سریال زندگی در بهشت | قسمت 82 - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

278 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1255 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    صبحی زیبا در پرادایس.

    صدای مرغ و خروس و اردک‌ها استریو فونیک در همه جای پرادایس به گوش می رسد مگر هنگامی که در حال دانه خوردن باشند آنقدر که در گلویشان گیر می کند.

    زیبایی های پرادایس تکراری نمی شود هر لحظه هوایی و …..زیباتر

    استاد به تمپا رفته اند و خانم شایسته تنها هستند و از این زمانها برای تمرکز بیشتر استفاده می کنند و گشتی در اطراف پرادایس می زنند.

    گزارشی از گذر زمان در پرادایس که اول از همه جوجه ها هستند از نسل سوم. جرج که پیش بقیه جوجه ها بود زمانی که بارآن آمد از سرما می لرزید که به این قسمت منتقل شد و حالا حالش بسیار خوب است.

    اپ دیت محصولات که در حال انجام شدن است. قرار است که امروز به خرید و گرفتن تخم مرغها به اداره پست بروید و برای برداشتن ماشین به آخر پرادایس جایی که گاراژ است می روید و در مسیر پشت استوریج حرکت می کنید و ما این قسمت پرادایس را هم بهتر دیدیم.

    آگاهانه تصمیم گرفتید بر ترس‌های تان غلبه کنید که در این مرحله مسلم شده که روی خدا حساب می کنید و خداوند همواره به شجاعان پاسخ می دهد و ارتباطی که با او دارید باعث شده که خداوند همیشه شما را به بهترین زمانها و مکانها هدایت کند و همزمانی هایی برای شما رخ بدهد که معجزه است.

    پست تخم مرغهایی را که سفارش داده بودیدرا برای شما تا پشت در پرادایس آورده و دیگر نیازی نیست که به آنجا بروید و این یک نشانه ای است که در خانه بمانید و وال مارت هم زیاد مهم نیست و چقدر خوشحال شدید یک خوشحالی غیر منتظره.

    اگر بخواهیم رشد کنیم باید یک سری از کارها را انجام و یک سری را انجام ندهیم. در دوره کشف قوانین می توانیم ترمزهایمان را شناسایی کنیم که ممکن است کوچک باشد اما مهم و حتی ترمزهایی اصلی است.که وقتی این ترمزهای کوچک را رفع کنیم نتایج بزرگی را خواهیم گرفت.

    آگاهانه زندگی کردن بسیار مهم است مانند فایل آرامش در پرتو آگاهی که چقدر گرانبهاست.

    هدایت خداوند اینگونه است که خانم شایسته را به خانه برگرداند تا راحت باشند و با عجله به پرادایس بر نگردند تا افرادی که برای تعمیر ارکاندیشن آمده بودند سر وقت به تعمیر آن بپردازند.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  2. -
    منصوره علوی گفته:
    مدت عضویت: 1818 روز

    سلام استاد عزیزو مریم جونم ودوستان عزیزم

    دیشب فایل زندگی در بهشت رو‌دیدم ‌خیلی لذت بردم واز خدا خواستم که این قدرتی رو که به شما داده که تونستین اینقدر زیبا قوانین رو رعایت کنین ‌فقط زیبایی‌هامون ببینین و برای ما به تصویر بکشین این قدرت رو به منم بده

    من هم مثل شما آدم زیبابینی هستم ولی وقتی شمارو میبینم کم میارم و مطمعن هستم اگر همینطور روی خودم کار کنم میتونم مثل شما بشم

    شما الگوی بسیار عالی برای من هستید

    و چه عالی تونستین بر ترس‌هاتون غلبه کنید

    تحسینتون میکنم

    واینکه اون بسته براتون فرستاده شدواقعا به وجد اومدم که اگر منم ادامه بدم میتونم

    بعد از اینکه فایلو دیشب دیدم خیلی تو ذهنم رفتاراتون رو تجزیه ‌تحلیل کردم و به خودم میگفتم که چه نتیجه خوبی میده کارکردن روی قوانین با حس خوب خوابیدم و خوابتون رو دیدم که با هم داریم پیاده روی میکنیم و قانون رو مرور میکنیم و من همش توی خواب به خودم میگفتم خدایا شکرت که دارم با دوست هم فرکانسیم صحبت میکنم و حرفهای منو میفهمه

    ‌امروزم رو با یه حس عالی شروع کردم خدایا شکرت که هر روز صدات میکنم و هر لحظه باهامی و این ذکر هرروز منه

    ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده

    مریم جونم از خداوند بهترین لحظه ها رو برات آرزو میکنم

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    آرین عبّاسی گفته:
    مدت عضویت: 1682 روز

    سلام بر خداوند رحمان و رحیم

    درود خدمت تمامی دوستان امیدوارم در پرتو حق تعالی شاد و پیروز باشیم همگی!

    خدا قوت آقای عباسمنش، خانم شایسته و سایر کادر اجرایی سایت!

    بسیار قسمت عالی و پُر مفهومی بود!

    یک نسیم عالی در حال وزیدنِ!

    میریم که دَر خونه ی حیوانات رو باز کنیم!

    تا برای خودشون تو این بهشت زیبا بگردن!

    یک نور طلاییِ زیبا از بین درختان می آید و نشان می دهد که خورشید در حال طلوع کردن است!

    زیبایی های این طبیعت آنچنان، گسترانیده شده که آدم را به سپاسگزاری کردن وا می دارد!

    صدای آواز پرندگان، مثل یک سمفونی دلنشین می ماند!

    مامان مرغیِ قصه ی ما، دیگه چسبیده به زندگی خودش و به این نتیجه رسیده که جوجه ها می تونن از پَس خودشون بر بیان!

    میریم که به حیوانات عزیزمان، غذا بدیم!

    خب ماشاالله، خوش خوراک هم هستند!

    استاد عزیزمون به تمپا رفته و خانم شایسته دوباره یک تجربه ی تنهایی ماندن در پرادایس رو می خواد داشته باشه!

    وقتی گفتید، دور تا دور پرادایس رو گشتید خیلی تحسینتون کردم!

    واقعا آفرین!

    نکته ای ساده، اما مهم:

    برای از بین بردن ترس ها، تنها باید وارد آنها بشویم!

    در همین حین مزرعه، گاوها و گاراژ ناتموم همسایه ی عزیزمون (آقای اَلِن) رو می بینیم!

    میریم برای رونمایی از نسخه ی ارتقا یافته ی جوجه های نسل سوم!

    که البته جورج هم بخاطر یک سری مسائل، پیش اونها فعلا زندگی می کنه!

    خیلی ممنون از خداوند و شما خانم شایسته ی عزیز که روی بهتر کردن فایل های دانلودی کار می کنید!

    این شاپِ که توی جنگل بود را تا به حال ندیده بودم!

    تازه گفتید خودتون هم چند ماه بعد از زندگی در اینجا، پیدایش کردید!

    خدایی عجب نقطه ی کوریِ!

    نکته:

    قبل از ورود به دل ناشناخته ها، اونها خیلی بزرگ و ترسناک هستند!

    چرا که ما هیچ ذهنیتی ازشون نداریم!

    ولی وقتی با ایمان وارد آنها می شویم!

    می بینیم که همه چی آرام و منطقی است!

    درود بر فلکه ی مریم که درختانش از دور دست ها قابل مشاهده هستند!

    بریم به سوی پُست آفیس!

    این داستانی که از رفتن به جنگل های شمال با استاد، تعریف کردید خیلی جالب بود!

    نکته:

    باید فقط روی خدا حساب باز کنیم!

    زیرا ما در درون، تنها با خداوند ارتباط دائمی داریم!

    اون جملهِ که گفتید، فکر کنم برای خود قرآن باشد!

    حرف از غلبه بر ترس از تاریکی و طبیعت بِکر شد!

    من تا چند ماه پیش وقتی می خواستم برم به رخت خوابم، برق ها رو که خاموش می کردم!

    چنان کورسی میزاشتم برای پریدن تو رخت خوابم!

    که میگفتم: پسر یوسین بولت هم اینجوری سرعت نمیره!

    یعنی تا برق رو خاموش می کردم فکر می کردم یک چیزی از پشت می خواد منو بکشه به سمت خودش!

    خلاصه گذشت و گذشت تا فهمیدم چیزی در این دنیا برای ترسیدن نیست!

    و همه چی آرام و ساکت است!

    این مطلب رو به لطف خداوند از کتاب رویاهایی که رویا نیستند و فایل های استاد تونستم درک کنم!

    خب از اون موقع تا الان خیلی ریلکس هستم و دیگه حتی رو به پشت سر خودم می کنم و به لوازم خونه هم شب بخیر میگم!

    خب رسیدیم دَم دَر!

    به لطف خدای مهربان از آنجا که در مدار درست هستیم!

    اتفاقات خود به خود، به طرز زیبایی برایمان رخ می دهند!

    تخم مرغ هایی که سفارش داده بودیم اومده دَم دَر خونه!

    با اینکه گفته بودند باید بریم پست آفیس!

    پس حالا که اینجوری شد، وال مارت هم نمیریم!

    عوضش فردا هم جوجه های زنده رو از اداره ی پست می گیریم و هم خریدها رو از وال مارت انجام میدیم!

    در همین میان، آقای برآونی هم یک خودی نشان دادند!

    این بحث نعمت هایی که جزو اهدافمون نبوده، تو زندگی منم خیلی پیش میاد!

    و اینجا می تونیم به این جمله ی زیبای امام علی پِی ببریم که می گویند:

    یکسری از نعمت ها هستند، که دنبال ما می آیند!

    اینکه گفتید خیلی وقتِ آرایش نمی کنید!

    برایم جالب بود و به خاطر این طرز تفکرتون، تحسین تون می کنم!

    استاد، دستی از دستان خداوند است که علاوه بر کمک به خانم شایسته، درس های زیادی را به ما آموزش می دهد!

    به امید خداوند که در یک زمان مناسب، بتونم دوره ی کشف قوانین زندگی رو تهیه کنم!

    نکته:

    با از بین بردن ترمزهای کوچیک، موفقیت های بزرگ حاصل می شود!

    لازمه ی رشد، پیشرفت و گسترش؛ برداشتن قدم، حرکت کردن و تغییر کردن است!

    کارِ ما در زندگی، کم کردن مقاومت هاست!

    وقتی که یک نقص رو اصلاح کنیم و بر ترس های جدید غلبه کنیم!

    خیلی لِوِلِمون بالاتر میره، چرا که عزت نفسمان افزایش می یابد و رشد می کنیم!

    با آگاهانه زندگی کردن وارد مسیر اصلی نعمت ها می شویم!

    داستان مرگ و زندگی تا ابد ادامه دارد و طبیعت همواره به طُرُق مختلف آن را به ما یادآوری می کند!

    سخن از آرامش در پرتو اگاهی آمد!

    اکثر شب ها من اونو گوش میدم و همیشه برایم جذاب است!

    خب خدا رو شکر اِیر کانکشِن خونه هم به لطف خداوند و آن دو دوست عزیز حل شد!

    بسیار قسمت عالی و پُر نکته ای بود!

    سپاسگزار خداوند هستم که من را به مسیر آگاهی، غلبه بر ترس ها و با ایمان بودن هدایت می کند!

    ممنونم آقای عباسمنش، خانم شایسته و سایر اعضای سایت!

    در پناه خداوند متعهد، مقتدر، یکتاپرست و شجاع باشیم همگی در دنیا و آخرت!

    آرین عبّاسی ۱۷ ساله از تهران!

    من بهترین هستم چون همواره سعی در برداشتن ترمزهای زندگیم، غلبه بر ترس هایم و عملی کردن الهامات خداوند هستم!

    بدرود!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    علیرضا فتاحی گفته:
    مدت عضویت: 3139 روز

    سلام بر خانوم شایسته مهربانم

    سلام بر استاد عزیزم

    چه چیزی زیباتر و دل انگیزتر از این میتونه باشه که یروز در بهشت خدا بلند بشی از خواب و با این منظره و صحنه فوق العاده روبرو بشی تشعشع نور خورشید تابان از میان برگ ها و شاخه های سرسبز درختان پارادایس و انعکاس این درخشش در دریاچه مشرف به کلبه! بعد بسراغ قفس مرغ و خوروس ها بری در رو براشون باز کنی و حیوانات رو در آغوش این بهشت خدا رها و آزاد کنی آب و دانی براشون فراهم کنی و از دیدنشون نهایت لذت رو ببری. چه منظره ای زیباتر از این؟! چه سپاسگزاری بالاتر از این؟! خدایا بینهایت بار شکرت. ممنون بخاطر این حد از نعمت و ثروت و فراوانی و خوشبختی ممنون بخاطر شنیدن آواز خوش پرندگان ممنون بخاطر دیدن سرسبزی چمنها ممنون بخاطر عطر خوش زندگی.

    خانوم شایسته عزیز کلی شما رو تحسین کردم از این بابت که در مواقع نبودن استاد با پا گذاشتن بر روی ترسهاتون میرید به دل این طبیعت بکر و دست نخورده و هر بار هم سعی میکنید یقدم جلوتر برید و خودتون رو در معرض چالش های بیشتری قرار بدید واقعا جای تبریک داره این عملکردتون. درس بزرگ بعدی که از این فایل میگیریم رفتن به دل ناشناخته ها و نترسیدن از اونهاست چقدر خوب خانوم شایسته توضیح دادن که اولش پارادایس برامون خیلی بزرگ و هیولا بنظر میرسید! یه ملک 20 هکتاری اما الان دیگه خبری از اون ابعاد بزرگ و huge در ذهنشون نیست چون ذهن آرام آرام میپذیره و به هر شرایطی عادت میکنه این قانون ذهن ماست که بما میاموزه آقا ارام آرام وارد هر موقعیت بشو نترس و اجازه نده تا ترس از شرایط جدید ترس از کار جدید ترس از تجربیات جدید تو زندگی عقب نگهت داره برو جلو و حرکت کن. احسنت بر شما باد خانم شایسته که به ترسهاتون با عامل ایمان بخدا و باور کردن نیروی هدایت دائمی الله و منطقی کردن نترسیدن در ذهنتون بجای پر رنگ کردن عومل ترساننده عمل کردید بخدا نمیتونم بگم چقدر صحبت های شما آموزنده و مفید بود برام بسیار سپاسگزارم.

    خانم شایسته عزیز بخدا موقعی که به جلوی درب خروجی پارادایس رسیدید و گفتید خبر خوب و اون تخم مرغا که براتون ارسال شده بودن علیرغم اینکه باید میرفتین دفتر پست واسه تحویلشون اشک ناخودآگاه از چشمام سرازیر

    شد و این تیپ اتفاقات برای خودمم داره رخ میده همونجا گفتم بارها و بارها و بارها که این ایمان و باور به نیروی هدایتگره الله هست علیرضا ببین داره قانون چطور عمل میکنه ببین چطور خداوند داره آسان میکنه کارها رو برای بنده هایی که بهش ایمان و باور و اعتماد کردن ببین هدایت رب رو بخدا اشک ها داره میاد و مینویسم تبریک میگم بهتون تبریک! خانوم شایسته مهربانم بینهایت ممنونم از شما بخاطر صحبتای بسیار ارزشمندتون توی این فایل قسمتی که راجع به غلبه بر ترسها و آموزه های فوق العاده دوره کشف قوانین گفتید بقول شما خیلی فرق میکنه یه نفر از قبل شجاع باشه تا اینکه یه آدم ترسو بیاد بر ترسهاش غلبه بکنه و به شجاعت دست پیدا کنه خیلی فرق میکنه یه آدمی بقول معروف مادرزادی سخنران باشه و از همون اول سخنرانیش درجمع با اعتماد بنفس و عالی باشه تا اینکه یه نفر که از صحبت تو یه جمع دونفره هم میترسه بیاد و سخنرانی بکنه در یک جمع خیلی فرق میکنه تو اعتماد بنفست در سطح خوبی بوده باشه بخاطر باورهای مناسبی که در بچگی بهت داده شده و باهاشون بزرگ شدی تا اینکه خودت بیای از اساس اعتماد بنفس رو در وجود خودت بنیان گذاری کنی و بسازیش چیزی رو که در وجودت اصلا نبوده! واقعا متفاوته و این صحبتای شما درک عمیقی از آموزه های استاد باز بهم داد ازتون بینهایت سپاسگزارم. چقدر این اسم آرامش در پرتوی آگاهی رو توی این فایل درک کردم خدایا شکرت خدایا ازت میخوام بهممون آرامشی عنایت کنی که در پرتوی آگاهی هامون بدست بیاد. خیلی جالب بود که یه جورایی همه کارها با هم جور در اومدن خانم شایسته نره

    usps و نره وامارت و اون اکیپ تعمیرات ایرکاندیشن بیان و همین جوری همه کارا بطور طبیعی خوب و عالی پیش برن بقول استاد این یعنی مسیر درست زندگی این یعنی چرخیدن چرخ زندگی این یعنی همه چیز بطور طبیعی خوب و عالی بشه خدایا بینهایت بار از تو ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1925 روز

    سلام به استاد عزیزم، مریم جان ودوستان هم فرکانسی ام. مریم جون صحبت های شما در رابطه با ترس وشناسایی پاشنه های آشیل فوق العاده بود. همین یه جمله که گفتید وقتی تو دل ترسهاتون برید متوجه میشید واهیه ومدارتون تو اون زمینه از افرادی که به طور طبیعی راجع به اون مورد ترسی نداشتند حتی بالاتر هم میره، تو وجود من غوغایی کرد. عاشقتم که اینقدر عزت نفست بالاست واینقدر با خودت در صلحی. الان که سریال زندگی در بهشت را می بینم وسبک رفتاری شما رو دقت می کنم، متوجه میشم خدا رو شکر تو زمینه هایی من عزت نفسم بالا بوده، مثلا من از همون دوران کودکی خودم را خیلی زیبا می دیدم، خیلی ساده پوشم وعلاقه ای به آرایش کردن ولوازم آرایشی ندارم وبدون ماسک هر جایی می رم والان که صحبت شما رو شنیدم هم شما رو وهم خودم رو خیلی تحسین کردم. تو این صحبت های ناب شما من چند مورد از پاشنه های آشیل خودم رو پیدا کردم وسعی می کنم قدم به قدم در جهت بهبودشون پیش برم. عالی بووووود. خیلی دوستت دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    راحله صفری گفته:
    مدت عضویت: 1726 روز

    سلام من تازه عضو این خانواده عالی شدم مریم جون چقدر صداتون لبریز از آرامشه چقدر اونجا قشنگه من عاشق طبیعتم چقدر شما عالی اونجا رو به تصویر کشیدید و به ما نشون دادید من تمام مدت فکر میکردم کنارتونم و انگار واقعا اونجا حضور داشتم مرسی طلب خیر برای شما و استاد همیشه شاد باشید و سلامت🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فائزه شهزاد گفته:
      مدت عضویت: 2515 روز

      سلام راحله عزیز دوست خوبم🌹

      خوش اومدی به این خانواده بزرگ و دوست داشتنی 🌻

      امیدوارم از همین اول راه مصمم و متعهد باشی و نتایج یکی یکی پشت سر هم وارد زندگیت بشه…

      اولین بار بود ک عضویت یه نفر و از همین روز اول دیدم ک الان نوشته عضویتت ۰ روزه یعنی یک روز هم نشده برام جالب بود و

      حسم بهم گفت بهت خوش آمد بگم و برات آرزوی بهترین ها رو دارم توی این مسیر زیبا و عالی🌸🌸🌸

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    سحر بهروزی گفته:
    مدت عضویت: 3085 روز

    ان علینا للهدی

    سپاس فرمانروای جهانیان که منو به راه راست و توحید، راه کسانی که نعمت داده هدایت کرد.

    خدایا شکرت برای این بهشت زیبا. مریم جان باهاتون موافقم این زیبایی و نسیم واقعا مرده رو زنده میکنه. ای خدا، مرغ و خروس و جوجه ها وقتی درب قفس رو باز کردین چه هجومی آوردن بیرون و این نشون میده مهمترین خواسته همه موجودات و انسان آزادیه.

    خدای من چه صحنه قشنگیه غذا دادن به مرغ و جوجه ها. چقدر حالم خوب شد و لذت بردم از این صحنه. مرغ و خروس و جوجه ها و مرغابیاچه تند و تند غذا میخوردن. نترسین بچه ها. کم نمیاد. پرادایس پر از نعمت و فراوونیه.خدایا شکرت. مگه زندگی چیزی غیر از لذت بردن از همین داشته های کوچیک و این صحنه های ناب و طبیعیه؟

    خدایا شکرت برای نور طلایی خورشید که دست و دلبازانه داره روی درختان سبز و دریاچه آرم و دارای رنگهای متاثر از درختان سبزو آسمان آبی پرادایس میتابه و همزمان هم سمفونی پرنده ها به راهه. قلب و روح آدم به وجد میاد .

    به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

    عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

    خدایا شکرت.

    خدایا شکرت بخاطر مزرعه زیبای الن و اون گاوهای قشنگ و تمیز ، که با آرامش داشتن از نعمت های خداوند استفاده میکردن و لذت میبردن.

    مریم جانم سپاسگزارم از شما که این لحظات طلایی ناب و زیبا رو با ما به اشتراک میذارین و روحمون رو زلال و سرشار از عشق به خدا و سپاسگزاری از زیباییهای خداوند میکنید.

    خدایا، خدایا این بهشت روز به روز داره زیباتر و خوشرنگ تر میشه. من عاشق اون آسمون آبی با اون ابرهای خوشگل و پنبه ایم. من عاشق اون آرامش دریاچه و موجهای ملایمشم. من عاشق اون درختان رنگارنگم.من عاشق اون براونی همیشه آرام و دوست داشتنیم. خدایا شکرت بخاطر تمام این چیزای دوست داشتنی.

    مریم جان تحسین میکنم پشتکار و عشق به کارتون رو که یه جهاد اکبر انجام دادین و با آپدیت کردن و مرتب کردن فایلهای دانلودی در جهت اصل راحت تر انجام شدن کارها، مسیر بچه های سایت رو برای هدایت به موضوعات مورد نظر آسان تر کردین.

    * نکته مهمی که گفتین این بود که اول که هیچ شناختی روی پرادایس نداشتین خیلی بزرگ و ناشناخته بود واستون و کم کم که با محیط آشنا شدین دیگه سایزش کوچیکتر به نظر میرسه. این مورد رو به همه تضادها و مسائلی که باهاش برخورد میکنیم میتونیم تعمیم بدیم که اولش چون اون مساله ناشناخته ست خیلی بزرگ و سخت به نظر میرسه ولی وقتی واردش شدیم و قدم واسه حلش برداشتیم، شناختمون نسبت به اون مساله بیشتر میشه و به مرور اون مساله کوچیک تر به نظر میرسه و این باعث میشه استرس ما کمتر و زمینه برای دریافت الهامات و هدایت خداوند برای حل مساله فراهم بشه.

    مریم جان من تحسین میکنم شما رو که همیشه واسه انجام کارها این جمله میریم به امید خدای مهربان رو میگین و پاداش این توکل و امید به خدا اینه که خدا هدایتتون میکنه که در زمان مناسب در مکان مناسب باشید. خدایا شکرت. خدایا ما رو از زمره افرادی قرار بده که همیشه متوکل به تو هستن و پاداش این توکل هم هدایت به اتفاقات و شرایط خوبه.

    مریم جان تحسینتون میکنم که با تمرکز هم رانندگی میکنین و هم واسه ما صحبت میکنین و این نشون میده دارین تکاملتون تو این زمینه رو هم طی میکنین.

    تحسینتون میکنم که با آرامش به صورت موازی ، هم وظایف شغلیتون رو انجام میدین هم امور خانه و هم کارهای مربوط به بیرون خانه.

    * برای وارد شدن به ترسها باید روی خدا حساب کنی : آیا خدا برای بنده کافی نیست؟ صد البته که هست. خدایا شکرت که روز به روز داره ایمانم قوی تر و اعتماد و توکلم به تو بیشتر میشه.

    خدایا شکرکه وقتی فقط روی خدا حساب باز میکنیم حتی خدماتی که جزو وظایف نباشه خیلی سورپرایزگونه برای ما انجام میشه. مثل آوردن تخم مرغها در صورتی که گفته بودن باید برین و حضوری از اداره پست تحویل بگیرین. خدایا عاشق تو و قوانین بدون تغییرتم که در لحظه قوانین انسانی رو نقض میکنه. خدایا شکرت

    خدای من، براونی زیبا. عاشقتم پسر خوب. تو چقدر آروم و جنتلمنی آخه.

    منم با شما موافقم مریم جان. وقتی اتفاقات و نشونه هایی که انتظارشو نداریم اتفاق میفته ، عجب حس و حال خوبی به آدم میده و از وقتی من تو مسیر آشنایی با استاد و درک قوانین قرار گرفتم خدا رو شکر از این سورپرایزای قشنگ روز به روز داره تو زندگیم بیشتر میشه. خدایا هزاران بار شکر.

    * برای بزرگ شدن و نتایج بزرگ گرفتن باید از حواشی کوچک و غیر مهم گذشت. مثل انجام کارهایی که ناشی از عدم عزت نفس و برای گرفتن تاییدیه از دیگرانه

    * وقتی آگاهانه وارد ترس میشیم و اون رو از بین میبریم اعتماد به نفسمون بالاتر میره و در سطحی بالاتر از فردی که به طور طبیعی آن ترس یا مشکل رو نداشته قرار میگیریم و باعث میشه قدرت بیشتری برای حل ترسهای دیگه مون بگیریم و کم کم وارد شدن به ترسها و حل آنها عادت میشه

    * برای پیشرفت باید همه ترمزها رو شناسایی کرد و همه ترمزها مهمند .از ترمزهای کوچک نباید گذشت و باید آنها را جدی گرفت. چون پیشرفت اصلی با شناسایی و رفع همین ترمزهایی که کوچک ولی به تعداد زیاد هستند صورت میگیره. با شناختن ترمزها و رفع اونها، چوب رو از لای چرخ ماشین زندگی برمیداریم و ماشین به راحتی دیگه گاز میخوره و جلو میره.

    و اینجا یه مساله داریم که مربوط به ایرکاندیشنه و باز هم یه ماشین که مجهز به همه وسایل مورد نیازه و افراد ماهر که مساله رو به صورت موقت حل کردن .

    مریم جان واقعا تحسینتون میکنم با اینکه توی این جنگل وسیع ، تنها بودین ولی خیلی قوی و با اعتماد به نفس و شجاعانه عمل کردین و اطلاع دادین که واسه حل مشکل ایرکاندیشن بیان . اعتراف میکنم من اگه بودم حتما میگفتم کسی بیاد پیشم که وقتی اون آقایون میان تنها نباشم. البته که این بخاطر ورودی های منفیه که ما داریم و باید تو این زمینه یه کنترل ذهن اساسی انجام بدیم

    خدایا شکرت که ما رو هدایت کردی به آگاهی های ناب تا در پرتو این آگاهی ها به آرامش برسیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1283 روز

      سلام و درود به شما

      کامنتتون شبیه به فیلمنامه زیبا بود، وقتی میخوندم سکانس به سکانس کلیپ توی ذهنم تداعی میشد. خیلی کامنت ارزشمند و پر از انرژی مثبت نوشتین. و چقدر به جزییات توجه کرده بودین، تحسین برانگیز بود.

      خدا رو صد هزار مرتبه شکر.

      راستی من یه فضولی کردم داستان آشنایی تون با سایت رو خوندم، رسیدم آخر داستان حقیقتش اشک شوق ریختم بخاطر هدایت و حمایت رب العالمین جان از شما و اینکه خدا خودش نور هدایتش رو به قلب همه بندگانش میتابونه توی سخت‌ترین شرایط تا بهمون این باور رو القا کنه ، توی سخت‌ترین و تاریکترین و تنها ترین لحظات فقط خود خداست که یاور و همراه ماست و نه تنها ، تنهامون نمی‌ذاره بلکه بیشتر از خودمون باهاشون همراهی می‌کنه.

      خیلی کار زیبایی انجام دادین که کامنتتون رو با آیه قرآن شروع کردین، ان علینا للهدی ، اشک شوق به چشم آدم سرازیر میشه و مهر تأیید پای باورهای انسان میخوره که همیشه و هر لحظه یگانه قدرت مطلق، خداوندِ، که بر همه ارکان هستی حاکم و آگاه و صاحب اراده است.

      خدا رو صد هزار مرتبه شکر

      ان شاالله همیشه سلامت و شادکام و موفق و ثروتمند باشید. در مرکز توجه و انرژی خداوند.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سحر بهروزی گفته:
        مدت عضویت: 3085 روز

        سلام به شما دوست همفرکانسی

        بسیار سپاسگزارم از کامنتی که در پاسخ به کامنت من گذاشتین و باعث شد من اون کامنت رو بعد از مدتها بخونم و دوباره به یاد هدایتهای الهی بیفتم و سپاسگزار نعمتها ‌ و هدایتهای به موقعش باشم

        امیدوارم در پناه خدا شاد و سلامت و سعادتمند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1825 روز

    خدای مننن این فایل خودش یه محصوله کامل بود 🤦🏻‍♀️

    مریم جون عزیزم چقدر تو عشقی آخه مهربون

    ترسهات ترسهای منن یا شاید اکثر خانمهای ایرانی بخاطر باورهای محدودکننده جامعه همش مارو ترسوندن نزاشتن خودمون تجربه کنیم رفتن تو دل تاریکی انجام دادن کارهای مردونه تنها شب رو سپری کردن فکر میکنم حداقل ۹۰درصد خانمها این ترسها رو دارن در رابطه با کوچک شدن پرادایس اینکه اولش فکر میکردین بزرگه بحث دیروز منو خواهرم بود و چه همزمانی قشنگی داشتیم میگفتیم رفتن تو دل یسری چیزها و نرسیدن به خواسته هامون بخاطر اینه الکی بزرگش کردیم خواهرم دیروز آگهی بازرگانیش و انجام داد حالا راجع به حس و حالش خودش کامنت گذاشته اما این نکته ش برام خیلی جالب بود که گفت الان گندگیش برام افتاد چون قبلا خیلی بزرگش کرده بودم و این برای من درس داشت که شما هم توی این فایل تاییدش کردین و چه مثال نابی هم زدین پرادایس از نظر من خودش یه شهرک بود 😂اینجوری که گفتین خیلی تابوها برام شکست راجع به آرایش هم هنوز به مرحله ای نرسیدم ک کلن آرایش و بزارم کنار اما همین که یسری جاها لذت و حرومش نکردم خودش جای تشویق داره برام چند روزی رو با دوستام رفتیم سفر بماند که من تغییرمو به وضوح تو این سفر دیدم اما در رابطه با آرایش ما قبلش آب بازی کردیم منو یسری از دوستام که قبلش آرایش کردیم کلن بهم ریخت اما بعد از آب بازی تقریبا همه دخترا دو یا سه ساعتی تو اتاق بودن اما من فقط لباس عوض کردم حتی وقتمو برای خشک کردن موهام نزاشتم 🤣 رفتم سری بازی کردن و لذت بردن بعدی و واقعا هم دیدم اصلا چیزززز مهمی نبود و اصلا برای کسی اهمیتی هم نداشت این اولین بار بود این تجربه رو داشتم در صورتی که قبلن کل وقتم برای آرایش و سشوار و صاف کردن موهام میرفت بحث ترمز و گاز هم که عالی بود تنها بودنتون و تو این طبیعت تحسین میکنم من خودم اگه بودم شاید کلن از توی ویلا بیرون نمیومدم چه برسه بخوام برم منطقه کیودی خیز یا حتی کسی که برای تعمیرات اومده رو تو خونه راه بدم دمتون گرم شیر زن الگوی موفق خیلی ازتون یاد گرفتم اها راستی نوشته دوست عزیمون که متن انتخابی هم بود کلی بهم حس خوب داد با بیان شیرینشون لذت بردم ممنونم دوستتون دارم 😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    زینب گفته:
    مدت عضویت: 1432 روز

    به نام خدای بخشنده مهربان

    سلام به همه دوستان عزیزم

    یادمه اولین باری که دیدم خانم شایسته تنها تو این جنگل میمونه خیلی برام عجیب بود و جالب.حالا چرا جالب؟چون منم عاشق اینجور تجربه ها هستم که بتونم از پس خودم بربیام و مستقل باشم

    خانم شایسته نازنین شما برای من یک الگو از کسی هستید که میخوام بهش برسم.وقتایی که از خودتون میگید من خیلی لذت میبرم که بدونم شما چه دیدگاه هایی داشتید چطور اونها رو تغییر دادید چطور روی خودتون کار می‌کنید و چطور بر ترس هاتون غلبه میکنید و از این جور چیزها

    خیلی خوشحال میشم اگه بیشتر راجب خودتون بگید مثل اون قسمتی که از تمیز کردن خونه فیلم گرفتید.من کلی ازتون ایده گرفتم.مثل ایده ریختن وایتکس تو شیشه اسپری و خیلی کارها رو برام راحت تر کرده یا اهمیت بیشتر دادن به نظافت و تمیزی خونه بااینکه من مجرد هستم ولی تقریبا سعی میکنم آخر هفته ها یه دستی به خونمون بکشم و واقعا از تمیزی و پاکیزگی بعدش لذت میبرم.به قول شما انگار انرژی من وارد اون فضا شده اما بعد یه مدت اون انرژی از بین میره و نیاز به رفرش داره.

    برام خیلی جالبه که شما تو همون فایل گفتید من هر ماه یه خونه تکونی دارم و این برام خیلی جالب بود چون من تقریبا هیچ کدوم از نزدیکانم رو ندیده بودم که هر ماه خونه تکونی کنه همه میذارن آخر سال.شاید دلیلش این باشه که شما اون قالبی که جامعه تعیین کرده رو نپذیرفتید و به سبک خودتون زندگی می‌کنید

    یا اون قسمتی که کارگاه رو تنهایی مرتب کردید من واقعا کیف کردم و لذت بردم.منم سعی میکنم هر دفعه به وسایل دور و برم نگاه کنم و ببینم چجوری میتونم مرتب تر و قابل دسترس ترشون برای استفاده بکنم.مثلا هولدر مگزین گرفتم از این ها که پلاستیکیه توش دفتر و کتاب میذارن یا وسایل مرتبط به هم یک جا کنار هم میذارم و چقدرر دقیق میتونم پیداشون کنم و ازشون استفاده کنم.یا توی آشپزی هم سعی میکنم خلاقیت به خرج بدم تا غذام خوشمزه تر و لذت بخش تر باشه خوردنش.خلاصه که خیلی ازتون تشکر میکنم که ایده هاتون رو باما به اشتراک میذارید.

    این فایل هم برام کلی درس و آگاهی و آرامش داشت.اینکه چقدر روی هدایت خدا حساب می‌کنید و باهاش پیش میرید یا اینکه چقدر انسان هایی که باهاشون برخورد می‌کنید انسان های در صلح با خود و شریفی هستن.یا اینکه چقدر ثروت رو معنوی میدونید.توی این چند مورد هنوز نتونستم اونجوری که راضیم کنه ازتون الگو بگیرم و در عمل ازش استفاده کنم.

    نمیدونم چیه اما وقتی شما یه کاری رو انجام میدید یا در مورد چیزی صحبت می‌کنید خیلی بیشتر میتونم درکش کنم و بهش عمل کنم تا استاد.شاید به خاطر اینه که ذهنم بیشتر حرف های شما رو میپذیره چون هم جنس خودم هستید تا استاد.مثلا استاد بیشتر راجب ابزارآلات و برق و سیم کشی صحبت میکنه که من زیاد سررشته ندارم البته ابزارهارو تا حدودی میشناسم ولی برق و سیم کشی اینا رو اصلا و خیلی هم علاقه دارم یاد بگیرم و اینجور موقع ها ذهنم میگه نه اون مرده میتونه راجب ثروت و کسب و کار هم همین طور و این حسم رو بد میکنه ولی وقتی شما همون کارو می‌کنید من بیشتر باور میکنم مثلا سوار شدنتون پشت تراکتور که ببین یک خانم هم میتونه تراکتور برونه و جالبه گفتید که خیلی هم کار ساده ای هست (بر عکس ظاهرش)مثلا تو دوره شیوه حل مسائل وقتی شما آخر فایل توضیحات بیشتر دادید انقدررر ایده گرفتم که پاشدم چندین و چند مسئله که از زیرش در می‌رفتم رو حل کردم و هر وقت به مسئله برمیخورم (منظورم مسائل کوچک تر هست وگرنه مسائل بزرگم هنوز هستن ولی دارم سعی میکنم از کوچولو ها شروع کنم ذهنم رو قویش کنم برای قورباغه بزرگ تر ها) میگفتم ببین دارم چیز یاد میگیرم یا میگفتم این یه مسئله هست باید حلش کنم و یاد مثال های شما از حل مسائلتون میفتم و چقدر ایده قشنگی بود که اومدید از چند تا از روش های حل مسئلتون فیلم و عکس گرفته بودید چون تو ذهنم حک شدن اونا هر وقت به مسئله برمیخورم یاد مثال های شما میفتم و با خودم میگم راه حل داره راه حلشم خیلی سادست تو دل خودشه.مثلا لوله حموم گرفته بود و من نمیدونستم چرا چون دوتا درپوش داره زیریه معلوم نیست.خلاصه همه جارو آب گرفته بود و من هی آب میریختم که مثلا فشار بیاره آب بره پایین تا اینکه درپوش رویه رو آب کنار زد و دیدم بله اون یکی پر از مو و آشغاله(الان فهمیدم که اون که درپوش رویه رفت کنار هم هدایت بود تا بفهمم مسئله چیه و جالبه راه حلشم توش بود!!.خدایا شکرت)اولش یکم چندشم شد ولی بعد گفتم نه این مسئله است باید حلش کنم.خلاصه دستکش پوشیدم چون آب اومده بود بالا و درپوش رو برداشتم و آشغالاشو خالی کردم و آب به سرعت برق و باد از لوله رفت پایین و بعد چقدر احساس قدرت کردم.یا اینکه من همیشه وقتی میدیدم آشغالی دستشویی یا حموم پره میگفتم نه کار من نیست مامانم باید بیاد عوض کنه ولی الان خودم خیلی شیک و مجلسی عوضشون میکنم و مشمبا رو قشنگ دور سطل آشغال می پیچونم که آشغال تو خود سطل نره و از این جور مثال ها

    یادمه یکی از دوستان لقب بانوی مزرعه بهتون داده بود و من خیلی خوشم اومد از این لقب و واقعا هم برازندتون هست.

    یک موضوع دیگه هم اینکه امروز که دیدم دیدگاهم تو جلسه اول قانون آفرینش منتشر شد دیدم یک رای داره.آخه اونجا هم کلی ازتون بابت بروزرسانی دوره قانون آفرینش تشکر کردم.قبلا اصلا چک نمیکردم که ببینم کی رای داده و اصلا توجهی بهش نداشتم این سری کنجکاو شدم و زدم روش.دیدم ااا زده گروه تحقیقاتی عباس منش!!رفتم توی پروفایلش و بعد فهمیدم شما بودید.انقدر خوشحال شدم چون فکر نمیکردم شما هم کامنت هارو میخونید همیشه فکر میکردم استاد این کارو انجام میدن.انجوری احساس نزدیک تری باهاتون کردم و با خودم گفتم خدایا شکرت که انسان های شریفی مثل شما رو سر راهم قرار داده و اینقدر میتونیم بهم نزدیک باشیم

    من خیلی ازتون ایده میگیرم.همیشه این برای من سواله که یک خانم چقدر میتونه باخودش در صلح باشه و همیشه حالش خوب باشه چون چیزی که من همیشه دیدم و شنیدم اینه که خانم ها خیلی غرغرو هستن و ایراد میگیرن یا اصلا درگیر حاشیه و خودنمایی و پُز دادن و اینجور چیزها نیستید.یه نکته مثبت دیگه ای که شما دارید اینه که خیلی از ته دل میخندید و من خیلی دوستش دارم انگار منم که داره از ته دل میخنده برعکس اون چیزی که همیشه شنیدم که میگن دختر خوب نیست بلند بخنده ولی من از خنده های شما لذت میبرم.ازتون درخواست میکنم تو فایل ها شما هم بیشتر از خودتون و تغییراتتون بگید که چجوری رو خودتون و عمل به قانون کار می‌کنید.متشکرم (قلب قرمز)عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 1038 روز

    بنام رب العالمین

    درود بر بانو شایسته مهربان

    هر وقت منظره های زیبای پارادایس رو به تصویر میکشید به غایت روحم جلا پیدا میکنه

    لذتی مبرم وصف ناپذیر اونجایی که استاد میگن قلبت باز میشه دقیقا قلب منم هم باز میشه

    چقدر زیبا این مسیر گذر از ترس رو طی کردید و اونها رو در حل کردید و تضاد ها رو یکی پس از دیگری در حال گذار هستید.قطعا العان از اینفایل مدت زیادی هست که گذشته و بی خیلی دیگه از این مسائل براتون خاطره شده.

    چقدر توکل واقعی و وصل سدن به منبع اصلی رب العالمین زیباست و چقدر قدرت آدم توی گذر از مسائل سهل تر میشه.

    توکل یعنی چی؟ یعنی شما موکل قدرتمند ترین وکیل جهان هستید و میدونید در هر مسیله ای به تضاد بر بخوردید بهش رجوع میکنید و اون مسیله با هدایتش حل میشه و شما ایمانتون بهش بیشتر و بیشتر میشه

    خیلی لذت بردم و از رب العالمینم سپاسگزارم که هدایت شدم به شما که دستی هستید از دستان پروردگار برای فهماندن معنی زندگی

    یا سمیع و یا بصیر

    یا قریب مجیب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: