سریال زندگی در بهشت | قسمت 35 - صفحه 18

سلام میکنم به تک تک عواملی که تو ساخت این سریال بی نظیر نقش دارن

از استاد بی نظیر ، خانم شایسته عزیز تا اون خانواده ۶ نفری و تمامی عوامل سایت که باعث شدن همچی مهیا و خوب باشه تا ما استفاده کنیم ، واقعا حس بینظیری هست که یک پناهگاه امن همیشگی برای ارسال ارتعاش و فرکانس فوق العاده داریم که اسمش عباس منش دات کام ، خدارو صد هزار مرتبه شکر

اقا مثل همیشه من شکر گزار دم دست ترین نعمتای خدام ، مثل همین لپ تاپم که همیشه بوده و همه کارامو راه انداخته یا سالم ترین بدن که خداییش همیشه مثل ساعت کار میکرده و همراهم بوده ، همه چی در بدنم در نظم کامل ، خیلیاشو نمیبینیم ! میخوام تو این مدتی که فایل رو میبینم به کلی باور جدید توجه کنم و در مدار احساس خوب قرار بگیرم ، خلاصه که بترکونیم ! هیر وی گو !

اقا اول فایل من خیلی خیلی حس باحالی گرفتم انگار استاد دست خودش نیست که اینقد تو هر لحظه حالش فوق العاده است ، تو هر لحظه که قدم بر میداره حالش خوبه حس رضایت درونی داره از عمق وجودش میخنده و قشنگ معلومه که داره از زندگی کل استفاده رو میکنه ، اقا به به به این همزمانی عجب ماشین تمیزی ، یه لک روش نیست واقعا ادم کیف میکنه ، همه ام که استاد رو میبینن بی قید و شرط بغلش میکنن ! اصنم مهم نیست که هنوز نرسیده ان ! همونجا زدن بغل و کلی خوش و بش کردن ! عجب احترامی ! اونم تو امریکایی که اینجور چیزا خیلی کمتر پیش میاد ! خداییش دقت کردین هرکی به استاد میرسه کلا یه وجهی از رفتارش رو نشون میده که انگار میخواد بهترین خودش رو نشون بده ؟ انگار قول داده که خفن ترین و سر حال ترین وجه اش رو برای استاد به نمایش بذاره

همیشه این حس تجربه کردیم که بدو ورود به جایی که دوست داریم چقدر دوست داریم سریییییع بریم شروع کنیم کارای قبلیو ، اصلا هم نخوابیم همش استفاده کنیم جوری که اخرین روزی هست که اینجاییم ، فقط وسایل رو بذاریم و بی معطلی بریم سر الص مطلب

اقا بین اینا یه چیزی بگم ، امروز رفته بودم به یه مرکز تجاری ، کلی مغازه جدید دیدم ، که با ساده ترین ایده ها ، البته جذاب تر از قبلی ها و به همراه علاقه ای که داشتن ، چقدر خلق ثروت میکردن ، اکثرا هم برند خودشون رو داشتن ، و تازه خلقش کرده بودن ، اما خب پر بود از مشتری و تا من میرفتم تو مغازه ، مغازه پر پر میشد ، خیلی کیف کردم ، اصن انگار قانون بود که باید تو کارت ایده بدی ، همه چیو یکم بهتر از قبلیا بکنی و باید برند خودت باشه ! البته که جواب میده ! هم از تنوع برند ها لذت بردم که هرکی ایده مناسب خودش رو پیدا میکرد و هم از فراوانی بی حد و مرز مشتری ها

اقا حالا دوربین عوض شد و اومد رو دوربین خانم شایسته ، اصن اینقد تو تدوین و کنار هم گذاشتن این ویدیو ها پیشرفت کردین که نگم ! فقط اونجا که خانم خانواده میاد و با کلی ذوق داستانی که اتفاق میوفته رو تعریف میکنه ، اصن این همه انرژی خفن بین این دو تا خانواده از کجا میاااااد ؟ همه ذوق دارن همه با اشتیاق کامل حرف میزنن همه عین یه خانواده ان !

اقا دوربین میره تو خونه من کیف میکنم ، از دیزاین بگیر تا تمیزی و انظباطش ، اخه من خودم وقتی که خونه مجردیم رو بگیرم ( بگو ایشاالله رو ) کلی ایده دارم برای دیزاین خونه ، عاشق وسایل تزئینی دست سازم خیلی ، تابلو های بزرگ و وسایل باکیفیت و گرون قیمت

اصلا اون پروسه ای که شما میری مغازه و کلی انتخاب میکنی و اشتیاقی که برای خونه جدید داری هم یه طرف باشه واقعا حس خیلی نابیه

توی این جابجایی وسایل تو این رفت و امد ها یه چیزی که توجه ام رو جلب میکنه اون ازادی هست که خانواده به بچه ها دادن ، شاید عجیب باشه اما خیلی رها هستن ، کاری ندارن که با دمپایی میرن میان یا جوراب ! کاری نداره که کی کجا میره هی بخوان کنترلش کنن ، اونم از این باور میاد که با استاد و مریم خیلی خیلی راحتن ! غیر اینه مگه ؟ واقعا عین خونه خودشون رفتار میکنن و اصل مهمانی همینه بخدا .

صحنه از تو خونه رد میشه و منظم بودن اشپزخانه و در عین حال ساده بودنش چشمم رو جلب میکنه ، یاد عادت غذایی استاد میوفتم ، یه حرف خیلی قشنگی میزد میگفت من یک روز هم چیت دی نداشتم ! یکروز هم به شیوه قبلی رفتار نکردم ! واقعا این عادت خیلی خیلی توی من هست ، الان که ورزش رو شروع کردم از قصد گذاشتم تو خونه و توی ٣ تا تایم از روز ادامه میدم تا بتونم قشنگ به هر پارت برسم ، و واقعا الان توی این ٣٠ روز ٢ روز استراحت کردم و ٩٠ درصد روز ها هر ٣ ست رو تمرین کردم ، حتی بیشتر هم حرکت زدم ، اصلا به فکر پیچوندن نبودم ، البته انرژی جسمانی و اون بدنی که میخوام کمترین نتیجشه

اقا نگاه کن هر طرف خونه که میان دوستان یاد یه خاطره میوفتن ! چی میشه واقعا که اولین چیزی که یادشون میاد همش خاطره خوبه همش انرژی خالصصصصصص خوبه ، و کلی عشق و حاله ، مگه تمومی داره ؟ شما فکر کن یکی ۵-۶ ساعت تو راه باشه بعد اولین برخوردی که داشته باشه این باشه که تمامی خاطرات رو به مادرشون توضیح میدن

بعد خیلی خیلی این ارامشِ موقع جابجایی وسایل رو دوست دارم ، نه عجله میکنن ، نه معذب هستن ، تازه استاد هم کمکشون میکنن ، واقعا این ارامش و عجله نکردن رو خیلی خیلی هستم !

هرکی هم که میاد جلوی دوربین ما همیشه خندس از اون جیکاب گرفته تا رایان ، انگار میخوان با بهترین رفتار خودشون تشکر کنن از ثانیه به ثانیه ای که اینجا لذت بردن

قطعا منم اگه اونجا بودم همه چیو امتحان میکردم

قطعا اون طنابی که به درخت وصل میشه رو ساعت ها استفاده میکردم ، با اینکه از ماهی بدم میاد عاشق تجربه جدیدم و ماهی گیری رو تا زمانی که کامل بلد نمیشدم ول نمیکردم

کل جنگلم تنها با موتور یه دور میزدم ،همه اتیش هام که با من بود

اب رو که نگو ، خلاصه که پایه بودم خدایی واسه همش

خداروشکر بخاطر این انرژیییی که داریم قطعا اگه استاد بود کلی تحسین میکرد ، این انرژی این تلاش برای نکات مثبت این انرژی خالصصص خوب رو

اقا وسایل رو ببین ، همه چی هم اوردن ، این حس کامل بودن وسایل خیلی خیلی خوبه مثلا همون تلمبه نباشه ممکنه با یه پنچری ساده دوچرخه نداشته باشیم ! اما اینکه امکانات دم دست باشه خیلی خیلی حس خوبیه

اون چیدن وسایل به طرز خیلی مرتب هم که به کنار ، این همه وسایل اونم با همچین نظمی واقعا کار یک ذهن منظم و بسیار بسیار مرتب ، واقعا تحسین میکنم

جیکوب رو یادمون نره که چقد خفن ادامه داد مگع از هر ١٠٠ تا ادم چند نفر این جوری جدی ادامه میدن ! خریدن گوپرو خودش نشونه اینه داره ادامه میده و هروز عمل میکنه ، این پیشرفت تو کار یکی از بهترین حس هایی هست که من تجربه میکنم ! اصن این پیشرفت بحثش جداستتتت

واقعا حالم خیلی خوبه ، اینکه روزای اینده با این ارتعاشات خفن چه اتفاقاتی میوفته خدا میدونه !

ایشالله هرجا که هستید حالتون خوب باشه و ارتعاشتون چسبیده باشه به سقف