سریال زندگی در بهشت | قسمت 50 - صفحه 6

266 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2854 روز

    به نام رب زیبای جهان

    سلام به همگی،دوستان،خانواده ام

    همونطور که مریم شایسته گفتن استاد شما بچه هارو هوایی کردی تا بپرن توی آب اصلا کلا کار ت هوایی کردنه ممنونم که ما رو هم در تمام امور زندگی هوایی کردی و بهمون یادآوری کردی که خداوند بیشتراز هرکسی هوامونو داره ،،

    این دختر خانم که حرکات ژیمناستیک و پشت وارون میزنه توی آب چقدر به من انگیزه داد وقتی منم میام پرادایس پیش استاد و مریم شایسته مهربان چندتا حرکت زیبا و نمایشی ورزشی برا استاد و بقیه بزنم که لذت ببرن و اونقدر بپرم و شنا کنم توی آب تا خسته بشم

    اگه این افراد تونستن بیان پرادایس و از آب دریاچه،فضای طبیعت،ماهی گیری،و…لذت ببرن منم میتونم بیام و هممون میتونیم بیاییم اونجا کلی لذت ببریم،،

    به امید اون روزها هممون با عشق علاقه و انگیزه ادامه بدیم برای موفقیت های اهداف و خواسته هامون،،

    امروز داشتم فکرمیکردم که یکی از اون باورهایی که از اینجا در من ایجاد شده چیه دیدم کمترینش اینه که الان حتی اگه رئیس جمهور هم بیا به من بگه تو نمیتونی از عشق و علاقه ت ثروت بسازی و رشد کنی و خوشبخت بشی باید بری سراغ یه شغلی دیگه تا بتونی خرج زندگیتو دربیاری من به هیچ عنوان حرفشو قبول نمیکنم و فهمیدم این از باورهای عزت نفس و توحیدی سرچشمه میگیره،،

    مثلا قبل تر ها همینکه کسی میگفت از چیزی که بهش علاقه‌مندی اما نمیشه ازش ثروت ساخت و اینا نون و آب نمیشه برا زندگی منم با احساس ناامیدی این حرفها روم تاثیر میذاشت و خیلی ذهنم بهم میریخت و بهم میگفت دیدی تو ناتوانی…….

    اما بااین حال من یه چیزی از ته وجودم بهم میگفت نه نه نه باید راهی برای رسیدن به هدفم باشه بااینکه ذهنم یه جورایی پذیرفته بود حرفهای جامعه و دوربری هامو اما اصل وجودم قبول نمیکرد اون باورهای مخرب و شرک آمیز و کفر آمیز رو و همچنین الان که شکرخدا خیلی متفاوت شده باورهام،

    الان شاید هنوز باورهای قدرتمندی در مورد ثروت نداشته باشم اما این باور مخرب و اشتباه رو که نمیشه از عشق و علاقت ثروت بسازی رو هم ندارم این چقدر کار آدم راحت تر میکنه و سرعت پیشرفت رو بیشتر،،

    چقدر من لذت میبرم از ویژگی های مردم آمریکا همیشه چقدر همیشه هرچیزی رو که حتی فکرشم نمیکنیم میبینی با خودشون دارن مثلا اون بالشی که شکلی ار سیارات کهکشانی روش کشیده شده

    مثل تشک بادی با تلمبه به همراهش،

    مثل همین حریق نجات برا سگ باحالشون

    چادرها و یه عالمه ابزار دیگه ی طبیعت گردی

    لذت بردن از لحظات زندگی،،

    واقعا چقدر خوبه اینجور هرکسی دور داره میره توی آب و هرکسی دوست نداره همون بالا میشینه و تماشا میکنه و هرکسی هم به شیوه ی خودش میپره توی آب و لذت رو تجربه میکنه حالا ما باید این تفاوت دیدگاه رو درهم تمام ابعاد زندگی بیاد داشته باشیم و ازش استفاده کنیم برا سبک زندگی دلخواهمون،،

    و زندگی رو میشه تماما در همین تصاویر رها کردن سکو و پریدن توی آب رو خلاصه کرد و تشبیه ش کرد تا رها نباشیم و از دایره امن مون بیرون نریم خوشبختی و موفقیت وتجربه ای هم بدست نخواهد اومد،،

    وقتی هرکسی داره در موففیت هایی موج میزنه و فعالیت میکنه کارهای عجیب و غریب نمیکنه بلکه روزی فقط اون جایی که مانند تو ایستادی روبروی آب و میترسی بپری تو آب و ترس از شنا کردن اون با توکل پریده توی آب و شنا کردنو یاده گرفته ماهی گیری رو یاد گرفته و هرروز داره لذتهای بیشتری رو تجربه میکنه

    استاد ایول بهت که بااعتماد بنفس میری توی این جمع توی آب شنامیکنی،

    به بچه ها نگفتین که اینجا علی گیتور داره ما هم باید ازاین الگو اینگونه براخودمون استفاده کنیم که مثلا هر هدفی رو میخواهیم بهش برسیم نریم دنبال اینکه تا حالا چه حادثه های خطرناکی در این زمینه وجود داشته …

    استاد ممنون از لذت بردنتون از LED های بینظیر پرادایس از شما مریم خانم که فیلمبرداری های عالی برامون انجام میدی سلام مرا به این مهمونهای عزیزتون برسونید خداوند حافظ همتون باشه،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    هرمز بالي پور گفته:
    مدت عضویت: 2944 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم بانو و هم فرکانسی های گلم

    با دیدن این فایل بسیار به وجد اومدم به طوریکه از اول فایل تا آخر فایل فقط لبخند میزدم و می خندیدم و باید از استاد و خانم شایسته عزیز تشکر کرد که این گونه فایل هایی رو خلق می کنن تا ما به وجد بیاییم و دلشاد و خوشحال و خندان باشیم و لذت بردن از زندگی و طبیعت و باهم بودن رو یاد بگیریم و نکته ای که من از فایل یاد گرفتم

    ترس …..ترس….ترس….ترس

    یکی خیلی راحت می پره توی آب و شیرده میزنه و انواع و اقسام حرکات ورزشی رو در پریدن توی آب اجرا می کنه و در مقابل یکی دیگه می ترسه و دل دل می کنه و هی میره تا لبه و نمی پره و برمی گرده این یعنی چی ما باید از این حرکت چه درسی بگیرم و چیکار باید بکنیم که نترسیم ……….

    بله باید اقدام کرد اقدام کرد با وجود ترس با وجود شک و درهمه کارها باید به خداوند مهربان توکل کنیم و حرکت کنیم و همه چیز رو به خدا بسپاریم من خودم دارم ساختمان سازی می کنم هرکی میاد میگه نمی تونی ادامه بدی همه چی گرون شده و تا از دست اشون میاد منو می ترسونن منم فقط می خندم و میگم توکل بر خدا و تا حالا خیلی خوب جلو رفتم و کلی از کارها رو انجام دادم و همه منتظرن ببین آخر کار من چی میشه ولی من به این حرف‌ها توجه نکردم و نمی کنم و نخواهم کرد و این فایل و ترس اون دختر خانم منو به یاد حرف های افراد منفی باف میاندازه و خدا از این طریق به من بفهماند که تو هم مثل افراد شجاع که خیلی راحت می پرن توی آب تو هم باید شجاع دل باشی و محکم بری جلو

    باز هم از استاد زندگیم و مریم خانم تشکر می کنم

    خدایا شکرت 🙏🙏🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    فرزانه علیان گفته:
    مدت عضویت: 1860 روز

    به نام خدایی که یادش آرامش دهنده ی قلبهاست…

    سلام به همه ی عزیزان

    این سریال هم رسید به قسمت پنجاهُم…

    پنجاه قسمت بینظیر و فوق العاده از این سریال الهی رو دیدیم

    در واقع! پنجاه قسمت رو در کنار مریم عزیز و سیدجان زندگی کردیم و درکنارشون از تک تک لحظات پردایس لذت بردیم

    پنجاه قسمت گذشت و ما در این مدت که این مسیر رو طی میکردیم، چقدر رشد کردیم و چقدر تکاملمون رو زیبا طی کردیم

    چقدر درسهای الهی که یاد گرفتیم و باعث شد که چه ویژگی های مثبتی درما هویدا بشه

    عزت نفسمون افزایش یافت

    حس و حالمون بهتر شد و حتی گاهی اوقات از بد به خوب تغییر یافت

    چون تمرکزمون روی زیبایی ها بود به زیبایی های بیشتری هدایت شدیم

    خواسته های جدیدی در ما شکل گرفت

    سپاسگزاری های بیشتری انجام دادیم

    باخودمون بیشتر درصلح بودیم

    قدم های بیشتری برای خواسته هامون برداشتیم

    برای حرکت کردن، انگیزه و انرژی بیشتری گرفتیم

    بیشتر به الله یکتا متصل شدیم

    ایمانمون قوی تر شد

    ایمان عملی رو از خودمون نشون دادیم

    شاهد روابط بینظیری بودیم که باعث شد روابطمون بهتر و بهتر بشه

    نعمت های بیشتری رو دیدیم

    ثروت های بیشتری رو دیدیم

    فراوانی های بیشتری رو دیدیم

    زیبایی های بیشتری رو دیدیم

    مردمانی رو دیدیم که باخودشون در صلح بودن

    تمرکز کردن رو بیشتر یاد گرفتیم وقتی که داریم یک کاری رو انجام‌میدیم

    دستور پخت غذاهای جدید رو یاد گرفتیم

    دوستای جدیدی پا روی ترسشون گذاشتن و بعد از مدت های طولانی که در عضو سایت بودن بالاخره با دیدن این سریال، برای اولین بار کامنت گذاشتن

    ترس های زیادی رو از بین بردیم

    یاد گرفتیم مسئول این نیستیم که به کسی خوش میگذره یا نه!

    لذت بردن خودمون در اولویته

    و در یک کلام این پنجاه قسمت رو در ‘بهشت’ زندگی کردیم

    این پنجاه قسمت هر یک از قسمت هاش به اندازه ی یک دوره ی بینظیر و غیر قابل قیمت گذاری بود چون چیزی فراتر از ارزشه!

    خدارو صدهزار مرتبه شکر که تونستیم ببینیم و درس بگیریم و لذت ببریم و متصل بشیم

    سیدجان و مریم عزیزم سپاس فراوان برای تک تک قسمت هایی که باعشق برامون آماده کردید

    دوستای نازنینم سپاس فراوان برای تک تک کامنت های بینظیری که به اشتراک گذاشتید

    و اما…

    میریم سراغ این قسمت

    از قرار معلوم بچه ها میخوان بزنن به دریاچه ی پردایس و حظ کنن

    اما قبلش ماهیگیری رو داریم که همگی حرفه ای هستن و جولی عزیز هم دوتا ماهی گرفته

    من عاااشق این جولی شدم چقدر زیبا میخنده و چقدر مهربونه

    خدای من ماهی ها چقدر قشنگ غذاهارو از سطح آب میخوردن

    سیدجان و دوتا از گل پسرا میپرن توی آب و همین باعث میشه بقیه هم ترغیب بشن و دل رو بزنن به دریا

    خداااای من این دختر زیبا و خوش اندام که اسمش لکسیه و زیبا هم هست چقدر پرانرژی و شجاعه

    چقدر باخودش درصلحه که لذت بردن و خوش گذشتن به خودش رو در اولویت قرار داده و در کنار بقیه داره از لحظه لذت میبره

    واااقعن من این دختر رو تحسین میکنم آفرررییین

    حتی سگ زیباشون هم ترغیب شده که یه دستی به آب بزنه وقتی دید انقدر به بقیه خوش میگذره

    محیط پردایس چقدر زیبا تر شده

    این عصر دل انگیز بهشت واقعن زیباست

    خدایا شکرت

    یکی اینجا هست که میخواد بپره اما نمیتونه!

    چرا نمیتونه؟چون میترسه!

    و همین ترس باعث شده که نتونه کاری که دوست داره رو انجام بده و همش یک‌گوشه وایساده و بقیه رو نگاه میکنه

    ترس مانع از قدم برداشتن و حرکت کردنش شده

    و کم کم نجواهای ذهنی از راه میرسن…

    اگه بپرم و اتفاقی برام بیفته چی؟!.. اگه من غرق بشم و کسی نتونه نجاتم بده چی؟!… اگه توی این آب، حیوون خطرناکی باشه چی؟!…

    اما و اگرهایی رو به ذهنش راه میده که هرلحظه بیشتر به تردیدش اضافه میشه

    و چه میکنن اون دو نفرررر

    خدای من آفرین به این دوتا که انقدر شجاع هستن

    واااقعن قابل تحسین هستن آفرین

    سگ زیبا هم میره توی آب و انگاری خیلی داره بهش خوش میگذره و میخواد همه جارو کشف کنه

    لکسی باعث میشه ترس یک نفر از بین بره و کمکش میکنه که پا روی ترسش بزاره و وقتی میپره خوشش میاد و ادامه میده آفرین به این دوتا دختر زیبا

    و در آخر همه ی ترس ها از بین میره و همگی دستی به آب میزنن

    بجز کسی که اونقدر نپرید و ترس رو توی ذهنش بزرگ‌کرد، که بعد از رفتن در آب بازهم نمیتونه اونطوری که دلش میخواد شنا کنه و مثل بقیه لذت ببره. ترسش بهش غلبه کرده و راه ورود نجواهای ذهنی هنوز بسته نشده…

    این سه خانواده هم مجهز به امکانات هستن و همه چیز رو برای رفاهِ بیشتر خودشون آوردن تا بیشتر بهشون خوش بگذره

    من عاشق این فرهنگ فوق العاده هستم که وقتی جایی میری وسایلی که دوست داری رو باخودت ببری و چه بهتر وقتی که میزبان ناراحت نمیشه و بیشتر ذوق میکنه مثل مریم عزیز

    من یاد گرفتم که راحتی و لذت بردن خودم در اولویته و چه درس بزرگی

    خدایا شکرت

    خیلی دوستون دارم♡

    خیلی بهم خوش گذشت

    درپناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      حامد امیری گفته:
      مدت عضویت: 2480 روز

      سلام به فرزانه عزیزم

      امیدوارم که حال دلت عای باشه و حس و حال بی نظیری داشته باشی

      چقد لذت بردم وقتی از دستاوردهایی که این پنجاه قسمت تا الان برای ما داشته نوشتی و یادآوری کردی

      و بابت نکات ارزشمندی که از این قسمت هم نوشتی بی نهایت ازت ممنونم عزیزم

      امیدوارم مث الماس ناب بدرخشی 💎

      خداوند عاشق ماست

      به خاطر حضور‌ زیبایی که توی این خانواده داری از خداوند سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        فرزانه علیان گفته:
        مدت عضویت: 1860 روز

        حامد عزیزم سلام

        خیییلی ممنونم از تحسینت و عشق و انرژی مثبت زیبایی که برام فرستادی

        خداروهزااارمرتبه شکر که براتون تاثیر گذار بود

        هزااارمرتبه شکر که هدایتم کرد و نوشتم و به افزایش آگاهی های خودم و شما عزیزانم کمک کردم

        خیییلی خوشحالم کردی عزیزدلم

        سپاس بینهاااایت

        خیلی دوستون دارم

        در پناه الله یکتا با بهترین آرزوها

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2429 روز

      سلام بر عزیزدلمممم

      سلام بر فرزانه ی بی نظیرممم

      این خنده ی زیبای شما منو کشت که عشق من

      شما چقددر ززیبایییییی چقدرررر فرشته ایی چقدررر متصلی چقدررررر زیبا با خودت در صلحی …و حتی در غرق در این در صلح بودن

      عاشقتممممم

      چقدر زیبا نوشتی

      آره 50 قسمت کللاسمون با کوله باری از باورای خوب با کوله باری از عشقققق ارامش شادییی در کنار هم لذت بردن

      درک این لذت بردن با هر چیزی که داریم و اولویت قرار دادن خودمون

      چقدر عاشق ااین بهشتمونم چقدر عاشققق این زیبایی ها و درس ها و آگاهی های نااب بهشتمونم

      عاشقتم عزیزدلمممم برایت بهترین های بهترین هارو میخوام

      (استاد نازنینم بی نهایت عاشقتونم و برای لحظه لحظه به ثبت رسوندن این همه زیبایییییییی بی نهایت سپاسگذارم بی نهایت سپاسگذارم برای زحمتایی که برامون میکشین استاد نازنینم و مریم جان قشنگم)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        فرزانه علیان گفته:
        مدت عضویت: 1860 روز

        الهام عزیزم سلام

        بینهاااایت سپاسگزارم از اییین همه عشق و فرکانس خالص و مثبتی که برام فرستادی

        چقدر حالم بهتر میشه وقتی چنین بازخوردهای نابی از کامنت هام از شما دوستای نازنینم دریافت میکنم

        سپاس بینهاااایت عزیزدلم

        منم عاااشق این بهشتم

        عاااشق بهشت و آدمهای بینظیرش

        از زیبایی هاش و عشقی که اینجا هست هم‌چیزی ننویسم که بقول مریم جان تصاویر خودشون همه چیز رو بازگو میکنن…

        خدارو صدهزاااار مرتبه شکر که شاهد این همه زیبایی الهی هستیم و داریم از تک تک لحظاتش لذت میبریم

        خیلی دوستون دارم

        درپناه الله

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    نرگس فرهادی گفته:
    مدت عضویت: 2293 روز

    به نام خداوندی که جهان را به منظم ترین شکل ممکن افرید

    سلامی گرم به همه دوستان و استاد عزیز

    خدای من هزاران مرتبه شکر

    چقدر منم دوس دارم شنا کردن رو یاد بگیرم

    چقدر دوس دارم منم تو ی یه فضای باز و آبی که گواراست 😍 شنا کنم

    خدای من چقدر خوبه که انقدر راحت و ساده بگیرم زندگی رو و فقط لذت ببریم و شجاعت به خرج بدیم و پارو بزاریم رو دل ترس ها

    واین جمله از کتابی است که میگه ( اقبال همواره با کسانی است که دارای جرئت میباشند و اقبال انها همان جرئتشان است )

    کسی که پاش رو میزاره رو ترس هاش و ایمان داره به خداوندی که درونش هست وداره هدایتش میکنه و همین باعث میشه که قدم بر داره

    🌼کسی که ایمان دارد و عمل میکند 🌼

    پاداش میگیرد بدون شک

    چقدر من تعهد داشتن رو دوس دارم کسی که تا تصمیمیم میگیره انجامش میده و وسط کار رها نمیکنه

    چقدر خوبه که بعد از اینکه قدم برداشتیم تسلیم باشیم و به نتیجه نچسبیم و کاری رو انجام بدیم که دوس داریم لذت ببریم

    نتیجه خودش میاد هرچقدر که کمتر درگیر نتیجه باشی زود تر وارد زندگیت میشه و هر چقدر بچسبی ازت دور و دور تر میشه

    واقعا خداروشکر دوس دارم فقط تمرکز کنم و تمام نور افکن هارو بندازم رو خودم و لذت ببرم از همین لحظه از زندگیم چون ما برای همین بدنیا اومدیم که لذت ببریم نه اینکه دردو رنج بکشیم اگه داری دردو رنج میکشی یعنی مسیرت اشتباهه

    خداوندا من همیشه تواسمونا دنبالت میگشتم و ازت درخواست میکردم ولی تو درون من بودی از رگ گردن به من نزدیک تر بودی

    باز هم منو با اگاهی های بیشتر نزدیک کن …

    ای تنها ترین تکیه گاه من❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    سمیه بانو گفته:
    مدت عضویت: 1973 روز

    وااای ی ی سلااام به به جای ما خالی

    چقدر خوبه پرادایس باشی

    شلوغ پلوغ دور هم خداااایا

    انگار ترس حتی نمیزاره تو بهشتش وارد بشی همه شاد دارن کیف میکنن وتو هم مشتاق وبهشت دم دستت بدون حساب کتاب وقضاوت اما اما ترس حتی نمیزاره واردش بشی هرچقدر هم لذت وسلامت ونمردن و …میبینی ولی این نجواااا گرچه میبینی ولی کورت کرده گرچه میشنوی ولی کرت کرده آخه از چی باید ترسید ترس آسیب خب ببین مگه کم تا حالا اسیب دیدیم به شکلهای مختلف ترس از قضاوت توهین عصبانیت طرف مقابل و….اینها همش ذهن خوانی اشخاص مقابلمون و آینده بینی چیزی که هیچگاه تا الان به وجود نیامده مثلا من بپرم دیگه تموم خب چی تموم چی دقیقا چی ؟ اااا هیچی نمیدونم پس ایندهای رو که نمیبینیم چراااا الکی مسئولش میکنیم میندازیم گردن اون

    پس بدانیم وآگاه باشیم ماموریت این گروه واین دختر عزیز در این ساعات آگاهی این نکته ی اساسی بود که ( محرومیت توسط ترس ونجوا واین پا واون پا کردن است واز دست دادن زمان در حالی که زمان زمان عشق وحال بود اما)

    یه سواااال؟؟؟

    استاد اگه همچین نمونه ی عینی از زندگی الان، در زمانی که هنوز قم بودید وگیم نت داشتید براتون وجود داشت واین زندگی در پرادایس مخصوصا این قسمتها رو میدید واقعا چند ساله یا چند ماه زمان میبرد که خودت رو به این شرایط برسوونی ؟؟

    گرچه بندر عباس قسمت تکاملتون بوده اما اون موقع مشابه این فایلها وجووود نداشته ومسیر از اونطرفی میرفته اما با فرض این مسیر شما چقدر زمان لازم داشتید حدودا تا به آزادی الانتون برسید؟؟

    خیلی دلم میخاد بدونم قانون چطور شدتی داره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    سمیه امینی گفته:
    مدت عضویت: 2276 روز

    به نام فرمانروای جهان رب مهربان

    سلااام به دوستانم در بهشت زیبای پرادایس سلام به دو فرشته ی زیبای این بهشت

    خداروشکر میکنم که امروز هم با سریال زندگی در بهشت همراه شدم و از زیبایی و عشق این فضا لذت بردم

    این فایل بطرز عجیبی هماهنگ بود با خوابی که شب قبل دیدم و دختری که توی این جمع با ترس روبرو شده بود ترس از پریدن توی آب ترس از سرما ترس از ناتوانی از نجات خودش

    این روزها که قدم اول رو شروع کردم و دارم به چکاپ فرکانسی زندگی خودم فکر میکنم و می می پردازم ترس رو بعنوان یکی از پاشنه های آشیل خودم پیدا کردم !

    دارم تمرین میکنم که بتونم ریشه ی باورها و ترسیدنم رو پیدا کنم !!!

    تماشای این بچه ها و لذت و شادی اونها من رو هم به هیجان آورده بود چقدر دقیق با حرفهای استاد هماهنگ بودن لذت بردن خیلی ساده و طبیعی خودت بودن خیلی راحت و ریلکس

    لذت بردن از همون لحظه که اگر اونا از پیشنهاد استاد استقبال نمی کردن باید تا فردا و اون تایم ویژه برای شنا صبر می کردن ولی اونها چه هماهنگ با روحشون که شادی رو میخواد بدون هیچ تعللی پریدن توی آب

    دیشب خودم رو در جایی شبیه با پارادایس میدیدم و جالب اینکه دقیقا در یک استخر بزرگ و استاد هم بودن امااااااا من دور استخر بودم و هنوز نپریده بودم توی آب !!!! و امروز این دختر زیبا رو می دیدم مدام ازش میخواستم که بپره توی آب بپره توی دل ترسش دست دوستش رو بگیره و پا بذاره روی نجواها و ذهنش و وقتی که پرید منم خوشحال فریاد میزدم آفرررررین و دیگه مطمبنم که ادامه این خواااب لذت بردن از اون آب و شنا و نعمتها خواهد بود

    از خدا هدایت میخوام که من رو به راه کسانیکه به آنها نعمت داده هدایت کنه و دستی بشه تا از دل ترسهام بیرون بیام و در کنار خودش قدم بزنم و کیف کنم و نعمتها و لذتهای این دنیا و جهان زیبا رو درک کنم

    ممنونم از اشتراک این فایل زیبا و پر درس

    سلامتی و شادی همراهتون باشه در این بهشت زیبا

    و ممنونم از همه ی دوستان عزیز با این کامنتهای فوق العاده پر از آگاهی

    🌷🙇‍♀️🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مهرناز گفته:
    مدت عضویت: 2576 روز

    سلام به استاد و خانم شایسته و همه هم مدارهای عزیز

    در کنار همه زیبایی ها نکته ای که نظر من رو جلب کرد ،دختری بود که میترسید بره تو آب.

    با اینکه بقیه رو میدید و بقیه هم تشویقش میکردن و بهش اطمینان خاطر میدادن و میگفتن شجاع باش اتفاقی نمیفته ولی چقدر تردید داشت.از نگاه من و مطمئنا بقیه وقتی که دیگران رو در این شرایط میبینیم تعجب میکنیم. داشتم با خودم میگفتم چرا واقعا؟واضحه که اتفاقی نمیفته.

    وقتی که رفتار اون دختره رو به عنوان یه شخص سوم دیدم برای یک لحظه به ذهنم رسید که خیلی وقت ها، رفتارهای خود من هم تو زندگی،تو تصمیم گیری ها و جاهایی که باید شجاع باشم و پا روی ترس های درونم بگذارم همینطوره،در حالی که طبق قانون میدونم فقط باید شجاع باشم و به قول استاد برم تو دل ترسهام،و با اینکه میدونم و به من گفته شده که با وارد شدن به ترس هامه که پاداش ها رو دریافت می کنم و به من هم گفته شده که شجاع باش و نترس،گفته شده که اقدام کن و برو تو دل ترس هات ولی خود من هم خیلی جاها همینقدر تردید دارم.

    یا مثلا اون لحظه ای که بعد از کلی بالا و پایین کردن و تعلل پشت به دریاچه کرد و رفت،دیدم شاید خیلی از ما هم خیلی وقت ها بجای گرفتن یک تصمیم شجاعانه اقدامی میکنیم که فقط فرار از اون موقعیته باز فهمیدم که نباید در احساس بد و ناخوشایند تردید موند و باید سریع تصمیم گرفت و اقدام کرد .

    با دیدن این مثال عینی ،یقینم بیشتر شد که دقیقا ترسهای من هم همینقدر از نگاه خدای درونم پوچ و واهی و مسخره هستند،فقط من باید ایمان داشته باشم و بدون تردید و تعلل واردشون بشم.

    خدارو شکر میکنم که در کنار دیدن زیبایی ها و آزادی ها، این درس رو هم به لطف زحمات خانم شایسته تونستم بهتر درک کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  8. -
    فرنگیس محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2669 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی

    چقد انرژی داشت این قسمت و چقد نکته برای دیدن و گفتن

    اولین چیزی که برای من مشهود بود این که بین این همه بزرگتر فقط استاد ما پا به پای بچه ها داره لذت میبره انگار مثل این بچه ها دفه اولشه که اینجا رو می بینه.این که این فضا بعد این همه مدت اصلا براتون تکراری نمیشه، واقعا از لحظه لحظه بودن در اونجا دارین استفاده میکنیداصلا استاد میدونید ذهن شما خیلی خیلی خیلی متفاوت تر از ذهن همه ما فکر میکنه و شما تو کنترل ذهنتون و توجه کردن مدام رو زیبایها خیلی زیاد موفق هستید ،البته ما هم خیلی عالی داریم پیش میریم 😊

    یه نکته دیگه ای که این رفتارتون داره اینه که به قول ما روانشناس ها کودک درونتون رو فعال نگه داشتید دقیقا رفتارتون مثل رفتار اون بچه هاست در لذت بردن و شنا کردن و شیرجه زدن ..این عالیه .هم خودتون جونید هم دلتون جوونه

    نکته دیگش این که این رفتارتون نشان از امادگی جسمانی بالای شماداره که با وجود اختلاف سنی تا غروب پا بهپای بچه ها تو اب بودید .این هم بخاطر فعالیت جسمی مداومتون هستش 👌

    ..

    وای خدای من من چقد این نگاه ازاد به روابط رو دوست دارم ..بچه ها از همون کودکی کنار هم بزرگ میشن هم رو میشناسن .دیگه با این دید باز یه مشت گرینه جنسی تحویل جامعه نمیدن ، واقعا اما کارهاشون رو اصول هست و مثل اینجا نیست که بعد ازدواج تازه طرف احساس ازادی میکنه و پشت بندش کلی مشکلات دیگه ..

    عمیقا میخوام پسرم کیه چنین جایی بزرگ بشه با چنین تربیت و فرهنگی

    بنظرم مرز بندی ها در هر زمینه ای صرفا در ذهن ماست و کانون توجه ماست و وقتی هدایت در کار باشه درست و غلط رو تشخیص میدیم

    اصلا کی گفته که یه عده تعین کنن چی درسته جی غلط ؟

    اگر دین از حانب خدا اومده ، خب وقتی اگاهی خداوند در وجود ماهست پس تشخیص درست و غلطش نباید سخت باشه و احتیاج ب فتوا و نظر کسی داشته باشه .

    یا وقتی یه جایی بجز اونجا که دنیا اومدیم خوشحال تر باشیم و احساس ارامش و خوشبختی داشته باشیم پس به اونجا تعلق داریم فرای مرز بندی های جغرافیایی رو کاغذ..

    نکته بعدی که باید اینو اویزه گوشم کنم بی توجهی والدین بچه ها و رها کردن اونها بود و اهمیت دادن به خودشون و تفریحاتشون..رها کردن و سپردن بچه هابه خدای یکتا

    و باز هم این باور زیبا که پول و ثروت مقدس هست

    چقد عالی که استاد اون موقع اینقد ثروت مندبوده که چنین بهشتی رو بخره و العان اثباب لذت این همه انسان فراهم شده ..

    این که وقتی پول داشته باشی اور که وقت بزاری برای گردش و لذت بردن از زندگی و بعد میتونی از همه جور وسایل راحتی برای طبیعت گردی داشته باشی از حمک بگیر تا تخت سیار و…

    سپاسگذارم استاد و خانم شایسته عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      نرگس نوشادي گفته:
      مدت عضویت: 2417 روز

      سلام به دوست هم فرکانسی عزیزم

      چقدرررر خوب نوشتی کامنتت رو و چقدر با پوست و گوشت و استخونم موافقش بودم منم پسری ۵ ساله دارم که از دو سالگیش دارم دوزبانه ش میکنم و مدام داره کارتن های آمریکایی میبینه و یجورایی کاملا فرهنگشون رو گرفته اما وقتی هنجارهای ما رو میبینه بچه متعجب میشه

      هی میگه چرا باید لباس بپوشی بری بیرون ؟؟؟؟!!!!

      من واقعا در جوابش نمیدونم چی بگم فقط گفتم انشالله یه روزی هدایت میشیم یه جایی که تو بهتر بتونی ارتباط برقرار کنی و هنجارهاشو درک کنی

      واقعا چقد عجیبه که یه عده برای همه حکم بدن که باید اینطور باشی و اونطور باشی

      خدایا همه ما رو که تصمیم گرفتیم طبق قانون عمل کنیم رو هدایت کن به کشور قانونمند آمریکا

      باور دارم تا فلوریدا راهی نیست….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: