https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-1.gif8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-10 10:41:022020-08-16 23:33:22سریال زندگی در بهشت | قسمت 66
223نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام مخصوص به استاد عزیزم و مریم جون خسته نباشید جانانه به شما زوج دوست داشتنی
مریم جون واقعا عشق شما و استاد ستودنی هست، عشقی است سراسر آزادی و واقعی عشقی هست که هیج گونه تظاهر و اجباری در آن نیس، هر دو علایق خود را دارین و برای علایق یکدیگر ارزش و احترام قائلین، هرکاری را که انجام میدهین با جون و دل هست بدون اینکه که خسته بشین یا گله و شکایت کنید. مریم جون واقعا چه خانم با اراده شجاع و زرنگی هستین همچنین خستگی ناپذیر و چه روحیه ی شاد و پرانرژی دارین از حرف زدنهای تان میشه متوجه شد واقعا که به معنای واقعی زندگی میکنید احسنت به شما احسنت.
توی هر قسمت گلی درس بهمون یاد میدین لطفا بیشتر برامون از تجربیات و آگاهی تون بگین اگه میشه خودتون هم جلوی دوربین باشین تا بیشتر با شما انس بگیرم و وجودتون کنارم احساس کنم
بازم ممنون از شما و استاد عزیزم بابت زحمت هایی که برای این سایت میکشین
در پناه الله همیشه سالم و شاد و ثروتمند و موفق باشید.
خدارو سپاس که ابتدای این فایل هم نشان از فراوانی،ثروت،و ثرتمندی ست
اینکه مابه اهداف و خواسته هامون برسیم مردم اوکی هستن،خداوندمیخواد که پیشرفت کنیم جهان عاشقانه میخواد که ما پیشرفت کنیم از همین خرید تلویزیون معلومه
اگه قبلا خیلیها به عباسمنش میگفتن نمیتونی و نمیشه به چنین اهدافی دسترسی پیدا کرد اما الان همه اونا چه در خلوت خودشون چه درحضور بقیه باور دارن و براشون بدیهی و طبیعیه که عباسمنش هرچی رو میخواد راحت میتونه بگیره حتی خیلی ایده هم دارن که فلان چیزهارو هم بگیر،پس نتیجه میگیریم غیرممکن های قبل از هرموفقیت فقط میتونه توهمات شیطان ذهن باشه،نه واقعیت زندگی،،
پس باید اینقدر به تعلیم و تربیت ذهن پرداخت و اینقدر با صلاه کردن اون حلقه ی در خونه ی خدارو زد تا «ایاک نعبد و ایاک نستعین»رو ادا کرد
حتی خداوند بنده هاشو از طریق ماروحشی هم هدایت میکنه اما نشونه اش این بود که برا محافظت از مرغ ها بدست استاد کشته شود،،
مریم بانو از نمای شیشه ها ویوی پرادیس رو نشون میده که این شیشه ها کار یه هلی کوپتر رو میکنه که نظارت بشه ،گفتم هلی کوپتر استاد چی میشه که هلی کوپتر شخصی بگیری هم ایمان و باورمون قویتربشه هم عکس هلی کوپتر توی دریمبورد من زودتر اتفاق بیفته،،
مریم بانو میگه نگران این شلوغی وسایل داخل خونه نباشید یعنی قراره خداوند از دل همین شلوغی هدایتمون کنه به ساخت انبار
استاد پریروز ظهر خواب بودم خواب میدیدم این پرادایس مال کسی هست و میخواسته بهت ضربه بزنه و دولت هم پشتش بوده
اما تو با چندتا ابزار ساده و یه سگ ژرمن رو برداشتی راه افتادی خارج شدن از قسمت جنگلی پرادایس و گفتی میرم جایی که همچین شرایطی رو نداشته باشه،،
خداروشکر همه جوره در حال هدایتیم،،
شادباشید
پله برقی و آسانسوری این کامیون که کارگرهارو با تلویزیون میاره پایین خودش یه الگو ساز راحت و ساده انجام شدن کارهاست
من واقعا از این همه سرسبزی و زیبایی به وجد میام چه حس خوبی
چه دنیای زیبایی چه بهشت بی نظیری که هر طور بخای میتونی اونو تغییر بدی واقعا درهای نصب شده ی ایده بی نظیره
این زندگی دقیقا قدم به قدم عمل به ایده ها و الهامات و گوش به فرمان هدایت ها بودن کامل داره به ما نشون میده عمل به قانون به طور عملی ی درس عملی که بهترین نحو ممکن و زیبا ترین شکل در اختیار ما گذاشتین و وقتی گفتین تحسین زیبایی ها و هدایت به زیبایی های بیشتر ته قلبم انگار قند آب شد
آره دقیقا همینه
واقعا از هر چیزی بهترین و بزرگترینش خواستن نهایت عزت نفسه
خدایا حتی تصورش و دیدنش بهم بهترین حس دنیا میده ی خونه وسط آب و درختای زیبایی که صدها نوع رنگ سبزهست
خدایا شکرت که ی وجه و شکل دیگه دنیا هم دیدم
اون مار که دیدیم پسرم گفت خانم شایشته میترسه گفتم نه نمیترسه
تا گفتم بیا این قسمت مار هست
گفت همون ماری که تفنگ کشتن
یادش مونده بود اون قسمتای اول سریال گفتم نه
و نگاه کردیم هی میگفت استاد قویه
مار خوشرنگ و براقی بود
و افرین به اوردن ی خونه که ایده عالیه من تحسین میکنم ایده های زیباتون رو و عاشق این مشورت کردن و در آرامش حرف زدنتونم
خیلی خوشحالم که شروع کردم به نوشتن تو سایت ولی امروز صبح تا بیدار شدم یادم اومد دیشب یه فایلی توی سایت دیدم که عکس مار داشت روی کاوِرِش
برام سوال شده بود چی میتونه باشه امروز صبح وقتی بیدار شدم فایل رو باز کردم دیدم وای خدای من چه انرژی مثبتی چه حس خوبی اصلا خواب از چشمام رفت زیبایی رو نمیتونم وصف کنم ولی واقعا وقتی میبینم همش میگم بهشت این جور مکان هاست قطعا بعد دیدم استاد یه تی وی بزرگ ۸۵ اینچ خریدن و اون دوستان باحال هم داشتن میاوردنش پایین به ارزش ابزار داشتم دقت میکردم و به هوای خوب و یه لحظه توی فکر بودم شاید اگه کس دیگه بود یا حتی خود من میگفتم یه جا دیگه یه تی وی بیکار دارم چرا بخرم؟؟(محدودیت) ولی وقتی این صحنه رو دیدم گفتم ای ول ماشالله باید دیدگاهم این باشه تو بخواه خدا ۱۰۰ برابر بهت میده …. وقتی فضای داخل ویلا رو دیدم کلی خوشم اومد چون قبلا که دنبال میکردم میگفتم چرا دور خونه همش بسته هست دید به بیرون و امروز دیدم یا خدا ویو رووووووووو چقد قشنگ مخصوصا صندلی رو به آب که احساس آرامش رو به آدم هدیه میکنه وقتی دوربین رو عزیز دل استاد بردن بیرون از دور صدای اره برقی رو شنیدم گفتم این همون ابزاریه که استاد یکی دوسال پیش خریده بود و تعریفشو میکرد و میگفت با باتری چه میشه کرد و وقتی دوربین رفت نزدیک دیدم بلهههههههه همونه که توی فکرم بود
خدا رو شکر که دلتون شاده و امیدوارم دل همه شاد باشه همیشه
حتی اون صحنه که مار رو دیدین هدایت رو باز میشد دید و در کل کلی حس مثبت کلی هدایت دیدم و همین فایل باعث شد که من تقریبا بعد از دو سال نظر بزارم (ایراد درونی خودم بود که هیچ وقت نظر نذاشتم و کم اومدم توی سایت ولی پیشرفت هایی داشتم با همین پیگیری های کم)
حالا به خودم قول دادم همیشه دیگه تو اتاق شخصی خودم توی خانواده عباس منش بیام و با عزیزان دلم باشم هم بخونم و یاد بگیرم و هم نظراتمو بگم که همین گفتن رو به مثتب رفتن و ساختن اتفاقات عالی هست
منم تو یک صبح زیبا و دل انگیز در سعادت آباد تهران این قسمتو دیدم واقعا خیلی خوشحال و ذوق زده می شم که این همه نعمت و زیبایی می بینم همونطور که استاد عزیز گفتن تحسین می کنم و واقعا کیف می کنم همین. امیدوارم که هرروز زیباتر و سرسبز تر و رویایی تر و دوست داشتنی تر باشید که ما هم قسمتای بعدی رو دیدیم بیشتر کیف کنیم.
این روزا چند بار در روز به سایت سر میزنم بلکه ببینم قسمت جدیدی از زندگی و درس های بهشتی تون رو برای ما بر روی سایت گذاشته باشید .بی نهایت انتظار شیرینی برای این روز های منه!
استاد واقعا عشق میکنم که میبینم هر چیزی رو که در لحظه بخواید به راحتی “بدون در نظر گرفتن قیمت ” سریع خریداری میکنید
“جدیدترین و بزرگترین تلویزون سال “فکرش خیلیی لذت بخشه!
لذت میبرم از اخلاق و فرهنگ دلنشین این مردم ببینید با چه انرژی صبح بخیر میگه و احساسش رو ابراز میکنه!
خدایا شکرت
فضای خونه عالییی شده و من عاشق فضای خلوت و مرتبم.چقدر حال کردم که دیدم جای یخچال ها عوض شده و به قسمتی منتقل شده که فضای مناسبی براشونه در صورتی که بعضی خودشون و محدود به نظرات و رفتار های اکثریت میکنن و از نظر اون دسته اینه که یخچال بایدحتمادر آشپزخانه باشه و وقتی میگی کی گفته ؟میگن همه همینکارو میکنن!
خدایا شکرت برای این فضای پر از حس خوب و این تغیبرات شگفت انگیز!
و من چقدر لذت میبرم که خانم شایسته حتی زمانی که از اشیاء صحبت میکنه انگار اونا جون دارن .
و این فرکانس عشق و ارزشمندیه که به جهان هستی میدن و در مقابل داریم میبینیم چقدر این عشق و ارزشمندی در زندگی شون جاریست!
و از تفاوت دید پنجرهای کوچک قبلی با این در های بزرگ جدید گفتن که چقدر تغییر پنجرها باعث شده دقیق تر و واضح تر اتفاقات اطرافشون رو ببینن و “چقدر حرف توی این جمله هست “!
و درسی که من از این مضوع و قانون طبیعت که هر کی قدرت بیشتری داره زنده میمونه و هرکی خودشو قوی نکنه و ضعیف بمونه باید مرگ و تجربه کنه گرفتم.
توی زندگی ما هم دقیقا همینه !در طی زندگی اتفاقات و شرایطی به وجود میاد که اگر دنبال حل و فهمیدنشون نریم به مرور ضعیف میشیم و تو دام احساسات بد میوفتیم و عملا زندگی نخواهیم کرد فقط روزها رو سپری میکنیم .
اما اگر دنبال منشا اتفاقات بگردیم قطعا خداوند ما رو راهنمایی میکنه از طریق بی نهایت دست هاش!
خیلی خیلی نکته توی صحبت هاتون و کارهاتون هست که اگر بخوام دونه به دونه ازشون بنویسم نمیدونم تا کی باید مشغول نوشتن باشم .
وااای مار سیاه!
و زمانی که میگید نکشیمش باز هم خداوند نشانه میفرسته و مار حالت تدافعی میگیره و شما مصمم تر میشید که این یک نشانه است.
و چقدر سریع تصمیم گرفتید و به ترستون غلبه کردید و “من درس گرفتم که ترس هرچی که بود فکر نکن سریع بکشش”!مخصوصا زمانی که لاتی کنه و تو چشم عباس منش زول بزنه!
عاشقتونممممم و هرچی میگذره بیشتر عاشق خدا و خودم و شما میشم !
یکی از لذت هایی که من همیشه دوست دارم تجربه کنم سفارش وسایل جدید،مخصوصا موقعی که اونا به دست آدم میرسه،خیلی خیلی حس خوبی داره واقعا،انگار روح آدم تازه میشه…📦
مریم جون من واقعا شما رو تحسین میکنم❤🤗 که این قدر با اشتیاق خونه رو تمیز میکنید و اصلا به خودتون نمیگید: که وای خسته شدم چقدر کار…چه قدر تمیز کاری…چه قدر زحمت بلکه تازه بعد از این کار میگید: که خدا رو شکر…آدم چه لذتی میبره این کار رو انجام میده… و کلی جمله های مثبت و زیبای دیگه که آدم رو خسته نمی کنه هیچ تازه آدم سرحال تر هم میشه.🥰
استاد راستشو بگم اون لحظه ای که گفتید مار رو بکشیم خیلی ناراحت شدم با خودم گفتم چرا چرا آخه؟!؟!🤔
بعد که اومدید گفتید: که داستان هدایت شما چی بوده و این پیام خدا بوده که ما اومدیم اصلا بیرون خونه،تازه ما اصلا بیرون نمیخواستم بیایم، اونم این همه جا اومدیم و من این مار رو دیدم پس این پیامی از طرف خدا بوده…😏🙃
دیدم اره والا استاد راست میگه هاااا😸این هدایت خدا بوده،
اینجا بود که به خودم گفتم که علی آقا علی جان، دیدی زود قضاوت کردی دیدی؟!!!(آخه از وقتی توی یکی از فایل های سایت استاد درباره این موضوع برام حرف زد خیلی برام مهم شد همش دارم روی این قضیه کار میکنم و حتی جهانم هی داره این موضوع رو به من ثابت میکنه با نشون دادن این موضوع توی اتفاقای مختلف،ازجمله توی همین فایل👨💻)
دیدی این اتفاق درست که ظاهرش بد بود ولی تا آخرش وایسا ببین که آقا اصلا داستان چی بوده…
ببین فایده داشت یا نه…
ببین اگه استاد اون کار رو نمیکرد شاید اتفاقای بدی می افتاد که خدا ر شکر جلوش گرفته شد.✋
استاد من از دیدگاه خودم خیلی کیف میکنم وقتی شما با این انرژی مثبت زیاد با آدم ها ارتباط برقرار میکنی، و یا این که کلی هم کیف میکنم که با آدم های هم فرکانس خودت برخورد میکنی،🤗
پس یه خواهش دارم یا بهتره بگم یه درخواست اونم اینه که : استاد اگه وقت کردید مکالمه هایی که میکنید هر جا که ممکن بود بگید که چی گفتید چی شنیدید(اخه من خیلی متوجه نمیشم ولی تا جایی که میتونم همیشه سعی میکنم که بیشتر متوجه شم)همین کار خیلی به من یا خیلی از بچه های این خوانواده بزرگ کمک میکنه که این رو باور کنن که آقااا جااان همچین انسان های خوبی هم هستن که اگه من باورام و فرکانسم رو عوض کنم به سمت اونا هدایت میشم.🚶♂️🚶♂️🚶♂️
و دیگه همین…
وکلی خدا رو شکر که من رو هدایت میکنه برای طی کردن راهم(تکامل)…🙏🙏🙏
و خیلی خیلی ممنون و یه بمب انرژی مثبت برای استاد و مریم جون که زحمت تولید ادیت این فایل ها رو میکشید.😘
با اشتیاقی که تا الان همه قسمتای سریال زندگی در بهشت رو دیدم با یه اشتیاق هیولا تر منتظر قسمتای بعدیم.🥰😍🙋♂️🙋♂️
هر چقدر که میگذره، بیشتر به زیبایی های این بهشت پی میبریم، اصلا اگه فقط یه تیکه، فقط یه تیکه از این زمین رو انتخاب کنیم و تمرکزی روش زوم کنیم، به خدا قسم از همون یه تیکه زیبایی هایی ظاهر میشه که قسم میخوریم تا حالا یکبار هم ندیدیمشون. گفتم #ظاهر میشه# یعنی که حضور داره ولی شاید ما نمیتونیم ببینیم، مثل امواج رادیویی که حضور دارن ، ولی ظهور ندارن.
خودمونم همینطوریم دیگه، ما که از کالبدمون خارج نمیشیم که( البته وقتی زنده ایم)، پس چجوری هر روز، با بیشتر کار کردن روی خودمون، جنبه های شخصیتی متفاوتی از خودمونرو پیدا میکنیم، چیزهایی رو خلق میکنیم که قبلا نمیتونستیم؟ چیزهایی رو میبینیم که قبلا فکرش رو هم نمیکردیم؟
به خاطر اینه که، ما تمام تمام تمام نعمتها و ثروت ها و ایده ها و فرصت ها رو تو وجود خودمون داریم. حضور دارن. چون ما پاره ای از خداییم و خدا هم حتی اگر پاره ای ازش جدا بشه، باز هم خداست.
و به عبارتی:
تو خود حجاب خودی/از میان برخیز
چی میشه که یه اتاق سیمانی تنگ و بسته، میشه یه ویلای روی آب که هر روز دیوارهای بستش باز تر میشن، هر روز روزنه های ورود نعمتهاش بازتر میشن، هر روز نور هدایت بیشتر به درونش میتابه؟
یا چی میشه که یه موتور یاماها ۱۰۰ آبی دستی، میشه موتور سنگینی که واسه دکوراسیون استفاده میشه؟ یا پیکان دنده آرژانتینی که جاشو میده به بنز slk و کروت و سانتافه و شورلت و تسلا؟
چی میشه که دریای بندرعباس، رطوبت ۹۸ درصد، گرمای ۵۰ درجه تبدیل میشه به sea side معتدل و بارانی؟
باورها تغییر کرده، بله!
شخصیت عوض شده.بله!
نگرش عوض شده.بله!
کانون تمرکز تغییر کرده.بله!
ولی آیا از بیرون؟
نه!!!!!
تو خود حجاب خودی، از میان برخیز
اون حضور، ظهور پیدا کرده. روح پاک خداوندی، متجلی شده. اون گیرنده هایی که روشون خاک نشسته بود، تمیز شدن تا دوباره بتونن نشانه های الله رو تفسیر کنن. هر چیزی که هست،اینجاست👈🧠
باید رها کنی تا به تو داده شود. عقاب پیر، پنجشو میشکنه، نوکشو میشکنه، پراشو میکنه، ولی در عوض بهش داده میشه، بهتر از چیزی که قبلا داشت. ولی اگه بهش میچسبید، هیچوقت بهش نمیرسید. رها کن تا چشمه زلال رحمت خداوند در تو جاری شود.
مثل همین الان که من رها کردم و گفتم خودت بگو چی بنویسم، و الان اونه که داره میگه.
