سریال زندگی در بهشت | قسمت 31

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «سید محمد»، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

سلام و دورد به خانواده عزیزم

در ابتدا دوست دارم تشکر کنم از استاد عباسمنش عزیزم خانم شایسته عزیز و همه ی دوستان بابت سریال زندگی در بهشت که فوق العاده بینظیر بود

دوست دارم الان موضوعی رو با شما درمیون بزارم تقریبا یک سال پیش بعد از طی کردن تکاملم عضو سایت استاد عباسمنش شدم، من تو کامنت های قبلی هم گفتم ک چندین سال بود ک کتاب های موفقیت میخوندم و از برنامه های اساتید مختلف استفاده میکردم به طرق مختلف و بعد از طی کردن تکاملم اردیبهشت ۹۸ عضو سایت استاد شدم، اردیبهشت ۹۸ بود ک خیلی از لحاظ مالی تحت فشار بودم و روحیه قوی نداشتم بعد از عضویت توی سایت و استفاده از فایلهای دانلودی از همون ساعت اول نشانه ها شروع شد و من به طور تکاملی اعتمادم به آموزش های استاد بیشتر شد، چند ماه اول احساسم بهتر شد ولی از لحاظ مالی تغییر واضحی نداشتم اما نشانه ها بود و من هر شب نشانه ها رو مرور میکردم و به خودم میگفتم که ببین قانون داره جواب میده و با امید بیشتری ادامه میدادم. حتی تو همون ماه های اول اتفاقات به ظاهر بدی افتاد که من سعی میکردم ذهنمو کنترل کنم تا به احساس خوب برسم و بعد از چندین ماه به طور تکاملی نشانه ها پر رنگ تر میشدن، میانگین درامد من در بهترین حالت به ۸۰۰هزارتومان هم نمیرسید و من روی باورهام کار میکردم ک ب درامد ۲ملیون تومان برسم، یه روز صبح ایمیلی واسم اومد از سایت ک تو ایمیل نوشته بود ب راهی ک داخلش هستی نچسب و دستان خدارو باز بزار و من ک ۵سال بود فقط از خدا میخواستم ک از این کار به من درامد بده تصمیم گرفتم ک دستان خدا رو باز بذارم، بعد از ۵ یا ۶ ماه خداوند ایده رو به سمتم هدایت کرد و منو هدایت کرد تا انجامش بدم و من هم انجامش دادم و تحولات شروع شد واسم، یادمه تو لیست سپاسگزاری مینوشتم ک خدایاشکرت ک درامدم بیش از دوملیون تومانه و بعد از۶ماه کار کردن روی خودم درامدم شد۲ملیون تومان و خیلی خوشحال و سپاسگزار بودم از اون درامدِ دوملیونی الان شش ماهه میگذره و هر ماه ب طور تکاملی درامدم بیشتر شد خداروشکر و اردیبهشت ۹۹بعد از یک سال کار کردن روی باورهام ب درامدی رسیدم ک اگر یک سال پیش یکی بهم میگفت باور نمیکردم، خداروشکر اردیبهشت۹۹ درامدم حدودا ۱۰میلون شد براحتی و بدون سختی کشیدن

این کامنت و نوشتم تا به خودم کمک کنم و یادآور شم به خودم ک ببین یک سال سعی کردی روی باورهات کار کنی و به صحبتای استاد اعتماد کردی این شد نتیجش پس ادامه بده و دوست داشتم با نوشتن بخشی از نتایجم از استادعباسمنش تشکر ویژه ای کنم و البته خانم شایسته با فعالیت های بینظیرش، بچه های سایت با کامنت های فوق العادشون و تیم فنی سایت هم خیلی بهم کمک کردن و از همتون سپاسگزارم

این ردپای من بود تا درآینده یادم باشه ک چطور پیش رفتم

عاشقتونم

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

295 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مانلیا» در این صفحه: 1
  1. -
    مانلیا گفته:
    مدت عضویت: 1603 روز

    سلام استاد جونم

    سپاسگزار خداوندم که یک ماه روی تعهدم موندم و امروز سی و یکمین قسمت رو دیدم الهی شکرت

    .

    سپاسگزار خداوندم که امروز دیدم ستاره هام یکی اضاف شده و از دو و نیم الان شده سه و نیم هوراااااااااا

    .

    .

    اونجایی که شما رفتید برنج بدید به براونی گفتم حیوونک بیچاره توروخدا این آشغالا رو بهش ندید بیمار میشه دلم براش سوخت خخخخخخخخخخ

    اخه ما بچه هایی که تو دوره سلامتیم میدونیم که بدن هر موجودی چه انسان چه حیوان با اون ماده ی خوراکی سازگاره که میلیونها ساله داره تغذیه میکنه ازش

    و این برنج حتی اگه برنج الص شمالیه گیلانیه خوش عطر بویی باشه که ادم از بوش مست بشه ، در باطن سمیه که بیچاره میکنه بدن رو

    چون نه بدن ما انسانها نه حیوون ها هیچ وقت با این ماده ی غذایی اشنایی نداشته

    اما وقتی رسیدید به براونی و براونی با وسواس شدید بو کرد و هیچی نخورد گفتم الله اکبر الله اکبر الله اکبر

    خدایا ببین این حیوون چه سیستم قوی خداوند بهش داده که بتونه در فضای طبیعت که هزارتا چیز هست بتونه خوب رو از بد تشخیص بده

    دقیقا یاد اون قسمت دوره سلامتی افتادم که گفتید حیوون ها با وسواس شدیدی گیاه هارو هم بو میکنن که لکتین نداشته باشه

    اما ما انسانها به خاطر پیش زمینه مون همچین توانایی داده نشده برای همین گیاها غذاهای ما نیستن چون با بو کردن نمیتونیم مثل حیوون ها متوجه خوبی یا بدیشون بشیم

    چرا نداریم این سیستم رو که مثل حیوون ها با بو کردن متوجه خوبی یا بدی اون غذای گیاهی بشیم ؟؟

    خیلی سادس

    چون طی میلیون ها سال هیچ نیازی به این توانایی نداشتیم

    میلیون ها سال غذای ما گوشت بوده نه گیاه

    گوشتی که لکتین نداره و انرژی بالایی به بدن و مغزمون میده

    … اما …

    این سیستم فوق العاده ای که حیوانات گیاهخوار دارن رو ما انسانها برای چیز مهم تری داریم

    یعنی چی

    یعنی سیستم هدایتگر شخصی

    سیستم احساساتمون

    سیستمی که بهمون میگه چی درسته چی غلطه

    و این سیستمیه که خداوند به ما داده که از طریق شهود و الهام قلبی میتونیم خوب رو از بد تشخیص بدیم سیستم هدایتگر شخصی همون چیزی که توی کتاب رویاها گفتید که مثل GPS  مارو به سمت خواسته هامون هدایت میکنه

    اگر من حالم خوبه یعنی در مسیر خواسته هام هستم

    اگر من حالم بده یعنی در مسیر ناخواسته هام هستم

    برای همین حال خوب یعنی اتفاقات خوب

    و حال بد یعنی اتفاقات بد

    و طی میلیون ها سال تکامل جسمی و روحی انسان این سیستم تشیخص به ما داده شده :))

    و حیوونا این سیستم رو ندارن :))))

    و طبق اصل بقای اصلح

    هم اون اسب نسبت به اجدادش بهتر میتونه لکتین رو تشخیص بده چون سیستمش قوی تر شده

    و هم ما نسبت به اجدادمون بهتر به احساس شهود قلبیمون و الهامات رو میتونیم تشخیص بدیم و طی تکامل میلیون ها ساله این سیستم شهود در ما قوی تر شده

    سیستمی که با جسم و روح ارتباط مستقیم داره و هر دوشون رو با هم تکامل داده تا ما به اینجا و اون حیوون به اینجا برسه …

    الله اکبر

    حتی یه دونه برنج رو هم نخورد براونی

    اون میدونه این خوردنی غذای بدنش نیست اما ما نمیفهمیم !!!!

    و اونجایی که نون بهش میدید استاد

    گفتید نون روغنی رو نخورد

    و باز الله اکبر

    روغنی که توی دوره اون رو سمی ترین ماده ی ممکن نام بردید

    الله اکبر به این عظمت خدا که به این اسب چنین سیستم هدایت‌گری داده

    و به ما هم داده

    دقیقا ما انسانها هم با یه به اصطلاح بو کردن میتونیم بفهمیم ایا این مسیری که وارد شده ام درسته یا نه

    ایا این چیزیه که قلبم بهش کواهی میده و سعادت دنیا و اخرتم رو داره یا نه

    اما به ما اراده ی انتخاب و یا سرپیچی داده شده

    به اون حیوان داده نشده

    اون حیوان ناچاره از غریضه اش پیروی کنه هیچ راه دیگه ای نداره

    یک حیوون وقتی میترسه لاجرم فرار میکنه نمیتونه پا روی نفسش بذاره و بگه خداوند حامی منه من فرار نمیکنم

    اما ما انسانها قدرت انتخاب داریم

    وقتی میترسیم

    وقتی هیچکسو نداریم

    وقتی پول نداریم

    وقتی تنها شدیم

    وقتی کسی تهدیدمون کرد

    و …

    ما میتونیم انتخاب کنیم بدوییم به اینور اونور مثل حیوونا و به هر کس و چیزی چنگ بزنیم تا شاید نجات پیدا کنیم

    یا میتونیم انتخاب کنیم ایمان داشته باشیم سرجامون بمونیم و از الله کمک بخوایم و به ریسمان الهی چنگ بزنیم نه دیگران و نه سرعت پامون برای دویدن و نه پارتی و نه غیره …

    الهی شکرت شکرت شکرت

    .

    در مورد ماهی ها رو راسیتش هنوز نمیدونم چرا اونها همه چیز خوارن و تمام غذاهایی که میریزید رو میخورن نمیدونم شایدم نخورن ولی همون برنج و نون هم برام تعجبیه و جوابشو فعلا نمیدونم حتما این هم دلیلی داره و به تکامل برمیگرده ولی من نمیدونم

    استاد در مورد پارتی گرفتن و فرهنگ ایرانی ها با امریکایی ها

    جالبه من دیروز دقیقا یه ویدیو در مورد این موضوع اومد حلو چشام و یک دختری بود داشت تفاوت فرهنگ تولد گرفتن امریکایی و ایرانی هارو میگفت که اصن من خودمم تعجب کردم

    یه جورایی هم دوست داشتم هم نداشتم

    مثلا میگفت توی امریکا کسی که تولدشه بفیه رو فقط دعوت میکنه مثلا کافه و اونجا مهمانها خودشون باید سفارش بدن و هزینه خودشونو حساب کنن و از اونطرف هم کادویی برای تولد نمیبرن اکه مثلا خیلی رفیق صمیمی باشه یه چیز خیلی کوچولو در حد یه بسته شکلات میبره

    یا مثلا برای مهمونی گرفتن همون جور که شما گفتید طرف غذای خودشو میبره و حتی اگه شما اونا رو دعوت کنید و بخواید به کل مهمون ها غذا بدید اونها احساس ناراحتی میکنن و یا شاید فکر کنن دارید شوآف میکنید

    خیلی فرهنگ ایرانی دقیقا متضاده فرهنگ امریکایی هاست

    من اصن خیلی جا خوردم اینارو شنیدم من خودم بینش هستمو نمیدونم بعضی جاها فرهنگ ایرانی خودمونو ترجیح میدم بعضی جاها امریکایی

    .

    مثلا تو لباس پوشیدن امریکایی

    (چون خودمم راحتم هر وقت هر چیزی دلم خواست میپوشم بارها پدر مادرم هم سرزنشم کردن که چرا لباس شیک نمیپوشی چرا این لباس راحتی هارو میپوشی و کلی بهم ایراد میگیرن گاهی ولی خداروشکر اینقدر روی عزت نفسم کار کردم که دیگه تمسخر نظرات منفی خانواده‌ام هم بهم اسیب نمیزنه و گوشم بدهکاره حرفاشونه … دیگه خودشون اینروزا چیزی نمیگن خخخخخ)

    .

    تو تعارف نکردن امریکایی

    (خودم تعارفی نیستم اگه کسی بهم تعارف کنه برمیدارم همون اول اگر هم نکنه بهش میگم میخوام خوراکیتو بهم بده خخخخخخ یا توی دوره هستم راحت به چندین بار تعارف دیگران نه میگم )

    .

    ولی توی تولد گرفتن و مهمونی ایرانی خخخخخ

    چون واقعا لذت میبرم برای مهمون هام غذا درست کنم

    یا اگه مهمونی غذای خاصی بخواد گیاهخوار باشه یا گوشتخوار باشه یا هر چی بهم بگه یا ازم بپرسه چون خوشحال میشم اینکارو بکنم

    یا برا تولد برام کادو های خوب بیارن و پذیرایی با من باشه

    .

    خلاصه الان یه چیزی بینابینم شاید 60 درصد امریکایی 40 درصد ایرانی در کل

    .

    خداروشکر برای این قسمت فوق العاده سپاسگزارم ازتون استاد عزیزم میبوسمتون

    راسی دیروز به حسم گفتم چطوره کنار زندگی در بهشت هر روز یه قسمت سفر دور امریکا هم ببینیم که مخالفت کرد گفت عجله نکن اون رو برای یه موقع دیگه که آماده سفر بودی بهت میگم از قبلش شروع کنی فعلا همینو ببر جلو

    منم گفتم چشششمممم

    عاشقتونم

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: