سریال زندگی در بهشت | قسمت 50 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

266 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 640 روز

    به نام روزی دهنده بندگان

    با نام و هدایت الله مهربان قسمت دید را شروع می‌کنیم

    خدا را شکر بابت این پرادایس زیبا و پر نعمت و برکت. کلا خانواده‌های امریکایی زیاد به ماهیگیری و طبیعت گردی اقه‌مندند و بچه‌هاشون از همون کودکی با طبیعت ارتباط می‌گیرند

    خیلی شور و شوق بچه‌ها برای شنا کردن لذت بخشه و همینطور این سگ براش جلیقه پوشیدن خیلی بامزه است

    این ترس های دختر کوچولو خودمو اورد جلو ذهنم که خیلی جاها این ترس ها جلوی لذت بردن و ورود نعمات به زندگیم رو گرفته و چقدر این مثال واضح بود که ترس ها واهی هستن و توی ذهنم بهشون پر و بال میدم

    خداروشکر هر روز جذاب تر میشه ، لطف خداوند چه بینهایته و انسان با تمرکز به نکات مثبت از کجا به کجا میرسه مثل استاد و خداوند هرکسی رو هدایت در اون مسیری که میره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1008 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد و مریم جون

    سلام به تمامی بچه های توحیدی

    خدای من آب دریاچه در شب چقدر زیباست بچه ها چه لذتی میبرن

    استاد چقدر خوشحال هست بچه ها رو میبینه ذوق میکنن و مریم جون چون این دو فرشته با خودشون در صلح هستن

    شب های پردایس چقدر زیباست چه نور افکنی چه قدر رویایی هست

    چه دختر شجاعی چه پشتکی میزنه

    مریم جون با اون صدای شیرینش تشویقش کرد

    و اون هم پا روی ترسهاش گذاشت

    وای این سگ خال خالی جلیقه نجات پوشیده می خواد بره شنا

    این بچه ها رو تحسین کردم توی شب چقدر خوب شنا می کنن

    مریم جون ممنونم بابت فیلم های که میگیری

    مریم جون عاشقتم که خونه رو در اختیار مهمونها می گذاری و توی آروی می خوابی

    توشک تاشو هم آوردن

    حالا خواب میچسبه شنا کردن لباس پوشیدن و انرژی شون خالی کردن

    ماهیگیری هم کردن فکر کنم ماهی ها دانا شدن دیگه گیر نمی افتن

    استاد و مریم جون تحسینتون میکنم این قدر با خود در صلح هستید

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    محمدرضا دیناری گفته:
    مدت عضویت: 1113 روز

    به نام خداوند مهربان سلام به استاد عشق واقعا این پارادایس خیلی زیبا و عالی است چشمانم روشن تر میشه موقعی این سرسبزی های رو می بینم واین رودخانه آب روان و زلال میبینم چقدر حالم خوب شد از این برکت پارادایس خودمو اونجا تصور می کردم که دارم شیرجه میزنم پشتک میزنم و روی آب می خوابیدم نگاه آسمان زیبا میکردم چقدر دوستان خوب و پر انرژی دارین بچه ها دارند چقدر لذت می برن از شنا کردن چقدر خوب و مهربان هستند همه در کنار هم لذت می برن چقدر خوبه از این تفریح سالم و هیجانی خوش بحالشون که در فرکانس استاد عزیز قرار گرفته اند چقدر مجهز اومدن خدا رو شکر بخاطر این انسانهای خوب و دوست داشتنی استاد جان و خانم شایسته مهربان ازتون سپاسگزارم بابت این باورهای خوبی که بهمون میدی چجوری میشه لذت برد در کنار هم بودن الهی شکرت خدای بزرگ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    نرگس گلی گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    سلام به بهشت و بهشتیان

    وای شما نمیدونید واقعا این سریال با مغز من چه کرده بی نهایت ازتون سپاسگذارم یعنی بسیار بسیار غذای خوبیه برای اروم کردن ذهنم خدایا شکرت مرسی مریم عزیزم حتما خیرش به شما برمیگرده

    بریم سراغ سریال وای که چقدر لذت بردم با لذتاتون اتفاقا منم همین چندوقت پیش استخر بودم و این دفعه مثل سری های قبل ترسم یکم کمتر بود و الان که میدیدم بچه ها شیرجه میزنن کاملا حسشون و لذتشون رو درک کردم حتی حس اون دختر بچه ای که اولش میترسید و مقاومت داشت بعد دیگه خودش میپرید نمیشد از اب جمعش کرد :) چقدر افراد موفق میتونن الگوی خوبی باشن حتی فردی که قبلا یه کاری رو‌کرده مثلا همین دختر بچه که اولش میترسید وقتی دید اون یکی دوستشم میترسیده و از قضا اونم پریده تو اب راحت تر اعتماد کرد و پرید من خودمم با همین الگو یکم ترسم از اب ریخت وقتی با دوستم اولین بار پریدیم تو استخرو هیچوقت یادم نمیره از همونجا استارت خورد

    چقدر لذت بود تو فایل چقدر شادی چقدر حال خوب همه داشتن لذت میبردن دمتون گرم عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    علی ممبینی گفته:
    مدت عضویت: 1465 روز

    به نام رب و فرمانروای جهان هستی

    سلام استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته مهربون

    این فایل نشونه امروز من بود که از خداوند برای کل زندگیم خواستم(روابط،سلامتی،کسب و کار)

    و خیلی جالبه مثل دیروز که کتاب سوم رویاهایی که رویا نیستند اومد امروز هم فایلی اومد که توضیحات انتخابیش توسط استاد توضیحاتی بود راجب کنترل کانون توجه

    و جالبه این پیام رو از طرف خدا زیاد دریافت میکنم که کانون توجهت رو کنترل کن،حست رو خوب نگه دار اونم به شیوه های مختلف

    و منطقی هم هست

    آدم وقتی توجهش روی نکات مثبته و به هرچیز از زاویه ای نگاه میکنه که احساس بهتری رو بهش بده الهاماتو دریافت میکنه و ایده ها بهش میرسه و در مدار خواسته هاش قرار میگیره

    بعضی وقتا انتظار یه چیز عجیب غریبو دارم یا مثلا فکر میکنم خداوند باید یه الهام عجیب غریبی رو بهم بگه بعد همیشه و هربار سوپرایز میشم که نه بابا همه چیز خیلی ساده تر از این حرفاست

    به قول دوستمون با همین کنترل کانون توجه آدم یه جوری هدایت میشه که نه از شرایط بد به خوب بلکه از خوب به عالی و عالی تر حرکت کنه

    شما تصور کن تو ایران شمال کشور ویلا داشته باشی و توپ توپ زندگی کنی بعد تو مسافرت یه جایی در ترکیه بری از ویلای شمالتم بهتر و بعدش تو فلوریدای آمریکا در جایی زندگی کنی که قابل مقایسه با این دوتا نباشه!!!

    خیلی نکته مهمیه و اینارو برای خودم مینویسم که یادم باشه همیشه اصل چیه

    آدم تو این ویدیو میبینه استاد داره عشق میکنه موقع کارش داره حال میکنه و همینطور زندگیش بهتر و بهتر میشه و باید از خودش بپرسه چطور و چرا و اینهارو تبدیل به دلیل و منطقی کنه تا احساساتشو و ذهنش رو کنترل بکنه و از زاویه ای به مسائل نگاه کنه تا احساس بهتری رو تجربه کنه

    به شخصه گاهی دلایلم برای کنترل ذهن سست میشن و نوشتن این نظر و مرور کردنش باعث میشه این اتفاق کمتر بیوفته هم واسه من هم واسه شما رفیق خوبم که داری نظر منو میخونی

    احساس خوب و اون دیدگاه قدرتمند در نهایت میشه هدایت شدن به مسیر درست،به مسیر بندگانی که خداوند به اونها ثروت و نعمت داده و آسان شدن برای آسانی ها

    دیدگاه قدرتمند کننده که باعث احساس خوب میشه باعث میشه آدم راحت تر خودشو بپذیره و به همین واسطه ترمزهاشو راحت تر پیدا کنه و در کنارش باورهای حمایت گر بیشتری رو بسازه

    احساس خوب باعث میشه آدم این چند صباحی رو که در دنیا هست راحت تر زندگی کنه و لذت ببره

    داشتم یه فایلی رو گوش میدادم که استاد میگفت اگر برگردم اون موقع بیشتر لذت میبرم از مسیر و بیشتر ریلکس میمونم

    این یه جرقه ای رو توی ذهنم زد که علی اجازه نده سرت به سنگ بخوره تا این نکته رو متوجه بشی و از کسی که این جاده رو آسفالت کرده و این مسیر رو رفته اینو بگیر و گوش بده بهش و از مسیرت لذت ببر برای حال خوبت و رسیدن راحت تر به هدفت چون در نهایت اهداف برای لذت بردن و خوشبختی ما هستن،خوشبختی پایدار و لذت همیشگی نه چیزهای زودگذری که عملا توهم لذت رو به ما میدن و در نهایت به پوچی منجر میشن

    لذت واقعی و اون خوشبختی مارو به خدا نزدیک تر میکنه و خب چی بهتر از این؟چی بهتر از اینکه آدم بدونه همه چیز اون کنترل ذهن و کانون توجه و ایمانه است؟همه چیز باوره است؟

    جالبه مکاتب و ادیان مختلف سر این موضوع هم نظرن که نشون میده این اصل چقدر اعتبار داره منتهی استاد خیلی ساده و کامل و درستوحسابی بدون اضافه کردن چیزای فرعی این موضوع رو درس میده و آدم کیف میکنه از کیفیت مطالب

    اونجاییش جالب تر میشه که همه این ایده ها الهامیه

    یعنی خداوند گفته استاد انجام داده

    ببینید چقدر استاد با خداوند تقسیم کار کرده

    بنازم استاد بنازم

    هم برای شما هم برای خانم شایسته بهترین هارو آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    یاسمن سالاری گفته:
    مدت عضویت: 785 روز

    به نام الله هدایتگرم ب سمت زیبایی ها و خواسته هامون

    سلام ب همگی

    سلام ب استاد جان و مریم جون

    عاقا سال نو همگی مبارک

    خیلی وقته اینقدر ب لطف الله درگیر عشق و محبت و زیبایی و سفرم ک وقت نکردم کامنت بزارم

    خدای من چقدر قانون جواب میده

    واقعا خدایا شکرت بابت قوانین ثابت جهان

    استاد تقریبا یک ماه پیش این قسمت رو دیدم و اصلا فکرشو نمیکردم هدایت بشم ب همچین جایی ک منم شیرجه بزنم اونم همینطور یک جمع دوستانه و شاد ک فقط لذت ببرم

    استاد من از طریق عشق الهیم هدایت شدم با یک تور بریم جنوب ایران و استاد خداشاهده اینقدر زیبایی دیدم ک هنوز بعد ده روز برگشتن از اونجا قلبم هنوز از یادآوری این همه زیبایی و خوشی ب وجد میاد

    استاد بخدا اگه تو بهمن ماه بهم میگفتن قراره بری واسه تفریح عید همچین جایی فک میکردم طرف مقابلم دیوونس، ولی واقعا استاد من رفتم

    استاد من نمیدونم پولش چجوری جور شد ولی از در و دیوار پولش اومد

    رفتم جزیره مارو ک معروفه ب مالدیو ایران ( دقیقا چند قسمت قبل شما رفته بودین با خانواده راین یک ساحل ک ماسه سفید داشت و دقیقا ماسه های جزیره مارو سفید بود)

    استاد رفتم ساحل مکسر

    رفتم گردنه عشاق

    خدای من ساحل هایی ک میرفتم اینقدر آب زلال و زیبا بود ک ماهی از زیر پات رد می‌شد

    اینقدر هتل زیبا بود دقیقا لب دریا

    استاد رفتم تنگه بوچین دقیقا مثل اینجا شنا کردم

    دقیقا شیرجه زدیم

    و دقیقا منم میگفتم دوباره دوباره

    خدایاااااا چقدر قانون دقیق عمل میکنه

    بخدا من فقط با دیدن این صحنه ها ذوق کردم چون اصلا پول و شرایط رفتن ب مسافرت نداشتم ولی خدا ب ذوق کردنم پاسخ داد

    استاد در طول عمر32 سالم همچین مسافرت بالذتی نرفته بودم

    برای اولین بار با پول خودم برای خودم از عسلویه کفش برند خریدم

    خدای من نمیدونم چجوری باید سپاسگزاری کنم ک فقط بتونم یک ساعت از این مسافرت رو جبران کنم

    واقعا جای همگی خالی بود

    خیلی لذتبخش بود

    چقدر ایمانم قوی تر شد

    خدایا واقعا ممنونم ازت

    استاد ممنونم ازتون ک راه بهشت رو رفتین و ب ماهم آدرسشو دادین

    مریم جونم منم تو این سفر بیشتر سعی کردم فیلم بگیرم و الان میفهمم چقدر کار شما سخته

    بنظرم خیلی سخته هم بخوای لذت ببری هم بخوای اون لذت رو با بقیه ب اشتراک بزاری

    واقعا حرفه ای هستین

    خداروهزاران هزاران هزاران مرتبه شکر ک هدایتم کرد

    شکر خدا ک تنم سالم بود تونستم کامل از این همه زیبایی و نعمت و فراوانی لذت ببرم

    عاشقتونم

    تا درودی دیگر بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سیده ملیکا مرتضوی گفته:
    مدت عضویت: 758 روز

    1404/2/13

    به نام خدایی که هرچه دارم از اوست

    سلام سلام سلام ….

    قربونت برم خدا با این نشانه های قشنگت …

    اینم از رد پای امروز من ؛

    هر شنبه به بهانه ی روضه ی کوتاهی مهمان های خودمانی و تمیزکاری داریم …

    اما دیشب تا تقریبا صبح برای کمک به برادرم در درسش بیدار بودم پس عادی بود که بدون نوشتن کار های فردایم خوابم ببرد …

    از دیروزم رضایتمند بودم ..

    اما از آنجا که پیش فرض مغزم روی شنبه های تمیز کاری بود …امروز فقط تمیز کاری کردم …

    بماند که ظهر که پا شدم واقعا حوصله هیچ کاری را نداشتم …کمی غمگین به نظر می‌رسیدم چون انگار به یاد آوری خاطراتم دلتنگی ام بیشتر شد …دوباره کانون توجهم روی کسی بود که نمیخواستم اما با جون و دل تجربه ی دوست داشته شدن را با او داشتم …

    چیزی که در این چند ماه فهمیدم این بود که من به آن فرد وابسته نشدم به حسی که به من می داد وابسته شدم و این از باور کمبود من است که فکر میکنم این چنین حس زیبایی را به علاوه آن رویا ها و فانتزی های خودم

    که دوست دارم نمیتوانم از کس دیگر بگیرم …

    کانون توجهم کم کم داشت مرا فلج میکرد…اعصابم خورد شده بود …

    تا گفتم بگذار روی نشانه ام بزنم ..

    و این صفحه امد …جملاتی که می‌خواندم گویای همان حسم بود …به من اخطار می‌داد که نباید رشد را فراموش کنم…نباید باور فراوانی را فراموش کنم …نباید هدف اصلی لذت بردن از تمام جنبه های زندگی را فراموش کنم

    نباید قانون وفور و فراوانی خداوند را فراموش کنم …

    با دیدن این همه شادی و انرژی و این بچه ها آنچنان شادی در من مثل گوله برفی رشد کرد که بعد از آن مثل فرفره با شادی خانه را جارو و پارو میکردم …

    راستی امروز از امام علی چیزی آموختم …میانه روی در همه چیز …

    کمی فکر کردم …این شعر را یادتان هست …

    اندازه نگه دار که اندازه نکوست

    هم لایق دشمن است و هم لایق دوست …

    کمی که فکر کردم دیدم ارتباطم با آن فرد به خاطر همین قطع شد …بیش از اندازه و طی نکردن تکامل …

    چقدر این دو قانون مهم است …

    راستی…

    آن لحظاتی که آن دختر در آب نمی‌پرید و می‌ترسید…چقدر خودم را درونش دیدم ..دقیقا من هم ..درباره ی یکسری ترس هایم… یا بهانه می آورم یا از آن فرار میکنم …

    ایمان نشان نمی‌دهم…

    هر بار در دلم به آن دختر میگفتم تو میتونی برو بپر …کاری به بدی هاش نداشته باش به لذت هاش فکر کن …بپر و آب بازی کن …و چقدر آن دختران و پسران را تحسین میکردم که فرا تر از شنا از کنار خانه …با آن حرکات نمایشی لذت پریدن در آب را تجربه می‌کردند…

    خدایاشکرت …

    به خودم گفتم باید دختر نترس و کنجکاو و فعال خودم را بهتر و بزرگ تر کنم تا تمام وجودم را در بر بگیرد …

    راستی امروز اتفاقات خوب هم افتاد …

    پیام دادن دوستی که کنار زاینده رود با او اشنا شدم و کلی منو تحسین کرد …

    من رو

    رفتارم رو

    زیبایی ام رو

    انرژی ام …

    و امشب باز هم یه کاری که مدت ها بود در ذهنم بود و همان پریشب نوشتمش را انجام دادم …

    امروز فهمیدم پولی که قرار بود به حساب بیاید واریز شده و چون مبلغش زیاده یک روز تا دو روز دیگه به دستم میرسه و دارم به خرید قدم اول نزدیک میشم …

    خدایاشکرت …

    خب برم پس درس هام رو اجرا کنم …7 تا خواسته با خدایاشکرت بنویسم و برنامه ی پیش فرض فردام رو بنویسم …عاشقتونم …

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    نوشین پاشا گفته:
    مدت عضویت: 1883 روز

    خدایا شکرت . 😍🙏

    سلام به همگی دوستان و جناب عباس منش بزرگوار و خوش دل و مریم جان عزیز و دوست داشتنی که اینقدر زیبا و صبورانه از همه لحظات فیلم می گیره و اینقدر زیبا توضیح می ده . عاشقتونم 💗💗💗 من تمام مدت فیلم فقط اشک می ریختم و سپاس گذاری می کردم . که اینقدر زیبایی .شادی و صمیمیت و عشق در تمام لحظات در تک تک افراد بود و فقط لذت از زمان و مکان بود و لاغیر .و چقدر شما زوج دوست داشتنی مهمان نواز و راحت هستید نسبت به همه چیز و همه کس که از هر جنسیتی با هر سنی اینقدر احساس راحتی می کنند با شما و باز هم چقدر عالی که این روش و منش خوب و دارن که هر کسی میاد خودش تمام وسایل و خوراکی و غذا رو میاره و همین خودش از ارتعاش راحتی شماست که زندگی رو راحت و زیبا می بینید و همه چیز هم براتون عالی و راحت پیش می ره . خدا رو شکر 🙏🙏 وقتی دو هم دل . دو همسو و دو همراه کنار هم قرار می گیرند . خودبخود جهان هم همه چیز و همه کس رو در جهت خواسته های اونها پیش می بره . پر از عشق و زندگی ناب باشید 💗💗💗💗💗🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    نرگس ملاعبدالعلیها گفته:
    مدت عضویت: 2282 روز

    ب نام خدا

    سلام ب خونواده صمیمی عباسمنش

    نکاتی ک از این قسمت گرفتم

    1.خدایاشکرت باعشق ک بچه ها ب محض ورود باراهنمایی استاد رفتن واس شنا.خب دومین تجربه ی لذت بخشو تو این بهشت زیبادارن.خدایاشکرت باعشق

    2.خدایاشکرت باعشق ک هرکدوم قلاب ماهی گیری هم دارن انگاراین1فرهنگ تو امریکاییها ک تو وسایل تفریحیشونم هرکدوم قلاب ماهیگیری هم دارن.خدایاشکرت باعشق

    3.خدایاشکرت باعشق ک لباس های مخصوص هم پوشیدن واماده واس شنا.

    4.خدایاشکرت باعشق ک دوستشون داره ب دختر جولی ماهیگیری یاد میده واصلا مهم نی ک بلد نباشی چون همین اقدامش سبب شده ک دوستش بهش یاد بده خدایاشکرت بابت این دوستی

    5.خدایاشکرت باعشق ک پسرا دخترا بالباس راحت پریدن تو اب واون دختر لکسی چ راحت پرید و چ پرش قشنگی داشت تو اب.خدایاشکرت باعشق فک کنم نترسشون اون بود.خدایاشکرت باعشق.ک چندبار هم پرش از پشت تو اب داشت.خدایاشکرت باعشق ک مریم هم دوست داشت و دوباره درخواست کرد ازش.

    6.وای خدای من اینا واس سگشونم جلیقه لباس دارن و چ باحال بااینکه سگ میترسه ولی میندازنش تو اب و سگ هم دیگه مقاومتی نداره.

    7.خدایاشکرت باعشق بااینکه چندبار پریدند ولی انگار هر دفعه بار اولشون بودبا1ترسی میپریدن ولی خب باز اقدام میکردن خدایاشکرت باعشق

    8.خدایاشکرت باعشق ک اول رقابتی بود پرش تو اب بعد همگی دسته جمع باشمارش استاد پریدن.پسر جولی هم باحال بود ک دخترا رو تهدید میکرد ک یابپرید یا خودم هولتون میدم تو اب.و چقدر خوبه اینطوری در واقع کمک کمک میکنن برای حمله ب ترساشون

    9.خدایاشکرت باعشق ک بالاخره اون دختر مشکی پوش ک فکر کنم دختر جولی بود تاغروب دو دل لود ولی بالاخره پرید تو اب و موفق شد.لکسی ک عالی بود.درکمال ارامش و با اون رش های حرفه ایش ک چندتا حرکت زد.

    10.خدایاشکرت باعشق ب خاطر این نورافکن بهشتمون ک مثل روز اینجارو روشن کرده علاوه بر اون زیبایی

    11.خدایاشکرت باعشق ک مهمونامون باتجهیزات کامل اومدن هرکدوم1کوله.واووو تشک موقت تاشو تشک های بادی باتلمبش.نون هایی ک باخودشون اوردن.اون بالش یاروکوسنی بااون ملافه براقش.خدایاشکرت باعشق ب خاطر این همه فراوانی و ایده ثروت افرین

    12.خدایاشکرت باعشق ک بعدشنا هم لکسی میخواد سیب زمینی واس بچه ها درست کنه فک کنم این لکسی اچارفرانس همه کاره همه چی از دستش برمیاد.ومیتونه گلیم خودشو از اب بیرون بکشه.خدایاشکرت باعشق.خب مافقط تو این قسمت بچه ها وجولی رو دیدیم از بقیه خبری نبود.ولی خدایاشکرت باعشق ک این قسمت رو هم دان کردمو دیدم خدایاشکرت باعشق ب خاطر کامپیوترم خدایاشکرت باعشق ب خاطر مودمی ک دارم و این امکانات برام فراهم تا بهتر تو این مسیری ک هستم لذت ببرم خدایاشکرت باعشق.خدایاشکرت باعشق ک حداقل 1تا2ساعت از روزم بر این نکات مثبت واین فقط قسمتی از روزم.خدایاشکرت باعشق ک الان با دستام درحال تایپم وخدایاشکرت باعشق چقدر سرعت تایپم رفته بالا و چقدر این حالت برام لذتبخش تایپ کردن.و ب خودم افتخار میکنم خدایاشکرت باعشق تابی نهایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    ارتیست گفته:
    مدت عضویت: 1712 روز

    سپاس استاد

    و مریم عزیز

    مه اینقدر بی توقع مثل یک گل

    صبورانه با این قاب این زیبایی ها

    را به ما هدیه میدهی

    و این امید را دل دل ما روشن میکنی که ماهم میتوانیم این لذت ها را تجربه کنیم

    و امید دارم که خدای مهربان کارمای این همان را به تو باز خواهند گرداند و حتی بیشتر

    من اکنون به تمیزی منزلم مشغول هستم و در دلم دریا و هوای شمال را آرزو کردم

    و مثل همیشه نشانه امروزم مرا هدایت کرد

    به سمت فایل شما و کلی انرژی گرفتم و به از شدت خوشحالی و دیدن خوشی های این دوستان اشک شوق ریختم

    و بخودم قول دادم به جایگاهی برسم البته در مسیر الهی که بتوانم به زیارت شما و استاد بیایم🙏💐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: