https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/06/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-06-21 08:37:032025-02-01 12:12:52سریال زندگی در بهشت | قسمت 34
376نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
الهی صدهزار مرتبه شکر بخاطر هدایتم ب دیدن این قسمت و ادامه ی مسیر و تعهدم
حس خیلی خوبی دارم خداروشکر قشنگ دارم تغییر فرکانسم و احساس میکنم
دیدن زیبایی ،شنیدن فایل ها و نوشتن کامنت
خییلی تاثیر بیشتری داره برای باور ب قانون وابنکه خیلی سریع جواب میده
راحتتر درمدار زیبایی ها قرار میگیری
احساس خوب بیشتری داری در طول روز
و راحتتر میتونی ذهنتو کنترل کنی
ایمانت قوی تر میشه
وقتی ک استاد با ایمان ب قدرت الله خودش شروع میکنه علف های هرز ک وسط جنگل ان و آتیش میزنه
و با آرامش نظاره گرش هست وبا عشق ب عزیزدلشون ک داره زیبایی ها وتصاویر ناب و ثبت میکنه آب میوه میده و ساعت ها این روند سوختن وآتیش گرفتن علف های هرز ادامه داره
بدون کوچکتربن نگرانی این باور استاد و نشون میده شهامتشون و نشون میده
وقتی دیدم ک ادامه ی این آتیش اینقدر گسترده شده گفتم استاد چطور میخواد آتیشو خاموش کنه
ک استاد گفت خودش خاموش میشه
و اینکه دور جزیره رو آب گرفته مشکلی پیش نمیاد
و چقد همه جا مرتب و تمیز شد الهی شکرت
میخوام از اتفاقی ک چن دقیقه قبل افتاد بگم
من الان تو سالن مرکز پوست محل کارم هستم و دارم کامنت مینویسم
آسیه جان امروز حرکت کرد ب سمت تهران تا28هم اونجاست
و خودم تنهام
سالن طبقه بالاست و ی اتاق روب روش هست ک وسایل سالن قبل توش انبارشده
نیم ساعت پیش زنگ آیفون و زدن وقتی نگاه کردم دیدم ی اقا پشت درهست
چون مشتری هامون فقط خانوم هست لباس راحت میپوشیم
برای همین رفتم شومیزم و پوشیدم و شالمو سرکردم
با آیفون در و باز کردم و از پله ها رفتم پایین ی آقایی بود ک من نمی شناختم اومده بود داخل گفت الان ی نفر میاد از انباری ی سری وسایل برداره
اومده بود بهم اطلاع بده گفت الان درو میبندم ی کم دیگه میاد
خلاصه اومدم داخل ی کم نگران شدم ک من تنهام قفل در ورودی سالن هم خرابه
چیکار کنم
شروع کردم خوندن کامنتها و دیدن این قسمت
گفتم خدا خودش مراقب منه
و هیچ برگی بدون اذنش از درخت نمی افته
و هیچ جنبنده ای نیست مگر در سیطره ی مالکیت و قدرت خداوند
و خداروشکر احساسم بهترشد
بعد صدای در ورودی اومد ک اومدن داخل صدای ی خانوم و ی آقا بود
خداروشکر
*
الان ک دارم ادامه کامنت و مینویسم اومدم خونه
خداروشکر وسایل و بردن بعد ازابن ک صدا ها قطع شد یکی در سالن و زد بعد در باز شد همون خانم بود
گفت اپی لاسیون انجام میدین اینجا!!!
گفتم ن
گفت جایی وسراغ دارین گفتم ن خخخ
خلاصه رفت
من باخودم فکر کردم ک چقد ترس ها توهم هستند
جایی ترس هست یعنی ایمان نیست
و جایی ک ایمان هست ترس نیست
ترس از شرک میاد
یعنی قدرت دادن ب غیر
ب عوامل بیرون
یعنی ی نیرویی ی آدمی میتونه ب من آسیب بزنه
خدایا منو ببخش بخاطر شرک هایی ک ورزیدم همه ش توهم بوده
همه ش خیال باطل بوده
هیچ کس هیچ قدرتی تو زندگی من نداره
قدرت ازآن خداست
انرژی ک در درون من حضور داره وهر لحظه داره هدایتم میکنه
خیرو شر منو بهم میگه
بهترین هارو برای من میخواد
و میخواد ک من ثروتمند و خوشبخت باشم چون با ثروتم و خوشبختیم ب گسترش جهان کمک میکنم
الهی صدهزار مرتبه شکرت قلبم
عاشقتمممم
خدایا شکرت
امروز تو تمرین ستاره قطبیم نوشتم ک مبخوام ی دفتر خوشگل شکر گزاری داشته باشم
بعد از اینکه از سالن اومدم بیرون ی کافینت سرراهم بود
ک پرسبدم ک اینجا لوازم تحریر هست
گفت ی کم بالاتره ک ب مسیر من نمیخورد ک گفتم ولش کن
و اومدم اینور خیابون ک ی سوپری دیدم گفتم وقتی رفتم سمتش فروشنده بلند شد با احترام درو برام باز کرد
ازش پرسیدم دفتر دارین گفت نننن متاسفانه
حسم گفت بپرس ازش ک این اطراف هست؟؟
گفت اره یکی بالاتره گفتم مسیرم اینوره
اومد بیرون از مغازه و با عشق بهم آدرس داد
4،5مغازه پایینتر ی لوازم و تحریری خیلی خوشگل پیدا کردم
گفتم ی دفتر میخوام ک بزرگ باشه
ی سررسبد آورد برام
گفتم میخوام برگش ضخیم باشه
ک ی دفتر سیمی 200برگ آورد برام
همون دفتری ک میخواستم ک تو سریال سفر ب دور امریکا تو دست مریم جان دیدم گفتممم اینو مبخواممم
همون رنگی ک دوسداشتم
زرد خوش رنگ
و دوتا خودکار ک دوسداشتم و خریدم
خیییلی حس عالی داشتم
لذت خرید دفتری ک تو ذهنم بود
و تیک خوردن خواسته ام
واینکه با خریدم باعث جاری شدن جریان ثروت شدم
و ی چیزی ک توجهم و جلب کرد
این بود ک سه تا لوازم و تحریری ب این فاصله کم کنار هم هستند وکلی مغازه جدید ک تواین منطقه رسالت
راه اندازی شده ک نشانه ثروت و فراوانیه
و داره بهم میگه ک جهان هرروز درحال گسترش و پیشرفته
و روز ب روز فرصتها و موقعیت های پولسازی بیشتر وبیشتر میشه
ک ب فروشنده ک ی دختر خوشگل و ناز بود گفتممم چقددد رسالت بزرگه
من همیشه بازار میرم خرید
تاحالا اینجا نیومدم
گفت اینجاهمه چی داره
اصن لازم نیست بری بازار
و دفتر و خودکارها رو گذاشت توی ی پلاستیک خوشگل برام
سلام استاد عزیزم و مریم بانوی دوباره به عشق شما و نوشتن من به وجه به نکات مثبت دوتا یار دو تا رفیق دوتا پایه و دوتا همراه دوباره به زیبایی جهان افزودن خدایا شکرت زیبایی نورها درختان ادمها خدایا شکرت درختان سر به فلک کشیده درختان زیبا اتیش نارنجی شما دوتا همراه همیشگی خدایا شکرت لذت بردن باهم کار کردن باهم حال خوبتون استاد قشنگم عزیزم براش ابمیوه اوردی میگه عاشقتم من خدایا خیلی قشنگه فضا دیدن این همه زیبایی پاکسازی کردن جنگل و ماهم باید ذهنمونو پاکسازی کنیم خیلی قشنگه زیباسست پاهاتو راحت میزاری اتیش گرفتن خانه زیبا درخت چه ها هرز و ذهنیت ما هم باید به همین زیبااییی و قشنگی باشه خدایا شکرت چقدر زیبا حرف میزنی مریم عزیزم چقدر من شما دوتا رو دوست چقدر دیدن شما لذت بخشه درس زندگی عشق زندگی خدایا شکر اتیش های فراوان به به عزیزم عروسیه زیبایی و زیبایی بوی عطر شعر خوندن استاد خدای من استاد شما همیشه میگین قرار نیست تا ابد یه جا باشین و چقدر زیبا و قشنگ چون ما فرکانسمون تغییر میکنه ما زیبایی بیشتر دنیای بیشتر طبیعت بیشتر و بهترین های بیشتر میبینیم خدایا شکرتمواد مغذی به درختان خداوندا شکرت بابت ایده های قشنگ خدایا شکرت امتحان کردن ایده جالب بود مرسی استاد قشنگم ممنونم به همه جاهم راه داره اب هست خدایا شکرت امن بودن ثروت مند بودن امکانات داشتن خدایا اونجا همه کارهاشون عالی انجام میدن وظایف شونو انجام میدن علف های هرز خاموش کردن اتیش با روی خوش تجربه های عالی استاد قشنگ و زیباستممنونم زیبا بود
بنام تنها فرمانروای قدرتمند جهان هستی، بنام اوکه هر چه دارم از اوست
سلام به استاد ارجمندم ومریم جان زیبا ودوستان الهی ام
خداراسپاسگزارم بخاطر تمام نعمتها وموهبتهایی که در زندگی به من ارزانی داشته است
خداراسپاسگزارم که هر روز نعمتهایی را که از فضل خودش به من بخشیده رو به یادم میاره تا من هم در حد توانم سپاسگزار این فضل ولطف خداوند باشم
خدای من چه بعداز ظهر دل انگیزی ،چه هوای مطبوعی چقدر این فضا رویایی وزیباست صدای آواز پرندگان که جلوه خاصی به این فضا بخشیده خدای من هرروزتماشای این بهشت زیبا برام زیباتر ولذت بخش تر میشود
عاشقتم مریم جان که تصمیم گرفتید چشمه هایی از ایده ای که در نظر دارید رو بعداز ظهر عملی کنید
ای جانم استاد جان که مسلح به الله اکبر (باتری اضافه، دستکش،فندک ) آماده هست برای عملی کردن قسمتهایی از ایده ای که در سر دارند
خدای من تلألو اشعه های خورشید لابه لای درختان دربین دودها چقدر زیباست چه صدایی دارد سوختن این برگهای خشک لابه لای درختان وشعله های آتش که زیبایی حیرت انگیز خود را به نمایش گذاشتند الله اکبر
وخورشید که راس هرم هست واشعه های خود را سخاوتمندانه برروی درختان وزمین تابانده الله اکبر از این زیبایی وشگفتی
خدای من هر دفعه که سوخته شدن این علف های هرز وشاخه وبرگهای خشک را نگاه میکنم بیشتر به شباهت بین علف های هرز با باورهای محدود کننده واشتباه پی میبرم همانطور که این آتش با سوزاندن علفهای هرز وشاخه وبرگهای خشک به درخت این اجازه را میدهد تا راحت تر تغذیه شود ورشد کند به همان میزان که من روی باورهای محدود کننده ذهنم کار کنم باورهای مناسب وخوب فضای بیشتری از ذهنم رو در بر می گیرند وزندگی ام مملو از آرامش واتفاقات قشنگ می شود
همین جوری که این آتش پیشروی میکند وراه خود را باز میکند اگر من هم زمان بگذارم وروی خودم کار کنم آن باورهای اشتباهی که سالیان سال به ذهن من چون سیمان چسبیده شل شده وکم کم باورها وافکار مناسب جای آنها را پر میکند
وقتی برترسامون غلبه می کنیم ووارد دل ترسها میشم علاوه بر اینکه ما شجاع تر میشیم برا انجام قدمهای بعدی علاوه بر اعتماد به نفس وعزت نفسی که پیدا میکنیم میتونیم از آن تجربه استفاده کنیم تا آن کار را در مقیاس وسیعتر انجام بدیم مثل همین آتش زدن برگهای خشک جزیره که استاد جان از تجارب قبلی استفاده کردند تا این کار راحت تر انجام بگیرد بدون اینکه کار خاصی انجام دهند ونتیجه آن میشه پاکسازی جزیره وایجاد فضای بیشتر
ای جانم استاد جان که برای مریم بانو آبمیوه آوردند دمت گرم
عاشقتم مریم جان از این تیکه کلامهایی که استفاده میکنید مردی بر آمده از آتش
ای جانم استاد من عاشق این ساده گی شمام که اینقدرراحت روی زمین نشستی واین صحنه رو نگاه میکنید ولذت میبرید
واقعا که اگر در طبیعت تأمل کنیم براما پراز درس وآگاهی است خدایا شکرت
این پیچکهای هرز که حتی آتش نتونسته آنها رو بسوزنه همان پاشنه های آشیل ما هستند که انرژی وزمان زیادی لازم هست تا ما آنها را بهبود ببخشیم ونیاز به کار کردن مداوم والبته طی،کردن تکاملمان دارد
خدای من چقدر این صحنه زیباست الان با دیدن این تصاویر دارم متوجه تغییر دیدگاهم میشم شاید بارها وبارها ما در زندگیمون این تصاویر را دیده باشیم ولی هیچ وقت سعی نکرده بودیم با دیدگاهی متفاوت از دیدگاه بقیه به آنها نگاه کنیم ولی الان که ذهنمون را عادت دادیم به دیدن زیبایی ها در دل هر چیزی فقط زیبایی میبینیم حتی ناخودآگاه دنبال آن میگردیم خدایا شکرت اینم از برکات سریال زندگی در بهشت هست که استاد ومریم جان به ما یاد دادند متفاوت نگاه کنیم ومتفاوت عمل کنیم
خدایا شکرت که این جنگل احیاء شد به راحت ترین شکل ممکن که هم فضای کافی برای موتور سواری وپیاده روی باز شد وهم درختان راحت تر میتونند تغذیه کنند ورشد کنند
احساس فوقالعادهای دارد وقتی به خداوند اعتماد کنیم وکارها را بسپاریم به خودش تا به بهترین نحو انجام شود
امتحان کردن ایده ها حتی اگر آن نتیجه مطلوب را نداشته باشد میتوان در آینده از تجربه آن استفاده کرد خدایا شکرت
در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
من نزدیک 10 یا 20 قسمت از انتهای سریال زندگی در بهشت دیدم تا رسیدم تقریبا به قسمت 235 اینا بود با خودم گفتم واقعا حیفه اگه نخوام این همه زیبایی رو نبینم و شروع کردم از ابتدای سریال و هر موقع وقت کنم روزی دو یا سه تا میبینم، منی که قبلا خیلی فیلم و سریال خارجی میدیدم که همش کشت و کشتار و اینا بود الان فقط سریال ماجراهای استاد و بانو رو میبینم و واقعا از تک تک قسمت ها لذت میبرم. سریال سرشار از نکات مثبته سرشار از حس خوبه سرشار از باورهای خوب و مناسبه از هردوتون واقعا سپاسگزارم بابت این همه زیبایی که با ما به اشتراک میزارین.
از صحنه دود و آتش و خورشید خیلی لذت بردم واقعا زیبا بود و خانم شایسته عزیز فک کنم دیگه تا الان یه فیلم بردار و کارگردان حرفه ای شدن خخخخ و یه چیز دیگه بگم که من هر موقع تو سریال آتیش میبینم یاد بچگیام میافتم که سیب زمینی آتیشی و چای آتیشی چقدر درست می کردیمو میخوردیم خخخخ حالا چای کمتر و هر موقع آتیش برپا می کردیم چنتا سیب زمینی هم داخلش مینداختیم خیلی خوب بود.
هر بار که تیکه ای از درختای هرز و بی خاصیت بهشت رو آتش میزنین من واقعا حس میکنم تیکه ای از باورهای منفی منو دارین آتش میزنین و واقعا حس میکنم صادق قبل از دیدن قسمت های سریال و صادق بعد از دیدن سریال فرق میکنه. ولی هنوز خیلی کار دارم که انجام بدم و بتونم ذهنمو کنترل کنم و به ویژگی های مثبت زندگیم توجه کنم. هر موقع که فیلم های شمارو میبینم یا فایلای صوتی شمارو گوش میکنم حالم خیلی خوبه ولی وقتی یکم میزارمشون کنار و سرگرم کار روزمره و شغلم میشم افکار منفی به سراغم میاد ولی با خودم صحبت میکنم و سعی میکنم افکار مثبت رو جایگزین کنم که تا حدودی موفقم و بعضی اوقات هم ناموفق ولی همیشه سعی میکنم با فرکانس مثبت بخوابم و صبح روز بعد واقعا فوق العادس وقتی از خواب بیدار میشم.
یه نکته هست که باید بگم اینکه تو شرکتی که الان کار میکنم یه بار مانور ایمنی و امداد و نجات برگزار کردن و یه دوستی دارم که خیلی ازش خوشم میاد گفتن که برام از مانور فیلم بگیر. من هم موقع برگزاری مانور فیلم میگرفتمو براشون توضیح میدادم که الان چه اتفاقاتی افتاده کلا خیلی این کارو دوست داشتم. وقتی مریم خانم دیدم که این همه فیلم سریال اون هم به صورت رایگان برای ما تهیه میکنه، فیلم برداری میکنه، تدوین میکنه، روی سایت میزاره و …. فهمیدم که پشت این همه تلاش باید یه عشق فوق العاده ای باشه و از اون مهمتر اینکه چقدر زیبا و با حوصله با صدای دل نشین و زیباشون بدون هیچ گونه انتظاری برای ما توضیح میدن که چه اتفاقاتی میافته. هدفم از گفتن این موضوع این بود که من علاقه خودمو به اون دوستم که براش از مانور فیلم گرفتم و توضیح دادم با علاقه بی نظیر مریم خانم مقایسه کردم و فهمیدم که چقدر ایشون فوق العاده هستن و واقعا ایشونو تحسین میکنم که نزدیک چند صدتا فیلم برای ما گرفتن و خیلی نکات مثبت خوبی دارن که باید ازشون یاد بگیرم.
چیزی که بیش از هرچیزی توجه منو جلب کرد و از دیدنش لذت بردم رابطه عاشقانه شما دو نفر هست وقتی استاد آبمیوه به دست از دل آتش اومد و بعدمریمپجان گفت من برای شما آبمیوه آوردم و عاشقتم گفتن ها و قربونت برم گفتن ها و منم گفتنه ها وابیی خدا چقدر زیباست خدایا شکرت ، خدا جان ممنونم ❤️
چه حس خوبی داره این سوزاندن علف های هرز و تمیز کردن طبیعت حس حس خوبی داره دیدن بارقه های نور در دود آتش میان این درختان بلند و زیبا. خدایا هزاران مرتبه شکرت ممنون بخاطر اینکه آمریکا اینهمه ثروتمنده ، نیروهای آتش نشانی اینهمه خوش برخورد و وظیفه شناس هستن خدایا هزاران مرتبه شکرت که این قسمت را دیدم و لذت بردم♥️♥️♥️
خدا رو شاکرم که تونستم به این سایت روحانی هدایت بشم راستش من از قسمت اول سریال زندگی در بهشت دارم با دقت و طبق تجربه 3 ماهم مطالبی که یاد گرفتم رو یادداشت میکنم و از خدای مهربون خواستم برای کامنت نوشتن هدایتم کنه که فکر کنم امروز وقتش بود
پس شروع میکنم.
تحسین میکنم توجه مریم بانو رو به نکات مثبت در هر لحظه مثل هوای عالی صدای پرندگان
تحسین میکنم استاد و مریم رو برای عمل به ایده و اشتیاق برای انجام اون و اینکه سریع اقدام میکنید به جای امروز و فردا کردن با وجود اینکه میدونید پروژه طولانیه ولی به خودتون میگید میخوایم یه ذره رو امروز تجربه کنیم و بعد هم این سرسپردگی که بذار جریان ما رو ببره و خیلی راحت از سر راه خدا کنار میرن.
استاد از راه کار های قبلی برای حل مسئله جدید استفاده میکنه.
ذوق میکنم از ابراز عشق و توجه استاد به مریم از طریق آبمیوه و یه نمونه دیگه از عاشقتم گفتن این دفعه عملی
جمله ی فان و قشنگ مریم که میگه مردی برآمده از دل آتش
من متوجه شدم که میتونم با آتش اراده، اشتیاق و تعهد علف های هرز ذهنم رو بسوزونم و با آب جان بخش آگاهی سیاهی ها رو پاک کنم تا فضا برای کاشت و رویش باورهای قدرتمند باز بشه و با مراقبت از اون که کنترل ورودی ها، توجه به نکات مثبت و ادامه دادن این روند بتونم این باغچه رو زیباتر کنم و از چیزی که ساختم لذت ببرم
متوجه شدم که یک کار به ظاهر ساده چقدر میتونه نتایج بزرگ داشته باشه مثل آتیش زدن قسمتی و پیشروی آتش در کل جزیره
که این کارها فقط به دلیل باور کردن ایده و شروع کار بود و خدایی که گفت: بذار به عهده ی من آخه دلم میخواد کمکت کنم خیالت تخت.
چقدر زیباست نگاه توحیدی و اعتمادی تون به رب که میگید خدا انجام داد نه ما تونستیم.
قشنگ مشخصه ذوق مریم از نور افکن خدا و منظره آتش سوزی که چند بار میگه خدای من چقدر زیباست در واقع زیبایی در نگاه شماست که اون رو ساختید وگرنه برای آدم های دیگه آتش ترسناکه.
متشکرم مریم عزیز از این میزان عشقی که به فیلم برداری دارین باوجود اینکه دود آتش اذیتتون میکنه ولی میخواین ما هم نتایج کار رو ببینیم.
عشق میکنم قدرت خدایی که میتونه با یک کار ساده همه چیز رو با هم مدیریت کنه و محصول چند وجهی تحویل بده
هم از درخت ها در برابر آتش محافظت کنه هم بهشون غذا بده هم آرزوی بندش رو برآورده کنه هم از کار سنگین و زحمت زیاد اون ها جلوگیری کنه و هم درصد زیادی از کار رو خودش انجام بده و میگه کیف کردی؟ دیدی نتیجه اعتمادت به من رو؟ این تازه یه سر سوزن از توانایی من نیست ، تو نمیدونی من چقدر بزرگم
خدایا شکرت که با تو میشه همه چیز رو با هم داشت.
و در نهایت سپاسگزارم از تمام کائنات برای تهیه این سریال بهشتی️
سلام به استادعزیزم ومریم جان مهربان من ازوقتی باشما آشنا شدم واقعا یه ادم دیگه شدم خداروشکر میکنم که مراهدایت کرد از پروردگارم سپاسگذارم ازشماسپاسگذارم وقتی صحبت های شماراگوش میکنم باتمام وجود احساس میکنم به اصل خودم برگشتم واقعا حس میکنم به خانه برگشتم خداوشکر نمی دانم اگر خدامرابه سمت شماهدایت نمیکرد الان درچه حالی بودم .ولی الان حالم خوبه دارم تمرین میکنم کانون توجهم رابه سمت زیبایی ها ببرم وهز بدی ها دورکنم وایمانم واقعابه خداوند عزیزم بیشتر شده ودیگر نگران عزیزانم نیستم چون آنهاروبه خداسپردم به رب العالمین ومیدانم که من برای دیگران نمیتونم کاری کنم چون قبلا مدام میخواستم مواظب عزیزانم باشم ونگرانشان بودم ومیخواستم آنها راتغییر بدم ولی حالا فقط میخوام خودمو تغییر بدم واعتماد به نفسم خییلی زیاد شده وکلا انگار یه بار هزار تنی از کمرم برداشته شده چون فهمیدم که من فقط مسول خودم هستم ولا غیر.چه آتش زیبایی بود استادجان چه شجاعتی دارید آفرین برشماوقتی شجاعت شما رامیبینم من هم شجاع میشوم خداروشکر بابت این هدایت بابت این استادعزیز
و سلام به خانواده ی قدرتمندم در این سایت بی مانند.
این روزها که خودمو متعهد کردم به دیدن فایلهای زندگی در بهشت چشمم با زیبایی ها و سرسبزی ها آشناشده .
پرادایس همیشه زیبا.صدای پرنده ها.
مریم جان مشتاق.استاد جان مجهز.اشعه های نور خورشید و تلئلوئش از نوک درختان کاج.
از این همه زیبایی شگفت زده م.
و خوشحالم که شروع تعهد تماشای این بهشت همزمان با تابستان ایران شده و من وقایع روزانه در پرادایس رو با گوشت و پوستم درک و تجسم می کنم.و مطمئنم که وقایعی که در زمستان پرادایس اتفاق می افته هم همزمانه با زمستان ایران و خیلی برام لذت بخشه.
این برگها و علف ها و درختچه های خشک که نمیذاشتند حرکت کنید و قدم بردارید همانند وابستگی های ما در زندگی هست که مبدل به رنج میشه.
ولی وقتی ما اهرم لذت رو جایگزین شون بکنیم(درواقع همون سوزاندن زمین)
اون وقت خودبخود این آتیشه حرکت میکنه و همه جای وجودمون رو پاکسازی و روبراه میکنه.
این برادران آتشنشان هم که دست های خداوند شدند تا نقش باران رو بازی کنند و این خاکسترهای بجا مانده و غنی رو به دل زمین ببرند و پرادایس رو و بخصوص جزیره رو صیقل بدن.
با به تکامل رسیدن زمین جزیره ی وحشی رام شد و استاد مهربانم که میدرخشه و از میان خاکسترها رد میشه وآبمیوه برای عشقش میاره.چقدر زیباست.خدایا شکرت.
این خودِ قانون طبیعته که شعاع بزرگی از آتیش رو هدایت میکنه که حرکت کنه و درخت های پوشالی رو ذوب کنه و پرادایس زیبا رو پاکسازی کنه.و الله اکبر و سبحان الله که بعد از سوختن دیگه قدرتی ندارند بطوریکه استاد جانم از وسطشون رد شدند بدون اینکه پاشون بسوزه.
خدایاشکرت.
مقاومت اون درختچه های هرز هم که آتیش از روشون رد شده ولی نسوختند هم (باورهای غلط و مقاوم و شیطانی)
هم تلاش و راهکار دیگری رو می طلبه.
پاکسازی خداوند فوق العادس.خداوند و طبیعت در چند دقیقه تمومش کردند.درواقع نیروهای طبیعی خداوند خودشون اصل تکامل رو به ما یادآور میشن.
استاد جون شما خودتون با ایده هاتون مولد تکامل هستید و من مطمئنم بزودی برای اون درختچه های مقاوم هم راهی ساده ابداع می کنید.
و اون آتشنشان های خوش برخورد و وظیفه شناس یکبار دیگه به ما میگن که این کشور چقدر ثروتمنده و چقدر امنه و چقدر انسانهای خوب زیادن و حواسشون بهتون هست.
طبیعت خودش یه معلمه و رشد و تکامل رو در جز ٕ جز ٕ خلقت به ما نشون میده.
بنام خالق عشق و زیبایی
سلام ب همگی عزیزانم
روز43
الهی صدهزار مرتبه شکر بخاطر هدایتم ب دیدن این قسمت و ادامه ی مسیر و تعهدم
حس خیلی خوبی دارم خداروشکر قشنگ دارم تغییر فرکانسم و احساس میکنم
دیدن زیبایی ،شنیدن فایل ها و نوشتن کامنت
خییلی تاثیر بیشتری داره برای باور ب قانون وابنکه خیلی سریع جواب میده
راحتتر درمدار زیبایی ها قرار میگیری
احساس خوب بیشتری داری در طول روز
و راحتتر میتونی ذهنتو کنترل کنی
ایمانت قوی تر میشه
وقتی ک استاد با ایمان ب قدرت الله خودش شروع میکنه علف های هرز ک وسط جنگل ان و آتیش میزنه
و با آرامش نظاره گرش هست وبا عشق ب عزیزدلشون ک داره زیبایی ها وتصاویر ناب و ثبت میکنه آب میوه میده و ساعت ها این روند سوختن وآتیش گرفتن علف های هرز ادامه داره
بدون کوچکتربن نگرانی این باور استاد و نشون میده شهامتشون و نشون میده
وقتی دیدم ک ادامه ی این آتیش اینقدر گسترده شده گفتم استاد چطور میخواد آتیشو خاموش کنه
ک استاد گفت خودش خاموش میشه
و اینکه دور جزیره رو آب گرفته مشکلی پیش نمیاد
و چقد همه جا مرتب و تمیز شد الهی شکرت
میخوام از اتفاقی ک چن دقیقه قبل افتاد بگم
من الان تو سالن مرکز پوست محل کارم هستم و دارم کامنت مینویسم
آسیه جان امروز حرکت کرد ب سمت تهران تا28هم اونجاست
و خودم تنهام
سالن طبقه بالاست و ی اتاق روب روش هست ک وسایل سالن قبل توش انبارشده
نیم ساعت پیش زنگ آیفون و زدن وقتی نگاه کردم دیدم ی اقا پشت درهست
چون مشتری هامون فقط خانوم هست لباس راحت میپوشیم
برای همین رفتم شومیزم و پوشیدم و شالمو سرکردم
با آیفون در و باز کردم و از پله ها رفتم پایین ی آقایی بود ک من نمی شناختم اومده بود داخل گفت الان ی نفر میاد از انباری ی سری وسایل برداره
اومده بود بهم اطلاع بده گفت الان درو میبندم ی کم دیگه میاد
خلاصه اومدم داخل ی کم نگران شدم ک من تنهام قفل در ورودی سالن هم خرابه
چیکار کنم
شروع کردم خوندن کامنتها و دیدن این قسمت
گفتم خدا خودش مراقب منه
و هیچ برگی بدون اذنش از درخت نمی افته
و هیچ جنبنده ای نیست مگر در سیطره ی مالکیت و قدرت خداوند
و خداروشکر احساسم بهترشد
بعد صدای در ورودی اومد ک اومدن داخل صدای ی خانوم و ی آقا بود
خداروشکر
*
الان ک دارم ادامه کامنت و مینویسم اومدم خونه
خداروشکر وسایل و بردن بعد ازابن ک صدا ها قطع شد یکی در سالن و زد بعد در باز شد همون خانم بود
گفت اپی لاسیون انجام میدین اینجا!!!
گفتم ن
گفت جایی وسراغ دارین گفتم ن خخخ
خلاصه رفت
من باخودم فکر کردم ک چقد ترس ها توهم هستند
جایی ترس هست یعنی ایمان نیست
و جایی ک ایمان هست ترس نیست
ترس از شرک میاد
یعنی قدرت دادن ب غیر
ب عوامل بیرون
یعنی ی نیرویی ی آدمی میتونه ب من آسیب بزنه
خدایا منو ببخش بخاطر شرک هایی ک ورزیدم همه ش توهم بوده
همه ش خیال باطل بوده
هیچ کس هیچ قدرتی تو زندگی من نداره
قدرت ازآن خداست
انرژی ک در درون من حضور داره وهر لحظه داره هدایتم میکنه
خیرو شر منو بهم میگه
بهترین هارو برای من میخواد
و میخواد ک من ثروتمند و خوشبخت باشم چون با ثروتم و خوشبختیم ب گسترش جهان کمک میکنم
الهی صدهزار مرتبه شکرت قلبم
عاشقتمممم
خدایا شکرت
امروز تو تمرین ستاره قطبیم نوشتم ک مبخوام ی دفتر خوشگل شکر گزاری داشته باشم
بعد از اینکه از سالن اومدم بیرون ی کافینت سرراهم بود
ک پرسبدم ک اینجا لوازم تحریر هست
گفت ی کم بالاتره ک ب مسیر من نمیخورد ک گفتم ولش کن
و اومدم اینور خیابون ک ی سوپری دیدم گفتم وقتی رفتم سمتش فروشنده بلند شد با احترام درو برام باز کرد
ازش پرسیدم دفتر دارین گفت نننن متاسفانه
حسم گفت بپرس ازش ک این اطراف هست؟؟
گفت اره یکی بالاتره گفتم مسیرم اینوره
اومد بیرون از مغازه و با عشق بهم آدرس داد
4،5مغازه پایینتر ی لوازم و تحریری خیلی خوشگل پیدا کردم
گفتم ی دفتر میخوام ک بزرگ باشه
ی سررسبد آورد برام
گفتم میخوام برگش ضخیم باشه
ک ی دفتر سیمی 200برگ آورد برام
همون دفتری ک میخواستم ک تو سریال سفر ب دور امریکا تو دست مریم جان دیدم گفتممم اینو مبخواممم
همون رنگی ک دوسداشتم
زرد خوش رنگ
و دوتا خودکار ک دوسداشتم و خریدم
خیییلی حس عالی داشتم
لذت خرید دفتری ک تو ذهنم بود
و تیک خوردن خواسته ام
واینکه با خریدم باعث جاری شدن جریان ثروت شدم
و ی چیزی ک توجهم و جلب کرد
این بود ک سه تا لوازم و تحریری ب این فاصله کم کنار هم هستند وکلی مغازه جدید ک تواین منطقه رسالت
راه اندازی شده ک نشانه ثروت و فراوانیه
و داره بهم میگه ک جهان هرروز درحال گسترش و پیشرفته
و روز ب روز فرصتها و موقعیت های پولسازی بیشتر وبیشتر میشه
ک ب فروشنده ک ی دختر خوشگل و ناز بود گفتممم چقددد رسالت بزرگه
من همیشه بازار میرم خرید
تاحالا اینجا نیومدم
گفت اینجاهمه چی داره
اصن لازم نیست بری بازار
و دفتر و خودکارها رو گذاشت توی ی پلاستیک خوشگل برام
ک کارشو خییلی تحسین کردم ولذت بودم و ازش تشکر کردم
اومدم بیرون
و منتظر تاکسی شدم ک بعد از3،4دقیقه اومد
وقتی ک سوار شدم پنجره رو بالا کشید و کولرو برام روشن کرد
الهی صدهزار مرتبه شکرت قلبم
و دیروزم آسیه جان با شوهرش منو با احترام رسوندن درخونه
الهی صدهزار مرتبه شکرت بخاطر اتفاق هلی قشنگ امروزم وآگاهی هایی ک بهم رزق دادی
سپاسگزارم بابت دیدن ماه زیبا تو آسمون
خدایا شکرت بابت ابرهای زیبا توآسمون
خدایا شکرت چقددد خورشید وسط درختا خوشگل بود اشعه های زیباش
و این آگاهی و بهم داد ک خداوند مث خورشید در حال تابیدنه
اگه من گرماشو
نورش رو دریافت نمیکنم ب این دلیله ک رفتم تو سایه وگرنه خورشید همیشه داره میتابه
من ب اندازه ی ظرف وجودم نعمت و ثروتش و دریافت میکنم
ب قول استاد ثروت ونعمت ی امر کاملا ذهنیه اگه من ساختار ذهنم و درمورد ثروت تغییر بدم
ثروت و نعمت جاری میشه تو زندگیم
ثروت مث ی رودخونه اس ک هرروز داره میاد هرروز وهرلحظه جاریه
و طبیعیش اینه ک من ثروتمند باشم
من خوشبخت باشم
چون من لایق خوشبختی ام
من لایق عشق واحترامم
من لیاقت استفاده از تمام نعمت ها وثروت ها رودارم
من کافی هستم ب شکلی ک هستم
من منحصر ب فرد ام
من بسیار جذاب و دوسداشتنی ام
من جیگر گوشه ی خدام
من پاره ای از خدام
و خداوند عاشقه منه
خدای عزیز رحمانم
خدایی ک منو هدابت کرد ب این مسبر زیبا ب این سایت
ب این ستاد توحیدی
واین اقیانوس آگاهی
خدایا تنها تورا بندگی میکنم وتنها ازتو یاری میخوام
من رو ب راه راست هدایت کن
راه کسانی ک ب اونها نعمت دادی ن کسانی ک براونها غضب کردی ونه گمراهان
خدایا من هیچم بی تو
من هیچ قدرتی ندارم
من ضعیفم عاجزم
بدون تو نمیتونم نفس بکشم
حتی نمیتونم پلک بزنم
خدایا وجودم وپاک کن از شرک از تاریکی از ترس های واهی
بهم قدرت بده
ایمان بده
تا ثابت قدم باشم تواین مسبر
من تسلیم فرمان خودت قرار بده
منو تسلیم بمیران
حسبی الله
هرکس تقوای الهی پیشه کند خداوند راه خروجی برایش قرار میدهد
و ازجایی ک گمان نمیکند ب او روزی میرساند و خداوند کافیه برام باید براوتوکل کنم
الهی صدهزار مرتبه شکرت عاشقتمممم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیز و بانو شایسته مهربان
یه روز زیبای دیگه توی بهشت زیبا
واستاد عزیز که آماده آتیش بازی شده با ابزارآلات هیولا
چقدر صحنه زیبا و فوق العاده ای
واقعاً زیباست خدای من
تحسین برانگیز است این همه زیبایی و نعمت
وااای خدا ببببین چقدر زیبااااست
واقعاً فوقالعاده است خدایا هزاران بار شکرت
چقدر استاد با آرامش و اعتماد به آتیش زدن جزیره ادامه دادن و استرس اینکه نشه مهارش کرد نداشتن
واقعاً تحسین میکنم این ایمان و باور رو که کنترل آتیش دست خودشه
چقدر تمیز شد دور درختا وبه راحتی بدون هیچ هزینه و فشار کار،و تحسین میکنم این ایده عالی رو
فکر کنم بزرگترین آتیش بازی توی پارادایس بود که به سلامتی انجام شد
ای بابا نیرو های کمکی از کجا اومدن ،
ترس تو دل همه انداختی استاد ، خیلی باحال بود
خدایا شکرت همه چی به خیر و خوشی تمام شد
موفق و سربلند باشید
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد عزیزم و مریم بانوی دوباره به عشق شما و نوشتن من به وجه به نکات مثبت دوتا یار دو تا رفیق دوتا پایه و دوتا همراه دوباره به زیبایی جهان افزودن خدایا شکرت زیبایی نورها درختان ادمها خدایا شکرت درختان سر به فلک کشیده درختان زیبا اتیش نارنجی شما دوتا همراه همیشگی خدایا شکرت لذت بردن باهم کار کردن باهم حال خوبتون استاد قشنگم عزیزم براش ابمیوه اوردی میگه عاشقتم من خدایا خیلی قشنگه فضا دیدن این همه زیبایی پاکسازی کردن جنگل و ماهم باید ذهنمونو پاکسازی کنیم خیلی قشنگه زیباسست پاهاتو راحت میزاری اتیش گرفتن خانه زیبا درخت چه ها هرز و ذهنیت ما هم باید به همین زیبااییی و قشنگی باشه خدایا شکرت چقدر زیبا حرف میزنی مریم عزیزم چقدر من شما دوتا رو دوست چقدر دیدن شما لذت بخشه درس زندگی عشق زندگی خدایا شکر اتیش های فراوان به به عزیزم عروسیه زیبایی و زیبایی بوی عطر شعر خوندن استاد خدای من استاد شما همیشه میگین قرار نیست تا ابد یه جا باشین و چقدر زیبا و قشنگ چون ما فرکانسمون تغییر میکنه ما زیبایی بیشتر دنیای بیشتر طبیعت بیشتر و بهترین های بیشتر میبینیم خدایا شکرتمواد مغذی به درختان خداوندا شکرت بابت ایده های قشنگ خدایا شکرت امتحان کردن ایده جالب بود مرسی استاد قشنگم ممنونم به همه جاهم راه داره اب هست خدایا شکرت امن بودن ثروت مند بودن امکانات داشتن خدایا اونجا همه کارهاشون عالی انجام میدن وظایف شونو انجام میدن علف های هرز خاموش کردن اتیش با روی خوش تجربه های عالی استاد قشنگ و زیباستممنونم زیبا بود
بنام تنها فرمانروای قدرتمند جهان هستی، بنام اوکه هر چه دارم از اوست
سلام به استاد ارجمندم ومریم جان زیبا ودوستان الهی ام
خداراسپاسگزارم بخاطر تمام نعمتها وموهبتهایی که در زندگی به من ارزانی داشته است
خداراسپاسگزارم که هر روز نعمتهایی را که از فضل خودش به من بخشیده رو به یادم میاره تا من هم در حد توانم سپاسگزار این فضل ولطف خداوند باشم
خدای من چه بعداز ظهر دل انگیزی ،چه هوای مطبوعی چقدر این فضا رویایی وزیباست صدای آواز پرندگان که جلوه خاصی به این فضا بخشیده خدای من هرروزتماشای این بهشت زیبا برام زیباتر ولذت بخش تر میشود
عاشقتم مریم جان که تصمیم گرفتید چشمه هایی از ایده ای که در نظر دارید رو بعداز ظهر عملی کنید
ای جانم استاد جان که مسلح به الله اکبر (باتری اضافه، دستکش،فندک ) آماده هست برای عملی کردن قسمتهایی از ایده ای که در سر دارند
خدای من تلألو اشعه های خورشید لابه لای درختان دربین دودها چقدر زیباست چه صدایی دارد سوختن این برگهای خشک لابه لای درختان وشعله های آتش که زیبایی حیرت انگیز خود را به نمایش گذاشتند الله اکبر
وخورشید که راس هرم هست واشعه های خود را سخاوتمندانه برروی درختان وزمین تابانده الله اکبر از این زیبایی وشگفتی
خدای من هر دفعه که سوخته شدن این علف های هرز وشاخه وبرگهای خشک را نگاه میکنم بیشتر به شباهت بین علف های هرز با باورهای محدود کننده واشتباه پی میبرم همانطور که این آتش با سوزاندن علفهای هرز وشاخه وبرگهای خشک به درخت این اجازه را میدهد تا راحت تر تغذیه شود ورشد کند به همان میزان که من روی باورهای محدود کننده ذهنم کار کنم باورهای مناسب وخوب فضای بیشتری از ذهنم رو در بر می گیرند وزندگی ام مملو از آرامش واتفاقات قشنگ می شود
همین جوری که این آتش پیشروی میکند وراه خود را باز میکند اگر من هم زمان بگذارم وروی خودم کار کنم آن باورهای اشتباهی که سالیان سال به ذهن من چون سیمان چسبیده شل شده وکم کم باورها وافکار مناسب جای آنها را پر میکند
تلألو اشعه های خورشید در لابهلای درختان ودود وآتش واقعا زیبا وحیرت انگیز هست خدایا شکرت
وقتی برترسامون غلبه می کنیم ووارد دل ترسها میشم علاوه بر اینکه ما شجاع تر میشیم برا انجام قدمهای بعدی علاوه بر اعتماد به نفس وعزت نفسی که پیدا میکنیم میتونیم از آن تجربه استفاده کنیم تا آن کار را در مقیاس وسیعتر انجام بدیم مثل همین آتش زدن برگهای خشک جزیره که استاد جان از تجارب قبلی استفاده کردند تا این کار راحت تر انجام بگیرد بدون اینکه کار خاصی انجام دهند ونتیجه آن میشه پاکسازی جزیره وایجاد فضای بیشتر
ای جانم استاد جان که برای مریم بانو آبمیوه آوردند دمت گرم
عاشقتم مریم جان از این تیکه کلامهایی که استفاده میکنید مردی بر آمده از آتش
ای جانم استاد من عاشق این ساده گی شمام که اینقدرراحت روی زمین نشستی واین صحنه رو نگاه میکنید ولذت میبرید
واقعا که اگر در طبیعت تأمل کنیم براما پراز درس وآگاهی است خدایا شکرت
این پیچکهای هرز که حتی آتش نتونسته آنها رو بسوزنه همان پاشنه های آشیل ما هستند که انرژی وزمان زیادی لازم هست تا ما آنها را بهبود ببخشیم ونیاز به کار کردن مداوم والبته طی،کردن تکاملمان دارد
خدای من چقدر این صحنه زیباست الان با دیدن این تصاویر دارم متوجه تغییر دیدگاهم میشم شاید بارها وبارها ما در زندگیمون این تصاویر را دیده باشیم ولی هیچ وقت سعی نکرده بودیم با دیدگاهی متفاوت از دیدگاه بقیه به آنها نگاه کنیم ولی الان که ذهنمون را عادت دادیم به دیدن زیبایی ها در دل هر چیزی فقط زیبایی میبینیم حتی ناخودآگاه دنبال آن میگردیم خدایا شکرت اینم از برکات سریال زندگی در بهشت هست که استاد ومریم جان به ما یاد دادند متفاوت نگاه کنیم ومتفاوت عمل کنیم
خدایا شکرت که این جنگل احیاء شد به راحت ترین شکل ممکن که هم فضای کافی برای موتور سواری وپیاده روی باز شد وهم درختان راحت تر میتونند تغذیه کنند ورشد کنند
احساس فوقالعادهای دارد وقتی به خداوند اعتماد کنیم وکارها را بسپاریم به خودش تا به بهترین نحو انجام شود
امتحان کردن ایده ها حتی اگر آن نتیجه مطلوب را نداشته باشد میتوان در آینده از تجربه آن استفاده کرد خدایا شکرت
در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
سلام خدمت استاد عزیز و مریم بانو
من نزدیک 10 یا 20 قسمت از انتهای سریال زندگی در بهشت دیدم تا رسیدم تقریبا به قسمت 235 اینا بود با خودم گفتم واقعا حیفه اگه نخوام این همه زیبایی رو نبینم و شروع کردم از ابتدای سریال و هر موقع وقت کنم روزی دو یا سه تا میبینم، منی که قبلا خیلی فیلم و سریال خارجی میدیدم که همش کشت و کشتار و اینا بود الان فقط سریال ماجراهای استاد و بانو رو میبینم و واقعا از تک تک قسمت ها لذت میبرم. سریال سرشار از نکات مثبته سرشار از حس خوبه سرشار از باورهای خوب و مناسبه از هردوتون واقعا سپاسگزارم بابت این همه زیبایی که با ما به اشتراک میزارین.
از صحنه دود و آتش و خورشید خیلی لذت بردم واقعا زیبا بود و خانم شایسته عزیز فک کنم دیگه تا الان یه فیلم بردار و کارگردان حرفه ای شدن خخخخ و یه چیز دیگه بگم که من هر موقع تو سریال آتیش میبینم یاد بچگیام میافتم که سیب زمینی آتیشی و چای آتیشی چقدر درست می کردیمو میخوردیم خخخخ حالا چای کمتر و هر موقع آتیش برپا می کردیم چنتا سیب زمینی هم داخلش مینداختیم خیلی خوب بود.
هر بار که تیکه ای از درختای هرز و بی خاصیت بهشت رو آتش میزنین من واقعا حس میکنم تیکه ای از باورهای منفی منو دارین آتش میزنین و واقعا حس میکنم صادق قبل از دیدن قسمت های سریال و صادق بعد از دیدن سریال فرق میکنه. ولی هنوز خیلی کار دارم که انجام بدم و بتونم ذهنمو کنترل کنم و به ویژگی های مثبت زندگیم توجه کنم. هر موقع که فیلم های شمارو میبینم یا فایلای صوتی شمارو گوش میکنم حالم خیلی خوبه ولی وقتی یکم میزارمشون کنار و سرگرم کار روزمره و شغلم میشم افکار منفی به سراغم میاد ولی با خودم صحبت میکنم و سعی میکنم افکار مثبت رو جایگزین کنم که تا حدودی موفقم و بعضی اوقات هم ناموفق ولی همیشه سعی میکنم با فرکانس مثبت بخوابم و صبح روز بعد واقعا فوق العادس وقتی از خواب بیدار میشم.
یه نکته هست که باید بگم اینکه تو شرکتی که الان کار میکنم یه بار مانور ایمنی و امداد و نجات برگزار کردن و یه دوستی دارم که خیلی ازش خوشم میاد گفتن که برام از مانور فیلم بگیر. من هم موقع برگزاری مانور فیلم میگرفتمو براشون توضیح میدادم که الان چه اتفاقاتی افتاده کلا خیلی این کارو دوست داشتم. وقتی مریم خانم دیدم که این همه فیلم سریال اون هم به صورت رایگان برای ما تهیه میکنه، فیلم برداری میکنه، تدوین میکنه، روی سایت میزاره و …. فهمیدم که پشت این همه تلاش باید یه عشق فوق العاده ای باشه و از اون مهمتر اینکه چقدر زیبا و با حوصله با صدای دل نشین و زیباشون بدون هیچ گونه انتظاری برای ما توضیح میدن که چه اتفاقاتی میافته. هدفم از گفتن این موضوع این بود که من علاقه خودمو به اون دوستم که براش از مانور فیلم گرفتم و توضیح دادم با علاقه بی نظیر مریم خانم مقایسه کردم و فهمیدم که چقدر ایشون فوق العاده هستن و واقعا ایشونو تحسین میکنم که نزدیک چند صدتا فیلم برای ما گرفتن و خیلی نکات مثبت خوبی دارن که باید ازشون یاد بگیرم.
از هر دوی شما واقعا ممنونم
سلام و درود
استاد عزیزم مریم جان سلام
چیزی که بیش از هرچیزی توجه منو جلب کرد و از دیدنش لذت بردم رابطه عاشقانه شما دو نفر هست وقتی استاد آبمیوه به دست از دل آتش اومد و بعدمریمپجان گفت من برای شما آبمیوه آوردم و عاشقتم گفتن ها و قربونت برم گفتن ها و منم گفتنه ها وابیی خدا چقدر زیباست خدایا شکرت ، خدا جان ممنونم ❤️
چه حس خوبی داره این سوزاندن علف های هرز و تمیز کردن طبیعت حس حس خوبی داره دیدن بارقه های نور در دود آتش میان این درختان بلند و زیبا. خدایا هزاران مرتبه شکرت ممنون بخاطر اینکه آمریکا اینهمه ثروتمنده ، نیروهای آتش نشانی اینهمه خوش برخورد و وظیفه شناس هستن خدایا هزاران مرتبه شکرت که این قسمت را دیدم و لذت بردم♥️♥️♥️
سلام خدمت استاد و مریم جان و دوستان هم فرکانسی
خدا رو شاکرم که تونستم به این سایت روحانی هدایت بشم راستش من از قسمت اول سریال زندگی در بهشت دارم با دقت و طبق تجربه 3 ماهم مطالبی که یاد گرفتم رو یادداشت میکنم و از خدای مهربون خواستم برای کامنت نوشتن هدایتم کنه که فکر کنم امروز وقتش بود
پس شروع میکنم.
تحسین میکنم توجه مریم بانو رو به نکات مثبت در هر لحظه مثل هوای عالی صدای پرندگان
وای چه آرامشی داره اینجا ، هوای دم غروب ، وزش باد لای درختان، آبی دریاچه، سبزی درختان
و اشتیاق مریم برای توضیح پروژه جدید
و زوج خوشبخت مسلح به الله اکبر
تحسین میکنم استاد و مریم رو برای عمل به ایده و اشتیاق برای انجام اون و اینکه سریع اقدام میکنید به جای امروز و فردا کردن با وجود اینکه میدونید پروژه طولانیه ولی به خودتون میگید میخوایم یه ذره رو امروز تجربه کنیم و بعد هم این سرسپردگی که بذار جریان ما رو ببره و خیلی راحت از سر راه خدا کنار میرن.
استاد از راه کار های قبلی برای حل مسئله جدید استفاده میکنه.
ذوق میکنم از ابراز عشق و توجه استاد به مریم از طریق آبمیوه و یه نمونه دیگه از عاشقتم گفتن این دفعه عملی
جمله ی فان و قشنگ مریم که میگه مردی برآمده از دل آتش
من متوجه شدم که میتونم با آتش اراده، اشتیاق و تعهد علف های هرز ذهنم رو بسوزونم و با آب جان بخش آگاهی سیاهی ها رو پاک کنم تا فضا برای کاشت و رویش باورهای قدرتمند باز بشه و با مراقبت از اون که کنترل ورودی ها، توجه به نکات مثبت و ادامه دادن این روند بتونم این باغچه رو زیباتر کنم و از چیزی که ساختم لذت ببرم
متوجه شدم که یک کار به ظاهر ساده چقدر میتونه نتایج بزرگ داشته باشه مثل آتیش زدن قسمتی و پیشروی آتش در کل جزیره
که این کارها فقط به دلیل باور کردن ایده و شروع کار بود و خدایی که گفت: بذار به عهده ی من آخه دلم میخواد کمکت کنم خیالت تخت.
چقدر زیباست نگاه توحیدی و اعتمادی تون به رب که میگید خدا انجام داد نه ما تونستیم.
قشنگ مشخصه ذوق مریم از نور افکن خدا و منظره آتش سوزی که چند بار میگه خدای من چقدر زیباست در واقع زیبایی در نگاه شماست که اون رو ساختید وگرنه برای آدم های دیگه آتش ترسناکه.
متشکرم مریم عزیز از این میزان عشقی که به فیلم برداری دارین باوجود اینکه دود آتش اذیتتون میکنه ولی میخواین ما هم نتایج کار رو ببینیم.
عشق میکنم قدرت خدایی که میتونه با یک کار ساده همه چیز رو با هم مدیریت کنه و محصول چند وجهی تحویل بده
هم از درخت ها در برابر آتش محافظت کنه هم بهشون غذا بده هم آرزوی بندش رو برآورده کنه هم از کار سنگین و زحمت زیاد اون ها جلوگیری کنه و هم درصد زیادی از کار رو خودش انجام بده و میگه کیف کردی؟ دیدی نتیجه اعتمادت به من رو؟ این تازه یه سر سوزن از توانایی من نیست ، تو نمیدونی من چقدر بزرگم
خدایا شکرت که با تو میشه همه چیز رو با هم داشت.
و در نهایت سپاسگزارم از تمام کائنات برای تهیه این سریال بهشتی️
سلام به استادعزیزم ومریم جان مهربان من ازوقتی باشما آشنا شدم واقعا یه ادم دیگه شدم خداروشکر میکنم که مراهدایت کرد از پروردگارم سپاسگذارم ازشماسپاسگذارم وقتی صحبت های شماراگوش میکنم باتمام وجود احساس میکنم به اصل خودم برگشتم واقعا حس میکنم به خانه برگشتم خداوشکر نمی دانم اگر خدامرابه سمت شماهدایت نمیکرد الان درچه حالی بودم .ولی الان حالم خوبه دارم تمرین میکنم کانون توجهم رابه سمت زیبایی ها ببرم وهز بدی ها دورکنم وایمانم واقعابه خداوند عزیزم بیشتر شده ودیگر نگران عزیزانم نیستم چون آنهاروبه خداسپردم به رب العالمین ومیدانم که من برای دیگران نمیتونم کاری کنم چون قبلا مدام میخواستم مواظب عزیزانم باشم ونگرانشان بودم ومیخواستم آنها راتغییر بدم ولی حالا فقط میخوام خودمو تغییر بدم واعتماد به نفسم خییلی زیاد شده وکلا انگار یه بار هزار تنی از کمرم برداشته شده چون فهمیدم که من فقط مسول خودم هستم ولا غیر.چه آتش زیبایی بود استادجان چه شجاعتی دارید آفرین برشماوقتی شجاعت شما رامیبینم من هم شجاع میشوم خداروشکر بابت این هدایت بابت این استادعزیز
سلام استاد ،خدا قوت.
دلم خیلی براتون تنگ شده بود. دُرُسته که این فایل رُ قبلا ضبط کرده بودید. اما هر وقت فایل جدیدی می گذارید انکار لایو تون رُ می بینم .
این چند روزی که ـ از دید بچه هایی که هیچ محصولی رُ نخریدند و سریال زندگی در بهشت رُ دنبال می کردند ـ غیبت داشتید خیلی خیلی دلمون براتون تنگ شده بود.
تازه براتون هم شعر سراییدَم:
فرستادی جانم به قربانت ولی حالا چرا ، حالا که امتحانامون شروع شده چر!؟!؟!؟
شوخی سراییدَم. آخه مگه میشه فایل جدیدی از استاد روسایت قرار بگیره و من یا هر عباس مَنِشیِ دیگه حتی در هر حالی نبینیم؟ آخه مگه میشه مگه داریم؟!؟!؟!؟!
در مورد اصل موضوع هم دمتون گرم .
چه کنترل ذهنی. چه خدایی. چه دیدگاهی. چه ایده ای.
چه احساس مسئولیتی.
چه بی منت خدمت کردنی.
چه امکاناتی.
چه شعله های زیبایی.
چه خورشیدِ ثروتمندی.
چه فیلم برداری.
چه استادی.
چه احترامی.
خدا قوت.
سلام بر توحیدی ترین الگوهای دنیا
و سلام به خانواده ی قدرتمندم در این سایت بی مانند.
این روزها که خودمو متعهد کردم به دیدن فایلهای زندگی در بهشت چشمم با زیبایی ها و سرسبزی ها آشناشده .
پرادایس همیشه زیبا.صدای پرنده ها.
مریم جان مشتاق.استاد جان مجهز.اشعه های نور خورشید و تلئلوئش از نوک درختان کاج.
از این همه زیبایی شگفت زده م.
و خوشحالم که شروع تعهد تماشای این بهشت همزمان با تابستان ایران شده و من وقایع روزانه در پرادایس رو با گوشت و پوستم درک و تجسم می کنم.و مطمئنم که وقایعی که در زمستان پرادایس اتفاق می افته هم همزمانه با زمستان ایران و خیلی برام لذت بخشه.
این برگها و علف ها و درختچه های خشک که نمیذاشتند حرکت کنید و قدم بردارید همانند وابستگی های ما در زندگی هست که مبدل به رنج میشه.
ولی وقتی ما اهرم لذت رو جایگزین شون بکنیم(درواقع همون سوزاندن زمین)
اون وقت خودبخود این آتیشه حرکت میکنه و همه جای وجودمون رو پاکسازی و روبراه میکنه.
این برادران آتشنشان هم که دست های خداوند شدند تا نقش باران رو بازی کنند و این خاکسترهای بجا مانده و غنی رو به دل زمین ببرند و پرادایس رو و بخصوص جزیره رو صیقل بدن.
با به تکامل رسیدن زمین جزیره ی وحشی رام شد و استاد مهربانم که میدرخشه و از میان خاکسترها رد میشه وآبمیوه برای عشقش میاره.چقدر زیباست.خدایا شکرت.
این خودِ قانون طبیعته که شعاع بزرگی از آتیش رو هدایت میکنه که حرکت کنه و درخت های پوشالی رو ذوب کنه و پرادایس زیبا رو پاکسازی کنه.و الله اکبر و سبحان الله که بعد از سوختن دیگه قدرتی ندارند بطوریکه استاد جانم از وسطشون رد شدند بدون اینکه پاشون بسوزه.
خدایاشکرت.
مقاومت اون درختچه های هرز هم که آتیش از روشون رد شده ولی نسوختند هم (باورهای غلط و مقاوم و شیطانی)
هم تلاش و راهکار دیگری رو می طلبه.
پاکسازی خداوند فوق العادس.خداوند و طبیعت در چند دقیقه تمومش کردند.درواقع نیروهای طبیعی خداوند خودشون اصل تکامل رو به ما یادآور میشن.
استاد جون شما خودتون با ایده هاتون مولد تکامل هستید و من مطمئنم بزودی برای اون درختچه های مقاوم هم راهی ساده ابداع می کنید.
و اون آتشنشان های خوش برخورد و وظیفه شناس یکبار دیگه به ما میگن که این کشور چقدر ثروتمنده و چقدر امنه و چقدر انسانهای خوب زیادن و حواسشون بهتون هست.
طبیعت خودش یه معلمه و رشد و تکامل رو در جز ٕ جز ٕ خلقت به ما نشون میده.
بیهوده نیست که میگن جهان هستی سخاوتمنده .
(وقتی شاگرد آماده باشد،استاد از راه می رسد.)
عاشقتونم.