سریال زندگی در بهشت | قسمت 53 - صفحه 13

286 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عاطفه معین گفته:
    مدت عضویت: 800 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به بهشت و اهالی بهشت ، سلام به استاد عباسمنش عزیزم و مریم جان نازنین.

    مگه بهتر از اینم میشه آخه؟؟؟

    روز جمعه کنار خانواده نشانه روزت رو ببینی، اونم چه نشانه ای …. خدا بهت بگه بشین با خانوادت زندگی در بهشت ببین ، لذت ببر ، به زیبائی ها توجه کن ، خدایا صد هزارمرتبه شکرت.

    خدای من ، چقدر این بهشت زیباست چقدر حال دلمون امروز عالی تر از عالی شد ، تا فایل رو گذاشتم بزرگمهر پسرم با سه سال سن گفت ووووااااووووو مامان !!!!! چقدر زیباست ‌، آخه من قلبم اکلیلی نشه از این صحنه ، بغض نکنم اخهههه؟؟!!! من لذت میبرم از این سریال و این همه زیبائی که به قلب و جون خودمو خانوادم گره خورده ، کاش میتونستم احساسم رو بنویسم ، واقعا خدارو صد هزار مرتبه شکر..

    از کجا شروع کنم!

    از آسمان آبی و ابرهای پفکی زیبا ، از درخت های سرسبز و زمین مخملی و رنگ ترکیبی شون ، از دریاچه زیبا و خوشرنگ و موج های چشم نوازش، از هوای عالی و اکسیژن خالصی که با جرات میتونم بگم حسش کردم ! واقعا دیدن این همه نعمت ، برکت و زیبائی آدم رو بوجد میاره ، خدای من تو چقدر زیبائی چقدر زیبا آفرین و خلاقی ، ای رب من ای صاحب اختیار من بابت تک تک این زیبائی ها برکت ها و نعمت ها سپاسگزارتم.

    مهمان داریم اونم چه مهمان هایی ،

    چقدر این چند خانواده نازنین هستند ، بخدا اصل زندگی همینه ، همین شاد بودن ها ، تفریح و بازی کردن ها ، همین لذت بردن و در واقع در صلح بودن با خود ، باید توی هر لحظه از زندگی اینجوری لذت برد ، ریک آشپزی میکنه و بقول آقا حامد همه حواسش به آشپزی و لذت بردن ازش هست ، اصلا همین خودش اصل کنترل ذهنه بابا ،،، من دارم ظرف میشورم دارم جارو میکشم دارم بچه ام رو حموم میکنم باید حواسم همون جا باشه باید از کارم لذت ببرم نذارم ذهنم به هر سمتی بکشونم! نبرم تو گذشته و فکر های منفی !

    جارو میکشم لذت ببرم از اینکه خونه برای جاروکشی دارم ، از اینکه چیزی برای خوردن دارم که ازش ریخت پاش بشه و تمیزش کنم ، لذت ببرم از داشتن جارو برقی ، از اینکه بچه،هام سلامتن میتونن راحت بخورن، بدو کنند اصلا ریخت پاش کنند، باید حواسم باشه که از هر کاری لذت ببرم از دید مثبت بهش نگاه کنم، کی میتونم اینجوری باشم وقتی که با خودم در صلح درونی باشم ، کسی که با خودش در صلح باشه هم از کار خونه اش لذت میبره هم از تفریح ، پس هم کنترل ذهن انجامش میشه هم لذت میبرم هم کلی فرکانس مثبت به جهان ارسال میکنم.

    بچه هارو ببین چقدر با تیراندازی ، شنا و شیرجه زدن ، ماهیگیری و پیدا کردن کرم لذت می‌برند، هر کس یک‌جور لذت میبره ، کسی نق نمیزنه کسی بهانه نمیگیره هر کس هر جور دلش میخواد داره از روزش لذت میبره و چقدر این صحنه ها لذت بخش هست و بمن یاد میده در لحظه و برای دل خودم زندگی کنم خدایا شکرت.

    مستقل بودن این مردم جای تحسین داره ، هر کس کار خودشو انجام میده و این رو به بچه هاشون هم یاد دادند و بچه ها خودشون نهارشون آماده می‌کنند،

    تقسیم کار از آشپزی گرفته تا شستن ظرف های پخت پز عالیه ، همین تقسیم کارهای به ظاهر ساده نشانه از زندگی های عالی شون هست ، بقول معروف فقط یکنفر خسته نمیشه و هر کس یه گوشه از کار رو میگیره دمشون گرم ، تمیزی و نریختن زباله که جزئی از اصل زندگی شون هست جای تحسین داره خدایا شکرت.

    در حین سادگی همه دارند لذت میبرند و بهشون خوش میگذره.

    استاد خیلی راحت به کارهای شخصیش رسیدگی کرد و بعد وارد جمع شد ، مریم جان راحت فیلم گرفت و کاری که ازش لذت می‌برد رو انجام داد،و چقدر این مهمانی ها ، این نوع تفریح و دور هم بودن لذت بخش هست .

    بی نهایت لذت بردیم همگی ، کلی حال دلمون خوب شد، نکات مثبت دیدیم ، سپاسگزاری کردیم ، خندیدیم و یک جمعه عالی رو تا این ساعت پشت سر گذاشتیم و اتفاقا ما هم با همکاری هم نهار پختیم ، بازی کردیم و لذت بردیم .

    ماچ به لپ هر دوتون از طرف کیانا

    دوستتون داریم با عشققق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 877 روز

    جمع دوست داشتنی و مهمونهای عالی شما

    همه در کنارهم لذت میبرن

    بچه ها همچنان مشغول بازی و ماهیگیری و بزرگسالان هم تفریحات خودشون

    چقدر جالب برنامه ریزی کردن یکنفر مسول غذا میشه و تعداد که انتخاب میکنن که کدوم غذا را بخورن و هر کس ظرف خودشو میشوره

    واقعا ابن سبک کمپ رفتن خیلی خوب و لذت بخشه چون همه چیز با همکاری هم پیش میره

    چقدر هم عالی بنظر میرسه

    ترکیب گوشت و سیب زمینی و سبزیجات

    چه امکانات عالی دارن و حتی در قابلمه هم با ابزار باز میکنن

    دیدن این سبک از تفریح هم برای من لذت بخش و دوست داشتنی

    ممنون استاد و مریم جان عزیز که برای ما فیلم گرفتید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 2972 روز

    بنام تنها فرمانروای قدرتمند جهان هستی، بنام او که هر چه دارم از اوست

    سلام ودرود فراوان به استاد عزیزم به مریم جان مهربانم ودوستان بهشتی ام

    سلام جان جانانم

    معبودم توراشکر وسپاس بخاطر یه روز شگفت انگیز دیگه

    تورا شکر وسپاس بخاطر وجود خودت در زندگی ام ،ازت ممنونم که در هرلحظه در کنارمی

    تورا شکر وسپاس بخاطر زیباییها ووفور نعمت وثروت وفراوانی روابط عالی ای که قرار امروز با چشمان زیبایم ببینم وتحسین کنم تا آسان شوم برای آسانیها

    توراشکر وسپاس بخاطر وجود انسان‌هایی توحیدی که در کنار هم فارغ از هر دین ومذهب وفرهنگ وجنسیت آموخته اند شاد باشند وازنعمتهایی که در اختیار شان قرار گرفته لذت ببرند ودر لحظه زندگی کنند وجهان را جای زیباتری سازند

    توراشکر وسپاس بخاطر وجود اساتید توحیدیم ودوستان الهی ام وهمه عزیزانم

    تورا شکر وسپاس که به این مسیر الهی هدایت شدم ودر این مکان الهی حضور دارم تا بیاموزم و عمل کنم معبودم ازت میخوام قدرت درک وعمل به این آگاهیها را عطا کنی

    توراشکر وسپاس بخاطر احساس عالی که با دنبال کردن این سریال تجربه میکنم وطبق قانون باور دارم که احساس خوب = اتفاقات خوب هست ومنتظر معجزات خداوند در زندگی ام هستم

    تو را شکر وسپاس بخاطر قوانین ثابتی که بر جهان حاکم کردی ومرا خالق زندگی ام آفریدی

    خدای من این فایل دنبال فایل قبلی وآشپزی آقای ریک این مرد عزیز ودوست داشتنی هست

    با چه دقت وصبری گوشت‌ها را مخلوط میکنه تا یکدست بشه تو کل فایل قبل حواسم به جنس قابلمه هایی بود که استفاده می‌کردند در تمام مدت آشپزی با اینکه ایشان ومریم جان قاشق را به دیواره های قابلمه کشیدند کوچکترین خط،وخشی به آنها نیافتاد وهر بار بخودم میگفتم ببین همینکه استاد همیشه دنبال وسایل با کیفیت وخوب هست خدای من چقدر این صحنه دریاچه ودرختان سرسبز اطرافش زیباست الله اکبر از شاهکار خداوند

    خدای من چقدر آقای ریک تحسین برانگیز با عشق ،باصبر وحوصله آشپزی میکنه وبا سخاوت تمام جواب سوالات مریم جان را میده ،من عاشقتم مریم جان که همپای آقای ریک مشغول فیلم گرفتن از لحظه به لحظه آشپزی کردن ایشان هستی وسوالاتی که می‌پرسید هم برای خودتون هست وهم برای ما ،مشخصه که شما هم با عشق آشپزی می کنید مثل خود من خدایا من عاشقتم چقدر همه چی اینجا بی نظیره شکرت ….شکرت…شکرت

    ای جانم مریم که آمدید تو خونه تا گلویی تازه کنید من عاشقتم که اینقدر با خودت در صلحی وبرای خودت ارزش قائلی

    ای جانم هنان که بعد از یه آب تنی جانانه آمده تا برا خودش ناهار آماده کند

    خدای من چقدر رابطه این پدر ومادرها با بچه ها در عین حالی که صمیمی هست بدون وابستگی است اینکه آمده برا خودش ناهار درست کند ومادرش با دوستش مشغول صحبت کردن وخوش گذروندن هست در کل این فایل وفایل قبلی دیدیم همه به دور از هرگونه نگرانی ووابستگی فقط مشغول لذت بردن وشادی هستند چقدر عالی یاد گرفته اند در لحظه زندگی کنند وهمه چی را به خدای خود بسپارند چه خوب باور کردند که خداوند در همه حال حامی ومحافظ آنهاست آنها ایمان خود را به تمام معنا در عمل خود نشان می‌دهند برعکس خیلی از ماها که ادعای مسلمانی داریم ولی ایمانمان فقط در حرف هست نه عمل ،خدایا شکرت که دارم یاد میگیرم عملگرا باشم تا فقط حرف بزنم

    خدای من چقدر این هوا ،این فضا فوق‌العاده هست میتونم حس کنم هوا بی نهایت عالی است از همین جا طراوت درختان بوی سبز چمن‌ها را میتونم حس کنم خدایا شکرت شکرت ..شکرت که قدرت تجسم را در وجودم قرار دادی تا این نعمت‌ها را ،این زیبایی ها ،را تجسم کنم ولذت ببرم انگار که خودم در آن فضام خدای من چقدر همه چیز عالی وچه احساس فوق‌العاده‌ای دارم من

    خدای من ،من عاشق این جریان جاری زندگی در این طبیعت زیبا هستم دریاچه ای که علاوه بر زیبایی پراز برکت ونعمت هست برای این بهشت زیبا ،کلبه چوبی که پراز عشق ومحبت وانرژی بی‌نظیر انسانهای توحیدی است درختانی که با سخاوت تمام سرسبزی وطراوت خود را در اختیار ساکنین این بهشت زیبا قرار دادند ،آسمان آبی که با ابرهای پفکی خود دلربایی می‌کند واین انسان های توحیدی که یاد گرفته اند الان واین لحظه را دریابند وخوش باشند وهر کسی به سبک شخصی خودش مشغول لذت بردن از نعمتهای فراوان این بهشت زیباست

    خدایا شکرت به خاطر تنوع در سلایق مختلف که این تنوع سبب رشد وگسترش جهان می‌شود بچه هایی که به جای استفاده از طعمه های آماده در دل خاک این بهشت دنبال کرم می‌گردند برای طعمه کردن وچه ماهرانه این کار را انجام می دهند بقول مریم جان اینها بچه های طبیعت اند

    عاشقتم مریم جان دقیقا ماهی‌ها هم از این غذای لذیذ لذت می‌برند به شرطی که زرنگ باشند وکرمها را بخورند و در برند

    فکر کنم غذای خوشمزه شپردزپای آقای ریک هم کم کم داره آماده میشه خدایا شکرت

    خدای من جا ادویه آقای ریک را نگاه چه جالب وکار راه انداز که همه ادویه ها را می‌توان در قسمت‌های جداگانه در یک ظرف داشت وهر قسمت درب جداگانه ای دارد خدایا شکرت که جهان روز به روز در حال گسترش وراحت تر انجام شدن کارهاست دیدم ظرفهای حبوبات اینجوری که استفاده از آن هم خیلی راحته خدایا شکرت بخاطر این ایده های ناب که حاصل ذهنهایی خلاق است

    خدایا شکرت چه غذای فوق العاده‌ای شده بنظرت خوشمزه میاد

    خدایا شکرت بخاطر نسیمی که در این بهشت زیبا در حال وزیدن هست نسیمی که شاخه های درختان را به رقص وپایکوبی وادار کرده ،نسیمی که سبب شده تا جریان آب برسطح دریاچه سرعت بیشتر پیدا کند ،نسیمی که خستگی را از تن آقای ریک بیرون میبره صدالبته که آقای ریک وقتی میبینه همه با لذت غذایی را که آماده کرده می‌خورند لذت میبره وعشق میکنه از مهارتی که دارد که صددرصد این عشق خستگی نمیشناسه

    خدای من چقدر شنیدن صدای آب لذت بخش هست ،خدایا شکرت به خاطر گوشهای سالمم که این امکان را برام فراهم کرده این صداهای زیبا را بشنوم ولذت ببرم

    احسنت به آقای ریک این احترام به طبیعت خودش یجوری سپاسگزاری از طبیعت هست وچقدر خوب آقای ریک این کار را خوب بلده که در کل مدت آشپزی حتی یه ذره آشغال هم روی زمین نریخت همین تعهد این مردم است که ما در تمام فایلهای سفر به دور آمریکا هرچه خیابان وجاده ومکانهای مختلف می‌دیدیم همه تمیز ومرتب بود

    ای جانم بروونی را نگاه که فارغ از هیاهوی پرادایس مشغول چرا وخوردن غذاست آرام ورها خدایا شکرت

    خدایا شکرت که این بهشت زیبا قابلیت تجربه هر چیزی را دارد آشپزی ،تیراندازی،ماهیگیری ،شنا کردن ،قایق سواری ،پیاده روی ،موتور سواری ،عشق بازی با خدا ،کنار هم بودن ولذت بردن وشاد بودن

    خدای من واقعا شجاعت این بچه ها تحسین برانگیز هست که از یه قورباغه کوچولو هم بعنوان طعمه استقاده می کنند ،خدای من چقدر هم قورباغه زیباست ،همین طور ماهی که می‌خواست قورباغه را بخورد وصید شد

    خدای من عجب غذای محشری شده دهانم آب افتاد

    چه جالب که هرکی هرچی دوست داره میخورد وجالب تر اینکه بچه ها خودشون برای خودشون غذا را آماده می کنند ،غذا ها مشخص، آشپزها مشخص وگروه هایی که آن غذاهارا هم می‌خورند مشخص چقدر هم عالی وفوق العاده واینکه کسی نمیتونه نظرش رو عوض کند خدایا شکرت….شکرت….شکرت

    عاشقتونم

    در پناه رب العالمین شاد و ثروتمند وسعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    نرگس گلی گفته:
    مدت عضویت: 1829 روز

    سلام به بهشت و بهشتیان

    بازم یه قسمت ناب دیگه خدایا هزاران بار شکرت نمیدونم چرا با دیدن این قسمت یاد سیزده بدر افتادم چون حال و هواش برام اون شکلی بود طبیعت و منظره دیوانه کننده رنگ اب که ابی شده بود درختای فسفری وای اینحا بهشت فوق العاده ای هستش

    بازم از خوبیای این مرد میخوام بنویسم که چقدرررر مهربونه خدایا چقدر با حوصلست با خوصله تک تک دغالارو میزاشت برمیداشت دمش گرم و یه تحسین ویژه تر میکنم استاد عزیزمو که راحت از اون غذا نخورد و سر رژیمش موند افرین تو این زمینه منم مثل استاد یه سری جاها عمل کردم و به خودم اون لحظه افتخار کردم نوش جونتون اون غذایی که والا حس کردم منم طعمشو اخساس کردم :) تخسین میکنم رابطه دوستانه و صمیمی بچه هارو باهم که دارن تو اب شنا میکنن و لذت میبرن یا وقتی پسر ریک اون دختر بچرو انداخت تو اب نه مسخرش کرد نه اون دختر اومد بهش غر زد ماها حداقل من به شخصه انقدر ابن جیزارو ندیدم که برام والا جای نوتیس داره :) خدایاشکرت یاد جم فود افتادم وقتی ریک داشت اشپزی میکرد دم همتون گرم خدایا شکرت بابت یه قسمت زیبای دیگه عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1285 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    ذَٰلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ ﴿١٠٢انعام﴾

    این است خدا ،فرمانروای شما، جز او معبودی نیست، آفریننده همه چیز است؛ پس تنها او را بپرستید، و او کارساز هر چیز است.

    لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ﴿١٠٣انعام)

    چشم ها او را در نمی یابند، ولی او چشم ها را درمی یابد، و او لطیف و آگاه است.

    =====================================

    سلام استاد جان

    از دیشب یک انرژی توی قلبم غوغا کرده و میگه بنویس،بنویس،دیشب فقط توی دفترم نوشتم اما امروز صبح باز هم وقتی دفترم رو باز کردم شروع کرد به آلارم دادن که برو توی سایت بنویس.

    استاد شما منو باور میکنید نه ؟!

    استاد اون مدادرنگی، ٢4 رنگی که هیچ وقت تو بچگی ازش استفاده نکردید رو یادتونه؟

    استاد دیدید یک بچه ای آرزوی یک اسباب بازی داره و وقتی بهش میدن میزاره یک گوشه فقط نگاه ش می‌کنه می‌ترسه بهش دست بزنه یک وقت خراب شه؟

    اگر کسی بیاد خونه شون مهمونی ،اسباب بازیشو میزاره توی کمد،درش رو قفل میکنه،کسی اون رو نبینه؟کسی بهش دست نزنه ؟

    استاد،من نمی‌دونم چه جوری احساساتم رو به کلمات دربیارم،استاد خدا شده برای من اون مداد رنگی ٢4 رنگ….

    دوست ندارم بهش دست بزنم از ترس اینکه،یک وقت کم نشه،دوست ندارم کسی ببینتش،دوست ندارم کسی بهش نزدیک بشه …

    میترسم از ارتباطم باهاش حرف بزنم و یک وقت از دستش بدم،میترسم ازش بنویسم و کم بشه،میترسم خودشو از من بگیره.

    دوسش دارم استاد،میخوام همیشه باشه،میترسم اگر ازش بنویسم،دچار غرور و منیت بشم و خودشو ازم بگیره.

    استاد دیشب تو گرگان هوا صفر درجه بود،آسمون صاف،سرمای سنگین…

    باز من پاشدم رفتم آرامگاه،این بار بهم گفت بشین کنار این قبر هایی که تازه کنده شده،اینجا بشین و سوره ی سجده رو گوش کن…

    استاد شما هم زیاد به سوره ی سجده گوش میدید نه؟اونجایی که ذکر سجده رو میگه …

    استاد اونجا که به ذکر میرسه من چشامو میبندم و وقتی چشام بستس،انگار هیچ فرقی با آدم هایی که زیر خاکن ندارم…هیچ فرقی ندارم …جز رحمتی از سمت خدا که هنوز بهم اجازه داده زنده باشم.

    استاد تو آرامگاه ،از سرمای زیاد پرنده پر نمیزد،چه برسه به آدم زنده،من بودم و خدا ….این آهنگ رو گذاشتم و دستامو باز کرده بودم و راه میرفتم انگار واقعا روی دوش خدا نشسته بودم …

    دل از ﻣﻦ دﻟﺒﺮی از ﺗﻮ


    ﺳﺮ از ﻣﻦ ﺳﺮوری از ﺗﻮ

    
دل ﺧﻮن و ﺧﺮاب از ﻣﻦ


    رخ ﺣﻮر و ﭘﺮی از ﺗﻮ


    ﺷﺐ از ﻣﻦ روز ﺧﻮش از ﺗﻮ


    دو ﭼﺸﻢ زﻧﺪه ﻛﺶ از ﺗﻮ


    ﻏﻢ از ﻣﻦ ﺧﻨﺪه ﻣﺎل ﺗﻮ


    ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺧﻮش ﺑﻪ ﺣﺎل ﺗﻮ

    آراﻣﺶ ﺟﺎﻧﻢ ﻫﺮ ﺷﺐ ﻧﮕﺮاﻧﻢ

    ﻓﺮدا ﺗﻮ ﻧﺒﺎﺷﻰ دﻳﻮاﻧﻪ ﺑﻤﺎﻧﻢ


    ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮ از آﻧﻢ ﻏﻴﺮ از ﺗﻮ ﺑﺨﻮاﻧﻢ

    ﺗﻮ ﺟﺎن و ﺟﻬﺎﻧﻰ ای روح و رواﻧﻢ

    استاد ،من دیوونه نشدم نه ؟شما میفهمید من چی میگم.

    من یک نوری دارم که نمیتونم با هیچی عوضش کنم،حتی با دختر هام.

    همون نور دیروز گفت فعلا نزن روی دکمه ی نشانه ت.

    اون میدونست،من که نمیدونستم.

    ساعت ١١ ونیم بود ،منم مشغول نوشتن ستاره قطبی بودم….

    یک بنده خدایی،دست خدا شد که با یک زخم ساده،من رو بیشتر در آغوش نور بکشه …

    بهم گفت پس این درس و مشق هات کی به نتیجه میرسه؟کی به یک جا می‌رسی ؟

    یک لحظه شکستم،اما فقط یک لحظه …

    بعدش دوباره قرآن رو بغل کردم و گفتم خدایا تو همیشه منو هدایت کردی،میدونم که کنارمی،میدونم که منو میبینی،میدونم که کمکم میکنی.

    آره استاد ،دیشب تو جلسه 6 قدم 4 بهم گفتی ،پرداخت بها،کنترل ذهنه،توجه نکردن به ناخواسته ست.گوش نکردن به حرف های بی ربطه.توکل کردن به خداست.اعتماد کردن به جریانی که نمی‌بینی.

    کمک خدا رسید و گفت حالا بزن روی نشانه ت…نشستم این قسمت از سریال رو نگاه کردم و تموم تمرکزم رو گذاشتم روی قشنگی های پرادایس و صدای قشنگ استاد شایسته…

    بازم تونستم موفق باشم،تونستم ذهنم رو از روی ناخواسته بردارم.بعد نشستم انقدر برای داشته هام شکرگزاری نوشتم که دیگه اصلا انگار نه انگار هیچ اتفاقی افتاده ….

    بعدشم خدارو بغل کردم و خوابیدم…

    استاد میدونید که صبح که بیدار شدم بهم چی گفت ؟!

    وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا ۖ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ

    و در برابر حکم پروردگارت شکیبایی کن که تو زیر نظر و مراقبت ما هستی، و هنگامی که [از خواب] برمی خیزی پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی.

    استاد جان،اینارو برای شما نوشتم،اون گفت بنویس،اون گفت تعریف کن ،گفتم چشم.

    خداوند به قلب من گواهه که من هیچی از خودم ندارم،هیچی

    در پناه نور میسپارمتون استاد.

    خدا شمارو برای ما حفظ کنه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 72 رای:
    • -
      حسن گرامی گفته:
      مدت عضویت: 1341 روز

      سلام سعیده جان

      داشتم جلسه قرآنی قدم نهم رو با ولع و تمرکز بالا گوش میدادم

      نمی خواستم هیچ چیزی تمرکزمو بهم بزنه

      دوست داشتم فقط با صحبت های استاد یاد بگیرم بندگی خدارو کنم

      داشتم به فایل گوش میدادم که استاد در مورد این گفتش که فقط یک قدرت بیشتر در جهان وجود نداره

      خودش به طور واضحی به من گفتش که فایل رو باید متوقف کنم و بیام کامنت شمارو بخونم

      نمیدونستم چی میخواد بهم بگه

      تا حالا شده گریه یه مرد رو ببینی؟؟؟

      الان من نمیتونم جلوی خودمو بگیرم

      تو میتونی بفهمی سعیده

      دیروز داشتم طبق آموزش های تجسمی دوره 12 قدم با تمرکز و احساس عالی خواسته هامو تجسم میکردم

      همون لحظه نجوای شیطان شروع شد

      تقریباً کم پیش میاد که اینجوری بشه

      داشت میگفت این همه ، اینارو تجسم کردی پس چی شد آخر؟!

      هنگام تجسم شروع کردم به صحبت کردن می خواستم کاری کنم حواسم پرت بشه ازش

      بعد از اینکه پاشدم از خدا کمک خواستم

      خدا دلیل و منطق های خیلی خوبی برای تجسم کردن خواسته هامو از روی نتایجی که از همین تجسم کردن ها گرفته بودم به من الهام کردم و همون هارو با خودم تکرار کردم

      ولی انگار فایده نداشت

      چون همین امروز صبح که از خواب بلند شدم دوباره همون احساس ناامیدکننده بود ، زیاد نه ولی بود

      دفترم و باز کردمو با خدا شروع کردم به حرف زدن و بعدش هم جلسه قرآنی قدم نهم رو داشتم گوش میدادم و با تمام وجودم دوست داشتم فقط نور هدایتگر رب العالمین از طریق حرف های استاد توی جسم و جانم حرکت کنه

      ولی مثل اینکه باید خودش قلبمو محکم میکرد به ادامه مسیر

      وقتی رسیدم به اون قسمتی که گفتی (یک بنده خدایی،دست خدا شد که با یک زخم ساده،من رو بیشتر در آغوش نور بکشه) اینجا بیشتر احساس کردم خدا داره یه چیزی به من میگه

      وقتی به آیه آخر کامنتت رسیدم همون لحظه خدا به من گفت: نجوای دیروزت رو یادته؟

      اینجا دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم زدم زیر گریه…

      بعدش زانو زدمو به درگاهش سجده کردم

      گفتم ازت ممنونم که از طریق سعیده پیامتو به من رسوندی

      الان آرومم

      خیلی

      بیشتر مطمئن شدم که این جزئی از هدایت های خداست

      دیشب به من گفتش برو کل سوره ابراهیم رو بخون ، داشتم با دقت همینجوری میخوندم که رسیدم به این آیه:

      الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ ۚ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ

      حضرت ابراهیم آخر آیه داره یکی از ویژگی های خدارو میگه

      دوست داشتی برو کل این سوره رو بخون

      ازت ممنونم سعیده جان

      ممنونم ازت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1270 روز

      بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

      «قُلْ یَتَوَفَّاکُم مَّلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ»

      (ﺑﮕﻮ : ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻣﺮﮒ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﮔﻤﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ [ ﺭﻭﺡ ]ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻰﮔﻴﺮﺩ ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﻰﺷﻮﻳﺪ)

      «وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاکِسُو رُءُوسِهِمْ عِندَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ»

      (ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺒﻴﻨﻲ ﺯﻣﺎﻧﻲ را ﻛﻪ ﻣﺠﺮﻣﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺳﺮﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻳﺮ ﺍﻓﻜﻨﺪﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ؛ ﺑﻴﻨﺎ ﺷﺪﻳﻢ ﻭ ﺷﻨﻮﺍ ﮔﺸﺘﻴﻢ، ﭘﺲ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﺗﺎ ﻛﺎﺭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﻴﻢ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻣﺎ از یقین کنندگان ﻫﺴﺘﻴﻢ)

      —————————————————————————

      سلام و درود فراوان به سعیده جان؛ امیدوارم که در پناه نور رحمت خداوند در آرامش و سلامتی و امنیت و اطمینان خاطر باشی.

      خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر نعمت حضور مقدس شما در این سایت و کامنتهایی که می‌نویسی .

      —————————————————————————

      حافظ شیرازی توی زمان حیاتش مدعیان و طعنه زنانی اطرافش داشته که یه وقتایی یه چیزایی میگفتن.

      و حافظ بعضی وقتا توی اشعارش یه گلایه های لطیفی می‌کرده یا یه جواب محترمانه می‌داده.

      مثلاً یه جایی گفته «با من راه نشین خیز و سوی میکده آی ؛ تا در آن حلقه ببینی که چه صاحب جاهم»

      جواب اینکه درس و مشق های شما کی به نتیجه میرسه اینه «همین الانش هم آلردی به نتیجه رسیده؛ پاشو بیا سایت (استاد) عباس منش دات کام تا نتایج رو ببینی»

      حافظ البته خیلی بهتر از من جواب مدعیان رو داده و اعراض کردن رو خیلی بهتر بلد بوده.

      «با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی ؛ تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی»

      چه دردی برای مدعی بدتر از بی‌خبری. چه فقری برای مدعی بدتر از اینکه نقشه گنج رو نداره، بقول استاد توی کتاب رویاها «کوه الماس»…

      یه جای دیگه حافظ اینجوری جلوی نجوای ذهنش رو گرفته : «حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود ؛ با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است؟» بزرگوار اینقدر به مسیری تکاملی که داشته طی میکرده ایمان داشته که میگه بالاخره هنر عیان میشه، بالاخره آفتاب از پشت ابر درمیاد و حقیقت معلوم میشه.

      امروز بعد از حدود 7 قرن ما میدونیم حافظ کی بوده و چی گفته، شهرت حافظ جهانی شد، ولی کسی نمیدونه مدعیانش کیا بودن و چی میگفتن. خدا اسم بنده توحیدیش رو زنده نگه داشت ولی مدعیان توحید به فراموشی سپرده شدن.

      و مسیر توحید تا ابد خواهد موند.

      یه جاهایی البته حافظ یه کم عصبی شده. مثلاً گفته «سر تسلیم من و خشت در میکده ها ؛ مدعی گر نکند فهم سخن گو سر و خشت» توی اشعار حافظ اگه یه کلمه ای توی دو تا مصرع یه بیت تکرار بشه معمولاً دو تا معنی متفاوت داره. مثلاً خشت اول معنی خاک میده، خشت دوم معنی دیوار میده. میگه من تسلیم جریان هدایت هستم و سر تسلیم و سجود به خاک درگاه خداوند میذارم ، مدعی اگه منظور منو نمی‌فهمه بره کله رو بکوبه به دیوار. یعنی روحت شاد حافظ شیرازی ، ماچ به سنگ قبرت، راضیم ازت.

      —————————————————————————

      در مورد این موضوع نوشته بودی که نمیخوای در مورد ارتباطت با خداوند به دیگران چیزی بگی.

      بازم از حافظ شیرازی برات بگم.

      اینبار دعوتت میکنم غزل 380 رو بخونی.

      «بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم ؛ که من دلشده این ره نه به خود می‌پویم»

      «در پس آینه طوطی صفتم داشته‌اند ؛ آن چه استاد ازل گفت بگو می‌گویم»

      «من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست ؛ که از آن دست که او می‌کشدم می‌رویم»

      «دوستان عیب من بی‌دل حیران مکنید ؛ گوهری دارم و صاحب نظری می‌جویم»

      «گرچه با دلق ملمع می گلگون عیب است ؛ مکنم عیب کز او رنگ ریا می‌شویم»

      «خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است ؛ می‌سرایم به شب و وقت سحر می‌مویم»

      «حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی ؛ گو مکن عیب که من مشک ختن می‌بویم»

      تفسیرش رو هم میذارم بر عهده خودت بری سرچ کنی.

      —————————————————————————

      در مورد سوره سجده نوشته بودی. و آیه سجده. ولی من وقتی میرسم آیه 12 یه حس عجیبی بهش دارم. میگه روزی رو میبینی که مجرمان از شدت شرمندگی به درگاه خداوند سرشون رو پایین انداختن، از شدت شرمساری و التماس میکنن، خدایا ما الان دیدیم و شنیدیم و یقین پیدا کردیم، خدایا ما رو برگردون. من به خودم میگم، خداوند درخواستت رو پذیرفت و تو رو برگردوند، خب ببینم الان چیکاره ای؟ بازم همون نجواها و همون خطاها و همون کفور شدنها. میگم همینه. خداوند اگه همه رو برگردونه بازم مردم راه قبلی شون رو تکرار میکنن و فراموش میکنن که چه قولی به خداوند دادن. من خودمو میگم.

      به خداوند خودش پناه میبرم که اگه خودش کمکم نکنه قطعاً از گمراهان خواهم بود.

      —————————————————————————

      در ادامه از پرداخت بها گفتی:

      بازم از سوره سجده برات بنویسم و تفسیر و تحقیق توی آیات رو میذارم بر عهده خودت.

      «تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ»

      (ﭘﻬﻠﻮﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﻴﻢ ﻭ ﺍﻣﻴﺪ ﻣﻰﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻳﻢ ، ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ)

      برداشت شخصی من اینه فقط منظور برخاستن از رختخواب برای عبادت نیست. بلکه پرداختن بها و خروج از حاشیه امنیته. چون خوابگاه نماد جایگاه آرامش و امنیت انسانه. خدا میگه اهل ایمان با توکل بر خداوند از حاشیه امنیتشون خارج میشن و قدم توی مسیر توحید میذارن و بها پرداخت میکنن، مهاجرت میکنن، از شخصیت گذشته شون دور میشن. از آدمها و روابط گذشته شون فاصله میگیرن.

      «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»

      (ﭘﺲ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﻧﻤﻰﺩﺍﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻪ ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﻲ ﻭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺍﻋﻤﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ)

      «أَفَمَن کَانَ مُؤْمِنًا کَمَن کَانَ فَاسِقًا لَّا یَسْتَوُونَ»

      (ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﺁﻳﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺆﻣﻦ ﺍﻧﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﺍﻧﺪ ؟ [ ﻧﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ] ﻣﺴﺎﻭﻱ ﻭ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ)

      —————————————————————————

      در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و نورانی باشی.

      «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
      • -
        ناصر محی‌الدین گفته:
        مدت عضویت: 1266 روز

        تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم،مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای

        سلام و درود خدمت استاد گرامی و مریم جان شایسته که الحق شایسته است و بس

        سلام حمید عزیزم داداش بینظیرم

        ندای الله مهربان رو از کالبد تو و زبان و انگشتان تو باید می‌شنیدم و شنیدم و قلبم آنچنان آرام گرفت گویی نوزاد گریان و گرسنه ای در سینه مادر خود آرام شده

        در آستانه مهاجرتی هستم که بلطف خدای رحمان تکامل و نشانه ها و هدایت هارو دریافت کردم

        توی تمرین ستاره قطبی امروزم خواستم و نوشتم قلبم رو بشکاف

        از صبح که دارم کامنت میخونم یکی پس از دیگری آرام و آرام ترم کرد تا رسیدم به آیه های کامنتت

        آنچنان خدا قلبم رو باز کرد و آرامم کرد که حد نداره

        بلطف خدا چند روز دیگه از مشهد به کیش مهاجرت دائم میکنیم و بقول استاد توی جلسه 7 قدم اول نمی‌دونم قراره چه اتفاقی بی افته فقط می‌دونم که اینجا دیگه برام کوچک شده و از بیرون هیچ اطلاعاتی ندارم فقط از درون خبر دارم که تاریخ مشهد برام تموم شده

        بریم بلطف خدای رحمان

        الخیر فی ماوقع

        دوستت دارم از شمال شرق تا جنوب

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
        • -
          حمید امیری Maverick گفته:
          مدت عضویت: 1270 روز

          بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

          «وَقَالَ ارْکَبُوا فِیهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ»

          (ﻭ [ﻧﻮﺡ] ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩنش ﻭ ﻟﻨﮕﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺶ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ)

          (41 هود)

          ———————————————————————

          سلام و درود فراوان برادر عزیزم آقا ناصر جان. الهی که حال دلتون عالی و توحیدی باشه و همواره به رب العالمین متصل باشید.

          الهی صد هزار مرتبه شکر.

          بینهایت تحسین تون میکنم و از درگاه خداوند متعال بهترین ها رو در مسیر مهاجرت میخوام.

          به سلامتی هر موقع رسیدین کیش یه برنامه ریزی کنید غروب رو کنار ساحل تشریف ببرید. غروب پاییز جنوب خیلی زیباست. خیلی آدم احساس نزدیکی می‌کنه به خداوند.

          داداش عزیزم ، بینهایت تحسینت میکنم و بهت افتخار میکنم از اینکه با شجاعت قدم گذاشتی در مسیر مهاجرت. وقتی کامنتتون رو خوندم ناخودآگاه یاد آیه 41 سوره هود افتادم. اونجایی حضرت نوح با نام خداوند کشتی رو به حرکت میندازه، کشتی نجات.

          الهی که بزودی خبرهای طلایی از این مهاجرت توحیدیتون برامون بنویسی.

          روبروی میز کارم توی خونه چندتا از آیات قرآن رو نوشتم و چسبوندم به دیوار. منجمله آیه 97 و 100 سوره نساء.

          براتون ارسالش میکنم تا برای شما و همه دوستان عزیزمون مایه یادآوری باشه.

          «إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ ۖ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا ۚ فَأُولَٰئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَسَاءَتْ مَصِیرًا»

          (کسانى که بر خویشتن ستمکار بوده‌اند، [وقتى‌] فرشتگان جانشان را مى‌گیرند، مى‌گویند: «در چه [حال‌] بودید؟» پاسخ مى‌دهند: «ما در زمین از مستضعفان بودیم.» مى‌گویند: «مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید؟» پس آنان جایگاهشان دوزخ است، و [دوزخ‌] بد سرانجامى است)

          «وَمَنْ یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَسَعَهً ۚ وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا»

          (و هر که در راه خدا هجرت کند، در زمین اقامتگاه‌هاى فراوان و گشایشها خواهد یافت؛ و هر کس [به قصد] مهاجرت در راه خدا و پیامبر او، از خانه‌اش به درآید، سپس مرگش دررسد، پاداش او قطعاً بر خداست، و خدا آمرزنده مهربان است)

          این دوتا آیه رو مخصوصاً نوشتم کنار هم و همیشه نگاهش میکنم از اون منظر که اهرم رنج و لذت برای مهاجرته. اگه مهاجرت نکنی چی میشه و اگه مهاجرت کنی چی میشه. مخصوصاً این عبارتش خیلی حسمو مثبت می‌کنه: «وَمَنْ یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَسَعَهً» وعده به حق رب العالمین که میگه هر کس قدم در مسیر مهاجرت توحیدی بذاره بسیاری از فراوانی ها و وفور نعمت ها در انتظارش خواهد بود.

          الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر این قوانین بدون تغییر الهی.

          ناصر جان بینهایت تحسینت میکنم و خیلی خوشحال شدم که این موفقیت ارزشمندت رو با من به اشتراک گذاشتی. از صمیم قلبم مشتاقم باز هم از موفقیت هات برام بنویسی.

          در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

          «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
      • -
        لیلی اسفندیاری گفته:
        مدت عضویت: 1859 روز

        سلام دوست و برادر عزیزم حمید جان

        امیدوارم عالی باشید عالی تر از عالی

        این برداشت تون رو خیلی دوست داشتم . خیلی مصداق بارز منه . من اهل عبادت به شیوه مرسوم جامعه و قبل خودم نیستم . نماز نمیخونم و ….

        ولی همت صبح زود از رختخواب بلند شدن برای منی که به خوشخوابی معروف بودم رو به خوبی شکر خدا کسب کردم. همت رها کردن آدمهای گذشته رو به شکل عالی انجام دادم شکر خدا واقعا تحسین میکنم خودمو.

        همت دورشدن از شخصیت گذشته ام رو به خوبی دارم انجام میدم و روش کار میکنم و خودمو تحسین میکنم .

        و خدای عزیزم هم پاداش هاشو بهم میده که چه انسانهای شایسته و محترم و عزیزی وارد زندگیم میکنه و کرده که فقط میگم خدایا همینه قانون های تو کار میکنن . وقتی اون آدمها حرفهایی بهم میگن که خودشون میگن ما نمیدونیم چرا داریم اینا رو به تو میگیم چون پدر و مادرهامون هم نمی دونن اینها رو حتی دوستای صمیمی مون .

        و من میدونم این چیزی نیست جز کارکرد قانونهای خدای عزیزم

        لاجرم قانون کار میکنه وقتی که من در مسیر درست هستم و درست هم عمل میکنم در حد توانم

        برداشت شخصی من اینه فقط منظور برخاستن از رختخواب برای عبادت نیست. بلکه پرداختن بها و خروج از حاشیه امنیته. چون خوابگاه نماد جایگاه آرامش و امنیت انسانه. خدا میگه اهل ایمان با توکل بر خداوند از حاشیه امنیتشون خارج میشن و قدم توی مسیر توحید میذارن و بها پرداخت میکنن، مهاجرت میکنن، از شخصیت گذشته شون دور میشن. از آدمها و روابط گذشته شون فاصله میگیرن.

        این جواب رو در واقع نه برای شما برای خودم نوشتم که یادآوری بکنم به مغز فراموشکارم که در مسیر درستم .

        که جا داره خیلی بیشتر عملگرا باشم .

        که میشه من قدرتش رو دارم.

        من طعم لرزیدن اندامم رو وقتی معجزه ها رو دیدم و شنیدم رو تجربه کردم .

        خدایا دوست دارم

        ممنونم داداش حمید برای همه محبتتون و دانشتون و قلبتون و توحیدتون که با ما به اشتراک میذارید

        به خدای قدرتمند مهربانم می سپارمتون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زهرا علیپور گفته:
      مدت عضویت: 957 روز

      سلام بر نور وعشق

      سلام بر صبح گاه آنگاه که بعداز تاریکترین زمان شب نور اشکار میشود

      سلام بر سعیده ی عزیز

      سلام ونور وعشق به تو باد

      فقط برای تحسین کردن توست که مینویسم چون قلبم باتمام وجود ازمن خواست که برایت بنویسم

      تحسین مرحبا آفرین برتو که اینچنین سوار بر نور عشق خدا وتوحید شدی و با سرعتی غیر قابل تصور داری به مسیرت ادامه میدی

      واین لحظه اکنون است وبس نه گذشته ای ونه آینده ای وتو چه زیبا داری این مسیر رو طی میکنی وخدا همین لحظه ی حال است وتو چقد زیبا داری بهش عمل میکنی

      الان که دارم برات مینویسم صدای آواز پرنده ها به صورت دست جمعی میاد میدونی وقتی خورشید داره طلوع میکنه شروع میکنن به آواز خوندن وشور وشوق و شادی رو به همه هدیه میدن میدونی چی میگن

      جدی نگیر زندگی رو دیوونه

      اونا مدام دارن اینو به ما یادآوری میکنن

      سعیده عرفانی که خدا بهت داده رو بهت تبریک میگم و اون نوری رو که درقلبت حس میکنی رو باید سعی کنی به دیگران هم منتقل کنی و توهم گسترش دهنده ی این نور به دیگران باشی فکر کن تو هر خونه یه نفر آگاه بشه و یه چراغ روشن بشه ببین اونوقت جهان چه جای خواهد شد برای زندگی

      سعیده تو مثل استاد که داره نور رو منتشر میکنه باید سعی کنی رسانایی بشی که نور ازت عبور کنه اونوقت هیچ وقت اون نور ازبین نمیره

      مثل حافظ مثل مولانا مثل ابراهیم خلیل الله مثل موسی کلیم الله مثل محمد نبی الله مثل نوح مثل تمام انسانهایی که قرن هاست نیستند اما نورشون باقی است وهرروز شعله ور تر میشه

      آخه کی میتونه جلوی نوررو بگیره

      آخه کی میتونه نوری که توی قلبت هست رو خاموش کنه فقط تنها چیزی که میتونه این کاررو بکنه غرور هست

      نورو منتشر کن بزار قلب های خشک ما هم ازاین نور روشن بشه

      بزار این حس ناب رو ماهم تجربه کنیم

      سعیده به ولله قسم که هیچ کدوم از نوشته ها رو من ننوشتم فقط انگار داشتم دیکته مینوشتم اونم دیکته ای که با اشک نوشته شده و اگر غلط املایی داشتم ببخش چون چشمام درست نمیدید

      عاشقشم و عاشقتم

      درپناه نور وعشق الهی باشی

      بوسه میزنم بر قلب نازنینت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      رضا یزدی گفته:
      مدت عضویت: 1679 روز

      سلام خانم شهریاری ، یه مطلبی بود که در ادامه کامنت قبلیم به شما که مشهد بودم نوشته بودم اما پاکش کردم و احساس کردم حتما در فرصت بهتری باید براتون بنویسم که دقیقا الان همون موقعس :)

      منم گاهی مثل شما همین آهنگ عرفان طهماسبی ( دل از من دلبری از تو ) رو گوش میکنم و غرق فکر میشم و بغض ، اما یک آهنگ دیگه هم هست که حال عجیبی داره ؛

      عرفان طهماسبی یه آهنگ داره به اسم « من و تو 2 تا شقایق » همیشه اینو که گوش میکنم

      با این متن شروع میشه :

      * این روزا فکر به تو آروم و خوابم میکنه

      (خدا رو میگه هااا )

      ( با خودم میگم این وصف حال ابراهیم و سعیده و دوستانیه که هرشب با اشک می‌خوابن )

      * آروم اما انگاری خونه خرابم میکنه

      * بین این قافیه های کور بی همسفرم

      * فاصله با من چه کرده که ز تو بی خبرم

      * من و تو دو تا شقایق بینمون یه تخته سنگ

      ( بنظرم اون تخته سنگ میشه شرک هایی که داریم ، ناسپاسی که داریم و… که باعث میشه بین ما و خدا فاصله بیفته وگرنه ما و خدا یکی هستیم ، هر 2 به زیبایی شقایق )

      * حیفه دور از هم بمونیم حیف روزای قشنگ

      ( واقعا حیفه از خدای خودمون دور بمونیم ، با خدا خیلی روزا و شبا و کلا زندگی زیباتره )

      دقیقا خدا مثل همون مداد رنگی 24 رنگی هستش که وقتی فاصله مون باهاش کم میشه به نقاشی ساده با 6 رنگ اکتفا نمی‌کنیم و از تمام رنگ هاش استفاده میکنیم تا زندگیمون زیباتر ، جذاب تر و با آرامش و آسایش بیشتری باشه

      سالم و سلامت و در پناه الله باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 907 روز

    به نام خداوند روزی دهنده و راهنما و هدایتگرم

    به نام خدایی که بخشنده و مهربان است

    سلام به استاد عزیزو مریم بانو مهربانم و سلام به هم فرکانس‌هایی عزیزم

    خدایا شکرت برای این سایت الهی

    خدایا شکرت برای وجود این دو فرشته نازنین که وجودشون مایه برکت و روزی فراوان است در زندگیمون مایه شادی و خوشبختی است

    خدایا شکرت برای دیدن اینهمه زیبایی

    خدایا شکرت برای اینکه میتونم هر روز و هر ساعت کامنت بخونم و بنویسم

    خدایا شکرت برای اینکه به من امروز فرصت زندگی دادی تا درس بگیرم و عمل کنم در زندگیم

    که فقط باید دنبال اصل باشم و از حاشیه ها دوری کنم

    از چیزی که دوست دارمش صحبت کنم و توجه کنم بهش

    چون قانون جهان اینه که به هر چی توجه کنی و درباره اش صحبت کنی داری فرکانسشو میفرستی به جهان چه اون رو دوست داشته باشی یا دوست نداشته باشی

    پس حالا که من یاد گرفتم و قوانین رو دارم درکش میکنم بهتره بیام آگاهانه به اون چیزی که میخواهم و دوست دارم داشته باشم در زندگیم توجه و صحبت میکنم و راه درست رو با آگاهی که دارم انتخاب کنم

    و راه درست همین احساسه خوب و فرکانس خوب است که با باور درست و افکار درست میسازمش

    چقدر خوشحالم و از خداوند بی نهایت سپاسگذارم از استادم بی نهایت ممنونم سپاسگزارم برای این حجم از آگاهی و درک قوانین

    استادم ممنونتم ای بنده زیبای خداوند

    در پناه خداوند شاد و سلامت و سعادتمند و ثروتمند باشین

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 907 روز

    به نام‌ خداوند بزرگ و حاکم بر جهان هستی خداوندی که این جهان رو پر از زیبایی و فراوانی و خوبی و آسانی آفریده خدایا ممنونتم شکرت سپاسگزارتم

    سلامی گرم به استاد عزیزم که تمام این زندگی خوب و کنترل ذهن و احساسه خوب رو از او داریم و هدایت خداوند است استاد ممنونتم

    سلام به مریم مهربونم که این فایلها و به تصویر کشیدنشون هنر دستانه زیباو مهربون شماست ممنونتم عزیزدلم دوستت دارم

    من عاشق این سریالم بخصوص عاشق اون موقعی که مهمان میاد

    اونم چه خانواده مهربونی چقدر با خودشون در صلحن هر کسی کار خودشو انجام میده و اونم با نظم

    من عاشق مردم آمریکا هستم این مردم منظم که اول برای خودشون ارزش قائل میشن و جهان هم پاداش میده بهشون کشوری ثروتمند و سرسبز و پر از فراوانی و نعمت و ثروته تحسینشون میکنم

    اون آقای ریک از خانما بهتر آشپزی کرد و همه لذت بردن خودش تمام کارها رو انجام داد از کسی کمک نخواست و همه وسایل آشپزی رو شست و مرتب جمع کرد

    صبحونه خودشون درست کردن و اصلا مریم جان کاری نداشت راحت بود به فکر غذا نبود آخه مگه داریم استاد و مریم جان هر جا باشن همه کارها راحت و آسون انجام میشه مهمانداریشون هم راحت و آسونه چقدر شما خوبین همه امکانات رو برای مهمانها گذاشتن و خودشون رفتن تو آروی خدایا شکرت سپاسگزارتم

    استاد بی نهایت ممنونتم

    بهترینها نصیبتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1526 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم جان

    خدایاشکرت برای دیدن این قسمت از سریال بهشت

    تحسین میکنم آشپزی این آقا رو در ابتدایی ترین امکانات در دل طبیعت و غذای زغالی خوشمزه‌….

    تحسین میکنم این هماهنگی گروهی و مقرارتی که دارن و عمل میکنن..

    تحسین میکنم دخترای زیبا وخوشگل که شیرجه میزنن تو آب وشنا میکنن..من خودم به واسطه اینکه در کنار 5تا برادر بزرگ شدم تمام بازای پسرانه رو انجام دادم وواقعا لذت بخشه…و اصلا این کاراااا مختص فقط پسرا ودخترااا نیست…واین چیزا باعث میشه مستقل تر باشی و برای هرکار ساده تو خونه منتظر یه مرد نباشی….

    خدایا شکرت برای این آرامش ولذت بردن در کنار هم.

    هر کسی مسئول خودشه…وچقدر جالبه….

    خدایاشکررررررت

    خدایا چقدر زیباااا من دلم میخواد بچه هام اینطوری مستقل وعالی باشن…

    چقدر ما بچه هامو رو تنبل و لوووس وبدون اعتماد به نفس بار میاریم..که تو نمیتونی بزار کمکت کنم.

    دلسوزی ک احساسات بیخودی مثلا مادارانه..که نه تنها کمکمی نمیشه بلکه به بچه ها آسیب هم میرسونیم..

    چقدر تربیت عالی ومستقل بودن لذت بردم‌..

    خدایاشکرررت

    خدایا کمکم کن در مورد بچه هام منم این قدم های عالی رو بردارم..

    خدایاشکررررررت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1157 روز

    به نام خداوند بی همتا

    سلام و درود به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    خدایا شکرت

    یه روز زیبای دیگه توی بهشت پارادایس

    سریال زندگی در بهشت ،شده تمام زندگی من ،وهر روز منتظر اولین فرصت برای تماشا ودرس گرفتن ولذت بردن از زیبایی ها

    خدایا شکرت برای این همه نعمت و فراوانی

    دوست عزیزمون در حال آشپزی هستن همچنان

    احسنت به این همکاری و محبت

    کنار دریاچه و زیر درختان و اطراف همش سرسبز و زیبا

    خدایا هزاران بار شکرت چقدر فوق‌العاده است

    تحسین میکنم این همه زیبایی و فراوانی رو

    خدایا شکرت برای این همه آدم‌های مهربون که اینجا هستن و دارن برا خودشون تفریح میکنن

    ماهیگیری باعشق

    شنا با لذت

    تعریف و تمجید از همدیگه

    خدایا سپاسگزارم ازت

    خدایا سپاسگزارم ازت

    خدایا سپاسگزارم ازت

    چقدر همه چی عالیه

    چقدر پارادایس زیباست

    شاد و پیروز و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    محمدحسین شکوه نیا گفته:
    مدت عضویت: 1325 روز

    به نام خداوند آسانی‌‌ها

    گرمترین سلام ها به خانواده بزرگ استاد عباسمنش به آنانی که با ایجاد بستری الهی در قلبشان سزاوار نعمت های وسیعی هستند.

    تحسین میکنم این سبک میهمان نوازی را که چه برای میزبان و میهمان به شدت آرامش بخش است. معمولا چیزی که در جامعه دیدیم این بوده که وقتی مهمونی میاد از قبل و حین و بعد اینا در گیرن که اتفاقی نیوفته یا یوقت احساس بدی نکنه فردی که دعوت میشه که استرس و همچنین عدم آسودگی و بدو بدو داره ..

    و همش بخاطر اینه که ما خودمون رو فراموش میکنیم یادمون میشه که اگر دوستی رو دعوت میکنیم یا بنا به شرایطی باید در محل زندگی ما برای مدتی همراهمون باشه، برای اینه که لذت ببریم شاد باشیم از وجود اون فرد استفاده کنیم و… نه اینکه جوش اینو بزنیم که خب شام چی نهار چی.. که واقعا الگو برداریه خیلی خیلی خوبیه که ما راحت باشیم و بزاریم میهمان آنطور که دوست داره رفتار کنه.. بدون هیچ رودروایسی یا هرچیز دیگری..

    من تحسین میکنم این فرزندان فوق العاده که انقدر شاداند و باهم خوشحال اند. دیدیم که پسر خانواده چطور کمک میکرد تو دل طبیعت که کرم پیدا کنه و کار گروهی که انجام میدادن قابل ستایش بود.

    اینکه پسر بچه ای تیر اندازی میکرد خیلی هیجان انگیز بود..

    از طرز تهیه غذایی که ریک درست کرد خیلی خوشم اومد و شاکرم بابت این فضایی که شما آزادانه میتونین تبدیل به اشپزخونهش کنین و سنگهای زیبا و تجهیزات بدردبخوری که تعبیه دیدید.

    آمریکایی ها چقدر مکانیزه و ابزار محور میرن جلو یعنی واسه همه چی برنامه دارن و ازقبل با نظم میرن جلو این خیلی فوق العادس..

    من هم حتما چنین میهمانی خواهم گرفت و پذیرایی میکنم درست همانطور که میهمانم راحت است و سعی میکنم لذت واقعی را از وجود این دستان خدا ببرم.

    ماهی که شکار کردند بسیار زیبا بود درست مثل عروسکهای رنگانگی که خانم شایسته عزیز به نمایش گذاشتند.

    جقدر این کشور عالیه چه مردم با فرهنگی چه دوستان سالم و خوبی واقعا دس ایز گادز کانترییییی

    و تحسین برای استاد عزیز م که اخر فایل گفتند تلاش میکنند رژیمشون رو حفظ کنند قابل تقدیر است که برای اهداف بزرگمون بتونیم استفامت داشته باشیم.

    طبیعت بکر و پارادایسی که بهشتهههههه

    الهی شکر برای دیدن این فایل و سپاس برای فرکانس هایی که به اتفاقات دلچسبی منجر میشه.

    من عاشق این قوانین خداوندم و سپاسگزار استاد عزیزمم برای این آموزه ها در دانشگاه بزرگ عباسمنش.

    دوستون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: