سریال زندگی در بهشت | قسمت 77 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

302 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عاطفه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1165 روز

    به نام خداوند هدایتگرم

    سلام مریم جون و استاد عشقم

    احسنت بر شما به خاطر روابطی که با بقیه ی افراد میتوتید ایجاد کنید

    دم اون اقا گرم که این سع تا شیشه مربا رو برای استاد ما اورده

    به به زندگی در پارادیس آغاز شد ، خدای من چ دریاچه ی زیباییی ، صدای قورباغه ها جیرجیرک ها خدایا شکرت

    وقتی نورها رو روشن کردید انگار کلبه توی آسمون هاست

    خدایا شکرت

    با وجود این نورها خونه رنگ و بوی تازه گرفته احسنت برشما که همیشه سعی در بهبود همه چیز دارید

    زیباتر کردن خانه

    بهبود دادن روابط

    احسنت که دوستان فوق العاده ای مثل لری ، اریک ، جیکوب و خانواده ش دارید .

    واقعا افتخار میکنم به این ازادی مالی ، به این روابط خوب ، به این آرامشی که توی صورتتون نمایان ه استاد جان ، به رابطه تون با خداون مهربان

    خدایا شکرت که در این مسیر هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    ستاره ایی در آسمان هفتم گفته:
    مدت عضویت: 414 روز

    بسم الله النور

    سلام و درود بی پایان خداوند به بندگان صالحش

    استاد عباسمنش ارزشمند و مریم بانوی شایسته

    و دوستان توحیدی سایت.

    فایل نشانه روزم بود بخاطر دل گرفته بخاطر ضرر مالی که کردم بخاطر اینکه نتونستم طمع م رو کنترل کنم

    . میدونم بهتر شدم ولی هنوز کافی نیست .

    خدایاااااا شکرررررت عااااااشقتم خداااااا

    چقدر زیبایی رویایی در فیلم دیدم ، خدایاااااا به

    اندازه عظمتت شکرت .

    ستاره دوست داشتنی این رد پا برات بمونه ،

    آخر فیلم استاد از دریای سرخ واقع در عربستان گفت،

    و این حرف استاد همزمانی داره برات با دوست شدنت با یک پارتنر زبان که اهل عربستانه و باانگیزه،ثروتمند هدفمند و موحد هست . توی این دو روز که باهاش آشنا شدی ، همش خداروشکر کردی .

    و این آدم رو تو تمرین ستاره قطبی جذبش کردی.

    این یک نشانه ست.

    ستاره خدا حواسش بهت هست.

    خدایا اعتراف میکنم که هیچی نیستم همه چی تویی.

    الله اصمد ، سبحان الله ، الحمدالله ،

    خدایا من به شدت امیدوارم.

    کمکم کن روی زمین به رویاهام برسم

    بعد بیام پیشت تو آسمون هفتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1591 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم…

    استاد قشنگم همین اول فایل بگم که ماشالله بهتون ماشالله به هیکل و صورتی که به لطف قانون سلامتی برای خودتون ساخت شکر خدا؛ ماشالله حداقل 15و20 سال جونتر شدید..

    هروقت فایلهای قدیمیتون رو نگاه میکنم می بینم واقعا هر چقدر جلوتر میرم بیشتر به این درک میرسم که خداوند شما رو در همه چیز الگو قرار ده برای ما…

    جوریکه بهمون گفته یه الگوی مناسب توی همه ی جنبه های زندگی میخواین؟

    روابط، معنویت، سلامتی، ثروت؟

    یه الگو میخواین از کسیکه راحترین وساده ترین وبهترین وسر راست ترین راه رو برای دست یابی به خیر دنیا وآخرت وبرای رسیدن به یه زندگی ایده ال و حس خوشبختی بهتون نشون بده؟!!!!

    خب بیاین توی مسیر این بنده ی مخلص و پاکم…

    بیاین که سیدحسین عباسمنش رو پرورش دادم برای شما…

    برای هر کسی که راهنما و هدایت کننده میخواد به سمت خیر وخوشی….

    دیگه از خدا چی میخوایم؟؟؟

    خدارو هزاران بار شکر بابت وجود شما ومریم جانم..

    به خاطر اینکه عاشقانه ومخلصانه واز روی مهر لبیک گفتید فرمان الله مهربان رو و با عشق وانگیزه واستقامت این مسیر رو شروع کردید وهمچنان به لطف الله ادامه میدید تا فانوس راه ما باشید..

    الحق والنصاف که این سریال زندگی در بهشت و سریال سفر به دور امریکا به زیبایی هر چه تمام تر با برنامه ریزی وطرح الهی خداوند توسط شما دو عزیز شکل گرفت تا ما هر چی نیاز داریم هر سوالی در مورد هر جنبه ای از زندگی توی ذهنمون هست یکجا همرو شما پاسخ بدید…

    هر فایل ده ها نکته ودرس و آگاهی داشته وداره برای من حتی اگر ده بار یه قسمتی از این سریالهارو ببینم باز تجربه ی شیرین تر ودرس قشنگتری ازتون می آموزم و کنار شما رشد می کنم به لطف الله مهربان..

    یه تشکر ویژه هم داشته باشم از آقا ابراهیم عزیز که این سایت رو طوری برنامه ریزی وچیدمان کردن که ما به راحتی درش گشت وگذار کنیم و هر چی رو که نیاز داریم در دسترسمون باشه به راحتی مثل کسیکه انگار تو خونه ی خودشه وبا احساس راحتی به همه ی امکاناتش دسترسی داره…

    یکیش همین وارد کردن شماره یکی از قسمت های سریال هست..

    اینکه من دلم میخواست یه قسمت از سریال زندگی در بهشت رو موقع ناهار خوردن تماشا کنم دلم گفت: برو قسمت 78 رو ببین، اما توی سرچ نتایج اومد قسمت 77 ؟؟؟!!!

    گفتم چرا قسمت 77 اومد؟؟

    زدم قسمت بعدی همون 78 رو ببینم دوسه دقیقه دیدم یه دفعه دستم خورد برگشت رو قسمت 77…

    گفتم عزیزم این یه نشونه هست پس بشین همین قسمت رو تماشا کن که خدا میگه وببین خدا چه پیغامی امروز برات داره…

    پیغام خدا خیلی واضحتر از اونی بود وهست که نخوام درکش کنم…

    (( از محبت خارهااااا گل میشود))

    الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ. (سوره 3، آل عمران، آیه 134)

    کسانى که در راحتی و رنج انفاق مى کنند و خشم خود را فرو مى خورند و از مردمان در مى گذرند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.

    فَبِمَا رَحْمه مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِین. (سوره 3، آل عمران، آیه 159)

    به لطف رحمت الهى با آنان نرمخویى کردى، و اگر درشت خوى سختدل بودى بى شک از پیرامون تو پراکنده مى شدند، پس از ایشان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در [این] کار با آنان مشورت کن، و چون عزمت را جزم کردى بر خداوند توکل کن، که خدا اهل توکل را دوست دارد..

    وَآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَأَحْسَنُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِین. (سوره 5، المائده، آیه 93)

    و ایمان بیاورند و کارهاى شایسته کنند سپس تقوی پیشه کنند و ایمان بیاورند آنگاه تقوی پیشه کنند و احسان نمایند و خدا نیکوکاران را دوست مى دارد.

    فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ. (سوره 9، التوبه، آیه 108)

    … در آن مردانى اند که دوست دارند خود را پاک سازند و خدا کسانى را که خواهان پاکى اند دوست مى دارد.

    واسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ. (سوره 11، هود، آیه 90)

    از پروردگار خود آمرزش بطلبید و به سوی او باز گردید که پروردگارم مهربان و دوستدار(بندگان توبه کار) است.

    إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا. (سوره 19، مریم، آیه 96)

    کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند به زودى(خداى) رحمان براى آنان محبتى (در دلها) قرار مى دهد.

    آی خدای قشنگم، چه خوش گفتی وزیبا…مثل همیشه…

    استاد جانم به راستی که قانون برانگیختگی در روابط معجزه میکنه…

    بازم به قول خداوند که میفرماید، به کسی که با تو دشمنی داره خوبی ومحبت کن! بعد می بینی که اون شخص همچون دوستی مهربان میگردد باتو!!

    دیدن مثبت ها در شخص مقابل..

    گفتن مثبت ها وحسن ها و استعداد ها وتوانایی های شخص مقابل بهش…

    من به لطف آگاهی های 12 قدم هم در مورد خودم به خودم و هم در مورد دیگران خیلی سعی می کنم که خودم رو عادت بدم به دیدن مثبت ها و چشم پوشی روی نقص ها و بی توجهی به کمبودها …

    نمیدونم چقدر موفق بودم اما حس می کنم یه مدتی هست شاید چند ماهه که دارم روابط پر از عشق وصداقت تری رو با دیگران تجربه می کنم…

    انگار ذهن وقلبم رو سعی می کنم بهم نزدیک کنم، به قول شما همونطور که توی دوره ی بی نظیر هم جهت با جریان خداوند گفتید، ذهن کاری میکنه از روح وقلبمون دور بشیم..

    وقتی این اتفاق بیفته ذهن که کارش دیدن منفی ها و گرفتن امید وانگیزهست ادمو زمین میزنه…

    وقتی با قلبت وبا روحت به آدمها وهر موجود زنده ای حتی به اشیا نگاه میکنی فقط زیبایی درش می بینی ….

    تجلی ونور الهی خداوند رو درش می بینی…

    طوریکه دوستداری هر چی مهر وعشق تو دلت داری نصیب طرف مقابل و یا اون موجود و اون وسیله کنی که میدونی طراح وخالق اصلیش خداوند بوده وهست …

    من زمانی به این درک رسیدم یعنی درک متقابل وزمانی تونستم این رو توی زندگیم بهش عمل کنم که تونستم خودم رو ببخشم، خودم رو با همه ی نقص ها و اشتباهاتی که مرتکب شدم دوست داشته باشم و به خودم فرصت جبران بدم برای ساختن شخصیتی که دوستدارم

    چون با شناخت خداوند وقوانین حاکم بر جهان هستیش، به این یقین ودلگرمی وامید رسیدم که خداوند داره هر لحظه این فرصت جبران رو در اختیارم میذاره تا طعم آرامش وخوشبختی وامنیت وشادی رو حس کنم

    پس همینطور من هم باید بتونم این فرصت رو به دیگران بدم تا اون عشق درونیشون واون مهرشون رو به خودشون ومن بتابونند…

    اون نوری از خداوند که توی قلب وسینه ی همه ی آدمها هست..

    اما ذهن وگفتکوهای ذهنی کاری کرده کاری میکنه که ما سرخورده وناامید وناامن و پراز ترس وتردید وخشم بشیم..

    وقتی داشتم فایل رو می دیدم به خاطرم اومد که این چندوقت چقدر بر خلاف گذشته با برانگیختی در روابط تونستم هم به طرف مقابلم عشق وآرامش رو هدیه بدم و هم چقدر عشق ومحبت به خودم برگشت ولذتش رو بردم….

    کلا من سعی می کنم این ضرب المثل رو همیشه به خودم یاد آوری کنم..

    (( تو نیکی میکن در دجله انداز

    که ایزد در بیابانت دهد باز))

    اینکه نیکی ومحبت کردن بشه جزئی جدا ناشدنی از شخصیتم یعنی داشتن ذهنیت وباور مثبت وخوب از دیگران به جای دیدن نقص ها وعیب هاشون ..

    اینکه حداقل از سمت من خیر وخوبی وخوشی به طرف مقابل اصلا به کل ساکنان آسمان وزمین برسه…

    نه برای اینکه طرف جبران کنه یا برخوردش خوب بشه…

    بلکه به این خاطر که من با خودم وجهان در صلح باشم تا این دوستی و صلح ومهر از سمت جهان بهم برگرده….

    خدارو صدهزار مرتبه شکر که منو از نادانی وجهالت هدایت کرد به سمت آگاهی و عمل درست ومسیر درست و تجربه ی در صلح بودن با خودم و کل جهان هستی…

    اگرچه منم آدمم وفراموشکار وگاهی قدرت ذهنم بر قدرت قلب و روحم قالب میشه ولی تا یه کم حالم بد میشه وانرژیم میفته سریع متوجه میشم وهر طور هست خودم رو وصل سایت و فایلها و قرآن و مراقبه ومدیتیشن می کنم تا انرژیم بالابره و در مدار درست ومثبت و بالایی قرار بگیرم که نزدیک مدار نیروی برترم باشه…

    جایی که انقدر آرامش وامنیت داری که هیچ چیز نمی تونه حالتو بد کنه وحتی در تضادها وتاریکی ها خیر وخوشی می بینی ومیگی این اومده منو بفرسته چند مدار بالاتر….

    میگم خوش امدی ای رنج بگو چه چیزی در من هست که باید تغییر کنه تا من پاکتر و صادقتر و با با ایمانتر ویکتاپرست و رستگارتر باشم؟

    استاد ومریم دوستداشتنی بهترینها سهم قلبتون باشه تا ابد..دوستتون دارم عزیزای دلم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1010 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام به استاد های عزیزم

    راستش اوایل که با قانون آشنا شدم فکر میکردم عمل به قانون خیلی سخته

    خیلی نیاز به اراده بالا داره باید خیلی جسور باشی

    باید خیلی باهوش باشی که به درک قانون برسی

    همین ترمز ها نمیزاشت من در عمل از قانون استفاده کنم

    تا اینکه هدایت شدم به سریال زندگی دربهشت

    ولی ایندفعه با این باور شروع به دیدن سریال کردن که میخوام عمل به قانون رو در زندگی ام یاد بگیرم

    برای همین با دقت به رفتار های استاد خانم شایسته توجه میکنم

    و آروم آروم دارم متوجه میشم اتفاقا عمل به قانون خیلی راحته و اون غولی که من در ذهنم ساخته بودم نیست

    وقتی تازه با مبحث ذهنیت آشنا شده بودم بعد از مدتی با استاد آشنا شدم

    و شروع کردن به دیدن فایل های رایگان

    بعد چند باری شنیدم استاد میگفتن وقتی احساست بهتر میشه و رو خودت کار میکنی اتفاقات بهتری برات میافته و یه سری اتفاقات برات نمی‌افته مثل بیماری های پشت سر هم و یاخرابی وسایل

    این ورودی های رو شنیدم و درک اشتباه من باعث شد شرایط برای من جور دیگه رقم بخوره

    من فکر میکردم وقت وارد این این مسیر شدم دیگه بیمار نمیشم دیگه وسیله ای خراب ننمشه دیگه خرجی باز نمیشه و اصلا زندگی میشه گل و بلبل

    تا اینکه من بیمار شدم گفتگوهای ذهنم شروع می‌کرد که ببین چه فرکانس های بدی فرستادی چقدر از مسیر دور شدی مریض شدی

    وسایل خونه خراب میشد ناراحت میشدم که ببین چه فرکانس هایی فرستادم که وسایل خراب شده خرج اضافه اومده

    خلاصه با کوچکترین چالش خود خوری های من شروع می‌شد

    و همش به خودم برچسب میزدم که بیین چقدر بی اراده ای که نمیتونی به قانون عمل کنی و احساسات رو خوب کنی وگرنه باید اتفاقات خوب برات می‌افتاد

    تا اینکه رسیدم به این قسمت که پمپ خونه استاد خراب شد و الان تو این قسمت دیدم که استاد گفتن لری میگه یکی. از تجربه های گرون قیمت

    وقتی استاد از اخلاق تلخ اون آقا گفت یهو یه جرقه تو ذهنم زده شد که زینب ماجرا اون جور که تو فکر میکنی نیست

    من بعد آشنایی با قانون اینجوری شده بودم که اگه یکی رو میدیدم که باهام رفتار خوبی نداره حسم بد میشد از این جهت که ببین من چقدر فرکانس هام داغونه که این آدم روجذب کردم

    و این بدتر از اون اتفاق حال منو بد می‌کرد

    تا اینکه این قسمت برام حل کرد این مساله رو

    توی قسمت اول استاد میگن زندگی پر از مسائل حل شونده است

    آره همینه ،قرار نیست زندگی من بدون مساله باشه

    قرار من‌بزرگتر بشم و این مسائل رو حل کنم

    و یه اصل مهم رو باید به یاد داشته باشم و هی تو این تمرین کنم

    از زاویه ای به اتفاقات نگاه کنم که حالمو خوب کنه

    بالخره من‌همیشه نمیتونم فرکانس خوب بفرستم یه وقتایی هم تحت تاثیر باورهای قبلی فرکانس نامناسب میفرستم چون تازه دارم رو خودم کار میکنم پس اون باوره ها هست ولی کار‌من این اینجور جاها ذهنم رو کنترل کنم

    استاد میگن اگر تو داری رو خودت کار میکنی اگر اتفاقی به ظاهر نامناسب افتاد خیره

    حتی اگر رو خودت کار هم نمیکنی اگر این‌ نگاه رو داشته باشی بازم برات خیر میشه

    این آقا میتونست بیاد پمپ رو عوص کنه و استاد توجه اش رو بزاره رو نکات منفی اش و در نهایت با یه تجربه بد براشون بشه

    ولی من دیدم چقدر مریم جان و استاد خوب ذهن رو کنترل کردن

    دیدم مریم جان فقط توجه اش رو خوبی های اون آدم و منظره اطرافش بود

    این‌اون‌کلید اصلی که تو اتفاقاتی که نامناسب تو توجه ات رو بزار رو مثبت فرکانس خوب بفرست اون فرکانس خوب کار خودش رو میکنه

    حتی برای استاد هم این مسائل پیش میاد

    ولی با تغییر زاویه دید اون اتفاق در نهایت میشه خیر

    میشه پیدا کردن یه دوست جدید

    این درک اشتباه من که فکر‌میکردم اگر رو خودم کار کنم همه چی عالیه میشه و هیچ چالشی پیش نمیاد باعث می‌شد بیشتز حسم بد بشه ولی وقتی امروز این قسمت رو دیدم فهمیدم اینجوری نیست

    من باید اتفاقا بتونم تو این شرایط ذهنم رو کنترل کنم و اون وقت اون اتفاق به نفع منم خواهد بود

    این نگاه باعث میشه از هیچ چالشی تو زندگیم نترسم و به خدا اعتماد داشته باشم

    چدن خداوند مهربون فقط برای ما خیر میخاد

    من قبلا باور نداشتم به این جمله و میگفتم پس اینهمه اتفاقات بد تو زندگیمون چی میگه

    ولی حالا دارم به این درک میرسم که خدا فقط خیر میخاد

    و همه این اتفاقات خیر و درجهت رسیدن من به خواسته هام

    چون شاید من یه سری خواسته هام رو فراموش کرده باشم ولی خدا هرگز یادش نمیره

    و این اتفاقات میتونه در جهت رسیدن به اون خواسته ها باشه

    خدایا شکرت برای این سایت

    خدایا شکرت برای وجود استاد و خانم شایسته

    خدایا شکرت برای وجود تک تک دوستام در این سایت

    خدایا شکرت برای هدایتم به این مسیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 1183 روز

      به نکته خیلی خوبی اشاره کردین چون منم قبلا همین دیدگاه شما رو داشتم و با دیدن سریال زندگی در بهشت فهمیدم که نباید به خودم سخت بگیرم و این اتفاقات برای هر کسی ممکنه پیش بیاد حتی اون کسی که سالهاست داره رو ذهنش کار میکنه. و این کلا دید منو به مسائل باز کرد. خدا رو شکر میکنم که تو این مسیر قرار گرفتم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    عمران نوری گفته:
    مدت عضویت: 1992 روز

    چه فایلی بود کلی درس و کلی سپاسگذاری داشت تو همین یه قسمت سریال زندگی در بهشت

    خدایا شکرت چقدر خوبه استاد خیلی راحت و اونجوری که دوست داره لباس میپوشه و براش مهم نیست که ادمهای زیادی که با این وضعیت اونو میبینن چی میگن و نیاز به تایید و لایک دیگران تم نداره خیلی خوبه ادم فقط برای خودش زندگی کنه

    چقدر خوبه درسی که استاد تو حرفهاش به ما یاد داد اینکه اگر تو زندگیت ادمهای بدقلق و یا به ظاهر بداخلاق دید باید بهش بیشتر نزدیک بشید و بیشتر کنجکاوی کنید و هی ازش تعریف کنید و یواش یواش بتونید اونو سمت خودت جذب کنید و خداشکر استاد از این امتحانی که خدا در اختیارش گذاشته بود سربلند بیرون اومد تا اون حدی که اون بنده خدا در اخر کلی باهاشون خوب شد و کلی هم با استاد و مریم عزیز همکاری کرد که بهشون اجازه بده فیلمبرداری کنند و چقدر هم خوب اینقدر در اخر خوش اخلاق و با معرفت شده که برای سری بعد اومد کلی هم هدیه برای استاد و عزیز دلشون اورد خدایا شکرت استاد عباس منش یه الگوی فوق العاده عالییییه برای من که تمام رفتارهاش کلی درس و اموزش داره برای من که تو کارم هروز بهتر بهتر بشم و از زندگیم بیشتر بیشتر لذت ببرم

    خدایا شکرت پرادایس تو شب فوق العاده زیبا و عالی شده چه چراغونی کردن این دوتا عزیز واقعا بینظیر شده 🤩🤩🤩

    خدایا شکرت خیلی زیبا شده

    وقتی که عکس کامل خونه روی اب افتاده خیلی خیلی قشنگ شده خدایا ازت ممنونم که منو هدایت کردی سمت سایت و این قسمت سریال رو ببینم و کلی لذت ببرم از همه زیبایی و نعمت و لذت و شادی که در اختیار من گذاشتی تا با دیدنشون من هم سهیم باشم و کلی تحسین کنم و خدای مهربان رو سپاسگذار باشم و

    خدا شکرت من هم میخوام تو زندگیم این نعمتها و این لذتها و این شادی های بینهایت رو تو زندگیم بیشتر بیشتر تجربه کنم هر چند من با دیدن این صحنه ها همین الانشم خودم رو تو پرادایس تو اون خونه زیبا بر روی دریاچه فوق العاده زیبا حس میکنم خدایا ازت ممنونم بابت این نعمت بیشمارت

    خدایاااااااااای 😍😍😍 چقدر عالی شده وقتی استاد با زدن یه دکمه چراغهای تو خونه خودشون بصورت خودکار رنگشون عوض میشه خدایا سپاسگذارم بابت این زیبایی که انگار من خودم رو تو خونه دارم تجسم میکنم

    اونم خونه ای که انگار وسط رنگین کمان قرار گرفته و هی رنگ عوض میکنه و کلی زیبایی و شادی و لذت بخشیدی خدایااااا ازت سپاسگذارم بابت این فراوانی و این ثروت و این نعمت و این لذت و شادی که خداوند در اختیار بندگانش قرار داده تا بیشترین استفاده و بهره رو از لحظه ب لحظه زندگیشون ببرن

    و خداوند انسانهایی که ثروت و شادی و خوشبختی و ارامش و ازادی و روابط عالی و سلامتی زیادی در اختیار خودشون داشته باشند بیشتر دوست خواهد داشت

    خدایاااااا شکرت بابت ساختن این باور خوب و عالی برای خودم که من هم میخوام با داشتن اون نعمتها نزد خداوند محبوب تر واقع بشم

    در اخر از استاد و مریم عزیز بینهایت سپاسگذارم که ما رو در استفاده از نعمتهایی که در اختیار دارند شریک میکنند

    و راه درست خوب و عالی و بینظیر زندگی کردن به قول استاد در مسیر اسفالت بین جنگل رو به ما یاد میدن تا در مسیر درست قرار بگیریم و اونجوری که خودمون دوست داریم زندگی خودمون رو بسازیم

    🙏🙏❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1203 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این بهشت زیبا تحسین میکنم این برخورد استاد رو که انقد با خودشون در صلح هست انقد حرفه ای که خیلی راحت آدم مثلا عصبانی رو تبدیل میکنه به دوست داشتنی ترین فرد خدایاشکرت بابت این مهارت استاد که خیلی خیلی خیلی به این مهارت احتیاج دارم خدایاشکرت بابت درست شدن پمپ واسه گرفتن هدیه خوشمزه چقد زیبا شد خدای من رویایی واقعا بهشته بهشت تحسین بابت رابطه عالیتون خدایاشکرت واقعا تحسین برانگیزه رابطتون و سپاسگزاری استاد از خانم شایسته عزیز چقد نور توی خونه باحال شد چقد این بهبود دادنا عالی کرد همه چی رو خدایاشکرت چقد شما مثل بچه ها واسه همه چیز ذوق دارین خدایا کمکم کن من هم مثل استاد و خانم شایسته عزیز بتونم از کوچکترین چیزها لذت ببرم خدایا شکرت بابت دیدن این بهشت زیبا خدایاشکرت بابت این مسیر الهی خدایاشکرت بابت این الگوهای بی‌نظیر خیلی خیلی خیلی سپاسگزارم واقعا عالی بود خداروشکر لذت بردم در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    به نام خداوند بخشاینده

    سلام ب همه عزیزانم

    اولا من نمیدونستم افرادی ک اینطور شخصیت دارن، اون طرف شخصیت شون فردی بسیار خونگرم نشسته. و من قبل میگفتم اوکی بزار نزدیکش نشم و کارش و بکنه. ولی یادم اومد ک من عوض شدم ینی با همچنین انسان هایی برخورد کردم و چون تمرکزم روی نکات مثبت شون بود با من خوب برخورد کردن بعدش، ولی اینکه تا این حد صمیمی بشم رو نه هنوز، استاد این شخصیت ک نزدیک این افراد بشی خیلی عزت نفس میخواد، نترسیدن میخواد، شجاعت میخواد و توی عمل مشخص میشه نه حرف.

    مثالش همسایه بغل مغازه ام ک اوایل خیلی تند برخورد میکرد، بخاطر یه سری اتفاقات و نمیخواست هیچ آشنایی رخ بده ولی من ب نکات مثبت شون توجه کردم و شجاعت بخرج دادم و از قصد میرفتم از ایشون خرید میکردم ک ب ذهنم بگم تو نباید کینه ای از کسی داشته باشی. و هر بار میرفتم سلام میدادم ایشون جواب نمیدادن، تشکر میکردم جواب نمیدادن، و آخرین باری ک رفتم بلند و با اعتماد بنفس باهاشون حرف زدم و برخورد خوبی کردن باهام.

    یا نمونه دیگه اش پدرم، فردی ک همه اطرافیان مون یه ترسی دارن ازش و همه میگن عصبیه. ولی پدر جان با من انقدر مهربون عه، انقدر از خودگذشتگی میکنه، یعنی تابحال نشده با من رفتار بدی داشته باشه. اولین مشورت های کاریش رو با من مطرح میکنه، بیشترین ساپورت مالی رو بین خواهرام ب من داره و بهترین اخلاق رو، و همیشه خواهرم مقایسه میکنه خودش رو با من و من تو ذهنم میگم ب خدا ک بخاطر رفتار خودته، پدر هیچ تقصیری نداره اون هیچ فرقی نمیزاره بین ما. جالبه دیروز ک با دوستش رفته بود مسافرت چند بار ب من زنگ زد، گفت الان تو راهیم، الان ناهار میخوریم، الان راه میوفتیم و من همش میگفتم خوش بگذره بهت. و الان واقعا احترام خاصی برا من قائل عه. ک میگم این یه تغییری بود ک ب چشمم اومد و وقتی مقایسه کردم دیدم من رفتارهام رو تغییر دادم.

    من موقع صحبت مادر و خواهرم در مورد اخلاقیاتش حرفی نمیزدم و یاد خوبی ها و محبت هاش می افتادم، من بهش احترام زیادی میزارم، ازش تشکر زبانی میکنم، بارها و بارها خدارو شکر میکنم بابت وجودش و زحماتی ک میکشه.

    و حالا اگه بهم بگن یه فردی خیلی بداخلاقه و نساز، میگم خیر تقصیر فرد مقابله، بلکه اون میتونه برانگیخته کنه اون فرد رو و یه زندگی عالی باهم داشته باشن.

    احترام گذاشتن خیلی خیلی تاثیر داره توی روابط،همون احترام بارها ب خودت برمیگرده، اینکه من تا وارد هر جمعی میشم محبوب اون جمع میشم حتی غریبه ها و اون خوشحالی رو تو چشم هاشون میشه دید، اینکه میگن باز هم دوست داریم ببینیم ات. اینکه اطرافیان و فامیل انقدر منو دوست دارن و احترام خاصی میزارن، همون فامیلی ک قبلا اینطور نبودن. اینکه هرجا میرم حتی مغازه دارها با احترام خاصی باهام رفتار میکنن، از لطف خداست ک من رو با آموزش های شما آشنا کرد.

    چه هدیه های زیبایی دریافت کردین، اتفاقا من هم 1 ساعت پیش هدیه دریافت کردم خوراکی بود ولی مضر و غیرمجاز برای من، البته روز قبلش از خدا خواسته بودم ک دوست میدارم هدیه دریافت کنم؛) و خداروشکر امروز اجابت شد.

    چقدر نورپردازی داخل و بیرون پرادایس زیبا شده، واقعا انعکاسش روی دریاچه دیوانه کننده بود.

    ذوق کردن تون رو خیلی دوست دارم، اینکه آزادی زمانی دارید شغل آنلاین ک ب راحتی ایده هاتون رو اجرا کنید، آزادی مالی ک ب راحتی هر ایده ای ک خواستید اجرا کنید.

    صندلی های راحتی تون ک تاب بخوری و ویوی دریاچه روبروت باشه.یا بشینی کره زمین رو با اون آهنگ ملایم ببینی تو تی وی و کوچکی خودت رو در مقابل عظمت این جهان ب یاد بیاری، کوچکی خواسته ات در مقابل بزرگی خداوند‌.

    رابطه زیباتون رو چقدر تحسین کنم مننن، اینکه استاد عاشقانه از خانم شایسته تعریف میکنن و 80 درصد اعتبارش رو ب خانم شایسته میدن و خانم شایسته جان میپذرین و با عاشقتم پاسخ میدن.

    شخصیت مستقل و همه فن حریف بودن خانم شایسته خیلی برام قابل تحسینه و سعی میکنم این شخصیت قائم ب ذات رو در خودم بوجود بیارم، اینکه مدام توی همه کارها همراه استاد هستید و ب هیچ ایده ای نه نمیگید و انقدر با استعداد و توانا ک دنبال یادگیری و پیشرفت عه و مدام حرکت و حرکت نه ایستادن و کارهای تکراری انجام دادن، واقعا قابل تحسین هستید.

    من هم یاد گرفتم از انسان ها تشکر کنم، واقعا انگار ب من یکی یاد نداده بود کسی، کی این تشکر کردن من بیشتر شد وقتی مادرم نبود و مسئولیت خونه چند روزی ب عهده من بود، بعد ک مادرم برمیگشت و غذای حاضر آماده اش رو میخوردم بهش میگم مامان خداروشکر ک تو هستی و غذای آماده میخورم، چندین بار میگم دستت درد نکنه، یا حتی مثلا نون گرفتن، برای من این بود ک خب نونه دیگه وظیفه مادره و اینکه همیشه نون تازه داشته باشیم یک نعمت بدیهی شده بود و من بعدش فهمیدم خدای من چقدر من قدرنشناس بودم در رابطه با لطف های مادرم، هم از خداوند هم از خودش. و دیگه انگار مادرها هم خودشون ارزشی برای لطف و زحمت هاشون قائل نمیشن متاسفانه و وظیفه خودشون میدونن نه لطف و محبت. و ب همین خاطره ک افراد خانواده توقع دارن ک وظایف عالی انجام بشه و بدیهی می دونن اش.

    خداروشکر ک از شما یاد گرفتم ک باید بخاطر کوچک ترین لطفی ک انسان ها برام انجام میدن تشکر کنم، حتی برخورد خوب و یا حس خوبی ک بهم میدن.

    خداروشکر برای حضورم در این سایت، برای هدایتم، برای استادی استاد ک حتی کوچک ترین رفتارتون هم برای من درس زندگی عه. سپاسگزارم

    سپاسگزارم خانم شایسته جان ک عاشقانه فیلمبرداری میکنید و ب ما هم یاد میدین شیوه زندگی باکیفیت رو.

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      عاطفه حسینی گفته:
      مدت عضویت: 1165 روز

      به نام خداوند مهربان

      سلام نامه ی عزیزم‌ ،

      برخورد شما با مغازه ی بغلی تون برای من قابل تحسینه ، اینکه اینقدر رفتار بدی داشتن ولی شما سعی کردید ذهنتون رو کنترل کنید و با عملکرد تون رفتار اون هارو تغییر دادید. احسنت بر شما عزیزم

      خیلی خوشحال شدم رفتار شما طوریه که همه عاشق شما میشن و دوست دارن توی جمع اونها باشید و دوست دارم روزی بتونم این ویژگی درون خودم نهادینه کنم.

      نکته ی بعدی نعمتهایی از خداونده که برای ما عادی شده و اونقدر زیاده که قابل شمارش و قابل دیدن نیستن

      در مورد نان تازه و بردن ااشغالها بیرون از خونه و غذای تازه من همچین تجربه ای دارم وقتی ایران نبودم انجا فهمیدم که خداوند مهربان چ نعمتهاییی به من داده و درکش نمیکردم و این نعمتها برای من عادی شده بود ، پدر و مادر

      یه نعمت خیلی بزرگ دیگه وجود گاز و گرما در خونه های ایران هست وقتی فنلاند بودم اجازه نداشتیم برق بیش از حد استفاده کنیم و تقریبا تا صبح از سرما میلرزیدیم اونجا بود که فهمیدم خداوند چ نعمتی به من داده بود از گاز گرفته تا خورشید که راحت گرم میشیم و شب میخوابیم .

      الهی شکرت خدایا.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    سمیه نظامی گفته:
    مدت عضویت: 1813 روز

    سلام درود خدمت استادعزیزم ومریم جون باعشق 🥰🥰🥰🥰🥰 🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳

    خدایاشکرت بخاطراین پیام ونشانه زیبایی که ازطرف خداوندبرای من بود خوب من قبل ازدیدن این فایل خیلی انسان واکنش گرا بود درمقابل آدم های که باخشم وعصبانیت حرف میزدن واکنش نشون میدادم ویکجوری خودم میشودمثل اون ولی با دیدن این فایل فهمیدم تو دلیل نداره مثل طرف مقابل برخوردکنی باید بجای مقابل راهکاردرست راپیداکنیم من همیشه باهمسرم درجنگ بودم چون باکوچکترین حرف واکنش نشون میدادم ویا وقتی چیزی رو درست میکردتوخونه بجای پیداکردن راه حل بحث میکردم ولی الان میدم قلق همسرم چیه وقتی که عصبانی هست من سکوت میکنم وسعی میکنم درموقعیت مناسب حرفموبزنم ویا وقتی وسایل خونه رودرست میکنه بجای بحث کردن وسرزنش کردنش باهم هم فکری میکنیم تااول وسیله رودرست کنیم ودیگه بجای واکنش نشون دادن دنبال قلق اون شخص میکردم اگه باحرف زدن باشه یاسوال کردن ویاحتی شوخی کردن💪💪💪💪💪💪💪💪 وای خدای من خدای من عکس خونه چوبی درآن برکه زیبا مثل یک تیکه ازطلابود می‌درخشید ازتمیزی اززیبایی وجذابیت وای خدامن چقدرزیبا بود اون طراحی زیبا ازداخل خونه تا درورودی خونه چقدرزیبا وخیره کننده بود چقدر رنگ بندی قشنگی داشت خدایاشکرت بخاطراین همه زیبایی منم مثل استاد عاشق رنگ ترکیبی آب وسبز هستم بهم آرامش میده خدایاشکرت دمت گرم استادعزیزم ومریم جون باعشق 🥰🥰🥰🥰🥰

    نشانه من ازاین فایل این بود که :

    1.بجای واکنش گرابودن بیاین قلق ادمهاروپیداکنیم وباهشون به صلح برسیم بخاطر خودمون آرامش خودمون چون همه انسانهاتکیه ای ازخداوند هستن وقتی بااین آدمها که عصبی هستن باهاشون ارتباط برقرارمیکنی میبینی چقدرادمهای خوب ومهربونی هستن مثل همین آقای که پمپ درست کرد وبعد برای استادکمپوت آورده بود وای خدای من عجب قوانین داره این دنیا خدایاشکرت که من بااین قوانین اشناشدم خدایامچکرم خدایا شکرت 🥰🥰🥰🥰 🥰🥰🥰🥰🥰

    2.وقتی که من شروع میکنیم به تغییر شرایط وزندگی وخودمان شاید همان روز اول تغییر حس نکنیم ولی بعدازچندتا اتفاق خوب ونشانهای کوچک می‌بینیم که قانون داره جواب میده تغییرات درزندگی وخودت داره بزرگترمیشه مثل استاد که ماهی داشته روی نورپردازی خونه کارمیکرده وقتی تمام شد واجراشدخوداستادومریم جون لذت بردن ماهم لذت بردم پس نتیجه میگیرم اگه ما تغییرکنیم هم خودمان لذت می‌بریم هم باعث میشم دیگران انگیزه بگیرن من هم وقتی میخواستم تغییرکنم اولش خیلی باانگیزه بود ولی بعضی روزها خسته میشدم ولی ادامه دادم ناامیدنشودم گفتم جواب میده چون استاد وخیلی های دیگه جواب گرفتن وادامه دادم ادامه دادم تا معجزه شد واین برنامه ریزی بانشانهاومعجزها تکمیل شد ومنفجر شد بوم بوم بوم 🎇🎆🎇🎆🎇🎆🎉🎉🎉🎊🎊🎊 نشان‌ها ومعجزهای تغییر لذت بردن اززندگی درصورتی که من قبلش هیچ لذتی نمیبردم اززندگی 🎉خواب راحت باارامش درصورتی که من قبلان خواب راحت نداشتم🎉🎊ازهم مهمترداشتن رابطه خوب وعالی باهمسرم درصورتی که من میخواستم ازش جدابشم 👩‍❤️‍💋‍👨👩‍❤️‍💋‍👨👩‍❤️‍💋‍👨👩‍❤️‍💋‍👨👩‍❤️‍💋‍👨

    هرروز دارم فایل استاد وفایل جدید روز سایت دانلود میکنم ودیدگاه خودمو مینویسم وهمیشه باخداحرف میزنم وشکرگذاری میکنم واسی داشتهایم ولی قبل ازاین تغییر همیشه درجنگ بودم باخودم ودیگران وهرروزم مثل دیروز بود وزندگی بی هدف وبی برنامه ولی الان هدفمنددانه دارم زندگی میکنم باکمک آلله مهربان 😍😍🎊🎉🎉👏👏🎆🎆🎇

    وازهم مهمتر آرامش واحساس خوبی که درهرلحظه دارم وهمیشه حس شوق ولذت رادردرونم احساس میکنم به لطف الله مهربان خدایا شکرت 🥰🥰🥰🥰 🥰🥰🥰🥰🥰

    اینها همان نشانه تغییر دریک ماه هست استاذهمیشه میگفت شما ازهمان لحظه که تصمیم به تغییرگرفتین نشانهامیاد من باورنکردم گفتم میگه میشه ولی الان میگم میشه میشه میشه خوبم میشه چون استادانسان صادق ودرست کاری هست بخاطرهمین هرکسی که واردسایت میشه به مسیردرست هدایت میشه خدایاشکرت عاشقتم استادعزیزم 🥰🥰🥰🥰🥰🥰

    والان که نگاه میکنم میبینم ارزششوداشت که تلاش کنم ناامیدنشم وتوکل داشته باشم وباورداشته باشم که جواب میده چون استادعزیزم میگه چون خودش نتیجه گرفت منم زندگیمو با چراغهای الی ی دی طراحی کردم با رنگهای زیبا ودلپذیروجذاب با رنگها

    1.امید.

    2.انگیزه.

    3.توکل

    4.هدف

    5.ایمان

    6.عشق

    7.شادی

    8.سپاسگذاری

    9.احساس خوب

    10.لذت بردن از لحظهاوداشتها

    11.واکنش گرانبودن

    12.شناخت قوانین

    13.حس ارزشمندولیاقت

    14.تمرین وتکرار

    15.استفاده ازاهرم رنج ولذت که خیلی عالیه

    16.باخداحرف زدن

    17.عشق دادن بدون توقع

    18.توجه به نکات مثبت زندگی ودیگران وخودم وهمسرم وفرزندم

    19.کنترل ورودهای ذهن

    20.توجه به آرزوها خواسته‌ایم

    خدایاشکرت که زندگیموبا20 زنگ خوشگل طراحی کردم ووقتی که چراغهای رنگی روروشن میکنم بی اختیار اشک ازچشمانم جاری میشه بخاطر این زندگی واین حس خوب واحساس قدرت کردن که من تونستم موفق شدم خدایامچکرم خدایا شکرت 🥰🥰🥰🥰 🥰🥰🥰🥰🥰

    ونکته آخر اون کره زمین :

    این کره زمین قدرت خداوندرانشون میده قوانین خداوندرابیان میکنه وخدامیگه دم گوشم 😭😭😭

    بین این قدرت منه پس چرانامیدی چرا دستتوبه سمت دیگران درازمیکنی چراچشم امید به دیگرانه ومیگه ایا اون کسانی که ازشون کمک میخوای ایاقادرن این قدرت داشته باشن 😭😭😭😭😭😭😭ولی من دارم دخترنازم فقد به من بسپارفقدتسلیم من شو فقد خودتورهاکن توبغلم من برات شاهکارمیکنم کارهای میکنم که دیگران توانایی انجام حتی کوچکترشم ندارن ومنم خودموبه خداسپرده بودم وخداوند ازمن خواست به خودم سخت نگیرم ولذت ببرم اززندگیم ازطبیعت ازسلامتیم وازداشتهایم وشکرگذاری کنم وحس حال خوبی داشته باشم فقدفقد همینوازمن خواست فقدهمین الهی قربونت بشم من خدای من منم هم به حرفش گوش کردم ومعجزهاشودیدم که براتون بالا نوشتم والان دارم لذت میبرم اززندگیم وحال میکنم باخدا وخودم وایمان دارم بقیشو خدا برام به بهترین شکل درست کرده زمان مناسب به دستم میرسه الهی شکر 🎆🎆🎆🎇🎇🎇🎉🎉🎉🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊💪💪💪💪👏👏👏🤩🤩🤩🤩🤩

    خدایاشکرت بخاطرهمه چیز خدای خوبم. استادعزیزم ومریم جون باعشق ودوستان خوبی درسایت عباس منش. خانم فرهادی عزیزم ومدیرفنی محترم سایت عباس اقاابراهیم خدایاشکرت بخاطراین خانواده خوب وصمیمی عاشق همتونم یاعلی😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مهدی حکمتی گفته:
      مدت عضویت: 1766 روز

      سلام دوست عزیز

      واقعا خداروشکر میکنم بابت این‌ همه دستاوردی که داشتید و به شدت تحسینتون‌ میکنم

      و واقعا اول از خدا و بعد از شما ممنونم که این حرفارو به شما گفت و بهتون الهام کرد که توی دیدگاهتون بنویسید که کلی بهمون احساس خوب بده

      ان‌شاالله روز به روز به این دستاوردهای زیباتون اضافه بشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سمیه امینی گفته:
      مدت عضویت: 2265 روز

      سلام سمیه خانم

      نوش جوونتون این همه آرامش و خوشی و حال خوب

      اینها پاداش عمل به قانونه

      تحسینتون میکنم تو این مدت این همه اتفاقات و تغییرات عالی رو خلق کردید

      ادامه بدید با تعهد و انگیزه و عشق

      دست در دست الله مهربان

      غرق نور و عشق باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2502 روز

    با سلام

    سریال زندگی در بهشت قسمت 77

    الله اکبر از اینهمه درخشش نور

    خدایا خودت تو قرآنت گفتی :

    هل یستوی الظلمات و النور؟

    نه خدای من تاریکی و نور یکی نیستن .اما تاریکی و ظلمات لازمه دیدن نور و روشناییه همانطور که توی این عکس این تاریکی باعث میشه نور این کلبه ی نورانی معنا پیدا کنه و بیشتر بدرخشه و خودش رو نشون بده و اینجاست که جمله ی الخیر فی ماوقع در ذهنم مرر میشه که حتی این تاریکی هم خیره چون بودنش باعث شده ما این نور رو ببینیم. این کلبه با اینهمه رنگ توی روشنایی روز قطعا و یقینا این درخشش رو نداره

    و اینجاست که حیکم بودن خداوند هم برام یادآوری میشه آخه کسی که حکیمه کار بیهوده نمی کنه حرف بیهوده نمیزنه و چیز بیهوده خلق نمیکنه .هر چیزی در این دنیا نشان از حکمت خداوند داره .

    این فایل فایل هنرمندی رنگ ها ، هنرمندی خالق این رنگها و هنرمندی خالق خالق این رنگ هاست:

    از این کلبه ی رنگی گرفته تا اون رنگ کادوهای خوشگل که برای استاد و مریم جان آوردن

    از میکس رنگ های توی اون تابلو های رو دیوار گرفته تا رنگ سفید کلاه مریم جان روی اون چوب های قهوه ای خوش رنگ

    از رنگ موتورهای خوشگل استاد گرفته تا حتی رنگ آبی شلوارک استاد

    از رنگ ناز اون تانک آب گرفته تا ترکیب رنگ ابرها و آسمان با ته مانده رنگ های غروب

    از رنگ نارنجی و قرمز آتیش گرفته توی اون رنگ سیاه شب تا اون رنگ های آرام بخش ال ای دی ها

    از رنگ سفید و آبی کره زمین گرفته تا رنگ مشکی اون قاب تلویزیون که نمای کره زمین رو آسمانی و روحانی میکنه

    از رنگهای اون گاراژ گرفته تا رنگ لباس آدم های حاضر در این بهشت

    اینجا هر رنگی درست در جای مناسبش قرار گرفته و ترکیب همه این ها انرژی عظیمی رو ایجاد کرده که عین ی آهن ربای عظیم اینهمه آدم عاشق رو به سمت خودش جذب کرده تا نظاره گر اینهمه زیبایی خداوند باشن و تحسین کننده اونها

    و در مرکز این میدان مغناطیسی عظیم استاد هستن و مریم جان

    خدایا سپاسگزارم که من هم ذره ای از اون ذراتی هستم که هدایت شدم به این میدان جذب

    بعضی وقتها میگم ایکاش شبانه روز از 24 ساعت بیشتر بود تا من فرصت بیشتری داشتم تا همه ی فایل ها رو ببینم و درک کنم بعدش یاد حرفهای استاد می افتم که بعضی از آدم ها میگن ایکاش در زمان پیامبر بودیم و فلان و فلان ………….

    پس به خودم یادآوری میکنم که نسرین خانم شما از همین 24 ساعت درست استفاده کن و سعی کن بیشتر مواقع حالت رو خوب نگه داری و همون فایل هایی رو که گوش میدی درکشون کن و بهشون عمل کن اونوقت میبینی اونچه رو که باید ببینی

    اما ادامه فایل:

    این فایل دقیقا مرور چند جلسه از دوره دوازده قدمه که تمرکزش روی قدرت سوال مناسبه. اینکه ما میتونیم با سوال مناسب پرسیدن در موقعیت هایی که دیگران در احساس بدی قرار دارن استفاده کنیم تا ذهن اونها رو بدون اینکه خودشون متوجه بشن کنترل کنیم و با اینکار هم وجه خوب اون آدم رو بکشیم بیرون و هم از بد شدن حال خودمون جلوگیری کنیم و این دقیقا اون تکنیکیه که استاد در برخود با این آقا استفاده میکنه و اینه که مریم جان میگه سریال بهشت تمرین عملی دوره دوازده قدمه .الحق و الانصاف که همین طور هم هست

    استاد اون کنجکاوی مقدس شما نه تنها توی این فایل باعث شد شما آگاهی های جدیدی رو کسب کنید بلکه باعث شد لحظات خوشی رو از حافظه اون مرد بکشه بیرون و تمرکز اون رو هم بذاره روی اتفاقات خوب زندگیش با خانوادش و حتی علاقه ی اون رو به کارش رو هم ببره بالا چون میبینه کسایی هستن که مشتاق شنیدن نحوه ی انجام دادن کارش هستن و اون کاری که اون مرد داره انجام میده برای خود آمریکایها وخود اون مرد شاید ی چیز تکراری باشه چون همه ی پمپ هاشون اینجورین و شاید خیلی از مردم کنجکاو نیستن که چرا باید ی پمپ اینجوری داخل گذاشته بشه و شاید هم همین موضوع باعث شده اون آقا خودش هم از روتین بودن کارش خسته شده باشه و واسه همین هم غر بزنه اما وقتی میبینه افرادی مثل استاد و مریم جان هستن که مشتاق شنیدن این آگاهی ها هستن انگیزه و اشتیاقش برا توضیح دادن بیشتر میشه و همین باعث میشه در مورد کارش احساس لیاقت بیشتری بکنه چون من حس کردم اون مرد با دیدن ثروت استاد احتمالا خودش رو مقایسه کرده و حس بدی بهش دست داده.

    میریم جان چقدر خوب شد که لنز دوربین رو تمیز کردی چون منم میخواستم این رو بهتون بگم اولش فکر کردم که مه توی هواست اما بعدش مشخص شد که لنز کثیف شده مرسی که صدامو شنیدی و تمیزش کردی

    خدای من چقدر ویوی بشهت زیباست اصلا امکان نداره که مریم جان از کلبه بیاد بیرون و این فضای بهشت ی دفه بیاد تو قاب دوربین و بقول قرآن وسیع نشه سینه انسان از انهمه حجم انرژی و زیبایی که یدفه وارد قفسه سینه آدم میشه

    چقدر حالت رفتن استاد و مریم جان به سمت اون تانک قشنگ من رو یاد قانون اعراض و توجه میذاره که به همون سرعتی که باید خودمون رو از توجه به نازیبایی ها دور میکنیم با همون سرعت باید بدویم به سمت زیبایی ها

    و چقدر زیبا بود دیدن قانون رهایی و نچسبیدن به زیباییها با برداشتن توجه استاد و مریم جان از روی اون کادوهای زیبا و رفتن به سمت ی زیبایی دیگه . درسته که اون کادوها خیلی زیبان اما اون بیرون ی زیبایی دیگه منتظره که وارد ذهن ما بشه و تنها راهش اینه که ما بریم به سمتش و اینجاست که حرفهای استاد در مورد ثروت یادم میاد که ثروت توی ی مدار خاصه و این ما هستیم که باید به سمتش حرکت کنیم درست مثل کسی که برای گرفتن ماهی باید بره سمت دریا.

    چقدر جالبه که هر کی میاد پارادایس میره و برا خونوادش تعریف میکنه و دفعات بعد با خانواده بر میگرده حالا نوبت این آقا و خونوادشه

    خدایا چه محشریه توی آسمون فقط ترکیب رنگها رو ببینید :حاکستری، زرد، آبی، سیاه و ی عالمه رنگ دیگه که شاید از قاب دوربین نشه دید

    در کلبه جوری قرار گرفته که انگار رو به آسمون باز شده .انگار کلبه ای وجود نداره و این در در خود آسمونه که باز شده .دری که با عبور از اون میشه انفجار رنگ ها رو دید .نه از اون انفجارهایی که آدم گوشش رو میگیره که چیزی نشنوه و چشم هاش رو میبنده که چیزی نبینه یعنی ورودی ها رو میبنده

    این انفجاره صداش صدای آرامشه .صدای سکوته ، صدای خاموش شدن نجواهای ذهنه ، صوای خاموش شدن قیل و قالهای نفسه ، صدای مراقبه اس

    این انفجاره از اون انفجاره نیست که انرژی رو ی جا جمع میکنه و بعدش با فورانش همه چیز رو نیست و نابود میکنه

    این انفجاره انرژی رو در همه ی محیط اطراف آرام آرم و به تدریج پخش میکنه و از ی شکل به شکل دیگه در میاره تا قانون پایستگی انرژی رو به تصویر بکشه که اصل و اساس جهانه

    و

    در این تبدیل :

    روح من هم که بخشی از همون انرژیه با این تغییر تدریجی و آرام همراه میشه تا اون هم آرام آرام آرام بشه و در همه ی اون فضا حضور داشته باشه و از بودن در این لحظه لذت ببره و برا همین خلسه ای وجود من رو فرا گیره و همون طور که وجود استاد و مریم جان رو فرا گرفته همون تاریکی شب مامنی میشه برای این انفجار و آرامش وخلسه و همهی اینها کار دستان خدا استاد و مریم جانه که هم خودشون با اینکار لذت میبرن و هم این لذت رو انفاق میکنن بدون مزد و منت چون میدونن که اینکار رو دارن برای خودشون انجام میدن.این کا رو دارن فی سبیل الله انجام میدن که هزار برابرش رو دریافت کنن حالا هر کی که در مدارش باشه دریافتش میکنه این خیر کثیر رو.. اونها برا یاکاری و تظاهر این کار رو انجام نمیدن چون نتیجه نتیجه ی خوبیه بقول استاد امکان نداره کاری اشتباه باشه ولی نتیجه درست. وقتی استاد و مریم جان دارن هر روز بواسطه اینکارشون لذت بیشتری رو دریافت میکنن پس ریا کاری نیست.

    و یادم باشه که سپاسگزار آدم های توی زندگیم باشم چون اونها جزیی از خدا هستن و با اینکار من دارم از خدای خودم سپاسگزاری میکنم

    و یدم باشه که وقتی کار خوبی انجام میدم به خودم پاداش بدم چون من هم جزیی از خدا هستم و خدا به کارهای خوب پاداش میده

    و یادم باشه از بهترین چیزهام ببخشم مثل اون میز با کیفیت که استاد و مریم جان بخشیدن

    و یادم باشه که همیشه راحتی استفاده از وسایل برام اولویت باشه

    سپاسگزارم خدای آرامش و رنگ

    سپاسگزارم استاد دوستدار آرامش و رنگ

    سپاسگزارم مریم جان تحسین گر آرامش و رنگ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 2191 روز

    با نامِ الله یگانهٔ هستی

    سلام بر خودم

    سلام بر من

    و من عاشقِ توام ای من

    عاشقِ این منی هستم که در پردایس جای گرفته و با تمامِ قدرتش این ‌منِ اینجا نشسته رو غرقِ شادی و اشکِ شوق میکنه..

    عاشقِ این دستانِ قدرتمند و با عزتم هستم که این منِ حقیقی رو باور کردن و به زیباترین شکل متجلی اش میشوند…

    عاشقِ اون دستانِ قدرتمندمم که این قدرتِ ثبتِ تصاویر و زیبایی هاش رو خلق کرد…

    عاشقِ دستانِ توانمندمم که این نورهای باشکوه را خلق کردند..

    عاشقِ این‌ منِ دریاچه شده ام هستم که انعکاسی رؤیایی میسازد از خودش…

    من عاشقِ خودِ جای گرفته در پردایسمم که هر لحظه زیبایی های بیشتری را خلق میکند.. چون کالبدِ زمینی اش چشم‌ گشوده…

    من دیوانهٔ اتصالهای نابِ بینِ خودمم که سراسر شوقم را بر دنیا میباراند…

    چه کلبه ای در دلِ بهشتم شد این تجلیِ زیبایی هایِ من..

    چه‌ نور بارانی…

    ببینید فرشتگانم…

    و به یاد آورید آن لحظه ای که به شما گفتم من چیزی میدانم ‌که شما نمیدانید…

    این من است مخاطبِ خودِ من…

    ببین چه میکند…

    این که مینویسد من است..

    یگانه ای که خدا نام گرفت در زمین..

    اَحدی که جسم آفرید و در آن جای گرفت تا بازیِ دنیای بیکران را بازی کند…

    تا با جسمِ دختری که نام زمینی به خود گرفت، سرزمین ها را رکاب بزند..

    با کالبدِ حیوانی که ببر نام گرفت، بازیِ شکار کند…

    با طراوتِ آنچه باران نام گرفت، بازیِ پرش از ارتفاع و هیجان و دریا شدن را بازی کند…

    با گرما و سوزندگیِ آتش بدرخشد…

    با سفیدی و نرمیِ برف آرام بر زمین بنشیند…

    با برگِ زردی از شاخه فرو افتد…

    و‌ بازی کند در این دنیا با دست سازه های خودش…

    خودش را مخاطب خودش برای این بازی خلق کرد که فقط اوست و تنها خداست… تنها منم و تنها من…

    من ما شدم…

    من تو شد…

    من جلوه ای و کالبدی بر خود گرفت و این جهانِ هستی شکل گرفت…

    و اکنون که میگویم من از تو ‌مشتاق ترم یعنی من مشتاقِ در آغوش کشیدنِ خودمم…

    این خود عشق است…

    ثروت است…

    فرزند است…

    پدر و مادر است…

    رفیق است…

    این خود خودِ توست…

    و این خود، بهترین است…

    خداست..

    و این خود بهترین را میخواهد چون خدا یعنی بهترین…

    و این است که این خود عاشق خودش است…

    و این تو باید عاشق خودش باشد…

    و آنگاه که این تو عاشقِ خود شود بازی تازه آغاز میشود…

    بازیِ خدا…

    بازیِ من…

    بازیِ خودم با خودم در زمین…

    من خودم را غرقِ عشق میکنم،

    غرقِ بوسه میکنم،

    غرقِ آغوش میکنم،

    غرقِ زیبایی میکنم…

    من خودم را آنقدر زیبا و تندرست و قدرت مند و عزیز و با عظمت میدانم که در پوست نمیگنجم از این خود بودنم…

    من گُل بر سر و روی خودم میبارانم که من عزیزم…

    که من ارزشمندم…

    که من تجلیِ خودم بر زمینم…

    و ببین جهان را..

    ببین بهشت را…

    ببین زمین را از فضا…

    ببینش از چشمِ این کالبدِ زمینی که دارد رنگِ خود میشود..

    ببینید و ‌رنگِ اصل به خود بگیرید…

    ببینید و بدانید که این منم.. یگانهٔ هستی که با این دستانِ کوچک اما بینهایت قدرتمندش مینگارد برایتان..

    این ما همه من است.

    پس بیایید تا باز پاره پاره یکی شویم…

    من آمده ام‌ تا خودم را در زمین تجربه کنم…

    من پاره پاره خلق کردم تا خودم را پاره پاره تجربه ‌کنم…

    تا با قدرتِ ابدی و ازلی ام پاره هایم ‌را به سمتِ این اصل بخوانم…

    این‌ که‌ نگاشته میشود منم…

    این که خوانده میشود منم…

    این صدا منم…

    این نور منم…

    این شوق منم…

    بیدار شوید پاره های من…

    چشمِ این‌ کالبد را بگشایید…

    من منم را میخواهم…

    من به خودم مشتاقم….

    مشتاق…

    دلم‌ خودم را میخواهد…

    بیایید…

    و من میگویم و بدانید که:

    من بزرگترم

    از تمامِ بزرگی‌ها

    و من بر خودم آشناترم از آنکه »تو« میدانی اش!

    پس این توِ ساخته شدهٔ افسانه ای را رها کن و به من بده تا من شود… تا خودش شود..

    من عاشقِ خودمم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مهدی حکمتی گفته:
      مدت عضویت: 1766 روز

      سلام دوست عزیز

      واقعا خیلی زیبا و تاثیرگزار بود کامنت فوق‌العاده‌تون، ممنونم اول از خدا که این جملات رو به شما الهام کرد و بعد از شما که این جملات رو نوشتین

      ان‌شاالله ازطریق آگاهی‌هایی که از این سایت کسب میکنید به بهترین‌ها برسید، خدا یاورتون باشه همیشه

      خدایاشکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فریما مزیدی گفته:
      مدت عضویت: 2681 روز

      ساناز عزیز

      درک شما از چرایی عزت نفس

      درک شما از قولنین

      ادبیات فوق العاده ی شما

      انرژی که در این سطرها جاری کردید

      همه و همه بسیار قابل تحسین است

      با اجازه ی شما کامنتتون رو کپی کردم که در نوت موبایلم داشته باشم و بارها بخونم شاید هر بار نکته ی جدیدی برای من به ارمغان بیاورد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        ساناز گفته:
        مدت عضویت: 2191 روز

        سلام دوستِ الهیِ من💗

        اون لحظه که این کلمات نوشته میشد من غرقِ اشک بودم..

        چون این منِ زمینی نبود که مینوشت…

        خداوندِ یگانه درونِ همهٔ ماست و سخن میگوید..

        نجوای درونم میگفت این کامنت رو نفرست! اما شوقِ درونم انقدر به اون نجوا غالب بود که بی اختیارم کرده بود…

        فقط یه چیزی بهم گفت: « اونهایی که باید این پیام رو میبینن و میخونن و درک میکنن». مخاطب این پیام خاصه!

        این که کپی کردی مالِ منی که میگی نیست! از آنِ یگانه معبود است که برای مخاطبِ خاصش نگاشته شد به دستِ من… پس نوشِ جان کن..

        من فقط باور کردم خدایی که به راحتی با تمام مخلوقاتش سخن میگوید، با من هم به راحتی و گویا سخن میگوید..

        من فقط این کالبدِ زمینی را به خودم دادم تا همه خدا شود…

        و تنها امیدم اوست که مرا هر آن بیشتر و حقیقی تر خود کند…

        الهی آمین💗

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: