سریال زندگی در بهشت | قسمت 62 - صفحه 12

به نام خداوند بخشنده ی روزی دهنده ی بی منت

سپاسگزارلطف بی کران خداوندم که فرصتی دوباره به من عطاکرد تا باردیگر دست به قلم بشم و از زیبایی های منحصر به فرد این مزرعه ی بهشتی نهایت لذت رو ببرم

سلامودرود به شما عزیزان خوشتیپمون امیدوارم هرکجاهستید دلتون سرشاراز نوروامید پروردگارباشه

سلام به مرغوخروستس خوشبختمون تواین هوای پاک ودلپذیر بهشتی،امیدوارم بهترین عشقوحال رو تو این چمنای سرسبز بکنید

عاشقتم آقای خروس که داری طبق اصل بقای اصلح زوروبازوی خودتو به این اقای سوسولیِ موفوکلی نشون میدی و خیلی باشجاعت اون رو از قلمرو خودت بیرون میکنید

ببین این موفوکولی چقدر شخصیتش منو یاد آدمای ضعیف میندازه که هرموقه یه بلایی سرشون میاد اونقدر خودشونو به مریضیو مردن میزنند تا بلاخره یکی دلش به رحم بیاد و به اون یه خدمتی برسونه

استادجان شماچون اصل بقای اصلح رو درک کردید اجازه میدید که اونی که قدرتش بیشتره زنده بمونه و حکومت کنه،شاید کسی جای شمابود دلش بحال اون موفوکولی میسوخت و کلی خروس قویه رو کتک میزد و بهش میگفت زورت به ضعیفا میرسه؟

درصورتیکه این حیوونا طبق غریزه ی خودشون جوری باهمدیگه رفتارمیکنند که کاملا هماهنگ با رشدوپیشرفت جهان باشه و هیچوقت این اجازه رو نمیدن که حیوون ضعیفتر حکومت کنه،واقعا تحسین کردم شجاعت اون خروس قدرتمند رو،و خیلی برام جالب بود که دیگه حیله ی اون موفوکلی دستش اومده بود و دوباره درحالت مردن هم کلی کتک خورد،خدایاشکرت که این قسمت باعث شد من دوباره برم و این فایل ارزشمند رو باعشق ببینم و بهش‌گوش فرابدم و بخودم یاداوری کنم که جهان آدمای ضعیف رو زیر چرخ دنده هاش له میکنه،اونی که احساس قربانی شدن میکنه آخرش شکست میخوره و مجبوره که یا بمیره یا باجهان خودشو رشد بده…

مریم جان عاشقتم که هرقسمت از پرادایس رو تبدیل به یک فضای رؤیایی کردید،واقعا این قسمتی رو که تبدیل به بلوار ساحلی کردید خیلی زیبا شد،آفرین به زوروبازوی شما خیلی تحسینتون کردم که اینقدر درختچه های هیولا رو قطع کردید

دیگه اون مهندس بیور جان آب پاکی رو دستش ریخته شد و فهمید که نبابا این دو زوج عزیز خیلی مصمم تر ازاین حرفا به فکر پاکسازی این جنگل هستند و احتمالا دیگه چمدوناش رو بسته و ازی دیارِ جنگل به یک جای دیگه مهاجرت کرده،خداروصدهزارمرتبه شکر که اینقدر همه چیز ترتمیزو مرتب شده و دیگه اون کیودی های مکار که لابه لای این درختا قایم میشدن تا به مرغوخروسامون حمله کنند،الان دیگه فضایی باقی نمونده تا بخوان به این منطقه کمین کنند خداروصدهزارمرتبه شکر

خداای من این قسمت از سریال رو اولین بار بود دیدم که اینقدر کلبه نورپردازیش توسط خورشیدخانم زیباتر شده،همیشه سریالهارو نصفه وونیمه میدیدم وسریع میرفتم قسم بعد

ولی الان اونقدر باعشق این سریال رو دنبال میکنم ودرموردش باخودم فکرمیکنم که ایده بگیرم چطور مثل شما زندگیم رو ازین بهتر کنم،که دیگه مجالی برای کامنت نوشتن پیدانمیشه

خدایاشکرت ببین دستان بی نظیر خداوند لری جانِ همه فن حریف چقدر داره به استادعزیزمون خیرمیرسونه،چقدر عالی و دقیق کاراش رو انجام میداد جوری که انگار داشت برای خودش اون کارو انجام میداد

چقدر دیوار کلبه عالی محکم کاری شده بود،واقعا تحسین کردم اینهمه عایق بندی لابه لای چوبها کارکرده بودن،اون هم به زمان چند ده سال پیش،واقعا هیولا وار این کلبه ساخته شده،من همیشه برام سوال بود که موقع بارش باران های شدید چطور این کلبه تونسته دووم بیاره،و حالا کاملا متوجه شدم که چقدر صاحب قبلی این منطقه کارش رو به نحو احسنت انجام داده خداروصدهزارمرتبه شکر

ببین چقدرداره اینجا عالی ترمیشه،اصلا زیبایی اینجا دوچندان شده،خدای من وقتی بارون میباره ازپشت پنجره شاهد باران رحمت الهی هستی مثل همبن الانی که خدا نشون داد چقدر عظمت داره و جوری دونه های بارون رو دریاچه میریخت که انگار آبی وجود نداره،آدم احساس میکنه که یک زمین صافو مسطحه که داره بارون رو اون زمین مسطح میباره

الله اکبر ببین چقدر فشاربارون زیاد بود واقعا شجاعتتون رو تحسین کردم که بااین شدت بارانی که شبیه به طوفان بود بازهم زیباییِ اینجارو ترجیح میدیدخداروصدهزارمرتبه شکر

خیلی لذت میبرم از مهارت و اعتمادبنفس آقای لری که توسن هفتادسالگی اینهمه عالی وباعشق بدون هیچ انتظاری خدمت میرسونه،واقعا تحسین برانگیزه شخصیتشون که برعکس آقایون ایرانی تواین سن که بیشار وقتشون رو تو این دکتر وتواون دکتر میگذرونن،ایشون بیشتر وقتش رو صرف خدمت رسوندن میکنه،خدایاشکرت

مریم جان عاشقتم که ازکوچکترین بهبود توی آشپزخونه که نمیگذرید و ازکوچکترین فضا هم بهترین استفاده رو میکنید خداروصدهزارمرتبه شکر که اینقدر همه چیز داره عالی و روبه بهبود بهتری پیش میره

داستان بهبود شخصیتم درراستای الگوگرفتن از انسانهای شریف این سریال و توجه به زیبایی ها ادامه دارد…