https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-23.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-22 07:31:152020-10-23 08:42:38سریال زندگی در بهشت | قسمت 82
278نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر خوشحالم که خانم شایسته اینقدر خوب دارید روی خودتون ترس ها تون و ترمز هاتون کار می کنید. و به نظرم الگو خوبی هستید برای ما که چون خودتونم خانم هستید و با این مسائل بهتر آشنا هستید ودرک می کنید.و برای من که یه دخترم باور پذیریش برام آسان تر چون که خانم هستید چون که شماهم مثل من توی این کشور و با این دیدگاه بزرگ شدید و با کار کردن روی خودتون به این آزادی رسیدید به این همه شجاعت عزت نفس رسیدید و تنهابا کارکردن روی خودتون و تنها روی خدای خودتون حساب کردید و بس
می دونید یکسری ترس هابه نظر من مختص دختراس:) نمی دونم شاید ریشه در باورهایی که از بچگی به ما دادن دختر می ترسه، دختر نمی تونه ،دختر تنهاش نزارید و… هزار یک پیچک که ناخواسته نا آگانه به دلیل اینکه دختر بودیم خورد به ما و ما باهشون بزرگ شدیم.
اول اینکه استاد تحسین می کنم نه اینکه استاد ماس نه نه
تحسین شون می کنم به خاطر اینکه با عشق شون شریک زندگی شون همسر شون اینقدر بهش استقلال دادن که در نبودشون هم خانم شایسته از تنهایی خودش لذت می بره.
کلمه همسر بخوام بخشش کنم ( هم +سر) یعنی هم سطح هم لول من نه ( کمسر یا زیادسر)
واقعاشما همسر خوبی برای هم هستید. نمونه یه زندگی مشترک.
این آزادی این عشقی رو که برای هم ساختید.از بودن باهملذت می برید و از نبودن باهم لذت می برید وقتی هم استاد از تمپا یا مسافرت شون می آن همه چیز گل بلبل شاد خرم. این اعتماد این اطمینان این وفا داری این حجم از تعهد واقعااااا خودش کار شاهانه ای که ادم بتونه توی روابط ش داشته باشه. اینم برمی گرده به عزت نفس که خودم و خدای خودمو باور دارم وقتی من به خودم ایمان داشته باشم و به خدا پس همان خداهم در غیاب من از من دفاع می کنه در اذهان ،
همان خداهم آدمی رو وارد زندگی من می کنه مثل خودم صداقت در گفتار عملکرد با من داره مثل خودم متعهد وفادار قابل اعتماد اطمینان
آدمی وارد مدار زندگی من میشه که لایق با من بود داره لایق اعتماد اطمینان منو داره اگه هم یه درصدر نداشته باشه اینقدر این قانون دقیق که شوتش می کنه بیرون تا از مدار من خارج بشه وقتی که من ایمان داشته باشم خدا با منه واز من حمایت می کنه.
من روی خودم کارمی کنم آدم های درست با اعتماد اطمینان وارد زندگی من میشه
استاد رابطه شما و خانم شایسته قابل تحسین برام چرا که من که این خواسته رو داشتم اما الگو نداشتم برام باورپذیرتر شد و الگویی شدید که به ذهنم بگم نگاه شد هست چنین شخصی که اینگونه به همسرش نگاه می کنه هر دو نفر اینقدر اعتماد اطمینان همو جلب کردن که نیازی به توضیح و دلیل نیست.
حالا من بیام بگم خانم ااا زودتر وابسته تر میشن خانم ها احساسی ترن خانم ها عشق شون با آقایون فرق داره. یادم توی یه قسمت افتادم که استاد این گونه عشق ها رو عشق بوقلموی می دونست :) عشق بوقلمویی نداشته باشیم.
خانم شایسته بابت این قسمت ممنون سپاسگزارم باید دوباره برگردم یکبار دیگه نگاه کنم.
یادمه اولین باری که دیدم خانم شایسته تنها تو این جنگل میمونه خیلی برام عجیب بود و جالب.حالا چرا جالب؟چون منم عاشق اینجور تجربه ها هستم که بتونم از پس خودم بربیام و مستقل باشم
خانم شایسته نازنین شما برای من یک الگو از کسی هستید که میخوام بهش برسم.وقتایی که از خودتون میگید من خیلی لذت میبرم که بدونم شما چه دیدگاه هایی داشتید چطور اونها رو تغییر دادید چطور روی خودتون کار میکنید و چطور بر ترس هاتون غلبه میکنید و از این جور چیزها
خیلی خوشحال میشم اگه بیشتر راجب خودتون بگید مثل اون قسمتی که از تمیز کردن خونه فیلم گرفتید.من کلی ازتون ایده گرفتم.مثل ایده ریختن وایتکس تو شیشه اسپری و خیلی کارها رو برام راحت تر کرده یا اهمیت بیشتر دادن به نظافت و تمیزی خونه بااینکه من مجرد هستم ولی تقریبا سعی میکنم آخر هفته ها یه دستی به خونمون بکشم و واقعا از تمیزی و پاکیزگی بعدش لذت میبرم.به قول شما انگار انرژی من وارد اون فضا شده اما بعد یه مدت اون انرژی از بین میره و نیاز به رفرش داره.
برام خیلی جالبه که شما تو همون فایل گفتید من هر ماه یه خونه تکونی دارم و این برام خیلی جالب بود چون من تقریبا هیچ کدوم از نزدیکانم رو ندیده بودم که هر ماه خونه تکونی کنه همه میذارن آخر سال.شاید دلیلش این باشه که شما اون قالبی که جامعه تعیین کرده رو نپذیرفتید و به سبک خودتون زندگی میکنید
یا اون قسمتی که کارگاه رو تنهایی مرتب کردید من واقعا کیف کردم و لذت بردم.منم سعی میکنم هر دفعه به وسایل دور و برم نگاه کنم و ببینم چجوری میتونم مرتب تر و قابل دسترس ترشون برای استفاده بکنم.مثلا هولدر مگزین گرفتم از این ها که پلاستیکیه توش دفتر و کتاب میذارن یا وسایل مرتبط به هم یک جا کنار هم میذارم و چقدرر دقیق میتونم پیداشون کنم و ازشون استفاده کنم.یا توی آشپزی هم سعی میکنم خلاقیت به خرج بدم تا غذام خوشمزه تر و لذت بخش تر باشه خوردنش.خلاصه که خیلی ازتون تشکر میکنم که ایده هاتون رو باما به اشتراک میذارید.
این فایل هم برام کلی درس و آگاهی و آرامش داشت.اینکه چقدر روی هدایت خدا حساب میکنید و باهاش پیش میرید یا اینکه چقدر انسان هایی که باهاشون برخورد میکنید انسان های در صلح با خود و شریفی هستن.یا اینکه چقدر ثروت رو معنوی میدونید.توی این چند مورد هنوز نتونستم اونجوری که راضیم کنه ازتون الگو بگیرم و در عمل ازش استفاده کنم.
نمیدونم چیه اما وقتی شما یه کاری رو انجام میدید یا در مورد چیزی صحبت میکنید خیلی بیشتر میتونم درکش کنم و بهش عمل کنم تا استاد.شاید به خاطر اینه که ذهنم بیشتر حرف های شما رو میپذیره چون هم جنس خودم هستید تا استاد.مثلا استاد بیشتر راجب ابزارآلات و برق و سیم کشی صحبت میکنه که من زیاد سررشته ندارم البته ابزارهارو تا حدودی میشناسم ولی برق و سیم کشی اینا رو اصلا و خیلی هم علاقه دارم یاد بگیرم و اینجور موقع ها ذهنم میگه نه اون مرده میتونه راجب ثروت و کسب و کار هم همین طور و این حسم رو بد میکنه ولی وقتی شما همون کارو میکنید من بیشتر باور میکنم مثلا سوار شدنتون پشت تراکتور که ببین یک خانم هم میتونه تراکتور برونه و جالبه گفتید که خیلی هم کار ساده ای هست (بر عکس ظاهرش)مثلا تو دوره شیوه حل مسائل وقتی شما آخر فایل توضیحات بیشتر دادید انقدررر ایده گرفتم که پاشدم چندین و چند مسئله که از زیرش در میرفتم رو حل کردم و هر وقت به مسئله برمیخورم (منظورم مسائل کوچک تر هست وگرنه مسائل بزرگم هنوز هستن ولی دارم سعی میکنم از کوچولو ها شروع کنم ذهنم رو قویش کنم برای قورباغه بزرگ تر ها) میگفتم ببین دارم چیز یاد میگیرم یا میگفتم این یه مسئله هست باید حلش کنم و یاد مثال های شما از حل مسائلتون میفتم و چقدر ایده قشنگی بود که اومدید از چند تا از روش های حل مسئلتون فیلم و عکس گرفته بودید چون تو ذهنم حک شدن اونا هر وقت به مسئله برمیخورم یاد مثال های شما میفتم و با خودم میگم راه حل داره راه حلشم خیلی سادست تو دل خودشه.مثلا لوله حموم گرفته بود و من نمیدونستم چرا چون دوتا درپوش داره زیریه معلوم نیست.خلاصه همه جارو آب گرفته بود و من هی آب میریختم که مثلا فشار بیاره آب بره پایین تا اینکه درپوش رویه رو آب کنار زد و دیدم بله اون یکی پر از مو و آشغاله(الان فهمیدم که اون که درپوش رویه رفت کنار هم هدایت بود تا بفهمم مسئله چیه و جالبه راه حلشم توش بود!!.خدایا شکرت)اولش یکم چندشم شد ولی بعد گفتم نه این مسئله است باید حلش کنم.خلاصه دستکش پوشیدم چون آب اومده بود بالا و درپوش رو برداشتم و آشغالاشو خالی کردم و آب به سرعت برق و باد از لوله رفت پایین و بعد چقدر احساس قدرت کردم.یا اینکه من همیشه وقتی میدیدم آشغالی دستشویی یا حموم پره میگفتم نه کار من نیست مامانم باید بیاد عوض کنه ولی الان خودم خیلی شیک و مجلسی عوضشون میکنم و مشمبا رو قشنگ دور سطل آشغال می پیچونم که آشغال تو خود سطل نره و از این جور مثال ها
یادمه یکی از دوستان لقب بانوی مزرعه بهتون داده بود و من خیلی خوشم اومد از این لقب و واقعا هم برازندتون هست.
یک موضوع دیگه هم اینکه امروز که دیدم دیدگاهم تو جلسه اول قانون آفرینش منتشر شد دیدم یک رای داره.آخه اونجا هم کلی ازتون بابت بروزرسانی دوره قانون آفرینش تشکر کردم.قبلا اصلا چک نمیکردم که ببینم کی رای داده و اصلا توجهی بهش نداشتم این سری کنجکاو شدم و زدم روش.دیدم ااا زده گروه تحقیقاتی عباس منش!!رفتم توی پروفایلش و بعد فهمیدم شما بودید.انقدر خوشحال شدم چون فکر نمیکردم شما هم کامنت هارو میخونید همیشه فکر میکردم استاد این کارو انجام میدن.انجوری احساس نزدیک تری باهاتون کردم و با خودم گفتم خدایا شکرت که انسان های شریفی مثل شما رو سر راهم قرار داده و اینقدر میتونیم بهم نزدیک باشیم
من خیلی ازتون ایده میگیرم.همیشه این برای من سواله که یک خانم چقدر میتونه باخودش در صلح باشه و همیشه حالش خوب باشه چون چیزی که من همیشه دیدم و شنیدم اینه که خانم ها خیلی غرغرو هستن و ایراد میگیرن یا اصلا درگیر حاشیه و خودنمایی و پُز دادن و اینجور چیزها نیستید.یه نکته مثبت دیگه ای که شما دارید اینه که خیلی از ته دل میخندید و من خیلی دوستش دارم انگار منم که داره از ته دل میخنده برعکس اون چیزی که همیشه شنیدم که میگن دختر خوب نیست بلند بخنده ولی من از خنده های شما لذت میبرم.ازتون درخواست میکنم تو فایل ها شما هم بیشتر از خودتون و تغییراتتون بگید که چجوری رو خودتون و عمل به قانون کار میکنید.متشکرم (قلب قرمز)عاشقتونم
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدای شکرت به خاطر این همه زیبایی ونعمت که در پردایس آفریدی
چقدر نور طلایی خورشید وزیبا یی پردایس را دو چندان کرده خدای شکرت به خاطر وجود مریم جون که از تکتک لحظه های شادی و زیبایی پردایس را برای ما به اشتراک میگذارد خدا راشکر می کنم به خاطر خورشید عالم تاب به خاطر این همه نعمت وثروت وزیبایی واین جوجه های نازنین که تمام کارهای آنها برای ما درس زندگی است
تحسین میکنم مریم نازنین را در دل ترس ها رفته وبه تنهایی زندگی میکند واز زندگی لذت میبرد
چقدر این پردایس زیبا و قشنگ است از درختان سرسبز و تریل های زیبا که باز هم با همکاری شما عزیزان درست شده چقدر جورج زیباست واون جوجه های قشنگ خدا قوت به مریم جون که فایل ها را به روز رسانی کردن وهیچ وقت بی هدف زندگی نمی کنند
وقتی که ما از جایی شناخت نداشته باشیم اون فضا برای ما بزرگ به نظر میرسد هر چقدر در دل اون فضا برویم اونجا به نظر مان کوچک میشود
با رفتن در دل ترس ها اون ها برای ما آسان واون وقت روی خدا حساب میکنیم اون موقع ما نهایت لذت را از زندگیمون میبریم
تنها راه مبارزه بر ترس ها در دل آنها رفتن است وبه قول قرآن مؤمنان بر خدا توکل میکنند وخداوند برای او کافی است
وقتی روی خدا حساب کنیم خداوند پاسخ میدهد
مثل مریم جون که پاسخ توکل خودش را گرفت وبدون هیچ زحمتی تخم مرغها جلوی در بودند
تحسین میکنم مریم جون که هم توانایی رانندگی کردن را در موقع رانندگی دارند و این زیبایی ها را با ما به اشتراک میگذارند اون برونی زیبا را نشان ما میدهند
تحسین میکنم عزت نفس مریم جون که دیگه بدون آرایش از زندگیشون لذت میبرند و با قدم کوچک بر این ترس هم غلبه کردن مهم این است که باید ما مقاومت ها را بر داریم تا روز به روز رشد کنیم
تمام ترس ها را با همین روش می توانیم برطرف کنیم وبه صورت آگاهانه بر آنها غلبه کنیم
طبیعت خیلی درس ها به ما میدهد این همه تولد ومرگ و رشد و سرسبز طبیعت وزردی آنها که نشان میدهد که طبیعت هر لحظه در حال گسترش و پیشرفت است
خدا را شکر به خاطر این هم زمانی که پیش آمد که کولر به خوبی ودر زمان مناسب درست شد
سلام بر تمام دوستان عزیزم، استاد عباس منش فوق العاده و خانم شایسته عزیز
خدایا بابت تک تک زیبایی های این جهان سپاسگزارم، چقدر بی نظیر بود ترکیب دریاچه، و درختانی که تصویر زیباشون روی آب می افته با اون نسیم دل انگیز. واقعا که بهشت واقعی همینجاست.
خدارو صد هزار مرتبه شکر
چقدر غلبه بر ترس زیباست، چقدر زیباست وقتی بر ترست غلبه می کنی که باعث میشه یه قدم دیگه به جلو برداری.
خانم شایسته چقدر زیبا داری روی خودت کار می کنی، چقدر عزت نفستون فوق العادست که اصلا به نظر مردم اهمیت نمیدید و آرایش نمی کنید.
خانم شایسته چقدر فوق العاده هستید با اینکه استاد نیستید کارهای خونه رو پیگیری می کنید و سریع هر مسئله ای به وجود میاد حلش می کنید و یا زنگ می زنید میان براتون حلش می کنند.
چقدر زیباست که وقتی به خداوند اعتماد می کنی اتفاقات خوب پشت سر هم براتون می افته.
چقدر خودمو تو اون بهشت زیبا احساس کردم.
خدایا صد هزار مرتبه شکر بابت این زیبایی های بی نظیر
به به پرودایس مارو ببین چقدر زیباست خدای من صدای این مرغو خروساااا یه سمفونی زیبا درست کرده انگار یه گوشه از پرودایس کنسرت گذاشتن و میخونن اصلا پرودایس با وجود این مرغا و جوجه ها چقدر زیباتر شده خدایاشکرت ،،،،
جوجه کوچولو هامونو ببین خدای من با اینکه تازه به دنیا اومدن چقدررررر شیطونن بخصوص جرج چقدر زیباست به قول استاد مثه پنگوئن میمونه نازی ناااازی
اتفاقا انقد این روزا سریال زندگی در بهشتو میبینم همش زیبایی جوجع ها و مرغا ،امروز صبح که رفتم توی تراس دیدم عهههه پرنده ها یا کریم هاا رو ببین چه روی تراس نشستن محو زیباییشون شدم یاد مرغ و جوجه های شما افتادمو هی ازشون تعریف کردم گفتم خدای منننننن بالاشو ببین چشمای دکمه ایشو بین چقدر ماهن :)
و ماااا مریم جان چقدر توی این فایل به نکته های مهمی اشاره کردی خیلیییی عااالی بودن ،،،،
اول اینکه من تحسینت میکنم مریم جان همیشه میگفتم خدای من چه دلی داره توی این مزرعه و زمین به این بزرگی شبااا تنهاس تا که امروز راهکارشو گفتی ،واقعااا باید از ترسامون فرار نکنیم باید بریم تو دلشون و اینکه خدا همیشع حواسش به ما هست و اونه که برای ما کافیه ،بعدم اینکه وقتی به شناخت میرسی از ترسات دیگع مثه قبل برات ترسناک نیستن ،و چقدر نکته قابل توجهی بود ،من بهت افتخار میکنم عزیزم چقدر خوبه که از رفتی تو دل ترسات ….
به خودم قول دادم تنهایی خوابیدن اونم تو شبو حتما تجربه کنم و دیگعههه نترسم دومین نکته نشانه هاا:دقیقاااا بارها این حرفو از استاد شنیدم که وقتی که آرومی وقتی که از درون آرامش داری اونوقته ک خدا باهات حرف میزنع و توی خشم و اضطراب خدا هیج حرفی نداره که باهات بزنه ،و من نشانع هارو همیشع دنبال میکنم و بهش ایمان دارم وقتی حالم خوبه و تو مسیرم یهو به خوده خدا قسم یهوووو به قلبم انگار الهام میشع ک فلان کارو نکن یا اونجا برو فلان جا نرو و من وقتی آگاهانه بهشون توجه میکنم میبینم خدای من چقدر تو دقیق کار میکنی و این نشانه ها همونی که من میخوام همون هدایت منه :)
و چقدر عااالی بسته رسید دمه خونه و خدا وقتی میبینه بهش توکل میکنی اونم کنارته:)و چقدرم خوب شد که نرفتی عزیزم چون بعدش اون تعمیرگاره اومدو کارو راه انداخت ،،،،واقعا خدایاشکرت …
این روزا به تک تک آیاتی که شنیدم تازه دارم واقف میشم که یادم میاد همیشع میگفتن خدایا هیچ وقت مارو به حال خودمون رها نکن یعنی چیییی،یعنی اینکه خدایااااا منو همیشه به راه مستقیم هدایت کن و میفهمم وقتی هدایتم میکنی همه چیز درسته …خدایاشکرت …
پرودایس هر روز و هر دیقه تو خودش کلی معجزه میبینع و این معجزه هاا و اتفاق ها و خوشحالی های یهویی چقدر مزه میدهههههه مثه همین بسته ،،،،
پسر خوبو با ادب ماام تو پرودایس چه حالی میکنه برونی زیبارو میگم ،ببیتش خدای من چقدرررر دلم میخواد یه اسب داشته باشم اسمشو بزارم برونی و همش نوازشش کنم بهش بگم پسرررررررررر خوبببب:)
و نکته آخر نکته گازو ترمزه :
گاهی اوقاتتتت روی باورمون کار میکنیم ولی با خودمون میگیم چرا ماشین حرکت نمیگنه اونوقته میفهمم ای بابااااااا من که پامو تا آخر گذاشتم رو ترمز ،،،،،بهتره بگردیم ترمز هامون پیدا کنیم مثلا روابط عااالی میخوای یکی از ترمز های من اینگه وابستگیه دارم خیلی تلاش میکنم که برش دارم و خداروشکر تا الانم خوب پیش رفتم ،،،مثلا رسیدن به اهدافممو میخوام ولی میترسم و ترس از آینده دارم اینم میشه ترمز دیگه ای و هزار ترمز دیگع و باور مخربی گه دیواری شدن برای رسیدن به خواستع هامون حالا که رو خودمون کار میکنیم بهتزه برداریم این ترمز هاروووووو اوندقت می بینی ماشین جهان چقدر نرم و راحت حرکت میکنه ….
نترس ،ناامید نشو،عاشق خودت باش،با خودت تو صلح باش اونوقت همه چییییی همونی میشع که میخوای …
مریم جون خیلی خیلی ممنون از این ویدیوی عالی که درباره ترس ها صحبت کردی، من یکی از ترمزهای اصلی ام ترسهامه
ترس از فضای بسته
ترس از تاریکی
ترس از قرار گرفتن در جمع معتادان و بوی مواد
ترس از مرگ
ترس از هرچیزی که آدم رو از هوشیاری و کنترل داشتن به اوضاع خارج کنه.
من عاشق سفر هستم و ماجراجویی و دیدن جهان و انسان ها، ولی سفرهایی رو می رم که ساعت پرواز طولانی نباشه.
ولی مثلا همیشه به خودم می گفتم من هیچ وقت امریکا یا استرالیا نمی رم چون باید ساعت ها تو فضای بسته هواپیما باشم.
یا خیلی از پیشنهاد سفرها که تو فضاهای بکر و جنگل و دور از فضای شهری باشه رو رد می کنم.
برای اینکه سوار آسانسور نشم از زندگی در برج و آپارتمان خوشم نمیاد و…
خیلی از مهمانی ها نمی رم که در معرض بوی سیگار نباشم.
مدتهاست به ترسهام اذعان دارم و می دونم یکی از ترمزهای اصلی منه و تو کلاس های خودشناسی ای که شرکت می کنم اعلام می کنم برای شفا و درمانش، ولی همچنان همراه منه
و خوشحالم که این ویدیو یک نمونه بارز و عالی از غلبه بر ترسهاست
ویدیویی برای اینکه به من هم در گاز دادن کمک کنه و پامو از این ترمز اصلی زندگیم که سالهاست از خداوند برای رفعش کمک خواستم بردارم.
قطعا بارها و بارها نگاه می کنم. ممنون از بودنت و نشر آگاهی.
+ آگاهانه تصمیم گرفته بودم که بر ترس هام غلبه کنم. وقتی به چنین تصمیمی میرسی یعنی مصمم شده که روی خدا حساب کنه یعنی وقتی اون نیروی بزرگ رو میشناسه و مخصوصاً اون کانکشن دائمی که با اون نیرو داره رو درک میکنه میتونه روی اون حساب کنه.
+ اگر میخوام بزرگ بشم باید از یه سری چیزهای حاشیه ای مثل این ترس های الکی و وسواس ها بگذرم و این راهه بزرگتر شدنمه، خیلی مهمه ک همراهت چه کسی باشه و خداروشکر استاد شخصی بودن ک روی خودشون کار کرده بودن و تونستن روی شما و ذهن پر از ترس تون اثر بزارن و شمارو هدایت کنن به دل طبیعت تا از زیبایی های بیشتر اون بهره مند بشین و اینم خودش تکامل داره و آروم آروم میتونیم تو مسیر نتایج وارد شدن به ترس هامون رو ببینیم. خدایا شکرت
+ هر کس که به خداوند توکل کند خداوند برایش کافیست.
+ ما اگر ترمزهامونو یکی یکی بشناسیم اولین قدمه، ترمزهای کوچیک رو جدی بگیرید این ها برای خودشون یه شاه ترمزهایی ان. وقتی ترمزهای کوچولو رو برداشتم تازه رشد اصلی من شروع شد. لازمه رشد من یه سری قدم های کوچیکه، وقتی واضح توی خودت فرمول رو میفهمی اون چیز واضح دوره کشف قوانین بود که بحث گاز و ترمز اومده بود وسط.
+ وقتی روی ترمز کار میکنی گاز خودش میره بقول استاد کار ما اینه ک مقاومتهارو کم کنیم. اون ماشین زندگی، ماشین خواسته هامون همیشه خودش در حال حرکت هس و خودش داره حرکت میکنه و فقط ما نباید چوب لای چرخش بزاریم باید مقاومت هارو برداریم.
+ وقتی شما به یه ترسی غلبه میکنین یا یه نقصی رو توی خودتون اصلاح میکنین یا یه ترمزی رو برمیدارین نمیرسید به لول یک آدمی که بصورت طبیعی اون ترس رو نداشته،
+ وقتی آگاهانه شروع به ایجاد یک اصلاح کنید یا اتوماتیک اون نقص رو نداشتین و اصلاً مشکلی تو اون نداشتین خیلی سطح آدم بالاتر میره چون اون نقص هایی که برطرف میکنین اون ترس هایی که بهش غلبه میکنیم یه سطح جدیدی از اعتماد به نفس رو توی وجود ما میسازه که اصلاً منو بی انتها میکنه یعنی میدونی که اون سطح جدیدی ک بهت میگه ک ترست رو از ترسای آینده میریزه و بهت میگه اگه من تونستم این کارو بکنم پس اینم میشه یعنی اصلا دیگه عادت میکنی به حل مسئله و دیگه نمیترسی چون تجربه رو داری یعنی میدونی قبلا این ترس رو داشتی و وقتی رفتی تو دلش دیدی هیچی نیس و خنده دار شد برات و بعد وقتی که ترس جدید میاد یا مسئله جدید میاد میگی بابا اینم همینه داستانش همینه و استاد بهش میگه 《آگاهانه زندگی کردن》
و آرامش از طریق آگاهی بدست اومده چقدر گرانبهاست
+ سپاسگزارم از شما مریم جون که آگاهی هاتونو با ما به اشتراک گذاشتین
خدایا شکرت به خاطر این بهشت زیبا که هر بار ک می بینمش زیباییهاش منحصربه فردتر خودشونو بهم نشون میدن که اینقدر دیوانه میشم براش که نگو
خدایا شکرت به خاطر تریل عالی ای که در پارادایس باز شده
خدایا شکرت بخاطر شاب زیبایی که دیدم
بسیار تحسین میکنم شجاعت و جسارت شمارو مریم جون در مقابل این طبیعت وحشی
مسئولیت پذیری و رها بودن تون رو مریم جون تحسین میکنم
داشتم ب این فکر میکردم که چرا این فایل شد نشانم و ایمان داشتم یا تو کامنت جواب میگیرم یا از خود فایل ک شما دقیقا تو فایل دست خدا شدی و به من گفتی منم ی نکته درباره ارایش بگم خب من از اولم اهل ارایش غلیظ نبودم و همیشه ارایش سبک و کم میکردم ولی ب شدت رو خط دوره مغنعه یا شال حساس بودم یادمه وقتی اول دبیرستان بودم تو مدرسه همش آینه دستم بود ک موهام یا مغنعم خراب نشده باشه و بچه هاهم اینو فهمیده بودن و اذیت میکردن و منو عصبی میکردن الان خیلی سالا از اون روزا گذشته و وقتی بهش فکر میکنم لبخند میزنم یادمه همیشه خدا فرمژه دستم بود و مژمو فر میکردم که دیگه کفر همه درومده بود با فرمژه من😂وقتی اولین بار دوره مورد علاقم عزت نفسو خریدم ی وجهه دیگه از خودمو دیدم ک اصلا حال جسمو روحم عالی بود و کار کردم رو دوره تمریناشو انجام میدادم و جوابم میگرفتم ولی از یه جا ب بعد دیدم دیگه سرد دارم میشم اولش نفهمیدم چرا بعد با نشانه ها فهمیدم بابا من اصلا قبول ندارم ک خالق زندگیمم و اولش فکر نمیکردم ب قول شما این ترمز ب ظاهر بی اهمیتو ک دقیقا همه چیز ب این بستگی داره و دیدم اقا این نه تنها اهمیت داره بلکه دروازه ورود من ب جهان جدیده و انقد اشیلم بود ک دیدم وحشتناک وقتی کار میکنم رو این پاشنه عصبی میشم حالم بد میشه ولی تو یکی از فایلا شما گفتین من فایلارو صدبار گوش میدم و منم اومدم رو دوره کشف قوانین کار کردن چون من دوره عزت نفسو ب صلح رسیدنو دارم ولی دیدم تا وقتی اصل ک خودم خالق زندگی خودم هستمو باور نکنم هرچی رو اونا کار کنم فایده نداره و اومدم رو دوره کشف قوانین و فایلای رایگان ما خالق زندگیمون هستیم کار کردن و دیدم هرچی بیشتر گوش میدم گاردم کمتر میشه درسته هنوز مقاومت دارم ولی نه به نسبت روز اول ک عصبی میشدم و دارم رو این اصل کار میکنم و وقتی فایل چشم زخمو گوش کردم اصلا انگار اولین بارم بود گفتم خدایا من اصلا این فایلو شنیده بودم؟ و رفتم سراغ قران قران قران قران خدا من چی بگم از قران هرشب کنابش جلوم بازه و میخونم ب عربی دنبال ایه های قدمت میگردم و انقد منطق توشه که من حتی برام سوال پیش نمیاد چقدر این کتاب اعجب برانگیزه و ایمان دارم وقتی این گارد بیفته دیگه نرگس جدید متولد میشه دیگه همه چیز عالیه دیگه دنیام قشنگه خدایاشکرت که دائم داری به من نشانه میدی و حرف میزنی باهام من واقعا از شما سپاسگزارم و از استاد نازنینم که کلمه براش پیدا نمیکنم ک تشکر کنم خدایا شکرت یه نکته دیگه ک ازتون یاد گرفتم وخوشم اومد این بود کمنم برم خواستمو بنویسم و جلوش ترمزش و بیام ترمزو بردارم و دروازه نعمتو ب روی خودم باز کنم سپاسگزارم❤️❤️
مریم جان عزیز هر کجا هستی تنتون سالم و همیشه زیبا و دوستداشتنی باشی..
همه فایلهای این سفرنامه زیبایی خاص خودشو داره….
نمیشه زیبایی هاشو بیان کرد..چون هر کسی با نحوه نگرشش به اون فهم و درک میرسه!…
چقدر صبح زیبایی…صبحی که نور خورشید از لابه لای پرادایس خودشو نمایان میکنه…
اون مرغ و جوجه ها که با خودشون در صلح هستن و نهایت لذت رو میبرن…
من میمیرم برای اردکا..اینقدر زیبا هستن..با ارامش کنار همدیگر نهایت لذت میبرن..
و مریم جان عزیز بخاطر هر لحظه سپاسگزاری شما از خداوند از کوچکترین نعمت تا بزرگترین نعمت….و این تداوم و عمل کردن بصورت آگاهانه باعث شده…
در این پردایس اتفاقات خوب یا تضادی پیش بیاد..راحت از پسش بر بیایین!…
و خداوند هر لحظه نگهدار شما هست…
و خداوند دقیقا شما را در زمان مناسب و مکان مناسب قرار میده..دقیقا بسته تخم مرغایی که سفارش داده بودین…چقدر خوشحال شدین…
قبلش گفتین..هر کسی به خداوند توکل کند در این مسیر فقط خداوند برایش کافیست!..
و همین باعث شد دقیقا در زمان و مکان مناسب قرار بگیرین…
و برگشت شما به مقصدتون و تصمیم گرفتن برای کار بعدی اینم با هدایت الله…
درسهایی که من از این سفرنامه ها گرفتم..دقیقا همزمانی خودم از نحوه نگرشم از پیامدهای این سایت..در یک راستا قرار دارد…
و شما راجع به ترسهاتون در جای سرسبز و بکر..و استادی که قوانین را با تمام و کمال درک کرده…و شما هم باهاش همراه شدین.
و باعث شده..خیلی راحت قانون را با تمام زوایا بررسی کرده و عمل کنید…
و شما ترمزاتونو باعمل با قوانین کیهانی شناختین و اونم…
ترسهاتون در جایی که هیچ کس وجود نداره.
که بهش غلبه کردین الان در این سرزمین بکر زندگی میکنید…
و بحث ارایش هست..افرادی که بخاطر زیبا شدن…حاضرن خودشونو به کشتن بدن…
که فقط مورد تایید دیگران قرار بگیرن…
که در جوامع جهان سوم و مخصوصا اطرافیانمون…از این مواردا خیلی زیاد هست..
و دقت کردم بخاطر خلا درونیه…
که خودشونو در سطح جوامع خوب بنظر برسونن…یا زیبایی هاشونو نشون بدن…
ولی در درون ادمهای افسرده و اخلاقی پر از آشوب دارن….
و متاسفانه گریبان تمام خانمها هست…
و اونا را اصل خودشون دور کرده…و باعث شده پیشرفتهای چشمگیری از خانواده و جامعه نداشته باشن…
و وسواس داشتن از اینکه اینحا کثیف هست.😊…منم همین وسواسو دارم…و سعی کردن راحت ازش بگذرم…
چون وسواس زیادی ..و هر چیزی که باعث بشه آرامش تو رو بگیره. و احساس بد بگیری دقیقا همون باعث میشه تو رو از وجود، و درون خودت گمراه کنه…یه نوع اذیت جسمی و روحی میشه..
و لحظات خوب و طلایی زندگیت دور کنه…
و من یه مثال راجع به خودم بگم…
قبلا بخاطر اعتماد بنفس نداشتنم..15سال…از عمرم را صرف کارهای بیهوده کردم…و راه های اشتباه رو پشت سر هم تکرار میکردم…
و این تضاد باعث شد با کارهای بیهوده وقت خودمو تلف کنم…
و مدتی که خداوند مرا به اینراه هدایت کرد..در عرض یه روز تصمیمو گرفتم روند کارمو تغییر بدم…چقدر دستان خداوند کمکم کرد..چقدر دلهای اطرافیانم برام نرم شد…
و این روند تکرار شد..من پیشرفت کردم باورمو درست کردم و گفتم من میتونم از پس اینکار بر بیام..دقیقا همینحورم شد…
و فهمیدم من ترمز داشتم…به محضی که ترمز برداشته شد پشت سرش اون اتفاقات برام افتاد…
و بعد از فایل عید قربان راجع به بها…بازم درون منو شعله ور کرد…بازم تکامل کار خودشو کرد…
بازم کلاس جدید با متد روز…برام بصورت معجزه مهیا شد…
و من تخصصم تو اینکار بیشتر..و خواستهام بزرگتر…و خریدایی که انجام میدم زیادتر شده😄….
دقیقا ترمز و گاز😍…
و بازم نیاز بکار کردن دارم و این ادامه و تکامل…
چون باید بهای کارمو پرداخت کنم.و هر روز اموزه ها رو یاد بگیرم..و تکرار تکرار تکرار..
خدایا شکرت..هزاران بار…قابل شمارش نیست..
و این دو عزیزی که الان با کمال آرامش زندگی میکنن…و با تضادها و هر مسئله ایی که براشون پیش میاد…
خیلی راحت باهاش کنار میایین…و از دل همون تضاد پیشرفتای چشمگیری میکنن..
یه باور اشتباهی بود..که همیشه همین باعث شده بود از روی ترس خدا رو بخونم..
و این باور..این بود..
امتحان خداوند سخته…
همیشه فکر میکردم خداوند بالا تو اسمونها نشسته بگه فلان رو نابود میکنم.فلان خوشبخت میکنم…
و ما بخاطر دیدگاه اشتباهمون راجع به خداوند..
نمازی که در سه وعده میخوندیم فقط بخاطر نا اگاهاهی از شناخت خداوند بود..
همین باعث شده بود ما در زندگیمون درجا بزنیم…
و پیشرفت نکنیم…
و این بار هر چی بدبخت تر باشیم..خداوند بیشتر بهمون اجر میده😯…
همه اینها از جامعه و خانواده بهمون القا شده. و هنوزم وجود داره…
و این صحبتهای پاشنه اشیل ما هست…
و مریم جون خیلی راحت دارن راجع بهش صحبت میکنن در این سفرنامه بهشتی….
و خداروشکر بابت وجود این دو عزیز…
خوشبختی در هر لحظه ما را صدا میکنه..فقط کافیه باهاش هماهنگ بشیم…
بزاریم خداوند ما رو هدایت کنه..
از همونجایی که هستیم.و هر نعمتی که دلمون باهاش خوشه..سپاسگزار باشیم..
دنیا و خداوند کارشو انجام میده…
خدایا هزاران بار شکرت…ممنونم که مرا براه راست هدایت کردی راه کسانی که نعمت بخشیده ای نه راه گمراهان…
این سریالها باید مدام تکرار کنیم و راجع بهش بنویسیم….
خدایا هزاران بار شکرت ….
سپاسگزارم…….
و با نگرشم به این درس رسیدم…
خوشا آنان که دائم در نمازند…
تو هر لحظه بیاد خداوند باشیم.
و باهاش هماهنگ باشیم و در کمال آرامش زندگی کنیم ..
چقدر لذت بردم از این قسمت مثل همیشه عالی بود و پر از آگاهی
یعنی دقیقا من هم امروز صبح اون نسیم خنک صبحگاهی رو کاملا حسش کردم و لذت بردم و برای همین شما که داشتید توضیح میدادید اون نسیم رو حس کردم. البته که به قول حرف خودتون دوربین محدوده و این جسم و روح ما آدم هاست که نامحدوده و خیلی خوب می تونه همه چیز رو احساس کنه واقعا خدایا شکرت
اون نشانه ای که برای شما بود که تخم مرغ ها دقیقا دم در پارادایس بود و بعد از نیم ساعت هم که اون آقا اومد نشون میده چقدر جهان دقیق و به موقع عمل میکنه و واقعا همه چیز برنامه ریزی شده است خدایا صد هزار مرتبه شکر
به نکته ی واقعا خوبی در مورد ترس ها و ترمز های ذهنمون اشاره کردید دقیقا همینه اگر ما بتونیم فقط و فقط روی خدا حساب کنیم دیگر جایی برای ترس باقی نمی مونه و در هر لحظه این رو میدونیم تنها کسی که می تونه انقدر دقیق و بادقت بدون ذره ای اشتباه این جهان رو کنترل کنه خداست نه هیچ کس دیگه و ما با این ترس ها و ترمز ها فقط خودمون رو محدود می کنیم و اگر این ها رو رفع کنیم تازه اون موقع است که متوجه می شویم چقدر این جهان زیباست و چقدر راحت میشه با لذت کامل زندگی کرد خدایا شکرت
واقعا ازتون ممنونم که این همه زیبایی رو به اشتراک می گذارید .
﷽
سلام درود به خانم شایسته و استاد عزیز.
چقدر خوشحالم که خانم شایسته اینقدر خوب دارید روی خودتون ترس ها تون و ترمز هاتون کار می کنید. و به نظرم الگو خوبی هستید برای ما که چون خودتونم خانم هستید و با این مسائل بهتر آشنا هستید ودرک می کنید.و برای من که یه دخترم باور پذیریش برام آسان تر چون که خانم هستید چون که شماهم مثل من توی این کشور و با این دیدگاه بزرگ شدید و با کار کردن روی خودتون به این آزادی رسیدید به این همه شجاعت عزت نفس رسیدید و تنهابا کارکردن روی خودتون و تنها روی خدای خودتون حساب کردید و بس
می دونید یکسری ترس هابه نظر من مختص دختراس:) نمی دونم شاید ریشه در باورهایی که از بچگی به ما دادن دختر می ترسه، دختر نمی تونه ،دختر تنهاش نزارید و… هزار یک پیچک که ناخواسته نا آگانه به دلیل اینکه دختر بودیم خورد به ما و ما باهشون بزرگ شدیم.
اول اینکه استاد تحسین می کنم نه اینکه استاد ماس نه نه
تحسین شون می کنم به خاطر اینکه با عشق شون شریک زندگی شون همسر شون اینقدر بهش استقلال دادن که در نبودشون هم خانم شایسته از تنهایی خودش لذت می بره.
کلمه همسر بخوام بخشش کنم ( هم +سر) یعنی هم سطح هم لول من نه ( کمسر یا زیادسر)
واقعاشما همسر خوبی برای هم هستید. نمونه یه زندگی مشترک.
این آزادی این عشقی رو که برای هم ساختید.از بودن باهملذت می برید و از نبودن باهم لذت می برید وقتی هم استاد از تمپا یا مسافرت شون می آن همه چیز گل بلبل شاد خرم. این اعتماد این اطمینان این وفا داری این حجم از تعهد واقعااااا خودش کار شاهانه ای که ادم بتونه توی روابط ش داشته باشه. اینم برمی گرده به عزت نفس که خودم و خدای خودمو باور دارم وقتی من به خودم ایمان داشته باشم و به خدا پس همان خداهم در غیاب من از من دفاع می کنه در اذهان ،
همان خداهم آدمی رو وارد زندگی من می کنه مثل خودم صداقت در گفتار عملکرد با من داره مثل خودم متعهد وفادار قابل اعتماد اطمینان
آدمی وارد مدار زندگی من میشه که لایق با من بود داره لایق اعتماد اطمینان منو داره اگه هم یه درصدر نداشته باشه اینقدر این قانون دقیق که شوتش می کنه بیرون تا از مدار من خارج بشه وقتی که من ایمان داشته باشم خدا با منه واز من حمایت می کنه.
من روی خودم کارمی کنم آدم های درست با اعتماد اطمینان وارد زندگی من میشه
استاد رابطه شما و خانم شایسته قابل تحسین برام چرا که من که این خواسته رو داشتم اما الگو نداشتم برام باورپذیرتر شد و الگویی شدید که به ذهنم بگم نگاه شد هست چنین شخصی که اینگونه به همسرش نگاه می کنه هر دو نفر اینقدر اعتماد اطمینان همو جلب کردن که نیازی به توضیح و دلیل نیست.
حالا من بیام بگم خانم ااا زودتر وابسته تر میشن خانم ها احساسی ترن خانم ها عشق شون با آقایون فرق داره. یادم توی یه قسمت افتادم که استاد این گونه عشق ها رو عشق بوقلموی می دونست :) عشق بوقلمویی نداشته باشیم.
خانم شایسته بابت این قسمت ممنون سپاسگزارم باید دوباره برگردم یکبار دیگه نگاه کنم.
امروز 29 اسفند حدود 6 ساعت دیگه سال تحویل میشه.
پیشاپیش سال نو رو هم به شما تبریک می گم.
عشق تون پایدار.
به نام خدای بخشنده مهربان
سلام به همه دوستان عزیزم
یادمه اولین باری که دیدم خانم شایسته تنها تو این جنگل میمونه خیلی برام عجیب بود و جالب.حالا چرا جالب؟چون منم عاشق اینجور تجربه ها هستم که بتونم از پس خودم بربیام و مستقل باشم
خانم شایسته نازنین شما برای من یک الگو از کسی هستید که میخوام بهش برسم.وقتایی که از خودتون میگید من خیلی لذت میبرم که بدونم شما چه دیدگاه هایی داشتید چطور اونها رو تغییر دادید چطور روی خودتون کار میکنید و چطور بر ترس هاتون غلبه میکنید و از این جور چیزها
خیلی خوشحال میشم اگه بیشتر راجب خودتون بگید مثل اون قسمتی که از تمیز کردن خونه فیلم گرفتید.من کلی ازتون ایده گرفتم.مثل ایده ریختن وایتکس تو شیشه اسپری و خیلی کارها رو برام راحت تر کرده یا اهمیت بیشتر دادن به نظافت و تمیزی خونه بااینکه من مجرد هستم ولی تقریبا سعی میکنم آخر هفته ها یه دستی به خونمون بکشم و واقعا از تمیزی و پاکیزگی بعدش لذت میبرم.به قول شما انگار انرژی من وارد اون فضا شده اما بعد یه مدت اون انرژی از بین میره و نیاز به رفرش داره.
برام خیلی جالبه که شما تو همون فایل گفتید من هر ماه یه خونه تکونی دارم و این برام خیلی جالب بود چون من تقریبا هیچ کدوم از نزدیکانم رو ندیده بودم که هر ماه خونه تکونی کنه همه میذارن آخر سال.شاید دلیلش این باشه که شما اون قالبی که جامعه تعیین کرده رو نپذیرفتید و به سبک خودتون زندگی میکنید
یا اون قسمتی که کارگاه رو تنهایی مرتب کردید من واقعا کیف کردم و لذت بردم.منم سعی میکنم هر دفعه به وسایل دور و برم نگاه کنم و ببینم چجوری میتونم مرتب تر و قابل دسترس ترشون برای استفاده بکنم.مثلا هولدر مگزین گرفتم از این ها که پلاستیکیه توش دفتر و کتاب میذارن یا وسایل مرتبط به هم یک جا کنار هم میذارم و چقدرر دقیق میتونم پیداشون کنم و ازشون استفاده کنم.یا توی آشپزی هم سعی میکنم خلاقیت به خرج بدم تا غذام خوشمزه تر و لذت بخش تر باشه خوردنش.خلاصه که خیلی ازتون تشکر میکنم که ایده هاتون رو باما به اشتراک میذارید.
این فایل هم برام کلی درس و آگاهی و آرامش داشت.اینکه چقدر روی هدایت خدا حساب میکنید و باهاش پیش میرید یا اینکه چقدر انسان هایی که باهاشون برخورد میکنید انسان های در صلح با خود و شریفی هستن.یا اینکه چقدر ثروت رو معنوی میدونید.توی این چند مورد هنوز نتونستم اونجوری که راضیم کنه ازتون الگو بگیرم و در عمل ازش استفاده کنم.
نمیدونم چیه اما وقتی شما یه کاری رو انجام میدید یا در مورد چیزی صحبت میکنید خیلی بیشتر میتونم درکش کنم و بهش عمل کنم تا استاد.شاید به خاطر اینه که ذهنم بیشتر حرف های شما رو میپذیره چون هم جنس خودم هستید تا استاد.مثلا استاد بیشتر راجب ابزارآلات و برق و سیم کشی صحبت میکنه که من زیاد سررشته ندارم البته ابزارهارو تا حدودی میشناسم ولی برق و سیم کشی اینا رو اصلا و خیلی هم علاقه دارم یاد بگیرم و اینجور موقع ها ذهنم میگه نه اون مرده میتونه راجب ثروت و کسب و کار هم همین طور و این حسم رو بد میکنه ولی وقتی شما همون کارو میکنید من بیشتر باور میکنم مثلا سوار شدنتون پشت تراکتور که ببین یک خانم هم میتونه تراکتور برونه و جالبه گفتید که خیلی هم کار ساده ای هست (بر عکس ظاهرش)مثلا تو دوره شیوه حل مسائل وقتی شما آخر فایل توضیحات بیشتر دادید انقدررر ایده گرفتم که پاشدم چندین و چند مسئله که از زیرش در میرفتم رو حل کردم و هر وقت به مسئله برمیخورم (منظورم مسائل کوچک تر هست وگرنه مسائل بزرگم هنوز هستن ولی دارم سعی میکنم از کوچولو ها شروع کنم ذهنم رو قویش کنم برای قورباغه بزرگ تر ها) میگفتم ببین دارم چیز یاد میگیرم یا میگفتم این یه مسئله هست باید حلش کنم و یاد مثال های شما از حل مسائلتون میفتم و چقدر ایده قشنگی بود که اومدید از چند تا از روش های حل مسئلتون فیلم و عکس گرفته بودید چون تو ذهنم حک شدن اونا هر وقت به مسئله برمیخورم یاد مثال های شما میفتم و با خودم میگم راه حل داره راه حلشم خیلی سادست تو دل خودشه.مثلا لوله حموم گرفته بود و من نمیدونستم چرا چون دوتا درپوش داره زیریه معلوم نیست.خلاصه همه جارو آب گرفته بود و من هی آب میریختم که مثلا فشار بیاره آب بره پایین تا اینکه درپوش رویه رو آب کنار زد و دیدم بله اون یکی پر از مو و آشغاله(الان فهمیدم که اون که درپوش رویه رفت کنار هم هدایت بود تا بفهمم مسئله چیه و جالبه راه حلشم توش بود!!.خدایا شکرت)اولش یکم چندشم شد ولی بعد گفتم نه این مسئله است باید حلش کنم.خلاصه دستکش پوشیدم چون آب اومده بود بالا و درپوش رو برداشتم و آشغالاشو خالی کردم و آب به سرعت برق و باد از لوله رفت پایین و بعد چقدر احساس قدرت کردم.یا اینکه من همیشه وقتی میدیدم آشغالی دستشویی یا حموم پره میگفتم نه کار من نیست مامانم باید بیاد عوض کنه ولی الان خودم خیلی شیک و مجلسی عوضشون میکنم و مشمبا رو قشنگ دور سطل آشغال می پیچونم که آشغال تو خود سطل نره و از این جور مثال ها
یادمه یکی از دوستان لقب بانوی مزرعه بهتون داده بود و من خیلی خوشم اومد از این لقب و واقعا هم برازندتون هست.
یک موضوع دیگه هم اینکه امروز که دیدم دیدگاهم تو جلسه اول قانون آفرینش منتشر شد دیدم یک رای داره.آخه اونجا هم کلی ازتون بابت بروزرسانی دوره قانون آفرینش تشکر کردم.قبلا اصلا چک نمیکردم که ببینم کی رای داده و اصلا توجهی بهش نداشتم این سری کنجکاو شدم و زدم روش.دیدم ااا زده گروه تحقیقاتی عباس منش!!رفتم توی پروفایلش و بعد فهمیدم شما بودید.انقدر خوشحال شدم چون فکر نمیکردم شما هم کامنت هارو میخونید همیشه فکر میکردم استاد این کارو انجام میدن.انجوری احساس نزدیک تری باهاتون کردم و با خودم گفتم خدایا شکرت که انسان های شریفی مثل شما رو سر راهم قرار داده و اینقدر میتونیم بهم نزدیک باشیم
من خیلی ازتون ایده میگیرم.همیشه این برای من سواله که یک خانم چقدر میتونه باخودش در صلح باشه و همیشه حالش خوب باشه چون چیزی که من همیشه دیدم و شنیدم اینه که خانم ها خیلی غرغرو هستن و ایراد میگیرن یا اصلا درگیر حاشیه و خودنمایی و پُز دادن و اینجور چیزها نیستید.یه نکته مثبت دیگه ای که شما دارید اینه که خیلی از ته دل میخندید و من خیلی دوستش دارم انگار منم که داره از ته دل میخنده برعکس اون چیزی که همیشه شنیدم که میگن دختر خوب نیست بلند بخنده ولی من از خنده های شما لذت میبرم.ازتون درخواست میکنم تو فایل ها شما هم بیشتر از خودتون و تغییراتتون بگید که چجوری رو خودتون و عمل به قانون کار میکنید.متشکرم (قلب قرمز)عاشقتونم
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدای شکرت به خاطر این همه زیبایی ونعمت که در پردایس آفریدی
چقدر نور طلایی خورشید وزیبا یی پردایس را دو چندان کرده خدای شکرت به خاطر وجود مریم جون که از تکتک لحظه های شادی و زیبایی پردایس را برای ما به اشتراک میگذارد خدا راشکر می کنم به خاطر خورشید عالم تاب به خاطر این همه نعمت وثروت وزیبایی واین جوجه های نازنین که تمام کارهای آنها برای ما درس زندگی است
تحسین میکنم مریم نازنین را در دل ترس ها رفته وبه تنهایی زندگی میکند واز زندگی لذت میبرد
چقدر این پردایس زیبا و قشنگ است از درختان سرسبز و تریل های زیبا که باز هم با همکاری شما عزیزان درست شده چقدر جورج زیباست واون جوجه های قشنگ خدا قوت به مریم جون که فایل ها را به روز رسانی کردن وهیچ وقت بی هدف زندگی نمی کنند
وقتی که ما از جایی شناخت نداشته باشیم اون فضا برای ما بزرگ به نظر میرسد هر چقدر در دل اون فضا برویم اونجا به نظر مان کوچک میشود
با رفتن در دل ترس ها اون ها برای ما آسان واون وقت روی خدا حساب میکنیم اون موقع ما نهایت لذت را از زندگیمون میبریم
تنها راه مبارزه بر ترس ها در دل آنها رفتن است وبه قول قرآن مؤمنان بر خدا توکل میکنند وخداوند برای او کافی است
وقتی روی خدا حساب کنیم خداوند پاسخ میدهد
مثل مریم جون که پاسخ توکل خودش را گرفت وبدون هیچ زحمتی تخم مرغها جلوی در بودند
تحسین میکنم مریم جون که هم توانایی رانندگی کردن را در موقع رانندگی دارند و این زیبایی ها را با ما به اشتراک میگذارند اون برونی زیبا را نشان ما میدهند
تحسین میکنم عزت نفس مریم جون که دیگه بدون آرایش از زندگیشون لذت میبرند و با قدم کوچک بر این ترس هم غلبه کردن مهم این است که باید ما مقاومت ها را بر داریم تا روز به روز رشد کنیم
تمام ترس ها را با همین روش می توانیم برطرف کنیم وبه صورت آگاهانه بر آنها غلبه کنیم
طبیعت خیلی درس ها به ما میدهد این همه تولد ومرگ و رشد و سرسبز طبیعت وزردی آنها که نشان میدهد که طبیعت هر لحظه در حال گسترش و پیشرفت است
خدا را شکر به خاطر این هم زمانی که پیش آمد که کولر به خوبی ودر زمان مناسب درست شد
به نام خداوندی که سراسر زیبایی آفرید
سلام بر تمام دوستان عزیزم، استاد عباس منش فوق العاده و خانم شایسته عزیز
خدایا بابت تک تک زیبایی های این جهان سپاسگزارم، چقدر بی نظیر بود ترکیب دریاچه، و درختانی که تصویر زیباشون روی آب می افته با اون نسیم دل انگیز. واقعا که بهشت واقعی همینجاست.
خدارو صد هزار مرتبه شکر
چقدر غلبه بر ترس زیباست، چقدر زیباست وقتی بر ترست غلبه می کنی که باعث میشه یه قدم دیگه به جلو برداری.
خانم شایسته چقدر زیبا داری روی خودت کار می کنی، چقدر عزت نفستون فوق العادست که اصلا به نظر مردم اهمیت نمیدید و آرایش نمی کنید.
خانم شایسته چقدر فوق العاده هستید با اینکه استاد نیستید کارهای خونه رو پیگیری می کنید و سریع هر مسئله ای به وجود میاد حلش می کنید و یا زنگ می زنید میان براتون حلش می کنند.
چقدر زیباست که وقتی به خداوند اعتماد می کنی اتفاقات خوب پشت سر هم براتون می افته.
چقدر خودمو تو اون بهشت زیبا احساس کردم.
خدایا صد هزار مرتبه شکر بابت این زیبایی های بی نظیر
به نام خدای مهربانم …
سلام به مریم عزیزم ،مصداق یک زن موفق و قوی ،،،،
به به پرودایس مارو ببین چقدر زیباست خدای من صدای این مرغو خروساااا یه سمفونی زیبا درست کرده انگار یه گوشه از پرودایس کنسرت گذاشتن و میخونن اصلا پرودایس با وجود این مرغا و جوجه ها چقدر زیباتر شده خدایاشکرت ،،،،
جوجه کوچولو هامونو ببین خدای من با اینکه تازه به دنیا اومدن چقدررررر شیطونن بخصوص جرج چقدر زیباست به قول استاد مثه پنگوئن میمونه نازی ناااازی
خدایاشکرت برای این بهشتمون ….
مریم جانم چقدر حس خوبی داره وقتی بهشون غذا میدی من خیلی دوس دارم …
اتفاقا انقد این روزا سریال زندگی در بهشتو میبینم همش زیبایی جوجع ها و مرغا ،امروز صبح که رفتم توی تراس دیدم عهههه پرنده ها یا کریم هاا رو ببین چه روی تراس نشستن محو زیباییشون شدم یاد مرغ و جوجه های شما افتادمو هی ازشون تعریف کردم گفتم خدای منننننن بالاشو ببین چشمای دکمه ایشو بین چقدر ماهن :)
و ماااا مریم جان چقدر توی این فایل به نکته های مهمی اشاره کردی خیلیییی عااالی بودن ،،،،
اول اینکه من تحسینت میکنم مریم جان همیشه میگفتم خدای من چه دلی داره توی این مزرعه و زمین به این بزرگی شبااا تنهاس تا که امروز راهکارشو گفتی ،واقعااا باید از ترسامون فرار نکنیم باید بریم تو دلشون و اینکه خدا همیشع حواسش به ما هست و اونه که برای ما کافیه ،بعدم اینکه وقتی به شناخت میرسی از ترسات دیگع مثه قبل برات ترسناک نیستن ،و چقدر نکته قابل توجهی بود ،من بهت افتخار میکنم عزیزم چقدر خوبه که از رفتی تو دل ترسات ….
به خودم قول دادم تنهایی خوابیدن اونم تو شبو حتما تجربه کنم و دیگعههه نترسم دومین نکته نشانه هاا:دقیقاااا بارها این حرفو از استاد شنیدم که وقتی که آرومی وقتی که از درون آرامش داری اونوقته ک خدا باهات حرف میزنع و توی خشم و اضطراب خدا هیج حرفی نداره که باهات بزنه ،و من نشانع هارو همیشع دنبال میکنم و بهش ایمان دارم وقتی حالم خوبه و تو مسیرم یهو به خوده خدا قسم یهوووو به قلبم انگار الهام میشع ک فلان کارو نکن یا اونجا برو فلان جا نرو و من وقتی آگاهانه بهشون توجه میکنم میبینم خدای من چقدر تو دقیق کار میکنی و این نشانه ها همونی که من میخوام همون هدایت منه :)
و چقدر عااالی بسته رسید دمه خونه و خدا وقتی میبینه بهش توکل میکنی اونم کنارته:)و چقدرم خوب شد که نرفتی عزیزم چون بعدش اون تعمیرگاره اومدو کارو راه انداخت ،،،،واقعا خدایاشکرت …
این روزا به تک تک آیاتی که شنیدم تازه دارم واقف میشم که یادم میاد همیشع میگفتن خدایا هیچ وقت مارو به حال خودمون رها نکن یعنی چیییی،یعنی اینکه خدایااااا منو همیشه به راه مستقیم هدایت کن و میفهمم وقتی هدایتم میکنی همه چیز درسته …خدایاشکرت …
پرودایس هر روز و هر دیقه تو خودش کلی معجزه میبینع و این معجزه هاا و اتفاق ها و خوشحالی های یهویی چقدر مزه میدهههههه مثه همین بسته ،،،،
پسر خوبو با ادب ماام تو پرودایس چه حالی میکنه برونی زیبارو میگم ،ببیتش خدای من چقدرررر دلم میخواد یه اسب داشته باشم اسمشو بزارم برونی و همش نوازشش کنم بهش بگم پسرررررررررر خوبببب:)
و نکته آخر نکته گازو ترمزه :
گاهی اوقاتتتت روی باورمون کار میکنیم ولی با خودمون میگیم چرا ماشین حرکت نمیگنه اونوقته میفهمم ای بابااااااا من که پامو تا آخر گذاشتم رو ترمز ،،،،،بهتره بگردیم ترمز هامون پیدا کنیم مثلا روابط عااالی میخوای یکی از ترمز های من اینگه وابستگیه دارم خیلی تلاش میکنم که برش دارم و خداروشکر تا الانم خوب پیش رفتم ،،،مثلا رسیدن به اهدافممو میخوام ولی میترسم و ترس از آینده دارم اینم میشه ترمز دیگه ای و هزار ترمز دیگع و باور مخربی گه دیواری شدن برای رسیدن به خواستع هامون حالا که رو خودمون کار میکنیم بهتزه برداریم این ترمز هاروووووو اوندقت می بینی ماشین جهان چقدر نرم و راحت حرکت میکنه ….
نترس ،ناامید نشو،عاشق خودت باش،با خودت تو صلح باش اونوقت همه چییییی همونی میشع که میخوای …
در عشق و نور باشید….
مریم جون خیلی خیلی ممنون از این ویدیوی عالی که درباره ترس ها صحبت کردی، من یکی از ترمزهای اصلی ام ترسهامه
ترس از فضای بسته
ترس از تاریکی
ترس از قرار گرفتن در جمع معتادان و بوی مواد
ترس از مرگ
ترس از هرچیزی که آدم رو از هوشیاری و کنترل داشتن به اوضاع خارج کنه.
من عاشق سفر هستم و ماجراجویی و دیدن جهان و انسان ها، ولی سفرهایی رو می رم که ساعت پرواز طولانی نباشه.
ولی مثلا همیشه به خودم می گفتم من هیچ وقت امریکا یا استرالیا نمی رم چون باید ساعت ها تو فضای بسته هواپیما باشم.
یا خیلی از پیشنهاد سفرها که تو فضاهای بکر و جنگل و دور از فضای شهری باشه رو رد می کنم.
برای اینکه سوار آسانسور نشم از زندگی در برج و آپارتمان خوشم نمیاد و…
خیلی از مهمانی ها نمی رم که در معرض بوی سیگار نباشم.
مدتهاست به ترسهام اذعان دارم و می دونم یکی از ترمزهای اصلی منه و تو کلاس های خودشناسی ای که شرکت می کنم اعلام می کنم برای شفا و درمانش، ولی همچنان همراه منه
و خوشحالم که این ویدیو یک نمونه بارز و عالی از غلبه بر ترسهاست
ویدیویی برای اینکه به من هم در گاز دادن کمک کنه و پامو از این ترمز اصلی زندگیم که سالهاست از خداوند برای رفعش کمک خواستم بردارم.
قطعا بارها و بارها نگاه می کنم. ممنون از بودنت و نشر آگاهی.
بنام خداوند جان آفرین
درود بر مریم جون بانوی زیبا
و دوستان عزیزم در سریال زندگی در بهشت
+++ نکته های طلایی مریم جون:
+ آگاهانه تصمیم گرفته بودم که بر ترس هام غلبه کنم. وقتی به چنین تصمیمی میرسی یعنی مصمم شده که روی خدا حساب کنه یعنی وقتی اون نیروی بزرگ رو میشناسه و مخصوصاً اون کانکشن دائمی که با اون نیرو داره رو درک میکنه میتونه روی اون حساب کنه.
+ اگر میخوام بزرگ بشم باید از یه سری چیزهای حاشیه ای مثل این ترس های الکی و وسواس ها بگذرم و این راهه بزرگتر شدنمه، خیلی مهمه ک همراهت چه کسی باشه و خداروشکر استاد شخصی بودن ک روی خودشون کار کرده بودن و تونستن روی شما و ذهن پر از ترس تون اثر بزارن و شمارو هدایت کنن به دل طبیعت تا از زیبایی های بیشتر اون بهره مند بشین و اینم خودش تکامل داره و آروم آروم میتونیم تو مسیر نتایج وارد شدن به ترس هامون رو ببینیم. خدایا شکرت
+ هر کس که به خداوند توکل کند خداوند برایش کافیست.
+ ما اگر ترمزهامونو یکی یکی بشناسیم اولین قدمه، ترمزهای کوچیک رو جدی بگیرید این ها برای خودشون یه شاه ترمزهایی ان. وقتی ترمزهای کوچولو رو برداشتم تازه رشد اصلی من شروع شد. لازمه رشد من یه سری قدم های کوچیکه، وقتی واضح توی خودت فرمول رو میفهمی اون چیز واضح دوره کشف قوانین بود که بحث گاز و ترمز اومده بود وسط.
+ وقتی روی ترمز کار میکنی گاز خودش میره بقول استاد کار ما اینه ک مقاومتهارو کم کنیم. اون ماشین زندگی، ماشین خواسته هامون همیشه خودش در حال حرکت هس و خودش داره حرکت میکنه و فقط ما نباید چوب لای چرخش بزاریم باید مقاومت هارو برداریم.
+ وقتی شما به یه ترسی غلبه میکنین یا یه نقصی رو توی خودتون اصلاح میکنین یا یه ترمزی رو برمیدارین نمیرسید به لول یک آدمی که بصورت طبیعی اون ترس رو نداشته،
+ وقتی آگاهانه شروع به ایجاد یک اصلاح کنید یا اتوماتیک اون نقص رو نداشتین و اصلاً مشکلی تو اون نداشتین خیلی سطح آدم بالاتر میره چون اون نقص هایی که برطرف میکنین اون ترس هایی که بهش غلبه میکنیم یه سطح جدیدی از اعتماد به نفس رو توی وجود ما میسازه که اصلاً منو بی انتها میکنه یعنی میدونی که اون سطح جدیدی ک بهت میگه ک ترست رو از ترسای آینده میریزه و بهت میگه اگه من تونستم این کارو بکنم پس اینم میشه یعنی اصلا دیگه عادت میکنی به حل مسئله و دیگه نمیترسی چون تجربه رو داری یعنی میدونی قبلا این ترس رو داشتی و وقتی رفتی تو دلش دیدی هیچی نیس و خنده دار شد برات و بعد وقتی که ترس جدید میاد یا مسئله جدید میاد میگی بابا اینم همینه داستانش همینه و استاد بهش میگه 《آگاهانه زندگی کردن》
و آرامش از طریق آگاهی بدست اومده چقدر گرانبهاست
+ سپاسگزارم از شما مریم جون که آگاهی هاتونو با ما به اشتراک گذاشتین
خدایا شکرت به خاطر این بهشت زیبا که هر بار ک می بینمش زیباییهاش منحصربه فردتر خودشونو بهم نشون میدن که اینقدر دیوانه میشم براش که نگو
خدایا شکرت به خاطر تریل عالی ای که در پارادایس باز شده
خدایا شکرت بخاطر شاب زیبایی که دیدم
بسیار تحسین میکنم شجاعت و جسارت شمارو مریم جون در مقابل این طبیعت وحشی
مسئولیت پذیری و رها بودن تون رو مریم جون تحسین میکنم
عشقت به جوجه هارو تحسین میکنم
خداوند حافظ شما باشد
سلام بر عزیزان دل
داشتم ب این فکر میکردم که چرا این فایل شد نشانم و ایمان داشتم یا تو کامنت جواب میگیرم یا از خود فایل ک شما دقیقا تو فایل دست خدا شدی و به من گفتی منم ی نکته درباره ارایش بگم خب من از اولم اهل ارایش غلیظ نبودم و همیشه ارایش سبک و کم میکردم ولی ب شدت رو خط دوره مغنعه یا شال حساس بودم یادمه وقتی اول دبیرستان بودم تو مدرسه همش آینه دستم بود ک موهام یا مغنعم خراب نشده باشه و بچه هاهم اینو فهمیده بودن و اذیت میکردن و منو عصبی میکردن الان خیلی سالا از اون روزا گذشته و وقتی بهش فکر میکنم لبخند میزنم یادمه همیشه خدا فرمژه دستم بود و مژمو فر میکردم که دیگه کفر همه درومده بود با فرمژه من😂وقتی اولین بار دوره مورد علاقم عزت نفسو خریدم ی وجهه دیگه از خودمو دیدم ک اصلا حال جسمو روحم عالی بود و کار کردم رو دوره تمریناشو انجام میدادم و جوابم میگرفتم ولی از یه جا ب بعد دیدم دیگه سرد دارم میشم اولش نفهمیدم چرا بعد با نشانه ها فهمیدم بابا من اصلا قبول ندارم ک خالق زندگیمم و اولش فکر نمیکردم ب قول شما این ترمز ب ظاهر بی اهمیتو ک دقیقا همه چیز ب این بستگی داره و دیدم اقا این نه تنها اهمیت داره بلکه دروازه ورود من ب جهان جدیده و انقد اشیلم بود ک دیدم وحشتناک وقتی کار میکنم رو این پاشنه عصبی میشم حالم بد میشه ولی تو یکی از فایلا شما گفتین من فایلارو صدبار گوش میدم و منم اومدم رو دوره کشف قوانین کار کردن چون من دوره عزت نفسو ب صلح رسیدنو دارم ولی دیدم تا وقتی اصل ک خودم خالق زندگی خودم هستمو باور نکنم هرچی رو اونا کار کنم فایده نداره و اومدم رو دوره کشف قوانین و فایلای رایگان ما خالق زندگیمون هستیم کار کردن و دیدم هرچی بیشتر گوش میدم گاردم کمتر میشه درسته هنوز مقاومت دارم ولی نه به نسبت روز اول ک عصبی میشدم و دارم رو این اصل کار میکنم و وقتی فایل چشم زخمو گوش کردم اصلا انگار اولین بارم بود گفتم خدایا من اصلا این فایلو شنیده بودم؟ و رفتم سراغ قران قران قران قران خدا من چی بگم از قران هرشب کنابش جلوم بازه و میخونم ب عربی دنبال ایه های قدمت میگردم و انقد منطق توشه که من حتی برام سوال پیش نمیاد چقدر این کتاب اعجب برانگیزه و ایمان دارم وقتی این گارد بیفته دیگه نرگس جدید متولد میشه دیگه همه چیز عالیه دیگه دنیام قشنگه خدایاشکرت که دائم داری به من نشانه میدی و حرف میزنی باهام من واقعا از شما سپاسگزارم و از استاد نازنینم که کلمه براش پیدا نمیکنم ک تشکر کنم خدایا شکرت یه نکته دیگه ک ازتون یاد گرفتم وخوشم اومد این بود کمنم برم خواستمو بنویسم و جلوش ترمزش و بیام ترمزو بردارم و دروازه نعمتو ب روی خودم باز کنم سپاسگزارم❤️❤️
بنام خداوند مهربان….
خداوندی که هر روز هدایتش ما رو سوپرایز میکنه.
مریم جان عزیز هر کجا هستی تنتون سالم و همیشه زیبا و دوستداشتنی باشی..
همه فایلهای این سفرنامه زیبایی خاص خودشو داره….
نمیشه زیبایی هاشو بیان کرد..چون هر کسی با نحوه نگرشش به اون فهم و درک میرسه!…
چقدر صبح زیبایی…صبحی که نور خورشید از لابه لای پرادایس خودشو نمایان میکنه…
اون مرغ و جوجه ها که با خودشون در صلح هستن و نهایت لذت رو میبرن…
من میمیرم برای اردکا..اینقدر زیبا هستن..با ارامش کنار همدیگر نهایت لذت میبرن..
و مریم جان عزیز بخاطر هر لحظه سپاسگزاری شما از خداوند از کوچکترین نعمت تا بزرگترین نعمت….و این تداوم و عمل کردن بصورت آگاهانه باعث شده…
در این پردایس اتفاقات خوب یا تضادی پیش بیاد..راحت از پسش بر بیایین!…
و خداوند هر لحظه نگهدار شما هست…
و خداوند دقیقا شما را در زمان مناسب و مکان مناسب قرار میده..دقیقا بسته تخم مرغایی که سفارش داده بودین…چقدر خوشحال شدین…
قبلش گفتین..هر کسی به خداوند توکل کند در این مسیر فقط خداوند برایش کافیست!..
و همین باعث شد دقیقا در زمان و مکان مناسب قرار بگیرین…
و برگشت شما به مقصدتون و تصمیم گرفتن برای کار بعدی اینم با هدایت الله…
درسهایی که من از این سفرنامه ها گرفتم..دقیقا همزمانی خودم از نحوه نگرشم از پیامدهای این سایت..در یک راستا قرار دارد…
و شما راجع به ترسهاتون در جای سرسبز و بکر..و استادی که قوانین را با تمام و کمال درک کرده…و شما هم باهاش همراه شدین.
و باعث شده..خیلی راحت قانون را با تمام زوایا بررسی کرده و عمل کنید…
و شما ترمزاتونو باعمل با قوانین کیهانی شناختین و اونم…
ترسهاتون در جایی که هیچ کس وجود نداره.
که بهش غلبه کردین الان در این سرزمین بکر زندگی میکنید…
و بحث ارایش هست..افرادی که بخاطر زیبا شدن…حاضرن خودشونو به کشتن بدن…
که فقط مورد تایید دیگران قرار بگیرن…
که در جوامع جهان سوم و مخصوصا اطرافیانمون…از این مواردا خیلی زیاد هست..
و دقت کردم بخاطر خلا درونیه…
که خودشونو در سطح جوامع خوب بنظر برسونن…یا زیبایی هاشونو نشون بدن…
ولی در درون ادمهای افسرده و اخلاقی پر از آشوب دارن….
و متاسفانه گریبان تمام خانمها هست…
و اونا را اصل خودشون دور کرده…و باعث شده پیشرفتهای چشمگیری از خانواده و جامعه نداشته باشن…
و وسواس داشتن از اینکه اینحا کثیف هست.😊…منم همین وسواسو دارم…و سعی کردن راحت ازش بگذرم…
چون وسواس زیادی ..و هر چیزی که باعث بشه آرامش تو رو بگیره. و احساس بد بگیری دقیقا همون باعث میشه تو رو از وجود، و درون خودت گمراه کنه…یه نوع اذیت جسمی و روحی میشه..
و لحظات خوب و طلایی زندگیت دور کنه…
و من یه مثال راجع به خودم بگم…
قبلا بخاطر اعتماد بنفس نداشتنم..15سال…از عمرم را صرف کارهای بیهوده کردم…و راه های اشتباه رو پشت سر هم تکرار میکردم…
و این تضاد باعث شد با کارهای بیهوده وقت خودمو تلف کنم…
و مدتی که خداوند مرا به اینراه هدایت کرد..در عرض یه روز تصمیمو گرفتم روند کارمو تغییر بدم…چقدر دستان خداوند کمکم کرد..چقدر دلهای اطرافیانم برام نرم شد…
و این روند تکرار شد..من پیشرفت کردم باورمو درست کردم و گفتم من میتونم از پس اینکار بر بیام..دقیقا همینحورم شد…
و فهمیدم من ترمز داشتم…به محضی که ترمز برداشته شد پشت سرش اون اتفاقات برام افتاد…
و بعد از فایل عید قربان راجع به بها…بازم درون منو شعله ور کرد…بازم تکامل کار خودشو کرد…
بازم کلاس جدید با متد روز…برام بصورت معجزه مهیا شد…
و من تخصصم تو اینکار بیشتر..و خواستهام بزرگتر…و خریدایی که انجام میدم زیادتر شده😄….
دقیقا ترمز و گاز😍…
و بازم نیاز بکار کردن دارم و این ادامه و تکامل…
چون باید بهای کارمو پرداخت کنم.و هر روز اموزه ها رو یاد بگیرم..و تکرار تکرار تکرار..
خدایا شکرت..هزاران بار…قابل شمارش نیست..
و این دو عزیزی که الان با کمال آرامش زندگی میکنن…و با تضادها و هر مسئله ایی که براشون پیش میاد…
خیلی راحت باهاش کنار میایین…و از دل همون تضاد پیشرفتای چشمگیری میکنن..
یه باور اشتباهی بود..که همیشه همین باعث شده بود از روی ترس خدا رو بخونم..
و این باور..این بود..
امتحان خداوند سخته…
همیشه فکر میکردم خداوند بالا تو اسمونها نشسته بگه فلان رو نابود میکنم.فلان خوشبخت میکنم…
و ما بخاطر دیدگاه اشتباهمون راجع به خداوند..
نمازی که در سه وعده میخوندیم فقط بخاطر نا اگاهاهی از شناخت خداوند بود..
همین باعث شده بود ما در زندگیمون درجا بزنیم…
و پیشرفت نکنیم…
و این بار هر چی بدبخت تر باشیم..خداوند بیشتر بهمون اجر میده😯…
همه اینها از جامعه و خانواده بهمون القا شده. و هنوزم وجود داره…
و این صحبتهای پاشنه اشیل ما هست…
و مریم جون خیلی راحت دارن راجع بهش صحبت میکنن در این سفرنامه بهشتی….
و خداروشکر بابت وجود این دو عزیز…
خوشبختی در هر لحظه ما را صدا میکنه..فقط کافیه باهاش هماهنگ بشیم…
بزاریم خداوند ما رو هدایت کنه..
از همونجایی که هستیم.و هر نعمتی که دلمون باهاش خوشه..سپاسگزار باشیم..
دنیا و خداوند کارشو انجام میده…
خدایا هزاران بار شکرت…ممنونم که مرا براه راست هدایت کردی راه کسانی که نعمت بخشیده ای نه راه گمراهان…
این سریالها باید مدام تکرار کنیم و راجع بهش بنویسیم….
خدایا هزاران بار شکرت ….
سپاسگزارم…….
و با نگرشم به این درس رسیدم…
خوشا آنان که دائم در نمازند…
تو هر لحظه بیاد خداوند باشیم.
و باهاش هماهنگ باشیم و در کمال آرامش زندگی کنیم ..
دوست دار خانواده عباسمنش…
رسیدن به خوشبختی..سعادتمندی در دنیا و اخرت…
سلام مریم جون عزیزم
چقدر لذت بردم از این قسمت مثل همیشه عالی بود و پر از آگاهی
یعنی دقیقا من هم امروز صبح اون نسیم خنک صبحگاهی رو کاملا حسش کردم و لذت بردم و برای همین شما که داشتید توضیح میدادید اون نسیم رو حس کردم. البته که به قول حرف خودتون دوربین محدوده و این جسم و روح ما آدم هاست که نامحدوده و خیلی خوب می تونه همه چیز رو احساس کنه واقعا خدایا شکرت
اون نشانه ای که برای شما بود که تخم مرغ ها دقیقا دم در پارادایس بود و بعد از نیم ساعت هم که اون آقا اومد نشون میده چقدر جهان دقیق و به موقع عمل میکنه و واقعا همه چیز برنامه ریزی شده است خدایا صد هزار مرتبه شکر
به نکته ی واقعا خوبی در مورد ترس ها و ترمز های ذهنمون اشاره کردید دقیقا همینه اگر ما بتونیم فقط و فقط روی خدا حساب کنیم دیگر جایی برای ترس باقی نمی مونه و در هر لحظه این رو میدونیم تنها کسی که می تونه انقدر دقیق و بادقت بدون ذره ای اشتباه این جهان رو کنترل کنه خداست نه هیچ کس دیگه و ما با این ترس ها و ترمز ها فقط خودمون رو محدود می کنیم و اگر این ها رو رفع کنیم تازه اون موقع است که متوجه می شویم چقدر این جهان زیباست و چقدر راحت میشه با لذت کامل زندگی کرد خدایا شکرت
واقعا ازتون ممنونم که این همه زیبایی رو به اشتراک می گذارید .
دوستووون دارم