https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/06/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-06-21 08:37:032025-02-01 12:12:52سریال زندگی در بهشت | قسمت 34
376نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر نوع دیدگاه به یک اتفاق می تونه موضوع اون اتفاق رو تغییر بده.وقتی که اتش نشان ها اومدن و آتیش رو خاموش کردن استاد می تونست ناراحت بشه که چرا آتیش رو خاموش کردن.اتیش که خطری نداشت داشت پاک سازی میکرد و…
ولی استاد به جای این نکات منفی به نکات مثبتش توجه کرد.
اینکه چقدر این کشور ثروتمنده چقدر رفتار اتش نشان ها خوب بوده
جدا از این موضوع
موضوعی که برام خیلی جالب بود این بود که همیشه فکر میکردم اتیش فقط می تونه جنگل رو از بین ببره ولی وقتی دیدم داره جنگل رو پاکسازی میکنه با خودم گفتم ببین چقدر باور اشتباه داریم که حتی نمیدونیم اشتباه هستن و وقتی متوجه اون ها میشیم که حرکت کنیم
سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته مهربان
سلام به همه همفرکانسیهای عزیز در این سایت توحیدی
امروز بعداز8 روز دوباره برگشتم به سایت
وطی این 8روز تعطیلات عید و مسافرت که به هر دلیل بیهوده که نتونستم به سایت سر بزنم و سریال زیبای زندگی در بهشت را ادامه ندادم
کلی بالا و پایین ها را تجربه کردم و لمس کردم که شرایط و اتفاقات و ارتباطات من هر لحظه با کانون توجه خودم هست و به دلیل پاشنه آشیل اصلی من که عدم توجه به نکات مثبت بود و باور کمبود با افرادی معاشرت داشتم که دقیقا از اصل واساس همین موارد هر روز بیشتر و بیشتر میشد و احساس من جوری بد شده بود که طی 2روز گذشته احساس گلودرد و سرما خوردگی و بدن درد شدید داشتم
و امروز که طبق معمول همیشه داشتم فایلهای شما را، استاد عزیزم گوش میدادم به یه مطلبی رسیدم که گفتید بدن ما خیلی سریع واکنش نشون میده و اگر دیدی که احساس سرما خوردگی و پا درد و گلو درد و…. داشتی برگرد و ببین طی چند ساعت قبل یا روز قبل یا روزهای اخیر به چی داشتی توجه میکردی؟ به چی داشتی توجه میکردی؟ و دقیقا بعداز شنیدن این فایل احساس کردم که کل درد بدنم و گلو درد و احساس سرما خوردگی ازبین رفت.
وباز اومدم و این قسمت 34 را دوباره نگاه کردم و تصمیم گرفتم که کامنتم را هم بنویسم
وتا آخرین قسمت این سریال ادامه بدم.
زیبایی بی نظیر و زیبای عصرگاهی این ملک زیبا
سر سبزی و خرم بودن چمن و درختها و زیبایی چشم نواز دریاچه زیبا و موسیقی زیبای طبیعت و پرندهها واقعا عالیه.
اما درسهایی که من از این قسمت گرفتم…
من واقعا دیدم که خانم شایسته با تغییر زاویه دید و نگاه کردن از یک جای خاص و فیلم گرفتن از دود آتش در جنگل چقدر زیبایی را میبینن این دود همون دودی هست که چند دقیقه بعد در تایم9:25همین کلیپ میگن که دود داره میره تو چشمام و این یعنی به یک موضوع میشود از جاهای مختلف و از زاویه مختلف نگاه کرد و لذت برد یا برعکس زجر کشید، دقیقا مثل این چند روز مسافرت من که به جای توجه به نکات مثبت همسفرهام و گرفتن درس برای ازبین بردن پاشنه آشیل خودم، داشتم هرروزِ خودم را بدتر وبدتر میکردم.
و اینکه استاد و خانم شایسته تصمیم میگیرند که بجای فردا صبح الان این پاکسازی را انجام بدهند هم هدایت خداوند بود،
دقیقا در چند قسمت قبل که آتش سوزی و پاکسازی در جای دیگه به غیر از جزیره بود من داشتم به جهت وزش باد و حرکت شعلهها دقت میکردم که باد از داخل جنگل و برخلاف جهت حرکت آتش سوزی بود وآتش آرام و رام داشت کار خودشو انجام میداد تا جایی که بعضی جاها که میخواستید آتش را خاموش کنید این کار براتون امکان پذیر بود
ولی در این قسمت دقیقا باد همجهت با حرکت آتش بود و داشت آتش را شعلهور تر میکرد و استاد هم که کاملا اطمینان داشتند از اطراف با خیال راحت نشسته و داشتند از این پاکسازی لذت میبرند،تا جایی که یه جا استاد گفت به به به اونجا دقیقا الان عروسیه…..
وباز شعر بسوزید بسوزید دراین عشق بسوزید…
را میخونه و لذت و شکر گذاری میکنن.
و لذت بردن از بوی عطر کاج واین یعنی هدایت شدن به مکان مناسب در زمان مناسب
و پاکسازی جنگل به یک روش بسیار بسیار آسان و ارزان و مناسب که آخر سر هم خداوند آتش نشانهای مودب و وظیفه شناس که با خودشون در صلح هستند میفرسته و همه چیز به خیر و خوشی به پایان رسید.
استاد عزیزم، شما برای ما الگوی انسانیت و دانایی هستید. هر کلامتان درسی از
عشق، حکمت و معرفت است.
و من، از صمیم قلب، شکرگزارم که فرصت دیدن زندگی در بهشت را دارم…
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
هرکجا که هستید در پناه خداوند مهربان
شاد و سلامت، سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام به استاد گلم سلام به خانم شایسته عزیز سلام به همه هم فرکانسی هام امروز 13بدر1404هستش یهویی اومدم به سایت سر بزنم زدم مرا به نشانه ام هدایت کن به این کلیپ هدایت شدم اولش که کلیپ و میدیدم ترس و نگرانی به وجودم و ب خودم هی میگفتم الان خیلی وحشت ناک شده مأمور نیاد گیر ندن استاد و خانم شایسته رو برخورد نکنند باهاش و بعد گفتم هتما هدایت خداوند هست که به استادم هدایت شده این ایده هتما خیر هست
بعد که رسیدم در آخر ویدیو پنج شش تا ماشین آتش نشانی آمدن برخورد بدی نکردن و تازه چقدر
نشون دادن چقدر وظیفه شون و به درستی انجام میدهند
درسی که ازین ویدئو رفتم علف های عرض زنده گی مونو باید آتشش بزنیم تا رشد نکنند و زنده گی مونو مانع پیشرفت مون نشن
و در آخر جالب این بود که امروز روز طبیعت هست
شاید این آتش ظاهرش این باشد طبیعت این جنگل آتش گرفته وله علف های عرضش که نابود بشود خیلی زیبا تر و قابل استفاده تر میشود
رو ببینم و از احساس سپاسگزاری شعفی رو در قلبم حس کنم که بسیار دوست داشتنی و ارزشمند هست این حسم…
بسیار سپاسگزارم از معصومه عزیز دوست نازنینی
که کامنتش،کامنت منتخب برای این قسمت شد
چون خداییش کامنت بسیار زیبایی نوشته ….
قبلا وقتی میشنیدم یا می دیدم که فلان جنگل ها آتش گرفتن خیلی ناراحت میشدم و غصه
می خوردم و میگفتم چرا کسی نتونست اون آتش رو مهار کنه
ولی با دیدن آگهی ها و باورهای درستی که در این سریال و سایت یاد گرفتم که این سوختن نه تنها بد نیست بلکه برای غنی تر شدن زمین و رشد مجدد درختان و رویش درختان جدید بسیار عالی ست
وقتی درک کردم هیچ برگی بی اذن خدا از درختش جدا نمیشه دیگه نگران سوختن درختان در فلان جنگل های صعب العبور و بکر نبودم
و گفتم طبیعت، سیستم و این جهان کارشو خوب بلده …. هوشمنده
قبلا ناراحت بودم که وای ما انسانها چقدر آشغال تولید میکنیم بعدا که از استاد شنیدم این آگهی رو
که طبیعت خودش خودش و پاک سازی میکنه
و رو به بهبود و پیشرفت هست از اون نگرانی و عذاب وجدانم در رابطه با سوختن جنگل های وحشی یا ایجاد زباله ها توسط ما انسانها کمتر شد.
باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان وهمه دوستان.
خدای من تکتک قسمت های این سریال سراسر درس و اگاهیه برای من وقتی سر وقت باورهای کهنه ای که یک عمر باهام همراه بودم میرم ومیبینم به قول خانم شایسته آتیشی که درختا رو میسوزنه کوچکترین آسیبی به درختای هرز نزده حتی ترکه ایتری ونازک ترینشون .
درختای پیچکی که مثل سیم خاردار میمونن و نمیزارن حتی یک قدم جلوتر بری و در نهایت آتیشی که اونها از بین میبره البته نه کامل باز هم کار هست واین یعنی هر روز وهر روز باید روی باورهام کار کنم تا به نتیجه برسم وتوجه و تمرکزم رو روی نکات مثبت بگذارم.
این قسمت زیبا خیلی درس های کاربردی داشت البیته با اینکه در ظاهر چیز خاصی نداشت فقط آتیش بود و خاموش کردن آتیش ولی خب برای ذهنی که دنبال زیبایی ها دنبال درس و نکنه باشه از همه چیز میتونه این رو پیدا کنه
پس منم تلاش میکنم تا ذهن خودم رو شرطی کنم که در هر شرایطی بتونه به اتفاقات زیبا نگاه کنه
چیزهایی که اول نیاد تو ذهنم از دیدن فایل ، نکاتی هستن که بیشترین تمرکزم روش هست …. مدار الانم هست …
استاد شجاع هست … ایده آتیش زدن برای پاکسازی شاید در ابتدا ترسناک باشه ….. ولی استاد انجامش داد ( به قول رزا که میگفت باشه انجامش میدم نمیترسم کفته انجامش بده منم انجامش میدم )
و اینکه وقتی هم داشت آتیش میگرفت ریلکس بود که به نظرم شاید هم نمی تونستن کنترل کنن آتیش رو و آتیش نشان ها هم از سمت خدا اومده بودن …..
و یه لحظه آتیش نشان ها اومدن من ناخودآگاه این تصویر اومد تو ذهنم الان عصبانی هستن که چرا دارین جنگل رو آنیش میزنین و ممکنه به دردسر بیوفتین و بهتون تذکر بدن
ولی این تصویر من از دنیای بوده که توش بزرگ شدم
جایی که اکثر افراد پر از درگیری ها و خصومت های درونی بودن و منتظر یه اتفاق از بیرون بودن که خودشون رو روش خالی کنن
ولی امریکا مردمش اکثرا در صلح هستن روخوپشون و با خودشون و زمین و زمان در جنگ و ستیز نیستن حالشون خوبه پس با افراد هم خوب برخورد میکنن ( خدا میدونه چقد من این سریال ها رو نگاه کردم تا این ویژگی رو تو خودم و افراد پیدا کنم )
تمرکز بر نکات مثبت توسط مریم جان و استاد از کارهاشون
یعنی فواید کارهاشون رو مرور میکردن ( این همین روش کاربردی روزمره برای کنترل ذهن و تمرکز روی نکات مثبت هست )
و یه چیز دیگه که تو کامنت ها هم بهش اشاره شده بود
با این تجربه استاد گفت بازم انجام دادیم …. یا حتی دفعه قبل که نتیجه آنیش دلهره آور بود بازم الان انجامش دادن
اینم بر میگرده به شجاعت + درس گرفتن از کار قبلی
خب شیوه عادی افراد اینه که وقتی یه کاری کنن به نتیجه دلخواه نده اولش بعد کلا دور اون کار رو خط می کشن اینطوری هست که خیلی از عدم پیشرفت ها استارت می خوره … خیلی از باورهای محدود کننده شکل می گیره
و اون پیچک منو یاد بعضی از باورهای محدود کننده ما انداخت همه باورها به یه روش شاید از بین نرن …. مثل بعضی از ویروس ها
ویروس ها اینطوری هستن که هر دفعه وقتی میبینن شناسایی شدن شکل خودشون رو تغییر میدن تا بتونن نفوذ کنن
ما باید نگهبان ذهنمون باشیم چون اگه محافظت خوبی نباشه ممکنه به هر طریقی به هر شکلی باورهای مشکل دار وارد ذهنمون بشن
خدایا، هر آنچه دارم از آن توست و هر آنچه که به من تعلق دارد، هیچگاه از من گرفته نمیشود، چون از من و برای من است.
سلام به استاد عزیزم، بانوی شایسته و تمام دوستان همفرکانسیام
امروز، در قسمت 34 از سریال زیبای زندگی در بهشت، بار دیگر قدرت ایمان و یقین را با تمام وجود لمس کردم. لحظهای که ترس در دلم نشست و فکر گسترش آتش در ذهنم چرخید، فهمیدم که هنوز جا برای رشد دارم، هنوز باید روی باورهایم کار کنم. اما استاد، شما مثل همیشه، چراغ راه بودید… با آن ایمان قوی، با آن باور عمیق به یکتایی خداوند، به من یاد دادید که هیچچیز در این دنیا بیحساب و کتاب نیست و اگر ما همفرکانس حقیقت باشیم، هیچ خطری به ما نزدیک نخواهد شد.
با هر بار دیدن آموزشها و شنیدن صحبتهای شما، دریچهای تازه از آگاهی به رویم باز میشود، حس میکنم باورهای محدودکنندهای که سالها مرا اسیر کرده بودند، یکییکی رنگ میبازند و محو میشوند. دیگر آن سرگرمیهای بیهودهای که زمانی وقتم را پر میکرد، جایشان را به یادگیری، آگاهی و شناخت قوانین الهی دادهاند.
خدایا، تو را هزاران بار شکر میکنم که مرا در این مسیر هدایت کردی. من با تمام وجودم متعهد میشوم که ثابتقدم بمانم، حتی اگر وسوسهها و نجواهای منفی بخواهند مرا از راهم دور کنند. من تسلیم نمیشوم، من ادامه میدهم، چون رسالتم را شناختهام و هدفم را یافتهام. موفقیتهای من، روز به روز در حال رشد است و این تنها لطف و رحمت بیکران توست که مرا به این مسیر هدایت کردهای.
خدایا، تو را از عمق وجودم دوست دارم و از تو میخواهم که هر لحظه مرا در مسیر نور و آگاهی نگاه داری. من بندهای هستم که میخواهم عاشقانه در راه تو قدم بردارم و به آن نقطهای برسم که تو را با تمام وجود لمس کنم.
من هدایت شدهام، من در مسیر نورم، من رو به رشد و شکوفاییام و هرآنچه که متعلق به من است، همیشه برای من خواهد بود.
به نام خداوند عشق و سلامتی ک خداوندهمه چیز میشود همه کس را
سلام ب استادعزیزم و مریم جان و دوستان هم فرکانسیم
خداروشکر ک بازهم استاد و مریم جان طبیعت زیبای برای خودشون درست کردن تو دل ترس ها رفتن تو دل آتیش رفتن اما آنقدر ایمانشان قوی بود ک نترسیدن آتش آنها را بسوزاند و از این آتیش سوزی عطر خوش ب مشامشان رسید ک از طرف خداوند بود چقدر خوبه ک ب همه چیز آدم ها دیدشون مثبت باشه خیلی خوشم اومد و دوست داشتم ک استاد از خداوند تشکر کرد بابت ماشین آتش نشانی و چقدر خوبه ک در کشوری زندگی کنی ک همه امکانات درآن وجود درد وقتی دید و نگاهت مثبت باشه خداروشکر ک تونستم بااجازه استاد چندتا عکس بگیرم از این طبیعت زیبا انشالله ک منم هدایت بشم ب چنین جای زیبا و قشنگی
ایده ها همیشه با امتحان کردن جواب میده و گاهی یک ایده میتونه کل روند چرخه زندگیت عوض کنه
من شغل دومم که شروع کردم ایده اومد قند رژیمی بزن و من انجامش دادم الان بیشترین فروشم قند رژیمیه و چقدر خوشحالم
استاد شما همیشه بهترینها را به ما اموزش میدین
اینکه نترسیم و امتحانش کنیم
شاید اگه بار اول برای خیلی از ماها اون اتش سوزی اولیه که شما بزور خاموشش کردین اتفاق میفتاد نه تنها سراغ این ایده نمیرفتیم بلکه حتی یک اتش ساده را هم خیلی محتاط بودیم که نکنه جنگل اتیش بگیره و شجاعت شما بی نظیره و علت پاداشهای زیاد زندگیتون همین شجاعته
منم از وقتی دارم پا رو ترسام میزارم نتایج میاد و حسابی لذت میبرم
ممنون استاد این کلیپ دیگه اخر شجاعت بود اینکه بدون ترش اتش را رها کنی در دل جنگل
چقدر جالبتر که اتشنشانی ها اومدن و چقدر عالی رفتا. کردن و چقدر همه چیز قانونمنده کی فکر شو میکرد که وسط جنگل و این جای دور چنین حفاظتی بشه سریع اومدن و اتش جمع کردن رفتن
چقدر عالی
خدایا شکرت چی میبینم مردمان خوب، کارهاشون به نحو احسن انجام میدن، چقدر خوشرو هستن
خداروهزاران مرتبه شکر ک ب سادگی ب ما پاسخ میده ، اول فایل گفتم خداجونم چشمامو زیبابین تر کن تا بتونم زیبایی های فایل رو بیشتر ببینم و نتیجه این شد هر قدم انگار خداوندداشت واسم توصیف میکرد و توضیح میداد
مثلا وقتی اشعه های خورشید رو داشتم میدیدم گفت ببین فک کن خورشید منبع حیات ینی من هستم( ینی خداست)
گفت اون هاله های نور ک از خورشید میاد در حالت عادی دیده نمیشن ولی وجود دارن و شما زمانی میتونی حسش کنی وببینیش ک یک فرکانس مثبت مثل یک کار نیک ، یک انرژی مثبت و در کل حال خوب باعث میشه شما ب اصل خودت برگردی ( اینجا آتیش مصداق همون فرکانس مثبته ک باعث هویدا شدن هاله های خورشید شد و زیبایی آتیش هزاران برابر شد
نکته بعدی این پاشنه آشیل ها بود ( این پیچک ها ک ب راحتی از بین نمیرفتن باید خیلی روشون کار کنیم : این برای سوال خیلی از ماست ک چرا فلانی یک سال رو خودش کار کرد نتیجه گرفت ولی من سه ساله دارم کار میکنم نصف اونم نتیجه نگرفتم => اینم جواب واضح : خب پیچک های ذهنت ، جنگل ذهنت اینقدر مقاومت داره ک ب این راحتی نتونستی از بینببریشون ، مداومت در از بین بردن این پیچک ها باعث نتیجه میشه )
استاد چقدر برام جالب بود شما خودتون جنگل رو آتیش زدین ولیبعدش گفتین خدا این کارو کرد ینی اصلا اعتباری ب خودتون ندادین حتی لحظه ای کشما اینو گفتین من گفتم استاد شما خودت این کارو کردی ک ، اما الان فهمیدم اینکه اعتبار هرکاری رو ب خدا دادن ینی چی ، منفقط اعتبار کارهایی ک از پسشون برنمیومدم میدادم ب خدا
استاد ممنونم ک در مورد آتشنشان ها توضیح دادید چون واسم سوال بود ک عه اونها بهتون چیزی نگفتن؟ اصلا چطور قانع شدن ک یهو شما گفتید اتفاقا خیلی برخوردمناسبی داشتن و بهتر از اون اینکه شما گفتید بعد یک مدت مجدد شروع ب پاکسازی میکنید
چقدر ادامه دادن خوبه و باعث اعتماد ب نفس میشه
خدایاشکرت بابت این آگاهی ها ، من قربون خودت و زیباییات بشم ارباب من
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و بقیه دوستان
چقدر نوع دیدگاه به یک اتفاق می تونه موضوع اون اتفاق رو تغییر بده.وقتی که اتش نشان ها اومدن و آتیش رو خاموش کردن استاد می تونست ناراحت بشه که چرا آتیش رو خاموش کردن.اتیش که خطری نداشت داشت پاک سازی میکرد و…
ولی استاد به جای این نکات منفی به نکات مثبتش توجه کرد.
اینکه چقدر این کشور ثروتمنده چقدر رفتار اتش نشان ها خوب بوده
جدا از این موضوع
موضوعی که برام خیلی جالب بود این بود که همیشه فکر میکردم اتیش فقط می تونه جنگل رو از بین ببره ولی وقتی دیدم داره جنگل رو پاکسازی میکنه با خودم گفتم ببین چقدر باور اشتباه داریم که حتی نمیدونیم اشتباه هستن و وقتی متوجه اون ها میشیم که حرکت کنیم
بنام خداوندی که بینهایت بخشنده هست ومهربـان
سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته مهربان
سلام به همه همفرکانسیهای عزیز در این سایت توحیدی
امروز بعداز8 روز دوباره برگشتم به سایت
وطی این 8روز تعطیلات عید و مسافرت که به هر دلیل بیهوده که نتونستم به سایت سر بزنم و سریال زیبای زندگی در بهشت را ادامه ندادم
کلی بالا و پایین ها را تجربه کردم و لمس کردم که شرایط و اتفاقات و ارتباطات من هر لحظه با کانون توجه خودم هست و به دلیل پاشنه آشیل اصلی من که عدم توجه به نکات مثبت بود و باور کمبود با افرادی معاشرت داشتم که دقیقا از اصل واساس همین موارد هر روز بیشتر و بیشتر میشد و احساس من جوری بد شده بود که طی 2روز گذشته احساس گلودرد و سرما خوردگی و بدن درد شدید داشتم
و امروز که طبق معمول همیشه داشتم فایلهای شما را، استاد عزیزم گوش میدادم به یه مطلبی رسیدم که گفتید بدن ما خیلی سریع واکنش نشون میده و اگر دیدی که احساس سرما خوردگی و پا درد و گلو درد و…. داشتی برگرد و ببین طی چند ساعت قبل یا روز قبل یا روزهای اخیر به چی داشتی توجه میکردی؟ به چی داشتی توجه میکردی؟ و دقیقا بعداز شنیدن این فایل احساس کردم که کل درد بدنم و گلو درد و احساس سرما خوردگی ازبین رفت.
وباز اومدم و این قسمت 34 را دوباره نگاه کردم و تصمیم گرفتم که کامنتم را هم بنویسم
وتا آخرین قسمت این سریال ادامه بدم.
زیبایی بی نظیر و زیبای عصرگاهی این ملک زیبا
سر سبزی و خرم بودن چمن و درختها و زیبایی چشم نواز دریاچه زیبا و موسیقی زیبای طبیعت و پرندهها واقعا عالیه.
اما درسهایی که من از این قسمت گرفتم…
من واقعا دیدم که خانم شایسته با تغییر زاویه دید و نگاه کردن از یک جای خاص و فیلم گرفتن از دود آتش در جنگل چقدر زیبایی را میبینن این دود همون دودی هست که چند دقیقه بعد در تایم9:25همین کلیپ میگن که دود داره میره تو چشمام و این یعنی به یک موضوع میشود از جاهای مختلف و از زاویه مختلف نگاه کرد و لذت برد یا برعکس زجر کشید، دقیقا مثل این چند روز مسافرت من که به جای توجه به نکات مثبت همسفرهام و گرفتن درس برای ازبین بردن پاشنه آشیل خودم، داشتم هرروزِ خودم را بدتر وبدتر میکردم.
و اینکه استاد و خانم شایسته تصمیم میگیرند که بجای فردا صبح الان این پاکسازی را انجام بدهند هم هدایت خداوند بود،
دقیقا در چند قسمت قبل که آتش سوزی و پاکسازی در جای دیگه به غیر از جزیره بود من داشتم به جهت وزش باد و حرکت شعلهها دقت میکردم که باد از داخل جنگل و برخلاف جهت حرکت آتش سوزی بود وآتش آرام و رام داشت کار خودشو انجام میداد تا جایی که بعضی جاها که میخواستید آتش را خاموش کنید این کار براتون امکان پذیر بود
ولی در این قسمت دقیقا باد همجهت با حرکت آتش بود و داشت آتش را شعلهور تر میکرد و استاد هم که کاملا اطمینان داشتند از اطراف با خیال راحت نشسته و داشتند از این پاکسازی لذت میبرند،تا جایی که یه جا استاد گفت به به به اونجا دقیقا الان عروسیه…..
وباز شعر بسوزید بسوزید دراین عشق بسوزید…
را میخونه و لذت و شکر گذاری میکنن.
و لذت بردن از بوی عطر کاج واین یعنی هدایت شدن به مکان مناسب در زمان مناسب
و پاکسازی جنگل به یک روش بسیار بسیار آسان و ارزان و مناسب که آخر سر هم خداوند آتش نشانهای مودب و وظیفه شناس که با خودشون در صلح هستند میفرسته و همه چیز به خیر و خوشی به پایان رسید.
استاد عزیزم، شما برای ما الگوی انسانیت و دانایی هستید. هر کلامتان درسی از
عشق، حکمت و معرفت است.
و من، از صمیم قلب، شکرگزارم که فرصت دیدن زندگی در بهشت را دارم…
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
هرکجا که هستید در پناه خداوند مهربان
شاد و سلامت، سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام به استاد گلم سلام به خانم شایسته عزیز سلام به همه هم فرکانسی هام امروز 13بدر1404هستش یهویی اومدم به سایت سر بزنم زدم مرا به نشانه ام هدایت کن به این کلیپ هدایت شدم اولش که کلیپ و میدیدم ترس و نگرانی به وجودم و ب خودم هی میگفتم الان خیلی وحشت ناک شده مأمور نیاد گیر ندن استاد و خانم شایسته رو برخورد نکنند باهاش و بعد گفتم هتما هدایت خداوند هست که به استادم هدایت شده این ایده هتما خیر هست
بعد که رسیدم در آخر ویدیو پنج شش تا ماشین آتش نشانی آمدن برخورد بدی نکردن و تازه چقدر
نشون دادن چقدر وظیفه شون و به درستی انجام میدهند
درسی که ازین ویدئو رفتم علف های عرض زنده گی مونو باید آتشش بزنیم تا رشد نکنند و زنده گی مونو مانع پیشرفت مون نشن
و در آخر جالب این بود که امروز روز طبیعت هست
شاید این آتش ظاهرش این باشد طبیعت این جنگل آتش گرفته وله علف های عرضش که نابود بشود خیلی زیبا تر و قابل استفاده تر میشود
در پناه الله یکتا
به نام خدای خوب و عزیزم
الهی شکر که یه روز عالیه دیگه بهم هدیه دادی
تا عینک زیبا بینم رو بر چشمانم بزارم و زیبایی ها
رو ببینم و از احساس سپاسگزاری شعفی رو در قلبم حس کنم که بسیار دوست داشتنی و ارزشمند هست این حسم…
بسیار سپاسگزارم از معصومه عزیز دوست نازنینی
که کامنتش،کامنت منتخب برای این قسمت شد
چون خداییش کامنت بسیار زیبایی نوشته ….
قبلا وقتی میشنیدم یا می دیدم که فلان جنگل ها آتش گرفتن خیلی ناراحت میشدم و غصه
می خوردم و میگفتم چرا کسی نتونست اون آتش رو مهار کنه
ولی با دیدن آگهی ها و باورهای درستی که در این سریال و سایت یاد گرفتم که این سوختن نه تنها بد نیست بلکه برای غنی تر شدن زمین و رشد مجدد درختان و رویش درختان جدید بسیار عالی ست
وقتی درک کردم هیچ برگی بی اذن خدا از درختش جدا نمیشه دیگه نگران سوختن درختان در فلان جنگل های صعب العبور و بکر نبودم
و گفتم طبیعت، سیستم و این جهان کارشو خوب بلده …. هوشمنده
قبلا ناراحت بودم که وای ما انسانها چقدر آشغال تولید میکنیم بعدا که از استاد شنیدم این آگهی رو
که طبیعت خودش خودش و پاک سازی میکنه
و رو به بهبود و پیشرفت هست از اون نگرانی و عذاب وجدانم در رابطه با سوختن جنگل های وحشی یا ایجاد زباله ها توسط ما انسانها کمتر شد.
ممنونم و خداقوت
به نام خدای مهربان
باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان وهمه دوستان.
خدای من تکتک قسمت های این سریال سراسر درس و اگاهیه برای من وقتی سر وقت باورهای کهنه ای که یک عمر باهام همراه بودم میرم ومیبینم به قول خانم شایسته آتیشی که درختا رو میسوزنه کوچکترین آسیبی به درختای هرز نزده حتی ترکه ایتری ونازک ترینشون .
درختای پیچکی که مثل سیم خاردار میمونن و نمیزارن حتی یک قدم جلوتر بری و در نهایت آتیشی که اونها از بین میبره البته نه کامل باز هم کار هست واین یعنی هر روز وهر روز باید روی باورهام کار کنم تا به نتیجه برسم وتوجه و تمرکزم رو روی نکات مثبت بگذارم.
خدایا شکرت برای هدایتم به این سایت.
بنام خدای زیبایی ها
سلام به همه دوستان عزیز
این قسمت زیبا خیلی درس های کاربردی داشت البیته با اینکه در ظاهر چیز خاصی نداشت فقط آتیش بود و خاموش کردن آتیش ولی خب برای ذهنی که دنبال زیبایی ها دنبال درس و نکنه باشه از همه چیز میتونه این رو پیدا کنه
پس منم تلاش میکنم تا ذهن خودم رو شرطی کنم که در هر شرایطی بتونه به اتفاقات زیبا نگاه کنه
چیزهایی که اول نیاد تو ذهنم از دیدن فایل ، نکاتی هستن که بیشترین تمرکزم روش هست …. مدار الانم هست …
استاد شجاع هست … ایده آتیش زدن برای پاکسازی شاید در ابتدا ترسناک باشه ….. ولی استاد انجامش داد ( به قول رزا که میگفت باشه انجامش میدم نمیترسم کفته انجامش بده منم انجامش میدم )
و اینکه وقتی هم داشت آتیش میگرفت ریلکس بود که به نظرم شاید هم نمی تونستن کنترل کنن آتیش رو و آتیش نشان ها هم از سمت خدا اومده بودن …..
و یه لحظه آتیش نشان ها اومدن من ناخودآگاه این تصویر اومد تو ذهنم الان عصبانی هستن که چرا دارین جنگل رو آنیش میزنین و ممکنه به دردسر بیوفتین و بهتون تذکر بدن
ولی این تصویر من از دنیای بوده که توش بزرگ شدم
جایی که اکثر افراد پر از درگیری ها و خصومت های درونی بودن و منتظر یه اتفاق از بیرون بودن که خودشون رو روش خالی کنن
ولی امریکا مردمش اکثرا در صلح هستن روخوپشون و با خودشون و زمین و زمان در جنگ و ستیز نیستن حالشون خوبه پس با افراد هم خوب برخورد میکنن ( خدا میدونه چقد من این سریال ها رو نگاه کردم تا این ویژگی رو تو خودم و افراد پیدا کنم )
تمرکز بر نکات مثبت توسط مریم جان و استاد از کارهاشون
یعنی فواید کارهاشون رو مرور میکردن ( این همین روش کاربردی روزمره برای کنترل ذهن و تمرکز روی نکات مثبت هست )
و یه چیز دیگه که تو کامنت ها هم بهش اشاره شده بود
با این تجربه استاد گفت بازم انجام دادیم …. یا حتی دفعه قبل که نتیجه آنیش دلهره آور بود بازم الان انجامش دادن
اینم بر میگرده به شجاعت + درس گرفتن از کار قبلی
خب شیوه عادی افراد اینه که وقتی یه کاری کنن به نتیجه دلخواه نده اولش بعد کلا دور اون کار رو خط می کشن اینطوری هست که خیلی از عدم پیشرفت ها استارت می خوره … خیلی از باورهای محدود کننده شکل می گیره
و اون پیچک منو یاد بعضی از باورهای محدود کننده ما انداخت همه باورها به یه روش شاید از بین نرن …. مثل بعضی از ویروس ها
ویروس ها اینطوری هستن که هر دفعه وقتی میبینن شناسایی شدن شکل خودشون رو تغییر میدن تا بتونن نفوذ کنن
ما باید نگهبان ذهنمون باشیم چون اگه محافظت خوبی نباشه ممکنه به هر طریقی به هر شکلی باورهای مشکل دار وارد ذهنمون بشن
به نام خدای مهربانیها، خدای عشق و هدایت
خدایا، هر آنچه دارم از آن توست و هر آنچه که به من تعلق دارد، هیچگاه از من گرفته نمیشود، چون از من و برای من است.
سلام به استاد عزیزم، بانوی شایسته و تمام دوستان همفرکانسیام
امروز، در قسمت 34 از سریال زیبای زندگی در بهشت، بار دیگر قدرت ایمان و یقین را با تمام وجود لمس کردم. لحظهای که ترس در دلم نشست و فکر گسترش آتش در ذهنم چرخید، فهمیدم که هنوز جا برای رشد دارم، هنوز باید روی باورهایم کار کنم. اما استاد، شما مثل همیشه، چراغ راه بودید… با آن ایمان قوی، با آن باور عمیق به یکتایی خداوند، به من یاد دادید که هیچچیز در این دنیا بیحساب و کتاب نیست و اگر ما همفرکانس حقیقت باشیم، هیچ خطری به ما نزدیک نخواهد شد.
با هر بار دیدن آموزشها و شنیدن صحبتهای شما، دریچهای تازه از آگاهی به رویم باز میشود، حس میکنم باورهای محدودکنندهای که سالها مرا اسیر کرده بودند، یکییکی رنگ میبازند و محو میشوند. دیگر آن سرگرمیهای بیهودهای که زمانی وقتم را پر میکرد، جایشان را به یادگیری، آگاهی و شناخت قوانین الهی دادهاند.
خدایا، تو را هزاران بار شکر میکنم که مرا در این مسیر هدایت کردی. من با تمام وجودم متعهد میشوم که ثابتقدم بمانم، حتی اگر وسوسهها و نجواهای منفی بخواهند مرا از راهم دور کنند. من تسلیم نمیشوم، من ادامه میدهم، چون رسالتم را شناختهام و هدفم را یافتهام. موفقیتهای من، روز به روز در حال رشد است و این تنها لطف و رحمت بیکران توست که مرا به این مسیر هدایت کردهای.
خدایا، تو را از عمق وجودم دوست دارم و از تو میخواهم که هر لحظه مرا در مسیر نور و آگاهی نگاه داری. من بندهای هستم که میخواهم عاشقانه در راه تو قدم بردارم و به آن نقطهای برسم که تو را با تمام وجود لمس کنم.
من هدایت شدهام، من در مسیر نورم، من رو به رشد و شکوفاییام و هرآنچه که متعلق به من است، همیشه برای من خواهد بود.
به نام خداوند عشق و سلامتی ک خداوندهمه چیز میشود همه کس را
سلام ب استادعزیزم و مریم جان و دوستان هم فرکانسیم
خداروشکر ک بازهم استاد و مریم جان طبیعت زیبای برای خودشون درست کردن تو دل ترس ها رفتن تو دل آتیش رفتن اما آنقدر ایمانشان قوی بود ک نترسیدن آتش آنها را بسوزاند و از این آتیش سوزی عطر خوش ب مشامشان رسید ک از طرف خداوند بود چقدر خوبه ک ب همه چیز آدم ها دیدشون مثبت باشه خیلی خوشم اومد و دوست داشتم ک استاد از خداوند تشکر کرد بابت ماشین آتش نشانی و چقدر خوبه ک در کشوری زندگی کنی ک همه امکانات درآن وجود درد وقتی دید و نگاهت مثبت باشه خداروشکر ک تونستم بااجازه استاد چندتا عکس بگیرم از این طبیعت زیبا انشالله ک منم هدایت بشم ب چنین جای زیبا و قشنگی
خداااجونم عاااشقتم
ممنون استاد بابت نشون دادن این همه زیبایی
اتش که درست کردین چه ها کرد
همه جا را تمیز کرد و پاکسازی کرد
ایده ها همیشه با امتحان کردن جواب میده و گاهی یک ایده میتونه کل روند چرخه زندگیت عوض کنه
من شغل دومم که شروع کردم ایده اومد قند رژیمی بزن و من انجامش دادم الان بیشترین فروشم قند رژیمیه و چقدر خوشحالم
استاد شما همیشه بهترینها را به ما اموزش میدین
اینکه نترسیم و امتحانش کنیم
شاید اگه بار اول برای خیلی از ماها اون اتش سوزی اولیه که شما بزور خاموشش کردین اتفاق میفتاد نه تنها سراغ این ایده نمیرفتیم بلکه حتی یک اتش ساده را هم خیلی محتاط بودیم که نکنه جنگل اتیش بگیره و شجاعت شما بی نظیره و علت پاداشهای زیاد زندگیتون همین شجاعته
منم از وقتی دارم پا رو ترسام میزارم نتایج میاد و حسابی لذت میبرم
ممنون استاد این کلیپ دیگه اخر شجاعت بود اینکه بدون ترش اتش را رها کنی در دل جنگل
چقدر جالبتر که اتشنشانی ها اومدن و چقدر عالی رفتا. کردن و چقدر همه چیز قانونمنده کی فکر شو میکرد که وسط جنگل و این جای دور چنین حفاظتی بشه سریع اومدن و اتش جمع کردن رفتن
چقدر عالی
خدایا شکرت چی میبینم مردمان خوب، کارهاشون به نحو احسن انجام میدن، چقدر خوشرو هستن
خدایا شکرت
به نام خداوند هدایتگرم
سلام ب استاد نازنینم
سلام ب بانو شایسته عزیزم
و سلام ب همه بچه های راه توحید و ثروت
خداروهزاران مرتبه شکر ک ب سادگی ب ما پاسخ میده ، اول فایل گفتم خداجونم چشمامو زیبابین تر کن تا بتونم زیبایی های فایل رو بیشتر ببینم و نتیجه این شد هر قدم انگار خداوندداشت واسم توصیف میکرد و توضیح میداد
مثلا وقتی اشعه های خورشید رو داشتم میدیدم گفت ببین فک کن خورشید منبع حیات ینی من هستم( ینی خداست)
گفت اون هاله های نور ک از خورشید میاد در حالت عادی دیده نمیشن ولی وجود دارن و شما زمانی میتونی حسش کنی وببینیش ک یک فرکانس مثبت مثل یک کار نیک ، یک انرژی مثبت و در کل حال خوب باعث میشه شما ب اصل خودت برگردی ( اینجا آتیش مصداق همون فرکانس مثبته ک باعث هویدا شدن هاله های خورشید شد و زیبایی آتیش هزاران برابر شد
نکته بعدی این پاشنه آشیل ها بود ( این پیچک ها ک ب راحتی از بین نمیرفتن باید خیلی روشون کار کنیم : این برای سوال خیلی از ماست ک چرا فلانی یک سال رو خودش کار کرد نتیجه گرفت ولی من سه ساله دارم کار میکنم نصف اونم نتیجه نگرفتم => اینم جواب واضح : خب پیچک های ذهنت ، جنگل ذهنت اینقدر مقاومت داره ک ب این راحتی نتونستی از بینببریشون ، مداومت در از بین بردن این پیچک ها باعث نتیجه میشه )
استاد چقدر برام جالب بود شما خودتون جنگل رو آتیش زدین ولیبعدش گفتین خدا این کارو کرد ینی اصلا اعتباری ب خودتون ندادین حتی لحظه ای کشما اینو گفتین من گفتم استاد شما خودت این کارو کردی ک ، اما الان فهمیدم اینکه اعتبار هرکاری رو ب خدا دادن ینی چی ، منفقط اعتبار کارهایی ک از پسشون برنمیومدم میدادم ب خدا
استاد ممنونم ک در مورد آتشنشان ها توضیح دادید چون واسم سوال بود ک عه اونها بهتون چیزی نگفتن؟ اصلا چطور قانع شدن ک یهو شما گفتید اتفاقا خیلی برخوردمناسبی داشتن و بهتر از اون اینکه شما گفتید بعد یک مدت مجدد شروع ب پاکسازی میکنید
چقدر ادامه دادن خوبه و باعث اعتماد ب نفس میشه
خدایاشکرت بابت این آگاهی ها ، من قربون خودت و زیباییات بشم ارباب من
استاد جونم خانوم شایسته جونم ممنونم ازتون
عاشقتونم
تا درودی دیگر بدرود