سریال زندگی در بهشت | قسمت 31 - صفحه 16

295 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عاطفه معین گفته:
    مدت عضویت: 802 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به همگی ، همه قسمت های سریال زندگی در بهشت فوق العادست ولی این چند قسمت که مهمان داشتیم عجیب به دلم نشست .

    کلی از مهمان ها و میزبانی شما دو عزیز لذت بردیم درس های زیادی یاد گرفتیم .

    اولیش اینکه وقتی مهمان میاد به خودمون سخت نگیریم خودمون رو خسته نکنیم و بذاریم هم مهمان تو خونمون راحت باشه هم به خودمون کنار مهمان ها خوش بگذره .

    دوم اینکه ما مسئول خوش گذشتن به مهمان به هر قیمتی نباشیم، این برای من درس بزرگی بود ( اول اینکه همیشه روی خودم کار کنم و در مدار درست باشم تا با آدم های درست و مثبتی در ارتباط باشم نه منفی ) وقتی با خودمون در صلح و دوستی باشیم وقتی روی نکات مثبت تمرکز داشته باشیم جاهایی به مهمانی میریم یا مهمان هایی برامون میاد که با خودشون در صلح و آرامشند ، توقع بی جا ندارند، بارها برام پیش اومده مهمان داشتم و از اول تا آخر مهمانی مثل گارسن در خدمتشون بودم و کلی خسته شدم و در تمام طول مهمانی حرف شون غیبت، تهمت و دروغگویی بوده و در این موضوع دو حالت وجود داره یا باید سکوت کنی و میگن بی احترام شدیم یا مجبوری باهاشون همراهی کنی و در آخر تو می مونی و کلی سرزنش و احساس گناه که در تو بوجود اومده و همه اینا بر میگرده به خودمون ، وقتی خودمون در مدار درست باشیم در فرکانس خوب باشیم با آدم هایی رو به رو میشیم که اهل منفی بافی و انرژی منفی نیستند .

    استاد در مدار درستی قرار داره که مهمان های از همه لحاظ عالی براش میاد و به همگی خوش میگذره .

    از مریم جان یاد گرفتم که برای غذا پختن سخت نگیرم ، یاد گرفتم از ظروف یکبار مصرف هم میشه استفاده کرد و اتفاقا چند وقت پیش به مدت یک هفته مهمان داشتم و اومدم از سفره و لیوان یکبار مصرف استفاده کردم و کلی از این ایده لذت بردم، قبلا میگفتم الان طرف میگه ببین با چه وسایلی آزمون پذیرایی می‌کنه ولی دیدم نه بابا این من بودم که سخت می‌گرفتم و کار خیلی راحت تر شد ، خدایا شکرت .

    توی این چند روز مهمانی شما هیچ کس مسئول سرگرم یا شاد کردن کس دیگه ای نبود هر کس هر جور که دوست داشت از لحظه هاش لذت میبرد و این برای من درس بزرگی بود.

    چقدر بچه ها مسئولیت پذیر بودند و هرکس بعلاوه اینکه وسایل خودش رو جمع کرد کلی هم به پدرشون کمک کردند واقعا این نوع تربیت جای تحسین داره و من از این حرکت کلی الگو گرفتم .

    چقدر خوبه که غذاهای اضافه رو میدین به ماهی ها یا مرغ و خروس ها و این رفتار از ذهن ثروتمند میاد از فراوانی نعمت میاد از بخشیدن و برکت بیشتر میاد ، من خیلی ها رو دیدم به دو قاشق غذا رو هم توی ظرف نگه میدارند برای وعده بعد،با اینکه می دونند اون غذا دیگه بدرد نمیخوره ، تحسین میکنم این دریا دلی و مهربانی شمارو استاد جان.

    مریم بانوی عزیزم این همه تمیزی و نظم شما رو تحسین میکنم ،بعد از رفتن مهمان ها خونه مرتب شد و همه جا تمیز دمتون گرم دختر .

    وقتی به برانی برنج و نون که روغن داشت دادید و نخورد من یاد ورودی های منفی و مخرب افتادم که باید همیشه حواسمون باشه هر غذایی رو به ذهن و روح مون ندیم، هر فیلمی رو نبینیم هر حرفی رو گوش ندیم و مراقب ورودی هامون باشیم .

    و گذشته از هههممممه این ها من باز با این همه زیبایی دیوانه شدم ،خدای من چه آسمانی زیبایی چه خورشید درخشانی ، چقدر ابرها زیبا هستند .

    این حجم از درختان زیبا و سبز روحم رو جلا میده قلبم رو باز می‌کنه ،این دریاچه ی خوش رنگ و زیبا بهم آرامش می بخشه ، این ماهی های زیبا نشانه از فراوانی و برکت خداوند رو میدن.

    زمین سبز مخملی چشم رو نوازش میده و در آخر موتور سواری که عالی بودش استاد ، چقدر کیف کردم .

    خدایا بابت تک تک نعمت ها زیبایی ها فراوانی ها سپاسگزارتم .

    ممنون بابت این قسمت عالی

    دوستتون دارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1160 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    یه روز زیبای دیگه توی بهشت زیبا

    خدایا شکرت برای این همه نعمت و فراوانی و زیبایی

    خدایا شکرت برای این نعمت بزرگی که هر روز میتونم این فایل های زیبا و پر از اتفاقات خوب و نکات مثبت

    رو ببینم و لذت ببرم

    بچه‌های عزیز هم که همچنان در حال خوش گذرانی و دور زدن هستن

    خدایا شکرت

    یه صبحانه خوشمزه که دلم خواست

    چقدر با سلیقه و متنوع، زحمت کشیدن خانم شایسته

    توی این چند قسمت که با بچه‌ها بودیم خیلی‌ خوش گذشت ، چقدر دلم گرفت میخان برن

    اشک تو چشام جمع شد یه لحظه انگار پیش هم بودیم بس که بچه‌های خوبی هستن

    قربون اون فارسی حرف زدنشون فقط

    خیلی باحال بودن ، خدایا شکرت

    دیگه به هرحال هر اومدنی یه رفتنی هم داره

    خدا رو شکر که بهمون کلی خوش گذشت و در کنار هم لذت بردیم

    واقعاً عالی بود

    واقعاً تحسین میکنم این مهمان نوازی شما رو

    که بسیار راحت و صمیمی بودین و باعث شد که بچه ها راحت باشن و لذت ببرن

    منم خیلی‌ لذت بردم در کنار شما وکلی درس زندگی آموختم

    سپاس فراوان از شما استاد عزیز و بانوی مهربان

    شاد و پیروز و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    پریا بیگدلی گفته:
    مدت عضویت: 1247 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به دوستای خوبم استاد عزیزم و مریم خانم گرامی

    استاد تو اینن فایل گفتن همیشه به خودتون راحت بگیرید من از روزی که وارد سایت شدم و از روزی که خیلی جدی ار آگاهی ها رو دنبال میکنم به خودم خیلی راحت میگیرم

    اونقدری راحت میگیرم که اذیت نمیکنم خودمو با لباس ها و وسایلی که اضافین

    خداروشکر بخاطر این آگاهی ها شکر شکر شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    فرزانه سخنوری گفته:
    مدت عضویت: 886 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان ‌

    حضور پر شور پسرا در پارادایس و تفریحات به یاد موندنی آنها در خاطره این بهشت زیبا حک شده است .

    موتور سواری پسرا که حاصل پا گذاشتن رو دل ترسها و نتیجه لذت بردن از نعمت ها و فراوانی ها ی پارادایس است تا ماهی گیری های ممتد و خستگی ناپذیرشون .

    اینکه ماهی ها ترسیده شده بودند و دیگه طعمه نمی گرفتند خیلی بامزه بود .

    امروز آخرین روز حضور مهمانها ست و مریم جان هنر دست پخت جادویی خودشون را بار دیگه به رخ مهمونها و من کشیدند.از دست پخت زیباو خوش رنگ و لعاب که از فیلم پیداست تا طعم و مزه که از لذت غذا خوردن مهمانها کاملا مشهوده .

    صبحانه ای خوشمزه و نوآورانه که در فضایی دوستانه و صمیمی صرف شد .

    بچه ها وسایلشون را جمع می کنند و به ماشین منتقل می کنند .

    براونی هم اون دور اطراف می چرخه .چقدر باشکوه هست این اسب نجیب .

    عاشق این اسب زیباو مغرور هستم .

    با شکوه و جذاب .

    به قول استاد خیلی هم کلاسه هر چی نمی خوره و با بو کردن تشخیص میده مناسبش هست یا نه .

    در منزل استاد عباسمنش چیزی دور ریخته نمیشه .هر چه از غذا اضافه میمونه برای مرغ و خروسها و براونی و در نهایت ماهی های شکمو در نظر گرفته میشه .

    این یعنی اسراف و دور ریز معنی ندارد و همه چیز به طبیعت بر می گرده

    مهمانها مهیای رفتن هستند .عکس یادگاری گرفته میشه .اون چه که برام در این برخوردها جالب بود این بود که در هر گفتگو و محاوره‌ای تحسین کردن اولویت استاد و مریم جان بود ‌.

    مدام در حال تحسین مهمانها هستند .این همه نگاه مثبت داشتن و عمل گرا بودن نشانه حد بالای تعهد به قانون هست .

    فقط تحسین و تحسین و تشویق این آنچه بودکه در هر گفتگو نمود داشت .

    اگر من مادر و معلم در زندگی و در محل کارم فقط همین اصل را در نظر بگیرم و بنا را بگذارم بر تحسین فرزندم یا فرزندان مردم و تشویق فرزندم و تشویق فرزندان مردم به بزرگترین رسالت خودم در جهان هستی عمل کرده ام .این اون اصلی هست که من مادر زندگی باید به آن عمل کنم تمرکز بر ویژگی های مثبت فرزندانم و تشویق آنها تا به احساس خوب در خودم و فرزندانم برسم آنوقت هست که اتفاقات مثبت و عالی . نتایج خیره کننده از در و دیوار وارد زندگی ام می‌شود .

    خیلی دلم می خواد اونچه را که الان بهم گفته میشه و می نویسم را عمل کنم .خدا منو یاری کنه تا فقط حرف مفت نزنم و عمل گرا باشم .

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

    بعد از رفتن مهمانها استاد. با موتور چرخی در پاردایس می زنند و توضیحاتی در مورد شیوه درست پذیرایی از مهمانها و میزبانی درست و میممانی درست دادند که بسیار ارزشمند و آموزنده بود .

    با تشکر مجدد از استاد عباسمنش عزیزو خانم شایسته نازنین و مهربان .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    زهره برزه کار گفته:
    مدت عضویت: 880 روز

    بسم الله لرحمن الرحیم

    بنام خداوند خالق زیبایی ها

    باز هم یه روز زیبا در کنار استاد عزیزم و مریم جان گلم ومهمونای قشنگ و پر انرژیشون چه ارامشی تو صورت پدر خانواده هست هر کسی به حال خودش پسر بزرگ خانواد اصلا مهم نیست که حتما تو جمع باشه و مریمی که برای مهموناش غذاهای خوشمزه درست میکنه و بچه هایی که با ذوق غذا میخورن نوش جان اسبی که برنج دوست نداره وان ن میخوره بقول استاد کلاس میزاره ماهی های زیبایی که هرروز شکار میشدن و دیگه نمیان غذ ا بخور هوای صا و دلپذیر دریاچه ای که بهشته اسمان ابی درختان و ادمهایی که اونجاا هر لحظه در حال خوش گذروندن و لذت بردن هستن خدایا شکرت و در حال رفتن چون پدر خانواده باید کار میکرد ماشین زیبا هیولا قشنگشون چهارتا بچه چه قدی داشت عکاسی وچه قشنگ استاد تو هر شرایطی عکس میگیره اسب قشنگ دست بهش میزیند منم دوست دارم دست بهش بزنم کمک کردن استاد به خانواده شاد و موتور سواری هاشون اخ که دلم فقط لذت بردن از زندگیم میخواد خدایا شکرت در پناه الله شاد پیروز سخاوتمند باشین مممنون که با ما به اشتراک گذاشتین این لحظات زیبا رو استاد قشنگم مریم عزیزم ومهمونای قشنگتون منم همیشه این توهم دارم که چرا مهمون بیاد چیکار کنم در اخرم به حال خودشون رهاشون میکنم خودشون همه کار انجام میدن البته منم خیلی دوست دارم دورم شلوغ باشه خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    اعظم برزگری گفته:
    مدت عضویت: 1411 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت همگی

    وقتی این فایل تموم شد جدای از تمام زیبایی هایش و احترام و محبت و خوش گذشتن ها،چقدر توی دلم حسرت این رو خوردم که استاد و مریم جان ،چقدر خودمونی و راحت بودند که این مهمونا چندین روز پیششون بودند و نه خاطری رنجیده شد و نه دلخوری پیش اومد و نه معذب بودند از اینکه میهمان هستندو نه دلتنگی خونه !که حتی از بس خوش گذشته بود،دوست نداشتن که برن!

    اینا که دوست خانوادگی بودن!ما حتی با خونواده ی درجه یکمون حتی مادر پدرمون اینقدر راحت نیستیم و از بس گلایه و شکایت و درد و ناله میکنند فقط به هوای سر زدن و صله رحم باید رفت!

    چقدر این مدل راحت بودن و راحت گرفتن برای خودشون و میزبان در تمام لحظه ها مشهود بود و چقدر لذتی که از این با هم بودن کسب کردند دوست داشتنی و خاطره برانگیز و به یاد ماندنی شد!

    چقدر این مردم امریکا،برخلاف ما توحیدی و تسلیم هستند!

    چقدر هم فرکانس بودند با هم که نه تنها حوصلشون از با هم بودن ،سر نرفت!بلکه حتی یاد گرفتند و شجاعت به خرج دادند و تجربه کسب کردند و مهارت های جدید یاد گرفتند!

    چقدر خوبه که بدون قضاوت همدیگه،بدون غیبت از دیگران،بدون طعنه و کنایه زدن بهم و بدون اینکه درد آور باشه این همنشینی،لذت بردند و لذت بردند…

    ما و جامعه مون،انگار یاد گرفتیم وقتی توی جمعی حاضر هستیم ،خبرهای روزه خانواده،محله،دوست،آشنا و جامعه رو به همدیگه انتقال بدیم و …

    به هر حال آرزو کردم و این خواسته در دلم شکل گرفت !در بهترین زمان و بهترین مکان،در بین مردمی با فرکانس بالا باشم و خودم و باورهام رو درست کنم تا مثل استاد هدایت بشم و جدا بشم از این جامعه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1731 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام ب همگی عزیزانم

    الهی صدهزار مرتبه شکر امروزم رو با این قسمت از, سریال زندگی دربهشت شروع کردم

    چقد زیباست این پارادایس

    چقد زیباست این بهشت

    چقد زیباست این دریاچه

    چقدد زیباست این فضای دلپذیر

    اسمان آبی ابرهای سفید

    خورشید زیبا

    براونی باوقار خوشگل چقددد آروم و نجیبه این اسب خدایااا

    ماهی های فروان پارادایس

    استاد و مریم جان عزیزم ک وجود نازنینشون لبریز از عشق و آرامشه

    مهمان های فوق العاده زیبا و پرانرژی و عاشق هیجان پارادایس

    الهی صدهزار مرتبه شکرت

    چقد زیباست روابط بین آدم های این بهشت

    چ احترام و عشقی بین همه س

    چقد لذت بخشه ثروت

    چقددد معنوی و الهیه

    چرااا؟؟

    چون دغدغه هیچ چیزی و نداری

    آرامی

    وجودش لبریز از حس خوبه

    و میتونی تو لحظه ی حال باشی و لذت ببری از اینکه میزبان باشی

    و خیلی عالی هرچی ک دوسداشته باشی

    هرامکانات تفریحی ک داشته باشی

    در اختیارشون قرار بدی

    و باز اگه مهمان هم باشی با تمام ابزار و امکانات دلخواهت میری مهمونی

    دیگه معذب هم نیستی ک میزبان تو هزینه بیفته

    راحتی و لذت میبری از لحظه لحظه ی حضورت تو مهمونی

    و چ دیدگاه قشنگی داره استاد و این مردم توحیدی امریکا

    ک ب خودت سخت نگیری

    باخودت مهربان باشی

    ک فقط هدفت لذت بردن باشه

    ک هدف بودن باهمه

    حال کردنه

    کسب تجربه های جدیده

    چقد خوبه ک وقتی بری مهمونی با لباس راحتی بری

    میزان راحت باشه و هر چیزی ک داشت پذیرایی کنه از مهمانش

    چقد من این دیدگاهو دوست دارم

    چرا چون از پس تو دور همی هامون خودمون و ب زحمت میندازیم

    دیگه فراری ام از مهمون و مهمون بازی

    از اینکه بهترین غذاها رو درست کنی

    ازاینکه خیلی رسمی برخورد کنی

    و خودتو ب زحمت بندازی

    واقعا این دیدگاه استاد نشون میده ک من همین طوری ک هستم کافی وارزشمندم

    نیاز نیس خودمو ثابت کنم ب مهمونم ک ارره من پولدارم

    اره من میتونم هزینه کنم

    یعنی اینجا توایران ی جوری جا افتاده

    ک اگه خوب مهمان و تحویل نگیری یعنی برات ارزشمند نیست بهش اهمیت ندادی

    ی جور ثابت کردنه

    درصورتی ک ما نیاز نداریم خودمون و ب کسی ثابت کنیم

    و خودمون و ب زحمت بندازیم

    واقعا اگه خودمون و دوست داشته باشیم هرگز هیچ وقت خودمون و این همه اذیت نمیکنیم ک عزا بگیریم وقتی مهمون میخواد بیاد

    خداروشکر من ی کم بهتر شدم تواین زمینه

    چن روز پیش ک خواهر و خانواده ش بعد 5ماه اومدن و دیدمشون خونه شون اراکه

    من تازه از سرکار اومده بودم گفتم خسته ام نمیتونم آشپزی کنم و از دامادمون ک تازه متوجه شدم آشپزی بلده درخواست کردم غذا درست کنه

    ک با کمال میل قبول کرد و مرغ زرد خییلی خوشمزه با چیپس ک اصلا نمیدونم کی آماده شون کرد برامون درست کرد تازه ظرفا روهم شست خخخخخخ

    و خواهرمم برنجو درست کرد

    اگه زکیه ی قبل بودم کلی معذب میشدم و خودمو سرزنش میکردم ک من بشینم استراحت کنم و مهمانم اونم دامادمون ک پسرعمه امم هست شام درست کنه

    اتفاقا کلی هم حس ارزشمندی داشتم

    و خواهر زاده ام هم یک ساعت ماساژم داد خخخخ

    الهی صدهزار مرتبه شکرت بخاطر تغییراتی ک داره تو زندگیم و در درونم اتفاق میفته

    امروز روز29تمرکز برنکات مثبتم بود

    دیروز گفتم خدایا میخوام زودتر کامنت بنویسم و خداروشکر الان اول صبح نوشتم

    واین نشون میده من میتونم هرچیزی و ک میخوام هر عادتی ک دارم و تغییر بدم با کمک گرفتن از خدای درونم

    خدایا من هیچی ازخودم ندارم هرچی ک دارم مال توعه

    خودت هدابتم کن

    بهم بگو قدم بعدیم رو

    عاشقتمممم

    چقد تحسبن کردم استاد رو مهمان نوازی شون رو اینکه حتی وسایلشون و هم برد گذاشت تو ماشین و بچه ها چقد گرفته بودن چون میخواستن برن

    و نشون میداد چقددد بهشون خوش گذشته

    خدایا شکرت ک همدارم کردی با این زیبایی ها نعمت و فراوانی وثروت

    عاشقتونمممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    اکرم زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1915 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جان شایسته

    خدا رو هزاران هزار بار شکر که روزم را دوباره با دیدن زیبایی ها و فراوانی هاش شروع کردم و بارها و بارها بابت این همه نعمت و ثروت و راحتی و لذت بردن در لحظه خدا رو شکر کردم

    خداجونم سپاس بابت دیدن زیبایی های پارادایس

    دیدن صورت ماه بچه های زیبا و خوش انرژی و راحت

    هر کسی با خودش در صلح ،هر کی هرچی دوست داره را می خوره،هر چی دلش می خواد می خوره ،همه راحتند با خودشون و کسی کاری به کس دیگه نداره

    آزادی واقعی در زندگی

    چقد زیباست که در هر سن و سالی هستی یه شخصیتی مستقل و با دیدگاه ارزشمند خودت داشته باشی

    آزادی تربیت بر اساس افکار درست

    این خیلی زیباست

    این که در هر سنی تو را بزرگوار و ارزشمند بدونند و بهت احترام بذارند به سلیقه ات ،به علاقه ات و ….

    خدا رو شکر

    عاشق همکاری و لذت بردن و در لحظه بودن هستم

    خدا رو شکر بابت همه چی ای ارحم الراحمین

    دیدن این سریال و اتفاقاتش دانشگاهی برای من

    ممنونم ازتون

    سپاس بابت همه چی

    دوستون دارم

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 992 روز

    سلام به همگی

    امروز که این فایل دیدم یادم اومد چقدر وقتی مهمان برام میومد اولش خوشحال می شدم و بعد که میرفتن دل تنگ می شدیم

    کاملا حس کردم

    گاهی هم از اومدن مهمان استرس می گرفتم چکار کنم چی درست کنم با کلی بدو بدو و همیشه دور ورشون باشم که بهشون خوش بگذره چیزی پشت سرم نگن خیلی اذیت می شدم الان بهتر شدم کمتر مهمان میاد اگه هم بیاد زیاد سخت نمی گیرم

    این خانواده با حال خیلی درس داشت برامون

    از ماهی گرفتن تا بازی کردن تا سادگی

    برام جالب بود همه چیز آورده بودن

    خیلی صمیمی بودن

    ما ایرانی ها برامون سخت که مثلا اینها آمریکایی ما ایرانی چقدر فرق می گذاریم از این هم درس گرفتم

    از انرژی بالایی که داشتن

    از خوردن غذاشون با عشق

    انشاالله دوباره ببینیمشون

    از استاد که دوباره ایده جدید دارن برای فیلم گرفتن

    از این همراهی کردن و لذت بردن استاد و مریم جون درس گرفتم

    زیبایهای بی نظیر پردایس که چقدر لذت بردم از آسمانش از درختان هوای پاک آرامش زیاد این خلوتی …

    براونی خوشگل چقدر دوست دارم چقدر فهمیده با ادب هست

    این ماهی های باهوش و زیبا

    چقدر توضیح دادن استاد لذتبخش هست توی فایل

    همیشه نکات مثبت میگن

    عکس گرفنتون عالی بود

    جیکاب دوست داشتنی با اون فارسی گفتنش عالی بود

    لیوای چقدر ساکت و با ادب دوست داشتنی بود

    همشون خوب بودن الان اسم اون دو برادر دیگه یادم نیست پدر مهربان وخوش اخلاق

    چقدر ذهن ام نسبت به آمریکا بهتر شده خدایا شکرت

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    محمد حسین تجلی گفته:
    مدت عضویت: 2229 روز

    داشتم به این صحبت های آخر فایل استاد فکر می کردم

    و

    تو ذهنم می گفتم کاملاً درسته …

    من خودم توی خانواده خودمون … خیلی خیلی کم می رفتیم مهمونی … و خیلی خیلی خیلی هم کم‌ مهمونی می دادیم … از بس که تو ذهن خانواده ام مهمونی دادن سخت و پیچیده است :)) نمی خواهم بازش کنم این موضوع رو …

    خبر خوب اینجاست که من … وقتی ازدواج کنم برای خونه‌ی خودمون می توانم با همسرم مستقل و آزادانه تصمیم بگیریم

    و من حتماً شیوه‌ی آمریکایی ها و شیوه‌ی استاد رو انتخاب می کنم

    چرا؟ چون خودم هم بارها تجربه‌اش رو داشتم که وقتی میرم مهمونی … وقتی میزبان خیلی خودمونی و صمیمی برخورد می کنه و به خودش سختی نمیده

    پذیرایی کردنش دلیه … نه روی چشم و هم چشمی

    لباس پوشیدنش هم همینطور …

    اتفاقا من این فرکانس رو دریافت می کنم ، اونجا بیشتر احساس راحتی می کنم و بیشتر هم بهم خوش می گذره

    یاد اولین باری که سفر با RV به‌ دور امریکا رو دیدم افتادم

    اون روز فورس آف جولای ، دورهمی جمع شده بودیم تو اون محیط جنگلی زیبا

    همه اونقدر صمیمی بودند و گپ میزدن انگار فامیل خونی و چند ساله‌ی هم هستند :)) بعد اون آقای جوان آهنگ معروف god bless America رو خواند و چقدرررر لذت بردیم

    خدایا شکرت

    یادش به خیر

    ان شا الله خودم هم تجربه‌اش می کنم … هر چیزی رو که توی زندگیم با پدر و مادرم می خواستم و تجربه نکردم … مثل مهمونی رفتن های زیاد و تجربه‌ی صفا و صمیمیت و از ته دل خندین و لذت بردن از معاشرت با هم دیگه ، مثل مسافرت های زیاد و تجربه‌ی یک عالم چالش و بزرگتر شدن و اجرای توکل در عمل ، بودن تو دل طبیعت و کمپ زدن و …

    رویاهای من رویا نیست… حقیقته … من هیچی رو از دست ندادم :)) با خانمم تو زندگی متاهلیمون همه‌ی این ها رو تجربه می کنم … اونقدرررر زیاد که ازش سیر بشم و پر بشم و برم سراغ هدف های بزرگتر و گسترش جهان به واسه رسیدن به اهدافم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: