https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-24.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-05-21 09:40:362025-01-19 10:44:50سریال زندگی در بهشت | قسمت 29
296نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بنام خدایی که بیشتر از خودم، دوست داره من ثروتمند، شاد و سلامت باشم❤
سلاااام به همگی 🏇🎯🎨⭐💜❤
امروز قبل اینکه فایل روی سایت بیاد و من دانلود کنم، با خودم گفتم امروز قراره چه اتفاقات قشنگ و تجربه های زیبایی رو تو بهشت زندگی کنم😍؟
خدای من، چقدر همکاری و همراهی این خانواده با وجود تمام تفاوت هایی که دارند مخصوصا دوتابرادر دوقلویی که میبینیم هر کی یک شخصیت متفاوت ولی همه شون بی نهایت مؤدب، مسئولیت پذیر و فوق العاده اند
، اول فایل که لیوای ماهی گرفته بود مثل قسمت های قبلی همراهی و حضور برادرا و خوشحاللی شون و دوربین به دست بودن پدر رو می بینیم که بی نهایت ستودنی و زیبا هست، تحسین مریم جان و استاد عزیزم که باعث میشن این درس، مددام واسه من تکرار بشه: سپااسگذار باشم و زیبایی، فراوانی، موفقیت و ثروتمند بودن دیگران رو تحسین کنم و خوشحال باشم که اینم بگم شاید اولش سخت باشه ولی وقتی جزیی از شخصیت شد، دیگه اونجاست که باید ثمره اش رو دید.
اونجا که اگر اشتباه نکنم وقتی پدر پسرا ماهی رو تو دریاچه انداخت، لیوای به ماهی گفت آزاد باش😍 همین یک جمله رو از این فایل یاد گرفته باشم، کلللللی باارزشه، وقتی دیگه به خودمون میایم مثل روزی که استاد تو کشتی ایننننقدر به قول خودش بخور بخواب بوده که دیگه اصلا حواسش نبود چقققققدر چاق شده تا وقتی که می بینه به سختی از در بیرون میتونه بره، ما هم اگر الان از شرایطی که داریم (مالی، روابط و موارد دیگه) راضی نیستیم کافیه قدم اول رو برداریم و خودمون رو آزاد کنیم از بند تمام باورهای محدودکننده و ترمزهایی که تا قبل این با خودمون حمل می کردیم ولی الان فهمیدیم نه بابا، انسانی که آزاد به این دنیا نیاد (بدون هییییچگونه ایده خاصی) و آزاد از این دنیا میره بدون اینکه مالی، عزیزی و یا هر چیز دیگه ای با خودش ببره، پس وسط این دو تایم هم باید آزاد باشه، حالا اینکه میخواد از چی آزاد باشه، اونش به خودمون برمی گرده که چی میخوایم؟؟؟؟
خدا رو بی نهایت شکر میکنم که همه چی از انرژی تشکیل شده که میشه به همین راحتی هر چیزی که بخوایم رو وارد زندگی مون کنیم فقط کافیه ما مثل اون باشیم و ارزش اون رو داشته باشیم، چون واقعا تو هر مسیری که باشیم نیروهای کمکی تو مسیرمون بهمون داده میشه که ما رو به اون چیزی که میخوایم برسونه، حالا به قول استاد می بینی کسی که معتاده هر جاااااایی باشه مواد هست اما وقتی این مسیری که انتخاب کردیم و مثل جیکاپ با اینکه اولش ممکنه مقاومت هایی داشتیم ولی وقتی قدم اولو برمی داریم چه اتفاقات زیبایی که فقط منتظرن ما ایجادشون کنیم😝 دقیقا مثل این خانواده فوق العاده که اصلا از همون اول آشنایی شون با استاد و مریم جان، همین طوری الله بختکی نبوده😝 چقدر این همراهی شون و پایه بودنشون رو تحسین کردم که وقتی چوب ها رو دیدن، تتد، سریع از استاد پرسیدن اینا قضیه شون چیه😎 استادم گفت جمعشون کردیم چون باید بروند و در آتش عشق بسوزن😍 و نتیجه شد این همکاری گروهی فوق العاده که هر لحظه آتیش گزفتن چوب و درخت ها و سر به فلک کشیدن این آتیش، خدای من، بی نظیره و فقط باید تحسین کرد، خدای من شکرت
مریم جان بی نهایت از شما متشکرم که در هر حالت فیلمتو میگیری، حتی موقع دویدن😍
و چقدر جیکاپ رو تحسین میکنم ککه می بینیم دیگه اثر اون مقاومت که اول داشت خیلی کم شده وچطور با تعهد قدم برداشته، البته اینم به قول استاد فقط به این خاطر هست که خودش خواسته وگرنه استااد که قبلش خییییلی بیشتر از این صحبت رو با کسانی که اولش به به می کردن ولی هیج عملی نبوده، دقیقا مثل لیوای هست، پسر دوست داشتنی ۱۱ ساله ای که وقتی مریم جان میپرسن ازش که چطورر این طور علاقمند به ستاره ها شدی میگه معلم علوممون، درحالیکه بدون شک همه هم کلاسی های لیوای ااینطوور عاشق ستاره ها نشدن درحالیکه معلم، همونه و واسه همه شون یکیه، امکانات یکیه و موارد ددییگه ولی تفاوتش اینه که لیوای خودش خوااسته و این خواستن هست که باعث شد کم کم و قدم به قدم تجربه های خیلی خوبی رو درخصوص ستاره ها تجربه کنه، از خرید کتاب قطوری که اگر این خواستن نبود، هیچ وقت لیوای نمی تونست همه اش رو بخونه و بعدش راحت بتونه واسه بقیه از ستاره ها به اون قشنگی و با آرامش و دقت توضیح بده.
چقدر خوشحال شدم که امرووز براونی رو هم دیدم😍من میخوام یکی مثثل براونی داشته باشم😍 خیییییلی دوستش دارم، خدا رو شکر میکنم که شما اونو داریید استاد عزیززم و مریم جان.
عااشقتونم💗❤ بازم بی نهایت سپاسگڋارم بابت تهیه این فایل های بی نظیر و البته دوستان عزیزم که کامنت های فوق العاده ای مینویسن🙏😘
من دختر مهربان و با احساسی هستم و همیشه عملی کار انجام میدم شاید کم بتونم احساسم رو بیان کنم ولی از وقتی به خودم قول دادم که باید بگم و بنویسم و تحسین کنم دارم تمرین میکنم
انقدر این پرادایس زیباس که فکر نمیکنم کسی به راحتی بتونه این نفس حبس شده در سینه رو رها کنه. وبتونه اونجور که وجود داره بیان کنه
این خدا انقدر زیباییهاشو به شکلهای مختلف تزعیین میکنه و همش میگه من و ببینید حتی تو وجود ادمها
ما که این خانواده رو نمیشناسیم ولی انقدر قشنگی و زیبایی خودش رو تو وجود اینا تقسیم کرده که هر روز میگم کاش باشن امروز هم تو این قسمت
انقدر کارشون و همکاریشون قشنگ بود که هم خودشون احساس رضایت میکردن هم استاد خوششون اومده بود اینم یکی دیگه از خصلتهای خدا (قدردانی)که تو به ما این نعمت و دادی ما هم ازش خوب استفاده میکنیم و شکر گذاری میکنیم
انقدر این شعله ها قشنگن که هزار تا معنی توشون هست ،،یکی تمیز کردن و نابود کردن چیزهای بد و بی فایده،،،یکی زیبایی رنگها ،،یکی گرما بخش وجود،،،یکی خود بدتو بسوزونی و تا تمیزی و پاکی معلوم بشه ،،،برای بعضی ها فقط رنگ و قشنگی برای بعضییا ترس و وحشت،،برای بعضی ها امید به دوباره ساختن برای بعضیا بر باد رفتن همه ارزو ها با سوختن همه چیز زندگیشون،،
اب و اتش به نظر من بیان گر یه چیز نیستن فقط هزاران معنی دارن که هر دوی این سرمایه هر روز در زندگی در بهشت هست و فقط همین دو خیلی میتونه ادم و به تامل برسونه من هر روز صبح با دیدن این اب و اتش جون به زندگیم میدمبعضی وقتا تا نجواها میاد و من رو نگران میکنه اینارو تصور میکنم
اب هم هم زندگی میبخشه هم مختل میکنه،،هم میتونی رها باشی روی اب هم میتونی دست و پا بزنی و بری زیر اب
هم ارامش محض هم وحشت زیاد
هم درونش پر نعمت و گنج هم برونش پر از ارامش
هم میشه مایه لذت و تفریحت باشه هم مایه نابودی خودت و کاشانه ات
به نظرم تو هر چی این انتخاب با خودمونه که چی و چه جوری داشته باشیم
واقعا استاد راست گفتن خدا به همه نعمتهای یکسان داده اون که کی و چجوری ازش استفاده کنه و اون و وارد زندگیش کنه یا نه به عهده خود ماس
خدارا شاکرم که این همه فراوانی و نعمت را به بهترین بندش داده و به ماهم اجازه دیدنش و داده
اولش عکس این قسمت رو که دیدم یه انرژی مثبتی داشت که گفتم بله مث اینکه برنامه امروز آتیش و پاکسازیه
این قسمت درس های زیادی که برای من داشت
بچه ها در حال ماهیگیری و لذت بردن یه کت فیش بزرگ هم شکار کردن 🐟
خانم شایسته از فرصت استفاده میکنه و دست به سیبیلای ماهی میزنه تا بر ترسش دوباره و دوباره غلبه کنه و به خودش بگه که هیچ اتفاقی نمیفته. یعنی خانم شایسته از هر فرصتی استفاده میکنه برای غلبه ترس هاش و کسی مبتونه همیچین ویژگی داشته باشه که مدام به دنبال تغییره
تبریک به جیکوب به خاطر عمل به ایده هاش عمل به الهاماتش همین خودش خیلی آموزنده بود اینکه حرکت کنی و قدم های اولیه رو برداری انگار که اهرم رنج و لذت تو ذهن جیکوب سرجاشه 👈 اینکه اگه به ایده هاش عمل نکنه و حرکت نکنه چه اتفاقاتی میفته و اگه عمل کنه و حرکت کنه چه لذت هایی داره
بعد دیدم وقتی که شروع کرده به بلاگ کردن ویدیوهاش بقیه هم به عنوان دستانی از خدا اومدن کمکش، استاد ازش فیلم میگرفت جوزف ازش عکس میگرفت و همچنین پدرش
یعنی این درس رو داشت وقتی شروع میکنی با همون امکانات و شرایط بقیه هم میشن دستانی از خداوند
این چند روزه به جز اون دو موردی که داشتم اهرم رنج و لذتشو تو ذهنم درست میکردم (ورزش کردن و زود بیدار شدن از خواب) این ایده رو گرفتم که بیام در موارد دیگه استفاده و تمرین کنم که منجر به تغییر رفتارم بشه، اومدم در مورد نخوردن کافئین زیاد هم به کار بردم چون دیدم بدنم داره واکنش نشون میده به این مسئله گفتم اینو باید تغییرش بدم که با همین اهرم تا الان تونستم انجامش بدم
حالا میخام اهرم رنج و لذت برای عمل به قوانین و الهامات به کار ببرم اینکه اگه به قوانین عمل نکنم و تغییر نکنم چه رنج هایی داره و اینکه اگه عمل کنم و عملگرا باشم چه لذت هایی داره تو این مسیر
این قسمت نشانه امروز من هم بود
نکته مثبت بعدی کمک آقای راسل برای آتیش زدن درخت ها بود که با چه انرژی و نشاطی این کارو انجام میداد درس و نکته ای که داشت اینه که امریکایی ها دوست دارن مدام در حرکت باشن در حال پیشرفت باشن و دوست ندارن یه جا ثابت وایسن این تفاوت امریکا نسبت به کشورای دیگه ست که منجر به پیشرفت بیشتر این کشور و زیبا شدنش شده
استاد در مدار این کشوره چون یکی از ویژگی های شخصیتی اون هست که دوست داره همیشه حرکت کنه
این پدر خانواده خیلی خیلی انسان دوست داشتنیه و شخصیت آرام و خونسردی داره
با قدرت درختا رو داخل آتیش میندازه و به خودش افتخار میکنه 💪
اونجا که خانم شایسته زمزمه کرد ای کاش یه چوب بندازن بالای آتیش که بلافاصله پدر خانواده یه درخچه کوچیک انداخت روی آتیش و زبانه کشید. دیدی خانم شایسته درخواست شمل با فرکانس قوی که فرستادی بلافاصله اجابت شد 😎😍
شخصیت لیوای برای من جذابه درونگرا البته با عزت نفس بالا اونجا که جوزف سوار ماشین شد ولی اون در کمال خونسردی و در دنیای زیبای خودش به ماهیگیریش ادامه داد 🎣
این چند روزه که این خانواده فوق العاده مهمون ما بودن خیلی درس ها برای ما داشتن
باورها و دیدگاه های غلطی که نسبت به مهمونی و دورهمی داشتم کلا همه زیر سوال رفت و همه رو پاکسازی کردم و درختهای هرزشو کَندَم
این سریال داره ترمزهای منو میاره بالا
در مورد همه چی میشه از این سریال درس گرفت و استفاده کرد
اینها هدایت الله هست که این سریال آماده میشه سفر به دور امریکا آماده شد همش هدایت الله بود
ممنونم استاد که به الهاماتت عمل میکنی سپاسگزارم خانم شایسته که پا به پای استاد جلو میای
غروب محشر و شگفت انگیز پرادایس از راه رسیده و داره هنرنمایی میکنه و ترکیبش با صدای جلز ولز آتش و آوای دلنشین مریم جان با گفتن عاشقتم به عزیز دلش
اون سمت دریاچه و روی سکوی کلبه و داخل دریاچه پدر و پسری که دارن از این فضای بهشتی لذت میبرن
راستی استاد ویدیویی که از غروب دیوانه کننده پرادایس رو که توی اینستاگرام گذاشتی رو دیدم دیوانه که بودم دیوانه تر شدم سبحان الله سبحان الله چقد رویایی بود این غروب چقد شگفت انگیز همینجوری محو شدم توی این غروب و غرق اون زیبایی شدم دوست داشتم اونجا بودم دستامو باز میکردم و در حالی که با این صحنه یکی شدم بگم الحمدالله رب العالمین
استاد شما چنان غرق این زیبایی شدین که منو به وجد آوردین دوباره دیدم دوباره دیدم اصلا سیر نمیشم کی میتونه همچین صحنه و همچین زیبایی رو خلق کنه سبحان الله
اصلا پرادایس رنگش عوض شده بود نمیدونم چه رنگ بود ترکیبی از رنگ هایی نارنجی قرمز زرد و اینا رفته بودن تو دل همدیگه و برخوردش به ابرها و آب دریاچه آدم رو مست میکرد
سلام استاد عزیز ممنون از فیلمهایی که به صورت سریالی تهیه میکنید و در اختیار اعضا میذارین. راستش از موقعی که شما این کار رو میکنید دیگه وقتم رو صرف فیلمهای دیگه نمیکنم و بیشتر فیلمهای بی نظیر شما رو دنبال میکنم و از این طریق حس و حالمو خوب نگه میدارم و بیشتر مواقع هم به اتفاق پسر ۵سالهام این فیلمهارو مبینم طوری که پسرم از من بیشتر شمارو میشناسه و به فیلمهای شما بسیار علاقه مند شده.
به لطف الهی امیدوارم برای همیشه شما و خانم شایسته محترم در آرامشو نشاط باشید و تا ابد زندگی سراسر خوشبختی، سلامتی و ثروت بی پایان داشته باشین.
من همیشه خواسته داشتن دوستای غیر همزبان و با فرهنگ های متفاوت رو داشتم و دارم. اما به دلایلی و باورهایی که شاید لازم نباشه بگم، دوست خارجی زبان نداشتم.
چند روز پیش به محض اینکه عکس استاد رو در قسمت ۲۵ با بچه ها دیدم خیلی ذوق برم داشت و سریع فایلو دانلود کردم. چقدر لذت بردم که از این طریق و چقدر زود به خواسته ام از طریق دوربین زیبای مریم جان رسیدم. گاهی فکر میکنم دوربین چشم های من هست. و من در جمع حضور دارم.
خلاصه خیلی این قسمت های زندگی دربهشت با حضور مهمون ها رو دوست دارم. واقعا چه می کند این خدا. بابت این هماهنگی که بوجود آورده سپاسگزارم.
ممنونم که با ضبط این فایل ها این همه خواسته زیبا را در من زنده کردید.
بعضی جاهای فایلها رو چندین بار نگاه میکنم. کلی با خنده هاتون میخندم و لذت میبرم.
امیدوارم من هم روزی به خواسته هام برسم و مثل شما کمک کنم دیگران خواسته داشته باشند و به خواسته هاشون برسند.
سلام به استاد عباس منش عزیز و مریم جان و همگی دوستان
چه آتش زیبایی به پا کردین واقعاً آدم لذت می بره از دیدن این آتش زیبا و این منظرهء سبز زیبا در کنار انسانهایی که دلشون مانند آتش گرم و مهربونه و روحشون مانند این طبیعت سبز و بکر…
چقدرررررررررررررررررررر قابل تحسین هستن این مهمونای صمیمی و دوست داشتنی…چقدررررررررررررررررررررررررررررررررررر رفتار و کردار این پدر عزیز قابل تحسین هست….پدری که بدون کلام و با عمل به فرزندانش یاد می ده که حتی توی مهمانی هم خیلی قشنگه اگه بتونیم کمکی به میزبان بکنیم فارغ از اینکه پستمون چی باشه…و چقدر ثروتمند باشیم…. و دیدن این صحنه تداعی جملهء زیبای استاد هست وقتی پر بشی خیییییییییییییییییییییلی افتاده می شی…
به خدا قسم که ثروت برای همهء ما روح بزرگ خدایی میاره….
به خدا قسم که ثروت برای همهء ما مهربانی و فروتنی میااره….
با ثروت بزرگ می شیم از این نظر که روحمون فرا ادراکی می شه و وجود خدا رو در درونمون درک می کنیم….
پدرررررررررررررررر عزیییییییییییییییییییز و دوست داشتنی…بزرگ مرررررررد مهربان چقدرررررررررررررررر دوست دارم شما رو از نزدیک ببینم و بهتون بگم که شما فوق العاده هستید….شما بیییییی نظیرید…..خدا شما رو برای خانوادهء زیباتون حفظ کنه…..
واقعاً که پدرهایی چون استاد عباس منش و پدر این خانوادهء دوست داشتنی جلوهء معنای واقعی کلمهء پدر هستند….خدا همگی شما رو حفظ کند و همیشه آرام و شاد و ثروتمند و سعادتمند باشید….
خدای خوبم هر روز به ما نشانه های اینکه چقدر ثروت برای ما عالیست را نشان می دهی از تو سپاسگزارم پروردگار مهربانم از جانب همهء خانوادهء صمیمی عباس منش هم از تو سپاسگزارم…..
خدای خوبم این آتش زیبا برای من حکایت از تضادی دارد که برایم رخ داده است….به ظاهر دارد درختی می سوزد….به ظاهر خطری دارد طبیعت را تهدید می کند خطری که ممکن است این آتش زبانه بکشد و به همه جا نفوذ کند….اما وقتی بر طبق قوانینت نگاه کنم این آتش(این تضاد) دارد مرا می سازد می خواهد مرا قوی کند و طبیعت وجودم را سبزتر کند….سبزی و طراوتی که رنگش چشم نواز است و بکر….وقتی ذرات برگهای سوخته را در هوا معلق دیدم انگار تو به من می گفتی که این آتش دارد افکار منفی و غمهایت را می سوزاند….پس غمگین مباش….
از دیروز تضادی برایم اتفاق افتاد که مرا به شدت تکان داد اما زمانی که اشک می ریختم جملهء استاد عباس منش عزیز در ذهنم تکرار می شد: غمگین بشو اما افسرده نشو……..نمی دونم چند بار این جمله توی ذهنم تکرار شد….فقط می دونم درست توی لحظه ای که بغض کرده بودم یهویی یادم افتاد که استاد گفته بودن طبیعت خیلی فرکانس مثبت داره و انگار خدا بهم گفت برو توی حیاط…با این حالی که براتون شرح می دم رفتم توی حیاط….
سرم درد می کرد…
دندونام خیلی درد می کرد….
چشمام درد گرفته بود… اونقدر حالم خوب نبود که نجواهای ذهنم داشتن می گفتن مسکن بخور…
دوستان جالبه بدونین من تیروئید کم کار داشتم اما ۱ سال و خرده ای هست که دیگه قرص نمی خورم از اوایل ورودم به سایت تا به الان…یادم نیست آخرین بار کی قرص مسکن خورده بودم و یادم نیست دقیقاً آخرین بار کی سردرد داشتم…..
وارد حیاط شدم رفتم یه چهارپایه آوردم و گذاشتم توی ایوان و نشستم سرمو گرفته بودم یه دفعه دوباره صدای استاد توی ذهنم اومد توی یکی از فایلها استاد می گفتن من همیشه آرزوها و خواسته هامو بلند بلند می گفتم (فکر می کنم فایل راهکارهایی فوق العاده برای سال جدید بود) استاد می گفتن من همیشه عادت دارم با خودم بلند بلند حرف می زنم و راجع به خواسته هام صحبت می کنم….نمی دونم کی از جام بلند شدم شروع کردم راه رفتن و بلند بلند راجع به خواسته هام صحبت کردن….و اتفاقی که افتاد وقتی حرفام تموم شد و خواستم برم توی خونه یهو متوجه شدم که نه سردرد دارم نه دندونم درد می کنه نه چشمام درد می کنه و از همه مهم تر اونقدر سبک و آروم بودم که انگار نه انگار که تا چند دقیقه پیش حالم چطور بود…………………….خدای مهربانم از تو سپاسگزارم که در هر لحظه در حال هدایت مایی…..
نمی دونم دوستان چی شد که یهو تصمیم گرفتم که این اتفاقات رو براتون روایت کنم اما فکر می کنم حتماً باید اینها رو برای شما می نوشتم که نوشتم….
استاد عباس منش عزیز و بزرگوار، انسان شریف و دلسوز و مهربان برای شما آرزوی زندگی و سعادتی منحصر به فرد دارم….
امیدوارم همیشه به مهمانی و شادی در کنار عزیزانتون و مهمانهای عزیزتون باشید…..
دوستان عزیزم برای همگی شما عزیزان آرزوی آرامش و کامیابی،ثروت بی نهایت،ایمانی راسخ و سعادتی بی نظیر در دنیا و آخرت دارم….
استاد چندوقتیه ندای درونم بهم میگه که هر روز یکی از باورهای درستمو اینجا بنویسم،اما من هربار مقابله کردم و ننوشتم،و امروز با دیدن جی کاپ گفتم منم این ایده رو عملی کنم
من باور دارم لیاقت تجربه ی زندگی با کیفیت رو دارم☺
استاد نمیدونی من دقیقا مشکلم اجرا نکردن ایده ها بوده،همینم همیشه باعث میشد از تمرین کردن خسته بشم،چون حرکت نمیکردم،نتیجه ام نمیگرفتم
حدود یک ماهی دارم روی باورهای ثروت ساز کار میکنم،و تموم فایلهای ثروت ساز رو دانلود کردم،هر روز چندتاشو میبینم،فایل چگونه درامد خود را چند برابر کنید رو،سه قسمتشو چندبار دیدم،توو کامنت دوستان خوندم که چقدر از این فایل جواب گرفتن،خب سوالی که تووی قسمت سومش گفتی رو من از خودم پرسیدم،متوجه چندتا از باورهای محدود کننده ام شدم که دارم روشون کار میکنم
امروز به خدا گفتم،خدایا اگه ترمزی هست توو ذهنم که من ازش خبر ندارم،بهم بگو که به باورهام اضافه کنم و مانع ها رو از سر راهم بردارم تا منم بتونم ثروتمند بشم
آخه من چندسال حسابداری کار کردم،2،3جایی توو شهرم توو همین چند روز بهم دوباره پیشنهاد کار دادن،اما من قبول نکردم،چون متوجه شدم من علاقم چیزی دیگه ست،با اینکه بدهکارم،اما قبول نکردم،گفتم میخوام برم دنبال علاقه ام
که علاقه ی من به گل،قصد دارم برای خودم گل فروشی داشته باشم
بعدش از یه جایی ام قصد هجرت دارم،یعنی دوست دارم برم جایی دیگه زندگی کنم و این گل فروشی رو توو جایی که قصد دارم اجراش کنم
خداوند سریع الجوابم،جوابمو داد و متوجه شدم یکی از ترمزهای اساسی من اینه که ترس دارم برای حرکت کردن جوری که وقتی متوجه ش شدم،دستهام داشتن میلرزیدن و ذهنم بهونه ایی که آورد اینکه بدون سرمایه نمیشه
میخواستم باور درستشو بنویسم،حتی از همینم ترس داشتم،بنویسم باورشو،بعد خداوند بهم ایده ایی بده که بدون سرمایه بتونم کاری رو انجام بدم،اما من نتونم انجامش بدم،در این حد ترس برم داشته بود
خب با کلی فکر کردن و کلنجار رفتن احساس کردم کسب دستمو گرفته اجازه نوشتن بهم نمیده،هر طور شد باور درستشو نوشتم و چندباری تکرارش کنم که بدون سرمایه میشه،یاد شما افتادم که بدون هیچی رفتی تهران،یاد حرفتون که توو امریکا از گاراژ شروع کردن بابه اینجوری کمی ذهنمو آروم کردم
یه ایده به ذهنم اومد تو که میخوای گل فروشی داشته باشی،باید اول گلها رو بشناسی
ندای درونم گفت عصر برو گل فروشی راجب گلها سوال کن،باز ذهن بهونه اور من گفت عصر همه جا تعطیله،بابات نمیزاره بری بیرون و از این حرفها
منم گفتم خب فردا میرم هم میرم کیک تولد برای پدرم بخرم هم اینکه همونجا هم سوال میکنم،خب بعد از کلی کلنجار رفتن و یاد حرف استاد افتادم که تا ایده ایی بهش الهام میشه سریعا عملیش میکنه،بعد
اومدم این فایل رو دیدم که دقیقا جواب من بود
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
اینکه جی کاپ شروع کرده و داره ایده شو عملی میکنه،قدم برداشته
گفتم خدا داره باهام حرف میزنه،مرضیه تو که اینقدر ادعات میشه بهم ایمان داری عمل کن،وگرنه حرف مفت نزن
خدای من چنان تلنگری خوردم که الان ساعت4 خوزستان بخاطره گرمای هوا بازارش تعطیله،دلم میخواد برم توو گرما بایستم تا آقای گل فروش بیاد
استاد چجور ازت تشکر کنم اخه،شما باعث شدید هم امروز برم توو دل بزرگترین ترسم،حرکت کنم و هم اینکه ایده مو عملی کنم
متوجه شدم این مدت دو سال که هیچ تغییری زندگیم نکرده این بوده که عمل نمیکردم،کامنتمو بنویسم و حرکت کنم برای اجرای ایده ایی که بهم الهام شده
خدایا شکرت که یک ساعت نگذشته،سریع جوابمو دادی ک بهونه نیارم و حرکت کنم
خدایا شکرت،خدایا شکرتخدایا شکرت
خدای من چه آتیشی شده چقدر زیباست،خدایا شکرت
مریم جان درسی که از شما گرفتم از جا گذاشتن دستکش هاتون،گفتم خدای من اگه من بودم بخاطره اینکه وقت گرفته نشه،یا میگفتم بچه ها و آقای رسلای منتظره،زشته دیر بریمو از این حرفها،نمیرفتم بیارمشون،اما مریم جان وقتی متوجه شد دستکش هاشو جا گذاشته خیلی راحت با اعتماد بنفس گفت میخواد بره بیارشون
خدای من چه درس بزرگی داشت برای من،توو هر چیزی اول باید به خودم اهمیت بدم،اگه خودم نتونم به خودم اهمیت بدم جهان بهم اهمیت نمیده،منی که همیشه اولویت رو به دیگران میدادم،اینم از احساس عدم لیاقت میاد،که شدید دارم روش کار میکنم و اینم یه ترمز دیگه،که از این بعد توو هر چیزی اولویت رو به خودم بدم،خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت خورشید زیبا،که خیلی زیبا بر پرودایس تابیده
و حل مسئله و راه حل در دل خودش،که ساقه ها رو باید از کنارش برید،خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت نیروی کمکی چون مشعل
عکس گرفتن جی کاپ رو تحسین میکنم،که امروز با وجودش متوجه بزرگترین ترمزم حرکت نکردن،شدم
چه آتیشی شده خدای من،چه صدای سوختن شاخه و برگها زیباست
احساس میکنم باورهای محدود کننده ام به حد خشک شدن رسیدن که دیگه باید بسوزونمشون
ذوق و شوق و هیجان پدر خونواده و بچه ها رو برای سوزوندن و بزرگتر کردن اتیش تحسین میکنم
عزیزم براونی ترسیده،خدایا شکرت بابت این حیوان زیبا
همکاری پدر خونواده و بچه ها برای سوزوندن درختهای هرز،چنان با عشق و انرژی تموم داشتن اینکار رو انجام میدادن انگارحیاط خونه ی خودشون بوده،واقعا تحسینشون میکنم،شعور و احترامشون ستودنی ست
همکاری برادرها،احترامشون به همدیگه واقعا تحسین برانگیزه
خدای من لیوای و جوزف دوقلو هستند😳😳😳
تحسین میکنم این دو برادر متفاوت رو
و بعد از کلی انرژی مصرف کردن و سوزوندن خیلی از درختها،هر کدوم جایزه ایی که به خودشون دادن
لوک و جوزف موتور سواری
جی کاپ و آقای رسلای شنا کردن
واقعا خدا قوت
استاد،مریم جانم خدا قوت
ممنونم،ممنونم بابت همه چیز که وجودتون باعث شده به ترمزهایی برسم که قراره زندگیمو کن فیکون کنند
راستی استاد فایلی که امروز تووی اینستا گذاشته بودی،من دیوانه شدم،دلم میخواست از اینهمه زیبایی و عظمت خداوند سر به بیابون بزارم،فقط گریه کردمو خدارو شکر کردم
آخه مگه داریم اینهمه زیبایی،که خداوند انگار تموم دنیاشو ول کرده،چسبیده به پرودایس،هر روز داره قشنگترش میکنه،ترکیب رنگ ابرها منو دیوانه کرد،بازتابش تووی آب،پرتوهاش روی درختان و…
امیدوارم که برای سریال زندگی در بهشت از اینهمه زیبایی برامون فیلم گرفته باشین
دیروز وقتی به فرین جان جواب کامنتمو داد،اونجا متوجه شدم شما هم برای به فرین عزیز کامنت گذاشته بودی و اونجا بود که بیشتر متوجه شدم که ما چقدر همفرکانس هم هستیم
و از خداوند خواستم روزی بشه که منو شما و به فرین جان همدیگه رو از نزدیک ملاقات کنیم
سلام وای خدایاخیلی همه چیززیبا آرامش بخش هماهنگ ودلنشین ومن ازاین فایل قانون امدادهای غیبی رویادگرفتم که زمانی که تومطمئن باشی کاری درسته وهرروزیه قدم براش برداری بعدازچندوقت امدادهای غیبی ازراه میرسن تاتوباسرعت بیشتری به اهدافت برسی واین زمانی محقق میشه که توبه صورت مستمرکاری روانجام بدی وبه جهان ثابت کنی که تومصمم هستی برای رسیدن به هدفت وبعدکارهاخودبه خودانجام میشه خدایاشکرت برای این قوانین ثابت وعادلانت.
استاد عزیزم تو یک آسمان بخشش بی طلب (ممنون که روانشناسی ثروت یک رو بروزرسانی کردین)
تو بر خاک تردید باریده ای
تو یک خانه در کوچه ی زندگی
تو یک کوچه در شهر آزادگی
….
استاد عزیزم آخه شما چقدر انسان زیبایی هستین. انسانی تا این حد زیبا من هرگز ندیدم، درون زیبای شما بوده که منعکس شده و تجسم یافته به شکل بهشتی در این حد زیبا . چقدر کلمات کم میارن در توصیف این حد از زیبایی درون و بیرون شما .همش نهایت زیباییه. روابط فوق العاده زیبا ،مکان زندگی فوق العاده زیبا، چقدر شما درونتون رو هرروز متعهدانه زیبا و زیباتر کردین که نتیجهاش تا اینجای کار شده این همه زیبایی و در ادامه هم زیبایی بیشتر.. استاد عزیزم شما چقدر بینظیر خلق کردین..چقدر خوب و بی نقص بهشتی به این زیبایی خلق کردین..
“اصلاً کلا من عاشق افرادی هستم که به ایده هایی که بهشون گفته میشه، با ایده هایی که الهام میشه ،به ایده هایی که میدونن درسته عمل میکنن، یعنی حرف مفت نمی زنن عمل می کنن . جیکوب با یک بار توضیح دادن و گفتن عمل کرد.” در واقع اون با داشتن تصویر نتیجه پایانی فوق العاده در ذهنش و یا بقول استاد برای دل خودش، شروع کرد..نه اینکه نه نمیشه و… ما چجوری با ایده هایی که بهمون داده میشه برخورد میکنیم ؟
مسیر موفقیت از عمل به ایدههایی که بهت داده میشه میگذره. هرچند اون ایده خیلی با منطق خیلی ها سازگار نباشه ، اگه ایده ای میاد به این دلیله که او نیرو نتیجه پایانی رو از قبل دیده و میدونه تو در حال حاضر برای رسیدن به اون نتیجه دلخواهت لازمه این قدم کوچیک رو انجام بدی. اون نیرو از قبل دیده ،از بالا دیده که برای رسیدن به اون هدفی که تو داری، انجام این کارها لازمه، ولی ممکنه تو خیلی دقیق ندونی که این کار کوچیک چه تاثیری می تونه در روند رسیدن تو به هدفت داشته باشه، اما اون میدونه با علم و آگاهی بیشتر نسبت به تو و با همین علم و آگاهی و تجربه بیشترش داره به تو میگه بیا اینجا این کار کوچیک رو امروز انجام بده ،هدایت میکنه که بری به سمت مسیرهایی که اون داره میگه ، همش داره تو رو هدایت میکنه به سمت برداشتن یه قدم ،انجام دادن یه کاری، کاری که اون میدونه نتیجه اش چیه :رشد و پیشرفت بیشترِ تو که لازمه ی قدم بعدیه. یعنی اون میدونه اول تو باید این کار کوچیک رو بری تو دلش و ازش نترسی و انجامش بدی بعدا می تونی وارد یه مرحله بالاتر بشی و اون میدونه این کارها زنجیر وار تو رو میرسونه به همون مقصدی که آرزو کرده بودی بهش برسی ،این توانایی و قدرت و بصیرت رو داره که کل مسیر تو رو از قبل ببینه لازم اعتماد کنی و قدمی رو که اون دستور فرموده به دیده منت بپذیری و انجامش بدی، از نجواها بتونی بگذری و بگی خدای من که بصیره که عالِمه که علمش از من بیشتر به من گفته این کارو انجام بدم و من میدونم هر چقدر که به حرفش بیشتر گوش بدم بیشتر زندگی روی خوش و پر برکتش رو به من نشون میده واقعا هرجا من خودم به حرفش گوش دادم و به هدایتش عمل کردم هر چند مقاومت داستم ولی گوش دادم چون به من احساس بهتری هم می داد نتیجه اش برای من دنیا دنیا احساس خوب و احساس خوشبختی بیشتر در ادامه بود و هر وقت شک کردم و عمل نکردم نتیجه احساس عدم عزت نفس و احساسهای بد بود.
استاد عزیزم سپاسگزاری همیشگی من از شما اینه که ممنونم که عالی زندگی کردین..با کیفیت زندگی کردین.
خودت میدونی که از برگزاری کلاس های تند خوانی به تولید سریال های چندین قسمتی رسیدی ؟؟
خودت میبینی که از حل کردن مسائلی که در کلاس های تند خوانی پیش میومد از ناسازگاری بچه هایی که تحت تاثیر اون شخصی که تو تند خوانی را بهش آموزش داده بودی و بهش کار دادی و حقوق می دادی گرفته و آزار و اذیت هایی که کرد تا افرادی که به بهانه ی شراکت ، برخلاف میلت تبلیغ میکردند و بدهی برایت بالا آوردند ، به کجا رسیدی !!؟؟ به خانه ای روی آب ، به همنشینی با آدم های شاد ، به آرامش و آسایش … و چقدر به خورشید نزدیک شدی ! و این برای کسی که آسمان را نشانه میگیرد کاملا طبیعی ست ، طبیعی ست که در مدار نزدیک به خورشید ، نزدیک به نور ، نزدیک به باران باشد ….
من این روزها سخت مشغول کار کردن روی آپ دیت ثروت یک هستم و روزبروز آسمان و خورشید و ابر و هوا و همه چیز برایم رنگ شادتری به خود می گیرند ، همه چیز هرروز برایم عالی تر میشود و این سریال همان نتیجه ی تغییر اهرم های تو و بهترین نمونه ی عینی برای بچه های ثروت یک و تمام بچه های سایت است که ببینید تغییر باورها یعنی تغییر تمام زندگی یک آدم …. تغییر اهرم های ذهنی با شناخت عملکرد ذهن ، و توجهِ بی بهانه و توجه محض باعث چه حرکت هایی که نمی شود …. شاید خیلی ها بگویند ما کجا و خواسته ها کجا و شاید من هم جزء همان ها بودم اما اکنون فهمیدم که اگر مدام در حال تغییر باورها باشیم و خودمان آگاهانه بستری برای حرکت بوجود بیاوریم و حرکت کنیم ، رسیدن به خواسته ها خیلی خیلی راحت و با سرعتی خارج از حد تصور اتفاق میفتند چرا که چیزی به نام سرعت وجود ندارد ، همه چیز فقط قرار گرفتن در مدار های بزرگتر است ….
خانم شایسته عزیز برای من خیلی خیلی جالبه که شما و استاد برای بچه های دیگران انقدر ذوق میکنید در حالیکه عزیزان شما و افراد خانواده تون کنار تون نیستند و این یعنی احترام به خالق انسان ها و احترام به لذت های شخصی تان که بتوانید خارج از قرابت های خونی و نَسَبی ، از حضور آدم ها لذت ببرید و به آنها عشق بورزید و این مصداق بارز عمل به آن صحبت استاد در دوره کشف قوانین زندگی است که گفتند هیچ کس پدر یا مادر هیچکس نیست و والدین فقط دروازه ی ورود فرزندان هستند و جهان همیشه کبوتر با کبوتر باز با باز را رعایت میکند و افراد هم مدار را در کنار هم قرار میدهد و افراد ناهمسان را از یکدیگر جدا میکند ، خارج از نسبت های خانوادگی یا فامیلی اونها…. سبک زندگی شماها را خیلی دوست دارم و خودم هم دارم به چنین سمتی میروم البته تنها با ساختن اهرم درست و هدایت پروردگار که در تمام اهرم های درست ، هدایت پروردگار نقش عمده را دارد
بنام خدایی که بیشتر از خودم، دوست داره من ثروتمند، شاد و سلامت باشم❤
سلاااام به همگی 🏇🎯🎨⭐💜❤
امروز قبل اینکه فایل روی سایت بیاد و من دانلود کنم، با خودم گفتم امروز قراره چه اتفاقات قشنگ و تجربه های زیبایی رو تو بهشت زندگی کنم😍؟
خدای من، چقدر همکاری و همراهی این خانواده با وجود تمام تفاوت هایی که دارند مخصوصا دوتابرادر دوقلویی که میبینیم هر کی یک شخصیت متفاوت ولی همه شون بی نهایت مؤدب، مسئولیت پذیر و فوق العاده اند
، اول فایل که لیوای ماهی گرفته بود مثل قسمت های قبلی همراهی و حضور برادرا و خوشحاللی شون و دوربین به دست بودن پدر رو می بینیم که بی نهایت ستودنی و زیبا هست، تحسین مریم جان و استاد عزیزم که باعث میشن این درس، مددام واسه من تکرار بشه: سپااسگذار باشم و زیبایی، فراوانی، موفقیت و ثروتمند بودن دیگران رو تحسین کنم و خوشحال باشم که اینم بگم شاید اولش سخت باشه ولی وقتی جزیی از شخصیت شد، دیگه اونجاست که باید ثمره اش رو دید.
اونجا که اگر اشتباه نکنم وقتی پدر پسرا ماهی رو تو دریاچه انداخت، لیوای به ماهی گفت آزاد باش😍 همین یک جمله رو از این فایل یاد گرفته باشم، کلللللی باارزشه، وقتی دیگه به خودمون میایم مثل روزی که استاد تو کشتی ایننننقدر به قول خودش بخور بخواب بوده که دیگه اصلا حواسش نبود چقققققدر چاق شده تا وقتی که می بینه به سختی از در بیرون میتونه بره، ما هم اگر الان از شرایطی که داریم (مالی، روابط و موارد دیگه) راضی نیستیم کافیه قدم اول رو برداریم و خودمون رو آزاد کنیم از بند تمام باورهای محدودکننده و ترمزهایی که تا قبل این با خودمون حمل می کردیم ولی الان فهمیدیم نه بابا، انسانی که آزاد به این دنیا نیاد (بدون هییییچگونه ایده خاصی) و آزاد از این دنیا میره بدون اینکه مالی، عزیزی و یا هر چیز دیگه ای با خودش ببره، پس وسط این دو تایم هم باید آزاد باشه، حالا اینکه میخواد از چی آزاد باشه، اونش به خودمون برمی گرده که چی میخوایم؟؟؟؟
خدا رو بی نهایت شکر میکنم که همه چی از انرژی تشکیل شده که میشه به همین راحتی هر چیزی که بخوایم رو وارد زندگی مون کنیم فقط کافیه ما مثل اون باشیم و ارزش اون رو داشته باشیم، چون واقعا تو هر مسیری که باشیم نیروهای کمکی تو مسیرمون بهمون داده میشه که ما رو به اون چیزی که میخوایم برسونه، حالا به قول استاد می بینی کسی که معتاده هر جاااااایی باشه مواد هست اما وقتی این مسیری که انتخاب کردیم و مثل جیکاپ با اینکه اولش ممکنه مقاومت هایی داشتیم ولی وقتی قدم اولو برمی داریم چه اتفاقات زیبایی که فقط منتظرن ما ایجادشون کنیم😝 دقیقا مثل این خانواده فوق العاده که اصلا از همون اول آشنایی شون با استاد و مریم جان، همین طوری الله بختکی نبوده😝 چقدر این همراهی شون و پایه بودنشون رو تحسین کردم که وقتی چوب ها رو دیدن، تتد، سریع از استاد پرسیدن اینا قضیه شون چیه😎 استادم گفت جمعشون کردیم چون باید بروند و در آتش عشق بسوزن😍 و نتیجه شد این همکاری گروهی فوق العاده که هر لحظه آتیش گزفتن چوب و درخت ها و سر به فلک کشیدن این آتیش، خدای من، بی نظیره و فقط باید تحسین کرد، خدای من شکرت
مریم جان بی نهایت از شما متشکرم که در هر حالت فیلمتو میگیری، حتی موقع دویدن😍
و چقدر جیکاپ رو تحسین میکنم ککه می بینیم دیگه اثر اون مقاومت که اول داشت خیلی کم شده وچطور با تعهد قدم برداشته، البته اینم به قول استاد فقط به این خاطر هست که خودش خواسته وگرنه استااد که قبلش خییییلی بیشتر از این صحبت رو با کسانی که اولش به به می کردن ولی هیج عملی نبوده، دقیقا مثل لیوای هست، پسر دوست داشتنی ۱۱ ساله ای که وقتی مریم جان میپرسن ازش که چطورر این طور علاقمند به ستاره ها شدی میگه معلم علوممون، درحالیکه بدون شک همه هم کلاسی های لیوای ااینطوور عاشق ستاره ها نشدن درحالیکه معلم، همونه و واسه همه شون یکیه، امکانات یکیه و موارد ددییگه ولی تفاوتش اینه که لیوای خودش خوااسته و این خواستن هست که باعث شد کم کم و قدم به قدم تجربه های خیلی خوبی رو درخصوص ستاره ها تجربه کنه، از خرید کتاب قطوری که اگر این خواستن نبود، هیچ وقت لیوای نمی تونست همه اش رو بخونه و بعدش راحت بتونه واسه بقیه از ستاره ها به اون قشنگی و با آرامش و دقت توضیح بده.
چقدر خوشحال شدم که امرووز براونی رو هم دیدم😍من میخوام یکی مثثل براونی داشته باشم😍 خیییییلی دوستش دارم، خدا رو شکر میکنم که شما اونو داریید استاد عزیززم و مریم جان.
عااشقتونم💗❤ بازم بی نهایت سپاسگڋارم بابت تهیه این فایل های بی نظیر و البته دوستان عزیزم که کامنت های فوق العاده ای مینویسن🙏😘
سلام به استاد عزیزم و مریم مهربان،،
من دختر مهربان و با احساسی هستم و همیشه عملی کار انجام میدم شاید کم بتونم احساسم رو بیان کنم ولی از وقتی به خودم قول دادم که باید بگم و بنویسم و تحسین کنم دارم تمرین میکنم
انقدر این پرادایس زیباس که فکر نمیکنم کسی به راحتی بتونه این نفس حبس شده در سینه رو رها کنه. وبتونه اونجور که وجود داره بیان کنه
این خدا انقدر زیباییهاشو به شکلهای مختلف تزعیین میکنه و همش میگه من و ببینید حتی تو وجود ادمها
ما که این خانواده رو نمیشناسیم ولی انقدر قشنگی و زیبایی خودش رو تو وجود اینا تقسیم کرده که هر روز میگم کاش باشن امروز هم تو این قسمت
انقدر کارشون و همکاریشون قشنگ بود که هم خودشون احساس رضایت میکردن هم استاد خوششون اومده بود اینم یکی دیگه از خصلتهای خدا (قدردانی)که تو به ما این نعمت و دادی ما هم ازش خوب استفاده میکنیم و شکر گذاری میکنیم
انقدر این شعله ها قشنگن که هزار تا معنی توشون هست ،،یکی تمیز کردن و نابود کردن چیزهای بد و بی فایده،،،یکی زیبایی رنگها ،،یکی گرما بخش وجود،،،یکی خود بدتو بسوزونی و تا تمیزی و پاکی معلوم بشه ،،،برای بعضی ها فقط رنگ و قشنگی برای بعضییا ترس و وحشت،،برای بعضی ها امید به دوباره ساختن برای بعضیا بر باد رفتن همه ارزو ها با سوختن همه چیز زندگیشون،،
اب و اتش به نظر من بیان گر یه چیز نیستن فقط هزاران معنی دارن که هر دوی این سرمایه هر روز در زندگی در بهشت هست و فقط همین دو خیلی میتونه ادم و به تامل برسونه من هر روز صبح با دیدن این اب و اتش جون به زندگیم میدمبعضی وقتا تا نجواها میاد و من رو نگران میکنه اینارو تصور میکنم
اب هم هم زندگی میبخشه هم مختل میکنه،،هم میتونی رها باشی روی اب هم میتونی دست و پا بزنی و بری زیر اب
هم ارامش محض هم وحشت زیاد
هم درونش پر نعمت و گنج هم برونش پر از ارامش
هم میشه مایه لذت و تفریحت باشه هم مایه نابودی خودت و کاشانه ات
به نظرم تو هر چی این انتخاب با خودمونه که چی و چه جوری داشته باشیم
واقعا استاد راست گفتن خدا به همه نعمتهای یکسان داده اون که کی و چجوری ازش استفاده کنه و اون و وارد زندگیش کنه یا نه به عهده خود ماس
خدارا شاکرم که این همه فراوانی و نعمت را به بهترین بندش داده و به ماهم اجازه دیدنش و داده
به نام خدای مهربان
سلام پریسای عزیزم
وقتی کامنت زیباتون رو خوندم ارامش محضی رو ازش دریافت کردم
ارامشی که توی نوشته ی زیبات هست رو میتونم بگم توی کل وجودت جسمت و روح زیبات و تمام زندگیت داری
و این ارامش حاصل وصل شدن به خودش هست
تحسینت میکنم دوست عزیزم که اینقدر زیبا مینویسی
و تحسین میکنم این اعتماد به نفس زیبات رو که کارهات رو عملی انجام میدی
و این مصداق همون حرف زیبای استاده که ایمانی که عمل بیاورد هست و داری توی زندگیت پیاده میکنی
چقدر زیبا از اب و اتش برامون مثال زدی
واقعا اب و اتش برای هر کدوم از ما یه تعریفی یا زیبایی داره
این ما هستیم که با افکارمون انتخاب میکنیم که هر کدومش رو چجوری و با چه دیدی وارد زندگی مون میکنیم
تحسین میکنم این تعابیر زیبات رو
بازم ممنوم که این کامنت زیبات رو برای ما به یادگار گذاشتی
ارزوی بهترین ها رو برات دارم عزیزم
یا حق
ممنون دوست عزیزم که زیبایی رو دیدید و تحسین کردید
با ارزوی بهترینها
سلام استاد و خانم شایسته و دوستان عزیز
اولش عکس این قسمت رو که دیدم یه انرژی مثبتی داشت که گفتم بله مث اینکه برنامه امروز آتیش و پاکسازیه
این قسمت درس های زیادی که برای من داشت
بچه ها در حال ماهیگیری و لذت بردن یه کت فیش بزرگ هم شکار کردن 🐟
خانم شایسته از فرصت استفاده میکنه و دست به سیبیلای ماهی میزنه تا بر ترسش دوباره و دوباره غلبه کنه و به خودش بگه که هیچ اتفاقی نمیفته. یعنی خانم شایسته از هر فرصتی استفاده میکنه برای غلبه ترس هاش و کسی مبتونه همیچین ویژگی داشته باشه که مدام به دنبال تغییره
تبریک به جیکوب به خاطر عمل به ایده هاش عمل به الهاماتش همین خودش خیلی آموزنده بود اینکه حرکت کنی و قدم های اولیه رو برداری انگار که اهرم رنج و لذت تو ذهن جیکوب سرجاشه 👈 اینکه اگه به ایده هاش عمل نکنه و حرکت نکنه چه اتفاقاتی میفته و اگه عمل کنه و حرکت کنه چه لذت هایی داره
بعد دیدم وقتی که شروع کرده به بلاگ کردن ویدیوهاش بقیه هم به عنوان دستانی از خدا اومدن کمکش، استاد ازش فیلم میگرفت جوزف ازش عکس میگرفت و همچنین پدرش
یعنی این درس رو داشت وقتی شروع میکنی با همون امکانات و شرایط بقیه هم میشن دستانی از خداوند
این چند روزه به جز اون دو موردی که داشتم اهرم رنج و لذتشو تو ذهنم درست میکردم (ورزش کردن و زود بیدار شدن از خواب) این ایده رو گرفتم که بیام در موارد دیگه استفاده و تمرین کنم که منجر به تغییر رفتارم بشه، اومدم در مورد نخوردن کافئین زیاد هم به کار بردم چون دیدم بدنم داره واکنش نشون میده به این مسئله گفتم اینو باید تغییرش بدم که با همین اهرم تا الان تونستم انجامش بدم
حالا میخام اهرم رنج و لذت برای عمل به قوانین و الهامات به کار ببرم اینکه اگه به قوانین عمل نکنم و تغییر نکنم چه رنج هایی داره و اینکه اگه عمل کنم و عملگرا باشم چه لذت هایی داره تو این مسیر
این قسمت نشانه امروز من هم بود
نکته مثبت بعدی کمک آقای راسل برای آتیش زدن درخت ها بود که با چه انرژی و نشاطی این کارو انجام میداد درس و نکته ای که داشت اینه که امریکایی ها دوست دارن مدام در حرکت باشن در حال پیشرفت باشن و دوست ندارن یه جا ثابت وایسن این تفاوت امریکا نسبت به کشورای دیگه ست که منجر به پیشرفت بیشتر این کشور و زیبا شدنش شده
استاد در مدار این کشوره چون یکی از ویژگی های شخصیتی اون هست که دوست داره همیشه حرکت کنه
این پدر خانواده خیلی خیلی انسان دوست داشتنیه و شخصیت آرام و خونسردی داره
با قدرت درختا رو داخل آتیش میندازه و به خودش افتخار میکنه 💪
اونجا که خانم شایسته زمزمه کرد ای کاش یه چوب بندازن بالای آتیش که بلافاصله پدر خانواده یه درخچه کوچیک انداخت روی آتیش و زبانه کشید. دیدی خانم شایسته درخواست شمل با فرکانس قوی که فرستادی بلافاصله اجابت شد 😎😍
شخصیت لیوای برای من جذابه درونگرا البته با عزت نفس بالا اونجا که جوزف سوار ماشین شد ولی اون در کمال خونسردی و در دنیای زیبای خودش به ماهیگیریش ادامه داد 🎣
این چند روزه که این خانواده فوق العاده مهمون ما بودن خیلی درس ها برای ما داشتن
باورها و دیدگاه های غلطی که نسبت به مهمونی و دورهمی داشتم کلا همه زیر سوال رفت و همه رو پاکسازی کردم و درختهای هرزشو کَندَم
این سریال داره ترمزهای منو میاره بالا
در مورد همه چی میشه از این سریال درس گرفت و استفاده کرد
اینها هدایت الله هست که این سریال آماده میشه سفر به دور امریکا آماده شد همش هدایت الله بود
ممنونم استاد که به الهاماتت عمل میکنی سپاسگزارم خانم شایسته که پا به پای استاد جلو میای
غروب محشر و شگفت انگیز پرادایس از راه رسیده و داره هنرنمایی میکنه و ترکیبش با صدای جلز ولز آتش و آوای دلنشین مریم جان با گفتن عاشقتم به عزیز دلش
اون سمت دریاچه و روی سکوی کلبه و داخل دریاچه پدر و پسری که دارن از این فضای بهشتی لذت میبرن
راستی استاد ویدیویی که از غروب دیوانه کننده پرادایس رو که توی اینستاگرام گذاشتی رو دیدم دیوانه که بودم دیوانه تر شدم سبحان الله سبحان الله چقد رویایی بود این غروب چقد شگفت انگیز همینجوری محو شدم توی این غروب و غرق اون زیبایی شدم دوست داشتم اونجا بودم دستامو باز میکردم و در حالی که با این صحنه یکی شدم بگم الحمدالله رب العالمین
استاد شما چنان غرق این زیبایی شدین که منو به وجد آوردین دوباره دیدم دوباره دیدم اصلا سیر نمیشم کی میتونه همچین صحنه و همچین زیبایی رو خلق کنه سبحان الله
اصلا پرادایس رنگش عوض شده بود نمیدونم چه رنگ بود ترکیبی از رنگ هایی نارنجی قرمز زرد و اینا رفته بودن تو دل همدیگه و برخوردش به ابرها و آب دریاچه آدم رو مست میکرد
وقتی زیبایی ها رو میبینی خدا زیبایی های بیشتری بهت نشون میده میگه ببین اینم هست اونم هست یعنی انتهایی نداره
خدایا شکرت
ممنونم استاد که وقتی احساست خوبه و این زیبایی ها رو میبینی بلافاصله با ما به اشتراک میذاری عاشقتم عاشقتم💎
خانم شایسته عزیزم بابت همه چی ممنونم 💎
سلام استاد عزیز ممنون از فیلمهایی که به صورت سریالی تهیه میکنید و در اختیار اعضا میذارین. راستش از موقعی که شما این کار رو میکنید دیگه وقتم رو صرف فیلمهای دیگه نمیکنم و بیشتر فیلمهای بی نظیر شما رو دنبال میکنم و از این طریق حس و حالمو خوب نگه میدارم و بیشتر مواقع هم به اتفاق پسر ۵سالهام این فیلمهارو مبینم طوری که پسرم از من بیشتر شمارو میشناسه و به فیلمهای شما بسیار علاقه مند شده.
به لطف الهی امیدوارم برای همیشه شما و خانم شایسته محترم در آرامشو نشاط باشید و تا ابد زندگی سراسر خوشبختی، سلامتی و ثروت بی پایان داشته باشین.
خدایا شکرت، الهی آمین.
سلام به دوستای خوبم
من همیشه خواسته داشتن دوستای غیر همزبان و با فرهنگ های متفاوت رو داشتم و دارم. اما به دلایلی و باورهایی که شاید لازم نباشه بگم، دوست خارجی زبان نداشتم.
چند روز پیش به محض اینکه عکس استاد رو در قسمت ۲۵ با بچه ها دیدم خیلی ذوق برم داشت و سریع فایلو دانلود کردم. چقدر لذت بردم که از این طریق و چقدر زود به خواسته ام از طریق دوربین زیبای مریم جان رسیدم. گاهی فکر میکنم دوربین چشم های من هست. و من در جمع حضور دارم.
خلاصه خیلی این قسمت های زندگی دربهشت با حضور مهمون ها رو دوست دارم. واقعا چه می کند این خدا. بابت این هماهنگی که بوجود آورده سپاسگزارم.
ممنونم که با ضبط این فایل ها این همه خواسته زیبا را در من زنده کردید.
بعضی جاهای فایلها رو چندین بار نگاه میکنم. کلی با خنده هاتون میخندم و لذت میبرم.
امیدوارم من هم روزی به خواسته هام برسم و مثل شما کمک کنم دیگران خواسته داشته باشند و به خواسته هاشون برسند.
امیدوارم همیشه شاد باشید
باعشق منتظر قسمت های بعدی هستم.
سلام به استاد عباس منش عزیز و مریم جان و همگی دوستان
چه آتش زیبایی به پا کردین واقعاً آدم لذت می بره از دیدن این آتش زیبا و این منظرهء سبز زیبا در کنار انسانهایی که دلشون مانند آتش گرم و مهربونه و روحشون مانند این طبیعت سبز و بکر…
چقدرررررررررررررررررررر قابل تحسین هستن این مهمونای صمیمی و دوست داشتنی…چقدررررررررررررررررررررررررررررررررررر رفتار و کردار این پدر عزیز قابل تحسین هست….پدری که بدون کلام و با عمل به فرزندانش یاد می ده که حتی توی مهمانی هم خیلی قشنگه اگه بتونیم کمکی به میزبان بکنیم فارغ از اینکه پستمون چی باشه…و چقدر ثروتمند باشیم…. و دیدن این صحنه تداعی جملهء زیبای استاد هست وقتی پر بشی خیییییییییییییییییییییلی افتاده می شی…
به خدا قسم که ثروت برای همهء ما روح بزرگ خدایی میاره….
به خدا قسم که ثروت برای همهء ما مهربانی و فروتنی میااره….
با ثروت بزرگ می شیم از این نظر که روحمون فرا ادراکی می شه و وجود خدا رو در درونمون درک می کنیم….
پدرررررررررررررررر عزیییییییییییییییییییز و دوست داشتنی…بزرگ مرررررررد مهربان چقدرررررررررررررررر دوست دارم شما رو از نزدیک ببینم و بهتون بگم که شما فوق العاده هستید….شما بیییییی نظیرید…..خدا شما رو برای خانوادهء زیباتون حفظ کنه…..
واقعاً که پدرهایی چون استاد عباس منش و پدر این خانوادهء دوست داشتنی جلوهء معنای واقعی کلمهء پدر هستند….خدا همگی شما رو حفظ کند و همیشه آرام و شاد و ثروتمند و سعادتمند باشید….
خدای خوبم هر روز به ما نشانه های اینکه چقدر ثروت برای ما عالیست را نشان می دهی از تو سپاسگزارم پروردگار مهربانم از جانب همهء خانوادهء صمیمی عباس منش هم از تو سپاسگزارم…..
خدای خوبم این آتش زیبا برای من حکایت از تضادی دارد که برایم رخ داده است….به ظاهر دارد درختی می سوزد….به ظاهر خطری دارد طبیعت را تهدید می کند خطری که ممکن است این آتش زبانه بکشد و به همه جا نفوذ کند….اما وقتی بر طبق قوانینت نگاه کنم این آتش(این تضاد) دارد مرا می سازد می خواهد مرا قوی کند و طبیعت وجودم را سبزتر کند….سبزی و طراوتی که رنگش چشم نواز است و بکر….وقتی ذرات برگهای سوخته را در هوا معلق دیدم انگار تو به من می گفتی که این آتش دارد افکار منفی و غمهایت را می سوزاند….پس غمگین مباش….
از دیروز تضادی برایم اتفاق افتاد که مرا به شدت تکان داد اما زمانی که اشک می ریختم جملهء استاد عباس منش عزیز در ذهنم تکرار می شد: غمگین بشو اما افسرده نشو……..نمی دونم چند بار این جمله توی ذهنم تکرار شد….فقط می دونم درست توی لحظه ای که بغض کرده بودم یهویی یادم افتاد که استاد گفته بودن طبیعت خیلی فرکانس مثبت داره و انگار خدا بهم گفت برو توی حیاط…با این حالی که براتون شرح می دم رفتم توی حیاط….
سرم درد می کرد…
دندونام خیلی درد می کرد….
چشمام درد گرفته بود… اونقدر حالم خوب نبود که نجواهای ذهنم داشتن می گفتن مسکن بخور…
دوستان جالبه بدونین من تیروئید کم کار داشتم اما ۱ سال و خرده ای هست که دیگه قرص نمی خورم از اوایل ورودم به سایت تا به الان…یادم نیست آخرین بار کی قرص مسکن خورده بودم و یادم نیست دقیقاً آخرین بار کی سردرد داشتم…..
وارد حیاط شدم رفتم یه چهارپایه آوردم و گذاشتم توی ایوان و نشستم سرمو گرفته بودم یه دفعه دوباره صدای استاد توی ذهنم اومد توی یکی از فایلها استاد می گفتن من همیشه آرزوها و خواسته هامو بلند بلند می گفتم (فکر می کنم فایل راهکارهایی فوق العاده برای سال جدید بود) استاد می گفتن من همیشه عادت دارم با خودم بلند بلند حرف می زنم و راجع به خواسته هام صحبت می کنم….نمی دونم کی از جام بلند شدم شروع کردم راه رفتن و بلند بلند راجع به خواسته هام صحبت کردن….و اتفاقی که افتاد وقتی حرفام تموم شد و خواستم برم توی خونه یهو متوجه شدم که نه سردرد دارم نه دندونم درد می کنه نه چشمام درد می کنه و از همه مهم تر اونقدر سبک و آروم بودم که انگار نه انگار که تا چند دقیقه پیش حالم چطور بود…………………….خدای مهربانم از تو سپاسگزارم که در هر لحظه در حال هدایت مایی…..
نمی دونم دوستان چی شد که یهو تصمیم گرفتم که این اتفاقات رو براتون روایت کنم اما فکر می کنم حتماً باید اینها رو برای شما می نوشتم که نوشتم….
استاد عباس منش عزیز و بزرگوار، انسان شریف و دلسوز و مهربان برای شما آرزوی زندگی و سعادتی منحصر به فرد دارم….
امیدوارم همیشه به مهمانی و شادی در کنار عزیزانتون و مهمانهای عزیزتون باشید…..
دوستان عزیزم برای همگی شما عزیزان آرزوی آرامش و کامیابی،ثروت بی نهایت،ایمانی راسخ و سعادتی بی نظیر در دنیا و آخرت دارم….
شاد باشید و سرشار از آرامش
خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم
به نام خالق زیبایی ها
سلام استاد عزیزم
سلام مریم جانم
و سلام به دوستان همفرکانسم
استاد چندوقتیه ندای درونم بهم میگه که هر روز یکی از باورهای درستمو اینجا بنویسم،اما من هربار مقابله کردم و ننوشتم،و امروز با دیدن جی کاپ گفتم منم این ایده رو عملی کنم
من باور دارم لیاقت تجربه ی زندگی با کیفیت رو دارم☺
استاد نمیدونی من دقیقا مشکلم اجرا نکردن ایده ها بوده،همینم همیشه باعث میشد از تمرین کردن خسته بشم،چون حرکت نمیکردم،نتیجه ام نمیگرفتم
حدود یک ماهی دارم روی باورهای ثروت ساز کار میکنم،و تموم فایلهای ثروت ساز رو دانلود کردم،هر روز چندتاشو میبینم،فایل چگونه درامد خود را چند برابر کنید رو،سه قسمتشو چندبار دیدم،توو کامنت دوستان خوندم که چقدر از این فایل جواب گرفتن،خب سوالی که تووی قسمت سومش گفتی رو من از خودم پرسیدم،متوجه چندتا از باورهای محدود کننده ام شدم که دارم روشون کار میکنم
امروز به خدا گفتم،خدایا اگه ترمزی هست توو ذهنم که من ازش خبر ندارم،بهم بگو که به باورهام اضافه کنم و مانع ها رو از سر راهم بردارم تا منم بتونم ثروتمند بشم
آخه من چندسال حسابداری کار کردم،2،3جایی توو شهرم توو همین چند روز بهم دوباره پیشنهاد کار دادن،اما من قبول نکردم،چون متوجه شدم من علاقم چیزی دیگه ست،با اینکه بدهکارم،اما قبول نکردم،گفتم میخوام برم دنبال علاقه ام
که علاقه ی من به گل،قصد دارم برای خودم گل فروشی داشته باشم
بعدش از یه جایی ام قصد هجرت دارم،یعنی دوست دارم برم جایی دیگه زندگی کنم و این گل فروشی رو توو جایی که قصد دارم اجراش کنم
خداوند سریع الجوابم،جوابمو داد و متوجه شدم یکی از ترمزهای اساسی من اینه که ترس دارم برای حرکت کردن جوری که وقتی متوجه ش شدم،دستهام داشتن میلرزیدن و ذهنم بهونه ایی که آورد اینکه بدون سرمایه نمیشه
میخواستم باور درستشو بنویسم،حتی از همینم ترس داشتم،بنویسم باورشو،بعد خداوند بهم ایده ایی بده که بدون سرمایه بتونم کاری رو انجام بدم،اما من نتونم انجامش بدم،در این حد ترس برم داشته بود
خب با کلی فکر کردن و کلنجار رفتن احساس کردم کسب دستمو گرفته اجازه نوشتن بهم نمیده،هر طور شد باور درستشو نوشتم و چندباری تکرارش کنم که بدون سرمایه میشه،یاد شما افتادم که بدون هیچی رفتی تهران،یاد حرفتون که توو امریکا از گاراژ شروع کردن بابه اینجوری کمی ذهنمو آروم کردم
یه ایده به ذهنم اومد تو که میخوای گل فروشی داشته باشی،باید اول گلها رو بشناسی
ندای درونم گفت عصر برو گل فروشی راجب گلها سوال کن،باز ذهن بهونه اور من گفت عصر همه جا تعطیله،بابات نمیزاره بری بیرون و از این حرفها
منم گفتم خب فردا میرم هم میرم کیک تولد برای پدرم بخرم هم اینکه همونجا هم سوال میکنم،خب بعد از کلی کلنجار رفتن و یاد حرف استاد افتادم که تا ایده ایی بهش الهام میشه سریعا عملیش میکنه،بعد
اومدم این فایل رو دیدم که دقیقا جواب من بود
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
اینکه جی کاپ شروع کرده و داره ایده شو عملی میکنه،قدم برداشته
گفتم خدا داره باهام حرف میزنه،مرضیه تو که اینقدر ادعات میشه بهم ایمان داری عمل کن،وگرنه حرف مفت نزن
خدای من چنان تلنگری خوردم که الان ساعت4 خوزستان بخاطره گرمای هوا بازارش تعطیله،دلم میخواد برم توو گرما بایستم تا آقای گل فروش بیاد
استاد چجور ازت تشکر کنم اخه،شما باعث شدید هم امروز برم توو دل بزرگترین ترسم،حرکت کنم و هم اینکه ایده مو عملی کنم
متوجه شدم این مدت دو سال که هیچ تغییری زندگیم نکرده این بوده که عمل نمیکردم،کامنتمو بنویسم و حرکت کنم برای اجرای ایده ایی که بهم الهام شده
خدایا شکرت که یک ساعت نگذشته،سریع جوابمو دادی ک بهونه نیارم و حرکت کنم
خدایا شکرت،خدایا شکرتخدایا شکرت
خدای من چه آتیشی شده چقدر زیباست،خدایا شکرت
مریم جان درسی که از شما گرفتم از جا گذاشتن دستکش هاتون،گفتم خدای من اگه من بودم بخاطره اینکه وقت گرفته نشه،یا میگفتم بچه ها و آقای رسلای منتظره،زشته دیر بریمو از این حرفها،نمیرفتم بیارمشون،اما مریم جان وقتی متوجه شد دستکش هاشو جا گذاشته خیلی راحت با اعتماد بنفس گفت میخواد بره بیارشون
خدای من چه درس بزرگی داشت برای من،توو هر چیزی اول باید به خودم اهمیت بدم،اگه خودم نتونم به خودم اهمیت بدم جهان بهم اهمیت نمیده،منی که همیشه اولویت رو به دیگران میدادم،اینم از احساس عدم لیاقت میاد،که شدید دارم روش کار میکنم و اینم یه ترمز دیگه،که از این بعد توو هر چیزی اولویت رو به خودم بدم،خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت خورشید زیبا،که خیلی زیبا بر پرودایس تابیده
و حل مسئله و راه حل در دل خودش،که ساقه ها رو باید از کنارش برید،خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت نیروی کمکی چون مشعل
عکس گرفتن جی کاپ رو تحسین میکنم،که امروز با وجودش متوجه بزرگترین ترمزم حرکت نکردن،شدم
چه آتیشی شده خدای من،چه صدای سوختن شاخه و برگها زیباست
احساس میکنم باورهای محدود کننده ام به حد خشک شدن رسیدن که دیگه باید بسوزونمشون
ذوق و شوق و هیجان پدر خونواده و بچه ها رو برای سوزوندن و بزرگتر کردن اتیش تحسین میکنم
عزیزم براونی ترسیده،خدایا شکرت بابت این حیوان زیبا
همکاری پدر خونواده و بچه ها برای سوزوندن درختهای هرز،چنان با عشق و انرژی تموم داشتن اینکار رو انجام میدادن انگارحیاط خونه ی خودشون بوده،واقعا تحسینشون میکنم،شعور و احترامشون ستودنی ست
همکاری برادرها،احترامشون به همدیگه واقعا تحسین برانگیزه
خدای من لیوای و جوزف دوقلو هستند😳😳😳
تحسین میکنم این دو برادر متفاوت رو
و بعد از کلی انرژی مصرف کردن و سوزوندن خیلی از درختها،هر کدوم جایزه ایی که به خودشون دادن
لوک و جوزف موتور سواری
جی کاپ و آقای رسلای شنا کردن
واقعا خدا قوت
استاد،مریم جانم خدا قوت
ممنونم،ممنونم بابت همه چیز که وجودتون باعث شده به ترمزهایی برسم که قراره زندگیمو کن فیکون کنند
راستی استاد فایلی که امروز تووی اینستا گذاشته بودی،من دیوانه شدم،دلم میخواست از اینهمه زیبایی و عظمت خداوند سر به بیابون بزارم،فقط گریه کردمو خدارو شکر کردم
آخه مگه داریم اینهمه زیبایی،که خداوند انگار تموم دنیاشو ول کرده،چسبیده به پرودایس،هر روز داره قشنگترش میکنه،ترکیب رنگ ابرها منو دیوانه کرد،بازتابش تووی آب،پرتوهاش روی درختان و…
امیدوارم که برای سریال زندگی در بهشت از اینهمه زیبایی برامون فیلم گرفته باشین
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
ممنونم استادم،ممنونم مریم جانم
پروردگارم از تو برای همه چیز ممنونم
دوستون دارم
به نام خالق زیبایی ها
سلام مرضیه عزیزم
کامنت زیباتون رو که خودنم کلی لذت بردم
از اینکه قدم اول رو برای رسیدن به علائقت برداشتی
با اینکه هوا گرم بود ولی به خاطر رسیدن به خواسته ت
برای اینکه حرکت کنی و ایمانت رو به خدا بیشتر کنی
اون گرما رو برای خودت شیرین کردی
تحیسینت میکنم دوست عزیزم که اینقدر عالی تونستی علاقه ی واقعی ت رو پیدا کنی
با اینکه حسابداری خوندی و پیشنهاد کار هم داشتی
ولی این پیشنهادت رو رد کردی و به دنبال علاقت رفتی
و این برام بسیار زیباست و این همون مصداق ایمانی که عمل بیاورد هست
تحسینت میکنم دوست نازنینم و خدا به شجاعان پاداش میده
ممنونم که این اتفاق زیبای زندگیت رو برای ما هم به اشتراک گذاشتی
تو لایق بهترین ها توی زندگیت هستی دوست نازنینم
و این عزت نفس زیبات رو تحسین میکنم
ارزوی بهترین ها رو برات دارم دوست بی نظیرم
در پناه خدای مهربان باشی
سلام الهه جان
عزیزم مرسی که اینهمه بهم انرژی مثبت دادی
دیروز وقتی به فرین جان جواب کامنتمو داد،اونجا متوجه شدم شما هم برای به فرین عزیز کامنت گذاشته بودی و اونجا بود که بیشتر متوجه شدم که ما چقدر همفرکانس هم هستیم
و از خداوند خواستم روزی بشه که منو شما و به فرین جان همدیگه رو از نزدیک ملاقات کنیم
شما بهترین دوستهای من هستین
دوست دارم عزیزم👩❤️👩
سلااااامم و خدا قوت به خانوم ابراهیمی
کامنتون بی نهایت عالی بود و من شمارو بی نهایت تحسین میکنم که پیگیر علایقتون هستین و الهامی که به شما از جانب خدای متعال شده قدم اول رو برداشتین
من بهتون تبریگ میگویم شغل جدیدتون رو
خانوم گل فروش خون گرم خوزستانی عزیز
سلام وای خدایاخیلی همه چیززیبا آرامش بخش هماهنگ ودلنشین ومن ازاین فایل قانون امدادهای غیبی رویادگرفتم که زمانی که تومطمئن باشی کاری درسته وهرروزیه قدم براش برداری بعدازچندوقت امدادهای غیبی ازراه میرسن تاتوباسرعت بیشتری به اهدافت برسی واین زمانی محقق میشه که توبه صورت مستمرکاری روانجام بدی وبه جهان ثابت کنی که تومصمم هستی برای رسیدن به هدفت وبعدکارهاخودبه خودانجام میشه خدایاشکرت برای این قوانین ثابت وعادلانت.
مرا با نگاهت به رویا ببر
مرا تا تماشای فردا ببر
دلم قطره ای بی تپش در سراب
مرا تا تکاپوی دریا ببر
استاد عزیزم تو یک آسمان بخشش بی طلب (ممنون که روانشناسی ثروت یک رو بروزرسانی کردین)
تو بر خاک تردید باریده ای
تو یک خانه در کوچه ی زندگی
تو یک کوچه در شهر آزادگی
….
استاد عزیزم آخه شما چقدر انسان زیبایی هستین. انسانی تا این حد زیبا من هرگز ندیدم، درون زیبای شما بوده که منعکس شده و تجسم یافته به شکل بهشتی در این حد زیبا . چقدر کلمات کم میارن در توصیف این حد از زیبایی درون و بیرون شما .همش نهایت زیباییه. روابط فوق العاده زیبا ،مکان زندگی فوق العاده زیبا، چقدر شما درونتون رو هرروز متعهدانه زیبا و زیباتر کردین که نتیجهاش تا اینجای کار شده این همه زیبایی و در ادامه هم زیبایی بیشتر.. استاد عزیزم شما چقدر بینظیر خلق کردین..چقدر خوب و بی نقص بهشتی به این زیبایی خلق کردین..
“اصلاً کلا من عاشق افرادی هستم که به ایده هایی که بهشون گفته میشه، با ایده هایی که الهام میشه ،به ایده هایی که میدونن درسته عمل میکنن، یعنی حرف مفت نمی زنن عمل می کنن . جیکوب با یک بار توضیح دادن و گفتن عمل کرد.” در واقع اون با داشتن تصویر نتیجه پایانی فوق العاده در ذهنش و یا بقول استاد برای دل خودش، شروع کرد..نه اینکه نه نمیشه و… ما چجوری با ایده هایی که بهمون داده میشه برخورد میکنیم ؟
مسیر موفقیت از عمل به ایدههایی که بهت داده میشه میگذره. هرچند اون ایده خیلی با منطق خیلی ها سازگار نباشه ، اگه ایده ای میاد به این دلیله که او نیرو نتیجه پایانی رو از قبل دیده و میدونه تو در حال حاضر برای رسیدن به اون نتیجه دلخواهت لازمه این قدم کوچیک رو انجام بدی. اون نیرو از قبل دیده ،از بالا دیده که برای رسیدن به اون هدفی که تو داری، انجام این کارها لازمه، ولی ممکنه تو خیلی دقیق ندونی که این کار کوچیک چه تاثیری می تونه در روند رسیدن تو به هدفت داشته باشه، اما اون میدونه با علم و آگاهی بیشتر نسبت به تو و با همین علم و آگاهی و تجربه بیشترش داره به تو میگه بیا اینجا این کار کوچیک رو امروز انجام بده ،هدایت میکنه که بری به سمت مسیرهایی که اون داره میگه ، همش داره تو رو هدایت میکنه به سمت برداشتن یه قدم ،انجام دادن یه کاری، کاری که اون میدونه نتیجه اش چیه :رشد و پیشرفت بیشترِ تو که لازمه ی قدم بعدیه. یعنی اون میدونه اول تو باید این کار کوچیک رو بری تو دلش و ازش نترسی و انجامش بدی بعدا می تونی وارد یه مرحله بالاتر بشی و اون میدونه این کارها زنجیر وار تو رو میرسونه به همون مقصدی که آرزو کرده بودی بهش برسی ،این توانایی و قدرت و بصیرت رو داره که کل مسیر تو رو از قبل ببینه لازم اعتماد کنی و قدمی رو که اون دستور فرموده به دیده منت بپذیری و انجامش بدی، از نجواها بتونی بگذری و بگی خدای من که بصیره که عالِمه که علمش از من بیشتر به من گفته این کارو انجام بدم و من میدونم هر چقدر که به حرفش بیشتر گوش بدم بیشتر زندگی روی خوش و پر برکتش رو به من نشون میده واقعا هرجا من خودم به حرفش گوش دادم و به هدایتش عمل کردم هر چند مقاومت داستم ولی گوش دادم چون به من احساس بهتری هم می داد نتیجه اش برای من دنیا دنیا احساس خوب و احساس خوشبختی بیشتر در ادامه بود و هر وقت شک کردم و عمل نکردم نتیجه احساس عدم عزت نفس و احساسهای بد بود.
استاد عزیزم سپاسگزاری همیشگی من از شما اینه که ممنونم که عالی زندگی کردین..با کیفیت زندگی کردین.
سلام استاد جان
خودت میدونی که از برگزاری کلاس های تند خوانی به تولید سریال های چندین قسمتی رسیدی ؟؟
خودت میبینی که از حل کردن مسائلی که در کلاس های تند خوانی پیش میومد از ناسازگاری بچه هایی که تحت تاثیر اون شخصی که تو تند خوانی را بهش آموزش داده بودی و بهش کار دادی و حقوق می دادی گرفته و آزار و اذیت هایی که کرد تا افرادی که به بهانه ی شراکت ، برخلاف میلت تبلیغ میکردند و بدهی برایت بالا آوردند ، به کجا رسیدی !!؟؟ به خانه ای روی آب ، به همنشینی با آدم های شاد ، به آرامش و آسایش … و چقدر به خورشید نزدیک شدی ! و این برای کسی که آسمان را نشانه میگیرد کاملا طبیعی ست ، طبیعی ست که در مدار نزدیک به خورشید ، نزدیک به نور ، نزدیک به باران باشد ….
من این روزها سخت مشغول کار کردن روی آپ دیت ثروت یک هستم و روزبروز آسمان و خورشید و ابر و هوا و همه چیز برایم رنگ شادتری به خود می گیرند ، همه چیز هرروز برایم عالی تر میشود و این سریال همان نتیجه ی تغییر اهرم های تو و بهترین نمونه ی عینی برای بچه های ثروت یک و تمام بچه های سایت است که ببینید تغییر باورها یعنی تغییر تمام زندگی یک آدم …. تغییر اهرم های ذهنی با شناخت عملکرد ذهن ، و توجهِ بی بهانه و توجه محض باعث چه حرکت هایی که نمی شود …. شاید خیلی ها بگویند ما کجا و خواسته ها کجا و شاید من هم جزء همان ها بودم اما اکنون فهمیدم که اگر مدام در حال تغییر باورها باشیم و خودمان آگاهانه بستری برای حرکت بوجود بیاوریم و حرکت کنیم ، رسیدن به خواسته ها خیلی خیلی راحت و با سرعتی خارج از حد تصور اتفاق میفتند چرا که چیزی به نام سرعت وجود ندارد ، همه چیز فقط قرار گرفتن در مدار های بزرگتر است ….
خانم شایسته عزیز برای من خیلی خیلی جالبه که شما و استاد برای بچه های دیگران انقدر ذوق میکنید در حالیکه عزیزان شما و افراد خانواده تون کنار تون نیستند و این یعنی احترام به خالق انسان ها و احترام به لذت های شخصی تان که بتوانید خارج از قرابت های خونی و نَسَبی ، از حضور آدم ها لذت ببرید و به آنها عشق بورزید و این مصداق بارز عمل به آن صحبت استاد در دوره کشف قوانین زندگی است که گفتند هیچ کس پدر یا مادر هیچکس نیست و والدین فقط دروازه ی ورود فرزندان هستند و جهان همیشه کبوتر با کبوتر باز با باز را رعایت میکند و افراد هم مدار را در کنار هم قرار میدهد و افراد ناهمسان را از یکدیگر جدا میکند ، خارج از نسبت های خانوادگی یا فامیلی اونها…. سبک زندگی شماها را خیلی دوست دارم و خودم هم دارم به چنین سمتی میروم البته تنها با ساختن اهرم درست و هدایت پروردگار که در تمام اهرم های درست ، هدایت پروردگار نقش عمده را دارد