سریال زندگی در بهشت | قسمت 70

بنام خدای بخشنده ی مهربان

سلام ب همگی عزیزانم

ردپای روز 2 و 3 اسفند 1403

خدایا صدهزار مرتبه شکر ک بهم فرصت دیدن این قسمت زیبا و نوشتن رو دادی

چقد لحظات ابتدایی فایل زیبا بود نزدیکای غروب صدای زیبای غوباغه ها،جیرجیرک ها و آرامش عمیق این بهشت زیبا

الهی صدهزار مرتبه شکر چقد زیباست این بهشت آب زلال سبزی درختان و این همه شور و عشق و هیجان ک استاد و مریم عزیز و در برگرفته بود

بازم ی ایده ی جدید برای زیباتر کردن بهشت

و عمل کردن ب ایده و زیباتر شدن مسیر ورودی اونم خیییلی آسان و راحت با ابزار ساده

نوار ال ی دی چنتا بست و سه تا میخ

و چ نتیجه ی زیبایی ایجاد کرد و همیشه کارها باید راحت و ساده و لذت بخش انجام بشه

واگه داره سخت پیش میره ی جای کار ایراد داره

و لحظه ی آخر دیدن نتیجه کار

چقددد زیبا شده بود حس کردم در ورودی بهشته ک استاد داره داخل میشه

چقد ذوق استاد و مریم جان دیدنی و لذت بخش بود و تمرکز ب زیبایی ها زیبایی های بیشتر و وارد زندگیت میکنه

الهی صدهزار مرتبه شکرت چقد زیباست ثروت

خیییلی تحسین کردم آقای تد رو بخاطر داشتن مزرعه ی 200،300 هکتاری

و 200 گاو ماشاالله ب این همه فراوانی

ابزار پیشرفته مخصوص جمع کردن کاه ها و بسته بندی کردنشون کاری ک پیش ما الان با دست انجام میشه

چقد ثروت زندگی رو راحت‌تر و لذت بخش تر میکنه اون تراکتورهای فوق العاده

اون پرنده ها هم اومده بودن فیض ببرن از حشراتی ک زیر کاه هابود

و چقد قشنگ بود رویش دوباره ی گیاه زیر اون حجم از کاه ک داشت میکفت جهان هرروز درحال رشد و گسترشه

الهی شکرت چقد جالب ی کسب و کار دیگه آقای تد مربوط ب مرده ها بود

و چقد راحت میشه ثروت ساخت تو هر زمینه ای آدم ها هم با مرگشون خیر میرسونن

ب خیلی ها

ب کسی ک کارش ساخت تابوته

ب کسی ک گل میکاره و گل میفروشه

ب خیاط ها و فروشنده های لباس

سازنده ماشین و کسی ک کارش فروش ماشینه

و…

چقد این آقای تد شخصیت قشنگی داشت صبور ،متین ،پراز آرامش و مسولیت پذیر

اجازه نداد ب استاد ک فیلم بگیره از جنازه ها ولی اجازه داد ک خودش ببینه فقط

ثروت چقد خوبه ،حتی تو میتونی با خیال راحت برای عزیزت بهترین کیفیت هارو در نظر بگیری

چقد جالب کار فرمالدهید

ماده ی شیمیایی ک نمیزاره جسد زود خراب بشه و بو کنه تا 50 سال اگه اشتباه نکنم جسم رو سالم نگه میداره و جلوی میکروب ها و بیماری ها و بوی بد و میگیره

واقعا مرحبا ب مردم آمریکا چقد ابزار و تجهیزات مفید دارن حتی درمورد مرده هاشون خیییلی تحسبنشون میکنم

اونجا ک استاد گفت دوجسد اینجاست و داشت محیط اونجارو فیلم می‌گرفت حالم بد شد بخاطر ترسی ک هنوز دارم نسبت ب مرگ ولی خداروشکر کمترشده خیلی

مرگ ی واقعیته، و مسیری هست ک همه میریم چ بهش فک کنیم چ نکنیم اتفاق میفته

و قرار نیست ما تا ابد زنده بمونیم

هیچ کس تا ابد زنده نمیمونه

من مجرد ب ابن کره ی خاکی اومدم و یک روز هم برمیگردم و همه چی گذراست

باید از فرصتی ک دارم لذت ببرم و زندگی رو زندگی کنم

مرگی وجود نداره برای روح

من ابدی و لایتناهی هستم و با مردن جسمم ب اصل ابدی خودم بر میگردم.

الهی صدهزار مرتبه شکر

امروز روز بسیار عالی بود برای من س سری آکاهی جدید دریافت کردم در مورد

دوره هم جهت با جریان خداوند و مومنتوم

من امروز متوجه شدم قبلا ازش استفاده کردم قدم های کوچک و مستمر

برای استایل دلخواهم هرروز نیم ساعت 20 دقیقه پیاده روی کردم بعد 5 ،6 ماه دیدم رسیدم ب وزنی ک تو خوابم نمیدیدم

و سالها زور زدم ک کم کنم ولی نمیشد

برای دوره ی بالاتنه هم استفاده کردم تو 3 ماه هرروز یک ویدئو دیدم و تونستم ی دوره ی آنلاین ک کامل روی سایت بود رو تموم کنم و عالی یاد بگیرم

تو خیاطی در شروع هرروز ی آموزش میدیدم و ی قدم کوچیک بر میداشتم ک بعد ی مدت دیدم ک من چقددد نکته عالی یادگرفتم

و جقد لباسهای خوشگل دوختم

خلق گوشیم با همین روش ،هرروز تجسم کردن واحساس خوب داشتن بعد 6 ماه بدون اینکه هزار تومنی هزینه کنم دستان خدا برام هدیه دادن بهم با کاوری ک دوسداشتم

خلق چرخ خیاطیم اونم با همین روش ،باز بدون اینکه هزار تومنی هزینه کنم برام اوکی شد

و تو یادگیری قانون تا حدودی ک عمل کردم نتیجه گرفتم ولی باز شل کن سفت کن

من متوجه شدم ک با حل هر مسئله وجودم گسترش پیدا میکنه و هدف اصلی من ک اومدم ب این کره ی خاکی تجربه ی همین خالق بودن و حل مسئله و رشد کردنه

حس خییلی قشنگی دارم الان از خداوند میخوام توی این مسیر ثابت قدم کنه و ایمانم و قوی تر کنه

دیروز با آجیم و خواهر زاده ام کیان ک کلاس دوم هست رفتیم بیرون هوا خیلی عالی بود خداروشکر

تو مسیر ک داشتیم پیاده میرفتیم ی سگ سیاه بود با دوتا توله اش و دیدیم ،خیییلی ناز و خوشگل بودن

ک توله ها شروع کردن ب پارس کردن

از دور ک دیدمشون مادرشون و شناختم چندباری ک از درخونه مون رد شد بود بهش نون دادم

پدر میگفت تازه بچه دنیا آورده بهش غذا بده.

مارو ک دید سرجاش تکون نخورد ولی توله ها سرو صدا میکردن من هی قربون صدقه شون میرفتم و ذوق میکردم براشون

گ خواهرم و پسرش داد زدن نرو جلو الان میاد تیکه پاره مون میکنه هااا

ولی من جلوتر رفتم و کاری ب اونها نداشتم بعد ک دیدن اتفاقی نیفتاد اونام اومدن

چقددد هوا عالی بود آسمون پره ابر و. خورشید چقد زیبا بودن

خلاصه تو مسیر برگشت از جلوشون خواستیم رد بشیم ک من هی با توله ها حرف میزدم ک اومدن تو دو متری من

بعد یادم اومد ک نون همراهم هست این یاد آوری رو حس کردم کار خداست ک بیادم آورد

و سریع تو وسایل درآوردم الیته با ترس

و مادرشون و صدا زدم ک تو چند ثانیه اومد تو یک متری من

خدای من هم ترس داشتم هم ذوق

ک خواهر زاده ام از دور داد زد خاااااله زکییییییه الان گازت میگیره

ک نون و پرت کردم طرفش

خدای من نگو اینا گرسنه بودن خییلی

با چنان ولعی شروع ب خوردن کردن ک من یادشون رفتم

ک زود شروع کردم ب حرکت و خودمو دور کردم از اونجا

و هی برمیگشتم و نگاشون میکردن و ذوق میکردم از نگاه کردنشون

گفتم خدایا شکرت ک منو دست خودت قرار دادی برای این زبون بسته ها و بیادم آوردی ک از نونی ک همراهمه بهشون بدم

الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت این تجربه ی زیبا

شبش ک داشتم کامنتهای دوره جدید برای کسایی ک دوره رو ندارن منتشر شده بود و میخوندم

اینقد احساسم خوب شد ک آجیم زنگ زد گفت ک تو مغازه ام میخوام برات شلوار بخرم چنتا میخوایی چ رنگی

و عصری ک داشتم تو حیات پیاده روی میکردم کیان اومد خاله ی پلاستیک بهم بده تا کنار برات بیارم (دیروز ک از کنار جلوی خونه مون چنتا خوردم خیییلی خوشمزه بود) والان میخواست با این کارش خوشحالم کنه (استیکر با چشمای قلبی)

و رفت بعد نیم ساعت ی مشت کنار انداخته بود توی پلاستیک آورد برام

گفت زیاد نداشته

کای ازش تشکر کردم و گفتم ک خییلی خوشمزه اس خودتم بیا بخور

گفت یکی خوردم برای تو آوردم

گفتم باهم بخوریم گفت بااااش

الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت این نشانه ها ک داره بهم میگه مسیرم درسته و باید ادامه بدم

من باید مومنتوم مثبت بسازم ازاین انرژی ها واین نتیجه های کوچیک

و بعد آسان میشم برای آسانی ها و خداوند بقیع کارها رو انحام میده

خدایا صدهزار مرتبه شکرت ک تونستم ب تعهدم عمل کنم و کامنتم و بنویسم و رد پا بزارم

الهی شکرت بابت اینکه امروز تونستم مسئله ی مچی شلوار راحتی پدر رو ب راحتی حل کنم

مررسی ک هدایتم کردی خیییلی عالی شد

پدر راضی بود از کارم و تشکر کرد و مهمتر اینکه خودمم راضی بودم.

خدایا شکرت بخاطر الهامی ک بهم گفتی، اینکه دور و برم و از وسایل بی استفاده لباس‌های بی استفاده خالی کنم

و فضا رو برای نعمتهای جدید و لباس‌های جدید خالی کنم

خدایا شکرت بابت دستگیر خوشکلی ک امروز درست کردم خییلی خوشگل شده دوسشدارم

عصری یکی از اولین کارهام ساپورتی ک دوخته بودم و دیدم و یادم اومد ک جقددد ذوق کردم برای یادگیری و دوختش

آموزشش و تو اینستا دیدم و 3 تا از روش دوختم چقددد افتخار میکردم ب خودم ک تونستم این کارو انجام بدم

و برای ساپورت بدوزم

چون خیییلی کم لباس میخریدم و شلوار راحتی نداشتم یعنی درخواست هم نمیدادم ک برام خریده بشه بخاطر عدم احساس لیاقت

الان ک دیدم اون رو و فکر کردم دیدم الان چقد تعداد شلوارها زیاده ک گرفتم

تازه خواهرم هم زنک زد ک برات میخوام بخرم

این نشون میده ی چیزایی تغییر کرده درمن

مدار من بالاتر رفته

احساس لیاقتم بشتر شده

کلی لباس خوشکل دارم ک خودم دوختم

و مهارت خیاطی م خیییلی پیشرفت کرده و هرروز هم داره بهتر میشه و زندگیم روان‌تر شده

و آسان شدم برای آسانی ها

الهی صدهزار مرتبه شکرت.

هرآنچه دارم ازآن توست

از تو بهم رسیده

من هیچی از خودم ندارم

من بهت فقیرم و محتاج

اسانم کن برای آسانی ها و

تنها تورا بندگی میکنم و تنها از تو یاری میخوام

من رو ب راه راست هدایت کم

راه کسانی ک ب اونها نعمت دادی

سپاسگزارم استاد عزیزم

مرسی ،درسی ک یاد گرفتم اینه ک کنجکاو باشم و سوال بپرسم و سر دربیارم از چیزای جدید

کنجکاوی مقدس