https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh-15.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-25 08:25:272020-07-25 22:04:17سریال زندگی در بهشت | قسمت 53
286نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام مریم جون خداقوت ،سپاس که انقدبادقت ازهمه چی فیلم می گیری ولی جدا،جای استادخالی بودا،همون لحظه آخرکه اومدقلبم بازشد،سپاسگزاریم ازخداکه این همه نعمت داده ازخوردن وآشامیدن وطبیعتوکلاهمه چی آسمون صاف وهوای عالی آب فراوان وفضای دنج ودبش ،درسته اونجانبودیم ولی واقعن حس کردم اونجام من برعکس مریم جون عاشق آب وشناتوفضای بازهستم یکی ازبهترین تفریحات ولذتهام همینه ،ازبودن توآب حس خیلی خوبی می گیرم ،نوش جونتون غذای خوشمزه ای هم خوردیدهرچندمنم مثل مریم جون باپنیرپیتزای زیادموافق نیستم البته ماخانوماازجنبه چاقیش بیشترمی گیم ،چقدخوبه که مردهاهم توغذاپختن به خانوماکمک کنن ،تاحالارویه ماهی گرفتن راندیده بودم برام جالب بودگرفتن کرمهاوبه قلاب انداختن ماهیها ازاین طریق ،اینکه مریم جون باانرژی خوب کل خونه زندگیشودراختیارمهمونهاقرارداده بودهم جالب بود،این سخاوت ایشونونشون میده ،دم همگی گرم لذت بردیم
یه نکته آموزندهای که این قسمت برام داشت این بود که سید یه تایمی رو اختصاص داد رفت تو RV برای خوندن و انتشار کامنت دوستان سایت.
شاید اگه ما بودیم میگفتیم الان مهمون اومده یا وقتش نیست برای این کار اما سید متعهدانه رفت و این کار رو انجام داد. قبلا تو یه فایل دیگه شنیده بودم که گفته بود من تفریح و سفر و کارم همیشه با هم هست. اما تو این قسمت به صورت عملی هم دیدم. آفرین استاد. یعنی تو زندگی روزمرهت هم صد تا درس بهمون یاد میدی
یه بار هم داشتی پنجرههای کلبه رو میشستی با مریم جان یه حرفی زدی که هیچوقت یادم نمیره. گفتی میبینین این پنجرهها تار عنکبوت بسته!؟ اگه ما روی باورهامون مدام کار نکنیم و مدام تمیزشون نکنیم مثل همین پنجره تار عنکبوت میبنده. و کار کردن روی باورها باید تا ابد ادامه داشته باشه و چیزی نیست که ما یه بار روی باورامون کار کنیم و تموم بشه بره
یه روز زیبای دیگه خدایاشکرت تحسین میکنم این ادمای قانونمند و ارام و خوش اخلاق که همه با خودشون در صلح هستن چقد حسش خوبه همه سرگرم کار خودشون هستن تحسین میکنم این بچه های بی نظیر که انقد خوب با هم بازی میکنن و هر کاری که خودشون دوست دارن رو انجام میدن تحسین میکنم زیبایی شون رو خدایاشکرت تحسین میکنم اقای ریگ رو که چقد عالی و تمیز و مرتب غذا رو باعشق درست میکنه تحسین میکنم این ادما رو که اصلا تو کار اشپزی یا هر کار دیگه دخالت نمیکنن چقد ارامش برقراره هر کس مسئول کار خودشه و تازه واسه غذا هم انتخاب میکنن چقد قانون خوبه خدایاشکرت تحسین میکنم این رها و ازاد بودنشون رو که انقد عالی هست چقد زندگی لذت بخش میشه با دخالت نکردن و هر کدوم وظیفه خودشه خودشو سرگرم کنه و حتی تو غذا خوردن هر کس ظرف خودشو بشوره تحسین میکنم این همه لذت بردن و ارامش رو عجب غذایی شده تحسین میکنم رابطه عشقانه استاد و خانم شایسته عزیز رو چقد اینجا همه چیز سرجاش هست تحسین میکنم خانم شایسته رو که انقد راحت مهمونا رو ازاد گذاشته و اصلا این حس که خونه ام کثیف شده و اینا رو نداره واقعا تحسین برانگیزه خدایاشکرت چقد عالی سگشون هم واسه خودش لذت میبره تحسین میکنم خانم شایسته رو که انقد خوب با زبان امریکایی حرف میزنه خیلی دوست دارم متوجه بشم تحسین میکنم این زن و شوهرا رو که انقد ازاد و رها هستن اصلا مثل رفیق باهمن خیلی با فرهنگ ایران فرق دارن ازاد و رها خدایاشکرت چه غذایی شد خدایاشکرت سپاسگزارم از استاد عزیز و خانم شایسته نازنین در پناه خدا شاد باشید دستتون دارم
از زندگی لذت ببریم وبزاریم دیگران هم از زندگی لذت ببرند و از لذت بردن دیگران هم لذت ببریم
در را که باز میکنید می روید بیرون انگار در بهشت باز می شود
صدای آرام طبیعت دلبراست
دنبال خلوص ومثبت خالص باشیم
آن عکس آسمان که در دریاچه است چقدر عالی است و چقدر زیباست
همیشه در طبیعت انرژی خالص را دریافت کنیم
با هر کاری می توانیم از زندگی در طبیعت لذت ببریم ؛ مثل غذا پختن مثل شنا کردن
به یک کاری تمرکز کنیم تا به نتیجه برسد ، مثل آشپزی آقای ریک خدایا شکرت
هر کاری کنیم لذت ببریم مثل آشپزی مثل هرکاری دیگر حتی وقتی نشستیم و داریم فکر میکنیم
اخلاقهای خود رادر خود رشد بدهیم مثل تمیز بودن و نگهداری از طبیعت
چقدر قشنگه کسی به کسی کاری ندارد ولی درعین حال همه با هم هستند؛ و با هم بودن برایشان لذت دارد و هر کسی مستقلا خوب عمل میکند
از خود طبیعت برای لذت بردن ازخود طبیعت می شود استفاده کرد و لذت برد مثل کرمهایی که گرفته میشود برای ماهیگیری
وقتی از این جور سفرها که فقط با دل طبیعت است بر می گردیم چقدر انرژیمان زیاد است و چقدر بهتر میتوانیم عمل کنیم
همه کارها باید بادقت باشد وحتی لذت بردن هم با دقت باشد مثل قورباغه که برای ماهیگیری استفاده می شود ؛ چنان آن پسر با دقت عمل میکرد که چشمانش بی نظیر با دقت بود
بهتر عمل کنیم بهتر هم نتیجه میگیریم ازکارهای همه خانواده مشخص بود ؛ پس هر چه باورها بهتر باشد نتیجه هم بهتر است
چه خوبه آدم همه جوره اقدام کند و همه چیز را تجربه کند مثل انواع شیرجها که در آب زده میشد . همه مدل راتجربه می کردند.
نتیجه آن همه دقت و تمرکز در پختن غذا می شود نتیجه عالی
آرام آرام حرکت میکنند و کار را انجام می دهند تا نتیجه درست را بگیرند مثل چختن آن غذای خوشمزه
قائم به ذات بودن همه را می پسندم و عالیست
همه چیز قانون دارد و همیشه باید از قوانین پیروی کنیم درهر شرایطی برای گرفتن نتیجه خوب باید خوب عمل کنیم و طبق قوانین عمل کنیم مثل غذا خوردن و درست کردن آنها و مثل رعایت قوانین جهان
قوانین حرف اول را همه جا می زند چقدر عالیست خدایا شکرت .
خوشم آمد دلسوزی دیگه معنایی ندارد و اینطوری همه چیز سر جایش قرار میگیرد واصلا تعارف و دلسوزی بی جا ندارند و یاد این افتادم مثلا ما اگر همچینین غذایی درس کنیم صد دفعه تارف می کنیم که بیا بخور بیا بخور
واقعا داشتن نظم و قوانین و مهمتراز همه تعهد به قوانین و عمل بهشون باعث این آرامش و لذت بردن ددکنار هم میشه، وقتی مریم جان گفتی که اون اقا پسر وقتی اومد اگه درخواست غذا کنه به احتمال زیاد بهش نمیدن چون قبلا این انتخاب رو کرده خیلی درس بزرگیه برای اون بچه، شاید از نظر خیلی ها جالب نباشه وقضاوت درست نشه درباره این موضوع که حالا اون همه غذا چی میشه چقدر سنگ دلن و راست میگن که غربی ها بی احساسن و فلان ولی اگر از دید عباس منشی بهش نگاه کنی میبینی این یه درس بزرگ برای اون بچست که قبل از هرچیزی برسی لازم رو هنگام انتخاب بکنه و پاش بایسته و مسئولیت صدرصدی رو به عهده بگیره و مسلما این در آینده و کارهای بزرگ هم ریشه میکنه و شاید به همین دلیل که اونها یاد میگیرن تا مسئولیت پذیر باشن بدون اینکه احساسی باشن برخلاف جامعه ما که فقط دلسوزی و ترحم رو رواج میده،و در نهایت افرادی احساسی که نمیتونند تصمیم بگیرند و پاش وایستند و این عزت نفس رو هم خدشه دار میکنه وقتی کارهای نصفه نیمه زیاد بشه…درس جالبی بود و من لذت بردم
دخار شش ساله من شدیدا علاقه منده بهتون استاد وقتی صدای گوشیم رو میشنوه که دارم برنامه شمارو نگاه میکنم یا گوش میدم سریع میاد کنارم و بادقت گوش میده و باید بگم که خیلی عزت نفسش که من ناخواسته قبل از این که رو خودم کار کنم رو کمی خدشه دار کردمو دوباره داره بدست میاره ولذت میبرم وقتی از خدا صحبت میکنه و شکرگزاری رو بالذت و خواست خودش انجام میده
وقتی داشتم این فیلم رو میدیدم اومد کنارم نشست و هی میگفت پس کو عباس منش،بعد یه مدت دید نمیاید شروع کرد صدا کردنتون که عباس منش بیا ببینمت و اخری که اومدید گفت اهااااا عبلس منش اومد و کلی ذوق کرد، خداروشکر که دخترم از کوچکی به این چیزا علاقه داره مخصوصا شما استاد
سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی و اعضای خانواده دوست داشتنی خودم
نمیدونم با این همه شور و شوقی که دارم از کجا شروع کنم به نوشتن اتفاقاتی که باعث شد به یکی از خواسته هام برسم/من در حال کار کردن دوره 12 قدم هستم که البته خواهرم خریده به همراه دامادمون و من هم دارم استفاده میکنم/امروز صبح داشتم جلسه اول قدم دوم رو میدیدم و از دقیقه 10 فایل یه حسی درونم هی میگفت بلند شو اول تمرین ستاره قطبی رو انجام بده و خواسته هاتو بنویس که اتفاقات امروزت رو خلق کنی/منم هی میگفتم باشه بذار بعد تموم شدن فایل مینویسم خلاصه فایل تموم شد یادم رفته بود بنویسم /رفتم حمام کردم بعد حمام رو به خدا کرده بودم و داشتم باهاش حرف میزدم/بعدش یادم افتاد که تمرینات ستاره قطبی رو انجام بدم/داشتم خواسته هامو با شوق و ذوق مینوشتم و یکی از خواسته هام این بود امروز یه معامله تلفنی با سود خوب داشته باشم (من فروشگاه لوازم خانگی دارم و به دامادمون هم شریکمه)با توجه به اینکه امروز جمعه هست و فروشگاه تعطیله/نوشتن خواسته هام تموم شد همین که شروع به تجسمشون کردم فک کنم یه دقیقه نشده بود گوشیم زنگ خورد دامادمون بود گفت یه مشتری تلفنی خرید کرده بیا در مغازه که با هم جنس رو بهش تحویل بدم/شما تصور کنید ادم چه حسسسسسسس فوق العاده ای داره خداااااااایا شکررررررت به خاطر قوانین بدون تغییر و ثابتت……..اگه فکر کردید داستان هدایت من برای رسیدن به خواسته هام تموم شده باید بگم که سخت در اشتباهید خخخخخخخ حالا بریم برای بک گراند این نشونه که چه چیزهایی دست به دست هم داده که من به خواستم برسم من رفتم در مغازه که به همراه دامادمون جنس رو تحویل بدیم از اینجا به بعد خوندنی تررررررره/ما جنس رو تحویل دادیم/به دامادمون گفتم داستان اینکه این مشتری خواسته امروز من بوده /بهش گفتم حالا داستان چی بود؟گفت این مشتری دیشب ساعتت12 شب زنگ زده و گفته لباسشویی میخوام و میتونید الان تحویل بدید من هم بهش گفتم که نه اگر میخوای فردا عصر میتونم تحویل بدم/مشتری هم قبول کرده دامادمون گفت که اول زنگ زدم به راننده مغازه که جنس رو تحویلشون بده گفته که من نیستم بعد خواسته به نگهبان پاساز بگه که تحویل بده با خودش گفته نکنه حالا چند نفر باشن و حمله کنند روز تعطیل جننسای توی پاساز رو ببرن به همین خاطر به من زنگ زده که با هم باشیم که مطمین تر باشه/چیزی که خیللللللللییییییی برای من جالب بود و هنوز هضمش نکردم این بود که خدایا اگر ترس داماد ما از بردن جنس ها نبود به من زنگ نمیزد یاد حرف استاد افتادم که میگفت چه بخواید چه نخواید شما دارید به پیشرفت جهان کمک میکنید و واقعا همین بود/حالا بماند که اون پشت گوش انداختن من برای نوشتن ستاره قطبی امروزم هم هدایت بود که داستان برای من جذاب تر بشه/امروز روز سوم تمرین ستاره قطبی من بود و چون روزهای قبل اتفاقاتی رو خلق کرده بودم و طبق قانون باید اتفاقاتی رخ میداد که بیشتر به من ثابت بشه مسیر درسته و من خالق زندگی خودم هستم به سمت این اتفاق زیبا هدایت شدم/برای تک تک تون ارزوی خلق زندگی عالی توسط خودتون رو دارم
با سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز به همه دوستان خوبم
خداروشکر می کنم که با یه بار دیگه سریال زندگی در بهشت توانستم زیباییهای پرادایس را ببینم و لذت ببرم خدایا شکرت که مهمون های باصفایی هستند خودشون میرن سر یخچال کارشون رو انجام میدن برای خودشون غذا درست می کنم هر کس کار خودش انجام میده فشار به کسی نمیاد و موجب ناراحتی برای کسی نمیشه الهی صد هزار مرتبه شکر خداوند نعمت های پرادایس را یکجا به استاد خانم شایسته داده از آدمای خوب از طبیعت از تمام موجودات زنده ای که وجود دارند زندگی می کنم و لذت رو به این دو بزرگوار می دهم و ما هم با تصاویر خوب و دیدنی از خانم شایسته توانسته ایم به مطلب و زیبایی خوبی را در قالب این تصویر ببینیم و انرژی بگیریم
خدایاشکرت از این همه اتفاقات خوب در پرادایس که می افته تاحال مارو خوب کنه وانرژی بگیریم ودر مسیر درست هدایت قدم برداریم
خدایا شکرت وقتی کامنتهای زیبا ودوست داشتنی بچها با اون احساس خوب وعالی درمورد این فایلها ارزشمند میخونم لذت میبرم وعشق میکنم دست تک تک شون رو میبوسم که انرژی خوبی رو به این سایت تزریق میکنند
همه دوستان را به خدای بزرگ و مهربان میسپارم
درپناه الله یکتا شاد سلامت پیروز و سعادتمند باشید انشاالله
امروز زدم روی نشانه من و این فایل اومد.یاد حرف استاد افتادم که تو قدم دوم جلسه دوم میگفتن وقتی بدونی قانون اینه که احساس بد اتفاقات بد تردیدی نداری که اگه نتونی حالتو خوب کنی اتفاقات بد برات میوفته مثال افتادن از دره هم زدن که حتی اگه یه بوته خار پیدا کنی محکم دستتو میگیری بهش تا نیوفتی.امروز یکم نوسان احساسات داشتم و نمیدونستم چجوری حالمو خوب کنم.نمیدونم شما هم اینجوری شدین یا نه که بعضی وقتا هیچی خوشحالت نمیکنه بعد باخودم گفتم نه من الان تو مسیر اشتباه هستم باید یه راهی پیدا کنم.اومدم تو سایت و حسم گفت بزن رو نشانه من.وقتی کامنت ها و متن انتخابی رو خوندم انگار قلبم آروم شد.بازم یاد حرف استاد تو همون جلسه افتادم که میگفتن نیاز به تکنیک خاصی نیست برای اینکه حالتو خوب کنی در هر لحظه بهت گفته میشه چطور حالتو خوب کنی و من امروز بهش رسیدم.هر روز حرف های استاد و قانون داره برام بیشتر جا میوفته.خیلی وقتا ما خیلی چیزارو سخت میکنیم برای خودمون.همین زندگی کردن بعضی وقتا که قلبم آرومه آنقدر همه چی ساده و راحت پیش میره که میگم بابا همینه این خطو باید ادامه بدی اما ذهن این وسط هی میاد از مسیر درست خارجت میکنه
این روزها سرم خیلی شلوغه.حتی وقت نمیکنم درست حسابی دوره ها و فایل هارو گوش بدم.همش از خدا میپرسم خدایا قدم بعدی چیه باید چیکار کنم.هنوز نتونستم علاقه ام رو پیدا کنم.کاری که عاشقش باشم همش از خدا این سوالارو میپرسم خدا فقط میگه صبر کن صبر کن این مسیری که توش هستی رو ادامه بره به وقتش بهت گفته میشه.اینجا برای خودم ردپا میذارم تا بعدا بیام و ببینم از چه مسیری رفتم…
این مدت خیلی اتفاقات خوبی برام افتاد.تو یه محیط شاد با آدم های شاد و ذهن های ثروتمند مشغول به کار شدم.دقیقا خواسته هام خلق شدن.همشون شریفن و تمرکزشون روی نکات مثبته.همه چی رو آسون میگیرن و کلی احساس ارزشمندی بهم دیگه میدن.این مدت من خیلی قوی تر شدم خیلی جسور تر شدم.واقعا احساس میکنم تو یه سفر خودشناسی هستم.کلی نقاط قوت و ضعف رو شناسایی میکنم.چیزهایی که قبلا فکر میکردم نقاط قوتمه حالا میبینم نقطه ضعفمه و از کمبود عزت نفسه و بالعکس.روابطم با آدم ها خیلی بهتر شده بیشتر دوسشون دارم و بهشون احترام میذارم.
جریان ثروت چقدر بیشتر شده تو زندگیم.چقدر تو محیط کارم فراوانی ثروت و نعمت رو میبینم.خدایا شکرت.نمیدونم قدم های بعدی چیه اما میدونم هدایت میشم همونجوری که تا الان هدایت شدم.حتی یه آدمی رو میبینم که دقیقا ویژگی هایی که من همیشه دلم میخواست و تو رویاهام میدیدم رو داره.همه چی نسبت به قبل خیلی نرم و روون شده.هرجا چرخ ها گیر میکنه میگم تقصیر خودمه خودم یه جا چوب گذاشتم لای چرخ ها.دیگه با دولت و جامعه کاری ندارم.یه زمان فکر میکردم باید با جامعه همراه باشم ولی الان میبینم طرز تفکر جامعه ای که توشم صد و هشتاد درجه با دیدگاه من تفاوت داره.آدم هایی که منتظرن یکی از بیرون بیاد زندگیشونو درست کنه و از بیرون از خودشون توقع دارن و تو این انتظار میپوسن….واقعا خدایا شکرت که هدایتم کردی.اگه منم از قلبم پیروی نمیکردم الان مثل همون آدم ها فکر میکردم و هرروز تو این باتلاق فرو میرفتم…خیلی حرف ها دارم.واقعا نمیدونم چجوری هدایت شدم به این مسیر ولی یه زمان منم از دین و خدا و آخرت زده شده بودم میگفتم همش چرتو پرته ولی قلبم میگفت یه چیزی هست که من نمیدونم.شاید چون به ندای قلبم گوش دادم و نشانه هاشو دنبال کردم الان اینجام شاید چون دنبال حقیقت بودم الان اینجام.نمیدونم ولی خدایا هزار مرتبه شکرت که اگه دستمو نمیگرفتی الان ته دره بودم.
هرجا یکم اوضاع از دستم خارج میشه میگم اشکال نداره خودم خلقش کردم خودم درستش میکنم.وقتایی که شک و تردید و ترس میاد سراغم میگم نه میشه شاید روندش کند باشه ولی بلخره اتفاق میوفته همونطوری که تا الان اتفاق افتاده
خیلی حالم بهتر شد.استاد جذاب و خوش هیکلم و خوش استایلم عاااااشقتونم.دوره دوازده قدم عااااالیه عالی .اصلا یه آدم دیگه از من ساخته.دوست دارم محکم بغلتون کنم و بگم مرسی که اومدین تو زندگیم.بی صبرانه منتظر دوره احساس لیاقت هم هستم تا باز رشد کنم اونقدر رشد کنم تا هم فرکانستون بشم و تو آمریکا از نزدیک ملاقاتتون کنم.شما و خانم شایسته فرشته هایی از طرف خدای مهربونم هستید که درست زندگی کردن رو برام معنا کردید.عااااشقتونم.بوس به روی ماه جفتتون
خدایا شکرت که تو یه سایتی هستم که همه برای خودشون ارزش قائلن و روی بهبود شخصیت و زندگیشون کار میکنن
سلام مریم جون خداقوت ،سپاس که انقدبادقت ازهمه چی فیلم می گیری ولی جدا،جای استادخالی بودا،همون لحظه آخرکه اومدقلبم بازشد،سپاسگزاریم ازخداکه این همه نعمت داده ازخوردن وآشامیدن وطبیعتوکلاهمه چی آسمون صاف وهوای عالی آب فراوان وفضای دنج ودبش ،درسته اونجانبودیم ولی واقعن حس کردم اونجام من برعکس مریم جون عاشق آب وشناتوفضای بازهستم یکی ازبهترین تفریحات ولذتهام همینه ،ازبودن توآب حس خیلی خوبی می گیرم ،نوش جونتون غذای خوشمزه ای هم خوردیدهرچندمنم مثل مریم جون باپنیرپیتزای زیادموافق نیستم البته ماخانوماازجنبه چاقیش بیشترمی گیم ،چقدخوبه که مردهاهم توغذاپختن به خانوماکمک کنن ،تاحالارویه ماهی گرفتن راندیده بودم برام جالب بودگرفتن کرمهاوبه قلاب انداختن ماهیها ازاین طریق ،اینکه مریم جون باانرژی خوب کل خونه زندگیشودراختیارمهمونهاقرارداده بودهم جالب بود،این سخاوت ایشونونشون میده ،دم همگی گرم لذت بردیم
یه نکته آموزندهای که این قسمت برام داشت این بود که سید یه تایمی رو اختصاص داد رفت تو RV برای خوندن و انتشار کامنت دوستان سایت.
شاید اگه ما بودیم میگفتیم الان مهمون اومده یا وقتش نیست برای این کار اما سید متعهدانه رفت و این کار رو انجام داد. قبلا تو یه فایل دیگه شنیده بودم که گفته بود من تفریح و سفر و کارم همیشه با هم هست. اما تو این قسمت به صورت عملی هم دیدم. آفرین استاد. یعنی تو زندگی روزمرهت هم صد تا درس بهمون یاد میدی
یه بار هم داشتی پنجرههای کلبه رو میشستی با مریم جان یه حرفی زدی که هیچوقت یادم نمیره. گفتی میبینین این پنجرهها تار عنکبوت بسته!؟ اگه ما روی باورهامون مدام کار نکنیم و مدام تمیزشون نکنیم مثل همین پنجره تار عنکبوت میبنده. و کار کردن روی باورها باید تا ابد ادامه داشته باشه و چیزی نیست که ما یه بار روی باورامون کار کنیم و تموم بشه بره
به نام خدای مهربان خداوندا هر چه دارم از ان توست
یه روز زیبای دیگه خدایاشکرت تحسین میکنم این ادمای قانونمند و ارام و خوش اخلاق که همه با خودشون در صلح هستن چقد حسش خوبه همه سرگرم کار خودشون هستن تحسین میکنم این بچه های بی نظیر که انقد خوب با هم بازی میکنن و هر کاری که خودشون دوست دارن رو انجام میدن تحسین میکنم زیبایی شون رو خدایاشکرت تحسین میکنم اقای ریگ رو که چقد عالی و تمیز و مرتب غذا رو باعشق درست میکنه تحسین میکنم این ادما رو که اصلا تو کار اشپزی یا هر کار دیگه دخالت نمیکنن چقد ارامش برقراره هر کس مسئول کار خودشه و تازه واسه غذا هم انتخاب میکنن چقد قانون خوبه خدایاشکرت تحسین میکنم این رها و ازاد بودنشون رو که انقد عالی هست چقد زندگی لذت بخش میشه با دخالت نکردن و هر کدوم وظیفه خودشه خودشو سرگرم کنه و حتی تو غذا خوردن هر کس ظرف خودشو بشوره تحسین میکنم این همه لذت بردن و ارامش رو عجب غذایی شده تحسین میکنم رابطه عشقانه استاد و خانم شایسته عزیز رو چقد اینجا همه چیز سرجاش هست تحسین میکنم خانم شایسته رو که انقد راحت مهمونا رو ازاد گذاشته و اصلا این حس که خونه ام کثیف شده و اینا رو نداره واقعا تحسین برانگیزه خدایاشکرت چقد عالی سگشون هم واسه خودش لذت میبره تحسین میکنم خانم شایسته رو که انقد خوب با زبان امریکایی حرف میزنه خیلی دوست دارم متوجه بشم تحسین میکنم این زن و شوهرا رو که انقد ازاد و رها هستن اصلا مثل رفیق باهمن خیلی با فرهنگ ایران فرق دارن ازاد و رها خدایاشکرت چه غذایی شد خدایاشکرت سپاسگزارم از استاد عزیز و خانم شایسته نازنین در پناه خدا شاد باشید دستتون دارم
سلام به استاد عزیز و خانواده صمیمی عباس منش.
خداروشکر که این قسمت از فایل رو دیدم،خیلی عالی بود خدایا شکرت.
چه غذای هیولایی خدایا شکرت
چه استادی خدایا شکرت،استادی که در هر لحظه ،از کامنت بچهها نمیگذره ….خدایا شکرت.
چه دریاچه زیبایی،خدایا شکرت،جون میده واسه آب تنی…..
چه بچهها ی زیبایی ،که هر لحظه درحال لذت بردن هستند خدایا شکرت.
چه سگ زیبایی،چه چشمان زیبایی خدایا شکرت.
یه تشکر ویژه هم از خانم شایسته عزیز که ما رو هم از این زیباییها بهره مند میکنند،خدایا شکرت.
پرادایس واقعا بهشته،آدمهاش بهشتین،ومن هم که از این زیباییها بهره مند میشم بهشتی ام،خدایا شکرت.
خداروشکر میکنم که امروز درسهایی از این فایل گرفتم،در هر لحظه از زندگیم لذت ببرم وسپاسگزار باشم.
من نسبت به خارجیها مقاومت داشتم واز زمانی که فایل های سفر به دور امریکا وزندگی در بهشت رو دیدم مقاومت هام خیلی کم شده،خداروشکر.
استاد شما راست میگید که اونجا مردم توحیدی ترن،شادترن.سپاسگزار ترن،خداروشکر.
خداروشکر که من انتخاب شدم که در این مسیر قدم بردارم،من هدایت شده به استاد عباس منش وآموزه هاش،خداروشکر.
استاد شما دستان خداوند شدید تا من هم به بهشتی که خداوند وعده اش را داده هدایت شوم.سپاسگزارم.
آرزوی سلامتی وسعادت برای شما استاد عزیز وخانواده صمیمی عباس منش دارم.
خدانگهدار.
سلام
غذایی که با دل و عشق پخته شود چه مزه ای عالی دارد
از زندگی لذت ببریم وبزاریم دیگران هم از زندگی لذت ببرند و از لذت بردن دیگران هم لذت ببریم
در را که باز میکنید می روید بیرون انگار در بهشت باز می شود
صدای آرام طبیعت دلبراست
دنبال خلوص ومثبت خالص باشیم
آن عکس آسمان که در دریاچه است چقدر عالی است و چقدر زیباست
همیشه در طبیعت انرژی خالص را دریافت کنیم
با هر کاری می توانیم از زندگی در طبیعت لذت ببریم ؛ مثل غذا پختن مثل شنا کردن
به یک کاری تمرکز کنیم تا به نتیجه برسد ، مثل آشپزی آقای ریک خدایا شکرت
هر کاری کنیم لذت ببریم مثل آشپزی مثل هرکاری دیگر حتی وقتی نشستیم و داریم فکر میکنیم
اخلاقهای خود رادر خود رشد بدهیم مثل تمیز بودن و نگهداری از طبیعت
چقدر قشنگه کسی به کسی کاری ندارد ولی درعین حال همه با هم هستند؛ و با هم بودن برایشان لذت دارد و هر کسی مستقلا خوب عمل میکند
از خود طبیعت برای لذت بردن ازخود طبیعت می شود استفاده کرد و لذت برد مثل کرمهایی که گرفته میشود برای ماهیگیری
وقتی از این جور سفرها که فقط با دل طبیعت است بر می گردیم چقدر انرژیمان زیاد است و چقدر بهتر میتوانیم عمل کنیم
همه کارها باید بادقت باشد وحتی لذت بردن هم با دقت باشد مثل قورباغه که برای ماهیگیری استفاده می شود ؛ چنان آن پسر با دقت عمل میکرد که چشمانش بی نظیر با دقت بود
بهتر عمل کنیم بهتر هم نتیجه میگیریم ازکارهای همه خانواده مشخص بود ؛ پس هر چه باورها بهتر باشد نتیجه هم بهتر است
چه خوبه آدم همه جوره اقدام کند و همه چیز را تجربه کند مثل انواع شیرجها که در آب زده میشد . همه مدل راتجربه می کردند.
نتیجه آن همه دقت و تمرکز در پختن غذا می شود نتیجه عالی
آرام آرام حرکت میکنند و کار را انجام می دهند تا نتیجه درست را بگیرند مثل چختن آن غذای خوشمزه
قائم به ذات بودن همه را می پسندم و عالیست
همه چیز قانون دارد و همیشه باید از قوانین پیروی کنیم درهر شرایطی برای گرفتن نتیجه خوب باید خوب عمل کنیم و طبق قوانین عمل کنیم مثل غذا خوردن و درست کردن آنها و مثل رعایت قوانین جهان
قوانین حرف اول را همه جا می زند چقدر عالیست خدایا شکرت .
خوشم آمد دلسوزی دیگه معنایی ندارد و اینطوری همه چیز سر جایش قرار میگیرد واصلا تعارف و دلسوزی بی جا ندارند و یاد این افتادم مثلا ما اگر همچینین غذایی درس کنیم صد دفعه تارف می کنیم که بیا بخور بیا بخور
موفق باشید
سلام استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز
واقعا داشتن نظم و قوانین و مهمتراز همه تعهد به قوانین و عمل بهشون باعث این آرامش و لذت بردن ددکنار هم میشه، وقتی مریم جان گفتی که اون اقا پسر وقتی اومد اگه درخواست غذا کنه به احتمال زیاد بهش نمیدن چون قبلا این انتخاب رو کرده خیلی درس بزرگیه برای اون بچه، شاید از نظر خیلی ها جالب نباشه وقضاوت درست نشه درباره این موضوع که حالا اون همه غذا چی میشه چقدر سنگ دلن و راست میگن که غربی ها بی احساسن و فلان ولی اگر از دید عباس منشی بهش نگاه کنی میبینی این یه درس بزرگ برای اون بچست که قبل از هرچیزی برسی لازم رو هنگام انتخاب بکنه و پاش بایسته و مسئولیت صدرصدی رو به عهده بگیره و مسلما این در آینده و کارهای بزرگ هم ریشه میکنه و شاید به همین دلیل که اونها یاد میگیرن تا مسئولیت پذیر باشن بدون اینکه احساسی باشن برخلاف جامعه ما که فقط دلسوزی و ترحم رو رواج میده،و در نهایت افرادی احساسی که نمیتونند تصمیم بگیرند و پاش وایستند و این عزت نفس رو هم خدشه دار میکنه وقتی کارهای نصفه نیمه زیاد بشه…درس جالبی بود و من لذت بردم
دخار شش ساله من شدیدا علاقه منده بهتون استاد وقتی صدای گوشیم رو میشنوه که دارم برنامه شمارو نگاه میکنم یا گوش میدم سریع میاد کنارم و بادقت گوش میده و باید بگم که خیلی عزت نفسش که من ناخواسته قبل از این که رو خودم کار کنم رو کمی خدشه دار کردمو دوباره داره بدست میاره ولذت میبرم وقتی از خدا صحبت میکنه و شکرگزاری رو بالذت و خواست خودش انجام میده
وقتی داشتم این فیلم رو میدیدم اومد کنارم نشست و هی میگفت پس کو عباس منش،بعد یه مدت دید نمیاید شروع کرد صدا کردنتون که عباس منش بیا ببینمت و اخری که اومدید گفت اهااااا عبلس منش اومد و کلی ذوق کرد، خداروشکر که دخترم از کوچکی به این چیزا علاقه داره مخصوصا شما استاد
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی و اعضای خانواده دوست داشتنی خودم
نمیدونم با این همه شور و شوقی که دارم از کجا شروع کنم به نوشتن اتفاقاتی که باعث شد به یکی از خواسته هام برسم/من در حال کار کردن دوره 12 قدم هستم که البته خواهرم خریده به همراه دامادمون و من هم دارم استفاده میکنم/امروز صبح داشتم جلسه اول قدم دوم رو میدیدم و از دقیقه 10 فایل یه حسی درونم هی میگفت بلند شو اول تمرین ستاره قطبی رو انجام بده و خواسته هاتو بنویس که اتفاقات امروزت رو خلق کنی/منم هی میگفتم باشه بذار بعد تموم شدن فایل مینویسم خلاصه فایل تموم شد یادم رفته بود بنویسم /رفتم حمام کردم بعد حمام رو به خدا کرده بودم و داشتم باهاش حرف میزدم/بعدش یادم افتاد که تمرینات ستاره قطبی رو انجام بدم/داشتم خواسته هامو با شوق و ذوق مینوشتم و یکی از خواسته هام این بود امروز یه معامله تلفنی با سود خوب داشته باشم (من فروشگاه لوازم خانگی دارم و به دامادمون هم شریکمه)با توجه به اینکه امروز جمعه هست و فروشگاه تعطیله/نوشتن خواسته هام تموم شد همین که شروع به تجسمشون کردم فک کنم یه دقیقه نشده بود گوشیم زنگ خورد دامادمون بود گفت یه مشتری تلفنی خرید کرده بیا در مغازه که با هم جنس رو بهش تحویل بدم/شما تصور کنید ادم چه حسسسسسسس فوق العاده ای داره خداااااااایا شکررررررت به خاطر قوانین بدون تغییر و ثابتت……..اگه فکر کردید داستان هدایت من برای رسیدن به خواسته هام تموم شده باید بگم که سخت در اشتباهید خخخخخخخ حالا بریم برای بک گراند این نشونه که چه چیزهایی دست به دست هم داده که من به خواستم برسم من رفتم در مغازه که به همراه دامادمون جنس رو تحویل بدیم از اینجا به بعد خوندنی تررررررره/ما جنس رو تحویل دادیم/به دامادمون گفتم داستان اینکه این مشتری خواسته امروز من بوده /بهش گفتم حالا داستان چی بود؟گفت این مشتری دیشب ساعتت12 شب زنگ زده و گفته لباسشویی میخوام و میتونید الان تحویل بدید من هم بهش گفتم که نه اگر میخوای فردا عصر میتونم تحویل بدم/مشتری هم قبول کرده دامادمون گفت که اول زنگ زدم به راننده مغازه که جنس رو تحویلشون بده گفته که من نیستم بعد خواسته به نگهبان پاساز بگه که تحویل بده با خودش گفته نکنه حالا چند نفر باشن و حمله کنند روز تعطیل جننسای توی پاساز رو ببرن به همین خاطر به من زنگ زده که با هم باشیم که مطمین تر باشه/چیزی که خیللللللللییییییی برای من جالب بود و هنوز هضمش نکردم این بود که خدایا اگر ترس داماد ما از بردن جنس ها نبود به من زنگ نمیزد یاد حرف استاد افتادم که میگفت چه بخواید چه نخواید شما دارید به پیشرفت جهان کمک میکنید و واقعا همین بود/حالا بماند که اون پشت گوش انداختن من برای نوشتن ستاره قطبی امروزم هم هدایت بود که داستان برای من جذاب تر بشه/امروز روز سوم تمرین ستاره قطبی من بود و چون روزهای قبل اتفاقاتی رو خلق کرده بودم و طبق قانون باید اتفاقاتی رخ میداد که بیشتر به من ثابت بشه مسیر درسته و من خالق زندگی خودم هستم به سمت این اتفاق زیبا هدایت شدم/برای تک تک تون ارزوی خلق زندگی عالی توسط خودتون رو دارم
در پناه الله یکتا پر از هدایت باشید
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز به همه دوستان خوبم
خداروشکر می کنم که با یه بار دیگه سریال زندگی در بهشت توانستم زیباییهای پرادایس را ببینم و لذت ببرم خدایا شکرت که مهمون های باصفایی هستند خودشون میرن سر یخچال کارشون رو انجام میدن برای خودشون غذا درست می کنم هر کس کار خودش انجام میده فشار به کسی نمیاد و موجب ناراحتی برای کسی نمیشه الهی صد هزار مرتبه شکر خداوند نعمت های پرادایس را یکجا به استاد خانم شایسته داده از آدمای خوب از طبیعت از تمام موجودات زنده ای که وجود دارند زندگی می کنم و لذت رو به این دو بزرگوار می دهم و ما هم با تصاویر خوب و دیدنی از خانم شایسته توانسته ایم به مطلب و زیبایی خوبی را در قالب این تصویر ببینیم و انرژی بگیریم
خدایاشکرت از این همه اتفاقات خوب در پرادایس که می افته تاحال مارو خوب کنه وانرژی بگیریم ودر مسیر درست هدایت قدم برداریم
خدایا شکرت وقتی کامنتهای زیبا ودوست داشتنی بچها با اون احساس خوب وعالی درمورد این فایلها ارزشمند میخونم لذت میبرم وعشق میکنم دست تک تک شون رو میبوسم که انرژی خوبی رو به این سایت تزریق میکنند
همه دوستان را به خدای بزرگ و مهربان میسپارم
درپناه الله یکتا شاد سلامت پیروز و سعادتمند باشید انشاالله
به نام خدای یکتا
از خدای عزیزم دوست وهابم سپاسگزارم که این فایل رو جلوی چشم من قرار داد تا ببینم
خدای من، یه سگ با چشم های یکی آبی و یکی قهوه ای ….. وای از قدرت خداوند
چه دریاچه زیبایی. خدایا شکرت انگار بوی دریاچه رو احساس کردم.
وای فکرشو بکن یه قایق پایی داشته باشی هرچند دور که دلت بخواد سوارش بشی…..
وای ماهیگیری رو بگو من عاشق ماهیگیریم. خدا جون شکرت
من امروز تونستم با ستاره قطبی روزم رو بسازم خدا جونم ممنونم.
امیدوارم یه روز رفتن به دریاچه و شنا و قایق سواری رو برای خودم خلق کنم
به نام خدای بخشنده مهربان
سلام به همه دوستان عزیزم
چقدر دلم براتون تنگ شده بود.برای کامنت نوشتن…
امروز زدم روی نشانه من و این فایل اومد.یاد حرف استاد افتادم که تو قدم دوم جلسه دوم میگفتن وقتی بدونی قانون اینه که احساس بد اتفاقات بد تردیدی نداری که اگه نتونی حالتو خوب کنی اتفاقات بد برات میوفته مثال افتادن از دره هم زدن که حتی اگه یه بوته خار پیدا کنی محکم دستتو میگیری بهش تا نیوفتی.امروز یکم نوسان احساسات داشتم و نمیدونستم چجوری حالمو خوب کنم.نمیدونم شما هم اینجوری شدین یا نه که بعضی وقتا هیچی خوشحالت نمیکنه بعد باخودم گفتم نه من الان تو مسیر اشتباه هستم باید یه راهی پیدا کنم.اومدم تو سایت و حسم گفت بزن رو نشانه من.وقتی کامنت ها و متن انتخابی رو خوندم انگار قلبم آروم شد.بازم یاد حرف استاد تو همون جلسه افتادم که میگفتن نیاز به تکنیک خاصی نیست برای اینکه حالتو خوب کنی در هر لحظه بهت گفته میشه چطور حالتو خوب کنی و من امروز بهش رسیدم.هر روز حرف های استاد و قانون داره برام بیشتر جا میوفته.خیلی وقتا ما خیلی چیزارو سخت میکنیم برای خودمون.همین زندگی کردن بعضی وقتا که قلبم آرومه آنقدر همه چی ساده و راحت پیش میره که میگم بابا همینه این خطو باید ادامه بدی اما ذهن این وسط هی میاد از مسیر درست خارجت میکنه
این روزها سرم خیلی شلوغه.حتی وقت نمیکنم درست حسابی دوره ها و فایل هارو گوش بدم.همش از خدا میپرسم خدایا قدم بعدی چیه باید چیکار کنم.هنوز نتونستم علاقه ام رو پیدا کنم.کاری که عاشقش باشم همش از خدا این سوالارو میپرسم خدا فقط میگه صبر کن صبر کن این مسیری که توش هستی رو ادامه بره به وقتش بهت گفته میشه.اینجا برای خودم ردپا میذارم تا بعدا بیام و ببینم از چه مسیری رفتم…
این مدت خیلی اتفاقات خوبی برام افتاد.تو یه محیط شاد با آدم های شاد و ذهن های ثروتمند مشغول به کار شدم.دقیقا خواسته هام خلق شدن.همشون شریفن و تمرکزشون روی نکات مثبته.همه چی رو آسون میگیرن و کلی احساس ارزشمندی بهم دیگه میدن.این مدت من خیلی قوی تر شدم خیلی جسور تر شدم.واقعا احساس میکنم تو یه سفر خودشناسی هستم.کلی نقاط قوت و ضعف رو شناسایی میکنم.چیزهایی که قبلا فکر میکردم نقاط قوتمه حالا میبینم نقطه ضعفمه و از کمبود عزت نفسه و بالعکس.روابطم با آدم ها خیلی بهتر شده بیشتر دوسشون دارم و بهشون احترام میذارم.
جریان ثروت چقدر بیشتر شده تو زندگیم.چقدر تو محیط کارم فراوانی ثروت و نعمت رو میبینم.خدایا شکرت.نمیدونم قدم های بعدی چیه اما میدونم هدایت میشم همونجوری که تا الان هدایت شدم.حتی یه آدمی رو میبینم که دقیقا ویژگی هایی که من همیشه دلم میخواست و تو رویاهام میدیدم رو داره.همه چی نسبت به قبل خیلی نرم و روون شده.هرجا چرخ ها گیر میکنه میگم تقصیر خودمه خودم یه جا چوب گذاشتم لای چرخ ها.دیگه با دولت و جامعه کاری ندارم.یه زمان فکر میکردم باید با جامعه همراه باشم ولی الان میبینم طرز تفکر جامعه ای که توشم صد و هشتاد درجه با دیدگاه من تفاوت داره.آدم هایی که منتظرن یکی از بیرون بیاد زندگیشونو درست کنه و از بیرون از خودشون توقع دارن و تو این انتظار میپوسن….واقعا خدایا شکرت که هدایتم کردی.اگه منم از قلبم پیروی نمیکردم الان مثل همون آدم ها فکر میکردم و هرروز تو این باتلاق فرو میرفتم…خیلی حرف ها دارم.واقعا نمیدونم چجوری هدایت شدم به این مسیر ولی یه زمان منم از دین و خدا و آخرت زده شده بودم میگفتم همش چرتو پرته ولی قلبم میگفت یه چیزی هست که من نمیدونم.شاید چون به ندای قلبم گوش دادم و نشانه هاشو دنبال کردم الان اینجام شاید چون دنبال حقیقت بودم الان اینجام.نمیدونم ولی خدایا هزار مرتبه شکرت که اگه دستمو نمیگرفتی الان ته دره بودم.
هرجا یکم اوضاع از دستم خارج میشه میگم اشکال نداره خودم خلقش کردم خودم درستش میکنم.وقتایی که شک و تردید و ترس میاد سراغم میگم نه میشه شاید روندش کند باشه ولی بلخره اتفاق میوفته همونطوری که تا الان اتفاق افتاده
خیلی حالم بهتر شد.استاد جذاب و خوش هیکلم و خوش استایلم عاااااشقتونم.دوره دوازده قدم عااااالیه عالی .اصلا یه آدم دیگه از من ساخته.دوست دارم محکم بغلتون کنم و بگم مرسی که اومدین تو زندگیم.بی صبرانه منتظر دوره احساس لیاقت هم هستم تا باز رشد کنم اونقدر رشد کنم تا هم فرکانستون بشم و تو آمریکا از نزدیک ملاقاتتون کنم.شما و خانم شایسته فرشته هایی از طرف خدای مهربونم هستید که درست زندگی کردن رو برام معنا کردید.عااااشقتونم.بوس به روی ماه جفتتون
خدایا شکرت که تو یه سایتی هستم که همه برای خودشون ارزش قائلن و روی بهبود شخصیت و زندگیشون کار میکنن