https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-01 08:48:482025-02-25 09:23:13سریال زندگی در بهشت | قسمت 39
317نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
توی این قسمت، یک مادر آمریکایی داشت از رمز و رازی می گفت که پشت این رابطه صمیمی بین اعضای خانواده ش هست. حرفهای مادر خانواده درباره شیوه تربیتیش، منو به یاد یکی از آموزش های استاد عباس منش انداخت. استاد توی یه جلسه گفته بودند: “تنها کاری که باید برای بچه هاتون انجام بدید اینه که اونا رو تحسین کنید”. خانم Hope توی حرفاش همین رو گفت و من دارم نتیجه ی این حرف استاد رو در این خانواده می بینم. از وقتی این خانواده آمریکایی توی این چند روزه مهمون شما شدند و دارید فیلم های مستند این مهمونی رو برامون می زارید، من دارم رفتارهای این خانواده آمریکایی رو بررسی میکنم و ازشون یاد می گیرم. هر روز دارم تمام نکات آموزنده رو در دفترم می نویسم و تمام تلاشمو میکنم تا خیلی خوب به اونها عمل کنم. به خودم و خدای خودم تعهد دادم که این مسیر رو برم تا این نتایج رو بگیرم و چقدر این نوع رفتار، آرامش رو توی زندگیم آورده.
دارم یاد میگیرم که مثل خام Hope خونسرد باشم و با بچه هام در صلح باشم. اگر خونه رو به هم ریختند، سریع ناراحت نشم و در عوض کار تیمی بهشون یاد بدم. خدا رو شکر چند روزه که دارم اینا رو تمرین می کنم و در این تمرین موفق هستم و خیلی آرامش دارم.
در ایران، از قدیم مغز ما رو اینطور شستشو دادن که: غربیها خانواده درست و حسابی ندارند. خانواده هاشون بنیان نداره، خانواده ها از هم پاشیده هستن، پدر و مادرا بچه ها رو رها کردن به حال خودشون و بچه ها گمراه میشن و از این نوع افکار منفی و ترسناک…
اما از زمانی که شما توی سریال “سفر به دور آمریکا” و “زندگی در بهشت” از خانواده های اونجا برایم فیلم میگذارید و روابط خانوادگی شون رو نشون میدید، این باورهای منفی توی ذهنم داره پاک میشه و چقدر احساس خوبی نسبت به خانواده های آمریکایی دارم و تفکرم نسبت بهشون چقدر تغییر کرده.
استاد عزیزم و مریم مهربان، ازتون به خاطر این آموزش های عالی سپاسگزارم و از این شکل زندگی دارم خیلی لذت می برم.
سلام مریم جان شایسته عزیز، استاد دوست داشتنی و دوستانم در سایت عباسمنش
چقدر این راحت بودن و آزادی برای انجام کارهای مورد علاقه رو وقتی که مهمون داریم ، دوست دارم.. ما توی ایران اکثرا وقتی مهمون داریم خودمون رو هلاک میکنیم تا به مهمونمون خوش بگذره، همش خودمون رو به سختی میندازیم که همه چیز در حد اعلی باشه بدون توجه به راحتی خودمون.. ولی شما چقدر اونجا راحت هستید و راحت میگیرید کارها رو … شما روی سایت کار میکنید، استاد عزیزم کامنت می خونن و خانواده آقای راین هم ماهی میگیرن، کارت بازی میکنن، تنیس بازی و هر کار دیگه ای که دوست دارن بدون احساس ناراحتی، مزاحمت و دردسر برای بقیه…
البته من خودمم یه مدته با یه دوستایی رابطه دارم که خیلی باهاشون راحتم.. مثلا اگه بیان اینجا و من مشغول یه کاری باشم خیلی راحت اول اون کار رو انجام میدم و بعد میرم پیش اونا .. چند بار اتفاق افتاده که من دارمکامنت ها رو میخونم و اونا اومدن و من ازشون عذرخواهی کردم و کامنت ها رو تمام کردم بعد رفتم پیششون… اینجوری هم من راحتم و هم اونا احساس نمیکنن مزاحم من شدن و البته اینجوری دوستی ها ادامه پیدا میکنه چون هیچکدوم مزاحم دیگری نمیشیم…
علاوه بر این خانواده دوست داشتنی یه مهمون دیگه هم داریم… بله یه دارکوب زیبا که تازه اومده برای خودش توی بهشت عباسمنش، لونه ساخته… خوش اومدی و خوب جایی رو انتخاب کردی….
دست آقای راین طلا که آشپزخونه رو کرده دسته گل… این خانواده عالی مشارکت میکنن توی کارها و این لذت بخشه و تحسین کننده هست…
چقدر میز زیبای چوبی آشپزخونه رو دوست دارم مثل این هست که یه تنه بزرگ درخت رو گذاشتید اونجا.. آفرین به سلیقه عالیتون…
مصاحبه خانم هوپ و مریم جان عالی بود….این خانم زیبا بدون دونستن قوانین بطور دقیق، چقدر عالی قوانین رو توی زندگیش پیاده میکنه و به همین دلیل اینقدر شاد، صمیمی و موفق هستن…
ایشون اول از مریم جان تشکر میکنن بابت تعریفی که ازشون کردن ( یعنی خیلی با خودشون در صلح هستن)
ایشون به نقش همیشه حمایتگر همسرش اشاره میکنه که برای بچه هاش هم یه الگوی عالی در موفقیت هست( همون نقش الگو موفق که استاد همیشه اشاره میکنن و ما واقعا آقای راین رو یه انسان خیلی خوبی دیدیم و یه الگوی خوب برای پسراشون هستن)
خانم هوپ میگن خیلی تشویق میکنن پسرارو که همون چیزی که هستن باشن و البته که کامل نیستن( چقدر ایشون ارزشمند و لایق هستن که این شکلی فکر میکنن و به بچه ها علاوه بر استثناها و تفاوت هایی که دارن احترام میذارن)
ایشون طوری پسرارو دوست دارن که اونها متوجه این دوست داشتن میشن و در واقع نقش مادری رو کامل ایفا میکنن( چون با خودش در صلحه، محبتش رو عالی نصیب خانواده میکنه و این به پسرا انرژی و روحیه میده) آفرین آفرین آفرین
ایشون میگن خودشون در زندگی انتخاب میکنن که شاد باشن ( دقیقا اینکه ما خودمون مسئول زندگی و اتفاقات زندگیمون هستیم) اینکه شکرگذار داشته ها هستن و نمیگن من اینو ندارم و نمیتونم داشته باشم و اون چیزی رو که دارن ارزشش رو میدونن….( شکر نعمت، نعمتت افزون کند)
احسنت و هزار آفرین به این باورهای قوی.. به این انرژی و روحیه عالی که بعث شکل گیری این خانواده دوست داشتنی و هدایتشون به سمت خانواده صمیمی عباسمنش شده….
چقدر لذت بردم. چقدر درس یاد گرفتم و چقدر بودن این خانواده برام لذت داشت.
راستی چقدر جیکاپ پسر باهوش و نکته سنجیه.. این رو توی ادا کردن کلمات فارسی میشه دید… عالی هستی پسر زیب و دوست داشتنی….
ممنونم هزاران بار از خدای مهربانم بابت هدایتم به سمت همه این زیبایی ها و سپاسگذار شما هستم بابت اشتراک این آگاهی ها با ما که درس بگیریم و نتایجی مشابه توی زندگیمون دریافت کنیم
براتون بهترینها رو آرزو دارم… براتون مثبت ترین باورهارو آرزو دارم….
این ترجمه رو برای درک بهتر خودم از نکات تربیتی خانم هوپ نوشتم. امیدوادم بقیه دوستان هم استفاده ببرند.
-بچه های فوق العاده ای دارید.
برای تربیت آن ها از چه روشی استفاده کردید ؟
بله من پسرهای خوبی دارم و میدونید تنها من نیستم، همسر خوبی دارم که حامی است. به شرایطی که در آن بزرگ شدم نگاه میندازم…خوب یا بد، خدا به من آگاهی داده و خودمم متواضعانه برخورد میکنم… پس نمیگم فقط منم، در واقع ترکیبی از خیلی ار چیزهاست.
من این رو در پسرهام نهادینه کردم که دوستشون دارم. صحبت کلیشه ای نمیکنم که آره والدین باید عاشق بچه ها باشن…ما واقعا و قلبا دوسشون داریم. قبول شون کنم، دوستشون داشته باشم و حمایتشون کنم. والدین میخوان بچه ها عالی باشن ولی من میگم بچه هارو همین جوری که هستن بپذیرید. مثلا جیکوب به مدرسه علاقه ای نداره و من نباید با لوک-که درسش عالی هست- مقایسه اش کنم و همون توقعات رو ازش داشته باشم.
کلید اصلی این هست که هر بچه ای رو در هر مرحله ای که هست قبولش کنیم، دوستش داشته باشیم و حمایتش کنیم و نخواهیم که عالی باشه. همچنین اجازه بدیم که صحبت کنن و حرف هاشون شنیده بشه و اشتباه والدین اینه که میخوان همش حرف بزنن و گوش ندن. باید با بچه ها باشیم و واقعا کنارشون باشیم. پسر های من جز محبوب ترین آدم های دنیان که میخوام پیششون باشم. نه تنها عاشق شونم که واقعا دوستشون دارم و فکر میکنم که خودشون هم این رو درک کردن و میدونن.
-چطور بقیه مادر ها چطور این رابطه رو نه بعنوان یک وظیفه، بلکه از روی عشق و محبت در خانواده شون نهادینه کنن؟
خب من میگم شما پسرا جز این خانواده این و همگی کمک میکنم. نباید فقط درگیر مسائل خودت باشی. باید دنبال موقعیت هایی باشی که بتونیبه بقیه هم کمک کنی.
پدرشون یه نمونه فوق العادس… همیشه دنبال موقعیتی هست تا بقیه رو خوشحال کنه، مهربون باشه و به بقیه هم فکر کنه.
میدونید ما همیشه با پسرهامون صحبت میکنیم، طوری که وقتی میخوان حرف بزنن حس کنن حرفشون مهم است. و وقتی با بزرگتر ها برخورد میکنن درک خوبی از شخصیت خودشون دارند. حس خوب اعتماد بنفس و وقتی حس خوبی در مورد خودشون داشته داشته باشند میتونن به بقیه هم فکر کنند.
-دلیل کمک کردن و احترام فرزندان تون به همدیگه چی هست هوپ جان؟
واقعیتش ما همیشه حامی بودیم.من و شوهرم همیشه وقت گذاشتیم نیاز و علایق هر بچه چی هست. مثلا لیوای عاشق بازی کامپیوتری هست ولی پدرش راین اصلا علاقه ای نداره و بیشتر دنبال بیسبال و ورزش هستش. من رایان رو تشویق کردم که وقتی لیوای بازی کامپیوتری مورد علاقش رو انجام میده باهاش باشه و لذت ببره، لازم نیس کل روز باهاش باشه… سی الی چهل دقیقه هم کافیه. نکته اصلی اینه که لیوای بفهمه کاری که انجام میده مهم و ارزشمند هست.
من صبح به صبح که از خواب پا میشم و این زمانی هست که با لیوای دارم…لیوای مشغول بازی میشه و من هم کنارش میشینم و تماشا میکنم. آیا من لذتی میبرم؟ نه… ولی آگاهانه بخاطر لیوای انجامش میدم. دوست دارم کاری رو انجام بدم که اون ازش لذت میبره.
-شما بیشتر دوستشون هستید تا مادر مثل خریدمون تو پارکینگ والمارت که شما بازی راه انداختین تا بقیه سرگرم شن!
تا حواسشون پرت شه؟
بله، واقعیتش برا خودمم بود. من احتیاج دارم وقت بگذره و حوصلم سر نره، چون اونوقت بقیه هم حوصلشون سر میره.
من عاشق اینم که با بچه هام خوش باشم و تفریح کنم.
من دوس دارم بگم که مادرتون هستم و دلیل های خودم رو بیارم و اقتدار خودم رو حفظ کنم، ولی فکر میکنم که بله ما دوستیم! بیشتر مواقع هر چی بگم اون ها هم انجامش میدن و بحثی نداریم. ولی اونها هم گاهی تلاش میکنن تا مرا تشویق به انجام کاری کنن. ولی وقتی من بگم تصمیم تصمیم گرفته شده دیگه کسی حرفی نمیزنه و بله ما با هم دوست هستیم و از بودن با هم لذت میبریم.
میدونید… داشتن بچه کوه کندن نیست، باید خیلی از چیزها رو ساده کنیم. وقتی میخوایم خونه رو تمیز کنیم و کسی دوست نداره که کاری کنه، میتونیم لذت بخشش کنیم. من میگم باهم انجامش میدیم، موسیقی میزاریم و از انجام کار لذت ببریم، نه اینکه با نگاه بدبختانه به این موضوعات نگاه کنیم.
یک مادر شاد بودن واقعا مهم است!(چقدر لذت بردم از این جمله) و اگر شادی رو تو خونه بوجود بیاری نتیجه اش عالی میشه. برخی از مادرها هستن که دچار استرس و اضطراب میشن، بله من هم دچار این حس میشم ولی نگاهم اینه که خودت رو بکش بیرون! الان واقعا چی مهمه؟ کارهای خونه مهمه؟ نه داشتن شادی و حس خوب مهمه.
-چطور مادری شاد باشیم؟
من معتقدم شادی یک انتخابه. حتی یه آهنگم هست که میگه choose joy
و من همیشه انتخابش کردم. لازمه در طول روز خودتون رو چک کنید و ببینیم چرا شاد نیستیم؟ برخی هم واقعا انتخاب میکنن که ناراحت باشن.
باید خوشحالی رو انتخاب کنیم و بابت چیزهایی که داریم سپاسگذار باشیم. زندگی بیشتر دیدگاه مقدسی هست که در آن حس لذت وجود دارد.
سلام به استاد بی نظیر و متعهدم که هیچ چیز نمیتونه مانع حرکتش در مسیر هدف الهیش و هدایت ما به جهان اگاهی ها بشه.
استاد این خانواده الهی هستن.ما هر لحظه از شبو روز تلاش برای درک اگاهیهایی میکنیم که از طریق شما دریافت میکنیم تا بتونیم یه گوشه ایی از این الهی بودنو در وجودمون و زندگیمون داشته باشیم وچطوری میشه که یه سری از ادما از همون ابتدای زندگیشون در این مسیر الهی هستن و تصمیم میگیرن که از زندگی به عنوان یک فرصت کوتاه برای خلق بهترینه خودشون استفاده کنن .
استاد جان اصلا بیراه نیست جذب چنین افرادی به زندگی شما و همچنین جذب ثروتی چون شما به زندگی اونا.
چقدر این مادر قانونو خوب درک کرده،چقدر میدونه این خود ما هستیم که به عنوان یک انسان فارق از هر چیزی تصمیم میگیریم که میخوایم چطور باشیم،ایا در شادی ولذت یا نگرانی و روزمرگی.
چقدر این مادر درست درک کرده احترام به دنیای تک تک فرزند انشو و اینکه میدونه قرار نیست تکامل همه انسانها از یک مسیر مشخص بگذره.چقدر درک کرده که، نه با دیدن نداشته هاشون بلکه با توجه به داشته های ه کدوم از بچه ها هرروز بیشتر و عالیتر عزت نفسو در وجودشون بسازه و از طریق علایقشون و اون چیزهایی که براشون ارزشمنده،مسیر ارتباط،اموزش،دوستی،و یک تربیت اگاهانه را طی کنه.چقدر زیبا فهمیده که بهترین راهه تربیت و اموزش بچه ها الگو بودنه ،اینکه استاد همیشه میگن نخواین دیگرانو به زور به مسیر اگاهی ها هدایت کنین،بلکه شما خودت تغییر کن دیگران خودشون میان به سمتت تا مثل تو باشن.و این پدر ومادر چه درک درستی از قانون دارن و بجای درگیر کردن خودشون با باید ها و نبایدها، شدن الگوی عملی شاد بودن،عشق ورزیدن،احترام گذاشتن،همراه بودن و برای همدیگه و دنیای هم ارزش قایل بودن.و چقدر عالی درک میکنن که هر کدوم از ما ادما توانایی اینو داریم که بتونیم به یک ابر انسان تبدیل بشیم پس با ناتوانی های فعلیمون در زمینه خاص نباید سنجیده و یا قضاوت بشیم چراکه راههای رسیدن متفاوته ولی قانوت رسیدن یکیه.
و این پدر مادر سعی در اموزش و درک صحیح این قوانین به فرزنذانشون هستند به جای اجبار برای خوب بودن در زمینه ایی خاص.
چقدر خوب میفهمن، درس خوندن یا نخوندن ،وقت نگذاشتن پای بازی کامپیوتری یا صرف ورزش و فعالیت فیزیکی نکردن ملاک ساختن و رسیدن فرزندانشون به قله موفقیت نیست بلکه اون اعتماد به نفس،اون عشق ومحبتی که بهشون میدن اون حمایت در مسیر علایقشون و درس بزرگ شاد بودن و اینکه انتخاب کنن در زنذگی میخوان کدوم وجه از زنذگیو انتخاب کنن بسیار مهمه.
این پدر مادر درک کردن که برای داشتن فرزندان موفق ،امال و ارزوهای بدست نیاوردشونو در وجود اونا نخوان که جستجو کنن و اونارو به مسیری سوق ندن که راه نرفته ی خودشون باشه.بلکه هر کدوم چه پدر و چه مادر با موفقیت عالی در حرفه و شغل مورد نظرشون،بسیار اگاهانه تر و حمایت گرایانه تر مشوق فرزندانشون برای رسیدن به موفقیت در هر زمینه های مورد علاقشونه.
داشتن چنین خانوادهایی که اینچنین در سلامت از جنبه های مختلف هستن قطعا در ابتدا از نوع نگاه پدر ومادر نشات میگیره که تصمیم میگیرن زندگیو با عشق،با احساس خوب،با لذت بردن،با توجهشون به داشته ها و تلاش برای رسیدن به اهدافشون و موفقیت در تمامی جنبه های زندگی چه کاری،چه خانوادگی بزارن.
اونا یاد گرفتن که به زندگی به شکل یک بازی جمعی نگاه کنن،مثل بازی فوتبال که هر کس پست خودشو داره ،هر کس جایگاه،امکانات،توانایی ها و اختیارات خودشو داره و در عین حال همه گروه باید به فکر تیم باشن و از هیچ گونه همکاری،همدلی،احترام،دوست داشتن،و تلاش برای رسیدن به نتیجه مطلوب که در اینجا داشتن یه خانواده سلامت و موفقه فروگذار نکنن .و چقدر زیبا میبینم که با گم شدن لیوان مادر که شاید از نظر خیلی ازما اتفاق کوچیک یا حتی کم ارزشی باشه همه اعضای خانواده نه از سر اجبار که از سر عشق و تعهدی که نسبت بهمدیگه دارن بسیج میشن نا اونا پیدا کنن و پدر خانواده چقدر عالی با پیدا نشدن لیوان،برگردوندن اون احساس عالی به همسرشو به تعویق نمیندازه و برای خرید یک لیوان دیگه با علاقه اقدام میکنه و مادر که با وجود تعلق خاطرش به لیوان، اجازه نمیده وابستگیهاش اونا از لذت بردن و تجربه چیزهای جدید محروم کنه و با لیوان جدیدش کلی عشق میکنه.
ولذت میبرم که مادر اینقدر زیبا فعال بودن، تلاش کردن و هدفمند بودن و داشتن انگیزه برای رسیدن به هدف و از همه مهمتر داشتن رقابت سالمو ،با مسابقه ماهیگیری به فرزندش اموزش میده.
استاد زبان از دریافت این همه اگاهی با دیدن این نعمت ارزشمند خداوند،یعنی سریال زندگی در بهشت قاصره.اونقدر که نمیشهه همشو به زبان اورد ویا نوشت بلکه فقط میشه با تمام سلولهای وجودت حسشون کنی.
خدای رحمانو بابت این همه اگاهی، بی اندازه سپاسگزارم که روزبروز این چنین مسیر دریافت اگاهیهای نابترو با دستان بی نظیر خودش به زندگی ما باز میکنه.
به نام خداوند هماهنگ کننده، به نام خداوندی که با عدل زیبایش چقدر زیبا هم سو میکند هر چیز و هر کسی را که با هم هماهنگ و یک شکل می‌شوند.
سفر با سفر به دور آمریکا، سفر با زندگی در بهشت،من رو به سفر به درونم رساند.
تحسین و سپاسگزاری و کنترل ذهن چه معجون نیرو بخشی برایم ساخته.
ادعا نمیکنم که عالی شده ام، اما ادعا میکنم که به نسخه ی خیلی بهتری از خودم، نسخه ی بهتری از خودم، تبدیل شده ام.
الان که مینویسم، از یک سفر فوق العاده برگشته ام. سفری که به جرات میگم، بهترین سفر زندگیم بوده.خیلی اتفاقات فوقالعاده ای برام در این سفر افتاد، خیلی بزرگترم کرد، میخوام چندتا از دستاوردهای سفرم رو با عزیزانم درمیون بگذارم.
اول اینکه دقیقا یک پرنده ی زیبا رو دیدم که روی یک چوب بلند ایستاده بود و این اتفاق، دقیقا بلافاصله بعد از دیدنه این قسمت برام افتاد🙏🙏🙏
برخلاف همیشه که از روز اول نگران تمام شدنه سفر بودم،سعی کردم از لحظه اول لذت ببرم و نچسبم به لذت‌ها و رها کنم و چقدر اینکار سفر رو برام طولانی و دلچسب کرد، برخلاف دفه های قبل که سفر به سرعت برق می‌گذشت و من ناراحت و ناراحتر میشدم و حالا میفهمم که چرا انقدرزمان برد تا دوباره سفر برم.حتی برگشتن به هوای گرم خوزستان برام خوشحال کننده بود چون دارم یاد میگیرم باید از جایی که هستم لذت ببرم تا شایستگی هدایت به جاهای بهتر رو پیدا کنم.
خدایا ممنونم ممنون.
در این سفر بهای لذت بردن رو پرداخت کردم و چقدر لذت بردم از این کارم.
خیلی از دوستانم بعد از این سفر من، تصمیم گرفتن به اون شهر زیبا سفر کنن و هزینه اش رو با کمال میل پرداخت کنن.
چقدر با این سفر تونستم به حرف استاد برسم که سفر کردن و پرداخت بها، چقدر میتونه جهان رو گسترش بده.من با سفرم کلی خرید کردم، کرایه ی اون محل رو پرداخت کردم و از همه بالاتر،سپاسگزار تر شدم، چقدر نتیجه ی کنترل ذهن و تحسین کردن و باور سازی درست رو دیدم.
یه چیز جالب برام اتفاق افتاد که خیلی برام لذت بخش بود،البته کلی چیز عالی اتفاق افتاد که من اینو میگم، من رفتم کنار یکی از ویلا باغهای اون منطقه و کنار یک درختچه ی زیبا که پر از گل بود عکس گرفتم. یهو صاحب ویلا، بعد از سلام کردن گفتن که میدونید اسمه این گلها چیه؟گفتم نه. گفتن گل نسترن😄😄😄👏👏👏🙏🙏🙏
من قبلا گل نسترن از نزدیک ندیده بودم و دیوانه ی این دسته گله زیبا شدم که خداوند برام فرستاد.🙏🙏🙏😄😄😄
پیدا کردنه اون ویلای زیبایی که رفتیم هم با هدایت الله مهربانم بود که من رو هر لحظه به تایید بیشتره نشانه ها هدایت می‌کرد.
همسفرهام شگفت زده میشدن از اتفاقات جالب و از نظر اونها اتفاقات عجیبی برامون اتفاق می افتاد و من هر بار میگفتم الان هدایت میشیم، بعد از کمی اتفاقات عالی می افتاد. خدای من شاهده که زبونم از گفتنه اتفاقات این سفر که من رو بزرگتر کرد،قاصره.
همسفر هام میگفتن داریم باور میکنیم حرفهات رو و من میدونستم که اون اتفاقات حاصله حرفهایم نبودن، حاصل فضل خداوند و آغوش باز من برای پذیرفتن اون هدایتها بودن.که با تمرین دارم هر روز بیشتر وبیشتر بدستشون میارم🙏🙏🙏
همسرم که همیشه وحشتناک رانندگی می‌کرد اینبار دقیقا بعد از ارسال خواستم به جهانه هستی، رانندگی کرد که کسی باورش نمیشد.
کاری که دارم روش تمرکزی کار میکنم اینه که تا میخوام روی ناخواسته ام تمرکز کنم، از خودم میپرسم خواسته ات چیه؟
و بعد روی خواسته ام تمرکز میکنم.خدایا بگم شکرت،مگه کفافه این همه لطف و مرحمته تو رو میده؟ممنونم که خدای من شدی، ممنونم که خواستی بندگی تو رو بکنم و تو سرورم باشی.
لذت بردن تا متعالی شدن عجب هدفه زیبایی ست برای روح و جسم من.
ممنونم گل مریم جان که انقدر خالصی، استاد جانم عشقتون رو به خانواده ی صمیمیمون احساس میکنم و چه زیباتر شده ام با احساس کردنه احساسات نابتون، ای استاد ترین استادم، ای زیبا دسته خداوندم سپاس.
داشتم امشب مصاحبه ی “داندا پانی” و “برایان رز” رو تو برنامه ی LondonReal نگاه میکردم،اگه دانداپانی رو نمیشناسید باید بگم یه راهب هست ک ۱۰ سال از زندگی شو کنار معلم مذهبی ش تو صومعه زندگی کرده و بعد ازینکه مدت زمان سوگندش تموم شده ازونجا خارج شده و الان داره آموزه های معلم شو تو جهان گسترش میده.
یه قسمت از مصاحبه ازین صحبت کرد ک اگه یه معلم دارید و از آموزه هاش دارید استفاده میکنید خیلی آدم خوش شانسی هستید و این نعمت بزرگی هست ک ب شما ارزانی شده و تا میتونید فروتن باشید و سپاسگذار و ب آموزه هاتون عمل کنید و متمرکز باقی بمونید و من فورا یاد شما افتادم،واقعا خیلی نعمت بزرگی هست ک سال ۹۵ با شما آشنا شدم و خدای مهربون شمارو سر راه زندگی من قرار داد و بیشک مهم ترین اتفاق زندگی من آشنایی با شما بود چرا ک تمام باورهای منو بعدش تغییر داد و من تبدیل شدم ب یه آدم دیگه،البته ک هنوزم خیلی جای کار دارم و هنوز اول راهم ولی خداروشکر میکنم ک با شما اشنا شدم و میشناسمتون و از آموزه هاتون استفاده میکنم،خداروشکر میکنم ک دانش آموز مکتب شمام و ب آموزه هاتون عمل میکنم و تو این مسیر حرکت میکنم،شاید گاهی باسرعت و گاهی کند ولی قدم زدن تو این مسیر برامن هیچ وقت قطع نمیشه چرا ک من عاشق این راهم و اگه هزاربار دیگه هم ب عقب برگردم فقط دلم میخاد با شما اشنا بشم و شما استاد من باشید و من دانش اموزتون،اینارو نوشتم تا بدونید چقدر برام ارزشمندین و چقدر ازتون متشکرم بابت حضورتون،آموزه هاتون و تاثیری ک تو زندگی من و تمام دنیا ایجاد کردید.
امیدوارم هرجا هستید تندرست و شاد باشید و بدونید عاشقتونم و بهترین هارو براتون میخام
(من خودم شخصا گاهی از شلوغی خوشم نمیاد و گاهی جمع رو دوست دارم. ولی فکر کنم خودم کمی به خودم سخت میگیریم و حساسم. وقتی مهمون میاد تمام تلاشم رو میکنم تا بهشون خوش بگذره و امکانات و هر آنچه در خانه داریم برای پذیرایی آماده میکنم…)
آفرین به خانم هوپ. لیوانش رو گم کرده بود دوستش داشته.تلاشش رو کرد وقتی پیدا نشد بدون وابستگی و نارحتی رفت یکی دیگه خرید.
آفرین که بچه ها هم تو پیدا کردن وکمک کردن به مامان شون همکاری کردن.
اینکه عادت آمریکایی ها این بود که گفتین: خوب پول درمیارن و راحت خرج میکنن( خود شما و استاد هم همینطور هستین) جالب بود. من تو خرج کردن کمی نگرانم باید تغییر بدم این رفتارم رو و باور مخربش روهم پیدا کنم……
من ۲دخترزیبا دارم که فرشته کوچولو های زندگیم هستند،تاالان به دلیل مشغولیت های کاری وذهنی رفتار مناسبی با آنها نداشتم من یکسال قبل کارم را رهاکردم چون وقتی به دقت نگاه کردم دیدم که بیشترازآنکه برای من منفعت باید داشته باشد بیشترضررداشته،من الان تمام سعیم را بکار بستم که همچین رابطه ای که خانم هوپ با فرزندانش داردرابا فرزندانم به وجود آورم وخداوندهم هرروز به گونه ای هدایتم میکند.
من هرروزنشانه روزانه ام را درسایت نگاه میکنم وخدایی ،هرروز هم مطالبی را که میبینم جواب سوالی بوده که دردل داشته ام .
امروز با دیدن این قسمت از فایل زندگی دربهشت که نشانه امروزم بود نفسم در سینه حبس شد انگار فقط من بودم واین فایل ودیگر نه هیچ صدایی را میشنیدم ونه چیزی را میدیم چون این فایل امروز ،جواب سوال من نبود بلکه یکی از اشتباهات مرا در رفتار با فرزندانم به من گوشزد کرد وراه حل صحیح را به من نشان داد با اینکه قبلاجایی خوانده بودم ولی یادم رفته بود
(پذیرش بچه ها اونجوری که هستن وتشویق بچه هابه خاطر اونی که هستن)
وخداوند اینجوری به من یاد آوری کرد وخواست که به کار ببندم،چقدرلذت بردم وقابل تحسینه عزت نفس خانم هوپ ،که قبول دارن بچه هاشونو خوب تربیت کرده اندوچقدر زیباست که اول از خانم شایشته تشکر میکنن که همچنین دیدگاهی در مورد اونا دارن وشروع میکنن به گفتن خصوصیت های خوب دیگرشان وتوضیح میدهند که چکار کرده اند که همچین رابطه خوبی با هم دارند،برعکس جایی که ما زندگی میکنیم اگر از بچه ای تعریف میکنی شروع میکنن به گفتن خصوصیت منفی بچه هاشون که مبادا چشم بخورند.
خدارا از صمیم قلبم شکر میکنم به خاطر آگاهی فوق العاده ای که امروز کسب کردم.
خانم شایسته عزیزشما فوق العاده ایدچقدرعالی بایک سوال به ظاهر ساده آگاهی های عظیمی در مورد رابطه صحیح با همسر وفرزندان برای ایجادزندگی همراه با خوشبختی وآرامش بیشتر در اختیار مان قرار دادید؛
همکاری زن وشوهر با هم این حس همکاری را درفرزندان هم به وجود می آوردواینکه برای رابطه بهتر با فرزندان باید با فرزندانمان دوست باشیم و…
…چدارکوب قشنگی چه سر قرمز رنگ زیبایی داره چقدر این نوک دارکوب قدرت داره که تونسته تیر برق به این محکمی رو سوراخ کنه در واقع این نوکش نیست که خیلی قدرت داره چرا؟چون اگر یه اهن نوک تیز به شما بدن نمیتونید اینطوری سوراخ کنید پس چه رازیه؟راز قدرت نوک دارکوب در قدرت “تکرار مداوم ” هست قدرت تمرکز وتکراره که هرچیزی ممکن میشه
…واقعا نبوغ در سادگیه همه ی جهان هستی به سادگی شکل گرفته وبه سادگی هم داره پیش میره
از رویش چمن ها گرفته تا تولد نوزادان وهمه چیزو همه چیز به سادگی داره اتفاق میفته ، شما نگاه کنید وقتی یه دانه های گندم رو در یک شرایط محیطی گرم ومرطوب قرار بدید بعداز ۲روز میری میبیننی جوونه زده ،،خیلی خیلی ساده اتفاق میفته میتونید امتحانش کنید
در ظاهر این رشد جوونه های گندم براحتی واسونی وبدون سر وصدا وخیلی اروم اروم اتفاق میفته اما در باطن این رشد جوونه ،هزاران هزار واکنش شیمیایی اتفاق میفته تا اینکه این گندم های ما جوونه میزنه
امروز از خداوند خواستم که منو هدایت کنه که بهتر قوانین جهان رو درک کنم و وقتی که روی نشانه ای امروز من زدم قسمت ۱۵ سفر دور امریکا امد که اون جا هم اولین جمله این بود که:
روح ما به سادگی گرایش دارد،روح ما نگاه ساده ای به همه چیز دارد،و وقتی ما به خودمان ساده میگیریم در واقع با روح خود هم داستان میشویم.
واین قسمت هم از سادگی صحبت شد واین هماهنگی دوفایل در مورد “سادگی”گفته شد من متوجه شدم قوانین جهان خیلی ساده ست ومن هم باید ساده بگیرم تا بتونم خودم رو با قوانین این جهان هماهنگ کنم،،ذهن ما از بس همه چیز رو پیچیده دیده ومیبینه خیلی سختشه که قبول کنه که:من با توجه کردن به هر چیزی اصل واساس اون موضوع رو وارد زندگیم میکنم
…..چقد جالبه که مریم خانم غذای مورد علاقه خودش رو میخوره واستاد هم غذای خودشو میخوره،،همچون چیزی در جامعه ایران خیلی خیلی معدوده وشاید اصلا وجود نداره ،،ما وقتی توی خونه خودمون یا جایی مهمون هستیم هرچیزی که میارن سر سفره شما هم باید بخوری مهم نیس که علاقه ای بهش داری یانه ،چقد خوبه ادم بتونه غذایی که دوس داره بخوره
…مهم نیس شما چه ویژگی شخصیتی داری ،،مهم اینه که خودت رو با دیگران مقایسه نکنی واز اون ویژگی شخصیتی به عنوان پله ای استفاده کنی برای حرکت کردن در مسیر علاقه ات مثل یوسف که از حس رقابت طلبیش توی ورزش استفاده میکنه
…خیلی جالب بود که همه بسیج شده بودن تا لیوان مادر رو پیدا کنن
…چقد خوبه که امریکایی ها خواسته هاشون رو ایگنور نمیکنن بلکه میگن باید پول بسازیم تا بتونیم تهیه ش کنیم
در واقع بجای اینکه تمرکز کنن روی پولی که خرج میکن وصرفه جویی تمرکزشون میزارن روی پول ساختن
در پایان تشکر میکنم از حمید عزیز که انقد زیبا حرفهای خانم هوپ که همه شون در وگوهر بودن رو ترجمه کردن وبا ما به اشترک گذاشتن ممنونم از حمید عزیز
و این فایل که نشونه این ساعت و ثانیه منه ، جالب اینجاست که این فایل زمانی نشونه ی من شده که ما فایلای226 سفر به دور امریکارو دیدیم ینی بعد تمرکز من رو این خانواده و در پی اون خوندن کامنت یکی از دوستانم که در مورد کامنت نوشتن پسرشون نوشته بودن که برای من خیلی تاثیر گذار بود برای چند لحظه من داشتم احساس بدو تجربه میکردم که از خودم پرسیدم چرا؟؟ چرا احساست بده ؟؟ و جواب این بود که باور !!!!! تو باور نداری که میشود ،،،، این یکی از خواسته های توعه و تو باورش رو نداری و این نشونه چه زمانی برای من اومد زمانی که من از خداوند یه خانواده خواستم ی خانواده ی عباس منشی !!! و خب این ی نشونه بزرگ بود نشونه ای که داشت به من میگفت صدف عزیز تو باید باورهاتو همقدم کنی با این خواسته ی زیبات !!!! و اینطور شد که من گفتم پس میشود ، و من هم در همون لحظه از خداوند بزرگم خواستم که من هم چنین خانواده زیبایی داشته باشم من هم بتونم بچه های زیبایی رو پرورش بدم و کنار خانوادم شاد باشم اصلا نمیدونم چطور شد که من سر از مرا به سوی نشانه ام هدایت کن درووردم در کسری از ثانیه چیزی که اصولا اتفاق نمی افته که قبل خواب اینکارو انجام بدم و اصولا تو طول روز دستم رو این قسمت میره و داشتم میگفتم قطعا تو طول روز زدم و الان اون صفحه میاد و منتظر بودم که برخلاف ذهنیتم هدایت شدم به این صفحه !!!! و خب اولش داشتم نگاه میکردم و گفتم عه باز این خانواده نازنین و خوشحال ازین که فایلایی که من عاشقشم و کلی انرژی مثبت این خانوادس اومده و گفتم بزار کامنتم بخونم که کامنت حمید عزیز ترجمه کرده بودن صحبتای خانم شایسته و هوپ رو که دستشون درد نکنه واقعا خیلی لذت بخش بود این ترجمه کاملشون ، همینجوری که داشتم کامنتارو میخوندم باز دیدم عهههه یجورایی داره حسودیم میشه به هوپ و با خودم گفتمممم چرااااا؟؟؟؟ و باز هم جواب :) عشقم چقد میپرسی چرا؟؟؟؟ ی بار گفتم دیگه با ور کن که می شود!!!! و فقط قدم اول را بردار ، خواستن!!!!! بخواه ، ما تورا هدایت خواهیم کرد!!!! همینطور که تو به این صفحه هدایت شدی !!!! همینطور که تو به این کامنت زیبا هدایت شدی همینطور که تو به آن خانواده زیبا هدایت شدی ما تورا هدایت خواهیم کرد ، قرار نیست با این مغز فندقیت فکر کنی و خودت به جواب برسی ،، ماااا تو راااا هددددایییتتتت خوووواهیمممم کررررد ! و السلاااممم
توی این قسمت، یک مادر آمریکایی داشت از رمز و رازی می گفت که پشت این رابطه صمیمی بین اعضای خانواده ش هست. حرفهای مادر خانواده درباره شیوه تربیتیش، منو به یاد یکی از آموزش های استاد عباس منش انداخت. استاد توی یه جلسه گفته بودند: “تنها کاری که باید برای بچه هاتون انجام بدید اینه که اونا رو تحسین کنید”. خانم Hope توی حرفاش همین رو گفت و من دارم نتیجه ی این حرف استاد رو در این خانواده می بینم. از وقتی این خانواده آمریکایی توی این چند روزه مهمون شما شدند و دارید فیلم های مستند این مهمونی رو برامون می زارید، من دارم رفتارهای این خانواده آمریکایی رو بررسی میکنم و ازشون یاد می گیرم. هر روز دارم تمام نکات آموزنده رو در دفترم می نویسم و تمام تلاشمو میکنم تا خیلی خوب به اونها عمل کنم. به خودم و خدای خودم تعهد دادم که این مسیر رو برم تا این نتایج رو بگیرم و چقدر این نوع رفتار، آرامش رو توی زندگیم آورده.
دارم یاد میگیرم که مثل خام Hope خونسرد باشم و با بچه هام در صلح باشم. اگر خونه رو به هم ریختند، سریع ناراحت نشم و در عوض کار تیمی بهشون یاد بدم. خدا رو شکر چند روزه که دارم اینا رو تمرین می کنم و در این تمرین موفق هستم و خیلی آرامش دارم.
در ایران، از قدیم مغز ما رو اینطور شستشو دادن که: غربیها خانواده درست و حسابی ندارند. خانواده هاشون بنیان نداره، خانواده ها از هم پاشیده هستن، پدر و مادرا بچه ها رو رها کردن به حال خودشون و بچه ها گمراه میشن و از این نوع افکار منفی و ترسناک…
اما از زمانی که شما توی سریال “سفر به دور آمریکا” و “زندگی در بهشت” از خانواده های اونجا برایم فیلم میگذارید و روابط خانوادگی شون رو نشون میدید، این باورهای منفی توی ذهنم داره پاک میشه و چقدر احساس خوبی نسبت به خانواده های آمریکایی دارم و تفکرم نسبت بهشون چقدر تغییر کرده.
استاد عزیزم و مریم مهربان، ازتون به خاطر این آموزش های عالی سپاسگزارم و از این شکل زندگی دارم خیلی لذت می برم.
به نام حق
سلام مریم جان شایسته عزیز، استاد دوست داشتنی و دوستانم در سایت عباسمنش
چقدر این راحت بودن و آزادی برای انجام کارهای مورد علاقه رو وقتی که مهمون داریم ، دوست دارم.. ما توی ایران اکثرا وقتی مهمون داریم خودمون رو هلاک میکنیم تا به مهمونمون خوش بگذره، همش خودمون رو به سختی میندازیم که همه چیز در حد اعلی باشه بدون توجه به راحتی خودمون.. ولی شما چقدر اونجا راحت هستید و راحت میگیرید کارها رو … شما روی سایت کار میکنید، استاد عزیزم کامنت می خونن و خانواده آقای راین هم ماهی میگیرن، کارت بازی میکنن، تنیس بازی و هر کار دیگه ای که دوست دارن بدون احساس ناراحتی، مزاحمت و دردسر برای بقیه…
البته من خودمم یه مدته با یه دوستایی رابطه دارم که خیلی باهاشون راحتم.. مثلا اگه بیان اینجا و من مشغول یه کاری باشم خیلی راحت اول اون کار رو انجام میدم و بعد میرم پیش اونا .. چند بار اتفاق افتاده که من دارمکامنت ها رو میخونم و اونا اومدن و من ازشون عذرخواهی کردم و کامنت ها رو تمام کردم بعد رفتم پیششون… اینجوری هم من راحتم و هم اونا احساس نمیکنن مزاحم من شدن و البته اینجوری دوستی ها ادامه پیدا میکنه چون هیچکدوم مزاحم دیگری نمیشیم…
علاوه بر این خانواده دوست داشتنی یه مهمون دیگه هم داریم… بله یه دارکوب زیبا که تازه اومده برای خودش توی بهشت عباسمنش، لونه ساخته… خوش اومدی و خوب جایی رو انتخاب کردی….
دست آقای راین طلا که آشپزخونه رو کرده دسته گل… این خانواده عالی مشارکت میکنن توی کارها و این لذت بخشه و تحسین کننده هست…
چقدر میز زیبای چوبی آشپزخونه رو دوست دارم مثل این هست که یه تنه بزرگ درخت رو گذاشتید اونجا.. آفرین به سلیقه عالیتون…
مصاحبه خانم هوپ و مریم جان عالی بود….این خانم زیبا بدون دونستن قوانین بطور دقیق، چقدر عالی قوانین رو توی زندگیش پیاده میکنه و به همین دلیل اینقدر شاد، صمیمی و موفق هستن…
ایشون اول از مریم جان تشکر میکنن بابت تعریفی که ازشون کردن ( یعنی خیلی با خودشون در صلح هستن)
ایشون به نقش همیشه حمایتگر همسرش اشاره میکنه که برای بچه هاش هم یه الگوی عالی در موفقیت هست( همون نقش الگو موفق که استاد همیشه اشاره میکنن و ما واقعا آقای راین رو یه انسان خیلی خوبی دیدیم و یه الگوی خوب برای پسراشون هستن)
خانم هوپ میگن خیلی تشویق میکنن پسرارو که همون چیزی که هستن باشن و البته که کامل نیستن( چقدر ایشون ارزشمند و لایق هستن که این شکلی فکر میکنن و به بچه ها علاوه بر استثناها و تفاوت هایی که دارن احترام میذارن)
ایشون طوری پسرارو دوست دارن که اونها متوجه این دوست داشتن میشن و در واقع نقش مادری رو کامل ایفا میکنن( چون با خودش در صلحه، محبتش رو عالی نصیب خانواده میکنه و این به پسرا انرژی و روحیه میده) آفرین آفرین آفرین
ایشون میگن خودشون در زندگی انتخاب میکنن که شاد باشن ( دقیقا اینکه ما خودمون مسئول زندگی و اتفاقات زندگیمون هستیم) اینکه شکرگذار داشته ها هستن و نمیگن من اینو ندارم و نمیتونم داشته باشم و اون چیزی رو که دارن ارزشش رو میدونن….( شکر نعمت، نعمتت افزون کند)
احسنت و هزار آفرین به این باورهای قوی.. به این انرژی و روحیه عالی که بعث شکل گیری این خانواده دوست داشتنی و هدایتشون به سمت خانواده صمیمی عباسمنش شده….
چقدر لذت بردم. چقدر درس یاد گرفتم و چقدر بودن این خانواده برام لذت داشت.
راستی چقدر جیکاپ پسر باهوش و نکته سنجیه.. این رو توی ادا کردن کلمات فارسی میشه دید… عالی هستی پسر زیب و دوست داشتنی….
ممنونم هزاران بار از خدای مهربانم بابت هدایتم به سمت همه این زیبایی ها و سپاسگذار شما هستم بابت اشتراک این آگاهی ها با ما که درس بگیریم و نتایجی مشابه توی زندگیمون دریافت کنیم
براتون بهترینها رو آرزو دارم… براتون مثبت ترین باورهارو آرزو دارم….
همیشه شاد باشید و کمک کنید که دیگران هم شاد باشن.
سلام خدمت خانواده صمیمی.
این ترجمه رو برای درک بهتر خودم از نکات تربیتی خانم هوپ نوشتم. امیدوادم بقیه دوستان هم استفاده ببرند.
-بچه های فوق العاده ای دارید.
برای تربیت آن ها از چه روشی استفاده کردید ؟
بله من پسرهای خوبی دارم و میدونید تنها من نیستم، همسر خوبی دارم که حامی است. به شرایطی که در آن بزرگ شدم نگاه میندازم…خوب یا بد، خدا به من آگاهی داده و خودمم متواضعانه برخورد میکنم… پس نمیگم فقط منم، در واقع ترکیبی از خیلی ار چیزهاست.
من این رو در پسرهام نهادینه کردم که دوستشون دارم. صحبت کلیشه ای نمیکنم که آره والدین باید عاشق بچه ها باشن…ما واقعا و قلبا دوسشون داریم. قبول شون کنم، دوستشون داشته باشم و حمایتشون کنم. والدین میخوان بچه ها عالی باشن ولی من میگم بچه هارو همین جوری که هستن بپذیرید. مثلا جیکوب به مدرسه علاقه ای نداره و من نباید با لوک-که درسش عالی هست- مقایسه اش کنم و همون توقعات رو ازش داشته باشم.
کلید اصلی این هست که هر بچه ای رو در هر مرحله ای که هست قبولش کنیم، دوستش داشته باشیم و حمایتش کنیم و نخواهیم که عالی باشه. همچنین اجازه بدیم که صحبت کنن و حرف هاشون شنیده بشه و اشتباه والدین اینه که میخوان همش حرف بزنن و گوش ندن. باید با بچه ها باشیم و واقعا کنارشون باشیم. پسر های من جز محبوب ترین آدم های دنیان که میخوام پیششون باشم. نه تنها عاشق شونم که واقعا دوستشون دارم و فکر میکنم که خودشون هم این رو درک کردن و میدونن.
-چطور بقیه مادر ها چطور این رابطه رو نه بعنوان یک وظیفه، بلکه از روی عشق و محبت در خانواده شون نهادینه کنن؟
خب من میگم شما پسرا جز این خانواده این و همگی کمک میکنم. نباید فقط درگیر مسائل خودت باشی. باید دنبال موقعیت هایی باشی که بتونیبه بقیه هم کمک کنی.
پدرشون یه نمونه فوق العادس… همیشه دنبال موقعیتی هست تا بقیه رو خوشحال کنه، مهربون باشه و به بقیه هم فکر کنه.
میدونید ما همیشه با پسرهامون صحبت میکنیم، طوری که وقتی میخوان حرف بزنن حس کنن حرفشون مهم است. و وقتی با بزرگتر ها برخورد میکنن درک خوبی از شخصیت خودشون دارند. حس خوب اعتماد بنفس و وقتی حس خوبی در مورد خودشون داشته داشته باشند میتونن به بقیه هم فکر کنند.
-دلیل کمک کردن و احترام فرزندان تون به همدیگه چی هست هوپ جان؟
واقعیتش ما همیشه حامی بودیم.من و شوهرم همیشه وقت گذاشتیم نیاز و علایق هر بچه چی هست. مثلا لیوای عاشق بازی کامپیوتری هست ولی پدرش راین اصلا علاقه ای نداره و بیشتر دنبال بیسبال و ورزش هستش. من رایان رو تشویق کردم که وقتی لیوای بازی کامپیوتری مورد علاقش رو انجام میده باهاش باشه و لذت ببره، لازم نیس کل روز باهاش باشه… سی الی چهل دقیقه هم کافیه. نکته اصلی اینه که لیوای بفهمه کاری که انجام میده مهم و ارزشمند هست.
من صبح به صبح که از خواب پا میشم و این زمانی هست که با لیوای دارم…لیوای مشغول بازی میشه و من هم کنارش میشینم و تماشا میکنم. آیا من لذتی میبرم؟ نه… ولی آگاهانه بخاطر لیوای انجامش میدم. دوست دارم کاری رو انجام بدم که اون ازش لذت میبره.
-شما بیشتر دوستشون هستید تا مادر مثل خریدمون تو پارکینگ والمارت که شما بازی راه انداختین تا بقیه سرگرم شن!
تا حواسشون پرت شه؟
بله، واقعیتش برا خودمم بود. من احتیاج دارم وقت بگذره و حوصلم سر نره، چون اونوقت بقیه هم حوصلشون سر میره.
من عاشق اینم که با بچه هام خوش باشم و تفریح کنم.
من دوس دارم بگم که مادرتون هستم و دلیل های خودم رو بیارم و اقتدار خودم رو حفظ کنم، ولی فکر میکنم که بله ما دوستیم! بیشتر مواقع هر چی بگم اون ها هم انجامش میدن و بحثی نداریم. ولی اونها هم گاهی تلاش میکنن تا مرا تشویق به انجام کاری کنن. ولی وقتی من بگم تصمیم تصمیم گرفته شده دیگه کسی حرفی نمیزنه و بله ما با هم دوست هستیم و از بودن با هم لذت میبریم.
میدونید… داشتن بچه کوه کندن نیست، باید خیلی از چیزها رو ساده کنیم. وقتی میخوایم خونه رو تمیز کنیم و کسی دوست نداره که کاری کنه، میتونیم لذت بخشش کنیم. من میگم باهم انجامش میدیم، موسیقی میزاریم و از انجام کار لذت ببریم، نه اینکه با نگاه بدبختانه به این موضوعات نگاه کنیم.
یک مادر شاد بودن واقعا مهم است!(چقدر لذت بردم از این جمله) و اگر شادی رو تو خونه بوجود بیاری نتیجه اش عالی میشه. برخی از مادرها هستن که دچار استرس و اضطراب میشن، بله من هم دچار این حس میشم ولی نگاهم اینه که خودت رو بکش بیرون! الان واقعا چی مهمه؟ کارهای خونه مهمه؟ نه داشتن شادی و حس خوب مهمه.
-چطور مادری شاد باشیم؟
من معتقدم شادی یک انتخابه. حتی یه آهنگم هست که میگه choose joy
و من همیشه انتخابش کردم. لازمه در طول روز خودتون رو چک کنید و ببینیم چرا شاد نیستیم؟ برخی هم واقعا انتخاب میکنن که ناراحت باشن.
باید خوشحالی رو انتخاب کنیم و بابت چیزهایی که داریم سپاسگذار باشیم. زندگی بیشتر دیدگاه مقدسی هست که در آن حس لذت وجود دارد.
-مچکرم!
منم مچکرم.
-من جوی را انتخاب میکنم!
دوست عزیز خیلی ممنون که اینقدر روان صحبتهای مریم عزیز و هوپ رو ترجمه کردین
خیلی ممنون🌻🙏
سلام به استاد بی نظیر و متعهدم که هیچ چیز نمیتونه مانع حرکتش در مسیر هدف الهیش و هدایت ما به جهان اگاهی ها بشه.
استاد این خانواده الهی هستن.ما هر لحظه از شبو روز تلاش برای درک اگاهیهایی میکنیم که از طریق شما دریافت میکنیم تا بتونیم یه گوشه ایی از این الهی بودنو در وجودمون و زندگیمون داشته باشیم وچطوری میشه که یه سری از ادما از همون ابتدای زندگیشون در این مسیر الهی هستن و تصمیم میگیرن که از زندگی به عنوان یک فرصت کوتاه برای خلق بهترینه خودشون استفاده کنن .
استاد جان اصلا بیراه نیست جذب چنین افرادی به زندگی شما و همچنین جذب ثروتی چون شما به زندگی اونا.
چقدر این مادر قانونو خوب درک کرده،چقدر میدونه این خود ما هستیم که به عنوان یک انسان فارق از هر چیزی تصمیم میگیریم که میخوایم چطور باشیم،ایا در شادی ولذت یا نگرانی و روزمرگی.
چقدر این مادر درست درک کرده احترام به دنیای تک تک فرزند انشو و اینکه میدونه قرار نیست تکامل همه انسانها از یک مسیر مشخص بگذره.چقدر درک کرده که، نه با دیدن نداشته هاشون بلکه با توجه به داشته های ه کدوم از بچه ها هرروز بیشتر و عالیتر عزت نفسو در وجودشون بسازه و از طریق علایقشون و اون چیزهایی که براشون ارزشمنده،مسیر ارتباط،اموزش،دوستی،و یک تربیت اگاهانه را طی کنه.چقدر زیبا فهمیده که بهترین راهه تربیت و اموزش بچه ها الگو بودنه ،اینکه استاد همیشه میگن نخواین دیگرانو به زور به مسیر اگاهی ها هدایت کنین،بلکه شما خودت تغییر کن دیگران خودشون میان به سمتت تا مثل تو باشن.و این پدر ومادر چه درک درستی از قانون دارن و بجای درگیر کردن خودشون با باید ها و نبایدها، شدن الگوی عملی شاد بودن،عشق ورزیدن،احترام گذاشتن،همراه بودن و برای همدیگه و دنیای هم ارزش قایل بودن.و چقدر عالی درک میکنن که هر کدوم از ما ادما توانایی اینو داریم که بتونیم به یک ابر انسان تبدیل بشیم پس با ناتوانی های فعلیمون در زمینه خاص نباید سنجیده و یا قضاوت بشیم چراکه راههای رسیدن متفاوته ولی قانوت رسیدن یکیه.
و این پدر مادر سعی در اموزش و درک صحیح این قوانین به فرزنذانشون هستند به جای اجبار برای خوب بودن در زمینه ایی خاص.
چقدر خوب میفهمن، درس خوندن یا نخوندن ،وقت نگذاشتن پای بازی کامپیوتری یا صرف ورزش و فعالیت فیزیکی نکردن ملاک ساختن و رسیدن فرزندانشون به قله موفقیت نیست بلکه اون اعتماد به نفس،اون عشق ومحبتی که بهشون میدن اون حمایت در مسیر علایقشون و درس بزرگ شاد بودن و اینکه انتخاب کنن در زنذگی میخوان کدوم وجه از زنذگیو انتخاب کنن بسیار مهمه.
این پدر مادر درک کردن که برای داشتن فرزندان موفق ،امال و ارزوهای بدست نیاوردشونو در وجود اونا نخوان که جستجو کنن و اونارو به مسیری سوق ندن که راه نرفته ی خودشون باشه.بلکه هر کدوم چه پدر و چه مادر با موفقیت عالی در حرفه و شغل مورد نظرشون،بسیار اگاهانه تر و حمایت گرایانه تر مشوق فرزندانشون برای رسیدن به موفقیت در هر زمینه های مورد علاقشونه.
داشتن چنین خانوادهایی که اینچنین در سلامت از جنبه های مختلف هستن قطعا در ابتدا از نوع نگاه پدر ومادر نشات میگیره که تصمیم میگیرن زندگیو با عشق،با احساس خوب،با لذت بردن،با توجهشون به داشته ها و تلاش برای رسیدن به اهدافشون و موفقیت در تمامی جنبه های زندگی چه کاری،چه خانوادگی بزارن.
اونا یاد گرفتن که به زندگی به شکل یک بازی جمعی نگاه کنن،مثل بازی فوتبال که هر کس پست خودشو داره ،هر کس جایگاه،امکانات،توانایی ها و اختیارات خودشو داره و در عین حال همه گروه باید به فکر تیم باشن و از هیچ گونه همکاری،همدلی،احترام،دوست داشتن،و تلاش برای رسیدن به نتیجه مطلوب که در اینجا داشتن یه خانواده سلامت و موفقه فروگذار نکنن .و چقدر زیبا میبینم که با گم شدن لیوان مادر که شاید از نظر خیلی ازما اتفاق کوچیک یا حتی کم ارزشی باشه همه اعضای خانواده نه از سر اجبار که از سر عشق و تعهدی که نسبت بهمدیگه دارن بسیج میشن نا اونا پیدا کنن و پدر خانواده چقدر عالی با پیدا نشدن لیوان،برگردوندن اون احساس عالی به همسرشو به تعویق نمیندازه و برای خرید یک لیوان دیگه با علاقه اقدام میکنه و مادر که با وجود تعلق خاطرش به لیوان، اجازه نمیده وابستگیهاش اونا از لذت بردن و تجربه چیزهای جدید محروم کنه و با لیوان جدیدش کلی عشق میکنه.
ولذت میبرم که مادر اینقدر زیبا فعال بودن، تلاش کردن و هدفمند بودن و داشتن انگیزه برای رسیدن به هدف و از همه مهمتر داشتن رقابت سالمو ،با مسابقه ماهیگیری به فرزندش اموزش میده.
استاد زبان از دریافت این همه اگاهی با دیدن این نعمت ارزشمند خداوند،یعنی سریال زندگی در بهشت قاصره.اونقدر که نمیشهه همشو به زبان اورد ویا نوشت بلکه فقط میشه با تمام سلولهای وجودت حسشون کنی.
خدای رحمانو بابت این همه اگاهی، بی اندازه سپاسگزارم که روزبروز این چنین مسیر دریافت اگاهیهای نابترو با دستان بی نظیر خودش به زندگی ما باز میکنه.
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
عاشقتونم،شاد و سلامت باشین❤️❤️❤️
به نام خداوند هماهنگ کننده، به نام خداوندی که با عدل زیبایش چقدر زیبا هم سو میکند هر چیز و هر کسی را که با هم هماهنگ و یک شکل می‌شوند.
سفر با سفر به دور آمریکا، سفر با زندگی در بهشت،من رو به سفر به درونم رساند.
تحسین و سپاسگزاری و کنترل ذهن چه معجون نیرو بخشی برایم ساخته.
ادعا نمیکنم که عالی شده ام، اما ادعا میکنم که به نسخه ی خیلی بهتری از خودم، نسخه ی بهتری از خودم، تبدیل شده ام.
الان که مینویسم، از یک سفر فوق العاده برگشته ام. سفری که به جرات میگم، بهترین سفر زندگیم بوده.خیلی اتفاقات فوقالعاده ای برام در این سفر افتاد، خیلی بزرگترم کرد، میخوام چندتا از دستاوردهای سفرم رو با عزیزانم درمیون بگذارم.
اول اینکه دقیقا یک پرنده ی زیبا رو دیدم که روی یک چوب بلند ایستاده بود و این اتفاق، دقیقا بلافاصله بعد از دیدنه این قسمت برام افتاد🙏🙏🙏
برخلاف همیشه که از روز اول نگران تمام شدنه سفر بودم،سعی کردم از لحظه اول لذت ببرم و نچسبم به لذت‌ها و رها کنم و چقدر اینکار سفر رو برام طولانی و دلچسب کرد، برخلاف دفه های قبل که سفر به سرعت برق می‌گذشت و من ناراحت و ناراحتر میشدم و حالا میفهمم که چرا انقدرزمان برد تا دوباره سفر برم.حتی برگشتن به هوای گرم خوزستان برام خوشحال کننده بود چون دارم یاد میگیرم باید از جایی که هستم لذت ببرم تا شایستگی هدایت به جاهای بهتر رو پیدا کنم.
خدایا ممنونم ممنون.
در این سفر بهای لذت بردن رو پرداخت کردم و چقدر لذت بردم از این کارم.
خیلی از دوستانم بعد از این سفر من، تصمیم گرفتن به اون شهر زیبا سفر کنن و هزینه اش رو با کمال میل پرداخت کنن.
چقدر با این سفر تونستم به حرف استاد برسم که سفر کردن و پرداخت بها، چقدر میتونه جهان رو گسترش بده.من با سفرم کلی خرید کردم، کرایه ی اون محل رو پرداخت کردم و از همه بالاتر،سپاسگزار تر شدم، چقدر نتیجه ی کنترل ذهن و تحسین کردن و باور سازی درست رو دیدم.
یه چیز جالب برام اتفاق افتاد که خیلی برام لذت بخش بود،البته کلی چیز عالی اتفاق افتاد که من اینو میگم، من رفتم کنار یکی از ویلا باغهای اون منطقه و کنار یک درختچه ی زیبا که پر از گل بود عکس گرفتم. یهو صاحب ویلا، بعد از سلام کردن گفتن که میدونید اسمه این گلها چیه؟گفتم نه. گفتن گل نسترن😄😄😄👏👏👏🙏🙏🙏
من قبلا گل نسترن از نزدیک ندیده بودم و دیوانه ی این دسته گله زیبا شدم که خداوند برام فرستاد.🙏🙏🙏😄😄😄
پیدا کردنه اون ویلای زیبایی که رفتیم هم با هدایت الله مهربانم بود که من رو هر لحظه به تایید بیشتره نشانه ها هدایت می‌کرد.
همسفرهام شگفت زده میشدن از اتفاقات جالب و از نظر اونها اتفاقات عجیبی برامون اتفاق می افتاد و من هر بار میگفتم الان هدایت میشیم، بعد از کمی اتفاقات عالی می افتاد. خدای من شاهده که زبونم از گفتنه اتفاقات این سفر که من رو بزرگتر کرد،قاصره.
همسفر هام میگفتن داریم باور میکنیم حرفهات رو و من میدونستم که اون اتفاقات حاصله حرفهایم نبودن، حاصل فضل خداوند و آغوش باز من برای پذیرفتن اون هدایتها بودن.که با تمرین دارم هر روز بیشتر وبیشتر بدستشون میارم🙏🙏🙏
همسرم که همیشه وحشتناک رانندگی می‌کرد اینبار دقیقا بعد از ارسال خواستم به جهانه هستی، رانندگی کرد که کسی باورش نمیشد.
کاری که دارم روش تمرکزی کار میکنم اینه که تا میخوام روی ناخواسته ام تمرکز کنم، از خودم میپرسم خواسته ات چیه؟
و بعد روی خواسته ام تمرکز میکنم.خدایا بگم شکرت،مگه کفافه این همه لطف و مرحمته تو رو میده؟ممنونم که خدای من شدی، ممنونم که خواستی بندگی تو رو بکنم و تو سرورم باشی.
لذت بردن تا متعالی شدن عجب هدفه زیبایی ست برای روح و جسم من.
ممنونم گل مریم جان که انقدر خالصی، استاد جانم عشقتون رو به خانواده ی صمیمیمون احساس میکنم و چه زیباتر شده ام با احساس کردنه احساسات نابتون، ای استاد ترین استادم، ای زیبا دسته خداوندم سپاس.
پروردگارا سپاسگزارم عزیزم❤️❤️❤️
استاد عباس منش عزیزم،
داشتم امشب مصاحبه ی “داندا پانی” و “برایان رز” رو تو برنامه ی LondonReal نگاه میکردم،اگه دانداپانی رو نمیشناسید باید بگم یه راهب هست ک ۱۰ سال از زندگی شو کنار معلم مذهبی ش تو صومعه زندگی کرده و بعد ازینکه مدت زمان سوگندش تموم شده ازونجا خارج شده و الان داره آموزه های معلم شو تو جهان گسترش میده.
یه قسمت از مصاحبه ازین صحبت کرد ک اگه یه معلم دارید و از آموزه هاش دارید استفاده میکنید خیلی آدم خوش شانسی هستید و این نعمت بزرگی هست ک ب شما ارزانی شده و تا میتونید فروتن باشید و سپاسگذار و ب آموزه هاتون عمل کنید و متمرکز باقی بمونید و من فورا یاد شما افتادم،واقعا خیلی نعمت بزرگی هست ک سال ۹۵ با شما آشنا شدم و خدای مهربون شمارو سر راه زندگی من قرار داد و بیشک مهم ترین اتفاق زندگی من آشنایی با شما بود چرا ک تمام باورهای منو بعدش تغییر داد و من تبدیل شدم ب یه آدم دیگه،البته ک هنوزم خیلی جای کار دارم و هنوز اول راهم ولی خداروشکر میکنم ک با شما اشنا شدم و میشناسمتون و از آموزه هاتون استفاده میکنم،خداروشکر میکنم ک دانش آموز مکتب شمام و ب آموزه هاتون عمل میکنم و تو این مسیر حرکت میکنم،شاید گاهی باسرعت و گاهی کند ولی قدم زدن تو این مسیر برامن هیچ وقت قطع نمیشه چرا ک من عاشق این راهم و اگه هزاربار دیگه هم ب عقب برگردم فقط دلم میخاد با شما اشنا بشم و شما استاد من باشید و من دانش اموزتون،اینارو نوشتم تا بدونید چقدر برام ارزشمندین و چقدر ازتون متشکرم بابت حضورتون،آموزه هاتون و تاثیری ک تو زندگی من و تمام دنیا ایجاد کردید.
امیدوارم هرجا هستید تندرست و شاد باشید و بدونید عاشقتونم و بهترین هارو براتون میخام
با احترام ❤
به نام خالق زیبایی ها
سلام به استاد عزیز و مریم دوست داشتنی
سلام به همه دوستان عباسمنشی
چقدر نکته و درس دادی مریم جان
چقدر خوب فیلم برداری کردی…
عالیه اساس مهمون داری بر سادگی است…
همینه که چند روزه با هم هستین.
و راحت کارهاتون رو انجام میدین و مشکلی ندارین.
(من خودم شخصا گاهی از شلوغی خوشم نمیاد و گاهی جمع رو دوست دارم. ولی فکر کنم خودم کمی به خودم سخت میگیریم و حساسم. وقتی مهمون میاد تمام تلاشم رو میکنم تا بهشون خوش بگذره و امکانات و هر آنچه در خانه داریم برای پذیرایی آماده میکنم…)
آفرین به خانم هوپ. لیوانش رو گم کرده بود دوستش داشته.تلاشش رو کرد وقتی پیدا نشد بدون وابستگی و نارحتی رفت یکی دیگه خرید.
آفرین که بچه ها هم تو پیدا کردن وکمک کردن به مامان شون همکاری کردن.
اینکه عادت آمریکایی ها این بود که گفتین: خوب پول درمیارن و راحت خرج میکنن( خود شما و استاد هم همینطور هستین) جالب بود. من تو خرج کردن کمی نگرانم باید تغییر بدم این رفتارم رو و باور مخربش روهم پیدا کنم……
چه مصاحبه خوبی شد.
یادم باشه اینا رو:
پیدا کردن الگوهای خوب
شناختن باورهای قدرتمند کننده افراد موفق
ممنون از دوست خوبی که ترجمه کرده بودن.
ممنون از شما مریم جان بخاطر مصاحبه خوبت…..
به نام خالق یکتا
سلام
من ۲دخترزیبا دارم که فرشته کوچولو های زندگیم هستند،تاالان به دلیل مشغولیت های کاری وذهنی رفتار مناسبی با آنها نداشتم من یکسال قبل کارم را رهاکردم چون وقتی به دقت نگاه کردم دیدم که بیشترازآنکه برای من منفعت باید داشته باشد بیشترضررداشته،من الان تمام سعیم را بکار بستم که همچین رابطه ای که خانم هوپ با فرزندانش داردرابا فرزندانم به وجود آورم وخداوندهم هرروز به گونه ای هدایتم میکند.
من هرروزنشانه روزانه ام را درسایت نگاه میکنم وخدایی ،هرروز هم مطالبی را که میبینم جواب سوالی بوده که دردل داشته ام .
امروز با دیدن این قسمت از فایل زندگی دربهشت که نشانه امروزم بود نفسم در سینه حبس شد انگار فقط من بودم واین فایل ودیگر نه هیچ صدایی را میشنیدم ونه چیزی را میدیم چون این فایل امروز ،جواب سوال من نبود بلکه یکی از اشتباهات مرا در رفتار با فرزندانم به من گوشزد کرد وراه حل صحیح را به من نشان داد با اینکه قبلاجایی خوانده بودم ولی یادم رفته بود
(پذیرش بچه ها اونجوری که هستن وتشویق بچه هابه خاطر اونی که هستن)
وخداوند اینجوری به من یاد آوری کرد وخواست که به کار ببندم،چقدرلذت بردم وقابل تحسینه عزت نفس خانم هوپ ،که قبول دارن بچه هاشونو خوب تربیت کرده اندوچقدر زیباست که اول از خانم شایشته تشکر میکنن که همچنین دیدگاهی در مورد اونا دارن وشروع میکنن به گفتن خصوصیت های خوب دیگرشان وتوضیح میدهند که چکار کرده اند که همچین رابطه خوبی با هم دارند،برعکس جایی که ما زندگی میکنیم اگر از بچه ای تعریف میکنی شروع میکنن به گفتن خصوصیت منفی بچه هاشون که مبادا چشم بخورند.
خدارا از صمیم قلبم شکر میکنم به خاطر آگاهی فوق العاده ای که امروز کسب کردم.
خانم شایسته عزیزشما فوق العاده ایدچقدرعالی بایک سوال به ظاهر ساده آگاهی های عظیمی در مورد رابطه صحیح با همسر وفرزندان برای ایجادزندگی همراه با خوشبختی وآرامش بیشتر در اختیار مان قرار دادید؛
همکاری زن وشوهر با هم این حس همکاری را درفرزندان هم به وجود می آوردواینکه برای رابطه بهتر با فرزندان باید با فرزندانمان دوست باشیم و…
سلام به استاد عزیزم وتمام دوستان فوق العادم
بخشی از نکات زیبای این فایل از دید من:
…چدارکوب قشنگی چه سر قرمز رنگ زیبایی داره چقدر این نوک دارکوب قدرت داره که تونسته تیر برق به این محکمی رو سوراخ کنه در واقع این نوکش نیست که خیلی قدرت داره چرا؟چون اگر یه اهن نوک تیز به شما بدن نمیتونید اینطوری سوراخ کنید پس چه رازیه؟راز قدرت نوک دارکوب در قدرت “تکرار مداوم ” هست قدرت تمرکز وتکراره که هرچیزی ممکن میشه
…واقعا نبوغ در سادگیه همه ی جهان هستی به سادگی شکل گرفته وبه سادگی هم داره پیش میره
از رویش چمن ها گرفته تا تولد نوزادان وهمه چیزو همه چیز به سادگی داره اتفاق میفته ، شما نگاه کنید وقتی یه دانه های گندم رو در یک شرایط محیطی گرم ومرطوب قرار بدید بعداز ۲روز میری میبیننی جوونه زده ،،خیلی خیلی ساده اتفاق میفته میتونید امتحانش کنید
در ظاهر این رشد جوونه های گندم براحتی واسونی وبدون سر وصدا وخیلی اروم اروم اتفاق میفته اما در باطن این رشد جوونه ،هزاران هزار واکنش شیمیایی اتفاق میفته تا اینکه این گندم های ما جوونه میزنه
امروز از خداوند خواستم که منو هدایت کنه که بهتر قوانین جهان رو درک کنم و وقتی که روی نشانه ای امروز من زدم قسمت ۱۵ سفر دور امریکا امد که اون جا هم اولین جمله این بود که:
روح ما به سادگی گرایش دارد،روح ما نگاه ساده ای به همه چیز دارد،و وقتی ما به خودمان ساده میگیریم در واقع با روح خود هم داستان میشویم.
واین قسمت هم از سادگی صحبت شد واین هماهنگی دوفایل در مورد “سادگی”گفته شد من متوجه شدم قوانین جهان خیلی ساده ست ومن هم باید ساده بگیرم تا بتونم خودم رو با قوانین این جهان هماهنگ کنم،،ذهن ما از بس همه چیز رو پیچیده دیده ومیبینه خیلی سختشه که قبول کنه که:من با توجه کردن به هر چیزی اصل واساس اون موضوع رو وارد زندگیم میکنم
…..چقد جالبه که مریم خانم غذای مورد علاقه خودش رو میخوره واستاد هم غذای خودشو میخوره،،همچون چیزی در جامعه ایران خیلی خیلی معدوده وشاید اصلا وجود نداره ،،ما وقتی توی خونه خودمون یا جایی مهمون هستیم هرچیزی که میارن سر سفره شما هم باید بخوری مهم نیس که علاقه ای بهش داری یانه ،چقد خوبه ادم بتونه غذایی که دوس داره بخوره
…مهم نیس شما چه ویژگی شخصیتی داری ،،مهم اینه که خودت رو با دیگران مقایسه نکنی واز اون ویژگی شخصیتی به عنوان پله ای استفاده کنی برای حرکت کردن در مسیر علاقه ات مثل یوسف که از حس رقابت طلبیش توی ورزش استفاده میکنه
…خیلی جالب بود که همه بسیج شده بودن تا لیوان مادر رو پیدا کنن
…چقد خوبه که امریکایی ها خواسته هاشون رو ایگنور نمیکنن بلکه میگن باید پول بسازیم تا بتونیم تهیه ش کنیم
در واقع بجای اینکه تمرکز کنن روی پولی که خرج میکن وصرفه جویی تمرکزشون میزارن روی پول ساختن
در پایان تشکر میکنم از حمید عزیز که انقد زیبا حرفهای خانم هوپ که همه شون در وگوهر بودن رو ترجمه کردن وبا ما به اشترک گذاشتن ممنونم از حمید عزیز
و باز هم این خانواده زیبا
و این فایل که نشونه این ساعت و ثانیه منه ، جالب اینجاست که این فایل زمانی نشونه ی من شده که ما فایلای226 سفر به دور امریکارو دیدیم ینی بعد تمرکز من رو این خانواده و در پی اون خوندن کامنت یکی از دوستانم که در مورد کامنت نوشتن پسرشون نوشته بودن که برای من خیلی تاثیر گذار بود برای چند لحظه من داشتم احساس بدو تجربه میکردم که از خودم پرسیدم چرا؟؟ چرا احساست بده ؟؟ و جواب این بود که باور !!!!! تو باور نداری که میشود ،،،، این یکی از خواسته های توعه و تو باورش رو نداری و این نشونه چه زمانی برای من اومد زمانی که من از خداوند یه خانواده خواستم ی خانواده ی عباس منشی !!! و خب این ی نشونه بزرگ بود نشونه ای که داشت به من میگفت صدف عزیز تو باید باورهاتو همقدم کنی با این خواسته ی زیبات !!!! و اینطور شد که من گفتم پس میشود ، و من هم در همون لحظه از خداوند بزرگم خواستم که من هم چنین خانواده زیبایی داشته باشم من هم بتونم بچه های زیبایی رو پرورش بدم و کنار خانوادم شاد باشم اصلا نمیدونم چطور شد که من سر از مرا به سوی نشانه ام هدایت کن درووردم در کسری از ثانیه چیزی که اصولا اتفاق نمی افته که قبل خواب اینکارو انجام بدم و اصولا تو طول روز دستم رو این قسمت میره و داشتم میگفتم قطعا تو طول روز زدم و الان اون صفحه میاد و منتظر بودم که برخلاف ذهنیتم هدایت شدم به این صفحه !!!! و خب اولش داشتم نگاه میکردم و گفتم عه باز این خانواده نازنین و خوشحال ازین که فایلایی که من عاشقشم و کلی انرژی مثبت این خانوادس اومده و گفتم بزار کامنتم بخونم که کامنت حمید عزیز ترجمه کرده بودن صحبتای خانم شایسته و هوپ رو که دستشون درد نکنه واقعا خیلی لذت بخش بود این ترجمه کاملشون ، همینجوری که داشتم کامنتارو میخوندم باز دیدم عهههه یجورایی داره حسودیم میشه به هوپ و با خودم گفتمممم چرااااا؟؟؟؟ و باز هم جواب :) عشقم چقد میپرسی چرا؟؟؟؟ ی بار گفتم دیگه با ور کن که می شود!!!! و فقط قدم اول را بردار ، خواستن!!!!! بخواه ، ما تورا هدایت خواهیم کرد!!!! همینطور که تو به این صفحه هدایت شدی !!!! همینطور که تو به این کامنت زیبا هدایت شدی همینطور که تو به آن خانواده زیبا هدایت شدی ما تورا هدایت خواهیم کرد ، قرار نیست با این مغز فندقیت فکر کنی و خودت به جواب برسی ،، ماااا تو راااا هددددایییتتتت خوووواهیمممم کررررد ! و السلاااممم