https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-23.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-22 07:31:152020-10-23 08:42:38سریال زندگی در بهشت | قسمت 82
278نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
در یه جایی از این قسمت در مورد این صحبت کردید که رسیدن به تخم مرغ هایی که سفارش داده بودید، در لیست تون نبود که فکر میکنم منظورتون همون لیست تمرین ستاره قطبی هستش که صبحها یادداشت میکنیم
آیا امکان داره که شما یا استاد عباسمنش یک روز از لیستی که صبح نوشتید، فیلم یا عکس بگیرید و در موردش صحبت کنید
سلام مریم بانوی عزیزم . من یکی از بندگان خدای مهربانم به نام مریم ۴۰ سالمه و الان از خدا خواستم که منو با فایل هاتون راهنمایی کنه با نشانه امروزچون دقیقا موضوع من هم غلبه بر ترس های ذهنی و وسواسی بود . الان فقط اشک می ریزم چون دقیقا جواب سوال های من بود!!سپاس فراوان از خدای خوبم و تشکر زیاد از شما بابت پر کردن این فایل و شرح تجربه های عملی خودتون . دوستون دارم و برای شما دعا میکنم به آرزوهاتون برسید. برای من هم دعا کنید . مریم از مشهد 😘😘😘🙏🙏🙏🙏
چقدر تحسینت می کنم که انقدر شجاعانه وارد ترس هات شدی. و به ترس هات حمله کردی. از اینکه خیلی با ایمان از خدا حرف میزدی واقعا لذت بردم و به خودم گفتم ببین این هم قبلا ترس داشته یه روزه به این همه شجاعت نرسیده. این هم قبلا شک کرده ولی حرکت کرده . من تازه دارم قانون تکامل رو درک میکنم که ادم یه دفعه شجاع نمیشه یه دفعه هم ترسو نمیشه. ادم یه دفعه با ایمان نمیشه و ادم یه دفعه بی ایمان هم نمیشه. از اینکه با طبیعت انقدر انس گرفتی لذت بردم.
از اینکه گفتی ارایش کردن رو گذاشتی کنار و خود واقعیت رو دوست داری لذت بردم. چون من هم ذاتا از ارایش کردن خوشم نمیاد البته از اول من اینطور بودم و این ایده رو داشتم که یه جور ماسک زدنه که جلوی بقیه زیباتر باشی. ولی زمانی که در جمعی ظاهر میشدم که میدیم بقیه تیپ و ظاهر متفاوتی دارند اعتماد به نفسم پایین می آمد و دوست داستم سریع برم ارایش کنم، یا اینکه حسم نسبت به خودم بد می شد.پس الان میفهمم که من روی عزت نفسم باید خیلی کار کنم. من آرایش کردن رو دوست نداشتم ولی عزت نفسم هم پایین بودالبته الان دارم روش کار میکنم . و هنوز به اندازه شما بالا نبردم. پس چه زیبا به این نکته اشاره کردید که فرق میکنه که کسی ذاتا یک چیزی یا صفتی رو داشته باشه تا کسی که روی خودش کار کرده باشه و به اون رسیده باشه.
مرسی از اینکه زیبایی صبح و بارون زیبا رو به نمایش گذاشتی. مرسی از اینکه امنیت این کشور رو به نمایش گذاشتی. مرسی از اینکه انقدر دوست داشتنی هستی.
سلام بر تمام دوستان عزیزم، استاد عباس منش فوق العاده و خانم شایسته عزیز
خدایا بابت تک تک زیبایی های این جهان سپاسگزارم، چقدر بی نظیر بود ترکیب دریاچه، و درختانی که تصویر زیباشون روی آب می افته با اون نسیم دل انگیز. واقعا که بهشت واقعی همینجاست.
خدارو صد هزار مرتبه شکر
چقدر غلبه بر ترس زیباست، چقدر زیباست وقتی بر ترست غلبه می کنی که باعث میشه یه قدم دیگه به جلو برداری.
خانم شایسته چقدر زیبا داری روی خودت کار می کنی، چقدر عزت نفستون فوق العادست که اصلا به نظر مردم اهمیت نمیدید و آرایش نمی کنید.
خانم شایسته چقدر فوق العاده هستید با اینکه استاد نیستید کارهای خونه رو پیگیری می کنید و سریع هر مسئله ای به وجود میاد حلش می کنید و یا زنگ می زنید میان براتون حلش می کنند.
چقدر زیباست که وقتی به خداوند اعتماد می کنی اتفاقات خوب پشت سر هم براتون می افته.
چقدر خودمو تو اون بهشت زیبا احساس کردم.
خدایا صد هزار مرتبه شکر بابت این زیبایی های بی نظیر
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدای شکرت به خاطر این همه زیبایی ونعمت که در پردایس آفریدی
چقدر نور طلایی خورشید وزیبا یی پردایس را دو چندان کرده خدای شکرت به خاطر وجود مریم جون که از تکتک لحظه های شادی و زیبایی پردایس را برای ما به اشتراک میگذارد خدا راشکر می کنم به خاطر خورشید عالم تاب به خاطر این همه نعمت وثروت وزیبایی واین جوجه های نازنین که تمام کارهای آنها برای ما درس زندگی است
تحسین میکنم مریم نازنین را در دل ترس ها رفته وبه تنهایی زندگی میکند واز زندگی لذت میبرد
چقدر این پردایس زیبا و قشنگ است از درختان سرسبز و تریل های زیبا که باز هم با همکاری شما عزیزان درست شده چقدر جورج زیباست واون جوجه های قشنگ خدا قوت به مریم جون که فایل ها را به روز رسانی کردن وهیچ وقت بی هدف زندگی نمی کنند
وقتی که ما از جایی شناخت نداشته باشیم اون فضا برای ما بزرگ به نظر میرسد هر چقدر در دل اون فضا برویم اونجا به نظر مان کوچک میشود
با رفتن در دل ترس ها اون ها برای ما آسان واون وقت روی خدا حساب میکنیم اون موقع ما نهایت لذت را از زندگیمون میبریم
تنها راه مبارزه بر ترس ها در دل آنها رفتن است وبه قول قرآن مؤمنان بر خدا توکل میکنند وخداوند برای او کافی است
وقتی روی خدا حساب کنیم خداوند پاسخ میدهد
مثل مریم جون که پاسخ توکل خودش را گرفت وبدون هیچ زحمتی تخم مرغها جلوی در بودند
تحسین میکنم مریم جون که هم توانایی رانندگی کردن را در موقع رانندگی دارند و این زیبایی ها را با ما به اشتراک میگذارند اون برونی زیبا را نشان ما میدهند
تحسین میکنم عزت نفس مریم جون که دیگه بدون آرایش از زندگیشون لذت میبرند و با قدم کوچک بر این ترس هم غلبه کردن مهم این است که باید ما مقاومت ها را بر داریم تا روز به روز رشد کنیم
تمام ترس ها را با همین روش می توانیم برطرف کنیم وبه صورت آگاهانه بر آنها غلبه کنیم
طبیعت خیلی درس ها به ما میدهد این همه تولد ومرگ و رشد و سرسبز طبیعت وزردی آنها که نشان میدهد که طبیعت هر لحظه در حال گسترش و پیشرفت است
خدا را شکر به خاطر این هم زمانی که پیش آمد که کولر به خوبی ودر زمان مناسب درست شد
وای خدای من چطور انقدر قشنگ هدایتم میکنی؟چطور تک به تک کلمات بانوشایسته عزیزم با حال و ترس و استرس الان من مرتبط؟چطور انقدر خوبی نورمنننن؟
استاد من ازشما یادگرفتم برم تودل ترس هام ولی برای این موضوع جابه جا کردن محل کارم و رفتن به یه منطقه بهتر و بالاشهر و ثروتمند برای کار یسری مقاومت هارو داشتم که نکنه اونجا اینطور بشه فلان بشه بهمان بشه کلی مقاومت های ذهنم ونکنه چون فراوانی مشتری رو تجربه نکردم و توی باورهای ثروت سازخییلی خوب نیستم باز یه الگو تکرارشونده پیش بیادو…
ولی با این حال من رزومه کاریم رو فرستادم ولی هنوز خبری دریافت نکردم یکی از دوستام اونجا کار میکنه و دخترعمم گفت بش بگم باشون حرف بزنه ولی به اینکار حس خوبی نداشتم گفتم اگر خیره و برای من خوبه نیاز نیست به این و اون بگم تا قبول بشم یه نیروی هدایتگر و قوی با من هست اون همچیو دربهترین حالت خودش میچینه.
واقعا خداجونم نمیدونم چکارکنم باز روی باورهای فراوانی کارکنم و فراوانی مشتری رو توی همین محل کارم تجربه کنم یا کلا محل کارمو عوض کنم و برم تودل ترس هام و به تو اعتمادکنم.
خداجونم من نمیدونم بهترین راه چیه توآگاهی تومیدونی توهدایتم کن من به هرچی خیره اعتماد دارم و میخوام خودت کارهارو درست کنی و هدایتم کنی و اگر خیره مصاحبم جوربشه و اگر نه به جای خییلی بهتر ازاونجا هدایتم کن.
راستی بابت دیروز خییلی سپاسگذارم ازت(دیروز تولدم بود) انقدر عالی گذشت چون سپردم به خداجونم همه چیو بچینه همچیو حل کنه اون هدایتم کنه و واقعا روز خیلی خوبی بود و خیلی خوش گذشت بم خداجونم هرروزم رو جوری رقم بزن که انگار تولدمه البته شما هدایتم کن من اونطور رقمش بزنم و همونطور ارامش داشته باشم و تسلیم توباشم.
اخه من عاشقتم انقدر که خوبیی خداجونمم توچقدر نزدیکی به من خداجونم شکرت که همچیو حل میکنی.
خیلی وقت بود یک ایده در مورد انجام کاری فکرم رو درگیر خودش کرده بود که فکر میکنم انجام دادنش میتونه روی رسیدن به هدفهام تاثیر خوب بذاره. امروز داشتم به این فکر میکردم که فردا این کار رو انجام بدم. اما خیلی تردید داشتم و بیشتر از تردید خیلی ترس داشتم. با اینکه تقریبا مطمئن بودم این ایده از طرف خداست اما ذهنم ترس از نتیجه منفی، ترس از نتونستن، ترس از قضاوت دیگران و … رو بهم القا میکرد و بهم میگفت اتفاقا ایده ی انجام این کار به همین دلایل از طرف خدا نیست، کلا اشتباهه، بیخیال شو و انجامش نده. من خیلی با ذهنم کلنجار رفتم که آخرش احساسم خوب شد، تونستم به ترس هام غلبه کنم و خودم رو قانع کردم که انجامش بدم و یادم اومد نباید از اشتباه و قضاوت دیگران و نتونستن بترسم، گفتم فوقش انجامش میدم اگر هم نتیجه نداد ایراد نداره، میفهمم فکرم درست نبوده، اینجوری مغزم آزاد میشه و شاید ایده های جدید و درست بهم الهام بشه. همینطوریکه داشتم به این موضوع فکر میکردم وارد سایت شدم. گفتم بذار روی نشانه امروزم کلیک کنم ببینم شاید هدایتی در این مورد برام داشته باشه و دلم قرص بشه. کلیک کردم و این فیلم اومد. با خودم گفتم ای بابا این که اصلا به موضوع من ربط نداره. اما چون انرژی خوبی از این فیلم ها میگیرم دیدنش رو ادامه دادم. داشتم همینطوری میدیدم که خانم مریم شروع کرد به صحبت کردن در مورد ترس و نحوه غلبه بر ترس هاشون. وای چقدر خوشحال شدم. هم از اینکه دیدم همچین فایلی که اصلا فکر نمیکردم صحبتی از ترس بشه اصلا موضوع اصلیش همینه، و هم از اینکه اینقدر خوب در مورد چگونگی غلبه بر ترس، شناخت ارتباط با خدا و توکل بهش و نتایج بعدی بزرگی که میتونم از غلبه بر ترس هامون بگیریم و بعد از انجام اون کار متوجه میشیم اصلا اونطور هم که فکر میکردیم انجامش سخت نبوده، صحبت کردن. چقدر خدا رو شکر کردم که اینطوری من رو هدایت کرد. از خانم مریم که خیلی عزیز و دوست داشتنی هستن و من خیلی دوستش دارم با اینکه تقریبا هیچ شناختی ازشون ندارم (بجز حضورشون در دو سه تا چند دقیقه ای که داخل سایت دیدم) خیلی تشکر میکنم. من از حرفاشون تو این فیلم یاد گرفتم، انرژی مثبت گرفتم و فکر میکنم ازشون یادگرفتم شکرگزارتر باشم.
الان دیگه با اطمینان و با توکل به خدای مهربانم انجامش میدم و بقیه اش رو میسپرم به خودش.
امیدوارم همه ما در مسیر مستقیم موفقیت مداوم باشیم.
سلام خانم شایسته
در یه جایی از این قسمت در مورد این صحبت کردید که رسیدن به تخم مرغ هایی که سفارش داده بودید، در لیست تون نبود که فکر میکنم منظورتون همون لیست تمرین ستاره قطبی هستش که صبحها یادداشت میکنیم
آیا امکان داره که شما یا استاد عباسمنش یک روز از لیستی که صبح نوشتید، فیلم یا عکس بگیرید و در موردش صحبت کنید
متشکرم
بنام خدا
سلام مریم جون نمیدونم چی بگم فقط میتونم بگم عالی بود عالی عالی عالی♥♥♥♥
یکی از بهترین فایلها بود
محشر بود خیلی خیلی لذت بردم کاشبیشتر از این دست فایلا بزاری از خودت برامون بگی واقعاخیلی آموزنده س بخصوص واسه ما خانمها کلی درس زندگی ازش میگیریم
خیلی دوست دارم کاش میشد از نزدیک ببینمت و بغلت کنم محکم محکم ♥♥♥
اگه اینا رو میخونی حتما حتما بازم برامون از خودت بگو نمی دونی چقد تاثیرگذاری رو رفتارها و زندگی ما عاشقتم 🌹🌹🌷🌷 ب امید دیدار
سلام مریم بانوی عزیزم . من یکی از بندگان خدای مهربانم به نام مریم ۴۰ سالمه و الان از خدا خواستم که منو با فایل هاتون راهنمایی کنه با نشانه امروزچون دقیقا موضوع من هم غلبه بر ترس های ذهنی و وسواسی بود . الان فقط اشک می ریزم چون دقیقا جواب سوال های من بود!!سپاس فراوان از خدای خوبم و تشکر زیاد از شما بابت پر کردن این فایل و شرح تجربه های عملی خودتون . دوستون دارم و برای شما دعا میکنم به آرزوهاتون برسید. برای من هم دعا کنید . مریم از مشهد 😘😘😘🙏🙏🙏🙏
خیلی فوقالعاده بود باید دوباره ببینم
کلی چیز تو ذهنم اومد که باید مرتب بشه تا بفهمم
پس باید دوباره ببینم
متشکرم
به نام خدای وفور و فراوانی
سلام بر تو مریم جان.
چقدر تحسینت می کنم که انقدر شجاعانه وارد ترس هات شدی. و به ترس هات حمله کردی. از اینکه خیلی با ایمان از خدا حرف میزدی واقعا لذت بردم و به خودم گفتم ببین این هم قبلا ترس داشته یه روزه به این همه شجاعت نرسیده. این هم قبلا شک کرده ولی حرکت کرده . من تازه دارم قانون تکامل رو درک میکنم که ادم یه دفعه شجاع نمیشه یه دفعه هم ترسو نمیشه. ادم یه دفعه با ایمان نمیشه و ادم یه دفعه بی ایمان هم نمیشه. از اینکه با طبیعت انقدر انس گرفتی لذت بردم.
از اینکه گفتی ارایش کردن رو گذاشتی کنار و خود واقعیت رو دوست داری لذت بردم. چون من هم ذاتا از ارایش کردن خوشم نمیاد البته از اول من اینطور بودم و این ایده رو داشتم که یه جور ماسک زدنه که جلوی بقیه زیباتر باشی. ولی زمانی که در جمعی ظاهر میشدم که میدیم بقیه تیپ و ظاهر متفاوتی دارند اعتماد به نفسم پایین می آمد و دوست داستم سریع برم ارایش کنم، یا اینکه حسم نسبت به خودم بد می شد.پس الان میفهمم که من روی عزت نفسم باید خیلی کار کنم. من آرایش کردن رو دوست نداشتم ولی عزت نفسم هم پایین بودالبته الان دارم روش کار میکنم . و هنوز به اندازه شما بالا نبردم. پس چه زیبا به این نکته اشاره کردید که فرق میکنه که کسی ذاتا یک چیزی یا صفتی رو داشته باشه تا کسی که روی خودش کار کرده باشه و به اون رسیده باشه.
مرسی از اینکه زیبایی صبح و بارون زیبا رو به نمایش گذاشتی. مرسی از اینکه امنیت این کشور رو به نمایش گذاشتی. مرسی از اینکه انقدر دوست داشتنی هستی.
خیلی دوستت دارم و تحسینت میکنم.
در پناه خداوند مهربون شاد و ثروتمند باشی.
به نام خداوندی که سراسر زیبایی آفرید
سلام بر تمام دوستان عزیزم، استاد عباس منش فوق العاده و خانم شایسته عزیز
خدایا بابت تک تک زیبایی های این جهان سپاسگزارم، چقدر بی نظیر بود ترکیب دریاچه، و درختانی که تصویر زیباشون روی آب می افته با اون نسیم دل انگیز. واقعا که بهشت واقعی همینجاست.
خدارو صد هزار مرتبه شکر
چقدر غلبه بر ترس زیباست، چقدر زیباست وقتی بر ترست غلبه می کنی که باعث میشه یه قدم دیگه به جلو برداری.
خانم شایسته چقدر زیبا داری روی خودت کار می کنی، چقدر عزت نفستون فوق العادست که اصلا به نظر مردم اهمیت نمیدید و آرایش نمی کنید.
خانم شایسته چقدر فوق العاده هستید با اینکه استاد نیستید کارهای خونه رو پیگیری می کنید و سریع هر مسئله ای به وجود میاد حلش می کنید و یا زنگ می زنید میان براتون حلش می کنند.
چقدر زیباست که وقتی به خداوند اعتماد می کنی اتفاقات خوب پشت سر هم براتون می افته.
چقدر خودمو تو اون بهشت زیبا احساس کردم.
خدایا صد هزار مرتبه شکر بابت این زیبایی های بی نظیر
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدای شکرت به خاطر این همه زیبایی ونعمت که در پردایس آفریدی
چقدر نور طلایی خورشید وزیبا یی پردایس را دو چندان کرده خدای شکرت به خاطر وجود مریم جون که از تکتک لحظه های شادی و زیبایی پردایس را برای ما به اشتراک میگذارد خدا راشکر می کنم به خاطر خورشید عالم تاب به خاطر این همه نعمت وثروت وزیبایی واین جوجه های نازنین که تمام کارهای آنها برای ما درس زندگی است
تحسین میکنم مریم نازنین را در دل ترس ها رفته وبه تنهایی زندگی میکند واز زندگی لذت میبرد
چقدر این پردایس زیبا و قشنگ است از درختان سرسبز و تریل های زیبا که باز هم با همکاری شما عزیزان درست شده چقدر جورج زیباست واون جوجه های قشنگ خدا قوت به مریم جون که فایل ها را به روز رسانی کردن وهیچ وقت بی هدف زندگی نمی کنند
وقتی که ما از جایی شناخت نداشته باشیم اون فضا برای ما بزرگ به نظر میرسد هر چقدر در دل اون فضا برویم اونجا به نظر مان کوچک میشود
با رفتن در دل ترس ها اون ها برای ما آسان واون وقت روی خدا حساب میکنیم اون موقع ما نهایت لذت را از زندگیمون میبریم
تنها راه مبارزه بر ترس ها در دل آنها رفتن است وبه قول قرآن مؤمنان بر خدا توکل میکنند وخداوند برای او کافی است
وقتی روی خدا حساب کنیم خداوند پاسخ میدهد
مثل مریم جون که پاسخ توکل خودش را گرفت وبدون هیچ زحمتی تخم مرغها جلوی در بودند
تحسین میکنم مریم جون که هم توانایی رانندگی کردن را در موقع رانندگی دارند و این زیبایی ها را با ما به اشتراک میگذارند اون برونی زیبا را نشان ما میدهند
تحسین میکنم عزت نفس مریم جون که دیگه بدون آرایش از زندگیشون لذت میبرند و با قدم کوچک بر این ترس هم غلبه کردن مهم این است که باید ما مقاومت ها را بر داریم تا روز به روز رشد کنیم
تمام ترس ها را با همین روش می توانیم برطرف کنیم وبه صورت آگاهانه بر آنها غلبه کنیم
طبیعت خیلی درس ها به ما میدهد این همه تولد ومرگ و رشد و سرسبز طبیعت وزردی آنها که نشان میدهد که طبیعت هر لحظه در حال گسترش و پیشرفت است
خدا را شکر به خاطر این هم زمانی که پیش آمد که کولر به خوبی ودر زمان مناسب درست شد
به نام یگانه خالق یکتا
درود به استاد عزیزم و مریم عزیزم
درود به خانواده دوستداشتنی عباسمنش
نشانه امروزم رو از خداوند برای قدم بعدیم خواستم
و چقدر دقیق خداوند نشانه هارو بهم نشون داد
اینکه به خداوند باورهام رو قوی تر کردم، قدرت رو از غیر گرفتم، و به خداوند دادم، و فقط به خودش توکل کردم
و این جوابم بود
«بازم خبر خوب .ثمره ی زحمتهای شبانه روزی دختر طبیعت چند وقت دیگه رونمایی میشه .تو فقط یه دونه ای …..
تو از شجاعت بگو تا من لذت ببرم .
تو از چگونه بر ترس هات غلبه کردی بگو و من درس بگیرم .
تو از آروم آروم تغییر کردنت بگو و من الگو برداری کنم .
تو از آرامشت و حال خوبت بگو تا من به آرامشی از جنس خداگونت برسم»
خدایا هزار بار شکرت
و بله ما خالق شرایطیم و این کار با، باور و ایمانمون به خداوند محقق میشه
و من سپردم به الله یکتا و این جوابم بود
«دیدی گفتم تو با خدا دوستی .دیدی معجزه رو .تو روی اون حساب کردی و اون هم برای تو آسان کردن آسانی ها را ..
این یعنی عشق واقعی ,این یعنی توکل واقعی ,این یعنی خداوند برات کافیست …..
خدایا شکرت …
عاشقتم که نشانه های عالی دریافت میکنی و خداوند خارج از لیست کارهات سورپرایزت میکنه»
و بله ایمان و اطمینان کامل دارم که خداوندم برام سورپرایز داره و در این شک ندااااارم
برای قدم دیگه ای که میخواستم بردارم و باید جایی میرفتم، دقیقا برای همون هم نشونه واضح رو خداوند بهم نشون داد
چون اسم خودمم مریمه، و انگار واقعا خداوند داشت باهام حرف میزد
«به قلب مریم نازنین الهام کردی که نره»
و من ایمان دارم که چیزی که خدا برات بخواد بهترینه
و جدا از همه اینها
خدارو هزاران بار شکر میکنم که من رو لایق دونسته
تا در این مدار قرار بگیرم که به این روشنی و واضحی بهم الهام کنه و باهام صحبت کنه
خدایا هزاراااان بار شکررررت
درپناه الله یکتا
شاد سالم موفق ثروتمند خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
به نام خدای نور
وای خدای من چطور انقدر قشنگ هدایتم میکنی؟چطور تک به تک کلمات بانوشایسته عزیزم با حال و ترس و استرس الان من مرتبط؟چطور انقدر خوبی نورمنننن؟
استاد من ازشما یادگرفتم برم تودل ترس هام ولی برای این موضوع جابه جا کردن محل کارم و رفتن به یه منطقه بهتر و بالاشهر و ثروتمند برای کار یسری مقاومت هارو داشتم که نکنه اونجا اینطور بشه فلان بشه بهمان بشه کلی مقاومت های ذهنم ونکنه چون فراوانی مشتری رو تجربه نکردم و توی باورهای ثروت سازخییلی خوب نیستم باز یه الگو تکرارشونده پیش بیادو…
ولی با این حال من رزومه کاریم رو فرستادم ولی هنوز خبری دریافت نکردم یکی از دوستام اونجا کار میکنه و دخترعمم گفت بش بگم باشون حرف بزنه ولی به اینکار حس خوبی نداشتم گفتم اگر خیره و برای من خوبه نیاز نیست به این و اون بگم تا قبول بشم یه نیروی هدایتگر و قوی با من هست اون همچیو دربهترین حالت خودش میچینه.
واقعا خداجونم نمیدونم چکارکنم باز روی باورهای فراوانی کارکنم و فراوانی مشتری رو توی همین محل کارم تجربه کنم یا کلا محل کارمو عوض کنم و برم تودل ترس هام و به تو اعتمادکنم.
خداجونم من نمیدونم بهترین راه چیه توآگاهی تومیدونی توهدایتم کن من به هرچی خیره اعتماد دارم و میخوام خودت کارهارو درست کنی و هدایتم کنی و اگر خیره مصاحبم جوربشه و اگر نه به جای خییلی بهتر ازاونجا هدایتم کن.
راستی بابت دیروز خییلی سپاسگذارم ازت(دیروز تولدم بود) انقدر عالی گذشت چون سپردم به خداجونم همه چیو بچینه همچیو حل کنه اون هدایتم کنه و واقعا روز خیلی خوبی بود و خیلی خوش گذشت بم خداجونم هرروزم رو جوری رقم بزن که انگار تولدمه البته شما هدایتم کن من اونطور رقمش بزنم و همونطور ارامش داشته باشم و تسلیم توباشم.
اخه من عاشقتم انقدر که خوبیی خداجونمم توچقدر نزدیکی به من خداجونم شکرت که همچیو حل میکنی.
سلام به همگی
خیلی وقت بود یک ایده در مورد انجام کاری فکرم رو درگیر خودش کرده بود که فکر میکنم انجام دادنش میتونه روی رسیدن به هدفهام تاثیر خوب بذاره. امروز داشتم به این فکر میکردم که فردا این کار رو انجام بدم. اما خیلی تردید داشتم و بیشتر از تردید خیلی ترس داشتم. با اینکه تقریبا مطمئن بودم این ایده از طرف خداست اما ذهنم ترس از نتیجه منفی، ترس از نتونستن، ترس از قضاوت دیگران و … رو بهم القا میکرد و بهم میگفت اتفاقا ایده ی انجام این کار به همین دلایل از طرف خدا نیست، کلا اشتباهه، بیخیال شو و انجامش نده. من خیلی با ذهنم کلنجار رفتم که آخرش احساسم خوب شد، تونستم به ترس هام غلبه کنم و خودم رو قانع کردم که انجامش بدم و یادم اومد نباید از اشتباه و قضاوت دیگران و نتونستن بترسم، گفتم فوقش انجامش میدم اگر هم نتیجه نداد ایراد نداره، میفهمم فکرم درست نبوده، اینجوری مغزم آزاد میشه و شاید ایده های جدید و درست بهم الهام بشه. همینطوریکه داشتم به این موضوع فکر میکردم وارد سایت شدم. گفتم بذار روی نشانه امروزم کلیک کنم ببینم شاید هدایتی در این مورد برام داشته باشه و دلم قرص بشه. کلیک کردم و این فیلم اومد. با خودم گفتم ای بابا این که اصلا به موضوع من ربط نداره. اما چون انرژی خوبی از این فیلم ها میگیرم دیدنش رو ادامه دادم. داشتم همینطوری میدیدم که خانم مریم شروع کرد به صحبت کردن در مورد ترس و نحوه غلبه بر ترس هاشون. وای چقدر خوشحال شدم. هم از اینکه دیدم همچین فایلی که اصلا فکر نمیکردم صحبتی از ترس بشه اصلا موضوع اصلیش همینه، و هم از اینکه اینقدر خوب در مورد چگونگی غلبه بر ترس، شناخت ارتباط با خدا و توکل بهش و نتایج بعدی بزرگی که میتونم از غلبه بر ترس هامون بگیریم و بعد از انجام اون کار متوجه میشیم اصلا اونطور هم که فکر میکردیم انجامش سخت نبوده، صحبت کردن. چقدر خدا رو شکر کردم که اینطوری من رو هدایت کرد. از خانم مریم که خیلی عزیز و دوست داشتنی هستن و من خیلی دوستش دارم با اینکه تقریبا هیچ شناختی ازشون ندارم (بجز حضورشون در دو سه تا چند دقیقه ای که داخل سایت دیدم) خیلی تشکر میکنم. من از حرفاشون تو این فیلم یاد گرفتم، انرژی مثبت گرفتم و فکر میکنم ازشون یادگرفتم شکرگزارتر باشم.
الان دیگه با اطمینان و با توکل به خدای مهربانم انجامش میدم و بقیه اش رو میسپرم به خودش.
امیدوارم همه ما در مسیر مستقیم موفقیت مداوم باشیم.