سریال زندگی در بهشت | قسمت 64 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

187 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1773 روز

    سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته

    یه جمله ای خیلی بلد شد برام چون دارم روی روانشناسی ثروت 1 کار میکنم و قسمتهای اولی هستم که راجع به اهرم توضیح داده بودین

    خانم شایسته گفتن از 7 صبح تا اون زمانی که گفتن احتمالا بعدازظهر و یا شب بود یه سر داشتن کار میکردن و اصلا حتی صدای خستگی هم توی صداشون نبود تازه بعدش رفتن جارو کنن به قول دور کلبه پرادایس رو

    من در عمل الان فهمیدم اهرمی که مینویسم باید اینکارو برای من بکنه که تو از 7 صبح کلی کار فیزیکی انجام داده باشی بعد با ذوق بگی باز میخوام انجام بدم و احساس خستگی هم نکنی

    استاد من دو تا اهرم نوشتم که جفتشون انگار یکی هستن تفاوتی ندارن

    یکی از اقداماتی که بهم گفته شده بود این بود که برم تو 30 روز 30 تا کارت ویزیت هایی که داشتم رو پخش کنم و خودم رو معرفی بکنم

    دو روز اول که واقعیت ترس برم داشته با اینکه قبلن کار مشابه به این کار کرده بودم

    ولی شروع کردم روز سوم یک کارت دادم

    الان تقریبا فک کنم 5 یا 4 روز گزشته باز جلسات اهرم رو گوش دادم و فهمیدم باید به یادم بیارم این اهرمه که آقا اگر مثلن این اقدامه رو انجام ندی قدم به قدم میری سمت رنجه ها

    صبح این توصیحات و درک های بیشتر خودمو نوشتم و گفتم شب میرم مجموعه ی خرید نزدیک خونمون که پر از مغازه های مبلمان و اثاثیه منزل فروشه و خودمو تبلیغ میکنم

    البته قبلش جایی قرار داشتم که خود این قراره هم هدایتی بود که دوست دارم تو ادامه ی کامنتم بنویسم که تو سایت ردپا بزارم ازش

    قرارم که تموم شد من رفتم سراغ مرکز خرید نزدیک خونمون

    اونجا خیلی سخت نگرفتم که حتما باید مبلمانی ها رو برم اگر میدیدم مغازه ای برام چشمک میزنه میرفتم سراغش

    و خدام کم نزاشت هر چی مغازه ی خفن و ثروتمند بود منو میفرستاد

    منم به خاطر اینکه پا رو ترسم بزارم و ببینم ادمای ثروتمند هم مثل من معمولی هستن میرفتم داخل مغازه ها

    نشمرده بودمم که چنتا کارت برداشتم ، همینطور یه تعدادی برداشته بودم گذاشته بودم داخل کیفم

    و رفته بودم کارتام که تموم شد یک جایزه ی کوچیک به خودم دادم و برگشتم خوبه دیدم تا الان به اندازه ی 12 روز من اینکار رو انجام دادم

    قرار کاری ای هم که داشتم خیلی هدایتی بود گرچه نجوا داره خودش رو میکشه و حالم رو بد میکنه و میگه این تصمیم درست نیست

    حدود یک هفته پیش من داخل مسیر پیاده رویم بودم که متوجه شدم آموزشگاه استاد قدیمیم که ، هی سر میزدم به آموزشگاهش ولی بسته بود ، بازه و یک خانمی وسیله به دست داره میره اون سمت

    در اصل یهو اون خانم رو دیدم و فهمیدم آموزشگاه بازه

    قصدم فقط تجدید خاطرات با ایشون بود چون اولین استادم بودن

    رفتم اونجا و صحبت کردیم و ایشون فکرکرد من برای کارآموزی رفتم سراغشون و گفت نمونه کاراتو برام بیار

    منم گفتم باشه براتون میارم و این یک تجربه ی جدیده باللخره

    چند روزی گذشت تا من دیشب نمونه کارهامو براشون بردم و خب من خودم میدونم چه قد در مهارتم بالا عه حتی بیشتر از استاد قدیمیم ولی تا الان حضوری آموزش نداده بودم

    که خب این خیلی متفاوته با اینکه فقط مهارت رو برای خودت داشته باشی

    ایشون کارامو دوست داشتن همون موقع بهم گفتن به یکی از هنرجوهاشون که اونجا بودن هم درس بدم ببینم کارم چه طوره

    و دیگه کلن اکی شد و قرار شده به عنوان کارآموز برم و یا اگر خودم شاگردی داشتم یه درصدی رو هم خودم بگیرم

    از اونجا به بعد یه سری جرایانات پیش اومد و نجوا تو ذهن من شروع کرد به بالا گرفتین

    اینکه تو که اینهمه مهارت داری میخوای بری کارآموز بشی

    در صورتی که خب من این کارو بلد نیستم ، مهارتم خوبه ولی آموزش این مهارت به صورت حضوری تا الان ندادم و باید یادش بگیرم

    یا میگفت بابا وقتتو الکی هدر میدی میری اونجا که چی بری ببینی بقیه چه طوری یاد میدن

    در صورتی که من میدونم چه قدر هدایتی این جریانات پیش رفت و قطعا یک چیزی داره که من باید ادامش بدم و نتیجشو ببینم

    یه راهیه که سر راهم گزاشته شده

    من میخواستم پول بیشتری بسازم این یکی از راه هاشه

    حتما نباید از اون راه هایی که من تعیین کردم برای خودم پول بسازم که ، یکم باید این کویره رو ول کنم

    آهااااننننن

    حالا فهمیدم

    هفته پیش در جواب سوالات ج 2 حل مسائل نوشته بودم که کویر من اینه که من فکر میکنم فقط از طریق سفارش گرفتن یا فروش کارهام قراره پول بسازم

    ولی از راه های دیگم میشه

    راه های دیگه تو ذهنم آموزش دادن بود که چون یکی از اساتیدم رو دیده بودم که فقط کار آموزشی انجام میدن و کارجدید و خلاقیت جدید انجام نمیدن و کل هفتشون انگار پره ، من میگفتم من اینطوری دوست ندارم

    در صورتی که ایشون خودش دوست نداره شاید کار خلاقیتی بکنه وگرنه تایم آزاد داره

    در صورتی که من شاید الگوم اشتباه بوده!

    مگه الان یه سریا تو یوتیوب نیستن که یک آموزش گزاشتن با 50 هزار نفر هنرجو ولی تنها تایمی که ازشون گرفته شده زمان ضبط و آپلود اون ویدیو بوده

    مورد بعدی من دیدم که زمانی که میخواستم آموزش بزارم مجبور بودم خودم یه سری چیزها رو یاد بگیرم و توش بهتر بشم ، الانم قطعا اینطوریه یه سری چیزهایی رو قطعا من قراره یاد بگیرم که شاید نیاز دارم که یاد بگیرم

    ولی الان اصلا اطلاعی ازشون ندارم

    من باید این کویرمو رهاش کنم

    اگر تونستم هنرجو خودم جذب کنم و پول بسازم ازشون چی؟

    اگر توی همون مدت 3 روز در هفته م ، 3 روزشو مشغول یادگیری چیزای جدید باشم و کلی چالش و مسئله ی جدید حل کنم و بعد باز 4 روز بعدی که برای خودمم بیام از اون نتایج استفاده کنم چی میشه؟

    اگر بعد از یک مدت هنرجوهایی رو ثبت نام کنم که اندازه دو هنرجو ثبت نام میکنن چی؟ یعنی بیشتر پول بسازم با زمان کمتر به صورت تکاملی چی؟

    ذهنم میگه خب تو از کجا میخوای هنرجو بیاری

    تنها جوابی که دارم براش از تجربه ی سال پیشم اینه که من خودم کارمو معرفی میکنم با همون امکاناتی که دارم و هزینه ی الکی بابت تبلیغات نمیدم

    جنگولک بازی الکی نمیکنم برای جذب مشتری

    به جاش ترمزهامو برمیدارم و روی دوره ثروت کار میکنم مشتری ها من رو پیدا میکنن لازم نیست من دنبالشون بگردم.

    عجب گفتگوی باحالی شد خیلی وقت بود اینطوری کامنت ننوشته بودم

    ولی وقتی دیدم استاد مسائل رو حل میکنه گفتم باید پسائلم رو حل کنم این به ظاهر کارآموزی مثل حل یک مسئلش که توی راهمقرار گرفته و من باید کمال گراییم رو بزارم کنار

    الان یاد ازاده ی عزیز افتادم.

    اون قسمتی که آزاده جان کلی مشتری خفن با یک مهارت خفن توی سالن ارایشی خودش داره

    و الان میخواد یک شغل دیگه رو هم امتحان کنه به اسم املاک

    بعد با اون همه اسم و رسم میرن بادکنک میخرن برای معرفی ملک ها

    خب اینم همونه دیگه آزاده ی عزیز بلد نبوده اون کار جدید رو برای همین از صفر شروع کرده

    منم بلد نیستم این کارو خب چه بهتر که به جای اینکه خودم برم یک جایی رو اجرا کنم ، اجارشو بدم پول آب و برق و گازشو برم یا حتی پرش کنم اون مکان رو با وسایل

    الان اون مکان آماده در اختیار من هستش

    هم بهم یاد میدن هم میتونم درآمد بسازم ازش اگر ترمز هامو بردارم و الگوهای بهتری رو هم پیدا کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1762 روز

    به نام خداوند بخشنده ی زیبایی گستر

    سلام برخدای بزرگ و قدرتمندم،سپاسگزارلطف بی کرانت هستم که فرصتی دوباره به من عطاکردی تادست به قلم شوم و به زیبایی های این بهشتمون توجه کنم و تحسین و تصدیق کنم اینهمه زیبایی و اینمه رابطه ی زیبای دوزوج بامحبت و عاشق رو،الهی صدهزارمرتبه شکر

    سلامودرود به شماعزیزان دل که بعداز تجربه کردن یک کار جدید و کلی یادگیری های جدید از ناشناخته ها الان جایزه ی خوبی قراره از عزیزدل دریافت بشه

    تحسین میکنم این عشق بی نظیری که بینتون حکم فرماشده و با دادن هدیه های ارزشمند هم به خودتون و هم به طرف مقابلتون کلی به جهان اعلام میکنید که شما ارزشمند هستید و لایق دریافت نعمتهای خوب بعداز تجربه کردن یک ناشناخته ی جدید…

    خدایاشکرت ببین چه احساس فوق العاده ای به آدم دست میده وقتی که میبینی کارت رو به سرانجام رسوندی و ایمان درعملت رو نشون دادی و با استمرار و صبروحوصله نتیجه ی خوبی از کارت گرفتی،و الان در نهایت آزادی زمانی بپری تو دریاچه ی بهشت خودت و لذتشو ببری

    عجب حس بی نظیریه که عشقت هم پایت باشه و بهت پاداش اون تلاشی که کردی و به سرانجام رسیده رو بهت بده،خدایاشکرت که اینقدر همه چیز درآرامشه و این فضای رؤیایی رو دارم مهمان چشمام میکنم

    تحسین میکنم ویژگی کنجکاوانه ی استاد عزیز رو که وقتی میخواد یک ابزاری رو تهیه کنه اول خیلی خوب درموردش اطلاعات مفید جمع آوری میکنه‌و اون برندی رو خریداری میکنه که از نوع بهترینش باشه و یک ابزاری که بتونه ارزش خلق کنه و کیفیت و کارایی خوبی داشته باشه

    دمت گرم استادِ لیاقتمند به داشتن ابزارهای خوب وباکیفیت،تحسین میکنم شرکتهای هیولای امریکا رو که پابه پای هم با رقابت تمام دارن درجهت رشدوپیشرفت جهان حرکت میکنند

    تحسین میکنم شمااستادعزیز رو که وقتی میخواید این مزرعه ی بهشتیمون رو بهبود بدید همیشه به دنبال بهترین وباکیفیت ترین ابزار هستید که حتی درختان اینجا هم احساس لیاقتمندی بهشون دست بده،و انرژی خوبی ازینکه دارند به سمت نورحرکت میکنند بگیرند و دیگه هیچ مزاحمتی ندارند

    استاد واقعا تحسین برانگیزه این کشور که میشه هزاران الگوی مناسب از آدما دید که با تولید ابزارمناسب کار ده نفر رو میتونه اون ابزار انجام بده،واینجوری بجای اینکه به فکر شاگرد باشند،بفکر تولید ابزار مناسب هستند که بیشتر هر نفری روی پای خودش باشه و روی خدای خودش و بعد اون ابزار حساب بازکنه نه اینکه خواسته باشه چندین تا کارمندوشاگرد داشته باشه تاکارش رو انجام بده

    چقدر تحسینتون میکنم که مرحله به مرحله به

    صورت تکاملی نرده های اطراف کلبه رو برداشتید

    وقتی دیدید کلی فضای جلوتون دل باز تر شده و دیدتون به این درختان سرسبز بهشتی بهترشده،ایده های بعدی رو خدابهتون الهام کرد که میشه از دوطرف کلبه درهای بزرگتری نصب کنید وبعد که بهش عمل کردید،گفت که میشه نرده های اینجاهم بردارید من شش دنگ حواسمو بهتون جمع میکنم،شمافقط لذتشو ببرید،دیگه محافظت ازشما بامن…

    دقیقااینجوری خدا قوتو انرژی بهت میده که حرکت کنی،هی میگه و درکنارش بهت دلگرمی میده که نگران چیزی نباش توفقط به اون چیزی که میگم عمل کن،بقیش بامن،تو انجام بده مدیریتش بامن

    من عاشق دست بی نظیرخداوندمکه دست تنها به جای نشستن یه گوشه کنارخونش و گرفتن یه بیمه ی بازنشستگیِ بخور نمیر،جوره دیگه ای فکرکرده و دست به زانو شده و تواین سن داره به بنده ی مؤمن خدا خیررسانی میکنه

    واقعا استاد پدرمادر شما نباید هیچ‌موقع دل نگرانتون باشن،چون اونقدر ازخودشون مهربون تر و دلسوزتر خدا اوورده تو زندگیتون که دیگه هیچ جای نگرانیی تواین کشور نباید باشه…

    تحسین میکنم اقای لریِ بامحبت رو که این دو هدیه ی زیبا والبته کاربردی رو بهتون تقدیم کرد،واقعا این آدم شگفت انگیزه،نه تنها دستان خداوند براتون میشه،بلکه هدیه ای بهتون تقدیم میکنه که کاملا کاربردی و مفید به نظربیاد

    چه کاراییِ خوبی هم برای جدا کردن چوبها داشت،واقعا کار فوق العاده ای انجام میداد خدایاشکرت

    استادوقتی داشتید نرده های پل رو برمیداشتید و یلحظه داشت اره از دستتون رهامیشد و یهو اون رو گرفتی،دقیقاگفتم ببین خدا چقدر درهرلحظه حواسش بهت هست،ببین چجوری واقعاخوده خدا از چه زاویه ای به استاد کمک کرد که باچه سرعت عملی اره رو تو دستش نگه داره و توآب نیوفته،واقعا شگفت انگیزبود

    منم اینجور اتفاقات رو زیاد تجربه کردم،و واقعا فقط میشه تواون لحظه اعتبارش رو به خدا داد،چون وقتی ادم فکرشو میکنه،هیچ حول وقوتی جز نیروی الهی نمیتونه اون لحظه نجاتت بده،خدایاششکرت به‌خاطرهدایت شدن هرلحظه ی ماتوسط خداوند

    خدایاشکرت عجب ویوی زیباتری بشه،وقتی این نرده ها قطع میشن،کلی میشه هرقسمت راحت بشینی و نظاره گر این خان نعمت الهی دراین فضای بهشتی باشی

    خدااای من چه شب زیبای پرادایسی بااون موسیقی زیبای طبیعت فضارو روحانی کرده،الله اکبر بخدا دیوانه شدم ازین آرامش ازین صدای طبیعت،ازین انرژی خداگونه ی مریم جان که ازصبح تا الان هیچ خستگیی احساس نمیکنه و واقعا میشد از صداتون فهمید که چقدر هنوز پرانرژی هستید

    خداای من ببین چقدر وقتی کلبه روشن میشه تو دل تاریکی این شب،مثل عکسای رؤیایی میمونه،آدم هوش ازسرش میپره،ببین چقدر این فایرفیتمون چقدر رنگ زیبایی به اینجا بخشیده،الله اکبر اصلا به طرز عجیبی همه چیز باهم هماهنگ شده تا روحت رو جلا بده،اون صدای جیرجیرکها،غورباقه ها،اون صدای جرقه های آتش،اون صدای اردکها که یدفه از خواب نازشون بیدارشدن،اون آرامش الهیی که تو فضا هست،خداای من اصلا اینجا تجربه کردنِ همون بهشتیه که خدا در اخرت هم به بنده هاش وعده داده،خدایاشکرت

    مریم جان عاشقتم که اینقدرباانرژی فوق العاده به ماهم انرژی الهی منتقل میکنید،عاشقتم که حتی ازون براده های چوبی که روی اب ریخته اینقدر لذت میبری،من عاشقتم که ازکوچکترین زیبایی تواین مزرعه ی بهشتی خداگونه نمیگذری،و روحت رو با کوچکترین زیبایی لطیف تر میکنی

    خداای من یلحظه‌ منم وقتی براده های چوب رو روی اب دیدم انگار احساس کردم کلی ستاره اومده روی دریاچه نشسته و اون ستاره ها بخاژراین انرژی نابتون سر به تعظیم گذاشتن

    واقعا این فضا شگفت انگیزه،بخدا هروز این زندگی الهیتون رو تحسین میکنم،هروز دارم ازتون انگیزه میگیرم که از کوچکترین کارم لذت ببرم،از کوچکترین زیبایی نگذرم و فقط تحسین کنم و چقدر همین یک کار باعث شده روحم لطیف بشه،چقدر آرامتر شدم،چقدر باعث شده دیگه گیرای الکی ندم،چقدر باعث شده باخودم ودنیای اطرافم درصلح باشم،چقدر همه چیز هروز داره بر وفق مراد پیش میره واقعا خدایاصدهزارمرتبه شکرت

    مریم جان عاشقتم که همیشه تو تنهایی خودت اینهمه لذت میبری و زیبایی هارو به تصویرمیکشی،استادجان به شماهم یک خداقوت جانانه میگم که اینقدر تمرکزی یکاری رو انجام میدی و به سرانجام میرسونیش

    از طرز نشستنتون روی مبل مشخصه که چقدر از امروز خودتون راضی هستید و دارید این فضای نیمه تاریک و دلبازِ روبروتون نهایت لذت رو میبرید و رضایت خودتون رو به خدا دراین لحظه اعلام میکنید،الهی صدهزارمرتبه شکرت

    خدایلشکرت که دراین ساعت از صبح من یک انرژی فوق العاده دارم و قراره تایک ساعت دیگه کلی نونهای هیولای خوشمزه برای همسرم بپزم،خودم هم باعشق دارم از مسیر قانو سلامتی تبعیت میکنم و برنجو نونو شیرینی جات مصنوعی رو از بدنم دور میکنم و چقدر انرژی عالیی دارم،خدارو صدهزارمرتبه شکر

    عاشقتونم و شمارو در پناه ایزد منان میسپارم

    خدایابهم کمک کن که باعشق این سریال رو دنبال کنم و به بهبود شخصیتم در هرلحظه کمک کنم و از این الگوهای بی نظیر سریال بهشت گونه درزندگیم نهایت استفاده رو ببرم الهی شکرت بخاطر ادامه دادنم دراین مسیر الهی…

    خدایاخودت بهم ایمان راسخ و توکل بده که برای اجابت خواستم فقط تواین مسیربمونم و به حای قدرت دادن به عوامل بیرونی،این زیبایی هارو تحسین وتصدیق کنم الهی آمین…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1003 روز

    به نام خدای عشق

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته

    خدایا هزاران مرتبه شکرت که بهم فرصت دادی ببینم و بنویسم

    این بهشت برای همه ی شاگردان استاد هست و همیشه ادامه داره

    مسیر الهی بهمون رشد و پیشرفت میده و طعم زندگی کردن یاد میگیریم

    خدایا هزاران مرتبه شکرت بهشت و در این دنیا بهم نشون دادی و میدی

    آدم دیونه میشه از این همه زیبایی الله اکبر چقدر رنگ دریاچه زیبا شده این ور سبز اون ور آبی به رنگ آسمان خدایا شکرت

    مریم جون جایزه استاد آماده کرده به رسم شکرگزاری

    استاد مثل همیشه با ایده خوب اومده جهاد اکبر به راه بندازه

    این نرده های اذافی باید حذف بشن مثل یک سری از افکار ما

    چقدر در خونه زیبا شده

    چقدر نرده ها رفتن ویو زیباتری شده

    هدایت خداوند ببین همیشه استاد موفق کار میکنه

    خانم شایسته مثل من که همسرم هر کاری میکنه من نه نمیارم عمل میکنه باهات موافق ام عزیزم

    چه آتشی الله اکبر

    چه قدر شب پردایس زیباست آدم دوست داره همش نگاه کنه شکر گزاری کنه

    چه نور پردازی چه دریاچه زیبایی چه رنگی شده آسمان خدایا شکرت

    اردک ها مرغها خوابن

    استاد در حال استراحت مریم جون خدا رو شکر خستگی براش معنا نداره خدا قوت

    برده چوبا روی آب چقدر زیبان خدایا شکرت

    چه زغالی خدایا شکرت

    بهشتمون چقدر زیباتر شده خدایا شکرت

    استاد شنای خودش کرد حالش جا اومد

    نوشیدنی خنک نوش جونت

    لری عزیز چه هدیه های خفنی آورده دمت گرم مرد با هوش و قدرتمند

    عنکبوتها نابود شدند این هم یک درس بزرگ

    ارزش ابزار چه قدر کارها رو آسان کرده خدایا شکرت

    هر روز به تجربه استاد اذافه میشه

    مریم جون از صمیم قلبم دوستت دارم خواهر امیدوارم از نزدیک ببینمت و در فرکانست باشم

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1328 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم…

    وَلِکُلٍ‏ّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُواْ وَلِیُوَفِّیَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ‏

    برای هر یک بر پایه اعمالی که انجام داده اند درجاتی است.تا اعمالشان را بطور کامل به آنان بدهند و مورد ستم قرار نخواهند گرفت!.

    خداوند در یکی از ایه ها میگه..به اندازه رشته نازکی در هسته خرما به کسی ستم نمیشه…

    چقدر بزرگی آمرزنده و مهربانی خداوند رو میشه،’در جابجایی این قرآن با عترت دید…

    …….

    ………………………….

    خدایا من بسوی تو شتافتم و از تسلیم شدگان هستم..

    این فایل فایل نشانه من،’در این روز الهی گونه ،’و رفتن به مدار دیگر بود..

    امروز حال هوای دلم پر از نعمتهای خداونده…پر از شادی و شور شعفه…پر از برکت الهیه…یه حس خیلی خیلی خیلی خوبی دارم…

    چقدر بقول دستمون سارای عزیز و این پیام فوق العادشون…که بازم خیر و برکت الهی برای من بوده،’رو…..که میگه! …

    ………………………………………………

    استاد دیدم که ایده نام گذاری دوره ی جهان بینی توحیدی رو میگفتن و اونجا استاد می گفت که یه زمان طول میکشه که ما قانون رو درک کنیم و بعد که درک کردیم تازه میفهمیم چطور بهش عمل کنیم و اونوقت با توجه به زیبایی های بیشتر ، قانون رو بیشتر درک کرده و به مدار بالاتری از درک جهان هستی و قوانین میرسیم و این روند بی نهایت ادامه دارد

    اینچنین حرکتی هر لحظه زندگی را زیباتر و ابدیتی بی نهایت را پدیدار خواهد کرد که صبح و شام سپاسگزاری نموده و لذت میبریم و این همان ذات بندگی و خواست پروردگار عالمیان است که ما همواره شاد و مسرور باشیم و از نعمت های او بهره مند شویم.

    ………………..

    الله اکبر از این دقت اللهی گونه…خداوند از کله صبح داره پاداششو واسم میفرسته…حس خوب حس بهبود شخصیتی..حس بهبود ظاهری…یک به یک داره وارد زندگیم می شود…

    و بخشش افراد..و داره یکی یکی پاداشش،’وارد زندگیم می شود…

    زبانم قاصره!…

    …….

    مریمی زیبا…قبل از اینکه زیباییهای این فایل از نشانه هامو بگم…

    میخام ذوق و شوق زیباتونو از این زندگی بهشتی که خداوند برات رقم زده از تمام رگهای بدنم ،’عزیزم تحسینت کنم.که اینقدر سپاسگزار هستی!…

    خداوند همسری پاک بهت داد…همسری مهربان.همسری پر از برکت..واقعا شایسته هر زن مومنی هست که اینچنین ابشنی رو خداوند تو این دنیا بهش هدیه بده…

    شما که داشتین تحسین میکردین.و لذت میبردین.از این منظره زیبا در اخر فایل..من اشک خوشحالی میریختم…گفتم نگاه کن….چقدر انسان میتونه خوشبخت و سعادتمند باشه…

    …………………..

    عزیز من.مریمی زیبا…چقدر خودتونو دوستداشتین.چقدر با خودتون در صلح بودین..چقدر خداوند رو باور و بهش اعتماد داشتین…که اینقدر خوشبختین در کنار همسرتون!…

    خیلی بهتون تبریک میگم..الان دیگه کاملا متفاوت شده..این نمونه سریال بهشتمون…

    دیگه مریمی زیبا قوی تر شدن از نظر بدنی….عزیز من.دوستتون دارم!.من کاملا شبانه روزم در این سریال بهشتی زیباست…

    روحم در مکانی که بصورت فیزیکی نیست…کاملا در کنار شما هستم..و دارم همه جوره باهاتون زندگی میکنم!…

    …………………………………………………….

    این فایل نشانه ایی رو برام واضح نمود…که پاداش من،’ به زودی در هر طرف بسمتت روانه میشه…فقط با ایمان و قدرت حرکت کن…

    بازم دوست عزیزمون به نکته خیلی جالبی اشاره کردن..راجع به همون دری که بعد از 4سال ،’باهاش هم مدار شدین…

    کامنت منتخبی.دوست عزیزمون

    الله اکبر

    (خدای من .. اون در مخفی خیلی جالب بود چطور از دیدمون پنهان شده بود خیلی وقتها درهایی هست که ما نمیدونیم و اصلا کاربرد خاصی هم ندارن و باعث گمراهی ما میشن و بهتره دیده نشن بعضی هم به موقع و وقتی در مدار مناسب باشیم خودشونو نشون میدن و مارو به مسیری میبرن که اصلا فکرشم نمیکردیم

    مثلا ممکنه فکر کنیم از یه مسیر خاص به ثروت میرسیم در حالیکه وقتی قدم اول و دوم و … رو برمیداریم تو مسیر دری به سمت ما باز میشه و مارو با ایده ها و برنامه هایی روبرو میکنه که باور کردنی نیست و هیچ ایده ای نداشتیم که به اینجا هدایت بشیم و این پاداش عمل کردن و حرکت کردن در مسیر هست..)…

    خداوند داره با زبان این دوست عزیزمون ،’باهام صحبت میکنه…فقط تو مسیر درسته که میتونی به خلق ثروت برسی..که ما قدم به قدم بجاهایی هدایت میشیم که اصلا هیچ برنامه ریزی،’رو نمیدونستیم..

    همون صحبتی که دوست عزیزمون دیشب به پیامش هدایت شدم..و خداوند نیخاست آرامش رو در دلم قرار بده…و بهم بگه…به پلن من اعتماد کن…بزار من بهتر میدونم…

    دیشب خواب دیدم..توسط یفرد به یه مهمانی رفتم…اون شخص گفت فلان مهمانیه همه میتونن برن..ما هم رفتیم..موقع کشیدن غذا بود…

    دیگه برای همه غذا اوردن نوبت ،’ جمع ما رسید…به اون چند نفر دادن..ولی به من نرسید…

    گفتم چجوریه چرا به من نمیدی.این بشقاب منه..گفت اسمت تو لیست نیست،که بهت بدییم…

    این خواب به من یاداوری کرد…که عقل تو درست نیست که بخاد هر جا دلش بخاد بره…تو تحت کنترل من هستی..باید بحرف من گوش بدی ..که چکار کنی …عقلت برای خودت خوبه..عقلت فقط کارش عجله هست هیچی نمیدونه..

    چون بیزنسم طبق الهامات تو یه مورد گیر کرده..بخدا هیچی نمیدونم قصد خداوند از اینکار چی بوده…

    واقعا ناتوانی و تسلیم بودنمو دارم می بینم…

    اصلا هدایتشو نمیدونم برای چی بوده…

    حتی مغزمم داره بیشتر میفهمه که هیچی نیست…

    چند روزه یه سرما خوردگی شدیدی گرفتم..انگار کار خدا بود تا آرامش بگیرم.و نخام دست و پا بزنم..من گفتم این خیریه از حانب خدا..

    بخدا اومدم یه صحبتی کردم حواسم نبود که بگم انشالله ..بعقل خودم اونکار رو انجام دادم.از خداوندم هدایت بعدش خاستم..ولی الان چند روزه..هیچی معلوم نیست..

    واقعا ناتوانی خودمو دیدم…

    خداوند داره مدام بهم میگه….

    عقلت هیچی نیست فقط داره مثل گذشته هات وارد گردابت میکنه..ولی چی بگم از این خاصیت انسان بودنم….و ناتوان و عاجز بودنم..

    یه نشانه از برای واضح شدن برای خداند نوشتم..!

    بهم گفت الان اینکار انجام نشه بهتره الان موقعیتش نیست..من هیچی نمیدونم.فقط باید تسلیمش باشم! خدایا خودت هدایتم کن..

    ………………………………………………..

    نکته بعد از این فایل..

    .منم به لطف خدا…توی انجام کارهام..با تکامل الان در چند دقیقه حتی کمتر سریع انجامشون میدم..حتی چقدر سرعت کارم بالا رفته..چقدر با سریال زندگی در بهشت..شخصیت رفتاری من در کارهای روزانه…تعقییر کرده..

    و واقعا وقتی خودمو مقایسه میکنم…به قبل یا رفتار نزدیکانمو میبینم…

    به این فکر منو فرو میبره…که نگاه کن…بخاطر تکاملت تو این مسیر بوده ها!

    چقدر انسان بعضی از چیزها براش عادی و بدیهی میشه…

    ولی بودن تو این بهشت..بیشتر بهم یاداوری میکنه…که نه اینجورم نبوده من با تکامل بهتر شدم…

    ………..

    استاد عزیزم چقدر اون تکه از اره برقی که داشتین تکه پاره میکردین میرفتین جلو رو دوستداشتم…منم عاشق زدن چیزهای دست و پا گیرم…

    و این پیروی از مریم زیبا بود..!

    مریمی بازم میخام بگم..این قدرت سپاسگزاری و تمرکز روی زیباییها هستا..که چکارا که نمیکنه!

    در ادامه میگفتم..منم تو اتاق کارم اینقدر چیزهای اضافی پلاستیک تو پلاستیک قایم کرده بودم..که خیلیاشون فقط میگفتم برای روز مبادا…حتی اتاقی که داخلش زندگی میکردم..

    یادمه اوایلی که وارد بهشت خداوند که این سایت هست….شده بودم…

    با تکامل هر چیز اضافی بود کم کم از مدار خارجش کردم..و خدا شاهده هنوزم ادانه داره…تعقییر دکوراسیون هر بار یسری وسایلا حذف میشه..و یسری چیزهای جدید بخدا از جایی که فکرشم نمیکنم دستان خداوند برام میاد…

    به هر کسی بگم..اصلا فکرشو نمیکنه..میدونی چون قانون دنیا رو باور ندارن…

    خیلی حالم خوبه…

    الان هوا دیگه عالی شده…پنجره اتاقم (خداوند یه روز نگاهمو برد روی در اتاقم که سالها بسته بود.بهم گفت بازش کن)….پنجره اتاقم بازه..روبروش یه پیچک سبز رنگی با اب باران رشد کرده.مشخص شده…بازم روبروش آسمان آبیه…و با درخت سرسبز حیاطمون..

    صدای پرنده ها روی کوه نزدیک خونمون میاد..و چه عطری داره این حال هوای اتاقم..

    روی تخت سفید رنگی که خودم دوختم نشستم…و کنارم پر از نشانه ها و هدیه های خداونده….

    خیلی خوشحالم که هر روز بهبود شخصیتی،’عمیقتر و قابل درکتر میشه…

    خداوند مدام بهم میگه حتی تو لحظه هایی که یه اتفاق بد برات بوجود اومد من کنارتم مواظبتم…تو نگران نباش…

    خداوند بهم میگه دستانم میان..و به زودی اتفاقات عالی برات رخ میده!

    همین الان بازم از طرف شخصی یه درخاستی ایشون داشتن.از خداوند هدایت خاستم.خداوند بهم گفت خوبه برو تجربش کن…خداوند هر روز داره همه جوره نعمتشو بر سرم جاری میکنه…

    اصلا احساس کمبود در این چند ماه نداشتم…حتی شده روزهایی بصورت فیزیکی کارتم صفر شده…ولی خداوند همیشه لطفش شامل حالم شده..اینقدر دستانش برام نرم شده اینقدر زندگیم آسان و لذتبخشه..اگه تمام مردم دنیا همین یدونه کار رو میخاستن انجام بدن این همزمانیها رو به اندازه یه سر سوزن نمیتونستن انجام بدن…

    خدایا سپاسگزارم که هر لحظه داری هدایتم میکنی تا من شادی بهشتتو بچشم!….

    و بازم امروز از طرف یه شخصی یه هدیه ناب بهم داده شد..که پشتش خداوند صحبتهایی رو بهم فهموند..اصلا نمیدونم چجور سپاسگزارش باشم…اینقدر زندگیم پر از خیر و برکته…

    وای اینقدر حرف تو حرف شد..که میخاستم در ادامه صحبتهام بگم….

    روزی که خداوند مدام پشت سر هم بهم میگفت شروع کن ،’سریال زندگی در بهشت رو..از همونجا…از همون قسمت اول …کارکرد من در روند بهبود ظاهری زندگیم!..برای من کاملا متفاوت شد..الان منم یه اتاق بهشتی دارم…یه خونه بهشتی.یه غذای بهشتی.یه رابطه زیبای مادری و دختری که بازم باید خیلی روش کار کنم.و یادم بمونه….کلی وسایل جدید و کلی تعقییرات…که هر کسی میاد این شخصیت زیبایی رو …حس میکنه و تحسین میکنه…افراد انرژی مثبت اتاقمو با جون و دلشون درک میکنن…اینقدر حال هواش بهشتیه…

    و

    این نشعت از چی میگیره..من عاملشم بودم…نه!این لطف پروردگار برای من بوده…

    لطف کرم و رحمت خدا بر سر بندگانش هست که میتونه همه جوره زندگی رو بهشتی و با کیفیت کنه…

    مثل یادگیری ابزارالات توسط استاد و مریم عزیز….که اونا رشد کردن…و تونستن جانشین خداوند روی زمین رو بصورت عملی..باشن…و به ما هم نشون بدن…

    استادم دقیقا منم تمام کارای حل مسائلی که ،تو خونمون بوجود میاد و حتی تو تمام کارام..حالا خیلیا اعتقاد دارن مخصوصا خانم ها نیاز به یه شخص که اون مرد باشه .انجام داده بشه…منم خودم انجامش میدم چون وجود خودمو شناختم که من میتونم مسائلمو حل کنم..خودم مختار زندگی خودم هستم!هر چی دلم خاست انجام میدم.کم کم ترسها داره برام کمرنگ میشه ناگفته نمونه با تکامل!

    و……

    خداوند را سپاسگزارم که عطش مرا،’با تکاملش خاموش کرد..و مرا در مسیر توحید و درک قوانین جهانش قرار داد تا زندگی خوبی رو در تمامی جنبه ها،’برای خودم خلق کنم…

    منم میخام فرد قوی ای باشم.تا منم هم مدار با فردی قوی بشم…..(مثل شما دو عزیزای دل)

    به امید بهترینها برای اهل بهشتم….

    بقول قرآن که میگه!…

    هیچ رنگی به زیبایی رنگ خدا نیست…الله اکبر.

    خدایا در آخر کامنتم دعائم از تو اینه!…

    که تنها تنهای تنها تو را می پرستم.و تنها از تو یاری می جوییم.

    خدایا ما را براه راست راه کسانیکه نعمت بخشیده ایی هدایت کن..

    و ما را در این دنیایت و آخرت عاقبت بخیر کن.و استقامت زیادی بهم بده..تا همیشه و تا ابد در این دنیای خاکیت…و نه ترسی داشته باشم و نه اندوهگین شوم..خدایا

    معبودا تو همه جوره داری از زبان تصویر مرا هدایت میکنی..تا بدانم فقط یه مسیر مرا به خوشبختی میدسونه..که اینم مسیر راست هست..

    خدایا این بهبود همیشگی را در زندگی روزانه ام قرار بده…

    که هر لحظه سپاسگزارت باشم.رب من.معبود من سرور من…

    خدای من من بسوی تو شتافتم تا خوشنودی ات را بدست بیاورم..خدایا منو هر لحظه تسلیم خودت کن..

    چون میدونم به غیر تو تک تنها هستم! و میترسم ذهن ناقصم منو گمراه کنه.و از راه تو بازگردونه…

    به امید بهترینها!دوستدار شما هستم ای بهشتم.انشالله روزی بشه که سعادت دیدن تو را داشته باشم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1741 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام ب همگی عزیزان

    این فایل نشانه امروز من بود

    وخیلی قشنگ مرتبط بود با تضادی ک امروز سرکار برام پیش اومد

    ی مشتری داشتم ک ی دختر نوجوان بود خودش راضی بود از بافتی ک زدم براش زدم ولی مادرش راضی نبود حسم میگفت بازش کن از اول بزن ولی ذهنم میگفت ولش کن همین خوبه

    چون چسب موهم نداشتم مرتب درنیومد

    و این دومین مشتری بافت من بود

    ادامه کامنتم و الان ک صبح شده دارم مینویسم

    والان هم موضوع فایل رفتن ب دل ناشناخته ها بود حل شون

    درس ها رو گرفتن

    رشد کردن

    و کلا حل مسئله بود

    میدونم ک اشتباه جزئی از مسیره و برای همه پیش میاد

    من باید درسشو بگیرم و کارمو بهتر کنم

    اولین چیزی ک اومد تو ذهنم اینه ک عجله نکنم برای تموم کردن بافت

    هر دسته مویی ک میخوام بیارم تو بافت و خوب مرتب کنم تافت بزنم

    و دستمو محکم تر بکشم تا بافت بهتر در بیاد

    و سعی کنم انتهای بافت رو ب سمت وسط سر متمایل کنم

    و درسی ک از بافت اولم گرفتم این بود ک خط وسط سرو خیلی صاف در بیارم و بعد شروع کنم و فقط لذت ببرم

    واگه خراب شد باز میتونم از اول شروع کنم و قبلش از خدا بخوام هدایتم کنه و برام انجام بده

    الهی صدهزار مرتبه شکرت

    من مطمئنم ک بافت بعدی وو خییلی بهتر و مرتب تر میزنم چون درسم و گرفتم امروز

    واینکه ارزشمندی من ب واسطه ی درونمه و کاری ک انجام میدم

    هیچ اشکال نداره اگه بافتو خراب کردم

    فدا سرم اتفاقی بود ک پیش اومد

    اگه با دقت بیشتر و ابرار بهتر کارمو انجام بدم کارم بهتر و بهتر میشه

    و برای روزای آینده ی سالن ک خیلی شلوغ میشه کارم خیلی با کیفیت تر میشه

    الهی صدهزار مرتبه شکرت عاشقتممم

    من توانایی انجام هرکاری و دارم

    من ب خودم و توانایی هام ایمان دارم

    من ب راحتی از پس هر مسئله ای برمیام

    من میتونم با حل این مسئله ب راحتی ازش پول بسازم

    اشتباه جزئی از روند پیشرفته ک من رشد کنم و درسم و بگیرم

    الهی صدهزار مرتبه شکرت

    دیروز صبح منو مادر ی پیاده روی عالی کردیم با هم خداروشکر

    و هوا خییلی بهتر شده

    چنتا ماشین خوشگل شاسی دیدیم

    ک نشونه فراوانی و ثروته

    و هدایت شدیم ب ی فروشگاه ک 50%آف زده بود

    و مامان ی شلوار خوشگل با قیمت مناسب برام خرید

    الهی صدهزار مرتبه شکرت عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1539 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم جانم

    خدایاشکرت برای دیدن این قسمت از بهشت

    خدایاشکرت

    چقدر ثروت خوبه

    چقدر پول داشتن عالیه که میتونی هر ابزاری با هر قیمتی وبرندی بخری و باهاش کار کنی ولذت ببری..

    خدایاشکرت

    خدایا شکرت من را خالق زندگیم قرار داد ی.تا هرآنچه که دوست دارم را در زندگیم خلقش کنم..

    خدایا من بدون تو هیچ هیچم.

    خدایا من به تو نیازمند.

    خدایا شکرت برای وجود این کوچولو ی زیبا در وجودم….

    خدایا هر لحظه که به این کوچولو وبارداریم وعظمتت فکر میکنم..تازه به ضعیف بودن خودم پی میبرم..خدایا من بدون تو هیچم..

    خدایا من در کنار تو معنا وقدرت میگیرم.

    خدایا کمکم کن من یک بچه نخبه وسالم وصالح یکتاپرست و دختر خوشگل می‌خوام..

    خدایا خودت هدایتم کن به بهترین دکتر و بیمارستان و پرسنل …

    خدایا خودت بچینگ..تو بچینید قشنگ وعالی میچینی…

    خدایاشکرت برای تک تک نعمتهای زندگیم

    خدایاشکرت برای این مسیر. بهشتی و پراز آگاهی و فراوانی وتوحیدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    بهار گفته:
    مدت عضویت: 2420 روز

    درود بر شما در زندگی هم ریل ها و نردها و محافظ های داریم که مانع دید کامل ما شدند چقدر عالی هست شناسایی و کنار گذاشتنشون چقدر تغییرات زیباست. خودم و در بهشت شما احساس میکنم اینقدر که براده های موجود در آب و میگم کاش زودتر تمیز بشه! ذکر (خدایا شکرت )و (خدای من) و (عاشقتم من) وتحسین زیبایی ها شما درس بزرگیه؟ چرا یادمون میره شکر کنیم؟ در حالی که شکرگزاری ارتعاشو اینقدر عالی بالا میبره!

    حاضرم تمام وقت من هم در پردایس کار کنم ایده بدم و تمیز کاری کنم

    منتظر قسمت های بعدی هستم

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    علیرضا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2385 روز

    سلام از شما دکتر عزیز و همسر مهربانتون به خاطر سعی و تلاشی که در جهت تهیه این سریال زیبا دارید ممنونم.این روزهای کرونایی سعی میکنیم کمتر از خونه خارج بشیم ولی با همسرم هر زمان میخواهیم انرژی مثبت و احساس خوبی داشته باشیم سریال زیبای شما رو میبینیم و لذت میبریم.از خداوند متعال و مهربان براتون بهترینها در دنیا و آخرت را خواستارم.امیدوارم همیشه سلامت و موفق باشید تا ما هم بتونیم از این فایلهای زیبای شما لذت ببریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    افسانه نوشادی گفته:
    مدت عضویت: 1891 روز

    سلام.بنام قدرتمندترین فرمانروای جهانم الله مهربان.این قسمت هم خیلی زیبایی داشت و خیلی درس.از همون اول که خانم شایسته عزیز که هر دفعه منو به تحسین وا میدارن با این کاراشون چقدر عشقن ایشون واقعا .خودشون رفتن نوشیدنی آوردن برای استاد برای رفع خستگی شون به عنوان جایزه، یعنی این بشر سراسر عشق سراسر انسانیته بخدا هر دفعه من از ایشون درسهای قشنگی یاد میگیرم و خدایاشکرت واسه این همه نعمت که استاد وقتی خسته میشن قشنگ یه استخر بزرگ دارن کنارشون میپرن توشو و لذتشو میبرن.واین قسمت مهمترین نکتش واسه من این بود که استاد هر بار ایده های جالبی به ذهنشون میرسه و از اون مهمتر عمل کردن خیلی سریع به اون ایده هاست دیشب همینو مرور میکردم با خودم، داداشم یه ایده های واسه تغییر دکوراسیون خونه به ذهنش رسیده بود بعد کلی درموردش حرف زد بعد چند دقیقه دیگه کلا بیخیالش میشه😊 بعد من میگفتم فرق استاد با ما واقعا همینه که ایشون خیلی عملگرا هستن👌من خودم هم خیلی ادم کمالگرایی هستم و واقعا پاشنه آشیل خیلی قوی در من هست که دارم روش کار میکنم و باید همیشه روش کار کنم.یعنی من همیشه میخواستم اولین حرکتم اولین کارم بهترین باشم بدون هیچ خطا و اشتباهی. و واقعنم خیلی از کارهارو انجام ندادم و بیخیالشون شدم یعنی اینقد ایده به ذهنم رسیده که عملیشون نکردم و باید به خودم بگم که تو حرکت کن تو مسیر قدمهای بعدی بهت گفته میشه حتما.مرحله به مرحله.جالبه من اصن قبلا کارهای بانکیم خودم انجام نمیدادم با خودم میگفتم حالا من برم اونجا چی بگم اگه مدرکی چیزی خواستن من که سر در نمیارم از هیچی بعد اینکه با قانونم آشنا شدم چون واقعامیخوام تغییر کنم دیگه هر جور هست گفتم باید بر ترسهام غلبه کنم و پیش برم چون من میخوام واقعا شخصیتم رو تغییر بدم بعد باورتون میشه اولین بار که رفتم بانک روی هم کارم ۱۰ دقیقه طول نکشید و خیلی راحت اونم با تاخیرش بود بعد من با خودم گفتم چقدر راحت بوداا و کارهای بعدی بانکیم خودم تنها انجام دادم و متوجه شدم تازه من از بقیه که اونجا بودن بهتر میتونستم کارامو انجام بدم و اونجا بود که فهمیدم این باور کمالگرایی چه ضربه هایی که بهم نزده واقعا.این یه نمونش بود.حالا کجا بودیم اها میخواستم بگم واقعا استاد خیلی انرژیشون رفته بالاها بدون وقفه کار کردن از۷ صبح تا شب واقعا آفرینن اها راستی قدرت ارزش ابزار واقعا من که کیف کردم مث کره نردهارو میبرید چقد راحت و اسون و یه لحظه من اونجایی که اره میخواست بیوفته و استاد تعادلشونو از دست دادن ترسیدم اما استاد واقعا چه زیبا گفتند که خدا همیشه هدایت میکنه و در هر لحظه درحال هدایت ماست به بهترین و زیباترین راهها👌 لحظه آخر اره رو با انگشتشون گرفتن خداروشکر.و خانم شایسته هم در آخر اون خورده چوبهارو خیلی راحت با یک ابزار ساده و کوچیک تمیز کردن و ی صفایی به این بهشت زیبا دادن.و واقعاویووش خیلی قشنگ شد با اینکه هنوز کارش تموم نشده منکه لذت بردم.یعنی خدایا شکرت من چی بگم اخه این خانم شایسته نازنین که از صب تا شب کار کردن واصلا هم احساس خستگی نکردن هنوز همون ذوق و شوق اول صب رو دارن تازه به مرغا هم سرمیزنن و لذت میبرن از تماشاشون،یاد بچگیهای خودم میوفتم که از صب تاشب بازی میکردیم هیچ خستگی هم حس نمیکردیم چون همش برامون لذت بخش بود تک تک لحظاتش و همین که سرمون رو بالش میرسید بیهوش میشدیم چقد لذت داشت واقعا.ودر آخر هم یک بهشت زیبا رو دیدم در شب و من واقعا عاشق این منظره زیباش تو حالت شبش شدم😍😍با اون صدای قشنگ پرنده ها.خدایا شکر که این همه زیبایی و اینهمه زیبایی رو به من نشون دادی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    سودابه گفته:
    مدت عضویت: 2729 روز

    استاد عزیزم و مریم خانم نفس

    متن این قسمت از سریال رو بذارید به عهده من

    بهترین نوشته رو با عشق آماده میکنم و براتون ارسال میکنم

    فقط به خاطر عید کمی نت لپ تاپم مشکل پیدا کرده که الان حلش میکنم ولی فعلا زنبیلمو میذارم تو صف که نوبتو به کسی ندید..

    فعلا ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: