دیدگاه زیبا و تأثیرگزار نسرین عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
بنام خدایی که دوستم دارد
امروز هم قراره ی سریال ببینم اما مشخصات سریال:
عنوان سریال: زندگی در بهشت
نورپرداز:خداوند
جلوه های ویژه: کلبه ی چوبی، دریاچه ، آسمون، جنگل ، لونه مرغها و……
صحنه آرا:خداوند
تصویر بردار: مریم شایسته
تصنیف: جیک جیک
خواننده:گروه کُر جوجه های پارادایس
بازیگران: مریم شایسته، سید حسین عباس منش
مهمان های ویژه: برونی و تعمیرکاران
لوکیشن: پارادایس فلوریدا
زمان پخش:آزاد
شرط سنی: ندارد
مکان پخش: سایت عباس منش
هزینه ورودی: رایگان
نویسنده سناریو: نسرین سلطانی
سکانس اول: ادامه داستان جوجه ها
سکانس دوم: ماجراهای عباس منش
سکانس سوم: حل مساله در پارادایس
———————————————————————————————————————
استارت:
اول صبحه از همون صبح هایی که شروعش انرژی و حرکت و پوپایی رو به ارمغان میاره چون از بهشت شروع میشه با آدم ها، اشیا و موجودات بهشتی. آدم هایی که بر خلاف اکثریتی که دارم اطرافم میبینم هر روزشون رو با امید به خلق اتفاقات خوب جدید آغاز میکنن و دچار روزمرگی نیستن . هم زود بیدار میشن و هم انرژیشون اونقدر زیاده که من هم دوست دارم مثل اونها زود بیدار بشم تا انرژی مثبت کلامشون و وجودشون رو دریافت کنم تا سناریوی سریالم رو بنویسم.اینجا نه فقط آدم ها همه چیز سرشار از انرژیه:
از اون کلبه ی چوبی خوشرنگ روی دریاچه که هر روز داره زیباتر و زیباتر میشه
نا اون آبی آسمانی که با رنگ سفید ابرها میکس شده تا رنگ آبی کم رنگ ملیحی رو بوجود بیاره که قلبم با دیدنش باز میشه
از اون صدای دلنشین مریم جان که داره فرکانس شادی و سرزندگی رو ارسال میکنه
تا رنگ سبز علف ها و درخت ها که رشد و حیات رو به واسطه ی وجود باران رحمت الهی به یادم میاره
از اون مسیر صاف و کوتاه و قشنگ بین کلبه و جنگل که اون جاده صاف آسفالت توی جنگل رو برای رسیدن به خواسته ها رو داره یادم میاره
تا آب روان اون دریاچه که جاری بودن روح سیالم رو به یادم میاره
از دیدن اونهمه ثروت تعبیر شده به شکل های مختلف که قدرت خلق انسان رو به یادم میاره
تا قدرت تفکر و تدبر انسان برای حفاظت از اموالش در برابر موجوداتی که ذاتشون حمله کردن و خوردنه
همه چیز توی این بهشت سرشار از انرژی تازه اس و من این انرژی رو احساس میکنم و سعی میکنم سناریوی امروز بهشت رو با این انرژی رقم بزنم پس شروع میکنم با نام الله:
سکانس اول: ادامه ی داستان جوجه ها
جوجه ها رو که یادتون میاد که با نظارت و مراقبت مریم شایسته خلق شدن و مدت کمیه دارن تجربه اومدن به جهان مادیشون رو تجربه میکنن. دنیایی که خیلی خیلی از اون دنیای تخمشون بزرگتره و هر روز و هر روز داره بزرگتر و پیشرفته تر میشه .آره این موجودات بهشتی قراره امروز تجربه ی جدیدی داشته باشن تا نعمت و ثروت بیشتری رو دریافت کنن. و خبر این تجربه رو مریم عزیز میده کسی که همه جای بشهت دوربین به دست حضور داره تا زیباییها رو ضبط کنه و به اشتراک بذاره. این کار جزیی از وجود مریم جانه و هر روز داره ماهرانه تر اینکا ررو انجام میده نه برای خودنمایی که بگه آهای خانم ها آهای آقایون منم مریم شایسته عزیز دل استاد ببینید اینهمه جوجه و امکانات و نعمت و ثروت دارم ببینید و بسوزید و حسرت ببرید کاری که خیلی از آدم ها دارن توی فضای مجازی انجام میدن به خاطر کمبودهاشون ، بخاطر عدم لیاقتشون که تایید دیگران رو بگیرن . نه .موضوع این نیست
مریم جان داره اینکار رو میکنه چون عشقشه اینکار
چون داره با این کار سپاسگزاریش رو انجام میده و زیباییهای خداوند رو به تصویر میشکه تا آدم های بیشتری ببینن و باور کنن که هست که میشه
که من نوعی باور کنم که میتونم غرق در نعمات خداوند بشم اگر ایمان داشته باشم اگر احساسم خوب باشه
که میتونم رویاهام رو به حقیقت تبدیل کنم وفقط برام رویا نباشن
مریم جون وارد اون دژ مستحکم میشه که با فکر و اندیشه استاد و مریم جان و با کمک لری دستی از دستان خداوند آماده شده تا جوجه ها رو از دست حیواناتی محافظت کنه که ذاتشون حمله کردن و خوردنه و بنابراین ایرادی بر اونها وارد نیست
سمفونی جوجه ها شروع شده و چه سمفونی زیبایی
خدای من چقدر این موجودات زیبا هستن مخصوصا وقتی همه سرشون رو بالا میارن و اون چشم های دکمه ای شون در یک راستا قرار میگیرن
مریم جان که منبع انرژی مقداری از این انرژی رو نثار جوجه ها میکنه و اونها رو از لحاظ روحی آماده میکنه برای تجربه جدیدشون
همین که در باز میشه انگار ی دنیا ی جدیدی جلوی چشم های جوجه ها باز میشه دنیایی که خیلی بزرگتر از اون فضاییه که دیشب توش بودن اما لازمه ورود به این دنیای بزرگتر پا گذاشتن روی ترسها و شجاعت به خرج دادنه . از لول خورد ن جوجه ها معلومه که حرص و ولعی توی وجودشون هست .همه تا چند ثانیه فقط تماشاگرن اما کم کم میفمن که باید ی اقدام عملی صورت بگیره و گرنه خبری از غذا و پاداش نیست. اونایی که یکم شجاعترن کم کم دل رو به دریا میزنن و کم کم میان پایین، اونایی که ی کم عجولن با کله میخورن زمین، اونایی که آماده آماده ان پرواز میکنن و با لذت میان پایین و اونایی که ترسو هستن هی این دل و اون دل میکنن اینا اعتماد بنفس و عزت نفسشون پایینه حالا اون چند تایی که کوچولو هستن و ضعیفتر اینا بقول قرآن حرجی بر اونها نیست اما اونایی که بزرگن و میترسن و حرکتی نمیکنن اونا عزت نفسشون پایینه چون تواناییهای دورنی خودشون رو باور ندارن و روی نیروی هدایت حساب نمیکنن و نتیجش هم گرسنگیه
نکته ی جالب ماجرا اینا که میرم جان که قوانین رو میدونه دلسوزی بیجا نمیکنه که به اونها کمک کنه چون میدونه این کمک کردن اونها رو ضعیف بار میاره و نمیذاره اونها از تواناییهاشون استفاده کنن
اون چند تا جوجه ای که موندن دقیقا مثل شخصیت توی داستان پنیرن که با وجود اینکه میدونست پنیری اونجا نیست نمیخواست از منطقه ی امنش بیاد بیرون. من هم دیگه تمایلی ندارم که تمرکز سناریوم رو بذارم رو اینا .فقط ی جمله مینویسم روی دیوار لونه و میذارم روی دیوار:
اگر نمی ترسیدین چکار میکردین؟
شاید اونا این جمله رو بخونن و از خودشون این سوال درست رو پرسن و هدایت بشن به ی جواب درست و اقدامی بکنن شاید هم نه. بهر حال انتخاب با خودشونه
از لونه میایم بیرون و جوجه ها رو به حال خودشون میذاریم.
الان بعد از ظهر شده .همه چیز در آرامش و سکوته
کمی اون طرف تر وری اون مسیر صاف بین کلبه و جنگل مردی نشسته که سکانس دوم این سریال تمرکزش بر این مرد بزرگه:
این مرد هم به دنبال تجربه ی جدیده اما بر خلاف جوجه ها که از ظاهرشون میشد ترس رو توی وجودشون دید این مرد آرام آرامه چون همیشه ماجراجویی هاش توی آرامششه که بهش الهام میشه. سکوت و آرامش این فرد نشان از گفتگوهای درونیش با خدای درونش داره و قشنگ مشخصه که در حال دریافت ایده هاشه . این همه ابزار هیولا دور وبرش حاکی از اجرای ایده های ساده اما لذت بخشه چون بارها و بارها این اتفاق افتاده و دیگه براش طبیعی شده .اون موتور هیولای آفرود رو که میبنم یاد مواب یوتا میافتم اون آگاهی و تجربه های ناب، اون سکوت و خلوت با خود، اون تجربه های موتور سواری از مسیر هایی که کسی جرات نمیکرد بره اما استاد رفت و اونجایی که بهش گفته شد دیگه بسه و حالا دوباره این موتور نشان از ماجراجویی های جدید داره. آره باز هم سفر و تجربه کردن خود. کی و کجا؟ گفته میشه فقط بهش الهام شده که باید وسیله سفرش رو آماده کنه چون این دفعه باید مجهزتر و آماده تر و اینجا یادم میاد که تجربه های قبلی ما توی سفرهامون جز اون دسته تجربه ها هستن که به رشد و پیشرفت ما کمک میکنن و باعث میشن ما راحت تر تصمیم بگیریم و بهتر.
میشه از توانایهای این موتور بیشتر استفاده کرد و همین خواسته باعث هدایت شدن به سمت آمازون و درخواست کردن میشه و آمازون هم که خداییه واسه خودش و همیشه آماده اجابت کردن: ادعونی فاستجب لکم
در حین اینهمه ماجرا جوییها مساله ای در پارادایس پیش میاد که باید حل بشه اینهم خودش ی ماجرا جویی جدیده:
توی این ماجرا تمرکز میره روی پمپ آب . پمپ آبی که بدون اینکه ببینیمش و ازش درخواستی داشته باشیم بیمزد و منت بهمون آب میداد حالا حالش انگار خوب نیست. بررسی ها انجام میشه ونتیجه این میشه که ساکنان بهشت خودشون قادر به حل مساله نیستن و ی متخصص این کار باید بیاد و حلش کنه بنابراین از دستانی از خداوند خواسته میشه که بیان و دستان بینظیری از راه میرسن یعنی هدایت میشن که بیان همونهایی که سالها پیش این پمپ رو نصب کردن و دقیقا ساز و کارشون رو میدونن و مثل همیشه با ابزارهای لازم و کافی و این مساله رو بخوبی حل میکنن
مرد بزرگی که توی سکانس دوم تمرکز سناریو برش بود خدا رو شکر هیچ دغدغه مالی واسه حل مسائل مالی نداره
این سکانس پر از نکات ارزشمنده:
تمرین عملی آب بندی کردن که ی تجربه جدیده آموزش داده میشه
توضیحات لازم در مورد اینکه بشر چطور آب های زیرزمینی رو به سطح زمین میاره و ازشون استفاده میکنه داده میشه ی کلاس آموزشی عملی رایگان
قدرت بشر در استفاده از نعمت های خداوند به تصویر کشیده میشه
تنوع شغل ها و کارآفرینی مردم آمریکا و اینکه چشمون به دولت نیست برا کار نمایش داده میشه
با تجربه بودن و نقش اون در انجام کارها نمایان میشه
وقتی استاد میگه اون پمپه دقیقا مثل اولیه اس اون تعمیرکار میگه نه تقریبا شبیه چون هر ابتکار و اختراعی منحصر بفرده درست مانند انسانها که هر کدومشون منحصر بفردن و هیچ کسی دقیقا مثل اون یکی نیس اگرچه ظاهرا مثل همن
این دستان خدا باعث میشن که ی باور مخرب در مورد ثروت یادآوری بشه تا ما حواسمون باشه به ترمزهایی که مسیر ثروت رو سد میکنن
واکنش جالب استاد به اون حرفها نه بحثی نه توضیحی چون قانون رو میدونه .وقتی خودت میدونی چرا اینجوریه چرا اینهمه نعمت و ثروت تو زندگیت هست مهم نیست دیگران چه فکری میکنن چون اصلا اهمیتی نداره
شکر گزاری از خداوند به خاطر مایه ی حیاتی که دوباره جاری میشه و یادآوری اینکه نعمت و ثروت هست اگر ما دریافتش نمیکنیم حتما ی چیزی مسیرش رو سد کرده حتما ی مانعی هست مثل این پمپ آب که با برداشتنش دوباره نعمت آب جاری میشه
و پایان این سکانس ها با آمدن مهمان ویژه بهشت برونی که خصوصیاتش دارن کم کم تغییر میکنه و شخصیتش داره تغییر میکنه با بودن در کنار ساکنان بهشت و با تغییر این ها باورهاش هم تغییر کرده جوری که راحت داره زندگی میکنه و در مدار نعمت ها قرار گرفته از آب و غذا و هوای تمیز و محبت بی شمار و لذت خوشبختی رو داره میچشه
و دوباره برگشت به جلوه ی زیبای کلبه دریاچه و آسمان آبی و دیدن مرد بزرگی که یک روزی تصمیم گرفت با خدا باشد و الان خدا همه جا با اوست
و من که یک روزی تصمیم گرفتم که خدایی بشم و الان دارم جلوه های ویژه ی خدا رو میبینم
و همسفرانی که کامنتهاشون رو میخونم و لذت میبرم از خدایی بودنشون
و جمله ی پایانی این سریال:
البته که در این سکانس ها آیات و نشانه هایی است برای خردمندان
سپاس استاد خوبم که آرامشم را از با شما بودن بدست آوردم
سپاس مریم عزیزی که به اشتراک گذاشتن زیباییها رو از شما یاد گرفتم
و سپاس بچه های خوبی که دیدن زیباییها رو از شما آموختم
در پناه الله یکتا
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD355MB24 دقیقه
سلام استاد گرامی،
سلام خانم شایسته
سلام دوستان هم فرکانسی
چه صبح زیبایی چه طبیعت زیبایی خدایا شکرت خدایا شکرت چه پارادایس قشنگی واقعاً زیباست واقعاً زیباست خدایا بهشت همین جاست ما بهشت را کجا دنبالش میگردیم بهشت روی همین زمین که ما داریم هرروز و هرروز زندگی کردن دوتا بهشتی را اینجا میبینیم پس میشه گفت که بهشت همینجاست در همین دنیا میشه بهشت را تجربه کرد در همین دنیا میشه بهشت را تجربه کرد. مگه بهشت چه داری یه آرامش یه زندگی زیبا و یک طبیعت بکر و عالی خدایا شکرت خدایا شکرت.
مریم خانوم رفت که جوجهها را آزاد کند، چه دژ محکمی درست کردن و چقدر فکر کردن به این موضوع و عمل کردن به الهام شون که نگهداری کنند از چیزهایی که دارند از اون جوجههای نازنین. عمل کردند الهامات یعنی که ما باید به هر ایدهای که به ما الهام میشه حتماً عمل کنیم و اون ندای خداوند را پاسخ بگیم نگیم چرا حالا باشه فردا حالا باشه پسفردا نه عمل کنیم و خدا وسیلهها را برای ما میذاره، مثل لری که میاد کمکمون کنه و اون دژ محکم را برای جوجهها درست کنیم جوجهها را در آرامش بزنیم اونجا جوجهها باید آروم باشند جوجهها باید در آرامش مسیر زندگی و تکامل شان شروع کنند.
و چه زیبا بود لحظهای که در رو باز کرد مریم خانم یه عدهای پریدن ندانسته وارد مسئله شدند و عدهای ترسیدند و واستادن و داشتن سبک سنگین می کردند،
کسایی که جرات داشتند سریعتر پایین پریدن پایین و زودتر به هدفشان که غذا خوردن بود رسیدن یه عدهای میترسیدند دلشون میخواست غذا را ولی میترسیدند ولی دل به دریا زدند گفتند بریم جلو توکل به خدا یه عده بقیه ناخواسته وسیله شدند و اونام گفتن باشه مقاومت نکردند و گفتند این اتفاقی که افتاده حتماً در مسیر هدایت ماست و پریدند و بقیه مسیر و رفتند یه عده ایی بااینکه رسیده بودند پائین شک داشتند دوباره برگشتند و دوباره برگشتن به بالا و دوباره برمیخواستند و اون دایره امن نشون برسند.
✔️ این کل زندگی ما آدماست ما آدما همین طوری مثل همین جوجهها هستیم. چرا چون بر اساس غریزه خیلی مواقع کار میکنیم اگه غریزه ما باشه غریزه مون آرامشه، غریزه مان لذته، غریزه و عدم تغییره، غریزه ما اینه که ولش کن خوب همین شرایط خوبه.
ولی ما انسان تمام غریزه نیستیم علاوه بر بقیه حیوانات که غریزه دارند ما علم و آگاهی داریم و دانایی داریم، ما شعور داریم ما تکه ای از خداوندیم که شعور خدایی داریم و باید اون شعور خدایی را به کار ببریم استفاده کنیم. اینه تفاوت ما با بقیه موجودات که ما را کرده اشرف مخلوقات اون شعور خدایی که خدا به ما داده بقیه موجودات غریزه دارند براساس غریزه شون کار می کنند براساس غریزه شان رشد می کنند و براساس غریزه شون زندگی میکنند ولی ما انسانها علاوه بر غریزهای که داریم تکهای از خداوند و تکهای از آگاهیهای خدا را هم داریم.
✔️ به استاد الهام شده که سفر برو و با موتور و استاد هم داره آماده میکنه خودشو برای این سفر خدا میدونه چقدر آگاهی در انتظار استاد و ماست در این سفر برای هر سفری باید آماده شد برای هر کاری باید تجهیزاتش آماده کرد و استاد به این الهام به این ندای قلبش گوش داده و میگه باشه شروع کرده و آماده شدن برای این سفر برادر و سفارش دادند از آمازون. از نظر آمازون نشانی از فراوانی است هر چه شما بخواهید میتونید سفارش بدید در کسری از ثانیه براتون آماده میکنه و براتون میفرسته که من عاشق آمازون و عاشق این فراوانی و عاشق این راحتی در کار هستم. استاد داره آماده میشه واسه سفر و خدا میدونه سفرش کی بشه کی بهش الهام بشه که حرکت کند ولی داره خودشو آماده میکنه عجله ای هم نداره و از ابزاری که دارد داره استفاده میکنه تا آن چیزهایی را که سفارش داده درست کنید استفاده از ابزار با یک موتور هیولا و ابزارهای هیولا و ارزش ابزار.
✔️ قسمت بعدی قطع شدن آبه. آب مایه حیات است آب مایه زندگی است آب نعمتی بی نظیر از خداوند است و چه جالب کسی که چندین چند سال پیش این چاهها را درست کرده و حفر کرده دوباره میاد همین جا اینها اتفاقی نیست اینها نشانهای از کار کردن استاد روی خودش است، برای راحتی کار همون کسی که خودش قبلاً اینجا کار رو انجام داده دوباره میاد که سخت نباشه. چانهزنی استاد برای کسب تجربه، قدرت سوال قدرت پرسش و بازهم سوال خوب و سوال خوب و سوال خوب و یاد گرفتن و یاد گرفتن و یاد گرفتن چه قدر خوبه چه قدر خوبه که ما سعی کنیم یاد بگیریم از کسایی که اطلاعات دارند بپرسیم که دانش آگاهی مون بره بالا و باز یه بار دیگه و پی بردن به قدرت سوال که چقدر سوال کردن خوبه.
کسایی که میان برای کار چقدر حرفهای هستند و چقدر خوب و حرفهای کار شما انجام میدهند و چقدر صداقت دارند در کارشون که میگه نگهدارنده پمپ را قبلا نگذاشته بوده برای اینکه لرزشهای پمپ رو بگیره. خدای من چه قدر آدم میخواد آنقدر صداقت داشته باشه و به اشتباهی که قبلاً خواسته یا ناخواسته انجام داده اعتراف کند. شاید اصلاً در اون زمان اون وسیله کاهش لرزش پمپ نبوده و شاید بوده این شخص نداشته یا هرچیزی ولی این صداقتی که شخص داره و میاد میگه که آقا من نذاشتم اونجا و الان میذارم واقعاً نشان از این موضوع که صداقت چه قدر خوب ما نباید بترسیم بگیم آقا قبلاً نذاشته بودیم خب الانم هم نذاریم، ولی الان میگن نیازه میذاره و حتی با قدرت توضیح میده که قبلاً اینو نذاشته بودم. شاید در نگاه من این باشه که این خوب نگم حالا اصلاً صحبتی هم در موردش نکنم حالا یا درستش کنم به روش جدید یا اینکه درست نکنم به همون روش قدیمی باشه ولی این صداقتی که فرد داره میگه من اینو نذاشتم و دوباره میذارم و میگه که این اتفاق افتاده نشان از بزرگی فرد دارد، نشان از اعتمادبنفس عزت نفس شخص داره واقعاً زیبا بود این نکتهش برا من خیلی جالب بود و آموزنده که اگر ما در گذشته کار اشتباهی هم کردهایم نترسیم از اشتباهمون و مصر نشیم که دوبار اشتباه را انجام بدیم اصلاحش کنیم حتی با اعتماد به نفس بگیم که ما این اشتباه را انجام دادهایم نکته خیلی زیبایی بود از این قسمت قضیه که صداقت یک شخص برای من خیلی خیلی جالب و آموزنده بود.
اینکه میشه و کارها به روش دیگه ای هم انجام بشه آره استاد حق داشت همه ما تو ایران پمپهای خارجی دیدیم پمپهایی که در خارج از چاه آب حفر میشن و آب را از اعماق زمین بالا میکشند و چه جالب که حالت دیگهای هم هست که پمپها از داخل چاه آبرو می دهند والا من ندیده بودم و استاد هم ندیده بود و سر این قضیه داشت چک و چانه میزد با اون فرد و ایشون هم داشت توضیح میداد و میگفت که آیا دوست داری استفاده کنی از این روش و اون گفت نه من هم روشی که بلدم و انجام میدهند.
✔️ نکته جالب و پایانی و آخر قضیه جایی که شخص فکر میکرد همه این ثروتها و تنها راه ثروت کسب کردن از راه غیر حلال از راه نادرست از راه قاچاق مواد مخدر از راه قاچاق اسلحهست و راههای نادرست. این فکر عموم مردم رو نشون میده، این ذهن فقیر رو نشون میده که فکر میکنه کسب ثروت زیاد فقط و فقط از راه نادرست. و من و ما عباس منشی ها و ما کسایی که اینجا هستیم چه قدر یک نمونه بارز را داریم که از راه درست کسب ثروت. از راه درست به این همه ثروت رسیده و میتوانیم ادعا کنیم که نه غیر این همیشه راه دیگهای هم وجود داره به این همه ثروت رسید ولی از راه درست از راه حلال از راه پاک از راه پاک و پاکیزه.
ولی عامه مردم مثل این دوست عزیزمون به استاد میگن از کجا درآوردی، کارت چیه چه کار خلافی میکنی که آر وی داری، این ملک زیبا رو داری ولی من اونجا گفتم ای وای من هم قبلاً این افکار داشتم ولی الان عوض شده افکارم که میشه از راه درست هم به ثروت زیاد رسید و از این بابت خیلی خوشحالم. خدایا شکرت 😘
🙏🏻 🙏🏻 🙏🏻 🙏🏻 🙏🏻 🙏🏻 🙏🏻
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
❤️ ❤️ ❤️ ❤️ 💙💙💙💙
سلام دوست عزیز
چقدر خوب نوشته بودید
چقدر خدا رو خوب توصیف کردید
لذت بردم از کامنت الهی تون
ممنون
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
❤️ ❤️ ❤️ ❤️ 💙💙💙💙
سلام فرحناز خانم
انشاالله همه با هم پردایس باشیم.
چه لذتی داره بهشت استاد
❤️💙❤️💙❤️💙❤️💙
سلام دوست عزیز
چه ایده قشنگی
چه اپیزودهای خوبی انتخاب کردی
چه لوکیشن خوبی انتخاب کردی
چه بازیگران حرفه ایی
چه فیلمبردار حرفه ای
نوش جونتون متن شروع سریال
نوش جان تان لایک سبز استاد
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
❤️ 💙❤️💙❤️💙❤️
سلام دوست عزیز
چقدر به نکته جالبی اشاره کردی
باور احساس لیاقت
این پاشنه آشیل من
من باید روی اون کار کنم و خودم را لایق بهترین ها بدانم تا بهترین ها به من داده شود
ممنونم از یادآوری تون دوست عزیزم
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
❤️ 💙❤️💙❤️💙❤️💙
سلام دوست عزیزم
ممنونم که توضیحات کاملی در مورد حفاری دادید
خیلی برای من آموزنده بود
سپاسگزارم از شما
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
❤️ 💙❤️💙❤️💙❤️💙
سلام محمدعلی جسور من
تبریک میگم اون جسارت ت رو
👏👏👏👏👏👏👏
بهترین ها رو از رب العالمین درخواست میکنم و امیدوارم به هرآنچه که آرزو داری برسی و لاجرم میرسی چون احساس ت عالی شده.
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
❤️ 💙❤️💙❤️💙❤️💙
سلام مرضیه خانم گل
خواهر مهربان من
مثل همیشه عالی بود کامنت تون
چقدر ناز و مهربانانه
چقدر الهی
لذت بردم.
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
❤️ 💙❤️💙❤️💙❤️💙
ساناز خانم عزیز
سلام
چقدر خوب و عالی و با احساس نوشته بودی
چقدر خوب از رهایی و عدم وابستگی در عین عاشقی صحبت کردی
عاشق این نگاه زیباتون هستم
خیلی خیلی خوب گفتید
چه تصویرسازی های زیبایی
چه تخیل زیبایی
خیلی چیزها از کامنت تون یاد گرفتم.
با اجازه تون گذاشتم تو مورد علاقه هام تا بعدا هم بخونمش
ممنونم
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
❤️ 💙❤️💙❤️💙❤️💙
سلام زهرا خانم
چه هوداران خوبی استاد داره که بلافاصله که یکی به استاد مون چپ نگاه میکنه و ازش می پرسه از کجا آوردی این ثروت رو سریع میان جلو و جواب میدن.
👏👏👏👏👏👏
از کامنت تون لذت بردم
عالی بود عالی
❤️💙❤️💙❤️💙❤️💙