https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-26.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-05-23 09:40:182025-01-23 12:11:36سریال زندگی در بهشت | قسمت 31
295نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
اول از همه میخواستم از خداوند تشکر کنم برای آشنایی با خانواده راسول دوست داشتنی که لحظه های بسیار زیبایی رو در کنارشون داشتیم و خیلی چیزها ازشون یاد گرفتیم.
” لذت بردن از هر لحظه” این چیزیه که تو این خانواده میشه دید. آنها میخوان لذت ببرن پس برای آنها همه چیز مهیا میشه چون قانون اینجوریه.آنها خودشان را مسئول حال خوبشون میدونن و منتظر نیستن تا دیگری برای اون ها کاری کنه و میشه این را از بازی ها و وسایلی که با خودشون آورده بودن متوجه شد.اون ها کار را فقط برای رسیدن به نتیجه انجام نمیدادن بلکه از مسیر لذت میبردن مثل لذت ماهیگیری نه فقط گرفتن ماهی، لذت بازی بلک جک نه فقط برنده شدن، لذت آتش بازی نه فقط سوزاندن شاخه ها و تمام شدن آن، حتی همکاری آنها باهم در انجام کارها، بردن وسیله ها و اینقدر فرکانس سپاسگزاری شان را میفرستن که هر لحظه حال خوب بهتری را باهم تجربه میکردن.
آفرین به جیکوب که داره ادامه میده تو این مسیر داره قدمها رو بر میداره و چقدر عالی که از فیلمی که جیکوب گرفته بود تو این فایل استفاده کردین.
عجب طبیعت زیبایی داره پارادایس،این همه زیبایی این همه انرژی مثبت و تحسین های شما این طبیعت را به سمت زیبا شدن بیشتر میبره و خداوند هر بار تصویر زیباتری از این بهشت را به شما و ما نشان میده اون همه رنگ اون ابرهای زیبا اون آب فوق العاده خدایا بینهایت سپاسگزارم ازت برای این همه نعمت این همه فراوانی
مریم جان عجب صبحانه ای بود خیلی عالی بود. چقدر فراوانی و چقدر حرفه ای درست شده بودند. نوش جونتون باشه.
ماهم دلمون برای این خانواده دوست داشتنی تنگ میشه و ازشون ممنونم برای تجربه های خوبی که درکنارشون داشتیم اما ناراحت نیستم چون زیبایی های بیشتری را قراره تو این بهشت تجربه کنیم و درس های جدیدی بگیریم.
عاشق بروانی ام چقدر به ورودی هاش اهمیت میده. این قانون بی تغییر خداونده که ورودی های ما باورهای مارو میسازه و باورهای ما اتفاقات و زندگی مارو میسازه پس ماهم باید ورودی هامون را سرند کنیم همونطور که برای غذاهامون اهمیت قائلیم.باید هر چیزی رو گوش ندیم هر چیزی رو نبینیم و با هر کسی هم صحبت نشیم.
عجب ماشین خفنی دارند. چقدر جادار و بزرگ و با کیفیته.یاد تابلو دریم برد استاد افتادم که یکی از ماشینهای مورد علاقه شون از این مارک بود.
این خانواده چقدر راحت هستن چقدر خودشونن نیازی نیست انرژی خودشون را برای تظاهر و سختی کشیدن بزارن و همین باعث میشه لذت بیشتری ببرن از بودندر کنار آدمها و از تک تک لحظه ها حتی وقتی هر کدوم جداگانه مشغول انجام کاری باشن.
استاد در مورد روش جدیدی که بکار بردین خیلی عالیه.بازم نیازهای ما یک محصول جدید را ایجاد کرد.بازم ی محصول دیگه برای خلق ثروت بازم ایده هایی که تمومی ندارن و هر بار با خلقشون هم به مصرف کننده کمک میکنن هم تولیدکننده.شما اینقدر در جهت ساده شدن کارها عمل کردین که هربار ایده ها و تجهیزاتی در دسترستون قرار داده میشه که بتونین لذت بیشتری ببرین ومثل همین وسیله که دیگه دستای شما آزاده و دیگه محدود نمیکنه شمارو برای انجام کار.
چقدر فرهنگ موثره تو شکل گیری باورهای ما و چقدر جهان بینی مارو تحت تاثیر قرار میده. امان از باورهای محدودکننده که فقط سختی و محدودیت داره اما خبر خوب اینه که با ورودی های مثبت و الگوهای درست میشه باورهای درست را جایگزین کرد.
استاد وقتی که گفتین که پدر خانواده چون باید سر کار میرفت مجبور شدن اینجارو ترک کنن باورهای درست شمارو بارها تحسین کردم که چقدر آزادی مکانی و زمانی و مالی ارزشمنده و خداوند برای داشتن الگویی مثل شما سپاسگزاری میکنم.اینکه شما و مریم جان تو این فضای زیبا در کنار هم هستید باهم کار میکنید و فایل های عالی درست میکنین هم لذت میبرین از این همه زیبایی و هم تجربه های جدید کسب میکنین .
خدا رو سپاس گذارم بخاطر هدایت و راهنمایی تمامی این جهان.
ستودنی ست این خدا..
خدایی رو که باید عمیقا درکش کرد…
با زیبایی ها فهمیدش…
با چشمانی تازه، باز، روشن….
نه چشمانی که نگاه به جامعه دارن
چشمانی که به دهان دیگران دوخته شدند تا ببینند آنها چکار میکنن…
چشمانی که نه شجاعت، که فقط ترس را دنبال میکنند، ترس را ترویج میکنند، دنبال هم رفتن را ترویج میکنن، ترس هایی که بر مردم حکومت میکنند، آنقدر کور و کر شان کرده که الهامی دریافت نمیکنند، همیشه گمان میبرن کلام پروردگار از طریق کسی دیگر دریافت میشود…نه آنها…
آنهایی که تمام وجود” انسانی ”خود را باخته و در ترس زندگی میکنن. ترس رخنه در تمام تار و پود زندگی شان کرده…
آفرین به آنهایی که اسیر ترس نمیشوند و با صداقت و آنچه که” واقعا” هستند، زندگی میکنن، همین ها میتوانن برای پنج ماه کسی را در خانه شان مهمان کنند.همین ها میتوانن کرم و مردانگی را نشان دهند. گمان مبر آنی که دهان به چشم مردم دارد میتواند میزبان خوبی باشد… حتی یک وعده هم برای او زیاد است که در خدمتت باشد، حتی اگر عزیزترین کس تو باشد… این است آنچه فرهنگ و ترس از ”گفتار مردم” با جامعه کرده… مردمی که چشمشان به دهان یک سری از دیگر آدم هاست…
آفرین بر انسان هایی که خودشان تصمیم زندگی خود را میگیرن و پای تصمیم هایشان می ایستند.
ابراهیم هم در زمان خودش تنها آدمی بود که در بین آنهمه ”ترسو”جرات پیدا کرد و حرف از یکتاپرستی در آورد.
گمان نبر مردم آن زمان تماما کافر بودند.. مردم همین مردم بودن… فقط کمی شرایط پرستیدن و اله انتخاب کردنشان فرق میکرد…
اما اله ابراهیم چیز دیگری بود.
اله ما در این عصر چیست؟
چی واقعا ما رو از لذت زندگی، مهمانی و حتی تفریح مان دور میکند؟
محض رضای خدا یک بار تصمیم بگیریم واقعا خودمان باشیم…
مگر چندبار زندگی میکنی؟
تا کی تن به صحبت های دیگران خواهی داد؟
اگه فلان لباس رو نپوشم چی؟
مردم چی میگن؟
اگه فلان غذا رو بپزم ، این طور باشه….. اون طور باشه چی…
مردم چی میگن؟
اگه مدل موهام فلان نباشه مردم چی میگن؟
اگه دولا راست نشم جلوش مردم چی میگن؟
خدا رو صدهزار مرتبه شکر برای ”شجاع هایی ”که جرات دارند و پا پیش میزارن تا از زندان افکار پوسیده خویش رها شن و زندگی رو جور دیگری تجربه کنن.
دوست عزیزم خدا رو شاکرم از این که هدایت شدی تا کامنت رو بخونی.. باور کن من هم هدایت شدم تا آن را بنویسم. خواندنش برای خودمم هم پراز آگاهی جدید هست… در پناه حق باشیم
سلام، متشکرم ازسما، اتفاقا خودم امروز به این فکرمیکردم که مردم چندییین سال قبل هم تفاوتی با مردم این دوره نداشتن! اهان تمرکزم روی خانواده حضرت نوح بود! فکرمیکردم همسرحضرت نوح هم، یکی بوده مثل خیلی از ادمهای همین دوره، که روی یک سری تعصبات نابجا، پافشاری میکرده و سزاش رو هم دیده. خلاصه، واقعا توکل قوی بخدا لازمه تا ما، موحد زندگی کنیم. و اینرو در همه ی قسمتهتی زندگیمون، رعایت کنیم، واقعا سخته، ولی شدنیه 😍😍😍😍و خداوند ما رو موفق میکنه. خداروشکر.
سلام به همه استاد بخدا نمیدونم بخاطر همین ابزار بظاهر ساده چی بگم این کمبربندی که الان بسته دورکمرت و گوشی رو روش نصب کردی برا فیلمبرداری من در یکی از قسمتهای قبل تو کامنتم اگه استاد یادت باشه دقیقا همینو پیشنهاد کردم به مریم جان که چقدر خوب میشه اگه سفارش بدین آمازون همچین ابزاری باشه و کارهاتونم راحت انجام بدی بیشتر پیشنهادم به مریم بود برا آشپزی کردن دیگه دستهاش آزاد باشن برا کارهاش نیاز به گرفتن گوشی نباشه،،
چقدر الان از خیلی جنبه ها ایمانم قویتر شد
که من برادرخواست نعمتی مقاومت نکنم،،
باور کنم که همچین چیزی وجود داره اگرهم نداشته باشه و میتونم ایمان داشته باشم که بوجودش بیارم،،
«راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت»
من فقط باید فرکانس و درخواستمو به جهان بفرستم دیگه خداوند ازبینهایت منو به خواسته م میرسونه یا کسی اونو میسازه
یا در ذهن خودم میابم،
یا یا یا یا یا یا یا دیگه من نمیدونم هدایت و قدرت خداوند رو نمیتونم وصف کنم،،
یا ایمان اینکه خواسته،ایده،و باوری که من بهش ایمان قلبی داشته باشم حتی اگه تابحال هیچ انسانی در طول تاریخ انجامش نداده باشه یا باورش نداشته باشه اما من به رخ دادنش ،ایمان داشته باشم حتما میتونم و موفق میشم و میسازمش،،
وظیفه من فقط درخواست کردن،درمسیرش حرکت کردن،و ایمان داشتن و رها بودن ازش باشم وهمچنین باتمام وجود انجامش بدم اما نتایجشو بسپارم به خداوند اون دیگه وظیفه من نیست که از چه مسیری بهم برسونه و هدایتم کنه،،
گوش ندم به شیطانی که یه عمر داره از زبان آدمهای مختلف بهم منفی میزنن که ولکن بابا بیخیال منطقی باش
اعراض کنم بگم افکار و نتایج زندگی شما برای شما افکار و نتایج زندگی ما برای ما
مارا معاشرت با گمراهان و بی ایمانان نیست،،
«خداوند برای بنده اش کافی ست»
الان این جمله رو چنددرصد بیشتر باورکردم
هرآنچه که ما فکرکنیم و هرآنچه که فکرشم نکنیم دراین جهان وجودداره،،
چون اگه نمیتونست وجود نداشته باشه به ذهنمون هم نمیرسد،،
خداوند صدامو میشنوه،،
خداوند باهام حرف میزنه فقط باید کمی ترجمه کلام قلبمو بفهمم،،
چیزی که برامن بزرگ درنظر میرسه بدلیل کوچکی ذهن منه اما برعکس خداوند بسیار بزرگه نقطه مقابل هرچیز منفی رو انتخاب کنم
اگه کسی وسیله و خواسته موردعلاقه منو داشته باشه بجای تحقیر کردن خودم بگم ایول پس اینم میشه داشت منم میخواهم ازت خدایا،،
شاید بخاطر همین اتفاق ساده که استاد کمربندی گرفته برا فیلمبرداری گوشی اما برامنی که نه تابحال دیده بودم نه شنیده بودم اما فقط گفتم پیشنهادشو به استاد و مریم بدم اگه آمازون هم نداشته باشه شایدهمین ایده من شکل بگیره و آمازون بسازتش،،و حتی باعث خیرهم بشم هم برا درخواست کننده ها هم برا ثروت سازی بیشتر آمازون،،
اصلا از خوشحالی خوابم نمیبره که بادیدن این ابزار چقدر احساس قدرت،ایمان،جسارت،باور،و….،،دروجودم ایجاد شد،،
خب پس من اتفاقات زندگیمم میتونم اینچنین به نفع خودم رقم بزنم،،
و همچنین سناریوی امروزم ۷۰درصد طبق دلخواهم رقم خورد،،
خب بریم سراغ بچه ها که از وجود پرمهر استادجان و مریم جان رازی به رفتنشون نیستن،،اما عباسمنشی که یه زمانی هویت خودشو در گرو شلوغی دوروبرش میدید اما یه روز تصمیم گرفت براتغییر خودش و اونقدر این روند رشد کرده که الان اصلا وابسته به هیچکس نیست جز خداوند ،چقدر این نوع سبک زندگی کردنو دوست دارم،،
مانند آب باشی درهمه چیز روان و درهمه چیز روان و از همه چیز رها،،و بشکل هرچیزشکل بگیری،،
و همچنین باتمام احساس خوبی که الان دارم امروز در فایل نشانه من کامنتی رو خوندم واقعا برام تکون دهنده بود و خیلی دردآور که گفته بود اگه بعداز این همه مدت عضویت و کسب آگاهی در اینجا نتایج های بزرگ کسب نکردیم یعنی خوب از قوانین اونطور که باید استفاده نکردیم چه فایلهای رایگان چه محصولات،،
خودمو میگم متاسفانه اونطور که خیلی بیش ازاینها میتونستم اما استفاده نکردم اما ازامروز یه جورایی متلاشی شدم و امشب تنها دعایی کردم گفتم خدایا کمکم کن ازاین قوانین باتمام وجودم استفاده کنم،،
امیدوارم همتون دراین عید فطر که شادی و لذته تنها دعا و آرزوتون همین باشه چونکه این پایه و فندانسیون همه چیز درزندگیمونه،،
سلام استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته نازنین و همه دوستان عزیزم در این خانواده صمیمی
چقدر این چند روز بچه ها انرژی مثبت پارادایس رو چند برابر کردند!
چقدر خوبه آدم بود و نبودش فرق کنه و تأثیر مثبتی از بودنش به جا بذاره، کاری که این چند روز خانواده آقای راسل انجام دادند و یه حس صمیمیت بیشتری رو به خانواده صمیمی عباسمنش انتقال دادند.
من عاشق اون همکاریشون شدم، بچه تو اون سن میفهمه که کمک کنه وسایلی که با خودشون آوردن رو بذارن تو ماشین من کمتر در اطرافیانم دیدم!
این روزها پدر و مادرها اینقدر حمایتهای بی جا میکنند از بچه ها که اجازه نمیدن یه پر کاه جابجا کنند و یا بچه ها اینقدر پر توقع هستند که فقط خودشونو جابجا میکنن!!!
البته هستند بچه های ماه و درجه یکی مثل پسرای آقای راسل که دونه دونه به بزرگترها در جابجا کردن وسایل کمک می کنند.
اینقدر خونگرم و با حالن که دوست دارن با زبان ولهجه میزبان آشنا بشن که ارتباط بهتری برقرار کنند .
اینقدر راحت و بی ریا که این چند روز مدل به مدل و رقم به رقم لباس عوض نکردند و فقط اومده بودن که تفریح کنند،لذت ببرن و زندگی رو در ابعاد مختلف تجربه کنند.
من با نظرتون کاملاموافقم استاد ای کاش در وجود همهمون نهادینه بشه این راحت بودن در زمان مهمانی این تعارفهای بی خود رو برداریم و سعی کنیم از با هم بودن لذت ببریم و نه خودمون و نه میزیان رو در معذوریت قرار ندیدم!
خانواده آقای راسل و سریال زندگی در بهشت به خوبی نمود این درس بود و البته که شما آخرت خود بودن و بی تعارف بودن هستید و اگه غیر از این بود باید تعجب میکردیم😊
خیلی دوست دارم مثل شما باشم ، این روزا هوا در بعضی نقاط ایران گرم شده حتی ما که شمال هستیم هم هوای گرمی رو این یکی دو روزه تجربه کردیم! اما در همین گرما مجبوریم به خاطر تفکرات خانواده و جامعه پوششی که دوست نداریم رو توی این گرما داشته باشیم ، حتی گاهی وقتا تو خونه خودمون !!!
تو حیاط خونه نکنه همسایه از پشت پنجره ببینه، نکنه در باز باشه دیده بشیم!
چقدر آزادی که خانم شایسته عزیز داره رو دوست دارم در پوشش در برخورد با آدمها.
کاش حصارها و نقابها رو برداریم و اونطور که دلمون می خواد آزاد و رها زندگی کنیم!
آزادی واقعی ، نه بی بند و باری!!!
مثل یک پرنده سبکبال، مثل آقای رایان، مثل لوک ، مثل جیکوب، مثل جوزف، مثل لیوای ، مثل مریم جان شایسته و مثل شما استاد عزیزم.
استاد واقعا ما هم دلمون برای این خانواده دوست داشتنی تنگ شد..
چقدر تو این چند روز بهمون خوش گذشت و چقدر باورهامون تقویت شد که میزبان بودن با مهمان بودن هیچ فرقی نداره و مهم فقط خوش گذشتنه بهمونه.
نه اینکه انقدر به خودمون سخت بگیریم که هی دعا کنیم کاش زودتر مهمونا برن و ما راحت باشیم توخونمون.
ما از نسلهای گذشته همه با باورهای غلط که در جامعه عرف بوده بزرگ شدیم که باید حتما فلان غذارو برای مهمون درست کنیم.باید حتما فلان لباس رو برای اون مهمونی بپوشیم و به این شکل خیلی راحت از زندگی در لحظه جا موندیم.
درصورتی که میبینیم تو کشوری مثل آمریکا همه اونجوری که دوست دارن زندگی میکنن و دلیل هدایت شدن شما هم به این کشور اینه که مثل این ادمها فکر کردید و باور کردید
واقعا چقدر ما آدمها زندگی کردن و هدف خودمون از زندگی کردن رو که لذت بردن هست فراموش کردیم..
انقدر فرهنگ غلط پیشینیانمون رو باور کردیم و ادامه دادیم که تمام زندگی ما رو در برگرفته از رفت و آمدهامون گرفته تا مسافرتهامون.
چقدر خوبه و خوشحالم که اینجام و دارم تغییر کردن رو باور میکنم و عمل میکنم.
میخوام طبق قوانین خودم که مبناش آزادی عمل و رفتار هست زندگی کنم نه اعتقاداتو عقاید نسل های گذشته
پرادایس انگار هر روز زیباتر میشه و یا نه مدار ما بالاتر رفته که این بهشت هر روز داره به چشممون زیباتر دیده میشه.از براوونی گرفته تاماهیهای دریاچه هر روز و هر روز دارن به ما درس زندگی میدن.
استاد ممنونم که هر روز با این سریال تمرکز ما رو به زیبایها سوق میدید و باعث میشید هر روز خواسته های جدید در وجود ما شکل بگیره.❤
وای خدای من ، منم خیلی خیلی دلم برای این خانواده دوست داشتنی وشاد تنگ میشه….. وای خدای من یعنی من هر چقدر این خانواده روتحسین کنم کمه….. که پسر بزرگ جذا نشسته و داره بازی می کنه و صبحونه می خوره و برای خانوادش چقدر پذیرفته استتتت ، تازه الان که توی مهمونی هستند ، پذرش مجبچرش نمی کنه که اااا زشته بشین پیش ما، یا مثلا کی موقعه صبحونه بازی می کنه، وای عاشق این ازادی و احترام گذاشتنشون بهم دیگه ام که پدرش نه خودش اذیت می کنه و نه بچه هاش…. به خاطر حرف بقیه…..
و استاد بی نهایتتتت شما روتحسین می کنم برای این راحت گرفتن همه چی…. حالا که فکر می کنم یکی از دلالیلی که من از اومدن مهمون خیلی خوشم نمیاد همین رفتارهاست که مامانم صد مدل غذا باید درست کنه و حتما باید لباس فلان بپوشیم…. حتما باید بعد غذا هزار جور میوه وچایی فلان… یعنی همش باید در حال سرویس دهی باشی و آدم کلافه میشه…. واقعا و اصلا لذتی نمی بره…. واقعا مگر غیر از اینه که مهمون اومده که کنار هم باشبم و لذت بببریممممم؟؟!!
واقعا چقدر راست میگد اصل روی خوشه وگرنه مگه آن اذمی که میاد مهمونی برای غذا میاد ؟! یا میاد که لباسهای ما رو ببیینه….
یعنی اگر یاد بگیزم درست زندگی کنیم نه به خاطر ادمها نصف مشکلان زندگی ، استرسهامون رفع میشه……
مرسی استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی برای گذاشتن این سریال های دوست داشتنی برای ما ❤❤❤
خداروشکر برای هدایت شدنم به سایت صمیمی ودوست داشتنی وپربار وپربرکت۰🙏
خدارو شکر برای هدیه های خداوند دوتو گل پسرهام🙏🙏🙏🙏
خداروشکربرای پذیرش این که باور هام اشتباه بوده وباید عوضشون کنم
خداروشکر برای مقاومت نکردن در برابر تغییر🙏
خداروشکر برای این بهشت زیبا وقشنگ ..عاشقشششم شدم..با رویای پرایداس شب ها میخوابم☺☺☺
میدونید برای اولین بار تصمیم گرفتم تنهایی برم پارک واز کمترین امکانات لذت ببرم وامشب این کارو کردم واز تنها بودن با خودم لذت ببرم.(چند وقته تنهام خونه بچه هام رفتن مسافرت)
واز وقتی باسایت وشما ها اشنا شدم بیحوصلگی وتنهایی از زندگی ام رفته بیرون ویه جورایی با خودم حال میکنم ،سرگرمم ودوست دارم این شرایط و روش جدید برای زندگی،واین باور قدیمی که برای تفریح وسرگرمی ولذت بردن باید تعدادافراد زیاد باشه یا سرگرمی جالب باشه….واز این باورها
خدایی وقتی وارد سایت میشی دیگه دست خودت نیست کی بیرون بیای ..سرشب اومدم پارک ودریاچه بغل خونمون الان همه رفتن ومن دارم کامنت مینویسن
خداروشکر برای این درک وفهم که باید حواسم به ورودی هام باشه وحال دلم رو خوب نگه دارم اخه ا دیروز یه خورده احساسم خوب نبود وباور کنید هر کاری که بلد بودم ویاد گرفتم انجام دادم که به اون شرایط ایده ال واحساس خوب برسم اخه من تو حال بد ومنفی چیزی دریافت نمی کنم ودیگه مثل قبلآ نمی رم تو لک واحساس غم وقصه بگیرم واز زمین وزمان گله مند شوم سعی میکنم یه راهی براش پیدا کنم مثلآ سرکار دیشب دیدم کارمون خلوته و زمان بیکاری زیاد داریم یه ایده زد به سرم که شیشه پاک کن وکاغذبیار شیشه اتاق رو تمیز کن شهاب،باورتون نمیشه وسایلشو اماده کردم دیدم همه دست به کار شدن وکمک کردن اون قدر شیشه ها تمیز شد که برق میزد وهمه از من تشکر کردن وتحسین کردن ومن از خدا تشکر کردم که به جای این که بیکار بشینم وبه نجوه های شیطان گوش بدم شروع به نظافت کردم وخیلی جواب داد خداروشکر برای همکاران خوبی که دارم ودوستم دارن واحترام بهم میزارن
ویه اتفاق دیگه که سپاس گذاری داره جدآ ..
چند روز پیش یکی از همکارانم اومد پیشم وکمی از احساساته خودش رو گفت وگفت که خیلی زود عصبی میشه وبه خودش وخانواده واطرافیانش لطمه میزنه وحالش بد بود وگفت میخواد در اولین فرصت بره پیش روان پزشک وفکر درمان خودش باشه..
واز من خواست که اگه راهی بلدم وتجربه ای دارم بهش بدم..
واز اون جایی که شناخت کافی ازشون داشتم پیشنهاد خواندن کتاب معجزه سپاس گذاری رو بهش دادم وانجام بده.
باورتون نمیشه سه روزه حالش خیلی بهتر شده ولیست سپاس گذاری رو مینویسه..این ها همش لطف خداس که بتونم کاری برای عزیزانم بکنم واز اون جایی که باور دارم اگه حرکت مثبتی برای کسی بکنی برمیگرده با قدرت بیشتر به خودت👌👌
وتوجه به نکات مثبت خیلی مهمه وچیزی که قبلآ نمیدیدمش وبا دیدن این سریال زاویه دیدم رو تا حدود زیادی عوض کرد.میدونید برای من این جوریه زمانی که وقت میزارم ودنبال تقویت باورهام هستم تو اون قسمت ناخدای ذهنم یه اتفاقاتی می افته که شاید خودم متوجه نشم ولی بعدآ تآثیراتش معلوم میشه،میدونید بزار یه اعترافی بکنم استاد ازقضاوت های ذهنم و اوایل شروع سریال زندگی در بهشت نجوه ها وذهنم نمیزاشت نگاه کنم ومیگفت بابا ول کن الکی فیلم میگرن ومردم رو سرگرم میکنن واز این جور چرت وپرت ها …اما من گوش ندادم ودقیقآ مثل فایل های رایگان وویس هاتون که چند ماهه گوش میدم ونتایج بسیار بزرگی گرفتم به لطف خدا سرفرصت همشون رو براتون میگم..،خواستم بگم من گوش ندادم وکار درست را انجام دادم وپیگیربودم وادامه دادم ،خواستم بگم واقعآ نجوه ها همیشه هستن و ول کن نیستن فقط بایدحواسمون باشه وشناختشون...خدارو شکر که گوش ندادم چو نتایج رو یادم میاد ایمانم قوی تر میشه…شاید دیدگاهم به سریال نخورد اما وظیفه دانستم بگم
تشکر از خداوند مهربان برای همه دوستان هم فرکانسی🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌸🌸🌸🌸🌸🌸
با سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی و مریم جان مهربون
استاد اینکه بچه ها و حتی پدر خانواده من اینطور احساس کردم که از رفتن ناراحتن و دوست دارند که پیش شما بمونند و این نه فقط به این دلیل که اون فضا زیباست و امکانات زیادی داره برای تفریح و لذت بردن بخش خیلی زیادی مربوط میشه به روی خوش شما و برخورد صمیمانه شما با اونها ،استاد وقتی داشتید به اون ها تو گذاشتن وسایل تو ماشینشون کمک میکردید و اونها هم به شما کمک کردند وقتی رسیدند پرادایس واقعا تحسین کردم این همه مهربانی و صمیمیت رو ، واقعا از این فایل هایی که میزارید لذت میبرم و هر روز منتظرم فایل جدید بیاد ،استاد رفتارتون فوق العاده بود با مهمانها و البته اونها هم عالی بودند و این رفتار درست باعث میشه که اونها نخوان برن ،چقدر به عنوان عضوی از این سایت و خانواده صمیمی عباس منش لذت بردم ،و چقدر از این فضا درس گرفتم ، برای شما واقعا خوشبختی بیشتر و سلامتی و ثروت بی نهایت رو از خدای متعال آرزو دارم ،خدانگهدار
این مهمونهای عزیز ورفتارهاشون ارزوهاشون عملکردهاشون خیلی درس داشت برای ما وقتی نظرات رومیخونم میبینم چقدر عالی هرکسی به اندازه فرکانس وسطح اگاهی های درلحظه اش متن های فوق العاده ونظرهای جالبی میزارن ولی چیزی که منو به فکر فروبرد این بود که همه ماقدرت تحلیل داریم وهمیشه کم وزیاد خوب وبد میتونیم یه فیلم یا داستان یه تصویر رو تحلیل کنیم سوالی که برام ایجاد شد چرا ما نمیتونیم به این ظرافت وزیبایی زندگی خودمون رو تحلیل کنیم
اول اینکه ما وقتی این فایلهای بی نظیر رو میدیدیم توذهن خودمون خودمون رو موظف میدونستیم به توجه به نکات هر فایل ومخصوصا توجه به نکات مثبت واینکه میدونستیم باچه عشقی وباچه علاقه ای این تصاویر ظبط وتدوین شده پس همین عزم ماروبیشتر میکرد برای دیدن وتوجه کردن
حالا هرکدوم ازماها چقدر توزندگی خودمون اینجوری توجه داریم
مهمونی که میاد تغییراتی که ایجاد میکنیم یا هراتفاق به ظاهر غیر مهم
چرا توزندگی واقعی انقدر توجه نداریم
به نظرم یه دلیلش این میتونه باشه که ما هیچ وقت به عنوان یه ناظر ازبیرون به زندگیمون نگاه نکردیم همونقدر بی طرف همونقدر باخیال تخت که خداهست همونجورکه تواین یه ماه نگاه کردیم این سریال رو
ودلیل بعدیش شاید این باشه که ما فکر میکنیم روزها وسالهای عمرمون انقد مهم یاجالب نیس وشاید نکته خاصی نداره
یاشایدم دلایل مختلف دیگه
باید بدونیم خداوند این تدوینگر زندگی ما خیلی باعشق این تصاویر زندگی رودراختیار ماقرار داده وما باید باهمون شور شوق دیدن سفرنامه ببینیم زندگی روزمره رو وباهمون خیال تختی که درحین دیدن این سفرنامه داریم حتی بیشتر از اون اعتماد داشته باشیم به منبع خیر همون خداوند
من ازتون میخوام به این سوال فکر کنین حتما جوابهای جالبی میگیرین
نکات خیلی مثبت وجالبی داشت این قسمت مثل رهایی هرگونه لذت چون ایمان داریم فرصتهای لذت بخش بیشماره
اینو به خودم میگم که همیشه موقع خداحافظی باپدرمادرم گریه ام میگیره وباید من بعد بدونم اگر حس سپاسگزاری درمن زنده باشه باید باتمام وجودم لبخند بزنم مثل استاد ومریم جان
واییی اونجایی که برای براونی غذا بردین داشتم ازخنده غش میکردم کم مونده براونی مثل اسب لوک خوش شانس به حرف بیاد دیگه😂😂
یه توروخدا من هرغذای خاصی رونمیخورم شدیدی توچشماش موج میزد
من عاشق اسبم انقدر که هرجا عکس وپوستر وخود اسب رومیبینم به وجد میام خیلی حیوان زیبا ونجیبی هست چقدر شما باهاش خوب برخورد میکنین وبااحترام خاص
اون دوربین شکمی هم که دیگه ترکوند خیلی تصاویر جالب ودیدنی بود مخصوصا با صحبتهای استاد خیلی دیدنی وشنیدی تر شده
تازه انسان وقتی فاصله میگیره اون موقع متوجه خیلی از باورهای مخرب دیگه ای میشه که در جامعه قبلی جریان داشته و شاید انقدر وقتی درش بوده توجه نداشته
کاملا این معضل و وسواس خیلی ازماها دست وپاگیر وانرژی تلف کنه وخداروشکر ما تمام سعیمون رومیکنیم که جدا بشیم ازاین طرز تفکر و عملکرد
ماهی ها چقدر ترسیده بودن وغریزشون بهشون هشدار داده بود که هر گردی گردو نیس….یعنی همون هرادمی استاد ومریم جان نیس فعلا بریم تولاک دفاعی تا ببینیم اوضاع ازچه قراره😁
واین درس روبرای ما داشت که با چشم باز وحواس جمع با بقیه ارتباط داشته باشین هر ظاهر موجه وهر زرق وبرق جلب توجه صرفا نمیتونه دلیل بر درستی وراستی باشه
اینجوری درک کردم که بین استاتید واستاد دقیقا این اعتمادکردن درست به انسانهای درست دراین مورد هم صدق میکنه هر استادی استاد نیست باید بتونم اصل وازفیک تشخیص بدم
خیلی نکات زیادی داره این فایلها هرچقدر بنویسم و تفکر کنم کمه خیلی خوشحال میشم ازخوندن نظرات دوستانم و حسابی عشق میکنم با اگاهی های بی نظیرشون
چقققدر نکته ی ظریف و مهم و تاثیرگذاری رو بهش اشاره کردی..خیلی خیلی ازت سپاسگزارم دوست نازنینم.. اینکه به همین ظرافت و زیبایی که سعی میکنیم توجه کنیم به زیبایی ها در این سریال با همین ریزبینی و توجه هم زیبایی های اطرافمونو ببینیم ..تحسین کنیم زیبایی ها رو در آدمهای اطرافمون در جایی که داریم زندگی میکنیم و…
باید بدونیم خداوند این تدوینگر زندگی ما خیلی باعشق این تصاویر زندگی رودراختیار ماقرار داده وما باید باهمون شور شوق دیدن سفرنامه ببینیم زندگی روزمره رو وباهمون خیال تختی که درحین دیدن این سفرنامه داریم حتی بیشتر از اون اعتماد داشته باشیم به منبع خیر همون خداوند.
به نام خداوند زیبایی ها
سلام به مریم و استاد نازنین
اول از همه میخواستم از خداوند تشکر کنم برای آشنایی با خانواده راسول دوست داشتنی که لحظه های بسیار زیبایی رو در کنارشون داشتیم و خیلی چیزها ازشون یاد گرفتیم.
” لذت بردن از هر لحظه” این چیزیه که تو این خانواده میشه دید. آنها میخوان لذت ببرن پس برای آنها همه چیز مهیا میشه چون قانون اینجوریه.آنها خودشان را مسئول حال خوبشون میدونن و منتظر نیستن تا دیگری برای اون ها کاری کنه و میشه این را از بازی ها و وسایلی که با خودشون آورده بودن متوجه شد.اون ها کار را فقط برای رسیدن به نتیجه انجام نمیدادن بلکه از مسیر لذت میبردن مثل لذت ماهیگیری نه فقط گرفتن ماهی، لذت بازی بلک جک نه فقط برنده شدن، لذت آتش بازی نه فقط سوزاندن شاخه ها و تمام شدن آن، حتی همکاری آنها باهم در انجام کارها، بردن وسیله ها و اینقدر فرکانس سپاسگزاری شان را میفرستن که هر لحظه حال خوب بهتری را باهم تجربه میکردن.
آفرین به جیکوب که داره ادامه میده تو این مسیر داره قدمها رو بر میداره و چقدر عالی که از فیلمی که جیکوب گرفته بود تو این فایل استفاده کردین.
عجب طبیعت زیبایی داره پارادایس،این همه زیبایی این همه انرژی مثبت و تحسین های شما این طبیعت را به سمت زیبا شدن بیشتر میبره و خداوند هر بار تصویر زیباتری از این بهشت را به شما و ما نشان میده اون همه رنگ اون ابرهای زیبا اون آب فوق العاده خدایا بینهایت سپاسگزارم ازت برای این همه نعمت این همه فراوانی
مریم جان عجب صبحانه ای بود خیلی عالی بود. چقدر فراوانی و چقدر حرفه ای درست شده بودند. نوش جونتون باشه.
ماهم دلمون برای این خانواده دوست داشتنی تنگ میشه و ازشون ممنونم برای تجربه های خوبی که درکنارشون داشتیم اما ناراحت نیستم چون زیبایی های بیشتری را قراره تو این بهشت تجربه کنیم و درس های جدیدی بگیریم.
عاشق بروانی ام چقدر به ورودی هاش اهمیت میده. این قانون بی تغییر خداونده که ورودی های ما باورهای مارو میسازه و باورهای ما اتفاقات و زندگی مارو میسازه پس ماهم باید ورودی هامون را سرند کنیم همونطور که برای غذاهامون اهمیت قائلیم.باید هر چیزی رو گوش ندیم هر چیزی رو نبینیم و با هر کسی هم صحبت نشیم.
عجب ماشین خفنی دارند. چقدر جادار و بزرگ و با کیفیته.یاد تابلو دریم برد استاد افتادم که یکی از ماشینهای مورد علاقه شون از این مارک بود.
این خانواده چقدر راحت هستن چقدر خودشونن نیازی نیست انرژی خودشون را برای تظاهر و سختی کشیدن بزارن و همین باعث میشه لذت بیشتری ببرن از بودندر کنار آدمها و از تک تک لحظه ها حتی وقتی هر کدوم جداگانه مشغول انجام کاری باشن.
استاد در مورد روش جدیدی که بکار بردین خیلی عالیه.بازم نیازهای ما یک محصول جدید را ایجاد کرد.بازم ی محصول دیگه برای خلق ثروت بازم ایده هایی که تمومی ندارن و هر بار با خلقشون هم به مصرف کننده کمک میکنن هم تولیدکننده.شما اینقدر در جهت ساده شدن کارها عمل کردین که هربار ایده ها و تجهیزاتی در دسترستون قرار داده میشه که بتونین لذت بیشتری ببرین ومثل همین وسیله که دیگه دستای شما آزاده و دیگه محدود نمیکنه شمارو برای انجام کار.
چقدر فرهنگ موثره تو شکل گیری باورهای ما و چقدر جهان بینی مارو تحت تاثیر قرار میده. امان از باورهای محدودکننده که فقط سختی و محدودیت داره اما خبر خوب اینه که با ورودی های مثبت و الگوهای درست میشه باورهای درست را جایگزین کرد.
استاد وقتی که گفتین که پدر خانواده چون باید سر کار میرفت مجبور شدن اینجارو ترک کنن باورهای درست شمارو بارها تحسین کردم که چقدر آزادی مکانی و زمانی و مالی ارزشمنده و خداوند برای داشتن الگویی مثل شما سپاسگزاری میکنم.اینکه شما و مریم جان تو این فضای زیبا در کنار هم هستید باهم کار میکنید و فایل های عالی درست میکنین هم لذت میبرین از این همه زیبایی و هم تجربه های جدید کسب میکنین .
در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمند باشید
عاشقتونم
سلام به استاد عزیز و خانواده صمیمی عباس منش.
خداروشکر،خدارو هزاران بار شکر که تصمیم گرفتم مثله بقیه فکر نکنم.
مثله بقیه رفتار نکنم….خودم باشم،هر روز سعی میکنم یه ورژن جدید از خودم باشم.
چقدر این تفاوت خوبه،چقدر با اکثریت نبودن خوبه.
سریال زندگی در بهشت نمود یک زوج هست ،که نخاستن مثله بقیه فکر کنن،و عمل کنند..
ممنونم استاد که مارو هم شریک خودتون در زندگی در بهشت میکنید.
خانواده رایان برای من نماد در صلح بودن با خود واطرافیان را داشت.
انسانهایی متفاوت ،اما هماهنگ با منبع.
فقط به لذت بردن فکر میکردند.
من بعد از دیدن این فایل ها تصمیم گرفتم در لحظه زندگی کنم،ومطمئن به هدایت الله باشم……
خداوند در هر لحظه حامی وهدایت گر من است،چون من لیاقتش رو دارم..چون من بنده برگزیده اش هستم،من بندگی اش را میکنم ،او هم خدایی..
ممنون استاد عزیز،ممنون که زحمت عملی قانون رو میکشید وبا ما به اشتراک میزارید.
خدا رو سپاس گذارم بخاطر هدایت و راهنمایی تمامی این جهان.
ستودنی ست این خدا..
خدایی رو که باید عمیقا درکش کرد…
با زیبایی ها فهمیدش…
با چشمانی تازه، باز، روشن….
نه چشمانی که نگاه به جامعه دارن
چشمانی که به دهان دیگران دوخته شدند تا ببینند آنها چکار میکنن…
چشمانی که نه شجاعت، که فقط ترس را دنبال میکنند، ترس را ترویج میکنند، دنبال هم رفتن را ترویج میکنن، ترس هایی که بر مردم حکومت میکنند، آنقدر کور و کر شان کرده که الهامی دریافت نمیکنند، همیشه گمان میبرن کلام پروردگار از طریق کسی دیگر دریافت میشود…نه آنها…
آنهایی که تمام وجود” انسانی ”خود را باخته و در ترس زندگی میکنن. ترس رخنه در تمام تار و پود زندگی شان کرده…
آفرین به آنهایی که اسیر ترس نمیشوند و با صداقت و آنچه که” واقعا” هستند، زندگی میکنن، همین ها میتوانن برای پنج ماه کسی را در خانه شان مهمان کنند.همین ها میتوانن کرم و مردانگی را نشان دهند. گمان مبر آنی که دهان به چشم مردم دارد میتواند میزبان خوبی باشد… حتی یک وعده هم برای او زیاد است که در خدمتت باشد، حتی اگر عزیزترین کس تو باشد… این است آنچه فرهنگ و ترس از ”گفتار مردم” با جامعه کرده… مردمی که چشمشان به دهان یک سری از دیگر آدم هاست…
آفرین بر انسان هایی که خودشان تصمیم زندگی خود را میگیرن و پای تصمیم هایشان می ایستند.
ابراهیم هم در زمان خودش تنها آدمی بود که در بین آنهمه ”ترسو”جرات پیدا کرد و حرف از یکتاپرستی در آورد.
گمان نبر مردم آن زمان تماما کافر بودند.. مردم همین مردم بودن… فقط کمی شرایط پرستیدن و اله انتخاب کردنشان فرق میکرد…
اما اله ابراهیم چیز دیگری بود.
اله ما در این عصر چیست؟
چی واقعا ما رو از لذت زندگی، مهمانی و حتی تفریح مان دور میکند؟
محض رضای خدا یک بار تصمیم بگیریم واقعا خودمان باشیم…
مگر چندبار زندگی میکنی؟
تا کی تن به صحبت های دیگران خواهی داد؟
اگه فلان لباس رو نپوشم چی؟
مردم چی میگن؟
اگه فلان غذا رو بپزم ، این طور باشه….. اون طور باشه چی…
مردم چی میگن؟
اگه مدل موهام فلان نباشه مردم چی میگن؟
اگه دولا راست نشم جلوش مردم چی میگن؟
خدا رو صدهزار مرتبه شکر برای ”شجاع هایی ”که جرات دارند و پا پیش میزارن تا از زندان افکار پوسیده خویش رها شن و زندگی رو جور دیگری تجربه کنن.
به نام خدای مهربان
سلام دوست عزیز و زیبااندیشم
کامنت زیباتون ادم رو به فکر فرو میبرد
واقعا چند درصد از ماها جرات داریم که پا روی ترس هامون بزاریم و برای دل خودمون زندگی کنیم
چند درصد از ما جرات داریم که برای تایید نکردن حرف دیگران زندگی کنیم.
واقعا چند نفر از ما شجاعت اینو داریم که بریم توی دل ترس هامون و نترسیم از اینکه مردم درمورد خودمون و زندگیمون چی میگن
همه ی اینها فقط یک توکل و ایمان به خدا و اعتماد به نفس فوق العاده رو میخاد.
این حرفهای زیبات هزاران بار تحسین میکنم
لذت بردم از خوندن کامنت بی نظیرتون.
ممنونم ازتون که این نوشتهی زیباتون رو بهمون هدیه دادین.
ارزوی بهترین ها رو براتون دارم.
یا حق
دوست عزیزم خدا رو شاکرم از این که هدایت شدی تا کامنت رو بخونی.. باور کن من هم هدایت شدم تا آن را بنویسم. خواندنش برای خودمم هم پراز آگاهی جدید هست… در پناه حق باشیم
سلام به دوست عزیزم
خیلی خیلی لذت بردن ممنونم
خیلی خوشحالم از این که هدایت شدین به این سمت
سلام و درود بر تو درست عزیزم
بسیار لذت بردم واقعن عالی نوشتی
خداراشکر خداراشکر برای وجود شما دوستان که کامنتهاتون تمامن درس و یادگیری
افرین بر شما
سلام، متشکرم ازسما، اتفاقا خودم امروز به این فکرمیکردم که مردم چندییین سال قبل هم تفاوتی با مردم این دوره نداشتن! اهان تمرکزم روی خانواده حضرت نوح بود! فکرمیکردم همسرحضرت نوح هم، یکی بوده مثل خیلی از ادمهای همین دوره، که روی یک سری تعصبات نابجا، پافشاری میکرده و سزاش رو هم دیده. خلاصه، واقعا توکل قوی بخدا لازمه تا ما، موحد زندگی کنیم. و اینرو در همه ی قسمتهتی زندگیمون، رعایت کنیم، واقعا سخته، ولی شدنیه 😍😍😍😍و خداوند ما رو موفق میکنه. خداروشکر.
به نام قدرتی که قدرتم را در دستان خودم قرار داد
سلام به همه استاد بخدا نمیدونم بخاطر همین ابزار بظاهر ساده چی بگم این کمبربندی که الان بسته دورکمرت و گوشی رو روش نصب کردی برا فیلمبرداری من در یکی از قسمتهای قبل تو کامنتم اگه استاد یادت باشه دقیقا همینو پیشنهاد کردم به مریم جان که چقدر خوب میشه اگه سفارش بدین آمازون همچین ابزاری باشه و کارهاتونم راحت انجام بدی بیشتر پیشنهادم به مریم بود برا آشپزی کردن دیگه دستهاش آزاد باشن برا کارهاش نیاز به گرفتن گوشی نباشه،،
چقدر الان از خیلی جنبه ها ایمانم قویتر شد
که من برادرخواست نعمتی مقاومت نکنم،،
باور کنم که همچین چیزی وجود داره اگرهم نداشته باشه و میتونم ایمان داشته باشم که بوجودش بیارم،،
«راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت»
من فقط باید فرکانس و درخواستمو به جهان بفرستم دیگه خداوند ازبینهایت منو به خواسته م میرسونه یا کسی اونو میسازه
یا در ذهن خودم میابم،
یا یا یا یا یا یا یا دیگه من نمیدونم هدایت و قدرت خداوند رو نمیتونم وصف کنم،،
یا ایمان اینکه خواسته،ایده،و باوری که من بهش ایمان قلبی داشته باشم حتی اگه تابحال هیچ انسانی در طول تاریخ انجامش نداده باشه یا باورش نداشته باشه اما من به رخ دادنش ،ایمان داشته باشم حتما میتونم و موفق میشم و میسازمش،،
وظیفه من فقط درخواست کردن،درمسیرش حرکت کردن،و ایمان داشتن و رها بودن ازش باشم وهمچنین باتمام وجود انجامش بدم اما نتایجشو بسپارم به خداوند اون دیگه وظیفه من نیست که از چه مسیری بهم برسونه و هدایتم کنه،،
گوش ندم به شیطانی که یه عمر داره از زبان آدمهای مختلف بهم منفی میزنن که ولکن بابا بیخیال منطقی باش
اعراض کنم بگم افکار و نتایج زندگی شما برای شما افکار و نتایج زندگی ما برای ما
مارا معاشرت با گمراهان و بی ایمانان نیست،،
«خداوند برای بنده اش کافی ست»
الان این جمله رو چنددرصد بیشتر باورکردم
هرآنچه که ما فکرکنیم و هرآنچه که فکرشم نکنیم دراین جهان وجودداره،،
چون اگه نمیتونست وجود نداشته باشه به ذهنمون هم نمیرسد،،
خداوند صدامو میشنوه،،
خداوند باهام حرف میزنه فقط باید کمی ترجمه کلام قلبمو بفهمم،،
چیزی که برامن بزرگ درنظر میرسه بدلیل کوچکی ذهن منه اما برعکس خداوند بسیار بزرگه نقطه مقابل هرچیز منفی رو انتخاب کنم
اگه کسی وسیله و خواسته موردعلاقه منو داشته باشه بجای تحقیر کردن خودم بگم ایول پس اینم میشه داشت منم میخواهم ازت خدایا،،
شاید بخاطر همین اتفاق ساده که استاد کمربندی گرفته برا فیلمبرداری گوشی اما برامنی که نه تابحال دیده بودم نه شنیده بودم اما فقط گفتم پیشنهادشو به استاد و مریم بدم اگه آمازون هم نداشته باشه شایدهمین ایده من شکل بگیره و آمازون بسازتش،،و حتی باعث خیرهم بشم هم برا درخواست کننده ها هم برا ثروت سازی بیشتر آمازون،،
اصلا از خوشحالی خوابم نمیبره که بادیدن این ابزار چقدر احساس قدرت،ایمان،جسارت،باور،و….،،دروجودم ایجاد شد،،
خب پس من اتفاقات زندگیمم میتونم اینچنین به نفع خودم رقم بزنم،،
و همچنین سناریوی امروزم ۷۰درصد طبق دلخواهم رقم خورد،،
خب بریم سراغ بچه ها که از وجود پرمهر استادجان و مریم جان رازی به رفتنشون نیستن،،اما عباسمنشی که یه زمانی هویت خودشو در گرو شلوغی دوروبرش میدید اما یه روز تصمیم گرفت براتغییر خودش و اونقدر این روند رشد کرده که الان اصلا وابسته به هیچکس نیست جز خداوند ،چقدر این نوع سبک زندگی کردنو دوست دارم،،
مانند آب باشی درهمه چیز روان و درهمه چیز روان و از همه چیز رها،،و بشکل هرچیزشکل بگیری،،
و همچنین باتمام احساس خوبی که الان دارم امروز در فایل نشانه من کامنتی رو خوندم واقعا برام تکون دهنده بود و خیلی دردآور که گفته بود اگه بعداز این همه مدت عضویت و کسب آگاهی در اینجا نتایج های بزرگ کسب نکردیم یعنی خوب از قوانین اونطور که باید استفاده نکردیم چه فایلهای رایگان چه محصولات،،
خودمو میگم متاسفانه اونطور که خیلی بیش ازاینها میتونستم اما استفاده نکردم اما ازامروز یه جورایی متلاشی شدم و امشب تنها دعایی کردم گفتم خدایا کمکم کن ازاین قوانین باتمام وجودم استفاده کنم،،
امیدوارم همتون دراین عید فطر که شادی و لذته تنها دعا و آرزوتون همین باشه چونکه این پایه و فندانسیون همه چیز درزندگیمونه،،
استاد و مریم ازتون ممنونم و همچنین دوستان گلم،،،
خداوند پشت و پناهتون،،
سلام استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته نازنین و همه دوستان عزیزم در این خانواده صمیمی
چقدر این چند روز بچه ها انرژی مثبت پارادایس رو چند برابر کردند!
چقدر خوبه آدم بود و نبودش فرق کنه و تأثیر مثبتی از بودنش به جا بذاره، کاری که این چند روز خانواده آقای راسل انجام دادند و یه حس صمیمیت بیشتری رو به خانواده صمیمی عباسمنش انتقال دادند.
من عاشق اون همکاریشون شدم، بچه تو اون سن میفهمه که کمک کنه وسایلی که با خودشون آوردن رو بذارن تو ماشین من کمتر در اطرافیانم دیدم!
این روزها پدر و مادرها اینقدر حمایتهای بی جا میکنند از بچه ها که اجازه نمیدن یه پر کاه جابجا کنند و یا بچه ها اینقدر پر توقع هستند که فقط خودشونو جابجا میکنن!!!
البته هستند بچه های ماه و درجه یکی مثل پسرای آقای راسل که دونه دونه به بزرگترها در جابجا کردن وسایل کمک می کنند.
اینقدر خونگرم و با حالن که دوست دارن با زبان ولهجه میزبان آشنا بشن که ارتباط بهتری برقرار کنند .
اینقدر راحت و بی ریا که این چند روز مدل به مدل و رقم به رقم لباس عوض نکردند و فقط اومده بودن که تفریح کنند،لذت ببرن و زندگی رو در ابعاد مختلف تجربه کنند.
من با نظرتون کاملاموافقم استاد ای کاش در وجود همهمون نهادینه بشه این راحت بودن در زمان مهمانی این تعارفهای بی خود رو برداریم و سعی کنیم از با هم بودن لذت ببریم و نه خودمون و نه میزیان رو در معذوریت قرار ندیدم!
خانواده آقای راسل و سریال زندگی در بهشت به خوبی نمود این درس بود و البته که شما آخرت خود بودن و بی تعارف بودن هستید و اگه غیر از این بود باید تعجب میکردیم😊
خیلی دوست دارم مثل شما باشم ، این روزا هوا در بعضی نقاط ایران گرم شده حتی ما که شمال هستیم هم هوای گرمی رو این یکی دو روزه تجربه کردیم! اما در همین گرما مجبوریم به خاطر تفکرات خانواده و جامعه پوششی که دوست نداریم رو توی این گرما داشته باشیم ، حتی گاهی وقتا تو خونه خودمون !!!
تو حیاط خونه نکنه همسایه از پشت پنجره ببینه، نکنه در باز باشه دیده بشیم!
چقدر آزادی که خانم شایسته عزیز داره رو دوست دارم در پوشش در برخورد با آدمها.
کاش حصارها و نقابها رو برداریم و اونطور که دلمون می خواد آزاد و رها زندگی کنیم!
آزادی واقعی ، نه بی بند و باری!!!
مثل یک پرنده سبکبال، مثل آقای رایان، مثل لوک ، مثل جیکوب، مثل جوزف، مثل لیوای ، مثل مریم جان شایسته و مثل شما استاد عزیزم.
امیدوارم به زودی آمریکا ببینمتون
در پناه الله یکتا محفوظ باشید.
سلام.
استاد واقعا ما هم دلمون برای این خانواده دوست داشتنی تنگ شد..
چقدر تو این چند روز بهمون خوش گذشت و چقدر باورهامون تقویت شد که میزبان بودن با مهمان بودن هیچ فرقی نداره و مهم فقط خوش گذشتنه بهمونه.
نه اینکه انقدر به خودمون سخت بگیریم که هی دعا کنیم کاش زودتر مهمونا برن و ما راحت باشیم توخونمون.
ما از نسلهای گذشته همه با باورهای غلط که در جامعه عرف بوده بزرگ شدیم که باید حتما فلان غذارو برای مهمون درست کنیم.باید حتما فلان لباس رو برای اون مهمونی بپوشیم و به این شکل خیلی راحت از زندگی در لحظه جا موندیم.
درصورتی که میبینیم تو کشوری مثل آمریکا همه اونجوری که دوست دارن زندگی میکنن و دلیل هدایت شدن شما هم به این کشور اینه که مثل این ادمها فکر کردید و باور کردید
واقعا چقدر ما آدمها زندگی کردن و هدف خودمون از زندگی کردن رو که لذت بردن هست فراموش کردیم..
انقدر فرهنگ غلط پیشینیانمون رو باور کردیم و ادامه دادیم که تمام زندگی ما رو در برگرفته از رفت و آمدهامون گرفته تا مسافرتهامون.
چقدر خوبه و خوشحالم که اینجام و دارم تغییر کردن رو باور میکنم و عمل میکنم.
میخوام طبق قوانین خودم که مبناش آزادی عمل و رفتار هست زندگی کنم نه اعتقاداتو عقاید نسل های گذشته
پرادایس انگار هر روز زیباتر میشه و یا نه مدار ما بالاتر رفته که این بهشت هر روز داره به چشممون زیباتر دیده میشه.از براوونی گرفته تاماهیهای دریاچه هر روز و هر روز دارن به ما درس زندگی میدن.
استاد ممنونم که هر روز با این سریال تمرکز ما رو به زیبایها سوق میدید و باعث میشید هر روز خواسته های جدید در وجود ما شکل بگیره.❤
به نام خالق زیبایی
وای خدای من ، منم خیلی خیلی دلم برای این خانواده دوست داشتنی وشاد تنگ میشه….. وای خدای من یعنی من هر چقدر این خانواده روتحسین کنم کمه….. که پسر بزرگ جذا نشسته و داره بازی می کنه و صبحونه می خوره و برای خانوادش چقدر پذیرفته استتتت ، تازه الان که توی مهمونی هستند ، پذرش مجبچرش نمی کنه که اااا زشته بشین پیش ما، یا مثلا کی موقعه صبحونه بازی می کنه، وای عاشق این ازادی و احترام گذاشتنشون بهم دیگه ام که پدرش نه خودش اذیت می کنه و نه بچه هاش…. به خاطر حرف بقیه…..
و استاد بی نهایتتتت شما روتحسین می کنم برای این راحت گرفتن همه چی…. حالا که فکر می کنم یکی از دلالیلی که من از اومدن مهمون خیلی خوشم نمیاد همین رفتارهاست که مامانم صد مدل غذا باید درست کنه و حتما باید لباس فلان بپوشیم…. حتما باید بعد غذا هزار جور میوه وچایی فلان… یعنی همش باید در حال سرویس دهی باشی و آدم کلافه میشه…. واقعا و اصلا لذتی نمی بره…. واقعا مگر غیر از اینه که مهمون اومده که کنار هم باشبم و لذت بببریممممم؟؟!!
واقعا چقدر راست میگد اصل روی خوشه وگرنه مگه آن اذمی که میاد مهمونی برای غذا میاد ؟! یا میاد که لباسهای ما رو ببیینه….
یعنی اگر یاد بگیزم درست زندگی کنیم نه به خاطر ادمها نصف مشکلان زندگی ، استرسهامون رفع میشه……
مرسی استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی برای گذاشتن این سریال های دوست داشتنی برای ما ❤❤❤
به نام خدا..
خدارو شکر برای تمام معجزه های زندگی ام🙏
خداروشکر برای هدایت شدنم به سایت صمیمی ودوست داشتنی وپربار وپربرکت۰🙏
خدارو شکر برای هدیه های خداوند دوتو گل پسرهام🙏🙏🙏🙏
خداروشکربرای پذیرش این که باور هام اشتباه بوده وباید عوضشون کنم
خداروشکر برای مقاومت نکردن در برابر تغییر🙏
خداروشکر برای این بهشت زیبا وقشنگ ..عاشقشششم شدم..با رویای پرایداس شب ها میخوابم☺☺☺
میدونید برای اولین بار تصمیم گرفتم تنهایی برم پارک واز کمترین امکانات لذت ببرم وامشب این کارو کردم واز تنها بودن با خودم لذت ببرم.(چند وقته تنهام خونه بچه هام رفتن مسافرت)
واز وقتی باسایت وشما ها اشنا شدم بیحوصلگی وتنهایی از زندگی ام رفته بیرون ویه جورایی با خودم حال میکنم ،سرگرمم ودوست دارم این شرایط و روش جدید برای زندگی،واین باور قدیمی که برای تفریح وسرگرمی ولذت بردن باید تعدادافراد زیاد باشه یا سرگرمی جالب باشه….واز این باورها
خدایی وقتی وارد سایت میشی دیگه دست خودت نیست کی بیرون بیای ..سرشب اومدم پارک ودریاچه بغل خونمون الان همه رفتن ومن دارم کامنت مینویسن
خداروشکر برای این درک وفهم که باید حواسم به ورودی هام باشه وحال دلم رو خوب نگه دارم اخه ا دیروز یه خورده احساسم خوب نبود وباور کنید هر کاری که بلد بودم ویاد گرفتم انجام دادم که به اون شرایط ایده ال واحساس خوب برسم اخه من تو حال بد ومنفی چیزی دریافت نمی کنم ودیگه مثل قبلآ نمی رم تو لک واحساس غم وقصه بگیرم واز زمین وزمان گله مند شوم سعی میکنم یه راهی براش پیدا کنم مثلآ سرکار دیشب دیدم کارمون خلوته و زمان بیکاری زیاد داریم یه ایده زد به سرم که شیشه پاک کن وکاغذبیار شیشه اتاق رو تمیز کن شهاب،باورتون نمیشه وسایلشو اماده کردم دیدم همه دست به کار شدن وکمک کردن اون قدر شیشه ها تمیز شد که برق میزد وهمه از من تشکر کردن وتحسین کردن ومن از خدا تشکر کردم که به جای این که بیکار بشینم وبه نجوه های شیطان گوش بدم شروع به نظافت کردم وخیلی جواب داد خداروشکر برای همکاران خوبی که دارم ودوستم دارن واحترام بهم میزارن
ویه اتفاق دیگه که سپاس گذاری داره جدآ ..
چند روز پیش یکی از همکارانم اومد پیشم وکمی از احساساته خودش رو گفت وگفت که خیلی زود عصبی میشه وبه خودش وخانواده واطرافیانش لطمه میزنه وحالش بد بود وگفت میخواد در اولین فرصت بره پیش روان پزشک وفکر درمان خودش باشه..
واز من خواست که اگه راهی بلدم وتجربه ای دارم بهش بدم..
واز اون جایی که شناخت کافی ازشون داشتم پیشنهاد خواندن کتاب معجزه سپاس گذاری رو بهش دادم وانجام بده.
باورتون نمیشه سه روزه حالش خیلی بهتر شده ولیست سپاس گذاری رو مینویسه..این ها همش لطف خداس که بتونم کاری برای عزیزانم بکنم واز اون جایی که باور دارم اگه حرکت مثبتی برای کسی بکنی برمیگرده با قدرت بیشتر به خودت👌👌
وتوجه به نکات مثبت خیلی مهمه وچیزی که قبلآ نمیدیدمش وبا دیدن این سریال زاویه دیدم رو تا حدود زیادی عوض کرد.میدونید برای من این جوریه زمانی که وقت میزارم ودنبال تقویت باورهام هستم تو اون قسمت ناخدای ذهنم یه اتفاقاتی می افته که شاید خودم متوجه نشم ولی بعدآ تآثیراتش معلوم میشه،میدونید بزار یه اعترافی بکنم استاد ازقضاوت های ذهنم و اوایل شروع سریال زندگی در بهشت نجوه ها وذهنم نمیزاشت نگاه کنم ومیگفت بابا ول کن الکی فیلم میگرن ومردم رو سرگرم میکنن واز این جور چرت وپرت ها …اما من گوش ندادم ودقیقآ مثل فایل های رایگان وویس هاتون که چند ماهه گوش میدم ونتایج بسیار بزرگی گرفتم به لطف خدا سرفرصت همشون رو براتون میگم..،خواستم بگم من گوش ندادم وکار درست را انجام دادم وپیگیربودم وادامه دادم ،خواستم بگم واقعآ نجوه ها همیشه هستن و ول کن نیستن فقط بایدحواسمون باشه وشناختشون...خدارو شکر که گوش ندادم چو نتایج رو یادم میاد ایمانم قوی تر میشه…شاید دیدگاهم به سریال نخورد اما وظیفه دانستم بگم
تشکر از خداوند مهربان برای همه دوستان هم فرکانسی🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌸🌸🌸🌸🌸🌸
عزیزم لذت بردم از کامنت بسیارزیبات
با سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی و مریم جان مهربون
استاد اینکه بچه ها و حتی پدر خانواده من اینطور احساس کردم که از رفتن ناراحتن و دوست دارند که پیش شما بمونند و این نه فقط به این دلیل که اون فضا زیباست و امکانات زیادی داره برای تفریح و لذت بردن بخش خیلی زیادی مربوط میشه به روی خوش شما و برخورد صمیمانه شما با اونها ،استاد وقتی داشتید به اون ها تو گذاشتن وسایل تو ماشینشون کمک میکردید و اونها هم به شما کمک کردند وقتی رسیدند پرادایس واقعا تحسین کردم این همه مهربانی و صمیمیت رو ، واقعا از این فایل هایی که میزارید لذت میبرم و هر روز منتظرم فایل جدید بیاد ،استاد رفتارتون فوق العاده بود با مهمانها و البته اونها هم عالی بودند و این رفتار درست باعث میشه که اونها نخوان برن ،چقدر به عنوان عضوی از این سایت و خانواده صمیمی عباس منش لذت بردم ،و چقدر از این فضا درس گرفتم ، برای شما واقعا خوشبختی بیشتر و سلامتی و ثروت بی نهایت رو از خدای متعال آرزو دارم ،خدانگهدار
به نام خداوندوهاب
سلام به استادعزیزم وتک تک اعضای خانواده ام
عیدفطرمبارک عزیزانم
هنوزاین قسمت وندیدم امامیخواستم عیدفطروتبریک بگم امانیدونستم کجابنابراین تواین قسمت گذاشتم
درپناه خدای یکتا،تنااقدرت هردوعالم به آرزوهایتان درتمام ابعادزندگی برسید
عید شمام مبارک دوست عزیز
به نام خدای هدایتگر
بازم یه روز جدید در بهشت بی نظیر پرادایس
این مهمونهای عزیز ورفتارهاشون ارزوهاشون عملکردهاشون خیلی درس داشت برای ما وقتی نظرات رومیخونم میبینم چقدر عالی هرکسی به اندازه فرکانس وسطح اگاهی های درلحظه اش متن های فوق العاده ونظرهای جالبی میزارن ولی چیزی که منو به فکر فروبرد این بود که همه ماقدرت تحلیل داریم وهمیشه کم وزیاد خوب وبد میتونیم یه فیلم یا داستان یه تصویر رو تحلیل کنیم سوالی که برام ایجاد شد چرا ما نمیتونیم به این ظرافت وزیبایی زندگی خودمون رو تحلیل کنیم
اول اینکه ما وقتی این فایلهای بی نظیر رو میدیدیم توذهن خودمون خودمون رو موظف میدونستیم به توجه به نکات هر فایل ومخصوصا توجه به نکات مثبت واینکه میدونستیم باچه عشقی وباچه علاقه ای این تصاویر ظبط وتدوین شده پس همین عزم ماروبیشتر میکرد برای دیدن وتوجه کردن
حالا هرکدوم ازماها چقدر توزندگی خودمون اینجوری توجه داریم
مهمونی که میاد تغییراتی که ایجاد میکنیم یا هراتفاق به ظاهر غیر مهم
چرا توزندگی واقعی انقدر توجه نداریم
به نظرم یه دلیلش این میتونه باشه که ما هیچ وقت به عنوان یه ناظر ازبیرون به زندگیمون نگاه نکردیم همونقدر بی طرف همونقدر باخیال تخت که خداهست همونجورکه تواین یه ماه نگاه کردیم این سریال رو
ودلیل بعدیش شاید این باشه که ما فکر میکنیم روزها وسالهای عمرمون انقد مهم یاجالب نیس وشاید نکته خاصی نداره
یاشایدم دلایل مختلف دیگه
باید بدونیم خداوند این تدوینگر زندگی ما خیلی باعشق این تصاویر زندگی رودراختیار ماقرار داده وما باید باهمون شور شوق دیدن سفرنامه ببینیم زندگی روزمره رو وباهمون خیال تختی که درحین دیدن این سفرنامه داریم حتی بیشتر از اون اعتماد داشته باشیم به منبع خیر همون خداوند
من ازتون میخوام به این سوال فکر کنین حتما جوابهای جالبی میگیرین
نکات خیلی مثبت وجالبی داشت این قسمت مثل رهایی هرگونه لذت چون ایمان داریم فرصتهای لذت بخش بیشماره
اینو به خودم میگم که همیشه موقع خداحافظی باپدرمادرم گریه ام میگیره وباید من بعد بدونم اگر حس سپاسگزاری درمن زنده باشه باید باتمام وجودم لبخند بزنم مثل استاد ومریم جان
واییی اونجایی که برای براونی غذا بردین داشتم ازخنده غش میکردم کم مونده براونی مثل اسب لوک خوش شانس به حرف بیاد دیگه😂😂
یه توروخدا من هرغذای خاصی رونمیخورم شدیدی توچشماش موج میزد
من عاشق اسبم انقدر که هرجا عکس وپوستر وخود اسب رومیبینم به وجد میام خیلی حیوان زیبا ونجیبی هست چقدر شما باهاش خوب برخورد میکنین وبااحترام خاص
اون دوربین شکمی هم که دیگه ترکوند خیلی تصاویر جالب ودیدنی بود مخصوصا با صحبتهای استاد خیلی دیدنی وشنیدی تر شده
تازه انسان وقتی فاصله میگیره اون موقع متوجه خیلی از باورهای مخرب دیگه ای میشه که در جامعه قبلی جریان داشته و شاید انقدر وقتی درش بوده توجه نداشته
کاملا این معضل و وسواس خیلی ازماها دست وپاگیر وانرژی تلف کنه وخداروشکر ما تمام سعیمون رومیکنیم که جدا بشیم ازاین طرز تفکر و عملکرد
ماهی ها چقدر ترسیده بودن وغریزشون بهشون هشدار داده بود که هر گردی گردو نیس….یعنی همون هرادمی استاد ومریم جان نیس فعلا بریم تولاک دفاعی تا ببینیم اوضاع ازچه قراره😁
واین درس روبرای ما داشت که با چشم باز وحواس جمع با بقیه ارتباط داشته باشین هر ظاهر موجه وهر زرق وبرق جلب توجه صرفا نمیتونه دلیل بر درستی وراستی باشه
اینجوری درک کردم که بین استاتید واستاد دقیقا این اعتمادکردن درست به انسانهای درست دراین مورد هم صدق میکنه هر استادی استاد نیست باید بتونم اصل وازفیک تشخیص بدم
خیلی نکات زیادی داره این فایلها هرچقدر بنویسم و تفکر کنم کمه خیلی خوشحال میشم ازخوندن نظرات دوستانم و حسابی عشق میکنم با اگاهی های بی نظیرشون
خدایا شکرت شکر بی انتها
سلام روح انگیز جان .
چقققدر نکته ی ظریف و مهم و تاثیرگذاری رو بهش اشاره کردی..خیلی خیلی ازت سپاسگزارم دوست نازنینم.. اینکه به همین ظرافت و زیبایی که سعی میکنیم توجه کنیم به زیبایی ها در این سریال با همین ریزبینی و توجه هم زیبایی های اطرافمونو ببینیم ..تحسین کنیم زیبایی ها رو در آدمهای اطرافمون در جایی که داریم زندگی میکنیم و…
باید بدونیم خداوند این تدوینگر زندگی ما خیلی باعشق این تصاویر زندگی رودراختیار ماقرار داده وما باید باهمون شور شوق دیدن سفرنامه ببینیم زندگی روزمره رو وباهمون خیال تختی که درحین دیدن این سفرنامه داریم حتی بیشتر از اون اعتماد داشته باشیم به منبع خیر همون خداوند.
سپاسگزارم ♥️♥️♥️
سلام leila عزیزمم دوست هم فرکانسی گلم
خداروشکر که تواین جمع خانواده صمیمی وهم دلی چون شما قرار دارم
به واسطه فایلی که تواین چن روز ازاستاد شنیدم وگفتن سوالهای خوب بپرسین این سوال برام اومد برام وگفتم با عزیزانم به اشتراک بزارم
خداروشکر که مورد لطف شماهم بوده خدایا شکرت
سپاسگزارم ازپیام پرمهرتون