https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-1.gif8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-10 10:41:022020-08-16 23:33:22سریال زندگی در بهشت | قسمت 66
223نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به جرعت میگم یکی از بزرگترین ترس های من ، ترس از مار هست. با اینکه هیچ وقت به مار برخورد نکردم و فقط یک بار توی نمایشگاه مار ها ، از نزدیک دیدم شون ولی خیلی می ترسم. همیشه توی یک پارک جنگلی میریم یا هر جا دیگه ، با خودم میگم نکنه اینجا مار داشته باشه. نمی دونم چرا انقدر این ترس تو وجودم بزرگه ولی فکر می کنم به خاطر حرف هایی درباره مارهاست که از بچگی شنیدم . یعنی باورهایی که دارم. که مار اگه نیش بزنه احتمال داره آدم بمیره یا فلج بشه و…
تا اینکه همین طور که قسمت های زندگی در بهشت رو پیش میرم چشمم به تصویر این قسمت خورد و زودتر قسمت های قبلی رو دیدم که به ترتیب به این فایل برسم و وقتی دیدم استاد انقدر شجاعانه از مریم جون می پرسه که به نظرت بکشیمش یا نه و مریم جون میگه نه ولش کن ، خیلی برام عجیب بود و گفتم چطور استاد توی این پرادایس که مار و الیگیتور و لاک پشتی که دست رو می شکنه و کیودی و خلاصه این همه جونور داره ، با ارامش زندگی می کنه؟ این برام سوال بود تا اینکه به جلسه ی ۴ دوره ی عزت نفس رسیدم که در مورد غلبه بر ترس ها بود و استاد گفتن توی جنگل ، شب به اون وحشتناکی از چادر رفتن بیرون و قدم زدن و الان به این باور دارن که هیچ برگی بدون اذن خدا از درخت بر زمین نمی افته.
توی اون قسمت های اول دیدیم که چند سال پیش یک مار به اون گنده ای ، دو سانتی پای استاد بود ولی هیچ اتفاقی نیفتاد پس این می تونه ایمان رو خیلی قوی تر کنه.
فقط کافیه همین موضوع رو باور کنیم که همه چیز تحت کنترل خداونده و اگه قرار باشه اتفاقی بیفته ، می افته و اگه قرار نباشه هم نمی افته. دقیقا مثل همین مار که اگه قرار بود زنده بمونه خدا به استاد نشونش نمی داد . ولی استاد این مار رو دید و فهمید که این یه نشونه است برای اینکه بفهمیم این مار عمرش تموم شده و باید بمیره.
چقدر ترسم کمتر شد واقعا و نمی دونم چرا بی خودی این ترس رو دارم.
وقتی می بینم استاد انقدر راحت می پره تو دریاچه بدون هیچ نگرانی و انقدر راحت توی جنگل پرادایس قدم میزنه و هزار تا چیز دیگه ، خیلی ایمانم قوی تر میشه که برگی بدون اذن خدا از درخت نمی افته.
سلام به استاد عزیزم، مریم جان عزیز و دوستان نابم در سریال زندگی در بهشت
من واقعا نمیدونم چه مقاوتی داشتم برای کامنت نوشتن ولی با خوندن کامنت فاطمه جان عزیز تصمیم گرفتم که من هم بنویسم.
خدایا واقعا ازت سپاسگزارم که به این سریال زیبایی هدایت شدیم.
واقعا سریال های تلویزیون کجا و سریال زندگی در بهشت کجا😍
خدایا بی نهایت شکرت
واقعا من یه لحظه از عکس مار ترسیدم و خواستم بی خیال این قسمت شم😁 ولی خواستم ببینم استاد با این ماره می خواد چکار کنه، بعد از دیدن این قسمت خدا رو شکر کردم که این قسمت بی نظیر از دست ندادم.
واقعا استاد چقد خفنی تو، چقدر از ثروتت لذت می بری تلویزیون 85 اینچی می خری فقط برای عشق و حال و لذت بردن از ایکس باکس، خدایا شکرت
چقد حال میداد استاد منم عشق ایکس باکس با هم میشد تاصبح بازی کنیم😁
چقدر ساده و بی الایشی استاد جان، چقدر راحت حرف میزنی، چه عزت نفس خوشگلی داری
چقدر این پارادایس زیباست، چقدر بی نظیره، بشینی فقط رو اون صندلی چوبی خوشگل و منظره بیرون نگاه کنی و تجسم کنی و حالشو ببری،
خانم شایسته عزیز مرسی که از کوچکترین زیبایی ها ما رو بی نصیب نمی کنی، خانم شایسته چقدر زیبا ذوق می کنی حتی برای کوچکترین زیبایی ها آدم واقعا لذت می بره از حال دلتون
چقدر عاشقانه با هم حرف می زنید و چقدر عاشقانه به همدیگر محبت می کنید بدون کوچکترین وابستگی،
استاد چقدر سخت تلاش می کنی من چقدر از عملگرا بودن شما لذت می برم چه سخت تلاش می کردید که اینهمه عرق کردید،
و خانم شایسته عزیز با اون حوله و خشک کردن عرقتون شما را خوشحال کرد،
واقعا از خدا سپاسگزارم که به این همه زیبایی ها هدایت شدیم
سلام به استاد عزیز و دوستای گلم من پیارسال زمستون استاد و شناختم و واقعا سعی بر این کردم ک باورهامو تغییر بدم همه چی برام قشنگ و زیبا داشت میشد و دقیقا متوجه میشدم که چه تاثیرات زیبایی داره به جا میذاره .تا اینکه پارسال متوجه شدم پدر دچار سرطان هستند و اوردمش پیش خودم .رفته رفته این مسئله که حالا بهش نگاه میکنم میفهمم این تضاد باعث شد من دور بشوم توی این یک سال
هی توی مدار های منفی برم و برم و برم تا برسم به جایی ک همش غر میزنم و انرژی منفی و اتفاقات بد و کلافگی …امروز برای اولین بار خواستم دوباره انجامش بدم دوباره زندگیمو بسازم و زدم روی نشانه ها و این قسمت برام اومد .خیلی درسها گرفتم اول از همه اینکه تمام این مدت و مدار های منفی بیشتر حتی بهم ثابت کرد ک این قانون وجود داره .و سر مسئله ای من عذاب وجدان داشتم تا وقتی ک دیدم استاد بدون هیچ عذاب وجدانی دارن اون مار و میکشن ….برام خیلی جای تامل داشت .هیچ چیز اتفاقی نیست اینکه استاد بیاد بیرون اون مارو ببینن با مریم جان .بعدش بکشنش و من بعر از مدتها بیام و این ویدیو واسم نشانه ی روزم باشه …احساس میکنم درسم این بود ک عذاب وجدان نداشته باشم ….چون من حرفهایی ب بابا زدم ک و غر غر کردم البته ک حق با من بود و خودش میدونست ولی این باعث شد بابا بره شمال و چندروزی نباشه …و عذاب وجدان اینو گرفته بودم ک چرا اینجوری گفتم بهش .چرا من که این هما خوبی و محبت کردم و داشتم وظایفمو انجام میدادم باید اینجوری کنم …عذاب وجدان داشت خفه ام میکرد ….چون من دختر حساسی هستم و اصلا دوست ندارم دل بشکنم کلی هم از پدر حلالیت گرفتم ولی بازهم عذاب وجدان و نگرانی اینو دارم ک کجاست…میسپارمش دست خدا تا زمانی ک برگرده .منم باخودم و خدای خودم ک خیلی وقته ازش دور شدم قول قراری گذاشتم ک دیگه غر نزنم و بشم همون پگاه انرژی مثبت که واسه هر مسئله ای راه حلی داشت …دوستای گلم واسه بابا دعا کنید که حالش خوب بشه .
الهی شکر الهی شکر الهی شکر به این همه زیبایی و این طبیعت چشم نواز پارادایس و البته فلوریدای زیبا … استاد من رو حالت تصویر ماهواره ای google map اینقدر فلوریدا رو نگاه کردم ، با توجه به کلیپ ها ، صدای هواپیماهایی که میاد ، شکل اتوبان ،و جهت سایه ها ، اونقدر این پارامتر ها رو کنار هم قرار دادم تا بالاخره تونستم پارادایس رو با موفقیت توی نقشه پیدا کنم 😂😂😍🤩 لوکیشن رو bookmark کردم که یه زمانی اومدم فلوریدا بیام پیشتون 🤩😍 استااااااااد اون مار زیبا بخشی از طبیعت بود . مار موجود بسیار مفیدی هست برای از بین بردن موش . این مار نهایتش میتونست یه جوجه کوچیک رو بخوره . اگه بهش کاری نداشته باشید قطعا در امنیت خواهید بود. الهی شکر که همواره زیر سایه رحمت «جان جانان رب العالمین جان عشق» در امنیت و آرامش و آسایش هستید 🤩😍🌹🌹🌹💚💚💚💚
استاد جون شما که همیشه تو حرفاتون میگین همه چیز خداست حتی یک حشره هم تجلی خداونده راستش من تازه عضو سایت شدم و خیلی مشتاق زندگی در بهشت هستم و برگشتم دور میکنم قسمت های رو نگاه میکنم مثل اون جایی که مریم بانو برات پیتزا درست کرده بود شما با ولع می‌خوردیم خیلی خوشم اومد یا وقتی میبینم با حیووناتون بازی میکنین و آنقدر بهشون میرسین یا خودتون آنقدر ذوق دارین تو هرچیزی مثل تمیز کردن درو پنجره های خونه جنگلیتون و یا نجاری های که میکنین و خیلی کارهای دیگه راستش امروز داشتم تو قسمت‌های زندگی در بهشت می‌چرخیدم که انتخاب کنم کدوم قسمت رو نگاه کنم عکس مار رو دیدم و فایل رو باز کردم برام جالب بود که ببینم شما که اینقدر قانون براتون مهمه و میگین به هیچ موجو ی آزار نرسونین
با این مار چکار میکنین راستش اصلا فکرشو نمی‌کردم که این کار رو با این مار میکنین یعنی شاید اگه شوهر من می‌بود همین کار و میکرد ولی من میخواستم بدونم شما چیکار میکنین واقعا تعجب کردم اون لحظه ای که بیل و زدین و ماره نصف شد چشمامو بستم نتونستم نگاه کنم و صبر میکردین که رنج بکشه خب حداقل زود میکشتینش که آنقدر زجر نکشه استاد حالا من به ایناش کار ندارم از نظر قانون میخوام بدونم که آیا این حرکتی که با مار کردین ارتعاشی به خودتون بر نمیگرده آیا اااااا؟؟؟؟؟یعنی من فکر میکردم برای خلاص شدن از مار یه فکر دیگه ای میکنین . ممنون میشم از نظرات دوستان باز هم میگم من میخوام قانون رو درست درک کنم در پناه خدا
فایلو کامل ندیدم ، گفتم بیام و این حس زیبامو بنویسم………دقیقه ۶:۱۴ حرفای مریم عزیز بی نهایت زیبا بود ، چند روزی هست که متعهدانه تر دارم به زیبایی ها توجه میکنم و تحسینشون میکنم و واقعا زیبایی های بیشتری میبینم این حرف مریم عزیز بی نهایت حس خوبی بهم داد که ، زهرا داری راه رو درست میری…… همین فرمون پیش بری کلی اتفاقات زیبا برات میفته و همه خواسته هاتو تجربه میکنی…..هووورررااااا……..خدایا شکرتتتتتت
سلام به دوست مهربان خداوند، استاد عباس منش بزرگوار
وخانم شایسته عزیز، مهربان ودقیق و همه عباس منشیای عزیزم.
ما به تازگی به منزل جدید نقل مکان کردیم. به هم ریختگی خونه برام ناخوشایند بود، خسته بودم و گوشی رو برداشتم تا نشانه روزم رو ببینم. که با این فایل کاربردی، با این همه زیبایی مواجه شدم. چقدر راحت لوازم سنگین جابه جا شدند، خرید برای شما به آسانی صورت میگیره، همونی که من عاشقشم. دیدن اون دریاچه وکنارش اون اردکای خوشگل، مرغ وخروسها واینکه احساس خطر کرده بودن واز لونه دور شده بودند، اون گل های سفید زیباو……. ی دنیا زیبایی که فقط وفقط حس خوب ایجاد کردند ومن از خداوند سپاسگزارم.
اگر خداوند می تونه اون جوجه هارو از خطر حفظ کنه، پــــــس من رو هم به سمت زیبایی ها هدایت میکنه. خدایا شکرت!!!
راستی خانم شایسته ی جمله گفت که شدیدا مال این روزای من بود……
با لوازمی که دارید، شروع کنید ومحیط رو زیباتر کنید تا خود طبیعت شمارو به شرایط مساعد تر هدایت کنه. نکته جالبی بود.
من از فرسنگها دور تر از پشت صفحه کوچیک گوشیم، با همه وجودم حس خنکای اون چمن هارودریافت کردم وپراز انرژی شدم و خدارو سپاس گفتم. گوشی رو روی میز گذاشتم وبه سمت پنجره رفتم، پنجره رو باز کردم وشوکه شدم
بارون ریز وملایم روی برگ درختای جلوی پنجره میخورد ومن پاسخ سپاسگزاری چند لحظه قبل رو دریافت کردم.
سپاس از خداوند، سپاس از استاد عزیز وسپاس از مریم جان شایسته.
من ازشما ممنونم، شما چشم منو به دنیای درونم ودنیای اطرافم باز کردید، چیزهایی رو میبینم که پیش از این قادر به دیدنش نبودم. البته که هنوز شاگرد روز اول کلاس اول مکتب عباس منش هستم. ولی همین اندازه که به من اجازه داده شد در این کلاس حضور داشته باشم یعنی خداوند حواسش به من هم هست واین لذتبخش ترین حس آفرینشه.
خداروشکر
خداروشکر
خداروشکر به خاطر وجود استاد، مریم جان و دوستان هم فرکانس وزیبا بین خودم.
خدازاشکرت باعشق ک این کارمند محض ورود کم کز ب نکات مثبت و زیبایی ااس.واس من جالب ک خود
آمریکایی‌ها بااینکا تواون کشورن و هرروز این زیبایی و سرسبزی میبینن دارن ولی بازم این فرهنگ توشون هس ک اینجا هم تعریف کردن از این همه زیبایی ب محض ورود.ب محض دیدن این زیبایی هاو براشون عادی نشده این سرسبزی وزیبایی اا.خدایاشکرت باعشق
خدایاشکرت باعشق ک موتور داریم مریم عزیز موتورسواری یادگرفته و این آقایون تااینجا همراهی کرده خدایاشکرت باعشق برای این اسکوترمون.
خدازاشکرت باعشق بارهم ابزار مناسب وارزش ابزار.چ راحت با۱دکمه درماشین اومد پایین و نشست رو زمین.استادهم تو هر لحظه تمرکزش برنکات مثبت ایول ب قدرت بدنی این آقا.خدایاشکرت باعشق ک براز ازن۴چرخ زیباو ساده و درعین حال کار راه انداز.ک بااین تز وی ب این بزرگزو توخونه حمل میکنن بدون خستگی بدون زور فیزیکی.خداباشکرت باعشق براز این ایده های ثروت آفرین و کارا.
خدایاشکرت برای این تی وی خفن و مارکمون.بیشتر برای من قدرت خرید و آزادی مالی استاد جالب ک راحت بی دغدغه هرآنچه ک میخواد می‌خره خدایاشکرت باعشق و ایول ب این آزادی مالی وراحت پول خرج کردن.واز هرچیزی جنس و کیفیت هردولالیو می‌خره.یعنی هم ظاهر هم کیفیت هردو براش مهم.
خدایاشکرت باعشق از تو خونه ویوی زیبای بیرون.ک اولش فک کردم مریم عزیز بیرون کلبس ولی وقتی دوربینو عقب آورد تازه فهمیدم تو خونس وباوجود این درهای شیشه ای انگار ن انگار ک اصلا مانعی برای بیرون و دیدن زیبایی ها باشه انگار خود طبیعت تو خونه هس خدایاشکرت باعشق
خدایاشکرت باعشق ک تغییرات بهبودها قدم قدم پله پله انجام می‌شود این یعنی تو قدم بردار ولی باصبرو امید.لذت ببراز مسیرهمونطور ک پله پله انجام میدی.خدایاشکرت باعشق برای این همه سرسبزی .آب دریاچمون ک از زیر این کلبه عشق جاریه و حرکتش دیوانه کنندس.خدایاشکرت باعشق. امابرانی ک مشغول و خدایاشکرت باعشق ک میتونیم از همین جا رصدش کنیم اصلا دیگه نمیخواد واس رصد چیزی ب خودمون زحمت بدیم بریم بیرون.از همینجا از همین نقطه بااون صندلی گهواره ای ک روش نشستی بیننو لذت ببره.خدایاشکرت باعشق.خدایاشکدت باعشق برای مبلمان ک روبروی این پنجره هاس.خدایاشکرت باعشق برای تمیزی خونه.خدایاکرت باعشق ک وسیله هامونو خونه درمیاد.خدایاشکرت شکرت باعشق ک خونمون مرتب و جادارتر میشه.خدایاشکرت باعشق ک وقتی قدم برمی داریم باهاایت هایی ک میشیم هرلحظه کارهارو تر ازقبل انجام میشه.انگار ک خودش باهامون هماهنگ و همراهیمون میکنه خدایاشکرت باعشق.
ومن اینو بارها تو کارام دیدم هروقت ک خواستم تغییراتی داشته باشم تو محیط اطرافم.
خدازاشکرت باعشق ک قبل عمل و بعدلمد دو مریم عزیز بهمون نشون میده ک تفاوت‌هاو تغییرات ب وضوح برای ماقابل تصور باشه.خدایاشکرت باعشق
خدایاشکرت باعشق برای استادو مریم عزیز ک چ عشق بازی هایی کنن بادیدن اتفاقات طبیعت.
خدایاشکرت باعشق برای این مرغ و خروسامون.واییییییییییی منتظر غذان عزیزم.خدایاشکرت باعشق برای این فرغونمون ک کارارو راحت کرده.چ استفاده هایی ازش میکنیم.خدایاشکرت باعشق برای این وسیله کارا.برای این همه ثروت وفراوانی.
خدایاشکرت باعشق برای این اره باطری خور سبک بی‌صدا.درعین حال کارا ک عین کره میبره.تازه آلارم داره اندازه باطریو نشون میده خدایاشکرت باعشق.خدایاشکرت باعشق مریم و استادعزیز باهم کارمیکنن.چ تو کارسایت چ تو پاکسازی.خدایاشکرت باعشق ک استاد از هرابزاری متنوعشو داره و ب۱قانع نی.بااندازه هاو سایزهاو رنگهای مختلف. طعم هرکدوم متفاوت در استفاده.خدایاشکرت باعشق.
خدایاشکرت باعشق.برای این گلهای زیباک ۲رنگ خدای من.خدایاشکرت باعشق وقتی رو خودمون کارمیکنیم وشروع ب پاکسازی میکنیم تازه زیباییهاشکوفامیشن.زیبایی هایی ک قبلش نبودن.
خدایاشکرت باعشق ک هدایت شدیم برای دیدن این مار.من نمیدونم کشتن مار درست بود یان.یااینکه می‌گفتیم از نگهداری حیوانات بیان ببرنش.ولی میدونم احتیاطو دفع خطر شرط عقل.چ واس حیوناز اون بهشت چ برای آدم هاش.توعکس مار پشت قفس.این یعنی جواب هر چیزی توخودشه میشد بگیم بیان ببرنش.وخب استادهم انتخاب خودشو داشت ولی دیدن مار یعنی۱کاری لازم بود انجام بش.من فک کردم نکنه این مار جفت همونه ک استاد باتفنگ زد.آخه شنیدم گربه و مارو بکشی جفتش میاد شاید اینم۱باور.اماتضادها خوبن تاخواسته های مارو بهمون واضح نشون بدن.وامازندگی در طبیعت مسئله رو مسئله.تضاد رو تضاد.خدایاشکرت باعشق.واصلا این تضادها این سریالو جذاب کرده اینکه هرروز منتظر دیدم اتفاقات جالب هستیم ک داستان مارو شکل میده.خداباشکرت باعشق.
درآخر بررسی همه جانبه و آخری جای انبار پیش ساختمون.خدایاشکرت باعشق ک قبل کاری همه جوانبومیسنجیم.خدایاشکرت باعشق برای این مشورت‌ها و همکاری ها.خدایاشکرت باعشق قبل اینکه وسایلای جدیدمون ب خونه های جدیدشون بیان اول مکانشونو پاکسازی میکنیم و خودمونو مهیاو آماده میکنیم برای پذیرایی از این وسایلای جدید.مثل پاکسازی خونه برای ورود تی وی خونمون.پاکسازی محوطه انبار برای ورودش.خدایاشکرت باعشق.خدایاشکرت باعشق زندگی در طبیعت.خدایاشکرت باعشق ک برای این آفیس ها.انباری.خونه های از پیش ساخته ک ایده ثروت آفرین هم برای سازندش هم برای مصرف کننده.خدایاشکرت باعشق.خدایاشکرت باعشق
خدایاشکرت باعشق ک پاکسازی وتمیز کردن هرچیزی لذت خودشو داره و اینو تو تمیز کردن خونه تجربه کردم حالا بااین وجود تمیز کردن ذهنمون چطور؟بعد پاکسازی موقعی ک ب بار میشینه چ لذتی خواهد داشت وقتی گلهاش شکفته بشن.
درآخر خدایاشکرت باعشق برای انگشتانم ک تایپ میکنن خدایاشکرت باعشق برای گوشیم.خدایاشکرت برای نتم.خدایاشکرت باعشق برای وجودم.خدازاشکرت باعشق برای مریم دوربین بدست وزیبابین.خدایاشکرت باعشق برای استادم.
امااستاد۱سوال گفتین توجه ب هرچیزی باعث میشه از اون چیز بیشتر وارد زندگیمون بشه درست.حالا اگر رو ناخواسته توجه کنیم ک تضادمون.شماگفتید در برخوردبا تضادها خواسته های ماشکل میگیره خب از۱طرف توجه ب تضادها وناخواسته ها ازطرف دیگه خواسته های مارو بهمون نشون میدن.حالاتوجه بهش باعث ورود ناخواسته های بیشتر ب زندگیمون میشه یاخواسته هامونو برامون واضح میکنه؟این۲رو چطور تفکیک و معنی میکنید.من واقعا برام درکش راحت نی ازتون راهنمایی میخوام…….
اونقدر این پارادایس زیباست که من توی تجسم های خودم باید پارادایس را بیارم و احتیاج به دیدن عکس های دیگه نیست استاد جون و مریم جون چقدر روی باور لیاقت خودتون کار کردید و می کنید که خداوند شما را هدایت کرده به سمت این نوع این جنس از زیبایی ها
خدایا شکرت
از خداوند می خوام همه ی ما را هدایت کنه به سمت خوشبختی به مسیر سعادت
سلام آقای عباس منش. من یه انتقادی از شما دارم امیدوارم که جوابش رو بگیرم.
اینکه چرا حیوانات رو می‌کشید اونم فقط به این دلیل که (از روی غریزه) و نه دشمنی به حیوانات شما آسیب میرسونن.
شما میتونید برای مثال زنگ بزنید آتش نشانی یا… که بیاد و اونها رو از محیط شما دور کنن و یا اینکه خودتون به شکلی اونها رو از اونجا ببرید. و نه اینکه به ترفند خودتون به بدترین شکل حیوانات رو از بین می‌برید و میگید این کار خداست.
شما میتونید به صد روش اون حیوانات وحشی رو از اونجا دور کنید. ولی به بهانه فراوانی به طبیعتی که جان داره و حیوانات آسیب می‌زنید. ما واقعا میخوایم که راجبش توضیح بدین و به نظرم کشتن حیوانات هیچ دلیل و بهانه ای نداره جز خودخواهی انسان که بعضا به پای خدا مینویسه و حرف از فراوانی رو میاره وسط که این موضوع هیچ ربطی به فراوانی نداره مثل اینکه جان یه انسان بی گناه رو بگیریم وبگیم خب ما فراوانی انسان داریم.
سلام به همه ی دوستان عزیزم
به جرعت میگم یکی از بزرگترین ترس های من ، ترس از مار هست. با اینکه هیچ وقت به مار برخورد نکردم و فقط یک بار توی نمایشگاه مار ها ، از نزدیک دیدم شون ولی خیلی می ترسم. همیشه توی یک پارک جنگلی میریم یا هر جا دیگه ، با خودم میگم نکنه اینجا مار داشته باشه. نمی دونم چرا انقدر این ترس تو وجودم بزرگه ولی فکر می کنم به خاطر حرف هایی درباره مارهاست که از بچگی شنیدم . یعنی باورهایی که دارم. که مار اگه نیش بزنه احتمال داره آدم بمیره یا فلج بشه و…
تا اینکه همین طور که قسمت های زندگی در بهشت رو پیش میرم چشمم به تصویر این قسمت خورد و زودتر قسمت های قبلی رو دیدم که به ترتیب به این فایل برسم و وقتی دیدم استاد انقدر شجاعانه از مریم جون می پرسه که به نظرت بکشیمش یا نه و مریم جون میگه نه ولش کن ، خیلی برام عجیب بود و گفتم چطور استاد توی این پرادایس که مار و الیگیتور و لاک پشتی که دست رو می شکنه و کیودی و خلاصه این همه جونور داره ، با ارامش زندگی می کنه؟ این برام سوال بود تا اینکه به جلسه ی ۴ دوره ی عزت نفس رسیدم که در مورد غلبه بر ترس ها بود و استاد گفتن توی جنگل ، شب به اون وحشتناکی از چادر رفتن بیرون و قدم زدن و الان به این باور دارن که هیچ برگی بدون اذن خدا از درخت بر زمین نمی افته.
توی اون قسمت های اول دیدیم که چند سال پیش یک مار به اون گنده ای ، دو سانتی پای استاد بود ولی هیچ اتفاقی نیفتاد پس این می تونه ایمان رو خیلی قوی تر کنه.
فقط کافیه همین موضوع رو باور کنیم که همه چیز تحت کنترل خداونده و اگه قرار باشه اتفاقی بیفته ، می افته و اگه قرار نباشه هم نمی افته. دقیقا مثل همین مار که اگه قرار بود زنده بمونه خدا به استاد نشونش نمی داد . ولی استاد این مار رو دید و فهمید که این یه نشونه است برای اینکه بفهمیم این مار عمرش تموم شده و باید بمیره.
چقدر ترسم کمتر شد واقعا و نمی دونم چرا بی خودی این ترس رو دارم.
وقتی می بینم استاد انقدر راحت می پره تو دریاچه بدون هیچ نگرانی و انقدر راحت توی جنگل پرادایس قدم میزنه و هزار تا چیز دیگه ، خیلی ایمانم قوی تر میشه که برگی بدون اذن خدا از درخت نمی افته.
خدایاشکرت
عااااااااااشقتوووووونم
به نام خداوند هدایتگر هستی
سلام به استاد عزیزم، مریم جان عزیز و دوستان نابم در سریال زندگی در بهشت
من واقعا نمیدونم چه مقاوتی داشتم برای کامنت نوشتن ولی با خوندن کامنت فاطمه جان عزیز تصمیم گرفتم که من هم بنویسم.
خدایا واقعا ازت سپاسگزارم که به این سریال زیبایی هدایت شدیم.
واقعا سریال های تلویزیون کجا و سریال زندگی در بهشت کجا😍
خدایا بی نهایت شکرت
واقعا من یه لحظه از عکس مار ترسیدم و خواستم بی خیال این قسمت شم😁 ولی خواستم ببینم استاد با این ماره می خواد چکار کنه، بعد از دیدن این قسمت خدا رو شکر کردم که این قسمت بی نظیر از دست ندادم.
واقعا استاد چقد خفنی تو، چقدر از ثروتت لذت می بری تلویزیون 85 اینچی می خری فقط برای عشق و حال و لذت بردن از ایکس باکس، خدایا شکرت
چقد حال میداد استاد منم عشق ایکس باکس با هم میشد تاصبح بازی کنیم😁
چقدر ساده و بی الایشی استاد جان، چقدر راحت حرف میزنی، چه عزت نفس خوشگلی داری
چقدر این پارادایس زیباست، چقدر بی نظیره، بشینی فقط رو اون صندلی چوبی خوشگل و منظره بیرون نگاه کنی و تجسم کنی و حالشو ببری،
خانم شایسته عزیز مرسی که از کوچکترین زیبایی ها ما رو بی نصیب نمی کنی، خانم شایسته چقدر زیبا ذوق می کنی حتی برای کوچکترین زیبایی ها آدم واقعا لذت می بره از حال دلتون
چقدر عاشقانه با هم حرف می زنید و چقدر عاشقانه به همدیگر محبت می کنید بدون کوچکترین وابستگی،
استاد چقدر سخت تلاش می کنی من چقدر از عملگرا بودن شما لذت می برم چه سخت تلاش می کردید که اینهمه عرق کردید،
و خانم شایسته عزیز با اون حوله و خشک کردن عرقتون شما را خوشحال کرد،
واقعا از خدا سپاسگزارم که به این همه زیبایی ها هدایت شدیم
خدایا شکرت♥♥🌹🌹🌹🌹
سلام به استاد عزیز و دوستای گلم من پیارسال زمستون استاد و شناختم و واقعا سعی بر این کردم ک باورهامو تغییر بدم همه چی برام قشنگ و زیبا داشت میشد و دقیقا متوجه میشدم که چه تاثیرات زیبایی داره به جا میذاره .تا اینکه پارسال متوجه شدم پدر دچار سرطان هستند و اوردمش پیش خودم .رفته رفته این مسئله که حالا بهش نگاه میکنم میفهمم این تضاد باعث شد من دور بشوم توی این یک سال
هی توی مدار های منفی برم و برم و برم تا برسم به جایی ک همش غر میزنم و انرژی منفی و اتفاقات بد و کلافگی …امروز برای اولین بار خواستم دوباره انجامش بدم دوباره زندگیمو بسازم و زدم روی نشانه ها و این قسمت برام اومد .خیلی درسها گرفتم اول از همه اینکه تمام این مدت و مدار های منفی بیشتر حتی بهم ثابت کرد ک این قانون وجود داره .و سر مسئله ای من عذاب وجدان داشتم تا وقتی ک دیدم استاد بدون هیچ عذاب وجدانی دارن اون مار و میکشن ….برام خیلی جای تامل داشت .هیچ چیز اتفاقی نیست اینکه استاد بیاد بیرون اون مارو ببینن با مریم جان .بعدش بکشنش و من بعر از مدتها بیام و این ویدیو واسم نشانه ی روزم باشه …احساس میکنم درسم این بود ک عذاب وجدان نداشته باشم ….چون من حرفهایی ب بابا زدم ک و غر غر کردم البته ک حق با من بود و خودش میدونست ولی این باعث شد بابا بره شمال و چندروزی نباشه …و عذاب وجدان اینو گرفته بودم ک چرا اینجوری گفتم بهش .چرا من که این هما خوبی و محبت کردم و داشتم وظایفمو انجام میدادم باید اینجوری کنم …عذاب وجدان داشت خفه ام میکرد ….چون من دختر حساسی هستم و اصلا دوست ندارم دل بشکنم کلی هم از پدر حلالیت گرفتم ولی بازهم عذاب وجدان و نگرانی اینو دارم ک کجاست…میسپارمش دست خدا تا زمانی ک برگرده .منم باخودم و خدای خودم ک خیلی وقته ازش دور شدم قول قراری گذاشتم ک دیگه غر نزنم و بشم همون پگاه انرژی مثبت که واسه هر مسئله ای راه حلی داشت …دوستای گلم واسه بابا دعا کنید که حالش خوب بشه .
سلام و درود
الهی شکر الهی شکر الهی شکر به این همه زیبایی و این طبیعت چشم نواز پارادایس و البته فلوریدای زیبا … استاد من رو حالت تصویر ماهواره ای google map اینقدر فلوریدا رو نگاه کردم ، با توجه به کلیپ ها ، صدای هواپیماهایی که میاد ، شکل اتوبان ،و جهت سایه ها ، اونقدر این پارامتر ها رو کنار هم قرار دادم تا بالاخره تونستم پارادایس رو با موفقیت توی نقشه پیدا کنم 😂😂😍🤩 لوکیشن رو bookmark کردم که یه زمانی اومدم فلوریدا بیام پیشتون 🤩😍 استااااااااد اون مار زیبا بخشی از طبیعت بود . مار موجود بسیار مفیدی هست برای از بین بردن موش . این مار نهایتش میتونست یه جوجه کوچیک رو بخوره . اگه بهش کاری نداشته باشید قطعا در امنیت خواهید بود. الهی شکر که همواره زیر سایه رحمت «جان جانان رب العالمین جان عشق» در امنیت و آرامش و آسایش هستید 🤩😍🌹🌹🌹💚💚💚💚
In GOD we TRUST
This is God’s country
به نام فرمانروای جهان هستی
سلام بر استاد عزیزم و مریم بانو آرام و مهربان
استاد جون شما که همیشه تو حرفاتون میگین همه چیز خداست حتی یک حشره هم تجلی خداونده راستش من تازه عضو سایت شدم و خیلی مشتاق زندگی در بهشت هستم و برگشتم دور میکنم قسمت های رو نگاه میکنم مثل اون جایی که مریم بانو برات پیتزا درست کرده بود شما با ولع می‌خوردیم خیلی خوشم اومد یا وقتی میبینم با حیووناتون بازی میکنین و آنقدر بهشون میرسین یا خودتون آنقدر ذوق دارین تو هرچیزی مثل تمیز کردن درو پنجره های خونه جنگلیتون و یا نجاری های که میکنین و خیلی کارهای دیگه راستش امروز داشتم تو قسمت‌های زندگی در بهشت می‌چرخیدم که انتخاب کنم کدوم قسمت رو نگاه کنم عکس مار رو دیدم و فایل رو باز کردم برام جالب بود که ببینم شما که اینقدر قانون براتون مهمه و میگین به هیچ موجو ی آزار نرسونین
با این مار چکار میکنین راستش اصلا فکرشو نمی‌کردم که این کار رو با این مار میکنین یعنی شاید اگه شوهر من می‌بود همین کار و میکرد ولی من میخواستم بدونم شما چیکار میکنین واقعا تعجب کردم اون لحظه ای که بیل و زدین و ماره نصف شد چشمامو بستم نتونستم نگاه کنم و صبر میکردین که رنج بکشه خب حداقل زود میکشتینش که آنقدر زجر نکشه استاد حالا من به ایناش کار ندارم از نظر قانون میخوام بدونم که آیا این حرکتی که با مار کردین ارتعاشی به خودتون بر نمیگرده آیا اااااا؟؟؟؟؟یعنی من فکر میکردم برای خلاص شدن از مار یه فکر دیگه ای میکنین . ممنون میشم از نظرات دوستان باز هم میگم من میخوام قانون رو درست درک کنم در پناه خدا
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیز
مریم دوست داشتنی
و هم دانشگاهی های خوب خودم
این فایل نشانه امروزم بود
فایلو کامل ندیدم ، گفتم بیام و این حس زیبامو بنویسم………دقیقه ۶:۱۴ حرفای مریم عزیز بی نهایت زیبا بود ، چند روزی هست که متعهدانه تر دارم به زیبایی ها توجه میکنم و تحسینشون میکنم و واقعا زیبایی های بیشتری میبینم این حرف مریم عزیز بی نهایت حس خوبی بهم داد که ، زهرا داری راه رو درست میری…… همین فرمون پیش بری کلی اتفاقات زیبا برات میفته و همه خواسته هاتو تجربه میکنی…..هووورررااااا……..خدایا شکرتتتتتت
خدایا بی نهایت ازت ممنونم…….
به نام آنکه استاد را درمسیر زندگی ام قرار داد.
سلام به دوست مهربان خداوند، استاد عباس منش بزرگوار
وخانم شایسته عزیز، مهربان ودقیق و همه عباس منشیای عزیزم.
ما به تازگی به منزل جدید نقل مکان کردیم. به هم ریختگی خونه برام ناخوشایند بود، خسته بودم و گوشی رو برداشتم تا نشانه روزم رو ببینم. که با این فایل کاربردی، با این همه زیبایی مواجه شدم. چقدر راحت لوازم سنگین جابه جا شدند، خرید برای شما به آسانی صورت میگیره، همونی که من عاشقشم. دیدن اون دریاچه وکنارش اون اردکای خوشگل، مرغ وخروسها واینکه احساس خطر کرده بودن واز لونه دور شده بودند، اون گل های سفید زیباو……. ی دنیا زیبایی که فقط وفقط حس خوب ایجاد کردند ومن از خداوند سپاسگزارم.
اگر خداوند می تونه اون جوجه هارو از خطر حفظ کنه، پــــــس من رو هم به سمت زیبایی ها هدایت میکنه. خدایا شکرت!!!
راستی خانم شایسته ی جمله گفت که شدیدا مال این روزای من بود……
با لوازمی که دارید، شروع کنید ومحیط رو زیباتر کنید تا خود طبیعت شمارو به شرایط مساعد تر هدایت کنه. نکته جالبی بود.
من از فرسنگها دور تر از پشت صفحه کوچیک گوشیم، با همه وجودم حس خنکای اون چمن هارودریافت کردم وپراز انرژی شدم و خدارو سپاس گفتم. گوشی رو روی میز گذاشتم وبه سمت پنجره رفتم، پنجره رو باز کردم وشوکه شدم
بارون ریز وملایم روی برگ درختای جلوی پنجره میخورد ومن پاسخ سپاسگزاری چند لحظه قبل رو دریافت کردم.
سپاس از خداوند، سپاس از استاد عزیز وسپاس از مریم جان شایسته.
من ازشما ممنونم، شما چشم منو به دنیای درونم ودنیای اطرافم باز کردید، چیزهایی رو میبینم که پیش از این قادر به دیدنش نبودم. البته که هنوز شاگرد روز اول کلاس اول مکتب عباس منش هستم. ولی همین اندازه که به من اجازه داده شد در این کلاس حضور داشته باشم یعنی خداوند حواسش به من هم هست واین لذتبخش ترین حس آفرینشه.
خداروشکر
خداروشکر
خداروشکر به خاطر وجود استاد، مریم جان و دوستان هم فرکانس وزیبا بین خودم.
ب نام الله یکتا
سلام ب خونواده صمیمی عباسمنش
خدایاشکرت باعشق صبحونه باسرعت جز شاک کاسیو شروع کردیم خدازاشکرت باعشق
خدازاشکرت باعشق ک این کارمند محض ورود کم کز ب نکات مثبت و زیبایی ااس.واس من جالب ک خود
آمریکایی‌ها بااینکا تواون کشورن و هرروز این زیبایی و سرسبزی میبینن دارن ولی بازم این فرهنگ توشون هس ک اینجا هم تعریف کردن از این همه زیبایی ب محض ورود.ب محض دیدن این زیبایی هاو براشون عادی نشده این سرسبزی وزیبایی اا.خدایاشکرت باعشق
خدایاشکرت باعشق ک موتور داریم مریم عزیز موتورسواری یادگرفته و این آقایون تااینجا همراهی کرده خدایاشکرت باعشق برای این اسکوترمون.
خدازاشکرت باعشق بارهم ابزار مناسب وارزش ابزار.چ راحت با۱دکمه درماشین اومد پایین و نشست رو زمین.استادهم تو هر لحظه تمرکزش برنکات مثبت ایول ب قدرت بدنی این آقا.خدایاشکرت باعشق ک براز ازن۴چرخ زیباو ساده و درعین حال کار راه انداز.ک بااین تز وی ب این بزرگزو توخونه حمل میکنن بدون خستگی بدون زور فیزیکی.خداباشکرت باعشق براز این ایده های ثروت آفرین و کارا.
خدایاشکرت برای این تی وی خفن و مارکمون.بیشتر برای من قدرت خرید و آزادی مالی استاد جالب ک راحت بی دغدغه هرآنچه ک میخواد می‌خره خدایاشکرت باعشق و ایول ب این آزادی مالی وراحت پول خرج کردن.واز هرچیزی جنس و کیفیت هردولالیو می‌خره.یعنی هم ظاهر هم کیفیت هردو براش مهم.
خدایاشکرت باعشق از تو خونه ویوی زیبای بیرون.ک اولش فک کردم مریم عزیز بیرون کلبس ولی وقتی دوربینو عقب آورد تازه فهمیدم تو خونس وباوجود این درهای شیشه ای انگار ن انگار ک اصلا مانعی برای بیرون و دیدن زیبایی ها باشه انگار خود طبیعت تو خونه هس خدایاشکرت باعشق
خدایاشکرت باعشق ک تغییرات بهبودها قدم قدم پله پله انجام می‌شود این یعنی تو قدم بردار ولی باصبرو امید.لذت ببراز مسیرهمونطور ک پله پله انجام میدی.خدایاشکرت باعشق برای این همه سرسبزی .آب دریاچمون ک از زیر این کلبه عشق جاریه و حرکتش دیوانه کنندس.خدایاشکرت باعشق. امابرانی ک مشغول و خدایاشکرت باعشق ک میتونیم از همین جا رصدش کنیم اصلا دیگه نمیخواد واس رصد چیزی ب خودمون زحمت بدیم بریم بیرون.از همینجا از همین نقطه بااون صندلی گهواره ای ک روش نشستی بیننو لذت ببره.خدایاشکرت باعشق.خدایاشکدت باعشق برای مبلمان ک روبروی این پنجره هاس.خدایاشکرت باعشق برای تمیزی خونه.خدایاکرت باعشق ک وسیله هامونو خونه درمیاد.خدایاشکرت شکرت باعشق ک خونمون مرتب و جادارتر میشه.خدایاشکرت باعشق ک وقتی قدم برمی داریم باهاایت هایی ک میشیم هرلحظه کارهارو تر ازقبل انجام میشه.انگار ک خودش باهامون هماهنگ و همراهیمون میکنه خدایاشکرت باعشق.
ومن اینو بارها تو کارام دیدم هروقت ک خواستم تغییراتی داشته باشم تو محیط اطرافم.
خدازاشکرت باعشق ک قبل عمل و بعدلمد دو مریم عزیز بهمون نشون میده ک تفاوت‌هاو تغییرات ب وضوح برای ماقابل تصور باشه.خدایاشکرت باعشق
خدایاشکرت باعشق برای استادو مریم عزیز ک چ عشق بازی هایی کنن بادیدن اتفاقات طبیعت.
خدایاشکرت باعشق برای این مرغ و خروسامون.واییییییییییی منتظر غذان عزیزم.خدایاشکرت باعشق برای این فرغونمون ک کارارو راحت کرده.چ استفاده هایی ازش میکنیم.خدایاشکرت باعشق برای این وسیله کارا.برای این همه ثروت وفراوانی.
خدایاشکرت باعشق برای این اره باطری خور سبک بی‌صدا.درعین حال کارا ک عین کره میبره.تازه آلارم داره اندازه باطریو نشون میده خدایاشکرت باعشق.خدایاشکرت باعشق مریم و استادعزیز باهم کارمیکنن.چ تو کارسایت چ تو پاکسازی.خدایاشکرت باعشق ک استاد از هرابزاری متنوعشو داره و ب۱قانع نی.بااندازه هاو سایزهاو رنگهای مختلف. طعم هرکدوم متفاوت در استفاده.خدایاشکرت باعشق.
خدایاشکرت باعشق.برای این گلهای زیباک ۲رنگ خدای من.خدایاشکرت باعشق وقتی رو خودمون کارمیکنیم وشروع ب پاکسازی میکنیم تازه زیباییهاشکوفامیشن.زیبایی هایی ک قبلش نبودن.
خدایاشکرت باعشق ک هدایت شدیم برای دیدن این مار.من نمیدونم کشتن مار درست بود یان.یااینکه می‌گفتیم از نگهداری حیوانات بیان ببرنش.ولی میدونم احتیاطو دفع خطر شرط عقل.چ واس حیوناز اون بهشت چ برای آدم هاش.توعکس مار پشت قفس.این یعنی جواب هر چیزی توخودشه میشد بگیم بیان ببرنش.وخب استادهم انتخاب خودشو داشت ولی دیدن مار یعنی۱کاری لازم بود انجام بش.من فک کردم نکنه این مار جفت همونه ک استاد باتفنگ زد.آخه شنیدم گربه و مارو بکشی جفتش میاد شاید اینم۱باور.اماتضادها خوبن تاخواسته های مارو بهمون واضح نشون بدن.وامازندگی در طبیعت مسئله رو مسئله.تضاد رو تضاد.خدایاشکرت باعشق.واصلا این تضادها این سریالو جذاب کرده اینکه هرروز منتظر دیدم اتفاقات جالب هستیم ک داستان مارو شکل میده.خداباشکرت باعشق.
درآخر بررسی همه جانبه و آخری جای انبار پیش ساختمون.خدایاشکرت باعشق ک قبل کاری همه جوانبومیسنجیم.خدایاشکرت باعشق برای این مشورت‌ها و همکاری ها.خدایاشکرت باعشق قبل اینکه وسایلای جدیدمون ب خونه های جدیدشون بیان اول مکانشونو پاکسازی میکنیم و خودمونو مهیاو آماده میکنیم برای پذیرایی از این وسایلای جدید.مثل پاکسازی خونه برای ورود تی وی خونمون.پاکسازی محوطه انبار برای ورودش.خدایاشکرت باعشق.خدایاشکرت باعشق زندگی در طبیعت.خدایاشکرت باعشق ک برای این آفیس ها.انباری.خونه های از پیش ساخته ک ایده ثروت آفرین هم برای سازندش هم برای مصرف کننده.خدایاشکرت باعشق.خدایاشکرت باعشق
خدایاشکرت باعشق ک پاکسازی وتمیز کردن هرچیزی لذت خودشو داره و اینو تو تمیز کردن خونه تجربه کردم حالا بااین وجود تمیز کردن ذهنمون چطور؟بعد پاکسازی موقعی ک ب بار میشینه چ لذتی خواهد داشت وقتی گلهاش شکفته بشن.
درآخر خدایاشکرت باعشق برای انگشتانم ک تایپ میکنن خدایاشکرت باعشق برای گوشیم.خدایاشکرت برای نتم.خدایاشکرت باعشق برای وجودم.خدازاشکرت باعشق برای مریم دوربین بدست وزیبابین.خدایاشکرت باعشق برای استادم.
امااستاد۱سوال گفتین توجه ب هرچیزی باعث میشه از اون چیز بیشتر وارد زندگیمون بشه درست.حالا اگر رو ناخواسته توجه کنیم ک تضادمون.شماگفتید در برخوردبا تضادها خواسته های ماشکل میگیره خب از۱طرف توجه ب تضادها وناخواسته ها ازطرف دیگه خواسته های مارو بهمون نشون میدن.حالاتوجه بهش باعث ورود ناخواسته های بیشتر ب زندگیمون میشه یاخواسته هامونو برامون واضح میکنه؟این۲رو چطور تفکیک و معنی میکنید.من واقعا برام درکش راحت نی ازتون راهنمایی میخوام…….
به نام خدا
خدایا شکرت
چقدر این پارادایس زیباست خدایا شکرت
خدایا شکرت برای دیدن زیبایی های بیشتر و بالاتر
من که کیف کردم خدایا شکرت
اونقدر این پارادایس زیباست که من توی تجسم های خودم باید پارادایس را بیارم و احتیاج به دیدن عکس های دیگه نیست استاد جون و مریم جون چقدر روی باور لیاقت خودتون کار کردید و می کنید که خداوند شما را هدایت کرده به سمت این نوع این جنس از زیبایی ها
خدایا شکرت
از خداوند می خوام همه ی ما را هدایت کنه به سمت خوشبختی به مسیر سعادت
سلام آقای عباس منش. من یه انتقادی از شما دارم امیدوارم که جوابش رو بگیرم.
اینکه چرا حیوانات رو می‌کشید اونم فقط به این دلیل که (از روی غریزه) و نه دشمنی به حیوانات شما آسیب میرسونن.
شما میتونید برای مثال زنگ بزنید آتش نشانی یا… که بیاد و اونها رو از محیط شما دور کنن و یا اینکه خودتون به شکلی اونها رو از اونجا ببرید. و نه اینکه به ترفند خودتون به بدترین شکل حیوانات رو از بین می‌برید و میگید این کار خداست.
شما میتونید به صد روش اون حیوانات وحشی رو از اونجا دور کنید. ولی به بهانه فراوانی به طبیعتی که جان داره و حیوانات آسیب می‌زنید. ما واقعا میخوایم که راجبش توضیح بدین و به نظرم کشتن حیوانات هیچ دلیل و بهانه ای نداره جز خودخواهی انسان که بعضا به پای خدا مینویسه و حرف از فراوانی رو میاره وسط که این موضوع هیچ ربطی به فراوانی نداره مثل اینکه جان یه انسان بی گناه رو بگیریم وبگیم خب ما فراوانی انسان داریم.