دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «مرضیه» به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام سلام به همه ی اعضای خانواده ام
سلام به همه ی اعضای خانواده ی آقای رسلای
من باور دارم لیاقت زندگی مفرحی رو دارم
خدای من بودن در این سایت برای من لذتبخش ترین کار دنیاست،وقتی میام توو سایت، یادم میره دارم کجا زندگی میکنم، تو چه جامعه ایی و تو چه شرایطی، هر لحظه برای من بودن در این مسیر لذت بخشه، از وقتی به یاد آوردم خودمم که با افکار و باورهام دارم زندگیمو خلق میکنم دیگه به جای اعتراض به محیط زندگیم، به جامعه ایی که توش دارم زندگی میکنم، توجه مو از روی ناخواسته ها برداشتم و با تمرکز بر روی این سایت فقط دارم به خواسته هام توجه میکنم و لذت میبرم از وقتی این توجه مو فقط دارم روی خواسته هام میزارم، هر لحظه زندگیم لذت بخش شده، جوری که احساس میکنم خوشبختترین دختر عالم هستم
امیدوارم در طی تکامل بتونم در این مسیرِ صراط مستقیم ثابت قدم بشم، الهی امین
یه صبح زیبای دیگه در بهشتمون شروع شده
خدای من چه روزی بشه امروز وقتی اینقدر زیبا شروع شده، با تموم وجودم خانم خونواده رو تحسین میکنم که اینقدر با اعتماد به نفس روی موتور نشسته و داره با جوزف موتور سواری میکنه، واقعا خانم hope تحسینت میکنم که اینقدر عالی داری قوانین زیبای خداوند رو توی زندگیت اجرا میکنی، واقعا که اینجا همه چیز عملکرده، ما داریم قانون خداوند رو با عملکرد اعضای 8نفره بهشتمون آموزش میبینیم، هنوز وقتی به این موضوع فکر میکنم چجور شد که من سر از همچین جایی در آوردم واقعا نمیدونم، چون من تو این دو سالی که تو این مسیر قرار گرفتم قانون فرکانس رو خوب درک نکرده بودم برای همین کنترلی روی ذهنم نداشتم، فقط از خداوند کمک میخواستم و مدام ازش میخواستم هدایتم کنه چون میخواستم تغییر کنم، چون میخواستم قوانینش رو درک کنم، خدایا سپاسگزارم که خواسته مو مستجاب کردی و منو به جایی هدایت کردی که تا الان تونستم تا حدی قوانینت رو درک کنم و اینم بخاطر لایکهایی که تو همین مدت کم از استاد گرفتم نشون دهنده ی اینه که تونستم مسیر درست رو پیدا کنم و قوانینش رو تا حدی درک کردم، خدا جونم هدایتم کن هر روز بیشتر از دیروز قوانینت رو درک کنم و توی زندگیم اجراشون کنم، الهی آمین
خدایا شکرت بابت بهشتمون که هر روز زیباتر از دیروز داره میشه
اونقدر انرژی مثبت توی فضای بهشتمون با اومدن خانواده آقای رایان بیشتر شده که دیدن بهشتمون و ادمه دادن در این مسیر خیلی خیلی برام لذت بخشتر شده، خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت مریم جانم که شروع یه صبح زیبا در بهشتمون رو داره برامون فیلم میگیره. خدایا شکرت بابت خانم Hope و جوزف که دارند با موتور سواری از لحظاتشون لذت میبرند. خدایا شکرت بابت لیوای پسر دوست داشتنی که از روز اولی که دیدمش حسم بهش متفاوت بود و داره یه سری کارها رو برای خودش انجام میده. خدایا شکرت بابت جی کاپ که داره با لذت برای خودش عصای موسی درست میکنه وای آقای رایان مرد خونسرد، عاشقتم که پیِ علاقه ی خودت رفتی و داری برای آتیش امشب چوب جمع میکنی و این یعنی آدم تووی هر چیزی اگه پی علاقه ی خودش بره، زندگی براش چقدر لذتبخش تر میشه مثه همین آتیش روشن کردن ساده ی آقای رایان، خدایا شکرت. خدایا شکرت بابت میوه های کاج که امشب چه آتیشی رو به ما هدیه میدن. خدایا شکرت بابت فرغونمون که با چرخ های نارنجیش داره در بهشتمون خودنمایی میکنه
قانون جهان، قانون فرکانس، قانونی که این روزها تموم سعی ام اینه که با کنترل ذهنم، تکرار باورها، با دیده هام و شنیده هایی که قبل از تولدم انتخابشون کرده بودم فرکانسی رو به جهان ارسال کنم و خودمو در مدار خواسته هام قرار بدم.
خدای من تجربه های متفاوت که با آدمهای متفاوت از فرهنگهای متفاوت رو داریم در این سریال تجربه میکنیم. مریم جانم چقدر فن بیان شما رو من دوست دارم، چقدر زیبا جملات رو بیان میکنی، بخدا که من دارم از شما طریقه ی فن بیان رو هم آموزش میبینم، واقعا تحسینت میکنم عزیزم، خواهر خوبم. واقعا که الان با جملات زیبای شما، متوجه شدم من با فرهنگ متفاوتی از فرهنگ خودم همفرکانس شدم و چقدر این همفرکانس شدن برای من درس داره، درس در لحظه زندگی کردن، از داشته هام لذت بردن، درس سپاسگزاری، درس توجه بر زیبایی ها، درس اعتماد به نفس و عزت نفس، درس توانایی حل مسئله، درس مسئول زندگی خودم بودن و هزاران درس دیگه که با وجود شما در زندگیم دارم کم کم به یادشون میارم
خدای من، منو کجا آوردی، آخه تو چقدر منو دوست داری که منو به جایی هدایت کردی که دارم متفاوت از 99درصد مردم جهان زندگی میکنم، خدایا شکرت. خدایا شکرت بابت هدایتم به این گنج بینظیر
خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت
مریم جانم چقدر زیبا داری طریقه ی در صلح بودن با خودمون رو بهمون آموزش میدی، بخدا که نمیدونم از خوشحالی چیکار کنم، دلم میخواد پرواز کنم. چقدر من به آرامش رسیدم وقتی استاد در لایو آخر گفت من مسئول روحیه دادن به کسی نیستم، ما فقط مسئول روحیه دادن به خودمون هستیم، مریم جانم الان که شما بیشتر توضیح دادی من به آرامش عمیقی رسیدم، چون این آگاهی به من کمک کرده تا از خیلی از عذاب وجدانهای الکی که یک عمر باعث شده بودن نتونم درست از زندگیم لذت ببرم خلاص بشم. هیچوقت فکر نمیکردم من عذاب وجدان یا احساس گناه داشته باشم، از وقتی با شما آشنا شدم و با تکرار هر روزه فایلها، خدای من متوجه شدم چقدر عذاب وجدان و احساس گناه مخفی داشتم که هیچوقت بهشون توجه نکرده بودم. خدایا شکرت بابت آگاهی های روز افزونم. چقدر من عاشق این نگاه مشترک شدم نگاهی که هیچ کدوم از ما مسئول سرگرم کردن دیگران نیستیم، اون دیگران حالا هر کسی که میخوان باشند، پدر، مادر، فرزند، خواهر،ب رادر، دوست، همکار و…
خدایا شکرت که با این آگاهی ها به چنان آرامشی رسیدم که این احساس رو با هیچ چیز عوض نمیکنم
وواوو خانم خونواده ماهیگیری رو در دل شب هم داره تجربه میکنه، خانم Hope با تموم وجودم تحسینت میکنم، خدایا شکرت
خدای من جوزف وقتی شنید مادرش ماهی گرفته و با هم مساوی شدن، با چه هیجانی رفت قلابشو آورد که به رقابتش ادامه بده، پسر دوست داشتنی، تحسینت میکنم با اینکه دیشب برنده ی تورنمت شدی بازم میخوای برنده بشی، و این چقدر لذتبخشه که ما همیشه اینجور انگیزه ی رسیدن به خواسته هامون رو داشته باشیم
خانم Hope من عاشق این حوصله به خرج دادنتم، من عاشق این خونسردیتم که اینقدر با آرامش داری از لحظاتت لذت میبری، تحسینت میکنم عزیزم
عزیزم لیوای با چه هیجانی داره گزارشگری میکنه، مریم جانم گفته بودی شخصیت لیوای شبیه شخصیت شماست، وقتی لیوای گزارشگری کرد، من یاد شما افتادم و لذت بردم، خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت چراغ قوه لوک. خدایا شکرت بابت سمفونی جیرجیرکها که شب رو برامون زیباتر کرده. خدای من چه آتیش زیبایی، چقدر زیباست، هر چقدر از این زیبایی های در بهشتمون بگم، واقعا کم گفتم،خدایا شکرت
وای لیوای پسر شما چقدر زیبایی، دیدنت تموم وجودمو سرشار از احساس خوب میکنه، چقدر خوبه که هستی. خدایا شکرت بابت لیوای پسر دوست داشتنی
و ذوب کردن وسایل مریم جانم. خدای من وقتی مریم جان بطری رو توی آتیش انداخت، گفتم حالا چه دود سیاهی بلند میشه، بقیه اذیت میشند، اما هیچ خبری از دود نشد و این یعنی امریکایی ها حتی وسایل دور ریختنی شون رو هم با کیفیت میسازند.
خدای من این کشور بینظیر، فوق العاده ست، چقدر ثروتمند، چقدر منظمه، چقدر به مردم اهمیت میدن، استاد با تموم وجودم تحسینت میکنم که با این ملت همفرکانس شدی و به اونجا هدایت شدی
خدایا ما رو هم هدایت کن به امریکا، الهی امین
وای مریم جانم من عاشق تشبیه های شما هستم، یه کارتن ساده و پر از زباله های دور ریختنی رو به صندوقچه ی اسرار تشبیه کردی، واقعا نمیدونم چی بگم، این فقط عمق نگاه زیبای شما رو به همه چیز نشون میده،خدایا شکرت. خدایا شکرت بابت وجود مریم جانم تووی زندگیم. خدایا شکرت بابت این آتیش زیبا و رویایی
و بازی امشب مساوی شد 7_7 نتیجه ی این بازی لذت بود، لذت. خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
چه دیدگاههایی، چه نتایجی رو به بار میاره، چه رفتارهایی که از اون دیدگاه ها ناشی شده و چه نتایج عالی رو به بار میاره:
۱.یاد گرفتن کار تیمی بچه ها: که چقدر عالی هر کدوم از بچه ها یه گوشه از کار رو میگیرن و خیلی عالی با همدیگه یه کار رو تموم میکنند
خدای من مریم جانم این موضوع چقدر میتونه به من کمک کنه وقتی ازدواج کنم و صاحب فرزند بشم
واقعا تحسین میکنم این پدر و مادر رو که چنین بچه های مستقلی رو تربیت کردند
و لذت بخشتر از این موضوع اینه که این کار بچه ها یعنی در صلح بودن با خود
خدای من اولین بار دارم میشنوم که من وقتی دارم کمک مادرم میدم و یه گوشه از کار خونه رو انجام میدم این یعنی با خودم در صلحم
خدای من چه آگاهی نابی
مریم جانم اینکه شما در سفر به دور امریکا غذا درست میکردی بعد سریعا با عشق ظرفها رو میشستی، یعنی با خودت در صلح بودی
استاد شما وقتی تووی همین سریال بارها مسئله هایی رو حل کردی، این یعنی با خودت در صلح بودی
خدای من مگه داریم، آخه کجای دنیات اینجوری دارند قوانینت رو آموزش میدن، بخدا هیچ جا، چون من قبل از اینکه تو این سایت بیام، زندگی آنتونی رابینز با سمینارهاش، استرهیکس و خیلی از استاتید توی ایران رو زیر و رو کردم، اما هرگز ندیدم و نشنیدم این حرفهایی رو که تو این 4ماه دارم از فایلهای استاد میبینم و میشنوم
خدایا چجوری شکرت رو به جا بیارم تا ذره ای جبران محبتت رو کنم که منو به اینجا هدایت کردی
خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت
۲.بچه ها اینکارا رو مثه مرتب کردن تختخواب،جمع کردنش رو خیلی سرگرم کننده و لذتبخش میدونند
خدای من، واقعا هنگم، من هر موقع میخوام کاری رو انجام بدم، انگار دارم کوه میکنم بعد این بچه ها این کارها رو خیلی سرگرم کننده و لذتبخش میدونند
خدای من، من چقدر کار دارم تا اونی بشم که میخوام، چقدر دارم لذت میبرم که اونقدر دارم رو خودم کار میکنم که وقت برا سر خاروندن ندارم، و این برای من لذت بخش ترین کار دنیاست، کار کردن روی خودم
خدای من، آقای رایان چقدر باحاله، از هر فرصتی برای لذت بردن استفاده میکنه و بچه هاشم در طی زمان به همین سمت رفتند
واقعا که خونواده بیشترین تاثیر رو، روی آدم میتونه داشته باشه، خدایا شکرت
خدای من آقای رایان کمپرسور رو تووی صورتش گرفته، اینقدر خندیدم که حد نداشت، واقعا که بینظیری آقای رایان
و حرکت خیلی خیلی زیبای خانم خانواده که قبل از خواب با بچه هاش حرف میزنه، نوازششون میکنه و بهشون عشق میورزه و بچه ها هم به مادر عشق میورزند، واقعا که من این صحنه رو توی فیلم های ایرانی هم ندیده بودم چه برسه توی واقعیت
مریم جانم من وقتی این صحنه رو دیدم، احساس کردم سلول به سلول بدنم سرشار از شادی شد، با تموم وجودم خانم Hope رو تحسین میکنم، واقعا که دیدن همچین آدمهایی برای من الگوهای بینظیری هستن، خیلی دوست دارم خانم Hope
مریم جانم شما مهربونترین آدمی هستی که توی عمرم دیدم که اینجوری داری با عشق برای ما فیلم میگیری، ازت بی نهایت سپاسگزارم
استاد عزیزم از شما هم بی نهایت سپاسگزارم
خدا جونم واقعا نمیدونم چجور ازت سپاسگزاری کنم، دلم میخواد از خوشحالی گریه کنم
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
دوستون دارم
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD201MB13 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 3860MB13 دقیقه
خدایا هزاران مرتبه ازت سپاسگزارم ک هدایتم کردی ب این فایل قشنگ و پر از نکته و درس میدونیین چقدر واقعا قشنگ یعنی خییلی وقتا آدما خود من یادم میره بابا زندگی رو اونقدرا هم جدی نگیر دختر جان همه چی میگذره میره و ان چیزی ک میمونه اون تجربه و حس اون لحظات ک ایا تو درست زندگیشون کردی؟ آیا ازشون لذت بردی آیا سعی کردی ک با تمام آنچه ک در آن لحظه هست از اون لحظه لذت ببری آیا واقعا نگاهی میندازی ب خودت ک داری لذت میبری یا سخت میگیری؟! وقتی نگاه میکنم میبینم تو زندگیم خیلی لحظات ب بهانه کاملتر شدن بهتر شدن سخت گرفتم و لذت نبردم خیلی از لحظات رو با دیدگاه انتظار، انتظار از بقیه برای شاد کردن من، انتظار از بقیه برای توجه کردن ب من، یا انتظار از خودم برای شاد کردن و توجه و خوش گذشتن ب بقیه لذت تجربه کردن لحظات از خودم گرفتم.اما خوشحالم ،خوشحالم ک خواستم از خدا ک این موضوع را بهبود ببخشم وخدا هم هدایتم کرد.
روی صحبتم با خودمه میدونم خیلی از این مسائل ب عزت نفس بر میگرده ولی از این قدم کوچیکم خوشحالم ک برداشتم.
واقعا چقدر برام جالب قشنگ بود این سبک از میزبانی و مهمانداری انگار که کسی میزبان و مهمان نیست مثل ی خانواده کنار هم اوقات کوتاهیی رو ک هستین لذت میبرین و شادی میکنین مریم جان چ حرف قشنگی زدی ک حس میکنم باید خیلی برام تکرار بشه اونم اینکه نه کسی مسول شاد کردن من هست نه من مسول شاد کردن بقیه، واقعا این دیدگاه ب ادم چ نگاه رها تری میده چقدر باعث میشه آدم از لحظاتش لذت ببره هرکسی هر گوشه ای فارغ از اینکه تو مادر منی باید بهم توجه کنی، تو همسر منی چرا بهم توجه نمیکنی و سرگرم فلان کاری، تو بچه ی منی باید کاری کنی من شاد باشم، تو فلانی من میشی، تو این و آن منی پس وظیفته خوشحالم کنی سرگرمم کنی بهم توجه کنی هر کس ی گوشه ای داره با هر آنچه ک توی اون لحظه هست لذت میبره با همون امکاناتی ک هست ی نگاه توحیدی قشنگ ی نگاه پر عزت نفس دقت کن مریم ی گوشی گرفته دستش داره با ظبط لحظات و نکات واقعا با تمام وجودش از اون لحظه لذت میبره و مامان بچه ها فارغ از اینکه ن شوهرم بیا بهم توجه کن، چرا من باید این بچه هارو سرگرم کنم! و تو سرگرم اتیش خودتی، با تمام وجودش داره لذت میبره با پسراش بازی میکنه ماهی میگیره در کمال ارامش داره لذت میبره و مسابقه میده در عین حال با لذت خودش ب بچه هاش عشق و توجهشون میده پسرا تو سن های مختلفن اما هرکی ب یه طریقی لذت میبره و گه گاهی توی لذت بردن بقیه هم وارد میشن از لذت های اونا لذت میبرن مثل اون پسر بزرگه ک چراغ دستشه و با کنجکاوی نور میندازه تو دریاچه پی ماهی داره لذت میبره و توی مسابقه مامانش و داداشم ی جورایی شراکت میکنه و در عین حال لذت میبره یا اون پسر پیرهن آبی با مزه ک یه دفعه میپره اون عشق وجودیشو انگار گزارش از وجودش برا شادی میاد با لذت و بازی ماهیگیری مادر و برادرش ترکیب میکنه و لذت میبره چ ذوقی داره با همه شور و هیجان میپره گزارش میکنه با اون لهجه ی قشنگ و غلیظ امریکای استاد جان ک ی صندلی برداشته و ب سمت اتیش میره چون لذت میبره از اینکه در سکوت اتیش و ارامش غرق بشه با نشستن کنار اتیش و خودشو در لذت رایان ک عشق اتیش درست کردن شریک میکنه و رایان هم با عشق اتیش درست میکنه و لذت میبره و مریم میاد سمت استاد با ذوق وسایل ذوب میکنه و میگه لذت میبرم از ذوب کردن و استاد ک از گفتگو با مریم و ذوقش لذت میبره ب اتیش نگاه میکنه میدونی حس میکنم و الان ک دقت میکنم واقعا تو همین لحظات ساده زندگی توحید و عزت نفس موج میزنه یعنی هرکسی با اون حس رهایی با اون حس عزت نفس و دیدگاه اینکه من مسول لذت بردن از زندگیم هستم و با همه اونچه ک هست و فارغ از انتظار از بقیه با لذت بردن خودش باعث میشه آدم های دیگه هم لذت ببرن یعنی تو بدون اینکه بخوای بقیه رو شاد کنی و سرگرم ناخوداگاه با رها بودن زمینه ای رو ایجاد میکنی برای لذت دیگران و شاید زندگی هم ب همین سادگی باشه این پیام باشه ک رها باش رها از ادمها از حس مالیکیت از اینکه کسی چون نسبتی با تو داره وظیفه شاد کردنتو داره کسی مال تو نیست و وظیفه ای در قبال تو نداره اون فرد اومده ک فقط باشه و داره اون لحظشو در کنار تو میگذرونه میخوای شاد باشی کنارش یا غمگیندب اوندفرد بستگی نداره ب تو بستگی داره ک ایا رها هستی؟ ایا در قید حالی یا در قید ذهن ک میگه نه اون وظیفشه ک شادم کنه نه اون وظیفشه چون میزبان ی بساطی راه بندازه ماذشاد شیم یا من چون میزبانم باید ی کاری کنم خوشحال شن نه نه هرکسی ازاد رها وسایل لذت همدیگه رو در اختیار هم قرار میدن استاد موتور و فضای خونشو در اختیار اوناذقرارمیده و با شادیشون شاد میشه میدونی چوندمشکلذخودم هستم همهذحرفم میرهرسمت رهایی اینکه این قانون جهان میخوای از زندگی لذت ببری؟ میخوای از لحظاتش استفاده کنی؟ میخوای کنار عزیزان و دوستانت شاد باشی پس رها کن بکن این قیل و قال انتظار نداشته باش ادم ها ولحظات رو همونگه ک م هست بپذیر یعنی نخواه ک ب زور با عوض کردن ادما با اضافه تر کردن ی وسیله جانبی با انتظار از ادما اون لحظه رو باب میل خود یاغی و نفس سرکش درونت تعغییر بدی ازاد باش و رها بذار تو این ازادی هم بقیه لذت ببرن هم تو و انگار این تو ذهنم میگه قانون اینه رها باشی لذت میاد حس مالیکت و انتظار داشته به چیزی غیر از درونت غیر از اون امکاناتی ک خدا برای لذت توی وجودت گذاشته همه اون لذت و شادی رو از تو پس میگیریم تا بفهمی ک همه چیز تویی شادی تویی رنج تویی همه ی اون لحظه تویی اگر لذت میبری و رهایی اون تویی ک داری اجازه میدی جریان طبیعی جهان وارد لحظاتت بشه و اگر فکر میکنی دیگران عشقت دوستت مامانت بابات برادر و خواهرت وظیفه شاد کردن تو رو دارن و حساب میکنی اونان بانی این قضیه و وجود و نگاهتو معطوف میکنی ب مالکیت ب انتظار شادی تو باز پس گرفته میشه تا بدونی اون شادی تو بودی نه چیزی بیرون از تو رنج الان تو هستی نه چیزی بیرون از تو رنج تو نگاهیی ک ب اطرافت داری شاید نمیدونم با توجه ب فضای الانم درونم از این لحظات و این تصاویر این برداشت هارو داشت اما میخوام بارها ب خودم یاداوری کنم زندگی رو سخت نگیر کمی بیشتر شوخی کن بذار بقیه هرچی میگن بگه مهم اون لحظه است ک دیگه نمیاد مثل استاد ک میپره روی تخت بچه ها و شیطونی میکنه فارغ از سن و قد و وزن و هرچیز دیگش یا پدر خانواده ک اونجوری ب شیطونی میکنه این ی میمون بازی با اون باد دهنشو اون شکلی میکنه کلا همه اینارو ب خودم میگم یا مثل مریم رها باش ک بچه ها مهمونا همه جا میچرخن و ازادن و شاد من خیلی این نگاه هارو تو خانوادم و مهمانداری مادرم دیدم واقعا دوروز ک مهمان میاد اینقدر سخت میگیریم از اینکه راضی باشن یا از اینکه چجوری شادش کنم چجوری پذیرایی کنم یا وای چقدر بچه ها سر و صدا میکنن لذت کل لحظات از خودمون گرفتیم اما نه با دیدن این تقاویر فهمیدم باید رها باشی و بذاری لذت ببری و مهمونا رو ازاد بذاری اینقدر تعارف نکنی اینقدر نخوای کاری کنی لذت ببرن نونوشون ب موقع اماده باشه کمی نبین کاستی نبینن ن اینکه بی احترامی و بی توجهی کنی منظور من اینه اینقدر سخت نگیری وقتی تو کمتر سخت بگیری و اجازه بدی مهمونا ازاد باشن و توهم ازاد خیلی بیشتر خوش میگذره و لحظات قشنگتر میشه چرا چون انگار قانون میگه رها باش تا شادی و لذت وارد خونت بشه و سخت بگیر و کمالگرا تو رخت ببنده بره در ی کلام قبل هر چیزی همه آنچه ک برای شاد کردن و لذت بردن تو وجود داره در درون تو گذاشته شده از هرکسی رهگذری است در این دوروز دنیا انتخاب تو هست ک چطور زندگی کنی و کسی مسول شادی و عشق و خوشگذرونی تو نیست و تو هم مسؤل شادی و لذت کسی نیستی ازاد باش و رها تا لذت زندگیو بچشی