سریال زندگی در بهشت | قسمت 41 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

سوال سوال سوال دارم !!!!!!!!!!!!!

سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز

در این فایل یک مطلب که توجه من جلب کرد این بود که به قول خانم شایسته عزیز استاد میگه (اگر گسی به من امریکا را به این

خوبی نشان میداد . من همون لحظه بدون کدام صبر و بدون کفش میدویدم و می امدم به امریکا )

اگر در مورد خودم بگویم که من حدود سالهای قبل شاید 5 یا 6 سال قبل این خواسته در من شکل گرفت بود که من میخواهم بروم امریکا اون موقع من 13 یا 14 سالم بود حالا 19 سالم است و حالا خیلی جدی روی این کار میکنم تا بتوانم بروم امریکا و درهمون سال های قبل هم خیلی این بر اون بر تلاش کردم تا بتوانم بروم مثلا اشتراک در بعضی از مسابقات بین المللی ولی به اون مقدار که من تلاش کردم ولی کافی نبود برای برنده شدن . من از همون سن 13 سالگی با استاد عباس منش اشنایی داشتم به یک پنجاهم این اطلاعات و مطالب که از استاد درک کردم اون موقع درک نداشتم

ودر مورد مهاجرت به امریکا باور های خیلی خیلی محدود کننده داشتم و دارم اون باورها را از اطرافیان از کسانیکه می پرسیدم سولات در باره مهاجرت و مهاجرت به امریکا کسب کرده بودم

چند دانه از باور های محدود کننده من

1. ناممکن است سخت است امکان اش خیلی خیلی کم است اگر چانس ات از سنگ بترکد تا بتوانی بروی

2.فرصت ها کم است البته فرصت رفتن به امریکا

3.اونها تو را سک هم قبول نمیکند

4. همه که نمیتوانند در کشور خوب به دنیا زنده گی کند

5.تو کجا اونجا کجا تو توی افغانستان بد بخت

6.فقد چند راه محدود و جود داره تا بتوانی بروی

این باور ها را اون حرف های که شنیده بودم هر وقت از پدرم یا مادرم یا دوستان پرسان میکردم یا ریشخندی می کردند یا همین باور های محدود کننده خوراک من می دانند

واگر افراد را می دیدم که توانسته بودند بروند امریکا یا میگفتند اونها ادم های خاص هستند

یا خودم ازشان می پرسیدم اغا چطوری توانستی بروی امریکا. اکثریت شان همراه با امریکایی ها در افغانستان کار میکردند یا در سازمان های خاص کار میکردند

همون موقع که 13 سالم بودم شنیده بودم که امریکا جای عالی است و خیلی فرصت ها زیادی داره و کلی ویدیو درباره خوبی های امریکا دیده بودم در باره جنس های عالی فرصت های کاری برای شخص بنده امنیت عالی که من در افغانستان این چیزا را نداشته ام

فعلا که خیلی خیل بهتر این قوانین درک کردم که من خالق زنده گی خودم هستم نه دولت ها نه قوانین هیچ کدام اثر ندارد روی زنده گی من. من فقد باید روی خودم کار کنم به الهامات ام گوش کنم تکامل ام را طی کنم میرسم و لزت ببرم از زنده گی ام خیلی راحت میرسم به هدفم

مطالب که رویش کار میکنم این باورهای که در بالا ذکر کردم کار میکنم روی عزت نفس روی خود باوری روی این باورهای محدود کننده و تغییر انها و من به این باور هستم که من هدایت خواهم شد من این طوری به روش عباسمنشی عمل کنم هدایت خواهم شد

عجله نکنم از زیبایی ها افغانستان لزت ببرم از زنده گی ام لزت ببرم به الهامات ام گوش بدهم و البته نا گفته نماند از وقتی که خیلی مصم تر شدم که عمل کنم به روش عباسمنشی نتایج وفوق العاده رخ داد خواسته های که یک عمر میخواستم رسیدم مثلا کسب سلامتی و خرید موتورسایل اسپورت و غیره وغیره

سوال من اینجا ست من موارد که درک کردم و تلاش دارم عمل کنم‌ از استاد این است نگران نباش $ عجله مکن $از مسیر لزت ببر $تکامل ات طی کن این تکامل شامل تغییر اساسی باوها و رفتن و ارتباط برقرار کردن با افراد خاص تو مکان و زمان مناسب میتونه باشه $ من لایق زنده گی در بهترین جای ها و کشور ها را دارم و حالا که دارم باید با ایمان و تعهدم و کار کردنم نشان بده هم $وووو خیلی باورهای قدرمند کننده دیگر

خوب استاد میگوید اگر من در همون موقع که در ایران بودم کسی این واقعیت ها امریکا را نشان می داد من همان موقع میدویدم می امد یعنی چی یکی در این جا عمل کردن استاد نشان می دهد دوم این که یعنی چه شکلی وقتی ویزا ندهد تان چی شکلی یعنی قاچاچ می امدید

در همین جا با تغییر زاویه دید میتوان جوری دیگر برداشت کرد حالت دوم که طرف بتواند هر کجا بخوهد برود و نخواهد وقتی این چیزا را بیبیند بعد همان زمان تصمیم بگیر برود کدام اش ؟؟؟؟؟؟

اگر در شرایط من میبودید چی کار میکردی استاد جان

و من وقتی این باور ها شروع کردم به ساختن اش یکی از اتفاق این بود من عضو کتاب خانه که توسط سفارت امریکا در کابل بود عضو شدم دارم عضای سفارت یا همین چین چیزا قرار است بشوم

از طرف دیگر این باور داشتم اگر کسی بخواهد امریکا برود باید عضو باشی یا در سازمان های خاص کار کنی شاید همین باور من به این مسیر هدایت کرد

ویکی تغییر زوایه دید خیلی خیلی الهام گرفتم از اون فایل تمرکز بروی نکات مثبت در نشنال پارک رین بو ریور

مممنون است