https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh-15.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-25 08:25:272020-07-25 22:04:17سریال زندگی در بهشت | قسمت 53
286نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
نوشتن راجع به نکات مثبت و نوشتن آگاهی هایی که یاد می گیرم از کار های روز انه من هست ولی امروز که داشتم توی دفترم می نوشتم به حس قوی اجازه نداد ادامه بدم و کفت برو توی سایت همین ها رو بنویس تا با یک تیر بتونی نشونه های بشتر بزنی
دیشب فایلی از استاد در صفحه ی اینستاگرامشون آپلود شد که دقیقا به همین موضوع یعنی استفاده حداکثر از زمان و انجام کار ها به شکلی که با هم همراه باشن اشاره می کرد
تقریبا ۵ ماهه که کرونا اومده واکثر جاها همش دارن درباره ی کمبود و فقر و بی کاری وگرونی و شرایط بد صحبت می کنند البته از دیدگاه خودشون راستم می گن
ولی من می خوام شرایط خودم رو مثال بزنم
دقیقا با شروع اسفند و کرونا برای منم شرایط کاری بد شد اولش ولی اصلا احساسم بد نشد
واسه خودم هم جالب بود که اصلا احساس بدی نداشتم از اینکه همه ی راه های درامدی بسته شد
ولی خیلی طول نکشید که که راه های جدید شروع شد
من مدرس کنکور هستم
توی بهمن ماه حس قوی به من می گفت که قلمنوری بخرم با اینکه اصلا کاربردی برام نداشت
اما حس قوی تر بود ومن خریدم
دقیقا توی اسفند ماه بود که با تعطیلی کلاس های حظوری کلاس های آنلاین رونق گرفت
به شکل جالبی درامد من به شکل کاملا متفاوت دوباره ایجاد شد
بازم حس من بهتر می شد توی عید بود که من به شدت مشغول کار روی خودم بودم و فایلی از استاد رو شنیدم کهمی گفت الان دنیا داره انتخاب می کنه
فروردین تموم شد ودقیقا اول اردیبهشت نتایج بزرگ تر شد کاملا حس کرم مدارم بعد از چند ماه تغییر کرد
درامدم توی اردیبهشت وخرداد وتیر ۴/۵ برار ماه های قبل از کرونا شد در حالی که به آسان ترین شکل ممکن کارمیکردم
یعنی منی که تا قبل از این داستان باید ساعت ها بیرون خونه بودم و کلی پشت ترافیک باشم و پول بنزین بدم شرایطی اتفاق افتاد که تمام کارم شد درس دادن از روی تخت خوابم ودرامد هم چندین برار شد
این نتیجه کار روی باوری بود که پول ساختن برای من هر روز آسان تر بیشتر و لذت بخش تر می شود
اگه بخوام دقیق بگم نسبت به همین ماه های از سال قبل نزدیک ۸ تا ۱۰ برار شد درامد من
تازه راه جدیدی برای سرمایه گذاری هم به من گفته شد و به لطف خدا هدایت شدم
اونم دقیقا بعد از تکرار جمله ی خدا من رو در زمینه سرمایه گذاری هدایت می کند
واقعا این چند ماه سال ۹۹ برای من رویایی ترین بود
از همیشه کمتر کار فیزیکی کردم از همیشه کمتر زمان تلف کردم و از همیشه بیشتر پول ساختم
از همیشه بیشتر به خودم رسیدم و اونجوری که دوست داشتم زندگی کردم
بیشتر ورزش کردم
بیشتر کتاب خوندم و…
خلاصه که همین داستان باعث شده که بیشتر ایمانداشته باشم که شرایط اقتصادی و ماه خاص از سال و گرانی و … ربطی به درامد
من نداره
همونطور که مدیر آمل شرکت آمازون می تونه توی این شرایط تو ی یکروز چند میلیارد دلار بدونه کار خاص ثروتمند بشه پس شرایط یکسان برای دونفر می تونه نتایج متفاوت ایجاد کنه
چقدر این فضا وآدماش عالی وفوق العاده هستن واقعا شکر
ولی من با اجازتون یه مقایسه ای کردم بین بچه های طبیعت ایران وبچه های طبیعت آمریکا, بچهای اونجا کلی امکانات عالی وجدید وحرفه ای دارن واین واقعا عالیه ولی بچهای طبیعت اینجا با کمترین امکانات هم میتونن کارهای خیلی بیشتری انجام بدن واگر این امکانات در دسترس بچهای طبیعت ایران باشه راحت غذای دهها نفر رو راه میندازن واین هم به قول استاد بخاطر تنگه های تضادیه که ما ازش عبور کردیم وبه شرایط سخت وکمبودها عادت کردیم واگر بعد از طی کردن این تضادها به شرایط رفاه وپرنعمت جایی مثل آمریکا وارد بشیم قطعا لذتی که از همه چیز وهمه امکانات میبریم خیلی بیشتر از کسانی هست که توی اون شرایط بزرگ شدن وبراشون شاید چیزهایی عادی باشه واونوقته که تضادها به ارزش تبدیل میشن ومثل انرژی پتانسیلی هستن که میتونن بعدها مارو در مسیر پیشرفت وطرقی خیلی سریعتر وبا کیفیت تر پیش ببرن ودارایی بعد از نداری طعم ولذتش خیلی بیشتر از دارایی بعد از دارایی خواهد بود.واقعا خدا رو شکر که زمانی میرسه که ما بابت تضادها هم با تمام وجود خدا رو شکر خواهیم کرد.(البته تا وقتی که تو دل تضاد گیر کردیم باید حواسمون رو به طرف چیزهای مورد دلخواه پرت کنیم وباید سعی کنیم بطور کامل از اون جو وشرایط خارج بشیم واین واقعا هنر بسیار بسیار بزرگیه واگر کسی شایسته نام هنرمند باشه بنظر من این دسته از افراد هنرمندان واقعی هستن که من هم با تمام وجود سعی میکنم که هنرمند خوبی باشم وبر هنرم بیفزایم)
مریم جون تحسینت میکنم با وجود اینکه تین سگ بزرگه چند بار پرید بطرفت و تو هم کمی ترسیدی اما باز هم گوشیت نلرزید حتی گوشی رو از ترس پرت نکردی توی دریاچه😂😂
غذا واقعا خوش رنگ وبو شده وچقدر هم دقیق وسرساعت سرش رو ورداشت نه خیلی برشته شده ونه خام دقیقا اون چیزیه که باید باشه. خیلی ریک رو تحسین میکنم بخاطر مسئولیت پذیریش ونظم ونظافتی که توی کارش داره حتی مریم جون رو صدا زد که از ورداشتن سر قابلمه وکشیدن غذا فیلم بگیره آفففرین
یه تحسین عالی برای استاد که حتی وسوسه هم نشد که غذا بچشه و به رژیمش کاملا متعد موند ریا نباشه درست عین من اصلنم وسوسه نشدم از اون پنیر برشته خوشمزه وگوشت وسبزیجات بخوره😂😂😂
اون بچها رو تحسین میکنم که انقدر با طبیعت اوکی هستن که راحت دست به کرم وقورباغه میزنن مخصوصا دخترا چون من خودم تا حالا دست به قورباغه نزدم اما دوست دارم که این دیوار بریزه وبتونم براحتی به همه حیوونات وحشرات دست بزنم البته توی طبیعت یه غزالی میشم برای خودم ودر کل خیلی با طبیعت راحتم وتجربه اش رو از بچگی داشتم واز این بابت خودم رو تحسین میکنم😘😘😘
این دختر که مریم جون گفت کلاس پنجم هست رو خیلی تحسین میکنم که بدون اینکه به قضاوت بقیه اهمیت بده این همه عروسک با خودش آورده وراحت باهاشون بازی میکنه وبجاشون حرف میزنه.
یه چیز جالب در مورد هماهنگی وضعیت زندگی من با سریال زندگی در بهشت رو براتون بگم که برای خودم خیلی جالبه اوایل که هرروز پخش میشد من خیلی وقت داشتم که هرروز ببینمشون ولذت ببرم وکامنت بزارم ولی بعدش یه کارهایی برام پیش اومد که واقعا وقت کافی برای دیدنش هم نداشتم چه رسد که کامنت بزارم واز همون روز استاد گفتش که فعلا این سریال تا اطلاع ثانوی قطع میشه منم کلی خوشحال شدم بعدش وقتم آزادتر شد وسریال تقریبا دوروز یکبار پخش میشد والان که وقتم خیلی آزادتر شده هرروز دوباره داره پخش میشه و این دو سه روزه داره دوباره منظم پخش میشه. این هماهنگی برای خودمم جالب هست.
خدا رو شکر برای این آزادی که این همه مهمون توی خونه باشن واستاد با خیال راحت رفته توی RV وداره کارهای سایت رو انجام میده.خدا رو شکر
استاد عزیز واقعا ازتون تشکر میکنم به خاطر این اطلاعات والگوهای خالصی که در اختیار ما میگذارید همینطور از شما مریم مهربان.الهی خدا از همه چی بیشتر وبیشتر بهتون بده.خیلی دوستتون دارم😘😘
الهی بینهایت شکر بخاطر همه نعمتهایی که خدا بهمون داده وتمام نعمتهایی که برامون درنظر گرفته که بهمون عطا کنه.😘😘😘
بخدا هممون لایق وشایسته بهترینها هستیم انشالا که بتونیم هر چه زودتر پذیرششون کنیم.
امروز تمرین ستاره قطبی ام رو با دیدن این ویدیوی زیبا آغاز کردم با دیدن نعمتهای فراوان خداوند و مهمانهای بی نظیر شما که وسایل همراهمشون اینقدر جالب بود و دقیقا مثل خانواده بزرگ عباسمنش سعی در راحت تر کردن کارها و بیشتر لذت بردن از محیط میکنند.این اخلاق واقعا برای مهم مهمه و سعی میکنم با همسرم بیرون که میریم فقط کارها رو ساده و راحت کنیم و بیشتر لذت ببریم.این ویژگی ما رو از گذشته ی خودمون و سختی کارهایی که ما در کودکی توسط بزرگترامون دیدیم دور میکنه .اون موقع ها منخاطرم هست که حتی یه حاضری ساده هم میخواستیم بخوریم اینقدر ظرف کثیف میشد بعد باید میرفتن دم آب یا رودخونه با زحمت زیاد ظرفها رو میشستن یا اگه مسیر اب طوری بود که دسترسی به آب سخت و خطرناک بود میگشتن دنبال یه لوله اب که بتونن ظرفها رو بشورن .کلا کارها خیلی سخت تر از خونه پیش میرفت و حالا ما تصاویری روبرو هستیم که اصل ساده کردن کارها رو به ما یادآور میشه و اینکه ما بچه ها در دوران بچگی خودمون یاد گرفتیم وابسته به پدر و مادر خودمون باشیم یاد گرفتیم که هر غذایی که اونا میخورن ماهم بخوریم هر جایی اونا میرن ماهم باید بریم و اصلا معنی نداره بچه های بدون پدرومادرش جایی بره یا کاری مجزا انجام بده و اگر هم این کارو میکرد کار زشت و ناپسندی بود.و حالا دارم تصاویری رو میبینم که نظم در شاخه ی اصلی ان قرار داره و هر کسی مستقله و میتونه انتخاب کنه کجا بخوابه چی بخوره چه تفریحی داشته باشه و هر تصمیم دیگه ای که آزادانه میتونستن بگیرن .استقلال و متکی به خود بودن رو خیلی پسندیدم و خیلی دوست داشتم در مورد فرزندی که انشالله در اینده خداوند به من هدیه میکنه اجرا کنم و در مورد او هم اجازه بدم به خودش تکیه کنه و خودش تصمیم بگیره که میخاد چی بخوره و در لحظه باید چیکار کنه.تحسین کردم این همه تربیت و آگاهی درست در مورد فرزندان و یا حتی بزرگترایی که باهم اینقدر خوب بودن و هیچ کس قانون رو نمیشکست و همه چیز برای همه روشن بود.
ما عادت کردیم ببینیم مامانا همیشه موظف به تهیه غذا هستند و بچه ها فقط باید به تفریح خودشون فکر کنن و تمام بار به دوش مادر خانواده و پدر خانواده بود .اینجوری چقدر کنترل بچه ها سخت و اصلا تفریح لذتی برای اون دو نفر نداشت و به نظرم یه روز زجرآور بود برای بزرگترا حالا شاید به اون بدی نباشه برای خیلی ها ولی میتونه خیلی آسونتر و راحت تر باشه برای ما و اصل و اساس رو روی لذت بردن قرار بدیم.
دیروز رفتیم توی طبیعت من و همسرم و خیلی هم لذت بردیم همینجور که نشسته بودیم داشتم تصاویر شما و مهمانها تون رو تصور میکردم که از چه امکاناتی استفاده میکردن تا راحت باشن و لذت ببرن و چند تا ایده بهم الهام شده که انجام بدم تا وسایل ماهم کتر و سبکتر باشه تا هنگام سفر راحت باشیم و نخوایم اینقدر وسیله با خودمون حمل کنیم.
اصل زندگی اگر روی این جمله بنا بشه چقدر کارها برای ما لذت بخش تر میشه و چقدر بیشتر دلمون میخاد زندگی کنیم و از باهم بودن لذت ببریم و چقدر آسایش و راحتی ما بیشتر میشه.
بچه ها خیلی راحت و با اعتماد به نفس بالا ماهیگیری میکردن شنا میکردن قایق سواری میکردن و اینو رو از پدر و مادرهاشون یاد گرفتن که اونا حق انتخاب دارن و میتونن هر جوری که دوست دارن لذت ببرن.خانم شایسته عزیز تا اونها دارن بر ترسها شون غلبه میکنن شما هم غلبه کن و بپر توی آب چرا من هم مثل شما نه شنا بلدم و هم از آب ترس دارم ولی وقتی بچه ها رو دیدم تمایل داشتم به یاد گرفتن شنا و اگه اونجا بودم حتما اینکارو میکردم و البته به کسی میگفتم هوای منو داشته باشه چون شنا بلد نسیتم و اونقدر تمرین میکردم تا بالاخره یاد بگیرم.
به نظرم زندگی عملی کردن تجربه ها غلبه بر ترسها و لذت بردن از زندگیه.اصلهایی که اگر در حد یه جمله ی زیبا باقی نمونن میتونن معجزات زیادی رو برای ما بوجود بیارن.
همین روابط زیبای شما باهمدیگه به تنهایی کلی کار انجام میده واسه ما و کلی درس و تجربه داره برای ما که چنین روابطی وجود داره و ماهم میتونیم چنین روابطی ایجاد کنیم.
عاشقتونم و امیدوارم هر لحظه از زندگیتون غرق در شادی و لذت باشه.
سلام ندای عزیز. چقدر نکته زیبایی رو گفتی در مورد مسئولیت پذیری. شاید دلیل اینکه مادر و پدرها تو زندگیشون از خیلی از لذت هایی که برای تجربه کردنشون آفریده شدیم میزنن یا به سختی حاضر میشن که حال و هوایی عوض کنن (سفر کردن، مهمانی رفتن، پارک رفتن و ..) این هست که تمام کارهای خودشون و خانواده رو به دوش میکشن و این اقدامات براشون رنج آور شده. اما برخلاف این الگو در زندگی در بهشت میبینیم که مادر و پدر ها خودشون رو به اصلاح عموم نوکر بچه هاشون نمیدونن. اونها حق دارن لذت ببرن و زندگی خوبی رو تجربه کنن و شاد باشن و سفر کنن. بچه ها هم وظیفه دارن خودشون کارهای خودشون رو انجام بدن. پس ما باید یک صدای متفاوت باشیم و خودمون خانواده خودمون رو تربیت کنیم که مسئولیت زندگی خودش رو بپذیره و توانایی از پس زندگی خودش برآمدن رو در خودش ایجاد کنه.
دقیقا همینطوره من خودم شخصا خیلی خیلی دوست دارم فرزندی داشته باشم که مسئولیت پذیر باشه و بتونه حتی توی سن پایین گلیم خودشو از آب بکشه بیرون.این مسئله و خیلی از مسائلی از که خودم توی بپگی تجربه کردم برام خیلی مهمه که در مورد فرزندم خیلی خیلی بهتر باشه و اون باورهای کهنه و فرسوده و قدیمی رو بریزم دور و حتی الان که هیچ فرزندی ندارم دارم برای اون روزها آماده میشم تا مادری باشم که هم لذت ببرم و هم ناظر فرزندی باشم که این چنین میتونه خودش انتخاب کنه که چی بخوره چی بپوشه و چیکار کنه و مسئولیت این انتخابو به عهده بگیره.
سلام به استاد عزیز و مریم نازنین و تمام دوستان بهشتی ام
خدا رو هزاران بار شکر میکنم که بعد از چند روز بلاخره تونستم دوباره در این بهشت زیبا حضور داشته باشم و خودم رو لبریز از احساسات خوب کنم
خدا رو هزاران مرتبه شکر میکنم بابت حضورم در اینجا و دیدن این زیبایی ها
خدا رو هزاران بار شکر میکنم بابت دیدن سبکهای زندگی افرادی که هزاران هزار کیلومتر از ما دورن و ما میتونیم در این قاب زیبا در حالی که فرکانس بالایی پشت دوربینه مشاهده کنیم
بارها مستند غذا ساختن در طبیبعت رو از همین آمریکایی ها دیدم ولی حسی که اینجا داشتم حس نابی بود که نمیشه با هیچ حس دیگه ای مقایسه کرد
این حس بی نظیر قطعا حاصل این فرکانس زیباییه که موقع تهیه و تدوین فیلم گرفته شده
من با دیدن هر قسمت این سریال و یا سریال سفر به دور آمریکا هیچ وقت فکر نکردم که خودم بیرون از این داستانم،همیشه خودم رو اونجا تصور کردم و جا داره برای هزارمین بار تشکر کنم از استاد و عزیز دلشون که اینقدر عالی و خالصانه و با حس عالی برامون فیلم تهیه کردن که ما بتونیم اینقدر حس عالی از قسمتش بگیریم.
واقعا اگه این سریالا فقط برای ریا و شو اف گرفته میشد ایا میشد یک صدم این حسای زیبا رو گرفت؟؟قطعا نمیشد
ما داریم با دونه دونه این قسمتا بزرگ میشیم و رشد میکنیم
استاد در اینستا در مورد کامنتای سایت گفتین،خواستم بگم دقیقا همینطوره،من حدود ۱۰ روز بود که نمیتونستم در سایت حضور فعالی داشته باشم و از خوندن نظرات بچه ها واقعا بی بهره شده بودم و قشنگ متوجه پایین اومدن فرکانسم شدم،قشنگ متوجه میشدم که حسم مثل قبل خوب نیست
واقعا خوندن نظرات بی نظیر دوستان که هر کدوم بسته به مدار زیباشون به نکات مثبت توجه میکنند،از خوندن بهترین کتابای مثبت اندیشی هم بیشتر حال آدمو خوب میکنه
واقعا من سپاسگزار خداوندم که من رو هدایت کرده به این بهشت زیبا با اهالی بینظیرش
حالا میخوام تمرکزی داشته باشم به زیبایهای بی نظیر این فایل و درسهایی که با دیدن این قسمت گرفتم و باید بارهای بار نگاهش کنم که با پوست و گوشت و استخونم درکش کنم
چقدر من متحیر شدم از شیوه ی تقسیم کارها
خدای من،من چند روز پیش وقتی از کار خونه خسته شده بودم داشتم میگفتم بیاین خب هر کس خودش ظرفای خودش رو بشوره،کارای خودشو انجام بده،مگه همیشه باید یک نفر کل خونه رو مرتب کنه؟؟این برای مایی که بچه ها جوری بزرگ شدن که تمام کار خونه رو ی دوش دختراست و پسرا فقط باید بخورن و بخوابن خیلی غیر منطقی اومد
وقتی توی این قسمت دیدم چقدر عالی تقسیم کار شده و بدون اینکه به کسی بربخوره همه با هم در صلح بودن و شاد بودن و میخندین واقعا خوشحال شدم و من هم طبعا بچه هایی رو میخوام تربیت کنم که از همون بچگی یاد بگیرن که هر کس کارهای خودشو انجام بده تا به هیچ کسی فشار وارد نشه
من یاد گرفتم وقتی قانونی رو برای بچه هام تعیین کردم دیگه به هیچ عنوان تغییرش ندم تا یاد بگیرن که مسولیت پذیر باشن و طبعا این کار برای موفقتیت خودشون در آینده بسیار مهمه
من یاد گرفتم که تحت هر شرایطی در هر لحظه م از زندگیم لذت ببرم و لذت بردنمو به شرایط خاصی وابسته نکنم
میتونم مهمونی برم و برای خودم خوش باشم بدون اینکه همش نگران باشم که باید در کنار میزبان باشم که نکنه میزبان بگه اینا اومدن خونه مون یک دقیقه هم کنار ما نمیشینن،و یا برعکس،هر وقت هم مهمونی برام اومد باز به علایق خودم احترام بزارم و در خدمت خودم باشم و مهمون رو به حال خودش بزارم که اونم خوش بگذرونه
مریم جون نمیدونم چقدر دیگه باید روی خودم کار کنم که هم فرکانس باشم با این شیوه ی مهمان داری
ماها عادت کردیم چه بریم مهمونی و چه مهون بیاد خونه مون بهم بچسبیم و نذاریم به هیچ کدوممون خوش بگذره،ولی تحسین میکنم شما رو که هم فرکانس شدین با بهترین شیوه های مهمان داری
چقدر لذت بخشه که مهمان ها هر کدوم برای خودشون دارن لذت میبرن ومیزبانها هم هر کدوم دنبال کار خودشونن
یکیشون که دارن توی آر وی روی سایت کار میکنن که کار مورد علاقه شونه
و یکی شون هم که دوریبن به دست دارن فیلم تهیه میکنن که اینم کار مورد علاقه شونه
من تحسین میکنم این شیوه ی زندگی رو که لحظه به لحظه ش فقط و فقط لذت بردنه
من تحسین میکنم این شیوه ی عالی رو که داره بهمون رها بودن رو آموزش میده
خدا رو هزاران هزار بار شکر میکنم بابت حضورم در اینجا و دیدن هزار باره این نکات در زندگی شما
من هنوز دارم قسمتایی که خانواده راسل مهمونتون بودن رو میبینم و چقدر لذت میبرم از شیوه ی عالی این مهمانی و باز دارم در این قسمتا هم میبینم که با وجود اینکه مهمانها زیاد شدن ولی شما همون شیوه ی قبل رو اجرا میکنین
نکته ی جالب دیگه ای که توی این قسمت پیدا کردم،ارزش ابزار بود که شما هم بارها ازش حرف زدین
چقدر من تحسین کردم سازنده ی او قابلمه رو که حتی برای برداشتن در قابلمه اون وسیله عالی رو اختراع کردن
بارها بار دست ما با در قابلمه داغ سوخته،و اینجاست که باز هم ایده ایی جدید از دل یک تضاد برخواسته و هم به دیگران خیر رسونده و هم باعث درامد زایی برای مخترعش شده،خدا رو هزاران مرتبه شکر
ابزار دیگه ایی هم برام جدید بود همون جای ادویه بود،چقدر عالی بود و آشپزی رو آسون میکرد و این خواسته رو در من ایجاد کرد که حتما بگردم و اگه توی ایران هم باشه پیدا بکنم و بخریم برای خونه مون
خدایا شکرت،چقدر خواسته برامون ایجاد شده در این سایت،از کوچکترین خواسته مثل همین جای ادویه گرفته تا خواسته های بزرگ که بودن در آمریکا و تجربه کردن اون شرایط از نزدیک.
راستی متوجه شدم که این سایت و این سریالا ناخواسته داره برای برندها هم تبلیغ میکنه،اینجاست که میگن خدا از جایی که فکرشم نمیکنی بهت روزی میرسونه
هیچ فکر کردین و قتی استاد دارن با ذوق شوق از وسایلشون حرف میزنن چند نفر از ما دلمون میخواد اون وسایل رو داشته باشیم و شاید خیلی از اون وسایل رو تا االان خریده باشیم
چقدر عالی این مصداق این آیه ی قرانه،و کسانی که به خدا ایمان داشته باشن،خداوند ازجایی که فکرش رو هم نمیکنن بهشون روزی میرسونه
مطمنا صاحبان اون مشاغل هرگز فکرشو هم نمیکردن که خداوند رایگان و بدون پرداختن هیچ هزینه ایی از طریق این سریالا براشون تبلغ کنه،یعنی خدا به دل استاد انداخته که بیاین و از ابزراهایی که دارن اینقدر با عشق و لذت برامون حرف بزن،من که خودم چندین موردشو سرچ کردم و در لیست خریدام قرار دادم
قطعا اون اشخاص کسانین که از ته دل به خداوند ایمان دارن که خدا این جوری از راهای مختلف داره براشون تبلیغ میکنه
واقعا وقتی متوجه این نکته شدم،ایمان بیشتری پیدا کردم که نگران نباشم،خدا از جایی که فکرشو هم نمیکنم برام رزق و روزی میرسونه..
خدا رو هزاران مرتبه شکر
خدا رو شکر
خدا رو شکر
خیلی عالی بود؛راستی قشنگ میشد بو و طعم بی نظیر غذای آقای ریک رو حس کرد
تحسینتون میکنم استاد جان که با وجود اینکه دلتون اون غذا رو خواست،باز خودتون رو کنترل کردین که غذا رو تست نکنین چون میخواستین رژیم غذایتون حفظ بشه
تبریک میگم بابت این کنترل نفس
شما هم کنترل ذهن دارین هم کنترل نفس
ممنونم از همه چیز
در پناه خدا هر روزتون عالی ترو بهتر از دیروزتون باشه
چقدر نکته فوق العاده ای رو گفتی که خداوند از جایی که فکرش رو نمیکنی بهت روزی میرسونه و تبلیغی که برای برند ها توسط استاد عباس منش میشه اینو ثابت میکنه که همه ی ما از بی نهایت جایی که واقعا ذهنمون نمیتونه درکش کنه رزق و روزی داده میشیم. آفرین به این نگاه قشنگت و این الگو عالی که به من به اشتراک گذاشتی. قسمتی که در مورد پذیرفتن مسئولیت زندگی خود گفتی رو تحسین میکنم و من هم باید این نگاه رو در خودم ایجاد کنم که مسئولیت زندگی خودم رو پذیرم تا به جاهایی هدایت بشم و خانواده ای داشته باشم که افراد مسئولیت زندگی خودشون رو میپذیرن. در مورد خوندن کامنت ها و تحسین کردنشونم که صددرصد حرفت رو قبول دارم دقیقا همینطوره واقعا خیلی نتایجمون رو گسترش میده خوندن و تحسین کردن کامنت های دوستان هم فرکانسی عزیزمون و امیدوارم که هر روز خدا به سمت زیبایی ها و اتفاقات بهتر هدایت بشی و جهان زیباتری برای خودت بسازی. خوشحالم که با شما هم قدم هستم.
خوندن دیدگاهت در این قسمت بهم حس و حال کاملا بهاری و سر سبزی رو انتقال داد
چقدر زیبا تمرکز کردی به عمق لحظات به یک نکته خیلی بزرگی اشاره کرده بودی که من خودم خیلی وقت ها فراموشش میکنم
خیلی زیبا و با یک باور توحیدی نگاه کردی به تبلیغات که یکی از دستان خدا برات روی زمین انجام میده و لازم نیست که تو خیلی خودت درگیر تبلیغات کنی تو دلم یک مشعل و باور جدیدی رو روشن کردی
سپاسگزارم از خدای مهربان و روزی دهنده پر برکتم که من هدایت کرد به خوند دیدگاه شما که برام هم پاشنل آشیل هام نشان داد و هم ساختن باور جدید در فروش را
وقتی داشتم دیدگاهت میخوندم وقتی رسیدم به این که گفتی تحت هر شرایطی از زندگی لذت ببرم و لذت بردنمو به شرایط خاصی وابسته نکنم
دیدم این باور توی زندگی من کمرنگ هست و پاشنه آشیل من هست و من توی خیلی از شرایط مخصوصا که به کارم مرتبط باشه بهم بریزم نمیتونم از زندگی لذت ببرم
برای همین توی دفتر یک صفحه جدید باز کردم و تصمیم گرفتم از این به بعد تنها به دانستن پاشنه آشیل ها و ترمزهای زندگیم اکتفا نکنم
و بیشتر مرد عمل باشم تا فقط دانستن
نوشتم که بدونم و روی خودم کار کنم
دوست زیبای و خوش قلب من لطف الهی شامل حال تمام لحظاتت.
سلام، دوستان عزیزم من بعد از ماه ها کامنت میگذارم فقط برای تشکر صممیانه از شما دوستان عزیزم که خوندن کامنت هاتون واقعا کلی بهم درس میده و کلی من رو در فرکانس های خوب قرار میده، و از امشب خودمو متعهد میکنم تا هر روز توی سایت کامنت بگذارم تا هم بتونم به خودم و هم به دوستانم کمک بکنم.
من ۵ روز با خانواده توی دل طبیعت بودیم و بعد که اومدم، دیدم ماشاالله استاد هر روزش رو فایل گذاشته
خلاصه از اونجایی که منم تصمیم گرفتم که همه قسمت هایش این سریال رو ببینم و تا براش کامنت ننوشتم نرم قسمت بعدی، اینجوریاس که فعلاً ۵ قسمت عقبترم
و خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که در مدار این سریال بی نظیر هستم و دارم دیدگاه های زیبای تو و بقیه عزیزانم و می خونم و کلی درکم بهتر و عالی تر میشه
فکر کن روی هر فایل بین ۱۲ تا ۳۲ کامنت لایک شده بی نظیر هست که با خوندن اونا کلی درکم از قانون و توجه ام به نکات مثبت بیشتر بهتر میشه. خدا رو شکر برای همفرکانسی با این همه عزیز دوست داشتنی.
مرسی عشق جانم که اینقدر عالی می نویسی
ان شاالله همیشه رو به رشد و موفقیت روزافزون باشی عزیز دلم 😘😘😘
فکرش را کن که چند وقتی توی یک همچین جایی باشی مثلا یک شهری زیبا مثل شهر خدا که 100 هزار جمعیتشه و همش هم زیباییه .. بعد انقدر اونجایی کلا همش اونجایی ( مصداق من که تمرکزم روی سفربه دور آمریکاست روزی که گذشته قسمت 58 بودم .. )
بعد یک دفعه حست میگه بیااا بریم به جای اینکه نظرات مردم این شهر 100 هزار نفری بینظیر را بخوانیم بریم ته کهکشان اونجا که نوشته نظرات امتیاز بندی هستند دیدم و حس کردم که بیام بریم به جای اون شهر نظرات شهر جدید را بخوانیم که جمعیتش خیلـــــی بیشتره و بزرگتره و انرژِیش هم بسیار بیشتر. OK
حس من منو آورد اینجا یک شهری که جمعیتش به میلیون هاا نفر رسیده و انرژِیش و نگاهش بسیار بسیار مدرن تر هست البته اینجا یعنی سریال زندگی در بهشت ..
حالا فکرش را کن که وقتی این نظر را هم بخوای بخوانی از بچه های شهر مدرن چه اتفاقی برات میافته .. چه احساسی بهت دست میده؟
Yeah Exactly
تو متوجهی که چقدر تفاوت هست بین نگاه های حتی سال گذشته توی یک شهر با الان!! تفاوت کاملا مشهوده و میتونی حسش کنی.
سلام بیااااا بغلمممم ببینم …
به آفرین جانم عزیزم، من واقعا بهت تبریک میگم عزیز دلم، البته که به راستی همیشه به خاطر وجود ارزشمندت از خدا سپاس گزاری میکنم ولی الان که دارم برات مینویسم خیلی خیلی احساس بهتری دارم خداروشکر. دم خودم گرم که برای حسم ارزش قائل هستم .. عااهااا یک چیزی وقتی نظراتی که بچه ها برات گذاشتن را خواندم و نظرات شما هم خواندم دیدم ..
میگی چی؟؟
خودت میدونی
میخوام بگممم که تووو خیلییی بزرگ شدی عزیزم.
احساس میکنم که پیام آور باد صباح هستم الان .. یادته داستانش را ؟
تو خیلی بزرگ شدی تو همون آدمی که اون آخرین پیامی که برای من نوشتی نیستی . یادم نمیاد کی بود ولی مطمئنم که نیستی چون خیلی بزرگ تر شدی حالا و من به عنوان یک هم پاره خوشحالم ..
واقعا برای وقتم ارزش قائل هستم و خوشحالم که وقتم را دارم مینویسم .. مینویسم برای هم پاره هایم ..
به آفرین آفرین جان عشق دلم، به خاطر وجود ارزشمند و شاد و خندانت خوشحالم واقعا خداروشکر میکنم.
این حسی که داشتی منم داشتم که حتی برادر من ظرف خودش را بشوره و ..
میخوام بهت بگم هر چند من نمیتونم خیلی اینو بهت بگم ولی با این نگاهم احساس خوب دارم که بهت بگم، اینکه .. اینو یک تضاد بدون و ازش استفاده کن که مستقل بشی .. اهرم رنجش کن ببرش توی قسمت اینکه اگر نخوای مستقل بشی اگر نخوای کسب و کار شخصی خودت را بزنی چه اتفاقات بدی چه محدودیت هاایی را باید متحمل بشی.. من اینکارو کردم .. خیلی پی اش را نمیگیرم که کی میشوره کی نمیشوره یا مادرم آشپزخونه را کمدها را تمییز میکنه یا نه و یا سپاس گزار هست یا نه .. من دیگه ول کردم این حرفااا را .. میخوام بگم که دیگه از حوصله ام خارج .. ما خیلی خوب میدونیم که اگر بخوایم جروبحث کنیم چه اتفاقات بدی را تجربه میکنیم .. اگر بخوای .. میدونی من هر روز داره که میگذره به درکم بیشتر میشه هییییی دارم این اهرم را درونم قوی تر حس میکنم که باید ثروتمند بشم اونم از مسیر کسب و کارم اونم از مسیر عشق و علاقه ام اونم با تکامل اونم بایددد پول بسازمممم بایددد بایدد ..
حالا همه ی این بولدهاا را ببین کلمه های بولد را همه اشون زمان برد ها …. تا یکی یکی درکشون کردم .. اول متوجه شدم که باید ثروتمند بشم چرا که ثروت خود خداست و تا وقتی که به ثروت نرسم نمیتونم به خدا برسم بعد گفتم آقا باید مسیر عشق و علاقه ام را پیدا کنم .. زمان برد پیدا شد و حالا در حال به وضوح رسیدن هست و باید باورهای هم جهت با خواسته ام ساخته بشه .. که خود خود اینم تکامل میخااددددد .. هم به وضوح رسیدنش هم باورهاش .. هم ایجاد باورهاش ..
بعدش همیننننن چند روز پیش بود! باوررت میشه که مننن تازههه هم مدار شدم که باید از همین مسیرررر هم پوللل خلق کنم چرا؟؟؟ حالا چراشو هم نوشتم باید ثروتمند باشم باید پول خلق کنم.
حتی شاید باورت نشه! همین 5 تیر ماه بود که متوجه شدم پاشنه ی آشیلی که توی بحث مالی دارم اینه که من خلق پول را که مساوی است با کار فیزیکی دیدم .. ونه عامل درونی و نه عشق و نه ایمان ونه ..
مسیر مسیر قشنگی هست خداروشکر .. یعنی زیباترین ..
آره منم چند روزی نت نداشتم مسئله داشتم .. یک جوری بودم .. اما ساختمش به هر حال من مارکوام بالاخره خیلی خوب توی سفرهام یاد گرفتم تنهاایی بدون گوشی و نت و موسیقی را حتی .. چطور بگذرونم. و خودم را تحسین میکنم.
به آفرین جان عزیز دلم، این لحظه هر چییی که فکرش را کنی میتونم بنویسم .. هر چی واقعا ..
اما دوست دارم به خودم امید بدم به تو به هم پاره ام بگم که یک روزی آره منم میبینمت فکر کردی که فقط تو ذوق و شوق داری که ببینی من را و یا دیگر اعضای گرم و صمیمی امون را .. نه منممم دارم منم دوست دارم منم میخوام ..
مااااااا لایق بهترین ها هستیم.
میخوام دعااا کنم.
دعا کنم که قلبمون از عشق خدا پر باشه .. خیلی خیلی خوب میدونم مخصوصا توی این روزها .. برای من سخت بوده کنترل ذهن اماا تونستم اما لطف خدا اما ایمانم ضایع نشده برگشتم حالم خوب شده و خوب به خوب تر ..
دعا میکنم که همیشه لبت خندون باشه .. مثل الان .. عاااا بخنددد بابااا عاشقتمممم من. همین
استاااااد و خانوم شایسته نمیدونیدددددد چقدددددر دوس داررررم بیام و تو اون آب شنا کنمو شیرجه بزنم توش😍😍😍😍😍😍😍🔥😍😍😍😍😍😂😂😂😂🙌🙌😅😅😅😅😄😆😆😆ایشالا یروز میام پرادایس مهمون تون میشم😍😘اصلا خودم ی همچین ملکی میخرم ایشالا به لطف الله.😅😄😆😍😍😘😘💟🌹🔥🌸💪👌👑👑👑☁⛅☀🌿🌾🌽🌊🌊🌍🌏🌎🏘🏕🏕🏕🏕🏕🏕راستی من عاششششق غورباقم😂😂😂😂مخصوصا این رنگی خوشگلاش چه خفن بود که با غورباقه ماهی گرفت چه سریع هم گرفت😯😅😆درحالی که با کرم بیشتر تلاش کرد نشد😅😆ولی وقتی مسیر رو عوض کرد و از مسیر درست خواستشو جویید خیلی بهتر و سریعتر نتیجه گرفت چه ماهی قشنگییی هم بود خدایا شکرت بابت این نعمات😅😆😯😍😍😘😋😝😜 پس اگه ماهم درمسیر خواسته هامون از مسیر خوب ینی احساس خوب پیش بریم صددرصد خیلی بهتر و سریعتر نتیجه میگیریم😍😍😍😘😘😆😋😜😂 یسسسسس.
خداجونم ازت سپاسگذارم اینا هم که گفتم الهام تو بود. بچها بیاین تو مسیر موفقیت راه رسیدن به خواسته رو بسپاریم به خداجان. بجای حساب کردن روی ذهن با اووون همه باور محدودکنندش و حساب روی عقل و منطق بیاید رو خدا و الهامات خوشمزش حساب باز کنیم و شرک نورزیم😘😘😘😆😋😍🙌🙌🙄🤗🤗💪💪💪💪✌💟💝💝💟
استاد استاد استاد…اســتــاد… لطفاً لطفاً لطفاً این متن رو کامل بخون بعد به بقیه کارات برس… اونقدر هیجان زده و شوک زده ام که حد نداره…از دیشب تا الان داغ و پر جوشِشَم… دیشب اتفاقی عجیب واسم رخ داده که مرزهای «همزمانی و نشونه»رو واسم جابجا کرده. خداوندا ایده و پلنی برای نوشتن ندارم، نمیدانم از کجا شروع کنم، بگو تا بنویسم، تا ثبت کنم «ایام الله» و نشانه ها را، تا ثبت کنم قدم ها و رد پاها را… الهی به امید تو؛
۱_ دیشب موقع خواب ،داشتم کامنت های قسمت های قبل رو میخوندم و با آگاهی و احساس خوب میخوابیدم که سحر بیدار شم… همین که داشتم خواب میرفتم، برادرم زنگ زد و ازم «درخواست» کرد که با ماشین برسونمش تا خونه دوستش… با اینکه توی قدرت « نه گفتن» و « رک بودن» خیلی خوبم ولی حسم گفت قبول کن و مشتاقانه برسونش…
۲_ آخر شب بود، بالاخره رسوندمش تا مقصد و بهم گفت کسی نیست برگردونم لطفاً یک ساعت دیگه بیا دنبالم،،،اگه میخای برو پارکی جایی استراحت کن…. رفتم تا بلوار خروجی شهر و یک گوشه جاده نشستم و مشغول خواندن کامنت های دوستان عزیزمون شدم و توی اون هوای آزاد واسه خودم کیف میکردم…
۳_ دیدم از دور یه آدمی میاد سمتم و یه جوری راه میرفت انگار بنده خدا حالش نرمال نبود، بعد چند دقیقه ازم «درخواست» کرد که بی زحمت گوشیتو بده تا یه زنگ بزنم به برادرم تا بیاد دنبالم، منم با کمال میل دادم، متوجه شدم که حتی برادرش هم بهش جواب نه داده و نمیاد دنبالش، بعد چند دقیقه دوباره ازم «درخواست» کرد که میشه بی زحمت منو برسونید، خونمون دوره و توی روستای بیرون ازشهر، نصف شبه کسی نیست باهاش برم… منم بی درنگ گفتم چرا که نه، با کمال میل… رسوندمش تا دم خونشون، خواست بهم کرایه بده که قبول نکردم و گفتم دوست عزیز ما آدما باید عاشقانه به هم کمک کنیم و دست همو بگیریم(بنده خدا انگار معتاد بود، حسم گفت خالصانه خدمت کن، منم بدون اینکه نگران باشم که نیمه شبی یه فرد غریبه معتاد رو برسونم روستای بیرون از شهر، این کارو کردم)
۴_ با احساس مفید بودن و خوشنودی برگشتم دنبال برادرم که برسونمش و بعد برم خونه بخوابم…برادرم رو سوار کردم و توی راه یمرتبه چراغای ماشین خاموش شد و ماشین از حرکت ایستاد وسط خیابون، متوجه شدم که باتری ماشین از کار افتاده و استارت زدن هم جواب نمیده…(تضاد)… ساعت ۲ نصف شب ماشین توی خیابون خوابید… واکنش و احساس و کنترل ذهن خودم، برای خودم هم جالب بود…
۵_ اصلا ناراحت و نگران شدم… سریع تمام آموزه ها و آگاهی هایی که درونم جا افتاده، خودشو بروز داد… توی دلم میگفتم خدای عزیزم میدونم که این تضاد یه تمرین جدید و کوچولو هستش… الخیر فی ما وقع…باورم نمیشد که این خودم باشم… بدون اینکه زوری بزنم ذهنم در کنترلم بود و خیلی خونسرد و بیخیال بودم… برادرم هم از خونسردی و آرامش زیاد من متعجب شده بود که نکنه این جِنه، میلاد که قبلاً اینجوری نبود،خیلی ریلکسه…
۶_ هیچ ایده ای نداشتم، توی گوشیم هیچ شماره و مخاطبی هم نداشتم که مثلا از عموم کمک بخوام(استاد چند وقت پیش بهم الهام شد تمام مخاطب ها و شماره های دوستان و آشنایان و خانواده رو از توی گوشیم حذف کنم… خط جدید هم گرفتم تازگی ها… هیشکی شمارم نداره… شماره هیچکس رو ندارم و نه حفظم… اینجوری نقش آدما توی ذهنم صفر میشه و فقط روی خودم و خدا فقط حساب و تمرکز میکنم)…. داشتم میگفتم؛ اون ندای دلم گفت یه نگاه بنداز ببین شماره از آشنایی توی گوشی نمونده،… جلل الخالق فقط یه شماره توی لیست تماس پیدا کردم که اونم مال یکی از دوستان قدیمیم بود که از قضا تعمیر کار هم هست…. با عزت نفس بالا خواستم زنگ بزنم و ازش کمک بخوام تا لااقل ماشین توی راه نمونه و بیاد درستش کنه و ما راه بیوفتیم( نصف شب بود، احتمال میدادم خواب باش، و خیلی انتظار نداشتم جواب بده… اما با اعتماد به نفس بالا و امید میخواستم « درخواست » کنم)
۷_ الو سلام کیوان جان… خوبی عزیزم بیداری……………..
استاد استاد استاد عزیزم، پرام ریخت یه لحظه… مو به تنم سیخ شد…
+++باورم نمیشد…. استاد باورتون نمیشه همین که داشتم صحبت میکردم، هنوز چند ثانیه هم نشد، که دیدم خودِ همین دوستم کیوان با موتور از پشت سرم رسید و چشم تو چشم شدیم……😮😮😶😶😯😯😯😦😲😍😍…. «هنگ المغز» شدم…. وای وای وای دیوانه شدم رفت…. این دیگه چی بود خدا…. از جایی که اصلا گمان نمیبری دستت را میگیرد این خدا و عجیباً غریببا سورپرایز و غافل گیرت میکند…. این است پاداش گوش دادن به ندای قلبم و خدمت خالصانه به برادرم و اون بنده خدایی که رسوندم…. این است پاداش کنترل ذهن و توکلم….
من،برادرم، و دوست تعمیر کارم هر سه تامون جا خوردیم…. آخه این چه سیستمیه دیگه خدااااااا…. در آن واحد فقط به کیوان گفتم؛ به این میگن همزمانی و امداد غیبی…. خلاصش کنم؛ با موتورش با هم رفتیم محل کارش باتری آوردیم جایگذاری کردیم، ماشین رو موقتاً برام روشن کرد، کلی ازش تشکر کردم(توی دلم فقط خدا رو یاد میکردم که چطور با دستانش از جایی که اصلاً فکرش رو هم نمیکردم بهم آیت داد)… برادرم دست بر روی شانه ام گذاشت و تحسینم کردُ گفت پسر تو فوق العاده بودی…. برادرم رو رسوندم و منم برگشتم خونه ولی ولی بیخوابی و بی قراری زد به سرم و تا صبح فقط با خودم و خدا حرف میزدم و تجدید میثاق میکردم…. همین تازه هم ماشین رو بردم تعمیرگاه،،، بهم گفت یه قسمتی از سیم فلان لخت شده بود و خدا بهت رحم کرده و شانس آوردی، چون ماشین احتمال داشت آتیش میگرفت و منفجر میشد و میمردی…. هیچی دیگه یه نگاه رو به آسمون کردم و محو شدم رفت ، که میلاد دیگه چی میخوای!؟!؟ برای n امین باره که خدا جونتو نجات داده و به دادن رسید… هنوز نمیخای قانع بشی که خدا داره بهت پیغام میده که تو بی دلیل نیست که زنده ای و هدایت شده ای؟!؟! هنوز نمیخای ایمان بیاری که خدا هواتو داره توی هر شرایطی و بهت میگه که تو فقط حرکت کن فقط ادامه بده؟!؟
استاد من الان حال و احوالم عجیبه عجیب… همین تازه که قرآن رو باز کردم تا ادامه بدم ادامه قرآن خوندم رو، به آیات ۵,۶،۷ سوره ابراهیم برخوردم…. اونجاهایی که میگه و ذکرهم بأیام الله….یا آیه ۷ میگه: و اذ تأذّن ربکم لـِٔن شکرتم لَأزیدنکم و لـِٔن کفرتم انَّ عذابی لشدید…. سریع متوجه شدم که خدا داره بهم الهام میکنه؛ این همون ایام الله، روزهایی هستش که یادآوری آن قلب مومن را آرام و محکم میکنه و نشانه هایی برای شخصی است که در بلا و مصیبت، صبور و شکر گزاره…. آخه یکی به من بگه این چه جور « همزمانی زنجیره وار» بود؟
دقیقاً موقع خواب برادرم زنگ میزنه خونه… من هدایت میشم به نقطه ای از شهر و یه آدم بهم برخورد میکنم و ازم کمک میخاد و منم کمک میکنم…. و در ادامه ماجرا دقیقا لحظهای که به کمک نیاز دارم و دقیقا لحظه ای که تماس میگیرم، اون دوست قدیمی ام که مکانیکه از راه میرسه… اصلاً چطور ممکنه ساعت ۲ بامداد بیدار بوده باشه، دقیقا گذرش به مسیر خیابونی که ما توش گیر کردیم بودیم افتاده، و تازه، دقیقا لحظه ای که من باهاش تماس گرفتم، در آن واحد به طور کاملا اتفاقی (هدایتی) از پشت سر بهم رسید و چشم تو چشم شدیم…. خدایا من دارم خواب میبینم؟!؟! چطور ممکنه؟!
استاد عزیزم احساس میکنم باید یه سری حرفا رو بزنم؛ انگار اگه ننویسم ، از ندای قلبم سرپیچی کردم؛
استاد عزیز و دوست داشتنی ام، بارها و بارها ازین دست اتفاقات عجیب و معجزه آسا برام رخ داده قبلاً… قبلا چندین و چند بار اتفاق های به مراتب عجیب تر و غیرقابل باورتری برام افتاده که نتونستم توی سایت بنویسمشون تا هم رد پا بزارم هم ایمان و باورم قوی تر شده… اتفاقاتی که غیر ممکن و اعجاز برانگیزه…توی دفترم گاها مینوشتمشون،تا بعدا یادآوریشون کنم و یادم نره که خدا چه کارایی برام کرد…. بذار راستشو بگم؛ اون اوایل (پارسال) از شما و مریم جان، بدم میومد… مدارم پرت بود و خودم هم حالیم نمیشد… ذهنم همش روی نکات منفی، و عیب و نقص گرفتن از حرفای شما و شخصیت تون بود … تفننی میومدم سایت چند تا فایل دانلود میکردم، و توی ذهنم فیلتر میذاشتم و مقابل بعضی حرفای شما محکم مقاومت میکردم(مغرور متکبر بودم)… برخی از حرفاتون رو نمیتونستم درک کنم و قبول کنم، و از شما عیب میگرفتم… ای خدا چقدر ناآگاه بودم من… یادمه مثلا میگفتم این عباس منش چقدر مادی گرا و تجمل گراست، چقدر عقده ایه و کمبود داره که موتور نو میذاره توی فضای دکور خونش…. چقدر مغرور و از خود راضیه چقدر دار و ندارشو به رخ میکشونه و میخاد حرص مردم رو دربیاره، چقدر از خودش تعریف میکنه؛ حالم از اعضای سایت بهم میخورد، از خوندن کامنتا و تحسین های زیاد دیگران از شما اعصابم خورد میشد… پیش خودم میگفتم چقدر ملت کمبود دارن …. اینا دیگه کین؟ چرا اینجورین؟ دارن ادا درمیان و الکی عشق میورزن به هم؟ انگار سرشون رو کردن توی برف خودشون رو زدن به خواب… انگار اینا توی این مملکت بی صحاب شده نیستن که اینجوری شاد و سرخوشن…..؛ بدجور با خودم درگیر بودم و نمیتونستم فضای سایت رو درک و هضم کنم… فقط به آگاهی های فایل ها گوش میدادم و عمل میکردم، و چه نتایج و نشونه های عجیبی میگرفتم… گذشت و گذشت بعد ماه ها زمین خوردن و بالا و پایین شدن، تسلیم رب شدم و دست به تخریب قالب های محدود ذهنیم شدم…. با تمام وجودم متعهد شدم که تا پای جان قدم بردارم و خودمو کاملا تغییر بدم….
استاد باورم نمیشه، منی که از شما و سایت و اعضاش متنفر بودم الان شدم جزو ثابت این خانواده بهشتی، منی که کامنت گذاشتن از خط قرمزام بود ، منی که اصلاً نمیتونستم فکرشو هم بکنم که عکس پروفایل بذارم، منی که به خودم اجازه نمیدادم که با اعضای سایت وارد گفت و گو و تعامل بشم… باورم نمیشه تا الان بیش از هفتاد دیدگاه گذاشته باشم روی سایت…. خط قرمز و قالب های محدود ذهنی واسه خودم گذاشته بودم… نمیخواستم خودمو وارد این جو کنم چون فکر میکردم از واقعیت های جامعه دور میشم و وارد یه سرزمین فانتزی خیالی میشم….. اینا رو میگم شاید دوستی این کامنت رو بخونه و به ترمزهاش پی ببره، استاد خیلی از افراد توی سایت هستن و همینجوری مثل گذشته من فکر میکنن، و حاضر نیستم حتی توی سایت کامنت بذارن و به همین خاطر دیر یا زود از مدار شما و سایت خارج میشن… دوست عزیز هر چی دلت میخواد کامنت بذار و بنویس و وارد این فضا شو… هر ترمزی داری بکش پایین… و لطفاً برای خودت هم که شده، توی سایت متعهدانه«حضور فعال» داشته باش…
خدا رو بی نهایت شکر که به ندای دلم گوش کردم و ایام عید وارد مسیر سریال زندگی در بهشت شدم و ازونجا بود که تغییرات من شدت گرفت و کاملا خودمو غرق آموزه های الهی کردم….
استاد عزیزم، یه اشاره به برادرم کردم بالا، یه سری حرفا رو سختمه فعلا بگم؛ استاد تا همین پارسال من و برادرم به خون هم تشنه بودیم، از کودکی تا بزرگسالی بارها و بارها تا سرحد مرگ همدیگه رو زدیم، بارها برای قتل همدیگه کمر همت بسته بودیم… اگه مداخله دیگران و رحم خدا نبود، تا الان یا من مرده بودم یا اون… در مورد خانوادم (پدر مادر مشرک،خطرناک و کافرم که انگار تنها هدف و مأموریت شون از زندگی تخریب و نابودی من بود) چیزی نمیگم فعلاً، و الّا شیرازه کامنتم از هم میپاشه… رابطه من و برادرم، میتونم بگم بدترین و خطرناک ترین رابطه ای بوده که میتونست توی دنیا وجود داشته باشه بدون شک…خصومتی غیر قابل توصیف…
به خدا بعضی مواقع احساس میکنم دارم خواب میبینم…. استاد باورتون نمیشه، تاکید میکنم بدون اینکه کار خاصی بکنم، روابطم با برادرم روز به روز داره رویایی تر میشه…. فقط و فقط از چهار ماه پیش و به خصوص با شروع سریال زندگی در بهشت که متمرکز روی خودم کار کردم، این اتفاقات داره برام میفته…. یک سری چیزا رو قیدشون برای همیشه توی زندگیم زدم و از درست شدنشون ناامید بودم کلا… یکیش همین رابطه حداقل بدون خصومت و معمولی با برادرم بود… اما انگار خدا و قانون دیوانه وار جواب میده….. استاد برگام ریخت الان که دارم اینو مینویسم ؛ همین برادرم دیگه به طرز عجیب و غیر قابل باوری عاشقم شده… هر موقع همو میبینیم عین دوتا عاشق معشوق همدیگه رو بغل میکنیم و بوس میکنیم… بی نهایت همدیگه رو دوست داریم و با هم بگو بخند و شوخی میکنیم… بخدا خودم هم باورم نمیشه و توی مخیلم هم نمیگنجید که برادرم باهام به صلح و عشق غیر قابل وصف برسه….
استاد فکر کنم کامنتم داره طولانی میشه؛ خیلی خیلی خیلی حرفا هست که بنویسم ولی هنوز فرصت نشده….خیلی خیلی از صفحه پروفایل دوستان رو خوندم ولی انگار واقعنی قضیه زندگی من با بقیه فرق داره…. گذشته ام …. جنس شخصیتم…. حتی فرم و شیوه هدایتم به سمت شما و سایت به طرز عجیبی فرق داره.و مشابهشو ندیدم… انگار خدا منو صاف انداخته وسط یه جزیره…. استاد عزیزم، زندگی تلخ گذشته شما رو بارها مرور کردم، و اصلا تعجب نکردم و دلم نسوخت ، چرا که زندگی گذشته من از بذر تولد تا بزرگسالی خودِ خودِ جهنم بود و به مراتب از زندگی گذشته شما تلخ تر…. فاجـــعـــه بود.. فاجعه به تمام معنا…
تغییرات و نتایجم توی همین مدت چند ماهی که وارد این باغ شدم و متعهدانه روی خودم کار کردم، برای خودم هم حیرت آور و عجیبه… توی همه جنبه ها رشد زیاد و چشمگیری داشتم به جز مالی که به نسبت بقیه موارد کمتر بوده(هنوز متمرکز روی باورهای ثروت و فراوانی کار نکردم)
اولویت اولم ترمیم و بازسازی شخصیت سوخته ام ، نه بهتره بگم زغال شده و پودر شده بوده… هر چی نگاه میکنم ، نمیتونم از عهده نوشتن داستان خودم در صفحه پروفایلم بربیام… شاید چند روز طول بشه و طومار طویلی بشه… تمام قد تمرکزم رو گذاشتم روی تغییرات بنیادین و حرکت رو به جلو خودم….اونقدر مشغول هستم که حتی فرصت نمیکنم نگاه به پشت سرم کنم، فرصت نمیکنم زیاد کامنت بذارم و کامنت بخونم…کار من از ایمان و باور به قانون گذشته، من الان دیگه دارم با قانون بازی میکنم با خدا بازی میکنم… استاد گلم، ترمز های زیادی دارم برای نوشتن بعضی حرفام… نیاز به تکامل و تمرین دارم…در روز های آینده باید ردپاها و کامنت ها جسورانه ای برای خودم ثبت کنم تا ایمان و تعهدم پولادین تر و مستحکم تر بشه…. اونقدر باید بنویسم و به خواسته هام توجه کنم تا سرعت و دَوَران بیشتری پیدا کنم در ادامه مسیر…
به امید الله یکتا در کامنت های بعد میخام پامو از روی ترمزهای بزرگ و سختی بردارم تا آزادتر و رهاتر بشم…..از ته ته دلم دوستت دارم سید حسین عباس منش……مریم شایسته …. دوستان الهی ام
هنوز فرصت نکردم قسمت ۵۱,۵۲,۵۳ ببینم…. از دیروز صبح تا الان هنوز نخوابیدم از شور و عشقی که خدا به دلم انداخته بی خوابی زده به سرم..
خیلی خوشحالم ازین که نوشتارم رو خوندید و از حس و حال ناب و زیباتون برام گفتید… مرسی عزیزم…خدا رو صدهزار مرتبه شکر بابت دوستای نازنین و فرهیخته و توحیدی مثل شما… آدم کیف میکنه و به وجد میاد ازین همه عشق ازین همه زیبایی ازین همه انسان های مهربان و شریفی مثل شما…
با خوندن کلماتت مو به تنم سیخ شد و وقتی رسید به رابطه با برادرتون که اشکم دراومد
منم همچین تضادی توی خونه مون هست و خیلی دلم میخواد که حل بشه،راستش به علت تربیت غلط پدر و مادرمون بین بچه ها واقعا فاصله افتاده و من از ته دل میخوام که این فاصله پر بشه
بابا بنازم… بنازم… خدای من ببین کی پیغام گذاشته… ببین کی اومده… وای وای دختر تو کجا بودی؟!؟ توی آسمونا دنبالت میگشتم … دلم برای دوست ارزشمند عزتمند و بی نظیری مثل تو تنگ شده بود… عزیزمی مرسی مرسی و بی نهایت از سپاس گزارم که نوشتارم رو خوندی و برام کامنت گذاشتی و از حس فوق العادت گفتی…. بی نهایت ازت ممنونم که اینقدر خالصانه و صمیمانه تحسین و تشویقم کردی تا با عزم و انگیزه ای مضاعف با قدرت به حرکت در این مسیر حق ادامه بدم….
به آفرین عزیزم، دوست الهی و بینظیرم، ببخشید که نشد پاسخ کامنتی که هفته های قبل توی قسمت ۳۶ واسم گذاشتی رو بدم…همین جا ازت از ته دلم تشکر میکنم و امیدوارم که به همون خواسته هایی که اونجا نوشته بودی برام، روز به روز بیشتر برسی و بهتر و بهتر بشی… واقعا ببخشید، خیلی برام زشته که جواب پیغام کسی رو ندم، مثل این میمونه که یکی بهت سلام کنه و تو جواب سلامشو ندی… وقتم تماما پره و به شدت سرم شلوغ… یادم رفته بود جواب بدم… خیلی برام عزیزی خیلی
تا اینکه بالاخره گیرت آوردم… تا اینجا صمیمانه برات پیغام بذارم….
الهی الهی… اشک توی چشمام حلقه زده… به آفرین گل، مگه از زندگی داغون گذشته من بدتر بوده ؟!، نمیتونم تصورشم بکنم که از روابط من داغون تر وجود داشته باشه… وقتی من از روابط بسیار خطرناک و فوق افتضاح به بهترین روابط رسیدم پس این برای هر کس دیگه هم به راحتی ممکنه… دوباره کامنتی که روی این قسمت گذاشتم رو کامل بخون …. در پاسخ به یکی از دوستان عزیزمون توی همین کامنت ها، یه اشاره ای هم کردم….؛ به آفرین من چون خودمو همیشه عاقل و فهمیده تر میدونستم و خیلی توی تمرکز به نکات منفی دیگران مُصر بودم و با خودم در صلح نبودم، همیشه انگار دنبال این بودم که یجورایی دیگران رو مدیریت، هدایت و هَندِل کنم… یک کارایی اساسی کردم و توی این مدت درون شخصیتم به شکل قابل ملاحظه ای جا افتاد:
مثل پرنسس الا و تو ، عشق رو درون خودم به جریان درآوردم، بی قید وشرط، و با خودم و خدا به صلح رسیدم
اصلاً روی رفتار دیگران هیچ چیز تمرکز نکردم فقط و فقط روی خودم ، سایت، خدا، و خواسته هام تمرکز کردم(خودمو ایزوله کردم)
این خیلی مهمه، اصلا دنبال این نبودم که دیگران رو تغییر بدم یا بخوام یکاری کنم که رفتار دیگران باهام تغییر کنه، خودمو بی قید و شرط بدون اینکه نظر کسی برام مهم باشه دوست دارم دیگه
این خیلی مهمه، این یکی نقاط قوت منه؛ هیچ مخاطبی توی گوشی ندارم، با هیچ کسی تماس و پیام ندارم، هیچ شبکه مجازی ندارم به جز اینستا که آگاهانه و هوشمندانه هر چند وقت یه بار میام پست های استاد و بقیه موارد رو با عشق و توجه نگاه میکنم و انرژی میگیرم( چیزی حدود بیست پیج رو فالو کردم که از مهمترین و الهام بخش ترین افراد زندگیم و جهان هستن… اصلا نه عکسی نه پستی نه چیزی نمیذارم ….تاکید میکنم که عمدا و هوشمندانه این کارو میکنم تا از بابت کنترل ورودی ها و حفظ تمرکز بالا و آرامشم ،خیالم راحت باشه) تلویزیون و اوضاع و اخبار کشور که کلا بیخیال اصلا نمیدونم چیه … یکساله به طور کامل گذاشتم کنار….
راستی سعی کن شادیتو بروز بده… مخفیش نکن… انرژی مثبت و حال خوبتو با دیگران به اشتراک بذار… لارج و بیخیال باش و در عین حال شوخ طبع باش…. بذار همه بفهمن که تو یه آدم دیگه ای شدی و مطمئنن دیگران هم تحت تاثیر این روحیه و شخصیت بینظیرت قرار میگیرن…. فقط مقابله نکن… بحث نکن… آرامش خودتو فدای هیچ کس و هیچ چیز نکن
فقط متعدانه توی این مسیر با تمام وجود قدم بردار و به آگاهی ها قدم به قدم عمل کن… تکرار کن… مرور کن…
راستی این یه شهودیه که مدتیه بهم الهام شده و خودم کم کم فهمیدمش: بهترین، راحت ترین و قویترین راه برای کنترل ذهن و حال خوب و تمرکز کافی، «هدف داشتن» و یا «رویا داشتنه» که به آدم انگیزه و اشتیاق سوزان میده… اینجوری ذهن دیگه رام تر و آروم تره و کمتر سراغ حاشیه میره….
اغلب همه ما توی فضای بدی رشد کردیم… پدر مادرا اصلا هیچ درک و آگاهی ندارن و خودشون هم نمیدونن چیکار میکنن… به نظر من بهترین شیوه تربیت، تربیت نکردنه… تحمیل نکردنه… زور و تهدید نگفتنه… انتقاد نکردنه…. بزاریم بچه ها خودشون آزادانه بزرگ شن و رشد کنن … بدون دخالت … خداوند پروردگاره… پروردگار کارش چیه؟ پرورش و رشد…. خدا خودش می پرورونه… فایل های توحیدی رو بیاد بیار… سریال زندگی در بهشت و مهمونای بینظیرمون هم که دیگه بهترین نمونه و الگوی الهام بخش هستن برامون… من خودم باید بارها و بارها ببینم و توی گوشت و استخونم جاشون بدم… جالبه بگم برات؛ هوپ و رایان مامان بابای خودمن دیگه و دیگه به مغزم قبولوندم که اینا خانواده حقیقی و رویایی من هستن… لوک یعقوب لیوای و یوسف هم داداشای نازنین کوچیک خودمن… قدرت تجسم من یک چیز بسیار نادر و عجیبیه که اصلا توی سایت ازش نگفتم… وحشتناک و حیرت انگیزه قدرت تجسم و تخیلم … بارها خودمو در کنار خانوده عزیزم یعنی راسل تجسم کردم و احساسی خیلی قابل توصیف و زیبا…
شکی ندارم که همین الانشم توی روابط با خواهر برادرات پیشرفت کردی ولی هنوز انتطارت براورده نشده… من میگم مثل من که هیچ انتظاری از دیگران نداشتم، هیچ انتظاری نداشته باش و فقط و فقط روی حال خوب خودت متمرکز باش … اونوقت رفته رفته خوشون عاشقت میشن و اونجوری رفتار میکنن که تو میخای…توی همین کامنتی که روی این قسمت گذاشتی به همین مورد هم خودت بهتر اشاره کردی…. ولی انصافاً حظ بردم از کامنتت و کیف کردم… چقدر به نکات خیلی خوبی اشاره کردی… اون مثال تبلیغات و توحید… اون اولویت حال خوب خود آدم… عالی بود عالی …
به آفرین جان… به قرآن خودم هم باورم نمیشه… اصلا نمیدونم چجور توصیف کنم… برادرم و خواهرم همونجوری باهام برخورد میکنن که توی رویاهام هم فکرشو نمیکردم… هر وقت گهگاهی میبینمشون همش قربون صدقم میرم و دوست دارن وقت بیشتری رو باهام بگذرونن و کنارم باشن… انگار جهان کرنش کرده… اونا خودشون تغییر نکردن، بلکه در مواجه با من رفتار و برخوردشون تغییر کرده…. بهترین ورژنشون رو برای من ارایه میدن…. عجیب غریب عاشق هم شدیم و با هم شوخی و خنده داریم …هم خواهرم گلم … هم برادر عزیزم…. توی سه ماه کلا همچی عوض شده … نه فقط خواهر برادرم …. بلکه همه و همه … حتی غریبه ها…
من روانی این خدا و سیستم فوق هوشمندش شدم… هنوز توی شوکم … انگار دارم خواب میبینم … شاید ماه ها طول بکشه تا بتونم هضمش کنم و باور کنم که این واقعیته نه خواب…. دلم میخاد با جزئیات بیشتر توضیحات مفصل تری برات شرح بدم ولی خیلی طولانی میشه… اگر بعدها زمانی احساس کردی که به وضوح بیشتری نیاز داری، بیا پروفایلم و اونجا مطرح کن تا ، با عشق و حوصله تمرکز بالاتر از تجربیات خودم بگم و توضیحات کامل تری بدم… میدونم که به زودی میای و از نتایج و احساسات و اتفاقات نابت برامون میگی و در این هیچ شکی ندارم… چون تو فوق العاده عملگرا و متعهدی در این باغ بهشتی….
بفرین جان… تو یکی از بهترین و فعال ترین و عزیز ترین اعضای سایتی خودت بهتر از من میدونی که چقدر خوبی تو
بَه بَه ببین چه عکسی… فأحسن صورکم… عجب صورتگری
دختر دارم واقعنی کم کم عاشقت میشما…
گیسوی کمندت… ابروهای کشیده با سیه چشمانی درشت و زیبا…برآیند مجموع بینی و لب و چونه و گونه های فوقالعادت با اون تکیه گاه انگشت شصت که انگار چال گونه مینماید، ترکیب چشم نوازی شده…دارم چهره کلاسیک بسیار زیبایت را اندکی توصیف میکنم… این هم نوعی تمرکز به نکات مثبت و زیبایی هاست به شیوه خودم…😍😍😂😂😆😋😊😁😉😉💗💞🌹😘💖💙
تحسنت میکنم بابت عزت نفس فوق العاده ات که بدون آرایش و میکاپ تصویر زیبایت رو گذاشتی… خیلی از دخترای امروزی و حتی پسرا بدون آرایش و میکاپ و ویرایش عکس نمیذارن و بیرون نمیرن… عکس قبلی ات معرکه بود… این یکی محشره… واقعاً بی نظیر و فوق العاده ای بانو و بهت افتخار میکنم بابت این تعهدت، این وجود سراسر خدایی ات، این حد آگاهی فوق العاده و عمل کردنت، کامنت های بینظیرت، وجود زیبایت… راستی، بَفرین یا بِفرین؟؟ به + آفرین =به آفرین( بِفرین) یا شاید هم توی خانواده بَفرین صدات میزنن؟!
خدا رو بی نهایت شاکرم بابت داشتن دوستان فوق العاده و بی نظیری مثل شما…خودت هم نمیدونی چقدر دوستت دارم به آفرین عزیزم، دوست مهربان و خوش قلبم…
و چقدر عالی تر جواب دوستان رو میدید واقعا استفاده بردم
در مورد روابط من با پسر بزرگم مسله داشتیم طوری که حتی سلام همنمیکرد و ناراحت میشدم چند سالی بود الان که حدی تر تمرکز بر خودم کردم واسه تولدم هدیه خرید و رفتارش خیلی فرق کرده
ای جانم … ای جان… الهی الهی… ببین کی اینجاست.. ملکه عشق … پرنسس عشق… الای دوست داشتنی و بینظیر… دختر آیا تو شکارچی هستیی؟! قلب منو شکار کردی تو… تو با دل من چیکار کردی 💞💗💖💜💓💙
سلامی از جنس عشق و تحسین به روی ماهت گل بانو… سلام بر قلب زلال بیکرانت… دختر تو چقدر نازی… تو چقدر مهربونی… تو چقدر خوش قلبی… تو چقدر عزیز و تو دل برویی… هیچی تو دلم نیست… هیچی…. تو چقدر پر انرژی و خوش رویی… تو چقدر تحسین کننده و شکر گزاری….
میخوامت به قرآن… میخوامت…
خیلی خیلی خوشحالم که نوشتارم رو خوندی و حس فوق العاده رو باهام به اشتراک گذاشتی…. بی نهایت سپاسگزارم از تحسین ها، تشویق ها و دلگرمی های خالصانه و صمیمانه ات که بهم بی نهایت انرژی و انگیزه میده…
پیغام بسیار زیبا و سرشار از عشق خدایی ات رو که برام توی صفحه گذاشتی خوندم و از شوق و ذوق اشک ریختم و پرواز کردم… بی نهایت ازت سپاس گزارم دوست فهیم،عزتمند،توحیدی و الهی ام…
ببین الا عزیزم، هر وقت ندای قلبم بهم امر کرد میام صفحه پروفایلت و طوفانی وحشتناک و عظیم از تحسین و عشق به پا میکنم و دیوانه ات میکنم بخدا… فعلاً داغ یک پروژه عظیم ام و باید وارد فاز جدیدی از خودسازی بشم… میخام با خدا وارد معامله بشم… و وارد ریسک های خطرناک غیر منطقی، شهودی و سرنوشت ساز بشم… دلم میخواست اونقدر وقتم آزاد بود تا هر وقت دلم خواست برات پیغام بذارم…
راستی بذار اینو هم بگم؛ چند قسمت قبل یک کامنت گذاشتم و از بارون و تجربه حس بینظیرش همون قسمتی توی سریال بارون اومد و ابرها رنگارنگ شد؛ بخدا انگار خدا داره با من شوخی میکنه و همچی رو حتی آسمونو برای من تزیین میکنه ، همین عصر امروز توی اوج گرمای وحشتناک تابستون هوا ابری شد، شکل ابرا و باریکه های پرتوی های نور از لابلای ابرا منظره عجیبی رو ساخت، درست مثل قسمتای بهشتمون، بعدش یه رگبار بارون زد منم سریع مطابق معمول لباسامو دراوردم و لخت رفتم زیر بارون… عجیبه که چند روز پیش توی اون کامنت توصیفاتی رو داشتم و تجسم کردم، و حالا عینش رخ داده… من به راحتی از نشانه ها ، هم زمانی ها، و زیبایی های زندگیم نمی گذرم و تمرکز بر زیبایی ها رو باید از سریال یاد گرفت و توی زندگی واقعی همیشه تمرین کرد تا کاملا توی ذاتمون جا بیفته… انگار آب و هوا هم مسخرم شده…. ععههه… خوب که یادم اومد…
انیمه فوق العاده «آب و هوا با تو» رو چند وقت پیش دانلودو روی هارد آرشیو کردم، ساخته ماکوتو شینکای، سازنده پرفروش ترین و بهترین انیمه تاریخ یعنی «اسم تو»
انیمه اسم تو یکی از زیباترین عاشقانه ترین و زلال ترین فیلم هایی هستش که عمرم دیدم، و یادمه اونقدر از شوق باهاش گریه کردم که احساس خشوع و خضوع عجیب الهی بهم دست داد، ازونجا دیگه نمه نمه عشق درونم جریان پیدا کرد و همین باعث شد به لحاظ فرکانسی آمادگی حضور در سایت و شیرجه در سایت بهشتی مون رو پیدا کنم… نمیخام مثل اوتاکوها با آب و تاب برات تعریف کنم تا مجبور شی بری ببینی… ولی بدون شک برای تو که آخرت عشقی، دیدنش(دو زبانه دانلود کن … دوبلش حرفه ای و بینظیرمون)، برات یکی از لذتبخش ترین تجربه ها خواهد بود، مطمئنم… امیدوارم این پیشنهاد منو برای خودت هم که شده بهش فکر کنی… نگران نباش باورهای مسموم نداره… فقط و فقط زیبایی و حس بی نهایت آرامش و خوب داره…
راستی الا یه سوال کلیدی؟؟!!
میگم آیا تو انسانی؟!؟! یا فرشته ای؟!؟!
چیه ماهیتت؟!؟!
چرا اینقدر تو خوبی دختر؟!؟! هاااا؟!؟!
نمیدونی چقدر دوستت دارم من عزیزم… تو یکی از بهترین محبوب ترین و عزیزترین اعضای این خانواده هستی بدون شک و اینو خودت هم بهتر میدونی… وقتی اسم مبارکت و کامنت های بینظیرت رو میخونم به وجد میام و احساس میکنم فرکانس هام تنظیم شده و به خدا نزدیک تر شدم… خدا نکنه اون روزی رو ببینم که الای عزتمند و دوست داشتنی توی سایت نباشه و نوشته باشه آخرین کامنت ۲ سال پیش… وای تصورش هم آدمو عصبی میکنه … تا ابد با حضور فعال و پیشرفت های بینظیرت و وجود سراسر توحیدی و عشقت، توی این سایت و باغ بهشتی بدرخشی… با نور خدا نورانی تر شو و به ظلمات بتاب و جهان خویش را روشن و منور کن… الای عزیزم
عاشقتم دختر پاک و خوش قلب و از ته دلم دوستت دارم💙💓💜💗💞🌹💖💙
سلام و درود و رحمت بیکران الله یکتا بر آقا علی عزیزم…
خیلی خیلی از کامنتی که برام گذاشتی خوش حال شدم و کیف کردم … مرسی عزیزم…ای بنازم، خودم همه چیزم ریخت و گرخیدم از همزمانی… لحظه ای دوستم از پشت سرم اومد و فیس تو فیس شدیم… هیچ وقت یادم نمیره و عجیب غریب بود واسم…
علی جان، فکر کنم نتونستم با کلمات عمق فاجعه رو بیان کنم؛ نمیخاستم توی کامنت خاطر دوستان رو مکدر کنم و احساس انزجار و بار منفی رو به دوستان منتقل؛ میگم وضعیت من ورای اون چیزیه که هر کسی بتونه تصورش رو هم بکنه چه برسه به تجربه؛ جر و دعواهای خانوادگی رو خیلی ها دارن ولی اوضاع ما خیلی خراب تر و خطرناک تر از اون چیزیه که حتی توی فیلما و کتابا هم ندیدم… بارها برادرم برام چاقو کشید… بارها از شدت جنون و حمله عصبی زجر کش و شکنجش کردم …. هنوز آثار زخم ها و جراحات روی صورت و بدنم مونده… دشمن بودیم اونم خونی و جونی… تقریباً هر هفته و چند روز جنگ و تهدید و شورش… باورت نمیشه… هیشکی باورش نمیشه…
در مورد پدر مادر که بیخیال… اگه بگم کامنتم منتشر نمیشه… اگه بگم که چه کارایی باهام کردن و چه جور آدمایی بودن زار زار گریه میکنید و وحشت میکنید… خودم هم جرات ندارم که دیگه بهش فکر کنم چه برسه به تعریف..
این حرفا که میگن؛ شیر مادر حلالت، عجب پدر مادری که همچین فرزندی رو تربیت کردن…. اینا همش حرفه… به مثل حضرت ابراهیم و پدر مشرکش دقت کن…. وای بر مشرکین … وای کافرین … وای بر ظالمین … وای جاهلین… پناه بر خود خدا…
هیچی توی دلم نیست و هیچ کینه ای باهاشون ندارم… زخم ها ی وجودم ترمیم شدن و اینو بدون جای هیچ زخم عمیقی پاک نمیشه و از بین نمیره … زخم روح و دل… در حافظه بلند مدت ثبت میشه و نمیشه پاکش کرد…. با این وجود اونقدر وجودم سرشار ازعشق خداست که گهگاهی هم وقتی مبینمشون بهشون عشق میورزم و با ادب و احترام بالا و با مهر و محبت باهاشون برخورد میکنم… چون تسلیم رب شدم… الان هم خدا رو شکر خیلی خیلی بهتر شده ارتباطم باهاشون ولی به هر حال به خاطر خودم هم که شده هیچ کاری باهاشون ندارم و از مدارشون خارج شدم
من مثل استاد رشد و ادب آموختم: ادب از که آموختی از بی ادبان… هیچ کار خدا بی حکمت نیست و من با درک و آگاهی الانم خدا را میلیاردها مرتبه از اعماق وجودم شاکرم بابت تقدیر و حکمتش، چرا که همین تضادها و مشکلات سرسام آور منو قویتر و پوست کلفت تر و بمب اتمی انگیزه کرده…
عزیزمی … خیلی ممنون و سپاسگزارم از تحسین ها و نگاه زیبابینت به تصویر پروفایل… بابا عکس و فیلم و این چیزا جوابگوی اوج جمال و کمال و نسخه اورجینال بیرون و درونم نیست😂😁😊😋😆😉😍😘😎
خیلی خیلی خوشحالم از حضور دوستان نازنین و بینظیری مثل شما..
سلام میلاد عزیزم. عاشقتم من پسر فوق العاده. تو بی نظیر هستی. چقدر از تبعیت کردن از ندای درونیت و کمک کردن و بخششت لذت بردم. چقدر لذت بردم که تونستی این چنین روابطت رو با برادرت متحول کنی. خدایاشکرت که قانون جواب میده. وقتی ورودی ها رو کنترل میکنی و روی فایلها با تعهد کار میکنی شهد شیرین نتایج رو میچشیم. خدایاشکرت که ما رو هدایت کردی تا زندگی دلخواهمون رو بسازیم. میلاد عزیزم وقتی تونستی چنین تحول عظیمی رو در بدترین روابط زندگیت ایجاد کنی پس قطعا میتونی در روابط عاطفی دلخواهت و ثروت دلخواهت هم بی نهایت تحول ایجاد کنی. اینها نشون میده که قانون جواب میده. آفرین که تونستی آموزه ها رو به عمل بشونی و ذهنت رو در هنگام برخورد با تضاد تحت کنترل داشته باشی این مهمترین توانایی بشره مخصوصا وقتی به تضادی بر میخوره. واقعا از نتایجت لذت بردم و تحسینت میکنم به خاطر اینکه داری ادامه میدی و کامنت میگذاری و باورهات رو تقویت میکنی. برات ایمان قوی تر تعهد بیشتر و باورهای عالی تر رو از خدا میخوام و آرزو میکنم هر روز به سمت زیبایی های بیشتر و اتفاقات عالی تر هدایت بشی و خداوند راهگشای مسیرت باشه.
راستی میتونی فصل اول کتاب رویاهایی که رویانیستند رو به صورت رایگان دریافت کنی:
بَه بَه ببین کی اینجاست… سلام و هزاران سلام بر آقا محمد صادق عزیزم…. من بیشتر عاشقتم پسر… چند بار قبلا کامنت های بینظیرت رو خوندم و واقعا یاد گرفتم ازت و کیف کردم… حقا که درک و آگاهی های فوق العاده ای از قوانین داری… خیلی خیلی کامنتت حال و احساسم رو بهتر و بهتر کرد و خیلی خوشحالم که نوشتارم رو خوندی و لذت بردی… منم از لذت بردن تو لذت بردم عزیزم….
بینهایت ازت ممنون و سپاسگزارم گزارم بابت تحسین ها و تشویق های صمیمانه و خالصانه ات که مایه انگیزه و امید روز افزون منه… بسیار لذت بردم از تک تک جملات سنجیده و شیوایی که برام نوشتی…. چقدر من خوشبختم که دوستان ناب،آگاه، توحیدی، و بی نظیری مثل شما دارم..
دقیقاً محمد صادق جان خوب اشاره کردی؛ من بکوب روی کنترل ذهن و ورودی ها و سریال زندگی در بهشت کار کردم… چند ماه مستمر نه یه روز در میون…نتایج بدیهی و طبیعیه وقتی متعهدانه روی خودت کار کنی…نتایج خودشون میان…. اونقدر با شدت و حِدت دارم روی خودم و زندگی کار میکنم که اصلاً متوجه گذر زمان و تغییرات و نتایج نمیشم فقط میرم جلو… شور و شوق و اشتیاق سوزانم داره عین آتشفشان فوران میکنه …
یقین و اطمینان و ایمان بسیار زیادی دارم که به اهداف و خواسته های والا و مقدسم میرسم به ویژه روابط عاطفی مافوق رویایی و ثروت و آزادی کلان دلخواهم… به دوستان فهیم،عزتمند و فوق العاده ای مثل شما نیاز دارم…
دقیقاً …وقتی بتونی آگاهانه و هوشمندانه ذهنت رو در شرایط و اوضاع به ظاهر بد کنترل کنی و از تضادها(من بهش میگن همون آزمون ها و امتحان های الهی) با سربلندی و سلامت عبور کنی ، دیگه آدم سابق نیستی، دیگه بزرگ و بزرگ تر میشی و رشد میکنی…مهارت تقوا و سلف کنترلت قویتر میشه.. مثل استاد گرانقدرمون…
مرسی عزیزم که خیر و صلاحم رو میخای و لینک فصل اول کتاب رویاها رو برام گذاشتی، حقیقتش این کتابو همون اوایل دانلود کردم ولی هیچوقت فرصت نشد بخونمش… در واقع چطور بگم؛ من هنوز فرصت نکردم که خیلی از فایل های رایگان استاد رو ببینم و کامنتاشو بخونم چه برسه به محصولات… همین الان میتونم کتابا رو یک جا بخرم ولی میدونم که نمیخونمشون چون خودمو خوب میشناسم و توی پی دی اف خوندن خیلی راحت نیستم… فرضا اگه همین الان خود استاد تمام محصولات شون رو یکجا بهم هدیه بدن، مطمئنا من نمیرم سمتشون و نگاهشون هم نمیکنم، چون من هنوز حتی نصف فایل های رایگان رو هم به درستی ندیدم، چون همین آگاهی ها و کامنت ها و محتوای ناب فایل های رایگان از سرم هم زیاد تره، هنوز آمادگی مواجه با آگاهی های طوفانی و کیهانی محصولات رو ندارم امکان داره از شدت هیجان جون بدم… هر فایلی که از استاد مبینم میمیرم و زنده میشم … با تمام وجودم سعی میکنم ببلعمش… من فقط گرسنه و تشنه نیستم من وحشی ام من روانی هر فایل و هر قسمتم… به راحتی و سطحی ازشون نمی گذرم… برای منی که رسالت بزرگی در پیش دارم ، صفر تا صد زندگی سید حسین عباس منش درسه درس…تازه واردم و تازه حدود سه ماهه وارد این باغ بهشتی شدم و روی خودم کار میکنم
بازم ازت ممنونم دوست عزیز و دوست داشتنی ام
عاشقانه دوستت دارم محمد صادق جان 💖💗💙🌹😍😆😘 امیدوارم که در این ره سراسر عشق و توحید هم من و هم شما بنده عزیز و شریف خدا و هم همه دوستای فعال و بی نظیرمون ثابت قدم و استوار باشیم
تبریک تبریک تبریک برای تمام موفقیت هات برای این هم زمانی هات برای شجاعت و شهامت و ایمانت برای عمل کرد فدقالعادت هم برای نوشتن کامنت و هم گوش کردم به الهامات آفرین تحسین میکنم این همه شجاعت و صداقت رو دوست خوبم
از خوندن کامنتت اشک تو چشمام حلقه زد فقط و فقط اعضای این سایت این عشق و این ایمان تو این کامنت رو درک میکنن اون ایام الله که گفتی دلرمنو لرزوند و لئن شکرتم لازیدنکم دقیقا سپاسگزار بودی که هدایت شدی که تعویض باتری در بهترین زمان که خدای نکرده اتفاقی برات نیوفته و این هم پاداش جوش دادن به ندای قلبته این حس و حال عالی و خدایی نوش جانت دوست خوبم منتظر خوندن نتایج عملکرد یه این ایمان راسخت هستم
سلام و درود بیکران خدا بر دوست عزیزم، زهرا خانم گل و دوست داشتنی… زهرای عزیزم چند بار قبلا کامنت های بینظیرت رو خونده بودم و واقعاً کیف کردم و استفاده کردم… خیلی خیلی خوشحالم ازین که نوشتارم رو خوندی و احساس نابتو باهام به اشتراک گذاشتی…
وای عزیزم بی نهایت ازت ممنون و سپاسگزارم که اینهمه خالصانه بهم تبریک گفتی و تحسینم کردی… تک تک جملاتت احساس منو هی بهتر و بهتر میکنه … من خوش بخت ترینم که دوستای بی نظیر و نابی مثل شما بانوی عزتمند و فوق العاده دارم… آدم به وجد میاد…. واقعا مرسی مرسی مرسسسی عزیزم…
الهی فدای اون چشمای نازت، چشمای منم از حس و حال بینظیری که بهم منتقل کردی داره از شوق میخنده و اشک میریزه… خدایا شکرت شکرت
خدا رو هزاران مرتبه شکر میگم که هممون در این وادی السلام داریم با هدایت خدا زندگی میکنیم و به سمت نعمت ها زیبایی ها و خواسته های ناب و بینظیرمون حرکت میکنیم… به راستی که هدایت شده و رستگاریم
آره دقیقا …. تازه دارم درک میکنم که ایام الله یعنی چی (آیات ۵,۶,۷ ابراهیم) و واقعا قلب منو منقلب کرد… در اینکه خدا منو داره به جلو میبره و هدایتم میکنه هیچ شکی ندارم چرا که در بدترین شرایط هم منو حافظ و نگهبان بود و همیشه هم داره با زبان نشانه ها و تضادها باهام صحبت میکنه و هدایتم میکنه …. این ماییم که باید زبان خداوند و جهان هستی رو درک کنیم و بفهمیم تا با عمل به الهامات و ایده ها قدم به قدم به مدارهای بالاتر ارتقاء پیدا کنیم…
از ته دلم تحسینت میکنم و دستانت را صمیمانه میفشارم،بابت اینکه در این مسیر سراسر نور هستی و با تمام وجود روی خودت کار میکنی و به خودت و دوستان بهشتی ات انرژی مضاعف میدی…
به امید الله یکتا ذره ای شک ندارم که با قدرت و تمام توان در این مسیر و ره توحید و عشق محکم تر گام برمیدارم و به بهشت آرزوها و خواسته هام هدایت میشم
امیدوارم به هر آنچه در دل داری برسی… خدا یاور و یاور ماست
خیلی خیلی خوشحالم که نوشتارم رو خوندی اونم چند بار و به دلت نشستُ برات لذتبخش بوده…
ای جانم عزیزم…. بی نهایت ازت سپاس گزارم بابت تحسین ها شورانگیز و خالصانه ات… صد هزار ماشاالله به شخصیت فوق العاده، تحسین کننده، توحیدی، با عزت و ارزشمند شما
منم از لذت بردن و حس فوق العاده مثبت شما بسیار لذت بردم… و خدا بی نهایت شاکرم و خیلی خیلی خوشحالم که دوستان ناب و فوق العاده ای مثل شما رو دارم…
به امید الله یکتا قطعا، یقیناً و بدون شک با تمام قوا به پیش میرم و ذره ای شک ندارم که با ایمان و عمل به آنچه از خدا و دستانش می آموزم به جایگاه واقعی خودم که در ذهنم میسازمش میرسم و از ته دلم از خدا میخام که شما دوست گرانقدرم رو به جایگاه رفیع تر و والاتری برسونه… به امید الله مهربان همینطور هم خواهد شد…
دوستت دارم بانو💗💜💙🌹 هر کجای این کهکشان هستی بدون که زندگی کهکشانی در پیشته همون زندگی رویایی ای که داری به سمتش هدایت میشی به امید خدای وهاب
سلام و درود و رحمت فراوان خدا بر تو، آقا ایمان عزیزم…
خیلی خیلی خوشحالم که کامنتم رو خوندی و برات مفید و اثربخش بوده… منم از لذت بردن تو، لذت بردم عزیزم…
خدا رو بی نهایت شاکرم که او گفت و من نوشتم، از ته دلم نوشتم و بر دل تو هم نشست… چقدر احساس خوشنودی دارم وقتی میبینم نوشتارم حال دوستان الهی چون شما رو دگرگون کرده و ایمانتون رو قویتر کرده…. ایمان من رو هم خیلی قویتر کرده…
دوستت دارم دوست خوبم💗💜💙🌹 امیدوارم که با پایداری و صبر در این ره توحید حضور فعال داشته باشی و به موفقیت های روز افزون برسی
چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم اقا میلاد، انگار یه النگری به من زدید که مدتهاست کامنت نذاشتم چون حس میکنم وقت ندارم ولی انگار که ادم بگه انقدر گشنمه نمیتونم غذا بخورم . خوب اگر کامنت بزاری وقت ازاد بیشتری داری چون تو مدار لذت و ارامشی مثل استاد.
چقدر خوب خودت رو شناختی و به اشتباهاتت اعتراف کردی مطمئنم به جاهای خیلی خیلی بالا میرسی.
مو به تنم سیخ شد وقتی اون دوستتون رو تو خیابون دیدید.موفق باشی
خیلی خوشحالم که کامنتم رو خوندید و نظرت رو برام نوشتی… خدا رو شکر بی نهایت شکر بابت دوست فوقالعاده مثل شما دوست گرامی و عزیزم که حضورت مایه دلگرمیه… چقدر من خوشبختم که دوستان توحیدی و آگاهی مثل شما دارم…
دقیقاً ….دقیقا به نکته بسیار ظریفی اشاره کردی و ایراد و پاشنه آشیل خیلی از اعضای خانواده بینظرمونه که توی فعالیت و کامنت گذاشتن تنبلی میکنن… یا توی کامنت نوشتن بخیلن یا کمالگرایی میکنن یا حوصله ندارن یا هر ترمز دیگه… این خیلی خوبه اگه خودتو قاطی جمع کنی و توی سایت متعهدانه روی خودت کار کنی و کامنت بذاری چون به شدت و آهنگ رشد تغییرات خیلی کمک میکنه….
از ایام عید که شیرجه زدم توی سایت و وارد سریال زندگی در بهشت شدم و کامنت گذاشتم، زندگیم ازین رو به اون رو شد…. انگیزه و اشتیاقم کوانتومی به فرق آسمون رفته و کلا ذهنیت و شخصیتم و نظام باورهام جابجا شد… ازت درخواست میکنم که تا جایی که میتونی کامنت بذار… هر ترمز و بهانه ای مثل کمبود وقت، رو بذار کنار… اگه لازم شد خودتو مجبور کن چون ذهن همش بهانه میاره … خود من وقتم تماما پره و خیلی مشغولم ولی تا جایی که میتونم سعی میکنم که هر طور شده کامنت بذارم ….
هرچی عشقت میکشه بنویس … هرچی دلت میخواد … خود من عشقی و دلی مینویسم بدون اینکه نگران وقتم یا مثلاً حرف و قضاوت دیگران باشم… اینجا خونمونه هر کاری دلمون بخواد میکنیم…
به امید الله یکتا به جایگاه بسیار رفیعی در آینده دور یا نزدیک میرسم و در این شکی ندارم… خیلی خیلی حرفا و اعترافات دیگه هست، که گفتنشون هم خودمو روشن تر میکنه هم ممکنه به دیگران کمک کنه تا به ترمزهاشون پی ببرن… بی نهایت حرف دارم، که گفتن بعضیاشون جسارت شجاعت و عزت نفس بالایی میخاد… تمام وجودمو دارم میذارم روی
خودشناسی
خداشناسی
جهان شناسی
تا بتونم راحت تر زیباتر و قدرتمند تر به ادامه مسیر پر طلاتم زندگی ادامه بدم…
خودم گرخیدم و مو به تنم سیخ شد لحظه ای که دوستم رو دیدم… داستان رو برای خواهر گلم تعریف کردم، باورش نمیشد و خیال میکرد دارم دروغ میگم و اغراق میکنم…
دوستت دارم بانو 🌹💙💖💜 مشتاقانه و محکم ادامه بده که رویاها و روزهای رویایی در پیشته
واقعا درست میگید خود من کمال گرایی اجازه نمیداد کامنت بزارم ، دیگه اگه یه کامنت بزارم لایک بگیره که خدا شاهده تا یه مدت میگم نه نه این کامنت به درد نخور رو نذار چون عیبه برای تو ، تو لایک بگیری🤣 ولی از پریشب که کامنت شما رو خوندم خیلی فکر کردم همش ذهنم درگیر سایت بود و امروز گفتم باید کامنت بزارم حتی اگه خیلی هم بی مزه و خودمونی باشه، میزارم که بعدا که جواب سوالام رو گرفتم بفهمم کجا بودم وکجا رسیدم. اتفاقا همین الانم یه کامنت نوشته بودم تو سریال دیدم یه علامت اومده برام که برای دیدگاهم نظر ارسال شده و وقتی خوندم دیدم شما هم گفتی که کامنت بزار حتما.
سعی میکنم تو سایت باشم.
میدونید من یهو از اخر قدم ده تصمیم گرفتم دیگه قدم ها رو نگیرم ، تصمیم خیلی خیلی سختی بود چون عادت کرده بودم و تغییر عادت برای ادم خیلی سخته. ولی باید عملی میکردم چون داشتم مشرک میشدم، داشتم وابسته میشدم با استاد و هیچ راهی برای الهامات باز نگداشته بودم و با خواهرم تصمیم گرفتیم این قدم رو شرکت نکنیم و ازخدا کمک بخواهیم، خدا هم کلی کتاب خوب گذاشت جلو راهمون که راهنماییمون میکنن.
یه اتفاقا جالبی افتاد
داشتم با خواهرم صحبت میکردم میگفتیم یعنی چه کاری مهمه ما انجام بدیم؟رسالت ما چیه؟
یهو من به خواهرم گفتم باید این سوال رو بزاری جلو چشمت که
چه مسئله ای هست که من میتونم حلش کنم ؟
اینو از کتاب کد ذهن شگفت انگیز نوشته ویشن لخیانی خونده بودم
و اتفاقا بعد از چند روز فهمید کدوم کار رو بیشتر دوست داره و ثابت قدم تر شد و هدایت شد.
و ماجرای جالب اینه که من داشتم کامنتای لایک خورده سایت رو میدیدم
از کامنتای قدم یازده فهمیدم موضوع سوال خوب پرسیدن از خوده، وقتی اینو به خواهرم گفتم اصلا خیلی عجیب بود فهمیدیم که هر آگاهی بخواهی به تو داده میشه در همون لحظه یعنی ممکنه همون اگاهی تو سریال باشه تو کتاب باشه تو کامنتای سایت باشه تو یه گفتگوی دو نفره باشه ، بالاخره خدا در هر لحظه داره همه رو هدایت میکنه و ما نباید به یه نفر وابسته بشیم.
اصلا همون کتابه خودش داستان داره چطور پیدا کردم و خوندم، یعنی یه فایلی دوست خواهرم براش فرستاد که یه لحظه توش این کتاب رو نشون داد و درمورد چیزای دیگه ای اصلا حرف زد ولی من بار دوم که فایل رو دیدم گفتم بزار ببینم کتابه تو فارسی هست و دیدم اا ترجمه شده و موجوده گرفتم و خوندم و عاشقش شدم که چقدر راحت همه چی رو توضیح داده بود.اونم اتفاقا به من فهموند که بابا هر جا باشی با هر دین و مذهبی با هر خانواده ای با هر استادی تو هدایت میشی چون یه نیروی برتری هست که اونه که داره همه چیز رو کنترل میکنه.
مرسی دوست عزیزم اینکه برایم نوشتی… خدا شاکرم بابت داشتن دوستان گلی مثل شما….
آفرین دقیقا خیلی خوب گفتی… نگاه متفاوت به اتفاقات روز مره….نگاه از زاویه قوانین… نگاه از دید خدا… نگاه از بعد کلان تر و بالاتر… خوشبینی و امیدی که از ایمان راستین به خداوند سرچشمه میگیره….
یه مومن باید همیشه هوشیار باشه و نذاره ذهنش رفته رفته درگیر روزمرگی ها و حواشی بشه که لازمش کنترل ذهن و کنترل ورودی های ذهنه ، اونم بصورت مستحکم و دایمی نه یه روز در میون…
خدا عاشق منه عاشق شماست عاشق هممونه… ما باید اجازه بدیم این عشق توی وجودمون جریان پیدا کنه و همیشه گوش بسپاریم به زمزمه های آروم و گاها بلند دل و صادقانه و متعهدانه بهش عمل کنیم…
دوستت دارم دوست خوبم و امیدوارم که روز به روز آگاهتر ثروتمند تر و موفق تر بشی💙💖💜💗🌹
سلام و درود فراوان خداوند بر شما بنده عزیز و شریف خدا، مژگان خانم عزیزم 🌹🌹
نمیدانی وقتی نوشتارت را خواندم، چقدر وجودم منقلب و احساساتم سرشار از عشق خدا شد… انگار خود خدا برایم نوشت… بغض کردم… سرم را پایین آوردم و پیشانی ام روی میز گذاشتم… صورتم خیس شده…اشک امانم نمیدهد…..
زبانم از حمد و ثنای یگانه معبود و معشوقم عاجز است… بی نهایت ازت سپاس گزارم دوست مهربانم… پیغامت مرا به خدا نزدیک تر کرد….
سپاس سپاس سپاس بیکران بابت تشویق ها و تحسین های خالصانه ات… بابت وجود سرشار از توحیدت…
چقدر دل صاف معصوم و خوش قلبی مژگان عزیزم…
تک تک کلماتت مرا تحت تاثیر قرار داد و حالم را عجیب خدایی کرد….
چقدر من خوشبختم که دوستان ناب و بی نظیری چون شما مژگان عزیز رو دارم که اینقدر عاشقانه در این مجمع عشق حضور و مشارکت داره… وجود سرشار از توحیدت را احساس میکنم… بی شک شما هم دارید روز به روز بهتر و عاشقتر و خدایی تر میشید و با ایمان و عمل صالح، استقامت و ثابت قدم بودن در این مسیر به سر منزل مقصود و خواسته های مقدستون میرسید …. به امید الله یکتا… خداوند یار و یاور ماست چرا که ما اولیا الله هستیم… خدا با ماست…لاتحزن ان الله معنا…
ممنونم ممنونم و از ته دلم متشکرم ازت که نوشتارم رو خوندی و به ندای قلبت گوش دادی و برایم از حس بسیار زیبا و خدایی ات گفتی….بسیار بسیار لذت بردم از نوشتار دلگرم کننده ات بانوی دوست داشتنی و بینظیر
عاشقانه دوستت دارم بانو🌹💙💖💜💗🌹
در آغوش خداوندگار عشق و مهربانی باشی دوست بینظیرم
و از ته دلم برایت ارتقاء مدارهای بالاتر و ورود به بهشت آرزوها و خواسته هایت را از خداوندگار آرزومندم
خیلی خیلی ازت تشکر میکنم که با نوشتن کامنت و تجربه ای که داشتی این اتفاق الهی که به قول خود شما پاسخ های الهی و هدایت های الهی هست به اشتراک گذاشتی تا کسانی که هم در این مدار هستن دقیق متوجه بشن که خدا هر روز داره به زبان نشانه ها باهاش صحبت میکنه برام خیلی لذت بخش و پر از نکات مفید بود ممنونم ازت.
برات آروزی سعادت و سلامت و شادی و توی تک تک لحظات زندگیت خواستارم.
خیلی خیلی ممنون و سپاسگزارم که نوشتارم رو خوندید و از حس خوبت برام گفتی… مرسی مرسی دوست عزیزم… منم از حضور دلگرم کننده شما متشکرم و خیلی خیلی خوشحالم که دوستان الهی و ارزشمندی مثل شما دارم…
دقیقاً همینطوره که شما میگید، خداوند همیشه داره با زبان نشانه ها و اتفاقات باهامون صحبت میکنه… گاهی الهامات رو متوجه نمیشم چون ذهنمون شلوغ و پرسرصداس و نمیذاره زمزمه قلب رو بشنویم… اولین کار و مقدمه ورود به عالم معنا، کنترل ذهن و خصوصاً کنترل « ورودی های» ذهنه….
خدا رو شکر خدا رو شکر که هممون در مسیر سعادت و رستگاری و هدایت خداوند هستیم…
دوستت دارم دوست ارزشمندم مینا جان🌹💞💗💜💖💙
براتون پیشرفت و توسعه روز افزون از خداوندگار زیبایی ها خواستارم
برادر چه کامنتی گذاشتی؟؟؟چه حسی، چه تجربه هایی، چه نتایجی؟؟؟به خدا چه ذوقی کردم وقتی کامنتت رو خوندم
احسنت میگم به شما که اینقدر عالی داری نتیجه میگیری و اینقدر خداوند بهت نزدیکه و واضح برات نشونه میفرسته
هزاران بار بهت تبریک میگم. همه ما نیاز به تمرین و تکرار آموزه های استاد داریم. مهمترین اصل در این مسیر، ایمان داشتنه و باور به اینکه فقط ما خودمون هستیم که زندگیمونو میسازیم ، تمام.
برای خودم، برای شما دوست عزیزم و همه بچه های سایت و هم مسیرمون بهترین ها رو آرزو دارم
خیلی خیلی خوشحالم که نوشتارم هم برای خودم و هم شما مفید و موثر بوده… منم از ذوق کردن شما ، ذوق و شوق کردم و حس مثبتتونو به وضوح دریافت کردم… خدایمان را بی نهایت شاکرم بابت دوستان گرانبار تر از دُر این باغ بهشتی… چقدر من خوشبختم که دوستان توحیدی و نابی مثل شما دوست عزیزم دارم…
بی نهایت سپاسگزارم و دستانت را محکم از روی عشق میفشارم زهرا جان، بابت تحسین ها و دلگرمی که بهم منتقل کردی…
دقیقاً همه چیز برمیگرده به ایمان و باور و تعهد ما در این مسیر… و استقامت و تمرین و حرکت، معجزه میکنه…
امیدوارم که همه ما بندگان توحیدی و تسلیم خدا، در این ره عشق تا قیام قیامت ثابت قدم باشیم و هر آنچه را در دل داریم خلق کنیم….
مرسی مرسی مرسی دوست مهربونم از اینکه برام کامنت گذاشتی و از احساس زیبات برام گفتی… امیدوارم تا جایی که میتونی بیشتر برامون کامنت بذاری و بیشتر در این مجمع عشق حضور فعال داشته باشی….
خدا با ماست زهرا جان… ما رستگار و پیروز بازی زندگی هستیم مطمئنا…
دوستت دارم زهرای عزیزم… همواره بهش وصل باشی و دست در دست خدا به تمام خواسته ها و اهداف مقدست برسی عزیزم 💙💖💜💗🌹💞
چقدرررر تحت تاثیر قرار گرفتم از این نشونه ی پاک و خالصی که خداوند برای اثبات ایمان داشتنتون سر راهتون قرار داده
چقدررر لذت بردم از این همزمانی ناب
خداروصد هزاااار مرتبه شکر
این جمله عجیب به دلم نشست::
“”این همون ایام الله، روزهایی هستش که یادآوری آن قلب مومن را آرام و محکم میکنه و نشانه هایی برای شخصی است که در بلا و مصیبت، صبور و شکر گزاره….””
این روزها چقدر نیاز دارم به چنین جملات و نشانه هایی که از طریق دست خداوند دریافت کنم
شخصی که در بلا و مصیبت صبور و شکرگذاره.. راستش یه کوچولو انرژی منفی دریافت کردم از بعضی جاها و بعضی آدمها، برای همین ذهنم این چند روز داره هشدار میده…
و چقدرررر خوشحال شدم از اینکه این جمله ی طلایی و ناب رو در کامنت ارزشمند شما پیداکردم و در واقع هدایت شدم به خوندنش
قبل از اینکه بخوام کامنتتون رو بخونم چشمام داشتن سنگین میشدن و نجوای ذهن میگفت که بخوابم(درحالیکه امروز کم نخوابیده بودم!!) البته میدونم که دلیلش همون انرژی منفیاس.. خلاصه خواستم بخوابم که ندای درون گفت بیام توی سایت و یکی دوتا کامنت بخونم اونوقت بخوابم.
و من بصورت کاااااملن هدایتی این فایل از سریال زندگی دربهشت رو انتخاب کردم
و خدارو هزااااارباااار شکر که انتخاب کردم و هدایت شدم به اینجا
میلاد عزیزم وااااقعن سپاسگزارم که از نتایج زیباتون نوشتید و این همزمانی الهی رو با ما به اشتراک گذاشتید
بینهاااایت براتون خوشحالم
جمله ای دیگه که عجیب دیوانم کرد::
“”دوست عزیز هر چی دلت میخواد کامنت بذار و بنویس و وارد این فضا شو… هر ترمزی داری بکش پایین… و لطفاً برای خودت هم که شده، توی سایت متعهدانه«حضور فعال» داشته باش…””
همین چند دقیقه پیش برای قسمت ۵۲ زندگی در بهشت داشتم کامنت میزاشتم که یهو همه رو پاک کردم و بیخیال نوشتن شدم چون نجوای ذهنی از ترمزم سواستفاده کرد و گفت دقیقن چی میخوای بنویسی؟ هرچیزی که لازم بوده رو قبلن نوشتی!!!
برای همین دیگه ادامه ندادم…!
و بازهم خداروشکر که به موقع به کامنت شما هدایت شدم و فهمیدم که بااااید بنویسم؛ تحت هررررشرایطی باید بنویسم.
بخاطر خودم
بخاطر تعهدی که به خودم و خدای خودم دادم
بخاطر افزایش آگاهی هام
بااااید حضور فعال داشته باشم
بعد از نوشتن این کامنت حتمن میرم و کامنت میزارم چون از انرژی مثبتی که از کامنتتون دریافت کردم بعید بدون تا صبح خوابم ببره..!
خدایاشکررررت
میلاد مهربانم این هم همزمانی ای بود از اینکه به این طریق به کامنت فوق العاده تون هدایت شدم و آگاهی های مقدسی دریافت کردم
از صمیم قلبم تحسینتون میکنم که ایمانتون به خداوند داره قویترمیشه و تحسینتون میکنم برای آگاهی های نابی که با کار کردن روی خودتون دارن بهتر و بیشترمیشن
بازهم سپاسگزارم
خدایا شکرت برای قوانین ثابت و بدون تغییرت
شکرت که هدایتم میکنی تا در این مسیر به درستی قدم بردارم
سلام به روی ماهت عزیزم… سلام دردونه نازدونه ی خدا… چقدر خوشحالم که دوستان ناب و دوست داشتنی مثل شما دارم که اینقدر زیبا و خالصانه تحسین میکنه و با اشتیاق برام از حس و حال خوبش میگه…با عشق و حوصله میخام منم برات از حس فوقالعاده الانم بگم؛
من خیلی خیلی خیلی زود و زیاد زیاد ذوق و شوق میکنم میکنم واسه همه چی… اصلاً انگار دنبال یه بهانه میگردم که احساسات پر طلاطم و قدرتمند پرکشش خودمو بروز بدم و شادی کنم… واسه هر چیز کوچیک و بزرگ..الانم دیگه دارم از شدت انرژی مثبت پرواز میکنم. دیشب خواستم زود بخوابم که سحر بیدار شم… متوجه شدم اسطوره دبل کرد…حضرت ابراهیم رو میگم..حضرت ابراهیم فوتبال … الاهه اعتماد به نفس در دنیا… اسطوره فوتبال زلاتان ابراهیموویچ کبیر عشق دلم… تقریباً همسن استاده و ۳۹ سالشه ولی همچنان در بالاترین سطح فوتبال داره جولان میده و سیری ناپذیر مثل خورشید میدرخشه در آث.میلان( دیشب توی مصاحبه بعد بازی گفت: مردم میگویند زلاتان
پیر و خسته است اما من تازه دارم گرم میشوم. من شبیه بنجامین باتن هستم با این تفاوت که هرگز پیر نبوده ام و همیشه جوان هستم ( یکی از معدود افرادیه که همچین باورها و ذهنیت های سنت شکن و غول آسا داره) ) … بعدش تا نیمه شب بیدار موندم تا گلزنی عشقم سلطان کریس رو ببینم، از خود کریس بیشتر استرس و هیجان داشتم، ولی از کورس رقابت کفش طلا با ایموبیله جا موند( سر فرصت باید حتما یه کامنت اساسی مفصل راجع به مسی، رونالدو، زلاتان، زیدان و نقش اعتماد به نفس و کنترل ذهن و باورهاشون از دید قوانین بنویسم و برای خودم مرور کنم)…امروز صبح زود بیدار شدم و فول انرژی مثبت… گفتم بذار ظهر که بیکار شدم و فراغت یافتم، با صبر برات بنویسم…
فرزانه خودتی؟!! قبلاً چند بار کامنت های بینظیرت رو خونده بودم حتی یادمه یه بار برات پیغام گذاشته بودم، اون حس فوق العاده رفتن به ناشناخته ها و جنگل زیبا، هنوز با جزئیات اون کامنتت توی ذهنم مونده و چقدر من لذت میبرم وقتی کامنت های دوستان نابی چون شما رو میخونم… هی میگفتم این فرزانه جدید همون فرزانه نیست؟!؟ که متوجه شدم خودتی و اکانت جدید ساختی…
وای خدای من… چرا من همون چند هفته پیش داستان پروفایلت رو نخوندم!؟! الهی الهی…عزیزم…. چقدر لذت بردم من… چقدر عالی و ساده نوشتی اتاق پروفایلت رو… چقدر تو فوق العاده ای دختر… چقدر تو بینظیری… منم اومدم به اتاق زیبات و دلم نمیخاد بزنم بیرون، مهمون نمیخای؟؟… خدا رو چه دیدی، شاید بعداً که وقتم آزادتر شد بیام پروفایلت و طومار بلندی از عشق،تحسین و حس خوب برات نوشتم………
بنازم…. بنازم…. دختر عجب عکسی گذاشتی( تصویر قبلی هم عالی بود)… راستشو بگم، الان چند دقیقه س قفل کردم روی تصویر زیبات و از دیدنش سیر نمیشم… حقیقتش من خیلی آدم بی شیله پیله و رُکی هستم… هیچی تو دلم نیست… هیچی…
اینم نوعی توجه به نکات مثبت و زیبایی ها هستش دیگه؛ گیسوی کمندت…ابروان کمانی با چشمانی زیبا و درشت… لبخند دلربات… عزیزم چه چهره ناز و زیبایی داری دختر خوشگل(در عجبم که چطور دلت میومد خودتو زشت ببینی در گذشته.. مبینی که دل منو بردی)… فأحسن صورکُم…
خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که همه ما بندگان صالحش به نحو احسن هدایت میکنه، و چقدر خوشحالم که به نوشتار من هدایت شدی و برام پیغام گذاشتی… تک تک جملاتت فرکانس منو بالاتر برد و ازت بسیار سپاسگزارم بابت تحسین های خالصانه ات…چقدر من خوشبختم ای خدا که دوستان نابی و توحیدی چون شما دارم…
فرزانه جان، اونقدر روی خودت متمرکز باش و روی خودت کار کن و توی فضای سایت بهشتی مون باش که هیچ آدمی نتونه توی بهت انرژی منفی بده… من کم کم با طی تکامل اونقدر محکم روی کنترل ذهن کار کردم که الان تقریبا هیچ کسی نیست که بهم انرژی منفی بده و کلا از مدار اطرافیان خارج شدم… تمرین کن تمرین .. منم همیشه دارم تمرین میکنم، اگه دوستی آشنایی یا حتی اعضای خانواده ات بهت انرژی منفی میدن( در واقع تضاد همیشه هست، فقط باید زاویه دید مون رو گسترش بدیم و با تمرین ازش عبور کنیم و بزرگتر شیم تا توی کنترل ذهن قویتر شیم)، اصلا خودتو درگیر حرفای پوچ و نسنجیدشون نکن، اصلا خودتو در معرض حرفاشون قرار نده و سریع اعراض کن… خیلی خیلی حرف دارم که از تجربه خودم برات بگم ولی خیلی طولانی میشه کامنتم برات… اگه خواستی بعدا برام مطرح کن تا از تجربههای خودم بگم که چطور و با چه شیوه ای با اطرافیان خصوصا اونایی که انتقاد میکردن یا انرژی منفی میدادن برخورد میکردم…
آباریکلا …. آفرین آفرین… کیف کردم ازینکه به حست گوش کردی و به ندای دلت عمل کردی… فقط یه چیزی فرزانه جان؛ این در مورد خودم صدق میکنه، نباید خیلی زورکی و از روی اجبار خودمون رو مجبور کنیم که روی تک تک قسمت ها یا بقیه فایل ها کامنت بذاریم… خودم که اینجوریم؛چون سرم خیلی شلوغه و وقتم پره، نمیرسم برای هر قسمت توی همون روز کامنت بذارم،… گاهی چند قسمت عقب میمونم از قافله… فقط من تنها بودم که چندین چند بار توی چند قسمت قبلی به استاد توی کامنتام گفتم و درخواست کردم که لطفاً قسمت های سریال رو با فاصله زمانی مناسب بذارید روی سایت تا من و امثال من که آزادی زمانی ندارن هم به قافله برسم و توی همون روزی که قسمت جدید قرار داده میشه کامنت بذاریم… هر چند رو یکبار قسمت جدید رو آپلود کنید تا با خیال راحت تر و تمرکز بیشتری روی هر قسمت جدید تمرکز کنیم، نه اینکه با عجله هر روز یه قسمت بذارید… ولی انگار هم استاد و هم دوستان خیلی تمایل دارن که تند تند فایل بذارن…
این که گفتی ،نجواها میگن دقیقا چی میخای بنویسی؟ هرچیزی که لازم بوده رو قبلا گفتی… اینا رو هممون تجربه کردیم و ناشی از افکار کمال گرایانه است… ولی خدایی خودمونیم، مگه آدم از توجه به نکات مثبت و زیبایی ها سیر میشه؟؟؟ از تحسین…. از سپاس گزاری…. از حس خوب و ذوق و شوق…. از لذت بردن…. از تکرار و مرور دایمی آگاهی ها و قوانین…. تکرار …. تکرار … تکرار… ساده اس، رمز پیروزی و رستگاری در همین تمرین و تکرار مستمر و مداومه ….
فرزانه جان… دختر گل و نازنبن، هر چی عشقت میکشه بنویس هر چی دلت میخای، اینجا خونه خودمونه هر کاری دلمون بخواد انجام میدیم، آزادِ آزاد…
من خودم عشقی مینویسم، خیلی نمیخام روی پیچیده کردن مسایل و توضیحات پیچ در پیچ تــٔوری قوانین مانور بدم که هم خودم گیج بشم هم بقیه… همه چیز رو خیلی ساده مبینم و میگیرم…
بخدا نمیدونم موقع کامنت گذاشتن روی فایل جدید چی بنویسم، از بس حرف میاد، گاهی کلا از نوشتن منصرف میشم… نمیدونم از زیبایی ها و نکات مثبت و آموزنده فایل بگم یا تحسین و تصدیق استاد و مریم جان… از دید قوانین و مرور باورها…. از حس و حال خودم موقع دیدن فایل… از اتفاقات ناب و نشانه های روزانه ام…. از تجربیات …. از نتایج …. از درک و آگاهی ها…. از خدا …. از چی؟؟؟ اونقدر حرف میاد که آدم نمیدونه چطور این حجم عظیم از گفته های دل رو مکتوب کنه.. انصافا نوشتن کامنت روی فایلا ها فرکانس بالایی میخاد و هر کسی توی مدار نوشتن کامنت نیست، نوشتن کامنت هم واقعا انرژی و زمان میخاد، دست منم که خیلی تند نیست ولی با صبر و عشق این کارو میکنم… خیلی خیلی کامنت طولانی میشه گاها… گاهی آدم باید به این جمله بسنده کرد و گفت: پس سخن کوتاه باید، وَسّلام
فرزانه عزیزم، دختر پاک و معصوم و دل صاف، از ته دلم تحسینت میکنم که اینقدر عالی و با عشق و تعهد داری روی خودت کار میکنی و برامون از نتایج، تجربیات و آگاهی های بینظیرت میگی… خدایا شکرت شکرت… چقدر حالم خوب میشه و وجودم سرشار از خدا میشه وقتی میبینم نوجوان تازه شکفته ای مثل تو، توی سن کم پای در این مسیر گذاشته و به این مجمع عشق و سراسر توحیدی هدایت شده… چقدر گل های رنگارنگ و با عطر خوشبویی داریم در این باغ بهشتی… تو هم یکی از گل های تازه شکفته و بسیار زیبا و خوش عطر این باغی… باز هم صمیمانه ازت نهایت سپاس گزاری رو دارم و قدردانت هستم عزیزم…دستانت را صمیمانه و خالصانه میفشارم و ازت کمال تشکر رو دارم
عاشقانه از ته دلم دوستت دارم فرزانه عزیزم💙💗💜💖💞🌹 در قلمرو امن خداوند پادشاه سرزمین رویاهات باشی و به درجات و مدارهای بالاتر ارتقاء پیدا کنی
با تمام قوا و با تمام جود به پیش برو که رویاهات منتظرتن، خدا با ماست
دلم نیومد که جواب پیغامتون رو ندم بس که از همین شروع روزم کلییی انرژی مثبت دریافت کردم
صبح که بیدارشدم طبق معمول اومدم به سایت سری بزنم که دیدم دایره آبی کنار عکس زیبام قرارگرفته
و متوجه شدم که شما و پوریای عزیزم برام کامنت گذاشتین
از خوندن این کامنت الهی چقدرررخوشحال شدم برای همین دوست دارم که جوابتون رو بدم
خداروشکررر برای وجود شماها که هرکدومتون برام پر از درسید و آگاهی های خالص و الهی..
اینکه گفتید از فرکانس های منفی افراد اعراض کن.. این دقیقن جزو پاشنه آشیل هامه که البته الان خییلی خیییلی بهتر از قبل شده و دارم روی خودم کارمیکنمکه بهتربشه.. ولی خب راستش یه جاهایی واقعن برام سخته که اعراض کنم یا اینکه وارد بحث نشم باهاشون! منطقم سعی داره اونهارو قانع کنه اما نیروی هدایتگر این اجازه رو نمیده و همین میشه که مردد میشم و گاهی اوقات انرژی منفی دریافت میکنم…
به هرحال بقول شما این تضادیه که هرچقدر بیشتر روی خودم کارکنم و تمرین کنم بهتر میتونم از پسش بربیام.. خدایاشکرت که این درس بزرگ رو ازتون یادگرفتممم
مشتاقم یک روز که فرصت کردین برام بنویسید که چطور از انرژی منفی اطرافیان دوری میکنید و به عبارتی اعراض میکنید..
همینطور هممشتاقم که یک روز توی اتاقم کامنت زیباتون رو ببینم و کلی ذوق کنم چون خوندن کامنتهای بعضی از دوستان نابم عجیب بهم انرژی مثبت میده و عجیب از خوندنشون خوشحال میشم که شماهم جزو اون دسته هستید
وااااقعن سپاسگزارم از عشق و تحسینی که نثارم کردید
و بینهاااایت سپاسگزارم که باصبر و حوصله برام نوشتید و باعث افزایش آگاهی هام شدید
سلام ابوذر جان… خوشحالم و ممنونم که این کامنت رو خوندی و برام پیغام گذاشتی… منم از لذت بردن تو، لذت بردم پسر… مرسی عزیزم… منم برات خوشبختی،موفقیت، ثروت، سلامتی و رستگاری روز افزون رو آرزومندم 💙💗💜
سلام عزیزم…دوست خوبم کویین جان… خوشحال و خرسندم که این کامنت رو خوندی و برام نوشتی… سپاس گزارم ازت کویین جان… منم از لذت بردن شما و حس خوبتون، لذت بردم… خیلی خیلی کیف کردم وقتی گفتی دارم روی قرآن کار میکنم تا از کلام خود خدا، به آگاهی و بصیرت برسم… هزار ماشاالله… آفرین آفرین… تحسینت میکنم… من ارادت ویژه ای دارم به کسانی که مشتاقانه خودشون میرن قرآن میخونن و در آیات خدا تدبر میکنند… باشد که از اوالالباب و راسخون فی العم باشیم…
مرسی عزیزم از حضورت… با توکل و ایمان و عمل برو جلو که آرزوها و خواسته هات آماده تو هستند💜💗💙
عععهه خودتی زهرا؟!…عزیزمی زهرا جان… سپاس سپاس دختر گل و دوست داشتنی… دوستت دارم عزیزم 💜💖💗💙🌹 با قدرت و تمام توان حرکت کن دردونه نازدونه خدا که اتفاقات و روزهای رویایی در انتظارته
سلام دوست هم مدارم….بحدی از خوندن .کامنت شما به وجد اومدم که نگو…
چقدر چقدر چقدر در صلح شدی با خودت چقدر هماهنگ داری میشی با خودت اگه همینطور پیش بری پرتاب میشی درون خواسته هات تا اینکه بخوای قدم به قدم برداری…آفرین تحسینت میکنم آفرین
سلام به روی ماهت باران جان…دوست خدایی و آگاه و هم فرکانسم… ای جانم عزیزم منم خیلی خیلی از حس و حال شما به وجد اومدم…چقدر ذوق و شوق شما دوستان عزیزم رو میکنم… وای خدا چقدر من خوشبختم ای خدااااا… سپاس سپاس سپاس بیکران باران عزیزم… مرسی عزیزم که نوشتارم رو خوندی و برام پیغام گذاشتی… قدر دانت هستم 🌹💙
بسیار سپاسگزارم بابت تحسین ها و تشویق های صمیمانه و خالصانه ات… با تمام وجودم خودمو وقف کردم، و با انرژی اتمی خدایی دارم دیوانه وار روی خودم کار میکنم… وقتی برای تلف کردن ندارم، شبانه روز با اشتیاق سوزان دارم روی تمام ابعاد وجودم کار میکنم… خدا اونقدر زه کمان رو کشید و به قهقرا و دره جهنم رفتم، که با نهایت قدرت و سرعت دارم شلیک میشم به سمت سرزمین بهشت زیبایی ها و نعمت ها… هوشیارم و حواسم به قوانین و سازگار جهان هستی هست که میگه اگه حرکت نکنی و رشد نکنی در واقع داری افت میکنی و عقب گرد میری…( همون درس بسیار بزرگی که استاد در فایل درس هایی از المپیک و مایکل فلپس داده، و خود استاد به طرز بسیار بینظیری بهش عمل کرده)… خدا روز به روز داره به این سوخت و اشتیاق سوزانم اضافه میکنه و منم محکومم به حرکت و پیشرفت با نهایت انرژی…هنوز بیشتر فایل های رایگان استاد رو ندیدم و خیلی خیلی کار دارم هنوز، توی هفته های آینده باید اقدامات جدید و جسورانه ای رو انجام بدم باید با قدرت و شدت بیشتری کار کنم… هنوز هیچی نمیدونم و تازه واردم، به دوستان فهیم آگاه و فرهیخته ای مثل شما نیاز دارم، باران جان واقعا کامنت هات برام کانورتور فرکانس و ارتعاش مثبته… خیلی با نوشته های بینظیرت ارتباط برقرار میکنم… خیلی خیلی لذت میبرم و ازتون یاد میگیرم… عالی مینویسید و درک پخته و سنجیده ای از قوانین دارید… تحسین میکنم این شخصیت تحسین کننده و بینظیرت رو
با این ک هنوز این قسمت رو ندیدم ولی هدایت شدم ب کامنت زیبای شما و خوندنش خیلی بهم آرامش داد
انگار اون قسمتی ک نوشتین “روز هایی هست ک یادآوری اون قلب مومن رو آرام و محکم میکنه” برای من نوشته شده…
این روزها مدام خاطراتی میاد تو ذهنم ک ب یاد میارم توی چ شرایطی خداوند مسیر رو بهم نشون داده و من رو هدایت کرده و با پیروی از اون هدایت ها و اعتماد بهشون ب چ موفقیت هایی رسیدم…
خدارو شکر دوستانی مثل شما هستند ک توی این مسیر با اشتراک نتایج و هدایت هاشون باعث میشن کسایی مثل من ک یکم شک دارن تو این مسیر بمونن…
خدارو شکر بخاطر این بستری ک فراهم شده تا در کنار هم برای گسترش جهان حرکت کنیم،خدارو شکر…
سلام عزیزم … سلام به روی ماهت … درود خدا بر تو آقا رضای گل و دوست داشتنی… سپاس گزارم دوست خوبم… خدا رو شکر به زیبایی هر چه تمام تر به این متن هدایت شدی و برام صادقانه و صمیمانه از احساس زیبا و آرام بخشت گفتی… مرسی عزیزم مرسی… الهی شکر الهی شکر که ندای دل گفت و من تابع امر او نوشتم، آری همه ما ایام الله داریم … روزهایی که خدا دستمون رو گرفته و هدایتمون کرده، ولی خیلی از ما ناشکری کردیم و خیلی راحت نادیدشون گرفتیم و ازشون سطحی گذشتیم…. همه ما باید آگاهانه و هوشیارانه حواسمون به نشونه ها و نعمت ها باشه و تایید و تصدیقشون کنیم، و به قول خدا در آیات ۵,۶,۷ سوره ابراهیم: و ذکرهم بأیام الله… اون روزهای ناب رو یادآوری کنیم تا دلسرد نشیم و با قدرت و صبر ادامه بدیم، که رمز رستگاری در همین ادامه دادن و تسلیم نشدنه
ذره ای شک نکن و ورودی ها ذهن رو محکم کنترل کن، نجوا ها رو در نطفه خفه کن و اجازه نده غالب شن… با قدرت و ایمانی راسخ و انگیزه سیری ناپذیر حرکت کن و ادامه بده که نصر من الله و فتح قریب….
تا جایی که میتونی خودتو در این باغ بهشتی عجین کن و غرق آگاهی و زیبایی های فایل ها کن، لطفاً تا جایی که میتونی کم کم کامنت بذار و خودتو قاطی مجمع عاشقان این باغ بهشتی کن تا تکاملت بهتر و سریعتر طی بشه…
آی بنازم… عجب عکس جالب و باحالی… کیف کردم ماشاالله نوازنده ای… با نهایت توان حرکت کن که رویاهات منتظرتن…. عاشقانه دوستت دارم رضا جان🌹💓💙💗💜💜💖 خدا یار و یاور ماست
بهت تبریک میگم بابت تجربه ای که داشتی و خیلی اگاهانه حواست هم بوده که همه چیز از کنترل ذهنت خارج نیست و به کمک آگاهی هایی که داشتی الهامات خدا رو شنیدی و بهشون عمل کردی تا برات باور قوی تری بسازه و قدم های بزرگتر و بعدی رو با ایمان بیشتری توی این مسیر زیبا و توی این جزیره بهشت گونه برداری به امید خدا.
از تجربه ات و تصویری که از وجود خدا توی تجربه ات برامون نوشتی کلی لذت بردم و واقعا اشک شوق ریختم:-)
امیدوارم توی این مسیر همه مون به واسطه دستان خدامون استادعزیز،مریم جان، همه ی بچ های هدایت شده سایت پایدار و عملگرا باشیم و هر روز از نتایج بزرگ مون بیایم صحبت کنیم.
سلامت و موفق و شاد و ثروتمند باشی دوست عزیز، منتظر نتایج خوبت هستیم
سلام به روی ماهت نیلوفر جان،دوست خوب و مهربانم… مرسی مرسی عزیزم… سپاس از مهر و محبتت… خیلی خوشحالم از حضورت خیلی خوشحالم که به این متن هدایت شدی و برام صمیمانه پیغام گذاشتی… بسیار ممنونم و ازت صمیمانه نهایت تشکر رو دارم دوست بینظیرم … منم خیلی لذت بردم و ذوق کردم از لذت بردن و اشک شوق شما دوست خدایی ام… واقعاً تک تک دوستان عزیزمون در این باغ همه اعضای صمیمی یک خانواده واحد توحیدی ان… گلی هستند از گل های خوش رنگ و خوش عطر بهشت…
آره دقیقا، مومن باید همیشه هوشیار باشه و از نشانه ها و الهامات خدا غافل نشه، این ندای دل آروم زمزمه میکنه گاهی هم بلند فریاد میکشه،با کنترل ذهن، اعراض از نجواها و داشتن آرامش و حس خوب خیلی بهتر میتونیم صدای ندای قلب و الهامات خدا رو بشنویم، که عمل بهشون، تعهد ایمان و باور پولادین میخاد… خدا رو بی نهایت شاکرم بابت پرتوهای نور روشنی بخشش که چراغ هدایت مونه و دستان گران قدرش و دوستان توحیدی و نابی چون شما…
تصویر زیبای پروفایل تون حال دلم رو بهتر و خدایی تر کرد…چقدر زیبا و خوشرو هستی عزیزم…اون چمن ها و علف زارها هم بک گراند گلی قشنگ و نازنینی چون شما شده.عزیزمی… در قلمرو امن خداوند، ملکه سرزمین رویاهات باشی و در جریان شکوهمند زندگی همچون خورشید بدرخشی… تا جایی که میتونی کامنت بذار تا تکاملت با شدت و سرعت بیشتری طی بشه… هر چی عشقت میکشه برامون بنویس برای دل خودت هم که شده بنویس… با قدرت و نهایت توان حرکت کن و ادامه بده که روزهایی رویایی و فوق العاده زیباتری در انتظارته
چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم و درس گرفتم الان برای چهارمین بار خوندمش و کلی تحسینت کردم
ممنونم که این تجربه های بی نظیر رو با ما به اشتراک گذاشتی
تحسینت می کنم برای تمام موفقیت ها و پیشرفت هات مخصوصا در حوزه روابط
اولین بار که کامنتت رو خوندم همون پاراگراف دوم که نوشته بودی موقع خواب، با اشتیاق به درخواست رسوندن برادرت به خانه دوستش پاسخ مثبت دادی، کلی تحسینت کردم ، گفتم آفرین آفرین، که اینقدر عالی الهام خدا رو دریافت کردی، با اینکه موقع خواب بوده و تازه کار برادر هم به نظر من خیلی مهم نبوده و می خواسته بره پیش دوستش اما تو قبول کردی.
در ادامه کامنتت متوجه شدم خدا می خواست اینجوری عشقش به تو رو نشون بده ، نشانه در مسیر درست بودنت رو بهت نشون بده.
وقتی که از این همه تغییر رابطه ات با برادرت گفتی بی نهایت تحسینت کردم یعنی بی نهایت ها.
آفرین آفرین دوست خوبم، بی نظیری
منتظر خوندن نتایج عالیت هستم دوست جان
هر لحظه زندگیت پر از همزمانی و معجزات خداوند
برایت از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را خواستارم
وای خدایا ببین کی اینجاست… الهی الهی …عزیزم… من چی بگم… بی مقدمه میگم من عاشقتم… نمیدونی چقدر دوستت دارم مرضیه جان…
سلامی از جنس عشق و سپاس گزاری نثار دوست خدایی ام، مرضیه خانم گل 🌹💙💖💜
مرضیه عزیزم خیلی ببخشید که نتونستم جواب کامنتی که توی قسمت ۳۸ برام گذاشتی رو بدم… واقعا ببخشید، خیلی مشغولم و سرم خیلی گرم بود، یادم رفت…
خیلی برام زشت و ناخوشاینده که جواب پیغام ارزشمند دوستان ناب و گرانقدرم رو ندم…مثل این میمونه که یکی بهت سلام کنه و تو جواب سلامشو ندی… الان برگشتم دوباره خوندمش واقعا از صمیم قلب ازت ممنونم ممنون ممنون از مهر و محبتت و اینکه واسم خالصانه پیغام گذاشته بودی و از احساس خیلی خوبت برام گفتی…
چقدر خوشحالم که به این متن هدایت شدی و برام از احساسات زلال و نابت برام نوشتی… منم خیلی لذت بردم از لذت بردن شما، و اینکه چقدر ذوق و شوق کردم وقتی گفتی چهار بار این متن بلند رو مشتاقانه خوندی و تحسینم کردی… عزیزم… خیلی برام عزیزی بانو 💖💗…
مرسی عزیزم مرسی مرسی بی نهایت سپاسگزارم و دستانت را صمیمانه میفشارم و ازت کمال تشکر رو دارم که اینقدر خالصانه و صمیمانه تحسین و تشویقم کردی… آفرین دقیقا خیلی خوب برام گفتی و وجودم سرشار از خودت شده؛ اینکه خدا میخواست عشقش رو بهم نشون بده و نشونه بده که در مسیر درست هستم و خوب دارم پیش میرم… انگار خدا از زبان تو با من سخن گفت… خدا رو میلیارد ها مرتبه شکر که به صلح رسیدم با خودم و روابطم در گرو عشق الهی داره رویایی تر و عاشقانه تر میشه…
مرضیه عزیزم، من قبلاً چندین چند بار کامنت های بینظیرت رو خونده بودم و چقدر ازت درس و آگاهی گرفتم.. حتی یادمه یه بار یجا از کامنت خوندم که گفته بودی وقتی شروع به نوشتن میکنیم ذهن سکوت میکنه، نجواها میخابه و خدا در دلمون میگه و ما با هدایت و امر خدا دست به نوشتن میشیم و مکتوب میکنیم… همین حرفت خیلی به دلم نشسته بود و باعث شد با مقاومت کمتری منم کامنت بذارم توی سایت، حقا که همینطوره وقتی میخایم بنویسم هیچ ایده نداریم ولی همین پای در ره مینهیم و شروع به نوشتن میکنیم دیگه پچ پچ ها و نجواهای ذهن میخابه و کم کم اتصالمون با خدا قویتر میشه و خودش میگه چی بنویسیم…. چقدر پخته و فهمیده هستی شما بانو… چقدر شخصیت توحیدی و نابی داری… چقدر شیوا و خالص مینویسی… بهت تبریک میگم… بی نهایت تحسینت میکنم این درک و آگاهی های بالا و عالی تون از قوانین رو … هزار ماشاالله… چقدر حظ میبرم و به خدا نزدیک تر میشم وقتی کامنت های سرشار از عشق و آگاهی تون میخونم… چقدر من خوشبختم که دوستان ناب و الهی مثل شما دارم که اینقدر متعهدانه و عاشقانه روی خودشون کار میکنن… کامنت های فوق العادتون رو مشتاقانه فالوو میکنم…و ازتون یاد میگیرم
باز هم ازت بی نهایت ممنونم، که بهم انگیزه و دگرمی دادی و قدردان شما دوست مهربانم هستم
عاشقانه دوستت دارم بانو💓💙💗💜💖💞 خدا با ماست، ما در میدان امن خداوندیم، ما رستگاران حقیقی دو عالم هستیم، در قلمرو امن خداوند ملکه سرزمین رویاهات باشی و بدان که روزهای زیباتر و رویایی تری در پیشیمونه… فقط هرگز تسلیم نشو و با نهایت قدرت ادامه بده
خدایا شکرت که کامنت خدایی شما رو خوندم . نمیدونی چه شور و حالی در من ایجاد شد. اشک از چشمم جاری شد و موبه تنم سیخ شد و لرز بدنمو گرفت . احساس نابی که تا حالا حتی به تعداد انگشتان یک دست هم با خوندن کامنتها نصیبم نشده بود. بعضی کامنتها واقعا خدایی هستند و روح ادمو متعالی میکنند. من، شما و عزم راسختون رو تحسین میکنم. انشالا موفقیت روز افزون و صعود موشک وار به بالاترین مدارها داشته باشین
سلام و هزاران سلام و درود خداوند مهربان بر شما دوست عزیزم، سحر خانم گل🌹🌹🌹 خدیا زبانم از حمد و ثنایت عاجز است، چقدر من خوشحالم و خوشبختم که دوستان ناب و الهی چون شما سحر خانم دوست داشتنی دارم… عزیزمی شما….من خودم به خاطر مشغله زیادم، توی کامنت نوشتن به اندازه ای که باید، دست به نوشتن نیستم ولی خدا رو شکر که او گفت و من مکتوب کردم، تا هم حال خودم بهتر و ایمانم قویتر شه هم دوستان بهشتی ام… چقدر دقیق و زیبا خدا هدایت میکنه…
نمیدونی چقدر احساساتی شدم وقتی از احساسات زلال خدایی ات گفتی… چقدر شوق و ذوق کردم از حس و حال معصومانه و ناب شما… اشک در چشمانم حلقه زد و بغض کردم… پیغام خالصانه و صمیمانه ات مرا به خدا نزدیک تر کرد و وجودم سرشار از عشق و محبت خدا شد… مرسی مرسی دوست عزیزم… خیلی خیلی خوشحالم از حضور دوستان نازنین و بینظیری مثل شما که دارن در این مسیر سراسر عشق و توحید، عاشقانه قدم برمیدارند….
منم از شما صمیمانه سپاسگزارم بابت تحسین ها، و گفتار دلگرم کنندتون که بهم انرژی و انگیزه مضاعفی میده…
در قلمروی امن خداوند پادشاه سرزمین رویاهات باشی… روزهای رویایی و بسیار زیبا تری در پیشتونه…
عاشقانه و صمیمانه دوستت دارم و قدردانت هستم سحر جان🌹💓💙💗💜💖
درود بر میلاد عزیز و دوست داشتنی/لذت بردم از این کامنت زیبایی که نوشتی دقیقا حس کردم موقعیتت رو و اون حسی که داشتی/خداروشکر که خدا اینجوری هدایت میکنه انقدر قشنگ که میگی خودت هم باورت نمیشد که هدایت بشی به سمت رابطه عالی با برادرت/انشالله که روز به روز خود خداگونه شما به هم نزدیک تر بشه/هر وقت موارد اینجوری میشنوم و میبینم کسی از گذشته خودش اینجوری میگه این مثال خودم برام زنده میشه که ادم هر چی از سمت بد زندگی جلو میره و اتفاقهای خیلی خیلی بدی رو تجربه میکنه دقیقا مثل کمانی میمونه که با قدرت بیشتری کشیده میشه و موقع پرتاب تیر با سرعت بیشتری رها میشه و مسافت بیشتری رو طی میکنه/اینکه میگی انقدر گذشته من بد بوده(که من به دید درستش نگاه میکنم که این مسیر هدایت میلاد بوده که این تضادها رو ببینه و به مسیر درست هدایت بشه)حکم اینو داره که توی این مسیری که اومدی با شوق و شور و اشتیاق بیشتری ادامه میدی و خیلی خوب پیشرفت میکنی/و اونجایی هم که گفتی از استاد بدت میومده یه جورایی به همشبیه هستیم یادمه اون اوایل خواهرم و دامادمون به من استاد و اموزشهاش رو معرفی میکردن و میگفتن یه شخصی هست که از راننده تاکسی بودن رفته امریکا منم بعضی وقتها توی روشون بعضی وقتها توی دلم بهشون میگفتم برید بابا مسخره کردین خودتون رو و از استاد با اینکه نمیشناختمش بدم میومد و طبق قانون از هر چی بدت بیاد برات اتفاق میفته منم عاشق استاد و اموزشهای ایشون شدم/انشالله در پناه الله یکتا پر از هدایت باشی🌹🙏🏻🌹
وای خدایا ببین… خدایا من چقدر خوشبختم… الهی الهی عزیزم…. سلام و درود بیکران الله یکتا بر سید اصغر عزیزم… سلامی از جنس عشق و سپاس گزاری… وای پسر تو معرکه ای … اول صبحی بیدار شدم و کامنتت رو دیدم، بال دراوردم از سخنان گرانبار و بسیار زیبایی که برام گفتی… خیلی خیلی خوشحالم که این متن رو خوندی و برام از حس و حال نابت نوشتی… مرسی مرسی دوست مهربانم… منم از لذت بردن تو، خیلی لذت بردم و شوق میکنم…
اصغر جان، دوست عزتمند و بینظیرم، دقیقا دقیقا دقیقا حرف دلم رو زدی همون مثالی که عمیقاً نمود زندگی من میشه… خدا رو بی نهایت شکر که از زبان تو برام مَثل روشن زد و انگیزه و اشتیاقم را مضاعف… هزاران آفرین و درود بر تو… اونقدر عالی نوشتی که حد نداره…
حدود سه ماه پیش که دل به دریا زدم و شیرجه زدم به این باغ بهشتیمون، گهگاهی حس پشیمانی و حسرت میومد سراغم که چرا زودتر و همون اوایل وارد این باغ بهشتی نشدم، حالا میفهمم چرا… درسته که هنوز آماده نبودم، ولی همون مدت چند ماهی که کلا از مدار سایت و استاد خارج شدم، چنان جهنمی رو به چشم دیدم و آنچنان جهان بهم سیلی زد و هشدار داد که دیگه توبه کردم و قسم خوردم که شاکر باشم و برگردم به همون مسیری که خدا برای هدایتم سر راهم قرار داده… جهنمی هولناک تر از گذشته….
زه کمان اونقدر کشیده شد، که دیگه هر آن امکان داشت بترکه و ببُره… خدا خودش بهتر از من میدونست، در بهترین زمان و شرایط زه رو رها کرد و منو با سرعت نور، از ظلمات شلیک کرد به سمت سمت نور و روشنایی…
اونقدر گذشته من از هر لحاظ زجرآور و کشنده و هولناک بود، که مشابهش رو در هیچ فیلم و کتابی هم ندیدم… ولی همیشه در خطرناک ترین و وحشتناک ترین روزها و شرایط، باز هم چشم امیدم به خدا بود که بالاخره خدا دستمو میگیره و هدایتم میکنه…
بذار مثَل خودمو هم بگم؛ کسی که تا ته ته تاریکی و گمراهی رفت… جهنم خالص…. نهایت درد و رنج… قهقرا و عمق دره جهنم…. اینا رو میگم چون واسم خودم کوهستانی از گنج انگیزست… اینا رو چشیدم، اونقدر ترسناک و وحشتناک بود که دیگه تاب و تحمل دیدن و موندن در اون جهنم رو نداشتم و همین برام بزرگترین اهرم رنج و لذته که خدا بهم عطا کرده… همین رنج عظیم منو با شدت و قدرت بیشتری به سمت خواسته هام، رویاهام، اهدافم و بهشت زیبایی ها میکشونه… میخام روز به روز درکم رو نسبت به این موضوع واضح تر کنم و گسترش بدم، حالا خدا رو بی نهایت شاکرم از اعماق وجودم، حالا درک میکنم حکمت خدا رو ، حالا میفهمم خدا چه نعمتی بهم داده چه فرصتی، احساس میکنم آدمایی مثل من انگیزه و اشتیاق بسیار بسیار عظیمی تری نسبت به بقیه دارن… من الان گرسنه و تشنه نیستم فقط، من دارم روز به روز وحشی تر میشم… روز به روز روانی تر میشم … دیوانه آگاهی ها و زیبایی ها و قوانین بکر الهی ام…. شنیدی قضیه عشق و نفرت رو… از نفرت به استاد و این خانواده بهشتی، به عشق غیر قابل وصف رسیدم… اونقدر وجودم پر از عشق خدا شده به زمین و زمان عشق میورزم… عاشقتم اصغر جان و عاشقانه بهت عشق میورزم عزیز دلم… خدا منو در بهترین زمان و مکان ممکن هدایت کرده و توی همین سه ماه اخیر که به این بهشت هدایت شدم، روزی نبوده که بیکار بشینم، روزی نبوده که شور و هیجان نداشته باشم، بی وقفه و شبانه روز روی خودم در هر شرایطی کار کردم قدر دونستم و با اعماق وجود شکر عملی کردم و ازین فرصتی خدا بهم داده نهایت استفاده رو میبرم…
باز هم ازت صمیمانه متشکرم که برام نوشتی، بی نهایت سپاس گزارم بابت تحسین ها و تشویق های خالصانه ات … خیلی حس همذات پنداری کردم با گفته هات… با قدرت و تمام توان به پیش برو که رویاهات منتظرتن… شکی ندارم که به خوشبختی بیشتری میرسی و میترکونی…
خیلی اعترافات و حرفا رو هم فاکتور گرفتم و توی اون کامنت بلندم نگفتم…
راستی عجب عکس فوق العاده ای داری پسر… معرکس… من عاشق کویر و بیابونم و انشاالله روزی برسه که با دوستان همفرکانس راهی کویر گردی و گردشگری بشیم…
عاشقانه دوستت دارم دوست بینظیرم و قدر دانت هستم🌹💞💖💜💗💗💙😘💓
میلاااااااااااد دوووووووست داااااااشتنی پسر درجه اول و عاشق ما/چقدرررررررر حس خوب از کامنتت گرفتم/خدارو صد هزار مررررررتبه شکر که اینجوری عشق میورزی/این یعنی در بهترین مسیر هستی و خیلی خوب داری جلو میری/هدایت اینه/ به قول قران دوست داشتنی از ظلمات به نور هدایت میکنم/نمونه واضحش من نمونه واضحش میلاد دوست داشتنی/خیلییییی خوووووشحالم که انقدررررر دوستای خوب و موحد دارم چی از این بهتر؟خدارو صدهزار مرتبه شکر/در پناه الله یکتا پر از هدایت به سمت زیبایی و عشق
بذار یک سوال از خودم بپرسم؟ چی میخوام بنویسم؟ چی میخوام برسونم؟ OK ( دارم سرم را تکون میدم بالا و پایین )
خب یک آیینه جلو میذارم و بعد مینویسم …
هِـــــــــــــی سلاممممممممم شاه پسرررررررررررررررر تو بینظیرییییییییی تو شگفت انگیزی
تو فوق العاده ای, کی از همه خوشگل تره .. تو تو تو .. پادشاه خدا .. من چطورم؟؟ عالــــــی عالییییی
سلام میلاد جان تحسین برانگیز
پسر بیا بغلم ببینم .. تو واقعا تحسین برانگیزی.
انرژی فوق العاده ای از نوشته ی ارزشمند و مقدست دریافت کردم
سریع برم سر اصل مطلب: تحسین تو
میلاد جان به خاطر وجود ارزشمندت از خداوند یکتا سپاس گزارم واقعا
خوشحالم که هستی و جزیی از این دنیای زیبامون هستی و حالا چقدر خوشحال هستم و سپاس گزار که اینجوری متعهد هستی و این تحسین برانگیز اینکه میای و مینویسی و توکل میکنی به خدا جون تحسین برانگیز اینکه احساست را به این خوبی بیان میکنی تحسین برانگیز اینکه تحسین میکنی استاد را اعضای گرم و صمیمی ات را تحسین برانگیز اینکه همیشه نام خدا را میاری هدفت را مینویسی نگاهت را به این زیبایی مینویسی تحسین برانگیز اینکه به حاشیه نمیری حتی توی نوشته هات تحسین برانگیز اینکه امیدواری تحسین برانگیز اینکه فایل ها را نگاه میکنی ارزشمنده و تحسین برانگیز اینکه اعتماد به نفس بالایی داری و ساختی بهت تبریک میگم اینکه با هدف داری زندگی میکنی تحسین برانگیز اینکه عشقت را ابراز میکنی تحسین برانگیز اینکه ..
پسر انتخاب شده بودنت را بهت تبریک میگم .. توی سریال زندگی در بهشت یادمه که مینوشتی و از همونجا استارت زدی و الان به اینجا رسیدی خیلی خوشحالممم واقعااا واست با صمیم قلب بهت میگم برای من بین ژیلا و اکبر و ریچارد و .. فرقی نیست همه هم پاره های من هستند و همه ی مااا یک خالق داریم .. همین
پس با تمام وجودم میگم عاشقتمممم و اینکه این کارت این ایمانت این شجاعتت الله الله … به همین دو کلمه اخیر اکتفا میکنم و خدا میدونه با فرکانس هااتت و ادامه دادنت هااا نه تنها برای تو بلکه برای همه ی بچه هااا برای خودم چه اتفاقاتتت محشری میافته …
خدا میدونه ..
و ما هم میتونیم حس کنیم که هر اتفاقی داره میافته داره ما را به خواسته هامون نزدیک و نزدیک تر میافته ..
راستش کامنتت را برگزیده و الهامی شده که اومدم بخوانم اول کامنتت من توی گوشم فایل دلیل سرقت پیکان دنده آرژانتیتی بود .. حست بود برو نگاهش کن .. قطعا هیچی اتفاقی نیست.
و جالبه که این کامنت هم توش ماشین بود .. راستی این سخاوتمند بودنت را تحسین میکنم شجاع دل ..
صداقت در فرکانسم اینه که به جای عشقم و عزیزم و این کلمه های زیبا و مقدس بهت بگم شجاع دل بهت بگم BraveHeart
عاشقتم..
میبینمت)
اووه قطعا هم بهترین آرزوهااا را واست دارم بهترین هااا را بهترین هاا چون یک شجاع دل لیاقت بهترینن هاا را داره، بهترین همسر، بهترین ملک، بهترین پادشاهی با خداوند، بهترین تکنولوژی بهترین هاااا سفر به دور دنیااااااا … آزادی مالی و زمانی و مکانی.
راستی من نزدیک به سه سال انیمه ی Attack of titan را دنبال کردم .. من فیلم نگاه نمیکنم سریال نگاه نمیکنم .. و این آخرین سریالی بود که دیدم آخرین انیمیشنی که دیدم پارسال پاییز بود آخرین فیلم هم همون موقع بود .. به اسم قلعه ی متحرک هاول .. یادش بخیر کناردوست بینظیرم بود توی کافه .. سرشیر محلی گاومیش اوووم بی نهایتتت چربی داره و خوشمزه است یک چیزی تو مایه های 80%!! و نون داغِ داغ بربری تازه و بعد عسل طبیعی درخت کُنار .. از سرزمین همیشه سبز و بسیار گرم ایالت خوزستان بهت سلام میکنم .. و میبوسمت.
این آدمایی که نشونه شناسن و به علایم رانندگی در صراط مستقیم توجه میکنن و احترام میزارن آدرس خدا رو بهتر بلد هستن و زودتر به خدا که انتهای خوبی هاست می رسن.
بی چون و چرا عاشقتم و دوستت دارم دوست آگاه و بینظیرم💙💗💖
این جمله نابت منو به وجد آورد و کیف کردم:
این آدمایی که نشونه شناسن و به علایم رانندگی در صراط مستقیم توجه میکنن و احترام میزارن آدرس خدا رو بهتر بلد هستن و زودتر به خدا که انتهای خوبی هاست می رسن.
آفرین و هزار ماشاالله بر تو دوست بصیر و هوشیارم. عالی گفتی عالی… دقیقاً…
چند بار کامنت های آگاهی بخش و زیبات رو در فایل های مختلف و بخش عقل کل خوندم قبلاً، واقعا درک و آگاهی های پخته ای داری، تو فوق العاده ای پسر…
الهی شکرت شکرت شکرت بابت نشونه ها و هدایت همیشگیش، بابت دوستان ارزشمند و دوست داشتنی مثل پوریای عزیزم
نمی دونم چرا از کامنتت گریم گرفت … حس قوی و محکم بودن ازت گرفتم… و این نشونس واسه من که باید خیلی بیشتر روی خودم کار کنم و خودمو قویتر کنم و از همه مهمتر قانون رو عمیق تر باور کنم…
ازت ممنونم که ردپایی از تکامل خودت رو برامون نوشتی. من هم بارها این همزمانی ها رو تجربه کرده بودم ولی الان به این همزمانی ها بیشتر توجه می کنم و به بودن چنین قوانینی در جهان بیشتر ایمان پیدا می کنم. بازم از تجربیاتت بیا و برامون بگو
نشانه ی امروز من قسمت ۵۳ سریال زندگی در بهشت بود اما چون نت نداشتم که دانلود کنم میخاستم صفحه را ببندم که حسی بهم گفت کامنتا را بخون و به کامنت شما هدایت شدم خدای من اشکم دراومد واقعا تجربه ی عالی داشتید خدایا شکرت الان حس می کنم نشانه ی امروز من کامنت شما بوده ممنونم دوست خوبم که نتایج را ما اشتراک میگذاری و انگیزه ی ما را بیشتر می کنی سپاس
الان ک داشتم کامنت دوست عزیزمون و میخوندم ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازیر شد چقد لطیف شده روحم چقد خودم و سبکبال حس میکنم چقد ارامش دارم خدایا شکرت ک به این مدار ارامش ذهن هدایتم کردی تا ب هرانچه ک ی روزی برام رویا بود برسم خدایا شکر و هزاران بار شکرت از قرار دادن ادم های خوب سرراهم خدایا از بچگی ی چیزی درونم بود ک میدونستم هست و من نمیدونم ممنونم ک مسیرو ب بهترین شیوه نشونم دادی دوست عزیز ب قول شما منم کامنت نمیذاشتم چون هنوز خیلی راه دارم تا اون چیزی ک میخام باشم و ترجیح میدادم با اگاهی کامل بنویسم و ب اشتراک بذارم ولی رها کردم و شروع کردم ب نوشتن احساس خوبم ک الان ساعت ۳ نصف شب هس و من کنجکاوتر از هر زمان دیگه ای دنبال حس و حال خوب ترم نمیدونم چی دارم مینویسم ولی میدونم هرشب مست ارتباطم با خدای خودمم خدایی ک دیوانه وار عاشقشمو باورش دارم و بیشتر از قبل تشنه آگاهی و شناختم و تبدیل رویاهایی ک تا چند وقت پیش فقط در حد رویا بود برام ب واقعیت، خداوند همه اونهایی ک مثل من بودن و میخان ب خداوندگارشون وصل بشن هدایت کنه و روز ب روز شاهد گسترش آگاهی و شناخت خود و خدای خودمون بشیم،دوست عزیزممنون ک باعث شدی بنویسم و اولین کامنتم رو با یاری خدا بنویسم دست الله یکتا روی سر تک تکتون ب امید روزی ک همه جهان رو از نگاه زیباتر بنگرن و از لحظاتشون لذت ببرن❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
من هم به شخصه یکی از افرادی بودم که در برابر سبک زندگی و روابط استاد عباسمنش و خانم شایسته مقاومت ذهنی زیادی داشتم و همشو فیک و ظاهرسازی میدونستم واصلا حس خوبی نمیگرفتم اما با شروع کار کردن روی خودم کم کم شیفته این زوج و سبکشون شدن فهمیدم که حس خوب و تجربه های خوبو فقط میتونم با کار کردن روی خودم به دست بیارم
منم از اون دسته آدم هایی هستم که در برابر کامنت گذاشتن مقاومت داشتم و همش خودمو قانع میکردم که نیازی نیست بیام توی سایت از حس و حالم بنویسم اما با خوندن کامنت های زیبا وتاثیر گذار بچه ها منم به وجد اومدم که بیام بنویسم از هرچی فقط بنویسم و از پس این مقاومت ذهنیم بر بیام
سپاسگذار خداوند زیبایی ها هستم که منو وارد این مسیر کرد چون من لیاقت پیشرفت و عالی زندگی کردن رو دارم و خداوند هم این پتانسیل رو در من دیده
خدایا شکرت که دارم از وقتم بهترین استفاده ها رو میکنم خدایا شکرت بخاطر حضورم در این فضای عالی خدایا شکرت بخاطر وجود استاد عباسمنش، خانم شایسته عزیز ، بچه های عالی این سایت با انرژی های بالا و همسر عزیز دلم که هدایت گر من به این سمت بود خدایا شکرت به امید نتیجه ها فوق العاده و پایدار🌹
منم کمتر کامنت مینوشتم و بیشتر فایلها رو گوش میدادم و تو دفترم مینویسم اما با خوندن کامنت زیبای شما باید متعهدانه تَر عمل کنم و بیشتر فعال باشم ممنون دوست عزیز
وقتی عاشق خدا باشی به قول استاد دوست داشتنیمون خدا دنیارو عاشقت میکنه خدارو باور کن همه چی میشه برات
خیلی خوشحالم و خداروشکر میکنم به خاطر این همه دوستای فوق العاده و مسیری که همه داریم عاشقانه طی میکنیم خداروشکر
درپناه خدا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشین و زندگیتون پر از عطر و طعم و نور خدای مهربون
همه ی ما ادمها رازها و داستانهای نگفته داره زندگیمون.
هممون دوست داریم خودمونو از نو بکوبیم و از نو بسازیم.
انگار هممون شبیه همیم . به قولی همه از یک قماشیم با برشهای متفاوت.
متاسفانه و با عرض شرمندگی به استاد میتونم بگم که منم احساسی رو که الان با استاد و مریم گرامی دارم در گذشته نداشتم.
روز به روز بهتون بیشتر از قبل دلبسته میشم. از هر فیلم نکات زیادی رو یاد میگیرم. مهمتر از همه اینکه دارم به خودم بر اساس آموزه های استاد عزیز، مدام یادآوری میکنم که من هر لحظه باید به نکات مثبت توجه کنم .
این فکر کنم بهترین متد هم باشه برای پیشرفت. چون همه چیز رو در بر میگیره .مثلا باعث میشه که وقتی داری به بدی های کسی فکر کنی یهو یاد استاد میفتم ، توی فیلمها که تکرار میکنن که توجه به نکات مثبت مهمه و دارن روز به روز تو زندگیشون بیشتر انجامش میدن، به همین دلیل مجبور میشی به خوبیهای اون ادم فکر کنی یا حداقل اگر نمیتونی ، به بدیها هم فکر نکنی.
خیلی دارم از فیلمهای زندگی در بهشت یاد میگیرم.
خصوصا اینکه امروز از خداوند در مورد درسم هدایت خواسته بودم و بصورت اتفاقی با “مرا به سوی نشانه ام هدایت کن ” مواجه شدم. بعد نگو دستم بهش خورده و یه فایل بهم نشون داده. بعد متوجه شدم که قبلا فیلم استاد رو برای چطوری از این صفحه استفاده ببریم رو دیده بودم اما اصلا متوجه کاربردش نشده بودم. خلاصه اینکه دوباره روش کلیک کردم و منو به قسمت 53 زندگی در بهشت هدایت کرد. به خودم گفتم من که این فایل رو بالخره میدیدم چرا اینجا اخه.
خلاصه میدونیم که ما مقاومت نمیکنیم و میپذیریم هدایت خداوند رو. که کامنت میلاد جان رو خوندم و کلی چیزهای خوب بهم داده شد.
سلام آقا میلاد عزیز ، سلطان داستان شما رو خوندم چندبار گریه کردم وووو خیلی حالم بد بود!!!!
اونجایی که در مورد ایه 5 و 6 سوره ابراهیم گفتی و در مورد ایام و الله صحبت کردی دیگه نتونستم جلوی گریه خودمو بگیرم ، من واقعا به کامنت شما هدایت شدم اونم چه هدایتی ووو از این همه آگاهی ناب شما به وجد اومدم مگه میشه آدم اینقدر خدایی و توحیدی وووو رب محور باشه ؟؟؟
بابا دمت گرم واقعا عالی بودی هرچند من الان دارم میخونم داستان شما رو ولی میدونم که الان خیلی قوی تر هستی
چشم زیبا بین شما واقعا درس ها به من داد
نگم برات اونجایی که گفتی که همه چی رو بیخیال شو و فقط روی خودت و خدا و خواسته هات کار کن عالی بود الان میخوام به خودم تعهد هیولایی بدم ووووو این کارو انجام بدم
خدارو شکر میکنم که تو سایت استاد خوب خودم پیامبر زمان سید حسین عباسمنش دوست های نابی مثل شما دارم
دوست عزیزم چقدر کامنتت سخن از دل بود و همراه با سخنان اشک ریختم برات بهترین ها رو ارزو میکنم منم اولین کامنتیه که میذارم علت بودنم این زمان و اینجا فایل هدایت بود دکمه رو زدم و منو اورد قسمت ۵٣ و اولین کامنت که کامنت شما بود خدایا شکرت و بابت وجود میلاد نازنینم هم شکر
میلاد جان گل پسر تحسین می کنم عزت نفس و این به صلح رسیدنت با خودت و دیگران رو.
وقتی ما تغییر می کنیم و صادقانه درخواست می کنیم همه ی جهان مسخر ما میشه.
عزیزم خیلی خوشحالم که این اصل و قانون وضوح از طریق تضاد رو کاملا درک کردی چون این پاشنه ی آشیل هممونه و ترمزها و مقاومت های ذهن خیلی تلاش می کنند تا ما رو عصبانی و دپرس کنند اما زنده باد اون کسی که وسط همه ی این تضادها خودشو کنترل می کنه این واقعا جهاد اکبره.
این داستان ایمان و توکله.
این تعهد واقعیه از جنس توحید.
بهت تبریک میگم عزیزم و هزاران بار تحسینت می کنم و خداروشکر می کنم بخاطر شجاعت و جسارتت .
میلاد جانم یادت نره که توی این مسیر خداوند بیشتر از خود ما دلش میخاد که ما به اهدافمون برسیم.
با همین فرمون برو جلو گل پسر که راه سعادت همینه .
بیشتر از خودت رد پا بذار عزیزم.
ازت سپاسگزارم که امروز الگوی من شدی .
اسوه ی صبر و ایمان و توکل و شجاعت و جسارت و صلح با خودت و همه شدی.
امیدوارم هرجا هستی در حرکت باشی اونم تو این مسیر زیبا متشکرم متشکرم برای این رد پای عالی
کامنتت هدایت خدا بود در بخش نشانه ها برای من اونجایی که از فانتزی بودن این مسیر در ذهنت گفتی از نوشتن کامنت و تحسین کردن از این که انگار افراد عین کبک سرشون کردن توی برف و …. ترمز من برای پاره پاره نوشتن کامنت و ثابت قدم بودن در این مسیر شکر خدا بهترشدم بهتر شدم که هدایت شدم به سمت کامنتت بهترشدم که الان مینویسم.
از گفتن ایمان و استمرارت با وجود تضادها و نجواهای ذهنت بهم یادادی که باید ادامه بدم تحسینت میکنم به خاطر این حد از ایمان و پشت کار برای این جهاد اکبری که به راه انداختی و رابطه زیبایی که با برادرت ساختی با بودن در این مسیر با هدایت الله کارکردن روی خودت درود خدا برتو باد
من به دنبال جدی تر عمل کردن به قانون بودم و با کامنت شما ایده پیگیری سریال زندگی در بهشت بهم گفته شد .
خلاصه که پر از ایمان و درس و نکات زیبا بود خدا رو بینهایت متشکرم و خوش حالم برای خواندن کامنتت برای بودن دررقسمت نشانه های من برای لحظه ای که تصمیم گرفتی این رد پای زیبا و پربار به جا بزاری . متشکرم دوست عزیز
امیدوارم هرکجا هستی آسان شوی برای آسانی ها خوشا به حال آن کس رفیقی چون خدا دارد ازت ممنونم خداجونم .
سلام ممنون که مارو بامحیط وقوانین امریکااشنامیکنین ماحالامیدونیم که حق انتخاب داریم برای زندگی کردن روکله کره ی زمین نه فقط تویه کشورخاص من ازسریال زندگی دربهشت کلی نکته یادگرفتم که برای وقتی که انشالله دارم اماده میشم بیام خیلی کمکم میکنه دارم یادمیگیرم قانون مند باشم بهحقوق دیگران به نوع پوشش دیگران احترام بزارم برنامه منظمی و هدف مشخص داشته باشم شبیه مردمی اون محیطی بشم که دوس دارم اونجا زندگی کنم تابه اون کشور هدایت بشم ویاد گرفتم برای لذت بردن درکناردوستان نیازی به مهمونی های تجملاتی نیست وفقط ازبودن درکنار د وستان لذت ببرم همه چیزساده تااینکه وقت بیشتری برای درکناردوستان داشته باشم
سلام و عشق فراوون نثار هرکسی که تلاش می کنه به زیبایی ها توجه کنه.
من عاشق اون فضای متراکم جنگلی اون طرف دریاچه ام، اون درختای بلند و سبز که با فاصله کم از هم قرار گرفتن من عاشق جنگلم واقعا واقعا از دیدن جنگل و آب در کنار هم واقعا احساس همون بهشتی که خدای تو قران بهش اشاره می کنه رو دارم نسبت بهش. قشنگ به وضوح دارم میبینم این داستان رو که هر کسی دنیای خودش رو داره و با وجود اینکه در کنار هم هستن ولی توی دنیای خودشون دارن لظه بعدیشون رو می سازن . یکی از تیر اندازی لذت می بری یکی مسئولیت پخت غذا رو داره چون ازش لذت می بره یکی مثل خانم شایسته محترم عاشق ثبت و ضبط لحظاته و دوربین دستشه و احساس خوب بههمه میده و همه کس و همه چیز رو تحسین میکنه، از موجودات فوق العاده باحال خدا (سگ ها) گرفته تا عروسک های اون دختر خانم زیبا و یافتن کرم و صید ماهی با و استاد که از Rv اومد به جمع پیوست و تحسین رنگ فوق العاده غذا و کیفیت عالی مواد غذایی که توی پخت غذا استفاده شده. باید متعهد بشم به توجه مثبت، نه فیلم بازی کردن و گول زدن خودم نه ادا اطوار چون ادا و نقش بازی کردن چیزیرو عوض نمیکنه من بای خودم از بیخ و بن خودم باشم سبک خودمو داشته باشم با جهان همون رو برام مثل یک ایینه نشونم بده، ادمای با سبک من، طبیعت زیبا و … رو وارد زندگیم کنه. ازادی بچه ها روببین محمد، هرکدوم با کاری که لذت میبره با لباسی که از پوشیدنش لذت می بره رو انجام میده و میپوشه. بدون توجه به اینکه بقیه چیکار میکنن و چی پوشیدن . یکی از کامنتارو میخوندم واقعا درست میگفتن، که استاد و خانم شایسته بهترین و کامل ترین الگو برای هرکسی میتونن باشن که بخوان خواسته هاشون رو منطقی کنن.
سلام خدمت همه ی دوستان عزیزم و استاد گرامی
این اولین باره که من کامنت می نویسم
نوشتن راجع به نکات مثبت و نوشتن آگاهی هایی که یاد می گیرم از کار های روز انه من هست ولی امروز که داشتم توی دفترم می نوشتم به حس قوی اجازه نداد ادامه بدم و کفت برو توی سایت همین ها رو بنویس تا با یک تیر بتونی نشونه های بشتر بزنی
دیشب فایلی از استاد در صفحه ی اینستاگرامشون آپلود شد که دقیقا به همین موضوع یعنی استفاده حداکثر از زمان و انجام کار ها به شکلی که با هم همراه باشن اشاره می کرد
تقریبا ۵ ماهه که کرونا اومده واکثر جاها همش دارن درباره ی کمبود و فقر و بی کاری وگرونی و شرایط بد صحبت می کنند البته از دیدگاه خودشون راستم می گن
ولی من می خوام شرایط خودم رو مثال بزنم
دقیقا با شروع اسفند و کرونا برای منم شرایط کاری بد شد اولش ولی اصلا احساسم بد نشد
واسه خودم هم جالب بود که اصلا احساس بدی نداشتم از اینکه همه ی راه های درامدی بسته شد
ولی خیلی طول نکشید که که راه های جدید شروع شد
من مدرس کنکور هستم
توی بهمن ماه حس قوی به من می گفت که قلمنوری بخرم با اینکه اصلا کاربردی برام نداشت
اما حس قوی تر بود ومن خریدم
دقیقا توی اسفند ماه بود که با تعطیلی کلاس های حظوری کلاس های آنلاین رونق گرفت
به شکل جالبی درامد من به شکل کاملا متفاوت دوباره ایجاد شد
بازم حس من بهتر می شد توی عید بود که من به شدت مشغول کار روی خودم بودم و فایلی از استاد رو شنیدم کهمی گفت الان دنیا داره انتخاب می کنه
فروردین تموم شد ودقیقا اول اردیبهشت نتایج بزرگ تر شد کاملا حس کرم مدارم بعد از چند ماه تغییر کرد
درامدم توی اردیبهشت وخرداد وتیر ۴/۵ برار ماه های قبل از کرونا شد در حالی که به آسان ترین شکل ممکن کارمیکردم
یعنی منی که تا قبل از این داستان باید ساعت ها بیرون خونه بودم و کلی پشت ترافیک باشم و پول بنزین بدم شرایطی اتفاق افتاد که تمام کارم شد درس دادن از روی تخت خوابم ودرامد هم چندین برار شد
این نتیجه کار روی باوری بود که پول ساختن برای من هر روز آسان تر بیشتر و لذت بخش تر می شود
اگه بخوام دقیق بگم نسبت به همین ماه های از سال قبل نزدیک ۸ تا ۱۰ برار شد درامد من
تازه راه جدیدی برای سرمایه گذاری هم به من گفته شد و به لطف خدا هدایت شدم
اونم دقیقا بعد از تکرار جمله ی خدا من رو در زمینه سرمایه گذاری هدایت می کند
واقعا این چند ماه سال ۹۹ برای من رویایی ترین بود
از همیشه کمتر کار فیزیکی کردم از همیشه کمتر زمان تلف کردم و از همیشه بیشتر پول ساختم
از همیشه بیشتر به خودم رسیدم و اونجوری که دوست داشتم زندگی کردم
بیشتر ورزش کردم
بیشتر کتاب خوندم و…
خلاصه که همین داستان باعث شده که بیشتر ایمانداشته باشم که شرایط اقتصادی و ماه خاص از سال و گرانی و … ربطی به درامد
من نداره
همونطور که مدیر آمل شرکت آمازون می تونه توی این شرایط تو ی یکروز چند میلیارد دلار بدونه کار خاص ثروتمند بشه پس شرایط یکسان برای دونفر می تونه نتایج متفاوت ایجاد کنه
سلام دوست عزیزم، آقای صفایی
چقدر عالی که کامنت نوشتید. چه حس معرکه و فوق العاده ای بهم داد. مرسی.🙏🌷
خیلی خوشحالم که درامدتون بیشتر شده و راحت تر زندگی میکنید.کار شما ارزشمند و سخته و حاصلش، تربیت و جهت دهی به نسل آینده کشوره، یک کار فوق العاده.
خیلی خوشوقت شدم از اینکه این تجربه معرکه را به اشتراک گذاشتید.قانون بقای ماده و انرژی، یار و یاور تان باد😘😄👍
سلاااام به دوستان بهشتی
چقدر این فضا وآدماش عالی وفوق العاده هستن واقعا شکر
ولی من با اجازتون یه مقایسه ای کردم بین بچه های طبیعت ایران وبچه های طبیعت آمریکا, بچهای اونجا کلی امکانات عالی وجدید وحرفه ای دارن واین واقعا عالیه ولی بچهای طبیعت اینجا با کمترین امکانات هم میتونن کارهای خیلی بیشتری انجام بدن واگر این امکانات در دسترس بچهای طبیعت ایران باشه راحت غذای دهها نفر رو راه میندازن واین هم به قول استاد بخاطر تنگه های تضادیه که ما ازش عبور کردیم وبه شرایط سخت وکمبودها عادت کردیم واگر بعد از طی کردن این تضادها به شرایط رفاه وپرنعمت جایی مثل آمریکا وارد بشیم قطعا لذتی که از همه چیز وهمه امکانات میبریم خیلی بیشتر از کسانی هست که توی اون شرایط بزرگ شدن وبراشون شاید چیزهایی عادی باشه واونوقته که تضادها به ارزش تبدیل میشن ومثل انرژی پتانسیلی هستن که میتونن بعدها مارو در مسیر پیشرفت وطرقی خیلی سریعتر وبا کیفیت تر پیش ببرن ودارایی بعد از نداری طعم ولذتش خیلی بیشتر از دارایی بعد از دارایی خواهد بود.واقعا خدا رو شکر که زمانی میرسه که ما بابت تضادها هم با تمام وجود خدا رو شکر خواهیم کرد.(البته تا وقتی که تو دل تضاد گیر کردیم باید حواسمون رو به طرف چیزهای مورد دلخواه پرت کنیم وباید سعی کنیم بطور کامل از اون جو وشرایط خارج بشیم واین واقعا هنر بسیار بسیار بزرگیه واگر کسی شایسته نام هنرمند باشه بنظر من این دسته از افراد هنرمندان واقعی هستن که من هم با تمام وجود سعی میکنم که هنرمند خوبی باشم وبر هنرم بیفزایم)
مریم جون تحسینت میکنم با وجود اینکه تین سگ بزرگه چند بار پرید بطرفت و تو هم کمی ترسیدی اما باز هم گوشیت نلرزید حتی گوشی رو از ترس پرت نکردی توی دریاچه😂😂
غذا واقعا خوش رنگ وبو شده وچقدر هم دقیق وسرساعت سرش رو ورداشت نه خیلی برشته شده ونه خام دقیقا اون چیزیه که باید باشه. خیلی ریک رو تحسین میکنم بخاطر مسئولیت پذیریش ونظم ونظافتی که توی کارش داره حتی مریم جون رو صدا زد که از ورداشتن سر قابلمه وکشیدن غذا فیلم بگیره آفففرین
یه تحسین عالی برای استاد که حتی وسوسه هم نشد که غذا بچشه و به رژیمش کاملا متعد موند ریا نباشه درست عین من اصلنم وسوسه نشدم از اون پنیر برشته خوشمزه وگوشت وسبزیجات بخوره😂😂😂
اون بچها رو تحسین میکنم که انقدر با طبیعت اوکی هستن که راحت دست به کرم وقورباغه میزنن مخصوصا دخترا چون من خودم تا حالا دست به قورباغه نزدم اما دوست دارم که این دیوار بریزه وبتونم براحتی به همه حیوونات وحشرات دست بزنم البته توی طبیعت یه غزالی میشم برای خودم ودر کل خیلی با طبیعت راحتم وتجربه اش رو از بچگی داشتم واز این بابت خودم رو تحسین میکنم😘😘😘
این دختر که مریم جون گفت کلاس پنجم هست رو خیلی تحسین میکنم که بدون اینکه به قضاوت بقیه اهمیت بده این همه عروسک با خودش آورده وراحت باهاشون بازی میکنه وبجاشون حرف میزنه.
یه چیز جالب در مورد هماهنگی وضعیت زندگی من با سریال زندگی در بهشت رو براتون بگم که برای خودم خیلی جالبه اوایل که هرروز پخش میشد من خیلی وقت داشتم که هرروز ببینمشون ولذت ببرم وکامنت بزارم ولی بعدش یه کارهایی برام پیش اومد که واقعا وقت کافی برای دیدنش هم نداشتم چه رسد که کامنت بزارم واز همون روز استاد گفتش که فعلا این سریال تا اطلاع ثانوی قطع میشه منم کلی خوشحال شدم بعدش وقتم آزادتر شد وسریال تقریبا دوروز یکبار پخش میشد والان که وقتم خیلی آزادتر شده هرروز دوباره داره پخش میشه و این دو سه روزه داره دوباره منظم پخش میشه. این هماهنگی برای خودمم جالب هست.
خدا رو شکر برای این آزادی که این همه مهمون توی خونه باشن واستاد با خیال راحت رفته توی RV وداره کارهای سایت رو انجام میده.خدا رو شکر
استاد عزیز واقعا ازتون تشکر میکنم به خاطر این اطلاعات والگوهای خالصی که در اختیار ما میگذارید همینطور از شما مریم مهربان.الهی خدا از همه چی بیشتر وبیشتر بهتون بده.خیلی دوستتون دارم😘😘
الهی بینهایت شکر بخاطر همه نعمتهایی که خدا بهمون داده وتمام نعمتهایی که برامون درنظر گرفته که بهمون عطا کنه.😘😘😘
بخدا هممون لایق وشایسته بهترینها هستیم انشالا که بتونیم هر چه زودتر پذیرششون کنیم.
سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
امروز تمرین ستاره قطبی ام رو با دیدن این ویدیوی زیبا آغاز کردم با دیدن نعمتهای فراوان خداوند و مهمانهای بی نظیر شما که وسایل همراهمشون اینقدر جالب بود و دقیقا مثل خانواده بزرگ عباسمنش سعی در راحت تر کردن کارها و بیشتر لذت بردن از محیط میکنند.این اخلاق واقعا برای مهم مهمه و سعی میکنم با همسرم بیرون که میریم فقط کارها رو ساده و راحت کنیم و بیشتر لذت ببریم.این ویژگی ما رو از گذشته ی خودمون و سختی کارهایی که ما در کودکی توسط بزرگترامون دیدیم دور میکنه .اون موقع ها منخاطرم هست که حتی یه حاضری ساده هم میخواستیم بخوریم اینقدر ظرف کثیف میشد بعد باید میرفتن دم آب یا رودخونه با زحمت زیاد ظرفها رو میشستن یا اگه مسیر اب طوری بود که دسترسی به آب سخت و خطرناک بود میگشتن دنبال یه لوله اب که بتونن ظرفها رو بشورن .کلا کارها خیلی سخت تر از خونه پیش میرفت و حالا ما تصاویری روبرو هستیم که اصل ساده کردن کارها رو به ما یادآور میشه و اینکه ما بچه ها در دوران بچگی خودمون یاد گرفتیم وابسته به پدر و مادر خودمون باشیم یاد گرفتیم که هر غذایی که اونا میخورن ماهم بخوریم هر جایی اونا میرن ماهم باید بریم و اصلا معنی نداره بچه های بدون پدرومادرش جایی بره یا کاری مجزا انجام بده و اگر هم این کارو میکرد کار زشت و ناپسندی بود.و حالا دارم تصاویری رو میبینم که نظم در شاخه ی اصلی ان قرار داره و هر کسی مستقله و میتونه انتخاب کنه کجا بخوابه چی بخوره چه تفریحی داشته باشه و هر تصمیم دیگه ای که آزادانه میتونستن بگیرن .استقلال و متکی به خود بودن رو خیلی پسندیدم و خیلی دوست داشتم در مورد فرزندی که انشالله در اینده خداوند به من هدیه میکنه اجرا کنم و در مورد او هم اجازه بدم به خودش تکیه کنه و خودش تصمیم بگیره که میخاد چی بخوره و در لحظه باید چیکار کنه.تحسین کردم این همه تربیت و آگاهی درست در مورد فرزندان و یا حتی بزرگترایی که باهم اینقدر خوب بودن و هیچ کس قانون رو نمیشکست و همه چیز برای همه روشن بود.
ما عادت کردیم ببینیم مامانا همیشه موظف به تهیه غذا هستند و بچه ها فقط باید به تفریح خودشون فکر کنن و تمام بار به دوش مادر خانواده و پدر خانواده بود .اینجوری چقدر کنترل بچه ها سخت و اصلا تفریح لذتی برای اون دو نفر نداشت و به نظرم یه روز زجرآور بود برای بزرگترا حالا شاید به اون بدی نباشه برای خیلی ها ولی میتونه خیلی آسونتر و راحت تر باشه برای ما و اصل و اساس رو روی لذت بردن قرار بدیم.
دیروز رفتیم توی طبیعت من و همسرم و خیلی هم لذت بردیم همینجور که نشسته بودیم داشتم تصاویر شما و مهمانها تون رو تصور میکردم که از چه امکاناتی استفاده میکردن تا راحت باشن و لذت ببرن و چند تا ایده بهم الهام شده که انجام بدم تا وسایل ماهم کتر و سبکتر باشه تا هنگام سفر راحت باشیم و نخوایم اینقدر وسیله با خودمون حمل کنیم.
اصل زندگی اگر روی این جمله بنا بشه چقدر کارها برای ما لذت بخش تر میشه و چقدر بیشتر دلمون میخاد زندگی کنیم و از باهم بودن لذت ببریم و چقدر آسایش و راحتی ما بیشتر میشه.
بچه ها خیلی راحت و با اعتماد به نفس بالا ماهیگیری میکردن شنا میکردن قایق سواری میکردن و اینو رو از پدر و مادرهاشون یاد گرفتن که اونا حق انتخاب دارن و میتونن هر جوری که دوست دارن لذت ببرن.خانم شایسته عزیز تا اونها دارن بر ترسها شون غلبه میکنن شما هم غلبه کن و بپر توی آب چرا من هم مثل شما نه شنا بلدم و هم از آب ترس دارم ولی وقتی بچه ها رو دیدم تمایل داشتم به یاد گرفتن شنا و اگه اونجا بودم حتما اینکارو میکردم و البته به کسی میگفتم هوای منو داشته باشه چون شنا بلد نسیتم و اونقدر تمرین میکردم تا بالاخره یاد بگیرم.
به نظرم زندگی عملی کردن تجربه ها غلبه بر ترسها و لذت بردن از زندگیه.اصلهایی که اگر در حد یه جمله ی زیبا باقی نمونن میتونن معجزات زیادی رو برای ما بوجود بیارن.
همین روابط زیبای شما باهمدیگه به تنهایی کلی کار انجام میده واسه ما و کلی درس و تجربه داره برای ما که چنین روابطی وجود داره و ماهم میتونیم چنین روابطی ایجاد کنیم.
عاشقتونم و امیدوارم هر لحظه از زندگیتون غرق در شادی و لذت باشه.
سلام خانم رامی عزیز
چقدر کامل و دقیق نکات فایل رو تجزیه و تحلیل کردید.بخصوص راجع به استقلال بچه ها.
این یک نکته مهمه که حالا که پسرم هفت ساله شده، داره منو اذیت میکنه. خیلی خوبه که از حالا به فکرش هستید، آفرین.
همراه با همسر گرامیتان، خوشبخت و سعادتمند باشید💐
سلام ندای عزیز. چقدر نکته زیبایی رو گفتی در مورد مسئولیت پذیری. شاید دلیل اینکه مادر و پدرها تو زندگیشون از خیلی از لذت هایی که برای تجربه کردنشون آفریده شدیم میزنن یا به سختی حاضر میشن که حال و هوایی عوض کنن (سفر کردن، مهمانی رفتن، پارک رفتن و ..) این هست که تمام کارهای خودشون و خانواده رو به دوش میکشن و این اقدامات براشون رنج آور شده. اما برخلاف این الگو در زندگی در بهشت میبینیم که مادر و پدر ها خودشون رو به اصلاح عموم نوکر بچه هاشون نمیدونن. اونها حق دارن لذت ببرن و زندگی خوبی رو تجربه کنن و شاد باشن و سفر کنن. بچه ها هم وظیفه دارن خودشون کارهای خودشون رو انجام بدن. پس ما باید یک صدای متفاوت باشیم و خودمون خانواده خودمون رو تربیت کنیم که مسئولیت زندگی خودش رو بپذیره و توانایی از پس زندگی خودش برآمدن رو در خودش ایجاد کنه.
درود بر دوست عزیزم آقای امام بخش زاده
دقیقا همینطوره من خودم شخصا خیلی خیلی دوست دارم فرزندی داشته باشم که مسئولیت پذیر باشه و بتونه حتی توی سن پایین گلیم خودشو از آب بکشه بیرون.این مسئله و خیلی از مسائلی از که خودم توی بپگی تجربه کردم برام خیلی مهمه که در مورد فرزندم خیلی خیلی بهتر باشه و اون باورهای کهنه و فرسوده و قدیمی رو بریزم دور و حتی الان که هیچ فرزندی ندارم دارم برای اون روزها آماده میشم تا مادری باشم که هم لذت ببرم و هم ناظر فرزندی باشم که این چنین میتونه خودش انتخاب کنه که چی بخوره چی بپوشه و چیکار کنه و مسئولیت این انتخابو به عهده بگیره.
براتون آرزوی موفقیت بیشتر و راحت تر دارم.
سلام به استاد عزیز و خانواده صمیمی عباس منش.
خداروشکر که این قسمت از فایل رو دیدم،خیلی عالی بود خدایا شکرت.
چه غذای هیولایی خدایا شکرت
چه استادی خدایا شکرت،استادی که در هر لحظه ،از کامنت بچهها نمیگذره ….خدایا شکرت.
چه دریاچه زیبایی،خدایا شکرت،جون میده واسه آب تنی…..
چه بچهها ی زیبایی ،که هر لحظه درحال لذت بردن هستند خدایا شکرت.
چه سگ زیبایی،چه چشمان زیبایی خدایا شکرت.
یه تشکر ویژه هم از خانم شایسته عزیز که ما رو هم از این زیباییها بهره مند میکنند،خدایا شکرت.
پرادایس واقعا بهشته،آدمهاش بهشتین،ومن هم که از این زیباییها بهره مند میشم بهشتی ام،خدایا شکرت.
خداروشکر میکنم که امروز درسهایی از این فایل گرفتم،در هر لحظه از زندگیم لذت ببرم وسپاسگزار باشم.
من نسبت به خارجیها مقاومت داشتم واز زمانی که فایل های سفر به دور امریکا وزندگی در بهشت رو دیدم مقاومت هام خیلی کم شده،خداروشکر.
استاد شما راست میگید که اونجا مردم توحیدی ترن،شادترن.سپاسگزار ترن،خداروشکر.
خداروشکر که من انتخاب شدم که در این مسیر قدم بردارم،من هدایت شده به استاد عباس منش وآموزه هاش،خداروشکر.
استاد شما دستان خداوند شدید تا من هم به بهشتی که خداوند وعده اش را داده هدایت شوم.سپاسگزارم.
آرزوی سلامتی وسعادت برای شما استاد عزیز وخانواده صمیمی عباس منش دارم.
خدانگهدار.
سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز
چه شپرت پای خوشمزه ای بود نوش جاااااااان
به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا
به نام خدایی که من رو خالق زندگی خودم قرار داده
سلام به استاد عزیز و مریم نازنین و تمام دوستان بهشتی ام
خدا رو هزاران بار شکر میکنم که بعد از چند روز بلاخره تونستم دوباره در این بهشت زیبا حضور داشته باشم و خودم رو لبریز از احساسات خوب کنم
خدا رو هزاران مرتبه شکر میکنم بابت حضورم در اینجا و دیدن این زیبایی ها
خدا رو هزاران بار شکر میکنم بابت دیدن سبکهای زندگی افرادی که هزاران هزار کیلومتر از ما دورن و ما میتونیم در این قاب زیبا در حالی که فرکانس بالایی پشت دوربینه مشاهده کنیم
بارها مستند غذا ساختن در طبیبعت رو از همین آمریکایی ها دیدم ولی حسی که اینجا داشتم حس نابی بود که نمیشه با هیچ حس دیگه ای مقایسه کرد
این حس بی نظیر قطعا حاصل این فرکانس زیباییه که موقع تهیه و تدوین فیلم گرفته شده
من با دیدن هر قسمت این سریال و یا سریال سفر به دور آمریکا هیچ وقت فکر نکردم که خودم بیرون از این داستانم،همیشه خودم رو اونجا تصور کردم و جا داره برای هزارمین بار تشکر کنم از استاد و عزیز دلشون که اینقدر عالی و خالصانه و با حس عالی برامون فیلم تهیه کردن که ما بتونیم اینقدر حس عالی از قسمتش بگیریم.
واقعا اگه این سریالا فقط برای ریا و شو اف گرفته میشد ایا میشد یک صدم این حسای زیبا رو گرفت؟؟قطعا نمیشد
ما داریم با دونه دونه این قسمتا بزرگ میشیم و رشد میکنیم
استاد در اینستا در مورد کامنتای سایت گفتین،خواستم بگم دقیقا همینطوره،من حدود ۱۰ روز بود که نمیتونستم در سایت حضور فعالی داشته باشم و از خوندن نظرات بچه ها واقعا بی بهره شده بودم و قشنگ متوجه پایین اومدن فرکانسم شدم،قشنگ متوجه میشدم که حسم مثل قبل خوب نیست
واقعا خوندن نظرات بی نظیر دوستان که هر کدوم بسته به مدار زیباشون به نکات مثبت توجه میکنند،از خوندن بهترین کتابای مثبت اندیشی هم بیشتر حال آدمو خوب میکنه
واقعا من سپاسگزار خداوندم که من رو هدایت کرده به این بهشت زیبا با اهالی بینظیرش
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………
حالا میخوام تمرکزی داشته باشم به زیبایهای بی نظیر این فایل و درسهایی که با دیدن این قسمت گرفتم و باید بارهای بار نگاهش کنم که با پوست و گوشت و استخونم درکش کنم
چقدر من متحیر شدم از شیوه ی تقسیم کارها
خدای من،من چند روز پیش وقتی از کار خونه خسته شده بودم داشتم میگفتم بیاین خب هر کس خودش ظرفای خودش رو بشوره،کارای خودشو انجام بده،مگه همیشه باید یک نفر کل خونه رو مرتب کنه؟؟این برای مایی که بچه ها جوری بزرگ شدن که تمام کار خونه رو ی دوش دختراست و پسرا فقط باید بخورن و بخوابن خیلی غیر منطقی اومد
وقتی توی این قسمت دیدم چقدر عالی تقسیم کار شده و بدون اینکه به کسی بربخوره همه با هم در صلح بودن و شاد بودن و میخندین واقعا خوشحال شدم و من هم طبعا بچه هایی رو میخوام تربیت کنم که از همون بچگی یاد بگیرن که هر کس کارهای خودشو انجام بده تا به هیچ کسی فشار وارد نشه
من یاد گرفتم وقتی قانونی رو برای بچه هام تعیین کردم دیگه به هیچ عنوان تغییرش ندم تا یاد بگیرن که مسولیت پذیر باشن و طبعا این کار برای موفقتیت خودشون در آینده بسیار مهمه
من یاد گرفتم که تحت هر شرایطی در هر لحظه م از زندگیم لذت ببرم و لذت بردنمو به شرایط خاصی وابسته نکنم
میتونم مهمونی برم و برای خودم خوش باشم بدون اینکه همش نگران باشم که باید در کنار میزبان باشم که نکنه میزبان بگه اینا اومدن خونه مون یک دقیقه هم کنار ما نمیشینن،و یا برعکس،هر وقت هم مهمونی برام اومد باز به علایق خودم احترام بزارم و در خدمت خودم باشم و مهمون رو به حال خودش بزارم که اونم خوش بگذرونه
مریم جون نمیدونم چقدر دیگه باید روی خودم کار کنم که هم فرکانس باشم با این شیوه ی مهمان داری
ماها عادت کردیم چه بریم مهمونی و چه مهون بیاد خونه مون بهم بچسبیم و نذاریم به هیچ کدوممون خوش بگذره،ولی تحسین میکنم شما رو که هم فرکانس شدین با بهترین شیوه های مهمان داری
چقدر لذت بخشه که مهمان ها هر کدوم برای خودشون دارن لذت میبرن ومیزبانها هم هر کدوم دنبال کار خودشونن
یکیشون که دارن توی آر وی روی سایت کار میکنن که کار مورد علاقه شونه
و یکی شون هم که دوریبن به دست دارن فیلم تهیه میکنن که اینم کار مورد علاقه شونه
من تحسین میکنم این شیوه ی زندگی رو که لحظه به لحظه ش فقط و فقط لذت بردنه
من تحسین میکنم این شیوه ی عالی رو که داره بهمون رها بودن رو آموزش میده
خدا رو هزاران هزار بار شکر میکنم بابت حضورم در اینجا و دیدن هزار باره این نکات در زندگی شما
من هنوز دارم قسمتایی که خانواده راسل مهمونتون بودن رو میبینم و چقدر لذت میبرم از شیوه ی عالی این مهمانی و باز دارم در این قسمتا هم میبینم که با وجود اینکه مهمانها زیاد شدن ولی شما همون شیوه ی قبل رو اجرا میکنین
نکته ی جالب دیگه ای که توی این قسمت پیدا کردم،ارزش ابزار بود که شما هم بارها ازش حرف زدین
چقدر من تحسین کردم سازنده ی او قابلمه رو که حتی برای برداشتن در قابلمه اون وسیله عالی رو اختراع کردن
بارها بار دست ما با در قابلمه داغ سوخته،و اینجاست که باز هم ایده ایی جدید از دل یک تضاد برخواسته و هم به دیگران خیر رسونده و هم باعث درامد زایی برای مخترعش شده،خدا رو هزاران مرتبه شکر
ابزار دیگه ایی هم برام جدید بود همون جای ادویه بود،چقدر عالی بود و آشپزی رو آسون میکرد و این خواسته رو در من ایجاد کرد که حتما بگردم و اگه توی ایران هم باشه پیدا بکنم و بخریم برای خونه مون
خدایا شکرت،چقدر خواسته برامون ایجاد شده در این سایت،از کوچکترین خواسته مثل همین جای ادویه گرفته تا خواسته های بزرگ که بودن در آمریکا و تجربه کردن اون شرایط از نزدیک.
راستی متوجه شدم که این سایت و این سریالا ناخواسته داره برای برندها هم تبلیغ میکنه،اینجاست که میگن خدا از جایی که فکرشم نمیکنی بهت روزی میرسونه
هیچ فکر کردین و قتی استاد دارن با ذوق شوق از وسایلشون حرف میزنن چند نفر از ما دلمون میخواد اون وسایل رو داشته باشیم و شاید خیلی از اون وسایل رو تا االان خریده باشیم
چقدر عالی این مصداق این آیه ی قرانه،و کسانی که به خدا ایمان داشته باشن،خداوند ازجایی که فکرش رو هم نمیکنن بهشون روزی میرسونه
مطمنا صاحبان اون مشاغل هرگز فکرشو هم نمیکردن که خداوند رایگان و بدون پرداختن هیچ هزینه ایی از طریق این سریالا براشون تبلغ کنه،یعنی خدا به دل استاد انداخته که بیاین و از ابزراهایی که دارن اینقدر با عشق و لذت برامون حرف بزن،من که خودم چندین موردشو سرچ کردم و در لیست خریدام قرار دادم
قطعا اون اشخاص کسانین که از ته دل به خداوند ایمان دارن که خدا این جوری از راهای مختلف داره براشون تبلیغ میکنه
واقعا وقتی متوجه این نکته شدم،ایمان بیشتری پیدا کردم که نگران نباشم،خدا از جایی که فکرشو هم نمیکنم برام رزق و روزی میرسونه..
خدا رو هزاران مرتبه شکر
خدا رو شکر
خدا رو شکر
خیلی عالی بود؛راستی قشنگ میشد بو و طعم بی نظیر غذای آقای ریک رو حس کرد
تحسینتون میکنم استاد جان که با وجود اینکه دلتون اون غذا رو خواست،باز خودتون رو کنترل کردین که غذا رو تست نکنین چون میخواستین رژیم غذایتون حفظ بشه
تبریک میگم بابت این کنترل نفس
شما هم کنترل ذهن دارین هم کنترل نفس
ممنونم از همه چیز
در پناه خدا هر روزتون عالی ترو بهتر از دیروزتون باشه
تو که منو کشتی عشق خواهرییییی
خدای من خدای مننن
چقدر دارم عشق میکنم از دونه دونه کلمات خدایی نفس من
تو فقط بنویسسسس
تو فقط برو جلووووو
تو فقط پرواز کن که من اوج میگیرم از این همه اوج گرفتن تو ای خدای من
چقدر نکات معرکه اایی رو بهم نشون دادی عشق من
چقدرررر عالی داری روی خودت کار میکنیییییی من عاشقتممممممممم
عاشقتمممممممم خواهر خوشگلممم
صورت ماهتو میبوسم . برای این همه عشقتتتتتتت تا خود خدا تحسینت میکنمممم چقدرررر کیف میکنممم وقتی میبینممممم
با تمام وجودت داری به بهترین شکل پرواز میکنیییی
من عاشق پروازتم هاااااا
عاشق
برایت بهترین های بهتررین هارو میخوامممممممممم افریننده ی زیبایی ها به آفرین قشنگمممم عشق من
از خداوند میخوام جرریانی از عشق . ارامش و بی نهایتتتتت فراوانی و برکت و ثروت رو مثل باران جاری ترین کنه برایت قلب خواهر
عاشقتم
به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا
سلامی با چشمانی خیس بر عشق دلم
اخ اخ خواهرمم انگار هزار ساله ازت دورم
چقدر اخه دلم زود برات تنگ شد که الان که پاسخت رو به دیدگاهم دیدم فوری اشکم اومد
ای جان دلم
نفسم
عشق دلم
فقط خدا میدونه چقدر عاشقتم
بخدا که خودتم نمیدونی که چقدر دوستت دارم نفس جانم
عاشقتم
دارم روی خودم کار کنم که با نازنین خواهرم هم فرکانس بشم که از نزدیک ببینمش و بپرم بغلش
عاشقتم نفس
عاشقتم
از ته ته ته ته ته ته دلم میگم که بی نهایت دوستت دارم
سلام به آفرین عزیزم
چقدر با خوندن کامنتت پر از حس خوب شدم
این فرکانس پر از حس خوبتو تحسین میکنم عشقم
و خوشحالم در مدار دوستی با فرشته هایی مثه تو قرار گرفتم که اینقدر حسشون بی نظیره😍😍
به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا
ای جانم ببین کی اینجاست
نیکو جان من
نیکوی پر انرژی من
نیکوی خوش صدای من
عاشقتم عزیزم
هنوز صدای پر انرژیت توی گوشم پلی میشه
عاشقتم عزیزم
خوشحالم که باهات هم مدارم عزیز دلم
موفق ترین باشی خواهر خوشکلم
سلام به آفرین عزیزم
چقدر نکته فوق العاده ای رو گفتی که خداوند از جایی که فکرش رو نمیکنی بهت روزی میرسونه و تبلیغی که برای برند ها توسط استاد عباس منش میشه اینو ثابت میکنه که همه ی ما از بی نهایت جایی که واقعا ذهنمون نمیتونه درکش کنه رزق و روزی داده میشیم. آفرین به این نگاه قشنگت و این الگو عالی که به من به اشتراک گذاشتی. قسمتی که در مورد پذیرفتن مسئولیت زندگی خود گفتی رو تحسین میکنم و من هم باید این نگاه رو در خودم ایجاد کنم که مسئولیت زندگی خودم رو پذیرم تا به جاهایی هدایت بشم و خانواده ای داشته باشم که افراد مسئولیت زندگی خودشون رو میپذیرن. در مورد خوندن کامنت ها و تحسین کردنشونم که صددرصد حرفت رو قبول دارم دقیقا همینطوره واقعا خیلی نتایجمون رو گسترش میده خوندن و تحسین کردن کامنت های دوستان هم فرکانسی عزیزمون و امیدوارم که هر روز خدا به سمت زیبایی ها و اتفاقات بهتر هدایت بشی و جهان زیباتری برای خودت بسازی. خوشحالم که با شما هم قدم هستم.
به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا
سلام بر دوست خوب و عزیزم
خیلی خوشحالم که از دیدگاهم خوشتتون اومده
انشالله که شما هم هر روز به سمت زیبایی های هر چه بیشتر هدایت بشین و هر روزتون عالی تر و بهتر از دیروزتون باشه
به آفرین زیبا
خوندن دیدگاهت در این قسمت بهم حس و حال کاملا بهاری و سر سبزی رو انتقال داد
چقدر زیبا تمرکز کردی به عمق لحظات به یک نکته خیلی بزرگی اشاره کرده بودی که من خودم خیلی وقت ها فراموشش میکنم
خیلی زیبا و با یک باور توحیدی نگاه کردی به تبلیغات که یکی از دستان خدا برات روی زمین انجام میده و لازم نیست که تو خیلی خودت درگیر تبلیغات کنی تو دلم یک مشعل و باور جدیدی رو روشن کردی
سپاسگزارم از خدای مهربان و روزی دهنده پر برکتم که من هدایت کرد به خوند دیدگاه شما که برام هم پاشنل آشیل هام نشان داد و هم ساختن باور جدید در فروش را
وقتی داشتم دیدگاهت میخوندم وقتی رسیدم به این که گفتی تحت هر شرایطی از زندگی لذت ببرم و لذت بردنمو به شرایط خاصی وابسته نکنم
دیدم این باور توی زندگی من کمرنگ هست و پاشنه آشیل من هست و من توی خیلی از شرایط مخصوصا که به کارم مرتبط باشه بهم بریزم نمیتونم از زندگی لذت ببرم
برای همین توی دفتر یک صفحه جدید باز کردم و تصمیم گرفتم از این به بعد تنها به دانستن پاشنه آشیل ها و ترمزهای زندگیم اکتفا نکنم
و بیشتر مرد عمل باشم تا فقط دانستن
نوشتم که بدونم و روی خودم کار کنم
دوست زیبای و خوش قلب من لطف الهی شامل حال تمام لحظاتت.
به نام رب تنها خالق و مالکو فرمانروای دنیا
سلام بر مینای عزیزم
خوشحالم عزیزم که از دیدگاهم خوشت اومده
دقیقا این مواردی که نوشتم واقعا پاشنه آشیل خودمم هست و باید روش کار کنم که رفع بشه
مممنونم عزیزم واسه دعای قشنگت
در پناه خدا هر روزت عالی تر و بهتر از دیروزت باشه
سلام، دوستان عزیزم من بعد از ماه ها کامنت میگذارم فقط برای تشکر صممیانه از شما دوستان عزیزم که خوندن کامنت هاتون واقعا کلی بهم درس میده و کلی من رو در فرکانس های خوب قرار میده، و از امشب خودمو متعهد میکنم تا هر روز توی سایت کامنت بگذارم تا هم بتونم به خودم و هم به دوستانم کمک بکنم.
سلام دوست عزیزم بهتون تبریک میگم که انقدزیبا قوانینو درک کردید وتحسین تون میکنم برای این برداشتهای زیبا ودقیق وپرازباورهای توحیدی وممنونم که اونارو به ماهم یاداوری کردید واقعا لذت بردم
درپناه خدای مهربان وبخشنده ثروتهای فراوان واسانی رو براتون ارزو میکنم
به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا
سلام بر لیلای عزیزم
خوشحالم عزیزم که از دیدگاهم خوشت اومده
دوستت دارم عزیزم
در پناه خدا هر روزت عالی تر و بهتر از دیروزت باشه
سلام به آفرین زیبا و ناز و عزیزدلم
آخه چقدر تو ماهی عشقم
هر کامنتت پر از احساس عالی و انرژی مثبته گلم
واقعاً در مورد کامنت ها عالی گفتی عزیزدلم
یکی از عزیزانی که من هر بار از هر کامنتش کلی درس می گیرم تویی عشق من
قطعا اون اشخاص کسانین که از ته دل به خداوند ایمان دارن که خدا این جوری از راهای مختلف داره براشون تبلیغ میکنه
واقعا وقتی متوجه این نکته شدم،ایمان بیشتری پیدا کردم که نگران نباشم،خدا از جایی که فکرشو هم نمیکنم برام رزق و روزی میرسونه…_
چقدر این جملاتت برای من درس داشت چقدر منو لبریز آرامش و توحید کرد
ممنونم عزیزززززززم
ان شاالله همیشه شاد و سلامت باشی و اینترنت در دسترست و تعهد در قلبت و این همه آگاهی و عشق رو سخاوتمندانه با ما به اشتراک بذاری بفرین جانم 😘😘😘😘
به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا
سلام بر مرضیه ی عزیزم
عشق جانم هیچ میدونی که همین دو روز پیش داشتم با خودم میگفتم چقدر دلم برای مریضه جانن دلم تنگ شده،کجاست اخه؟؟
که الان دیدم برام دیدگاه نوشتته
عاشقتممممممممم
خوشحالم که از دیدگاهم خوشت اومده عزیز دلم
در پناه خدا هر روزت عالی تر و بهتر از دیروزت باشه
سلام عشق من،
منم دلم برات تنگ شده بود ، عزیزدلم،
من ۵ روز با خانواده توی دل طبیعت بودیم و بعد که اومدم، دیدم ماشاالله استاد هر روزش رو فایل گذاشته
خلاصه از اونجایی که منم تصمیم گرفتم که همه قسمت هایش این سریال رو ببینم و تا براش کامنت ننوشتم نرم قسمت بعدی، اینجوریاس که فعلاً ۵ قسمت عقبترم
و خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که در مدار این سریال بی نظیر هستم و دارم دیدگاه های زیبای تو و بقیه عزیزانم و می خونم و کلی درکم بهتر و عالی تر میشه
فکر کن روی هر فایل بین ۱۲ تا ۳۲ کامنت لایک شده بی نظیر هست که با خوندن اونا کلی درکم از قانون و توجه ام به نکات مثبت بیشتر بهتر میشه. خدا رو شکر برای همفرکانسی با این همه عزیز دوست داشتنی.
مرسی عشق جانم که اینقدر عالی می نویسی
ان شاالله همیشه رو به رشد و موفقیت روزافزون باشی عزیز دلم 😘😘😘
به نام او ..
فکرش را کن که چند وقتی توی یک همچین جایی باشی مثلا یک شهری زیبا مثل شهر خدا که 100 هزار جمعیتشه و همش هم زیباییه .. بعد انقدر اونجایی کلا همش اونجایی ( مصداق من که تمرکزم روی سفربه دور آمریکاست روزی که گذشته قسمت 58 بودم .. )
بعد یک دفعه حست میگه بیااا بریم به جای اینکه نظرات مردم این شهر 100 هزار نفری بینظیر را بخوانیم بریم ته کهکشان اونجا که نوشته نظرات امتیاز بندی هستند دیدم و حس کردم که بیام بریم به جای اون شهر نظرات شهر جدید را بخوانیم که جمعیتش خیلـــــی بیشتره و بزرگتره و انرژِیش هم بسیار بیشتر. OK
حس من منو آورد اینجا یک شهری که جمعیتش به میلیون هاا نفر رسیده و انرژِیش و نگاهش بسیار بسیار مدرن تر هست البته اینجا یعنی سریال زندگی در بهشت ..
حالا فکرش را کن که وقتی این نظر را هم بخوای بخوانی از بچه های شهر مدرن چه اتفاقی برات میافته .. چه احساسی بهت دست میده؟
Yeah Exactly
تو متوجهی که چقدر تفاوت هست بین نگاه های حتی سال گذشته توی یک شهر با الان!! تفاوت کاملا مشهوده و میتونی حسش کنی.
سلام بیااااا بغلمممم ببینم …
به آفرین جانم عزیزم، من واقعا بهت تبریک میگم عزیز دلم، البته که به راستی همیشه به خاطر وجود ارزشمندت از خدا سپاس گزاری میکنم ولی الان که دارم برات مینویسم خیلی خیلی احساس بهتری دارم خداروشکر. دم خودم گرم که برای حسم ارزش قائل هستم .. عااهااا یک چیزی وقتی نظراتی که بچه ها برات گذاشتن را خواندم و نظرات شما هم خواندم دیدم ..
میگی چی؟؟
خودت میدونی
میخوام بگممم که تووو خیلییی بزرگ شدی عزیزم.
احساس میکنم که پیام آور باد صباح هستم الان .. یادته داستانش را ؟
تو خیلی بزرگ شدی تو همون آدمی که اون آخرین پیامی که برای من نوشتی نیستی . یادم نمیاد کی بود ولی مطمئنم که نیستی چون خیلی بزرگ تر شدی حالا و من به عنوان یک هم پاره خوشحالم ..
واقعا برای وقتم ارزش قائل هستم و خوشحالم که وقتم را دارم مینویسم .. مینویسم برای هم پاره هایم ..
به آفرین آفرین جان عشق دلم، به خاطر وجود ارزشمند و شاد و خندانت خوشحالم واقعا خداروشکر میکنم.
این حسی که داشتی منم داشتم که حتی برادر من ظرف خودش را بشوره و ..
میخوام بهت بگم هر چند من نمیتونم خیلی اینو بهت بگم ولی با این نگاهم احساس خوب دارم که بهت بگم، اینکه .. اینو یک تضاد بدون و ازش استفاده کن که مستقل بشی .. اهرم رنجش کن ببرش توی قسمت اینکه اگر نخوای مستقل بشی اگر نخوای کسب و کار شخصی خودت را بزنی چه اتفاقات بدی چه محدودیت هاایی را باید متحمل بشی.. من اینکارو کردم .. خیلی پی اش را نمیگیرم که کی میشوره کی نمیشوره یا مادرم آشپزخونه را کمدها را تمییز میکنه یا نه و یا سپاس گزار هست یا نه .. من دیگه ول کردم این حرفااا را .. میخوام بگم که دیگه از حوصله ام خارج .. ما خیلی خوب میدونیم که اگر بخوایم جروبحث کنیم چه اتفاقات بدی را تجربه میکنیم .. اگر بخوای .. میدونی من هر روز داره که میگذره به درکم بیشتر میشه هییییی دارم این اهرم را درونم قوی تر حس میکنم که باید ثروتمند بشم اونم از مسیر کسب و کارم اونم از مسیر عشق و علاقه ام اونم با تکامل اونم بایددد پول بسازمممم بایددد بایدد ..
حالا همه ی این بولدهاا را ببین کلمه های بولد را همه اشون زمان برد ها …. تا یکی یکی درکشون کردم .. اول متوجه شدم که باید ثروتمند بشم چرا که ثروت خود خداست و تا وقتی که به ثروت نرسم نمیتونم به خدا برسم بعد گفتم آقا باید مسیر عشق و علاقه ام را پیدا کنم .. زمان برد پیدا شد و حالا در حال به وضوح رسیدن هست و باید باورهای هم جهت با خواسته ام ساخته بشه .. که خود خود اینم تکامل میخااددددد .. هم به وضوح رسیدنش هم باورهاش .. هم ایجاد باورهاش ..
بعدش همیننننن چند روز پیش بود! باوررت میشه که مننن تازههه هم مدار شدم که باید از همین مسیرررر هم پوللل خلق کنم چرا؟؟؟ حالا چراشو هم نوشتم باید ثروتمند باشم باید پول خلق کنم.
حتی شاید باورت نشه! همین 5 تیر ماه بود که متوجه شدم پاشنه ی آشیلی که توی بحث مالی دارم اینه که من خلق پول را که مساوی است با کار فیزیکی دیدم .. ونه عامل درونی و نه عشق و نه ایمان ونه ..
مسیر مسیر قشنگی هست خداروشکر .. یعنی زیباترین ..
آره منم چند روزی نت نداشتم مسئله داشتم .. یک جوری بودم .. اما ساختمش به هر حال من مارکوام بالاخره خیلی خوب توی سفرهام یاد گرفتم تنهاایی بدون گوشی و نت و موسیقی را حتی .. چطور بگذرونم. و خودم را تحسین میکنم.
به آفرین جان عزیز دلم، این لحظه هر چییی که فکرش را کنی میتونم بنویسم .. هر چی واقعا ..
اما دوست دارم به خودم امید بدم به تو به هم پاره ام بگم که یک روزی آره منم میبینمت فکر کردی که فقط تو ذوق و شوق داری که ببینی من را و یا دیگر اعضای گرم و صمیمی امون را .. نه منممم دارم منم دوست دارم منم میخوام ..
مااااااا لایق بهترین ها هستیم.
میخوام دعااا کنم.
دعا کنم که قلبمون از عشق خدا پر باشه .. خیلی خیلی خوب میدونم مخصوصا توی این روزها .. برای من سخت بوده کنترل ذهن اماا تونستم اما لطف خدا اما ایمانم ضایع نشده برگشتم حالم خوب شده و خوب به خوب تر ..
دعا میکنم که همیشه لبت خندون باشه .. مثل الان .. عاااا بخنددد بابااا عاشقتمممم من. همین
بوس بوس
استاااااد و خانوم شایسته نمیدونیدددددد چقدددددر دوس داررررم بیام و تو اون آب شنا کنمو شیرجه بزنم توش😍😍😍😍😍😍😍🔥😍😍😍😍😍😂😂😂😂🙌🙌😅😅😅😅😄😆😆😆ایشالا یروز میام پرادایس مهمون تون میشم😍😘اصلا خودم ی همچین ملکی میخرم ایشالا به لطف الله.😅😄😆😍😍😘😘💟🌹🔥🌸💪👌👑👑👑☁⛅☀🌿🌾🌽🌊🌊🌍🌏🌎🏘🏕🏕🏕🏕🏕🏕راستی من عاششششق غورباقم😂😂😂😂مخصوصا این رنگی خوشگلاش چه خفن بود که با غورباقه ماهی گرفت چه سریع هم گرفت😯😅😆درحالی که با کرم بیشتر تلاش کرد نشد😅😆ولی وقتی مسیر رو عوض کرد و از مسیر درست خواستشو جویید خیلی بهتر و سریعتر نتیجه گرفت چه ماهی قشنگییی هم بود خدایا شکرت بابت این نعمات😅😆😯😍😍😘😋😝😜 پس اگه ماهم درمسیر خواسته هامون از مسیر خوب ینی احساس خوب پیش بریم صددرصد خیلی بهتر و سریعتر نتیجه میگیریم😍😍😍😘😘😆😋😜😂 یسسسسس.
خداجونم ازت سپاسگذارم اینا هم که گفتم الهام تو بود. بچها بیاین تو مسیر موفقیت راه رسیدن به خواسته رو بسپاریم به خداجان. بجای حساب کردن روی ذهن با اووون همه باور محدودکنندش و حساب روی عقل و منطق بیاید رو خدا و الهامات خوشمزش حساب باز کنیم و شرک نورزیم😘😘😘😆😋😍🙌🙌🙄🤗🤗💪💪💪💪✌💟💝💝💟
👑💟THANKS FOR GOD💟👑
استاد استاد استاد…اســتــاد… لطفاً لطفاً لطفاً این متن رو کامل بخون بعد به بقیه کارات برس… اونقدر هیجان زده و شوک زده ام که حد نداره…از دیشب تا الان داغ و پر جوشِشَم… دیشب اتفاقی عجیب واسم رخ داده که مرزهای «همزمانی و نشونه»رو واسم جابجا کرده. خداوندا ایده و پلنی برای نوشتن ندارم، نمیدانم از کجا شروع کنم، بگو تا بنویسم، تا ثبت کنم «ایام الله» و نشانه ها را، تا ثبت کنم قدم ها و رد پاها را… الهی به امید تو؛
۱_ دیشب موقع خواب ،داشتم کامنت های قسمت های قبل رو میخوندم و با آگاهی و احساس خوب میخوابیدم که سحر بیدار شم… همین که داشتم خواب میرفتم، برادرم زنگ زد و ازم «درخواست» کرد که با ماشین برسونمش تا خونه دوستش… با اینکه توی قدرت « نه گفتن» و « رک بودن» خیلی خوبم ولی حسم گفت قبول کن و مشتاقانه برسونش…
۲_ آخر شب بود، بالاخره رسوندمش تا مقصد و بهم گفت کسی نیست برگردونم لطفاً یک ساعت دیگه بیا دنبالم،،،اگه میخای برو پارکی جایی استراحت کن…. رفتم تا بلوار خروجی شهر و یک گوشه جاده نشستم و مشغول خواندن کامنت های دوستان عزیزمون شدم و توی اون هوای آزاد واسه خودم کیف میکردم…
۳_ دیدم از دور یه آدمی میاد سمتم و یه جوری راه میرفت انگار بنده خدا حالش نرمال نبود، بعد چند دقیقه ازم «درخواست» کرد که بی زحمت گوشیتو بده تا یه زنگ بزنم به برادرم تا بیاد دنبالم، منم با کمال میل دادم، متوجه شدم که حتی برادرش هم بهش جواب نه داده و نمیاد دنبالش، بعد چند دقیقه دوباره ازم «درخواست» کرد که میشه بی زحمت منو برسونید، خونمون دوره و توی روستای بیرون ازشهر، نصف شبه کسی نیست باهاش برم… منم بی درنگ گفتم چرا که نه، با کمال میل… رسوندمش تا دم خونشون، خواست بهم کرایه بده که قبول نکردم و گفتم دوست عزیز ما آدما باید عاشقانه به هم کمک کنیم و دست همو بگیریم(بنده خدا انگار معتاد بود، حسم گفت خالصانه خدمت کن، منم بدون اینکه نگران باشم که نیمه شبی یه فرد غریبه معتاد رو برسونم روستای بیرون از شهر، این کارو کردم)
۴_ با احساس مفید بودن و خوشنودی برگشتم دنبال برادرم که برسونمش و بعد برم خونه بخوابم…برادرم رو سوار کردم و توی راه یمرتبه چراغای ماشین خاموش شد و ماشین از حرکت ایستاد وسط خیابون، متوجه شدم که باتری ماشین از کار افتاده و استارت زدن هم جواب نمیده…(تضاد)… ساعت ۲ نصف شب ماشین توی خیابون خوابید… واکنش و احساس و کنترل ذهن خودم، برای خودم هم جالب بود…
۵_ اصلا ناراحت و نگران شدم… سریع تمام آموزه ها و آگاهی هایی که درونم جا افتاده، خودشو بروز داد… توی دلم میگفتم خدای عزیزم میدونم که این تضاد یه تمرین جدید و کوچولو هستش… الخیر فی ما وقع…باورم نمیشد که این خودم باشم… بدون اینکه زوری بزنم ذهنم در کنترلم بود و خیلی خونسرد و بیخیال بودم… برادرم هم از خونسردی و آرامش زیاد من متعجب شده بود که نکنه این جِنه، میلاد که قبلاً اینجوری نبود،خیلی ریلکسه…
۶_ هیچ ایده ای نداشتم، توی گوشیم هیچ شماره و مخاطبی هم نداشتم که مثلا از عموم کمک بخوام(استاد چند وقت پیش بهم الهام شد تمام مخاطب ها و شماره های دوستان و آشنایان و خانواده رو از توی گوشیم حذف کنم… خط جدید هم گرفتم تازگی ها… هیشکی شمارم نداره… شماره هیچکس رو ندارم و نه حفظم… اینجوری نقش آدما توی ذهنم صفر میشه و فقط روی خودم و خدا فقط حساب و تمرکز میکنم)…. داشتم میگفتم؛ اون ندای دلم گفت یه نگاه بنداز ببین شماره از آشنایی توی گوشی نمونده،… جلل الخالق فقط یه شماره توی لیست تماس پیدا کردم که اونم مال یکی از دوستان قدیمیم بود که از قضا تعمیر کار هم هست…. با عزت نفس بالا خواستم زنگ بزنم و ازش کمک بخوام تا لااقل ماشین توی راه نمونه و بیاد درستش کنه و ما راه بیوفتیم( نصف شب بود، احتمال میدادم خواب باش، و خیلی انتظار نداشتم جواب بده… اما با اعتماد به نفس بالا و امید میخواستم « درخواست » کنم)
۷_ الو سلام کیوان جان… خوبی عزیزم بیداری……………..
استاد استاد استاد عزیزم، پرام ریخت یه لحظه… مو به تنم سیخ شد…
+++باورم نمیشد…. استاد باورتون نمیشه همین که داشتم صحبت میکردم، هنوز چند ثانیه هم نشد، که دیدم خودِ همین دوستم کیوان با موتور از پشت سرم رسید و چشم تو چشم شدیم……😮😮😶😶😯😯😯😦😲😍😍…. «هنگ المغز» شدم…. وای وای وای دیوانه شدم رفت…. این دیگه چی بود خدا…. از جایی که اصلا گمان نمیبری دستت را میگیرد این خدا و عجیباً غریببا سورپرایز و غافل گیرت میکند…. این است پاداش گوش دادن به ندای قلبم و خدمت خالصانه به برادرم و اون بنده خدایی که رسوندم…. این است پاداش کنترل ذهن و توکلم….
من،برادرم، و دوست تعمیر کارم هر سه تامون جا خوردیم…. آخه این چه سیستمیه دیگه خدااااااا…. در آن واحد فقط به کیوان گفتم؛ به این میگن همزمانی و امداد غیبی…. خلاصش کنم؛ با موتورش با هم رفتیم محل کارش باتری آوردیم جایگذاری کردیم، ماشین رو موقتاً برام روشن کرد، کلی ازش تشکر کردم(توی دلم فقط خدا رو یاد میکردم که چطور با دستانش از جایی که اصلاً فکرش رو هم نمیکردم بهم آیت داد)… برادرم دست بر روی شانه ام گذاشت و تحسینم کردُ گفت پسر تو فوق العاده بودی…. برادرم رو رسوندم و منم برگشتم خونه ولی ولی بیخوابی و بی قراری زد به سرم و تا صبح فقط با خودم و خدا حرف میزدم و تجدید میثاق میکردم…. همین تازه هم ماشین رو بردم تعمیرگاه،،، بهم گفت یه قسمتی از سیم فلان لخت شده بود و خدا بهت رحم کرده و شانس آوردی، چون ماشین احتمال داشت آتیش میگرفت و منفجر میشد و میمردی…. هیچی دیگه یه نگاه رو به آسمون کردم و محو شدم رفت ، که میلاد دیگه چی میخوای!؟!؟ برای n امین باره که خدا جونتو نجات داده و به دادن رسید… هنوز نمیخای قانع بشی که خدا داره بهت پیغام میده که تو بی دلیل نیست که زنده ای و هدایت شده ای؟!؟! هنوز نمیخای ایمان بیاری که خدا هواتو داره توی هر شرایطی و بهت میگه که تو فقط حرکت کن فقط ادامه بده؟!؟
استاد من الان حال و احوالم عجیبه عجیب… همین تازه که قرآن رو باز کردم تا ادامه بدم ادامه قرآن خوندم رو، به آیات ۵,۶،۷ سوره ابراهیم برخوردم…. اونجاهایی که میگه و ذکرهم بأیام الله….یا آیه ۷ میگه: و اذ تأذّن ربکم لـِٔن شکرتم لَأزیدنکم و لـِٔن کفرتم انَّ عذابی لشدید…. سریع متوجه شدم که خدا داره بهم الهام میکنه؛ این همون ایام الله، روزهایی هستش که یادآوری آن قلب مومن را آرام و محکم میکنه و نشانه هایی برای شخصی است که در بلا و مصیبت، صبور و شکر گزاره…. آخه یکی به من بگه این چه جور « همزمانی زنجیره وار» بود؟
دقیقاً موقع خواب برادرم زنگ میزنه خونه… من هدایت میشم به نقطه ای از شهر و یه آدم بهم برخورد میکنم و ازم کمک میخاد و منم کمک میکنم…. و در ادامه ماجرا دقیقا لحظهای که به کمک نیاز دارم و دقیقا لحظه ای که تماس میگیرم، اون دوست قدیمی ام که مکانیکه از راه میرسه… اصلاً چطور ممکنه ساعت ۲ بامداد بیدار بوده باشه، دقیقا گذرش به مسیر خیابونی که ما توش گیر کردیم بودیم افتاده، و تازه، دقیقا لحظه ای که من باهاش تماس گرفتم، در آن واحد به طور کاملا اتفاقی (هدایتی) از پشت سر بهم رسید و چشم تو چشم شدیم…. خدایا من دارم خواب میبینم؟!؟! چطور ممکنه؟!
استاد عزیزم احساس میکنم باید یه سری حرفا رو بزنم؛ انگار اگه ننویسم ، از ندای قلبم سرپیچی کردم؛
استاد عزیز و دوست داشتنی ام، بارها و بارها ازین دست اتفاقات عجیب و معجزه آسا برام رخ داده قبلاً… قبلا چندین و چند بار اتفاق های به مراتب عجیب تر و غیرقابل باورتری برام افتاده که نتونستم توی سایت بنویسمشون تا هم رد پا بزارم هم ایمان و باورم قوی تر شده… اتفاقاتی که غیر ممکن و اعجاز برانگیزه…توی دفترم گاها مینوشتمشون،تا بعدا یادآوریشون کنم و یادم نره که خدا چه کارایی برام کرد…. بذار راستشو بگم؛ اون اوایل (پارسال) از شما و مریم جان، بدم میومد… مدارم پرت بود و خودم هم حالیم نمیشد… ذهنم همش روی نکات منفی، و عیب و نقص گرفتن از حرفای شما و شخصیت تون بود … تفننی میومدم سایت چند تا فایل دانلود میکردم، و توی ذهنم فیلتر میذاشتم و مقابل بعضی حرفای شما محکم مقاومت میکردم(مغرور متکبر بودم)… برخی از حرفاتون رو نمیتونستم درک کنم و قبول کنم، و از شما عیب میگرفتم… ای خدا چقدر ناآگاه بودم من… یادمه مثلا میگفتم این عباس منش چقدر مادی گرا و تجمل گراست، چقدر عقده ایه و کمبود داره که موتور نو میذاره توی فضای دکور خونش…. چقدر مغرور و از خود راضیه چقدر دار و ندارشو به رخ میکشونه و میخاد حرص مردم رو دربیاره، چقدر از خودش تعریف میکنه؛ حالم از اعضای سایت بهم میخورد، از خوندن کامنتا و تحسین های زیاد دیگران از شما اعصابم خورد میشد… پیش خودم میگفتم چقدر ملت کمبود دارن …. اینا دیگه کین؟ چرا اینجورین؟ دارن ادا درمیان و الکی عشق میورزن به هم؟ انگار سرشون رو کردن توی برف خودشون رو زدن به خواب… انگار اینا توی این مملکت بی صحاب شده نیستن که اینجوری شاد و سرخوشن…..؛ بدجور با خودم درگیر بودم و نمیتونستم فضای سایت رو درک و هضم کنم… فقط به آگاهی های فایل ها گوش میدادم و عمل میکردم، و چه نتایج و نشونه های عجیبی میگرفتم… گذشت و گذشت بعد ماه ها زمین خوردن و بالا و پایین شدن، تسلیم رب شدم و دست به تخریب قالب های محدود ذهنیم شدم…. با تمام وجودم متعهد شدم که تا پای جان قدم بردارم و خودمو کاملا تغییر بدم….
استاد باورم نمیشه، منی که از شما و سایت و اعضاش متنفر بودم الان شدم جزو ثابت این خانواده بهشتی، منی که کامنت گذاشتن از خط قرمزام بود ، منی که اصلاً نمیتونستم فکرشو هم بکنم که عکس پروفایل بذارم، منی که به خودم اجازه نمیدادم که با اعضای سایت وارد گفت و گو و تعامل بشم… باورم نمیشه تا الان بیش از هفتاد دیدگاه گذاشته باشم روی سایت…. خط قرمز و قالب های محدود ذهنی واسه خودم گذاشته بودم… نمیخواستم خودمو وارد این جو کنم چون فکر میکردم از واقعیت های جامعه دور میشم و وارد یه سرزمین فانتزی خیالی میشم….. اینا رو میگم شاید دوستی این کامنت رو بخونه و به ترمزهاش پی ببره، استاد خیلی از افراد توی سایت هستن و همینجوری مثل گذشته من فکر میکنن، و حاضر نیستم حتی توی سایت کامنت بذارن و به همین خاطر دیر یا زود از مدار شما و سایت خارج میشن… دوست عزیز هر چی دلت میخواد کامنت بذار و بنویس و وارد این فضا شو… هر ترمزی داری بکش پایین… و لطفاً برای خودت هم که شده، توی سایت متعهدانه«حضور فعال» داشته باش…
خدا رو بی نهایت شکر که به ندای دلم گوش کردم و ایام عید وارد مسیر سریال زندگی در بهشت شدم و ازونجا بود که تغییرات من شدت گرفت و کاملا خودمو غرق آموزه های الهی کردم….
استاد عزیزم، یه اشاره به برادرم کردم بالا، یه سری حرفا رو سختمه فعلا بگم؛ استاد تا همین پارسال من و برادرم به خون هم تشنه بودیم، از کودکی تا بزرگسالی بارها و بارها تا سرحد مرگ همدیگه رو زدیم، بارها برای قتل همدیگه کمر همت بسته بودیم… اگه مداخله دیگران و رحم خدا نبود، تا الان یا من مرده بودم یا اون… در مورد خانوادم (پدر مادر مشرک،خطرناک و کافرم که انگار تنها هدف و مأموریت شون از زندگی تخریب و نابودی من بود) چیزی نمیگم فعلاً، و الّا شیرازه کامنتم از هم میپاشه… رابطه من و برادرم، میتونم بگم بدترین و خطرناک ترین رابطه ای بوده که میتونست توی دنیا وجود داشته باشه بدون شک…خصومتی غیر قابل توصیف…
به خدا بعضی مواقع احساس میکنم دارم خواب میبینم…. استاد باورتون نمیشه، تاکید میکنم بدون اینکه کار خاصی بکنم، روابطم با برادرم روز به روز داره رویایی تر میشه…. فقط و فقط از چهار ماه پیش و به خصوص با شروع سریال زندگی در بهشت که متمرکز روی خودم کار کردم، این اتفاقات داره برام میفته…. یک سری چیزا رو قیدشون برای همیشه توی زندگیم زدم و از درست شدنشون ناامید بودم کلا… یکیش همین رابطه حداقل بدون خصومت و معمولی با برادرم بود… اما انگار خدا و قانون دیوانه وار جواب میده….. استاد برگام ریخت الان که دارم اینو مینویسم ؛ همین برادرم دیگه به طرز عجیب و غیر قابل باوری عاشقم شده… هر موقع همو میبینیم عین دوتا عاشق معشوق همدیگه رو بغل میکنیم و بوس میکنیم… بی نهایت همدیگه رو دوست داریم و با هم بگو بخند و شوخی میکنیم… بخدا خودم هم باورم نمیشه و توی مخیلم هم نمیگنجید که برادرم باهام به صلح و عشق غیر قابل وصف برسه….
استاد فکر کنم کامنتم داره طولانی میشه؛ خیلی خیلی خیلی حرفا هست که بنویسم ولی هنوز فرصت نشده….خیلی خیلی از صفحه پروفایل دوستان رو خوندم ولی انگار واقعنی قضیه زندگی من با بقیه فرق داره…. گذشته ام …. جنس شخصیتم…. حتی فرم و شیوه هدایتم به سمت شما و سایت به طرز عجیبی فرق داره.و مشابهشو ندیدم… انگار خدا منو صاف انداخته وسط یه جزیره…. استاد عزیزم، زندگی تلخ گذشته شما رو بارها مرور کردم، و اصلا تعجب نکردم و دلم نسوخت ، چرا که زندگی گذشته من از بذر تولد تا بزرگسالی خودِ خودِ جهنم بود و به مراتب از زندگی گذشته شما تلخ تر…. فاجـــعـــه بود.. فاجعه به تمام معنا…
تغییرات و نتایجم توی همین مدت چند ماهی که وارد این باغ شدم و متعهدانه روی خودم کار کردم، برای خودم هم حیرت آور و عجیبه… توی همه جنبه ها رشد زیاد و چشمگیری داشتم به جز مالی که به نسبت بقیه موارد کمتر بوده(هنوز متمرکز روی باورهای ثروت و فراوانی کار نکردم)
اولویت اولم ترمیم و بازسازی شخصیت سوخته ام ، نه بهتره بگم زغال شده و پودر شده بوده… هر چی نگاه میکنم ، نمیتونم از عهده نوشتن داستان خودم در صفحه پروفایلم بربیام… شاید چند روز طول بشه و طومار طویلی بشه… تمام قد تمرکزم رو گذاشتم روی تغییرات بنیادین و حرکت رو به جلو خودم….اونقدر مشغول هستم که حتی فرصت نمیکنم نگاه به پشت سرم کنم، فرصت نمیکنم زیاد کامنت بذارم و کامنت بخونم…کار من از ایمان و باور به قانون گذشته، من الان دیگه دارم با قانون بازی میکنم با خدا بازی میکنم… استاد گلم، ترمز های زیادی دارم برای نوشتن بعضی حرفام… نیاز به تکامل و تمرین دارم…در روز های آینده باید ردپاها و کامنت ها جسورانه ای برای خودم ثبت کنم تا ایمان و تعهدم پولادین تر و مستحکم تر بشه…. اونقدر باید بنویسم و به خواسته هام توجه کنم تا سرعت و دَوَران بیشتری پیدا کنم در ادامه مسیر…
به امید الله یکتا در کامنت های بعد میخام پامو از روی ترمزهای بزرگ و سختی بردارم تا آزادتر و رهاتر بشم…..از ته ته دلم دوستت دارم سید حسین عباس منش……مریم شایسته …. دوستان الهی ام
هنوز فرصت نکردم قسمت ۵۱,۵۲,۵۳ ببینم…. از دیروز صبح تا الان هنوز نخوابیدم از شور و عشقی که خدا به دلم انداخته بی خوابی زده به سرم..
عاشق شما«میلا»💙💗💜💖💙
سلام میلاد جانم.چقدر کامنتت زیبا بود.قشنگ حستو گرفتم و وجودم سرشار از ارامش شد.
باخدا باش پادشاهی کن
بیخدا باش هرچه خواهی کن
سلام به روی ماه زهرای گل و دوست داشتنی 🌹🌹
خیلی خوشحالم ازین که نوشتارم رو خوندید و از حس و حال ناب و زیباتون برام گفتید… مرسی عزیزم…خدا رو صدهزار مرتبه شکر بابت دوستای نازنین و فرهیخته و توحیدی مثل شما… آدم کیف میکنه و به وجد میاد ازین همه عشق ازین همه زیبایی ازین همه انسان های مهربان و شریفی مثل شما…
دوستت دارم بانوی عزتمند و ارزشمند 🌹💙💗💖💜
در قلمروی امن بیکران خداوند پادشاه سرزمین های رویایی بهشتی ات باشی عزیزم
سلام میلاد عزیز
الله اکبر چه زمان خوبی هدایت شدم برای خوندن این کامنت زیبا خدایا شکرت .
تمرکز برروی کار کردن روی قوانین و عملگرا و شجاع بودنت واقعا قابل تحسینه ممنون که انقدر با شور و شوق نوشتی
انشاالله هر روز شادتر موفقتر و در آرامش بیشتر و بیشتری باشی 💐💐💐
به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا
سلام بر میلاد عزیز..
میلاد جان،اشک ما رو که دراوردی شما
با خوندن کلماتت مو به تنم سیخ شد و وقتی رسید به رابطه با برادرتون که اشکم دراومد
منم همچین تضادی توی خونه مون هست و خیلی دلم میخواد که حل بشه،راستش به علت تربیت غلط پدر و مادرمون بین بچه ها واقعا فاصله افتاده و من از ته دل میخوام که این فاصله پر بشه
خیلی لذت بردم از کامنتت
موفق باشی دوست خوبم
واقعا بی نظیری
بهت افتخار میکنم
در پناه خدا هر روزت عالی تر وبهتر از دیروزت باشه
بابا بنازم… بنازم… خدای من ببین کی پیغام گذاشته… ببین کی اومده… وای وای دختر تو کجا بودی؟!؟ توی آسمونا دنبالت میگشتم … دلم برای دوست ارزشمند عزتمند و بی نظیری مثل تو تنگ شده بود… عزیزمی مرسی مرسی و بی نهایت از سپاس گزارم که نوشتارم رو خوندی و برام کامنت گذاشتی و از حس فوق العادت گفتی…. بی نهایت ازت ممنونم که اینقدر خالصانه و صمیمانه تحسین و تشویقم کردی تا با عزم و انگیزه ای مضاعف با قدرت به حرکت در این مسیر حق ادامه بدم….
به آفرین عزیزم، دوست الهی و بینظیرم، ببخشید که نشد پاسخ کامنتی که هفته های قبل توی قسمت ۳۶ واسم گذاشتی رو بدم…همین جا ازت از ته دلم تشکر میکنم و امیدوارم که به همون خواسته هایی که اونجا نوشته بودی برام، روز به روز بیشتر برسی و بهتر و بهتر بشی… واقعا ببخشید، خیلی برام زشته که جواب پیغام کسی رو ندم، مثل این میمونه که یکی بهت سلام کنه و تو جواب سلامشو ندی… وقتم تماما پره و به شدت سرم شلوغ… یادم رفته بود جواب بدم… خیلی برام عزیزی خیلی
تا اینکه بالاخره گیرت آوردم… تا اینجا صمیمانه برات پیغام بذارم….
الهی الهی… اشک توی چشمام حلقه زده… به آفرین گل، مگه از زندگی داغون گذشته من بدتر بوده ؟!، نمیتونم تصورشم بکنم که از روابط من داغون تر وجود داشته باشه… وقتی من از روابط بسیار خطرناک و فوق افتضاح به بهترین روابط رسیدم پس این برای هر کس دیگه هم به راحتی ممکنه… دوباره کامنتی که روی این قسمت گذاشتم رو کامل بخون …. در پاسخ به یکی از دوستان عزیزمون توی همین کامنت ها، یه اشاره ای هم کردم….؛ به آفرین من چون خودمو همیشه عاقل و فهمیده تر میدونستم و خیلی توی تمرکز به نکات منفی دیگران مُصر بودم و با خودم در صلح نبودم، همیشه انگار دنبال این بودم که یجورایی دیگران رو مدیریت، هدایت و هَندِل کنم… یک کارایی اساسی کردم و توی این مدت درون شخصیتم به شکل قابل ملاحظه ای جا افتاد:
مثل پرنسس الا و تو ، عشق رو درون خودم به جریان درآوردم، بی قید وشرط، و با خودم و خدا به صلح رسیدم
اصلاً روی رفتار دیگران هیچ چیز تمرکز نکردم فقط و فقط روی خودم ، سایت، خدا، و خواسته هام تمرکز کردم(خودمو ایزوله کردم)
این خیلی مهمه، اصلا دنبال این نبودم که دیگران رو تغییر بدم یا بخوام یکاری کنم که رفتار دیگران باهام تغییر کنه، خودمو بی قید و شرط بدون اینکه نظر کسی برام مهم باشه دوست دارم دیگه
این خیلی مهمه، این یکی نقاط قوت منه؛ هیچ مخاطبی توی گوشی ندارم، با هیچ کسی تماس و پیام ندارم، هیچ شبکه مجازی ندارم به جز اینستا که آگاهانه و هوشمندانه هر چند وقت یه بار میام پست های استاد و بقیه موارد رو با عشق و توجه نگاه میکنم و انرژی میگیرم( چیزی حدود بیست پیج رو فالو کردم که از مهمترین و الهام بخش ترین افراد زندگیم و جهان هستن… اصلا نه عکسی نه پستی نه چیزی نمیذارم ….تاکید میکنم که عمدا و هوشمندانه این کارو میکنم تا از بابت کنترل ورودی ها و حفظ تمرکز بالا و آرامشم ،خیالم راحت باشه) تلویزیون و اوضاع و اخبار کشور که کلا بیخیال اصلا نمیدونم چیه … یکساله به طور کامل گذاشتم کنار….
راستی سعی کن شادیتو بروز بده… مخفیش نکن… انرژی مثبت و حال خوبتو با دیگران به اشتراک بذار… لارج و بیخیال باش و در عین حال شوخ طبع باش…. بذار همه بفهمن که تو یه آدم دیگه ای شدی و مطمئنن دیگران هم تحت تاثیر این روحیه و شخصیت بینظیرت قرار میگیرن…. فقط مقابله نکن… بحث نکن… آرامش خودتو فدای هیچ کس و هیچ چیز نکن
فقط متعدانه توی این مسیر با تمام وجود قدم بردار و به آگاهی ها قدم به قدم عمل کن… تکرار کن… مرور کن…
راستی این یه شهودیه که مدتیه بهم الهام شده و خودم کم کم فهمیدمش: بهترین، راحت ترین و قویترین راه برای کنترل ذهن و حال خوب و تمرکز کافی، «هدف داشتن» و یا «رویا داشتنه» که به آدم انگیزه و اشتیاق سوزان میده… اینجوری ذهن دیگه رام تر و آروم تره و کمتر سراغ حاشیه میره….
اغلب همه ما توی فضای بدی رشد کردیم… پدر مادرا اصلا هیچ درک و آگاهی ندارن و خودشون هم نمیدونن چیکار میکنن… به نظر من بهترین شیوه تربیت، تربیت نکردنه… تحمیل نکردنه… زور و تهدید نگفتنه… انتقاد نکردنه…. بزاریم بچه ها خودشون آزادانه بزرگ شن و رشد کنن … بدون دخالت … خداوند پروردگاره… پروردگار کارش چیه؟ پرورش و رشد…. خدا خودش می پرورونه… فایل های توحیدی رو بیاد بیار… سریال زندگی در بهشت و مهمونای بینظیرمون هم که دیگه بهترین نمونه و الگوی الهام بخش هستن برامون… من خودم باید بارها و بارها ببینم و توی گوشت و استخونم جاشون بدم… جالبه بگم برات؛ هوپ و رایان مامان بابای خودمن دیگه و دیگه به مغزم قبولوندم که اینا خانواده حقیقی و رویایی من هستن… لوک یعقوب لیوای و یوسف هم داداشای نازنین کوچیک خودمن… قدرت تجسم من یک چیز بسیار نادر و عجیبیه که اصلا توی سایت ازش نگفتم… وحشتناک و حیرت انگیزه قدرت تجسم و تخیلم … بارها خودمو در کنار خانوده عزیزم یعنی راسل تجسم کردم و احساسی خیلی قابل توصیف و زیبا…
شکی ندارم که همین الانشم توی روابط با خواهر برادرات پیشرفت کردی ولی هنوز انتطارت براورده نشده… من میگم مثل من که هیچ انتظاری از دیگران نداشتم، هیچ انتظاری نداشته باش و فقط و فقط روی حال خوب خودت متمرکز باش … اونوقت رفته رفته خوشون عاشقت میشن و اونجوری رفتار میکنن که تو میخای…توی همین کامنتی که روی این قسمت گذاشتی به همین مورد هم خودت بهتر اشاره کردی…. ولی انصافاً حظ بردم از کامنتت و کیف کردم… چقدر به نکات خیلی خوبی اشاره کردی… اون مثال تبلیغات و توحید… اون اولویت حال خوب خود آدم… عالی بود عالی …
به آفرین جان… به قرآن خودم هم باورم نمیشه… اصلا نمیدونم چجور توصیف کنم… برادرم و خواهرم همونجوری باهام برخورد میکنن که توی رویاهام هم فکرشو نمیکردم… هر وقت گهگاهی میبینمشون همش قربون صدقم میرم و دوست دارن وقت بیشتری رو باهام بگذرونن و کنارم باشن… انگار جهان کرنش کرده… اونا خودشون تغییر نکردن، بلکه در مواجه با من رفتار و برخوردشون تغییر کرده…. بهترین ورژنشون رو برای من ارایه میدن…. عجیب غریب عاشق هم شدیم و با هم شوخی و خنده داریم …هم خواهرم گلم … هم برادر عزیزم…. توی سه ماه کلا همچی عوض شده … نه فقط خواهر برادرم …. بلکه همه و همه … حتی غریبه ها…
من روانی این خدا و سیستم فوق هوشمندش شدم… هنوز توی شوکم … انگار دارم خواب میبینم … شاید ماه ها طول بکشه تا بتونم هضمش کنم و باور کنم که این واقعیته نه خواب…. دلم میخاد با جزئیات بیشتر توضیحات مفصل تری برات شرح بدم ولی خیلی طولانی میشه… اگر بعدها زمانی احساس کردی که به وضوح بیشتری نیاز داری، بیا پروفایلم و اونجا مطرح کن تا ، با عشق و حوصله تمرکز بالاتر از تجربیات خودم بگم و توضیحات کامل تری بدم… میدونم که به زودی میای و از نتایج و احساسات و اتفاقات نابت برامون میگی و در این هیچ شکی ندارم… چون تو فوق العاده عملگرا و متعهدی در این باغ بهشتی….
بفرین جان… تو یکی از بهترین و فعال ترین و عزیز ترین اعضای سایتی خودت بهتر از من میدونی که چقدر خوبی تو
بَه بَه ببین چه عکسی… فأحسن صورکم… عجب صورتگری
دختر دارم واقعنی کم کم عاشقت میشما…
گیسوی کمندت… ابروهای کشیده با سیه چشمانی درشت و زیبا…برآیند مجموع بینی و لب و چونه و گونه های فوقالعادت با اون تکیه گاه انگشت شصت که انگار چال گونه مینماید، ترکیب چشم نوازی شده…دارم چهره کلاسیک بسیار زیبایت را اندکی توصیف میکنم… این هم نوعی تمرکز به نکات مثبت و زیبایی هاست به شیوه خودم…😍😍😂😂😆😋😊😁😉😉💗💞🌹😘💖💙
تحسنت میکنم بابت عزت نفس فوق العاده ات که بدون آرایش و میکاپ تصویر زیبایت رو گذاشتی… خیلی از دخترای امروزی و حتی پسرا بدون آرایش و میکاپ و ویرایش عکس نمیذارن و بیرون نمیرن… عکس قبلی ات معرکه بود… این یکی محشره… واقعاً بی نظیر و فوق العاده ای بانو و بهت افتخار میکنم بابت این تعهدت، این وجود سراسر خدایی ات، این حد آگاهی فوق العاده و عمل کردنت، کامنت های بینظیرت، وجود زیبایت… راستی، بَفرین یا بِفرین؟؟ به + آفرین =به آفرین( بِفرین) یا شاید هم توی خانواده بَفرین صدات میزنن؟!
خدا رو بی نهایت شاکرم بابت داشتن دوستان فوق العاده و بی نظیری مثل شما…خودت هم نمیدونی چقدر دوستت دارم به آفرین عزیزم، دوست مهربان و خوش قلبم…
عاشقتم و عاشقانه دوستت دارم بانو💙💖😘🌹💞💗💜💓😍😆😊💙
به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا
میلاااااد میلاااااااااااد نمیدونی چند بار این پاسخ کامل و جامعت رو خوندم
خدای من،هر بار با خوندنش بهتر و بهتر درک میکردم
چقدر بی نظیری آخه دوست خووووبممممم
بی نظیر کمه واست،بخدااا نمیشه واژه ای در وصفت رو پیدا کرد
دونه دونه آگاهی هایی رو که بهم دادی رو تکرار کردم و اون قسمتی که گفتی که تمرکزم فقط و فقط روی خودم باشه با گوشت و پوست و استخون دریافت کردم
آره آره واقعا باید تمرکزم روی خودم باشه و بس و از کسی انتظار نداشته باشم
راستش هنوز نشده که برم پاسخ های بی نظیری رو که واسه دوستای دیگه مون گذاشتی رو بخونم،یه من دور و بر خودمو شلوغ کردم
ولی این پاسخت برام به اندازه ی یک کتاب پر بود از آگاهی،دقیقا فهمیدی درونم چی هست و دقیقا هم به بهترین نحو ممکن پاسخمو دادی،عالی بود،عالی
مرسی از تعریفای بی نظیرت از عکسم،واقعا اونم به بهترین نحو ممکن توصیف کردی
و اسمم بَفرین هست،یعنی اول بَفرین بودم بعد شدم به آفرین:)))))
به آفرین معنی اسممه،و اینقدر خوشحالم که دوستام اینو بهم میگن؛دیگه واقعا با به آفرین بشتر انس گرفتم
ممنونم مممنونممم مممنونمممممممم بابت اینکه وقت گذاشتی و این پاسخ زیبا رو برام نوشتی
منم عاشقتم
در پناه خدا هر روزت عالی تر و بهتر از دیروزت باشه
سلام و درود
چقدر کامنت شما عالی بود
و چقدر عالی تر جواب دوستان رو میدید واقعا استفاده بردم
در مورد روابط من با پسر بزرگم مسله داشتیم طوری که حتی سلام همنمیکرد و ناراحت میشدم چند سالی بود الان که حدی تر تمرکز بر خودم کردم واسه تولدم هدیه خرید و رفتارش خیلی فرق کرده
خداروشکر که جهان قوانین ثابت داره
بهتون تبریک میگم و براتون بهترینها رو آرزو دارم
سلام بر قهرمان میلاد
سلام بر روح بی نهایت زلالت دوست عزیزم
میخواستم بی نهایت تشکر کنممممم و بی نهایت تحسینت کنم برای اینکه همه ایمان و عمل کردنت
برای این همه تمرکز بی نظیررررت برای رو خود کار کردنت
تو که اشکامو درآرودی پسر
چقدر زیبا مینویسی
چقدر خالص مینویسی
تحسینت میکنم برای این نتایج بی نظیرت
تحسینت میکنم برای این رابطه ی عالی با برادر بی نظیرت
بی نهایت تحسینت میکنم برای این ادامه دادنو تعهدت جان من
انشالله هر لحظه بی نهاایت لذت بخش تر از لحظه ی قبلت باشه
الهی که همیشه غرق شادی و عشق باشی
الهی که همیشه غررق ارامش و اتفاقات عالی و ثروت و زیبایی ها باشی رفیق جانممممم
در پناه رب مهربانممممم باشی
ای جانم … ای جان… الهی الهی… ببین کی اینجاست.. ملکه عشق … پرنسس عشق… الای دوست داشتنی و بینظیر… دختر آیا تو شکارچی هستیی؟! قلب منو شکار کردی تو… تو با دل من چیکار کردی 💞💗💖💜💓💙
سلامی از جنس عشق و تحسین به روی ماهت گل بانو… سلام بر قلب زلال بیکرانت… دختر تو چقدر نازی… تو چقدر مهربونی… تو چقدر خوش قلبی… تو چقدر عزیز و تو دل برویی… هیچی تو دلم نیست… هیچی…. تو چقدر پر انرژی و خوش رویی… تو چقدر تحسین کننده و شکر گزاری….
میخوامت به قرآن… میخوامت…
خیلی خیلی خوشحالم که نوشتارم رو خوندی و حس فوق العاده رو باهام به اشتراک گذاشتی…. بی نهایت سپاسگزارم از تحسین ها، تشویق ها و دلگرمی های خالصانه و صمیمانه ات که بهم بی نهایت انرژی و انگیزه میده…
پیغام بسیار زیبا و سرشار از عشق خدایی ات رو که برام توی صفحه گذاشتی خوندم و از شوق و ذوق اشک ریختم و پرواز کردم… بی نهایت ازت سپاس گزارم دوست فهیم،عزتمند،توحیدی و الهی ام…
ببین الا عزیزم، هر وقت ندای قلبم بهم امر کرد میام صفحه پروفایلت و طوفانی وحشتناک و عظیم از تحسین و عشق به پا میکنم و دیوانه ات میکنم بخدا… فعلاً داغ یک پروژه عظیم ام و باید وارد فاز جدیدی از خودسازی بشم… میخام با خدا وارد معامله بشم… و وارد ریسک های خطرناک غیر منطقی، شهودی و سرنوشت ساز بشم… دلم میخواست اونقدر وقتم آزاد بود تا هر وقت دلم خواست برات پیغام بذارم…
راستی بذار اینو هم بگم؛ چند قسمت قبل یک کامنت گذاشتم و از بارون و تجربه حس بینظیرش همون قسمتی توی سریال بارون اومد و ابرها رنگارنگ شد؛ بخدا انگار خدا داره با من شوخی میکنه و همچی رو حتی آسمونو برای من تزیین میکنه ، همین عصر امروز توی اوج گرمای وحشتناک تابستون هوا ابری شد، شکل ابرا و باریکه های پرتوی های نور از لابلای ابرا منظره عجیبی رو ساخت، درست مثل قسمتای بهشتمون، بعدش یه رگبار بارون زد منم سریع مطابق معمول لباسامو دراوردم و لخت رفتم زیر بارون… عجیبه که چند روز پیش توی اون کامنت توصیفاتی رو داشتم و تجسم کردم، و حالا عینش رخ داده… من به راحتی از نشانه ها ، هم زمانی ها، و زیبایی های زندگیم نمی گذرم و تمرکز بر زیبایی ها رو باید از سریال یاد گرفت و توی زندگی واقعی همیشه تمرین کرد تا کاملا توی ذاتمون جا بیفته… انگار آب و هوا هم مسخرم شده…. ععههه… خوب که یادم اومد…
انیمه فوق العاده «آب و هوا با تو» رو چند وقت پیش دانلودو روی هارد آرشیو کردم، ساخته ماکوتو شینکای، سازنده پرفروش ترین و بهترین انیمه تاریخ یعنی «اسم تو»
انیمه اسم تو یکی از زیباترین عاشقانه ترین و زلال ترین فیلم هایی هستش که عمرم دیدم، و یادمه اونقدر از شوق باهاش گریه کردم که احساس خشوع و خضوع عجیب الهی بهم دست داد، ازونجا دیگه نمه نمه عشق درونم جریان پیدا کرد و همین باعث شد به لحاظ فرکانسی آمادگی حضور در سایت و شیرجه در سایت بهشتی مون رو پیدا کنم… نمیخام مثل اوتاکوها با آب و تاب برات تعریف کنم تا مجبور شی بری ببینی… ولی بدون شک برای تو که آخرت عشقی، دیدنش(دو زبانه دانلود کن … دوبلش حرفه ای و بینظیرمون)، برات یکی از لذتبخش ترین تجربه ها خواهد بود، مطمئنم… امیدوارم این پیشنهاد منو برای خودت هم که شده بهش فکر کنی… نگران نباش باورهای مسموم نداره… فقط و فقط زیبایی و حس بی نهایت آرامش و خوب داره…
راستی الا یه سوال کلیدی؟؟!!
میگم آیا تو انسانی؟!؟! یا فرشته ای؟!؟!
چیه ماهیتت؟!؟!
چرا اینقدر تو خوبی دختر؟!؟! هاااا؟!؟!
نمیدونی چقدر دوستت دارم من عزیزم… تو یکی از بهترین محبوب ترین و عزیزترین اعضای این خانواده هستی بدون شک و اینو خودت هم بهتر میدونی… وقتی اسم مبارکت و کامنت های بینظیرت رو میخونم به وجد میام و احساس میکنم فرکانس هام تنظیم شده و به خدا نزدیک تر شدم… خدا نکنه اون روزی رو ببینم که الای عزتمند و دوست داشتنی توی سایت نباشه و نوشته باشه آخرین کامنت ۲ سال پیش… وای تصورش هم آدمو عصبی میکنه … تا ابد با حضور فعال و پیشرفت های بینظیرت و وجود سراسر توحیدی و عشقت، توی این سایت و باغ بهشتی بدرخشی… با نور خدا نورانی تر شو و به ظلمات بتاب و جهان خویش را روشن و منور کن… الای عزیزم
عاشقتم دختر پاک و خوش قلب و از ته دلم دوستت دارم💙💓💜💗💞🌹💖💙
سلام میلاد عزیزم
چه داستان معرکه ای🤩 ایول👍
منم پشمام ریخت داداش😂 معلوم میشه خیلی پیش خدا عزیز هستی، بنازمت👌
منم با داداشهام دعواهای سختی میکردم…یادش بخیر😂 اینا رو زیاد جدی نگیر داداش…میگذره. حالا که گذشته، من و داداشهام قربون صدقه بچه های همدیگه میریم😄
بابا و مامانت هم معرکه ن داداش. قطعا آدمای خیلی خوبین که پسر فوق العاده ای مثل تو دارن…کار خدا که بی حکمت نیست…هست؟
عکس پروفایلتم خیلی باحاله، دمت گرم. معلومه عکس آدمای مشتی👍
خیلی خوشحالم که برامون کامنت نوشتی داداش،
دوستت دارم🌸🌻🌺🏵️🏵️🌹❤️
سلام و درود و رحمت بیکران الله یکتا بر آقا علی عزیزم…
خیلی خیلی از کامنتی که برام گذاشتی خوش حال شدم و کیف کردم … مرسی عزیزم…ای بنازم، خودم همه چیزم ریخت و گرخیدم از همزمانی… لحظه ای دوستم از پشت سرم اومد و فیس تو فیس شدیم… هیچ وقت یادم نمیره و عجیب غریب بود واسم…
علی جان، فکر کنم نتونستم با کلمات عمق فاجعه رو بیان کنم؛ نمیخاستم توی کامنت خاطر دوستان رو مکدر کنم و احساس انزجار و بار منفی رو به دوستان منتقل؛ میگم وضعیت من ورای اون چیزیه که هر کسی بتونه تصورش رو هم بکنه چه برسه به تجربه؛ جر و دعواهای خانوادگی رو خیلی ها دارن ولی اوضاع ما خیلی خراب تر و خطرناک تر از اون چیزیه که حتی توی فیلما و کتابا هم ندیدم… بارها برادرم برام چاقو کشید… بارها از شدت جنون و حمله عصبی زجر کش و شکنجش کردم …. هنوز آثار زخم ها و جراحات روی صورت و بدنم مونده… دشمن بودیم اونم خونی و جونی… تقریباً هر هفته و چند روز جنگ و تهدید و شورش… باورت نمیشه… هیشکی باورش نمیشه…
در مورد پدر مادر که بیخیال… اگه بگم کامنتم منتشر نمیشه… اگه بگم که چه کارایی باهام کردن و چه جور آدمایی بودن زار زار گریه میکنید و وحشت میکنید… خودم هم جرات ندارم که دیگه بهش فکر کنم چه برسه به تعریف..
این حرفا که میگن؛ شیر مادر حلالت، عجب پدر مادری که همچین فرزندی رو تربیت کردن…. اینا همش حرفه… به مثل حضرت ابراهیم و پدر مشرکش دقت کن…. وای بر مشرکین … وای کافرین … وای بر ظالمین … وای جاهلین… پناه بر خود خدا…
هیچی توی دلم نیست و هیچ کینه ای باهاشون ندارم… زخم ها ی وجودم ترمیم شدن و اینو بدون جای هیچ زخم عمیقی پاک نمیشه و از بین نمیره … زخم روح و دل… در حافظه بلند مدت ثبت میشه و نمیشه پاکش کرد…. با این وجود اونقدر وجودم سرشار ازعشق خداست که گهگاهی هم وقتی مبینمشون بهشون عشق میورزم و با ادب و احترام بالا و با مهر و محبت باهاشون برخورد میکنم… چون تسلیم رب شدم… الان هم خدا رو شکر خیلی خیلی بهتر شده ارتباطم باهاشون ولی به هر حال به خاطر خودم هم که شده هیچ کاری باهاشون ندارم و از مدارشون خارج شدم
من مثل استاد رشد و ادب آموختم: ادب از که آموختی از بی ادبان… هیچ کار خدا بی حکمت نیست و من با درک و آگاهی الانم خدا را میلیاردها مرتبه از اعماق وجودم شاکرم بابت تقدیر و حکمتش، چرا که همین تضادها و مشکلات سرسام آور منو قویتر و پوست کلفت تر و بمب اتمی انگیزه کرده…
عزیزمی … خیلی ممنون و سپاسگزارم از تحسین ها و نگاه زیبابینت به تصویر پروفایل… بابا عکس و فیلم و این چیزا جوابگوی اوج جمال و کمال و نسخه اورجینال بیرون و درونم نیست😂😁😊😋😆😉😍😘😎
خیلی خیلی خوشحالم از حضور دوستان نازنین و بینظیری مثل شما..
من بیشتر دوستت دارم عزیزم 💜💖💗💙🌹💞
سلام🌺
بهت افتخار میکنم عزیزم.
حتم دارم که این قدمهای اول یک نابغه میلیاردره💐✔️
سلام میلاد عزیزم. عاشقتم من پسر فوق العاده. تو بی نظیر هستی. چقدر از تبعیت کردن از ندای درونیت و کمک کردن و بخششت لذت بردم. چقدر لذت بردم که تونستی این چنین روابطت رو با برادرت متحول کنی. خدایاشکرت که قانون جواب میده. وقتی ورودی ها رو کنترل میکنی و روی فایلها با تعهد کار میکنی شهد شیرین نتایج رو میچشیم. خدایاشکرت که ما رو هدایت کردی تا زندگی دلخواهمون رو بسازیم. میلاد عزیزم وقتی تونستی چنین تحول عظیمی رو در بدترین روابط زندگیت ایجاد کنی پس قطعا میتونی در روابط عاطفی دلخواهت و ثروت دلخواهت هم بی نهایت تحول ایجاد کنی. اینها نشون میده که قانون جواب میده. آفرین که تونستی آموزه ها رو به عمل بشونی و ذهنت رو در هنگام برخورد با تضاد تحت کنترل داشته باشی این مهمترین توانایی بشره مخصوصا وقتی به تضادی بر میخوره. واقعا از نتایجت لذت بردم و تحسینت میکنم به خاطر اینکه داری ادامه میدی و کامنت میگذاری و باورهات رو تقویت میکنی. برات ایمان قوی تر تعهد بیشتر و باورهای عالی تر رو از خدا میخوام و آرزو میکنم هر روز به سمت زیبایی های بیشتر و اتفاقات عالی تر هدایت بشی و خداوند راهگشای مسیرت باشه.
راستی میتونی فصل اول کتاب رویاهایی که رویانیستند رو به صورت رایگان دریافت کنی:
abasmanesh.com
کدتخفیف: SALAM
بَه بَه ببین کی اینجاست… سلام و هزاران سلام بر آقا محمد صادق عزیزم…. من بیشتر عاشقتم پسر… چند بار قبلا کامنت های بینظیرت رو خوندم و واقعا یاد گرفتم ازت و کیف کردم… حقا که درک و آگاهی های فوق العاده ای از قوانین داری… خیلی خیلی کامنتت حال و احساسم رو بهتر و بهتر کرد و خیلی خوشحالم که نوشتارم رو خوندی و لذت بردی… منم از لذت بردن تو لذت بردم عزیزم….
بینهایت ازت ممنون و سپاسگزارم گزارم بابت تحسین ها و تشویق های صمیمانه و خالصانه ات که مایه انگیزه و امید روز افزون منه… بسیار لذت بردم از تک تک جملات سنجیده و شیوایی که برام نوشتی…. چقدر من خوشبختم که دوستان ناب،آگاه، توحیدی، و بی نظیری مثل شما دارم..
دقیقاً محمد صادق جان خوب اشاره کردی؛ من بکوب روی کنترل ذهن و ورودی ها و سریال زندگی در بهشت کار کردم… چند ماه مستمر نه یه روز در میون…نتایج بدیهی و طبیعیه وقتی متعهدانه روی خودت کار کنی…نتایج خودشون میان…. اونقدر با شدت و حِدت دارم روی خودم و زندگی کار میکنم که اصلاً متوجه گذر زمان و تغییرات و نتایج نمیشم فقط میرم جلو… شور و شوق و اشتیاق سوزانم داره عین آتشفشان فوران میکنه …
یقین و اطمینان و ایمان بسیار زیادی دارم که به اهداف و خواسته های والا و مقدسم میرسم به ویژه روابط عاطفی مافوق رویایی و ثروت و آزادی کلان دلخواهم… به دوستان فهیم،عزتمند و فوق العاده ای مثل شما نیاز دارم…
دقیقاً …وقتی بتونی آگاهانه و هوشمندانه ذهنت رو در شرایط و اوضاع به ظاهر بد کنترل کنی و از تضادها(من بهش میگن همون آزمون ها و امتحان های الهی) با سربلندی و سلامت عبور کنی ، دیگه آدم سابق نیستی، دیگه بزرگ و بزرگ تر میشی و رشد میکنی…مهارت تقوا و سلف کنترلت قویتر میشه.. مثل استاد گرانقدرمون…
مرسی عزیزم که خیر و صلاحم رو میخای و لینک فصل اول کتاب رویاها رو برام گذاشتی، حقیقتش این کتابو همون اوایل دانلود کردم ولی هیچوقت فرصت نشد بخونمش… در واقع چطور بگم؛ من هنوز فرصت نکردم که خیلی از فایل های رایگان استاد رو ببینم و کامنتاشو بخونم چه برسه به محصولات… همین الان میتونم کتابا رو یک جا بخرم ولی میدونم که نمیخونمشون چون خودمو خوب میشناسم و توی پی دی اف خوندن خیلی راحت نیستم… فرضا اگه همین الان خود استاد تمام محصولات شون رو یکجا بهم هدیه بدن، مطمئنا من نمیرم سمتشون و نگاهشون هم نمیکنم، چون من هنوز حتی نصف فایل های رایگان رو هم به درستی ندیدم، چون همین آگاهی ها و کامنت ها و محتوای ناب فایل های رایگان از سرم هم زیاد تره، هنوز آمادگی مواجه با آگاهی های طوفانی و کیهانی محصولات رو ندارم امکان داره از شدت هیجان جون بدم… هر فایلی که از استاد مبینم میمیرم و زنده میشم … با تمام وجودم سعی میکنم ببلعمش… من فقط گرسنه و تشنه نیستم من وحشی ام من روانی هر فایل و هر قسمتم… به راحتی و سطحی ازشون نمی گذرم… برای منی که رسالت بزرگی در پیش دارم ، صفر تا صد زندگی سید حسین عباس منش درسه درس…تازه واردم و تازه حدود سه ماهه وارد این باغ بهشتی شدم و روی خودم کار میکنم
بازم ازت ممنونم دوست عزیز و دوست داشتنی ام
عاشقانه دوستت دارم محمد صادق جان 💖💗💙🌹😍😆😘 امیدوارم که در این ره سراسر عشق و توحید هم من و هم شما بنده عزیز و شریف خدا و هم همه دوستای فعال و بی نظیرمون ثابت قدم و استوار باشیم
به نام خالق زیبایی
سلام میلاد عزیز دوست خوبم
تبریک تبریک تبریک برای تمام موفقیت هات برای این هم زمانی هات برای شجاعت و شهامت و ایمانت برای عمل کرد فدقالعادت هم برای نوشتن کامنت و هم گوش کردم به الهامات آفرین تحسین میکنم این همه شجاعت و صداقت رو دوست خوبم
از خوندن کامنتت اشک تو چشمام حلقه زد فقط و فقط اعضای این سایت این عشق و این ایمان تو این کامنت رو درک میکنن اون ایام الله که گفتی دلرمنو لرزوند و لئن شکرتم لازیدنکم دقیقا سپاسگزار بودی که هدایت شدی که تعویض باتری در بهترین زمان که خدای نکرده اتفاقی برات نیوفته و این هم پاداش جوش دادن به ندای قلبته این حس و حال عالی و خدایی نوش جانت دوست خوبم منتظر خوندن نتایج عملکرد یه این ایمان راسخت هستم
سعادتمند باشی در دنیا و آخرت دوست خوبم
الهی الهی …. ای جانم…. ببین کی پیغام گذاشته😍🌹💜
سلام و درود بیکران خدا بر دوست عزیزم، زهرا خانم گل و دوست داشتنی… زهرای عزیزم چند بار قبلا کامنت های بینظیرت رو خونده بودم و واقعاً کیف کردم و استفاده کردم… خیلی خیلی خوشحالم ازین که نوشتارم رو خوندی و احساس نابتو باهام به اشتراک گذاشتی…
وای عزیزم بی نهایت ازت ممنون و سپاسگزارم که اینهمه خالصانه بهم تبریک گفتی و تحسینم کردی… تک تک جملاتت احساس منو هی بهتر و بهتر میکنه … من خوش بخت ترینم که دوستای بی نظیر و نابی مثل شما بانوی عزتمند و فوق العاده دارم… آدم به وجد میاد…. واقعا مرسی مرسی مرسسسی عزیزم…
الهی فدای اون چشمای نازت، چشمای منم از حس و حال بینظیری که بهم منتقل کردی داره از شوق میخنده و اشک میریزه… خدایا شکرت شکرت
خدا رو هزاران مرتبه شکر میگم که هممون در این وادی السلام داریم با هدایت خدا زندگی میکنیم و به سمت نعمت ها زیبایی ها و خواسته های ناب و بینظیرمون حرکت میکنیم… به راستی که هدایت شده و رستگاریم
آره دقیقا …. تازه دارم درک میکنم که ایام الله یعنی چی (آیات ۵,۶,۷ ابراهیم) و واقعا قلب منو منقلب کرد… در اینکه خدا منو داره به جلو میبره و هدایتم میکنه هیچ شکی ندارم چرا که در بدترین شرایط هم منو حافظ و نگهبان بود و همیشه هم داره با زبان نشانه ها و تضادها باهام صحبت میکنه و هدایتم میکنه …. این ماییم که باید زبان خداوند و جهان هستی رو درک کنیم و بفهمیم تا با عمل به الهامات و ایده ها قدم به قدم به مدارهای بالاتر ارتقاء پیدا کنیم…
از ته دلم تحسینت میکنم و دستانت را صمیمانه میفشارم،بابت اینکه در این مسیر سراسر نور هستی و با تمام وجود روی خودت کار میکنی و به خودت و دوستان بهشتی ات انرژی مضاعف میدی…
به امید الله یکتا ذره ای شک ندارم که با قدرت و تمام توان در این مسیر و ره توحید و عشق محکم تر گام برمیدارم و به بهشت آرزوها و خواسته هام هدایت میشم
امیدوارم به هر آنچه در دل داری برسی… خدا یاور و یاور ماست
خیلی دوستت دارم زهرا خانم عزیزم 💜🌹💙💗💖
به نام خداوند هدایتگرم عشقم،
سلام دوست عزیزم میلاد جان فوق العاده،
چندین بار کامنتتو خوندم ، فقط میتونم بگم هزار ماشاالله،
هزار ماشاالله بهت دوست توحیدی موفق آگاه و ثروتمندم،
خیلی خیلی خیلی بهت تبریک میگم چقدررررررررر که لذت برم، بدون شک قطعا یقین دارم میای و از موفقیتهای درخشان ثروتهای بی نهایتت میگی،
هرکجا که هستی در حال عشق ورزیدن باشی دوست موفقم، در حال لذت بردن زیبایی شادی خوشحالی ثروت،
در پناه الله یکتا باشی….
سلام و صد سلام به روی ماهت عزیزم، آتی خانم گل🌹🌹
خیلی خیلی خوشحالم که نوشتارم رو خوندی اونم چند بار و به دلت نشستُ برات لذتبخش بوده…
ای جانم عزیزم…. بی نهایت ازت سپاس گزارم بابت تحسین ها شورانگیز و خالصانه ات… صد هزار ماشاالله به شخصیت فوق العاده، تحسین کننده، توحیدی، با عزت و ارزشمند شما
منم از لذت بردن و حس فوق العاده مثبت شما بسیار لذت بردم… و خدا بی نهایت شاکرم و خیلی خیلی خوشحالم که دوستان ناب و فوق العاده ای مثل شما رو دارم…
به امید الله یکتا قطعا، یقیناً و بدون شک با تمام قوا به پیش میرم و ذره ای شک ندارم که با ایمان و عمل به آنچه از خدا و دستانش می آموزم به جایگاه واقعی خودم که در ذهنم میسازمش میرسم و از ته دلم از خدا میخام که شما دوست گرانقدرم رو به جایگاه رفیع تر و والاتری برسونه… به امید الله مهربان همینطور هم خواهد شد…
دوستت دارم بانو💗💜💙🌹 هر کجای این کهکشان هستی بدون که زندگی کهکشانی در پیشته همون زندگی رویایی ای که داری به سمتش هدایت میشی به امید خدای وهاب
ان شاءالله میلاد جان ان شاءالله
ان شاءالله
صدرصد قطعا همینطوره، و گرنه وجودت بی دلیل نیست توی این سایت الهی و سرسبز،
مطمعنم میای اینجا و کتابها مینویسی راجب موفقیتها و قدمهای بزرگت ، ان شاءالله به امید الله،
میلاد عزیز سلام و رحمت خدا بر تو.
بسیییار بسیییار از خوندن کامنتت لذت بردم و حالم دگرگون و ایمانم قوی تر شد. امیدوارم در این مسیر ثابت قدم باشی…
سلام و درود و رحمت فراوان خدا بر تو، آقا ایمان عزیزم…
خیلی خیلی خوشحالم که کامنتم رو خوندی و برات مفید و اثربخش بوده… منم از لذت بردن تو، لذت بردم عزیزم…
خدا رو بی نهایت شاکرم که او گفت و من نوشتم، از ته دلم نوشتم و بر دل تو هم نشست… چقدر احساس خوشنودی دارم وقتی میبینم نوشتارم حال دوستان الهی چون شما رو دگرگون کرده و ایمانتون رو قویتر کرده…. ایمان من رو هم خیلی قویتر کرده…
دوستت دارم دوست خوبم💗💜💙🌹 امیدوارم که با پایداری و صبر در این ره توحید حضور فعال داشته باشی و به موفقیت های روز افزون برسی
میلاد عزیز کلا از نوشته هات انرژی میگیرم برادر. ممنون بابت پاسخ زیبات. واقعا بییییییییییینهااااااایت خداروشکر بابت داشتن دوستانی مثل شما، ک وقتی نظراتتون رو میخونم پر میشم از احساس رضایت و لذت… موفق باشی داداش
چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم اقا میلاد، انگار یه النگری به من زدید که مدتهاست کامنت نذاشتم چون حس میکنم وقت ندارم ولی انگار که ادم بگه انقدر گشنمه نمیتونم غذا بخورم . خوب اگر کامنت بزاری وقت ازاد بیشتری داری چون تو مدار لذت و ارامشی مثل استاد.
چقدر خوب خودت رو شناختی و به اشتباهاتت اعتراف کردی مطمئنم به جاهای خیلی خیلی بالا میرسی.
مو به تنم سیخ شد وقتی اون دوستتون رو تو خیابون دیدید.موفق باشی
سلام به روی ماهت نسرین خانم عزیز🌹🌹😆😊
خیلی خوشحالم که کامنتم رو خوندید و نظرت رو برام نوشتی… خدا رو شکر بی نهایت شکر بابت دوست فوقالعاده مثل شما دوست گرامی و عزیزم که حضورت مایه دلگرمیه… چقدر من خوشبختم که دوستان توحیدی و آگاهی مثل شما دارم…
دقیقاً ….دقیقا به نکته بسیار ظریفی اشاره کردی و ایراد و پاشنه آشیل خیلی از اعضای خانواده بینظرمونه که توی فعالیت و کامنت گذاشتن تنبلی میکنن… یا توی کامنت نوشتن بخیلن یا کمالگرایی میکنن یا حوصله ندارن یا هر ترمز دیگه… این خیلی خوبه اگه خودتو قاطی جمع کنی و توی سایت متعهدانه روی خودت کار کنی و کامنت بذاری چون به شدت و آهنگ رشد تغییرات خیلی کمک میکنه….
از ایام عید که شیرجه زدم توی سایت و وارد سریال زندگی در بهشت شدم و کامنت گذاشتم، زندگیم ازین رو به اون رو شد…. انگیزه و اشتیاقم کوانتومی به فرق آسمون رفته و کلا ذهنیت و شخصیتم و نظام باورهام جابجا شد… ازت درخواست میکنم که تا جایی که میتونی کامنت بذار… هر ترمز و بهانه ای مثل کمبود وقت، رو بذار کنار… اگه لازم شد خودتو مجبور کن چون ذهن همش بهانه میاره … خود من وقتم تماما پره و خیلی مشغولم ولی تا جایی که میتونم سعی میکنم که هر طور شده کامنت بذارم ….
هرچی عشقت میکشه بنویس … هرچی دلت میخواد … خود من عشقی و دلی مینویسم بدون اینکه نگران وقتم یا مثلاً حرف و قضاوت دیگران باشم… اینجا خونمونه هر کاری دلمون بخواد میکنیم…
به امید الله یکتا به جایگاه بسیار رفیعی در آینده دور یا نزدیک میرسم و در این شکی ندارم… خیلی خیلی حرفا و اعترافات دیگه هست، که گفتنشون هم خودمو روشن تر میکنه هم ممکنه به دیگران کمک کنه تا به ترمزهاشون پی ببرن… بی نهایت حرف دارم، که گفتن بعضیاشون جسارت شجاعت و عزت نفس بالایی میخاد… تمام وجودمو دارم میذارم روی
خودشناسی
خداشناسی
جهان شناسی
تا بتونم راحت تر زیباتر و قدرتمند تر به ادامه مسیر پر طلاتم زندگی ادامه بدم…
خودم گرخیدم و مو به تنم سیخ شد لحظه ای که دوستم رو دیدم… داستان رو برای خواهر گلم تعریف کردم، باورش نمیشد و خیال میکرد دارم دروغ میگم و اغراق میکنم…
دوستت دارم بانو 🌹💙💖💜 مشتاقانه و محکم ادامه بده که رویاها و روزهای رویایی در پیشته
خیلی ممنون داداش میلاد😉چون اینجا خونمونه دیگه خواهر برادری اعلام میکنم
واقعا درست میگید خود من کمال گرایی اجازه نمیداد کامنت بزارم ، دیگه اگه یه کامنت بزارم لایک بگیره که خدا شاهده تا یه مدت میگم نه نه این کامنت به درد نخور رو نذار چون عیبه برای تو ، تو لایک بگیری🤣 ولی از پریشب که کامنت شما رو خوندم خیلی فکر کردم همش ذهنم درگیر سایت بود و امروز گفتم باید کامنت بزارم حتی اگه خیلی هم بی مزه و خودمونی باشه، میزارم که بعدا که جواب سوالام رو گرفتم بفهمم کجا بودم وکجا رسیدم. اتفاقا همین الانم یه کامنت نوشته بودم تو سریال دیدم یه علامت اومده برام که برای دیدگاهم نظر ارسال شده و وقتی خوندم دیدم شما هم گفتی که کامنت بزار حتما.
سعی میکنم تو سایت باشم.
میدونید من یهو از اخر قدم ده تصمیم گرفتم دیگه قدم ها رو نگیرم ، تصمیم خیلی خیلی سختی بود چون عادت کرده بودم و تغییر عادت برای ادم خیلی سخته. ولی باید عملی میکردم چون داشتم مشرک میشدم، داشتم وابسته میشدم با استاد و هیچ راهی برای الهامات باز نگداشته بودم و با خواهرم تصمیم گرفتیم این قدم رو شرکت نکنیم و ازخدا کمک بخواهیم، خدا هم کلی کتاب خوب گذاشت جلو راهمون که راهنماییمون میکنن.
یه اتفاقا جالبی افتاد
داشتم با خواهرم صحبت میکردم میگفتیم یعنی چه کاری مهمه ما انجام بدیم؟رسالت ما چیه؟
یهو من به خواهرم گفتم باید این سوال رو بزاری جلو چشمت که
چه مسئله ای هست که من میتونم حلش کنم ؟
اینو از کتاب کد ذهن شگفت انگیز نوشته ویشن لخیانی خونده بودم
و اتفاقا بعد از چند روز فهمید کدوم کار رو بیشتر دوست داره و ثابت قدم تر شد و هدایت شد.
و ماجرای جالب اینه که من داشتم کامنتای لایک خورده سایت رو میدیدم
از کامنتای قدم یازده فهمیدم موضوع سوال خوب پرسیدن از خوده، وقتی اینو به خواهرم گفتم اصلا خیلی عجیب بود فهمیدیم که هر آگاهی بخواهی به تو داده میشه در همون لحظه یعنی ممکنه همون اگاهی تو سریال باشه تو کتاب باشه تو کامنتای سایت باشه تو یه گفتگوی دو نفره باشه ، بالاخره خدا در هر لحظه داره همه رو هدایت میکنه و ما نباید به یه نفر وابسته بشیم.
اصلا همون کتابه خودش داستان داره چطور پیدا کردم و خوندم، یعنی یه فایلی دوست خواهرم براش فرستاد که یه لحظه توش این کتاب رو نشون داد و درمورد چیزای دیگه ای اصلا حرف زد ولی من بار دوم که فایل رو دیدم گفتم بزار ببینم کتابه تو فارسی هست و دیدم اا ترجمه شده و موجوده گرفتم و خوندم و عاشقش شدم که چقدر راحت همه چی رو توضیح داده بود.اونم اتفاقا به من فهموند که بابا هر جا باشی با هر دین و مذهبی با هر خانواده ای با هر استادی تو هدایت میشی چون یه نیروی برتری هست که اونه که داره همه چیز رو کنترل میکنه.
موفق باشی میلاد خان
درود به شما
داستان الهام بخشی بود
واقعا وقتی با نگاه متفاوت به اتفاقات روزمره توجه میکنی، میبینی که خدا چطور عاشقانه داره برات دست تکون میده و راه هدایت رو بهت نشون میده
انشالله به موفقیت های روزافزون برسی
سلام و درود خدا بر آقا امیر حسین گل…🌹💗🌹
مرسی دوست عزیزم اینکه برایم نوشتی… خدا شاکرم بابت داشتن دوستان گلی مثل شما….
آفرین دقیقا خیلی خوب گفتی… نگاه متفاوت به اتفاقات روز مره….نگاه از زاویه قوانین… نگاه از دید خدا… نگاه از بعد کلان تر و بالاتر… خوشبینی و امیدی که از ایمان راستین به خداوند سرچشمه میگیره….
یه مومن باید همیشه هوشیار باشه و نذاره ذهنش رفته رفته درگیر روزمرگی ها و حواشی بشه که لازمش کنترل ذهن و کنترل ورودی های ذهنه ، اونم بصورت مستحکم و دایمی نه یه روز در میون…
خدا عاشق منه عاشق شماست عاشق هممونه… ما باید اجازه بدیم این عشق توی وجودمون جریان پیدا کنه و همیشه گوش بسپاریم به زمزمه های آروم و گاها بلند دل و صادقانه و متعهدانه بهش عمل کنیم…
دوستت دارم دوست خوبم و امیدوارم که روز به روز آگاهتر ثروتمند تر و موفق تر بشی💙💖💜💗🌹
سلام میلاد عزیز سلام بر تو مرد بزرگ و خدایی
میلاد جان این نشانه خداونده ماهمه انتخاب شده خداییم
خدا ما رو به این راه بهشتی انتخاب کرده و هر کس رو به طریقی و شیوه متفاوت و هرکس به اندازه باورش میتونه نتیجه بگیره
میلاد عزیز ؛تو پسر ؛ تو بیشترین اشک منو درآوردی از تمامی کامنتهای که تا حالا خوندم من زار زار گریه کردم با خوندن هر خط از کامنتت
بخاطر تغییر فرکانست
بخاطر ایمان قویت
بخاطر شجاعت و جسارتت
تو فوق العاده ای پسر
تو انتخاب شده خداوندی
تو باعث شدی ایمان همه کسایی که کامنت تورو خوندن قویتر بشه
الهی که خیلی زود زود هم به ثروت بیکران برسی
الهی هر چه زودتر به تمام آرزوهات برسی پسر خوب.
خیلی خوشحالم که چنین عضوی در این خانواده دوست داشتنی دارم
به استاد عزیزم و مریم جان بهترین الگوی های من در زندگی تبریک میگم تبریک میگم استاد
میبینی نتیجه اینهمه زحماتت رو میبینی
این نتایج دوستان این همه تغییر فرکانس در اعضای سایت بهترین ثروتیه که دنبالش بودی استاد
چقدر دعای خیر و برکت پشت سرتان هست
منم آرزو میکنم روزی بچه های منم عضوی از این خانواده بی نظیر باشن و روزی برسه از خوندن کامنت پسرام لذت ببرم …
سلام و درود فراوان خداوند بر شما بنده عزیز و شریف خدا، مژگان خانم عزیزم 🌹🌹
نمیدانی وقتی نوشتارت را خواندم، چقدر وجودم منقلب و احساساتم سرشار از عشق خدا شد… انگار خود خدا برایم نوشت… بغض کردم… سرم را پایین آوردم و پیشانی ام روی میز گذاشتم… صورتم خیس شده…اشک امانم نمیدهد…..
زبانم از حمد و ثنای یگانه معبود و معشوقم عاجز است… بی نهایت ازت سپاس گزارم دوست مهربانم… پیغامت مرا به خدا نزدیک تر کرد….
سپاس سپاس سپاس بیکران بابت تشویق ها و تحسین های خالصانه ات… بابت وجود سرشار از توحیدت…
چقدر دل صاف معصوم و خوش قلبی مژگان عزیزم…
تک تک کلماتت مرا تحت تاثیر قرار داد و حالم را عجیب خدایی کرد….
چقدر من خوشبختم که دوستان ناب و بی نظیری چون شما مژگان عزیز رو دارم که اینقدر عاشقانه در این مجمع عشق حضور و مشارکت داره… وجود سرشار از توحیدت را احساس میکنم… بی شک شما هم دارید روز به روز بهتر و عاشقتر و خدایی تر میشید و با ایمان و عمل صالح، استقامت و ثابت قدم بودن در این مسیر به سر منزل مقصود و خواسته های مقدستون میرسید …. به امید الله یکتا… خداوند یار و یاور ماست چرا که ما اولیا الله هستیم… خدا با ماست…لاتحزن ان الله معنا…
ممنونم ممنونم و از ته دلم متشکرم ازت که نوشتارم رو خوندی و به ندای قلبت گوش دادی و برایم از حس بسیار زیبا و خدایی ات گفتی….بسیار بسیار لذت بردم از نوشتار دلگرم کننده ات بانوی دوست داشتنی و بینظیر
عاشقانه دوستت دارم بانو🌹💙💖💜💗🌹
در آغوش خداوندگار عشق و مهربانی باشی دوست بینظیرم
و از ته دلم برایت ارتقاء مدارهای بالاتر و ورود به بهشت آرزوها و خواسته هایت را از خداوندگار آرزومندم
وای خدای من
چقدر قلم زیبا و شیوایی داری تو پسرررر واقعاً فوق العاده ای
من بخاطر نوشتار ضعیفم کم کامنت میذارم
ولی شما رو از صمیم قلب تحسین میکنم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشی
سلام میلاد جان
خیلی خیلی ازت تشکر میکنم که با نوشتن کامنت و تجربه ای که داشتی این اتفاق الهی که به قول خود شما پاسخ های الهی و هدایت های الهی هست به اشتراک گذاشتی تا کسانی که هم در این مدار هستن دقیق متوجه بشن که خدا هر روز داره به زبان نشانه ها باهاش صحبت میکنه برام خیلی لذت بخش و پر از نکات مفید بود ممنونم ازت.
برات آروزی سعادت و سلامت و شادی و توی تک تک لحظات زندگیت خواستارم.
سلام و درود بر دوست عزیزم، مینا خانم گل🌹🌹
خیلی خیلی ممنون و سپاسگزارم که نوشتارم رو خوندید و از حس خوبت برام گفتی… مرسی مرسی دوست عزیزم… منم از حضور دلگرم کننده شما متشکرم و خیلی خیلی خوشحالم که دوستان الهی و ارزشمندی مثل شما دارم…
دقیقاً همینطوره که شما میگید، خداوند همیشه داره با زبان نشانه ها و اتفاقات باهامون صحبت میکنه… گاهی الهامات رو متوجه نمیشم چون ذهنمون شلوغ و پرسرصداس و نمیذاره زمزمه قلب رو بشنویم… اولین کار و مقدمه ورود به عالم معنا، کنترل ذهن و خصوصاً کنترل « ورودی های» ذهنه….
خدا رو شکر خدا رو شکر که هممون در مسیر سعادت و رستگاری و هدایت خداوند هستیم…
دوستت دارم دوست ارزشمندم مینا جان🌹💞💗💜💖💙
براتون پیشرفت و توسعه روز افزون از خداوندگار زیبایی ها خواستارم
به نام الله
سلام آقا میلاد عزیز
برادر چه کامنتی گذاشتی؟؟؟چه حسی، چه تجربه هایی، چه نتایجی؟؟؟به خدا چه ذوقی کردم وقتی کامنتت رو خوندم
احسنت میگم به شما که اینقدر عالی داری نتیجه میگیری و اینقدر خداوند بهت نزدیکه و واضح برات نشونه میفرسته
هزاران بار بهت تبریک میگم. همه ما نیاز به تمرین و تکرار آموزه های استاد داریم. مهمترین اصل در این مسیر، ایمان داشتنه و باور به اینکه فقط ما خودمون هستیم که زندگیمونو میسازیم ، تمام.
برای خودم، برای شما دوست عزیزم و همه بچه های سایت و هم مسیرمون بهترین ها رو آرزو دارم
سلام و صد سلام به روی ماهت زهرا خانم عزیزم…
خیلی خیلی خوشحالم که نوشتارم هم برای خودم و هم شما مفید و موثر بوده… منم از ذوق کردن شما ، ذوق و شوق کردم و حس مثبتتونو به وضوح دریافت کردم… خدایمان را بی نهایت شاکرم بابت دوستان گرانبار تر از دُر این باغ بهشتی… چقدر من خوشبختم که دوستان توحیدی و نابی مثل شما دوست عزیزم دارم…
بی نهایت سپاسگزارم و دستانت را محکم از روی عشق میفشارم زهرا جان، بابت تحسین ها و دلگرمی که بهم منتقل کردی…
دقیقاً همه چیز برمیگرده به ایمان و باور و تعهد ما در این مسیر… و استقامت و تمرین و حرکت، معجزه میکنه…
امیدوارم که همه ما بندگان توحیدی و تسلیم خدا، در این ره عشق تا قیام قیامت ثابت قدم باشیم و هر آنچه را در دل داریم خلق کنیم….
مرسی مرسی مرسی دوست مهربونم از اینکه برام کامنت گذاشتی و از احساس زیبات برام گفتی… امیدوارم تا جایی که میتونی بیشتر برامون کامنت بذاری و بیشتر در این مجمع عشق حضور فعال داشته باشی….
خدا با ماست زهرا جان… ما رستگار و پیروز بازی زندگی هستیم مطمئنا…
دوستت دارم زهرای عزیزم… همواره بهش وصل باشی و دست در دست خدا به تمام خواسته ها و اهداف مقدست برسی عزیزم 💙💖💜💗🌹💞
میلاد عزیزم سلام
خدااااای من چقدرررر کامنتتون رو دوست داشتم
چقدرررر تحت تاثیر قرار گرفتم از این نشونه ی پاک و خالصی که خداوند برای اثبات ایمان داشتنتون سر راهتون قرار داده
چقدررر لذت بردم از این همزمانی ناب
خداروصد هزاااار مرتبه شکر
این جمله عجیب به دلم نشست::
“”این همون ایام الله، روزهایی هستش که یادآوری آن قلب مومن را آرام و محکم میکنه و نشانه هایی برای شخصی است که در بلا و مصیبت، صبور و شکر گزاره….””
این روزها چقدر نیاز دارم به چنین جملات و نشانه هایی که از طریق دست خداوند دریافت کنم
شخصی که در بلا و مصیبت صبور و شکرگذاره.. راستش یه کوچولو انرژی منفی دریافت کردم از بعضی جاها و بعضی آدمها، برای همین ذهنم این چند روز داره هشدار میده…
و چقدرررر خوشحال شدم از اینکه این جمله ی طلایی و ناب رو در کامنت ارزشمند شما پیداکردم و در واقع هدایت شدم به خوندنش
قبل از اینکه بخوام کامنتتون رو بخونم چشمام داشتن سنگین میشدن و نجوای ذهن میگفت که بخوابم(درحالیکه امروز کم نخوابیده بودم!!) البته میدونم که دلیلش همون انرژی منفیاس.. خلاصه خواستم بخوابم که ندای درون گفت بیام توی سایت و یکی دوتا کامنت بخونم اونوقت بخوابم.
و من بصورت کاااااملن هدایتی این فایل از سریال زندگی دربهشت رو انتخاب کردم
و خدارو هزااااارباااار شکر که انتخاب کردم و هدایت شدم به اینجا
میلاد عزیزم وااااقعن سپاسگزارم که از نتایج زیباتون نوشتید و این همزمانی الهی رو با ما به اشتراک گذاشتید
بینهاااایت براتون خوشحالم
جمله ای دیگه که عجیب دیوانم کرد::
“”دوست عزیز هر چی دلت میخواد کامنت بذار و بنویس و وارد این فضا شو… هر ترمزی داری بکش پایین… و لطفاً برای خودت هم که شده، توی سایت متعهدانه«حضور فعال» داشته باش…””
همین چند دقیقه پیش برای قسمت ۵۲ زندگی در بهشت داشتم کامنت میزاشتم که یهو همه رو پاک کردم و بیخیال نوشتن شدم چون نجوای ذهنی از ترمزم سواستفاده کرد و گفت دقیقن چی میخوای بنویسی؟ هرچیزی که لازم بوده رو قبلن نوشتی!!!
برای همین دیگه ادامه ندادم…!
و بازهم خداروشکر که به موقع به کامنت شما هدایت شدم و فهمیدم که بااااید بنویسم؛ تحت هررررشرایطی باید بنویسم.
بخاطر خودم
بخاطر تعهدی که به خودم و خدای خودم دادم
بخاطر افزایش آگاهی هام
بااااید حضور فعال داشته باشم
بعد از نوشتن این کامنت حتمن میرم و کامنت میزارم چون از انرژی مثبتی که از کامنتتون دریافت کردم بعید بدون تا صبح خوابم ببره..!
خدایاشکررررت
میلاد مهربانم این هم همزمانی ای بود از اینکه به این طریق به کامنت فوق العاده تون هدایت شدم و آگاهی های مقدسی دریافت کردم
از صمیم قلبم تحسینتون میکنم که ایمانتون به خداوند داره قویترمیشه و تحسینتون میکنم برای آگاهی های نابی که با کار کردن روی خودتون دارن بهتر و بیشترمیشن
بازهم سپاسگزارم
خدایا شکرت برای قوانین ثابت و بدون تغییرت
شکرت که هدایتم میکنی تا در این مسیر به درستی قدم بردارم
خیییلی دوستون دارم
درپناه ربّ مطلق
ای جانم ای جانم… ببین کیه… خدای من… الهی الهی…
سلام به روی ماهت عزیزم… سلام دردونه نازدونه ی خدا… چقدر خوشحالم که دوستان ناب و دوست داشتنی مثل شما دارم که اینقدر زیبا و خالصانه تحسین میکنه و با اشتیاق برام از حس و حال خوبش میگه…با عشق و حوصله میخام منم برات از حس فوقالعاده الانم بگم؛
من خیلی خیلی خیلی زود و زیاد زیاد ذوق و شوق میکنم میکنم واسه همه چی… اصلاً انگار دنبال یه بهانه میگردم که احساسات پر طلاطم و قدرتمند پرکشش خودمو بروز بدم و شادی کنم… واسه هر چیز کوچیک و بزرگ..الانم دیگه دارم از شدت انرژی مثبت پرواز میکنم. دیشب خواستم زود بخوابم که سحر بیدار شم… متوجه شدم اسطوره دبل کرد…حضرت ابراهیم رو میگم..حضرت ابراهیم فوتبال … الاهه اعتماد به نفس در دنیا… اسطوره فوتبال زلاتان ابراهیموویچ کبیر عشق دلم… تقریباً همسن استاده و ۳۹ سالشه ولی همچنان در بالاترین سطح فوتبال داره جولان میده و سیری ناپذیر مثل خورشید میدرخشه در آث.میلان( دیشب توی مصاحبه بعد بازی گفت: مردم میگویند زلاتان
پیر و خسته است اما من تازه دارم گرم میشوم. من شبیه بنجامین باتن هستم با این تفاوت که هرگز پیر نبوده ام و همیشه جوان هستم ( یکی از معدود افرادیه که همچین باورها و ذهنیت های سنت شکن و غول آسا داره) ) … بعدش تا نیمه شب بیدار موندم تا گلزنی عشقم سلطان کریس رو ببینم، از خود کریس بیشتر استرس و هیجان داشتم، ولی از کورس رقابت کفش طلا با ایموبیله جا موند( سر فرصت باید حتما یه کامنت اساسی مفصل راجع به مسی، رونالدو، زلاتان، زیدان و نقش اعتماد به نفس و کنترل ذهن و باورهاشون از دید قوانین بنویسم و برای خودم مرور کنم)…امروز صبح زود بیدار شدم و فول انرژی مثبت… گفتم بذار ظهر که بیکار شدم و فراغت یافتم، با صبر برات بنویسم…
فرزانه خودتی؟!! قبلاً چند بار کامنت های بینظیرت رو خونده بودم حتی یادمه یه بار برات پیغام گذاشته بودم، اون حس فوق العاده رفتن به ناشناخته ها و جنگل زیبا، هنوز با جزئیات اون کامنتت توی ذهنم مونده و چقدر من لذت میبرم وقتی کامنت های دوستان نابی چون شما رو میخونم… هی میگفتم این فرزانه جدید همون فرزانه نیست؟!؟ که متوجه شدم خودتی و اکانت جدید ساختی…
وای خدای من… چرا من همون چند هفته پیش داستان پروفایلت رو نخوندم!؟! الهی الهی…عزیزم…. چقدر لذت بردم من… چقدر عالی و ساده نوشتی اتاق پروفایلت رو… چقدر تو فوق العاده ای دختر… چقدر تو بینظیری… منم اومدم به اتاق زیبات و دلم نمیخاد بزنم بیرون، مهمون نمیخای؟؟… خدا رو چه دیدی، شاید بعداً که وقتم آزادتر شد بیام پروفایلت و طومار بلندی از عشق،تحسین و حس خوب برات نوشتم………
بنازم…. بنازم…. دختر عجب عکسی گذاشتی( تصویر قبلی هم عالی بود)… راستشو بگم، الان چند دقیقه س قفل کردم روی تصویر زیبات و از دیدنش سیر نمیشم… حقیقتش من خیلی آدم بی شیله پیله و رُکی هستم… هیچی تو دلم نیست… هیچی…
اینم نوعی توجه به نکات مثبت و زیبایی ها هستش دیگه؛ گیسوی کمندت…ابروان کمانی با چشمانی زیبا و درشت… لبخند دلربات… عزیزم چه چهره ناز و زیبایی داری دختر خوشگل(در عجبم که چطور دلت میومد خودتو زشت ببینی در گذشته.. مبینی که دل منو بردی)… فأحسن صورکُم…
خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که همه ما بندگان صالحش به نحو احسن هدایت میکنه، و چقدر خوشحالم که به نوشتار من هدایت شدی و برام پیغام گذاشتی… تک تک جملاتت فرکانس منو بالاتر برد و ازت بسیار سپاسگزارم بابت تحسین های خالصانه ات…چقدر من خوشبختم ای خدا که دوستان نابی و توحیدی چون شما دارم…
فرزانه جان، اونقدر روی خودت متمرکز باش و روی خودت کار کن و توی فضای سایت بهشتی مون باش که هیچ آدمی نتونه توی بهت انرژی منفی بده… من کم کم با طی تکامل اونقدر محکم روی کنترل ذهن کار کردم که الان تقریبا هیچ کسی نیست که بهم انرژی منفی بده و کلا از مدار اطرافیان خارج شدم… تمرین کن تمرین .. منم همیشه دارم تمرین میکنم، اگه دوستی آشنایی یا حتی اعضای خانواده ات بهت انرژی منفی میدن( در واقع تضاد همیشه هست، فقط باید زاویه دید مون رو گسترش بدیم و با تمرین ازش عبور کنیم و بزرگتر شیم تا توی کنترل ذهن قویتر شیم)، اصلا خودتو درگیر حرفای پوچ و نسنجیدشون نکن، اصلا خودتو در معرض حرفاشون قرار نده و سریع اعراض کن… خیلی خیلی حرف دارم که از تجربه خودم برات بگم ولی خیلی طولانی میشه کامنتم برات… اگه خواستی بعدا برام مطرح کن تا از تجربههای خودم بگم که چطور و با چه شیوه ای با اطرافیان خصوصا اونایی که انتقاد میکردن یا انرژی منفی میدادن برخورد میکردم…
آباریکلا …. آفرین آفرین… کیف کردم ازینکه به حست گوش کردی و به ندای دلت عمل کردی… فقط یه چیزی فرزانه جان؛ این در مورد خودم صدق میکنه، نباید خیلی زورکی و از روی اجبار خودمون رو مجبور کنیم که روی تک تک قسمت ها یا بقیه فایل ها کامنت بذاریم… خودم که اینجوریم؛چون سرم خیلی شلوغه و وقتم پره، نمیرسم برای هر قسمت توی همون روز کامنت بذارم،… گاهی چند قسمت عقب میمونم از قافله… فقط من تنها بودم که چندین چند بار توی چند قسمت قبلی به استاد توی کامنتام گفتم و درخواست کردم که لطفاً قسمت های سریال رو با فاصله زمانی مناسب بذارید روی سایت تا من و امثال من که آزادی زمانی ندارن هم به قافله برسم و توی همون روزی که قسمت جدید قرار داده میشه کامنت بذاریم… هر چند رو یکبار قسمت جدید رو آپلود کنید تا با خیال راحت تر و تمرکز بیشتری روی هر قسمت جدید تمرکز کنیم، نه اینکه با عجله هر روز یه قسمت بذارید… ولی انگار هم استاد و هم دوستان خیلی تمایل دارن که تند تند فایل بذارن…
این که گفتی ،نجواها میگن دقیقا چی میخای بنویسی؟ هرچیزی که لازم بوده رو قبلا گفتی… اینا رو هممون تجربه کردیم و ناشی از افکار کمال گرایانه است… ولی خدایی خودمونیم، مگه آدم از توجه به نکات مثبت و زیبایی ها سیر میشه؟؟؟ از تحسین…. از سپاس گزاری…. از حس خوب و ذوق و شوق…. از لذت بردن…. از تکرار و مرور دایمی آگاهی ها و قوانین…. تکرار …. تکرار … تکرار… ساده اس، رمز پیروزی و رستگاری در همین تمرین و تکرار مستمر و مداومه ….
فرزانه جان… دختر گل و نازنبن، هر چی عشقت میکشه بنویس هر چی دلت میخای، اینجا خونه خودمونه هر کاری دلمون بخواد انجام میدیم، آزادِ آزاد…
من خودم عشقی مینویسم، خیلی نمیخام روی پیچیده کردن مسایل و توضیحات پیچ در پیچ تــٔوری قوانین مانور بدم که هم خودم گیج بشم هم بقیه… همه چیز رو خیلی ساده مبینم و میگیرم…
بخدا نمیدونم موقع کامنت گذاشتن روی فایل جدید چی بنویسم، از بس حرف میاد، گاهی کلا از نوشتن منصرف میشم… نمیدونم از زیبایی ها و نکات مثبت و آموزنده فایل بگم یا تحسین و تصدیق استاد و مریم جان… از دید قوانین و مرور باورها…. از حس و حال خودم موقع دیدن فایل… از اتفاقات ناب و نشانه های روزانه ام…. از تجربیات …. از نتایج …. از درک و آگاهی ها…. از خدا …. از چی؟؟؟ اونقدر حرف میاد که آدم نمیدونه چطور این حجم عظیم از گفته های دل رو مکتوب کنه.. انصافا نوشتن کامنت روی فایلا ها فرکانس بالایی میخاد و هر کسی توی مدار نوشتن کامنت نیست، نوشتن کامنت هم واقعا انرژی و زمان میخاد، دست منم که خیلی تند نیست ولی با صبر و عشق این کارو میکنم… خیلی خیلی کامنت طولانی میشه گاها… گاهی آدم باید به این جمله بسنده کرد و گفت: پس سخن کوتاه باید، وَسّلام
فرزانه عزیزم، دختر پاک و معصوم و دل صاف، از ته دلم تحسینت میکنم که اینقدر عالی و با عشق و تعهد داری روی خودت کار میکنی و برامون از نتایج، تجربیات و آگاهی های بینظیرت میگی… خدایا شکرت شکرت… چقدر حالم خوب میشه و وجودم سرشار از خدا میشه وقتی میبینم نوجوان تازه شکفته ای مثل تو، توی سن کم پای در این مسیر گذاشته و به این مجمع عشق و سراسر توحیدی هدایت شده… چقدر گل های رنگارنگ و با عطر خوشبویی داریم در این باغ بهشتی… تو هم یکی از گل های تازه شکفته و بسیار زیبا و خوش عطر این باغی… باز هم صمیمانه ازت نهایت سپاس گزاری رو دارم و قدردانت هستم عزیزم…دستانت را صمیمانه و خالصانه میفشارم و ازت کمال تشکر رو دارم
عاشقانه از ته دلم دوستت دارم فرزانه عزیزم💙💗💜💖💞🌹 در قلمرو امن خداوند پادشاه سرزمین رویاهات باشی و به درجات و مدارهای بالاتر ارتقاء پیدا کنی
با تمام قوا و با تمام جود به پیش برو که رویاهات منتظرتن، خدا با ماست
میلادعزیزم دوست بینظیرم سلام
دلم نیومد که جواب پیغامتون رو ندم بس که از همین شروع روزم کلییی انرژی مثبت دریافت کردم
صبح که بیدارشدم طبق معمول اومدم به سایت سری بزنم که دیدم دایره آبی کنار عکس زیبام قرارگرفته
و متوجه شدم که شما و پوریای عزیزم برام کامنت گذاشتین
از خوندن این کامنت الهی چقدرررخوشحال شدم برای همین دوست دارم که جوابتون رو بدم
خداروشکررر برای وجود شماها که هرکدومتون برام پر از درسید و آگاهی های خالص و الهی..
اینکه گفتید از فرکانس های منفی افراد اعراض کن.. این دقیقن جزو پاشنه آشیل هامه که البته الان خییلی خیییلی بهتر از قبل شده و دارم روی خودم کارمیکنمکه بهتربشه.. ولی خب راستش یه جاهایی واقعن برام سخته که اعراض کنم یا اینکه وارد بحث نشم باهاشون! منطقم سعی داره اونهارو قانع کنه اما نیروی هدایتگر این اجازه رو نمیده و همین میشه که مردد میشم و گاهی اوقات انرژی منفی دریافت میکنم…
به هرحال بقول شما این تضادیه که هرچقدر بیشتر روی خودم کارکنم و تمرین کنم بهتر میتونم از پسش بربیام.. خدایاشکرت که این درس بزرگ رو ازتون یادگرفتممم
مشتاقم یک روز که فرصت کردین برام بنویسید که چطور از انرژی منفی اطرافیان دوری میکنید و به عبارتی اعراض میکنید..
همینطور هممشتاقم که یک روز توی اتاقم کامنت زیباتون رو ببینم و کلی ذوق کنم چون خوندن کامنتهای بعضی از دوستان نابم عجیب بهم انرژی مثبت میده و عجیب از خوندنشون خوشحال میشم که شماهم جزو اون دسته هستید
وااااقعن سپاسگزارم از عشق و تحسینی که نثارم کردید
و بینهاااایت سپاسگزارم که باصبر و حوصله برام نوشتید و باعث افزایش آگاهی هام شدید
خدایاشکررررت
خیلی دوستون دارم
درپناه ربّ مطلق
سلام میلادجان لذت بردم ازکامنتی که گذاشتی
آرزوی موفقیتهای بیشتری برات دارم
سلام ابوذر جان… خوشحالم و ممنونم که این کامنت رو خوندی و برام پیغام گذاشتی… منم از لذت بردن تو، لذت بردم پسر… مرسی عزیزم… منم برات خوشبختی،موفقیت، ثروت، سلامتی و رستگاری روز افزون رو آرزومندم 💙💗💜
سلام میلادجان خیلی از حس و حال نوشتنت لذت بردم
من هم درحال خوندن قران هستم تا با خدای عزیزم بیشتر رفیق بشم و ببینم از من چی میخواد و چیا گقته❤
مرسی که حالمونو خوب کردی❤
سلام عزیزم…دوست خوبم کویین جان… خوشحال و خرسندم که این کامنت رو خوندی و برام نوشتی… سپاس گزارم ازت کویین جان… منم از لذت بردن شما و حس خوبتون، لذت بردم… خیلی خیلی کیف کردم وقتی گفتی دارم روی قرآن کار میکنم تا از کلام خود خدا، به آگاهی و بصیرت برسم… هزار ماشاالله… آفرین آفرین… تحسینت میکنم… من ارادت ویژه ای دارم به کسانی که مشتاقانه خودشون میرن قرآن میخونن و در آیات خدا تدبر میکنند… باشد که از اوالالباب و راسخون فی العم باشیم…
مرسی عزیزم از حضورت… با توکل و ایمان و عمل برو جلو که آرزوها و خواسته هات آماده تو هستند💜💗💙
عالی بود 🙏
عععهه خودتی زهرا؟!…عزیزمی زهرا جان… سپاس سپاس دختر گل و دوست داشتنی… دوستت دارم عزیزم 💜💖💗💙🌹 با قدرت و تمام توان حرکت کن دردونه نازدونه خدا که اتفاقات و روزهای رویایی در انتظارته
سلام دوست هم مدارم….بحدی از خوندن .کامنت شما به وجد اومدم که نگو…
چقدر چقدر چقدر در صلح شدی با خودت چقدر هماهنگ داری میشی با خودت اگه همینطور پیش بری پرتاب میشی درون خواسته هات تا اینکه بخوای قدم به قدم برداری…آفرین تحسینت میکنم آفرین
ازین همه تغییر ازین همه صلح که با خودت داری
سلام به روی ماهت باران جان…دوست خدایی و آگاه و هم فرکانسم… ای جانم عزیزم منم خیلی خیلی از حس و حال شما به وجد اومدم…چقدر ذوق و شوق شما دوستان عزیزم رو میکنم… وای خدا چقدر من خوشبختم ای خدااااا… سپاس سپاس سپاس بیکران باران عزیزم… مرسی عزیزم که نوشتارم رو خوندی و برام پیغام گذاشتی… قدر دانت هستم 🌹💙
بسیار سپاسگزارم بابت تحسین ها و تشویق های صمیمانه و خالصانه ات… با تمام وجودم خودمو وقف کردم، و با انرژی اتمی خدایی دارم دیوانه وار روی خودم کار میکنم… وقتی برای تلف کردن ندارم، شبانه روز با اشتیاق سوزان دارم روی تمام ابعاد وجودم کار میکنم… خدا اونقدر زه کمان رو کشید و به قهقرا و دره جهنم رفتم، که با نهایت قدرت و سرعت دارم شلیک میشم به سمت سرزمین بهشت زیبایی ها و نعمت ها… هوشیارم و حواسم به قوانین و سازگار جهان هستی هست که میگه اگه حرکت نکنی و رشد نکنی در واقع داری افت میکنی و عقب گرد میری…( همون درس بسیار بزرگی که استاد در فایل درس هایی از المپیک و مایکل فلپس داده، و خود استاد به طرز بسیار بینظیری بهش عمل کرده)… خدا روز به روز داره به این سوخت و اشتیاق سوزانم اضافه میکنه و منم محکومم به حرکت و پیشرفت با نهایت انرژی…هنوز بیشتر فایل های رایگان استاد رو ندیدم و خیلی خیلی کار دارم هنوز، توی هفته های آینده باید اقدامات جدید و جسورانه ای رو انجام بدم باید با قدرت و شدت بیشتری کار کنم… هنوز هیچی نمیدونم و تازه واردم، به دوستان فهیم آگاه و فرهیخته ای مثل شما نیاز دارم، باران جان واقعا کامنت هات برام کانورتور فرکانس و ارتعاش مثبته… خیلی با نوشته های بینظیرت ارتباط برقرار میکنم… خیلی خیلی لذت میبرم و ازتون یاد میگیرم… عالی مینویسید و درک پخته و سنجیده ای از قوانین دارید… تحسین میکنم این شخصیت تحسین کننده و بینظیرت رو
عاشقانه دوستت دارم بانو💖💜💗💙💓🌹
داش میلاد سلام…
مرسی ک داستان هدایتت رو نوشتی برامون
با این ک هنوز این قسمت رو ندیدم ولی هدایت شدم ب کامنت زیبای شما و خوندنش خیلی بهم آرامش داد
انگار اون قسمتی ک نوشتین “روز هایی هست ک یادآوری اون قلب مومن رو آرام و محکم میکنه” برای من نوشته شده…
این روزها مدام خاطراتی میاد تو ذهنم ک ب یاد میارم توی چ شرایطی خداوند مسیر رو بهم نشون داده و من رو هدایت کرده و با پیروی از اون هدایت ها و اعتماد بهشون ب چ موفقیت هایی رسیدم…
خدارو شکر دوستانی مثل شما هستند ک توی این مسیر با اشتراک نتایج و هدایت هاشون باعث میشن کسایی مثل من ک یکم شک دارن تو این مسیر بمونن…
خدارو شکر بخاطر این بستری ک فراهم شده تا در کنار هم برای گسترش جهان حرکت کنیم،خدارو شکر…
سلام عزیزم … سلام به روی ماهت … درود خدا بر تو آقا رضای گل و دوست داشتنی… سپاس گزارم دوست خوبم… خدا رو شکر به زیبایی هر چه تمام تر به این متن هدایت شدی و برام صادقانه و صمیمانه از احساس زیبا و آرام بخشت گفتی… مرسی عزیزم مرسی… الهی شکر الهی شکر که ندای دل گفت و من تابع امر او نوشتم، آری همه ما ایام الله داریم … روزهایی که خدا دستمون رو گرفته و هدایتمون کرده، ولی خیلی از ما ناشکری کردیم و خیلی راحت نادیدشون گرفتیم و ازشون سطحی گذشتیم…. همه ما باید آگاهانه و هوشیارانه حواسمون به نشونه ها و نعمت ها باشه و تایید و تصدیقشون کنیم، و به قول خدا در آیات ۵,۶,۷ سوره ابراهیم: و ذکرهم بأیام الله… اون روزهای ناب رو یادآوری کنیم تا دلسرد نشیم و با قدرت و صبر ادامه بدیم، که رمز رستگاری در همین ادامه دادن و تسلیم نشدنه
ذره ای شک نکن و ورودی ها ذهن رو محکم کنترل کن، نجوا ها رو در نطفه خفه کن و اجازه نده غالب شن… با قدرت و ایمانی راسخ و انگیزه سیری ناپذیر حرکت کن و ادامه بده که نصر من الله و فتح قریب….
تا جایی که میتونی خودتو در این باغ بهشتی عجین کن و غرق آگاهی و زیبایی های فایل ها کن، لطفاً تا جایی که میتونی کم کم کامنت بذار و خودتو قاطی مجمع عاشقان این باغ بهشتی کن تا تکاملت بهتر و سریعتر طی بشه…
آی بنازم… عجب عکس جالب و باحالی… کیف کردم ماشاالله نوازنده ای… با نهایت توان حرکت کن که رویاهات منتظرتن…. عاشقانه دوستت دارم رضا جان🌹💓💙💗💜💜💖 خدا یار و یاور ماست
میلاد عزیز؛
بهت تبریک میگم بابت تجربه ای که داشتی و خیلی اگاهانه حواست هم بوده که همه چیز از کنترل ذهنت خارج نیست و به کمک آگاهی هایی که داشتی الهامات خدا رو شنیدی و بهشون عمل کردی تا برات باور قوی تری بسازه و قدم های بزرگتر و بعدی رو با ایمان بیشتری توی این مسیر زیبا و توی این جزیره بهشت گونه برداری به امید خدا.
از تجربه ات و تصویری که از وجود خدا توی تجربه ات برامون نوشتی کلی لذت بردم و واقعا اشک شوق ریختم:-)
امیدوارم توی این مسیر همه مون به واسطه دستان خدامون استادعزیز،مریم جان، همه ی بچ های هدایت شده سایت پایدار و عملگرا باشیم و هر روز از نتایج بزرگ مون بیایم صحبت کنیم.
سلامت و موفق و شاد و ثروتمند باشی دوست عزیز، منتظر نتایج خوبت هستیم
در پناه رب
سلام به روی ماهت نیلوفر جان،دوست خوب و مهربانم… مرسی مرسی عزیزم… سپاس از مهر و محبتت… خیلی خوشحالم از حضورت خیلی خوشحالم که به این متن هدایت شدی و برام صمیمانه پیغام گذاشتی… بسیار ممنونم و ازت صمیمانه نهایت تشکر رو دارم دوست بینظیرم … منم خیلی لذت بردم و ذوق کردم از لذت بردن و اشک شوق شما دوست خدایی ام… واقعاً تک تک دوستان عزیزمون در این باغ همه اعضای صمیمی یک خانواده واحد توحیدی ان… گلی هستند از گل های خوش رنگ و خوش عطر بهشت…
آره دقیقا، مومن باید همیشه هوشیار باشه و از نشانه ها و الهامات خدا غافل نشه، این ندای دل آروم زمزمه میکنه گاهی هم بلند فریاد میکشه،با کنترل ذهن، اعراض از نجواها و داشتن آرامش و حس خوب خیلی بهتر میتونیم صدای ندای قلب و الهامات خدا رو بشنویم، که عمل بهشون، تعهد ایمان و باور پولادین میخاد… خدا رو بی نهایت شاکرم بابت پرتوهای نور روشنی بخشش که چراغ هدایت مونه و دستان گران قدرش و دوستان توحیدی و نابی چون شما…
تصویر زیبای پروفایل تون حال دلم رو بهتر و خدایی تر کرد…چقدر زیبا و خوشرو هستی عزیزم…اون چمن ها و علف زارها هم بک گراند گلی قشنگ و نازنینی چون شما شده.عزیزمی… در قلمرو امن خداوند، ملکه سرزمین رویاهات باشی و در جریان شکوهمند زندگی همچون خورشید بدرخشی… تا جایی که میتونی کامنت بذار تا تکاملت با شدت و سرعت بیشتری طی بشه… هر چی عشقت میکشه برامون بنویس برای دل خودت هم که شده بنویس… با قدرت و نهایت توان حرکت کن و ادامه بده که روزهایی رویایی و فوق العاده زیباتری در انتظارته
صمیمانه ازت سپاس گزارم و قدر دانت هستم 🌹🌹
عاشقانه دوستت دارم بانو💖💜💗💙💓
سلام میلاد عزیزم
چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم و درس گرفتم الان برای چهارمین بار خوندمش و کلی تحسینت کردم
ممنونم که این تجربه های بی نظیر رو با ما به اشتراک گذاشتی
تحسینت می کنم برای تمام موفقیت ها و پیشرفت هات مخصوصا در حوزه روابط
اولین بار که کامنتت رو خوندم همون پاراگراف دوم که نوشته بودی موقع خواب، با اشتیاق به درخواست رسوندن برادرت به خانه دوستش پاسخ مثبت دادی، کلی تحسینت کردم ، گفتم آفرین آفرین، که اینقدر عالی الهام خدا رو دریافت کردی، با اینکه موقع خواب بوده و تازه کار برادر هم به نظر من خیلی مهم نبوده و می خواسته بره پیش دوستش اما تو قبول کردی.
در ادامه کامنتت متوجه شدم خدا می خواست اینجوری عشقش به تو رو نشون بده ، نشانه در مسیر درست بودنت رو بهت نشون بده.
وقتی که از این همه تغییر رابطه ات با برادرت گفتی بی نهایت تحسینت کردم یعنی بی نهایت ها.
آفرین آفرین دوست خوبم، بی نظیری
منتظر خوندن نتایج عالیت هستم دوست جان
هر لحظه زندگیت پر از همزمانی و معجزات خداوند
برایت از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را خواستارم
وای خدایا ببین کی اینجاست… الهی الهی …عزیزم… من چی بگم… بی مقدمه میگم من عاشقتم… نمیدونی چقدر دوستت دارم مرضیه جان…
سلامی از جنس عشق و سپاس گزاری نثار دوست خدایی ام، مرضیه خانم گل 🌹💙💖💜
مرضیه عزیزم خیلی ببخشید که نتونستم جواب کامنتی که توی قسمت ۳۸ برام گذاشتی رو بدم… واقعا ببخشید، خیلی مشغولم و سرم خیلی گرم بود، یادم رفت…
خیلی برام زشت و ناخوشاینده که جواب پیغام ارزشمند دوستان ناب و گرانقدرم رو ندم…مثل این میمونه که یکی بهت سلام کنه و تو جواب سلامشو ندی… الان برگشتم دوباره خوندمش واقعا از صمیم قلب ازت ممنونم ممنون ممنون از مهر و محبتت و اینکه واسم خالصانه پیغام گذاشته بودی و از احساس خیلی خوبت برام گفتی…
چقدر خوشحالم که به این متن هدایت شدی و برام از احساسات زلال و نابت برام نوشتی… منم خیلی لذت بردم از لذت بردن شما، و اینکه چقدر ذوق و شوق کردم وقتی گفتی چهار بار این متن بلند رو مشتاقانه خوندی و تحسینم کردی… عزیزم… خیلی برام عزیزی بانو 💖💗…
مرسی عزیزم مرسی مرسی بی نهایت سپاسگزارم و دستانت را صمیمانه میفشارم و ازت کمال تشکر رو دارم که اینقدر خالصانه و صمیمانه تحسین و تشویقم کردی… آفرین دقیقا خیلی خوب برام گفتی و وجودم سرشار از خودت شده؛ اینکه خدا میخواست عشقش رو بهم نشون بده و نشونه بده که در مسیر درست هستم و خوب دارم پیش میرم… انگار خدا از زبان تو با من سخن گفت… خدا رو میلیارد ها مرتبه شکر که به صلح رسیدم با خودم و روابطم در گرو عشق الهی داره رویایی تر و عاشقانه تر میشه…
مرضیه عزیزم، من قبلاً چندین چند بار کامنت های بینظیرت رو خونده بودم و چقدر ازت درس و آگاهی گرفتم.. حتی یادمه یه بار یجا از کامنت خوندم که گفته بودی وقتی شروع به نوشتن میکنیم ذهن سکوت میکنه، نجواها میخابه و خدا در دلمون میگه و ما با هدایت و امر خدا دست به نوشتن میشیم و مکتوب میکنیم… همین حرفت خیلی به دلم نشسته بود و باعث شد با مقاومت کمتری منم کامنت بذارم توی سایت، حقا که همینطوره وقتی میخایم بنویسم هیچ ایده نداریم ولی همین پای در ره مینهیم و شروع به نوشتن میکنیم دیگه پچ پچ ها و نجواهای ذهن میخابه و کم کم اتصالمون با خدا قویتر میشه و خودش میگه چی بنویسیم…. چقدر پخته و فهمیده هستی شما بانو… چقدر شخصیت توحیدی و نابی داری… چقدر شیوا و خالص مینویسی… بهت تبریک میگم… بی نهایت تحسینت میکنم این درک و آگاهی های بالا و عالی تون از قوانین رو … هزار ماشاالله… چقدر حظ میبرم و به خدا نزدیک تر میشم وقتی کامنت های سرشار از عشق و آگاهی تون میخونم… چقدر من خوشبختم که دوستان ناب و الهی مثل شما دارم که اینقدر متعهدانه و عاشقانه روی خودشون کار میکنن… کامنت های فوق العادتون رو مشتاقانه فالوو میکنم…و ازتون یاد میگیرم
باز هم ازت بی نهایت ممنونم، که بهم انگیزه و دگرمی دادی و قدردان شما دوست مهربانم هستم
عاشقانه دوستت دارم بانو💓💙💗💜💖💞 خدا با ماست، ما در میدان امن خداوندیم، ما رستگاران حقیقی دو عالم هستیم، در قلمرو امن خداوند ملکه سرزمین رویاهات باشی و بدان که روزهای زیباتر و رویایی تری در پیشیمونه… فقط هرگز تسلیم نشو و با نهایت قدرت ادامه بده
سلام دوست عزیز و خدایی
خدایا شکرت که کامنت خدایی شما رو خوندم . نمیدونی چه شور و حالی در من ایجاد شد. اشک از چشمم جاری شد و موبه تنم سیخ شد و لرز بدنمو گرفت . احساس نابی که تا حالا حتی به تعداد انگشتان یک دست هم با خوندن کامنتها نصیبم نشده بود. بعضی کامنتها واقعا خدایی هستند و روح ادمو متعالی میکنند. من، شما و عزم راسختون رو تحسین میکنم. انشالا موفقیت روز افزون و صعود موشک وار به بالاترین مدارها داشته باشین
سلام و هزاران سلام و درود خداوند مهربان بر شما دوست عزیزم، سحر خانم گل🌹🌹🌹 خدیا زبانم از حمد و ثنایت عاجز است، چقدر من خوشحالم و خوشبختم که دوستان ناب و الهی چون شما سحر خانم دوست داشتنی دارم… عزیزمی شما….من خودم به خاطر مشغله زیادم، توی کامنت نوشتن به اندازه ای که باید، دست به نوشتن نیستم ولی خدا رو شکر که او گفت و من مکتوب کردم، تا هم حال خودم بهتر و ایمانم قویتر شه هم دوستان بهشتی ام… چقدر دقیق و زیبا خدا هدایت میکنه…
نمیدونی چقدر احساساتی شدم وقتی از احساسات زلال خدایی ات گفتی… چقدر شوق و ذوق کردم از حس و حال معصومانه و ناب شما… اشک در چشمانم حلقه زد و بغض کردم… پیغام خالصانه و صمیمانه ات مرا به خدا نزدیک تر کرد و وجودم سرشار از عشق و محبت خدا شد… مرسی مرسی دوست عزیزم… خیلی خیلی خوشحالم از حضور دوستان نازنین و بینظیری مثل شما که دارن در این مسیر سراسر عشق و توحید، عاشقانه قدم برمیدارند….
منم از شما صمیمانه سپاسگزارم بابت تحسین ها، و گفتار دلگرم کنندتون که بهم انرژی و انگیزه مضاعفی میده…
در قلمروی امن خداوند پادشاه سرزمین رویاهات باشی… روزهای رویایی و بسیار زیبا تری در پیشتونه…
عاشقانه و صمیمانه دوستت دارم و قدردانت هستم سحر جان🌹💓💙💗💜💖
درود بر میلاد عزیز و دوست داشتنی/لذت بردم از این کامنت زیبایی که نوشتی دقیقا حس کردم موقعیتت رو و اون حسی که داشتی/خداروشکر که خدا اینجوری هدایت میکنه انقدر قشنگ که میگی خودت هم باورت نمیشد که هدایت بشی به سمت رابطه عالی با برادرت/انشالله که روز به روز خود خداگونه شما به هم نزدیک تر بشه/هر وقت موارد اینجوری میشنوم و میبینم کسی از گذشته خودش اینجوری میگه این مثال خودم برام زنده میشه که ادم هر چی از سمت بد زندگی جلو میره و اتفاقهای خیلی خیلی بدی رو تجربه میکنه دقیقا مثل کمانی میمونه که با قدرت بیشتری کشیده میشه و موقع پرتاب تیر با سرعت بیشتری رها میشه و مسافت بیشتری رو طی میکنه/اینکه میگی انقدر گذشته من بد بوده(که من به دید درستش نگاه میکنم که این مسیر هدایت میلاد بوده که این تضادها رو ببینه و به مسیر درست هدایت بشه)حکم اینو داره که توی این مسیری که اومدی با شوق و شور و اشتیاق بیشتری ادامه میدی و خیلی خوب پیشرفت میکنی/و اونجایی هم که گفتی از استاد بدت میومده یه جورایی به همشبیه هستیم یادمه اون اوایل خواهرم و دامادمون به من استاد و اموزشهاش رو معرفی میکردن و میگفتن یه شخصی هست که از راننده تاکسی بودن رفته امریکا منم بعضی وقتها توی روشون بعضی وقتها توی دلم بهشون میگفتم برید بابا مسخره کردین خودتون رو و از استاد با اینکه نمیشناختمش بدم میومد و طبق قانون از هر چی بدت بیاد برات اتفاق میفته منم عاشق استاد و اموزشهای ایشون شدم/انشالله در پناه الله یکتا پر از هدایت باشی🌹🙏🏻🌹
وای خدایا ببین… خدایا من چقدر خوشبختم… الهی الهی عزیزم…. سلام و درود بیکران الله یکتا بر سید اصغر عزیزم… سلامی از جنس عشق و سپاس گزاری… وای پسر تو معرکه ای … اول صبحی بیدار شدم و کامنتت رو دیدم، بال دراوردم از سخنان گرانبار و بسیار زیبایی که برام گفتی… خیلی خیلی خوشحالم که این متن رو خوندی و برام از حس و حال نابت نوشتی… مرسی مرسی دوست مهربانم… منم از لذت بردن تو، خیلی لذت بردم و شوق میکنم…
اصغر جان، دوست عزتمند و بینظیرم، دقیقا دقیقا دقیقا حرف دلم رو زدی همون مثالی که عمیقاً نمود زندگی من میشه… خدا رو بی نهایت شکر که از زبان تو برام مَثل روشن زد و انگیزه و اشتیاقم را مضاعف… هزاران آفرین و درود بر تو… اونقدر عالی نوشتی که حد نداره…
حدود سه ماه پیش که دل به دریا زدم و شیرجه زدم به این باغ بهشتیمون، گهگاهی حس پشیمانی و حسرت میومد سراغم که چرا زودتر و همون اوایل وارد این باغ بهشتی نشدم، حالا میفهمم چرا… درسته که هنوز آماده نبودم، ولی همون مدت چند ماهی که کلا از مدار سایت و استاد خارج شدم، چنان جهنمی رو به چشم دیدم و آنچنان جهان بهم سیلی زد و هشدار داد که دیگه توبه کردم و قسم خوردم که شاکر باشم و برگردم به همون مسیری که خدا برای هدایتم سر راهم قرار داده… جهنمی هولناک تر از گذشته….
زه کمان اونقدر کشیده شد، که دیگه هر آن امکان داشت بترکه و ببُره… خدا خودش بهتر از من میدونست، در بهترین زمان و شرایط زه رو رها کرد و منو با سرعت نور، از ظلمات شلیک کرد به سمت سمت نور و روشنایی…
اونقدر گذشته من از هر لحاظ زجرآور و کشنده و هولناک بود، که مشابهش رو در هیچ فیلم و کتابی هم ندیدم… ولی همیشه در خطرناک ترین و وحشتناک ترین روزها و شرایط، باز هم چشم امیدم به خدا بود که بالاخره خدا دستمو میگیره و هدایتم میکنه…
بذار مثَل خودمو هم بگم؛ کسی که تا ته ته تاریکی و گمراهی رفت… جهنم خالص…. نهایت درد و رنج… قهقرا و عمق دره جهنم…. اینا رو میگم چون واسم خودم کوهستانی از گنج انگیزست… اینا رو چشیدم، اونقدر ترسناک و وحشتناک بود که دیگه تاب و تحمل دیدن و موندن در اون جهنم رو نداشتم و همین برام بزرگترین اهرم رنج و لذته که خدا بهم عطا کرده… همین رنج عظیم منو با شدت و قدرت بیشتری به سمت خواسته هام، رویاهام، اهدافم و بهشت زیبایی ها میکشونه… میخام روز به روز درکم رو نسبت به این موضوع واضح تر کنم و گسترش بدم، حالا خدا رو بی نهایت شاکرم از اعماق وجودم، حالا درک میکنم حکمت خدا رو ، حالا میفهمم خدا چه نعمتی بهم داده چه فرصتی، احساس میکنم آدمایی مثل من انگیزه و اشتیاق بسیار بسیار عظیمی تری نسبت به بقیه دارن… من الان گرسنه و تشنه نیستم فقط، من دارم روز به روز وحشی تر میشم… روز به روز روانی تر میشم … دیوانه آگاهی ها و زیبایی ها و قوانین بکر الهی ام…. شنیدی قضیه عشق و نفرت رو… از نفرت به استاد و این خانواده بهشتی، به عشق غیر قابل وصف رسیدم… اونقدر وجودم پر از عشق خدا شده به زمین و زمان عشق میورزم… عاشقتم اصغر جان و عاشقانه بهت عشق میورزم عزیز دلم… خدا منو در بهترین زمان و مکان ممکن هدایت کرده و توی همین سه ماه اخیر که به این بهشت هدایت شدم، روزی نبوده که بیکار بشینم، روزی نبوده که شور و هیجان نداشته باشم، بی وقفه و شبانه روز روی خودم در هر شرایطی کار کردم قدر دونستم و با اعماق وجود شکر عملی کردم و ازین فرصتی خدا بهم داده نهایت استفاده رو میبرم…
باز هم ازت صمیمانه متشکرم که برام نوشتی، بی نهایت سپاس گزارم بابت تحسین ها و تشویق های خالصانه ات … خیلی حس همذات پنداری کردم با گفته هات… با قدرت و تمام توان به پیش برو که رویاهات منتظرتن… شکی ندارم که به خوشبختی بیشتری میرسی و میترکونی…
خیلی اعترافات و حرفا رو هم فاکتور گرفتم و توی اون کامنت بلندم نگفتم…
راستی عجب عکس فوق العاده ای داری پسر… معرکس… من عاشق کویر و بیابونم و انشاالله روزی برسه که با دوستان همفرکانس راهی کویر گردی و گردشگری بشیم…
عاشقانه دوستت دارم دوست بینظیرم و قدر دانت هستم🌹💞💖💜💗💗💙😘💓
میلاااااااااااد دوووووووست داااااااشتنی پسر درجه اول و عاشق ما/چقدرررررررر حس خوب از کامنتت گرفتم/خدارو صد هزار مررررررتبه شکر که اینجوری عشق میورزی/این یعنی در بهترین مسیر هستی و خیلی خوب داری جلو میری/هدایت اینه/ به قول قران دوست داشتنی از ظلمات به نور هدایت میکنم/نمونه واضحش من نمونه واضحش میلاد دوست داشتنی/خیلییییی خوووووشحالم که انقدررررر دوستای خوب و موحد دارم چی از این بهتر؟خدارو صدهزار مرتبه شکر/در پناه الله یکتا پر از هدایت به سمت زیبایی و عشق
بسم الله الرحمن الرحیم
بذار یک سوال از خودم بپرسم؟ چی میخوام بنویسم؟ چی میخوام برسونم؟ OK ( دارم سرم را تکون میدم بالا و پایین )
خب یک آیینه جلو میذارم و بعد مینویسم …
هِـــــــــــــی سلاممممممممم شاه پسرررررررررررررررر تو بینظیرییییییییی تو شگفت انگیزی
تو فوق العاده ای, کی از همه خوشگل تره .. تو تو تو .. پادشاه خدا .. من چطورم؟؟ عالــــــی عالییییی
سلام میلاد جان تحسین برانگیز
پسر بیا بغلم ببینم .. تو واقعا تحسین برانگیزی.
انرژی فوق العاده ای از نوشته ی ارزشمند و مقدست دریافت کردم
سریع برم سر اصل مطلب: تحسین تو
میلاد جان به خاطر وجود ارزشمندت از خداوند یکتا سپاس گزارم واقعا
خوشحالم که هستی و جزیی از این دنیای زیبامون هستی و حالا چقدر خوشحال هستم و سپاس گزار که اینجوری متعهد هستی و این تحسین برانگیز اینکه میای و مینویسی و توکل میکنی به خدا جون تحسین برانگیز اینکه احساست را به این خوبی بیان میکنی تحسین برانگیز اینکه تحسین میکنی استاد را اعضای گرم و صمیمی ات را تحسین برانگیز اینکه همیشه نام خدا را میاری هدفت را مینویسی نگاهت را به این زیبایی مینویسی تحسین برانگیز اینکه به حاشیه نمیری حتی توی نوشته هات تحسین برانگیز اینکه امیدواری تحسین برانگیز اینکه فایل ها را نگاه میکنی ارزشمنده و تحسین برانگیز اینکه اعتماد به نفس بالایی داری و ساختی بهت تبریک میگم اینکه با هدف داری زندگی میکنی تحسین برانگیز اینکه عشقت را ابراز میکنی تحسین برانگیز اینکه ..
پسر انتخاب شده بودنت را بهت تبریک میگم .. توی سریال زندگی در بهشت یادمه که مینوشتی و از همونجا استارت زدی و الان به اینجا رسیدی خیلی خوشحالممم واقعااا واست با صمیم قلب بهت میگم برای من بین ژیلا و اکبر و ریچارد و .. فرقی نیست همه هم پاره های من هستند و همه ی مااا یک خالق داریم .. همین
پس با تمام وجودم میگم عاشقتمممم و اینکه این کارت این ایمانت این شجاعتت الله الله … به همین دو کلمه اخیر اکتفا میکنم و خدا میدونه با فرکانس هااتت و ادامه دادنت هااا نه تنها برای تو بلکه برای همه ی بچه هااا برای خودم چه اتفاقاتتت محشری میافته …
خدا میدونه ..
و ما هم میتونیم حس کنیم که هر اتفاقی داره میافته داره ما را به خواسته هامون نزدیک و نزدیک تر میافته ..
راستش کامنتت را برگزیده و الهامی شده که اومدم بخوانم اول کامنتت من توی گوشم فایل دلیل سرقت پیکان دنده آرژانتیتی بود .. حست بود برو نگاهش کن .. قطعا هیچی اتفاقی نیست.
و جالبه که این کامنت هم توش ماشین بود .. راستی این سخاوتمند بودنت را تحسین میکنم شجاع دل ..
صداقت در فرکانسم اینه که به جای عشقم و عزیزم و این کلمه های زیبا و مقدس بهت بگم شجاع دل بهت بگم BraveHeart
عاشقتم..
میبینمت)
اووه قطعا هم بهترین آرزوهااا را واست دارم بهترین هااا را بهترین هاا چون یک شجاع دل لیاقت بهترینن هاا را داره، بهترین همسر، بهترین ملک، بهترین پادشاهی با خداوند، بهترین تکنولوژی بهترین هاااا سفر به دور دنیااااااا … آزادی مالی و زمانی و مکانی.
راستی من نزدیک به سه سال انیمه ی Attack of titan را دنبال کردم .. من فیلم نگاه نمیکنم سریال نگاه نمیکنم .. و این آخرین سریالی بود که دیدم آخرین انیمیشنی که دیدم پارسال پاییز بود آخرین فیلم هم همون موقع بود .. به اسم قلعه ی متحرک هاول .. یادش بخیر کناردوست بینظیرم بود توی کافه .. سرشیر محلی گاومیش اوووم بی نهایتتت چربی داره و خوشمزه است یک چیزی تو مایه های 80%!! و نون داغِ داغ بربری تازه و بعد عسل طبیعی درخت کُنار .. از سرزمین همیشه سبز و بسیار گرم ایالت خوزستان بهت سلام میکنم .. و میبوسمت.
به نام خدای مهربان
آقا میلاد جلیلی بی چون و چرا دم ت گرم
تحسین ت میکنم برای نشونه شناسی
این آدمایی که نشونه شناسن و به علایم رانندگی در صراط مستقیم توجه میکنن و احترام میزارن آدرس خدا رو بهتر بلد هستن و زودتر به خدا که انتهای خوبی هاست می رسن.
الهی شکرت
الهی شکرت
الهی شکرت
ای جانم… عزیزمی آقا پوریای گل…
سپاس سپاس سپاس بیکران بابت تحسین های خالصانه و صمیمانه ات…
بی چون و چرا عاشقتم و دوستت دارم دوست آگاه و بینظیرم💙💗💖
این جمله نابت منو به وجد آورد و کیف کردم:
این آدمایی که نشونه شناسن و به علایم رانندگی در صراط مستقیم توجه میکنن و احترام میزارن آدرس خدا رو بهتر بلد هستن و زودتر به خدا که انتهای خوبی هاست می رسن.
آفرین و هزار ماشاالله بر تو دوست بصیر و هوشیارم. عالی گفتی عالی… دقیقاً…
چند بار کامنت های آگاهی بخش و زیبات رو در فایل های مختلف و بخش عقل کل خوندم قبلاً، واقعا درک و آگاهی های پخته ای داری، تو فوق العاده ای پسر…
الهی شکرت شکرت شکرت بابت نشونه ها و هدایت همیشگیش، بابت دوستان ارزشمند و دوست داشتنی مثل پوریای عزیزم
سلام میلاد عزیز
نمی دونم چرا از کامنتت گریم گرفت … حس قوی و محکم بودن ازت گرفتم… و این نشونس واسه من که باید خیلی بیشتر روی خودم کار کنم و خودمو قویتر کنم و از همه مهمتر قانون رو عمیق تر باور کنم…
ممنون که نوشتی …
برات آرزو می کنم همیشه در آرامش باشی
میلاد عزیزم هم برای خودت هم برای برادرت ارزوی خوشبختی سعادتمندی و عاقبت به خیری میکنم.
سلام دوست خوبم
ازت ممنونم که ردپایی از تکامل خودت رو برامون نوشتی. من هم بارها این همزمانی ها رو تجربه کرده بودم ولی الان به این همزمانی ها بیشتر توجه می کنم و به بودن چنین قوانینی در جهان بیشتر ایمان پیدا می کنم. بازم از تجربیاتت بیا و برامون بگو
سپاس فراوان
سلام دوست عزیز من فکر کنم تا بحال کامنت نذاشتم ولی از خوندن کامنت شما اشک در چشمانم حلقه میزد و حال عجیبی داشتم از عظمت و بزرگی خدا
خداروشکر خداروشکر
این صفحه را اتفاقی باز کردم جواب درگیری و مشکل من بود لدت بردم استفاده کردم و توکل میکنم
دوست عزیز، احسنت به شما، بهتون واقعا تبریک میگم واقعا وجودم متقلب شد برای ردپای قشنگ خدا دراتفاقات زندگیت، بهترینهااااای توحیدی رو واست
آرزومیکنم
سلام آقا میلاد
نشانه ی امروز من قسمت ۵۳ سریال زندگی در بهشت بود اما چون نت نداشتم که دانلود کنم میخاستم صفحه را ببندم که حسی بهم گفت کامنتا را بخون و به کامنت شما هدایت شدم خدای من اشکم دراومد واقعا تجربه ی عالی داشتید خدایا شکرت الان حس می کنم نشانه ی امروز من کامنت شما بوده ممنونم دوست خوبم که نتایج را ما اشتراک میگذاری و انگیزه ی ما را بیشتر می کنی سپاس
الان ک داشتم کامنت دوست عزیزمون و میخوندم ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازیر شد چقد لطیف شده روحم چقد خودم و سبکبال حس میکنم چقد ارامش دارم خدایا شکرت ک به این مدار ارامش ذهن هدایتم کردی تا ب هرانچه ک ی روزی برام رویا بود برسم خدایا شکر و هزاران بار شکرت از قرار دادن ادم های خوب سرراهم خدایا از بچگی ی چیزی درونم بود ک میدونستم هست و من نمیدونم ممنونم ک مسیرو ب بهترین شیوه نشونم دادی دوست عزیز ب قول شما منم کامنت نمیذاشتم چون هنوز خیلی راه دارم تا اون چیزی ک میخام باشم و ترجیح میدادم با اگاهی کامل بنویسم و ب اشتراک بذارم ولی رها کردم و شروع کردم ب نوشتن احساس خوبم ک الان ساعت ۳ نصف شب هس و من کنجکاوتر از هر زمان دیگه ای دنبال حس و حال خوب ترم نمیدونم چی دارم مینویسم ولی میدونم هرشب مست ارتباطم با خدای خودمم خدایی ک دیوانه وار عاشقشمو باورش دارم و بیشتر از قبل تشنه آگاهی و شناختم و تبدیل رویاهایی ک تا چند وقت پیش فقط در حد رویا بود برام ب واقعیت، خداوند همه اونهایی ک مثل من بودن و میخان ب خداوندگارشون وصل بشن هدایت کنه و روز ب روز شاهد گسترش آگاهی و شناخت خود و خدای خودمون بشیم،دوست عزیزممنون ک باعث شدی بنویسم و اولین کامنتم رو با یاری خدا بنویسم دست الله یکتا روی سر تک تکتون ب امید روزی ک همه جهان رو از نگاه زیباتر بنگرن و از لحظاتشون لذت ببرن❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
خیلی عالی و تاثیر گذار بود آقا میلاد
من هم به شخصه یکی از افرادی بودم که در برابر سبک زندگی و روابط استاد عباسمنش و خانم شایسته مقاومت ذهنی زیادی داشتم و همشو فیک و ظاهرسازی میدونستم واصلا حس خوبی نمیگرفتم اما با شروع کار کردن روی خودم کم کم شیفته این زوج و سبکشون شدن فهمیدم که حس خوب و تجربه های خوبو فقط میتونم با کار کردن روی خودم به دست بیارم
منم از اون دسته آدم هایی هستم که در برابر کامنت گذاشتن مقاومت داشتم و همش خودمو قانع میکردم که نیازی نیست بیام توی سایت از حس و حالم بنویسم اما با خوندن کامنت های زیبا وتاثیر گذار بچه ها منم به وجد اومدم که بیام بنویسم از هرچی فقط بنویسم و از پس این مقاومت ذهنیم بر بیام
سپاسگذار خداوند زیبایی ها هستم که منو وارد این مسیر کرد چون من لیاقت پیشرفت و عالی زندگی کردن رو دارم و خداوند هم این پتانسیل رو در من دیده
خدایا شکرت که دارم از وقتم بهترین استفاده ها رو میکنم خدایا شکرت بخاطر حضورم در این فضای عالی خدایا شکرت بخاطر وجود استاد عباسمنش، خانم شایسته عزیز ، بچه های عالی این سایت با انرژی های بالا و همسر عزیز دلم که هدایت گر من به این سمت بود خدایا شکرت به امید نتیجه ها فوق العاده و پایدار🌹
سلام اقا میلاد عزیز
چقدر کامنتتون زیبا و تاثیر گذار بود سپاسگزارم
منم کمتر کامنت مینوشتم و بیشتر فایلها رو گوش میدادم و تو دفترم مینویسم اما با خوندن کامنت زیبای شما باید متعهدانه تَر عمل کنم و بیشتر فعال باشم ممنون دوست عزیز
وقتی عاشق خدا باشی به قول استاد دوست داشتنیمون خدا دنیارو عاشقت میکنه خدارو باور کن همه چی میشه برات
خیلی خوشحالم و خداروشکر میکنم به خاطر این همه دوستای فوق العاده و مسیری که همه داریم عاشقانه طی میکنیم خداروشکر
درپناه خدا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشین و زندگیتون پر از عطر و طعم و نور خدای مهربون
میلاد جان خیلی عالی نوشتی .خیلی عالی هستی .ادامه بده دوست خوبم.
همه ی ما ادمها رازها و داستانهای نگفته داره زندگیمون.
هممون دوست داریم خودمونو از نو بکوبیم و از نو بسازیم.
انگار هممون شبیه همیم . به قولی همه از یک قماشیم با برشهای متفاوت.
متاسفانه و با عرض شرمندگی به استاد میتونم بگم که منم احساسی رو که الان با استاد و مریم گرامی دارم در گذشته نداشتم.
روز به روز بهتون بیشتر از قبل دلبسته میشم. از هر فیلم نکات زیادی رو یاد میگیرم. مهمتر از همه اینکه دارم به خودم بر اساس آموزه های استاد عزیز، مدام یادآوری میکنم که من هر لحظه باید به نکات مثبت توجه کنم .
این فکر کنم بهترین متد هم باشه برای پیشرفت. چون همه چیز رو در بر میگیره .مثلا باعث میشه که وقتی داری به بدی های کسی فکر کنی یهو یاد استاد میفتم ، توی فیلمها که تکرار میکنن که توجه به نکات مثبت مهمه و دارن روز به روز تو زندگیشون بیشتر انجامش میدن، به همین دلیل مجبور میشی به خوبیهای اون ادم فکر کنی یا حداقل اگر نمیتونی ، به بدیها هم فکر نکنی.
خیلی دارم از فیلمهای زندگی در بهشت یاد میگیرم.
خصوصا اینکه امروز از خداوند در مورد درسم هدایت خواسته بودم و بصورت اتفاقی با “مرا به سوی نشانه ام هدایت کن ” مواجه شدم. بعد نگو دستم بهش خورده و یه فایل بهم نشون داده. بعد متوجه شدم که قبلا فیلم استاد رو برای چطوری از این صفحه استفاده ببریم رو دیده بودم اما اصلا متوجه کاربردش نشده بودم. خلاصه اینکه دوباره روش کلیک کردم و منو به قسمت 53 زندگی در بهشت هدایت کرد. به خودم گفتم من که این فایل رو بالخره میدیدم چرا اینجا اخه.
خلاصه میدونیم که ما مقاومت نمیکنیم و میپذیریم هدایت خداوند رو. که کامنت میلاد جان رو خوندم و کلی چیزهای خوب بهم داده شد.
ممنونم میلاد جان
به نام خدای هدایتگر رحیم
سلام آقا میلاد عزیز ، سلطان داستان شما رو خوندم چندبار گریه کردم وووو خیلی حالم بد بود!!!!
اونجایی که در مورد ایه 5 و 6 سوره ابراهیم گفتی و در مورد ایام و الله صحبت کردی دیگه نتونستم جلوی گریه خودمو بگیرم ، من واقعا به کامنت شما هدایت شدم اونم چه هدایتی ووو از این همه آگاهی ناب شما به وجد اومدم مگه میشه آدم اینقدر خدایی و توحیدی وووو رب محور باشه ؟؟؟
بابا دمت گرم واقعا عالی بودی هرچند من الان دارم میخونم داستان شما رو ولی میدونم که الان خیلی قوی تر هستی
چشم زیبا بین شما واقعا درس ها به من داد
نگم برات اونجایی که گفتی که همه چی رو بیخیال شو و فقط روی خودت و خدا و خواسته هات کار کن عالی بود الان میخوام به خودم تعهد هیولایی بدم ووووو این کارو انجام بدم
خدارو شکر میکنم که تو سایت استاد خوب خودم پیامبر زمان سید حسین عباسمنش دوست های نابی مثل شما دارم
عشق منی
سلام دوست خوبم اقامیلاد
من باخودندن کامنت شما اونجایی که دوستتون با موتور از پشت به شما رسیدن و چشم در چشم شدین از این معجزه خداوند بلند زدم زیر گریه…
خدایا هزاران هزار بار شکرت
و از ترمیم رابطه شما و با برادرتونم بینهایت خوشحالم خدایا شکرت
امیدوارم روز به روز نشانه های زیباتری دریافت کنید
چه خدای بینظیری داریم و خودمون خبر نداریم
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
بخاطر نشانه های زیبایی که برای ما میفرستی…
دوست خوبم موفق و سربلند باشی
دوست عزیزم چقدر کامنتت سخن از دل بود و همراه با سخنان اشک ریختم برات بهترین ها رو ارزو میکنم منم اولین کامنتیه که میذارم علت بودنم این زمان و اینجا فایل هدایت بود دکمه رو زدم و منو اورد قسمت ۵٣ و اولین کامنت که کامنت شما بود خدایا شکرت و بابت وجود میلاد نازنینم هم شکر
درود به مرد بی ادعای خدا
میلاد جان گل پسر تحسین می کنم عزت نفس و این به صلح رسیدنت با خودت و دیگران رو.
وقتی ما تغییر می کنیم و صادقانه درخواست می کنیم همه ی جهان مسخر ما میشه.
عزیزم خیلی خوشحالم که این اصل و قانون وضوح از طریق تضاد رو کاملا درک کردی چون این پاشنه ی آشیل هممونه و ترمزها و مقاومت های ذهن خیلی تلاش می کنند تا ما رو عصبانی و دپرس کنند اما زنده باد اون کسی که وسط همه ی این تضادها خودشو کنترل می کنه این واقعا جهاد اکبره.
این داستان ایمان و توکله.
این تعهد واقعیه از جنس توحید.
بهت تبریک میگم عزیزم و هزاران بار تحسینت می کنم و خداروشکر می کنم بخاطر شجاعت و جسارتت .
میلاد جانم یادت نره که توی این مسیر خداوند بیشتر از خود ما دلش میخاد که ما به اهدافمون برسیم.
با همین فرمون برو جلو گل پسر که راه سعادت همینه .
بیشتر از خودت رد پا بذار عزیزم.
ازت سپاسگزارم که امروز الگوی من شدی .
اسوه ی صبر و ایمان و توکل و شجاعت و جسارت و صلح با خودت و همه شدی.
خدا رو شکر میکنم که هدایت شدم به کامنتت.
برات بهترینها رو میخام عزیزم.
هر چی خیره برات اتفاق بیفته الهی.
خدانگهدارت باشه.
سلام دوست عزیزم
امیدوارم هرجا هستی در حرکت باشی اونم تو این مسیر زیبا متشکرم متشکرم برای این رد پای عالی
کامنتت هدایت خدا بود در بخش نشانه ها برای من اونجایی که از فانتزی بودن این مسیر در ذهنت گفتی از نوشتن کامنت و تحسین کردن از این که انگار افراد عین کبک سرشون کردن توی برف و …. ترمز من برای پاره پاره نوشتن کامنت و ثابت قدم بودن در این مسیر شکر خدا بهترشدم بهتر شدم که هدایت شدم به سمت کامنتت بهترشدم که الان مینویسم.
از گفتن ایمان و استمرارت با وجود تضادها و نجواهای ذهنت بهم یادادی که باید ادامه بدم تحسینت میکنم به خاطر این حد از ایمان و پشت کار برای این جهاد اکبری که به راه انداختی و رابطه زیبایی که با برادرت ساختی با بودن در این مسیر با هدایت الله کارکردن روی خودت درود خدا برتو باد
من به دنبال جدی تر عمل کردن به قانون بودم و با کامنت شما ایده پیگیری سریال زندگی در بهشت بهم گفته شد .
خلاصه که پر از ایمان و درس و نکات زیبا بود خدا رو بینهایت متشکرم و خوش حالم برای خواندن کامنتت برای بودن دررقسمت نشانه های من برای لحظه ای که تصمیم گرفتی این رد پای زیبا و پربار به جا بزاری . متشکرم دوست عزیز
امیدوارم هرکجا هستی آسان شوی برای آسانی ها خوشا به حال آن کس رفیقی چون خدا دارد ازت ممنونم خداجونم .
درپناه رب العالمین باشی
سلام ممنون که مارو بامحیط وقوانین امریکااشنامیکنین ماحالامیدونیم که حق انتخاب داریم برای زندگی کردن روکله کره ی زمین نه فقط تویه کشورخاص من ازسریال زندگی دربهشت کلی نکته یادگرفتم که برای وقتی که انشالله دارم اماده میشم بیام خیلی کمکم میکنه دارم یادمیگیرم قانون مند باشم بهحقوق دیگران به نوع پوشش دیگران احترام بزارم برنامه منظمی و هدف مشخص داشته باشم شبیه مردمی اون محیطی بشم که دوس دارم اونجا زندگی کنم تابه اون کشور هدایت بشم ویاد گرفتم برای لذت بردن درکناردوستان نیازی به مهمونی های تجملاتی نیست وفقط ازبودن درکنار د وستان لذت ببرم همه چیزساده تااینکه وقت بیشتری برای درکناردوستان داشته باشم
سلام و عشق فراوون نثار هرکسی که تلاش می کنه به زیبایی ها توجه کنه.
من عاشق اون فضای متراکم جنگلی اون طرف دریاچه ام، اون درختای بلند و سبز که با فاصله کم از هم قرار گرفتن من عاشق جنگلم واقعا واقعا از دیدن جنگل و آب در کنار هم واقعا احساس همون بهشتی که خدای تو قران بهش اشاره می کنه رو دارم نسبت بهش. قشنگ به وضوح دارم میبینم این داستان رو که هر کسی دنیای خودش رو داره و با وجود اینکه در کنار هم هستن ولی توی دنیای خودشون دارن لظه بعدیشون رو می سازن . یکی از تیر اندازی لذت می بری یکی مسئولیت پخت غذا رو داره چون ازش لذت می بره یکی مثل خانم شایسته محترم عاشق ثبت و ضبط لحظاته و دوربین دستشه و احساس خوب بههمه میده و همه کس و همه چیز رو تحسین میکنه، از موجودات فوق العاده باحال خدا (سگ ها) گرفته تا عروسک های اون دختر خانم زیبا و یافتن کرم و صید ماهی با و استاد که از Rv اومد به جمع پیوست و تحسین رنگ فوق العاده غذا و کیفیت عالی مواد غذایی که توی پخت غذا استفاده شده. باید متعهد بشم به توجه مثبت، نه فیلم بازی کردن و گول زدن خودم نه ادا اطوار چون ادا و نقش بازی کردن چیزیرو عوض نمیکنه من بای خودم از بیخ و بن خودم باشم سبک خودمو داشته باشم با جهان همون رو برام مثل یک ایینه نشونم بده، ادمای با سبک من، طبیعت زیبا و … رو وارد زندگیم کنه. ازادی بچه ها روببین محمد، هرکدوم با کاری که لذت میبره با لباسی که از پوشیدنش لذت می بره رو انجام میده و میپوشه. بدون توجه به اینکه بقیه چیکار میکنن و چی پوشیدن . یکی از کامنتارو میخوندم واقعا درست میگفتن، که استاد و خانم شایسته بهترین و کامل ترین الگو برای هرکسی میتونن باشن که بخوان خواسته هاشون رو منطقی کنن.
خوش باشین و لذت ببرین که لایقش هستین.