سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵6 - صفحه 9

311 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    یاسین اسدی گفته:
    مدت عضویت: 2028 روز

    سلام بر همه مخصوصا استاد گرامی

    با تشکر از پروردگار مهربان و دانا که لطف کرد که با شما اشنا بشم

    چقدر مطالب و نکات اموزنده گفتن استاد

    خییلی برام جالب بود مخصوصا بازی بچه با عروسک و صحبت در مورد تجسم

    با تشکر از همه دوستان عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مرضیه پری پور گفته:
    مدت عضویت: 2747 روز

    به نام تنها فرمانروای جهانیان

    سلام به تو عزیز دلم که با اون چشمای خوشگلت داری این کامنت رو می خونی، یه لبخند خوشگل هم بزن که خدا عاشق دیدن لبخند روی لبهای زیباته

    خدا جونم رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که امروز هم دیدن این فایل زیبا رو روزیم کرد.

    همین صحنه اول پر از رنگ های شاد و زیباست تیشرت قرمز ریک سبزی چمن، آبی آسمان، سفیدی ابرها، نارنجی کفش های ریک، قرمزی بشقاب خانم شایسته نازنینم، لباس ارتشی طیف مختلف سبز رنگ استاد، خاکستری سنگ ها، قهوه‌ای چوب کلبه، آبی تیشرت کریس، انعکاس آبی آسمان و سبزی درختان در آب دریاچه، خدایا شکرت شکرت شکرت برای این همه رنگ و زیبایی و تنوع در جهانت

    تحسین می کنم ریک عزیز رو که این همه غذاهای متنوع و خوشمزه و عالی رو می پزه، این دفعه این جمع دوست داشتنی رو دعوت کرده به یک بیف استراگانف خوشبو و خوشمزه دیگه. خدایا شکرت

    تحسین می کنم استاد عزیزم رو که با اینکه بوی غذا دیونه اش کرده اما نفس خودش رو کنترل کرد. و از این غذا حتی نچشید، یعنی اونجا که داشت مواد تشکیل دهنده اش رو می گفت من گفتم الان یه تیکه از قار چ رو می چشه، ولی دیدم ، خدای من درود بر این همه کنترل نفسش، 👏👏👏👏

    با دیدن این کنترل نفس و نخوردن خوراکی ها ،حالا دقیقا درک می کنم که با چه تعهدی ورودی های ذهنش رو کنترل کرده، استاد نوش جانت زندگی در رویاهات و تحقق این بهشت روی زمین در زندگیت، الان بهتر درک می کنم که چرا نتایجت این همه با دیگران متفاوته، درود بر تو ، استاد جونم 👏👏👏👏

    این کنترل نفست بهم این درس رو داد که وقتی تصمیم به انجام یک تغییری گرفتم با تمام وجودم به اون متعهد بمونم.

    با تمام وجودم تحسینت می کنم، توحیدی ترین الگوی دنیا

    تحسین می کنم ریک عزیز رو که برای خانم شایسته نازنینم صندلی خودش رو آورد، خدایا شکرت برای فرهنگ های عالی. بهم این درس رو داد از هر فرصتی برای مهر و محبت به پاره های وجودم، پاره های خدا استفاده کنم. خدایا شکرت

    خداییییی من چه دسر خوشگلی، گیلاس و شکلات و کره ، چه ترکیب زیبا و خوش رنگی، خوب جهان هم به تعهد استاد پاسخ داد اونو به دسر خوشمزه دعوت کرد.خدایا شکرت

    بهم این درس رو داد که وقتی با احساس خوب و تعهد به تصمیمم عمل کنم، خداوند بهم جایزه عالی تری می ده.

    این همون مفهوم تقوی هم هست، وقتی که ما تقوی الهی داشته باشیم خداوند هم بی نهایت نعمت روزی ما میکند و در زندگی ما گشایش ایجاد می کنه. خدایا شکرت

    تحسین می کنم توجه و تمرکز خانم شایسته نازنینم بر روی نکات مثبت رو که اشاره می کنه به استقامت آتیش در زیر باران و پخت بیف استراگانف و این دسر خوشمزه، خدایا شکرت

    بهم این درس رو داد که دوام آوردن و در مسیر ماندن در روبرو شدن با تضادها ، برام نتایجی پر از خیر و برکت ر به ارمغان میاره، خدایا شکرت

    تحسین می کنم این نظم و انضباط این مهمونای دوست داشتنی رو که توی صف ایستادن تا از اون دسر خوشمزه نوش جان کنند، خدایا شکرت

    به به چه خوش رنگ و زیبا شده، البته نمی تونم خوردنش رو تصور کنم چون از استاد کنترل نفس رو یاد گرفتم و منم چند وقتیه که شکلات و شکر و شیرینی و قهوه و چای سیاه و اینجور خوراکی ها رو کلا کنار گذاشتم، پس به تصمیمم متعهد می مونم، با وسوسه درست کردنش مقابله می کنم و به جاش همین الان یک بشقاب گیلاس خوشمزه و خوشگل زدم بر بدن.خدایا شکرت

    چقدر جالبه که اول به بزرگتر ها میدم ، فکر کنم این بهترین روش برای آموزش صبر و احترام به بچه‌هاست، تحسین می کنم این فرهنگ بی نظیر رو خدایا شکرت

    نوش جونتون عزیزانم این دسر خوشمزه

    تحسین می کنم این فرهنگ عالی رو که وقتی همه در هم جمع میشن بازی می کنند و لذت می برن، خدایا شکرت

    استاد چند بار این قسمت توضیحات تون رو گوش دادم، یاد زمانی افتادم که خونه پدر بزرگ مادر بزرگ مادریم همه مون جمع می شدیم و ما که کم سن و سالتر از بقیه بودیم چند گروه می شدیم و حکم بازی می کردیم، کلی لذت می بریدم و می خندیدیم، مچ همدیگه رو توی لال بازی ( تقلب کردن با اشاره هم تیمی ها) می گرفتیم و کلی کیف می کردیم، وقتی بابا بزرگم می اومد همه مون ورق هامون رو قایم می کردیم چون خیلی خیلی مذهبی بود و می گفت خیر و برکت رو با این ابزار آلات…. از زندگیم می برین، و ما هرچیزی می گفتیم که بابا ما شرط بندی نمی کنیم، قبول نمی کرد و می گفت بازی کردن باهاشون کراهت داره، خلاصه گذشت اون سالها و من خیلی ساله دیگه با ورق بازی نکردم، ولی تا دلتون بخواد دور هم جمع شدیم و غیبت کردم و غیبت شنیدم و قضاوت کردم و … ولی جای خالی شادی توی جمع هامون رو خیلی احساس می کردم، خدا رو هزاران مرتبه شکر که منو به راه راست هدایت کرد و یکبار. دیگه دارم شیوه صحیح زندگی کردن و لذت بردن و شاد بودن و قدر لحظه ها رو دونستن و به همه مردم جهان چه اونایی که با من هم عقیده و هم مسیرن چه به بقیه که روش خودشون رو دارن، عشق می ورزم، چند روزی درگیر یک احساس منفی و خشمی درونی بودم که بلاخره ریشه اش رو پیاده کردم و فهمیدم به خاطر صحبت ها و عملکرد نا درست یک نفر بوده ، نکات مثبت شخصیتی و رفتاریش رو برای خودم مرور کردم ، تحسینش کردم و از خدا برای ویژگی های خوبش سپاسگزاری کردم و با تمام وجودم لبریز آرامش و احساس بی نظیری شدم. سپاسگزار خداوندی هستم که بر کلام استاد عزیزم جاری میشه و هر لحظه منو در اتصال بیشتری به خودش قرار میده، عاشقتتتتم آرام جانم.

    استاد عزیزززززززم خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که بودن در این مسیر و هم فرکانس بودن با دوستان بی نظیرم در این خانواده صمیمی اینقدر شیوه زندگیم رو تغییر داده که اکثر مواقع تمرکزم تماما روی نکات مثبته و تا خودآگاه جمعی هم توی اون قرار می گیرم جو مثبتی رو تجربه می کنم که ان شاالله با طی کردن تکاملم اون اکثر مواقع به همیشه تبدیل می شه، و ایمان دارم که منم اون موقع به چنین بهشتی که شما در حال تجربه اش هستید هدایت میشم و در مدارش قرار می گیرم، خدایا شکرت

    تمام اتفاقات زندگی ما با تمرکز ما در این لحظه داره رخ میده، خیلی تمرکزتون رو جدی تر می گیرید

    یعنی اتفاقات آینده ما چیزی نیست غیر از اون فرکانسی که این لحظه داریم ارسال می کنیم

    خدای من عاشقتم استاد که از هرچیزی برای یادآوری قانون به ما استفاده می کنی، یعنی هزاران بار هم با خودمون تکرار کنیم که کانون توجه ما فرکانس های ما رو می‌سازند و فرکانس هاب ما اتفاقات و تجربیات زندگی مون رو لازم راه طولانی داریم برای درک کردنش و عمل کردنش در تمام لحظات زندگی مون، پس با هر بار تکرارش از طرف شما و مودم و کامنت های دوستان یک قدم به درک بهتری نزدیک‌تر میشم و بازم یاد این جمله بی نظیرتون افتادم که قشنگی خدای من اینه که از همون لحظه ای که شروع به تغییر کانون توجه و باورها و فرکانس مون می کنیم ، نتایج مون هم تغییر می کنه خدایا شکرت برای قوانین ثابت و غیر قابل تغییرت شکرت شکرت شکرت 💖

    خداجونم عاشقتتتتم که منو در این مسیر صحیح قراردادی تا با دیدن این الگوها ها و این شیوه علی صحیح زندگی و این همه نکات مثبت و زیبایی کانون توجه و تمرکزم رو روی خواسته هام بذارم،

    استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم برای هزارمین بار برای این همه عشقی که سخاوتمندانه نثار ما می کنید ممنونم ممنونم ممنونم

    عزیزم تیتوم داره با عروسکاش بازی می‌کنه، دقیقا همین طوره استاد دختر منم برای هر کدوم از عروسکاش اسم انتخاب کرده و هر کدوم یک زندگینامه خاصی دارن و پسرم هم برای حیوانات اسباب‌بازی و ماشین هاش اسم گذاشته و کلی ماجرا ها دارن هر کدومشون، وقتی من باهاشون بازی می کنم، و گاها یادم میره که مثلاً پریرخ دیروز از طرف مدرسه شون رفته اردو و قراره امشب برگرده، و سراغش رو میگرم اون وقت دخترم شاکی میشه که چرا یادت نیست ، منم کلی با شوخی و خنده سر وتهش رو هم میارم😂😂😂 کلی هم لذت می برم از بازی کردن باهاشون😍😍😍

    البته دارم سعی می کنم که این زمان بازی کردن رو روزانه بیشتر کنم و حداقل به روزی یک ساعت برسونمش ، چون کلی احساسم عالی تر میشه و دقیقا یاد قدرت تخیلی که خدا بهم اعطی کرده می افتم و احساس می کنم عضله تخیلیم قوی تر میشه. خدایا شکرت

    به به چه آهنگ زیبایی ممنونم ممنونم

    عزیزم عروسکاش هم ثروتمندن، هم دستبند، عینک و این همه تنوع در لباس 😍😍😍😍

    استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم ممنونم برای اینکه بهترین الگوهای زندگی من و بهترش اینه که بگم تنها الگوهای زندگی من شدین.

    دوستان عزیزم ممنونم برای کامنت های بی نظیری که به اشتراک می گذارید.

    خدا جونم برای اینکه دیدن این فایل زیبا و دریافت این همه درس و آگاهی رو روزیم کردی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖

    در پناه خدا در تمام جوانب زندگی موفق باشید 💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مرضیه پری پور گفته:
      مدت عضویت: 2747 روز

      به نام تنها فرمانروای جهانیان

      سلام به همه عزیزانم

      خدا رو هزاران هزاران مرتبه سپاسگزارم برای قوانین ثابت و غیر قابل تغییرش در این جهان

      اصلأ دارم بال در میارم از دیدن نشانه قانون و نتیجه عمل کردن به اون

      خدا جونم آخه تو چقدر ماهی

      این قسمت از این کامنتم رو دوباره بخونین:

      «چند روزی درگیر یک احساس منفی و خشمی درونی بودم که بلاخره ریشه اش رو پیدا کردم و فهمیدم به خاطر صحبت ها و عملکرد نا درست یک نفر بوده ، نکات مثبت شخصیتی و رفتاریش رو برای خودم مرور کردم ، تحسینش کردم و از خدا برای ویژگی های خوبش سپاسگزاری کردم و با تمام وجودم لبریز آرامش و احساس بی نظیری شدم.»

      این کامنت رو من دیروز نوشتم و با تمام وجودم اون فرد رو بخشیدم و بابت همه ویژگیهای خوبش از خدا سپاسگزاری کردم .

      و خدا جونم بهم یک جایزه عالی داد یک هدیه خیلی خیلی عالی از طرف خودش به وسیله این آدم برام فرستاد.

      خداجونم ایمان دارم و تایید می کنم که این هدیه فقط و فقط از طرف خودت بود که یک آدم رو در عرض چند روز و بعد از چند ساعت سپاسگزاری و صحبت های من با خودت ۱۸۰ درجه تغییر دادی،

      ۱۸۰ درجه تغییر یعنی اینکه من الان به هر کی که این آدم رو می شناسه بگم بهم هدیه داده، اونم چه هدیه ایییییییی، با اطمینان بهم میگه یا دیونه شدی یا توهم زدی خخخخخ

      پس با یقیین ۱۰۰٪ قلبی میگم که این هدیه فقط و فقط جایزه و هدیه خداست به من به خاطر عمل کردن به قانون ثابتش.

      خدا جونم ، آرام جانم بازم برای قوانین ثابت و غیر قابل تغییرت سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

      خداجونم عشق من، مرا روز به روز به درک و عملکرد عالی تری در مورد قوانین ثابتت برسان

      خداجونم هدایتگر من، مرا در این مسیر صحیح پر از نعمت و ثروت ثابت قدم و مستدام نگه دار.

      عاشقتم صاحب اختیار من💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    فاطمه کیانی گفته:
    مدت عضویت: 2197 روز

    سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی و همه دوستای عزیزم

    خانم شایسته عزیز ممنون بابت فیلمبرداری و خنده های باحالت

    خدارو شکر،خیلی ممنونم که این زیبایی هارو با ما به اشتراک میگزارید.

    سید عزیز و دوست داشتنی فقط خدا می دونه که چقدررررر حالم خوب میشه وقتی این سریال رو میبینم.

    وچقدر ارزشمند و لذت بخشه که تو وجود شما،شادی ،عشق،حال خوب،فروتنی،باحالی،جذاب بودن، هماهنگی با خود،و بالاتر از همه توحیدی بودن و درست و باشرافت زندگی کردن رو آدم می تونه ببینه .

    واقعا خداروشکر

    دوستون دارم☺💛💛💛💛💛

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    نازنین بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 3298 روز

    سلام

    من عاششقتونم

    استاد عزیز دلم بانو عزیز دلم

    خیلی دلم تنگ شده بود برای نوشتن، من خوشبختترین دختر دنیا هستم

    استاد عزیز دلم ،تازه دارم میفهمم بودن و لذت بردن با آدم ها و لذت بردن یعنی چی ،استاد اومدم بگم ، من به خودم افتخار میکنم ، میدونم شما هم به من افتخار میکنی ، استاد من همون نازی….. دلم میخواهد فقط بری نظر اولم د تو این سایت بخونی، استاد دوست ندارم برات تعریف کنم که چه ها داره میشه، فقط دلم میخواهد از نزدیک ببینی

    استاد از عاشق شدن مشاور نفر دوم رئیس جمهور ترکیه تا …. غرق شدن در مسیر تبدیل شدن به بزرگترین بیزینس وومن در حوزه کسب و کارهای آنلاین در جهان

    استاد من خیلی به خودم افتخار میکنم، دلم میخواهد بقلت کنم و با همه وجودم بهت بگم، مرسی که ادامه دادی ، با اینکه نمیدونستی یکی از شاگردهات نازنین و بی نهایت آدم دیگه

    خیلی عاشقتم، مطمئنم به زودی همدیگر و میبینم و هیچ ایده ای در موردش ندارم

    بانو من همچنان سپاسگزارتم بابت سفر به دور آمریکا که فصل اصلی تری از هم مداری من با اموزه های این سایت بود، و به جرات میگم، من و از بیراهه آوردی تو راه، بانو دور دوم سفر به امریکام تموم شد، اولین نظر صدم ،نظر من بود، بانو از ته دلم عاششقتم و میبوسمت، بابت تمام صحنه هایی که ثبت میکنی

    بانو با تک تک صحنه های تو و زندگی لحظه به لحظه من ،گره ای عمیق خورده ، و به محض دیدنت با جزییات میگم برام با عشق ، چقدر دلم خواست با هم عروسک بازی کنیم.

    بوسه عشق بر تک تک دستانی که در این سایت تایپ میکنند، خدای من الله اکبر از تک تک نظرات این عشاق راه تو ، خدای من، معبود من سپاسگزارم

    معبود من زیبای من ، شکرگزار کدوم نعمت تو باشم ، ناتوانم از شکر گزاری بی نهایت عشقت که در زندگیم جاری ساخته در مالم در روابطم،ومهمتر در حسم،معبودم چطور به اینجا رسیدم ، که درک کردم من خالقم ،آیا چیزی به غیر از هدایت تو بود،معبودم چطور درک کردم، که کنترل احساسم در دست خودم هست ، و مرگ بر آن زمانی که کنترل احساسم را به هر عامل بیرونی که بی نهایت است دررجهان بدم،

    آیا چیزی به غیر از هدایت تو بود.

    معبودم ،زیبایم، من فقط با احساس تو دارم زندگی میکنم، احساس خوب، چطور درک کردم ، که تمام این کار کردن ها روس خودم برای داشتن احساس خوب، احساسی که از کنترل ذهنم می آید، آیا این چیزی به غیر از هدایت تو بود،معبودم چطور درک کردم جاری ساختن احساس خوب در وجودم فارغ از شرایط ،اصل داستان زندگی است،اصلی است که وصل شدن به تو در آن زمان میسر میشود،آیا چیزی به غیر از هدایت تو بود.

    معبودم چطور درک کردم، روابط و پول و هر عامل بیرونی اصل داستان نیست ، بلکه پاداش داشتن احساس خوب در مسیر برداشتن در مسیر عشقی هستی که نتیجه اش فقط گسترش تو است و جهانت که به قدرت عشق و احساس خوب خلقش کردی و تکاملش میدی؛آیا چیزی به غیر از هدایت تو بود.

    معبودم من بی صبرانه بیقرارت هستم برای درکت و وصلت ، و من خوشبخترین دختر در جهان هستم.

    بوسسسسس ،عاشققق همتونم ، و به امید خدا همه به زودی در پرادایس دور آتیش

    عاشششقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مرضیه پری پور گفته:
      مدت عضویت: 2747 روز

      سلام نازنین جانم

      سلام عزیزدلم

      چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم و تحسینت کردم،

      عزیز دلم برای تمام موفقیت هات که کسب کردی تحسینت می کنم و بهت تبریک میگم

      از اینکه برای بار دوم کل قسمت های سفر به دور آمریکا رو دیدی تحسینت می کنم عشقم

      منتظر خوندن نتایج فوق العاده ات هستم عزیز دلم 😘😘😘

      به امید خدا همه به زودی در پرادایس دور آتیش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    آرامش گفته:
    مدت عضویت: 2450 روز

    سلام دوستان من

    سلام استاد و مریم عزیزم

    بچه ها در مورد غیبت کردن و غیبت شنیدن من میخواستم چیزهایی رو که خودم دیدم و متوجهش شدم رو بنویسم. خیلی وقت ها من بین اطرافیان دیدم که وقتی دور هم جمع میشن به قول استاد میشینن راجب رئیس جمهور و شرایط سیاسی مملکت صحبت می کنن( اصلا دیگه شده یک عادت بین ایرانی ها ) و فقطم راجبه خصوصیات بد اون آدم ها صحبت میشه و یا مثلا میشنن راجب یک شخصیت معروف صحبت می کنن و مدام ویژگی ها و سبک زندگی اون آدم رو قضاوت می کنند، یا مثلا راجبه ویژگی ها ی بد یک فروشنده ای که باهاش برخورد داشتند صحبت میکنند،خوب این که دیگه شده یک رسم، حداقل بین اطرافیان من، اما نکتش اینجاست همین آدم ها به شدت به نماز، به روزه و همه اعمال مذهبی که هممون میشناسیم اعتقاد قوی دارند، به اینکه غیبت نباید بشود هم اعتقاد دارند و خود من از بچگی از زبان همین ادم ها شنیدم که غیبت کردن مثل خوردن گوشت برادر خود است( حالا دیگه نمیدونم این جمله ریشه اش از کجا هست، من از زبان اطرافیانم شنیدم) حالا شما حساب کنید انسان هایی که انقدر معتقدند به اینکه غیبت گناه است، میان با فراق بال و آسودگی خاطر راجبه یه شخص سومی غیبت میکنند، بچه ها تاکید میکنم انسان هایی که معتقدند غیبت گناه است میان با فراق بال و آسودگی خاطر غیبت میکنند،( خیلی فکر کنید به این جمله و به ادامه ی کامنت من) چی میشه که این انسان ها با وجود یک همچین اعتقادی ،با خیال راحت راجبه یک شخص سوم صحبت میکنن یا همون به قول معروف غیبت می کنند خیلی وقت ها خود من از وقتی که وارد این مسیر شدم و قوانین رو یاد گرفتم ( تاکید می کنم قوانین رو یاد گرفتم ، نه اینکه چیو خدا گفته گناهِ و چیو گفته گناه نیست )بهشون گفتم راجب شخص دیگه ای صحبت نکنین، درست نیست، ( هیچ وقت نگفتم گناهِ ، نا خود آگاه گفتم درست نیست) بعد من چی مشنوم از اون ها: یک سری جواب های به ظاهر منطقی که برای منی که قانون رو درک کردم منطقش پوچِ پوچِ، مثلا در مورد همون مثال فروشنده، من بارها شنیدم که میگن بابا تو که نمیشناسیش اشکالی نداره راجبش صحبت کنیم، ببنید چطوری ذهنشون اومده اینو براشون منطقی کرده که چون اون انسان رو از نزدیک نمیشناسی و یا مثلا نسبت خونی باهاش نداری حق داری که راجبش صحبت کنی، ذهنشون براشون منطقی کرده که حالا چون اون انسان غریبه هست خدا گناه حساب نمیکنه ، ویا مثلا در مورد شخصیت های معروف و سیاسی ، ذهن میاد منطقی میکنه که چون اون ادم یه شخصیتی هست که همه ی جهان میشناسنش تو حق دار ی که راجبش صحبت کنی و تو این موارد خدا گناه حساب نمیکنه ،اینا همون نجواهاست که خیلی از ماها اجازه ی جولان دادن تو ذهنمون رو بهش دادیم که تبدیل شده به یک باور و این باور غلط رفتار همین انسان هایی که من واقعا تو خیلی از موارد دیدم به خدا اعتقاد دارند رو تحت تاثیر خودش قرار داده حالا این طرز فکر ریشه اش از کجا میاد از همون نگاه انسانی ای که به خدا داریم، حالا چی شده که مثلا یکی مثل من که تا همین چند وقت پیش دقیقا مثل همین انسان ها بودم دیگه نمی تونم به خودم اجازه بدم که راجبه شخص سومی صحبت کنم چون از قانون فرکانس اگاه شدم، ببنید بچه ها استاد خیلی قشنگ گفت شخص سوم، اطرافیان من میگن فلانی رو نمیشناسی اشکالی نداره، چی مشه که استاد میگه شخص سوم ،چون از قانون فرکانس اگاهِ و چون از قانون فرکانس و سیستم حاکم بر جهان هستی اگاهِ به هیچ عنوان ذهن یا همون به قول استاد نجواهای شیطانی نمیتونه منطقی براش پیدا کنه که رازیش کنه مثلا غیبت کنه و یا هر موضوع دیگه ای که ما میدونم فرکانس خوبی نزد خدا نداره.

    همه این ها رو نوشتم برای اینکه پی ببریم به اینکه تو ذهنمون خدا رو چه جوری باور کرده باشیم، اینکه خدا اگر گفته عملی رو انجام ندهید منظورش این بوده که گناه نکنید و یا منظورش این بوده که این عمل فرکانس مخربی برای تو دارد، اگر با ریشه ی گناه به قضیه نگاه کنیم بالخره ذهن یه راهی پیدا می کنه که راضیت کنه و متقاعدت کنه که اشکالی نداره تو این شرایط خاص گناه حساب نمیشه، اما اگر از سیستم حاکم بر جهان هستی آگاه باشیم و بدانیم که به قول استاد هیچ لحظه ی بعدیِ از پیش تعیین شده ای وجود ندارد و من هر چقدر هم نزد خدا محبوب باشم، حالا میخوام انسان مذهبی ای باشم یا پیامبر باشم، یا استاد عباس منش باشم و یا همین مژگانی باشم که الان داره این متن رو تایپ میکنه خدا فقط و فقط فرکانس من رو دریافت میکنه و لحظه ی بعد من داره با فرکانس همین لحظه ام خلق میشه و آگاه باشم که چه اعمالی فرکانس بد دارد و چه اعمالی فرکانس خوب دارد( بچه ها این نکته هم خیلی خیلی مهمِ که تشخیص بدیم چه اعمالی چه فرکانس های بدی دارد) دیگه به خودم اجازه ی غیبت کردن نمی دهم، چون می دونم که صحبت کردن راجبه شخص سوم و یا به قول استاد راجبه شرایط حساس کنونی لحظه ی بعد من رو خراب میکنه.

    خدایا شکرت که این اگاهی های ارزشمند رو به من دادی و به من قدرت دادی تا بنویسم و من این اگاهی ها رو با دوستانم به اشترک بذارم، دوستان من چند ماهی بود که اثیر احساس گناه شده بودم، حالا میفهمم که استاد چرا انقدر تاکید میکنه که این فرکانس به شدت مخربِ، با وجود این همه شنیدن از استاد ولی نمیتونستم خودم رو رها کنم از این احساس( هنوزم کاملِ کامل رها نشدم) دلیلش هم همین نگاه انسانی داشتن به خدا بود و همین باورهایی که از اطرافیانم راجبه خدا داشتم، اشتباه من این بود که به جای اینکه برم سراغ اینکه بفهمم چرا خدا گفته این عمل رو انجام ندهید، میرفتم دنبال اینکه چجوری خدا میتونه من رو ببخشه، ببنید چه طوری با وجود این همه ادعا افتادم تو دام ذهن، چه اتفاقی برام افتاد هر چقدر بیشتر سرچ کردم ذهنم بیشتر درگیر اون موضوع شد با منطق های پوچِ متفاوت که مثلا بیا باوری بساز که تو را متقاعد کند که خدا می بخشد، و یا مثلا بیا سرچ کن چرا نباید انسان این عمل را انجام دهد، این طوری برات منطقی میشه و رها میشی از درگیری های ذهنی ( اینا رو مثال میزنم تا تشخیص بدیم نجوا چیه ، صدای خدا چیه )حالا طبق قانون هر چقدر با هر منطقی به اون موضوع توجه می کردم بیشتر به سمت شرایطی هدایت میشدم که راجبه همون موضوع خاص بود که خدا به من فرمان داده بود باید از زندگیت حذفش کنی، تنها چیزی که خدا بهم گفت، این جمله بود به هیچ عنوان و با هیچ منطقی به ان موضوع فکر نکن، اما من گوش به نجواها دادم که باید باوری بسازم که برایم منطقی شود که خدا میبخشد ویا چرا خدا گفته که این عمل را از زندگیت حذف کن، خدا قشنگ گذاشت من بچرخم تا درس بگیرم، استاد نمیدونی چه درگیری ذهنی ای برای خودم ایجاد کرده بودم، مژگانی که با دو سال شاگردشما بودن زندگیش رو تبدیل کرده بودبه بهشت ، انقدر ساده افتاد به دام ذهن و انقدر خودم رو درگیر اون موضوع کردم که دچار احساس گناه شدم و همین بهشت تبدیل شد به یک جهنم، ولی خدا خیلی خیلی دوسم داشت قشنگ گذاشت من بچرخم و گوش بدم به منطق های پوچ این نجواها، وقتی که همه ی دورهامو زدم گفتم خدایا کمکم کن منو ببر به همون بهشت، این نجواها همه ی ذهنم رو گرفته، و این جا بود که چنان خدا به من مهربانی کرد و چنان دست مهربانانه به سوی من آورد که نمیدونم الان باید چه جمله ای بابتش بنویسم، گفت بیا از اول همه ی چیزهایی که استادت گفته رو دقیق تر بررسی کنیم، از کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم شروع کرد، با اون کتاب چنان درکی به من داد که به خودم اجازه دادم به حرف خدا گوش کنم و دیگه با هیچ منطقی به اون موضوع فکر نکنم، ولی احساس گناه عمیق رفته بود توی وجود من، باز خدا انقدر من رو دوست داشت که آرام آرام من رو هدایت کرد و انقدر بهم اگاهی های ناب و خالصِ خالص از قوانیش داد تا بتونم آرام آرام خودم رو از این احساس رها کنم، به طرز عجیبی من رو هدایت کرد به فایل بررسی نامه ی 21 حضرت علی (ع) ( این فایل معجزه کرد برای من) استاد حرف هات توی اون فایل معجزه کرد توی زندگی من، حالا به لطف الله رسیدم دوباره به بهشت قشنگم و نکته مثبت همه ی این ماجرای من این جاست که با این تضادی که برام به وجود اومد من به درکی عمیقی از قوانین رسیدم، به درکی عمیقی از مهربانی و بخشندگی الله رسیدم ، به درکی عمیقی از تشخیص نجواها و صدای خدا رسیدم و این خیلی خیلی ارزشمندِ.و البته این تضاد منجر شد که خواسته ای قوی و ارزشمند در دلم شکل بگیرد که اجابت شدنش زندگیم را در همه ابعاد تغییر میدهد، خواسته ای که تا قبل از این تضاد به هیچ عنوان نمیتوانست در دلم شکل بگیرد( الان که دارم مینویسم درک میکنم چرا خدا گذاشت که من بچرخم به گربه رقصون های ذهنم ) من درخواست دادم و خدا برای اینکه دل من محکم شود و آرام بگیرم به طرق مختلف من را مطمئن کرد که درخواستم اجابت شده و من در مسیر رسیدن بهش هستم، در مورد رها شدن از احساس گناه هم خدا به من الهام کرد که باید یک پروسه تکاملی را طی کنی تا کاملا از این احساس رها شوی. خدا مهربانانه مداوم به من میگه که نگران نباشی ها از این احساس کامل رها میشه، فقط عمل کن به انچه که من میگویم. به لطف الله الان به جایی رسیدم که خودم را همچون یک فرشته ی پاک می بینم و خدا انقدر من رو دوست دارد که میخواهد باز احساسم پاک تر و خالص تر شود نسبت به خودم و هر روز به طرق مختلف به من اگاهی هایی میدهد که باز به احساس بهتر میرسم، مثل امروز که با نوشتن این کامنت دوباره منطق این که در تمام موارد در قران گفته گناهی بر شمانیست را برای من واضح کرد.

    این ارزش تضاد هست. خدا با صبوری گذاشت که من بچرخم برای خودم تا به تضاد بربخورم و خواسته ای در دلم شکل بگیرد که شخصیتم را بارها و بارها با کیفیت تر از این چیزی که الان هستم میکند.

    خیلی کامنتم طولانی شد اما وظیفه ی خودم دونستم که بیام این ماجرایی که برام اتفاق افتاده بود، و این اگاهی هایی که بهش رسیدم را برای دوستانم هم بازگو کنم چون دقیقا توی همین روزها کامنت شما دوستانم من را نجات داد و من رو به مسیر اصلیم برگردوند. خیلی دوستون دارم و از خدا میخواهم که دل همه ی ما را بعد از انکه به حقیقت هدایت کرد به باطل میل نده.

    استاد و مریم عزیزم قلبم پر از عشق به شماست و عاشقانه دارم به سمت شما حرکت میکنم و مطمئنم روزی از نزدیک میبینمتون و عاشقانه در آغوش میگیرمتون. مریم جانم روی ماهتو میبوسم.

    الله نگهدار هم ی ما باشد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مرضیه پری پور گفته:
      مدت عضویت: 2747 روز

      سلام مژگان جانم

      عزیز دلم چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم.

      ممنونم که این کامنت زیبا رو با ما به اشتراک گذاشتی گلم 😘

      در مورد غیبت کردن که نوشته بودی و نجواهای ذهن و تجربه صحبت های اطرافیان ، واقعاً برام یادآوری شد اون روزها و اون جمع ها،

      خدا رو هزاران هزاران مرتبه سپاسگزارم که هدایت مون کرد به این مسیر صحیح

      برای اینکه دوباره هدایت خدا رو دریافت کردی و به مسیر برگشتی تحسینت می کنم عزیزززززززم و بهت تبریک میگم

      دوستت دارم فرشته پاک خدا و بهترین ها را برایت آرزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      نازنین بهرامی گفته:
      مدت عضویت: 3298 روز

      حالا طبق قانون هر چقدر با هر منطقی به اون موضوع توجه می کردم بیشتر به سمت شرایطی هدایت میشدم که راجبه همون موضوع خاص بود که خدا به من فرمان داده بود باید از زندگیت حذفش کنی، تنها چیزی که خدا بهم گفت، این جمله بود به هیچ عنوان و با هیچ منطقی به ان موضوع فکر نکن، اما من گوش به نجواها دادم که باید باوری بسازم

      به فایل بررسی نامه ی ۲۱ حضرت علی (ع) ( این فایل معجزه کرد برای من)

      استاد نکته مثبت همه ی این ماجرای من این جاست که با این تضادی که برام به وجود اومد من به درکی عمیقی از قوانین رسیدم، به درکی عمیقی از مهربانی و بخشندگی الله رسیدم ، به درکی عمیقی از تشخیص نجواها و صدای خدا رسیدم و این خیلی خیلی ارزشمندِ.و البته این تضاد منجر شد که خواسته ای قوی و ارزشمند در دلم شکل بگیرد که اجابت شدنش زندگیم را در همه ابعاد تغییر میدهد.

      الله اکبر از این هدایت , خدای من, مژگان عزیزم, نمیدونم چندیدن و چندبار چشمم خورد به نظر تو و قبلم گفت بخون اما من توجه نکردم, و چون نظر من بالا نظر شماست این اتفاق چندبار ایجاد شد, تا اینکه امروز دوباره از لپ تاپم این اتفاق افتاد و با اینکه داشتم میبستمش ولی دیگه حرف قلبم و گوش دادن, مژگان من دارم فایل های توحیدی از اول میرم به آخر و الان رسیدم به نامه 31 حضرت علی و وقتی دیدم تو هم این و نوشتی , چی بگم, الله اکبر

      مژگان عزیزم دقیقا , ذهن با این منطق که بیاد باور و پیا کنه, میاد کانون توجه و میبره دوباره سمت اون خواسته, بابا این تضاد اومده که تو به خواستت توجه کنی , به من و شما چه که چه باوری داشتیم, طبق قانون دیگه الان باید به خواسته توجه کنی , و هدایت میشی به مسیرش و ساختن باورهای قدرتمند ساختن در مسیر اون ساخته.عاشققتم مژگان که من و به درک بهتری از این دیدگاهم رسوندی

      وچقدر این اتفاقات به ظاهر عجیب برای ما که چندسال در این مسیر هستیم, ما رو به درک بهتری میرسونه, واقعا به خودمون باید افتخار کنیم .

      استاد عاشششقتم.

      باز هم از تک تک چه های سایت سپاسگزارم , که بارها زدم جاده خاکی ولی نظرات شما من و آورد به مسیر, عاششقتونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    غزل عطائی گفته:
    مدت عضویت: 2409 روز

    سلام دختر قشنگم تو خدای عشق دادنو عشق گرفتنی چقدر قشنگ اطرافیانتو توصیف کردی تو از کودکی بزرگ فکرکردی حتی زمانیکه دوچرخه محمد ضا رو‌که ازت پنج سال بزرگتر بود با خلاقیت توصیف نشدنی سوار شدی با این که خودت چرخ نداشتی اما اونقدر شیرین و با اخلاق بودی که اونا با تواضع چرخشو‌ن بهت میدادن حتی دعوا کردنتونم شبیه بچه های دیگه نبود بیشتر سر احترام ب همدیگه بود تو‌خود عشقی عزیزدلم تو علاوه‌براین که ی دختر فوق العاده بودی ی دوست و همراه همیشگی هم برای پدر و برادران و خود منم هستی عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    Beh Afarin گفته:
    مدت عضویت: 1910 روز

    به نام رب تنها خالقو مالک و فرمانروای دنیا

    به نام خدایی که من رو خالق زندگی خودم قرار داده

    سلام به همه اهالی بهشتمون

    استاد جونم من تقریبا داشتم میخوابیدم که یه حسی بهم گفت که بیام پای لب تاپم

    لپ تابم که با سایت عباس منش دات کام صفا داره ،یعنی من تا لپ تاپو باز میکنم ناخوداگاه میزنم سایت بهشتیمون

    نمیدونم چرا الان که اینجام بغضم گرفتهه،یه بغض شیرین

    یه بغض امیدواری زیبا

    دیگه وقتی دارم موفقیتای دیگرانو میبنم حسرت نمیخورم،دیگه من قبل حرص نمیخورم که چرا پول فلانی زیاده،پول من کمه

    دیگه امیدم امید واقعیه

    من همیشه همیشه در حال تلاش بودم

    بخدا هر کی منو میشناسه میدونه که چقدر تلاش کردم

    ولی نمیدونستم که تلاشم در راه درست نبوده،

    استاد همیشه ،همیشه،همیشه شاکی بودم از خدا

    که خدا منو دوست نداری

    منو نمییبینی

    ولی وقتی هدایت شدم به سایت زیبامون همون اول خوشامد گویی یه جمله زیبا رو دیدم که نوشته بودین راهی که آخرش موفقیت نیست هر چقدرم توش سخت تلاش کنید به موفقیت نمیرسین و من تازه دو هزاریم افتاد که یک عمر داشتم در راهی که مقصدش شکست بوده تلاش میکردم و آخرش هم از خدا شاکی میشدم

    ولی انگار اینجا تازه دارم میفهم مسیر درست چیه

    استاد منم تغییرات درونی زیبایی داشتم

    همین که دیگه مثل قبل حرص نمیخورم،حسادت نمیکنم،حسرت نمیخورم برام بی نهایته

    بخدا چشمام خیس شده

    خیلی حس خوبیه

    حسی که میدونی که خدای همه ی ما یکیه

    خدا برای کسی بد نمیخواد

    خدا همه ی ما رو خالق زندگی خودمون قرار داده

    این حس زیبا رو من مدیون شمام

    مدیون سایت بی نظیرتون

    مدیون آموزشهای بی نظیرتون

    مدیون بغضاتون توی بعضی فایلا

    مدیون فریاداتون توی خیلی از فایلا

    مدیون به اشتراک گذاشتن زندگی خصوصی تون

    اخ استاددد اومد پایین اشکاا

    نمیدونم کسی که میرسه به دیدگاهم میتونه درک کنه این حس بی نظیرو؟؟

    مگه ما از زندگی چیزی جز آرامش میخوایم؟؟

    مگه همین آرامش خاطر که بخدااااا منم میتونم بهترین حس دنیا نیست؟؟

    خدای من

    خدای من

    شکرت

    استاد حس کردم دارم دور میش از کامنت نوشتن،یعنی مثل قبل که حتما بدون استثنا برای هر قسمت دیدگاه مینوشتم انگار مدیته دارم یه فایل در میون مینوسم

    ولی خواستم بیام و بینویسم که همین نوشتن و خوندن کامنتا منو تا اینجا آورده،کامنتایی که از دل هر کدومشون کلی آگاهی های ناب میاد بیرون،استاد ممنونم که خودتون دیدگاه ها رو میخونین و اینقدر تشویقمون میکنین که ما هم بخونیم و بنویسیم

    این قسمت رو هم که چندین بار نگاه کردم و از دیدنش سیر نشدم،فایلایی که توضیحات شما بک گراندشه دیگه مگه میشه ازش سیر شد؟؟؟؟؟

    بارهای بار باید نکاه کند و گوش داد

    باید بدونیم که علت موفقیت شما این تعهدهاتونه

    این تغییر دادنه عادتهای رفتاریتونه

    اخ استاد جونم ؛منم خیلی با غیبت کردن حسم بد میشه،خیلی،هنوز کامل ترکش نکردم ولی خیلی خیلی خیلی باهاش حسم بد میشه و این نشون دهنده تغییر مدارمه،خدا رو هزاران مرتبه شکر

    در مورد بازی کردن و قدرت تجسم هم من جز اون بچه هایی بودم که قدرت تجسمم خیلی خیلی قوی بود همسن همین تیتوم جان بودم که بچه ها رو جمع میکردم و کوله مینداخیتم به پشت و میرفتم توی سفرهای علمی،حتی یه بار که با دوستم توی حیاطشون تصور میکردیم که داریم از کنار دره رد میشیم و اینقدر جیغ زدیم که خواهرش از ترسش فورا اومد تو حیاط و گفت چی شده،گفتیم هیچی خدا رحم کرد،داشتیم از دره پرت میشدیم،یادمه گفت دیونه شدین و رفت

    همین حرفا،همین سرکوبا باعث شده که این قدرت تجسمامون که خدادادی بوده به تدریج از بین بره،حالا این یه مثالشه،داداشای بزرگ منم خیلی اهل مسخره کردن بودن،و نمیدونستن با این کارشون دارن یکی از زیباترین قدرتای خدا رو از من میگیرن

    یعنی دوست دارم خودم بچه دار بشم و بهترین و توحیدی ترین تربیت رو داشته باشم و به اونام یاد بدم بچه هاشونو اونجوری تریبت کنن،دوست دارم نسلای آینده واقعا توحیدی بار بیان و به نسلهای بعدشونم منتقل کنن

    باید از یه جایی به بعد تغییر کنه این روشای غلط تربیتیمون،من قول میدم تمام سعی خودمو بکنم

    من قول میدم اول خودمو تربیت کنم و به توحید و یکتا پرستی برسم و بعد بچه به دنیا بیارم و با دیدکاه توحیدم تربیتشون کنم

    اول خودم؛خودم که تغییر کنم همه شرایطم تغییر میکنه

    ممنوم استادممم

    ممنونممممم بابت تمام این زحماتتون،چقدر خالصانه دارین این آگاهی ها رو رایگان در اختیارمون قرار میدین

    ممنونمو مریم جونم بابت لحظه به لحشه فیلم گرفتنت

    واقعا این قسمتو اینقدر دوست داشتم که اجحاف بود در حق خودم که حسمو در مورد ننویسم و رد پا به جا نزارم

    عاشقتونم

    عاشقتونم

    عاشقتونم

    در پناه خدا هر روزتون عالی تر و بهتر از دیروزتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مرضیه پری پور گفته:
      مدت عضویت: 2747 روز

      سلام نفس جان، سلام به آفرین زیبایم

      آخه تو چقدر ماه و دوست داشتنی هستی عزیزدلم

      اشک منم که درآوردی عشق جان

      کامل درک می کنم حست رو عزیز دلم، مخصوصا وقتی چند روز از سایت دور میشیم و دوباره میایم مثل تشنه ای که به آب رسیده، مثل گمشده ای که به مقصد رسیده ، پر می‌شیم از لذت و شادی و شوق که سرریزش از چشم هامون می چکه،

      و این تازه فقط مربوط میشه به زمانی که از عبادتگاه توحیدی مون دوریم و به کامنت ها دسترسی نداریم و نمی تونیم کامنت بنویسیم و نمی تونیم فایل جدیدتوحیدی ترین الگوی دنیا رو ببینیم ولی فایل های قبلی رو می بینیم و آموزه های استاد رو گوش می دیم و دوباره در این فضا قرار میگیریم .

      نمی تونم و نمی‌خوام تصورش رو بکنم که حتی یک روز بدون گوش دادن و بودن با فایل های استاد بگذره چی میشه، فقط و فقط از خدا جونم با تمام سلول های بدنم درخواست می کنم که مارو در این مسیر ثابت قدم و مستدام نگه داره.

      در مورد بازی کردنت و تخیلیت من خدا رو شکر هر روز با بازی کردن با فرشته کوچولو هام دارم این قدرت رو در خودم قوی تر می کنم.

      من ایمان دارم که تو نتایج بی نظیری می گیری و زیباترین و بهترین مامان، بهترین و خلاق ترین بچه‌های دنیا میشی عشق جان.

      دوستت دارم و بهترین ها رو برات آرزومندم عزیزم 😘

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        Beh Afarin گفته:
        مدت عضویت: 1910 روز

        به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا

        سلام بر عزیز دلم

        وای مریضه جاننن،من حسم بهت واقعااا خیلی عالیههه آبجی جووونممم

        عاشقتممممم

        عاشقتممممم

        یعنیییی اینقدر دوستت دارم که نگووو،همه آبجی و داداشای خوبمووو توی این سایت واقعا دوست دارم عشق دلمم

        دیدم تا برام پاسخ نوشتی یهو دلم هوری ریختتت,عاشتممم،که در عمق وجودم نفوذ کردی نازنین خواهههرممم

        آرزومه موفقیتهاتوو ببینم عزیز قلبمم

        در پناه خدا هر روزت عالی تر و بهتر از دیروزت باشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          مرضیه پری پور گفته:
          مدت عضویت: 2747 روز

          سلام عشق خودم

          وقتی منو آبجی و خواهر خوندی خیلی ذوق کردم عزیز دلم، یهویی قلبم ریخت

          خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که منم خواهر دار شدم، اینم از بی نهایت نعمت هایی که خدا داره از این مکان مقدس روزیم می‌کنه.

          عاشقتم عشق خواهری

          ان شاالله روز به روز در تمام جوانب زندگی موفق تر بشی و برامون بنویسی و منم ذوق کنم و اشک شوق بریزم از خوندنش

          فعلا یک عالمه بوسسسسسس مجازی 😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘 تاروزی که ان شاالله از نزدیک ببینمت و اون صورت ماهت رو ببوسم خواهر جونم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2832 روز

    سلام سلامم

    اییی ول خانم شایسته چقد این خدا دست داره ،مهمون براتون اومده ولی شدین مهمون ،چقد ارزش قایل هستن براتون،

    چقد شما درس گرفتید و تجربه کسب کردید چون توی مسیر درست بودین،انواع غذاها ،بازی ها ،تفریحارو تجربه کردید،

    مطمن هستم به این ادما نمی چسبید وقتی بدن هم خیلی رها هستین و ناراحت نیستید پون ایمان دارید خدا بی نهایت دست داره تا بتونیم باهاش لذت ببرید مثه همین ها که یک خانواده بودن سه تا شدن و چه لذت و ارامشی اون بین حاکمه، اصلا همین که انسان از موقیعت جدید ،ادمای جدید نترسه استقبال کنه که همه چی سر جای خودشه ،همه چیز رو با خودش میاره ،

    اییین همه تنوع غذای به قول ما دهی ها اونم سر صحرااااا…چه حالی میده اولین چیزی که به ذهنم میرسه اینه که اینا اینجوری لذت میبرن و عشق میکنن پس انجامش میدن

    بعدش هم این که به من میگه داشتن همه چی توی هر شرایطی امکان پذیر هست

    این نظم و ترتیب توی صف بودن رو از بچه گی یاد میدن نه کسی غر میزنه و مطمن میشن به موقع نوبتشون میشه،

    استاد نمیدونی اگه عشق و مودت رو اپدیت کنید چهههه میشههه ،الانش همه چه هااا که نکرده تمام این چیزایی که گفتیم راحت برام قابل پذیرش هست چون مدار من رفته بالا الهیییی شکررررررر

    احسنت به مریم جون بخاطر اون ارزشی ک۶ برای بچه قایل شد و چقد این دختر ناز احساس رضایت میکنه عزت نفسش بالا میره وقتی مریم جان بهشون ارزش دادن و باهاش هم بازی شدن،

    همین که خانواده برای علایق بچه ارزش قایل شدن و اجازه دادن کلی عروسک بیاره

    عزت نفس دادن که به بچه اجازه داده شد علایقش بیاره

    الهبییی ‌‌ شکررر برای تک تک این اگاهی

    ا

    بک‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    mahmoud.mp گفته:
    مدت عضویت: 3571 روز

    سلام سلام صدتاسلام …هزارو سیصدتاسلاااام …

    به استاد عباس منش وخانم شایسته عزیز …

    اشنایی من باشما برمیگرده به دوسال پیش،زمانی که ازدواج کردم و توسط همسرم بود

    همیشه باکلی ذوق ازشما تعریف میکرد و بلاخره یک روز خواستم تا فایل های شمارو نشونم بده تا منم بشناسمتون وببینم کی هستین…

    خیلی خوشحالم که توسط همسرم باشما اشنا شدم و اون فرکانس های پرانرژی شمارو به من منتقل میکرد وهنوز هم ادامه داره…

    توی این دوسال گذشته من خیلی خیلی زیاد خرسندم که شناختم تون وهرروز که ما سریال زندگی دربهشت وسفر به دور امریکا،فایل هاتون و…میبینیم کلی لذت میبریم و ذوق میکنیم و یک جورایی انگیزه میده تابیشتر تلاش کنیم و همیشه طبق توصیه های شما عمل کنیم…

    و یک روزی بتونیم بیایم پیشتون و ازنزدیک ببینیم شمارو حتی خانم شایسته عزیزرو که همشهری من هستن :)

    بادیدن برخوردشما بامهمان هاتون بیشترمشتاق شدم و ارزو دارم که یک روزی این افتخار نصیبم بشه تا درکنارشماباشم و از مصاحبت باشما لذت ببرم و شایدم مهمان تون باشم :)

    خیلی خییییییییییییللللللیییییییی ممنونم ازشما بابت احساس خوبی که به من وهمسرم انتقال میدین توسط فیلم ها و حال خوبتون…

    همیشه سلامت وتندرست باشین …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 3156 روز

    سلام به همه دوستان عزیز، سلام به خانم شایسته که همواره حالش خوبه، همواره با خودش با جهان اطرافش در صلح است،درود به استاد عزیزم که بابتش از خداوند بارها سپاسگزارم.الان جلسه الگو برداری قدم ۱۰ را برای بار اول شنیدم،استاد سپاسگزارم برای این همه آگاهی خالص،استاد گرامی من به خودم افتخار می کنم و شما هم به خودتان افتخار کنید که شاگردی عالی همچون من دارید،نتایجم بسیار بزرگ هستن.من دارم شما را ،سبک زندگی شما را کپی میکنم، هر فرصتی دارم فایل گوش می کنم و البته عمل میکنم، خوشبختی را تجربه می کنم، زندگی ام را خودم خلق می کنم،ورودی هام کاملا کنترل شدن،پول پارو میکنم،( من تا همین چند سال پیش پول واسه نیازهای اولیم نداشتم).ولی الان به لطف باور به رب ،باور به فراوانی ،و تکرار و تمرین و کنترل ورودی هام جریانی از ثروت و نعمت و آرامش و خوشبختی و احترام را دریافت میکنم والبته که جای کار داره و با عشق و لذت ادامه میدم،استاد فوق العاده هستی ،عاشقتم،عاشق متفاوت بودنت،توی بارون شنا کردنت هستم،تبریک میگم بهتون واسه اعتماد به نفس بالا و حجم پولسازیتون و متفاوت بودن و این مکتب منحصر به فردتون،هدفم از کامت گذاشتن نشر یه آگاهی بود،چند روز پیش فکر میکردم ما روحیم و مهمانیم در این جهان مادی ،پس طبیعبه که خانه سالم داشته باشیم(جسم)،خوب اکثرا همه با این موضوع اوکی هستن،حالا این جهان مادی علاوه بر سلامت جسم،سلامت مالی هم میخواد،سلامت روابط هم می خواد. خوب اگه مریض باشیم از نظر جسمی از زندگی لذت نمی بریم،حالا چطوره که ما به مداوای مریضی مالی نیستیم؟ استاد ممنونم که راه هدایت شدن و ارتباط با خداوند را یادم دادی،بهتون تبریک می گم که اینقدر روان آگاهی ها تون را می تونین به مخاطب انتقال بدین،دوستان عزیزم ،مخصوصا اونا که جدید تر هستین،دوست دارم ادامه بدید و ادامه بدید،نتایج کوچک خودتون را ببینید ،راه راحت تر هم اینه که به استاد و قوانینی که میگه اعتماد کنید،من هیچ ربطی به علی گذشته ندارم،هر روز با اعتماد به نفس تر ،پولسازتر تر،آرام تر ،مودب تر،خوشبخت تر و با خدا یارشدم،در پناه رب العالمین باشید کسی که مالک و قدرت مطلق عالم و عالمیان است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: