https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/06/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-06-21 08:37:032025-02-01 12:12:52سریال زندگی در بهشت | قسمت 34
376نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
واقعا چقدر کارها میتونه راحت تر انجام بشه البته برای کسانی که باور داشته باشند که خداوند
میتونه براشون هر کاری انجام بده ، اونجا که استاد نشسته با خیال راحت واز دیدن وسوختن جنگل ودستان خداوند را میدید که چه راحت کارها رو داره براش انجام میده لذت بردم
چقدر کشور فوق العاده ایه همه وظیفشون رو به بهترین شکل ممکن انجام میدن،واقعالذت بردم
( جمله بانمک خانم شایسته البته منم جدی گفتم که دوستتون دارم ) خانم شایسته شما بسیار قشنگ صحبت میکنید اول فایل کلی با توضیحات ات لذت بردم اونجا که گفتی فک میکنی 🤣من عاشق صحبت کردن شما هستم و کلی با خودم میخندم و کلی از شما یاد میگیرم که سخت نگیرم به خودم از صحبت های شما متوجه میشم که شما سخت نمیگیرید به خودتون و با خودتون در صلح هستی واقعا بابت اینکه توی این ویدیو ها هستی ازت متشکرم خواهر زیبای من 😘
استاد عزیزم چقدر این فایل برای من خوب بود احساس اعتماد بنفس بهم داد به خودم گفتم ببین استاد اگر ایده داشت انجام داد و نگران این نبود که اگر اتفاقی بی افته بعد احساس نا امیدی کنه منم خیلی از ایده هامو انجام دادم ولی یک ترس خفیفی توی وجودم هست که میگم که اگر فلان ایده بزرگ رو انجام بدم چی میشه و بعدشم میدونم که هر چی بشه به کسی مربوط نیست یعنی از حرف مردم نمیترسم و اینکه به قول شما همه انسان ها یک ترسی دارن ولی با داشتن ترس حرکت میکنن و من تمام سعی مو میکنم که اینطور باشم که خدا خودش میدونه
نگاه زیباتون به این قضیه خیلی منو شیفته شما کرد واقعا نگاه تون رو دوس دارم واقعا شما توی این اتفاق اعتماد بنفس رو به رخ من کشیدید من متوجه شدم که اگر من توی زندگی هر کاری میکنم تجربه هست و این تجربه ها رو من نباید به پای اشتباه بزنم و نا امید بشم و حرکت نکنم واقعا خداروشکر میکنم که این فایل برای من یک آموزش عملی بود که دیدم و باورش برای من خیلی بهتر بود
از صحبت کردن یا شنیدن این فایل منظورم اینه وقتی تصویرتون رو دیدم خیلی تاثیر بیشتری روی من گذاشت و چقدر دوست دارم که توی هر لحظه ایی که نفس میکشم طبق قانون باشه و من بسیار بسیار راضی ام از قانون خداوند و خیلی لذت میبرم از اجرای قانون توی زندگی ام واقعا ترس ها برای من تبدیل میشن به زیباترین لحظات زندگی من اینقدر این قانون زیباست استاد دقیقا این فایل رو من دیدم و بعد از این فایل من قشنگ احساس میکنم که لباس های منم بوی دود گرفته اینقدر فک میکنم که اونجا بودم اینقدر تو عمق این قسمت غرق شده بودم 😍
من توی مغازه ام جزیره قشم هستم دارم اینو مینویسم همش تی شرت مو بو میکنم و دقیقا بوی دود میده ، من بوی دود رو خیلی واضع احساس میکنم فقط دوست داشتم اینو بهتون بگم و ازتون تشکر کنم واقعا من بی صبرانه منتظر سریال زندگی در بهشت بودم و ازتون ممنونم و میخواستم از شما دو تا فرشته ها تشکر کنم که دوباره میبینم تون 🌹🌹🌹
میدونین من درمورد کسب و کار هنوز تصمیم ان چنانی نگرفتم و دارم روی عزت نفسم کار میکنم و دوباره عزمم جزم کردم با قدرت ادامه بدم.
همین دیروز من داداشم کارگاه تنور گازی داره و تو کار ساخت و ساز هم هستیم.و من بدون اینکه کاری انجام بدم مشتری میاد سمتم و سفارش تنور میده و من فقط این وسط مقداری سود میگیرم که مشتری داشتم.
بعد میدونین تو تمرین ستاره قطبی نوشتم خداجوووونی این کار خوبه ولی من از همین موارد ایده های بهتر میخوام.یجور واسط باشم بین مشتری و فروشنده.و امروز به کامنت شما هدایت شدم و شما از معازتون گفتین و من رفتم تمام کامنتاتون خوندم و از مهاجرت به گوانجو واقعا لذت بردم از ارادتون و اعتماد بنفس و ایمان واقعی فقط به خدا.بعد رفتم نقشه چین سرچ کردم شهر فوقالعاده گوانجو سرچ کردم و کلی اطلاعات کسب کردم.حتی باخبر شدم شهر من گرگان خواهر خوانده شهر گوانجو شده و باهم قراردادهایی بستن.
و چقدر ایده دریافت کردم از خداجوووونی.
دوست عزیز واقعا شگفت زده شدم از هدایت خدای هدایتگرم.
و مشتاقم بیشتر از اطلاعاتتون استفاده کنم.
از مهاجرتتون.از نحوه تاسیس شرکتتون
از اعتماد به نفستون
واقعا تحسینتون میکنم و ایمان دارم خدای عزیزم همیشه پاسخگوست وقتی من درخواست میکنم
من که داشتم فایل را میدیدم و کیلومترها با محل فاصله داشتم و خبر داشتم که قرار نیست اتفاق بدی بیفته ولی باز هم دچار دلهره شدم. چون تجربه اتش سوزی را داشتم و اون تجربه باور مخرب بودن اتش را برام ساخته بود.
ناخداگاه یاد ابراهیم نبی افتادم.
آخه کدوم آدم حاضر میشه با دست خودش آتش به ملک خودش بندازه،کدوم آدمی حاضر میشه فرزندش را به قربانگاه ببره؟؟؟
جز کسی که ایمان داره و جز کسی که میتونه از روی هدایت قلبیش زندگی کنه؟؟؟؟!!!
همه ی ما بارها با اتفاقات کوچک این را تجربه کردیم.مثل وقتی که میریم خرید،وقتی بر میگردی میبینی بعضی چیزایی را خرید کردی که قصد خرید نداشتی و شاید اون لحظه خودت را سرزنش میکنی ولی چند وقت بعد همون کالای بظاهر بدرد نخور گره ای ازت باز میکنه که باعث میشه ساعت ها زمان و کلی انرژی صرفه جویی کنی.
وقتی باور داشته باشی که تمام اتفاقات رو به خیر هست،عین همین باور وارد زندگیت میشه.
اون موقع شب چه چیزی بهتر از اینکه چندین اتش نشان بیان کمکت و به راحتی اتش را برات خاموش کنند تا تو به استراحتت برسی و بقیه کار را روزی دیگه و با انرژی و ایده ای تازه انجام بدی.
خود استاد اگر میخواست این کار را بکنه باید تا صبح بیدار میموند.
اگر ایمان واقعی باشه،آتش هرچقدر بزرگ باشه برات گلستان بزرگتری به ارمغان میاره.
حالا که دارم این کامنت را برات مینویسم،ساعت ۳نیمه شب هست،زیر یکی از پرستاره ترین شب هایی که یاد دارم و در باغی آرام و ساکت پر از آواز شرشر آب.
اتفاقی که برای من افتاد تلخ و خاطره ای ازار دهنده ولی پر از درس ، صحبت کردن دربارش، تمرکز بر نکات منفی هست. ولی مینویسم، شاید برام یاداوری باشه درسهایی که ازش گرفتم و امیدوارم برات چراغی روشن کنه.
من با یکی از دوستانم در کارخانه ی مواد نفتی پدرش همکاری میکردم. ایده های خوبی با هم داشتیم و خیلی مشتاق رسیدن به موفقیت های بزرگ بودیم.
یه قسمت از کارخانه خط تولیدی طراحی کردیم برای بازیافت ضایعات همون کارخانه. ضایعاتی که خیلی مخرب برای محیط زیست بود ولی وقتی تصفیه میشد، ارزش بالایی پیدا میکرد و یک محدودیت و معضل بزرگ را از این صنعت برطرف میکرد.
کارا بشدت سخت پیش میرفت*؟؟؟؟!!!!
هر دوی ما تا حدودی با قانون جذب اشنا بودیم و تازه با استاد اشنا شده بودیم،ولی هنوز جدی پیش نرفته بودیم.
من شغل قبلیم که مدیریت تولید یه کارخانه قطعات خودرو بود را بدون هیچ مقدمه ای و برنامه ای رها کرده بودم(یکی از اون تصمیماتی که افتخار میکنم گرفتمش) از بیمه بیکاری استفاده میکردم.
روی خط تولید کار میکردیم ولی ترس زیادی داشتیم؟؟؟؟!!!!!
باورهای محدود کننده زیادی داشتیم،مثل اینکه باید سخت کار کنیم،نگرانی از فروش محصول،نگرانی از کاهش قیمت نفت،نداشتن مجوز و…..
اینها اجازه نمیداد به هدایت های درونمون گوش بدیم.اونقدر کار میکردیم که مثل جنازه میرسیدیم خونه.
اونقدر غرق ایده هایی بودیم که هنوز تکامل انجامشون را طی نکرده بودیم،که اصلا فراموش کرده بودیم علاقه ای به این کار داریم یا نه.
باور داشتیم که ثروت از دل اینجور کارهای خاص بیرون میاد و………
هر روز یک اتفاق ناخواسته پیش میامد و ما را یه قدم عقب میروند و البته که نتیجه افکار و باورهامون را تجربه میکردیم.و به جای اینکه از دل تضادها،خواسته ی واقعیمون را بیرون بکشیم،دائم در حال جنگ بودیم.
یه روز با هم داشتیم یکی از فایل های رایگان استاد را گوش میدادیم،که یادم نیست کدوم فایل بود،خلاصه کلام استاد این بود که پول و ثروت به راحتی وارد زندگیمون میشه………..
جرقه خورد و روز شب بهش فکر میکردیم،چطور میشه آخه؟؟؟؟
کم کم نمونه هایی از این الگو را دیدیم یا مطالعه کردیم و کم کم این خواسته برامون ایجاد شد که راحت پول دربیاریم.
اما متاسفانه همون راه قبل را پیش میرفتیم،
تا اینکه لگد محکمی از قانون جهان خوردیم.
یه قسمت از کارخانه آتش سوزی شد که البته مربوط به خط تولید ما نبود،ولی چون فقط ما داخل کارخانه بودیم،گرفتار شدیم و حدود ۲۴ ساعت درگیر آتشی بودیم که خسارت زیادی زد و حتی مصدوم هم داشت.
همون اتفاق باعث شد خیلی از خواسته هامون برامون روشن بشند و کم کم راه روشن بشه.
من شروع کردم ارام ارام کسب و کار خودم را با طی تکاملم و هدایت خداوند راه اندازی کنم و همینطور دوستم.
خداروشکر دوباره سریال زندگی در بهشت رو سایت قرار گرفت
ووااای که چقدر زندگی در مسیر هدایت الهی میتونه لذت بخش باشه و کارها سریعتر ، راحتتر و بهتر انجام میشه
چقدر تو این سریال هدایت الهی واضح و مشخصه و کسایی که به هدایت الهی ایمان دارن و ایمانشون منجر به عمل کردن میشه حتی اگر این هدایت به ظاهر زیبا و منطقی نباشه مثل همین اتش زدن
من هنوز هم از اون بریدن نرده های چوبی در حیرتم . وقتی میخواستید نرده هارو ببرید من پیش خودم گفتم این چه کاری اخه نرده های به این قشنگی رو چرا باید ببریم بعد که بریده شد واقعا لذت بردم از نتیجه این هدایت الهی و ایمان شما در عمل کردن به این کار که زیبایی بیشتر رو ببینیم هممون
و یا اون کلمن بزرگی که خریدید که خودتون هم نمیدونستید انقدر بزرگه و به ظاهر این کلمن دیگه به کار شما نمیاد اما وقتی مهموناتون امدن کلی به کار امد یا اون اهنربا قوی یا اون سری که هم دوشاخه بود هم سرپیچ لامپ و یا اون ال ای دی هایی که داخل خونه زدید وقتی جلسه چهارم ثروت ۱ رو دیدم من به جای اینکه به اموزش ها گوش بدم داشتم دورو اطرافو میدیم فکر کردم انیمیشن درست کردید 😅😅
استاد سپاسگزارم که دارید عاااالی زندگی میکنید و کمک میکنید ما هم عاااالی زندگی کنیم و مارو از یکسری توهمات درباره نحوهی زندگی افراد موفق نجات میدید💚
سلام و درود به استاد عباس منش و مریم خانوم عزیز و تمام بچه های سایت چیزی که در هر بار دیدن سریال زندگی در بهشت به من یاد اورری میشه اینه که بهشت را میشود در این دنیا هم ساخت بهشای که بسیار زیبا است و میشه با داشتنش از لحظه لحظه زندگی ات لذت ببری . طبق قانون های کیهانی ما باید برای به وجود اوردن و خلق کردن زندگی امان باید به قوانین عمل کنیم قوانین که خداوند بسیار انها را اسان کرده وقتی خواسته ای داریم باید سه مرحله را طی کنیم مرحله درخواست که اولین مرحله است مرحله دوم با کائنات هست و مرحله سوم دریافت اتش سوزی داخل این فیلم منا یاد این قانون انداخت که حواست باشه که خداوند و کائنات وقتی که تو فرکانسل ارسال میکنی کارشون را شروع میکنند به انجام دادن مثل اتش سوزی که در واغع طبیعت باعث سوخته شدن علف های اضافه و برگ های کاج شد . چقدرررررررررررر عاااااااالی بود برخورد استاد و مریم جان با طبیعت این که حتی با دیدن اتش به وجد بیای و سپاس گزار خداوند باشی و حالت خیلی خوب باشه یه چیز دیگه ای که از این سریال یاد گرفتم این بود که وقتی انسان میخواد کاری را انجام بده نباید به ترس هاش توجه کنه چون دل راباید به دریا زد و ان الهام یا ایده ای که خداوند بهمان میده را اجرا کرد مثل استاد و مریم خانوم که این ایده را اجرا کردن و کلی اتفاقات عالی افتاد کلی لذت بردن و حتی به طبیعت هم کمک کردن باعث پاکسازی انجا شدن حتی امدن اتش نشان ها باعث شد که استاد به خاطر امنیت ان کشور سپاس گزار خداوند باشه همدلی که اتش نشان ها داشتن رفتار خوبشان در برخورد با اتش سوزی و همه و همه قانون های ارزشمتدی را به ما یاد اوری میکنه این که از زندگی انان لذت ببریم وشاد باشیم و سعی کنیم از تک تک لحظات زندگی امان لذت ببریم امروز وقتی که داشتم از مدرسه بعد از امتحان برمیگشتم متوجه شدم که من دارم فقط زیبایی هارا میبینم ماشین های زیبا خونه های زیبا پارک ها درخت ها و…. کلییییی خوشحال شدم و فکر میکنم این توجه بر زیبایی ها را از استاد عزیز و مریم جان در سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا یاد گرفتم 🤩🤩🤩🤩 و ازسان بسیااااااااار سپاس گزارم 😘😘😘شاد و پیروز باشین
خداروشکر می کنم که باز هم این سریال با همه زیباییهاش شروع شد تا باز هم بودن در بهشت رو تجربه کنیم. استاد واقعا ممنونم و خیلی خوشحال شدم وقتی کامنت شروع دوباره سریال رو دیدم.
و تا صفحه رو باز کردم دیدم بازهم آتیشه😊و چه درسهای بزرگی ما از این آتیش سوزیها گرفتیم.
چقدر لذت بخشه که آدم جایی داشته باشه به این وسعت که هر کار دلش بخواد اونجا انجام بده و چقدر لذت بخشتره زندگی در کشوری که اینهمه آزادی و اینهمه حس مسئولیت توش موج میزنه
خدای من چقدر اون صحنه رویایی اشعه های خورشید توی دود زیبا بود چقدر قشنگ بود اصلا نمیشه زیباییشو با کلام وصف کرد.
من با دیدن اون قسمت که مریم جان رفتن و قسمتهای سوخته رو نشون دادن به این آگاهی رسیدم که وقتی هدف نداری و یه زندگی مرده داری حتی کوچکترین مشکلات هم میتونه تو رو خرد کنه دقیقا مثل اون تنه های خشکیده درختها که با آتیش به این کوچکی هم خاکستر شدن و از پا در اومدن ولی دیدیم که اون درختچه های کوچولو و نازک چون دارن دنبال نور میرن و هدفی برای زندگی دارن تو همون شرایط حتی برگهاشونم نسوخت دقیقا مثل آدمی که تو زندگیش هدف داره و برای رسیدن به هدفش تلاش می کنه و مشکلات نمیتونن اونو از مسیر خودش منحرف کنن.
خدارو شکر می کنم برای این سریال و برای درسهای که هر کدوممون یه جوری بسته به شرایطی که توش هستیم از این فایلها میگیریم.
استاد سپاسگزارم. مریم جان ممنونم بابت فیلمبرداری زیبا و بی نظیرتون👏👏👏
خدارو هزار باز شکر که داریم با این فایل آگاهی های جدید رو جذب میکنیم و هر آنچه یاد گرفتیم رو مرور
امروز یه روز پر از نشانه شده برای من
اولین روز تابستونه اول تیرماه
این اولین کامنت در این سریال بهشتیه
و امروز اولین روز همسفری من با همراهان سفرنامه است
خدارو شکر میکنم که در این مدار هستم آره میخوام به خودم یادآوری کنم که سمیه دوست داشتنی تو هم هستی فقط باید کار کنی باورهای محدود رو توی همین آتش بسوزونی ! چه قدر دوست داشتم ساعتها منم اونجا می نشستم و اون خورشید و هنرنمایی آتش رو نظاره گر میبودم فوق العاده است بینظیر و هیجان انگیزه وقتی خود جهان خود طببعت و خود خدا دست به کار میشه و به کمک و حمایت از کسی میاد که عزمش رو جزم کرده و جهاد اکبر رو آغاز کرده
چه جالب یه نشونه دیگه هم توی این فایل پیدا کردم با دیدن آتیش این آهنگ رو داشتم با خودم زمزمه میکردم ( بسوزید بسوزید در این عشق بسوزید ….) که چند دقیقه بعد از زبان استاد هم شنیدم و به خودم یادآوری کردم که ببین این رو تو چند روزه داری میشنوی توی اون فایل کوتاه که استاد در حال رانندگی روی اون پل زیبا هستن خدایا شکرت!
این فایل و نوشتن کامنت و حضورم برام این رو تداعی میکنه که من هم نشونه بذارم از کجا شروع کردم مثل شما استاد و مریم جون که می گفتین از اینجا و این درختچه هرز شروع آتیش ما بود منم میخوام به یاری خدا نشونه بذارم ردپا بذارم از کارکردن روی خودم از دونه دونه آتیش زدن باورهای محدودکننده و هرز
که منم لذت ببرم از تماشای سوزاندن هر آنچه که نمیخوام هر آنچه که جلوی تغذیه و رشد باورهای قویم رو گرفته و هر آنچه که باعث شده نتونم توی بهشت و جزیره ی بهشتی زندگیم راحت راه برم و لذت ببرم
از خدا درخواست هدایت میکنم برای خودم و همه ی همراهان بهشتی این سریال هدایت به راه کسانی که به آنها نعمت داده
از همه ی دوستان عزیز و توحیدی ام در اینجا بی نهایت سپاسگزارم درسها یاد گرفتم و لذت بردم از همه ی آگاهی هایی که با ما هم به اشتراک گذاشتید
استاد شجاع و مریم جون نازنین بی نهایت ممنونم برای همراه کردن ما و نشون دادن زندگی بصورت عملی و در بهشت خدا
واقعا دیدن تلألو آفتاب از بین شاخه های درخت لذتی وصف ناپذیر به من میده که از دیدنش سیر نمیشم
به نظر من آفتاب و این اشعه های خورشید لبخند خداوند است و هر وقت که نور خوشید به صورت من میتابه همیشه از خدا تشکر میکنم که داره بهم نگاه میکنه و لبخند میزنه
استاد باید یک سری کلاس برای آتش نشان های تمپا بگذارید و بهشون یاد بدید که آتش انواع مختلفی داره 😂
و این آتشی که در paradise راه افتاده بود نه تنها خطری برای کسی نداره بلکه پاک کننده و روشن کننده این بهشت زیباست
باز هم ممنون از شما و استاد عزیزم
و تشکر ویژه از مریم جان که با اینکه دود آتش چشمانشون را اذیت میکرد ولی همچنان برای ما فیلم میگرفتند 🙏🤗❤️🌹
جالب بود ولی اینجا یک تراکتور احتیاج داره قبلا یکدونه بود .
دستگاه هایی است که درخت را پودر میکنه یعنی تکه های چوب را داخل آن می اندازند و درخت پودر میشه یا به قطعات کوچک تبدیل میشه. توی فیلم صدای هلی کویتر هم می آمد فکر کنم شاید هلی کوپتر هم متوجه شده بوده و اطلاع داده.اگه میشد از این چوب ها برای منقل و پخت پز استفاده کرد خوب میشد خصوصا وقتی مهمون دارید از اونها بخواهید درجمع آوری چوب ها و قطعه قطعه کردنشون کمک کنند و در یک جا انبار بشن تا به عنوان سوخت اجاق استفاده بشه
خداروشکر میکنم که دوباره سریال زندگی در بهشت شروع شد و خداوند به من این فرصت داد باز هم عزیزان خودم ببینم 💞💞💞
تو این قسمت یاد گرفتم بازم میشه روی باور های منفی کار کرد و اونهارو از بین برد و نکته خیلی جالبی که خانم شایسته تو این سریال بهش اشاره کرد اون تنه درختی بود که به اون بزرگی توی آتیش داشت از بین میرفت ولی اون درخت های کوچیک که هیچ خاصیتی هم نداره حتی برگ هاشم از بین نرفته بود ما باید واقعا توی ذهنمون همین کار انجام بدیم و خداوند بی نهایت زیبایی در درون ذهن ما قرار داده ، ما باید از خدا بخوایم ساده ترین راه که بتونه باور های منی ذهنمون هستش سر راه ما قرار بده و اونا پاک کنیم و مسیر های ذهنیمون کاملا پاک بشه و بتونیم ایده های زیبا خداوند درونش ببینیم 💞💞💞💞
خیلی خوبه که آدم رو خدا خیلی حساب کنه و با خیال راحت کبریت استاد عزیزم کشیده بود بقیه کارا سپرده بود دست خدا بدون هیچ استرسی این نکته به من یاد داد
💞💞ایمان به خدا یعنی این💞💞
جزیره هم شبیه قسمت ذهن انسان بود که سال ها به صورت وحشی باور های منفی اون از بین رفت و به قول استاد عزیزم جهان اینطوری عمل میکنه که همه چیز قدم به قدم ایده ها توی ذهنت نشون میده
اگه یه چکاب فرکانسی قبل عمل بعد عمل پرادایس گرفته بودیم خیلی قشنگ متوجه میشدیم که قوانین چقدر به این جنگل و دریاچه و خونه روی آب داده خدارشکر میکنم این همه زیبایی میبینم .
به نظر من آتش نشان ها هم به موقع اومدن
اونا دستی از دستان خداوند بودند چرا که همه چیز تحت کنترل خداوند بوده و بدون اینکه استاد عزیزم به اونا اطلاع بده خداوند ازطریق همسایه ها اونارو آورد در واقع خدا از طریق اونا این کار کرد و با چه آرامشی کار خودشون انجام دادن
خداروشکر که انقدر زیبایی و ثروت توی جهان هستش من که خیلی لذت بردم
سریال زندگی در بهشت میتونه بزرگترین درس ها به ما بده اگر به دید قوانین بهش نگاه کنیم
دلم برای این همه حس خوب و این همه نشاط تنگ شده بود
دلم برای اون آرامش و انرژی مثبت شما تنگ شده بود
هر روز منتظر بودم دوباره این سریال شروع بشه و دوباره از این همه حس خوب استفاده کنم ولی هر روز میگذشت و خبری نمیشد
جالب این جاس که دقیقا امروز شروع شد
روزی که من با خودم عهد بستم حسم خوب باشه،در هر شرایطی و اصلا حتی به این سریال فکر هم نکردم و وقتی همین جوری یه لحظه رفتم به تلگرامم سر بزنم دیدم که تو کانال اطلاع رسانی شده و واقعا بی نهایت خوشحال شدم
نه فقط به این خاطر که سریال دوباره شروع شده بلکه به خاطر اینکه با این اتفاق دوباره قانون برام روشن تر شد
فهمیدم وقتی یه تصمیم درستی بگیری جهان هم کمکت میکنه حتی از جاهایی که فکرش رو هم نمیکنی
من از همین امروز تصمیم گرفتم حسم در هر شرایطی خوب باشه و اصلا نگفتم چجوری ولی سریال زندگی در بهشت شروع شد تا بهم کمک کنه
و همین طور دوباره قانون رهایی برام یادآوری شد
واقعا از شما بسیار ممنونم که این همه حس خوب رو با ما شریک میشید
به نام خدای مهربان
سلام وعرض ادب
واقعا چقدر کارها میتونه راحت تر انجام بشه البته برای کسانی که باور داشته باشند که خداوند
میتونه براشون هر کاری انجام بده ، اونجا که استاد نشسته با خیال راحت واز دیدن وسوختن جنگل ودستان خداوند را میدید که چه راحت کارها رو داره براش انجام میده لذت بردم
چقدر کشور فوق العاده ایه همه وظیفشون رو به بهترین شکل ممکن انجام میدن،واقعالذت بردم
موفق و پیروز باشین
خدایا شکرت
سلام
😍واقعا لذت بردم از این قسمت سریال که کلی اعتماد بنفس بهم داد 😍
استاد عزیزم دوستت دارم🌹 ، خانم شایسته عزیز دوستت دارم🌹
😜 اگر فکرمیکنید که من دوستتون ندارم فک نکنید😜 👇
( جمله بانمک خانم شایسته البته منم جدی گفتم که دوستتون دارم ) خانم شایسته شما بسیار قشنگ صحبت میکنید اول فایل کلی با توضیحات ات لذت بردم اونجا که گفتی فک میکنی 🤣من عاشق صحبت کردن شما هستم و کلی با خودم میخندم و کلی از شما یاد میگیرم که سخت نگیرم به خودم از صحبت های شما متوجه میشم که شما سخت نمیگیرید به خودتون و با خودتون در صلح هستی واقعا بابت اینکه توی این ویدیو ها هستی ازت متشکرم خواهر زیبای من 😘
استاد عزیزم چقدر این فایل برای من خوب بود احساس اعتماد بنفس بهم داد به خودم گفتم ببین استاد اگر ایده داشت انجام داد و نگران این نبود که اگر اتفاقی بی افته بعد احساس نا امیدی کنه منم خیلی از ایده هامو انجام دادم ولی یک ترس خفیفی توی وجودم هست که میگم که اگر فلان ایده بزرگ رو انجام بدم چی میشه و بعدشم میدونم که هر چی بشه به کسی مربوط نیست یعنی از حرف مردم نمیترسم و اینکه به قول شما همه انسان ها یک ترسی دارن ولی با داشتن ترس حرکت میکنن و من تمام سعی مو میکنم که اینطور باشم که خدا خودش میدونه
نگاه زیباتون به این قضیه خیلی منو شیفته شما کرد واقعا نگاه تون رو دوس دارم واقعا شما توی این اتفاق اعتماد بنفس رو به رخ من کشیدید من متوجه شدم که اگر من توی زندگی هر کاری میکنم تجربه هست و این تجربه ها رو من نباید به پای اشتباه بزنم و نا امید بشم و حرکت نکنم واقعا خداروشکر میکنم که این فایل برای من یک آموزش عملی بود که دیدم و باورش برای من خیلی بهتر بود
از صحبت کردن یا شنیدن این فایل منظورم اینه وقتی تصویرتون رو دیدم خیلی تاثیر بیشتری روی من گذاشت و چقدر دوست دارم که توی هر لحظه ایی که نفس میکشم طبق قانون باشه و من بسیار بسیار راضی ام از قانون خداوند و خیلی لذت میبرم از اجرای قانون توی زندگی ام واقعا ترس ها برای من تبدیل میشن به زیباترین لحظات زندگی من اینقدر این قانون زیباست استاد دقیقا این فایل رو من دیدم و بعد از این فایل من قشنگ احساس میکنم که لباس های منم بوی دود گرفته اینقدر فک میکنم که اونجا بودم اینقدر تو عمق این قسمت غرق شده بودم 😍
من توی مغازه ام جزیره قشم هستم دارم اینو مینویسم همش تی شرت مو بو میکنم و دقیقا بوی دود میده ، من بوی دود رو خیلی واضع احساس میکنم فقط دوست داشتم اینو بهتون بگم و ازتون تشکر کنم واقعا من بی صبرانه منتظر سریال زندگی در بهشت بودم و ازتون ممنونم و میخواستم از شما دو تا فرشته ها تشکر کنم که دوباره میبینم تون 🌹🌹🌹
سلام سلام.
دوست عزیز
واقعا خیلی جالب قانون.
میدونین من درمورد کسب و کار هنوز تصمیم ان چنانی نگرفتم و دارم روی عزت نفسم کار میکنم و دوباره عزمم جزم کردم با قدرت ادامه بدم.
همین دیروز من داداشم کارگاه تنور گازی داره و تو کار ساخت و ساز هم هستیم.و من بدون اینکه کاری انجام بدم مشتری میاد سمتم و سفارش تنور میده و من فقط این وسط مقداری سود میگیرم که مشتری داشتم.
بعد میدونین تو تمرین ستاره قطبی نوشتم خداجوووونی این کار خوبه ولی من از همین موارد ایده های بهتر میخوام.یجور واسط باشم بین مشتری و فروشنده.و امروز به کامنت شما هدایت شدم و شما از معازتون گفتین و من رفتم تمام کامنتاتون خوندم و از مهاجرت به گوانجو واقعا لذت بردم از ارادتون و اعتماد بنفس و ایمان واقعی فقط به خدا.بعد رفتم نقشه چین سرچ کردم شهر فوقالعاده گوانجو سرچ کردم و کلی اطلاعات کسب کردم.حتی باخبر شدم شهر من گرگان خواهر خوانده شهر گوانجو شده و باهم قراردادهایی بستن.
و چقدر ایده دریافت کردم از خداجوووونی.
دوست عزیز واقعا شگفت زده شدم از هدایت خدای هدایتگرم.
و مشتاقم بیشتر از اطلاعاتتون استفاده کنم.
از مهاجرتتون.از نحوه تاسیس شرکتتون
از اعتماد به نفستون
واقعا تحسینتون میکنم و ایمان دارم خدای عزیزم همیشه پاسخگوست وقتی من درخواست میکنم
با آرزوی موفقیت های بیشتر
خدارو چه دیدین شاید درگوانجو دیدمتون😀
بنام خدا
سلام به بچه های زندگی در بهشت.
من که داشتم فایل را میدیدم و کیلومترها با محل فاصله داشتم و خبر داشتم که قرار نیست اتفاق بدی بیفته ولی باز هم دچار دلهره شدم. چون تجربه اتش سوزی را داشتم و اون تجربه باور مخرب بودن اتش را برام ساخته بود.
ناخداگاه یاد ابراهیم نبی افتادم.
آخه کدوم آدم حاضر میشه با دست خودش آتش به ملک خودش بندازه،کدوم آدمی حاضر میشه فرزندش را به قربانگاه ببره؟؟؟
جز کسی که ایمان داره و جز کسی که میتونه از روی هدایت قلبیش زندگی کنه؟؟؟؟!!!
همه ی ما بارها با اتفاقات کوچک این را تجربه کردیم.مثل وقتی که میریم خرید،وقتی بر میگردی میبینی بعضی چیزایی را خرید کردی که قصد خرید نداشتی و شاید اون لحظه خودت را سرزنش میکنی ولی چند وقت بعد همون کالای بظاهر بدرد نخور گره ای ازت باز میکنه که باعث میشه ساعت ها زمان و کلی انرژی صرفه جویی کنی.
وقتی باور داشته باشی که تمام اتفاقات رو به خیر هست،عین همین باور وارد زندگیت میشه.
اون موقع شب چه چیزی بهتر از اینکه چندین اتش نشان بیان کمکت و به راحتی اتش را برات خاموش کنند تا تو به استراحتت برسی و بقیه کار را روزی دیگه و با انرژی و ایده ای تازه انجام بدی.
خود استاد اگر میخواست این کار را بکنه باید تا صبح بیدار میموند.
اگر ایمان واقعی باشه،آتش هرچقدر بزرگ باشه برات گلستان بزرگتری به ارمغان میاره.
در پناه الله
به نام خدا بزرگ ارزاق
سلام داداش عزیز بهروز جان کامنت شما رو که خوندم گفتین تجربه اش را داشتین می تونید لطف کنی و کمی توضیح بدین
را این کار کمک خیلی بزرگی به ما میکنید امیدوارم که دست خدا بشی برای کمک
ممنون
خداحافظ.
سلام دوست عزیزم.
حالا که دارم این کامنت را برات مینویسم،ساعت ۳نیمه شب هست،زیر یکی از پرستاره ترین شب هایی که یاد دارم و در باغی آرام و ساکت پر از آواز شرشر آب.
اتفاقی که برای من افتاد تلخ و خاطره ای ازار دهنده ولی پر از درس ، صحبت کردن دربارش، تمرکز بر نکات منفی هست. ولی مینویسم، شاید برام یاداوری باشه درسهایی که ازش گرفتم و امیدوارم برات چراغی روشن کنه.
من با یکی از دوستانم در کارخانه ی مواد نفتی پدرش همکاری میکردم. ایده های خوبی با هم داشتیم و خیلی مشتاق رسیدن به موفقیت های بزرگ بودیم.
یه قسمت از کارخانه خط تولیدی طراحی کردیم برای بازیافت ضایعات همون کارخانه. ضایعاتی که خیلی مخرب برای محیط زیست بود ولی وقتی تصفیه میشد، ارزش بالایی پیدا میکرد و یک محدودیت و معضل بزرگ را از این صنعت برطرف میکرد.
کارا بشدت سخت پیش میرفت*؟؟؟؟!!!!
هر دوی ما تا حدودی با قانون جذب اشنا بودیم و تازه با استاد اشنا شده بودیم،ولی هنوز جدی پیش نرفته بودیم.
من شغل قبلیم که مدیریت تولید یه کارخانه قطعات خودرو بود را بدون هیچ مقدمه ای و برنامه ای رها کرده بودم(یکی از اون تصمیماتی که افتخار میکنم گرفتمش) از بیمه بیکاری استفاده میکردم.
روی خط تولید کار میکردیم ولی ترس زیادی داشتیم؟؟؟؟!!!!!
باورهای محدود کننده زیادی داشتیم،مثل اینکه باید سخت کار کنیم،نگرانی از فروش محصول،نگرانی از کاهش قیمت نفت،نداشتن مجوز و…..
اینها اجازه نمیداد به هدایت های درونمون گوش بدیم.اونقدر کار میکردیم که مثل جنازه میرسیدیم خونه.
اونقدر غرق ایده هایی بودیم که هنوز تکامل انجامشون را طی نکرده بودیم،که اصلا فراموش کرده بودیم علاقه ای به این کار داریم یا نه.
باور داشتیم که ثروت از دل اینجور کارهای خاص بیرون میاد و………
هر روز یک اتفاق ناخواسته پیش میامد و ما را یه قدم عقب میروند و البته که نتیجه افکار و باورهامون را تجربه میکردیم.و به جای اینکه از دل تضادها،خواسته ی واقعیمون را بیرون بکشیم،دائم در حال جنگ بودیم.
یه روز با هم داشتیم یکی از فایل های رایگان استاد را گوش میدادیم،که یادم نیست کدوم فایل بود،خلاصه کلام استاد این بود که پول و ثروت به راحتی وارد زندگیمون میشه………..
جرقه خورد و روز شب بهش فکر میکردیم،چطور میشه آخه؟؟؟؟
کم کم نمونه هایی از این الگو را دیدیم یا مطالعه کردیم و کم کم این خواسته برامون ایجاد شد که راحت پول دربیاریم.
اما متاسفانه همون راه قبل را پیش میرفتیم،
تا اینکه لگد محکمی از قانون جهان خوردیم.
یه قسمت از کارخانه آتش سوزی شد که البته مربوط به خط تولید ما نبود،ولی چون فقط ما داخل کارخانه بودیم،گرفتار شدیم و حدود ۲۴ ساعت درگیر آتشی بودیم که خسارت زیادی زد و حتی مصدوم هم داشت.
همون اتفاق باعث شد خیلی از خواسته هامون برامون روشن بشند و کم کم راه روشن بشه.
من شروع کردم ارام ارام کسب و کار خودم را با طی تکاملم و هدایت خداوند راه اندازی کنم و همینطور دوستم.
هدفگذاری های کوچک کردم تا به هدف بزرگم برسم.
شکرگزار خداوندم که روشنایی بخش راهم هست.
و شکرگزار الله هستم که در این جمع یکتا پرست،هستم.
در پناه حق
به نام خدا بزرگ و رزاق ووهاب و صاحب فضل عظیم.
سلام دوست عزیز بهروز جان .
امیدوارم که حالت خوب باشه .
من وقتی کامنت شمارا خوندم که در باره این اتفاق گفتین .به ذهنم رسید که اتفاق منفی است و اول نپرسیدم چون نمی خواستم دوباره ازش صحبت کنی ..
اما گفتم بپرسم.تا ایمانم قوی تر بشه .چون این چند روزه نشانه های زیادی دیدم در همین سایت
فکر کردم کامنت شما هم از همین نشانه ها است .
ممنون که جواب کامنت من را دادید.
در پناه خدا بزرگ ارزاق وهاب و صاحب فضل عظیم .باشید.
سلام
خداروشکر دوباره سریال زندگی در بهشت رو سایت قرار گرفت
ووااای که چقدر زندگی در مسیر هدایت الهی میتونه لذت بخش باشه و کارها سریعتر ، راحتتر و بهتر انجام میشه
چقدر تو این سریال هدایت الهی واضح و مشخصه و کسایی که به هدایت الهی ایمان دارن و ایمانشون منجر به عمل کردن میشه حتی اگر این هدایت به ظاهر زیبا و منطقی نباشه مثل همین اتش زدن
من هنوز هم از اون بریدن نرده های چوبی در حیرتم . وقتی میخواستید نرده هارو ببرید من پیش خودم گفتم این چه کاری اخه نرده های به این قشنگی رو چرا باید ببریم بعد که بریده شد واقعا لذت بردم از نتیجه این هدایت الهی و ایمان شما در عمل کردن به این کار که زیبایی بیشتر رو ببینیم هممون
و یا اون کلمن بزرگی که خریدید که خودتون هم نمیدونستید انقدر بزرگه و به ظاهر این کلمن دیگه به کار شما نمیاد اما وقتی مهموناتون امدن کلی به کار امد یا اون اهنربا قوی یا اون سری که هم دوشاخه بود هم سرپیچ لامپ و یا اون ال ای دی هایی که داخل خونه زدید وقتی جلسه چهارم ثروت ۱ رو دیدم من به جای اینکه به اموزش ها گوش بدم داشتم دورو اطرافو میدیم فکر کردم انیمیشن درست کردید 😅😅
استاد سپاسگزارم که دارید عاااالی زندگی میکنید و کمک میکنید ما هم عاااالی زندگی کنیم و مارو از یکسری توهمات درباره نحوهی زندگی افراد موفق نجات میدید💚
سلام و درود به استاد عباس منش و مریم خانوم عزیز و تمام بچه های سایت چیزی که در هر بار دیدن سریال زندگی در بهشت به من یاد اورری میشه اینه که بهشت را میشود در این دنیا هم ساخت بهشای که بسیار زیبا است و میشه با داشتنش از لحظه لحظه زندگی ات لذت ببری . طبق قانون های کیهانی ما باید برای به وجود اوردن و خلق کردن زندگی امان باید به قوانین عمل کنیم قوانین که خداوند بسیار انها را اسان کرده وقتی خواسته ای داریم باید سه مرحله را طی کنیم مرحله درخواست که اولین مرحله است مرحله دوم با کائنات هست و مرحله سوم دریافت اتش سوزی داخل این فیلم منا یاد این قانون انداخت که حواست باشه که خداوند و کائنات وقتی که تو فرکانسل ارسال میکنی کارشون را شروع میکنند به انجام دادن مثل اتش سوزی که در واغع طبیعت باعث سوخته شدن علف های اضافه و برگ های کاج شد . چقدرررررررررررر عاااااااالی بود برخورد استاد و مریم جان با طبیعت این که حتی با دیدن اتش به وجد بیای و سپاس گزار خداوند باشی و حالت خیلی خوب باشه یه چیز دیگه ای که از این سریال یاد گرفتم این بود که وقتی انسان میخواد کاری را انجام بده نباید به ترس هاش توجه کنه چون دل راباید به دریا زد و ان الهام یا ایده ای که خداوند بهمان میده را اجرا کرد مثل استاد و مریم خانوم که این ایده را اجرا کردن و کلی اتفاقات عالی افتاد کلی لذت بردن و حتی به طبیعت هم کمک کردن باعث پاکسازی انجا شدن حتی امدن اتش نشان ها باعث شد که استاد به خاطر امنیت ان کشور سپاس گزار خداوند باشه همدلی که اتش نشان ها داشتن رفتار خوبشان در برخورد با اتش سوزی و همه و همه قانون های ارزشمتدی را به ما یاد اوری میکنه این که از زندگی انان لذت ببریم وشاد باشیم و سعی کنیم از تک تک لحظات زندگی امان لذت ببریم امروز وقتی که داشتم از مدرسه بعد از امتحان برمیگشتم متوجه شدم که من دارم فقط زیبایی هارا میبینم ماشین های زیبا خونه های زیبا پارک ها درخت ها و…. کلییییی خوشحال شدم و فکر میکنم این توجه بر زیبایی ها را از استاد عزیز و مریم جان در سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا یاد گرفتم 🤩🤩🤩🤩 و ازسان بسیااااااااار سپاس گزارم 😘😘😘شاد و پیروز باشین
بنام پروردگار یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته
خداروشکر می کنم که باز هم این سریال با همه زیباییهاش شروع شد تا باز هم بودن در بهشت رو تجربه کنیم. استاد واقعا ممنونم و خیلی خوشحال شدم وقتی کامنت شروع دوباره سریال رو دیدم.
و تا صفحه رو باز کردم دیدم بازهم آتیشه😊و چه درسهای بزرگی ما از این آتیش سوزیها گرفتیم.
چقدر لذت بخشه که آدم جایی داشته باشه به این وسعت که هر کار دلش بخواد اونجا انجام بده و چقدر لذت بخشتره زندگی در کشوری که اینهمه آزادی و اینهمه حس مسئولیت توش موج میزنه
خدای من چقدر اون صحنه رویایی اشعه های خورشید توی دود زیبا بود چقدر قشنگ بود اصلا نمیشه زیباییشو با کلام وصف کرد.
من با دیدن اون قسمت که مریم جان رفتن و قسمتهای سوخته رو نشون دادن به این آگاهی رسیدم که وقتی هدف نداری و یه زندگی مرده داری حتی کوچکترین مشکلات هم میتونه تو رو خرد کنه دقیقا مثل اون تنه های خشکیده درختها که با آتیش به این کوچکی هم خاکستر شدن و از پا در اومدن ولی دیدیم که اون درختچه های کوچولو و نازک چون دارن دنبال نور میرن و هدفی برای زندگی دارن تو همون شرایط حتی برگهاشونم نسوخت دقیقا مثل آدمی که تو زندگیش هدف داره و برای رسیدن به هدفش تلاش می کنه و مشکلات نمیتونن اونو از مسیر خودش منحرف کنن.
خدارو شکر می کنم برای این سریال و برای درسهای که هر کدوممون یه جوری بسته به شرایطی که توش هستیم از این فایلها میگیریم.
استاد سپاسگزارم. مریم جان ممنونم بابت فیلمبرداری زیبا و بی نظیرتون👏👏👏
به نام فرمانروای جهان رب مهربان
سلام به همه ی اهالی بهشت 😍😍
سلام به استاد عزیز و مریم جون فوق العاده
خدارو هزار باز شکر که داریم با این فایل آگاهی های جدید رو جذب میکنیم و هر آنچه یاد گرفتیم رو مرور
امروز یه روز پر از نشانه شده برای من
اولین روز تابستونه اول تیرماه
این اولین کامنت در این سریال بهشتیه
و امروز اولین روز همسفری من با همراهان سفرنامه است
خدارو شکر میکنم که در این مدار هستم آره میخوام به خودم یادآوری کنم که سمیه دوست داشتنی تو هم هستی فقط باید کار کنی باورهای محدود رو توی همین آتش بسوزونی ! چه قدر دوست داشتم ساعتها منم اونجا می نشستم و اون خورشید و هنرنمایی آتش رو نظاره گر میبودم فوق العاده است بینظیر و هیجان انگیزه وقتی خود جهان خود طببعت و خود خدا دست به کار میشه و به کمک و حمایت از کسی میاد که عزمش رو جزم کرده و جهاد اکبر رو آغاز کرده
چه جالب یه نشونه دیگه هم توی این فایل پیدا کردم با دیدن آتیش این آهنگ رو داشتم با خودم زمزمه میکردم ( بسوزید بسوزید در این عشق بسوزید ….) که چند دقیقه بعد از زبان استاد هم شنیدم و به خودم یادآوری کردم که ببین این رو تو چند روزه داری میشنوی توی اون فایل کوتاه که استاد در حال رانندگی روی اون پل زیبا هستن خدایا شکرت!
این فایل و نوشتن کامنت و حضورم برام این رو تداعی میکنه که من هم نشونه بذارم از کجا شروع کردم مثل شما استاد و مریم جون که می گفتین از اینجا و این درختچه هرز شروع آتیش ما بود منم میخوام به یاری خدا نشونه بذارم ردپا بذارم از کارکردن روی خودم از دونه دونه آتیش زدن باورهای محدودکننده و هرز
که منم لذت ببرم از تماشای سوزاندن هر آنچه که نمیخوام هر آنچه که جلوی تغذیه و رشد باورهای قویم رو گرفته و هر آنچه که باعث شده نتونم توی بهشت و جزیره ی بهشتی زندگیم راحت راه برم و لذت ببرم
از خدا درخواست هدایت میکنم برای خودم و همه ی همراهان بهشتی این سریال هدایت به راه کسانی که به آنها نعمت داده
از همه ی دوستان عزیز و توحیدی ام در اینجا بی نهایت سپاسگزارم درسها یاد گرفتم و لذت بردم از همه ی آگاهی هایی که با ما هم به اشتراک گذاشتید
استاد شجاع و مریم جون نازنین بی نهایت ممنونم برای همراه کردن ما و نشون دادن زندگی بصورت عملی و در بهشت خدا
شاد باشید و ثروتمند 🌷🌷🌷🌷🌷🌷
سلام استاد عزیزم و مریم جان نازنین
چقدر دلم برای بهشت زیبای شما تنگ شده بود
ممنون که دوباره شروع به پخش این سریال کردید
واقعا دیدن تلألو آفتاب از بین شاخه های درخت لذتی وصف ناپذیر به من میده که از دیدنش سیر نمیشم
به نظر من آفتاب و این اشعه های خورشید لبخند خداوند است و هر وقت که نور خوشید به صورت من میتابه همیشه از خدا تشکر میکنم که داره بهم نگاه میکنه و لبخند میزنه
استاد باید یک سری کلاس برای آتش نشان های تمپا بگذارید و بهشون یاد بدید که آتش انواع مختلفی داره 😂
و این آتشی که در paradise راه افتاده بود نه تنها خطری برای کسی نداره بلکه پاک کننده و روشن کننده این بهشت زیباست
باز هم ممنون از شما و استاد عزیزم
و تشکر ویژه از مریم جان که با اینکه دود آتش چشمانشون را اذیت میکرد ولی همچنان برای ما فیلم میگرفتند 🙏🤗❤️🌹
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید
جالب بود ولی اینجا یک تراکتور احتیاج داره قبلا یکدونه بود .
دستگاه هایی است که درخت را پودر میکنه یعنی تکه های چوب را داخل آن می اندازند و درخت پودر میشه یا به قطعات کوچک تبدیل میشه. توی فیلم صدای هلی کویتر هم می آمد فکر کنم شاید هلی کوپتر هم متوجه شده بوده و اطلاع داده.اگه میشد از این چوب ها برای منقل و پخت پز استفاده کرد خوب میشد خصوصا وقتی مهمون دارید از اونها بخواهید درجمع آوری چوب ها و قطعه قطعه کردنشون کمک کنند و در یک جا انبار بشن تا به عنوان سوخت اجاق استفاده بشه
بسم الله الرحمن الرحیم
خداروشکر میکنم که دوباره سریال زندگی در بهشت شروع شد و خداوند به من این فرصت داد باز هم عزیزان خودم ببینم 💞💞💞
تو این قسمت یاد گرفتم بازم میشه روی باور های منفی کار کرد و اونهارو از بین برد و نکته خیلی جالبی که خانم شایسته تو این سریال بهش اشاره کرد اون تنه درختی بود که به اون بزرگی توی آتیش داشت از بین میرفت ولی اون درخت های کوچیک که هیچ خاصیتی هم نداره حتی برگ هاشم از بین نرفته بود ما باید واقعا توی ذهنمون همین کار انجام بدیم و خداوند بی نهایت زیبایی در درون ذهن ما قرار داده ، ما باید از خدا بخوایم ساده ترین راه که بتونه باور های منی ذهنمون هستش سر راه ما قرار بده و اونا پاک کنیم و مسیر های ذهنیمون کاملا پاک بشه و بتونیم ایده های زیبا خداوند درونش ببینیم 💞💞💞💞
خیلی خوبه که آدم رو خدا خیلی حساب کنه و با خیال راحت کبریت استاد عزیزم کشیده بود بقیه کارا سپرده بود دست خدا بدون هیچ استرسی این نکته به من یاد داد
💞💞ایمان به خدا یعنی این💞💞
جزیره هم شبیه قسمت ذهن انسان بود که سال ها به صورت وحشی باور های منفی اون از بین رفت و به قول استاد عزیزم جهان اینطوری عمل میکنه که همه چیز قدم به قدم ایده ها توی ذهنت نشون میده
اگه یه چکاب فرکانسی قبل عمل بعد عمل پرادایس گرفته بودیم خیلی قشنگ متوجه میشدیم که قوانین چقدر به این جنگل و دریاچه و خونه روی آب داده خدارشکر میکنم این همه زیبایی میبینم .
به نظر من آتش نشان ها هم به موقع اومدن
اونا دستی از دستان خداوند بودند چرا که همه چیز تحت کنترل خداوند بوده و بدون اینکه استاد عزیزم به اونا اطلاع بده خداوند ازطریق همسایه ها اونارو آورد در واقع خدا از طریق اونا این کار کرد و با چه آرامشی کار خودشون انجام دادن
خداروشکر که انقدر زیبایی و ثروت توی جهان هستش من که خیلی لذت بردم
سریال زندگی در بهشت میتونه بزرگترین درس ها به ما بده اگر به دید قوانین بهش نگاه کنیم
براتون آرزوی سلامتی و شادی میکنیم
در پناه حق
خیلی دوستون دارم 💞💞💞
سلام خدمت شما استاد عزیز و خانم شایسته
واقعا دلم تنگ شده بود
دلم برای این همه حس خوب و این همه نشاط تنگ شده بود
دلم برای اون آرامش و انرژی مثبت شما تنگ شده بود
هر روز منتظر بودم دوباره این سریال شروع بشه و دوباره از این همه حس خوب استفاده کنم ولی هر روز میگذشت و خبری نمیشد
جالب این جاس که دقیقا امروز شروع شد
روزی که من با خودم عهد بستم حسم خوب باشه،در هر شرایطی و اصلا حتی به این سریال فکر هم نکردم و وقتی همین جوری یه لحظه رفتم به تلگرامم سر بزنم دیدم که تو کانال اطلاع رسانی شده و واقعا بی نهایت خوشحال شدم
نه فقط به این خاطر که سریال دوباره شروع شده بلکه به خاطر اینکه با این اتفاق دوباره قانون برام روشن تر شد
فهمیدم وقتی یه تصمیم درستی بگیری جهان هم کمکت میکنه حتی از جاهایی که فکرش رو هم نمیکنی
من از همین امروز تصمیم گرفتم حسم در هر شرایطی خوب باشه و اصلا نگفتم چجوری ولی سریال زندگی در بهشت شروع شد تا بهم کمک کنه
و همین طور دوباره قانون رهایی برام یادآوری شد
واقعا از شما بسیار ممنونم که این همه حس خوب رو با ما شریک میشید