https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh-13.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-23 09:15:312020-07-25 21:58:53سریال زندگی در بهشت | قسمت 51
208نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدای من چه همزمانی دقیقا توی روزهایی که من دارم جلسه ۵ عزت نفس رو کار می کنم که موضوعش نیاز به تایید دیگران، توی این فایل هم استاد دقیقا در این مورد صحبت کردن و چقدر آگاهی های نابی رو سخاوتمندانه با ما به اشتراک گذاشتن، ممنونم استاد عزیزم
یعنی من عاشق این شیوه و سبک زندگی استاد عزیزم و این مهمونای عزیز هستم، به خدا که من دیده بودم و نه شنیده بودم، تازه من که توی فامیل، مهمونام احساس راحتی زیادی نسبت به بقیه رو دارن ، اوج راحتی شون اینه که مثلا توی پذیرایی کردن و انتخاب غذا و استراحت کردن و تفریح کردن راحتن، ولی این سبکی که دارم توی این فایل ها می بینم نهایت رویا من بود که فکر می کردم توی دنیای واقعی قابل تجربه نیست، همین دیدن این مهمونی ها و این سبک زندگی برای من مثل معجزه می مونه، چه برسه به تجربه اش، که ان شاالله اونم به زودی تجربه می کنم.
خدای من مهمونا هر کی هر غذایی که دوست داره درست کنه و بخوره و میزبان هم گوشی به دست فیلم بگیره 😍😍😍😍
یعنی من عاشق این عزت نفس مادرا شدم، یعنی اگر من بودم خودم رو هلاک می کردم که اون بچه ام، غذای مورد علاقه شو بخوره، اون یکی حتماً سیر بشه، از شنا اومده حتما موهاش رو سشوار بکشه، غذای همسرم به موقع آماده بشه و… بعد تازه من توی خانواده و فامیل و آشناهامون از همه خونسرد تر و آرام تر هستم، یعنی دیگه تصور کنید بقیه چی هستن.
اون وقت این مامانهای عزیز دلم هر کدوم یک خوراکی مورد علاقه خودشون رو گذاشتن جلوشون و دارن می خورن، همسراشون بچهها شود هر کدوم برای خودشون غذا درست می کنند و می خورن و کلی هم همگی لذت می برن و خوشحال و راضی هستن.
یعنی من عاشق این شیوه زندگیم و مطمئناً وقتی در مدار تجربه اش قرار می گیرم که باورها و عادت های خودم ر تغییر بدم که خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که با دیدن این الگوها طی کرد تکاملم در این زمینه خیلی لذت بخش و با احساس بی نظیریه.
راستش اول با دیدن خانواده راسل با چهار بچه و حالا خانواده ریک با شش بچه کلی تعجب می کردم، چون اون چیزی که ما از مدرنیته و خانواده امروزی دیدیم تک فرزندی یا حداکثر دوفرزند و حتی بی فرزندی. ولی این خانواده ثروتمند و موفق با فرزندان بی نظیر، کل باورهای من رو زیر سوال می برن و صد البته که زندگی با این شیوه تربیتی و داشتن این چنین فرزندان مستقل فقط و فقط با لذت و احساس خوب همراهه. با تمام وجودم تحسین می کنم این فرهنگ بی نظیر رو.
و اما در مورد تایید نظر دیگران که پاشنه آشیله منه، و خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که حدودا یک دوره شش ماهه رو امروز به آخر رسوندن و یک دوره شش ماهه دیگه رو شروع کردم که با چک کردن خودم و تغییراتی متوجه پیشرفت خیلی عالی در بر طرف کردن این مسئله شدم و صد البته که هنوز خیلی جای کار دارم،یعنی استاد عاشقتم که میگی شما هم هنوز باید روی این مورد کار کنید ، این صحبت شما بهم این باور رو میده که کمال گرا نباشم و بدونم که این رونده همیشگیه.
نیازی نیست ما طرز فکر همه مردم رو عوض کنیم، خودمون به یک طرز فکر مناسب برسیم ، خودمون به یک عزت نفس، به اعتماد به نفس برسیم، که روشیه که با فکر بهش رسیدیم… اگر به این عزت نفس رسیدیم، مطمئن باشید انسانهایی وارد زندگی شما میشن که شبیه روش ما زندگی می کنند
پس بازم همه چیز از خود ما از عزت نفس من شروع میشه، وقتی ما عزت نفس داشته باشیم خودمون رو همین جوری که هستیم دوست داشته باشیم بدون توجه به نظر دیگران و احساس لیاقت و ارزشمندی داشته باشیم با انسان هایی همفرکانس میشیم که احساس لذت و شادی و آرامش بیشتری رو به ما هدیه می کنند و این قانون ثابت رب جهانیانه.
استاد صحبت هاتون در این قسمت به اندازه یک محصول ارزشمنده و میشه انواع به عنوان یک مثال عینی برای جلسه ۵ عزت نفس دید، باید کلمه به کلمه رو بنویسم و ده ها بار مرورش کنم. ممنونم ممنونم ممنونم
خخخخخ ریک با اون چوبش مثل شمشیر می خواد زنبورها رو بکشه 😂😂😂😂
خدای من چقدر فراوانی در وسایل تفریحی و رفاهی، یک آشپزخانه سیار کاملا مجهز، درود بر طراحان خلاقش و شرکتهای کن این محصولات رو با کیفیت عالی ارایه می دهند و همه افراد ثروتمندی که برای رفاه و لذت بیشتر هزینه می کنند.
خدایا شکرت برای این همه فراوانی در وسایل تفریحی و آبی، و برای این همه تنوع و خلاقیت برای لذت بردن.
خدایا شکرت برای زیبایی های روز افزون پردایس، برای ب پاک و فراوان و جاریش، برای درختان سرسبز و استوار کاج، برای چمن های سبز و زیباش، برای آسمان پاک و آبی بی نظیرش
خدایا شکرت برای نعمت وجود بی نظیر استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم که دست تو شدن برای هدایت ما به راه راست که راه نعمت هاست.
خدایا شکرت برای مهمان های شاد و پر انرژی مون که با خودشون کلی خیر و برکت و درس برای ما آوردن.
خدایا شکرت برای این سایت که عبادتگاه من شده برای سپاسگزاری کردن از تو.
خدایا شکرت برای دوستان عزیزم در این خانواده صمیمی که با کامنت هاشون کلی به درک بهتر من از قانون کمک می کنند.
خدایا شکرت برای دیدن این فایل زیبا و دریافت این همه درس و آگاهی
صد ها آفربن امیر جان واقعا از خوندن نظرت لذت بردم ،خیلی خوبه که با این سن کم توی این مسیر زیبا افتادی بهت تبریک می گم و منتظر خوندن نظرات زیبای بعدی ات ام
من از دوران کودکی از سنتی بودن و فرهنگ های سختی که داشتیم فراری بودم و همیشه با خونوادم بحث میکردم. چون بچه اول بودم همیشه هرچیزی که میگفتم با شدیدترین مقاومت ها روبه رو میشدم
اما من از همون بچگی دوست داشتم سبک شخصی خودم رو داشته باشم
حتی وقتی مهمون میومد به مامانم میگفتم از بیرون غذا بگیر اینقدر خودتو اذیت نکن که میگفت مگه میشه؟زشته دختر!
اما الان میبینم که چقدر ذهنم با این طرز تفکر استاد همسو بوده
البته هنوزم استایل خودمو دارم و دوست دارم اگه مهمون میاد براش از بیرون غذا سفارش بدم یا شکلات و بیسکوییت های خارجی واسه بچه ها بذارم که لذت ببرن😍
و اصلا خودمو اذیت نکنم. (نهایتا یه لازانیا درست کنم چون خودم عاشق لازانیاهام هستم😁)
استاد جون شما خونه و چیدمانتون بسیار زیباست اما چیزی که من دوست دارم کاملا متفاوته. کامنت ها رو که میخونم میبینم همه دوست دارن مثل شما زندگی کنن اما درس این قسمت سبک زندگی شخصی بود…
دوستان خوش انرژی من، لازم نیست مثل استاد زندگی کنین.اونطور که واقعا دوست دارین زندگی کنین
مثلا من اصلا این همه جنگل و دریاچه دوست ندارم
عاشق خونه ویلایی هستم با باغچه ای بزرگ و استخر😍
من خلوتی چیدمان رو دوست ندارم و میخوام خونه ام رو شلوغتر و تجملاتی تر بچینم
نه به خاطر فخرفروشی بلکه به خاطر اینکه واقعا از دیدن وسایل لوکس سرشار از حس خوب و ثروتمندی میشم❤
ممنونم از استاد عزیزم و مریم جون به خاطر این فایل های عالی😍❤
سلام و درود خدمت بندگان خوب خدا و خانواده صمیمی عباسمنش.
چقدر خوشحالم که پنجاه قسمت اززندگی در بهشت رو تونستم تجربه کنم و استاد در بهترین موقعیت خودش میتواند ما رو از بهترین عصاره تجربیاتش بهره مند کنه. بله استاد، حتما یاد خواهم گرفت که ساده بگیرم، لذت ببرم، از همین چیزهایی که دارم لذت ببرم و با لذت بردن برکات خدا رو در زندگی ام وارد کنم.
چقدر نگاه هتون به مهمانی داشتن و پذیرایی ساده ازشان زیباست. در همین شرایط کنونی که ملت یه وعده ناهار هم زورشون میاد که به مهمون بدن ، میبینیم شما از بودن با مهمون ها لذت میبری و چند روز آنها اونجا هستن و لذت میبرن. خدایا شکرت که نشان میدهی میشود ساده گرفت و لذت برد. زنجیر به گردن نفس نشد و از حرف مردم نترسید، از باورهای غلط جامعه، از سنت های چرت و غلطی که معلوم نیست منشا آنها کجا بوده. باور کنید من میرم مهمونی جایی، فرزندان اون خونه میزبان یا بعضا خانم خونه رو اصلا نمیبینیم. یا دارن غذاهای متفاوت درست میکنن، یا رفتن خرید، یا ظرف میشورن… اصلا مگه برای سه چهار ساعتی که اونجا هستیم چقدر زحمت و تلاش لازمه،؟ چرا باید زنجیر کمال گرایی گردن میزبان باشه و زنجیر مقایسه گرایی گردن مهمان که اینجور بود غذاش و اونجور بود.
یه نکته ای که خوب یاد گرفتم این بود که آقا شرایط و قوانین منزل خودت رو اعلام کن!!!! نترس، عزت نفس داشته باش!!!! آقا سگ نمیتونی بیاری داخل خونه! میخوای بپذیر نمیخوای نپذیر، چقدر ساده و صادقانس این کلامت استاد. این طور نیست من فلان کار مهمون رو خوشم نیاد بعد بهش هیچی هم نگم و به خودم تلقین کنم که به مهمان احترام گذاشتم. نه خیلی راحت بهش میگیم: فلانی، پسرخاله، دایی، عمه فلانی، سیگارتو بیرون بکش. تو خونه ما حرف فلان موضوع را نزنید، تو خونه ما با کفش وارد نشید، تو خونه ما قانون اینه هرکسی خودش برای خودش غذا درست کنه، مگه من مسئول شکم توام آخه؟
یه نکته دیگه این بود که چقدر داشتن RV کار رو راحت کرده. چقدر میتونی راحت مهمونات رو راحت بزاری تو کلبه چوبی و خودت هم راحت تو ماشین زندگی خودت رو بکنی. خدایا شکرت هزار بار بابت این ماشین هیولا.
چقدر این آدم ها مجهز به طبیعت گردی ان و آمادن که در طبیعت باشن و از زندگی لذت ببرن. چقدر لوازم باحال دارن که راحت جمع میشه و در عین راحتی و سادگی جمع میشن و باز میشن.
اون صندلی ابری های داخل استخر رو ک دیگه نگو. فقط میشه تو پرادایس ازشون لذت برد. چقدر این بچه ها باوخودشون در صلح هستن. باهم آب بازی میکنن و از باهم بودن لذت میبرن. چقدر قشنگ شنا میکنن توروخدا. انگار اینا مجهز به شنا کردن بدنیا میان انگار. با خانواده راسل هم برام عجیب بود این موضوع ولی با این خانواده ها عجیب تر هم شد.خدایاشکرت مثل اینجا نیست که طرف سی سالشه و خرس گنده از آب یه متری هم میترسه و شنا بلد نیست.😑😑😑
زندگی در لحضه تمام لذذذذذت من از تماشای زندگی در بهشت هست.
سیدجان این ویژگی ای که شما در میزبان بودن دارید برام قابل تحسینه اینکه بقول خودتون ساده میگیرید همه چیز رو که اینطوری باعث میشید هم به خودتون خوش بگذره و هم مهمانتون
من هم دقیقن آدمی هستم که همه چیز رو در زندگیم راحت میگیرم و این ویژگیم بعضی وقتها باعث آزار و اذیت خانوادم میشه! و خیلی وقتها شده که بهم گفتن تو دیگه بیش از حد داری راحت میگیری و معتقدن که این اصلن به نفعم نیست و سعی میکنن که قانع بشم…
اونها نمیدونن من دیگه گوشم بدهکار این حرفها نیست و خیلی وقته که دارم جوری زندگی میکنم که واقعن از این شیوه راضی هستم و منجربه آرامشم شده
اما هنووووزهم جای کار دارم و از اینی که هست میتونه خیلی بهتربشه
ولی خب بازهم خداروصدهزااارمرتبه شکر
اینکه برای برگذار کردن یک مهمونی حتی کوچیک خودمون رو به آب و آتیش میزنیم تا بقول خودمون آبرو به عمل بیاد و همه چیز به بهترین نحو برگذارشه،!! چه پاشنه آشیل بزرگیبرای خیلیامون هست که بنظرم خیلی جای کار داره که بهتربشه
چون هم خودمون رو الکی تحت فشار قرار میدیم و خسته میکنیم و هم مهمان بیشتر رنج میبره آخه یوقتایی دیگه تجملات بیش از حد میتونه طرف مقابل رو معذب کنه و این خودش میشه نوعی کمالگرایی!!
من همیشه تا جایی که تونستم وقتایی که تنهاخونه بودم سعی کردم پذیرایی کردن رو بیشتر به عهده ی خود مهمان بزارم و این امکان رو فراهم کردم که هرجوری خودش دوست داره ازخودش پذیرایی کنه و خداروشکر بازخوردهای خوبی رو از طرف مقابلم گرفتم برخلاف عقاید خانوادم و اطرافیان..!
نکته ی طلایی::
اگر در زندگی اصل و اساس رو بر مبنای آزادی و لذت و آرامش بزاریم باعث میشه که تصمیمات بهتری بگیریم
پس هرجوری که خودت دوست داری زندگی کن
هرجوری که خودت دوست داری برای زندگیت برنامه ریزی کن و براساس علایق خودت تصمیم بگیر
استاد جان چقدررر عزت نفستون بالاست که با ورود سگها به داخل خونه مخالفت کردید و شاید اگر شخصی معمولی اونجا بود در این شرایط میگفت نه دیگه حالا که میخوان بیارن اشکالی نداره و اگر بگیم نه زشته و از این حرفها…و علی رغممیل باطنی محبور میدادن که اجازه بدن!
این خیییلی خوبه که شما با عزت نفستون به اونها گفتید که لطفن سگها رو داخل نیارید و جالب اینکه اونها هم باهاتون موافقت کردن
و این مردم چقدر بافرهنگ هستن و چقدر به عقاید مختلف و البته متفاوت بقیه احترام میزارن که اولش ازشما اجازه گرفتن که آیا میشه سگ رو آورد یا نه! آفرین واقعن قابل تحسین هستن این ملت شریف و فهمیم
درس مهم::
مهمونها رو با قواعد زندگیم آشنا کنم و اجازه بدم که اونها طبق همونها رفتارکنن
یه نکته دیگه اینکه شما میرید توی آر وی میخوابید که هم باعث راحتی و آرامش شماست و هم مهموناتون و هیچکدوم نمیگید که نه باید پیش مهمونا باشیم زشته و فلان و این حرفها..!
تصمیم بگیر که برای خودت زندگی کنی
جوری زندگی کنی که خودت لذت ببری و دوست داشته باشی
با این کار به عزت نفس میرسی
باورها و قواعد زندگیت رو اگر که برای خودت منطقی و قابل قبول کنی مطمئن باش که هدایت میشی به سمت کسانی که مثل خودت هستن و عزت نفسشون بالاست
وقتی در مسیر مناسب حرکت کنی و باورهای خوب و درستی داشته باشی مدارت میره بالاتر و هر روز مسیرهای بیشتری برات باز میشه و همین منجر میشه که آدمهایی که در راستای اهدافت نیستن و به عبارتی وجودشون در زندگیت برات هیچ سودی نداره حذف بشن و بجاشون انسانهای هم فرکانس و هم مدار با تو در مسیرت قرار بگیرن..
خدایا عاااشقتممم چه عدالت زیبایی
خدایا شکررررت برای قانون ثابت و بی عیب و نقصت
نکته ای که برام جالب بود بچه ها با وجود اینکه کلی شنا کرده بودن و چون شنا کردن یا توی آب بودن آدم رو خسته میکنه، اما با این حال بازهم با انرژی زیاد داشتن باهم بازی میکردن و یا اون پسری که داشت با استاد پینک پنگ بازی میکرد مشخصه که خیلی دارن لذت میبرن که انرژیشون انقدر بالاست
خدایا شکرت
بازهم هرکسی داره برای خودش از لحظه ش لذت میبره و خودش بدنبال سرگرم کردن خودشه
بقیه ی دختراهم که دیگه پا روی ترسشون گذاشتن و با آرامش تمااام دارن از دریاچه ی پردایس لذت میبرن
خدایا شکرت
تجهیزات هیولای جناب ریک واقعن حرف ندارن آفرین به این مرد با اینکه اینجا همه ی امکانات هست اما جون عاشق طبیعته و از کارهایی هم که میتونه در طبیعت پردایس انجام بده دست نکشیده و میخواد کارخودش رو انجام بده
این نشون از عرت نفش بالای این مرد داره و اینکه ایشون هم بدنبال لذت بردن بیشتره و مثل جناب رایان لذت بردن خودش رو در اولویت قرار داده و البته لذت بردن خانوادش رو…
خدای من چه آشپزخونه ی باحال و پرکاربردی
چه ایده های شگفت انگیزی واقعن که دنیا هر روز بیشتر داره پیشرفت میکنه و جای بهتر شدن بیشتری هست
خدایا شکرت
این فایل سرشار از درس و نکات الهی و بینظیر بود
سیدجان و مریم عزیزم سپاس بینهایت که مارو با این مردم توحیدی و این کشور فوق العاده آشنا میکنید
چقدر شب های پرادایس زیبا هست. چه سکوتی چه نوری داره ال ای دی چه میکنن این بچه های دوست داشتنی. چه ماهی بزرگی گرفتن دمشون گرم و چه شجاعتی دارن که خودشون میخوان قلاب رو از دهان این ماهی هیولا بکشن بیرون
مردم آمریکا واقعا خون گرم هستن و در کنار هم نشستن و دارن غذا میخورن و گل میگن و گل میشنون و تمرکزشون رو نکات مثبت هست، اریک بسیار انسان دوست داشتنی هست که همواره در حال حل کردن مسئله و کمک کردن هست و از این کار لذت میبره. انگار در غذا درست کردن خیلی تبحر داره. آفرین اریک.
چقدر امکانات پرادایس کارآمد هست. تو تصویر میبینیم که ایرفرایر هم داره استفاده میشه و خیلی این دستگاه برام جالبه که با هوای گرم غذا رو درست میکنه و دوست دارم بدونم غذایی که با هوای گرم درست میشه چه طعمی داره
چقدر با خودشون وسیله آوردن. هر چیزی که یک فرد توی سفر ممکنه بهش نیاز داشته باشه رو با خودشون آوردن. واقعا دمشون گرم که انقدر در سفر کردن تکامل طی کردن و بی نقص سفر میکنن
ساده گرفتن اریک در درست کردن غذا رو تحسین میکنم. اینکه هدف این هست که الان لذت ببریم و غذا بخوریم و با یک دستمال مسئله رو حل کرد.
عزیزم این دختر بچه ها چقدر با خودشون در صلح هستن مخصوصا اونی که عینک میزنه. دقیقا مثل پرسنسس هاست و معصوم و پر از حس و رویاهای قشنگ
پینگ پونگ باز ها رو تحسین میکنم که از هر فرصتی برای لذت بردن استفاده میکنن ^_^
اریک خیلی با دقت و ترتمیز توضیح میده. دمت گرم چقدر دیسیپلین داری
چقدر فضای داخلی خونه پرادایس زیباست. همش از چوبه واقعا حس و انرژی و رنگ و احساسش رو خیلی دوست دارم
زیبایی بعدی این هست که بچه ها چقدر مسئولیت پذیر بزرگ شدن و هر کسی داره کارهای خودش رو انجام میده. ظرف خودش رو میشوره. غذای خودش رو آماده میکنه و اینجا مادرها نشستن و دارن لذت میبرن و هیچ کس دنبال فرد دیگه ای نیست
عزیزم دختربچمون چه لباس های صورتی خوشکلی پوشیده و داره با عروسک هاش بازی میکنه، خدای من چقدر این صحنه رو دوست دارم
زیبایی بعدی فرهنگ فوق العاده ای هست که در آمریکا وجود داره و پسر و دختر ها از همون بچگی ارتباطات رو یاد میگیرن و در مورد شخصیت های هم دیگه به شناخت میرسن و کل زندگیشون رو راحت زندگی میکنن
اریک و دوستش دقیقا کارهاشون شبیه دوره نوجوانیشونه، آخه چی کار لونه زنبور داری پسر :))
زیبایی بعدی فضای سرسبز پرادایس هست با آسمون آبی و ابرهای سفید و زمین یک تکه سبز با درخت های فوق العاده زیبا و دریاچه بی نظیر و هوایی عالی و خانه و پل چوبی روی آب که همش انرژی مثبته
چه نشونه های باحالی برای تفنگ ها گذاشتن مکانیزمش اینطوری هست که وقتی تیر میزنی میخوره بهش برعکس میشه و دوباره میتونی بزنی بهش تا سرجای اولش برگرده
زیبایی بعدی شنا کردن در این آب فوق العاده هست.. چقدر حال میده مخصوصا دسته جمعیش
خیلی برام جالب بود که شرکت هایی هستن انقدر کارشون رو عالی انجام دادن که اسم شرکتشون شده اسم محصول مثل کلمن کلینکس زیراکس تاید وایتکس ژیلت و …
سلام به همه ی عوامل سریال زندگی در بهشت . کارگردان و بازیگران (بویژه بازیگر نقش اول) و فیلمبردار و نقال و تدوینگران و …
و ممنون بابت توضیحات آموزنده اول فایل.
در حال حاضر در کشور ما اکثر مردم دوست دارند دیگران را قضاوت کنند از طرف دیگر باید یادمان باشد که آدم های بیکار اهل قضاوت هستند؛
کسی که هدف دارد و هر روز صبح که از خواب بیدار میشود به قصد پیگیری برنامهها و رسیدن به اهدافش روزش را آغاز میکند، وقت ندارد که بنشیند با خودش یا با دیگران تو و همسر و فرزندانت را قضاوت کند.
پس نتیجه میگیریم که افراد نوع اول ذهن بسته ای دارند و اصلا لزومی ندارد که تو خودت و خانواده ات را به خاطر این افراد محدود کنی.
واقعا زشت یا قشنگ بودن یک کاری به احساس خود فرد بستگی دارد نه نظر مردم و عرف جامعه.
افراد بزرگ و با ارزش هرگز نه وقت دارند و نه به خودشان اجازه میدهند که بنشینند و کارهای دیگران را تحلیل و بررسی کنند پس هر کسی که این کاره است یعنی آدم طفیلی و بی ارزشی است پس نظراتش هم بی ارزش است بنابراین حماقت است که پایه و اساس زندگیمان را بر روی عقاید و نظرات این جنس افراد بنا کنیم.
از طرف دیگر وقتی سبک شخصی خودمان را پیدا کردیم ، خیلی مهم است که یاد بگیریم از قانون استفاده کنیم. من فکر میکنم دلیل منطقی بالا در این امر به ما کمک می کند.
بنابراین تصمیم بگیر که به این افراد و به حرفهایشان اصلا” توجه نکنی تا بتوانی از مدار آنها خارج شده و وارد مدارهای بالاتر شوی که افراد بسیار ارزشمند و هدفمند و موفق در آن دور هم جمع هستند. اینجا باید از قانون بخشش استفاده کنی
یعنی به این افرادی که تا به حال نظرات و قضاوتهای ایشان را می شنیدی و اهمیت میدادی:
۱- توجه نکنی (البته محل ندادن و فراموش کردن جواب نمیدهد) بلکه باید👇
٢- آنها را ببخشی
تا رها شوی و سپس سیگنالهای هماهنگ با منبع به جهان ارسال کنی؛ آنگاه بتوانی افراد قدرتمند را جذب کنی.
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
راستش من این متن را 3 سال پیش برای بخشش یک فردی از اقوام نوشتم (البته خیلی مفصل تر)
جالب اینجاست که دقیقا” قبل از دیدن این فایل ، چند روزی بود داشتم نوشته های مربوطه را مرور میکردم و من پس از سالها دخالتها و قضاوتهای او در سبک زندگی شخصیم در عید نوروز سال 96 یک تصمیم جدی گرفتم. من مصمم شدم که رنجش زدائی کنم و او را ببخشم. کاری که کردم این بود که بخشش را طی یک پروسه ی فشرده انجام بدهم. این کار یک ماه و نیم طول کشید و برای همیشه آن پرونده بسته شد. البته همان هم به مرور تکاملش را طی کرد و من امروز بعد از 3 سال شاهد اتفاق مثبت بزرگی در مورد اون فرد خاص در زندگیم هستم . اتفاقی که اگه چند سال پیش بهم مژده میدادن که در روابطت با این فرد بوقوع می پیوندد قبول نمیکردم و براستی برایم یک چیز محال و غیرممکن بود
و خدارو شکر الان مدتهاست که از نظرات و قضاوتها و دخالتهای او در زندگی ام رها شده ام آنهم بطور کاملا” دوستانه و مسالمت آمیز. چون که من واقعا” و از صمیم قلبم او را بخشیدم.
اکنون روزهای زیادی میگذرد و من نه او را می بینم و نه صدایش را می شنوم. یعنی بطور واقعی جهان ما را از هم جدا کرد
و این معجزه ی بخشش است
(الان که مجددا” 70 صفحه رنجش زدائی ام را خواندم متنم کمی تند بنظرم رسید و این تندی بخاطر احساسات آنروزهایم بود چون او همواره داشت سبک شخصی مرا زیر سؤال میبرد. و خدا را شکر الان در این موضوع خاص و احساسم در این راستا خیلی عالی هستم)
من امروز یاد گرفتم هم به خاطر خودم و هم به خاطر بچه هایم به دهن و قضاوت مردم اهمیت ندهم به حرف مردم اهمیت ندهم به نظر مردم اهمیت ندهم
من به خودم یادآوری می کنم که اجازه بده فرزندانت با سیستم متفاوتی بزرگ شوند آن وقت اگر جوری بزرگ شوند که آدم ها و هر چیزی که مرتبط به آدمهاست برایشان مهم نباشد ، خدا برای شان مهم می شود همه چیز را در خدا میبینند و آنگاه شرک نمی ورزند و بدین شکل معنای واقعی ایمان در آنها متجلی میشود و وقتی مومن واقعی شوند آنگاه راضی میشوند به رضای خدا و تسلیم امر خدا می شوند و سپس صفت مسلمان برازنده آنها خواهد شد.
به امید آنکه توحید در تمام بخش های زندگیمان و روابط مان متجلی شود
قبل دیدن این قسمت برنامه ای برای نوشتن نداشتم و فقط خواستم این فایل نووش جان کنم و لذت ببرم ولی وقتی صحبت های استاد رو شنیدم تصمیم گرفتم بیام بنویسم
قبل از هر چیزی خدا رو بی نهایت سپاسگذرام برای هدایتم به دیدن این زیبایی ها و این بهشتی که باعث شد حال خوبم صرفا منعطف به دیدن این قسمت ها و این سریال نباشه و روزهایی که قسمت جدیدی از این سریال روی سایلت قرار نگیره هم حال دل و جسمم خوبه و دارم آگاهانه در مسیر خواسته هام کار میکنم، کار کردن با عشق و همزمان لذت بردن از مسیر
۵۰ قسمت از این سریال رو دیدیم و این قسمت هم که ۵۱ امین هست، ۵۱ قسمتی که استاد و عزیزدلشون هیچ برنامه از پیش تعیین شده ای برای اون نداشتن، ۵۱ قسمتی که فقط گوشه ای کوچیک از زندگی روزمره شون هست، ۵۱ قسمتی که خودم باهاش رشد کردم، باورهام زیباتر و قوی تر و ثروتمندتر شده،
خدای من شکررررررررررررت خییییییلی خیلی برای اینکه یک الگوی عالی بهم دادی، الگویی که با دیدنش، باورسازی در مسیر خواسته هام خییییییلی راحت تر شده( این راحتی چقدر زیباست خدای من) الگویی که همه اش چند ساله اومده آمریکا ولی با تغییر خودش و دست برداشتن از تلاش و زور برای تغییر دیگران و کلا محیط بیرون از خودش ثروت ها و نعمت هایی رو در زندگی اش خلق کرده که می بینیم این سه تا خانواده لحظه ورودشون به پرادایس از بزرگتر تا کوچیکترشون و سگ شون همه از دیدن این همه زیبایی و نعمت به وجد اومدن، خدایا شکرررررررررررررت
خدای من هر روز همه چی راحت تر و راحت تر میشه ، چقدر این راحتی زیباست ، چقدر لذت بردم از دیدن اون صندلی های تو آب که در آب بودن رو راحت تر و لذت بخش تر کرده کلی هم آپشن های مختلف مثل جای لیوانی داره، خدایا شکررررررت، بحث راحتی شد، الان یادم اومد، دو سه روز پیش با برنامه ورد تو محل کارم کار م یکردم که یه مرودی پیش اومد خیلی وقت گیر بود واسم و این وقت زیادی که میز اشتم خیل اذیت کننده بود واسم تا اینکه برگشتم خونه و یه دفعه بحثش شد با یکی از خواهرام بهم گفت اتفاقا اینو می تونی اینطوری انجام بدی که وقت خییییییلی کمتری ازت میگیره، منم گفتم ببین زینب چقدر عالی برو الان امتحان کن، رفتم لب تابم رو روشن کردم امتحان کردم دیدم ببین دختر چقدر راحت و با وقت خیییلی کمتر میشه انجام بدم، همونجا به خودم گفتم همیشه راهی برای راحت تر شدن هست، اگر الان فلان کار رو با فلان زمان و فلان میزان انرژی انجام میدم معنی اش این نیست گکه نمیشه راحت تر انجام داد، چرا میشه ولی من نمی دونم وگرنه هست و اگر در مدار راحتی باشم خیلی راحت در اون قرار میگیرم، خدایا شکرت، مثل اون آَشپزخونه ای که اولین باره می بینم چون خودم رو تو این مدار قرار دادم وگرنه عمرا چشام می تونست این راحتی رو ببینه، چقدر کیف کردم از دیدنش خدایی، من عاشق چیزایی هستم که می تونی جمعشون کنی تو اندازه خییییلی کوچولو و همه جا میشه با خودمون ببریم، خدایا شکررررررررت
اونجا که استاد با ریک صحبت می کرد و یه کلمه ای رو متوجه نشد و به ریک گفت معنی اش چی میشه؟؟ چقدر لذت بردم که استاد راحتی که میگه تو رفتارش داریم م یبینیم، شعار نیست، ایمان و عمل هست، نمیگه حالا من از شبپرسم چی میگه نه زشته، اصللللللللا، خیلی راحت سوالش رو می پرسه و در مقابل بخاطر این راحتی خودش با جواب کامل همراه با اشتیاق طرف مقابلش هم روبرو میشه و البته آدم ها و موقعیت های راحت و زیباتر بیشتر، خدایا شکرررررررررررررررررررررررت🎶🎨😍
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و تشکر بخاطر اینکه سخاوتمندانه تجربیاتتون رو در اختیار همه میگذارین.
نکته ای که با توجه به روحیات خودم خیلی برام درس داشت :
۱- اینکه مهمونا قبل از اومدنشون از استاد پرسیدن سگ بیاریم یا نه و استاد گفته بیارین،اشکال نداره بعد که آوردن استاد دیده ای بابا اینا میخوان سگشون رو بیارن تو خونه ،خیلی راحت گفته که نه،تو نباید بیاد.
حالا اگه من بودم همش خودم رو سرزنش میکردم که چرا وقتی اینا این سوال رو پرسیدن من منظورشون رو نفهمیدم و درست ازشون نپرسیدم که میخواین چی کار کنید.حالا دیگه مقصر منم نه اونا،پس خودم هم باید جورش رو بکشم،همش حرص میخوردم و میگفتم باشه بیارین تو اشکال نداره و منتظر میموندم تا هر چه زودتر برن و همش نگام به سگه بود که داره چه کار می کنه و کجا میره و تو دلم به خودم فحش می دادم که چرا منظور اونا رو همون اول نفهمیدم و از اون طرف باز هم خودمو سرزنش میکردم که چرا نتونستم بهشون بگم نه.
من تو خونمون یه سری مقرراتی دارم که از بچه های خودم میخوام رعایت کنن ولی وقتی بچه های دیگران و مهمونام میان خونمون ،نمیتونم بهشون بگم حالا مقررات رو شما هم رعایت کنید و میگم اشکال نداره مهمونن دیگه یه بار اومدن ،و اون لحظه هست که ذهنم باز شروع می کنه به سرزنش من که چطوریه؟ یعنی بچه های مهمونات از بچه های خودت عزیزترن و باز هم احساس بد .ولی دیدم که چقدر خوبه مثل شما راحت مقرراتم رو اعلام کنم همون اول که هم خیال خودم راحت باشه و هم از اون طرف عذاب وجدان در مورد بچه های خودم رو تحمل نکنم .
البته به نظرم نکته اش هم اینه که من باید با قدرت و با عزت نفس ،حرفم رو بزنه نه از سر خجالت و شرمندگی و ضعف .
امیدوارم که بتونم با کمک خداوند عمل کنم و تصمیم در حد حرف باقی نمونه .
به نام تنها فرمانروای جهانیان
سلام
خدای من چه همزمانی دقیقا توی روزهایی که من دارم جلسه ۵ عزت نفس رو کار می کنم که موضوعش نیاز به تایید دیگران، توی این فایل هم استاد دقیقا در این مورد صحبت کردن و چقدر آگاهی های نابی رو سخاوتمندانه با ما به اشتراک گذاشتن، ممنونم استاد عزیزم
یعنی من عاشق این شیوه و سبک زندگی استاد عزیزم و این مهمونای عزیز هستم، به خدا که من دیده بودم و نه شنیده بودم، تازه من که توی فامیل، مهمونام احساس راحتی زیادی نسبت به بقیه رو دارن ، اوج راحتی شون اینه که مثلا توی پذیرایی کردن و انتخاب غذا و استراحت کردن و تفریح کردن راحتن، ولی این سبکی که دارم توی این فایل ها می بینم نهایت رویا من بود که فکر می کردم توی دنیای واقعی قابل تجربه نیست، همین دیدن این مهمونی ها و این سبک زندگی برای من مثل معجزه می مونه، چه برسه به تجربه اش، که ان شاالله اونم به زودی تجربه می کنم.
خدای من مهمونا هر کی هر غذایی که دوست داره درست کنه و بخوره و میزبان هم گوشی به دست فیلم بگیره 😍😍😍😍
یعنی من عاشق این عزت نفس مادرا شدم، یعنی اگر من بودم خودم رو هلاک می کردم که اون بچه ام، غذای مورد علاقه شو بخوره، اون یکی حتماً سیر بشه، از شنا اومده حتما موهاش رو سشوار بکشه، غذای همسرم به موقع آماده بشه و… بعد تازه من توی خانواده و فامیل و آشناهامون از همه خونسرد تر و آرام تر هستم، یعنی دیگه تصور کنید بقیه چی هستن.
اون وقت این مامانهای عزیز دلم هر کدوم یک خوراکی مورد علاقه خودشون رو گذاشتن جلوشون و دارن می خورن، همسراشون بچهها شود هر کدوم برای خودشون غذا درست می کنند و می خورن و کلی هم همگی لذت می برن و خوشحال و راضی هستن.
یعنی من عاشق این شیوه زندگیم و مطمئناً وقتی در مدار تجربه اش قرار می گیرم که باورها و عادت های خودم ر تغییر بدم که خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که با دیدن این الگوها طی کرد تکاملم در این زمینه خیلی لذت بخش و با احساس بی نظیریه.
راستش اول با دیدن خانواده راسل با چهار بچه و حالا خانواده ریک با شش بچه کلی تعجب می کردم، چون اون چیزی که ما از مدرنیته و خانواده امروزی دیدیم تک فرزندی یا حداکثر دوفرزند و حتی بی فرزندی. ولی این خانواده ثروتمند و موفق با فرزندان بی نظیر، کل باورهای من رو زیر سوال می برن و صد البته که زندگی با این شیوه تربیتی و داشتن این چنین فرزندان مستقل فقط و فقط با لذت و احساس خوب همراهه. با تمام وجودم تحسین می کنم این فرهنگ بی نظیر رو.
و اما در مورد تایید نظر دیگران که پاشنه آشیله منه، و خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که حدودا یک دوره شش ماهه رو امروز به آخر رسوندن و یک دوره شش ماهه دیگه رو شروع کردم که با چک کردن خودم و تغییراتی متوجه پیشرفت خیلی عالی در بر طرف کردن این مسئله شدم و صد البته که هنوز خیلی جای کار دارم،یعنی استاد عاشقتم که میگی شما هم هنوز باید روی این مورد کار کنید ، این صحبت شما بهم این باور رو میده که کمال گرا نباشم و بدونم که این رونده همیشگیه.
نیازی نیست ما طرز فکر همه مردم رو عوض کنیم، خودمون به یک طرز فکر مناسب برسیم ، خودمون به یک عزت نفس، به اعتماد به نفس برسیم، که روشیه که با فکر بهش رسیدیم… اگر به این عزت نفس رسیدیم، مطمئن باشید انسانهایی وارد زندگی شما میشن که شبیه روش ما زندگی می کنند
پس بازم همه چیز از خود ما از عزت نفس من شروع میشه، وقتی ما عزت نفس داشته باشیم خودمون رو همین جوری که هستیم دوست داشته باشیم بدون توجه به نظر دیگران و احساس لیاقت و ارزشمندی داشته باشیم با انسان هایی همفرکانس میشیم که احساس لذت و شادی و آرامش بیشتری رو به ما هدیه می کنند و این قانون ثابت رب جهانیانه.
استاد صحبت هاتون در این قسمت به اندازه یک محصول ارزشمنده و میشه انواع به عنوان یک مثال عینی برای جلسه ۵ عزت نفس دید، باید کلمه به کلمه رو بنویسم و ده ها بار مرورش کنم. ممنونم ممنونم ممنونم
خخخخخ ریک با اون چوبش مثل شمشیر می خواد زنبورها رو بکشه 😂😂😂😂
خدای من چقدر فراوانی در وسایل تفریحی و رفاهی، یک آشپزخانه سیار کاملا مجهز، درود بر طراحان خلاقش و شرکتهای کن این محصولات رو با کیفیت عالی ارایه می دهند و همه افراد ثروتمندی که برای رفاه و لذت بیشتر هزینه می کنند.
خدایا شکرت برای این همه فراوانی در وسایل تفریحی و آبی، و برای این همه تنوع و خلاقیت برای لذت بردن.
خدایا شکرت برای زیبایی های روز افزون پردایس، برای ب پاک و فراوان و جاریش، برای درختان سرسبز و استوار کاج، برای چمن های سبز و زیباش، برای آسمان پاک و آبی بی نظیرش
خدایا شکرت برای نعمت وجود بی نظیر استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم که دست تو شدن برای هدایت ما به راه راست که راه نعمت هاست.
خدایا شکرت برای مهمان های شاد و پر انرژی مون که با خودشون کلی خیر و برکت و درس برای ما آوردن.
خدایا شکرت برای این سایت که عبادتگاه من شده برای سپاسگزاری کردن از تو.
خدایا شکرت برای دوستان عزیزم در این خانواده صمیمی که با کامنت هاشون کلی به درک بهتر من از قانون کمک می کنند.
خدایا شکرت برای دیدن این فایل زیبا و دریافت این همه درس و آگاهی
در پناه خدا در تمام جوانب زندگی موفق باشید 💖
صد ها آفربن امیر جان واقعا از خوندن نظرت لذت بردم ،خیلی خوبه که با این سن کم توی این مسیر زیبا افتادی بهت تبریک می گم و منتظر خوندن نظرات زیبای بعدی ات ام
سلام استاد عزیزم
کویین هستم😍
من از دوران کودکی از سنتی بودن و فرهنگ های سختی که داشتیم فراری بودم و همیشه با خونوادم بحث میکردم. چون بچه اول بودم همیشه هرچیزی که میگفتم با شدیدترین مقاومت ها روبه رو میشدم
اما من از همون بچگی دوست داشتم سبک شخصی خودم رو داشته باشم
حتی وقتی مهمون میومد به مامانم میگفتم از بیرون غذا بگیر اینقدر خودتو اذیت نکن که میگفت مگه میشه؟زشته دختر!
اما الان میبینم که چقدر ذهنم با این طرز تفکر استاد همسو بوده
البته هنوزم استایل خودمو دارم و دوست دارم اگه مهمون میاد براش از بیرون غذا سفارش بدم یا شکلات و بیسکوییت های خارجی واسه بچه ها بذارم که لذت ببرن😍
و اصلا خودمو اذیت نکنم. (نهایتا یه لازانیا درست کنم چون خودم عاشق لازانیاهام هستم😁)
استاد جون شما خونه و چیدمانتون بسیار زیباست اما چیزی که من دوست دارم کاملا متفاوته. کامنت ها رو که میخونم میبینم همه دوست دارن مثل شما زندگی کنن اما درس این قسمت سبک زندگی شخصی بود…
دوستان خوش انرژی من، لازم نیست مثل استاد زندگی کنین.اونطور که واقعا دوست دارین زندگی کنین
مثلا من اصلا این همه جنگل و دریاچه دوست ندارم
عاشق خونه ویلایی هستم با باغچه ای بزرگ و استخر😍
من خلوتی چیدمان رو دوست ندارم و میخوام خونه ام رو شلوغتر و تجملاتی تر بچینم
نه به خاطر فخرفروشی بلکه به خاطر اینکه واقعا از دیدن وسایل لوکس سرشار از حس خوب و ثروتمندی میشم❤
ممنونم از استاد عزیزم و مریم جون به خاطر این فایل های عالی😍❤
سلام و درود خدمت بندگان خوب خدا و خانواده صمیمی عباسمنش.
چقدر خوشحالم که پنجاه قسمت اززندگی در بهشت رو تونستم تجربه کنم و استاد در بهترین موقعیت خودش میتواند ما رو از بهترین عصاره تجربیاتش بهره مند کنه. بله استاد، حتما یاد خواهم گرفت که ساده بگیرم، لذت ببرم، از همین چیزهایی که دارم لذت ببرم و با لذت بردن برکات خدا رو در زندگی ام وارد کنم.
چقدر نگاه هتون به مهمانی داشتن و پذیرایی ساده ازشان زیباست. در همین شرایط کنونی که ملت یه وعده ناهار هم زورشون میاد که به مهمون بدن ، میبینیم شما از بودن با مهمون ها لذت میبری و چند روز آنها اونجا هستن و لذت میبرن. خدایا شکرت که نشان میدهی میشود ساده گرفت و لذت برد. زنجیر به گردن نفس نشد و از حرف مردم نترسید، از باورهای غلط جامعه، از سنت های چرت و غلطی که معلوم نیست منشا آنها کجا بوده. باور کنید من میرم مهمونی جایی، فرزندان اون خونه میزبان یا بعضا خانم خونه رو اصلا نمیبینیم. یا دارن غذاهای متفاوت درست میکنن، یا رفتن خرید، یا ظرف میشورن… اصلا مگه برای سه چهار ساعتی که اونجا هستیم چقدر زحمت و تلاش لازمه،؟ چرا باید زنجیر کمال گرایی گردن میزبان باشه و زنجیر مقایسه گرایی گردن مهمان که اینجور بود غذاش و اونجور بود.
یه نکته ای که خوب یاد گرفتم این بود که آقا شرایط و قوانین منزل خودت رو اعلام کن!!!! نترس، عزت نفس داشته باش!!!! آقا سگ نمیتونی بیاری داخل خونه! میخوای بپذیر نمیخوای نپذیر، چقدر ساده و صادقانس این کلامت استاد. این طور نیست من فلان کار مهمون رو خوشم نیاد بعد بهش هیچی هم نگم و به خودم تلقین کنم که به مهمان احترام گذاشتم. نه خیلی راحت بهش میگیم: فلانی، پسرخاله، دایی، عمه فلانی، سیگارتو بیرون بکش. تو خونه ما حرف فلان موضوع را نزنید، تو خونه ما با کفش وارد نشید، تو خونه ما قانون اینه هرکسی خودش برای خودش غذا درست کنه، مگه من مسئول شکم توام آخه؟
یه نکته دیگه این بود که چقدر داشتن RV کار رو راحت کرده. چقدر میتونی راحت مهمونات رو راحت بزاری تو کلبه چوبی و خودت هم راحت تو ماشین زندگی خودت رو بکنی. خدایا شکرت هزار بار بابت این ماشین هیولا.
چقدر این آدم ها مجهز به طبیعت گردی ان و آمادن که در طبیعت باشن و از زندگی لذت ببرن. چقدر لوازم باحال دارن که راحت جمع میشه و در عین راحتی و سادگی جمع میشن و باز میشن.
اون صندلی ابری های داخل استخر رو ک دیگه نگو. فقط میشه تو پرادایس ازشون لذت برد. چقدر این بچه ها باوخودشون در صلح هستن. باهم آب بازی میکنن و از باهم بودن لذت میبرن. چقدر قشنگ شنا میکنن توروخدا. انگار اینا مجهز به شنا کردن بدنیا میان انگار. با خانواده راسل هم برام عجیب بود این موضوع ولی با این خانواده ها عجیب تر هم شد.خدایاشکرت مثل اینجا نیست که طرف سی سالشه و خرس گنده از آب یه متری هم میترسه و شنا بلد نیست.😑😑😑
زندگی در لحضه تمام لذذذذذت من از تماشای زندگی در بهشت هست.
خدارو صد هزار بار شکرت.
من عاشق این سبک از زندگی هستم خدایا شکرت😍
به نام خدایی که تنها خالق و مالک من است..
سلام به همه ی عزیزان
شجاعت و عزت نفس این بچه ها واقعن قابل تحسینه
همکاریشون با همدیگه قابل تحسینه
لذت بردن در کنار هم از لحظه شون قابل تحسینه
فرهنگ این مردم قابل تحسینه
سیدجان این ویژگی ای که شما در میزبان بودن دارید برام قابل تحسینه اینکه بقول خودتون ساده میگیرید همه چیز رو که اینطوری باعث میشید هم به خودتون خوش بگذره و هم مهمانتون
من هم دقیقن آدمی هستم که همه چیز رو در زندگیم راحت میگیرم و این ویژگیم بعضی وقتها باعث آزار و اذیت خانوادم میشه! و خیلی وقتها شده که بهم گفتن تو دیگه بیش از حد داری راحت میگیری و معتقدن که این اصلن به نفعم نیست و سعی میکنن که قانع بشم…
اونها نمیدونن من دیگه گوشم بدهکار این حرفها نیست و خیلی وقته که دارم جوری زندگی میکنم که واقعن از این شیوه راضی هستم و منجربه آرامشم شده
اما هنووووزهم جای کار دارم و از اینی که هست میتونه خیلی بهتربشه
ولی خب بازهم خداروصدهزااارمرتبه شکر
اینکه برای برگذار کردن یک مهمونی حتی کوچیک خودمون رو به آب و آتیش میزنیم تا بقول خودمون آبرو به عمل بیاد و همه چیز به بهترین نحو برگذارشه،!! چه پاشنه آشیل بزرگیبرای خیلیامون هست که بنظرم خیلی جای کار داره که بهتربشه
چون هم خودمون رو الکی تحت فشار قرار میدیم و خسته میکنیم و هم مهمان بیشتر رنج میبره آخه یوقتایی دیگه تجملات بیش از حد میتونه طرف مقابل رو معذب کنه و این خودش میشه نوعی کمالگرایی!!
من همیشه تا جایی که تونستم وقتایی که تنهاخونه بودم سعی کردم پذیرایی کردن رو بیشتر به عهده ی خود مهمان بزارم و این امکان رو فراهم کردم که هرجوری خودش دوست داره ازخودش پذیرایی کنه و خداروشکر بازخوردهای خوبی رو از طرف مقابلم گرفتم برخلاف عقاید خانوادم و اطرافیان..!
نکته ی طلایی::
اگر در زندگی اصل و اساس رو بر مبنای آزادی و لذت و آرامش بزاریم باعث میشه که تصمیمات بهتری بگیریم
پس هرجوری که خودت دوست داری زندگی کن
هرجوری که خودت دوست داری برای زندگیت برنامه ریزی کن و براساس علایق خودت تصمیم بگیر
استاد جان چقدررر عزت نفستون بالاست که با ورود سگها به داخل خونه مخالفت کردید و شاید اگر شخصی معمولی اونجا بود در این شرایط میگفت نه دیگه حالا که میخوان بیارن اشکالی نداره و اگر بگیم نه زشته و از این حرفها…و علی رغممیل باطنی محبور میدادن که اجازه بدن!
این خیییلی خوبه که شما با عزت نفستون به اونها گفتید که لطفن سگها رو داخل نیارید و جالب اینکه اونها هم باهاتون موافقت کردن
و این مردم چقدر بافرهنگ هستن و چقدر به عقاید مختلف و البته متفاوت بقیه احترام میزارن که اولش ازشما اجازه گرفتن که آیا میشه سگ رو آورد یا نه! آفرین واقعن قابل تحسین هستن این ملت شریف و فهمیم
درس مهم::
مهمونها رو با قواعد زندگیم آشنا کنم و اجازه بدم که اونها طبق همونها رفتارکنن
یه نکته دیگه اینکه شما میرید توی آر وی میخوابید که هم باعث راحتی و آرامش شماست و هم مهموناتون و هیچکدوم نمیگید که نه باید پیش مهمونا باشیم زشته و فلان و این حرفها..!
تصمیم بگیر که برای خودت زندگی کنی
جوری زندگی کنی که خودت لذت ببری و دوست داشته باشی
با این کار به عزت نفس میرسی
باورها و قواعد زندگیت رو اگر که برای خودت منطقی و قابل قبول کنی مطمئن باش که هدایت میشی به سمت کسانی که مثل خودت هستن و عزت نفسشون بالاست
وقتی در مسیر مناسب حرکت کنی و باورهای خوب و درستی داشته باشی مدارت میره بالاتر و هر روز مسیرهای بیشتری برات باز میشه و همین منجر میشه که آدمهایی که در راستای اهدافت نیستن و به عبارتی وجودشون در زندگیت برات هیچ سودی نداره حذف بشن و بجاشون انسانهای هم فرکانس و هم مدار با تو در مسیرت قرار بگیرن..
خدایا عاااشقتممم چه عدالت زیبایی
خدایا شکررررت برای قانون ثابت و بی عیب و نقصت
نکته ای که برام جالب بود بچه ها با وجود اینکه کلی شنا کرده بودن و چون شنا کردن یا توی آب بودن آدم رو خسته میکنه، اما با این حال بازهم با انرژی زیاد داشتن باهم بازی میکردن و یا اون پسری که داشت با استاد پینک پنگ بازی میکرد مشخصه که خیلی دارن لذت میبرن که انرژیشون انقدر بالاست
خدایا شکرت
بازهم هرکسی داره برای خودش از لحظه ش لذت میبره و خودش بدنبال سرگرم کردن خودشه
بقیه ی دختراهم که دیگه پا روی ترسشون گذاشتن و با آرامش تمااام دارن از دریاچه ی پردایس لذت میبرن
خدایا شکرت
تجهیزات هیولای جناب ریک واقعن حرف ندارن آفرین به این مرد با اینکه اینجا همه ی امکانات هست اما جون عاشق طبیعته و از کارهایی هم که میتونه در طبیعت پردایس انجام بده دست نکشیده و میخواد کارخودش رو انجام بده
این نشون از عرت نفش بالای این مرد داره و اینکه ایشون هم بدنبال لذت بردن بیشتره و مثل جناب رایان لذت بردن خودش رو در اولویت قرار داده و البته لذت بردن خانوادش رو…
خدای من چه آشپزخونه ی باحال و پرکاربردی
چه ایده های شگفت انگیزی واقعن که دنیا هر روز بیشتر داره پیشرفت میکنه و جای بهتر شدن بیشتری هست
خدایا شکرت
این فایل سرشار از درس و نکات الهی و بینظیر بود
سیدجان و مریم عزیزم سپاس بینهایت که مارو با این مردم توحیدی و این کشور فوق العاده آشنا میکنید
دوستون دارم
درپناه ربّ
سلام
چقدر شب های پرادایس زیبا هست. چه سکوتی چه نوری داره ال ای دی چه میکنن این بچه های دوست داشتنی. چه ماهی بزرگی گرفتن دمشون گرم و چه شجاعتی دارن که خودشون میخوان قلاب رو از دهان این ماهی هیولا بکشن بیرون
مردم آمریکا واقعا خون گرم هستن و در کنار هم نشستن و دارن غذا میخورن و گل میگن و گل میشنون و تمرکزشون رو نکات مثبت هست، اریک بسیار انسان دوست داشتنی هست که همواره در حال حل کردن مسئله و کمک کردن هست و از این کار لذت میبره. انگار در غذا درست کردن خیلی تبحر داره. آفرین اریک.
چقدر امکانات پرادایس کارآمد هست. تو تصویر میبینیم که ایرفرایر هم داره استفاده میشه و خیلی این دستگاه برام جالبه که با هوای گرم غذا رو درست میکنه و دوست دارم بدونم غذایی که با هوای گرم درست میشه چه طعمی داره
چقدر با خودشون وسیله آوردن. هر چیزی که یک فرد توی سفر ممکنه بهش نیاز داشته باشه رو با خودشون آوردن. واقعا دمشون گرم که انقدر در سفر کردن تکامل طی کردن و بی نقص سفر میکنن
ساده گرفتن اریک در درست کردن غذا رو تحسین میکنم. اینکه هدف این هست که الان لذت ببریم و غذا بخوریم و با یک دستمال مسئله رو حل کرد.
عزیزم این دختر بچه ها چقدر با خودشون در صلح هستن مخصوصا اونی که عینک میزنه. دقیقا مثل پرسنسس هاست و معصوم و پر از حس و رویاهای قشنگ
پینگ پونگ باز ها رو تحسین میکنم که از هر فرصتی برای لذت بردن استفاده میکنن ^_^
اریک خیلی با دقت و ترتمیز توضیح میده. دمت گرم چقدر دیسیپلین داری
چقدر فضای داخلی خونه پرادایس زیباست. همش از چوبه واقعا حس و انرژی و رنگ و احساسش رو خیلی دوست دارم
زیبایی بعدی این هست که بچه ها چقدر مسئولیت پذیر بزرگ شدن و هر کسی داره کارهای خودش رو انجام میده. ظرف خودش رو میشوره. غذای خودش رو آماده میکنه و اینجا مادرها نشستن و دارن لذت میبرن و هیچ کس دنبال فرد دیگه ای نیست
عزیزم دختربچمون چه لباس های صورتی خوشکلی پوشیده و داره با عروسک هاش بازی میکنه، خدای من چقدر این صحنه رو دوست دارم
زیبایی بعدی فرهنگ فوق العاده ای هست که در آمریکا وجود داره و پسر و دختر ها از همون بچگی ارتباطات رو یاد میگیرن و در مورد شخصیت های هم دیگه به شناخت میرسن و کل زندگیشون رو راحت زندگی میکنن
اریک و دوستش دقیقا کارهاشون شبیه دوره نوجوانیشونه، آخه چی کار لونه زنبور داری پسر :))
زیبایی بعدی فضای سرسبز پرادایس هست با آسمون آبی و ابرهای سفید و زمین یک تکه سبز با درخت های فوق العاده زیبا و دریاچه بی نظیر و هوایی عالی و خانه و پل چوبی روی آب که همش انرژی مثبته
چه نشونه های باحالی برای تفنگ ها گذاشتن مکانیزمش اینطوری هست که وقتی تیر میزنی میخوره بهش برعکس میشه و دوباره میتونی بزنی بهش تا سرجای اولش برگرده
زیبایی بعدی شنا کردن در این آب فوق العاده هست.. چقدر حال میده مخصوصا دسته جمعیش
خیلی برام جالب بود که شرکت هایی هستن انقدر کارشون رو عالی انجام دادن که اسم شرکتشون شده اسم محصول مثل کلمن کلینکس زیراکس تاید وایتکس ژیلت و …
GOD BLESS YOU MY FAMILY
سلام به همه ی عوامل سریال زندگی در بهشت . کارگردان و بازیگران (بویژه بازیگر نقش اول) و فیلمبردار و نقال و تدوینگران و …
و ممنون بابت توضیحات آموزنده اول فایل.
در حال حاضر در کشور ما اکثر مردم دوست دارند دیگران را قضاوت کنند از طرف دیگر باید یادمان باشد که آدم های بیکار اهل قضاوت هستند؛
کسی که هدف دارد و هر روز صبح که از خواب بیدار میشود به قصد پیگیری برنامهها و رسیدن به اهدافش روزش را آغاز میکند، وقت ندارد که بنشیند با خودش یا با دیگران تو و همسر و فرزندانت را قضاوت کند.
پس نتیجه میگیریم که افراد نوع اول ذهن بسته ای دارند و اصلا لزومی ندارد که تو خودت و خانواده ات را به خاطر این افراد محدود کنی.
واقعا زشت یا قشنگ بودن یک کاری به احساس خود فرد بستگی دارد نه نظر مردم و عرف جامعه.
افراد بزرگ و با ارزش هرگز نه وقت دارند و نه به خودشان اجازه میدهند که بنشینند و کارهای دیگران را تحلیل و بررسی کنند پس هر کسی که این کاره است یعنی آدم طفیلی و بی ارزشی است پس نظراتش هم بی ارزش است بنابراین حماقت است که پایه و اساس زندگیمان را بر روی عقاید و نظرات این جنس افراد بنا کنیم.
از طرف دیگر وقتی سبک شخصی خودمان را پیدا کردیم ، خیلی مهم است که یاد بگیریم از قانون استفاده کنیم. من فکر میکنم دلیل منطقی بالا در این امر به ما کمک می کند.
بنابراین تصمیم بگیر که به این افراد و به حرفهایشان اصلا” توجه نکنی تا بتوانی از مدار آنها خارج شده و وارد مدارهای بالاتر شوی که افراد بسیار ارزشمند و هدفمند و موفق در آن دور هم جمع هستند. اینجا باید از قانون بخشش استفاده کنی
یعنی به این افرادی که تا به حال نظرات و قضاوتهای ایشان را می شنیدی و اهمیت میدادی:
۱- توجه نکنی (البته محل ندادن و فراموش کردن جواب نمیدهد) بلکه باید👇
٢- آنها را ببخشی
تا رها شوی و سپس سیگنالهای هماهنگ با منبع به جهان ارسال کنی؛ آنگاه بتوانی افراد قدرتمند را جذب کنی.
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
راستش من این متن را 3 سال پیش برای بخشش یک فردی از اقوام نوشتم (البته خیلی مفصل تر)
جالب اینجاست که دقیقا” قبل از دیدن این فایل ، چند روزی بود داشتم نوشته های مربوطه را مرور میکردم و من پس از سالها دخالتها و قضاوتهای او در سبک زندگی شخصیم در عید نوروز سال 96 یک تصمیم جدی گرفتم. من مصمم شدم که رنجش زدائی کنم و او را ببخشم. کاری که کردم این بود که بخشش را طی یک پروسه ی فشرده انجام بدهم. این کار یک ماه و نیم طول کشید و برای همیشه آن پرونده بسته شد. البته همان هم به مرور تکاملش را طی کرد و من امروز بعد از 3 سال شاهد اتفاق مثبت بزرگی در مورد اون فرد خاص در زندگیم هستم . اتفاقی که اگه چند سال پیش بهم مژده میدادن که در روابطت با این فرد بوقوع می پیوندد قبول نمیکردم و براستی برایم یک چیز محال و غیرممکن بود
و خدارو شکر الان مدتهاست که از نظرات و قضاوتها و دخالتهای او در زندگی ام رها شده ام آنهم بطور کاملا” دوستانه و مسالمت آمیز. چون که من واقعا” و از صمیم قلبم او را بخشیدم.
اکنون روزهای زیادی میگذرد و من نه او را می بینم و نه صدایش را می شنوم. یعنی بطور واقعی جهان ما را از هم جدا کرد
و این معجزه ی بخشش است
(الان که مجددا” 70 صفحه رنجش زدائی ام را خواندم متنم کمی تند بنظرم رسید و این تندی بخاطر احساسات آنروزهایم بود چون او همواره داشت سبک شخصی مرا زیر سؤال میبرد. و خدا را شکر الان در این موضوع خاص و احساسم در این راستا خیلی عالی هستم)
من امروز یاد گرفتم هم به خاطر خودم و هم به خاطر بچه هایم به دهن و قضاوت مردم اهمیت ندهم به حرف مردم اهمیت ندهم به نظر مردم اهمیت ندهم
من به خودم یادآوری می کنم که اجازه بده فرزندانت با سیستم متفاوتی بزرگ شوند آن وقت اگر جوری بزرگ شوند که آدم ها و هر چیزی که مرتبط به آدمهاست برایشان مهم نباشد ، خدا برای شان مهم می شود همه چیز را در خدا میبینند و آنگاه شرک نمی ورزند و بدین شکل معنای واقعی ایمان در آنها متجلی میشود و وقتی مومن واقعی شوند آنگاه راضی میشوند به رضای خدا و تسلیم امر خدا می شوند و سپس صفت مسلمان برازنده آنها خواهد شد.
به امید آنکه توحید در تمام بخش های زندگیمان و روابط مان متجلی شود
بنام خدایی که بشدت کافیست
سلام به دوستان بهشتی ام
قبل دیدن این قسمت برنامه ای برای نوشتن نداشتم و فقط خواستم این فایل نووش جان کنم و لذت ببرم ولی وقتی صحبت های استاد رو شنیدم تصمیم گرفتم بیام بنویسم
قبل از هر چیزی خدا رو بی نهایت سپاسگذرام برای هدایتم به دیدن این زیبایی ها و این بهشتی که باعث شد حال خوبم صرفا منعطف به دیدن این قسمت ها و این سریال نباشه و روزهایی که قسمت جدیدی از این سریال روی سایلت قرار نگیره هم حال دل و جسمم خوبه و دارم آگاهانه در مسیر خواسته هام کار میکنم، کار کردن با عشق و همزمان لذت بردن از مسیر
۵۰ قسمت از این سریال رو دیدیم و این قسمت هم که ۵۱ امین هست، ۵۱ قسمتی که استاد و عزیزدلشون هیچ برنامه از پیش تعیین شده ای برای اون نداشتن، ۵۱ قسمتی که فقط گوشه ای کوچیک از زندگی روزمره شون هست، ۵۱ قسمتی که خودم باهاش رشد کردم، باورهام زیباتر و قوی تر و ثروتمندتر شده،
خدای من شکررررررررررررت خییییییلی خیلی برای اینکه یک الگوی عالی بهم دادی، الگویی که با دیدنش، باورسازی در مسیر خواسته هام خییییییلی راحت تر شده( این راحتی چقدر زیباست خدای من) الگویی که همه اش چند ساله اومده آمریکا ولی با تغییر خودش و دست برداشتن از تلاش و زور برای تغییر دیگران و کلا محیط بیرون از خودش ثروت ها و نعمت هایی رو در زندگی اش خلق کرده که می بینیم این سه تا خانواده لحظه ورودشون به پرادایس از بزرگتر تا کوچیکترشون و سگ شون همه از دیدن این همه زیبایی و نعمت به وجد اومدن، خدایا شکرررررررررررررت
خدای من هر روز همه چی راحت تر و راحت تر میشه ، چقدر این راحتی زیباست ، چقدر لذت بردم از دیدن اون صندلی های تو آب که در آب بودن رو راحت تر و لذت بخش تر کرده کلی هم آپشن های مختلف مثل جای لیوانی داره، خدایا شکررررررت، بحث راحتی شد، الان یادم اومد، دو سه روز پیش با برنامه ورد تو محل کارم کار م یکردم که یه مرودی پیش اومد خیلی وقت گیر بود واسم و این وقت زیادی که میز اشتم خیل اذیت کننده بود واسم تا اینکه برگشتم خونه و یه دفعه بحثش شد با یکی از خواهرام بهم گفت اتفاقا اینو می تونی اینطوری انجام بدی که وقت خییییییلی کمتری ازت میگیره، منم گفتم ببین زینب چقدر عالی برو الان امتحان کن، رفتم لب تابم رو روشن کردم امتحان کردم دیدم ببین دختر چقدر راحت و با وقت خیییلی کمتر میشه انجام بدم، همونجا به خودم گفتم همیشه راهی برای راحت تر شدن هست، اگر الان فلان کار رو با فلان زمان و فلان میزان انرژی انجام میدم معنی اش این نیست گکه نمیشه راحت تر انجام داد، چرا میشه ولی من نمی دونم وگرنه هست و اگر در مدار راحتی باشم خیلی راحت در اون قرار میگیرم، خدایا شکرت، مثل اون آَشپزخونه ای که اولین باره می بینم چون خودم رو تو این مدار قرار دادم وگرنه عمرا چشام می تونست این راحتی رو ببینه، چقدر کیف کردم از دیدنش خدایی، من عاشق چیزایی هستم که می تونی جمعشون کنی تو اندازه خییییلی کوچولو و همه جا میشه با خودمون ببریم، خدایا شکررررررررت
اونجا که استاد با ریک صحبت می کرد و یه کلمه ای رو متوجه نشد و به ریک گفت معنی اش چی میشه؟؟ چقدر لذت بردم که استاد راحتی که میگه تو رفتارش داریم م یبینیم، شعار نیست، ایمان و عمل هست، نمیگه حالا من از شبپرسم چی میگه نه زشته، اصللللللللا، خیلی راحت سوالش رو می پرسه و در مقابل بخاطر این راحتی خودش با جواب کامل همراه با اشتیاق طرف مقابلش هم روبرو میشه و البته آدم ها و موقعیت های راحت و زیباتر بیشتر، خدایا شکرررررررررررررررررررررررت🎶🎨😍
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و تشکر بخاطر اینکه سخاوتمندانه تجربیاتتون رو در اختیار همه میگذارین.
نکته ای که با توجه به روحیات خودم خیلی برام درس داشت :
۱- اینکه مهمونا قبل از اومدنشون از استاد پرسیدن سگ بیاریم یا نه و استاد گفته بیارین،اشکال نداره بعد که آوردن استاد دیده ای بابا اینا میخوان سگشون رو بیارن تو خونه ،خیلی راحت گفته که نه،تو نباید بیاد.
حالا اگه من بودم همش خودم رو سرزنش میکردم که چرا وقتی اینا این سوال رو پرسیدن من منظورشون رو نفهمیدم و درست ازشون نپرسیدم که میخواین چی کار کنید.حالا دیگه مقصر منم نه اونا،پس خودم هم باید جورش رو بکشم،همش حرص میخوردم و میگفتم باشه بیارین تو اشکال نداره و منتظر میموندم تا هر چه زودتر برن و همش نگام به سگه بود که داره چه کار می کنه و کجا میره و تو دلم به خودم فحش می دادم که چرا منظور اونا رو همون اول نفهمیدم و از اون طرف باز هم خودمو سرزنش میکردم که چرا نتونستم بهشون بگم نه.
من تو خونمون یه سری مقرراتی دارم که از بچه های خودم میخوام رعایت کنن ولی وقتی بچه های دیگران و مهمونام میان خونمون ،نمیتونم بهشون بگم حالا مقررات رو شما هم رعایت کنید و میگم اشکال نداره مهمونن دیگه یه بار اومدن ،و اون لحظه هست که ذهنم باز شروع می کنه به سرزنش من که چطوریه؟ یعنی بچه های مهمونات از بچه های خودت عزیزترن و باز هم احساس بد .ولی دیدم که چقدر خوبه مثل شما راحت مقرراتم رو اعلام کنم همون اول که هم خیال خودم راحت باشه و هم از اون طرف عذاب وجدان در مورد بچه های خودم رو تحمل نکنم .
البته به نظرم نکته اش هم اینه که من باید با قدرت و با عزت نفس ،حرفم رو بزنه نه از سر خجالت و شرمندگی و ضعف .
امیدوارم که بتونم با کمک خداوند عمل کنم و تصمیم در حد حرف باقی نمونه .