سریال زندگی در بهشت | قسمت 76 - صفحه 11

با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

خداروشکر برای یک نشانه روز دیگه که از پرادایس زیبا و دیدنی هست اول از همه برای این همه زیبایی شکرگزاری میکنم

خدایا شکرت بابت پرادایس

خدایا شکرت بابت اسمون ابی

خدایا شکرت بابت سرسبزی درختان

خدایا شکرت بابت اینکه تا چشم کار می‌کنه زیبایی میبینی

خدایا شکرت بابت جت اسکی و لذت بردن از اون

خدایا شکرت بابت جوجه های زیبا و بند انگشتی که الان از یک ساعت دست هم بزرگتر شده

خدایا شکرت بابت دژ جوجه ها

خدایا شکرت بابت انعکاس زیبایی تو دریاچه

خدایا شکرت بابت سایه زیبای زیر درختان

خدایا شکرت بابت انجام کار با لذت

خدایا شکرت بابت درختان و شاخه های زیبا

خدایا شکرت بابت ابرهای سفید و زیبا

خدایا شکرت بابت اسمون قشنگ

خدایا شکرت بابت تسخیر در اومدن تمام نعمات

خدایا شکرت بابت افرادی که برای پمپ اومدن و حسابی کار بلد بودن

خدایا شکرت بابت تجهیزاتشان

خدایا شکرت بابت سر حوصله کار کردن

خدایا شکرت بابت نور خورشید در میان برگ درختان

خدایا شکرت بابت جرثقیل بزرگ پشت ماشین

خدایا شکرت بابت عظمت پرادایس

خدایا شکرت بابت موتور زیبای استاد

خوب بریم چند تا نکته عالی که منو حسابی فالو کرد مرور کنیم

اول اینکه وقتی خانم شایسته در باکس جوجه هارو باز کرد جوجه ها نیومدن اولش بعد یکی که اومد بعدی هم اومد ولی بازم یک سری ها میترسیدن ولی بعد اینکه دیدن بقیه دارن میان اونام اومدن و ترسشون ریخت و بازم میرفتم بالا نیومده ولی بازم جالب اینکه یک چندتایی دنبال غذا تو باکس بودن و کسانی که پاشون روی ترس هاشون گذاشتن به نعمت بیشتری رسیدن و نیازی به گشتن دنبال غذا نبودن پشت ترس هاشون کلی غذا داخل ظرف براشون بود به اصطلاح اسان بودن برای اسانی ها و نتیجه اون ایمانشون ظرف پر از غذا بود ولی بازم یک عده حاضر نبودم جاشون تغییر بدهند و تو حاشیه امنشون موندن.

وقتی اینو دیدم یاد روند خودم افتادم که وقتی کتاب رویاهای که رویا نیستند از استاد مطالعه کردم و تصمیم گرفتم برم تکاملی تو دل ترس هام به این موضوع رسیدم هر موقع رفتم تو دل ترس ها نعمت بیشتری در همه لحاظ نصیبم شد اینکه زمان هایی که تو حاشیه امن بودم هیچ چیز جدیدی تست نکرده بودم فقط همون روند باطل زندگی داشتم ولی الان به لطف اموزشات استاد هر از چندگاهی دنبال انبار پنیر بزرگتر هستم و این که هر دفعه تکاملی تو دل ترس ها میرم چون پاداش ها پشت دل ترس ها هستن که کلید اون فقط ایمان و باورها

نکته بعدی اون جرثقیل بزرگ بود که از اهرم استفاده شد برای بیرون آوردن لوله ها چندین متر زیر زمین و بازم پی می‌بریم به قدرت ابزار که باعث شد زیر زمین سوراخ بشه و سنگها شکافته بشه تا به اب رسیده بشه و همین موضوع دنیاست که مرحله به مرحله داریم به بیشتر تسخیر در اوردن تمام نعمات میشیم همه چی برامون خدا گذاشته فقط باید بریم تو مدارش

وقتی این موضوع دیدم باز هم یاد ابزار خودم که همون توانایی هام هست افتاد که چقدر از این ابزارهام استفاده میکنم و میتونم بگم از موقعی که سریال زندگی در بهشت تو نشانه روزم میاد به این درک میرسم بازم که ابزارم یادم نره و واقعا به لطف این سریال من تمام تلاشم کردم از توانایی هام استفاده کنم و تا حدودی تونستم ولی بازم مطمینم این 5 درصد توانایی منم نیست من خیلی توانایی بیشتر دارم ولی باید تکاملی یادش بگیرم که در زمان و مکان مناسب ازش استفاده کنم با ابزارها کارها اسون میشه هرچقدر ابزارهای پرکاربرد بیشتر باشه و کار کردن باهاش بلد باشیم کارها اسونتره پس از ابزارهای خودم نهایت استفاده میبرم به شرطی که تکاملی استفاده از اون یاد بگیریم

و در نهایت لحظه اخر که طرف به استاد گفت تو کار خلاف هستی اینهمه ثروت و دارایی و لذت داری و بازم تو سرم اومد چقدر باور محدود کننده وجود داره که طرف نمیتونه باور کنه از راه درست و سلامت بدون کلاه گذاشتن و خلاف کردن میشه به ثروت رسید پس خیلی طبیعیه اون دو نفری که اومدن برای پمپ اب اینهمه باید زحمت بکشن برای کسب درامد و به این موضوع میرسیم که باور مهمترین عامله نه نوع کار و اکثریت مردم من جمله خودم قبلاً درامد داشتن به عوامل بیرونی خودم ارتباط میدادم تا اینکه با استاد و اموزه هاشون به این درک رسیدم همه چی از خودم شروع میشه

پس مدار ماست که همه کار می‌کنه من به چی باور دارم اینکه پول زیر پای فیل است یا راحت بدست میاد؟ و این یک باور محدود یک شبه به باور قدرتمند کننده تغییر نکرد برام، من اقدام و عمل کردم و تایید کردم روند رشدمو و اموزش استاد دیدم تا باورهای من بهتر شد که میشه هوشمندانه کار کرد و به راحتی پول در اورد و الان به لطف خدای بزرگم خیلی راحت تر از پارسال حرکت میکنم و ساده تر پول می‌سازم خیلی جالبه اردیبهشت امسال با پارسال من رشد هفت برابری تو درامدم داشتم

خداروشکر بابت مسیر مقدس