سریال زندگی در بهشت | قسمت 42 - صفحه 12

182 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پریا بیگدلی گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    وای خدایا من فقط زیبایی دیدم تو این فایل چقدر خندیدم خدایا شکرت شکرت شکرت چه خانواده شادی چه استاد خوبی چه تصویربردار ماهی خدایا شکرت کرت به خاطر وجود همه این زیبایی‌ها چه خانواده خوبی چقدر شادن چه کشتی جالبی گرفتن اصلاً دعوا نکردن با وجود اینکه دندون لیوای افتاد ولی بازم مثل دو تا برادر با هم رفتار کردن اصلاً با هم دعوا نکردن خدایا شکرت شکرت که این همه زیبایی الان بهم نشون دادی شکرت واقعاً شکرت مرسی از استاد که این فایل زیبا رو برای ما آماده کردن تا ما فقط زیبایی ببینیم زیبایی زیبایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    محسن گفته:
    مدت عضویت: 1435 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد باحالم و خانم شایسته ی بینظیر و خانواده ی رایان و دوستان بهشتی ام

    چه روز بینظیری شد

    از مسابقه ی کشتی و فینال تنیس و برنده هاش..

    این قسمت جزو بامزه ترین و قشنگ ترین فایل ها بود…

    چقدررررر خندیدم

    چقدررررر کیف کردم

    تمام عضلات صورت و فکم درد گرفت از بس که خندیدم…

    این فایل به تنهایی از تمام فیلم های اقای مدیری هم بامزه تر بود :)

    اونجا که استاد میخواست نحوه خاک کردن رو بگه خدای من..بنظرم امریکایی ها فهمیدن یک لر چه قدرتی داره

    خداقوت پهلوان

    خسته نباشی دلاور

    هنوز دارم اشک های شوق و خنده ام رو پاک میکنم..

    نمیدونم از کجای فایل و زیبایی هاش بگم..

    همش قشنگ بود..همش زیبا بود..

    پر از نکات مثبت روابط عزت نفس خودباوری توانمندی افتخار و موفقیت بود..

    چه کُری میخوند استاد برای خانم شایسته

    هردتون عالی هستید

    اونجا که اقای رایان با پسرش ادای کشتی کج رو درمی اوردند دیگه نهایت خنده بود..

    این خونواده چقدررررر عالی هستند و بچه هارو چقدر خوب تربیت کردند و میکنند..

    افرین به اقای رایان و همسرش خانم هوپ

    افرین به چهار پسرش که انقدر خوب باهم هستند.

    من عاشق پینگ پنگ هستم..

    حتی برای اموزش هم پیش یک مربی درجه یک شهرم رفتم و خیلی خوب پیش رفتم..

    اگر صبح تا شب بازی کنم بازم انرژی و ذوق دارم

    با اینکه پول خرید راکت و توپ نداشتم،استاد یک دسته راکت و توپ از خودش داد که خونه روی قالی و دیوار تمرین کنم..

    در کنارش تیراندازی با تپانچه هم میرفتم و تونستم کلی امتیاز بگیرم و همین کارها خیلی بهم اعتماد به نفس داد ..و واقعا هم بدردم خورد..

    خدایا شکرت

    این ازادی و شادی و احساس خوب استاد و اانم شایسته و اقای رایان و خانواده اش رو تحسین میکنم و تایید و تاکید میکنم به خودم که اینجوری باید زندگی کنم ..و خوشحالم که توی مسیرش هستم و دارم نشانه هاش رو میبینم..

    قانون اینه به هرچی توجه کنی و تمرکز بزاری،از همون جنس بهت داده میشه..

    پس این خودش یک امید مضاعف بهم میده که تمرکز بزلرم روی چیزای زیبا و دلخواهم..

    چقدرر خونه ی استاد قشنگ و رویایی هست

    خدایا شکرت

    بچه های اقای رایان واقعا زیبا و دوست داشتنی و عشقن

    خدایا شکرت

    این حد از عزت نفس استاد و خانم شایسته رو تحسین میکنم و افرین میگم

    خدایا شکرت

    دیشب همش با تصاویر این فایل خوابیدم و حس خوب میگرفتم و توی خواب هم یه دسته اسکناس از یک دوست بهم داده شد :)

    خدایا شکرت

    خانم شایسته بابت ضبط و ثبت این فایل بی نظیر و عالی ممنونم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1727 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بنام خدای بخشنده ی مهربانم

    سلام ب همگی عزیزانم

    استاد عزیزو عزیزدلشون

    دوستان قشنگم

    و خانواده ی بینظیر امریکایی مهمانان عزیز و شیرین پرادایس

    روز61

    الهی صدهزاررر مرتبه شکر

    قبل اینکه این قسمت و ببینم تازه از سرکار اومده بودم و میخواستم بخوابم از شدت خستگی هرچند کار زیادی هم انجام نداده بودم

    ولی با دیدن این قسمت چقدد انرژی گرفتم خندیدم و سرکیف اومدم

    الهی صد هزار مرتبه شکرت ک همیشه حواست بهم هست ک نرم جاده خاکی عاشقتممم

    خدایا شکرت چقدد کشتی کج یوسف و لیوای عالی بود کلی خندیدم و لذت بردم

    خدایی این یوسف عجب قدرتی داره ها عجب پشت کاری داره

    خیلی فرز و تیز و بزه خخخخخ

    من ک عاشقش شدم

    چقد چشاش قشنگه خدای من

    شبیه تیله های خوش رنگیه ک تو بچگی داشتیم

    موهای لخت و خوش رنگش

    پشت کار عالی ک داره

    خیییلی تحسینش میکنم

    باوجود اینکه از لیوای لاغر تر هست و قدش کوتاه تره راحت میتونست لیوای و خاک کنه

    و اینجا نشون میده ک همه چی باوره و قدرت ذهن و افکار چقد تاثیر داره

    استاد چقد عالی تشویقش میکرد

    داور مسابقه خانم هوپ دوسداشتی و آروم عالی کارشو انجام میداد

    پدر خانواده ب لیوای انگیزه میداد ک تو میتونی هم انرژی شو داری وهم قدت بلند تره ک در دور دوم لیوای ی تکونی ب خودش داد

    چقد راحت میشه از ی بازی ساده لذت برد اونم خانوادگی

    برای ما بازی مختص بچه هاس و اینجور جا افتاده ک تو تا ی سنی میتونی بازی کنی و لذت میبری

    من کلاس 5ابتدایی ک بودم همیشه خانواده بهم میگفتن تو دیگه بزرگ مدرسه ای کلاس پنجمی نباید مث بچه هابازی کنی چون بزرگ شدی

    باید سنگین باشی

    چقد من این حرفها رو تو ذهنم مرور کردم و میگفتم من بزرگ شدم دیگه بازی مال بچه هاس

    ولی الان دارم میبینم تو میتونی بازی کنی فارغ از اینکه چند سالته

    جنسیتت چیه

    کجا هستی

    تو میتونی خوش باشی

    لذت ببری از هرچیزی ک داری

    هرجور ک دوسداری فک کنی

    لباس بپوشی

    و ب سبک خودت زندگی کنی

    الهی صدهزار مرتبه شکرت

    امروز روز خیلی عالی بود برای من

    من اولین قدم و برای کارم برداشتم

    و گوش دادم ب الهامی ک بهم شد

    اینکه برم وسایل کوتاهی بگیرم

    قیچی حرفه ای

    شونه

    پیش بند

    و شروع کنم ب تمرین مدل های کوتاهی ک بلدم

    من تقریبا یکی دوهفته س منتظر بودم ک شادی برام مدل کوتاهی بیاره

    دیروز حسم گفت رو شادی حساب نکن خودت ی حرکتی بزن

    و ایده اومد ک تو دیوار بزن ک مدل کوتاهی میخوایی

    من اگهیم و زدم ی نفر بلافاصله بهم پیام داد ک کارو مربی انجام میده؟

    تازه کار هستی؟

    گفتم خیر من برای نمونه کارم میخوام

    ک حس کردم منصرف شد

    ک ذهنم شروع کرد ب نجوا ک الان ابن بود مدل هایی ک فک مبکردی میاد

    و حسم بد شد

    گفتم من میسپارم ب خدا تا برام مدل بیاره و دیوارو بستم و چن بار باز رفتم چک کردم خبری نبود ک بیخیالش شدم

    شب خواستم بخوابم دیوار و ک چک کردم 5،6نفر بهم پیام دادن ک آدرستون کجاس خخخخ

    حالا من استرس گرفتم ک الان چطور هماهنگ کنم باهاشون ک روزی یک نفر بیاد تا بتونم کار همه رو انجام بدم

    خلاصه ی کم ک فک کردم

    گفتم خدایا من نمیتونم

    من نمیدونم خودت هماهنگشون کن باهام

    خودت بگو چطور نوبت بدم بهشون ک همه باهم نیان

    خلاصه بهم الهام شد هرکدوم و بگو واسه ی روز و ساعت هم بهش بگو و آدرس هم بهش بده

    خلاصه صبح ک بیدار شدم آجیم گفت زکیه میری عکس هایی ک گرفتم و از عکاسی بیاری

    حسم سریع گفت ارره تو هم برو وسایل کوتاهی و بگیر و اینو ی نشونه دیدم ک همین صبح امروز وسایلو بگیرم

    و هنوز هم کسی از دیوار اوکی نداده بود ک میاد

    ه حسم گفت باید قدم اول و برداری تا قدم بعدی بهت گفته بشه

    خلاصه من رفتم و ی قیچی عالی گرفتم زنگ زدم آسیه گفتم ک قیچی کوتاهی قیمتش 590هست گفت بگیر پولشو میزنم برات

    من باعشق قیچی و شونه و بقیه وسایل و خریدم خییلی حس عالی داشتم

    از اینکه بالاخره ب یکی از آرزوهای چندسال پیشم رسیدم

    بعد باخودم فک کردم ک من دوسدارم وسایل مال خودم باشه ک باعشق تجسماتمم انجام بدم با قیچی خودم برای مشتری کوتاهی انجام بده

    و وقتی اومدم خونه یکی از مدل ها اوکی شد ک امروز بیاد

    خدای من انگار رو ابرا بودم

    چون امروز در زمان مناسب در مکان مناسب بودم و وسایل و هم خریده بودم

    و خیلی قشنگ هدایت شدم ب یک پیشبند خوب با قیمت مناسب

    خواهرم خندید گفت تو میخوایی با قیچی ک اینقد گرون گرفتیش رایگان برای مدل استفاده اش کنی

    من لبخند زدم تو دلم گفتم ب زودی کلی مشتری سرازیر میشه سمتم چون خداوند داره کارها رو برام انجام میده و هدایتم میکنه

    خلاصه ب کم استرس داشتم چون خیلی وقته کوتاهی انجام نداده بودم

    ک اومدم لحظه ی پایانی کارو

    تجسم کردم

    و دیدم ک مشتری کلی خوشحال وراضیه و مشتری ثابتم میشه

    و بعد در زمان مناسب هدایت شدم ب سالن و مدلم هم اومد خداروشکر

    و خییلی راضی بود از مدلی ک زده بودم گفت خیلی زحمت کشیدی چقد میشه

    گفتم همین ک اومدی زحمت کشیدی

    حین کار بهم گفت ک منم دوسدارم برم کوتاهی رو یاد بگیرم

    گفتم دوسداری کوتاهی رو

    گفت تو خیلی آرامش داری برای همین خوشم اومده خخخخ

    من آهنگ عاشقانه معین وگذاشته بودم

    و داشتم باهاش میخوندم و رو ابرا بودم اصن خخخخ

    عاشق خودمم ک ابنقد عالی درسامو میگیرم

    میدونی من تو مراحل شروع کار تازه یادم اومد قواعد کوتاهی رو و دیدم چن جا خوب انجام ندادم

    و طرز گرفتن شونه و قیچی و کار باهاش تا ب هماهنگی برسم چن دقیقه طول کشید

    ولی ولی ولی

    تونسسسستم با کنترل ذهنم و سپردن کارم ب خدای قشنگم برگردم و تو مرحله ی چک کردن کارمو بهبود بدم و اصلاح کنم

    من یادم اومد ک چقددد عاشق کوتاهی ام

    عاشق تنظیم کردن شونه رو دسته های مو و قیچی کردنش

    خدای من چقد این مهارت و دوسدارم

    چقد ب خودم افتخار میکنم باوجود اینکه 6سال وقفه افتاده بین من و این علاقه ام و توانایی م ولی الان داره پررنگ تر میشه

    و رشد میکنه الهی صدهزار مرتبه شکرت

    خیلی خوشحالم و خداروشکر میکنم ک تو مسیرم ب لطف خداوند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مجاهد حیدری گفته:
    مدت عضویت: 471 روز

    خدایا شکر چقدر من حال کردم

    اینقدر حال کردم که از اول ویدیو تا اخرش فقط من خنده کردم

    استاد خیلی انرژی گرفتم واقعان

    خیلی خوش گذشت بریم

    من خیلی وقت بود اینقدر از ته دلم خنده نکرده بودم استاد کیف کردم خدایی

    خدایا شکرت بابت این سایت مون خدا یا شکرت که من عضو از این خانواده هستم

    خدا یا شکرت که من جز از ان گره هدایت شده گان هستم

    خدا یا شکرت که به من فرصت داد که این فایل زیبا رو بیبینم خدا یا شکرت بابت همه چیز

    خدایا شکرت بابت اینکه در این دنیا هستم وزنده ام وزنده گی میکنم ولذت میرم واز نعمت هایت استفاده میکنم خدا جونم سپاسگزارم بابت تمام لحظات عمرم بابت این لحظه ام که اینقدر احساسم خوبه احساسم عالیه

    خدا جون دوست دارم خدا جون عاشقتم خدایا شکرت وقتی ازت سپاسگزاری میکنم اشک شوق از چشمم جاری میشه وهی احساسم بیشتر وبهتر ارام میشود همه مسأله ها را فراموش میکنم چون وقت باتوم من توانایی حل کردن تمام مسائل را دارم خدایاشکرت شکرت شکرت

    استاد عاشقتم دوست دارم وخیلی ممنونم بابت اینکه این سایت را درست کردی و خانوم شایسته عزیز خیلی ممنونم که این ویدیو را ضبط کرده باعشق

    الهی هزاربار شکرت من اینقدر احساسم خوبشد که خواستم این احساس خوب را در این متن یا در این دیدگاه بزارم چون وقتی من بااحساس خوب با عشق این دیدگاه را مینویسم مطمئن هستم که هر که بخواند این دیدگاه را این حس که دارم انتقال میکند بهش واونم احساس میکند احساسم را خدا یا شکرت ممنونم بایت همه چیز هر چقدر سپاسگزاری کنم بازم کم سپاسگزاری کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    فاطمه جمالی گفته:
    مدت عضویت: 1016 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    یکروز دیگه فرصت دیدن این سریال زیبارو داشتم

    و خداروسپاسگذارم که نظاره گر این روابط عالی عشق و لذت از زندگی بودم

    خدایاهزاران بارشکرت بابت وجود این سایت که پراز آگاهی و درس زندگیه

    واقعا یه چیزی که خیلی از این فایل درک کردم لذت بردن از زندگیه

    اینکه درهرلحظه از بودن کنار عزیزانمون لذت ببریم درست مثل این خانواده که به بهترین نحو از باهم بودن لذت میبرند

    و هرلحظه یک بازی یا یک برنامه ای دارند برای شادی ولذت بیشتر

    چیزی که باید یادبگیریم اینکه ماهم از بودن کنارعزیزامون لذت ببریم

    راحت و رها باشیم کیف کنیم

    راحت ببخشیم نسبت به هم مهربان باشیم و باگذشت

    از وجودمون لذت ببریم

    چون زندگی مادر کل مثل سفر و مثل بازیه

    اگه بخوای کوچکترین اتفاقی افتاد اخم کنی و باطرف بحث کنی باعث میشه که خودت از این لذت محروم بشی

    و چقدر این بچه ها درست تربیت شدن و چه پدر و مادر نمونه ای

    واقعا لذت میبرم از این خانواده عالی

    ممنون مریم جون که این فایل هارو برای ما ضبط می کنید عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 998 روز

    به نام خدای هدایتگر

    وقتی تازه با قانون آشنا شده بودم فکر میکردم دیگه بعد این فقط باید هندزفری تو گوشم باشه و نزارم ورودی به ذهنم بیاد یه جورایی فکر میکردم زندگی روزمره تعطیل

    این حسمو بد میکردم تا اینکه فهمیدم نه اصلا اینجوری نیست من باید این قوانین رویاد بگیرم و در زندگیم اجرا کنم

    خودمو از مهمونی رفتن محروم کرده بودم چون میگفتم تو اونجا کلی ورودی مخرب بهم داده میشه

    ولی تو این سریال یاد گرفتم زندگی که همش فایل گوش کردن نیست من فایل رو گوش می‌کنم تکرار میکنم باقیش میرم اون چیزایی که یاد گرفتم رو عملی اجرا میکنم به هر اندازه که بتونم

    چون خدا از من بیشتر از توانم توقع نداره

    خیلی شب ها همسرم شروع به بازی با بچه ها می‌کرد و میدیدم وقتی منم وارد بازیشون میشدم چقدر بچه هام خوشحال میشدن

    ما اون موقع داشتیم فرکانس های خوب تحویل جهان می‌دادم

    قبلا وقتی برنامه میریخنم رو خودم کار کنم کاری پیش می‌اومد یا بیرون میرفتیم من فقط فایل گوش میکردم و لذت نمیبردم ولی الان یادوگرفتم من‌میتونم تو ذهنم اون آگاهی ها رو مرور کنم و دنبال قانون باشم و همزمان در کنار خانواده ام لذت ببرم

    خدایا شکرتتت برای این سریال و این دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 988 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیز و مریم جون

    خدا قوت برای این انرژی بالایی که دارید

    تحسینتون میکنم بابت اخلاق خوبی که دارید که همیشه مهربانی از چهرتون از صداتون داد میزنه

    چقدر این بچه ها با حالن لذت بردم از بازی کردنشون

    تحسین میکنم خانم هوپ عزیز که جدی فرقی بین بچه نمیزاره و داوری میکنه و به بچه ها آرامش میده چقدر مادر صبوریه

    تحسین میکنم دندان لیوای افتاد هیچی به جوزف نگفت فکر کنم دلداریش داد تا بلند شه

    تحسین میکنم آقای رایان برای رسمی که دارن پنج دلار بابت دندان لیوای داد

    آقای راین چقدر شوخ طبع هست و آروم و خونسرد

    استاد عزیز برای لوک توضیح داد روش کشتی و

    چقدر با. دیدن این خانواده باورهامون درست شد

    من یاد گرفتم فرقی بین بچه ها نزارم

    جیکاب با لوک چه بازی قشنگی کردن

    خانم هوپ زنده باشی چقدر خوب این بچه ها رو تربیت کردی تحسینت میکنم

    استاد عزیز وسیله پینک پنگ و جمع کرد تا بچه ها راحت بازی کنن

    و استاد جون باختشو قبول کرد و آقای رایان بغلش کرد و بازی برد

    چقدر خوبه بجای گوشی با این بازیها خانواده سرگرم بشه

    چه روابط عالی با هم دارن

    مریم جون دوستت دارم چقدر تو مهربان و دوست داشتنی و مهمان نوازی

    فهمیدم موقع مهمان اومدن به خودم به کارم برسم استرس نداشته باشم تحسینت میکنم مریم جون

    تحسینت میکنم چقدر عالی فیلم میگیری راحتی با خودت در صلح هستی

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1312 روز

      به نام هدایت الله

      سلام خدمت خواهر عزیزم مریم دوست ارزشمند و توحیدی وفعال سایت

      از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت وخیلی ساده وروان انرژی خوبت رو من از نوشتن شما می‌توانم حس کنم ولذت ببرم

      آنقدر خوب بودی دختر که کامنت خوبی برای رد پا برای خودت به جا گذاشتی امیدوارم همیشه بدرخشید و بهترین راه به راحت ترین و نزدیک ترین مسیر هدایت شوی

      در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مریم گفته:
        مدت عضویت: 988 روز

        سلام و درود به برادر عزیز و توحیدی

        لطف داری از شما ممنونم که با نقطه آبی خوش حالم کردی و باعث شدی که بیشتر حواسم به آگاهی ها باشه

        شما هم همیشه فعال هستید

        افتخار میکنم دوستانی مثل شما دارم

        امیدوارم که همیشه بدرخشی و شاهد موفقیت هات باشیم

        تحسینتون میکنم که همیشه به کامنت ها توجه می کنید

        در پناه خداوند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    لیلی اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1857 روز

    به نام خدای همیشگی عزیز مهربان قدرتمند ثروتمند خیلی زیبای خودم

    سلام استاد خوبم

    دیشب داشتم فکر می کردم که دوست دارم هر لحظه بدون هیچ نقابی راحت راحت باشم خود واقعی ام باشم . با خودم در صلح باشم و شاد باشم که البته دیروز واقعا ازدرون شاد بودم من .

    قسمت 42 و باز خانم هوپ خود مریم جان استاد آقای رایان بچه ها . تمام این آدمها اونقدر با خودشون در صلح هستن و آرامش و یقین درشون هست که واقعا دلم میخواد کنارشون باشم . البته که هستم . اونقدر انرژی این افراد زیاد و پر از صداقت و یقینه که از فسنگ ها دور من لمسش میکنم . از لپ تاپم انرژیش رو میگیرم .

    منم انگار روی زمین خونه استاد ولو شدم و دارم با اون بچه های زیبای سالم و پدر مادرشون می خندم و کسی کاری بهم نداره . منم خیلی راحت میخندم با اونها . اینها از ورودی های سالم امروزم هستن . امروز روز عاشورای 1403 که استارت قرآن خوندن رو زدم و چه آیه ای روزی من شد :

    برای مومنان شاد بودن بسیار مهمتر از هر چیزی هست ( به اسم سوره و شماره آیه اش دقت نکردم . ان شاالله در این مورد پیشرفت میکنم حتما )

    ورودی ورودی ورودی

    متوجه این ترمز پررنگ شدم که همه چیز برای من از این نقطه شروع میشه . باید این قسمت رو روش کار کنم.

    نمیتونم زیاد توضیح بدم اینجا… ولی برای خودم می نویسم که بدونم ماجرا چیه .

    کامنتها رو خوندم چشمم خورد به یه اسمی که به یاد یه همکار قدیمی افتادم .

    خدایا شکرت چقدر تغییر مدار من عالی بوده زیاد بوده چقدر خوبه که اون آدمهای منفی دیگه در زندگی من نیستن و الان چه دوستای خوب توحیدی و سالمی دارم . الان چقدر نعمتهامو می بینم . الان چقدر دانا شدم و خوب میدونم این ارتباطی به سن نداره . خدایا واقعا شکرت .

    الان با آرامش و یقین نشستم دارم کشتی دو تا پسر آمریکایی رو از اون سر دنیا نگاه میکنم . چون ایمان دارم که اینکار درستی هست . ایمان دارم که این ورودی درسته و ایمان دارم که این تمرکز و توجه به زیبایی ها و روابط سالم و شاد و عاشقانه جواب میده .

    خدایا اصلا مغزم در حال یه انفجارر بسیار بسیار بسیار بسیار آرامه . صداش روو فقط خودم و تو میشنویم .

    ممنونم خدای عزیزم . عاشقتم همیشه . زیاد دوستت دارم. مرسی که هستی.نمیتونم احساسم رو بیان کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1191 روز

    به نام خدای مهربان خداوندا هر چه دارم از ان توست

    چقد این بچه ها پر انرژی ان خدایاشکرت تحسین میکنم این شادی شور شوق بچه ها رو تحسین میکنم این خانواده شاد و این که انقد باخودشون در صلح هستن تحسین میکنم این فرهنگ و مهمون داری که انقد راحت میرن سر یخچال خیلی این طوری خوبه فقط در کنار هم لذت ببرین و خودتون غذاتون رو درست کنید چقد لذت بردم چقد بازی کردنشون لذت بخش بود خدایاشکرت از این که این بچه ها رو دیدم دلم خواست یه بچه دیگه بیارم اخه پسرم تنها هست همش دوست داره یکی باشه باهاش بازی کنه اما من به خاطر ترس و عدم مسولیت پذیری نمیتونم از خدا میخوام هدایتم کنه واقعا تحسین میکنم این مادر و پدر رو که انقد عالی بچه ها رو تربیت کردن چقد خندیدم و لذت بردم خدایاشکرت سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز و استاد جان دوستتون دارم در پناه الله شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1747 روز

    به نام خداوند شادی دهنده ی دلها

    سپاسگزارلطف بی کران خداوندم هستم که فرصتی دوباره را به من داد تا بتوانم ازین قسمت سریال هم بهره برداری کنم و از درسها و الگوهای مهمش درزندگیم استفاده کنم

    سلام به استادعزیز و مریم جان،سپاسگزارم از لطف بیکرانتون که به مااین فرصت رو دراین سایت مقدس دادید تا به راحتی تحسین کنیم وتصدیق کنیم و اون احساسی که از درون ما تراوش میکنه رو ابراز کنیم،بدون هیچ قضاوتی از جانب کسی،و خودمون رو دراین مسیر پیشرفت خداگونه رشد بدیم،الهی صدهزاران مرتبه شکرت

    تصویر این فایل نشون دهنده ی یک بازی پررقابت و هیجان انگیزه که یکی از موردهاش بین آقای راین و استادعزیز رخ داده،و واقعا هزاران بار شما عزیزان رو تحسین میکنم که از لحظه به لحظه ی زندگیتون دارید خوب زندگی میکنید و از هرموقعیتی تجربه های عالی کسب میکنید

    اولین شروع بازی پرهیجان توسط دوبرادر دوقلوی دوست داشتنی دارهرخ میده،خدااای من چقدر این دو عشق رو تحسین کردم،چقدر ذذذوووقشون رو میکنم،چققدر این شوروهیجانی که دارن بااین بازی تخلیه میکنند رو تحسین میکنم،آفرین به شما گل پسران عزیزم که بدون هیچ جنگو دعوایی با صلح و آرامش درکنارهمدیگه بازی میکنید و انرژیتون رو باشادیو لذت تخلیه میکنید نه با جنگو دعوا وبحثو کینه…

    آخه چقققدر شما متفاوت عمل میکنید،چققدر من میبینم برادرهایی که به خون همدیگه تشتنه میشن بخاطر ارث پدر،بخاطر یک کلام حرف،یا بخاطر یک رفتار سالها باهمدیگه کینه میکنند،و رابطشون رو باهم دیگه قطع میکنند،واقعا لذت میبرم از شماعزیزان که بااینکه شخصیتهای کاملا متفاوتی ازهمدیگه دارید ولی این صلح درونتون چقدر باعث شده باارامش از وجود همدیگه لذت ببرید،شادی کنید بازی کنید،بگید بخندید

    الان دارم میفهمم که چرا تابه الان نخواستم بیشتراز یکی دوتا فرزند به دنیا بیارم،بخاطر اینکه هزاران الگوی نامناسب دورواطرافم دیدم و ازین همیشه میترسیدم که نکنه بچه ی زیاد به دنیا بیارم و یه روزی یجایی به جون همدیگه بیوفتن و باعث آبرو ریزی من بشن

    آخه چقدر این پدرمادر رها هستند،و چهارپسر فوق العاده تربیت کردند،و فارغ از نگرانی خاصی اونها دارن درمسیر علاقشون پیش میرن،اونها دارن باکمال صلح درکنارهمدیگه لذت میبرند،اونها مثل یک دوست ورفیق صمیمی برای همدیگه هستند

    دخترم چندروز یکبار منو التماس میکنه که برام داداش و آجی به دنیا بیار تا باهمدیگه بازی کنیم و تنهانباشم،و من همیشه با دلیل های واهی،اون رو ازین حرف منصرف میکنم

    همیشه ترمزای وحشتناکی بخاطردیدن الگوهای نامناسب جلوی من رو میگیره،وچقدر خودم عاشق بچه هستم و دوست دارم مثل خانم هوپ کاملا آزادورهاباشم و فرزندانم باصلحو آرامش همیشه کنارهمدیگه زندگی کنند

    من دیدم مادرهایی که به ظاهر دوست دارن فرزندانشون باهمدیگه درصلح باشند،اما اونقدر نمیدونن چطور بافرزندانشون رفتارکنند،که دراکثرمواقع اون رفتارهاشون منجر به کدورت و کینه بین فرزندانشون میشه

    ولی رفتار خانم هوپ رو که میبینم که وقتی لیوای موقع بازی گریه میکنه،خیلی راحت بایک دست کشیدن روی سرش اون رو آروم میکنه،و دادوبیداد راه نمیندازه وبگه چرا باداداشت تو بازی این کارو کردی،یا جوری حرف بزنه که جوزف احساس کنه مادرش دوسش نداره،وبرعکس لیوای این احساس رو داشته باشه که مادرش اصلا اهمیتی بهش نمیده

    خیلی راحت ازین موضوع میگذره،و میدونه مه این یه بازی بیشتر نیست،و تو بازی ممکنه این اتفاقات رخ بده،واقعا این حداز رهایی و بیخیالی بسبار تحسین برانگیزه

    وچقدر زیاد میبینم خانواده های ایرانی رو که بااحساساتی رفتار کردنشون چه ضربه هایی هم به خودشون وهم به روحو روان بچه هاش وارد شده

    چقدر این رسم امریکایی ها برام جالب بود که بچه ها وقتی دندون شیریشون رو از دست میدن،پدر خانواده پنج دلار کنار دندونشون میذارن،و جوزف عزیز خیلی خوب درمورد این رسم توضیح میده،خیلی هم این رسم جالب بود برام خدایاشکرت

    خدایاشکرت بخاطر این انرژی بی نظیری که همه ی شمادارید،چقدر بازی خوبی بود بین استاد و اقای راین،و اون موقعی که استاد از راین میبازه،ایشون خودش رو ناراحت نمیکنه و بااعتمادبنفس عالی از برنده شدنش بامریم جان جلوی دوربین گزارش میده،و به ذهنش این یادآوری رو میکنه واین انگیزه رو میده که اینطورنیست که همیشه فرد بازنده ای باشه،و میگه درسته که بازی فینال رو نبرد ولی همین که به فینال میرسه این خودش خیلی عالیه،و انگیزه ی خودش رو حفظ میکنه

    خدایاشکرت وقتی برای دفعه ی دوم این دوبرادر باهمدیگه شروع به بازی کردند،و مادرشون بین اونها داوری میکرد،چقدر لذت بردم،اون لحظه ای که داوری میکرد واقعا جوری جدی رفتارمیکنه که انگار بین دونفر آدم غریبه رفتارمیکرد،و کاملا عادلانه بین هردو قضاوت میکرد

    مربی های عزیز هم که خیلی عالی رقیبشون رو تشویق میکنن که باچه حرکتی طرف مقابلشون رو برنده بشن

    خیلی لذتبخشه اینجور بازی های بدون تقلب

    خیلی لذتبخشه که به دورازاحساسات و به دورازحاشیه بچه ها دارن رشد میکنن

    خیلی لذتبخشه که هرکدوم دارن با تلاش خودشون نتیجه نهایی رو میگیرن

    خیلی لذتبخشه که پدرمادرشون به دوراز هرگونه رفتارجاهلانه ای،بین دوفرزندشون داوری میکنن

    واقعا خیلی زندگی میتونه لذتبخش باشه در کنار این تعداد بچه،و این حداز لذتو شادی کردن درکنارهمدیگه خدایاشکرت چقدر انرژی گرفتم ازینهمه صلح وصمیمیت بین بچه ها وپدرمادرشون

    استادجان خیلی عالی درمورد فن کشتی توضیح دادید و لوک عزیز چه تلاشی کرد تا تونست این فن رو اجراکنه واقعا بی نظیر بود

    خدایاشکرت که آقای لوک باجیکاب انقدر عالی بازی کردند،چقدرمن تا به الان فکر میکردم پسر وقتی پونزده سالش میشه دیگه باید مثل یک آدم عاقل رفتارکنه و بازیو بازی گوشی رو کنار بذاره

    ولی آقای لوک رو میبینم که راحت داره هنوز بچگیشو میکنه و با برادراش بازی میکنه،کاملا رها و بدون این فکر که الان به این سن رسیده و باید عاقلانه تر رفتارکنه

    اصلا همه ی شما رو بسیار تحسین میکنم که فارغ از هرگونه قضاوت شدن اون کودک درونتون همیشه فعاله و شادیو لذت در اولویت زندگیتونه،واقعا لذت میبرم ازینهمه لذتِ هرلحظه و هرثانیه ی شما خدایاششکرت

    عاششق شخصیت قویِ جوزف شدم،واقعا بی نظیره یک برادر دوقلو بااینهمه شخصیت متفاوت،یکیشون عاشق بردن وکاملا شجاعانه رفتارمیکنه،و یکیشون کاملا درونگرا و عاشق یک علاقه ی کاملا متفاوت

    واقعا حالا میفهمم که حتی دوقلوها با یک ژن همسان، زندگی کاملا متفاوت از هم رو برای خودشون میسازند،هرکدوم هرچند از لحاظ ژنتیک مشابه هستند،اما با یک ذهنیت متفاوت دارن مسیرشون رو ادامه میدن،خدایاشکرت

    و درآخر چقدر بازیِ جالبِ کشتی کج آقای راین با پسرای دوست داشتنیش فوق العاده بود

    چقدر آقای راین رو تحسین میکنم،آفرین،دمت گرم که پدر خوبی برای چهارپسر عزیزتون هستید،خدایاشکرت

    داستان بهبود شخصیتم درراستای الگو گرفتن انسانهای شریف و دوست داشتنی دراین سریال گهربار و ارزشمند ادامه دارد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: