمت راست جدول بنویس رنج های نرسیدن به هدفم، بالای سمت چپ هم بنویس لذتهای رسیدن به هدف و خواسته ام… سپس هر چه که به ذهنت میاد توی لیست مربوطه بنویس؛ مثلا برای مطالعه یا قبولی در آزمونی خاص:
اگر من به هدفم نرسم چه رنجی میکشم:
اگر من به هدف و خواسته قلبیم برسم چه لذتی میبرم:
دیگه خودت بنا به سلیقه و دیدگاهت هرچی که به ذهنت میاد لیست کن… ۱۰ مورد ۲۰ مورد یا هرچقدر که میتونی…
سپس در صفحه پشتی میتونی راهکارهای کاربردی و عملی که برای رسیدن به هدفت نیازه رو ذکر کنی… البته ممکنه در روزهای بعد ایده های جدیدی بهت گفته شه که بعضی از راهکارهارو خودت اضافه کنی یا تغییر بدی…. به مدت ۲۱ روز مداوم این برگه رو هروز یک یا دوبار مرور کن تا محکم ساختار های ذهنت عوض شه و با این کار انگیزه ادامه دادنت در طی مسیر حفظ میشه…
دوست خوبم برای اهداف حیاتی و بلند مدت حتما از این برگه استفاده کن… سعی کن از اهداف کوچیک شروع کنی… کم کم با تمرین و تکامل و رسیدن به هدف خودت میوفتی رو غلتک و یاد میگیری، تا جایی که میتونی به جای استفاده از برگه توی ذهنت همچی رو تصور و برنامه ریزی کنی…
من خودم یادمه دو ماه پیش که به الهامم از طرف خدا گوش کردم، از اعماق وجودم شروع کردم به انجام تمرینات… خدا شاهده که روزهای اول از درد داشتم زجه میزدم یه جاهایی خیلی زور میزدم، گفتم که من همیشه ورزشکار بودم و هستم ولی نهایت ۲۰ شنا و۴۰ دراز نشست توانم بود، با تکامل و انگیزه رسیدن به هدف الان دیگه خیلی قویتر شدم ، سیستم کارم این بود که روزی یک یا دو تا حرکت بیشتر بزنم نسبت به روز قبل؛ همینجور یکی یکی اضاف شد… فردا هم باید ۹۲شنا و ۱۵۲ دراز نشست به علاوه انبر پرس و حرکات یوگای خاص خودم(پرانایاما) میرم… این دیگه بخشی از زندگی و ضمیر ناخودآگاهم شده… اصل تکامل همه چیزه… قبل انجام حرکات با خودم حرف میزنم مثلا میگم من عاشق شنا رفتنم این کار واسه من برخلاف بقیه آسونه ، سیستم ایمنی و سلامتیم قویتر میشه، من با این کارم ارادم قویتر میشه، من لذت میبرم ازین کار، عضلاتم خط خطی میشه، بدنم فیت میشه و اعتماد به نفسم بالاتر میره و …. ازین جور حرفای انگیزه بخش و در مقابل مثلا میگم اگه امروز ۹۲ تا شنا نرم رنج میبرم و انگار یچیزیم کمه من اگه زیر ۹۲ برم خیلی عذاب میکشم باید به این خواسته برسم… میدونی راستشو بخوای خیلی مواقع رنج میکشیدم حین انجام حرکات ولی لذت رسیدن به خواستم خیلی بیشتر از رنجش بود… قبلاها توی استفاده درست ازین اهرم چند بار شل کردم و ول کردم ولی کم کم قلق دستم اومد… الان به چند اهداف و خواسته قلبیم با همین اهرم رسیدم… استاد عباس منش باهوش ترین و عملگرا ترین فردیه که توی زندگیم دیدم… ایشون با همین اهرم به تمام اهدافش رسید حتی توی کسب ثروت… اگه دقت کنی توی مسابقه تنیسش با مریم خانوم، ازین اهرم و قدرت کلام به شدت استفاده میکرد… باخت و شکست برای ایشون یکه رنج عظیمه که حتی حاظر نیست جلوی عزیز دلش هم کوتاه بیاد و ببازه… یا همین پاکسازی کامل پرادایس… یا حتی همین رژیمی که الان مدتیه گرفتن… همش از اهرم رنج و لذت استفاده میکنه …ایشون اینقدر ازین اهرم استفاده کرده که کاملا مسلطه… فقط این رو به خاطر بسپار که رنج از نرسیدن به هدف با ترس از نرسیدن به هدف فرق میکنه؛ ترس موجب سکون میشه ولی رنج موجب حرکت…
اگه بخوام کامل کامل برات توضیح بدم و مثال بزنم باید یه جزوه ۵۰ صفحه ای تایپ کنم… آهان یه ایده آلان به ذهنم رسید… همین الان توی گوگل سرچ کن اهرم رنج و لذت کلی ویدیو و مقاله هست که کامل همه چی را برات شفاف میکنه … من خودم از خوندن کامنت بچه ها، عقل کل،بعضی اشارات استاد، تحقیق توی نت آگاه شدم ولی با تمرین و تجربه و تکامل یاد گرفتم… الانم که میخام در رسیدن به تمام اهداف پیش روم ازین اهرم آگاهانه استفاده کنم… خیلی خوشحالم که در این مجمع عشق داری آگاهانه روی خودت کار میکنی… از سوال کردن خیلی خوشم میاد همونطور که خودم زیاد سوال میپرسم… امیدوارم که به هرچی میخوای برسی… اگه سوالی هست حتما بپرس… در آغوش خداوندگار عشق و مهربانی فوزیه عزیزم
سلام آقا میلاد بزرگوار چقدر زیبا و روان شرح دادی خدایی انگار یە چراغ در درونم روشن کردی با چ زبونی از شما تشکر کنم بە راستی کە خوشحالم کردی چقدر با آگاهی شرح دادی چقدر با مطالعە و تجربە دیدگاهتو برای من نوشتی و مهمتر از همە چقدر با حوصلە و آرامش تایپ فرمودی
من از این همە صبر و حوصله از این همە آگاهی و تجربە از این همە مهربانی و حس دلسوزی از این و آرامش شما بی نهایت سپاسگزارم
بزرگوار آقا میلاد این هدیەی بزرگ بود واسە من در این عید فطر
شرایط من خیلی خاصە آقا میلاد تو کمپ زندگی میکنم ولی دلخوشیم الله یکتا و همین الهامات استاد هستش تا به هدفم برسم و بە خودم می بالم کە خداوند هدایتم کرد در جمع صمیمی این خانوادە قرار دارگرفتم و بیشتر به خودم می بالم کە شما بە بهترین شیوە جواب اولین سوال من رو دادین
بزرگوار آقا میلاد دستانت را با مهر میفشارم و از الله یکتا میخواهم همه روزهای زندگیت را پر از شادی و دلخوشی ، ثروت و نعمت ، سلامتی و تندرستی قرار بده
عاقبت بخیر باشی بزرگوار
سلام و درود الله یکتا بر فوزیه عزیزم… فوزیه جان علارغم اینکه خیلی سرم شلوغه ولی نمیدانم چرا خدای درونم اصرار دارد که حتماً برایت بنویسم.. هی مقاومت میکردم که دیگه متوجه شدم خدا از زبان من میخاد باهات حرف بزنه… فوزیه عزیزم بی نهایت سپاسگزارم بابت تشکرهای خالصانه ات و خیلی خوشحال شدم که نوشتارم بهت کمک کرده…بخدا اگه فرصت داشتم بیشتر هم برات توضیح میدادم و این رو وظیفه خودم میدونم دوست خوبم… فوزیه عزیزم بذار یکم راحت تر باهات صحبت کنم؛ میدونم که شرایط توی کمپ سخت و پرفشاره ولی این رو بدون زندگی خیلی ها ازین سخت تر و طاقت فرسا تره…باور کن که زندگی خیلی از اعضای سایت هم سخت و پرفشاره اینو میگم که بدونی که خیال نکنی زندگی همه گل بلبله و تو از بقیه عقب تری،بخدا اینطور نیست… شاید باورت نشه گذشته من حتی از گذشته استاد هم به مراتب وحشتناک تر هست و اونقدر دلخراشه که حتی فکر کردن بهش خودمو هم دیوونه میکنه… اونقدر رنج و تضادهای هولناکی کشیدم که نظیرش را تا به حال در هیچ فیلم و کتابی ندیدم… میخام از تجربیات خودم بگم باشد که بیندیشی و رستگار شوی… فوزیه عزیزم درسته که بیش از ۵۰۰ روز عضویت دارم ولی تازه دوماهه که اومدم توی این باغ و دارم متعهدانه روی خودم کار میکنم… ببین ابتدا از باورهای توحیدی شروع کن… حتما فایل های فقط روی خدا حساب کن، نامه ۳۱ امام علی، قانون جذب و حزن در قرآن، خدارا بهتر بسناسیم، فایل های توحید عملی و کلا هر چه فایل مربوط به خدا و قران رو بارها گوش کن… اعتماد به نفس اولین و مهمترین ایستگاه موفقیته؛ فایل ها و راهکارهای مربوط به عزت نفس رو کامل بررسی کن… هروز تا جایی که وقت میکنی فایل جدید ببین اونقدر خودتو گرم و تشنه آگاهی کن که اصلا خوابیدن هم یادت بره… سریال زندگی در بهشت زندگی منو زیرورو کرده کلا… حتما روزی حداقل یک قسمت ازین سریال رو ببین… تا جایی که میتونی کامنت بخون… لطفاً لطفاً کامنت بذار، با دوستان گفت و گو کن و دوست شو… این یکی از بدترین اشتباه های من بود که کامنت نمیداشتم و از فضای صمیمی بچه ها احساس حسادت و بدی داشتم و خودمو درگیر فضای سایت نمیکردم…چون با خودم در صلح نبودم چون خیلی مغرور و متکبر بودم… ببین من اوایل به شدت از استاد و همسرش متنفر بودم و حالم از اعضای سایت به هم میخورد اونقدر که با خودم در جنگ بودم… الان بعد طی تکاملم به ایمان صددرصد رسیدم که استاد هرچی میگه درسته و این سایت و فضا امن ترین و بهترین خانه دنیاست و هر کسی لیاقت حضور در این محفل رو نداره… ببین هرچقدر بیشتر انرژی و مایه بذاری بیشتر و سریعتر رشد میکنی… اینو خودم توی این دوماه به وضوح هرچه تمام تر لمس کردم… خدا خیلی دوست داشته که تو رو به این مسیر سراسر عشق و توحید هدایت کرده…قدر این نعمت رو بدون و ازش نهایت استفاده رو کن… من که چیزی نیستم فقط یک دست و بنده خدام… خدای درونم داره بهم میگه که بهت بگم فوزیه مطمئنا تو با تعهد و ادامه دادن حتما حتما از پس مشکلاتت برمیای و اونقدر بزرگ میشی که به تک تک خواسته هات میرسی ،ذره ای شک نکن… خدا خوشبختی ثروت سلامتی و موفقیت ما رو میخاد این ماییم که باید باورش کنیم و مطابق قوانین ثابت الهی حرکت کنیم… قوانین رو فول فول شو و عمل کن…. کنترل ذهن(تقوا)… توجه به نکات مثبت و زیبایی ها… احساس خوب اتفاق خوب،احساس بد اتفاق بد… سپاس گزاری…. ایمان …. توکل …. عمل…. تکامل…..کانون توجه و تمرکز… هدایت و الهامات… و دیگر مفاهیم و قوانین کیهانی و الهی… وقتی با خودت و خدات به صلح رسیدی دیگه عاشق همه چیز میشی و دیوانه و سرگشته زندگی میشی.. حال و روز من الان غیر قابل وصفه اونقدر عاشق خودم و خدام شدم که در گرو اون عاشق تو فوزیه عزیزم، عاشق تک تک خانواده صمیمی عزیزمون، عاشق استاد و مریم، کلا عاشق زمین و زمان شدم… دوست مهربون و خوش قلبم تو فقط ادامه بده فقط ادامه بده اونوقت نتایج و نشانه هایی میان که خودت هم باورت نمیشه… خیلی خیلی خوشحالم از حضور گرم و صمیمی ات در این مجمع سراسر عشق خدایی… راستی خیلی اسم قشنگی داری….«فوزیه»… وقتی میگم فوزیه لبخند روی لبام میاد و حس خوبی دارم… فکر کنم از فوز میاد به معنی رستگاری و خوشبختیه. دوستت دارم دختر پاک و معصوم و دوست داشتنی همانطور خدا بی نهایت دوستت داره.. در آغوش خداوندگار عشق و مهربانی فوزیه عزیزم 💖😘❤✌👍💖
فوزیه عزیزم، خیلی مفصل جواب کامنتتو دادم عزیزم… یه نگاه بالا بنداز… ایمیل رو بیخیال، سایت رو چک کن.. اگر پاسخم رو دریافت کردی بهم اطلاع بده… امیدوارم که به تک تک خواسته هات برسی دختر خوب
سلام دوست عزیز
خیلی لذت بردم از دیدگاهتون،
خیلی از موارد رو بهم یاداوری کردید جوری که کنجکاو شدم بازم ببینم فایل رو😄ممنونم
موفق و سربلند باشید🍃
سلام الهام عزیزم… خیلی خوشحالم که از خوندن نوشتارم لذت بردید.. خیلی خوشحالم از حضور دوستان خوبی مثل شما… در آغوش الله یکتا بهترین ، شادترین، عاشق ترین و موفق ترین باشید دوست عزیزم
مرسی میلاد عزیز، چقدر زیبا نکات عالی این قسمت رو برامون شرح دادی، و تجربه عالیت از اهرم رنج و لذت رو گفتی، مرسی❤️🌹
سلام هانیه خانم گل… سپاس از نگاه زیبابین و مهربانت… قصد نداشتم از تجربیات اخیرم بگم، اون گفت و من نوشتم.
امیدوارم که هرچی قلب بزرگت میخاد برسی عزیزم
عالیه، قبلا این کامنتو خونده بودم اما دقت نکرده بودم، واقعا خیلی خوبه که بدنمون رو به خواب کم عادت بدیم، و درزمانهای بیداری وقتی دیگران خواب هستن، ما روی باورهامون کارکنیم و نتیجشو زودترببینیم🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺عالیه، خدایا متشکرم، و ممنون ازشما
سلام وقت عالی بخیردیروز از شما خواستم در باره اهرم رنج و لذت برام توذیح بدین چون فایل دیروز نشانە من شد
یە ایمیلی دریافت کردم کە شماپاسخ داین به سوالم اماوقتی اومدم گشت چیزی ندیدم
منون میشم همکاریم کنید
سلاااامم و خدا قوت
اولا من کامنتتون بی نهایت دوست داشتم و عالی بود
دوما یه سوال داشتم
دقیقا در مورد خواب چه سوالی رو نوشتید
لطفا سوال رو برام بنویسید ممنون میشم
سلام و درود خدا بر آقا احمد گل…سپاس ازین که نوشتارم رو خوندی و خیلی خوشحالم دوست خوبم از حضور صمیمی شما… دوست عزیزم درست متوجه منظورتون نشدم.. کدوم سوال؟ اگه منظورت ساختن باور و پرسیدن سوال کلیدی از خودمه، الان برات توضیح میدم. احمد عزیزم، من اونقدر این مشکل خوابم حاد بود که همه بهم میگفتند که باید بری پیش روانشناس و دکتر. ولی خودم یه پا روان شناسم میدونستم مشکل از خودمه و باید یکاری کنم والا از مسیر موفقیت دور میشم… راستش همه روش ها رو امتحان کردم ولی اونقدر از مکانیسم دفاعی استفاده میکردم که دیگه هیچی راه گشا نبود… حقیقتش خدا بهم الهام کرد که چکار کنم؛ قبل خواب توی ذهنم ساعت ساعت بیدار شدنم (مثلا ۵ صبح) رو تجسم و تصور میکردم،بصورت متمرکز و لیزری، اهداف و برنامه های فردامو توی دفتر مینوشتم یا توی ذهنم مرور میکردم، با خودم میگفتم من از خواب زیاد رنج میبرم و از خواب زیر پنج ساعت لذت میبرم، ذهن و بدن به این ساعت خواب سازگار میشه و من از عشق و انگیزه نمیتونم حتی بخوابم ، اصلا کی گفته آدم باید حداقل هشت ساعت بخابه؟ انسان یه موجود تکامل یافته و سازگاره میتونه با قدرت اراده همچی رو به نفع خودش تغییر بده …. ازین جور تلقین ها…
از خدا الهام و هدایت بخواه خودش روش مخصوص تو رو میگه… از ته دلم از خدا کمک و هدایت خواستم اونم به بهترین و ساده ترین راه ممکن هدایت و کمکم کرد… دوست عزیز این موضوع فرد به فرد فرق میکنه، هرکی به یه روش خاصی هدایت میشه…امیدوارم که منظورم رو رسانده باشم… یادم اومد در مورد سوال؛ مثلا با خودم حرف میزدم یا توی ذهنم مرور میکردم که من از خواب زیاد چه رنجی میبرم و چه مشکلاتی واسم ایجاد میکنه؟! من از خواب کم چه لذتی میبرم و چه فوایدی واسم داره؟ جوابهاشو هرکس خودش بهتر برای خودش تعریف میکنم، منم که جواب های خاص خودمو داشتم…
در آغوش خداوندگار عشق و مهربانی احمد عزیزم
سلاااااااممم و خدا قوت
میلاد عزیز و دل پاکم خیلی خیلی ازت ممنونم که وقت گذاشتی و برام توضیح دادی
واقعا عاشق دل پاکی و معصومیتت شدم
خدا ببین چقدر در درون تو موج میزند
خدارو شکر میکنم که رفیقی مثل تو دارم
خیلی کامل و عالی توضیح دادی
قطعا از راهکارات استفاده میکنم
و با اون سوالات برا خودم اهرم رنج و لذت درست میکنم
قطعا جواب میگیرم به لطف خدا
بازم ممنونم و بهترین هارو براتون آرزومندم
تو لایق بهترین ها هستی عزیزم میلاد جان
سلام دوست عزیز
این فایل نشانه هدایتم بود که خدا به کامنت شما دوست عزیز هدایتم کرد ، کامنتتون عالى بود و به نکات جالبى اشاره کردید ، مثل اینکه گفتید واقعا منم اگر بودم مى تونستم از هر روز ماهیگیرى و آتیش درست کردن لذت ببرم . آنجایى که استاد براى برش از مریم جان نظر خواستن . و بهتون تبریک میگم که تونستید باورهاى محدود کننده و هرزتون رو نابود کنید .
در مورد اهرم رنج و لذت صحبت کردید و اینکه با استفاده از این اهرم تونستید نتایج خوبى رو بدست بیارید ، تبریک میگم .
اگه میشه اهرم رنج و لذت رو که در مورد خواب استفاده کردید بگید که به چه شکلى انجام دادید. ممنونم .
بهترینها رو براتون آرزو میکنم