خداروشکر
من خب چند وقته که به طور جدی دیگه تصمیم گرفتم وارد صنعت گیم بشم، دوسش دارم دیگه، دلم میخواد کارم باشه، تفریحم باشه، عشقم باشه، زندگیم باشه. و همین طور شروع کردم به غلت خوردن و چرخیدن و پردیدن توی این دنیای رنگارنگ، شروع کردم از امکانات خودم استفاده کنم، یادم افتاد که توجه بر داشته ها، راه رسیدن به خواسته ها، تصمیم گرفتم، همینجایی که هستم و، همین اتاقمو تبدیلش کنم به بهشت خودم، پرادایس گیمینگ خودم، خلاصه یه اتاق گیمینگ خفن که تازه بعدش وقتی کامل شد، در اوج رهاش کنم و ببخشمش به خواهر کوچولوی عزیزم و رهاش کنم تا بهترش بهم داده شود. از همین رو تا الان چند صد تا ایده و عکس و طرح از سیستم و اتاق و وسایل و دیزاین و همه چیز سیو کردم و هر روز هم بیشتر میشه، و همش تجسم میکنم و میبینمشون در دستان خودم و باعث شده که تا الان کاملا حس کنم که کم کم همه چیز داره از پایه واسم شکل میگیره، وسیله ها مدام جور میشن، به بهشت من وارد میشن، و یکی از مهمترینشون، یه تلویزیون خفنه، که من واقعا گفتم به خودم که حداقل باید ۷۰_۸۰ اینچ باشه(البته تکامله دیگه، از یه جایی شروع میشه میره بالا، اصلا شاید از ۵۰ شروع شد). هر چقدر بزرگتر بهتر، و این باعث شده من برم تو نخ اطلاعات جمع کردن در مورد مانیتورها و تلویزیون های گیمینگ، هر روز اخبار گیمینگ، هر روز اخبار تکنولوژی های گیمینگ، خبر از تلویزیون های جدید و اصلا تازه دارم میفهمم که اینا چی بوده و ما نمیدونستیم، تازه تازگیا هم خیلی خیلی اشتیاقم واسه pes بازی کردن بیشتر شده، هر روز دارم رو درجه سختی بالاتری تمرین میکنم و خودمو در شرایط نامساعد قرار میدم که ببینم چقدر مهارتم میره بالا، خلاصه که دارم هدایت میشم تا یه همبازی قدر بشم و آره دیگه، بیام پارادایس و خلاصه یه چند دست مشتی بزنیم ، من با بارسا و یوونتوس، استاد با لاتزیو. آره اینجوریاس.
منو دیوانه کردید با این حرکتتون، وقتی که اندازه تلویزیونو دیدم، قبل از اینکه شما چیزی بگید، فهمیدم بالای ۸۰ اینچه و اینکه گیمینگشم فوق العادس، ولی راستیاتش نمیدونم کریستال چه نوعشه!باید برم تحقیق کنم.
ولی آقا خلاصه، بچسبیم به بهشتمون که حتی این بنده خدا پیاده نشده چشمشو گرفته. به خدا اگه من بودم می ایستادم فقط زل میزدم.
دمش گرم واقعا، میدونم خیلی گفته شده این نکات، ولی منم میخوام بگم، آقا اولا دمش گرم که چه تریلی خفنی دارن، چه بالابر هیولایی، مثل پشمک آدمو با بارش بالا پایین میکنه، بعدم ببین یه تیکه چوب با چهار تا چرخ چقدر حمل این هیولا رو آسانتر میکنه، میذاری روش، قیژژژژژ، میبری تو خونه.
ها راستی! خیلیا فکر میکنن که آزادی و استقلال مکانی و زمانی و مالی یعنی اینکه هر روز تا لنگ ظهر بخوابیو بعدم بری یه ناهاری بزنی دوباره یه چرتی بری و بیدار شی شام بزنی و بوس بوس لالا،
نه داداش، شما فقط یه نگاه به این قسمت بنداز، استاد ساعت ۵_۶ پا میشه که چی؟ درخت قطع کنه. پا میشه که جای گاراژو درست کنه.
هان راستی گاراژ!!!!! آقا من همیشه به خدا میگفتم که بابا اینهمه وسیله رو کجا میذارین شما؟ آخه چی میشه یه گاراژ داشته باشین؟ خیلی حرفه ای و توپ، همه چیز و همه ابزاری کنار همن، خداروشکر میکنم که خودش منو هدایت کرده که بیام اینجا، الان اینجا باشم، توی این فرکانس، و ببین…
گاراژ داره میاد واوووووو. خدایاشکرت
یعنی این قسمت عشق که مثل همیشه داشت، محبت بی منت داشت. تشکر داشت. حس خوب و رضایت داشت. کار کردن سنگین خیس عرق کن داشت.گل از خاکستر داشت. غاز داشت. مار داشت. ثروت داشت. نعمت داشت. آرامش داشت. سلامتی داشت، یعنی همه چی داشت.
هدایت که دیگه قربونش برم همیشه هست. میارو خودش میبره یه جایی که تا حالا دونه نریختیم، دونه بریزیم، بیایم بیرون و بخواییم بریم یه طرفی، بعد بیایم این طرفی، بعد این مارو ببینیم، با شجاعت ازش فیلم بگیریم، واسمون لاتی بیاد، خط قرمز رد کنه و ما هم با بیل بزنیم نصفش کنیم. ایشالا ماهیا بخورنت.😁
دلم میخواد ببینم ماهی که مار میخوره چه شکلی میشه؟
مارماهی🤣
مریم خانم! میشه منم وقتی اومدم پیشتون، بشینم جلوی این درا مثل استاد رو تخت پادشاهیم و غرق جلال الله بشم؟
میشه؟
مرسی عزیزم.😘مممممماچ.
دوستون دارم و میمیرم تا گاراژمون بیاد ببینمش. راستی تلویزیونم وصل کنیم یه دست گیم بزنیم جیگرمون حال بیاد.
به نام الله پروردگار بزرگ و مهربان و بخشنده
سلام به همه ی همراهیان سایت عباسمنش
سلام مخصوص به استاد عزیزم و مریم جون خسته نباشید جانانه به شما زوج دوست داشتنی
مریم جون واقعا عشق شما و استاد ستودنی هست، عشقی است سراسر آزادی و واقعی عشقی هست که هیج گونه تظاهر و اجباری در آن نیس، هر دو علایق خود را دارین و برای علایق یکدیگر ارزش و احترام قائلین، هرکاری را که انجام میدهین با جون و دل هست بدون اینکه که خسته بشین یا گله و شکایت کنید. مریم جون واقعا چه خانم با اراده شجاع و زرنگی هستین همچنین خستگی ناپذیر و چه روحیه ی شاد و پرانرژی دارین از حرف زدنهای تان میشه متوجه شد واقعا که به معنای واقعی زندگی میکنید احسنت به شما احسنت.
توی هر قسمت گلی درس بهمون یاد میدین لطفا بیشتر برامون از تجربیات و آگاهی تون بگین اگه میشه خودتون هم جلوی دوربین باشین تا بیشتر با شما انس بگیرم و وجودتون کنارم احساس کنم
بازم ممنون از شما و استاد عزیزم بابت زحمت هایی که برای این سایت میکشین
در پناه الله همیشه سالم و شاد و ثروتمند و موفق باشید.
به نام خدا
سلام
خدارو سپاس که ابتدای این فایل هم نشان از فراوانی،ثروت،و ثرتمندی ست
اینکه مابه اهداف و خواسته هامون برسیم مردم اوکی هستن،خداوندمیخواد که پیشرفت کنیم جهان عاشقانه میخواد که ما پیشرفت کنیم از همین خرید تلویزیون معلومه
اگه قبلا خیلیها به عباسمنش میگفتن نمیتونی و نمیشه به چنین اهدافی دسترسی پیدا کرد اما الان همه اونا چه در خلوت خودشون چه درحضور بقیه باور دارن و براشون بدیهی و طبیعیه که عباسمنش هرچی رو میخواد راحت میتونه بگیره حتی خیلی ایده هم دارن که فلان چیزهارو هم بگیر،پس نتیجه میگیریم غیرممکن های قبل از هرموفقیت فقط میتونه توهمات شیطان ذهن باشه،نه واقعیت زندگی،،
پس باید اینقدر به تعلیم و تربیت ذهن پرداخت و اینقدر با صلاه کردن اون حلقه ی در خونه ی خدارو زد تا «ایاک نعبد و ایاک نستعین»رو ادا کرد
حتی خداوند بنده هاشو از طریق ماروحشی هم هدایت میکنه اما نشونه اش این بود که برا محافظت از مرغ ها بدست استاد کشته شود،،
مریم بانو از نمای شیشه ها ویوی پرادیس رو نشون میده که این شیشه ها کار یه هلی کوپتر رو میکنه که نظارت بشه ،گفتم هلی کوپتر استاد چی میشه که هلی کوپتر شخصی بگیری هم ایمان و باورمون قویتربشه هم عکس هلی کوپتر توی دریمبورد من زودتر اتفاق بیفته،،
مریم بانو میگه نگران این شلوغی وسایل داخل خونه نباشید یعنی قراره خداوند از دل همین شلوغی هدایتمون کنه به ساخت انبار
استاد پریروز ظهر خواب بودم خواب میدیدم این پرادایس مال کسی هست و میخواسته بهت ضربه بزنه و دولت هم پشتش بوده
اما تو با چندتا ابزار ساده و یه سگ ژرمن رو برداشتی راه افتادی خارج شدن از قسمت جنگلی پرادایس و گفتی میرم جایی که همچین شرایطی رو نداشته باشه،،
خداروشکر همه جوره در حال هدایتیم،،
شادباشید
پله برقی و آسانسوری این کامیون که کارگرهارو با تلویزیون میاره پایین خودش یه الگو ساز راحت و ساده انجام شدن کارهاست
سلام عزیزای دلم
من واقعا از این همه سرسبزی و زیبایی به وجد میام چه حس خوبی
چه دنیای زیبایی چه بهشت بی نظیری که هر طور بخای میتونی اونو تغییر بدی واقعا درهای نصب شده ی ایده بی نظیره
این زندگی دقیقا قدم به قدم عمل به ایده ها و الهامات و گوش به فرمان هدایت ها بودن کامل داره به ما نشون میده عمل به قانون به طور عملی ی درس عملی که بهترین نحو ممکن و زیبا ترین شکل در اختیار ما گذاشتین و وقتی گفتین تحسین زیبایی ها و هدایت به زیبایی های بیشتر ته قلبم انگار قند آب شد
آره دقیقا همینه
واقعا از هر چیزی بهترین و بزرگترینش خواستن نهایت عزت نفسه
خدایا حتی تصورش و دیدنش بهم بهترین حس دنیا میده ی خونه وسط آب و درختای زیبایی که صدها نوع رنگ سبزهست
خدایا شکرت که ی وجه و شکل دیگه دنیا هم دیدم
اون مار که دیدیم پسرم گفت خانم شایشته میترسه گفتم نه نمیترسه
تا گفتم بیا این قسمت مار هست
گفت همون ماری که تفنگ کشتن
یادش مونده بود اون قسمتای اول سریال گفتم نه
و نگاه کردیم هی میگفت استاد قویه
مار خوشرنگ و براقی بود
و افرین به اوردن ی خونه که ایده عالیه من تحسین میکنم ایده های زیباتون رو و عاشق این مشورت کردن و در آرامش حرف زدنتونم
عاشقتونم
سلام وقت بخیر
بهترین هارو از خدای مهربان براتون خواستارم
خیلی خوشحالم که شروع کردم به نوشتن تو سایت ولی امروز صبح تا بیدار شدم یادم اومد دیشب یه فایلی توی سایت دیدم که عکس مار داشت روی کاوِرِش
برام سوال شده بود چی میتونه باشه امروز صبح وقتی بیدار شدم فایل رو باز کردم دیدم وای خدای من چه انرژی مثبتی چه حس خوبی اصلا خواب از چشمام رفت زیبایی رو نمیتونم وصف کنم ولی واقعا وقتی میبینم همش میگم بهشت این جور مکان هاست قطعا بعد دیدم استاد یه تی وی بزرگ ۸۵ اینچ خریدن و اون دوستان باحال هم داشتن میاوردنش پایین به ارزش ابزار داشتم دقت میکردم و به هوای خوب و یه لحظه توی فکر بودم شاید اگه کس دیگه بود یا حتی خود من میگفتم یه جا دیگه یه تی وی بیکار دارم چرا بخرم؟؟(محدودیت) ولی وقتی این صحنه رو دیدم گفتم ای ول ماشالله باید دیدگاهم این باشه تو بخواه خدا ۱۰۰ برابر بهت میده …. وقتی فضای داخل ویلا رو دیدم کلی خوشم اومد چون قبلا که دنبال میکردم میگفتم چرا دور خونه همش بسته هست دید به بیرون و امروز دیدم یا خدا ویو رووووووووو چقد قشنگ مخصوصا صندلی رو به آب که احساس آرامش رو به آدم هدیه میکنه وقتی دوربین رو عزیز دل استاد بردن بیرون از دور صدای اره برقی رو شنیدم گفتم این همون ابزاریه که استاد یکی دوسال پیش خریده بود و تعریفشو میکرد و میگفت با باتری چه میشه کرد و وقتی دوربین رفت نزدیک دیدم بلهههههههه همونه که توی فکرم بود
خدا رو شکر که دلتون شاده و امیدوارم دل همه شاد باشه همیشه
حتی اون صحنه که مار رو دیدین هدایت رو باز میشد دید و در کل کلی حس مثبت کلی هدایت دیدم و همین فایل باعث شد که من تقریبا بعد از دو سال نظر بزارم (ایراد درونی خودم بود که هیچ وقت نظر نذاشتم و کم اومدم توی سایت ولی پیشرفت هایی داشتم با همین پیگیری های کم)
حالا به خودم قول دادم همیشه دیگه تو اتاق شخصی خودم توی خانواده عباس منش بیام و با عزیزان دلم باشم هم بخونم و یاد بگیرم و هم نظراتمو بگم که همین گفتن رو به مثتب رفتن و ساختن اتفاقات عالی هست
درپناه الله یکتا شاد باشین و موفق
خالق زندگیمون باشیم 😊
سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز
واقعا خوب شجاعت از خودتان نشان دادید و اون مار را نابود کردید در کسر از ثانیه و همان وسایل که در همون لحضه داشتد
اول من فکر کردم میروید اسلحه را می اورید
ولی نه اغا خر کشتید
دمت تان گرم
من تحسین میکنم
سلام و درود
منم تو یک صبح زیبا و دل انگیز در سعادت آباد تهران این قسمتو دیدم واقعا خیلی خوشحال و ذوق زده می شم که این همه نعمت و زیبایی می بینم همونطور که استاد عزیز گفتن تحسین می کنم و واقعا کیف می کنم همین. امیدوارم که هرروز زیباتر و سرسبز تر و رویایی تر و دوست داشتنی تر باشید که ما هم قسمتای بعدی رو دیدیم بیشتر کیف کنیم.
سلام استاد و خانم شایسته عزیزم
این روزا چند بار در روز به سایت سر میزنم بلکه ببینم قسمت جدیدی از زندگی و درس های بهشتی تون رو برای ما بر روی سایت گذاشته باشید .بی نهایت انتظار شیرینی برای این روز های منه!
استاد واقعا عشق میکنم که میبینم هر چیزی رو که در لحظه بخواید به راحتی “بدون در نظر گرفتن قیمت ” سریع خریداری میکنید
“جدیدترین و بزرگترین تلویزون سال “فکرش خیلیی لذت بخشه!
لذت میبرم از اخلاق و فرهنگ دلنشین این مردم ببینید با چه انرژی صبح بخیر میگه و احساسش رو ابراز میکنه!
خدایا شکرت
فضای خونه عالییی شده و من عاشق فضای خلوت و مرتبم.چقدر حال کردم که دیدم جای یخچال ها عوض شده و به قسمتی منتقل شده که فضای مناسبی براشونه در صورتی که بعضی خودشون و محدود به نظرات و رفتار های اکثریت میکنن و از نظر اون دسته اینه که یخچال بایدحتمادر آشپزخانه باشه و وقتی میگی کی گفته ؟میگن همه همینکارو میکنن!
خدایا شکرت برای این فضای پر از حس خوب و این تغیبرات شگفت انگیز!
و من چقدر لذت میبرم که خانم شایسته حتی زمانی که از اشیاء صحبت میکنه انگار اونا جون دارن .
و این فرکانس عشق و ارزشمندیه که به جهان هستی میدن و در مقابل داریم میبینیم چقدر این عشق و ارزشمندی در زندگی شون جاریست!
و از تفاوت دید پنجرهای کوچک قبلی با این در های بزرگ جدید گفتن که چقدر تغییر پنجرها باعث شده دقیق تر و واضح تر اتفاقات اطرافشون رو ببینن و “چقدر حرف توی این جمله هست “!
و درسی که من از این مضوع و قانون طبیعت که هر کی قدرت بیشتری داره زنده میمونه و هرکی خودشو قوی نکنه و ضعیف بمونه باید مرگ و تجربه کنه گرفتم.
توی زندگی ما هم دقیقا همینه !در طی زندگی اتفاقات و شرایطی به وجود میاد که اگر دنبال حل و فهمیدنشون نریم به مرور ضعیف میشیم و تو دام احساسات بد میوفتیم و عملا زندگی نخواهیم کرد فقط روزها رو سپری میکنیم .
اما اگر دنبال منشا اتفاقات بگردیم قطعا خداوند ما رو راهنمایی میکنه از طریق بی نهایت دست هاش!
خیلی خیلی نکته توی صحبت هاتون و کارهاتون هست که اگر بخوام دونه به دونه ازشون بنویسم نمیدونم تا کی باید مشغول نوشتن باشم .
وااای مار سیاه!
و زمانی که میگید نکشیمش باز هم خداوند نشانه میفرسته و مار حالت تدافعی میگیره و شما مصمم تر میشید که این یک نشانه است.
و چقدر سریع تصمیم گرفتید و به ترستون غلبه کردید و “من درس گرفتم که ترس هرچی که بود فکر نکن سریع بکشش”!مخصوصا زمانی که لاتی کنه و تو چشم عباس منش زول بزنه!
عاشقتونممممم و هرچی میگذره بیشتر عاشق خدا و خودم و شما میشم !
دوستون دارم خیلی زیاد! ممنونم.
سلام،سلام به استاد گلم و مریم جون…❤🧡💛💚💙💜
یکی از لذت هایی که من همیشه دوست دارم تجربه کنم سفارش وسایل جدید،مخصوصا موقعی که اونا به دست آدم میرسه،خیلی خیلی حس خوبی داره واقعا،انگار روح آدم تازه میشه…📦
مریم جون من واقعا شما رو تحسین میکنم❤🤗 که این قدر با اشتیاق خونه رو تمیز میکنید و اصلا به خودتون نمیگید: که وای خسته شدم چقدر کار…چه قدر تمیز کاری…چه قدر زحمت بلکه تازه بعد از این کار میگید: که خدا رو شکر…آدم چه لذتی میبره این کار رو انجام میده… و کلی جمله های مثبت و زیبای دیگه که آدم رو خسته نمی کنه هیچ تازه آدم سرحال تر هم میشه.🥰
استاد راستشو بگم اون لحظه ای که گفتید مار رو بکشیم خیلی ناراحت شدم با خودم گفتم چرا چرا آخه؟!؟!🤔
بعد که اومدید گفتید: که داستان هدایت شما چی بوده و این پیام خدا بوده که ما اومدیم اصلا بیرون خونه،تازه ما اصلا بیرون نمیخواستم بیایم، اونم این همه جا اومدیم و من این مار رو دیدم پس این پیامی از طرف خدا بوده…😏🙃
دیدم اره والا استاد راست میگه هاااا😸این هدایت خدا بوده،
اینجا بود که به خودم گفتم که علی آقا علی جان، دیدی زود قضاوت کردی دیدی؟!!!(آخه از وقتی توی یکی از فایل های سایت استاد درباره این موضوع برام حرف زد خیلی برام مهم شد همش دارم روی این قضیه کار میکنم و حتی جهانم هی داره این موضوع رو به من ثابت میکنه با نشون دادن این موضوع توی اتفاقای مختلف،ازجمله توی همین فایل👨💻)
دیدی این اتفاق درست که ظاهرش بد بود ولی تا آخرش وایسا ببین که آقا اصلا داستان چی بوده…
ببین فایده داشت یا نه…
ببین اگه استاد اون کار رو نمیکرد شاید اتفاقای بدی می افتاد که خدا ر شکر جلوش گرفته شد.✋
استاد من از دیدگاه خودم خیلی کیف میکنم وقتی شما با این انرژی مثبت زیاد با آدم ها ارتباط برقرار میکنی، و یا این که کلی هم کیف میکنم که با آدم های هم فرکانس خودت برخورد میکنی،🤗
پس یه خواهش دارم یا بهتره بگم یه درخواست اونم اینه که : استاد اگه وقت کردید مکالمه هایی که میکنید هر جا که ممکن بود بگید که چی گفتید چی شنیدید(اخه من خیلی متوجه نمیشم ولی تا جایی که میتونم همیشه سعی میکنم که بیشتر متوجه شم)همین کار خیلی به من یا خیلی از بچه های این خوانواده بزرگ کمک میکنه که این رو باور کنن که آقااا جااان همچین انسان های خوبی هم هستن که اگه من باورام و فرکانسم رو عوض کنم به سمت اونا هدایت میشم.🚶♂️🚶♂️🚶♂️
و دیگه همین…
وکلی خدا رو شکر که من رو هدایت میکنه برای طی کردن راهم(تکامل)…🙏🙏🙏
و خیلی خیلی ممنون و یه بمب انرژی مثبت برای استاد و مریم جون که زحمت تولید ادیت این فایل ها رو میکشید.😘
با اشتیاقی که تا الان همه قسمتای سریال زندگی در بهشت رو دیدم با یه اشتیاق هیولا تر منتظر قسمتای بعدیم.🥰😍🙋♂️🙋♂️
به نام الله یکتا
سلام سلام سلام به استاد عزیزم
هر چقدر که میگذره، بیشتر به زیبایی های این بهشت پی میبریم، اصلا اگه فقط یه تیکه، فقط یه تیکه از این زمین رو انتخاب کنیم و تمرکزی روش زوم کنیم، به خدا قسم از همون یه تیکه زیبایی هایی ظاهر میشه که قسم میخوریم تا حالا یکبار هم ندیدیمشون. گفتم #ظاهر میشه# یعنی که حضور داره ولی شاید ما نمیتونیم ببینیم، مثل امواج رادیویی که حضور دارن ، ولی ظهور ندارن.
خودمونم همینطوریم دیگه، ما که از کالبدمون خارج نمیشیم که( البته وقتی زنده ایم)، پس چجوری هر روز، با بیشتر کار کردن روی خودمون، جنبه های شخصیتی متفاوتی از خودمونرو پیدا میکنیم، چیزهایی رو خلق میکنیم که قبلا نمیتونستیم؟ چیزهایی رو میبینیم که قبلا فکرش رو هم نمیکردیم؟
به خاطر اینه که، ما تمام تمام تمام نعمتها و ثروت ها و ایده ها و فرصت ها رو تو وجود خودمون داریم. حضور دارن. چون ما پاره ای از خداییم و خدا هم حتی اگر پاره ای ازش جدا بشه، باز هم خداست.
و به عبارتی:
تو خود حجاب خودی/از میان برخیز
چی میشه که یه اتاق سیمانی تنگ و بسته، میشه یه ویلای روی آب که هر روز دیوارهای بستش باز تر میشن، هر روز روزنه های ورود نعمتهاش بازتر میشن، هر روز نور هدایت بیشتر به درونش میتابه؟
یا چی میشه که یه موتور یاماها ۱۰۰ آبی دستی، میشه موتور سنگینی که واسه دکوراسیون استفاده میشه؟ یا پیکان دنده آرژانتینی که جاشو میده به بنز slk و کروت و سانتافه و شورلت و تسلا؟
چی میشه که دریای بندرعباس، رطوبت ۹۸ درصد، گرمای ۵۰ درجه تبدیل میشه به sea side معتدل و بارانی؟
باورها تغییر کرده، بله!
شخصیت عوض شده.بله!
نگرش عوض شده.بله!
کانون تمرکز تغییر کرده.بله!
ولی آیا از بیرون؟
نه!!!!!
تو خود حجاب خودی، از میان برخیز
اون حضور، ظهور پیدا کرده. روح پاک خداوندی، متجلی شده. اون گیرنده هایی که روشون خاک نشسته بود، تمیز شدن تا دوباره بتونن نشانه های الله رو تفسیر کنن. هر چیزی که هست،اینجاست👈🧠
باید رها کنی تا به تو داده شود. عقاب پیر، پنجشو میشکنه، نوکشو میشکنه، پراشو میکنه، ولی در عوض بهش داده میشه، بهتر از چیزی که قبلا داشت. ولی اگه بهش میچسبید، هیچوقت بهش نمیرسید. رها کن تا چشمه زلال رحمت خداوند در تو جاری شود.
مثل همین الان که من رها کردم و گفتم خودت بگو چی بنویسم، و الان اونه که داره میگه.
خداروشکر
من خب چند وقته که به طور جدی دیگه تصمیم گرفتم وارد صنعت گیم بشم، دوسش دارم دیگه، دلم میخواد کارم باشه، تفریحم باشه، عشقم باشه، زندگیم باشه. و همین طور شروع کردم به غلت خوردن و چرخیدن و پردیدن توی این دنیای رنگارنگ، شروع کردم از امکانات خودم استفاده کنم، یادم افتاد که توجه بر داشته ها، راه رسیدن به خواسته ها، تصمیم گرفتم، همینجایی که هستم و، همین اتاقمو تبدیلش کنم به بهشت خودم، پرادایس گیمینگ خودم، خلاصه یه اتاق گیمینگ خفن که تازه بعدش وقتی کامل شد، در اوج رهاش کنم و ببخشمش به خواهر کوچولوی عزیزم و رهاش کنم تا بهترش بهم داده شود. از همین رو تا الان چند صد تا ایده و عکس و طرح از سیستم و اتاق و وسایل و دیزاین و همه چیز سیو کردم و هر روز هم بیشتر میشه، و همش تجسم میکنم و میبینمشون در دستان خودم و باعث شده که تا الان کاملا حس کنم که کم کم همه چیز داره از پایه واسم شکل میگیره، وسیله ها مدام جور میشن، به بهشت من وارد میشن، و یکی از مهمترینشون، یه تلویزیون خفنه، که من واقعا گفتم به خودم که حداقل باید ۷۰_۸۰ اینچ باشه(البته تکامله دیگه، از یه جایی شروع میشه میره بالا، اصلا شاید از ۵۰ شروع شد). هر چقدر بزرگتر بهتر، و این باعث شده من برم تو نخ اطلاعات جمع کردن در مورد مانیتورها و تلویزیون های گیمینگ، هر روز اخبار گیمینگ، هر روز اخبار تکنولوژی های گیمینگ، خبر از تلویزیون های جدید و اصلا تازه دارم میفهمم که اینا چی بوده و ما نمیدونستیم، تازه تازگیا هم خیلی خیلی اشتیاقم واسه pes بازی کردن بیشتر شده، هر روز دارم رو درجه سختی بالاتری تمرین میکنم و خودمو در شرایط نامساعد قرار میدم که ببینم چقدر مهارتم میره بالا، خلاصه که دارم هدایت میشم تا یه همبازی قدر بشم و آره دیگه، بیام پارادایس و خلاصه یه چند دست مشتی بزنیم ، من با بارسا و یوونتوس، استاد با لاتزیو. آره اینجوریاس.
منو دیوانه کردید با این حرکتتون، وقتی که اندازه تلویزیونو دیدم، قبل از اینکه شما چیزی بگید، فهمیدم بالای ۸۰ اینچه و اینکه گیمینگشم فوق العادس، ولی راستیاتش نمیدونم کریستال چه نوعشه!باید برم تحقیق کنم.
ولی آقا خلاصه، بچسبیم به بهشتمون که حتی این بنده خدا پیاده نشده چشمشو گرفته. به خدا اگه من بودم می ایستادم فقط زل میزدم.
دمش گرم واقعا، میدونم خیلی گفته شده این نکات، ولی منم میخوام بگم، آقا اولا دمش گرم که چه تریلی خفنی دارن، چه بالابر هیولایی، مثل پشمک آدمو با بارش بالا پایین میکنه، بعدم ببین یه تیکه چوب با چهار تا چرخ چقدر حمل این هیولا رو آسانتر میکنه، میذاری روش، قیژژژژژ، میبری تو خونه.
ها راستی! خیلیا فکر میکنن که آزادی و استقلال مکانی و زمانی و مالی یعنی اینکه هر روز تا لنگ ظهر بخوابیو بعدم بری یه ناهاری بزنی دوباره یه چرتی بری و بیدار شی شام بزنی و بوس بوس لالا،
نه داداش، شما فقط یه نگاه به این قسمت بنداز، استاد ساعت ۵_۶ پا میشه که چی؟ درخت قطع کنه. پا میشه که جای گاراژو درست کنه.
هان راستی گاراژ!!!!! آقا من همیشه به خدا میگفتم که بابا اینهمه وسیله رو کجا میذارین شما؟ آخه چی میشه یه گاراژ داشته باشین؟ خیلی حرفه ای و توپ، همه چیز و همه ابزاری کنار همن، خداروشکر میکنم که خودش منو هدایت کرده که بیام اینجا، الان اینجا باشم، توی این فرکانس، و ببین…
گاراژ داره میاد واوووووو. خدایاشکرت
یعنی این قسمت عشق که مثل همیشه داشت، محبت بی منت داشت. تشکر داشت. حس خوب و رضایت داشت. کار کردن سنگین خیس عرق کن داشت.گل از خاکستر داشت. غاز داشت. مار داشت. ثروت داشت. نعمت داشت. آرامش داشت. سلامتی داشت، یعنی همه چی داشت.
هدایت که دیگه قربونش برم همیشه هست. میارو خودش میبره یه جایی که تا حالا دونه نریختیم، دونه بریزیم، بیایم بیرون و بخواییم بریم یه طرفی، بعد بیایم این طرفی، بعد این مارو ببینیم، با شجاعت ازش فیلم بگیریم، واسمون لاتی بیاد، خط قرمز رد کنه و ما هم با بیل بزنیم نصفش کنیم. ایشالا ماهیا بخورنت.😁
دلم میخواد ببینم ماهی که مار میخوره چه شکلی میشه؟
مارماهی🤣
مریم خانم! میشه منم وقتی اومدم پیشتون، بشینم جلوی این درا مثل استاد رو تخت پادشاهیم و غرق جلال الله بشم؟
میشه؟
مرسی عزیزم.😘مممممماچ.
دوستون دارم و میمیرم تا گاراژمون بیاد ببینمش. راستی تلویزیونم وصل کنیم یه دست گیم بزنیم جیگرمون حال بیاد.
عاشقتونم
خدایاشکرت
دستتون همیشه در دست الله یکتا
سلام استاد پسرم از پارسال دوست داشت باهاتون صحبت کنه زنگ میزد میگفتن استاد اینجا نیست ناراحت میشدالان بهش گفتم باحساب کاربری دایی ش خودش براتون حرفاشو تایپ کنه اینقدر ذوق داره داره بپر بپر میکنه آرزوشه همسایتون باشه دغدغش اینه که شنا بلد نیست شما عکس العملتون چی میتونه باشه میگه اسمم بهش بگو باهم حرف بزنیم (امیرمحمدرضایی)
اباسمنش من به سفربه دورامریکار دوستدارم 😆😆😆 💞و دوستّون دارم💞من ۷سال نیمّ و من دوستّون دارم و من می خوام با شما ملاقاتبکنّم