سریال زندگی در بهشت | قسمت 65 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا کارشکی گفته:
    مدت عضویت: 1429 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان

    امروز قدم 5 از دوره دوازده قدم را گوش میدادم

    و اون داستان پروین اعتصامی

    کلی عشق کردم

    و یک ماجرای جالب با همین مضمون که گاهی اتفاق ها ظاهر ناجالب دارند تا به یک مسیر بهتر هدایت بشیم

    صبح زود با خواهرم رفتیم یکی از قله های اطراف مشهد

    و همیشه لوازم میبریم اون بالا چای اتشی درست میکنیم

    امروز هوا مه بود و خیلی دلمون چای میخواست

    منتها هر کار کردیم اتش روشن نمیشد

    خارها همه خیس بودند

    و کلی زحمت کشیدم اما روشن نشد

    دیگه خواهرم گفت حتما یک خیری هست

    رها کن تا بریم جلوتر ببینیم چی هست

    رفتیم 50 متر جلوتر دیدیم چه جالب یک دکه هست

    که چای اتشی و اش داغ و کلی خوراکی باحال داره

    و تو این مدت ما تاحالا اصلا ندیده بودیم اونجا رو

    دیگه توی اون هوای سرد و مه آلود

    یک کاسه آش داغ خوردیم و حسابی کیف کردیم

    واقعا بعضی وقت ها باید رها کرد تا اتفاق بهتری پیش بیاد نباید چسبید به یک مورد خاص

    فقط باید حالت خوب باشه و ادامه بدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    زهرا کارشکی گفته:
    مدت عضویت: 1429 روز

    سلام بر همه عزیزان دل

    آقاااااا دیروز این فایل برای نشانه من اومد

    من خیلی از اون ابرهای روی دریاچه و اون منظره بکر لذت بردم و واقعا خداروشکر کردم

    در کمال تعجب بعد از یک ماه وارونگی هوا و آلودگی

    با تماس خواهرم از خونه رفتم بیرون که براش یک کار اداری انجام بدیم

    و دقیقاً همون ابرهای پفکی و آسمون آبی را دیدم

    دیگه سر کوچه زدم بغل از ماشین ماشین پیاده شدم

    واقعا نمی‌دونستم چه طور شکر گزاری کنم

    کاش میشد عکس بفرستم ببینید عین همین فایل بود

    دیگه با خواهرم صحبت کردم به جای اداره بریم کوه

    بعد رفتیم کوه های اطراف شهر پر از برف آسمون پر از ابر قشنگ

    چای اتیشی هم درست کردیم و خوردیم

    جالب اینجاست که لیوان توی ماشین نداشتم ولی یادم اومد سه تا لیوان که از خونه مامانم اورده بودم را گذاشتم تو ماشین که بهش بدم

    دقیقا ما هم سه نفر بودیم و سه تا لیوان

    واقعا از خدای مهربون ممنونم بابت این قانون زیبا و جذاب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    بیژن قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 2998 روز

    من عاشق دیدن این مرغ خروس ها هستم و همش فکر میکردم چرا دارن کم میشن دلم میخواست بزرگ شدن اون جوجه غاز ها رو ببینم که اون کایوت های ناکس او نارو گرفتن امیدوارم موفق بشید شر اون ها رو از سر جوجه ها کم کنید میتونید روزانه از جوجه هایی که تو ماشین جوجه کشی گذاشتین گزارش تو اینستاگرام بدین خیلی عالیه که بزرگ شدنشون رو هر روز ببینیم .

    فکر میکنم برای یک همچین جایی داشتن یک سگ میتونه خیلی کمک کنه تا شر روباه و کایوت کم کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فهیمه طحان گفته:
    مدت عضویت: 2449 روز

    سلام سلام خدمت استاد عزیز و مریم‌بانو گل.

    این همه زیبایی این همه نعمت و این همه فراوانی رو میبینم از قاب دوربین شما و لذت میبریم وخدارودر هر ثانیه شکر میکنم اما تا امروز این مشکلی که امروز پیش اومد و ندیده بودم..خیلی تضاد جالبی بود و خیلی خوبه که

    از نعمت هایی که خدا بهمون داده با کمک و هدایت خدای مهربون مراقبت کنیم و حرکت کنیم‌ و زیبایی خلق کنیم تا ازاین همه نعمت و زیبایی که خدا بهمون داده لذت ببریم وبتونیم به کمک الله قادر این همه نعمت وزیبایی رو گسترش بدیم.. زیبایی ونعمت های اطرافمون رو ماندگار کنیم مثل همین مرغ های کاکلی

    پرپری ناناز، غاز های عاشق و طناز، یا اون مستر بروونی شیک و خالص….کلا همه چیز…حتی اون اره برقی که چقد قشنگ و خلاقانه تمیزش کردین و مراقبت کردین تا خراب نشه والبته پر قدرت تر از قبل عمل کنه و حرکت کنه و بچرخه و درخت کهن قطع کنه وزیبایی بیشتر خلق کنه….اینه اصل حرفم اینه که با مراقب وحفاظت وپاکسازی داشته هامون زیبایی بیشتر ی میتونیم با هدایت الله زیبا خلق کنیم…و واقعا میتونیم از ذهنمون هم مراقبت کنیم و پاکسازی کنیم تا زیباتر ببینیم، زیباتر بشنویم، زیباتر فکر کنیم ، زیبا تر عمل کنیم وووو…………….و واقعا همه چی همه چی این جهان زیباست وقابل درک ولی باید سپاس گذاری بیشتری کنیم .باید مراقبت وقدر دانی بیشتر داشته باشیم از تمامی داشته هامون تا بیشتر و بیشتر وزیبا تر و با شکوه تر بشه..

    .کیف کردم که با یه زره تغییر دراطراف خونه یا محل زندگی دنیایی از نعمت و زیبایی بیشتر وارد زندگیمون میشه… خلاقیت عالی بود.

    این قسمت هم درس های خوبی داشت.

    ….خدایا شکرت خدایا شکرت بابت آسمون زیبا وابر های قشنگ و مخملی،

    خدایا شکرت بابت باران زیبا و پر از برکت و سلامتی…

    خدا بهتر و بیشتر بهتون بده استاد خوبم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    روح اله عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 3979 روز

    سریال به جای هیجان انگیزی رسیده است. امیدوارم یک گرگ-روباه بزرگ شکار کنید. برایم عجیب است که چرا تا به حال به این فکر نیفتاده اید؟ برای لاک پشت هم تله بگذارید تا غازها با خیال راحت آب بخورند. در مورد الیگیدور شک دارم. چون دشمن ماهی هاست و گوشت آنها را خوشمزه تر می کند.

    بهتر است طرفین پل را از این لامپهای شلنگی یا نقطه ای کار بگذارید تا در شب بتوانید مسیر را ببینید. دور قاب ورودی هم یک شلنگ بروید. چرا یک شومینه درست و حسابی در محوطه درست نمی کنید؟ یک گودال به ابعاد 10*10 متر و به عمق 1 متر کنار ساحل حفر کنید و وسط آن یک شومینه و اطرافش مبل بگذارید و از تماشای شومینه و محوطه لذت ببرید. البته برای دفع آب باران هم باید فکر کنید. حالا که نرده ها را برداشته اید راهرو طرفین کم عرض است. بهتر است عرضشان را بیشتر کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      گروه تحقیقاتی عباس منش گفته:
      مدت عضویت: 3909 روز

      دوست عزیز سپاسگزارم از پیشنهادات شما.

      خیلی از مواردی که پیشنهاد کردید قبلاً انجام شده و در قسمت‌های بعدی سریال زندگی در بهشت خواهید دید. در مورد برداشتن دیوار و قرار دادن شیشه هم همون روز اول که این ملک خریداری شد قرار بود این تغییرات انجام شود ولی از آنجایی که خیلی کوتاه مدت به پارادایس سر می‌زدیم اجرا نکرده بودیم.

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        روح اله عبداللهی گفته:
        مدت عضویت: 3979 روز

        سلام خانم شایسته مهربان. در هر صورت من هم مثل شما معمارم و باید پیشنهادات معمارانه بدهم 😎🙂. این برایم لذت بخش است. شما کارهایی که دوست دارید را انجام می دهید و این درست است. گفتم که ناراحتی ناشی از افکار اشتباه خودم است. به خاطر پاسخ تان سپاسگزارم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    Reyhane AR گفته:
    مدت عضویت: 3684 روز

    بنام خداونی که این بهشت زیبا رو برامون آفرید 😊😊

    سلام عزیزانم .سلام همه ی اعضای این خانواده ی صمیمی و توحیدی ..❤

    دیدن و توجه کردن هر روزم به این زیبایی ها و نکات مثبت باعث شد که به سمت زیبایی های بیشتر هدایت بشم .این روزها هدایت خداوندم آگاهی ها به من میده که از من زیاد درخواست کن .باورهات رو بزرگ کن .خواسته هاتو از من بزرگ کن .فقط از من بخواه .عظمت و وهاب بودن منو با تمام وجودت درک کن ,بخشندگی بی حد و اندازه ی من رو باور کن .نگاه کن این همه نعمت به بنده هام عباس منش و عزیز دلش دادم .ببین و باور کن .به بهشتی که در اختیارشون گذاشتم نگاه کن و باور کن .اونقدر نگاه و کن و باور کن .تا احساس لیاقتش رو پیدا کنی ,تا احساس لذت بردنش رو درک کنی .اون وقتکه منو با تمام وجودت باور میکنی .اون وقتکه میرسه لحظه موعود .لحظه ی درخواست کردنت با تمام احساس لیاقت و شادیت .لحظه ای که احساس کنی تو هم میتونی دریافت کنی .اونوقت که استجاب میکنم خواسته هایت رو .

    دیدن هر روز جای جای این بهشت قشنگ و زیبا شده برای من یه لذت شیرین .همیشه مثل نوزادی که نیاز به شیر مادر داره تا بخوره و رشد کنه .منم نیاز به دیدن هر روز فایل جدید ,تجربه جدید ,درس جدید ,توجه دوباره,تکرار توجه با حال خوب ,تفکر ,و خلاصه تمام نیازهای یه نوزاد که برای رشدش از شیر مادر دریافت میکنه رو دارم ..

    خواسته های منم هر روز در حال بزرگ شدن هست.

    باید اول ذهنم بزرگ بشه ,باید ظرفم رو بزرگ کنم تا درک عظمت و بزرگی و ثروت بیهایت خداوند رو باور کنم .

    باید روی خودم کار کنم .هر لحظه ,هر روز ,هر شب ,من دلم میخواد برسم به آزادی کامل ,گشایش بیحد در روزی ,سلامتی همیشگی ,پس اگر هنوز نرسیدم ایراد از باورهام هست .رشد باورها به تدریج و به آرامی شدنیه .

    من الگویی میبینم که از این هفت خان رستم رد شده و رسیده به جایگاهی که آرزوی خیلی از انسانهاست .

    دیدن زیباییهای پرادایس و دیدن نعمتهای فراوانی که تو زندگی استادم هست هر روز داره بیشتر منو به وجد میاره .

    داره ذهنم میپذیره خیلی بیشتر از اینها هم خداوند میتونه به یه بنده اش عطا کنه .داره ذهنم میپذیره که یه زندگی میتونه تو همه ی جنبه ها بینهایت عالی باشه .مقاومت و نجوای ذهم من داره ضعیف میشه .

    من با قدرت ادامه میدم و لذت هام رو هر روز بیشتر بیشتر میکنم .چون من هم لایقم .لایق بهترینها ….

    امروز هم بهشتمون زیبا تر از همیشه داره جلوه نمایی میکنه .خدایا از این قاب کوچیک موبایلم وقتی این همه زیبایی رو میبینم دیوانه میشم .و از ذوق و خوشحالی نمیدونم چی بگم .چی بنویسم .فقط میگم شکرت الله مهربان .صد هزار مرتبه شکر

    اونوقت استاد و مری عزیز که هر روز و هر لحظه این همه عظمت رو میبینند چی میگند .چطور جلوی هیجانشون رو میگیرند ?

    ببین سرسبزی درختان رو ,ببین زیبایی و زلالیه آب ,رو ببین آسمون خاص و دیدنیش رو ,ببین حیوونات زیبا و اهلیش رو .ببین کلبه ی بینظیرش رو که هر روز در حال زیباتر شدن هست .

    اینها همه جلوه ای از زیبایی و جلال و جبروت خداونده .هزاران نعمت خداوند در هزاران جای دنیا وجود داره .هزاران راه برای رسیدن به درک بزرگی و ربوبیت خداوند وجود داره , اما اینجا برای ما انتخاب شده ,این مسیر برای ما انتخاب شده که برسونه ما رو به خود شناسی برسونه به خداشناسی

    ما درخواست کردیم .و خداوند پاسخ داده .

    ببین مرغ و خروس های نازنین رو که با تمام لذت دارن تو این بهشت زیبا باهم میخورند ,بازی میکنند و میجنگند .همش دیدنی و پر از جذابیت .

    خدای من هم آفتاب هست و هم بارون .دو نعمت ناب و بینظیره خداوند با هم در یک لحظه .آخه چطوری حال دلم رو توصیف کنم .یا باید فقط غرق دیدن و احسنت گفتن به الله باشم و حظ کنم .یا باید تمرکز کنم به نوشتن .پس الان مینویسم و بعدش میرم فقط تمرکز میکنم رو تماشای این همه زیبایی .

    خدایا هزاران بار شکرت .

    ای خداااااا چقد این استاد نازنین ما طبع شوخیشون باحال .کلی خندم میگیره .ببین چطور برای کیودیه بینوا که فقط خواسته یه زول کوچولو به چشمای استادمون بزنه خط و نشون میکشه .

    بابا استاد جونم شاید اولین بارش بوده شما رو دیده ,پارادیس رو دیده ,بهت زده شده بود .شاید مغزش هنگ کرده بود .با خودش میگفته اههههههههه این عباس منش که همه جا حرفش رو میزنند اینه ? عباس منشی که میگن خیلی باحاله ,همه شاگرداش سنگش رو به سینه میزنند اینه ?

    عجب چیز خوردنیه ,چقد گوشتش شیرینه ,چقد به دل میشینه

    تازه تو این فکرا بوده که شما فک کردی اون پر رو و از روی پر رویی زول زده تو چشمای شما …..😂😂

    حالا بهر حال به خاطر حفظ جوووون غازهای خوشگلمون هم که شده باید یه تله بزارید اونجا دیگه .وای استاد به قول خودتون خوردن مرغ و خروسها که غریضه ایه ولی اگر افتاد تو تله .تو رو خدا نکشیدش .ببرید یه جای دوری رهاش کنید بره .خب بالاخره اونم غذا میخواد دیگه .

    قانون طبیعت دیگه .مگه شما تخم مرغ های اون مرغ ها یا خود مرغ و غازها رو نمیخورید ? خب اونم دلش میخواد .خداییش نمیشه از لذت خوردن مرغ و تخم مرغ گذشت .

    خلاصه استاد عزیزمون رفت سراغ تله و طعمه و از این داستانها برای حل مساله جدید پرادایس خوشگلمون .

    راستی مری عزیزم چه شود اون پیاز چال لذیذتون .بخورید نوش جوووووووونتووووووون …..

    چقد اون دو غاز سفید زیبا و خوشگل مامانی بودن .خدا دید اونا ترسو هستن نمیخوان به ترساشون غلبه کنند و برن تو دریاچه ,گفت بزار یه بارونی ببارم تا یه لذت کوچولو هم اینا از اون چاله کوچولو ببرن .اینا مثال همون آدم هایی هستن که از خداوند درخواستهای کوچولو میکنند و همیشه در ترس و نگرانی زندگی میکنند و یه زندگی لاک پشتی انتخاب میکنند .البته اونا هم زندگی میکنند و میرن .ولی لذت شجاع بودن و بر دل ترسها رفتن و لذت ها و پاداش های بزرگ دریافت کردن کجاوووووو ,یه زندگی معمولی ,تو فقر بودن ,حسرت لذت خیلی چیزها تو دلت موندن کجاااااااا….

    اگر این اردک یا غازها نمیترسیدن و میرفتن لذت شنا کردن تو دریاچه رو میبردن .میدیدن که خداوند چقد غذای جدید و خوشمزه بهشون میداد .تازه کیودی هم نمیتونست بیادآب و امنیت جانی هم داشتن و چون بزرگ شده بودن لاکپشت هم ازشون میترسید و دمشو میزاشت رو کولش و میرفت 😂😂

    خلاصه این قسمت هم کلی زیاییها و قشنگیهای بهشتمون رو دیدم و لذت بردم .تازه بازم میرم با دقت بیشتر میبینم و کی میکنم .

    مری عزیزم خیلی عاشقتماااااا .خیلی دستمریزاد میگم بهت دختر زیبای ایرانی .خیلی برامون زحمت میکشی .

    هم این دنیا ,هم اون دنیا همیشه یه بانوی بهشتی باشی .

    در پناه الله مهربان شاد .سلامت و ثروتمند باشید 🌸🌸💐🌻🌹🌺🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمد ثروتمند گفته:
    مدت عضویت: 3726 روز

    سلام

    استاد ما غولوم شما هستیم به خدا . استاد ما شما رو با دنیا هم عوض نمیکنیم. دست شما رو میبوسیم.

    استاد باورتون نمیشه سه تا گربه تو فاصله چند روز تو خونه ما بچه کردن فک میکنم هفت تا باشن.عاجز شدیم از دستشون چند روز پیش میخواستم یه تفنگ بادی جور کنم بکشمشون دلم نیومد. وقتی با اون نگاه معصومشون تو چشمام نگاه میکردن از کشتنشون بی خیال شدم و براشون حتی غذا تهیه کردم.گفتم بابا اینا که گناهی ندارن بزرگ که شدن میرن پی کارشون .چند روز بعد یک دفه این ایده اومد تو ذهنم که یه تله بزارم براشون بگیرم ببرم یه جایی ولشون کنم. بعدش با دیدن این فایل هدایت شدم که شما هم به فکر تله گذاشتن افتادین.خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فاران گفته:
      مدت عضویت: 2513 روز

      سلام دوست عزیز

      طرفهای ما مردم عقیده داشتند هرکس توخونه اش گربه بچه دنیا بیاره بسیار ثروتمند میشه

      حتی مادر خودم از اطرافیانش که این مسئله براشون پیش اومده بود موردهای بسیاری بیاد داشت

      چرا شما این مسئله رو به فال نیک نمیگیرین

      شاید شما بگین خرافاته به هر حال شما آزادید تو افکارتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سلام به استاد عزیزم، مریم جون ودوستان هم فرکانسی ام. خدارو هزاران هزار مرتبه شکر به خاطر تصاویر زیبا وبی نظیر بهشتمون که هر روز به دیدن زیباییهاش عادت کردم. مریم جونم یه موضوعی ذهن من رو درگیر کرده، من حدود 2 ساله که یوگا کار می کنم وتوی مراقبه هام ومدیتیشن ها همیشه تجسم یه طبیعت رویایی را داشتم. از وقتی با شما آشنا شدم وزیباییها بهشت شما را دیدم هر جلسه تو کلاس یوگا پارادایس را تجسم می کنم. ولی همیشه یه سوال ذهنم را درگیر می کنه چرا تو جنگل شما گلهای زیبا ورنگارنگ نیست. دوست داشتم این رو بهتون بگم که با توجه به آب وهوای عالی اونجا وبارش های پربرکت وفراوانی که اونجا هست قطعا اگه شما گلهای زیبا بکارید، هر روز زیباتر وبا نشاط تر میشه. اگه گلدون های گل را داخل یا حتی روبروی کلبه تون قرار بدید محشر میشه. خدای من وقتی بارون بخوره معرکه س. دوست داشتم این حسم را بهتون بگم. خیلی دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    علی خاکشور گفته:
    مدت عضویت: 2264 روز

    سلام استادعزیزعباس منش وخانم مهربون شایسته خانم عزیز خیلی چیزهای از این فایل من اموختم ویاد دوران بچگی افتادم واقعا هر لحظه این طبیعت بکر زیبا رانگاه می کننم واقعا درک می کنم بهشت واقعی تواین دنیا است وهمیشه خدایاشکرت می کنم بخاطره این همه زیبای تواین جهان پهناور دراختیاربندگاش گذاشتی یک عده از این نعمت ها درست استفاده می کنند وهمیشه سپاسگزارند ویک عده همیشه توحاشیه هستند وناسپاس هستند فرق کجا است اونهای که تونستند ذهنشان وافکارش راکنترل کنند دراین بهشت جاودان بهترین لذت راببرند خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    الهه سجاد گفته:
    مدت عضویت: 3547 روز

    سلام استاد جان و مریم عزیز و بچه های زندگی در بهشت

    وای استاد چقدر از اون قسمت خط و نشون کشیدنتون برای کایوت ها خندیدم خیلی جالب بود.

    ولی یک موضوعی هست و اون اینکه حیوانات با آدمهائی که به منبع اتصال دارن خیلی راحتن ازشون نمیترسن و تا فاصله های کم بهشون نزدیک میشن شاید واسه همین کایوته با خیال راحت وایساده و با شما چشم تو چشم شده

    شایدم داشته فک میکرده: عجیبه!! همچین چیزی تا حالا نداشتیم!! آخه یه آدم اینقدر متصل!! 😄😄 باید بیشتر بیام ببینمش 😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: