https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh-22.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-31 07:59:542020-08-01 07:51:44سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵7
277نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من برای بار دوم کامنت میذارم و میخوام اینجا به خودم به تعهد هایی بدم ،فایل امروز که نشانه من بود کلی بهم چیزای خوب یاد داد … چندین بار دیدمش و کلی دقت به خرج دادم .
جدایی از دیدن زیبایی ها و نکات مثبت ،جدایی از تحسین و باور فراوانی و حس خوب و باز هم شکرگزاریه بی پایان میخوام به خودم قول بدم که :
وقتی میرم تفریح نهایت لذت رو ببرم و در کمال آرامش کارهام رو انجام بدم ،
عجله نداشته باشم که زود بریم …حالا تند تند جمع کنم که دیر نشه و این حس رو به بچه هام انتقال ندم که همیشه باید عجله کنیم
بدو بدو کنیم ..
و به الگوی خوب برای بچه هام باشم ،بذارم هم خودم در کمال آرامش کارهام رو انجام بدم و با لذت پیش برم هم بچه هام مثل این دو خانواده که در کمال آرامش با حس خوب وسایلشون رو به اون زیادی با حال خوب و لذت جمع کردند .
نکته بعدی تقسیم کار و مسئولیت پیذیری و کارهای شخصی هستش:
من باید در سفر ،تفریح بیرون از شهر و هر چیزی شبیه این به اندازه خودم کار ها رو انجام بدم ،
نه اینکه همه ی کارها از جمع کردن وسایل تا غذای حاضری و بستن ساک و چمدون های خودم همسرم و بچه هام همه رو من انجام بدم ،
درسته دخترم 8 سال داره ولی بهش یاد بدم که خودش باید وسایل شخصیش رو بذاره و من به عنوان یه بزرگتر ریزبینانه مدیریت کنم …
اینجوری هم من اذیت نمیشم هم به دخترم مسئولیت پذیر بودن رو یاد دادم .
همینطور در رابطه با همسرم و حتی پسر کوچیکم.
نکته بعدی راحتی و خودم بودن ( اصل رو درک کردن) حالا چطور ؟!: وقتی میخوام مهمانی یا تفریح برم لباسی که باهاش راحتم رو بپوشم و لذت ببرم (مرتب اما احساس راحتی )
ما ایرانی ها وقتی جایی دعوت میشیم یا به هر طریقی تو جمع قرار می گیریم سعی میکنم بهترین و شیک ترین رو بپوشم و خیلی وقتا اصلا توی اون لباس راحت نیستیم ولی بنظرمون زشته اگه با فلان لباس بریم (حالا مردم چی میگن!چه فکری میکنند)
نکته بعدی :وقتی داریم از تفریح بر می گردیم به بچه ها مسئولیت بدم و این درک رو براشون ایجاد کنم که همه با هم از این وسایل استفاده کردیم ..لذت بردیم پس همه با کمک هم جمع میکنیم …
یه وقتایی هست میریم بیرون شهر و بیشتر وسایل رو همسرم میاره ،چرا؟چون مرد خونست
چون تو ذهنم جا افتاده که وظیفشه..و این الگو رو از خانواده یا هر جایی یاد گرفتم (باور غلط)
و در آخر در همه حال و همه جا خودم باشم و لذت ببرم .
خدایا شکرت که با دیدن این فایل کلی رشد ذهنی و فکری داشتم و یاد گرفتم و یاد گرفتم و یاد …
سلام به همگی ، چه فایل پر مغزی .. پر از حس خوب پر از درس زندگی .
چقدر خوبه که برای خودمون ارزش قایل باشیم و برای تفریح کردن و شاد بودن و لذت بردن وقت بذاریم و همین کار خودش مارو هدایت میکنه به سمت زیبایی ها ،فراوانی ها ،شادی ها و لذت بردن های بیشتر و جهان نعمت و برکت بیشتری وارد زندگی مون میکنه ،خدارو صد هزار مرتبه شکر .
وقتی میزبان پر از حس خوب و باور های خوب باشه ،وقتی میزبان فرکانسش عالی و سرشار از انرژی مثبت باشه قطعا مهمان هایی شاد پرانرژی و هم فرکانسش رو جذب میکنه و نتیجه میشه یه مهمانی و تفریح و در کنار هم بودن سرشار از زیبایی و لذت و شادی و قطعا برکت …
خداروصد هزار مرتبه شکر ، من که بی نهایت لذت بردم و چندین بار فایل رو نگاه کردم .
چقدر وسایل شون از کوله پشتی ها گرفته تا تخت بادی آشپزخونه و ظروف همه و همه حرفه ای ،درجه یک و عالی بودند و این نشون میده چقدر برای لذت بردن و تفریح وقت میذارند، چقدر میشه از وسایل مختلف پول ساخت و فراوانی در جهان موج میزنه و آدم های هستند که باورشون ،ذهنشون ثروتمنده و خیلی راحت نعمت وارد زندگی شون میشه و چون تفریح رو می طلبند راحت هم وسایلش رو به لطف الله میخرند ،خدایا صد هزار مرتبه شکرت .
همه در آرامش و حال دل همه خوب ،همه در صلح با خودشون کارهاشون رو انجام میدن و هر کس مسئولیت جمع کردن یه چیز رو + وسایل شخصیش به عهده میگیره و با حال خوب انجامش میده ،
و این یعنی هدایت خداوند رو طلبیدن و بچه خوب تربیت کردن ،که به نظرم پدر و مادر ها برای خودشون ارزش قایل بودند و هستند ،مسئولیت پذیر هستند بهم احترام میذارند از زندگیمون لذت میبرند و همین باعث شده الگوی خوبی برای بچه هاشون باشند و من این سبک زندگی این الگو بودن و این با خودت در صلح بودن رو تحسین میکنم ، دمشون گرم .
چه ماشین حرفه ای و جا داری چقدر مسافرت رفتن و تفریح کردن رو براشون آسون کرده ،،
دم سازنده تک تک و سایل و ماشین ها گرم ، باور فراوانی و ثروت و احساس لیاقت در لحظه به لحظه ی این فایل موج میزنه و چقدر ذهن منه ببینده رو بازتر میکنه و خواسته هام رو بیشتر میکنه که بگم خدایا منم اینا رو میخوام منم میخوام بخرم میخوام تجربه کنم میخوام لذت ببرم ..منم لایقش هستم ،خدایا صدهزار مرتبه شکرت .
چه خوبه که همه چیز رو تمیز شستشو میدن و برمیدارند و مرتب و حرفه ای جمع میکنند برای دفع بعد .. بچه ها همه با هم در صلح هستند و این عالیه ، برانی زیبا و خوش رنگ باعث میشه همه به سمتش جذب بشن و نوازشش کنند و باهاش عکس بگیرند .
خانمی که با استاد جان صحبت میکرد از جایی به اون خفنی استعفا داده چون میخواسته بیشتر کنار بچه ها و خانوادش باشه و قطعا ایمان و توکل داشته که این کار رو راحت انجام داده و این تحسین برانگیز هستش .
استاد خیلی راحت از خواب بیدار میشه و میاد پیش بقیه و به این فکر نمیکنه که من میزبانم باید زودتر از بقیه بیدار بشم که زشت نباشه یا مریم جان راحت فیلم میگیره و لذت میبره و این واقعا جای تحسین داره .
چه راحت همه جا رو همگی تمیز و مرتب کردند و کارها رو برای صاحب خونه باقی نذاشتند و همین درک و شعور بالا باعث میشی این دوستی و رفت آمد و در کنارهم خوش بودن ادامه داشته باشه و تکرار بشه و همه لذت ببرند .خداروصد هزار مرتبه شکرت .
و کار زیباشون که تشکر به حساب میاد ،نوشتن و تشکر کردن از میزبان که کلی حس خوب داشت .
استاد مثل همیشه راحت ترین کار رو انجام داد و همون جایی که راحت بود گرفت خوابید و کلامش باز هم پر از درس بود ،هر مسیری که سخت باشه اشتباست و من باید هر لحظه اینو به خودم یادآوری کنم و ازش استفاده کنم .
مریم جان بازم چشم مارو به سمت نعمت ها برد و دیدن دریاچه ی زیبا درختان سبز اسمان آبی ابرهای پفکی من یکی رو به وجد آورد و بازم هزاران بار سپاسگزار خداوندم برای تک تک نعمت هاش…
اونجایی که استاد تازه متوجه شدن که مهمونهاشون دارن میرن
و خانم جولی اومد گفت که کاش به ماهم مثل شما به خاطر حرف زدن پول میدادن ولی ما باید بریم سر کار
اول از اونکه چه قدر خوبه اصلا براتون مهم نبود که مهموناتون کی میرن
لحظه شماری نمیکردین که چه زمانی میخوان برن
اصلا نمیدونستین این یعنی اینقدر بهتون خوش میگذشته که اصلا مهم نبوده
و مورد بعدی این بود که اگر یک کسی مثل خانم جولی اون صحبت رو به من میکرد من واقعا بهم برمیخورد فکر میکردم طرف خودمو و کارمو و مهارتمو داره مسخره میکنه ولی شما نه تنها ناراحت نشدین بلکه خوشحال و خندان هم بودین
نمیدونم از چه زاویه ای به این صحبت نگاه میکردین شاید اینکه ببین چه قدر خوبه که من دارم این نعمتو که از حرف زدنم دارم پول میسازم
نمیدونم ولی خیلی جالب بود
مورد بعدی این بود که چه قدر در آرامش داشتن این خانواده ها همه جا رو جمع میکردن ، سر و سامون میدادن ، تمییز میکرد ، حتی بچه ها یه جاهایی ریلکس کرده بودن رو صندلیا
در ارامش و خوشی داشتن آروم اروم کارشونو انجام میدادن
مورد بعدی تعداد بچه های این خانواده بود آخه 7 تا بچه !اون یکی خانواده 6 تا بچه!
بعد به تفریحشونم اینقدرررر قشنگ رسیدن
نمیدونم تو ایران که همه میگن یکی زیاده چون خیلی دردسر داره
ولی الان این خانواده رو دیدم گفتم که چرا واقعا 7 تا بچه نباشه؟ چرا یک خانواده 9 نفری نباشیم؟
دردسری نداره اگر داشت که دیگه هیچ خانواده ای این تعداد بچه به دنیا نمیاورد
مورد بعدی خانوم تیش بود که اومد صحبت کرد که 10 سال سابقه ی کار داشته توی آمازون و بعد به خاطر خواسته ی خودش رهاش میکنه
واقعا چه قدر نگاه توحیدی ای داشته که خواسته ی خودش ارجحیت داشته با حرف مردم اینکه 10 سال کار کنی بعد انتخاب کنی که نه دیگه نمیخوام خواستم یه چیز دیگیه ای الان و من چه قدر تحسینش کردم به خاطر تصمیم شجاعانه و توحیدیش
مورد بعدی نحوه ی جارو برقی دست گرفتن خانوم جولی بود بعد از دیدن اون دیدم که واقعا حتی تو این کارم آمریکاییها راحتی و لذت رو ترجیح میدن و منم گفتم منم اینو میخوام
به جای اینکه یه موتور بزرگ و سنگین دنبالت کشیده بشه خب همه رو تو یک دسته جا کردن خیلی باحال و راحت چرا استفاده نکنم از امکانات بهتر و راحتتر و با کیفیت تر؟
بعدش نامه ی خدافظی قشنگی بود که نوشته بودن واقعا چه قدر به میزبان با یک کارت پستال خیلی ساده و یه سری نوشته هایی حتی مثل فقط نوشتن اسمشون یا اینکه ممنونیم حال ادم رو خوب کردن
یعنی نیاز به کلمات قلمبه سلمبه نیست برای تشکر کردن
من فک کنم حتی تو تشکر کردنم کمال گرام میخوام مثل اون فامیلهای ایرانی ای باشم که کلی جمله قطاررر میکنن تا تشکر کنن
اون آسمان و پرادایس آخر ویدیو دیگه تیر آخر بود چه قدر آخه آسمون ابی بود واقعا خدایا شکرت
لباسای رنگا وارنگ بچه ها ، آزادیشون در کنار هم که همش باهم شوخی میکردن بازی میکردن
حتی مادر پدرا چه قدر لباسای راحت و فوقالعاده ای پوشیده بودن
بعد اون ماشین غول پیکر جی ام سی
واقعا چه قدر ثروت خوبه فک کنین اون خانواده پول نداشتن این ماشینو بخرن چون ثروت پیف پیف بو میده
بعد فک کنین چون 9 نفر بودن و ماشین معمولیشون نهایتا میتونست 5 نفر رو جا بده عملا خانوادگی هیچ کجا نمیتونستن برن
واقعا اینشکلی میشد که همه در کنار هم خوشحال باشن؟ به نظر من که نمیشد همون 5 نفری هم که میرفتن کلی ناراصی بودن به خاطر کمبود جا
پس چه قدر ثروت خوبه اتفاقا که حال ادما رو بهتر میکنه و کمکشون میکنه بیشتر و راحتتر از نعمتهای خدا استفاده کنن
چقدر دوستانمون خوبن ،حتی خونه رو هم موقع رفتن جارو میکشن و کاملا تمیز کردن .تحسین برانگیزن.
خدا را شکر تجربه خیلی عالی بود آشنا شدن با این خانوادههای آمریکایی و درسهایی که میگیریم. و خداوند اینجوری هدایت میکنه که تفکر کن تا درک کنی
واقعا دامنه تجربه های آدم هر چی بالاتر میره هم ترس های آدم کم تر میشه، هم خلاقیت آدم بیشتر میشه، جسارت ادم بیشتر میشه چه برای اینکه به دل ناشناخته های بیشتری بزنه، خیلی خیلی وسعت تجارب به جسارت و شجاعت برای غلبه بر ترس ها و همچنین خلاقیت کمک می کنه. این تجربه ای که من دارم لمسش کنم ،قشنگ دارم می بینم که هر چی ناشناخته های بیشتری رو تجربه می کنم انگار وجودم دلش می خواد باز بره به دل ترسای بیشتری غلبه بکنه و تجربه بکنه و واقعا خدا را شکر می کنم که این فرصت فراهم شده . من همیشه از همون بچگیم عاشق این بودم که بدونم تو جهان های دیگه، تو کشورهای دیگه، دنیاهای دیگه چه خبره .و در واقع همین خواسته باعث شد که از همون بچگی این ویژگی وابسته نبودن به جایی که هستم و آدمایی که اطرافم هستن توی من شکل بگیره چون اون خواسته اونقدر قوی بود که نمیتونست منو وابسته بکنه به جایی که هستم ،چون نمی تونستم هم اونجا باشم هم با اون آدم باشم و هم آدم جدید رو بتونم ملاقات بکنم و این خواسته آروم آروم منو هدایت کرد به این کشوری که دیگه سر حد تنوع عقاید تنوع آدم ها تنوع از همه چی ،فرهنگ ها ،علائق همه چی داره، واقعا خدا رو شکر کنم.
مرسی از توضیحات خانم شایسته عزیز که حرفاشون و لمس تصویر این خانواده ها در ذهنم صدای تبل رو در وجودم به صدا درآورد و منو به فکر فرو برد
نوشتن قطره کوچک فهمش سخت شد برام
و من در خودم دیدم که چه وابستگیهایی دارم.
اصلا چه محدودیت تو ذهنم گذاشتم ، و همه چی رو اشتباه فهمیدم و دارم برعکس مسیر رو میرم.
به طور نمونه از یک طرف میخوام مهاجرت کنم و وابستگی دارم که این دو موضوع کاملاً در تضاد با هم هستند مگه میشه
و موضوع دوم توی ذهنم با این موضوع ارتباط میگیره اینه که تکامل تکامل تکامل،
ولی خودمون هستیم که این تکامل چقدر طول بکشه یعنی زمانش دست ماست .
در کل در زندگی باید جلو رفت . تکامل با توی سعید حرکت میکنه. باایستی ،می ایسته
میتونیم تکاملمون رو زودتر طی کنیم با عمل و حرکت.
و اونوقت توحید جایگزین میشه و به جاهای بهتر هدایت میشیم
من در این خانوادههای آمریکایی عدم وابستگی را حس کردم و مثل تلنگر شده.
رفتارشون چراها میاره و منو بفر فرو برده. همه چی چرا شده
و جوابش برام شرک و توحید هایلایت میشه. من نادان ،حالا اندازه یک قطره شاید درک نکنم چرا خداوند شرک را نمیبخشه. چون مجموعه شرک یک خلقت (انسان) را نابود میکنه
خداروشکر هر روز به این پی میبرم خیلی نادان هستم و این پر نمیشه چون رسیدن به یک قله ، دامنه قله بعدیه.
کتاب ها ، سمینارها ، عزلت ها ، که داشتم هیچ کدوم به اندازه یک هزارم درک این اگاهی های این سریال نیستن. خداروشکر خداوند لیاقت داد و هدایتم کرد که در این کلاس درس بشینم
تا نگردی آشْنا زین پرده رَمزی نشنوی
گوشِ نامحرم نباشد جایِ پیغامِ سروش
خدا را شکر بابت این ماشینهای زیبای دوستامون و این همه وسایل متنوع خلاقانه که بسیار در حجم کوچک جمع میشن
جالبه این ون GMC Majestic که زیبا و بسیار جاداره و هر فضایی استفاده کردن که استفاده کننده فضا داشته باشه
چه انسانهایی دوست داشتنی هستند که برایمان نامه تشکر نوشتن،درود بهشون ،کیفور شدم
یک محیط بسیار آرام پر از آرامش در یک روز زیبا در پارادایس
خدایا شکرت که امروز هم هدایت شدم به دیدن این مکان زیبا و انسانهای زیبا
وقتی این قسمت دیدم خیلی لبخند زدم وار دیدن اون واقعا لذت بردم
همه اونجا دارن با آرامش و لبخند کارهای خودشون انجام میدن
بدون هیچ گونه نگرانی و استرس
حس مشارکت داشتن در کارها
احساس مسئولیت داشتن
همکاری داشتن
نظم و انظباط
تمیزی در کارها و انجام دادن آنها به بهترین نحو ممکن با جزییات
خیلی برای من جالب بود
تو کشور ما زمانی که مردم به دل طبیعت می رن
بیشتر به فکر خوردن گشت گذار هستند وزمانی که میخواهند برگردند اصولاً وقتی برای انجام دادن کارها وتمیز کردن محیط اطراف نمیکنند
یا فقط پدر و مادر تمام کارها انجام میده به تنهایی
اما در این مکان زیبا اصلا اینطوری نیست وتمام افراد مشارکت میکنند این یک فرهنگ فوقالعاده عالی است
همه با لبخند و آرامش کارها انجام میدهد اصلا اهل گله شکایت ناله زدن نیستند
همه باهم بسیار مهربان هستند و اصلا در کارهای که باید انجام دهند بد اخلاق عصبانی نیستند
احساس خوب اتفاقات خوب
پدر مادر بچه ها خیلی مسئولیت پذیر تربیت کردند
درصورتی در کشور ما خیلی این چیزا انجام نمیشه
وبچها برای هر کاری باید حتما یک نفر دیگه کنارشون باشه این حس مسئولیت پذیری باعث میشه انسانها بتوانند تودل ترسها. بروند مکان های جدید افراد جدید و تجربه جدید بدست بیاورند که برای هر تکامل خیلی عالی باعث میشه بهتر وجود خودمون بشناسیم
ودر جهت بهبود شخصیت بیشتر تلاش کنیم
دیدن این همه نعمت و ثروت
دین وسایل حرفه ای طبیعت گردی کوله های که برای این مورد طراحی شده تا به راحتی هر آنچه لازم است در دسترس باشه
چقدر باورهای درست و توجه به قوانین الهی در هر ثانیه داره عمل میکنه بدون تغییر
دیدن آقای برونی واقعا لذت بخش در این مکان بهشتی خدایا شکرت باز هم آگاهی باز هم هدایت شدن به مکان و انسانهای درست
این فایلها سراسر دارای نکات آموزنده و هدایت گری هست
دیدن این همه تنوع اعتقاد مذهب و اینکه با وجود این همه تنوع در بدون هیچ نگرانی و قضاوت شدن در کمال صلح آرامش کنار هم بودن بدون هیچ پیش داوری
داره به ما یاد آوری میکنه تمام ما وجودی از خداوند هستیم باید در کنار انسانهای درست ومدار درست با باورهای درست قرار بگیریم تا لذت ببریم از این وجودی بیانتها خداشکرت خداشکرت
در آخر فایل که خانم شایسته رفتن داخل آشپزخانه
اون پاکت تشکر قدردانی را برداشتند واقعا زیبا و کار ارزشمندی بود از طرف این دوستان عالی
این یک فرهنگ قشنگ دیگه برای سپاسگزاری از هم دیگر خدایا شکرت که امروز به این فایل هدایت شدم
راستش هر جور که فکرش رو میکنم باید میومدم و مینوشتم
قبلا که کامنتهای دوستان رو میخوندم که نوشته بودن ما چیزهای زیادی از سریال زندگی در بهشت یاد گرفتیم و… اصلا درک نمیکردم و به نظرم واقعا حرف اغراق گونه ای می اومد شاید چون تصورم از یک سریال و فیلم افتادن یک سری اتفاقات رایج روزمره بود ….
اما حالا با دیدن مداوم و هر روزه ی این سریال( که حیفه بگیم سریال بهتره بگیم کلاس درس عملی انسان سازی ) دارم آگاهیها و درک فوقالعاده ای به دست میارم که اصلا قابل توضیح و توصیف نیست….
و انگار ناخودآگاه داره یک سری باورهای پوسیده و کهنه در وجودم سُست و معلق میشه، تا با باورهای درست و تکرار اونچه لازمه کم کم جایگزین و اصلاح بشن…. خدایا شکرت
من هر روز و هر لحظه پروردگارم رو شکر میکنم که چنین گنجینه ی ارزشمندی رو برای من قرار داد،
برای تک تک این آدمها چه جلوی دوربین ، چه در پشت صحنه ی تدارکات این سایت ارزشمند ، چه تکتک عزیزان که بخشی از وجود من هستند تا این پازل الهی رو هر لحظه کاملتر کنند، ایرانی ، آمریکایی ، مسیحی ، کودک ، بزرگسال، حتی تمام موجودات و اشیایی که کنار هم چیده شدند تا چشمان من این صحنه ها رو فیلمبرداری و ثبت کنه …… خدایا شکرت
و اما برم سر مطلبی که دوست داشتم حتما اون رو الان ثبت کنم راجع به این بخش سریال
راستش توی اولین قسمتی که یک دفعه این همه مهمون از ماشین پیاده شد، من اینجوری بودم که:
یاااا خدااااا
و همینطور توی ذهنم بود که خب دو تا آدمی که خیلی خودشون رو دوست دارن و حریم شخصی و اون بخش تنهایی و خلوت با خودشون احتمالا براشون خیلی باید ارزشمند باشه چطور گنجایش پذیرفتن این همه آدم رو دارن؟ اونم نه یک ساعت و دو ساعت بلکه چند روز شاید؟!
اما قسمتهای بعد رو که دیدم کمکم جواب سوالم داده شد، خب نحوهی مهمانداری با چیزی که من اینجا توی ایران دیدم زمین تا آسمون تفاوت داشت و چقدر خوشحال میشم وقتی میبینم همهچیز میتونه یه جور دیگه هم باشه !
و چقدر خوشحال ترم که من واقعا متوجهم که طی حدود سه چهار سال اخیر و بخصوص یکی دو سال اخیر که دارم تمرکزی روی خودم کار میکنم چقدر نحوه رفتار و طرز تفکر تغییر کرده…..
چقدر خوشحالم واقعا ، خدایا ازت ممنونم…
نحوهی تفکر متفاوت نسبت به اتفاقات زندگی، رفتارها و روابط صحیح اجتماعی ، خوددوستی و عشق حقیقی و احساس خودارزشی و حس لیاقت درونی و خیلی چیزهای دیگه که من این لحظه شاید اصلا نمیدونم و یا شاید فراموش کردم همه و همه دست به دست هم میدن تا انسان ظرفیت یک سری اتفاقات خواسته یا ناخواسته رو توی زندگیش داشته باشه….
و امروز که این قسمت از سریال رو اومدم ببینم با وجود اون طرز فکر چند روز پیش که واقعا از دیدن این همه آدم متفاوت که تازه در نگاه اول به نظرم کمی مغرور هم اومده بودن (باور اشتباه_قضاوت نامناسب و … ) سورپرایز شده بودم، حالا واقعا از ته قلبم دلم نمیخواست برن!
همون دو سه ثانیه اول سریال گفتم شاید بخوان با هم برن پیک نیک اما وقتی ناباورانه دیدم که بچه ها وسایلشون رو جمع و جور کردن و گذاشتن کنار ماشین، دیگه مطمئن شدم که دارن میرن و من اصلا دلم نمیخواست…
به خدا که من دارم با شما زندگی میکنم،،، من فقط جسمم اینجا توی این خونه هست…
دیگه هیچی برام مهم نیست …. حاشیههای این زندگی و حرف و حدیث ها …..
تمام طول روز دارم فایل گوش میدم، تمرین میکنم و رفتارم رو تحلیل میکنم و به رویاهام که چطوری بهتر عملیشون کنم فکر میکنم….
خدایا شکرت….. یا میرسم به اونجایی که میخوام یا دیوااانه میشم….. راه برگشتی ندارمممممم…
در راستای هدف امسالم هدایت شدم به دوتا سایت خفن و حرفه ای ایرانی
یکی از سایت ها همه چیز می فروشه ، همه کالاهای خفن خارجی، البته هنوز کامل بررسی نکردم
می توانستی کالاهای خارجی رو از سایت eBay یا Amazon با قیمت دلاری به روز ببینی.
بعد سفارش خرید به این سایت بدهی و به پول ایرانی معادل همون قیمت رو پرداخت کنی
اون ها خودشون به دلار می خریدن و طی یک پروسسی وقتی کالا می اومد ایران و به دستشون می رسید برای شما ارسال می کردند
و یکی از سایت ها به صورت اختصاصی وسایل کوهنوردی و هایکینگ و دره نوردی و سنگ نوردی و غار نوردی می فروشه
بببببین یه سایت هیولاها
اصلا من از محصولات سایت سر در نمی آوردم و با چشمانی گرد و البته چشمانی قلب قلبی داشتم محصولات رو نگاه می کردم و لذت می بردم
این سایته قیمت های دلاری ننوشته بود
ولی ادعای این رو داشت که منصفانه ترین قیمت ها رو داره
و انصافاً محیط گرافیکی خوبی داشت و مطالب دسته بندی شده بود سایت در کل organized بود
اون سایت اولیه رو که بیشتر هم به دلم نشست رو با یه لینک از معرفی بهترین کوله های طبیعت گردی از گوگل پیدا کردم
همون صفحه ای که مقالهی مرتبت به معرفی کوله ها بود خیلی خوشم اومد ازش
نویسندش یه آقای خوش ذوق بود که خودش هم طبیعت گردی و ماجراجویی می کنه
و خیلی هم زیبا با کلامات بازی می کرد و مطلب کلیشه ای و خسته کننده نگذاشته بود
بعد هدایت شدم بیام این قسمت های سریال رو ، قسمت اولی که مهمون های طبیعت گرد سوپر حرفهای اومدن و قسمت آخری که داشتن می رفتن رو ببینم
حسم گفت باید این دو قسمت رو توی موبایلم ببینم و هم درس هایی که خانم شایسته از این طبیعت گرد ها داشت برایم مرور می کرد رو یاد بگیرم
هم تحسینشون کنم و لذت ببرم
خیلی خوشحالم ، خیلی خیلییی زیاد، تو همین حدود یه هفتهای که هدفم رو مشخص کردم ، کلی نشونه دیدم و دارم آروم آروم قدم های کوچیک ولی پیوسته برای رسیدن به هدفم رو بر میدارم
خدایا شکرت ، خدایااااا شکرت
خانم شایسته توضیحاتی که (در قسمت اول این مهمونی) در مورد مستقل بودن فرزندان و شیوهی تربیتِ فرزندِ فوقالعاده ای که خانواده ها در آمریکا دارند خیلی برای من تحسین برانگیز بود
نکاتی که گفتید و صحنه هایی که از برپا کردن هَمَک ها و تنت ها نشون دادید برای من فوقالعاده بود خیلیییی لذت بردم و خیلی تحسین کردم و اصلا چشم هام به شکل دوتا قلب در اومده بودن
ذوق و شوق شما و استاد هم که خودتون اهل سفر هستید و عاااااشق یادگیری هستید هم خیلی خیلی تحسین برانگیز بود، دمتون گرم
این موضوع که همین تنوع آدم ها در سلایق و علایق هست که این دنیا رو زیبا کرده و داره گسترش میده ، اونجایی که اشاره کردید به کوله های خفن طبیعت گردی ، هم در قسمت اول و هم در این قسمت که قسمت آخر بود، این در صلح بودن شما و قلب پاک و چشم های زیبا بین شما رو نشون میده
تحسینتون می کنم :) واقعاً تحسینتون می کنم ، شما فوقالعاده ای
از شما تو این قسمت آخر مهمونی یه فاکتور خیلی مهم و اساسی رو برای هدایت به هدفم یاد گرفتم
شما گفتی از کودکی اونقدر دیدن فضا های جدید و کشور های جدید رو دوست داشتی ، اونقدر معاشرت با آدم های جدید رو دوست داشتی که در نهایت هدایت شدی با استاد آشنا شدید و در عین اینکه یه رابطهی عاشقانهی عالی رو تجربه می کنید در این زمینه علایقتون هم یکیه و با هم سفرهای اروپا رو شروع کردید و بعدشم اومدید آمریکا و شروع به گشت و گذار کردید
شما گفتی اینقدررر این خواسته درون شما بزرگ بود که اصلاً وابستگی به محیط فعلی (داخل ایران و خانواده) و آدم های فعلی نداشتید
و
همین ویژگی های شما باعث شد که به راحتی هدایت بشوید به این کشور فوق العاده که دیگه بیشترین تنوع آدم ها و فرهنگ ها رو داره و بهترین تجربه ها رو در راستای خواستهی شما بهت میده
یه موضوع دیگه هم مطرح کردید که بسیار بسیار برایم دلنشین بود و این هم مرور کردن هر روزه اش برایم لذت بخشه و کمک می کنه من زودتر به هدفم برسم
اینکه گفتید بودن با آدم های مختلف و معاشرت کردن باهاشون هر بار داره ظرف وجودی شما رو گسترش میده…
داره کمک می کنه شجاع تر بشید جسور تر بشید متوکل تر بشید و هربار یه اشتیاق فراوانی در شما شعله ور بشه که بخواهید برید توی دل ترس های بزرگتر
و چقدر این خوبه
این همون چیزی که من هم توی سفرهای ماجراجویانه ام بهش میرسم و چقدر برای همچین تجربه های ذوق و شوق دارم
چقدر برای اینکه ظرف وجودم رو به این شکل گسترش بدهم ذوق و شوق دارم
خدایاااا شکرت
راستی یه موضوعی هم همین جا وسط صحبتم بگم که گفتنش بی ربط به هدفم نیست
من از همون روز 28 اسفند و اون فایل فوقالعادهی هدفی متفاوت … تمرکزی دارم روی ایجاد ذهنیت مناسب و کارهایی که برای رسیدن به هدفم برسم کار می کنم و البته روی دورهی فوقالعادهی عزت نفس هم کار می کنم
در راستای تمرکز بالایی که باید داشته باشم
خداوند مهربان یک عالمه همزمانی برایم رقم زده تا آرامش خاطر داشته باشم و شرایط برایم مهیا باشه که بتوانم روی خودم کار کنم
جزییاتش زیاده و البته یه سری هاش هم شخصیه …
ولی چیزی که الان می خواهم بنویسم مرتبط به موبایلمه
خب تمام این فعالیت های توی سایتم و دیدن فایل هام و وب گردی هایم ، همه و همه با همین موبایل شیائومی هستش که الان دستمه دیگه…
تا دیروز سیستم عاملش اندورید 13 و می یو آی 14 بود
امروز به لطف خدا آپدیت سیستم عامل جدید شیائومی که چند ماه پیش عرضه شد رو دریافت کرد
هایپر او اس 1 منم سریع آپدیت رو دانلود کردم و نصب کردم
باورتون نمیشه از ظهر تا حالا اونقدرررر موبایلم جذاب و روان و زیبا شده که دارم باهاش کیف می کنم
یه جورایی حس می کنم یه موبایل دیگه دست گرفتم
هم سریع تر شده سرعت موبایلم در تمام ابعاد
هم زیبا تر شده
هم بازدهیش در تمام ابعاد بهتر شده
شارژ دهی موبایل من انصافاً عالیییی بود ، هنوز چند تا چرخهی کامل شارژ رو رد نکردم که دقیق بگم، ولی احساس می کنم باز هم شارژ دهی موبایلم عاااالی تر هم شده
خلاصه می خواهم بگم خداوند همه جوره داره ازم حمایت می کنه و هدایت ها و دست هاشو می فرسته
تازه میگم این فقط یک مورد بود که ذکر کردم ، چندین و چند مورد دیگه هم که من رو سوپرایز کرده تو این چند روزه اتفاق افتاده
چرا این اتفاقات داره رخ میده؟ چون جهان داره جدیت و استمرار من برای حرکت در مسیر هدفم و در کل سرمایهگذاری من روی خودم رو می بینه … مسیر رو هربار برایم هموارتر می کنه
به زودی ان شا الله سه تا خبر خوب دیگه رو بهتون میدهم ، سه تا خواسته است که سفارش دادم (همشون در راستای رسیدن به هدفم هستش) به خداوند برایم رقم بزنه و دیگه سعی می کنم نگرانش هم نباشم
خدا کار خودش رو خوب بلده تو این چند روزه انصافاً خودش رو بهم ثابت کرده
چقدر این طبیعت گرد ها آدم های شریف و دوست داشتنی ای هستند
اونجایی که همسر آقای ریگ داشت خونه رو جارو برقی می کشید
یه درس فوقالعادهی از سپاسگزاری و قدردانی در عمل رو بهم یاد داد
هرچند که یکی از بزرگترین ویژگی های مثبت من همینه که نسبت به آدم ها بسیار بسیار آدم قدردان و سپاسگزاری هستم ولی جا داره باز هم یاد بگیرم و خیلی بهتر بشم چون این قانونش هست که … رشد هیچ انتهایی نداره :)
کاری که همسر آقای ریگ داشت انجام میداد ، از اونجایی که این آدم های شریف و دوست داشتنی طبیعت گردهای سوپر حرفه ای هستند … من رو یاد این شعار هیمشگی طبیعت گرد ها انداخت که … در طبیعت فقط ردپای خودمان را به جای می گذاریم:))
وسلام باعشقم به پرادایس بی نهایت زیباوخداوندی که اینطورمرابه دیدن زیباییهاهدایت می کندوازدیدن باتمرکزم روی جای جای این فضای بهشتی که درکنارش چه ایده ها،تجارب،نکات کلیدی وهزاران مواردمثبت ملکه ذهنم شده است وچقدرذت می برم وهرروزهم که می بینم برایم همه چیززیباییهای خاص خودش رادارد،خدایاشکرت.
شنیدن صحبت های مریم جان واستادعزیزم وتجارب شان واین مهمان های دوست داشتنی که ازنگاه شان می توانستم ببینم دوست نداشتنداین بهشت راترک کنندوبعدهم چقدرعالی به سهم خودهمه جاراتمیزومرتب کرده وکارت پستالی ازتقدیروتشکرشان راهم هدیه داده بودند،وسایلی هم که داشتندچقدرفوق العاده بودوکارایی بالایی داشت ،خداروشکرواقعاچقدرهرروزرشدوپیشرفت درهمه امکاناتی که برای آسایش انسان هافراهم می شودپایان ناپذیراست وبه قول استادهدایت به آسانی ها…
چقدرماهم درکناراین سایت طلایی لبریزازراهکارهای ناب درهرموردی می توانیم هرروزوهرلحظه رشدوپیشرفت راتجربه کنیم وهمیشه حال دلمان عالی باشدوواقعی طعم خوش زنده بودن رادرک کرده وزندگی باکیفیتی رآگاهانه هرلحظه خلق کنیم وهرروزادامه درهمان مسیرمعروف وزیبای استادعزیزمان،خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم.
خدایا صد هزار مرتبه شکر که امروز هم زنده ام تا جریان زندگی رو زندگی کنم، سپاسگزار نعمتهای زندگیم باشم و تحسین کنم زیباییهای جهان و پارادایس و
خدایا شکرت که تو رو دارم
خدایا شکرت برای این صبح زیبا و دل انگیز، برای حضور این انسانهای در صلح با خود در این بهشت زیبا
چقدر آموزنده ست دیدن لایف استایل این آدمها، هرکسی به کار خودش مشغوله و هرکسی مسئولیت امور شخصی خودش رو بعهده گرفته و چقدر با فرهنگ هستند که همونجوری که کلبه تمیز تحویل گرفتند همونحوری هم تحویل دادند.
بانو جان، یک دنیا از شما سپاسگزارم برای ساخت این سریال، که من بشخصه چقدر از این ابزار سفر رو دیدم و حتما در زمان و مکان مناسب تهیه خواهم کرد برای استفاده در دل طبیعت.
واقعا ابزار مناسب ، طبیعت گردی رو برای ما لذت بخش تر می کنه.
موضوع ارتباط با آدمها و آشنا شدن با فرهنگ و ملیت های مختلف رو من تجربه کردم بانو جان ، خیلی هیجان انگیزه و چقدر اعتماد به نفس رو ارتقا میده، این که بتونی با دیگران که زبان و فرهنگ متفاوتی دارند هماهنگ بشی و رفاقت کنی و ارتباط داشته باشی مصداق جهان بینی توحیدیه ، یعنی ما تونستیم به شعوری برسیم که جهان رو یک جسم واحد بینیم.
همون نگاهی که خود خداوند به بنده هاش و کل جهان هستی داره..
وقتی این دیدگاه رو پرورش بدیم طبیعتا با تمام دنیا در صلح قرار می گیریم. و اگر این دیدگاه در تعداد زیادی از آدمها نهادینه بشه چقدر جهان زیباتر میشه.
یکی از دلایلی که بنظر من آمریکا اینقدر ثروتمنده ، بخاطر همین دیدگاه و نوع نگاه مردمش به همدیگه ست ، چون براحتی همدیگرو با هر نژاد و ملیت و رنگ پوست و مذهبی پذیرا هستند. در خیلی از فیلمهای مستند می بینیم که یک خانم از خاور دور با یک آقای سیاهپوست آفریقایی آمریکایی ازدواج کرده، یا یک خانم سفید پوست آمریکایی با یک پاکستانی ازدواج کرده و خیلی نمونه های دیگه…
GOD BLESS AMERICA
ماشاالله به اینهمه وسایل و هزار ماشاالله به این خودروهایی که اصلا طراحی شدن برای طبیعت گردی و چقدر واژه مجستیکی. ( با شکوه) که روی درب عقب نوشته بود برازنده این خودرو و کلا صنعت خودرو سازی آمریکاست.
و چقدر اون خاتمی که داشتند با استاد صحبت می کردند، دیدگاه شون توحیدی بود. من نمیدونم این خانم چه دین و مذهب و یا مرام و مسلکی داره اما قطعا یکی از باورمندان رزاق بودن خدا ست یا حالا هرچی که می خواد اسمشو بذاره .
تو بهترین شرکت دنیا کار می کرده اما فقط بخاطر اینکه کنار خانواده اش باشه استعفا داده. واقعا بی نظیرند واقعا تسلیم و توحید رو در عمل به اجرا گذاشتن خدایا شکرت
خدایا شکرت برای این آدمها که دارم ازشون یاد میگیرم رها تر باشم، یاد میگیرم بیشتر از اینکه بچسبم به روزمرگی سعی کنم بیشتر از لحظه هام لذت ببرم.
خدایا چقدر این برونی زیبا و نجیبه و چقدر برخورد بچه ها باهاش مناسب بود.
و اون کارت پستال بنظر من مدال افتخاری بود برای استاد و بانو در مهمان نوازیشون و مدال افتخاری بود از معرفت و مهربونی مهمونها ، خدایا چقدر ساده و پاک و بی آلایش مراتب تشکر و عشق شون رو به استاد و بانو عرضه کردند. لذت برم واقعا از اینهمه محبت و صمیمیتی که می تونه بین آدمها وجود داشته باشه.
خدایا شکرت برای پارادایس زیبا
خدایا شکرت برای حضور استاد و بانو شایسته در مسیر سبز زندگیم
خدایا شکرت برای اینکه من رو در این خانواده و مأمن الهی اسکان دادی
خدایا شکرت که مزرعه رویاهام رو هر روز بمن نزدیکتر می کنی
امروز اومدم جنگل ضیارو که حال هوایی عوض کنم که خداوند مثل همیشه دست هاشو برام فرستاد
همون اول که رسیدم یه مردی که سوار تراکتور بود گفت کجا میخوایی بری گفتم جنگل گفت بیا بالا من میرسونمت و خدا میدونه که اگه نبود من با این کوله ی سنگینی که داشتم چقدر اذیت میشدم که تا این بالا بیام
همون اول که رفتم بالای تراکتور یاد صحنه ای افتادم که استاد سوار تراکتور دوستش توی فارم شده بود و چقدر این سریال زندگی در بهشت زندگی منو از این رو به اون رو کرد
الان که دارم مینویسم توی یه جنگل بزرگ خوابیدمتوی یه همک(ننو) و این هم حاصل سریال زندگی در بهشته که من دیدم استاد و دوستاشون همک دارن و این خواسته توی من شکل گرفت و واقعا شاید سه هفته هم نشد که الان دارم تجربش میکنم
با اینکه انقدر هدایت و لطف رحمت خداوند رو دیدم
ولی هنوز اونقدری که لایقش هست اونقدری که قدرت داره بهش ایمان ندارم
باید قدرتش رو باور کنم
به قول ملاصدرا مگه چه چیزی میخوایین که در خداوندی خدا یافت نمیشه
چرا هنوز شک داری مهدی در مورد قدرتش
چرا هنوز از آدما میترسی
این همه لطف و رحمتش رو نسبت به خودت ندیدی آیا؟
اون موقع هایی که تنها بودی و میرفتی بیرون یا پارک و آدمای نادرستی بهت بر میخوردن ، کی هدایتت کرد کی کمکت کرد کی تورو حفاظت کرد از آدمایی که میخواستن معتادت کنن میخواستن اذیتت کن کی مهدی
کی حافظتت کی اون روزی که همه رو داخل پارک رجایی پلیسا گرفتن تورو هدایت کرد که اون تایم اونجا نباشی
ایا ایمان نداری به هدایتش
به هوشش به ذکاوتش به قدرتش
کی هدایتت کرد اون روزی که رفتی جنگل خیرود و یه نفر منو کول کرد و از رودخونه رد کرد که اگه نبود احتمال اینکه اون آب منو با خودش میبرد یا اینکه از صخره ها پرت میشدم خیلی زیاد بود
بنام خدای مهربان
من برای بار دوم کامنت میذارم و میخوام اینجا به خودم به تعهد هایی بدم ،فایل امروز که نشانه من بود کلی بهم چیزای خوب یاد داد … چندین بار دیدمش و کلی دقت به خرج دادم .
جدایی از دیدن زیبایی ها و نکات مثبت ،جدایی از تحسین و باور فراوانی و حس خوب و باز هم شکرگزاریه بی پایان میخوام به خودم قول بدم که :
وقتی میرم تفریح نهایت لذت رو ببرم و در کمال آرامش کارهام رو انجام بدم ،
عجله نداشته باشم که زود بریم …حالا تند تند جمع کنم که دیر نشه و این حس رو به بچه هام انتقال ندم که همیشه باید عجله کنیم
بدو بدو کنیم ..
و به الگوی خوب برای بچه هام باشم ،بذارم هم خودم در کمال آرامش کارهام رو انجام بدم و با لذت پیش برم هم بچه هام مثل این دو خانواده که در کمال آرامش با حس خوب وسایلشون رو به اون زیادی با حال خوب و لذت جمع کردند .
نکته بعدی تقسیم کار و مسئولیت پیذیری و کارهای شخصی هستش:
من باید در سفر ،تفریح بیرون از شهر و هر چیزی شبیه این به اندازه خودم کار ها رو انجام بدم ،
نه اینکه همه ی کارها از جمع کردن وسایل تا غذای حاضری و بستن ساک و چمدون های خودم همسرم و بچه هام همه رو من انجام بدم ،
درسته دخترم 8 سال داره ولی بهش یاد بدم که خودش باید وسایل شخصیش رو بذاره و من به عنوان یه بزرگتر ریزبینانه مدیریت کنم …
اینجوری هم من اذیت نمیشم هم به دخترم مسئولیت پذیر بودن رو یاد دادم .
همینطور در رابطه با همسرم و حتی پسر کوچیکم.
نکته بعدی راحتی و خودم بودن ( اصل رو درک کردن) حالا چطور ؟!: وقتی میخوام مهمانی یا تفریح برم لباسی که باهاش راحتم رو بپوشم و لذت ببرم (مرتب اما احساس راحتی )
ما ایرانی ها وقتی جایی دعوت میشیم یا به هر طریقی تو جمع قرار می گیریم سعی میکنم بهترین و شیک ترین رو بپوشم و خیلی وقتا اصلا توی اون لباس راحت نیستیم ولی بنظرمون زشته اگه با فلان لباس بریم (حالا مردم چی میگن!چه فکری میکنند)
نکته بعدی :وقتی داریم از تفریح بر می گردیم به بچه ها مسئولیت بدم و این درک رو براشون ایجاد کنم که همه با هم از این وسایل استفاده کردیم ..لذت بردیم پس همه با کمک هم جمع میکنیم …
یه وقتایی هست میریم بیرون شهر و بیشتر وسایل رو همسرم میاره ،چرا؟چون مرد خونست
چون تو ذهنم جا افتاده که وظیفشه..و این الگو رو از خانواده یا هر جایی یاد گرفتم (باور غلط)
و در آخر در همه حال و همه جا خودم باشم و لذت ببرم .
خدایا شکرت که با دیدن این فایل کلی رشد ذهنی و فکری داشتم و یاد گرفتم و یاد گرفتم و یاد …
بازم ازتون ممنونم مریم جان و استاد عزیز .
خدا نگهدار همه مون باشه .
بنام خدای زیبایی ها
سلام به همگی ، چه فایل پر مغزی .. پر از حس خوب پر از درس زندگی .
چقدر خوبه که برای خودمون ارزش قایل باشیم و برای تفریح کردن و شاد بودن و لذت بردن وقت بذاریم و همین کار خودش مارو هدایت میکنه به سمت زیبایی ها ،فراوانی ها ،شادی ها و لذت بردن های بیشتر و جهان نعمت و برکت بیشتری وارد زندگی مون میکنه ،خدارو صد هزار مرتبه شکر .
وقتی میزبان پر از حس خوب و باور های خوب باشه ،وقتی میزبان فرکانسش عالی و سرشار از انرژی مثبت باشه قطعا مهمان هایی شاد پرانرژی و هم فرکانسش رو جذب میکنه و نتیجه میشه یه مهمانی و تفریح و در کنار هم بودن سرشار از زیبایی و لذت و شادی و قطعا برکت …
خداروصد هزار مرتبه شکر ، من که بی نهایت لذت بردم و چندین بار فایل رو نگاه کردم .
چقدر وسایل شون از کوله پشتی ها گرفته تا تخت بادی آشپزخونه و ظروف همه و همه حرفه ای ،درجه یک و عالی بودند و این نشون میده چقدر برای لذت بردن و تفریح وقت میذارند، چقدر میشه از وسایل مختلف پول ساخت و فراوانی در جهان موج میزنه و آدم های هستند که باورشون ،ذهنشون ثروتمنده و خیلی راحت نعمت وارد زندگی شون میشه و چون تفریح رو می طلبند راحت هم وسایلش رو به لطف الله میخرند ،خدایا صد هزار مرتبه شکرت .
همه در آرامش و حال دل همه خوب ،همه در صلح با خودشون کارهاشون رو انجام میدن و هر کس مسئولیت جمع کردن یه چیز رو + وسایل شخصیش به عهده میگیره و با حال خوب انجامش میده ،
و این یعنی هدایت خداوند رو طلبیدن و بچه خوب تربیت کردن ،که به نظرم پدر و مادر ها برای خودشون ارزش قایل بودند و هستند ،مسئولیت پذیر هستند بهم احترام میذارند از زندگیمون لذت میبرند و همین باعث شده الگوی خوبی برای بچه هاشون باشند و من این سبک زندگی این الگو بودن و این با خودت در صلح بودن رو تحسین میکنم ، دمشون گرم .
چه ماشین حرفه ای و جا داری چقدر مسافرت رفتن و تفریح کردن رو براشون آسون کرده ،،
دم سازنده تک تک و سایل و ماشین ها گرم ، باور فراوانی و ثروت و احساس لیاقت در لحظه به لحظه ی این فایل موج میزنه و چقدر ذهن منه ببینده رو بازتر میکنه و خواسته هام رو بیشتر میکنه که بگم خدایا منم اینا رو میخوام منم میخوام بخرم میخوام تجربه کنم میخوام لذت ببرم ..منم لایقش هستم ،خدایا صدهزار مرتبه شکرت .
چه خوبه که همه چیز رو تمیز شستشو میدن و برمیدارند و مرتب و حرفه ای جمع میکنند برای دفع بعد .. بچه ها همه با هم در صلح هستند و این عالیه ، برانی زیبا و خوش رنگ باعث میشه همه به سمتش جذب بشن و نوازشش کنند و باهاش عکس بگیرند .
خانمی که با استاد جان صحبت میکرد از جایی به اون خفنی استعفا داده چون میخواسته بیشتر کنار بچه ها و خانوادش باشه و قطعا ایمان و توکل داشته که این کار رو راحت انجام داده و این تحسین برانگیز هستش .
استاد خیلی راحت از خواب بیدار میشه و میاد پیش بقیه و به این فکر نمیکنه که من میزبانم باید زودتر از بقیه بیدار بشم که زشت نباشه یا مریم جان راحت فیلم میگیره و لذت میبره و این واقعا جای تحسین داره .
چه راحت همه جا رو همگی تمیز و مرتب کردند و کارها رو برای صاحب خونه باقی نذاشتند و همین درک و شعور بالا باعث میشی این دوستی و رفت آمد و در کنارهم خوش بودن ادامه داشته باشه و تکرار بشه و همه لذت ببرند .خداروصد هزار مرتبه شکرت .
و کار زیباشون که تشکر به حساب میاد ،نوشتن و تشکر کردن از میزبان که کلی حس خوب داشت .
استاد مثل همیشه راحت ترین کار رو انجام داد و همون جایی که راحت بود گرفت خوابید و کلامش باز هم پر از درس بود ،هر مسیری که سخت باشه اشتباست و من باید هر لحظه اینو به خودم یادآوری کنم و ازش استفاده کنم .
مریم جان بازم چشم مارو به سمت نعمت ها برد و دیدن دریاچه ی زیبا درختان سبز اسمان آبی ابرهای پفکی من یکی رو به وجد آورد و بازم هزاران بار سپاسگزار خداوندم برای تک تک نعمت هاش…
ممنون بابت فایل عالی که امروز نشانه من بود .
خدا نگهدار همه مون باشه
سلام به استاد عزیز و مریم شایسته ی نازنین
یه چیزی بد توی گوشم زنگ زد توی این قسمت
اونجایی که استاد تازه متوجه شدن که مهمونهاشون دارن میرن
و خانم جولی اومد گفت که کاش به ماهم مثل شما به خاطر حرف زدن پول میدادن ولی ما باید بریم سر کار
اول از اونکه چه قدر خوبه اصلا براتون مهم نبود که مهموناتون کی میرن
لحظه شماری نمیکردین که چه زمانی میخوان برن
اصلا نمیدونستین این یعنی اینقدر بهتون خوش میگذشته که اصلا مهم نبوده
و مورد بعدی این بود که اگر یک کسی مثل خانم جولی اون صحبت رو به من میکرد من واقعا بهم برمیخورد فکر میکردم طرف خودمو و کارمو و مهارتمو داره مسخره میکنه ولی شما نه تنها ناراحت نشدین بلکه خوشحال و خندان هم بودین
نمیدونم از چه زاویه ای به این صحبت نگاه میکردین شاید اینکه ببین چه قدر خوبه که من دارم این نعمتو که از حرف زدنم دارم پول میسازم
نمیدونم ولی خیلی جالب بود
مورد بعدی این بود که چه قدر در آرامش داشتن این خانواده ها همه جا رو جمع میکردن ، سر و سامون میدادن ، تمییز میکرد ، حتی بچه ها یه جاهایی ریلکس کرده بودن رو صندلیا
در ارامش و خوشی داشتن آروم اروم کارشونو انجام میدادن
مورد بعدی تعداد بچه های این خانواده بود آخه 7 تا بچه !اون یکی خانواده 6 تا بچه!
بعد به تفریحشونم اینقدرررر قشنگ رسیدن
نمیدونم تو ایران که همه میگن یکی زیاده چون خیلی دردسر داره
ولی الان این خانواده رو دیدم گفتم که چرا واقعا 7 تا بچه نباشه؟ چرا یک خانواده 9 نفری نباشیم؟
دردسری نداره اگر داشت که دیگه هیچ خانواده ای این تعداد بچه به دنیا نمیاورد
مورد بعدی خانوم تیش بود که اومد صحبت کرد که 10 سال سابقه ی کار داشته توی آمازون و بعد به خاطر خواسته ی خودش رهاش میکنه
واقعا چه قدر نگاه توحیدی ای داشته که خواسته ی خودش ارجحیت داشته با حرف مردم اینکه 10 سال کار کنی بعد انتخاب کنی که نه دیگه نمیخوام خواستم یه چیز دیگیه ای الان و من چه قدر تحسینش کردم به خاطر تصمیم شجاعانه و توحیدیش
مورد بعدی نحوه ی جارو برقی دست گرفتن خانوم جولی بود بعد از دیدن اون دیدم که واقعا حتی تو این کارم آمریکاییها راحتی و لذت رو ترجیح میدن و منم گفتم منم اینو میخوام
به جای اینکه یه موتور بزرگ و سنگین دنبالت کشیده بشه خب همه رو تو یک دسته جا کردن خیلی باحال و راحت چرا استفاده نکنم از امکانات بهتر و راحتتر و با کیفیت تر؟
بعدش نامه ی خدافظی قشنگی بود که نوشته بودن واقعا چه قدر به میزبان با یک کارت پستال خیلی ساده و یه سری نوشته هایی حتی مثل فقط نوشتن اسمشون یا اینکه ممنونیم حال ادم رو خوب کردن
یعنی نیاز به کلمات قلمبه سلمبه نیست برای تشکر کردن
من فک کنم حتی تو تشکر کردنم کمال گرام میخوام مثل اون فامیلهای ایرانی ای باشم که کلی جمله قطاررر میکنن تا تشکر کنن
اون آسمان و پرادایس آخر ویدیو دیگه تیر آخر بود چه قدر آخه آسمون ابی بود واقعا خدایا شکرت
لباسای رنگا وارنگ بچه ها ، آزادیشون در کنار هم که همش باهم شوخی میکردن بازی میکردن
حتی مادر پدرا چه قدر لباسای راحت و فوقالعاده ای پوشیده بودن
بعد اون ماشین غول پیکر جی ام سی
واقعا چه قدر ثروت خوبه فک کنین اون خانواده پول نداشتن این ماشینو بخرن چون ثروت پیف پیف بو میده
بعد فک کنین چون 9 نفر بودن و ماشین معمولیشون نهایتا میتونست 5 نفر رو جا بده عملا خانوادگی هیچ کجا نمیتونستن برن
واقعا اینشکلی میشد که همه در کنار هم خوشحال باشن؟ به نظر من که نمیشد همون 5 نفری هم که میرفتن کلی ناراصی بودن به خاطر کمبود جا
پس چه قدر ثروت خوبه اتفاقا که حال ادما رو بهتر میکنه و کمکشون میکنه بیشتر و راحتتر از نعمتهای خدا استفاده کنن
یَا مَنْ هُوَ عَالِمٌ بِکُلِّ شَىْ
شروع یک زندگی زیبا در پرادایس
به به چه منظره زیبایی واقعا لذت بخشه.
هرکس مسئول جمع و جور کردن وسایل خودشه
چه سکوت آرامش بخشی به به . طراوت رو حس میکنم
چقدر دوستانمون خوبن ،حتی خونه رو هم موقع رفتن جارو میکشن و کاملا تمیز کردن .تحسین برانگیزن.
خدا را شکر تجربه خیلی عالی بود آشنا شدن با این خانوادههای آمریکایی و درسهایی که میگیریم. و خداوند اینجوری هدایت میکنه که تفکر کن تا درک کنی
واقعا دامنه تجربه های آدم هر چی بالاتر میره هم ترس های آدم کم تر میشه، هم خلاقیت آدم بیشتر میشه، جسارت ادم بیشتر میشه چه برای اینکه به دل ناشناخته های بیشتری بزنه، خیلی خیلی وسعت تجارب به جسارت و شجاعت برای غلبه بر ترس ها و همچنین خلاقیت کمک می کنه. این تجربه ای که من دارم لمسش کنم ،قشنگ دارم می بینم که هر چی ناشناخته های بیشتری رو تجربه می کنم انگار وجودم دلش می خواد باز بره به دل ترسای بیشتری غلبه بکنه و تجربه بکنه و واقعا خدا را شکر می کنم که این فرصت فراهم شده . من همیشه از همون بچگیم عاشق این بودم که بدونم تو جهان های دیگه، تو کشورهای دیگه، دنیاهای دیگه چه خبره .و در واقع همین خواسته باعث شد که از همون بچگی این ویژگی وابسته نبودن به جایی که هستم و آدمایی که اطرافم هستن توی من شکل بگیره چون اون خواسته اونقدر قوی بود که نمیتونست منو وابسته بکنه به جایی که هستم ،چون نمی تونستم هم اونجا باشم هم با اون آدم باشم و هم آدم جدید رو بتونم ملاقات بکنم و این خواسته آروم آروم منو هدایت کرد به این کشوری که دیگه سر حد تنوع عقاید تنوع آدم ها تنوع از همه چی ،فرهنگ ها ،علائق همه چی داره، واقعا خدا رو شکر کنم.
مرسی از توضیحات خانم شایسته عزیز که حرفاشون و لمس تصویر این خانواده ها در ذهنم صدای تبل رو در وجودم به صدا درآورد و منو به فکر فرو برد
نوشتن قطره کوچک فهمش سخت شد برام
و من در خودم دیدم که چه وابستگیهایی دارم.
اصلا چه محدودیت تو ذهنم گذاشتم ، و همه چی رو اشتباه فهمیدم و دارم برعکس مسیر رو میرم.
به طور نمونه از یک طرف میخوام مهاجرت کنم و وابستگی دارم که این دو موضوع کاملاً در تضاد با هم هستند مگه میشه
و موضوع دوم توی ذهنم با این موضوع ارتباط میگیره اینه که تکامل تکامل تکامل،
ولی خودمون هستیم که این تکامل چقدر طول بکشه یعنی زمانش دست ماست .
در کل در زندگی باید جلو رفت . تکامل با توی سعید حرکت میکنه. باایستی ،می ایسته
میتونیم تکاملمون رو زودتر طی کنیم با عمل و حرکت.
و اونوقت توحید جایگزین میشه و به جاهای بهتر هدایت میشیم
من در این خانوادههای آمریکایی عدم وابستگی را حس کردم و مثل تلنگر شده.
رفتارشون چراها میاره و منو بفر فرو برده. همه چی چرا شده
و جوابش برام شرک و توحید هایلایت میشه. من نادان ،حالا اندازه یک قطره شاید درک نکنم چرا خداوند شرک را نمیبخشه. چون مجموعه شرک یک خلقت (انسان) را نابود میکنه
خداروشکر هر روز به این پی میبرم خیلی نادان هستم و این پر نمیشه چون رسیدن به یک قله ، دامنه قله بعدیه.
کتاب ها ، سمینارها ، عزلت ها ، که داشتم هیچ کدوم به اندازه یک هزارم درک این اگاهی های این سریال نیستن. خداروشکر خداوند لیاقت داد و هدایتم کرد که در این کلاس درس بشینم
تا نگردی آشْنا زین پرده رَمزی نشنوی
گوشِ نامحرم نباشد جایِ پیغامِ سروش
خدا را شکر بابت این ماشینهای زیبای دوستامون و این همه وسایل متنوع خلاقانه که بسیار در حجم کوچک جمع میشن
جالبه این ون GMC Majestic که زیبا و بسیار جاداره و هر فضایی استفاده کردن که استفاده کننده فضا داشته باشه
چه انسانهایی دوست داشتنی هستند که برایمان نامه تشکر نوشتن،درود بهشون ،کیفور شدم
هر مسیر سخت مسیر اشتباه است
خدای من چه ارامش مدهوش کننده ای ، خیلی زیباست
سلام خدمت استاد و سرکار خانم شایسته عزیز
نشانه امروز من
سریال زندگی در بهشت قسمت 57
یک محیط بسیار آرام پر از آرامش در یک روز زیبا در پارادایس
خدایا شکرت که امروز هم هدایت شدم به دیدن این مکان زیبا و انسانهای زیبا
وقتی این قسمت دیدم خیلی لبخند زدم وار دیدن اون واقعا لذت بردم
همه اونجا دارن با آرامش و لبخند کارهای خودشون انجام میدن
بدون هیچ گونه نگرانی و استرس
حس مشارکت داشتن در کارها
احساس مسئولیت داشتن
همکاری داشتن
نظم و انظباط
تمیزی در کارها و انجام دادن آنها به بهترین نحو ممکن با جزییات
خیلی برای من جالب بود
تو کشور ما زمانی که مردم به دل طبیعت می رن
بیشتر به فکر خوردن گشت گذار هستند وزمانی که میخواهند برگردند اصولاً وقتی برای انجام دادن کارها وتمیز کردن محیط اطراف نمیکنند
یا فقط پدر و مادر تمام کارها انجام میده به تنهایی
اما در این مکان زیبا اصلا اینطوری نیست وتمام افراد مشارکت میکنند این یک فرهنگ فوقالعاده عالی است
همه با لبخند و آرامش کارها انجام میدهد اصلا اهل گله شکایت ناله زدن نیستند
همه باهم بسیار مهربان هستند و اصلا در کارهای که باید انجام دهند بد اخلاق عصبانی نیستند
احساس خوب اتفاقات خوب
پدر مادر بچه ها خیلی مسئولیت پذیر تربیت کردند
درصورتی در کشور ما خیلی این چیزا انجام نمیشه
وبچها برای هر کاری باید حتما یک نفر دیگه کنارشون باشه این حس مسئولیت پذیری باعث میشه انسانها بتوانند تودل ترسها. بروند مکان های جدید افراد جدید و تجربه جدید بدست بیاورند که برای هر تکامل خیلی عالی باعث میشه بهتر وجود خودمون بشناسیم
ودر جهت بهبود شخصیت بیشتر تلاش کنیم
دیدن این همه نعمت و ثروت
دین وسایل حرفه ای طبیعت گردی کوله های که برای این مورد طراحی شده تا به راحتی هر آنچه لازم است در دسترس باشه
چقدر باورهای درست و توجه به قوانین الهی در هر ثانیه داره عمل میکنه بدون تغییر
دیدن آقای برونی واقعا لذت بخش در این مکان بهشتی خدایا شکرت باز هم آگاهی باز هم هدایت شدن به مکان و انسانهای درست
این فایلها سراسر دارای نکات آموزنده و هدایت گری هست
دیدن این همه تنوع اعتقاد مذهب و اینکه با وجود این همه تنوع در بدون هیچ نگرانی و قضاوت شدن در کمال صلح آرامش کنار هم بودن بدون هیچ پیش داوری
داره به ما یاد آوری میکنه تمام ما وجودی از خداوند هستیم باید در کنار انسانهای درست ومدار درست با باورهای درست قرار بگیریم تا لذت ببریم از این وجودی بیانتها خداشکرت خداشکرت
در آخر فایل که خانم شایسته رفتن داخل آشپزخانه
اون پاکت تشکر قدردانی را برداشتند واقعا زیبا و کار ارزشمندی بود از طرف این دوستان عالی
این یک فرهنگ قشنگ دیگه برای سپاسگزاری از هم دیگر خدایا شکرت که امروز به این فایل هدایت شدم
17/2/1403
با سلام خدمت خانواده عزیزم
راستش هر جور که فکرش رو میکنم باید میومدم و مینوشتم
قبلا که کامنتهای دوستان رو میخوندم که نوشته بودن ما چیزهای زیادی از سریال زندگی در بهشت یاد گرفتیم و… اصلا درک نمیکردم و به نظرم واقعا حرف اغراق گونه ای می اومد شاید چون تصورم از یک سریال و فیلم افتادن یک سری اتفاقات رایج روزمره بود ….
اما حالا با دیدن مداوم و هر روزه ی این سریال( که حیفه بگیم سریال بهتره بگیم کلاس درس عملی انسان سازی ) دارم آگاهیها و درک فوقالعاده ای به دست میارم که اصلا قابل توضیح و توصیف نیست….
و انگار ناخودآگاه داره یک سری باورهای پوسیده و کهنه در وجودم سُست و معلق میشه، تا با باورهای درست و تکرار اونچه لازمه کم کم جایگزین و اصلاح بشن…. خدایا شکرت
من هر روز و هر لحظه پروردگارم رو شکر میکنم که چنین گنجینه ی ارزشمندی رو برای من قرار داد،
برای تک تک این آدمها چه جلوی دوربین ، چه در پشت صحنه ی تدارکات این سایت ارزشمند ، چه تکتک عزیزان که بخشی از وجود من هستند تا این پازل الهی رو هر لحظه کاملتر کنند، ایرانی ، آمریکایی ، مسیحی ، کودک ، بزرگسال، حتی تمام موجودات و اشیایی که کنار هم چیده شدند تا چشمان من این صحنه ها رو فیلمبرداری و ثبت کنه …… خدایا شکرت
و اما برم سر مطلبی که دوست داشتم حتما اون رو الان ثبت کنم راجع به این بخش سریال
راستش توی اولین قسمتی که یک دفعه این همه مهمون از ماشین پیاده شد، من اینجوری بودم که:
یاااا خدااااا
و همینطور توی ذهنم بود که خب دو تا آدمی که خیلی خودشون رو دوست دارن و حریم شخصی و اون بخش تنهایی و خلوت با خودشون احتمالا براشون خیلی باید ارزشمند باشه چطور گنجایش پذیرفتن این همه آدم رو دارن؟ اونم نه یک ساعت و دو ساعت بلکه چند روز شاید؟!
اما قسمتهای بعد رو که دیدم کمکم جواب سوالم داده شد، خب نحوهی مهمانداری با چیزی که من اینجا توی ایران دیدم زمین تا آسمون تفاوت داشت و چقدر خوشحال میشم وقتی میبینم همهچیز میتونه یه جور دیگه هم باشه !
و چقدر خوشحال ترم که من واقعا متوجهم که طی حدود سه چهار سال اخیر و بخصوص یکی دو سال اخیر که دارم تمرکزی روی خودم کار میکنم چقدر نحوه رفتار و طرز تفکر تغییر کرده…..
چقدر خوشحالم واقعا ، خدایا ازت ممنونم…
نحوهی تفکر متفاوت نسبت به اتفاقات زندگی، رفتارها و روابط صحیح اجتماعی ، خوددوستی و عشق حقیقی و احساس خودارزشی و حس لیاقت درونی و خیلی چیزهای دیگه که من این لحظه شاید اصلا نمیدونم و یا شاید فراموش کردم همه و همه دست به دست هم میدن تا انسان ظرفیت یک سری اتفاقات خواسته یا ناخواسته رو توی زندگیش داشته باشه….
و امروز که این قسمت از سریال رو اومدم ببینم با وجود اون طرز فکر چند روز پیش که واقعا از دیدن این همه آدم متفاوت که تازه در نگاه اول به نظرم کمی مغرور هم اومده بودن (باور اشتباه_قضاوت نامناسب و … ) سورپرایز شده بودم، حالا واقعا از ته قلبم دلم نمیخواست برن!
همون دو سه ثانیه اول سریال گفتم شاید بخوان با هم برن پیک نیک اما وقتی ناباورانه دیدم که بچه ها وسایلشون رو جمع و جور کردن و گذاشتن کنار ماشین، دیگه مطمئن شدم که دارن میرن و من اصلا دلم نمیخواست…
به خدا که من دارم با شما زندگی میکنم،،، من فقط جسمم اینجا توی این خونه هست…
دیگه هیچی برام مهم نیست …. حاشیههای این زندگی و حرف و حدیث ها …..
تمام طول روز دارم فایل گوش میدم، تمرین میکنم و رفتارم رو تحلیل میکنم و به رویاهام که چطوری بهتر عملیشون کنم فکر میکنم….
خدایا شکرت….. یا میرسم به اونجایی که میخوام یا دیوااانه میشم….. راه برگشتی ندارمممممم…
برم بقیه سریال رو ببینم….
به نام یگانه خالق هستی
سلام به همه دوستای عزیزم
در راستای هدف امسالم هدایت شدم به دوتا سایت خفن و حرفه ای ایرانی
یکی از سایت ها همه چیز می فروشه ، همه کالاهای خفن خارجی، البته هنوز کامل بررسی نکردم
می توانستی کالاهای خارجی رو از سایت eBay یا Amazon با قیمت دلاری به روز ببینی.
بعد سفارش خرید به این سایت بدهی و به پول ایرانی معادل همون قیمت رو پرداخت کنی
اون ها خودشون به دلار می خریدن و طی یک پروسسی وقتی کالا می اومد ایران و به دستشون می رسید برای شما ارسال می کردند
و یکی از سایت ها به صورت اختصاصی وسایل کوهنوردی و هایکینگ و دره نوردی و سنگ نوردی و غار نوردی می فروشه
بببببین یه سایت هیولاها
اصلا من از محصولات سایت سر در نمی آوردم و با چشمانی گرد و البته چشمانی قلب قلبی داشتم محصولات رو نگاه می کردم و لذت می بردم
این سایته قیمت های دلاری ننوشته بود
ولی ادعای این رو داشت که منصفانه ترین قیمت ها رو داره
و انصافاً محیط گرافیکی خوبی داشت و مطالب دسته بندی شده بود سایت در کل organized بود
اون سایت اولیه رو که بیشتر هم به دلم نشست رو با یه لینک از معرفی بهترین کوله های طبیعت گردی از گوگل پیدا کردم
همون صفحه ای که مقالهی مرتبت به معرفی کوله ها بود خیلی خوشم اومد ازش
نویسندش یه آقای خوش ذوق بود که خودش هم طبیعت گردی و ماجراجویی می کنه
و خیلی هم زیبا با کلامات بازی می کرد و مطلب کلیشه ای و خسته کننده نگذاشته بود
بعد هدایت شدم بیام این قسمت های سریال رو ، قسمت اولی که مهمون های طبیعت گرد سوپر حرفهای اومدن و قسمت آخری که داشتن می رفتن رو ببینم
حسم گفت باید این دو قسمت رو توی موبایلم ببینم و هم درس هایی که خانم شایسته از این طبیعت گرد ها داشت برایم مرور می کرد رو یاد بگیرم
هم تحسینشون کنم و لذت ببرم
خیلی خوشحالم ، خیلی خیلییی زیاد، تو همین حدود یه هفتهای که هدفم رو مشخص کردم ، کلی نشونه دیدم و دارم آروم آروم قدم های کوچیک ولی پیوسته برای رسیدن به هدفم رو بر میدارم
خدایا شکرت ، خدایااااا شکرت
خانم شایسته توضیحاتی که (در قسمت اول این مهمونی) در مورد مستقل بودن فرزندان و شیوهی تربیتِ فرزندِ فوقالعاده ای که خانواده ها در آمریکا دارند خیلی برای من تحسین برانگیز بود
نکاتی که گفتید و صحنه هایی که از برپا کردن هَمَک ها و تنت ها نشون دادید برای من فوقالعاده بود خیلیییی لذت بردم و خیلی تحسین کردم و اصلا چشم هام به شکل دوتا قلب در اومده بودن
ذوق و شوق شما و استاد هم که خودتون اهل سفر هستید و عاااااشق یادگیری هستید هم خیلی خیلی تحسین برانگیز بود، دمتون گرم
این موضوع که همین تنوع آدم ها در سلایق و علایق هست که این دنیا رو زیبا کرده و داره گسترش میده ، اونجایی که اشاره کردید به کوله های خفن طبیعت گردی ، هم در قسمت اول و هم در این قسمت که قسمت آخر بود، این در صلح بودن شما و قلب پاک و چشم های زیبا بین شما رو نشون میده
تحسینتون می کنم :) واقعاً تحسینتون می کنم ، شما فوقالعاده ای
از شما تو این قسمت آخر مهمونی یه فاکتور خیلی مهم و اساسی رو برای هدایت به هدفم یاد گرفتم
شما گفتی از کودکی اونقدر دیدن فضا های جدید و کشور های جدید رو دوست داشتی ، اونقدر معاشرت با آدم های جدید رو دوست داشتی که در نهایت هدایت شدی با استاد آشنا شدید و در عین اینکه یه رابطهی عاشقانهی عالی رو تجربه می کنید در این زمینه علایقتون هم یکیه و با هم سفرهای اروپا رو شروع کردید و بعدشم اومدید آمریکا و شروع به گشت و گذار کردید
شما گفتی اینقدررر این خواسته درون شما بزرگ بود که اصلاً وابستگی به محیط فعلی (داخل ایران و خانواده) و آدم های فعلی نداشتید
و
همین ویژگی های شما باعث شد که به راحتی هدایت بشوید به این کشور فوق العاده که دیگه بیشترین تنوع آدم ها و فرهنگ ها رو داره و بهترین تجربه ها رو در راستای خواستهی شما بهت میده
یه موضوع دیگه هم مطرح کردید که بسیار بسیار برایم دلنشین بود و این هم مرور کردن هر روزه اش برایم لذت بخشه و کمک می کنه من زودتر به هدفم برسم
اینکه گفتید بودن با آدم های مختلف و معاشرت کردن باهاشون هر بار داره ظرف وجودی شما رو گسترش میده…
داره کمک می کنه شجاع تر بشید جسور تر بشید متوکل تر بشید و هربار یه اشتیاق فراوانی در شما شعله ور بشه که بخواهید برید توی دل ترس های بزرگتر
و چقدر این خوبه
این همون چیزی که من هم توی سفرهای ماجراجویانه ام بهش میرسم و چقدر برای همچین تجربه های ذوق و شوق دارم
چقدر برای اینکه ظرف وجودم رو به این شکل گسترش بدهم ذوق و شوق دارم
خدایاااا شکرت
راستی یه موضوعی هم همین جا وسط صحبتم بگم که گفتنش بی ربط به هدفم نیست
من از همون روز 28 اسفند و اون فایل فوقالعادهی هدفی متفاوت … تمرکزی دارم روی ایجاد ذهنیت مناسب و کارهایی که برای رسیدن به هدفم برسم کار می کنم و البته روی دورهی فوقالعادهی عزت نفس هم کار می کنم
در راستای تمرکز بالایی که باید داشته باشم
خداوند مهربان یک عالمه همزمانی برایم رقم زده تا آرامش خاطر داشته باشم و شرایط برایم مهیا باشه که بتوانم روی خودم کار کنم
جزییاتش زیاده و البته یه سری هاش هم شخصیه …
ولی چیزی که الان می خواهم بنویسم مرتبط به موبایلمه
خب تمام این فعالیت های توی سایتم و دیدن فایل هام و وب گردی هایم ، همه و همه با همین موبایل شیائومی هستش که الان دستمه دیگه…
تا دیروز سیستم عاملش اندورید 13 و می یو آی 14 بود
امروز به لطف خدا آپدیت سیستم عامل جدید شیائومی که چند ماه پیش عرضه شد رو دریافت کرد
هایپر او اس 1 منم سریع آپدیت رو دانلود کردم و نصب کردم
باورتون نمیشه از ظهر تا حالا اونقدرررر موبایلم جذاب و روان و زیبا شده که دارم باهاش کیف می کنم
یه جورایی حس می کنم یه موبایل دیگه دست گرفتم
هم سریع تر شده سرعت موبایلم در تمام ابعاد
هم زیبا تر شده
هم بازدهیش در تمام ابعاد بهتر شده
شارژ دهی موبایل من انصافاً عالیییی بود ، هنوز چند تا چرخهی کامل شارژ رو رد نکردم که دقیق بگم، ولی احساس می کنم باز هم شارژ دهی موبایلم عاااالی تر هم شده
خلاصه می خواهم بگم خداوند همه جوره داره ازم حمایت می کنه و هدایت ها و دست هاشو می فرسته
تازه میگم این فقط یک مورد بود که ذکر کردم ، چندین و چند مورد دیگه هم که من رو سوپرایز کرده تو این چند روزه اتفاق افتاده
چرا این اتفاقات داره رخ میده؟ چون جهان داره جدیت و استمرار من برای حرکت در مسیر هدفم و در کل سرمایهگذاری من روی خودم رو می بینه … مسیر رو هربار برایم هموارتر می کنه
به زودی ان شا الله سه تا خبر خوب دیگه رو بهتون میدهم ، سه تا خواسته است که سفارش دادم (همشون در راستای رسیدن به هدفم هستش) به خداوند برایم رقم بزنه و دیگه سعی می کنم نگرانش هم نباشم
خدا کار خودش رو خوب بلده تو این چند روزه انصافاً خودش رو بهم ثابت کرده
چقدر این طبیعت گرد ها آدم های شریف و دوست داشتنی ای هستند
اونجایی که همسر آقای ریگ داشت خونه رو جارو برقی می کشید
یه درس فوقالعادهی از سپاسگزاری و قدردانی در عمل رو بهم یاد داد
هرچند که یکی از بزرگترین ویژگی های مثبت من همینه که نسبت به آدم ها بسیار بسیار آدم قدردان و سپاسگزاری هستم ولی جا داره باز هم یاد بگیرم و خیلی بهتر بشم چون این قانونش هست که … رشد هیچ انتهایی نداره :)
کاری که همسر آقای ریگ داشت انجام میداد ، از اونجایی که این آدم های شریف و دوست داشتنی طبیعت گردهای سوپر حرفه ای هستند … من رو یاد این شعار هیمشگی طبیعت گرد ها انداخت که … در طبیعت فقط ردپای خودمان را به جای می گذاریم:))
خدایا شکرت
در پناه خداوند یکتا و مهربان باشید
سلام به استادمهربانم ومریم عزیزم
وهمه دوستانم دراین زندگی سراسر بهشتی
وسلام باعشقم به پرادایس بی نهایت زیباوخداوندی که اینطورمرابه دیدن زیباییهاهدایت می کندوازدیدن باتمرکزم روی جای جای این فضای بهشتی که درکنارش چه ایده ها،تجارب،نکات کلیدی وهزاران مواردمثبت ملکه ذهنم شده است وچقدرذت می برم وهرروزهم که می بینم برایم همه چیززیباییهای خاص خودش رادارد،خدایاشکرت.
امروزهم بااحساس عالی سواربرموتورباعزیزدلم رفتیم برای دیدن زیباییهادرروستاهای اطراف، چقدرثروت وفراواتی ،چه درختهاوگلهای زیبایی چقدربوی طراوات وشادابی رامی شدحس کردوچه خانه باغ های باشکوه وزیبایی خداروشکر،خدای عزیزم شکرت بابت گوناگونی وفراواتی درهمه آفریده هایت چقدرلذت بردنم چندبرابرشددرکناردیدن پرادایس زیباوانجام ورزش عضلانی یکشنبه ام وبعدهدایت خداوندمهربان به جاهای زیبا،الهی شکرت.
شنیدن صحبت های مریم جان واستادعزیزم وتجارب شان واین مهمان های دوست داشتنی که ازنگاه شان می توانستم ببینم دوست نداشتنداین بهشت راترک کنندوبعدهم چقدرعالی به سهم خودهمه جاراتمیزومرتب کرده وکارت پستالی ازتقدیروتشکرشان راهم هدیه داده بودند،وسایلی هم که داشتندچقدرفوق العاده بودوکارایی بالایی داشت ،خداروشکرواقعاچقدرهرروزرشدوپیشرفت درهمه امکاناتی که برای آسایش انسان هافراهم می شودپایان ناپذیراست وبه قول استادهدایت به آسانی ها…
چقدرماهم درکناراین سایت طلایی لبریزازراهکارهای ناب درهرموردی می توانیم هرروزوهرلحظه رشدوپیشرفت راتجربه کنیم وهمیشه حال دلمان عالی باشدوواقعی طعم خوش زنده بودن رادرک کرده وزندگی باکیفیتی رآگاهانه هرلحظه خلق کنیم وهرروزادامه درهمان مسیرمعروف وزیبای استادعزیزمان،خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم عزیزانم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
بنام یگانه خالق زیبایی ها
به وقت بهشت
سلام به روی ماه همگی
خدایا صد هزار مرتبه شکر که امروز هم زنده ام تا جریان زندگی رو زندگی کنم، سپاسگزار نعمتهای زندگیم باشم و تحسین کنم زیباییهای جهان و پارادایس و
خدایا شکرت که تو رو دارم
خدایا شکرت برای این صبح زیبا و دل انگیز، برای حضور این انسانهای در صلح با خود در این بهشت زیبا
چقدر آموزنده ست دیدن لایف استایل این آدمها، هرکسی به کار خودش مشغوله و هرکسی مسئولیت امور شخصی خودش رو بعهده گرفته و چقدر با فرهنگ هستند که همونجوری که کلبه تمیز تحویل گرفتند همونحوری هم تحویل دادند.
بانو جان، یک دنیا از شما سپاسگزارم برای ساخت این سریال، که من بشخصه چقدر از این ابزار سفر رو دیدم و حتما در زمان و مکان مناسب تهیه خواهم کرد برای استفاده در دل طبیعت.
واقعا ابزار مناسب ، طبیعت گردی رو برای ما لذت بخش تر می کنه.
موضوع ارتباط با آدمها و آشنا شدن با فرهنگ و ملیت های مختلف رو من تجربه کردم بانو جان ، خیلی هیجان انگیزه و چقدر اعتماد به نفس رو ارتقا میده، این که بتونی با دیگران که زبان و فرهنگ متفاوتی دارند هماهنگ بشی و رفاقت کنی و ارتباط داشته باشی مصداق جهان بینی توحیدیه ، یعنی ما تونستیم به شعوری برسیم که جهان رو یک جسم واحد بینیم.
همون نگاهی که خود خداوند به بنده هاش و کل جهان هستی داره..
وقتی این دیدگاه رو پرورش بدیم طبیعتا با تمام دنیا در صلح قرار می گیریم. و اگر این دیدگاه در تعداد زیادی از آدمها نهادینه بشه چقدر جهان زیباتر میشه.
یکی از دلایلی که بنظر من آمریکا اینقدر ثروتمنده ، بخاطر همین دیدگاه و نوع نگاه مردمش به همدیگه ست ، چون براحتی همدیگرو با هر نژاد و ملیت و رنگ پوست و مذهبی پذیرا هستند. در خیلی از فیلمهای مستند می بینیم که یک خانم از خاور دور با یک آقای سیاهپوست آفریقایی آمریکایی ازدواج کرده، یا یک خانم سفید پوست آمریکایی با یک پاکستانی ازدواج کرده و خیلی نمونه های دیگه…
GOD BLESS AMERICA
ماشاالله به اینهمه وسایل و هزار ماشاالله به این خودروهایی که اصلا طراحی شدن برای طبیعت گردی و چقدر واژه مجستیکی. ( با شکوه) که روی درب عقب نوشته بود برازنده این خودرو و کلا صنعت خودرو سازی آمریکاست.
و چقدر اون خاتمی که داشتند با استاد صحبت می کردند، دیدگاه شون توحیدی بود. من نمیدونم این خانم چه دین و مذهب و یا مرام و مسلکی داره اما قطعا یکی از باورمندان رزاق بودن خدا ست یا حالا هرچی که می خواد اسمشو بذاره .
تو بهترین شرکت دنیا کار می کرده اما فقط بخاطر اینکه کنار خانواده اش باشه استعفا داده. واقعا بی نظیرند واقعا تسلیم و توحید رو در عمل به اجرا گذاشتن خدایا شکرت
خدایا شکرت برای این آدمها که دارم ازشون یاد میگیرم رها تر باشم، یاد میگیرم بیشتر از اینکه بچسبم به روزمرگی سعی کنم بیشتر از لحظه هام لذت ببرم.
خدایا چقدر این برونی زیبا و نجیبه و چقدر برخورد بچه ها باهاش مناسب بود.
و اون کارت پستال بنظر من مدال افتخاری بود برای استاد و بانو در مهمان نوازیشون و مدال افتخاری بود از معرفت و مهربونی مهمونها ، خدایا چقدر ساده و پاک و بی آلایش مراتب تشکر و عشق شون رو به استاد و بانو عرضه کردند. لذت برم واقعا از اینهمه محبت و صمیمیتی که می تونه بین آدمها وجود داشته باشه.
خدایا شکرت برای پارادایس زیبا
خدایا شکرت برای حضور استاد و بانو شایسته در مسیر سبز زندگیم
خدایا شکرت برای اینکه من رو در این خانواده و مأمن الهی اسکان دادی
خدایا شکرت که مزرعه رویاهام رو هر روز بمن نزدیکتر می کنی
خدایا من ثروتمندترین فرد جهانم چون تو دارایی منی
خدایا شکرت که تو رو دارم
مانا باشید و شاد زی…
سلام به همه ی دوستام در سریال زندگی در بهشت
و استاد عزیزم و خانم شایسته ی بینظیر
امروز اومدم جنگل ضیارو که حال هوایی عوض کنم که خداوند مثل همیشه دست هاشو برام فرستاد
همون اول که رسیدم یه مردی که سوار تراکتور بود گفت کجا میخوایی بری گفتم جنگل گفت بیا بالا من میرسونمت و خدا میدونه که اگه نبود من با این کوله ی سنگینی که داشتم چقدر اذیت میشدم که تا این بالا بیام
همون اول که رفتم بالای تراکتور یاد صحنه ای افتادم که استاد سوار تراکتور دوستش توی فارم شده بود و چقدر این سریال زندگی در بهشت زندگی منو از این رو به اون رو کرد
الان که دارم مینویسم توی یه جنگل بزرگ خوابیدمتوی یه همک(ننو) و این هم حاصل سریال زندگی در بهشته که من دیدم استاد و دوستاشون همک دارن و این خواسته توی من شکل گرفت و واقعا شاید سه هفته هم نشد که الان دارم تجربش میکنم
با اینکه انقدر هدایت و لطف رحمت خداوند رو دیدم
ولی هنوز اونقدری که لایقش هست اونقدری که قدرت داره بهش ایمان ندارم
باید قدرتش رو باور کنم
به قول ملاصدرا مگه چه چیزی میخوایین که در خداوندی خدا یافت نمیشه
چرا هنوز شک داری مهدی در مورد قدرتش
چرا هنوز از آدما میترسی
این همه لطف و رحمتش رو نسبت به خودت ندیدی آیا؟
اون موقع هایی که تنها بودی و میرفتی بیرون یا پارک و آدمای نادرستی بهت بر میخوردن ، کی هدایتت کرد کی کمکت کرد کی تورو حفاظت کرد از آدمایی که میخواستن معتادت کنن میخواستن اذیتت کن کی مهدی
کی حافظتت کی اون روزی که همه رو داخل پارک رجایی پلیسا گرفتن تورو هدایت کرد که اون تایم اونجا نباشی
ایا ایمان نداری به هدایتش
به هوشش به ذکاوتش به قدرتش
کی هدایتت کرد اون روزی که رفتی جنگل خیرود و یه نفر منو کول کرد و از رودخونه رد کرد که اگه نبود احتمال اینکه اون آب منو با خودش میبرد یا اینکه از صخره ها پرت میشدم خیلی زیاد بود
پس ایمان داشته باش به خدایی که همیشه هدایتگرت هست