سریال زندگی در بهشت | قسمت 33

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «ایمان»، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

به نام خدا

سلام

تو این قسمت فقط میخوام درباره تفاوت ها صحبت کنم

میخوام بنویسم تا برای خودم بیشتر واضح بشه چه تفاوت هایی باید در خودم ایجاد کنم تا از بدنه جامعه جدا بشم و متفاوت از بدنه جامعه نتیجه بگیرم

اول از خود استاد میپرسم. استاد واقعا واقعا شما چجوری میتونی اینقدر متفاوت باشی؟چجوری میتونی اینقدر متفاوت فکر کنی متفاوت نگاه کنی متفاوت عمل کنی؟

واقعا تفاوت هست بین کسی که حرفش با عملش صد در صد منطبقه با کسی که فقط حرفای قشنگ و فانتزی میزنه که از تو کتابا یاد گرفته یا از اساتید دیگه

واقعا تفاوت هست بین کسی که اصلا حرف و قضاوت بقیه براش مهم نیست که عشق زندگیش رو سوار موتور میکنه تشویقشم میکنه بعد ازش فیلم میگیره در معرض دید عموم قرار میده با کسی که حتی جرات نمیکنه با لباس راحتی بیاد جلوی دوربین

واقعا تفاوت هست بین کسی که عزت نفس رو در وجودش نهادینه کرده ولی بازم به دنبال بهبودشه با بقیه

واقعا تفاوت هست بین کسی که از یه فرغون کلی درس زندگی میگیره درباره یه فرغون اینقدر حرف میزنه باهاش عزت نفس میسازه و به بقیه هم یاد میده با کسانی که اگه فقط کمی از نظر مالی وضعشون خوب شده باشه اصلا کسر شان میدونن که درباره فرغون حرف بزنن

تفاوت هست بین کسی که به هر موضوعی متفاوت نگاه میکنه به هر شخصی متفاوت نگاه میکنه و از زاویه ای نگاه میکنه که درس بگیره و به احساس بهتر برسه با بقیه

تفاوت هست بین کسی که با جرات حرفی که فکر میکنه درسته رو میزنه و ترسی نداره حتی اگر تهدیدش کنن به مرگ و رسالتش رو رها نمیکنه با بقیه ای اسم خودشون رو گذاشتن استاد موفقیت و نسبت به صلاح و مصلحتی که بقیه براشون تعیین کردن حرف میزنن بعد ادعاشون میشه که تحصیلات آکادمیک مهمه

تفاوت هست بین کسی که تحصیلات آکادمیک نداره اما نتایجی گرفته که کسی ادعا میکنه تحصیلات داره حتی تو خواب حتی نزدیک شدن بهش رو نمیتونه ببینه و اینقدر ضعیفه که میخواد با تخریب بقیه خودشو بکشه بالا اون آدم هیچی از موفقیت حالیش نمیشه

تفاوت هست بین کسی که خدا رو درست درک کرده و اساس زندگیش توحیده با افرادی که هیچی از خدا نفهمیدن و صدتا شریک براش میسازن تازه ادعای روشنفکری میکنن این آدم بایدم اینقدر ثروتمند باشه چون خدا رو درست ربط داده به ثروت

تفاوت هست بین کسی که برای خودش اصول داره و تحت هر شرایطی به اون اصول پایبنده و حتی اگه چاقو بذارن بیخ گلوش از اصولش تخطی نمیکنه و اینو به شاگرداشم یاد میده با بقیه

تفاوت هست بین کسی که این قانون اینقدر جدی گرفته که اینقدر نتیجه تو دستشه با کسایی که فقط حرفشو میزنن ولی در عمل هیچ

و این تفاوت هاست که این همه تفاوت در نتیجه رقم زده ومن تازه دارم این تفاوت ها رو کمی درک میکنم

تفاوت در نوع نگاه تفاوت در نوع دیدگاه طرز فکر باور تفاوت در زاویه نگاه این تفاوت هاس که استادِ ما رو متفاوت کرده

ومن باید سعی ام این باشه که این تفاوت ها رو در خودم ایجاد کنم هر نکته کوچیکی که یاد میگیرم رو عملی کنم ازش به نتیجه برسم حرف نزنم عمل کنم چون ایمانی که عمل نیاره حرف مفته چرته باید سعی کنم برگی تو باد نباشم که جریان منو ببره خودم جریان خودمو بسازم خودم زندگیمو رهبری کنم تا نتایجم متفاوت بشه

اینارو فقط برای خودم نوشتم تا یادم باشه چجوری باید عمل کنم

در پناه رب…

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

442 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Yasamin» در این صفحه: 1
  1. -
    Yasamin گفته:
    مدت عضویت: 2205 روز

    سلام به استاد عزیز، خانم شایسته گل و همه عزیزان

    تو فایل های زندگی در بهشت این درس رو گرفتم که هرکاری باید اسون انجام بشه و خواستم اینو برای کامنت نوشتن هم عملی کنم

    من نمیدونستم چه کامنتی باید بزارم اما خیلی دلم میخواست این کارو انجام بدم

    که ایده رسید بیا و نکاتی که از فایل ها و کامنت ها برداشتی و نوت برداری کردی از قسمت ۱ تا ۳۳ کامنت کن و برداشت خودتو هم بنویس

    تا یک مرور کلی و یاداوری از درسی که همه گرفتیم

    نوشته باشم و هم اینکه اسون، راحت و اثربخش تر باشه

    و نکات رو با شما هم به اشتراک میزارم:

    ۱.امکان نداره آدم روی یک چیزی کار نکنه، درست بمونه

    💕چقدر درس توی همین جمله هست، اینکه بعضی کارها مثل تمیزی خودمون و خونه و کار کردن روی باورها و روی خودمون باید تداوم داشته باشه و همیشگی باشه. همه مون تجربه کردیم وقتی روی خودمون کار می کنیم نتایج خوب می گیریم ولی همین که شل می کنیم و این کار کردن رو رها می کنیم ، دوباره افت می کنیم ، چون سکون در این جهان در حال رشد معنا نداره، یا داریم روی خودمون کار می کنیم، و به مدار بالاتر صعود می کنیم، یا رها می کنیم و به مدار پایین تر نزول می کنیم.

    ۲.اول کار سخت به نظر میرسه اما وقتی نتیجه نهایی رو تجسم کنی و قدم به قدم حرکت کنی مسیرراحتر میشه و انگیزه میگیری برای برداشتن قدم های بیشتر و این قانون تحسم و رسیدن به احساس خوبه

    ۳.ترس به تو میگوید مگر با تمرین و تغییر نحوه تفکر میشود به موفقیت رسید

    ترس میگوید برای چندین نفر از بچه های سایت شده اما احتمالش کمه برای تو ……

    تفاوت دیگر علف هرز با باور محدود کننده این هست که علفهای هرز با زمان منطقی رشد میکنند یعنی برای زمین کشاورزی مثلا سالی ۲ تا ۳ بار نهایتا لازم است که محصول دهد یا برای درخت هرزی که مانع دید میشود چند سالی یکبار قطع کردن لازم دارد اما برای ذهن اینطور نیست علف هرز ذهن قدرت رشد لحظه ای دارد شاید امروز قطع بشن اما فردا حتما رشد میکنند و قدرت حرکت و هدایت به نعمات را از ما میگیرند. به قول استاد راهش اینه که هر لحظه باورهای قدرتمند کننده را به خودمان بگوییم و هر روز مثل غذا خوردن وقت صرف کنیم تا ذهن را مرتب کنیم و نحوه برخورد با باور های محدود کننده رابفهمیم البته با ادامه دادن این روند راحتر میشود اما باید همیشه این مسیر باشد و هر روز علف هرز ذهن را قطع کرد.

    اینها را گفتم تا مقدمه ای باشد از سپاسگزاری من از شما یعنی از وقتی که این فایل را دیدم ایمان عجیبی در من ساخته شد که مانع ها را میشود برداشت هر چند رشد کرده باشند هر چند جلوی دریافت و دیدن نعمات را گرفته باشند هر چند مدتها به آنها نگاه کرده ای و کاری نکردی هیچ ایرادی ندارد باورها ی محدود هم مثل این درخت های هرز هستند ببین چه راحت برداشته میشوند به قول استاد هرچه میخواهی برای پیشرفت همین الان کنار تو هست. واقعا انگیزه مضاعف گرفتم تا بیستر روی اصولی کارکنم که نتایج بزرگی برای من داشته و خواهد داشت

    شاید نیاز به صرف زمان و پیدا کردن الگو داری اما میشود همانطور که برای این همه آدم انجام تمرینات ساده این همه پیشرفت ایجاد کرده برای تو هم میشود نحوه کار باورهای ذهنتو بفهم و هر روز روی آنها کار کن

    شاید نیاز به صرف انرژی داری اما ارزش دارد به آدمی تبدیل میشوی که میخواهی به خودم میگم به لیست موفقیت و خود باوری خودت نگاه ببین تک تک موفقیت های تو چیزی بود برای ذهنت همه میگفتن نمیشه اما تو باور داشتی که میشود و حرکت کردی ببین این نتیجه شده الان.

    ۵. استاد یه جمله طلایی گفتین تو لایو پونزدهم که از دیروز مدام دارم بهش فکر میکنم ،

    بچه ها تو لایو پرسیدن : چی میشه زندگی تو بهشت هم تکرار بشه ؟؟

    و شما گفتین با ناشکری کردن ،

    با ناشکری کردن همه چیز تکراری میشه ..

    فکر میکنم مرز بین جهنم و بهشت ، همین کفور یا شکور بودن ماست …

    خدایا کمکم کن بتونم چشممو به دیدن زیباییها عادت بدم ،

    گوشمو برای شنیدن آواها و حرفهای زیبا و روحنواز ،

    زبانم رو برای بیان حرفهایی که ارزشمندتر از سکوت هستند

    و قلبم رو برای لمس و پراکنش محبت و عشق

    خدایاااا شککککررررت …

    ۶.خواندن کامنت ها در اول صبح با صورت نشسته باعث جذب زیبایی های بیشتر میشه

    ۷. هرجا میری بگو اینجا چه زیبایی داره که تو ببینی

    ۸.فقط از خدا بالاترین فرکانس رو بخواه

    تو غیر از خدا به هیچ کسی نیازمند نیستی

    💕هرچی بخوای خدا بهت میگه چشم

    خدا میگه یاسمین جون

    تو لب تر کن من برات مهیا کنم

    چی دوست داری عزیزدلم که بهت بدم

    دوست داری به کدوم یکی از آرزو های قشنگت برسی

    اما بهاش احساس خوب و شادیه

    همیشه شاد باش

    من برات همه چی میدم

    شوهر، دوست پسر، عشق، محبت، پول، ثروت، موفقیت، هرچی تو بخوای

    ۹.چه فایده ای داره نگرانی از آینده؟ اونم در حالیکه واقعا نمیدونیم فردا زنده ایم یا نه و چقدر راحت لحظه ها مونو با تکرار ناراحتی های گذشته یا ساختن نگرانی های آینده تباه میکنیم.

    حال اینکه باید از خودمون بپرسیم اگه تا فردا همین موقع فرصت زندگی داشتم آیا بازم نگران چیزی میشدم یا میرفتم بجاش ۲۰ ست تنیس میزدم تو رگو حالشو میبردم؟

    ۱۰. خداوند همواره بامنه

    همیشه دروجودمنه

    عاشق منه

    من نزدخدا محبوبم

    منوقضاوت نمیکنه

    دروجودمنه

    من نزدخدا مقدسم

    باهرشرایط و هر گذشته هر تیپ و قیافه هر سن و سال هر چقدر خطا کرده باشم اما همیشه منو دوست داره و عاشق پیشرفت کردن منه،،

    خودم،،خدا» هردوتا واژه از یه خانواده ان یعنی همه چی خودمم وخدا هم دروجود خودمه نه بیرون ازخودم فقط باید ازش بخوام و همیشه صداش بزنم ،،

    ۱۱.درسته که خیلی ها بدلیل کوچک بودن ظرف ذهنی و قبل از هرموفقیتی موفقیت بعدی رو انتخاب نمیکنن و همین باعث توقف و ادامه ندادنشون و سیر شدنشون میشه

    ۱۲.مریم عزیز احسنت بهت بجای تضعیف و مقایسه کردن خودت بااستاد بلکه خودتو باورداشتی وو مهارتتو بالابردی

    ۱۳.واقعا من که بیشتر آگاه شدم که قوانین خداوند همیشه براساس خیره چه ما شرایطمون و حال حاضرمون بدون دستاورد و

    تجربه شکست باشه چه با کلی موفقیت و دستاورد باشه همچنان میشه پراز انگیزه و پتانسیل بالا داشت،برای پیشرفت و رفتن به مدار بالاتر ،،،

    ۱۴.من یاد گرفتم که هرچقدر هم حس نزدیکی و راحتی در رابطه ای وجود داشته باشه ولی بـــــــــاز هم حرمت حرف اول رو میزنه.

    ۱۵.اینکه وقتی استاد بسته های سفارشی رو یکی یکی باز میکردن و شما حتی اطلاع نداشتین محتوی بعضی بسته ها چیه ، به من یاد داد که لزوما نیازی نیست از تمام جیک و پوک طرف مقابلم باخبر باشم اینکه مثلا کی بود بهت رنگ زد؟ رفتی فلان جا چی گفتی؟ و….. اینکه راحت بگیرم ، کنترل نکنم و آزاد بگذارم طرفم رو

    ۱۶.اینکه شما هربار نظرات و پیشنهادات استاد رو تایید میکنید به من یاد داد: بزرگترین کاری که میتونم در راستای پیشرفتهای همسرم داشته باشم حمایتها و تاییدهای همه جانبه ی من هست نه خالی کردن ته دلشون و دلسرد کردنشون که اگر نشد،چی؟

    ۱۷.وقتی شما دست به آچار میشین و یا در حد توانتون کمک میکنید به قطع کردن شاخه ها به من یاد داد که: کمک کردن و در کنار همسر بودن هیچ ربطی به پرتوقع کردن و لوس کردن ایشون نداره. بلکه این نوع کمک یعنی همقدم و شانه به شانه از زندگی لذت بردن ☺

    زمانی که چکش وسط کار افتاد توی برکه و شما آغازگر شوخی و مزاح شدین به من اموخت : که اشتباهاتِ خواسته یا ناخواسته ی همسرم رو هربار مثل یک پتک نکوبم رو سر زندگیمون و تلخ نکنم لحظه هامون رو، یاد گرفتم از وسط هر چالشی چیزی هست برای لبخند زدن

    ۱۸.اینکه طی بازی تنیس در مقابل اون همه استرس و هیجان و کری خوندن های استاد عزیز، شما سکوت کردین و سکوت و سکوت برام چنان قابل ستایش بود که میتونم بگم سر تعظیم فرود،میارم در مقابل این همه وسعت

    ۱۹.اینکه هربار شما رو با جوراب میبینم به من یاد داد که: مراقب باشم و احترام قائل بشم برای بدنم برای پوستم که سالهاست به من خدمت میکنند و من ناخواسته مراقب نبودم و قدر ندونستم و ……….

    ۲۰.پیام امروز خداوند برای من:

    به نعمت های این دنیا وابسته نشو

    و ب چشم گذرا اونارو ببین

    برای رهایی از وابستگی قانون تکامل رو رعایت

    کن بزار آروم آروم اتفاق بیفته

    ۲۱.حالا فهمیدی ک چرا کلی برنامه داری ک انجامش نمیدی؟

    چون ب انجام کارهای ب ظاهر پیش پا افتاده علاقه نشون نمیدم و خودمو خیلی بالاتر از اون کارها میبینم.

    ۲۲.در مورد تلاش جوجه ها برای بیرون آمدن از خونه شون که اگر بهش بچسبن می میرن خیلی برام درس داشت، اینکه یه چیزایی باید در زندگی مون تغییر بدیم و باید به وقتش از اونا رها بشیم که اگر بهش بچسبیم، باعث دور شدن از مسیر مستقیم خدا میشه

    اگر صبر کنیم و قانون تکامل رو رعایت کنیم قوی تر میتونیم ادامه بدیم…

    فقط کافیه اروم باشیم و از لحظه لحظه زندگیمون لذت ببریم

    یا درمورد خودمون دوست داریم از این تخم و پوسته ای ک توش هستیم رها بشیم (مدار فعلی )ولی اماده نیستیم هنوز به میزان کافی تغذیه نشدیم برای روزهای سخت روزایی که شاید غذای مناسبی نداشته باشیم… هنوز خشک نشدیم و اماده بیرون رفتن نشدیم دوست داریم یه نفر بیاد و به سختی این پوسته رو زودتر ورداره در صورتی که نمیدونیم این به ضرر ماست

    اگر صبر کنیم و قانون تکامل رو رعایت کنیم قوی تر میتونیم ادامه بدیم…

    و خود به خود اتفاقات خوب میافتند مثل همین بیرون اومدن جوجه ها از پوست تخم مرغ…

    طبیعی هست ک اتفاقات خوب برامون رخ بدن……

    طبیعی هست ک ثروت و نعمت وارد زندگیمون بشه….

    طبیعی هست ک خوشحال و خوشبخت باشیم

    طبیعی هست که مثل استاد و مریم بانو توی یه بهشت زیبا زندگی کنیم…

    بله عزیز دلم وقتی که تکامل من طی بشه اون وقت تمام موفقیت ها به طبیعی ترین و بدیهی ترین شکل در زندگیم وارد میشه، اصلانمیشه که نشه، چون قوانین ثابت جهانه

    پس تنها وظیفه من ادامه دادن در این مسیر صحیح و مستقیم خداست و لذت بردنه و عامل بودن عامل بودن عامل بودن…

    ۲۳. با سوال پرسیدن از بقیه درمورد هرچیز

    بهشون احساس ارزشمندی میدی

    خودتم‌چیزی یاد میگیری

    سعی کن چیزی ک نمیدونی رو بپرسی از بقیه

    این فکرو نکن ک وقت کسی رو میگیری

    اصلا اینطور نیست

    وقتی تو داری سوال از بقیه میپرسی اعتماد ب نفسشون بالا میره

    و مشتاق هستن تا جواب سوالت رو بدن

    ۲۴.چقدر حاضری برای رسیدن به هدفت مسخره بشی؟”

    💕اونروز روز بی نظیری برای من بود.نشستم در دفترم نوشتم که من میخوام در عرض یکماه ۱۵فایل صوتی آماده کنم وروی کانالم قراربدم.

    خیلی ذهنم مقاومت داشت چون تجربه ای نداشتم.فقط باورداشتم که صدای خوبی دارم.واین میتونست به اعتماد به نفسم کمک کنه…شروع خوبی بود اما فایلها خیلی مبتدی و مصنوعی بود…انقدر ادامه دادم تا حرفه ای شدم.وفایلهای اولیه ازروی کانالم پاک شدن.و به جرات میتونم بگم واقعا مسخره نشدم.بلکه بازخوردهای خوبیم گرفتم

    ۲۵.قسمت ۲۷ سریال زندگی در بهشت چه نکات اموزنده ای برام داشت؟

    اینکه منم برای ادامه دادن کانال یوتیوبم خیلی میترسم

    از اینکه مخاطب ندارم

    از اینکه مخاطبم‌کمه

    از اینکه خجالت میکشم ک آموزش میدم

    از اینکه نمیدونم

    از اینکه شوهرم در آینده بگه این چیه

    یا مجبورم کنه پاکش کنم

    یا ازین صحبتا

    و این باعث شده ادامه ندم

    با اینکه خیلی قشنگ توضیح میدم

    خیلیا دلشون میخواد بدونن چجوری من کیک میپزم تا بتونن خودشونم درست کنن

    و حتی میتونم عکس یک کیک رو بزارم و بنویسم آموزشش ک چجوری درست میکنم

    این لینکه

    هرکسی خواست بره ببینه

    مثلا از این جلسه تا این جلسه پخت و کاور ساده کیک هست

    از فلان جلسه مدل ب مدل آموزش میدم که چجوری درست کنن

    و این فوق العاده ست

    هم اینکه خودم مدل های مختلف درست میکنم

    و هم ویدیو مختلف اپلود میکنم

    و عالی

    و کارمم عالی تر میشه

    و از یک طرف کسب درآمد میکنم

    و از طرفی تو کار خودم پیشرفت میکنم

    من خامه ک دارم

    امروز کاور رو آموزش میدم

    و بعد یک مدل انتخاب میکنم و آموزش میدم

    ۲۶.“ازاین ساده تر چطور؟ ازاین راحت تر چطور

    ۲۷.و باز هم یک نکته ظریف دیگه استاد؛ موقع بریدن گفتی از کجا ببرم؟! و از عزیز دلت نظر خاستی… بهت میگفت که از کجا ها ببری و تو هم گوش میکردی… این شاید به چشم نیاد ولی نظر خاستن از دوست و همسر حتی در چیزای خیلی کوچیک، نشان از عزت نفس و احترام و ارزشمندیه و من خیلی حال کردم با این حرکتت… اینا همش درس و توجه به نکات مثبته که کانون توجه منو بهش جهت میده…

    ۲۸.مقاومتای من از دیدن سریال:

    موقعی ک هرکدوم یک خرابکاری میکردن منتظر بودم تخریب بشن

    یا وقتی مریم جون گفت میرم دستکشمو بیارم استاد عباسمنش صبر کرد ک اگه ب من بود میگفتم زودباش دیگه چرا دستکشتو نیاوردی الان ب خاطرت علاف میشم و فلان و کلی غر میزدم

    و اینکه با وجود اون همه مهمون منتظر بودم از بچه ها کار زیاد بکشن و ی جوری زرنگ بازی دربیارن و کاراشونو سر بچه ها انجام بدن

    با اینکه اوناخودشون اصلا گفتن بیاید ما انجام میدیم باهاتون

    و تو ذهن من این بود خب اینا ک انجام میدن

    بیا فلان کار و فلان کار رو هم بندازم گردشون و اینجوری…

    ۲۹.و من فکر نمیکردم کارگر گرفتن نقطه ضعف محسوب بشه

    استاد گفت

    من اولش انرژیم کم بود ترجیح میدادم پول بدم یکی دیگه برام انجام بده

    ولی بعد فهمیدم نهه این نقطه ضعف محسوب میشه و سعی کرد خودش انجام بده و هربار با انجام دادن یک کار اعتماد ب نفسش بالاتر میرفت و حالش بهتر میشد

    چون کل این سی قسمت من همیشه فکر میکردم خب چرا کارگر نمیگیری استاد شما ک پولشو داری

    اما خب تو این قسمت جواب سوالمو گرفتم و اصلا باعث شد خودمم روی خودم کار کنم تا بتونم کارهای زیادتر رو ب نحو احسن خودم انجام بدم

    ۳۰.و برای خوش گذرونی و لذت بردن نیازی ب امکانات عجیب و غریب نیست

    با کمترین امکانات هم میتونی لذت ببری و خوش بگذرونی

    ۳۱.فرق تنبلی و راحت طلبی:

    تنبلی یعنی هیچکاری نکنیم

    راحت طلبی یعنی اینکه آدم فعالی باشیم اما کار رو به اسون ترین روش انجام بدیم

    و همین درسته

    و کاری که سخت پیش بره

    کلا یه جاش مشکل داره

    کار هارو باید ببینیم چجوری راحت تر، ساده تر، لذت بخش تر و نتیجه بخش تر انجام بدیم

    ۳۱.امکاناتی که من دارم

    خیلی خدمت های زیادی میتونن بهم بکنن

    اگه من اجازه بدم

    ۳۲.من یادم میاد که به اون سوال خیلی جواب دقیق و درستی نداده بودم چون درک نکرده بودم که یعنی چی که خدا چقدر از کارهامون رو انجام می ده ؟

    و فکر می کردم که معنیش اینه که من فقط بخشی از کارم رو خودم بصورت عملی انجام بدم و دیگه هیچ کاری نکنم تا خداوند کاملش کنه .

    امّا امروز وقتی استاد ایده بو دادن و خشک کردن تخمه ها که یه کار و ایده خیلی ساده و روز مره بود رو به هدایت الله نصبت دادند ، جرقه ای توی ذهنم زد ، به قول استاد دینگ ،

    که ای دل غافل انجام کارها توسط خداوند یعنی همین که خداوند ما را هدایت می کند به انجام صحیح و درست و راحتتر کارهامون ،

    و اصلاً این معنی رو نمی ده که من هر کاری روکه می خوام انجام بدم ، فقط درصد کمی از اون رو انجام بدم و باقیش رو بسپارم به خدا و انتظار داشته باشم اون کار به اتمام برسه ،

    بلکه باید کار رو شروع کنم و بخشی از کار رو انجام بدم و در حالی که انجامش می دهم ایمان داشته باشم که خداوند برای انجام راحتتر و بهتر اون کار مرا هدایت می کند، و اون وقته که من هدایت می شوم و اون کار رو به بهترین و راحتترین شکل به اتمام می رسونم .

    در پایان هزاران و بلکه میلیون ها بار خداوند رو سپاس می گویم بخاطر این هدایت ، خدای من سپاس ، سپاس و سپاس بیکران

    و اما بعد از اون از استاد عباسمنش که یکی از دستان خداوند برای هدایت ما بسوی زندگی بهتر هستند تشکر میکنم . و ممنونم که دانسته ها و تجربیاتشون رو در اختیار ما هم قرار می دهند. ممنونم استاد.

    ۳۳.ومن باید سعی ام این باشه که این تفاوت هارو در خودم ایجاد کنم هر نکته کوچیکی که یاد میگیرم رو عملی کنم ازش به نتیجه برسم حرف نزنم عمل کنم چون ایمانی که عمل نیاره حرف مفته چرته باید سعی کنم برگی تو باد نباشم که جریان منو ببره خودم جریان خودمو بسازم خودم زندگیمو رهبری کنم تا نتایجم متفاوت بشه

    منم گفتم خدایا اگه خودم میتونم درستش کنم بهم بگو چجوری و اگه نمیتونم نیروی کمکی بفرس واسه حل این مسئله

    بچه ها واقعا همینطوره من تازه متوجه شدم که خدا انقدری بما نزدیکه که نه فقط واسه مسائل بزرگ بلکه واسه کارای روتین روزمره هم بمحض اینکه ازش بپرسی یاچیزی بخوای جوابتومیده .. فکر نمی کردم خدا تااین حد بمن نزدیک باشه .. و ازوقتی اینو فهمیدم تا به یه مسئله میخورم به شکل بالا درخواست میکنم و شاید چند ثانیه هم نشه جوابمومیکیرم و دریافت میکنم . بچه ها امتحان کنید شوکه میشید ازجوابایی که میگیرید از سرعت پاسخگویی و از کیفیت و راحتی راهکاری که خدا میده بهتون .

    ۳۴.اینو فهمیدم که مامان من هم وقتی میخوایم بریم مهمونی خوراکی و و خیلی چیزا اماده میکنه که میزبان هم اذیت نشه

    خدایااااااااااا این دقیقا رفتار و فرهنگ امریکایی هاست

    خانم شایسته یادتوونه در سفر به دور امریکا این موضوع رو در جشن استقلال امریکا که مهمونی رفته بودین گفتین ولییییییییی اون موقع من نفهمیدم که این کارو مامان من هم داره انجام میده که من به سادگی ازش میگذشتم

    💕مامان منم اینکارو میکنه

    من فکر میکردم وقتی میرم مهمونی نیازی نیست چیزی با خودم ببرم چون من مهمان هستم

    باید دست رو دست بزارم و ازم بقیه پذیرایی کنن

    و هروقت مادرم چیزی درست میکرد ک ببریم پیک نیک

    میگفتم مامان ما مهمان هستیم

    نیازی ب این کار نیست خودشون میکنن دیگه

    اما وقتی دیدم نههه این یه نوع فرهنگ محسوب میشه و اتفاقا کمک به میزبانه

    درحالیکه خونه استاد همه چیز داشت بازم خانواده رایان با خودشون همههه چیز برده بودن

    و تا حدودی مقاومت ذهنم کمتر شد نسبت به این قضیه

    ۳۵.چقدر جالب شما اینجا هم دوباره تاکید میکنید که دفعه اول که کار انجام میشه دفعه های بعد خیلی ساده میشه

    ۳۶. استاد چقدر به خواسته های عزیزدلتون احترام میذارید وقتی ایشون میگه از فرعی بریم مگید از فرعی برووو عشششششق.

    ۳۷.استادجونم واقعا شما در هرقسمت دارید به ما یاد میدید که:

    نترسیم و حرکت کنیم

    اینکه وارد دل ماجراها بشیم

    دیگهههههه بقیه اش به خود ما بستگی داره که حرکت میکنیم یا نه

    با آرزوی موفقیت برای همگی❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: