https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-7.gif8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-17 07:54:052020-08-30 23:04:55سریال زندگی در بهشت | قسمت 72
134نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
درود بیکران بر استاد عزیزم و خانم شایسته زیبا و مهربانم (عشق )
خدایا شکرت که من و هدایت کردی و کمکم کردی که هر روز بهتر از روز قبل باشم و قویتر بشم و با اراده بیشتر روی باورهام کار کنم . خدایااااا شکرت .
چند وقت پیش استاد داشتند در مورد تفاوت کامنتهای سایت و اینستاکرام صحبت میکردند که چقدر این کامنتهای سایت پر بار و هر کدومشون یک درس هستند و با خواندن کامنت بچه ها میتونیم درسهای بیشتری یاد بگیریم …..
من به شخصه این چند روز که سعی کردم ،بعد از دیدن هر فایل کامنتهای بچه ها را بخوانم و امروز بعد خواندن کامنت یکی از دوستان هم مداریم ،که گفتند بعد از کار کردن روی باورهاشون در زمان کمی درآمدشان از ماهی ۱ میلیون به ۱۰ میلیون رسیده ،( که این یکی از خواسته های من بوده و سعی میکردم روش کار کنم ) و متوحه شدم که پاشنه آشیلم کجاست!!!!
من وقتی داشتم کامنت دوست عزیز را میخوندم ،یک لحظه به خودم گفتم ،ببین زهرا این دوستمون تونسته پس چرا تو نمیتونی ،متوجه شدم که بله اشکال من در این بوده که هنوز باور نداشتم میشه درآمدت را بیشتر کنی …… وااای خدای من چقدر مهربانی که من و هدایت کردی تا به حرف استاد عزیزم گوش بدم و کامنت ها را بخونم و این ترمز خودم و کشف کنم . خدایاااااااااااااااا سپاسگزارم که هدایتم کردی
خدایاسپاسگذارم که باهدایت مون به اینجا حتی با زبان غروب هم باهامون عاشقانه و عامیانه گل میگی گل میشنویم، غروبی بسیار زیبا با ویوی فارمی و طبیعت روستایی دیدگاههایی در اینجا هست افرادی هست که حتی غروبی که از بچگی بهمون همیشه میگفتن غروب ها دلگیره اما اینجا اتفاقا یکی از نکات زیبای هرروز دیدن غروب های آفتابه
چیزی که خیلی ها میگن همونطور بدنیا اومدن مانند طلوع آفتاب شگفت انگیزه همونطور هم غروب آفتاب غم انگیزه،،
«یعنی بدنیا اومدن هرکسی خوبه و لذتبخش، اما رفتن از این دنیا بد و اتفاق خوبی نیست باید غمگین بود»
انگار حالا ما متعلق به این دنیا هستیم اما غافل از اینکه ما فقط مدت بسیار کوتاهی قراره اینجارو تجربه کنیم و دوباره برگردیم به جای اصلمون،،
و به همین دلایل ها بود که ،،پیش از اینها فکرمیکردم خدا خانه ای دارد میان ابرها
خشتی از الماس و خشتی از طلا……..
اما هیچوقت خانواده و جامعه نتوانسته بود تصویر زیبا و جالبی رو برامون توصیح بدن
بلکه فقط واکنشی عمل کردنو بهمون منتقل کردن بااتفاقات خوب خوشحال و اتفاقات بظاهر ناجالب ناراحت،،
و همیشه هم میگن بهرحال کاری نمیشه کرد هرچه خواست خدا باشه،،
خدایا از هدایتت ممنونم البته هدایت هات
که نذاشتی در اون مسیرهای اشتباه و خنده دار عمرمونو هدر بدیم بلکه دستمونو گرفتی و گذاشتی توی این مسیر،،
یا بگیم از اون هدایتی که از طریق خرید گاو شدی بسمت طاد چقدر من این قسمت از فایل رو تکرار کردم که خدایا بجای اینکه یه عالمه آزمون خطا کنم برای رسیدن به مهارت در اهدافم بلکه منم مانند عباسمنش هدایت کن به سمت آدمهایی که علم کار رو دارن چونکه اینجور مسیر راحتتر و کوتاه تر میشه ،،
و آدمهای نابغه همیشه از تجربه دیگران استفاده میکنن یا اکثر مواقع،،
خدایا همیشه بهم یادآوری کن مانند این پرنده های زیبا همیشه دنبال و باورکردن به راههای ساده باشم برای کارها،،
ارتباط با طاد یعنی اینکه استاد مدارش با قبلا فرسنگ ها فاصله داره که یه ثروتمند ثروتمند دیگه ای رو جذب میکنه و همچنین برعکسش،،
سلااااام به دنیا.سلاااااام به آسمونِ زیبا و پپپپر از ابرهایِ زیبا.سلاااااام به زمین.سلااااااااام به پووووول و ثروت.سلاااااااام به همممممه ی عزیزان😘😘😘
واوووووووو😍 خدایاااااا شششششکرت به خاطرِ اینننننهمه ثروت و فراوانی.این همه گاو و گوسفند که یکی از نمادها و نشونه هایِ ثروت برایِ من هستن.به خاطرِ اییییین زمینِ بزرررررگ پهناور که اول و انتهاش مشخص نیست…. خدایاااااا شششششکرت که تمامِ ثروت و فراوانی رو به یه انداره توو جهان تقسیم کردی و همه ی ما به قدرِ باور و درخواست هامون میتونیم سهم هایِ بیشتری از ثروت و فراوانی و آرامش و…. رو داشته باشیم.
خدایاااااا شششششکرت به خاطرِ تات که اینقدرررر مهربون و خوش قلبه.حتی الیگیتور هم که شاید ما اولش احساس کنیم که ترسناکه رو توو حوضچه ای که براش آماده کرده،نگهداری میکنه و حتی واسش با ذوق اسم هم انتخاب کرده.
خدایاااااا ششششکرت به خاطرِ اینهمه دستگاههایِ پیشرفته که انسان به کمکِ تو خالقِ مهربون و قادر،تونسته بسازه و خلق کنه و کارش رو به مراتب راحت تر کنه.من همیشه فکر میکردم که کشاورزی خیلی کارِ سخت و طاقت فرساییه.ولی با این فیلم و با این اختراعاتِ بشر متوجه شدم که کشاورزی خیلییییی عاااااالیه و خیلییییی راحت و لذت بخشه.
خداروشششششکر که به مسیری هدایت شدم که با دیدنِ هههههر چیزی تکاملِ اون رو درک میکنم.کشاورزی هم تکاملِ خودش رو طِی کرده و میکنه.از شخم زدن توسطِ انسانها.بعد شخم زدن توسطِ حیوانها و گاوآهن و بعدها تراکتور و دستگاههایِ پیشرفته.
دوستمون تات،واقعا نمونه ی یک انسانِ واقعی هستن.به خاطرِ همینه که توو فرکانسِ استاده.
داشتم به این فکر میکردم که مثلا اگه کسِ دیگه ای بود و یه کارش با اجساد بود،حتما اینهمه کار و فعالیت نمیکرد و اینهمه ثروت نداشت و پیشِ خودش میگفت منکه کارم اینه و آخر هم که باید مثلِ اینا بمیرم،پس اینهمه ثروت و کار کردن رو میخوام چیکار؟اما دوستمون تات خیلییییی عااااالی زندگی رو درک کردن و حسِ خوبِ زندگی کردن رو بلدن و منتقل میدن.
واقعا آااااااافرین به این کشورِ قدرتمند و پیشرفته که هر کس وظیفه ی خودش رو عاااالی انجام میده.اداره ی برق انقدررررر جان و امنیتِ مردم براش مهمه که میگرده ببینه کجا ایراد هست و میاد اونو به بهترین شکل برطرف میکنه.خیلی راحت با دستگاههایِ پیشرفته شاخه ها و برگها رو میزنه و پودر میکنه تا اتفاقی پیش نیاد.
توو محلِ فروشِ گاو انقدررررر دقیق و از قبل کارشون رو خوب انجام دادن که اصلا بویِ بد آدم رو اذیت نمیکنه.گرما اذیت نمیکنه.راهروهایی که درست کردن و راحتی که برایِ مشتری قائل شدن تا بتونن از بالا به همه ی گاوها اِشراف داشته باشن.
خداروشششششکر استادِ جاااااانم به خاطرِ هدایت هایی که از طرفِ خدایِ مهربون میشی.واسه خریدِ گاوهایِ عاااالی و شیرده یکی از بهترین دستهاش رو برات میفرسته.و حتی بدونِ هیچ مقاومتی و با عزتِ نفسِ تمام به یک نفر که اولین باره که میبینیش،میگی که من صفر تا صدِ این کار رو بلد نیستم و اون با کمالِ میل حاضر میشه که واست به نحوِ احسنت انجام بده.
خدااااااایِ من😍😍😍 شششششکرت به خاطرِ هدایتِ این پرندگانِ سفید و زیبا که میدونن که باید کِی و کجا برن تا به راااااحتی و بدونِ زحمتِ زیاد به غذایِ موردِ علاقه شون برسن.
خدایاااااا شششششکرت چقدرررررر این زمین و آسمون عااااالیه.انگار زمین و آسمون یکی شدن و به هم نزدیک.احساس میکنم که خیلی راحت میشه ابر ها رو دستم بگیرم.
خداروششششکر به خاطرِ ایییینهمه ثروتی که دوستمون تات خلق کرده و انقدررررر زندگی رو برایِ خودش و دیگران راحت کرده.انواع و اقسامِ ماشینها رو تهیه کرده تا زحمتش رو به کمترین حالت برسونه و لذت ببره.
استاااااااادِ عزیزمممممم خداروشششششکر که همیشه ثابت میکنی که همیشه در زمانِ درست در مکانِ صحیح قرار داری.دقیقا روزِ آخر هم که شده به چیدنِ میوه ها رسیدی. بدونِ اینکه از قبل هماهنگ شده باشی، و همینطور لذتِ چیدنِ میوه ها رو چشیدی.
خداروشششششکر به خاطرِ اینهمه ثروت و فراوانی.خداروشششششکر به خاطرِ اینهمه مشتری هایِ ثروتمند که از هر ایالتی برایِ این دوستانِ کشاورز فراهم هست.
و درسی که امروز فِرِدی آخرِ فیلم با من میده،اینه که اون اصلا نگرانِ غذاش نیست و استرس نداره و خیلی آروم داره زندگی میکنه و خداوند قورباغه ها رو به اونجا هدایت میکنه و با دستایِ مهربونِ تات غذایِ اونو میرسونه.
یادمون باشه که ذهنِ ما مثلِ یا باغه.مثلِ این زمینی که دوستمون تات صاحبش هست. و افکارِ ما مثلِ دونه هایی که توویِ این باغ یا زمین کاشته و میکاریم. ما میتونیم گل بکاریم و پرورش بدیم یا علفِ هرز….. انتخاب با خودمونه.
یه دنیاااااا ممنونم که با چشمایِ زیباتون دیدگاهم رو میخونین.
😍همه ی عباس منشی ها لیاقت ثروت و نعمت های الهی را دارند 😍
امروز صبحی همین که بیدار شدم و سایت رو چک کردم تا ببینم قسمت بعدی اومده یا نه دیدم هنوز نیومده گفتم برم قسمت قبلی دیدم کامنت من برای متن انتخابی اون قسمت گذاشته شده از خوشحالی بال در آوردم و همین نکته باعث شد حس خوبم تا آخر روز برام باقی بمونه
حالا که این کامنت رو میذارم آخر شبه…
وااااای خدای من من مردم واسه ی غروب اول فیلم… چقدر رویایی چقدر دلنشین چقدر جذاب… خدایااااااا…. همین که اول فیلم غروب رو دیدم استپ کردم و چند لحظه خیره شدم به این رنگهایی که به زیبایی هرچه تمام تر تصویر رو به نمایش گذاشتن…
یه نقطه ی زرد و طلایی دووووورش نارنجی اطرافش ابرهای خاکستری و پایینش سبزه ها و رنگهای تیره ی مربوط به درختان که باعث شدن زردوطلایی و نارنجی خورشید خودشو بیشتر نشون بده😍
یه جاده ی خاکی نارنجی رنگ هم توی تصویر دیده میشه مثل نقاشی باب راست در قسمت ۲ قدم اول که امروز دیدم چه هم زمانی جالبی خداوند چگونه ما انسانها و همه ی موجودات رو هدایت میکنه…
حالا دوربین میره سمت اون مزرعه ی دل انگیز آقای تاد و گاوهای زیبایی که دارن علف ها و سبزه ها رو درو میکنن و میخورن🤩
و ببین که چقدر ثروت و نعمت اون اطراف زیاده که با داشتن زمین هایی سرسبز و وسیع میتونن با خیال راحت گاوها رو رها کنن و خودشون از خودشون پذیرایی میکنن خداااااااااااااااای من ۳۰۰ تا گااااااو…..
و حالا نوبت میرسه به معرفی الیگیتوری شکمو به اسم فِرِد که قورباغه ها رو در کسری از ثانیه نوش جان میکنه….
تجربه ی رانندگی استاد با ماشین تاد تا رسیدن به مزرعه……
ای خداااا مزرعهههههههههه🥰😍🤩چه زیبا و تمیز و مرتب علف ها رو پلاستیک پیچ کردن حتی همین رول کردنشون هم خیلی جذاب و باحاله… چه ثروتی چقدر فراوانی خدااای من علف ها چه تمیز و مرتب توی یه قطر توی یه خط موازی قرار گرفتن…
من غشششششش کردم واسه نحوه ی پلاستیک پیچ کردن این رول های علف اونم چه پلاستیکی از جنس خووووب و مرغووووب که پاره نمیشه به راحتی و قراره از علف هامون در برابر بارون محافظت کنه چقدر دقیق و سنجیده به همه چیز فکر شده خدایا…. عاقا من با دیدن این ۲ قسمتی که استاد از کشاورزی نشون دادن عاشق این کارا شدم و چقدر جذابه وقتی با دستگاه های هیولا بیوفتی به جون چنین مزرعه هایی با کمترین نیروی انسانی من بیشتر جاهایی که کشاورزی دیدم بیچاره ها از صبح زود شروع به کار میکنن تا دم غروب تازه کارشون خیلی هم پیش نمیره ثروت آنچنانی هم ندارن فقط زحمت و زحمت اما اینجا همه ی کارا خیلی راحت و ساده با دستگاه انجام میشه
چقدر عالیه چقدر داریم چیز یاد میگیریم…..
استاااد شما با چه کسایی دوست میشیدا یکی از یکی بهتر این آقای تاد هم در اووووج ثروتمند بودن خیلی خاکی و متواضع خیلی خوشم میاد ازش چقدر تراکتور و ماشین داره تازه هر کدوم از ماشین هاشو برای یه کاری در نظر گرفته ینی اینقدر ثروتمنده هااااااا
سکانس بعدی مربوط به شهریه که در اون سطل هایی تمیز و مرتب برای اشغال های صنعتی قرار داده شده و کلا استفاده از تکنولوژی توی این کشور مووووج میزنه نگاه کن ببین این دستگاه هیولا چطوری برگای درختا رو پودر میکنه تا هم جای کمتری بگیره و هم حملش راحت تر باشه😍
نوبت میرسه به آکشن گاو… همیشه وقتی توی یه اتاق یه گاو باشه از بوی نامطبوعش نمیشه از ۱۰ متریش رد بشی اون وقت اینجا اینهمه گاو اونقدر تهویه مناسبی قرار داده شده که هیییچ بوی نامطبوعی بازدید کننده ها رو اذیت نمیکنه چقدر متفکر خدااااای من🤔
چند روز پیش که اولین فایل در مورد آقای تاد گذاشتید همش به این فکر میکردم که آشنایی شما به چه صورته و امروز جوابمو در این فایل گرفتم که خدا چگونه شما دو نفر رو که در یک مداری بودید برای دوستی به سمت هم هدایت میکنه… و آقای تاد یکی از دستای خدا بود برای شما برای اینکه شما کار خرید و پرداخت گاو هایی که میخواستید رو انجام بدید
استاد وقتی گفتید توی یخچالتون لبنیات شیر آهویی رو داشتید کلی به فکر فرو رفتم و گفتم چقدر این استاد همه چی تموم و همه کارس من واقعا نظرم در مورد زندگی و ثروتمندان عوض شده فکر میکردم ثروتمندان غذاهای همیشه آماده میخورن نگو که شما همه چیز رو از طبیعی ترین و بهترین حالتش دارید مصرف میکنید و این خیلی تحسین برانگیزه😊
چقدر این آکشن هوشمندانه طراحی شده راهرو هایی بالای سر گاو ها که خیلی راحت میشه گاوها رو دید و به همه جای اون سوله دسترسی داره و هر گاوی شماره بندی شده تا دسترسی بهش راحت باشه و خیلی جالبه که یه خانم دامپزشک با دست میتونه رحم گاو ها رو چک کنه تا حاملگی و ماه چندم بودن رو تشخیص بده….
دوباره فارم و اینبار در مورد پرنده های سفیده که چقدر زیرکانه و خیلی رااااحت و با کمترین کار به غذاشون میرسن و این واقعا از خلقت عجیب اونا نشأت گرفته که اینقدر هوشمند…
حالا یه آهنگ باحال پلی میشه که من نمیفهمم چی میخونه اما قطعا هرچی میخونه بهترینه چون انتخاب استاده اما ریتمش واقعا زیباست…
خداااااااای من درختای سبز دور مزرعه چه تضاد رنگی جالبی با علف های زرد به وجود آوردن و ابرهای پنبه ای بالای سرشون که جذاب ترینن🤩🤩🤩🤩🤩
واااااااااو نحوه ی رول کردن علف ها که وقتی دیدم چیزی جز دیوانگی و تحسین برام باقی نگذاشت😑
و حالا یک صبح جدید در فارم آقای تاد که سبزه ها و چمن های خوشرنگی داره و یک خونه میون یه دشت بزرگ البته که به پرادایس ما نمیرسه اما بازم جذابه😎
تا جایی که چشم کار میکنه از همه طرف مزرعه های آقای تاااد گسترش پیدا کرده…
فِرِدی خوابه و استاد از داستان شب قبل و قورباغه خوردن فِرِدی میگه…
وقتشه با موتور بریم منطقه رو یه رصد بکنیم خدای من چه روستای زیبایی چه خانه های شیکی چه جای دنجی همش سر سبزی همش یا رنگ سبز یا آبی آسمون 😃
وقت میوه خریدن از سر زمینه و چه همزمانی بجایی که دقیقا موقعی که میخواستن میوه ها رو به ایالات دیگه ببرن استاد از راه میرسه و برای خودش چند تا جدا میکنه و میدونم که چقدر اون هندوانه ها شیرین و آبدار بودن😋
سکانس آخر فیلم مربوط به قورباغه خوردن فِرِدی که در کسری از ثانیه نوش جان میکنه و البته آقای تاد چقدر حرفه ای قورباغه ها رو شکار میکنن😑🤩
خدایا از اینکه مرا به سمت چنین سایت بی نظیری هدایت کردی بینهایت سپاسگزارم… مقاومت هام دونه به دونه دارن کمتر میشن،،،،
امروز صبح بعد از نماز رفتم که دو تا کامنت بخونم بهم گفتی مگه نمیخواستم طلوع خورشید ببینی بلند شو و برو میترسیدم اما گفت مریم دیدی ؟موسی رو دیدی؟ عباس منش دیدی؟نترسیدن و رفتن تو دل ترس
از خونه بیرون زدم ساعت ۶ گذشته بود غزل گفت مامان کجا ؟گفتم نمیدونم 🕧
دلم میگفت معمولا سوئیچ پیدا نمیکنی
تو همین افکار بودم که سوئیچ بهم چشمکی بهم زد گفت اینم سوئیچ 🌡️
رفتم و سوار برمرکب ب عزم ناکجا آباد سفرم رو آغاز کردم تازه داشتم وارد عرصه جاده میشدم که مجبور ب ی ترمز کوچولو شدم تا مینی بوسی از جلوی پام رد بشه نگاهم ب آسمون و ب ماه نازکی افتاد که همانند ابروهای تازه عروسی خجالتی بود که در وسط اسمون داشت خود نمایی میکرد از غرور مستانه ش هیچکس جرات عرض اندام نداشت خواستم که ماندگارش کنم اما گفت تو لایق دیدن این صحنه ای بخاطر همین دوربین گوشیمو خاموش کردم و … گفتم کدوم طرفی برم
که یهو چشمم ب ی تیکه آسمون افتاد که داشت ب رنگ زرد طلایی در میومد گفتم آها !
ومن هم ب ندای درونم گوش دادم و رفتم گام ب گام داشت باهام صحبت میکرد و قدم بعدی بهم میگفت رفتم و رفتم رفتم
تا ب آخر جاده انتهای شهر رسیدم گفت بایست و من ایستادم
نور طلایی خورشید داشت از پشت کوه بیرون میزد تمام اسمون در حال آماده شدن برای استقبال از تشریف فرمایی خورشید عالمتاب بود
کمکم ازدحام ابرها داشت زیاد زیادتر میشد
همه آماده بودن
و همه چشمب افق دوخته بودن تا خورشید از راه برسه
چشمم ب ماه افتاد
دیگه اون غرور قبلی نداشت
رنگ تو صورت نداشت
رفته بود ی گوشه و تو ابرهای نازک داشت گم میشد
جارچی های خورشید خبر نزدیک شدنشو جار میزدن
سرد بود ومن طاقت موندن نداشتم
گفت که برو و کمی خودتو سرگرم کن
خلوت بود دوباره گفتم کجا گفت برو و در تمام راه با من بود اصلا اون رانندگی میکرد
من بودم و خدا
رفتیم و رفتیم و رفتیم
تا دوباره ب جای اولمون رسیدم همون جا که اوایل صبح ماه رو تو آسمون دیده بودم
همون جا که ماه داشت با قدرت یکه تازی میکرد
خانم همسایه رو دیدم شیشه ماشین کشیدم پایین تا کمی چاق سلامتی کنم
که یهو چشمم خورد ب همون جایی که جار چیا داشتن جار میزدن
طلوع با شکوه آفتاب عالم تاب مانند تکه طلایی بشدت چشم رو نوازش میداد افسوس خوردم که چرا صبر نکردم ولی گفتم اشکال ندارع ب ساعت نگاه کردم و قرار من وخورشید گذاشته شد
اما باز هم دیر نبود تصمیم گرفتم برم ب پیشواز خورشید
سر ماشین برگردونم و رفتم
وااااای چعظمتی
چها که نکرد با دل من
چشمهای عالم ب نورش منور شد
سر مست و عاشقتر از همیشه ب خونه برگشتم تا یک روز پر انرژی شروع کنم همین که رسیدم دیدم متن بالا داره فوران میکنه شروع کردم نوشتم و نوشتم و نوشتم یهو یک مشتری بهم پیامداد 😀فکر کن حدود ساعت هفت صبح
بعد اونقدر شارژ بودم که خواب از چشمام کلا رفته بود
انرژی خوبی بود خوشحال از انجام الهامات قلبی بودم که بعد از ظهر. یک نفر دیگه رنگ زد و دوباره ی سفارش گرفتم که سه برابر اولی بود اونقدر برکت و نعمت ب حسابم بازشده بود استاد جان من دریافتم که هر درخواستی که بدیم بشرط انجام قوانین قطعا خداوندهدایت میکنه
استاد جان وقتی خداوند شما رو هدایت میکنه یاد این قضیه میفتم که خداوند تمام موجودات هدایت میکنه حتی مورچه ای سیاه در زیر سنگی بزرگ
فقط درخواست بده ورها کن واعتبار خداوند تو دلت بزرگ کن ب اندازه ذره ای خردل بهش ایمان بیار ببین چطور خداوند تورو هدایت میکنه ب سمت بهترین زمان و مکان
همه انسانها همواره در حال هدایت هستن حتی جوجه های مریمجان
یادمه ما ی مرغ داشتیم که نشسته بود روی تخم بعد از ی مدت یکی از اقوام.اومدنخونه ما و بعد کلی صحبت گفت بریمببینم مرغتون وقتی ب تخمهایی که زیر مرغ گذاشته بودیم نگاه کرد الا و بلا گفت من میدونم اینو باید کمک کنی تا در بیاد وگرنه میمیره صد با خدا بهم گفت نزار دست بزنه ولی اونموقع من هنوز درگیر حرف مردم بودم و خجالت کشیدم که اجازه ندم و اون تخم شکست و جوجه مرد و من سالهای سال خودم سرزنش میکردم
الهی شکر بخاطر تمام موهبتهاش
وقتی ب استاد نگاه میکنم واقعا بارها بارها شکر میکنم که خدای من چطور شد که منو هدایت کردی ب سمت استاد و سایت,
وقتی یاد زندگی برزخیی نیافتم که چقدر در جهنم اون افکار خودمو عذاب میدادم بارها بارها غ خداوند تشکر میکنم که ب درخواستهای من پاسخ داد آخه من چند وقتی بود که بهش میگفتم خدایا ؟اخه مگه میشه تو ماروبیافرینی ولی رهامون کنی؟
بهش میگفتم خدایا نمبینی مردم دارن تو فقر بدبختی جون میدن😄 نجوای ذهنیم یک لحظه منو رها نمیکرد مدام خداوند در دلم تحقیر میکرد و خودش بزرگ ب جایی رسیدم که کفر میگفتم و تا اینکه خداوند بدون اینکه منو قضاوت کنه منو با سایت استاد با ایمیلی که اومد آشنا کرد و ذهن منو قلاب کرد ب سایت ولی من بخاطر باورهای غلط حتی بخودماجغزه ندادم که برم و فایلهای رایگان استفاده کنم اماااااا خدا اون کاری رو که باید میکرد و کرد تکاملی منو لایق کرد ارزشمندم کرد و منو با هدایتش آشنا کرد
امروز بخاطر اتفاقات شگفت انگیزی که بقول استاد همون معجزه عصای موسی بارها بارها سر ب خاک ساییدم برای سپاسگزاری از خداوند رحمان اونقدر که اشک شوق میریختم
چیزی که امکانش برام محال بود ولی بدون هیچ زحمتی برام انجام داد خدا خودش میدونه که چقدر بدرگاهش شاکرم
استاد عزیزم ازت ممنونم و سپاسگزار که غروب دلانگیز با ما ب اشتراک گذاشتی
مریم عزیزم ممنون که رو ترسات پا گذاشتی
ممنون که ب نظافت منزلت اینهمه اهمیت میدی
خانواده عزیزم ممنون که کامنت میزارید چراغ راه هم میشید
خود قشنگم ازت ممنونم که کامنت مینویسی و اعتبارش ب خدا میدی از خودش لایک میخوای
خدای مهربونم از همه بیشتر تورو دوست دارم اصلا ن استاد ن مریم جان ن خانواده ن خودم همش تو , تو خدای من ،همه کس و کار منی
اصلا هر چی تو بگی مینویسم اصلا هر جا تو بگی میرم هر کاری تو بگی انجام میدم
تو میگی من لایقم پس لایقم تومیگی من دوست داشتنی ام پس دوست داشتنی ام
خدای من ی زمانی تو دوران جوانی عاشق شهادت بودم اما الان عاشق تو هستم ن پول ن زیبایی ن نان فقط نور میخوام نور الوهیت نور هدایت
خدایا من لایق پذیرا شدنتم
خدایا من بنده دوست داشتنی توام
خدایا منو همونی ام که وقتی خلقم کردی گفتی فتبارک الله احسن الخالقین
خدای من بعد از اینکه مدتهای مدید ب جمالت نگاه کردی تصمیم ب تکثیر خودت گرفتی و این تصمیم منجر ب خلق من شد و زمین ایمانت را مسخره من گردانیدی
من که واقعا خدا رو شکر میکنم که میتونم از گوشی این تصاویر زیبا رو ببینم. به لطف خدا انشالله به زودی ماهم از نزدیک بیایم. نمیدونم چه مدلی ولی حتما میشود
سلام به استاد عزززززیزم و مریم خانم منظم و دوست داشتنی خودم و دوستان همراهم در سریال زیبا و پراز ذوق وشوق زندگی در بههههشت
خداروهزاران بار شکر میکنم به خاطر هر قسمت از این سریال اسرارآمیز که هر بار میبینمش یه درس جدید ازش یاد میگیرم
باید بگم من هنوز این قسمت رو ندیدم والان که دارم کامنت میذارم داره دانلود مبشه ولی حسم بهم گفت بیام بنویسم
خداروصدهزار بار شکر میکنم به خاطر تاثیرات مثبت وزیبای لحظه به لحظه ی این سریال وبرنامه هایی که قبلا همراهی کردم
زندگیم شده پراز زیبایی
پراز پاکی و تمیزی
اصلا نمیدونم چقد سریع و با برنامه خونه رو مرتب میکنم
تازه قبلا خسته میشدم ولی الان با عشق کارامو انجام میدم ولذت میبرم
یه نکته ی خیلی زیبا و پررنگی که خیلی دلم میخواسته این چند مدت بگم اینکه استاد قبل از شروع هر کاری با اینکه هنوز اون کارو انجام ندادن ولی به سبک تمرین زیلای ستاره ی قطبی میگن بریم ببینیم چه اتفاقای زیبایی در انتظارمونه و من عاااااشق این صحبت استادم
الانم میخوام برم قسمت زیبای ۷۲ سریال زندگی درپرادایس زیبا رو ببینم و ببینم چه اتفاقات شگفت انگیزی در انتظارمه
از مریم جون واستاد عزیزم به خاطر به اشتراک گذاشتن این همه عشق سپاسگذارم
آقا مثل همیشه هیولا وااار میری تو دل ناشناخته ها و همه چی واقعا لذت بخشه دیدن این همه تجربه و طبیعت و به اشتراک گذاشتنش با ما
استاد نمیدونم اونجا توی اِمریکا گاومیش هم یافت میشه یا نه مخصوصا توی استِیت شما یعنی فِلوووو 😍
یعنی عشق میکنم با عمو یووووو اِسسس (U.S) و این گاوچرونا و برو بچ محلی و کانتری ساید که واقعا همیشه لذت بردم از این ویژگی هاشون و محلی زندگی کردن حرفه ایشون 🤠
استاد اگر گاو خریدی یا باز هم قصد همچین کاری داشتی ، به نظرم گاومیش هم بگیر، حالا نمیدونم تا چه حد با این حرف آشنایی دارید اما فکر میکنم که میگن هم پیامبر توصیه کرده و هم توی طب های قدیم توصیه شده که از گوشت گاو و همینطور شیر گاو استفاده نکنید بهتره و بجاش از شیر و گوشت گاومیش استفاده کنید که گوشت و شیر با طبع مزاجی گرم داره و بسیار برای بدن ما مفیده، حالا میگم نمیدونم که واقعا این صحبتها تا چه حد صحت داره ولی میگن گوشت و شیر گاو طبع مزاجی سرد داره که برای بدن انسان خوب نیست ولی گاومیش فرق میکنه و طبعش گرم مزاج هست و بسیار توصیه میشه مصرف کردنش. گوشت گاومیش رو که ما خانوادتا مصرف میکنیم بسیار گوشت لذیذ و بدون بو و چربی ای هست که توی غذاهای مختلف واقعا اصلا بوی بد نمیده و کم چرب هست و خیلی خوشمزه میشه غذاها، شیرش هم همینطور یعنی یک شیر بسیار پر چرب و خوشمزه و خوش عطری داره که هم سرشیر خوبی از مقدار کمیش بدست میاد و هم بسیار با کیفیت و مقوی هست حالا دوست داشتید میتونید خودتون هم تحقیق کنید در این باره.
در خصوص محل زندگی و اسکان گاومیش هم باید خدمتتون عرض کنم که مثلا توی ایران خودمون فقط و فقط توی خوزستان فکر میکنم گاومیش باشه و هیچ کجای ایران توی موقعیت های جغرافیایی و اقلیمی ، گاومیش یافت نمیشه و فقط خوزستان داره این احشام چهارپای باحال رو. (بازم میگم طبق شنیده ها و دیده ها دارم میگم و صحتش رو قطعی نمیتونم بگم) دوستانی که آشنایی دارن میتونن تصدیق بکنن.
درود بیکران بر استاد عزیزم و خانم شایسته زیبا و مهربانم (عشق )
خدایا شکرت که من و هدایت کردی و کمکم کردی که هر روز بهتر از روز قبل باشم و قویتر بشم و با اراده بیشتر روی باورهام کار کنم . خدایااااا شکرت .
چند وقت پیش استاد داشتند در مورد تفاوت کامنتهای سایت و اینستاکرام صحبت میکردند که چقدر این کامنتهای سایت پر بار و هر کدومشون یک درس هستند و با خواندن کامنت بچه ها میتونیم درسهای بیشتری یاد بگیریم …..
من به شخصه این چند روز که سعی کردم ،بعد از دیدن هر فایل کامنتهای بچه ها را بخوانم و امروز بعد خواندن کامنت یکی از دوستان هم مداریم ،که گفتند بعد از کار کردن روی باورهاشون در زمان کمی درآمدشان از ماهی ۱ میلیون به ۱۰ میلیون رسیده ،( که این یکی از خواسته های من بوده و سعی میکردم روش کار کنم ) و متوحه شدم که پاشنه آشیلم کجاست!!!!
من وقتی داشتم کامنت دوست عزیز را میخوندم ،یک لحظه به خودم گفتم ،ببین زهرا این دوستمون تونسته پس چرا تو نمیتونی ،متوجه شدم که بله اشکال من در این بوده که هنوز باور نداشتم میشه درآمدت را بیشتر کنی …… وااای خدای من چقدر مهربانی که من و هدایت کردی تا به حرف استاد عزیزم گوش بدم و کامنت ها را بخونم و این ترمز خودم و کشف کنم . خدایاااااااااااااااا سپاسگزارم که هدایتم کردی
سلام
فقط کافیه ساعت ها به همین یک جمله عمیقا فکر کنیم:
حضور ما اینجا اتفاقی نیست!
به نام تنها هدایتگر مهربان
سلاااااااااااااااااااااااااام
خدایاسپاسگذارم که باهدایت مون به اینجا حتی با زبان غروب هم باهامون عاشقانه و عامیانه گل میگی گل میشنویم، غروبی بسیار زیبا با ویوی فارمی و طبیعت روستایی دیدگاههایی در اینجا هست افرادی هست که حتی غروبی که از بچگی بهمون همیشه میگفتن غروب ها دلگیره اما اینجا اتفاقا یکی از نکات زیبای هرروز دیدن غروب های آفتابه
چیزی که خیلی ها میگن همونطور بدنیا اومدن مانند طلوع آفتاب شگفت انگیزه همونطور هم غروب آفتاب غم انگیزه،،
«یعنی بدنیا اومدن هرکسی خوبه و لذتبخش، اما رفتن از این دنیا بد و اتفاق خوبی نیست باید غمگین بود»
انگار حالا ما متعلق به این دنیا هستیم اما غافل از اینکه ما فقط مدت بسیار کوتاهی قراره اینجارو تجربه کنیم و دوباره برگردیم به جای اصلمون،،
و به همین دلایل ها بود که ،،پیش از اینها فکرمیکردم خدا خانه ای دارد میان ابرها
خشتی از الماس و خشتی از طلا……..
اما هیچوقت خانواده و جامعه نتوانسته بود تصویر زیبا و جالبی رو برامون توصیح بدن
بلکه فقط واکنشی عمل کردنو بهمون منتقل کردن بااتفاقات خوب خوشحال و اتفاقات بظاهر ناجالب ناراحت،،
و همیشه هم میگن بهرحال کاری نمیشه کرد هرچه خواست خدا باشه،،
خدایا از هدایتت ممنونم البته هدایت هات
که نذاشتی در اون مسیرهای اشتباه و خنده دار عمرمونو هدر بدیم بلکه دستمونو گرفتی و گذاشتی توی این مسیر،،
خب استاد ازکجا بگیم از بیزینس طاد عزیز ،شیوه ی نوین بیزینسش،
از گرفتن قورباغه ها و دادن به علی گیتور خشن،
یا بگیم از اون هدایتی که از طریق خرید گاو شدی بسمت طاد چقدر من این قسمت از فایل رو تکرار کردم که خدایا بجای اینکه یه عالمه آزمون خطا کنم برای رسیدن به مهارت در اهدافم بلکه منم مانند عباسمنش هدایت کن به سمت آدمهایی که علم کار رو دارن چونکه اینجور مسیر راحتتر و کوتاه تر میشه ،،
و آدمهای نابغه همیشه از تجربه دیگران استفاده میکنن یا اکثر مواقع،،
خدایا همیشه بهم یادآوری کن مانند این پرنده های زیبا همیشه دنبال و باورکردن به راههای ساده باشم برای کارها،،
ارتباط با طاد یعنی اینکه استاد مدارش با قبلا فرسنگ ها فاصله داره که یه ثروتمند ثروتمند دیگه ای رو جذب میکنه و همچنین برعکسش،،
خلاصه کلی تجربه ی خوب و الگو برداری شد
همتون وابسته به الله زیبا باشید،،،،،،
😍😍😍به ناااااااااامِ خدااااااااایِ وهاااااااااب😍😍😍
سلااااااااااااام سلاااااااااااام
سلاااااام به خدایِ مهربون که همه جاااااا هست.
سلااااام به دنیا.سلاااااام به آسمونِ زیبا و پپپپر از ابرهایِ زیبا.سلاااااام به زمین.سلااااااااام به پووووول و ثروت.سلاااااااام به همممممه ی عزیزان😘😘😘
واوووووووو😍 خدایاااااا شششششکرت به خاطرِ اینننننهمه ثروت و فراوانی.این همه گاو و گوسفند که یکی از نمادها و نشونه هایِ ثروت برایِ من هستن.به خاطرِ اییییین زمینِ بزرررررگ پهناور که اول و انتهاش مشخص نیست…. خدایاااااا شششششکرت که تمامِ ثروت و فراوانی رو به یه انداره توو جهان تقسیم کردی و همه ی ما به قدرِ باور و درخواست هامون میتونیم سهم هایِ بیشتری از ثروت و فراوانی و آرامش و…. رو داشته باشیم.
خدایاااااا شششششکرت به خاطرِ تات که اینقدرررر مهربون و خوش قلبه.حتی الیگیتور هم که شاید ما اولش احساس کنیم که ترسناکه رو توو حوضچه ای که براش آماده کرده،نگهداری میکنه و حتی واسش با ذوق اسم هم انتخاب کرده.
خدایاااااا ششششکرت به خاطرِ اینهمه دستگاههایِ پیشرفته که انسان به کمکِ تو خالقِ مهربون و قادر،تونسته بسازه و خلق کنه و کارش رو به مراتب راحت تر کنه.من همیشه فکر میکردم که کشاورزی خیلی کارِ سخت و طاقت فرساییه.ولی با این فیلم و با این اختراعاتِ بشر متوجه شدم که کشاورزی خیلییییی عاااااالیه و خیلییییی راحت و لذت بخشه.
خداروشششششکر که به مسیری هدایت شدم که با دیدنِ هههههر چیزی تکاملِ اون رو درک میکنم.کشاورزی هم تکاملِ خودش رو طِی کرده و میکنه.از شخم زدن توسطِ انسانها.بعد شخم زدن توسطِ حیوانها و گاوآهن و بعدها تراکتور و دستگاههایِ پیشرفته.
دوستمون تات،واقعا نمونه ی یک انسانِ واقعی هستن.به خاطرِ همینه که توو فرکانسِ استاده.
داشتم به این فکر میکردم که مثلا اگه کسِ دیگه ای بود و یه کارش با اجساد بود،حتما اینهمه کار و فعالیت نمیکرد و اینهمه ثروت نداشت و پیشِ خودش میگفت منکه کارم اینه و آخر هم که باید مثلِ اینا بمیرم،پس اینهمه ثروت و کار کردن رو میخوام چیکار؟اما دوستمون تات خیلییییی عااااالی زندگی رو درک کردن و حسِ خوبِ زندگی کردن رو بلدن و منتقل میدن.
واقعا آااااااافرین به این کشورِ قدرتمند و پیشرفته که هر کس وظیفه ی خودش رو عاااالی انجام میده.اداره ی برق انقدررررر جان و امنیتِ مردم براش مهمه که میگرده ببینه کجا ایراد هست و میاد اونو به بهترین شکل برطرف میکنه.خیلی راحت با دستگاههایِ پیشرفته شاخه ها و برگها رو میزنه و پودر میکنه تا اتفاقی پیش نیاد.
توو محلِ فروشِ گاو انقدررررر دقیق و از قبل کارشون رو خوب انجام دادن که اصلا بویِ بد آدم رو اذیت نمیکنه.گرما اذیت نمیکنه.راهروهایی که درست کردن و راحتی که برایِ مشتری قائل شدن تا بتونن از بالا به همه ی گاوها اِشراف داشته باشن.
خداروشششششکر استادِ جاااااانم به خاطرِ هدایت هایی که از طرفِ خدایِ مهربون میشی.واسه خریدِ گاوهایِ عاااالی و شیرده یکی از بهترین دستهاش رو برات میفرسته.و حتی بدونِ هیچ مقاومتی و با عزتِ نفسِ تمام به یک نفر که اولین باره که میبینیش،میگی که من صفر تا صدِ این کار رو بلد نیستم و اون با کمالِ میل حاضر میشه که واست به نحوِ احسنت انجام بده.
خدااااااایِ من😍😍😍 شششششکرت به خاطرِ هدایتِ این پرندگانِ سفید و زیبا که میدونن که باید کِی و کجا برن تا به راااااحتی و بدونِ زحمتِ زیاد به غذایِ موردِ علاقه شون برسن.
خدایاااااا شششششکرت چقدرررررر این زمین و آسمون عااااالیه.انگار زمین و آسمون یکی شدن و به هم نزدیک.احساس میکنم که خیلی راحت میشه ابر ها رو دستم بگیرم.
خداروششششکر به خاطرِ ایییینهمه ثروتی که دوستمون تات خلق کرده و انقدررررر زندگی رو برایِ خودش و دیگران راحت کرده.انواع و اقسامِ ماشینها رو تهیه کرده تا زحمتش رو به کمترین حالت برسونه و لذت ببره.
استاااااااادِ عزیزمممممم خداروشششششکر که همیشه ثابت میکنی که همیشه در زمانِ درست در مکانِ صحیح قرار داری.دقیقا روزِ آخر هم که شده به چیدنِ میوه ها رسیدی. بدونِ اینکه از قبل هماهنگ شده باشی، و همینطور لذتِ چیدنِ میوه ها رو چشیدی.
خداروشششششکر به خاطرِ اینهمه ثروت و فراوانی.خداروشششششکر به خاطرِ اینهمه مشتری هایِ ثروتمند که از هر ایالتی برایِ این دوستانِ کشاورز فراهم هست.
و درسی که امروز فِرِدی آخرِ فیلم با من میده،اینه که اون اصلا نگرانِ غذاش نیست و استرس نداره و خیلی آروم داره زندگی میکنه و خداوند قورباغه ها رو به اونجا هدایت میکنه و با دستایِ مهربونِ تات غذایِ اونو میرسونه.
یادمون باشه که ذهنِ ما مثلِ یا باغه.مثلِ این زمینی که دوستمون تات صاحبش هست. و افکارِ ما مثلِ دونه هایی که توویِ این باغ یا زمین کاشته و میکاریم. ما میتونیم گل بکاریم و پرورش بدیم یا علفِ هرز….. انتخاب با خودمونه.
یه دنیاااااا ممنونم که با چشمایِ زیباتون دیدگاهم رو میخونین.
بااااااا افتخااااااار من یه عباس منشی ام.
دوستدار شما معصومه فرزندِ خدا.
💋💋💋💋💋
هدایت غورباغه ها خیلی خوب بود
خیلیییی ممنونم دوستِ عزیز
🙏🙏🙏
سلام و درود💓
😍همه ی عباس منشی ها لیاقت ثروت و نعمت های الهی را دارند 😍
امروز صبحی همین که بیدار شدم و سایت رو چک کردم تا ببینم قسمت بعدی اومده یا نه دیدم هنوز نیومده گفتم برم قسمت قبلی دیدم کامنت من برای متن انتخابی اون قسمت گذاشته شده از خوشحالی بال در آوردم و همین نکته باعث شد حس خوبم تا آخر روز برام باقی بمونه
حالا که این کامنت رو میذارم آخر شبه…
وااااای خدای من من مردم واسه ی غروب اول فیلم… چقدر رویایی چقدر دلنشین چقدر جذاب… خدایااااااا…. همین که اول فیلم غروب رو دیدم استپ کردم و چند لحظه خیره شدم به این رنگهایی که به زیبایی هرچه تمام تر تصویر رو به نمایش گذاشتن…
یه نقطه ی زرد و طلایی دووووورش نارنجی اطرافش ابرهای خاکستری و پایینش سبزه ها و رنگهای تیره ی مربوط به درختان که باعث شدن زردوطلایی و نارنجی خورشید خودشو بیشتر نشون بده😍
یه جاده ی خاکی نارنجی رنگ هم توی تصویر دیده میشه مثل نقاشی باب راست در قسمت ۲ قدم اول که امروز دیدم چه هم زمانی جالبی خداوند چگونه ما انسانها و همه ی موجودات رو هدایت میکنه…
حالا دوربین میره سمت اون مزرعه ی دل انگیز آقای تاد و گاوهای زیبایی که دارن علف ها و سبزه ها رو درو میکنن و میخورن🤩
و ببین که چقدر ثروت و نعمت اون اطراف زیاده که با داشتن زمین هایی سرسبز و وسیع میتونن با خیال راحت گاوها رو رها کنن و خودشون از خودشون پذیرایی میکنن خداااااااااااااااای من ۳۰۰ تا گااااااو…..
و حالا نوبت میرسه به معرفی الیگیتوری شکمو به اسم فِرِد که قورباغه ها رو در کسری از ثانیه نوش جان میکنه….
تجربه ی رانندگی استاد با ماشین تاد تا رسیدن به مزرعه……
ای خداااا مزرعهههههههههه🥰😍🤩چه زیبا و تمیز و مرتب علف ها رو پلاستیک پیچ کردن حتی همین رول کردنشون هم خیلی جذاب و باحاله… چه ثروتی چقدر فراوانی خدااای من علف ها چه تمیز و مرتب توی یه قطر توی یه خط موازی قرار گرفتن…
من غشششششش کردم واسه نحوه ی پلاستیک پیچ کردن این رول های علف اونم چه پلاستیکی از جنس خووووب و مرغووووب که پاره نمیشه به راحتی و قراره از علف هامون در برابر بارون محافظت کنه چقدر دقیق و سنجیده به همه چیز فکر شده خدایا…. عاقا من با دیدن این ۲ قسمتی که استاد از کشاورزی نشون دادن عاشق این کارا شدم و چقدر جذابه وقتی با دستگاه های هیولا بیوفتی به جون چنین مزرعه هایی با کمترین نیروی انسانی من بیشتر جاهایی که کشاورزی دیدم بیچاره ها از صبح زود شروع به کار میکنن تا دم غروب تازه کارشون خیلی هم پیش نمیره ثروت آنچنانی هم ندارن فقط زحمت و زحمت اما اینجا همه ی کارا خیلی راحت و ساده با دستگاه انجام میشه
چقدر عالیه چقدر داریم چیز یاد میگیریم…..
استاااد شما با چه کسایی دوست میشیدا یکی از یکی بهتر این آقای تاد هم در اووووج ثروتمند بودن خیلی خاکی و متواضع خیلی خوشم میاد ازش چقدر تراکتور و ماشین داره تازه هر کدوم از ماشین هاشو برای یه کاری در نظر گرفته ینی اینقدر ثروتمنده هااااااا
سکانس بعدی مربوط به شهریه که در اون سطل هایی تمیز و مرتب برای اشغال های صنعتی قرار داده شده و کلا استفاده از تکنولوژی توی این کشور مووووج میزنه نگاه کن ببین این دستگاه هیولا چطوری برگای درختا رو پودر میکنه تا هم جای کمتری بگیره و هم حملش راحت تر باشه😍
نوبت میرسه به آکشن گاو… همیشه وقتی توی یه اتاق یه گاو باشه از بوی نامطبوعش نمیشه از ۱۰ متریش رد بشی اون وقت اینجا اینهمه گاو اونقدر تهویه مناسبی قرار داده شده که هیییچ بوی نامطبوعی بازدید کننده ها رو اذیت نمیکنه چقدر متفکر خدااااای من🤔
چند روز پیش که اولین فایل در مورد آقای تاد گذاشتید همش به این فکر میکردم که آشنایی شما به چه صورته و امروز جوابمو در این فایل گرفتم که خدا چگونه شما دو نفر رو که در یک مداری بودید برای دوستی به سمت هم هدایت میکنه… و آقای تاد یکی از دستای خدا بود برای شما برای اینکه شما کار خرید و پرداخت گاو هایی که میخواستید رو انجام بدید
استاد وقتی گفتید توی یخچالتون لبنیات شیر آهویی رو داشتید کلی به فکر فرو رفتم و گفتم چقدر این استاد همه چی تموم و همه کارس من واقعا نظرم در مورد زندگی و ثروتمندان عوض شده فکر میکردم ثروتمندان غذاهای همیشه آماده میخورن نگو که شما همه چیز رو از طبیعی ترین و بهترین حالتش دارید مصرف میکنید و این خیلی تحسین برانگیزه😊
چقدر این آکشن هوشمندانه طراحی شده راهرو هایی بالای سر گاو ها که خیلی راحت میشه گاوها رو دید و به همه جای اون سوله دسترسی داره و هر گاوی شماره بندی شده تا دسترسی بهش راحت باشه و خیلی جالبه که یه خانم دامپزشک با دست میتونه رحم گاو ها رو چک کنه تا حاملگی و ماه چندم بودن رو تشخیص بده….
دوباره فارم و اینبار در مورد پرنده های سفیده که چقدر زیرکانه و خیلی رااااحت و با کمترین کار به غذاشون میرسن و این واقعا از خلقت عجیب اونا نشأت گرفته که اینقدر هوشمند…
حالا یه آهنگ باحال پلی میشه که من نمیفهمم چی میخونه اما قطعا هرچی میخونه بهترینه چون انتخاب استاده اما ریتمش واقعا زیباست…
خداااااااای من درختای سبز دور مزرعه چه تضاد رنگی جالبی با علف های زرد به وجود آوردن و ابرهای پنبه ای بالای سرشون که جذاب ترینن🤩🤩🤩🤩🤩
واااااااااو نحوه ی رول کردن علف ها که وقتی دیدم چیزی جز دیوانگی و تحسین برام باقی نگذاشت😑
و حالا یک صبح جدید در فارم آقای تاد که سبزه ها و چمن های خوشرنگی داره و یک خونه میون یه دشت بزرگ البته که به پرادایس ما نمیرسه اما بازم جذابه😎
تا جایی که چشم کار میکنه از همه طرف مزرعه های آقای تاااد گسترش پیدا کرده…
فِرِدی خوابه و استاد از داستان شب قبل و قورباغه خوردن فِرِدی میگه…
وقتشه با موتور بریم منطقه رو یه رصد بکنیم خدای من چه روستای زیبایی چه خانه های شیکی چه جای دنجی همش سر سبزی همش یا رنگ سبز یا آبی آسمون 😃
وقت میوه خریدن از سر زمینه و چه همزمانی بجایی که دقیقا موقعی که میخواستن میوه ها رو به ایالات دیگه ببرن استاد از راه میرسه و برای خودش چند تا جدا میکنه و میدونم که چقدر اون هندوانه ها شیرین و آبدار بودن😋
سکانس آخر فیلم مربوط به قورباغه خوردن فِرِدی که در کسری از ثانیه نوش جان میکنه و البته آقای تاد چقدر حرفه ای قورباغه ها رو شکار میکنن😑🤩
خدایا از اینکه مرا به سمت چنین سایت بی نظیری هدایت کردی بینهایت سپاسگزارم… مقاومت هام دونه به دونه دارن کمتر میشن،،،،
در پناه الله یکتا شاد و خوشحال باشید😝💜💙
بسمالله الرحمن الرحیم
امروز صبح بعد از نماز رفتم که دو تا کامنت بخونم بهم گفتی مگه نمیخواستم طلوع خورشید ببینی بلند شو و برو میترسیدم اما گفت مریم دیدی ؟موسی رو دیدی؟ عباس منش دیدی؟نترسیدن و رفتن تو دل ترس
از خونه بیرون زدم ساعت ۶ گذشته بود غزل گفت مامان کجا ؟گفتم نمیدونم 🕧
دلم میگفت معمولا سوئیچ پیدا نمیکنی
تو همین افکار بودم که سوئیچ بهم چشمکی بهم زد گفت اینم سوئیچ 🌡️
رفتم و سوار برمرکب ب عزم ناکجا آباد سفرم رو آغاز کردم تازه داشتم وارد عرصه جاده میشدم که مجبور ب ی ترمز کوچولو شدم تا مینی بوسی از جلوی پام رد بشه نگاهم ب آسمون و ب ماه نازکی افتاد که همانند ابروهای تازه عروسی خجالتی بود که در وسط اسمون داشت خود نمایی میکرد از غرور مستانه ش هیچکس جرات عرض اندام نداشت خواستم که ماندگارش کنم اما گفت تو لایق دیدن این صحنه ای بخاطر همین دوربین گوشیمو خاموش کردم و … گفتم کدوم طرفی برم
که یهو چشمم ب ی تیکه آسمون افتاد که داشت ب رنگ زرد طلایی در میومد گفتم آها !
ومن هم ب ندای درونم گوش دادم و رفتم گام ب گام داشت باهام صحبت میکرد و قدم بعدی بهم میگفت رفتم و رفتم رفتم
تا ب آخر جاده انتهای شهر رسیدم گفت بایست و من ایستادم
نور طلایی خورشید داشت از پشت کوه بیرون میزد تمام اسمون در حال آماده شدن برای استقبال از تشریف فرمایی خورشید عالمتاب بود
کمکم ازدحام ابرها داشت زیاد زیادتر میشد
همه آماده بودن
و همه چشمب افق دوخته بودن تا خورشید از راه برسه
چشمم ب ماه افتاد
دیگه اون غرور قبلی نداشت
رنگ تو صورت نداشت
رفته بود ی گوشه و تو ابرهای نازک داشت گم میشد
جارچی های خورشید خبر نزدیک شدنشو جار میزدن
سرد بود ومن طاقت موندن نداشتم
گفت که برو و کمی خودتو سرگرم کن
خلوت بود دوباره گفتم کجا گفت برو و در تمام راه با من بود اصلا اون رانندگی میکرد
من بودم و خدا
رفتیم و رفتیم و رفتیم
تا دوباره ب جای اولمون رسیدم همون جا که اوایل صبح ماه رو تو آسمون دیده بودم
همون جا که ماه داشت با قدرت یکه تازی میکرد
خانم همسایه رو دیدم شیشه ماشین کشیدم پایین تا کمی چاق سلامتی کنم
که یهو چشمم خورد ب همون جایی که جار چیا داشتن جار میزدن
طلوع با شکوه آفتاب عالم تاب مانند تکه طلایی بشدت چشم رو نوازش میداد افسوس خوردم که چرا صبر نکردم ولی گفتم اشکال ندارع ب ساعت نگاه کردم و قرار من وخورشید گذاشته شد
اما باز هم دیر نبود تصمیم گرفتم برم ب پیشواز خورشید
سر ماشین برگردونم و رفتم
وااااای چعظمتی
چها که نکرد با دل من
چشمهای عالم ب نورش منور شد
سر مست و عاشقتر از همیشه ب خونه برگشتم تا یک روز پر انرژی شروع کنم همین که رسیدم دیدم متن بالا داره فوران میکنه شروع کردم نوشتم و نوشتم و نوشتم یهو یک مشتری بهم پیامداد 😀فکر کن حدود ساعت هفت صبح
بعد اونقدر شارژ بودم که خواب از چشمام کلا رفته بود
انرژی خوبی بود خوشحال از انجام الهامات قلبی بودم که بعد از ظهر. یک نفر دیگه رنگ زد و دوباره ی سفارش گرفتم که سه برابر اولی بود اونقدر برکت و نعمت ب حسابم بازشده بود استاد جان من دریافتم که هر درخواستی که بدیم بشرط انجام قوانین قطعا خداوندهدایت میکنه
استاد جان وقتی خداوند شما رو هدایت میکنه یاد این قضیه میفتم که خداوند تمام موجودات هدایت میکنه حتی مورچه ای سیاه در زیر سنگی بزرگ
فقط درخواست بده ورها کن واعتبار خداوند تو دلت بزرگ کن ب اندازه ذره ای خردل بهش ایمان بیار ببین چطور خداوند تورو هدایت میکنه ب سمت بهترین زمان و مکان
همه انسانها همواره در حال هدایت هستن حتی جوجه های مریمجان
یادمه ما ی مرغ داشتیم که نشسته بود روی تخم بعد از ی مدت یکی از اقوام.اومدنخونه ما و بعد کلی صحبت گفت بریمببینم مرغتون وقتی ب تخمهایی که زیر مرغ گذاشته بودیم نگاه کرد الا و بلا گفت من میدونم اینو باید کمک کنی تا در بیاد وگرنه میمیره صد با خدا بهم گفت نزار دست بزنه ولی اونموقع من هنوز درگیر حرف مردم بودم و خجالت کشیدم که اجازه ندم و اون تخم شکست و جوجه مرد و من سالهای سال خودم سرزنش میکردم
الهی شکر بخاطر تمام موهبتهاش
وقتی ب استاد نگاه میکنم واقعا بارها بارها شکر میکنم که خدای من چطور شد که منو هدایت کردی ب سمت استاد و سایت,
وقتی یاد زندگی برزخیی نیافتم که چقدر در جهنم اون افکار خودمو عذاب میدادم بارها بارها غ خداوند تشکر میکنم که ب درخواستهای من پاسخ داد آخه من چند وقتی بود که بهش میگفتم خدایا ؟اخه مگه میشه تو ماروبیافرینی ولی رهامون کنی؟
بهش میگفتم خدایا نمبینی مردم دارن تو فقر بدبختی جون میدن😄 نجوای ذهنیم یک لحظه منو رها نمیکرد مدام خداوند در دلم تحقیر میکرد و خودش بزرگ ب جایی رسیدم که کفر میگفتم و تا اینکه خداوند بدون اینکه منو قضاوت کنه منو با سایت استاد با ایمیلی که اومد آشنا کرد و ذهن منو قلاب کرد ب سایت ولی من بخاطر باورهای غلط حتی بخودماجغزه ندادم که برم و فایلهای رایگان استفاده کنم اماااااا خدا اون کاری رو که باید میکرد و کرد تکاملی منو لایق کرد ارزشمندم کرد و منو با هدایتش آشنا کرد
امروز بخاطر اتفاقات شگفت انگیزی که بقول استاد همون معجزه عصای موسی بارها بارها سر ب خاک ساییدم برای سپاسگزاری از خداوند رحمان اونقدر که اشک شوق میریختم
چیزی که امکانش برام محال بود ولی بدون هیچ زحمتی برام انجام داد خدا خودش میدونه که چقدر بدرگاهش شاکرم
استاد عزیزم ازت ممنونم و سپاسگزار که غروب دلانگیز با ما ب اشتراک گذاشتی
مریم عزیزم ممنون که رو ترسات پا گذاشتی
ممنون که ب نظافت منزلت اینهمه اهمیت میدی
خانواده عزیزم ممنون که کامنت میزارید چراغ راه هم میشید
خود قشنگم ازت ممنونم که کامنت مینویسی و اعتبارش ب خدا میدی از خودش لایک میخوای
خدای مهربونم از همه بیشتر تورو دوست دارم اصلا ن استاد ن مریم جان ن خانواده ن خودم همش تو , تو خدای من ،همه کس و کار منی
اصلا هر چی تو بگی مینویسم اصلا هر جا تو بگی میرم هر کاری تو بگی انجام میدم
تو میگی من لایقم پس لایقم تومیگی من دوست داشتنی ام پس دوست داشتنی ام
خدای من ی زمانی تو دوران جوانی عاشق شهادت بودم اما الان عاشق تو هستم ن پول ن زیبایی ن نان فقط نور میخوام نور الوهیت نور هدایت
خدایا من لایق پذیرا شدنتم
خدایا من بنده دوست داشتنی توام
خدایا منو همونی ام که وقتی خلقم کردی گفتی فتبارک الله احسن الخالقین
خدای من بعد از اینکه مدتهای مدید ب جمالت نگاه کردی تصمیم ب تکثیر خودت گرفتی و این تصمیم منجر ب خلق من شد و زمین ایمانت را مسخره من گردانیدی
خدای من مرا گوهری نایاب آفریدی
از روحخودت در من دمیدی
مرا لایق بندگیت کن تا
سلام و درود
من که واقعا خدا رو شکر میکنم که میتونم از گوشی این تصاویر زیبا رو ببینم. به لطف خدا انشالله به زودی ماهم از نزدیک بیایم. نمیدونم چه مدلی ولی حتما میشود
سلام به استاد عزززززیزم و مریم خانم منظم و دوست داشتنی خودم و دوستان همراهم در سریال زیبا و پراز ذوق وشوق زندگی در بههههشت
خداروهزاران بار شکر میکنم به خاطر هر قسمت از این سریال اسرارآمیز که هر بار میبینمش یه درس جدید ازش یاد میگیرم
باید بگم من هنوز این قسمت رو ندیدم والان که دارم کامنت میذارم داره دانلود مبشه ولی حسم بهم گفت بیام بنویسم
خداروصدهزار بار شکر میکنم به خاطر تاثیرات مثبت وزیبای لحظه به لحظه ی این سریال وبرنامه هایی که قبلا همراهی کردم
زندگیم شده پراز زیبایی
پراز پاکی و تمیزی
اصلا نمیدونم چقد سریع و با برنامه خونه رو مرتب میکنم
تازه قبلا خسته میشدم ولی الان با عشق کارامو انجام میدم ولذت میبرم
یه نکته ی خیلی زیبا و پررنگی که خیلی دلم میخواسته این چند مدت بگم اینکه استاد قبل از شروع هر کاری با اینکه هنوز اون کارو انجام ندادن ولی به سبک تمرین زیلای ستاره ی قطبی میگن بریم ببینیم چه اتفاقای زیبایی در انتظارمونه و من عاااااشق این صحبت استادم
الانم میخوام برم قسمت زیبای ۷۲ سریال زندگی درپرادایس زیبا رو ببینم و ببینم چه اتفاقات شگفت انگیزی در انتظارمه
از مریم جون واستاد عزیزم به خاطر به اشتراک گذاشتن این همه عشق سپاسگذارم
دووووستون دارم
به امید دیدار
سلام استاد،
آقا مثل همیشه هیولا وااار میری تو دل ناشناخته ها و همه چی واقعا لذت بخشه دیدن این همه تجربه و طبیعت و به اشتراک گذاشتنش با ما
استاد نمیدونم اونجا توی اِمریکا گاومیش هم یافت میشه یا نه مخصوصا توی استِیت شما یعنی فِلوووو 😍
یعنی عشق میکنم با عمو یووووو اِسسس (U.S) و این گاوچرونا و برو بچ محلی و کانتری ساید که واقعا همیشه لذت بردم از این ویژگی هاشون و محلی زندگی کردن حرفه ایشون 🤠
استاد اگر گاو خریدی یا باز هم قصد همچین کاری داشتی ، به نظرم گاومیش هم بگیر، حالا نمیدونم تا چه حد با این حرف آشنایی دارید اما فکر میکنم که میگن هم پیامبر توصیه کرده و هم توی طب های قدیم توصیه شده که از گوشت گاو و همینطور شیر گاو استفاده نکنید بهتره و بجاش از شیر و گوشت گاومیش استفاده کنید که گوشت و شیر با طبع مزاجی گرم داره و بسیار برای بدن ما مفیده، حالا میگم نمیدونم که واقعا این صحبتها تا چه حد صحت داره ولی میگن گوشت و شیر گاو طبع مزاجی سرد داره که برای بدن انسان خوب نیست ولی گاومیش فرق میکنه و طبعش گرم مزاج هست و بسیار توصیه میشه مصرف کردنش. گوشت گاومیش رو که ما خانوادتا مصرف میکنیم بسیار گوشت لذیذ و بدون بو و چربی ای هست که توی غذاهای مختلف واقعا اصلا بوی بد نمیده و کم چرب هست و خیلی خوشمزه میشه غذاها، شیرش هم همینطور یعنی یک شیر بسیار پر چرب و خوشمزه و خوش عطری داره که هم سرشیر خوبی از مقدار کمیش بدست میاد و هم بسیار با کیفیت و مقوی هست حالا دوست داشتید میتونید خودتون هم تحقیق کنید در این باره.
در خصوص محل زندگی و اسکان گاومیش هم باید خدمتتون عرض کنم که مثلا توی ایران خودمون فقط و فقط توی خوزستان فکر میکنم گاومیش باشه و هیچ کجای ایران توی موقعیت های جغرافیایی و اقلیمی ، گاومیش یافت نمیشه و فقط خوزستان داره این احشام چهارپای باحال رو. (بازم میگم طبق شنیده ها و دیده ها دارم میگم و صحتش رو قطعی نمیتونم بگم) دوستانی که آشنایی دارن میتونن تصدیق بکنن.
ارداتمند شما ،
هیولای ماداگاسکار :) :D
سلام
استاد عزیزم چه صحنه های زیبایی رو نشونمون دادین لذت بردم ،😍
چقدر کار های کشاورزی راحت انجام میشد و با کمترین دخالت دست
وچیزی ک برای من جالب بود این حس راحتی واین که همه جای جهان سرای من است
انقدر راحت ارتباط برقرار میکنید با آدم هایی که نمیشناسید
و راجبشون. حرف میزنید که کن فکر میکنم همین بغل گوشمون هستید تو ایران
وحتی بعضی وقتا فکر میکنم که اونا هم زبون ما و از ما هستن مث خواهر و برادر یا هموطن
خیلی جالبه این نوع نگاه مثبت و خوب به آدم ها
ممنون از لطفتون