سریال زندگی در بهشت | قسمت 51 - صفحه 17

208 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سارا درویشی گفته:
    مدت عضویت: 140 روز

    به نام خداوند آزاده بخش

    سلام به همگی دوستان

    رد پای من

    توی این قسمت برخلاف باور خیلیامون دیدم استاد چقد واقعا ریلکسه با این این ملک ایشونه ولی طوری رفتار میکنه ک همه راحت باشن و از همه چی استفاده کنن

    چه بسا از انظبات و فرهنگ اونا هم نشات میگیره و طرزفکرشون

    چقد واقعا همه چیز سادس همه چیز زیباست

    هرکسی کار خودشو می‌کنه همه در حال لذت بردنن و چقدر آدم های با ذوقی میان سمتتون

    آدم های فعال هدفمند مهربون با شعور

    واقعا لذت میبرم از وجود این آدما

    من که الان در حال حاضر خیلی وقته رسما هیچ دوستی ندارم رسما صفر

    و البته اصلا ناراحت نیستم واقعا خودم میرم بیرون میرم پارک دوبار سفر کردم به شهرستان و سر زدن به فامیل ک کلی از پدرم غر شنیدم

    مادرم پایه تره طرز فکرش خیلی تغییر کرده بنظرم

    پدرم خیلی میترسونه منو تو اینجور قضایا که اگر یکی بلایی سرت آورد چی

    گفتم که اگر قرار باشه بلایی سر من بیاد ته خونم باشم میفته اونی که منو دعوت کرده حواسش هست

    ولی خب اصلا اینا آنقدر پر شدن از افکار کهنه ک گوش نمیدن

    منم برام مهم نیست و من روی خودم کار میکنم

    و کم کم خداوند منو هدایت می‌کنه به یه خونه مستقلانه و از اونجام شهر های دیگه کشور های دیگه و هووورااا کلی چیزای دیگه

    یه ذوق آتش واری درونمه

    نجوا های شیطان هم ک کار خودشو می‌کنه

    ولی سریع خفش میکنم

    میدونید من از سن پایین تر نمی‌دونم چرا ولی با اینکه طبق گفته آنها عمل میکردم ولی ته دلم اصلا اینطور نبود از همون اول

    مثلا پدرم می‌گفت مرد خدای روی زمین زنه

    و من همیشه با تعجب و تعصب ب پدرم نگاه میکردم ک چ حرفا

    یا اجازه زن با شوهره

    هزار تا …. دیگه

    و من از همون اول نمی‌تونستم کنار بیام اصلا که یکی دیگه برای من تصمیم بگیره از درون یه خشم عمیق منو فرامیگرفت

    ولی الان دیگه ب جای خشم کار خودمو میکنم

    و حرف بقیه ام ک باد هواست بزار انقد بگن تا خسته شن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مهدی فتحی گفته:
    مدت عضویت: 962 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربـان

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته مهربان

    سلام به همه همفرکانسی‌ها

    =========================

    خدای عزیزم

    خدای نازنین و دوست داشتنی

    خدایی که جز تو دراین عالم قدرتی نیست

    خدایی که جز تو فریاد رسی نیست

    خدایا من به هر آنچه که ازتو برسه فقیرم، محتاجم

    خدایا کمکم کن که بتونم دراین مسیر استوار باشم

    خدایا دست منو رها نکن تا بتونم ایمانم را بیشتر وبیشتر تقویت کنم

    به آرامش برسم

    «الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکرِ اللَّهِ أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ» (الرعد – 28)

    آنها کسانى هستند که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرامش مى‏گیرد، آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش پیدا مى‏کند.

    آرامش فقط با تو امکان داره

    آرامشی که از ایمان باشه

    آرامشی که از توحید باشه

    آرامشی که از نگاه بدون قضاوت باشه

    آرامشی که از توجه به زیبایی ها باشه

    آرامشی که از باور به فراوانی باشه

    آرامشی کودکانه که از لحظه به لحظه زندگی لذت می‌برد و نه نگران فرداست و نه افسوسی از دیروز دارد.

    خدایا آرامشی از جنس خودت در قلبم، درجانم، در روحم قرار بده، که با هیچ چیز و به هیچ دلیلی بِهَم نریزه.

    ¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬^^¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬

    زیبایی و شادی در این ملک بهشتی واقعا بی‌نهایت هست و چشم زیبا بین اگر باشه، میشه ساعتها درباره این ملک، درباره اهالی این بهشت زیبا فراوانی که دراین ملک هست درباره نحوه زندگی و مهمان نوازی

    درباره عشق اهالی این بهشت نوشت.

    آزادی در انتخاب غذا و نحوه سِرو غذا، آزادی در پذیرایی از مهمانان، وهمه اینها ریشه در توحید دارد، ریشه در ثروت و ثروتمند بودن دارد، ریشه در فراوانی و باور به فراوانی دارد، ریشه در عزت نفس و اعتمادبه‌نفس دارد.

    رَبَّنَا لَا تُزِغۡ قُلُوبَنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَیۡتَنَا وَهَبۡ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحۡمَهًۚ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ.

    پروردگارا! دلهایمان را بعد از آنکه هدایت فرمودى مایل به باطل مفرما و از جانب خویش به ما رحمت بخش؛ زیرا که بسیار بخشنده‌اى.

    هر کجا که هستید در پناه خداوند مهربان، شاد وسلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    پریسا گفته:
    مدت عضویت: 815 روز

    به نام خداوند مهربانم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    میخواستم در مورد کامنت بسیار جالب و زیبای آقای امیر صحبت کنم

    واقعا چقدر این حرف ها درست است و به چه نکاتی عالی اشاره کرده است

    درست است انگار بخش بزرگی از مسیر موفقیت ما و رسیدن ما به اهداف و خواسته های من وابسته است به اینکه آیا ما توانایی کنترل ذهن خودمون رو داریم یا نه خیلی راحت در برابر نجواها و حرف های ذهن مون که به ما احساس کمبود و نگرانی میده تسلیم میشیم و کم میاریم

    من فک می کنم علت بزرگ خیلی از نرسیدن های ما یا قدم برنداشتن های ما برای هدف هامون یا به سمت خواسته هامون همین بوده که در برلبر نجواهای ذهن مون تسلیم شدیم و کم آوردیم انگار وا دادیم جلوش

    و چقدر خوبه که ما بتونیم به جایی برسیم انقد روی خودمون کار کنیم انقدر باور های درست و قدرتمند کننده توی ذهن مون بسازیم و درست کنیم که هرلحظه این نجواها کمتر بشن و صدای ذهن مون رو کمتر بشنویم و اجازه ندیم بهمون مسلط بشه

    چقدر خوبه که به اینجا برسیم که توکل و ایمان مون انقدر قوی بشه که با اطمینان و آرامش قلبی قدم برداریم برای رسیدن به خواسته هامون حرکت کنیم و اجازه ندیم این زنجیره های ذهن دست و پای ما رو ببندن

    متاسفانه من خودم باورها و مطابقا نجواهای بسیاری در زمینه های مالی و روابط دارم و تمام تلاشم این است که با استفاده از فایل های استاد مطالب و کامنت های شما دوستان عزیزم در سایت روی خودم کار کنم چون به این موضوع زسیدم که هر باور محدود کننده که کمرنگ بشه یا از بین بره انگار هزاران در باز میشه و من رو هزاران قدم به جلو میبره پس امیدوارم بتونم این راه رو به صورت مستمر ادامه بدم و کار کنم روی خودم و باور های درست و قدرتمند کننده برلی خودم بسازم و با هدایت خداوند مهربان بتونم موفق باشم و خواسته ها و اهدافم به راحتی وارد زندگی ام بشه

    ممنونم و سپاسگزارم از خداوندم که من را به چنین مسیری عالی هدایت ام کرد

    و ممنون و سپاسگزارم از استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 471 روز

    سلام به خدای مهربانم و سلام به خانواده الهی عباسمنش، خداروشکر یک قسمت دیگه نصیب من شد و حالم عالی شد. میدونید چی بیشتر از همه توجه من رو به خودش جلب میکنه؟ اینکه این افرادی که مهمان استاد عباسمنش هستند، دریافت کننده های خوبی هستند، این یعنی عزت نفس بالا…

    دریافت کننده بودن در جهان خیلی مهمه، و یکی از نقاط ضعف من محسوب میشه و دوست دارم روش خیلی کار کنم. اینها به عنوان مهمان اومدن، رها هستند، آزاد هستند، دارن کیف میکنند و لذت میبرند.

    یک کلام: تعارف ندارند، یعنی نمیگن ای وای زحمت دادیم! ببخشید تورو خدا! شرمنده مزاحم شدیم! نه یک نفر پارادایسی داره که در اختیار اونها قرار داده با روی خوش اینها هم کمااااال استفاده رو میکنند با روی خوش. اگر دریاچه ست میپرن توش، شنا میکنند، اگر خونه در اختیارشون گذاشتید از امکانات و آشپزخونش استفاده میکنند و لذت می‌برند، آشپزی میکنند، حتی از مایکروفر روی کانتر. این دریافت کنندگی خودش یک تمرین بزرگه که تعارفی نباشیم و لذت ببریم از نعمتها و‌هدیه هایی که در اختیارمون قرار بگیره!

    خدایاشکرت که به صورت عملی دیدم که نحوه استفاده کردن از نعمتها و دریافت کنندگی چیه؟ خدایا به من هم فرصت استفاده از نعمتهای الهی رو بده. خدایا به من هم فرصت دریافت کنندگی بده، فرصت بده اگر کسی بهم هدیه داد یا نعمتی رو بهم داد، دریافت کننده باشم، حالم خوب باشه باهاش و برای استفاده ازش عذاب وجدان نداشته باشم!

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت بابت آگاهی امروز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    فاطمه تکوری گفته:
    مدت عضویت: 567 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جان چقدر خوشحالم این سریال پر از نکته رو هرشب دارم نگاه میکنم خدای من چه چیزی امشب فهمیدم اینکه خودت باش و نظر دیگران واست مهم نباشه منی که وقتی مهمون میاد خونمون فقط تو آشپزخونه هستم و خیلی اذیت میشم و دوست دارم همه چیز پرفکت باشه وقتی این فایل رو دیدم که کلی مهمون اومد تو خونتون گفتم خدای من چجوری مریم جون میخواد آشپزی کنه خیلی زیادن ولی وقتی دیدم چقدر راحت هر کسی واسه خودش آشپزی میکرد و ظرف می‌شست باورم نشد گفتم واقعا وجود داره یا اینکه چقدر راحت به مهموناتون گفتین که سگ هاشونو وارد خونه نکنن و بدون کفش بیان خونه چقدر لذت بخشه که آدم فقط خودش باشه دیگه نیازی نیست بقیه رو راضی کنه و راستی چقدر در کنار هم لذت می‌بردین اینطوری مهمونی جذابتر و قشنگ تره واقعا هر چی راحتتر بگیری زندگی رو جهان واست راحتتر میگیره استاد ازتون ممنونم این سریال ارزشمند رو واسمون گذاشتین خدایا شکرت دارم این سریال رو میبینم از مریم جون هم سپاسگزارم که با عشق فیلمبرداری می‌کنه عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 854 روز

    به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

    این فایل هدایت امروز من بود

    بذارید نکته هایی که بادیدن این فایل از ذهنم عبور میکردن رو بیان کنم:

    یک: داشتم به این فکر میکردم که این همه بچه اونجاهست و استاد چقد بهشون توجه میکرد و هربار دوربین روشون میگرفت و شکرگزاری میکرد

    خودم رو بجاش گذاشتم اگر من بچه داشتم به ازای هربار خوشحالی بچه ها احتمالا هربار افسوس میخوردم ای کاش فرزندمنم اینجابودای کاش اونم کیف میکرد اینجا ای کاش ای کاش ای کاش

    همونطور که الان این شکلیم مثلا یه جایی خیلییی بهم خوش بگذره و ببینم همه خوشحالن و مثلا بامامانشون هستن میگم ای کاش مامان منم بود

    ینی یجوری خوشحالی خودم رو وابسته به مامانم یا…کردم

    و این باعث میشه مثلا مامانم وقتی چالشی تو زندگیش باشه به هرعلت من هم به ازای هربار دیدن ناراخت بودنش حالم به هم بریزه

    این موضوع و موضوع حرف مردم از بزرگترین مشکلاتی هستن که به لطف خدا باید حل بشن

    و چقد تحسین میکنم که استاد چقدددر راحت میدید بچه ها رو و‌خوشحال میگفت خداروشکر

    چقد رهایی خوبه چقد وابسته نبودن خوبه تحسینشون میکنم به شددددت

    نکته بعد بحث اسون کرفتن زندگی بود

    اکر هدف رو لذت قرار بدیم شرایط عوض میشه

    و واقعا این حرف چقدر درسته

    گاهی فکر میکنم فاطمه فکر کن به فلان ثروت یه فلان درامد به فلان رابطه و ….رسیدی اصن هرکسی که به بالاترین جایگاه رسیده ،بنظرت انتهایی براش هست؟همیشه بیشترش وجود داره اکر یه قاره مال تو باشه میگی خب چرا دوقاره نداشته باشم؟اگر‌ثروتمندترین ادم جهان باشی میگی باید چیکارکنم ثروتمندترین بمونم؟!اگر‌ ده تا ماشین داشته باشی میگی چرا20تانباشن؟!

    میدونی،گاهی فکر میکنم اکر قرار بر لذت بردن باشه که همین الانشم میشه برد و جلو رفت باعشق به هرجا که باید

    اما اگر قراربرلذت نبردن و گیردادن باشه همیشه باید ارامش رو از خودت بگیری چون بهترازتو هم هست،خیلی رویاها دارم خیلی زیاد،یجوری دغدغه مندشون شدم که انگارباید برسه اون روز تاخوشحال شم و بعد به خودم میگم خب برسه بعد دنبال یه چیز دیگه ای!کسی که یادنکرفته خوشحالی رو‌هربار دنبال چیزدیگست به دنبال بیشترشه….پس یادبگیر الان هرچی هستی هرکی هستی خوشحال باشی

    یه داستان خوندم فکر میکنم براساس واقعیت بود

    نوشتع بود که

    رتبه7کنکور رو‌اوردم و وقتی سرسفرع مامانم به بابام گفت،بابام گفت من نمیدونم پدرمادراون6نفر چیکاربراش کردن که ما برااین بچه نکردیم….

    بخوای سیستم نارضایتی رو بری جلو ،همیشه موضوع هست برات….پس احتمالا باید اسون بگیری نه؟!

    اینکه طرف چندسالشه و چیکارکرده؟یا ازمن چه انتظاری دارن یا…؟

    خدای من فکر کردن که وای مردم چی‌میگن ادم رو روانی میکنه روااانی

    ینی اگر یبار بشینم و به این موضوع فکر کنم انگارفلج میشم دیگه هیچ کاری ازدستم برنمیاد

    کاش لذت بردن رو یادمیگرفتیم

    کاش الان یادبگیریم

    ساده بودن همه چیزو

    خوشحال بودن تحت هرشرایطی رو

    خدای من یکی ازاطرافیانمون چندسال اخیر خیلی رشدعالی داشته و کیفیت زندگیش واقعاااااعالی شده

    باهاش یه صحبت داشتم

    صحبتاش عالی بودن

    میدونی ادم این شکلی که به این درجه رسیده باشه زیاد ندیدم دوربرم بیشتر مثل استاد تو فضای مجازی دیدم

    اینکه چقد رشد کرده و خوشحاله و غالب موارد که میبینیش سرحاله مثبته حسش خوبه و خیلی کم پیش میاد ناراخت

    میگفت مشکلات مثل معمان من نمیتونم مشکل داشته باشم وقتی پیش میاد مثل معما حل میکنم

    به ذهنم رسید ازش بپرسم به مرگ بچش مثلافکرکرده؟میدونی داشتم به این فکر میکردم یکی که انقد راضیه خوشحاله شکرگزاره به ثروت رسیده چی از پا درش میاره؟

    چون خیلی اهل خانوادست

    و دیدم خدای من

    خدای من

    خدای من

    چقد رهاست

    درعین حال که انقد عااااااشق خانوادشه انقددددمیخوادشون

    میگه من به این نتیجه رسیدم که بدون هیچکس هم میتونم زندگیمو ادامه بدم(میدونم خدایی نکرده پیش بیاد هم مطمئنن غمگین میشه مدتی)ولی همین که تو به این درجه رسیدی که اینو بگی

    یک دنیااااا حرف توشه.این ینی اینکه هیچ کس و‌هیچ چیز نمیتونه تورو ازپادربیاره

    وقتی این همه ایمانت قوی باشه

    ازخدابهترینهارو بخوای

    و بعد هم به پذیرش برسی

    چی بزرگتر ازاین؟!

    خب این ادم زندگی‌رو برده

    مگه زندگی همین نیست؟

    دیگه انگارلذتهات اضطراب خاصی ندارن

    میدونی درواقع توکل رو زندگی‌میکنه و چقد برام شیرین یود

    جایگاه این ادم پیش من هزاربرابربالاتررفت با این صحبتش

    گفت اسان گیربرخود کارها کز روی طبع سخت میگیرد جهان برمردمان سخت کوش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 874 روز

    چقدر صحبتهاتون زیبا بود

    امروز دقیقا مساله ای که داشتم همین بود که چرا درگیر یک سری مسایل میشم بخاطر بقیه پس لذت بردن خودم چی و داشتم دنبال جواب میگشتم که الان خیلی زیبا شما پاسخ دادین

    اینکه این خانواده انقدر عالب لذت میبرن کاری به کار شما ندارن غذاهای خودشون میخورن تفریحات مختلف و شما هم غذای خودتون و تفریح و کارتون پیش میبرید خیلی زیبا بود

    تصمیم گرفتم این شیوه را شروع کنم و کمتر درگیر بقیه بشم کاریکه برای خودم لذت بخش انجام بدم بخاطر بقیه خودمو اذیت نکنم

    ممنون استاد

    واقعا لذت میبرم از دیدن این سریال و این نکات

    تازه انگار شیوه زندگی دذست و لذت بردن دارم متوجه میشم

    چقدر عالب بچه ها مشغول تفنگ بازی هستن بزرگسالان مشغول اشپزی در طبیعت

    چه وسایل کاملی هم دارن چقدر پیشرفته

    صبحانه هایب که استفاده میکردن حکم ناهار ما را داشت و چقدر متفاوت

    و زیبا تر اینکه همزمان یک تعداد صبحانه میخوردن بقیه مشغول بازی و…

    و هر کس در هر زمان کار دلخواهشو انجام میده

    چقدر این بخشش زیباست

    صبحانه ها هم متفاوت و اصلا کسی در مورد صبحانه خوردن هم نظر نمیده که مثلا بگن این صبحانه بخوریم یا چرا اول صبح چیپس میخوری و…

    عاشق این راحتی شدم یعنی انقدر فارق از تمام قوانین ساخته شده خانواده و انقدر ما خودمون با قوانین محدود کردیم ساعت خاصی صبحانه، ناهار و شام

    و بعد هم تفریحات مشترک و احترام به نظر یکدیگر که اگه موافق نبودن کنسل، صاحب خونه حکم خدمتکار داره و تهش از خستگی فقط دوس داره مهمانها برن و بچه ها هزاران بار دعوا میشن نکن نرو نریز

    و چقدر چقدر این موارد برای ما زیاده و هر چی این خانواده ها را میبینم چقدر برای من عجیبن

    خدایا ممنون که داری اگاهم میکنی شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    سجاد گفته:
    مدت عضویت: 1475 روز

    درود استاد عباس منش عزیز و دوست داشتنی

    چقدر خوبه این جملات شما استاد که میگین اگه اولویت لذت بردن باشه همه چیز ساده تر میشه

    چقدر خوبه که بعد از عزت نفس طوری که میخواهیم زندگی کنیم

    برام خیلی چیزا جالب بود

    بازی دختر با عروسک ، غذا درست کردن خود مهمونا که این اصلا یکجورایی تو بعضی خانواده ها بی حرمتی به مهمون حساب میشه خخخخخخخ

    چه جالب انگار همه چیز سرجای خودشه فقط لذت کنار هم بودن اضافه میشه

    خیلی خوبه که ادم هم مهمون داشته باشه هم به کارش برسه بخصوص وقتی شکرگذاری میاد وسط که خداروشکر RVهست.

    بازی کردن، خوردن فست فود یا خوردن غذایی که خودت دوست داری با تنقلات، صحبت و دورهمی بدون هیچ محدودیتی

    استفاده درست از تمام امکانات موجود

    یعنی احساس کردم اصلا مالک این امکانات خود خداست فقط شما و مهموناتون وظیفه دارید استفاده کنید و لذت ببرید

    حال وسایل آشپزخانه باشه یا دریاچه و طبیعت بکر

    24 ساغت پخت غذا با اتش اونم با دستگاهی که خودشون آوردن

    احساسم گفت مهمونا گفتن بریم کمپ کنیم و خوش بگذرونیم با حسین و زهرا

    چقدر لذت بخش ارامشی که بین بچه های خانواده هست

    چه خوبه هرکسی خودش با هرپوشش و تفریحی که دوست داره

    چقدر جالب که میاری میپزی میخورید میشورید لذتشم میبرید

    نه خودت که مهمونی اذیت میشی نه میزبان

    چقدر برام لذت بخش بود لحظه ای که استاد در مورد حیوان خانگی حرف میزد

    اجازه گرفتن گفتیم اوکیه ولی میخواستن بیارن داخل گفتیم نه و قبول کردن

    همین تتمماااممم دعوا و بدشون بیان و ناراحت شدن جایی نیست

    براونی،دریاچه،درختان،شنای خوب و جذاب بچه ها،از قایق آبتنی دوباره قایق رفتن بچه ها،غذا درست کردن مهمونا،تنیس بازی کردن استاد،وجود امکانات و کمپر و ماشین های خوب و ککلللیییی چیزهای قشنگ باعث شد یادم بیاد

    ما باید برا خوردمون زندگی کنیم نه برا دیگران

    خخخخخیییلللیییی لذت بردم کلی حال کردم و خداروشکر الگویی هستید استاد که ببینیم باورسازی کنیم و مطمئنم میرسم و تجربه میکنم بخصوص در کنار شما باشم بصورت فیزیکی

    و متشکرم استاد بابت خبر خوشی که دادین اینکه وقتی باورهامون درست کنیم و بشیم اونی که میخوایم آدمای مثل خودمون جذب میکنیم چچقققدددرررر لذت بخشه قوانین این دنیا خدایا شکرت

    حال دلتون شادشاد خانواده دوست داشتنی عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: