https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-31.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-31 07:53:502020-11-07 11:05:19سریال زندگی در بهشت | قسمت 85
160نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
وای خدای من همین چند ساعت پیش داشتم فایل قضاوت نکردن دیگران وقتی در شرایط انها نیستیم و میدیدم چقددددر دلم برای پردایس و زندگی در بهشت و زندگی روزمره تون تنگ شد اصلا دلم پر زد بعد این فایل شد نشانم استااااد باورم نمیشد این مردی که تو این فایل هست شما باشی اصلا نمیدونم چجوری توصیف کنم شما نه تنها از لحاظ چهره و اندام جوونتر شدین بلکه جذابتر هم شدین انگار سنتون پر پر 32.3 ساله در صورتی که تو این فایل با عرض پوزش انگار 45 اینطورا هستین و با اینکه میگن چهره تپل قیافه رو هم با نمک تر میکنه هم زیباتر اما چهره حال حاضرتون صد برابر جذابتر و شیکتر و البته سالمتر هست قطعا واقعا چه هدایت بینظیری که رفتین سمت دوره سلامتی و انگیزه من باز چند برابر شد برای حرید دوره چون تفاوت زمین تا اسمونه
چقدررر پرادایس تکاملش و طی کرد چه ذوقی برای ساخت چیکن شا داشتین و چقدر با اینکه قبلا فایل و بارها دیده بودم برام جدید بود و چه حس و انرژی مثبتی داشت برام دیدن این قسمت
ایده گرفتین از یه جوون کشاورز و ایده ش و برای خودتون اجرا کردید و تو مسیر هدایت شدین به ساخت چیکن تراکتور و چیکن شا خفن تر و بزرگتر و بعد پنس دور زمین و … همه اینها تو مسیر و قدم برداشتن ایده تون اجرایی شد هم شما مسایل بیشتری حل کردین هم مرغا و جوجه ها تکاملشون طی شد هم زندگی رو عالی تر پیش بردین و هم کلی درس های زندگی و قوانین به ماها دادین خیلی وقت بود نشانمو چک نکردم و خیلی حالمو خوب کرد این فایل سپاسگزارم خدایا شکرت ️
دیروز این فایل نشانهی امروز من شده بود، بعد جز فایلهایی بود که همین چند روز پیش نشانهی من شده بود! یعنی یه فایل تو چند روز پشت نزدیک بهم شده بود نشانهی من! (البته امروزم دقیقا برای فایل تمرکز بر نکات مثبت شماره 9 این اتفاق افتاد!)
حالا خلاصه اینکه گفتم خدایا این فایل مگه چی داره که من باید باز نگاهش کنم؟! چی میخوای به من بگی؟
جوجه بود دیدیم دیگه! خرید بود، رفتم! اون آقای کشاورز با عشق بود، شنیدیم و تحسین کردیم! چرا به فاصلهی نزدیک، بین اینهمه فایل تو این سایت، باز همین شماره از سریال زندگی در بهشت؟!
خیلی ذهنم رو مشغول کرده بود و البته که چون در مسیر 12 قدم هستم، ذهنم بازتر شده و بیشتر و حساستر و با تاملتر دارم به موضوعات زندگیم نگاه میکنم. بیشتر به الگوهای تکرار شوندهام گیر میدم، به باگهام گیر میدم. وایمستم تا حلشون کنم و بعد برم جلو.
و حالا اعتراف.
کامنت منتخب این فایل رو من این سری که نشونهی من شده بود، خوندم.
راستش من توی رابطهی عاطفی شما خیلی زوم بودم.
خیلی برام قشنگ بود.
خیلی توجه میکردم بهش.
اصلا یکی از دلایل دیدن سریالها دیدن روابط عاطفی شما و خانم شایستهی عزیز بود.
خیلی تحسین میکردم و باید بگم یه وقتایی هم حرص میخوردم یا دردم مییمود.
چرا؟
مثلاً احساس میکردم اینجا چرا این رفتار با خانم شایسته شد!؟
من بودم ناراحت میشدم. یعنی شاید باورتون نشه ولی گاهی ناراحت هم میشدم! مثلا تو همین سریال زندگی در بهشت فکر کنم قسمت 100 اینطوریا بود، که تو راه خانم شایسته با عشق داشتن از شما سوال میپرسیدن تو ماشین و شما جواب میدادین. یکی از سوالات راجع به دوباره کاری بود. بعد شما توضیح دادین که چقدر دوباره کاری بده و باید چطور جلوش رو گرفت و… تا اینکه خانم شایسته بعد صحبتهای شما یه توضیح یا یه سوال دیگهای گفتن، شما یهو گفتن من اینهمه از دوباره کاری گفتم، باز شما سوال میپرسی؟!
من اونجا گفتم یا خدا! من بودم قشنگ ناراحت میشدم و بغض میکردم اونجا و همش داشتم به چهرهی خانم شایسته نگاه میکردم که چه عکس العلی درونشون شکل گرفته.
خلاصه که بعدها که بیشتر با خودم رفتم تو صلح، بیشتر خانم شایسته رو درک میکردم.
میفهمیدم ایشون خیلی با خودشون در صلحن و البته خیلی خوب قوانین رو به خودشون گوش زد میکنن و البته که عاشق شمان و این عشق و علاقه و رعایت قانون و صلح با خودشون دست به دست هم داده تا این رابطهی قشنگ شکل بگیره و ادامه دار بشه.
راستش شما هم بارها گفته بودین که ایشون بیشتر از شما قوانین رو رعایت میکنن و همچنین تو رابطهی عاطفی بهتر از شما عمل میکنن و همین باعث شده بود که من فکر کنم کلا ایشون دارن رابطه رو پیش میبرن
نه به عنوان یک قربانی بلکه به عنوان کسی که هدف بسیار بزرگ و البته عشق بسیار بزرگی دارند.
یعنی من به عنوان یک خانم میتونم به شما بگم که خانم شایسته اولین زنی هستند که من دیدم اینقدررررر با خودشون در صلحند و انقدر خوب رابطه رو مدیریت میکنند و بالاتر از اون احساساتشون رو مدیریت میکنند.
اصلا عجیب غریب!
کامنت منتخب این فایل رو که خوندم، گفتم بابا چرا نقش استاد رو در نظر نمیگیری؟!! چرا فکر میکنی بار رابطه رو دوش خانم شایسته است؟
چرا نمیبینی چقدر این مرد خوبه تو رابطه؟!
عشق میده
همراهه
دست و دلبازه
شوخه
تعریف میکنه
تحسین میکنه
باعشق نگاه میکنه
هدیه میخره
قربون صدقه میره
همه کارهای سنگین فیزیکی رو انجام میده
راحتی و رفاه و آسایش رو فراهم کرده
مسافرت و لذت و تجربه رو فراهم کرده
با طرف مقابلش ساعتها حرف میزنه
و خیلی چیزهای دیگه که باید بهش بیشتر فکر کنم.
چرا نقش مرد رو تو رابطه حذف کردی تو ذهنت؟ چرا فکر میکنی فقط صلح و عشق و قانونمندی زن رابطه داره، رابطه رو پیش میبره؟!
راستش استاد من هیچوقت به این فکر نکرده بودم شما همسر خوبی هستین!
بیشتر فکر میکردم شما آدم توحیدی هستین. شما آدم هستین که بسیار باهوشه. شما آدمی هستین که فکر میکنه و عمل میکنه. شما آدمی هستین که عاشق تجربه کردن و درس گرفتن از دل تجربیاته. شما آدمی هستین که میتونه عالی چیزی که متوجه شده رو به آدمها بگه. شما آدمی هستین که پیشروه و خیلی چیزهای دیگه.
من میبینم آدمها شما رو دوست دارند و من خودم به شخصه همیشه و همیشه شما رو تحسین میکنم ولی راستش هیچوقت تو رابطهی عاطفی تحسین نکرده بودم. یعنی به چشمم نیومده بودین!!!
تو رابطهی عاطفی خانم شایسته کاملا برای من پررنگن.
و همیشه پیش خودم میگفتم کاش دورهی عشق و مودت آپدیت بشه و خانم شایسته از نگاهشون به عشق بگن. از نگاهشون به رابطه. از صلح درونی که دارند. از افکار و باورهاشون در برابر یک مرد. با چه نگاهی تو رابطه جلو میرن.
چطور صبورند و با صبر و حوصله و بدون مقاومت کارهاشون رو پیش میبرن تا اینکه بالاخره شما هم همراهشون بشید.
مثال میزنم که بدونین تو ذهنم من چی میگذره.
شما خودتون بارها سر سریال سفر به دور امریکا گفتید که با فیلمبرداری ایشون مقاومت داشتین و اصلا باد موافق نبودین برای اینکار. تشویق که نمیکردین هیچ بلکه مقاومت هم داشتین.
ولی ایشون با عشق، واقعا با عشق، تو ماشینی که داشت حرکت میکرد، نرم و سافت، فیلم برداری میکردن و قهوه درست میکردن و با عشق به شما قهوه و کیک رو میدادن.
بعد شما نمیدونین من مخاطب چه عشقی میکنم وقتی میبینم بعد چند سال، شما دوربین رو میگیرین دستتون و از خانم شایسته فیلم میگیرین یا خودتون درون رو میفرستین بالا که برای ما فیلم بگیرین.
این اثرات حضور خانم شایسته در زندگی شماست.
من به عنوان یه زن میفهمم ایشون یه صبوری و نگاه بزرگی دارند که انقدر آروم و نرم و مداوم پیش میرن، تا بالاخره یه روزی برسه که مردشون بجای مقاومت، خودش ماشین رو بزنه کنار تا درون رو بفرسته فیلم برداری کنه یا دوربین رو میگیره دستش و فیلم برداری میکنه از عزیزدلش.
این یه درسه بزرگه برای من.
همیشه دوست داشتم ایمیل بزنم و بگم کاش دوره ی عشق و مودت رو با خانم شایسته آپدیت کنین. بعد میگفتم این خواستهی من میره به جهان و من نباید در کار جهان و بیزینس شما دخالتی بکنم.
دیروز که این کامنت رو خوندم، همش تو ذهنمه و میگم تو راجع به مردها مقاومت داری.
نمیتونی ببینی مرد خوب هم هست. در حالی که پدر من واقعا (نه اینکه بخوام اینجا بگم، نظر واقعیمه) مرد خوبین. پدر خوبین. همسر خوبین. آدم خوبین. با ایمان. با تقوا. با معیارهای قوانین جهان. یعنی من روابط خانوادگی عالی رو جلو چشمم دیدم. پدر واقعا همسر عالین. بسیار بسیار مادرم رو دوست دارند و البته متقابل.
ولی من در ذهنم قبول ندارم مردها هم خوبن.
شما خوبی تو رابطه.
شما هم نقش بسیار عالی رو دارین.
همش میگفتم این رابطه بخاطر عشق خانم شایسته و صلح درونی و عمل به قوانینش داره اینقدر خوب پیش میره!
ولی میخوام به این حرفها فکر کنم.
ببینم نقش شما کجاست تو این رابطه.
بدونم که مردها هم رابطه براشون مهمه
مردها هم رابطهشون رو دوست دارند
مردها هم در رابطه قدم برمیدارن.
و در نهایت و در یک کلام، مردها نمیخوان بزنن طرف مقابلشون رو تو رابطه بترکونن!
این رو نوشتم هم برای خودم و هم برای شما و هم برای کائنات که به من بیشتر کمک کنه در این راه و بتونم راحتتر الگوهای مخربم رو پیدا کنم و با باورهای درست جایگزینش کنم.
دوستتون دارم و از این به بعد میگردم ببینم شما چقدر تو رابطه خوبین…
جوجه ای که پدر و مادرش مشخص اند و امروز به خانواده برگشته است و بقیه در حال نگاه کردن یا نوک زدن به او هستند و در آخر هم دوباره به محل سابق خود برده می شود.
یک کرکس به قلمرو خروس آمده ولی در حال فرار کردن است.استاد که تازه برگشته اندو مشغول تماشای جوجه ها هستند.
اولین قدم برای یک پروژه جدید. ساختن چیکن شاو که لانه ای جدید برای جوجه ها است.
برای برداشتن ماشین به گاراژ که در ته باغ است می روید و بعد برای خرید تراکتور به همان فروشگاه قبل که دیده بودیم و یک تراکتور را استاد انتخاب می کنند و بعد در قدم دوم برای خرید تیبل سا به فروشگاه لوز می روید که هر چه بخواهی در این جا وجود دارد قفسه هایی پر از اجناس مختلف که برای خانه می توانی نور پردازی و یا تعمیرات ویا….هر چه را بخواهی انتخاب کنی..
ابر زیبایی در آسمان به شکلی متفاوت در راه رفتن به فروشگاه لوز.
کشاورزی که یک چیکن شا طراحی کرده است که مانند ارابه های قدیمی که اسب آن را می کشید و یا در خاور دور انسان و حالا تقریبا به همان سبک برای مرغ و خروس ها می سازد و به وسیله ایمیل برای هر کسی که بخواهد می فرستد.
یک کشاورز که عاشقانه به علایقش پرداخته است.که نه تنها جوان است بلکه از همه رمز و رازهای آن لاین مطلع است و با شور و هیجان که باور کرده است ایده هایش عالی است. تمام مراحل ساخت و لوازمی را که احتیاج دارد را دانه به دانه ذکر کرده.
خانم شایسته مهربان بادست لطیف خودش جوجه کوچولو را داره میبره که طبیعت و زیبایی جهان هستی را بهش نشان بده و من آن گرمای وجود جوجه و تپش قلب جوجه را حس کردم و از آنجا دست مهربان خانم شایسته داشت می برد خیالم راحت بود.
باوجود اینکه یک روزه هست با من سلام کرد، علیکم سلام ، سلام سلامتی می آره هرچند جوجه یک روزه بهت سلام کنه واقعا زیباست.
خونه جدیدت مبارک جوجو کوچولو پیش دوستانت و پدر ومادر ت حتما بهت خوش می گذره.
استاد را می بینیم که داره می آد ماشالله استاد ، واقعا این پارادایس بخودش باید ببالد که شما و خانم شایسته اونجا دارین زندگی می کنید.
کرکس که به نوعی نشان سعادت و خوشبختی هست با لای آر بی نشسته شیک و مجلسی و داره لذت می بره
سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام
نکات زیبای این فایل
تحسین میکنم رابطه استاد و مریم جان رو دوتا فردی که ذهنشون رو کنترل می کنن همواره
واقعا لذت میبرم تو تمامی لحظاتتون اون آموزش ها رو به صورت عملی دارین انجام میدین فکر کنم ناخودآگاه شده ، صحبت هاتون در مورد خواسته هاتونه اینکه قراره چه کارهایی بکنین ، قراره چه اتفاقات زیبایی بیوفته ( قبل انجام کار فرکانس رو و نتیجه رو مشخص میکنین ، این یعنی واقعا باور دارین خالق هستین ) نمیگین حالا بریم ببینیم چی میشه ، میگین ما میریم و میسازیم چون ما خالقیم واکنش دهنده نیستیم
یاد اون فایل استاد افتادم که چند روز پیش گوش دادم یکی از دوستاش می خواست بره امریکا گفت بیام اگه کار اوکی بود بمونم
استاد ولی با ذهنیت خالق بودن دست خالی رفت گفت برم اونی که می خوام رو بسازم
همین تفاوت نتیجه رو رقم می زنه
من دارم میبینم و یاد میگیرم چطور تو حتی کارهای روزمره و کوچکتر هم دارین از زیبایی های اون لحظه و از نتایج خواسته هاتون با هم صحبت میکنین
این یعنی جهت دهی به افکار به سمتی که به ما احساس بهتری میده
اگه تو این مواقع آدم با خودش یا کسی که هست صحبت نکنه اون موقع باید بدوئه دنبال ذهن و دیگه میشه برگی توی باد
و یه نکته دیگه هم که عاشقش بودم شخصیت اون فردی بود که ازش طراحی چیکن شا رو گرفتین واقعا این سایت همه چی رو داره
چون من داشتم به خدا میگفتم خودت الگوهای مناسب توی کار و روابط عاطفی رو بهم نشون بده
و این مورد دقیقا هر دوتا رو داشت
اینکه انقد واسه کارش ارزش قائل بود
من ابتدای دوره 12 قدم یه دوره آموزشی واسه کاراموزام تهیه کرده بودم که اتفاقا هدایت شده بودم که لینک فروشگاه هایی که محصول رو بخرن رو هم بزارم و همینطوری قدم به قدم و امروز یاد اون حرکت افتادم و انگیزه و ایمانم بیتشر هم شد
خدایا شکرت که صبحمو با این زیبایی ها و این اموزش ها و این همه فراوانی و ثروت شروع کردم و خدا می دونه تا اخر شب چه اتفاقات زیبایی در انتظار منه
هر روز صبح که بیدار میشم متعهد میشم تا شب بتونم بهتر از روز قبلم ذهنم رو کنترل کنم و احساسم رو خوب نگه دارم و بهبود های اون روزم رو بدون کمالگرایی به اتمام برسونم
خدایا سپاسگذارم و ازت میخوام بیتشر و بیتشر بهم کمک کنی تا درونم رو پر کنم از نکات مثبت آلانم و خواسته هایی که می خوام وارد زندگیم شن و عشق و علاقه و ایده های بیشتر و بهتری توی شغلم
نوشتن کامنت =تثبیت فرکانس =کنترل ذهن = تمرکز بر زیبایی و خواسته = تثبیت اموزش ها
سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و بقیه دوستان،
این فایل نشانه من بود همینطوری ک داشتم متن فایل رومیخوندم روشنگری هایی تو ذهنم اتفاق افتاد ک میخوام بنویسم تا هماینجا بمونه و هم کسی ک بهش نیاز داره ازش استفاده کنه.
برای من یک اتفاق مشابه و با الگوی یکسان سه بار در طول سه سال بعد از فارغ التحصیلیم رخ داده
و مدتی بود درگیر حل مسعله بودم.
من دندانپزشکم طرح اجباری رو میرفتم و درکنارش میخواستم برای کسب درامد بیشتر و مهارت تو کلینیک کار کنم.
در کل ادم ترسویی بودم(الان بهترم ولی هنوزم هستم)و اولش میگفتم بذا چند ماه برم طرح بعد برم کلینیک خصوصی و..
خلاصه تازه یک ونیم ماه رفته بودم کلینیک که اون بیماری امد و همه جا سه ماه تعطیل شد.
طرح رو میرفتم البته بگم ک برای 99درصد ما طرح خیلی رو مخ و اذیت کنندس ..
و من هم از بچگی ک مادرم کارمند بود دوست نداشتم کارمند بشم و به جایی وصل باشم یا رییس داشته باشم و هرروز هفت صب برم سرکار یجورایی هرروز اعصابم خوردمیشد و نمیخواستم برم…
خلاصه دوباره کلینیکا باز شدن من تازه شروع کرده بودم رو خودم کار کردن و داشت جواب میداد از فایل های شما استفاده میکردم و البته یه سری از محصولاتم تو تلگرام بود و من گوش میدادم ومیگفتم با خودم بذا موفق بشم میرم میخرم ک شرمنده استاد نشم (البته اون موقع نمیدونستم ک اصلا بحث این نیست.من وقتی تکاملم طی نشده ودرمدار شنیدن اون آگاهی ها نیستم عملا نتیجه ای هم از اونا نمیگیرم.بعدا همرو پاک کردم و الان با اینکه میشه رایگان پیدا کرد ولی از وقتی تعهد دادم راه درست رو برم عمرا بخوام گوش کنم)در کل خوب بود ظاهرا همه چی بهتر شد رابطم با همسرم ،حتی یه مسافرت کوچیک رفتیم بعضی کارهای هزینه بری ک دوس داشتم انجام بدم و..حل شد شروع کردم ب کار کردن و داشتم راه میفتادم دقیقا یک ماه کار کردم ک باردار شدم….بوووم یعنی همه چی ترکید…کلینیک دیگ نرفتم حتی اواخر بارداریم طرحمم مرخصی با حقوق دادن چون استراحت لازم داشتم و بعد مرخصی زایمان…یعنی عملا طرحمم نصفه رفتم و تموم شد…و این بارداری یه تضاد بود
.کگاهی با کنترل ذهن بعضی مسایل مهمی ک در درطولبارداری برام پیش امد حل کردم گاهیم بهم غلبه میکرد و ..
و بعدمدتها تازه پارسال کار پیدا کردم سه ماه رفتم و تازه راه میفتادم ک…کلینیک تعمیرات داشت و الان سه ماهه تعطیله و من کار نمیکنم..
چرا این اتفاق همش تکرار شده برای من..من کهربار کارم راه میفتادکلی سپاسگزاری میکردم..این کار اخری با هدایت خدا پیداش کردم امید داشتم هرروز شکر میکردم با وجود بچه کوچیک و سختی هاش میتونم برم سر کار .برا وجود ادمای نازنینی ک خدا تو محل کارم گذاشته بود همش شکرگزار بودم…
حتی اون موقع ک دنبال کلینیک خصوصی بودم وقتی میگفتن جا نداریم من ته ته ته دلم خوشحال میشدم اصلا میرفتم کنه بشنوم…
و دنبال کلینیک دولتی بودم چون فک میکردم باید تکاملم طی بشه و از کارای کوچکشروع کنم از پول کم …ولی دلیل اونم ترس بود نه تکامل…
خلاصه اخرش یه جا دولتی رفتم ک همون چیزی بود ک میخواستم ولی اونم اخرش ترکید
اینارو خودمم نمیدونستما…#ما خیلی راحت خودمونم گول میزنیم اما جهان رو نمیشه گول زد…#
انقد این باور یا نمیدونم اسمشو چی بگم قوی بوده ک من حتی طرحمم نصفه رفتم اونم با حقوق کامل(چیزی ک تقریبا همه میخوان نرن و نمیشه)این فرکانس من انقد قوی بوده وقتی بش فک میکنم میترسم…ولی پیداش کردم..
و الان باید تغییرش بدم
چون تازگیا یه موقعیت خوب برام پیش امده برا کار
نمیخوام دوماه برم بترکه
هنوز نمیدونم چجوری این فرکانس رو تغییر بدم.میدونم ریشش ترس و تنبلیه..
ولی تازه الان فهمیدم چیه و حتما حلش میکنم
با اهرم رنج و لذت و تکرار باورای قدرتمند کننده
اگر کسی راه حلی داره ممنون میشم پیشنهادی بده
سپاسگزارم از خدایی ک زمین رو از حجت خودش خالی نمیذاره و اون حجت برای من شمایین استاد عزیزم.
وقتی میگید تولحظه حال زندگی کن یعنی همین زندگی در بهشت
اینکه اینقدر با جوجه ها با عشق رفتار کنی و همش به بهبود شرایط فک کنی یعنی زندگی در لحظه
یکی از نزدیکام مرغ و خروس نگه میداشت مدام غر میزد که آه چه کار سخت و بدی برای همین نگه داری حیوان تو ذهن من کار بد و طاقت فرسایی بود اما وقتی سریال زندگی در بهشت رو دیدم چقدر نظرم عوض شد من خیلی از گرفتن جوجه تو دستم میترسم
ولی وقتی عشق شما رو با این حیوان ها میبینم کیف میکنم و دوست دارم تجربه کنم
انشا الله بتونم به این ترسم غلبه کنم واین کار رو انجام بدم
این جوجه ها و در کل این حیوانات و گیاهان برای ما کلی درس دارن
همین قانون تکامل رو به یادمون میاره
همین رشدشون هر لحظه قانون تکامل رو به یادمون میاره
نکته ای که مریم جون گفتن که اینا دارن تکاملی بیرون رفتن رو تجربه میکنن
اونجا که استاد گفتن بریم چیکن شا رو درست کنیم یعنی میتونیم شبیه اش درست کنیم مریم جون یه جمله ای گفتن که فقط کسی که باور به توانایی خودش داره میتونه این حرفو بزنه
صد درصد که میتونیم درست کنیم
تو قدم اول رو بردار خدا قدم های بعدی رو بهت میگه
اینم برای خودم نوشتم که خیلی وقتا منظورم چندین قدم بهم گفته بشه تا اقدام کنم ولی باید یادم باشه من باید قدم اول رو بردارم تا قدم بعدی بهم گفته بشه
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این قسمت زیبا بازم یه روز جدید دیگه جوجه یک روزه رو میبریم تا مقایسه کنیم چقد این جوجهها نازن خدایاشکرت چقد این پردایس زیباست خدایاشکرت چقد عالی کرکس چقد عالی میخواین چیکن شا درست کنیم خداروشکر تحسین بابت رابطه عالیتون خدایاشکرت واقعا تحسین برانگیزه است طرز زندگی کردنتون با ذوق وشوق خدایاشکرت تحسین بابت ماشین قرمز رنگ زیبا استاد تحسین بابت ثروت استاد خداروشکر چقد عالی خانم شایسته ماشین رو پارک کردن تحسین بابت تعریف از خود خدایاشکرت چقد این کشور ثروتمند چقد ابزار خدای من واقعا عالی چقد نعمت و ثروت زیاده تحسین بابت آدمای که باعشق کاراشونو انجام میدن واقعا تحسین میکنم این فارمر عزیز رو چقد حرفه ای استاد هم مثل همیشه کارا واسش آسون و آسونتر میشه خدایاشکرت چقد ابرا زیبا بود خدای من چقدشما عالی هستین واقعا چقد خوبه اینجا باشما همرا هستم خدایاشکرت خدایا ما رو آسون کن برای آسونی ها خیلی خیلی سپاسگزارم از دیدن این قسمت زیبا عاشقتم
اولا تشکر میکنم بخاطر این فایل و دیدن و تمرکزبر نکات مثبت
من ی مدتی هست ک دارم روی فراوانی و رفاه مالی کاررمیکنم و دوس دارم نکاتی ک این فیلم برام داشت و فراوانی نعمتهارو بهم نشون میداد رو بگم ک هم ب خودم کمک بشه و هم دوستانی ک این کامنت منو میخونن، کمک کوچیکی بکنم ب کانون توجه هشون
خداروشکر بخاطر وجود این سایت
واقعا خدارو میلیاردها و میلیاردها شکر بخاطر وجود این سایت
بخاطر وجود استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان ک واقعا زحمت میکشن و وقت میزارن برای اگاهی دادن ب امسال من ک دوس دارن توجه کنن ب زیبایی ها
من واقعا تحسین میکنم این حد از رفاه و فراوانی مالی و زمانی و مکانی استاد
وااااقعا سزاوار تحسین کردن هستن
چرا؟؟
چون از همه ی ابعاد زندگی شون، ب معنی واقعی بهشت رو درست کردن برای خودشون در همین دنیا
در همین دنیا بهشت رو درست کردن برای خودشون
و چقدر خدا لذت میبره از دیدن این بنده ش
کار خودشو خوب انجام داده در این دنیا
رسالتشو خوب انجام داده
و خدا لذت میبره از تماشای این بنده ش
و قطعا در اون دنیا ک دنباله ی همین دنیاست، زندگی زیباتر و فراوانی بی حد و اندازه ای رو برای استاد رقم میزنه
بی شک
استاد در همین دنیای مادی ، بهشت رو برای خودشون درست کردن
با زندگی کردن در یک ملک یا مزرعه ی 20هکتاری
زندگی کردن روی خانه ای روی آب ک نهرها در زیرش روان هست
و این اب خوبی ش اینه ک روانه و راکت نیست
این حسن بزرگیه
ملکی ک 20هکتاره
ملکی ک استاد هرررر کاری بخاد و دوس داره میتونه توش انجام بده
هررر کاری
افرین
ب راحتی ی پارکینگ بزررررگ برای خودش ساخت ک ب راحتی ماشبنها و آروی ش رو درونش جا بده و سقف داشته باشه ک از باران و باد و کثیفی ، این ماشبنها و موتورها و آروی و تراکتور و جت اسکی در امان باشن
ی کارگاهی برای خودش ساخت ، بزررررگ و تمام تجهیزات و وسایل و ابزاری ک استاد لازم داره برای نجاری و کارهاش خرید برای خودش
افرین
افرین
افرین ب این حد از رفاه
وفتی ثروتمند باشی، بهترین برندها ماال توئه
وقتی ثروتمند باشی، وسیله یا جنس چیپ نمیخری
همه چی باید عاالی باشه
همه چی باید از جنس مرغوب باشه
و همین کار رو هم کرده استاد
ب قول خودشون ک خییلی هم علاقه دارن ب این برند، تماام جنسهای کارگاهشون رو میلواکی خریدن
واااقعا چقدرررر ثروتمند شدن باشکوهه
چقدر ثروتمند شدن مقدسه
چقدر لذت بخشه
حتی دیدنش
حتی دیدن این رفاه و ازادی مالی لذتبخشه واقعا
برای من ک اینطوریه
ک چقدر ادم میتونه رفاه مالی تو زندگی ش داشته باشه ک هررر انچه ک دوس داره و اراده مبکنه رو مبتونه ب راحتی؛ ب راحتی و بدون ترس و دلهره از قیمتش ک بالا باشه یا نباشه، ب راحتی بتونه بخره
چقدر لذتبخشه واقعا
تراکتور دوس داری؟ ب راحتی میخری ش
دستگااه اره برقی رو میزی میخای؟
ب راحتی میخری ش
اره دستی میخای؟
ب راحتی میخری ش
و
و
و
و هر انچه ک میخای و دوسش داری، میخری
چقدر این نوع زندگی میتونه لذتبخش باشه
تازه این نعمتهایی ک اون بالا شمردم، بخش کوووچکی از نعمتهای استاددبود
ویلا و ملک 60 هکتاری
بقول خودشون صدها و صدها ملک در ایران و کشورهای دیگه
انواع ماشبنها
انواع موتورها
خونه
ویلاهاااا
و جالبتر اینکه از هرکدوم از اینها؛ استاد چندین تا دارن
چندین تااااا
واقعاااا قابل تحسین هستین
واقعا لایق سپاسگزاری ودتحسبن کردن هستین
و ایناااا ب من اینو میگه ک : چقدر خدا عادله
چقدررر بخشنده س. چقدر ابن خدا خوبه ک قدرت رو دست خودمون داده و چقدررررر خدا فضل داره ک تازه میگه اگر از نعمتهایی ک بهت دادم تشکر کنی؛ بیشترشم میکنم برات
الحق و انصاف اسمش برازندشه من قلبم باز میشه وقتی پارادایس رو میبینم
اون فروشگاه با اون همه وسایل با اون همه تنوع هم برای کسایی که میخوان بودجه کمتری رو خزینه کنند و هم کسایی که میخوان بهترین رو بخرند کالا هست چقدر عالی از همه رنگ و همه نوع کالا توش پیدا میشه خدایا شکرت
چه فارمر به روز و با شوق و ذوقی واقعا چه ایده های نابی واقعا چقدر میشه ازش برای کار خودمون ایده بگیریم خداروشکرت چقدر با دیتیل چقدر با حوصله و چقدر فنی آدم واقعا لذت میبره الهی شکرت
سایتون مستدام باشه استاد عزیزم و بانو شایسته
انشالله از نزدیک توی امریکا تمام اینها رو تجربه خواهم کرد
سلام بر همه عزیزان
وای خدای من همین چند ساعت پیش داشتم فایل قضاوت نکردن دیگران وقتی در شرایط انها نیستیم و میدیدم چقددددر دلم برای پردایس و زندگی در بهشت و زندگی روزمره تون تنگ شد اصلا دلم پر زد بعد این فایل شد نشانم استااااد باورم نمیشد این مردی که تو این فایل هست شما باشی اصلا نمیدونم چجوری توصیف کنم شما نه تنها از لحاظ چهره و اندام جوونتر شدین بلکه جذابتر هم شدین انگار سنتون پر پر 32.3 ساله در صورتی که تو این فایل با عرض پوزش انگار 45 اینطورا هستین و با اینکه میگن چهره تپل قیافه رو هم با نمک تر میکنه هم زیباتر اما چهره حال حاضرتون صد برابر جذابتر و شیکتر و البته سالمتر هست قطعا واقعا چه هدایت بینظیری که رفتین سمت دوره سلامتی و انگیزه من باز چند برابر شد برای حرید دوره چون تفاوت زمین تا اسمونه
چقدررر پرادایس تکاملش و طی کرد چه ذوقی برای ساخت چیکن شا داشتین و چقدر با اینکه قبلا فایل و بارها دیده بودم برام جدید بود و چه حس و انرژی مثبتی داشت برام دیدن این قسمت
ایده گرفتین از یه جوون کشاورز و ایده ش و برای خودتون اجرا کردید و تو مسیر هدایت شدین به ساخت چیکن تراکتور و چیکن شا خفن تر و بزرگتر و بعد پنس دور زمین و … همه اینها تو مسیر و قدم برداشتن ایده تون اجرایی شد هم شما مسایل بیشتری حل کردین هم مرغا و جوجه ها تکاملشون طی شد هم زندگی رو عالی تر پیش بردین و هم کلی درس های زندگی و قوانین به ماها دادین خیلی وقت بود نشانمو چک نکردم و خیلی حالمو خوب کرد این فایل سپاسگزارم خدایا شکرت ️
باید یه اعتراف خیلی بزرگی بکنم!
دیروز این فایل نشانهی امروز من شده بود، بعد جز فایلهایی بود که همین چند روز پیش نشانهی من شده بود! یعنی یه فایل تو چند روز پشت نزدیک بهم شده بود نشانهی من! (البته امروزم دقیقا برای فایل تمرکز بر نکات مثبت شماره 9 این اتفاق افتاد!)
حالا خلاصه اینکه گفتم خدایا این فایل مگه چی داره که من باید باز نگاهش کنم؟! چی میخوای به من بگی؟
جوجه بود دیدیم دیگه! خرید بود، رفتم! اون آقای کشاورز با عشق بود، شنیدیم و تحسین کردیم! چرا به فاصلهی نزدیک، بین اینهمه فایل تو این سایت، باز همین شماره از سریال زندگی در بهشت؟!
خیلی ذهنم رو مشغول کرده بود و البته که چون در مسیر 12 قدم هستم، ذهنم بازتر شده و بیشتر و حساستر و با تاملتر دارم به موضوعات زندگیم نگاه میکنم. بیشتر به الگوهای تکرار شوندهام گیر میدم، به باگهام گیر میدم. وایمستم تا حلشون کنم و بعد برم جلو.
و حالا اعتراف.
کامنت منتخب این فایل رو من این سری که نشونهی من شده بود، خوندم.
راستش من توی رابطهی عاطفی شما خیلی زوم بودم.
خیلی برام قشنگ بود.
خیلی توجه میکردم بهش.
اصلا یکی از دلایل دیدن سریالها دیدن روابط عاطفی شما و خانم شایستهی عزیز بود.
خیلی تحسین میکردم و باید بگم یه وقتایی هم حرص میخوردم یا دردم مییمود.
چرا؟
مثلاً احساس میکردم اینجا چرا این رفتار با خانم شایسته شد!؟
من بودم ناراحت میشدم. یعنی شاید باورتون نشه ولی گاهی ناراحت هم میشدم! مثلا تو همین سریال زندگی در بهشت فکر کنم قسمت 100 اینطوریا بود، که تو راه خانم شایسته با عشق داشتن از شما سوال میپرسیدن تو ماشین و شما جواب میدادین. یکی از سوالات راجع به دوباره کاری بود. بعد شما توضیح دادین که چقدر دوباره کاری بده و باید چطور جلوش رو گرفت و… تا اینکه خانم شایسته بعد صحبتهای شما یه توضیح یا یه سوال دیگهای گفتن، شما یهو گفتن من اینهمه از دوباره کاری گفتم، باز شما سوال میپرسی؟!
من اونجا گفتم یا خدا! من بودم قشنگ ناراحت میشدم و بغض میکردم اونجا و همش داشتم به چهرهی خانم شایسته نگاه میکردم که چه عکس العلی درونشون شکل گرفته.
خلاصه که بعدها که بیشتر با خودم رفتم تو صلح، بیشتر خانم شایسته رو درک میکردم.
میفهمیدم ایشون خیلی با خودشون در صلحن و البته خیلی خوب قوانین رو به خودشون گوش زد میکنن و البته که عاشق شمان و این عشق و علاقه و رعایت قانون و صلح با خودشون دست به دست هم داده تا این رابطهی قشنگ شکل بگیره و ادامه دار بشه.
راستش شما هم بارها گفته بودین که ایشون بیشتر از شما قوانین رو رعایت میکنن و همچنین تو رابطهی عاطفی بهتر از شما عمل میکنن و همین باعث شده بود که من فکر کنم کلا ایشون دارن رابطه رو پیش میبرن
نه به عنوان یک قربانی بلکه به عنوان کسی که هدف بسیار بزرگ و البته عشق بسیار بزرگی دارند.
یعنی من به عنوان یک خانم میتونم به شما بگم که خانم شایسته اولین زنی هستند که من دیدم اینقدررررر با خودشون در صلحند و انقدر خوب رابطه رو مدیریت میکنند و بالاتر از اون احساساتشون رو مدیریت میکنند.
اصلا عجیب غریب!
کامنت منتخب این فایل رو که خوندم، گفتم بابا چرا نقش استاد رو در نظر نمیگیری؟!! چرا فکر میکنی بار رابطه رو دوش خانم شایسته است؟
چرا نمیبینی چقدر این مرد خوبه تو رابطه؟!
عشق میده
همراهه
دست و دلبازه
شوخه
تعریف میکنه
تحسین میکنه
باعشق نگاه میکنه
هدیه میخره
قربون صدقه میره
همه کارهای سنگین فیزیکی رو انجام میده
راحتی و رفاه و آسایش رو فراهم کرده
مسافرت و لذت و تجربه رو فراهم کرده
با طرف مقابلش ساعتها حرف میزنه
و خیلی چیزهای دیگه که باید بهش بیشتر فکر کنم.
چرا نقش مرد رو تو رابطه حذف کردی تو ذهنت؟ چرا فکر میکنی فقط صلح و عشق و قانونمندی زن رابطه داره، رابطه رو پیش میبره؟!
راستش استاد من هیچوقت به این فکر نکرده بودم شما همسر خوبی هستین!
بیشتر فکر میکردم شما آدم توحیدی هستین. شما آدم هستین که بسیار باهوشه. شما آدمی هستین که فکر میکنه و عمل میکنه. شما آدمی هستین که عاشق تجربه کردن و درس گرفتن از دل تجربیاته. شما آدمی هستین که میتونه عالی چیزی که متوجه شده رو به آدمها بگه. شما آدمی هستین که پیشروه و خیلی چیزهای دیگه.
من میبینم آدمها شما رو دوست دارند و من خودم به شخصه همیشه و همیشه شما رو تحسین میکنم ولی راستش هیچوقت تو رابطهی عاطفی تحسین نکرده بودم. یعنی به چشمم نیومده بودین!!!
تو رابطهی عاطفی خانم شایسته کاملا برای من پررنگن.
و همیشه پیش خودم میگفتم کاش دورهی عشق و مودت آپدیت بشه و خانم شایسته از نگاهشون به عشق بگن. از نگاهشون به رابطه. از صلح درونی که دارند. از افکار و باورهاشون در برابر یک مرد. با چه نگاهی تو رابطه جلو میرن.
چطور صبورند و با صبر و حوصله و بدون مقاومت کارهاشون رو پیش میبرن تا اینکه بالاخره شما هم همراهشون بشید.
مثال میزنم که بدونین تو ذهنم من چی میگذره.
شما خودتون بارها سر سریال سفر به دور امریکا گفتید که با فیلمبرداری ایشون مقاومت داشتین و اصلا باد موافق نبودین برای اینکار. تشویق که نمیکردین هیچ بلکه مقاومت هم داشتین.
ولی ایشون با عشق، واقعا با عشق، تو ماشینی که داشت حرکت میکرد، نرم و سافت، فیلم برداری میکردن و قهوه درست میکردن و با عشق به شما قهوه و کیک رو میدادن.
بعد شما نمیدونین من مخاطب چه عشقی میکنم وقتی میبینم بعد چند سال، شما دوربین رو میگیرین دستتون و از خانم شایسته فیلم میگیرین یا خودتون درون رو میفرستین بالا که برای ما فیلم بگیرین.
این اثرات حضور خانم شایسته در زندگی شماست.
من به عنوان یه زن میفهمم ایشون یه صبوری و نگاه بزرگی دارند که انقدر آروم و نرم و مداوم پیش میرن، تا بالاخره یه روزی برسه که مردشون بجای مقاومت، خودش ماشین رو بزنه کنار تا درون رو بفرسته فیلم برداری کنه یا دوربین رو میگیره دستش و فیلم برداری میکنه از عزیزدلش.
این یه درسه بزرگه برای من.
همیشه دوست داشتم ایمیل بزنم و بگم کاش دوره ی عشق و مودت رو با خانم شایسته آپدیت کنین. بعد میگفتم این خواستهی من میره به جهان و من نباید در کار جهان و بیزینس شما دخالتی بکنم.
دیروز که این کامنت رو خوندم، همش تو ذهنمه و میگم تو راجع به مردها مقاومت داری.
نمیتونی ببینی مرد خوب هم هست. در حالی که پدر من واقعا (نه اینکه بخوام اینجا بگم، نظر واقعیمه) مرد خوبین. پدر خوبین. همسر خوبین. آدم خوبین. با ایمان. با تقوا. با معیارهای قوانین جهان. یعنی من روابط خانوادگی عالی رو جلو چشمم دیدم. پدر واقعا همسر عالین. بسیار بسیار مادرم رو دوست دارند و البته متقابل.
ولی من در ذهنم قبول ندارم مردها هم خوبن.
شما خوبی تو رابطه.
شما هم نقش بسیار عالی رو دارین.
همش میگفتم این رابطه بخاطر عشق خانم شایسته و صلح درونی و عمل به قوانینش داره اینقدر خوب پیش میره!
ولی میخوام به این حرفها فکر کنم.
ببینم نقش شما کجاست تو این رابطه.
بدونم که مردها هم رابطه براشون مهمه
مردها هم رابطهشون رو دوست دارند
مردها هم در رابطه قدم برمیدارن.
و در نهایت و در یک کلام، مردها نمیخوان بزنن طرف مقابلشون رو تو رابطه بترکونن!
این رو نوشتم هم برای خودم و هم برای شما و هم برای کائنات که به من بیشتر کمک کنه در این راه و بتونم راحتتر الگوهای مخربم رو پیدا کنم و با باورهای درست جایگزینش کنم.
دوستتون دارم و از این به بعد میگردم ببینم شما چقدر تو رابطه خوبین…
سلام به شما دوست عزیزم
چقدر کامنتتون زیبا بود ومنو بفکر فرو برد.وچقدر زیبا اون باوریو که داشت توی ذهنتون عمل میکردو توضیحش دادین.تحسینتون می کنم واقعا
وقتی داشتم کامنتتونو می خوندم دیدم آره منم یه همچین حسیو داشتم بعضی مواقع وفکر میکردم این در صلح بودن خانم شایسته داره یه جورایی کار میکنه توی رابطه
وچقدر زیبا توضیحش دادید ممنونتونم
ممنونم که اومدید واین کامنتو نوشتیدن که واقعا اگر کامنت شمارو نمی خوندم به این مسئله به این شکل وجدیدت نگاه نمی کردم
سپاسگذارتونم خانم غلامی عزیز
سلام دوست عزیزم
این فایل امروز نشانه من هم شد
بعد از کامنت منتخب اولین کامنتی که ترغیب شدم برای خوندن متن شما بود
چقدر برام جالب بود که یکی پیدا شد و دقیقا نظر من را نسبت به رابطه استاد و مریم جان را بیان کرد
کاملا هم نظر با شما بودم
سلام به دوست عزیزم خانم غلامی گرامی
چقدر قشنگ نوشتی بابا دمت گرم واقعا لذت بردم من خودم پاشنه آشیل زیادی دارم که شما موبه موو با دلیل و برهات تک به تکشونو بیان کردین.
و فهمیدم ترمزای ذهنی بی دلیل من کجاست چند وقتیه که رابطه ی قشنگی رو تجربه نمیکنم و معجزه وار هدایت شدم به این فایل و در نهایت کامنت شما
دست مریزاد واقعا به نکات قشنگی اشاره کردین که حتی خودمم توجه نکرده بودم و دقیقا نکاتی روگفتین که من تشنه ی شنیدنش بودم .
چقدر از مسیر خارج شدم چقدر خانواده برام مهم شده که همسرمو نادیده گرفتم و اون به شدت حساس شده
امید دارم با تمرکز روی نکات مثبتش رابطه ی عاشقانه تری رو تجربه کنم و بتونم دقیقا نزه س عشق و تحترام توی زندگی رو بچشم.
ممنونم که با جملاتت و نکاتی که بیان کردین چراغی در ذهن من روشن کردین و باعث شدین بیشتر ذره بین روی رفتارم بذارم
بی نهایت سپاسگذارم ارزوی موفقیت دارم براتون
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
جوجه ای در طبیعت پرادایس.
جوجه ای که پدر و مادرش مشخص اند و امروز به خانواده برگشته است و بقیه در حال نگاه کردن یا نوک زدن به او هستند و در آخر هم دوباره به محل سابق خود برده می شود.
یک کرکس به قلمرو خروس آمده ولی در حال فرار کردن است.استاد که تازه برگشته اندو مشغول تماشای جوجه ها هستند.
اولین قدم برای یک پروژه جدید. ساختن چیکن شاو که لانه ای جدید برای جوجه ها است.
برای برداشتن ماشین به گاراژ که در ته باغ است می روید و بعد برای خرید تراکتور به همان فروشگاه قبل که دیده بودیم و یک تراکتور را استاد انتخاب می کنند و بعد در قدم دوم برای خرید تیبل سا به فروشگاه لوز می روید که هر چه بخواهی در این جا وجود دارد قفسه هایی پر از اجناس مختلف که برای خانه می توانی نور پردازی و یا تعمیرات ویا….هر چه را بخواهی انتخاب کنی..
ابر زیبایی در آسمان به شکلی متفاوت در راه رفتن به فروشگاه لوز.
کشاورزی که یک چیکن شا طراحی کرده است که مانند ارابه های قدیمی که اسب آن را می کشید و یا در خاور دور انسان و حالا تقریبا به همان سبک برای مرغ و خروس ها می سازد و به وسیله ایمیل برای هر کسی که بخواهد می فرستد.
یک کشاورز که عاشقانه به علایقش پرداخته است.که نه تنها جوان است بلکه از همه رمز و رازهای آن لاین مطلع است و با شور و هیجان که باور کرده است ایده هایش عالی است. تمام مراحل ساخت و لوازمی را که احتیاج دارد را دانه به دانه ذکر کرده.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استاد عباسمنش و خانم شایسته مهربان
سلام به همه دوستان ثروتمندم
خانم شایسته مهربان بادست لطیف خودش جوجه کوچولو را داره میبره که طبیعت و زیبایی جهان هستی را بهش نشان بده و من آن گرمای وجود جوجه و تپش قلب جوجه را حس کردم و از آنجا دست مهربان خانم شایسته داشت می برد خیالم راحت بود.
باوجود اینکه یک روزه هست با من سلام کرد، علیکم سلام ، سلام سلامتی می آره هرچند جوجه یک روزه بهت سلام کنه واقعا زیباست.
خونه جدیدت مبارک جوجو کوچولو پیش دوستانت و پدر ومادر ت حتما بهت خوش می گذره.
استاد را می بینیم که داره می آد ماشالله استاد ، واقعا این پارادایس بخودش باید ببالد که شما و خانم شایسته اونجا دارین زندگی می کنید.
کرکس که به نوعی نشان سعادت و خوشبختی هست با لای آر بی نشسته شیک و مجلسی و داره لذت می بره
بنام خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام
نکات زیبای این فایل
تحسین میکنم رابطه استاد و مریم جان رو دوتا فردی که ذهنشون رو کنترل می کنن همواره
واقعا لذت میبرم تو تمامی لحظاتتون اون آموزش ها رو به صورت عملی دارین انجام میدین فکر کنم ناخودآگاه شده ، صحبت هاتون در مورد خواسته هاتونه اینکه قراره چه کارهایی بکنین ، قراره چه اتفاقات زیبایی بیوفته ( قبل انجام کار فرکانس رو و نتیجه رو مشخص میکنین ، این یعنی واقعا باور دارین خالق هستین ) نمیگین حالا بریم ببینیم چی میشه ، میگین ما میریم و میسازیم چون ما خالقیم واکنش دهنده نیستیم
یاد اون فایل استاد افتادم که چند روز پیش گوش دادم یکی از دوستاش می خواست بره امریکا گفت بیام اگه کار اوکی بود بمونم
استاد ولی با ذهنیت خالق بودن دست خالی رفت گفت برم اونی که می خوام رو بسازم
همین تفاوت نتیجه رو رقم می زنه
من دارم میبینم و یاد میگیرم چطور تو حتی کارهای روزمره و کوچکتر هم دارین از زیبایی های اون لحظه و از نتایج خواسته هاتون با هم صحبت میکنین
این یعنی جهت دهی به افکار به سمتی که به ما احساس بهتری میده
اگه تو این مواقع آدم با خودش یا کسی که هست صحبت نکنه اون موقع باید بدوئه دنبال ذهن و دیگه میشه برگی توی باد
و یه نکته دیگه هم که عاشقش بودم شخصیت اون فردی بود که ازش طراحی چیکن شا رو گرفتین واقعا این سایت همه چی رو داره
چون من داشتم به خدا میگفتم خودت الگوهای مناسب توی کار و روابط عاطفی رو بهم نشون بده
و این مورد دقیقا هر دوتا رو داشت
اینکه انقد واسه کارش ارزش قائل بود
من ابتدای دوره 12 قدم یه دوره آموزشی واسه کاراموزام تهیه کرده بودم که اتفاقا هدایت شده بودم که لینک فروشگاه هایی که محصول رو بخرن رو هم بزارم و همینطوری قدم به قدم و امروز یاد اون حرکت افتادم و انگیزه و ایمانم بیتشر هم شد
خدایا شکرت که صبحمو با این زیبایی ها و این اموزش ها و این همه فراوانی و ثروت شروع کردم و خدا می دونه تا اخر شب چه اتفاقات زیبایی در انتظار منه
هر روز صبح که بیدار میشم متعهد میشم تا شب بتونم بهتر از روز قبلم ذهنم رو کنترل کنم و احساسم رو خوب نگه دارم و بهبود های اون روزم رو بدون کمالگرایی به اتمام برسونم
خدایا سپاسگذارم و ازت میخوام بیتشر و بیتشر بهم کمک کنی تا درونم رو پر کنم از نکات مثبت آلانم و خواسته هایی که می خوام وارد زندگیم شن و عشق و علاقه و ایده های بیشتر و بهتری توی شغلم
نوشتن کامنت =تثبیت فرکانس =کنترل ذهن = تمرکز بر زیبایی و خواسته = تثبیت اموزش ها
سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و بقیه دوستان،
این فایل نشانه من بود همینطوری ک داشتم متن فایل رومیخوندم روشنگری هایی تو ذهنم اتفاق افتاد ک میخوام بنویسم تا هماینجا بمونه و هم کسی ک بهش نیاز داره ازش استفاده کنه.
برای من یک اتفاق مشابه و با الگوی یکسان سه بار در طول سه سال بعد از فارغ التحصیلیم رخ داده
و مدتی بود درگیر حل مسعله بودم.
من دندانپزشکم طرح اجباری رو میرفتم و درکنارش میخواستم برای کسب درامد بیشتر و مهارت تو کلینیک کار کنم.
در کل ادم ترسویی بودم(الان بهترم ولی هنوزم هستم)و اولش میگفتم بذا چند ماه برم طرح بعد برم کلینیک خصوصی و..
خلاصه تازه یک ونیم ماه رفته بودم کلینیک که اون بیماری امد و همه جا سه ماه تعطیل شد.
طرح رو میرفتم البته بگم ک برای 99درصد ما طرح خیلی رو مخ و اذیت کنندس ..
و من هم از بچگی ک مادرم کارمند بود دوست نداشتم کارمند بشم و به جایی وصل باشم یا رییس داشته باشم و هرروز هفت صب برم سرکار یجورایی هرروز اعصابم خوردمیشد و نمیخواستم برم…
خلاصه دوباره کلینیکا باز شدن من تازه شروع کرده بودم رو خودم کار کردن و داشت جواب میداد از فایل های شما استفاده میکردم و البته یه سری از محصولاتم تو تلگرام بود و من گوش میدادم ومیگفتم با خودم بذا موفق بشم میرم میخرم ک شرمنده استاد نشم (البته اون موقع نمیدونستم ک اصلا بحث این نیست.من وقتی تکاملم طی نشده ودرمدار شنیدن اون آگاهی ها نیستم عملا نتیجه ای هم از اونا نمیگیرم.بعدا همرو پاک کردم و الان با اینکه میشه رایگان پیدا کرد ولی از وقتی تعهد دادم راه درست رو برم عمرا بخوام گوش کنم)در کل خوب بود ظاهرا همه چی بهتر شد رابطم با همسرم ،حتی یه مسافرت کوچیک رفتیم بعضی کارهای هزینه بری ک دوس داشتم انجام بدم و..حل شد شروع کردم ب کار کردن و داشتم راه میفتادم دقیقا یک ماه کار کردم ک باردار شدم….بوووم یعنی همه چی ترکید…کلینیک دیگ نرفتم حتی اواخر بارداریم طرحمم مرخصی با حقوق دادن چون استراحت لازم داشتم و بعد مرخصی زایمان…یعنی عملا طرحمم نصفه رفتم و تموم شد…و این بارداری یه تضاد بود
.کگاهی با کنترل ذهن بعضی مسایل مهمی ک در درطولبارداری برام پیش امد حل کردم گاهیم بهم غلبه میکرد و ..
و بعدمدتها تازه پارسال کار پیدا کردم سه ماه رفتم و تازه راه میفتادم ک…کلینیک تعمیرات داشت و الان سه ماهه تعطیله و من کار نمیکنم..
چرا این اتفاق همش تکرار شده برای من..من کهربار کارم راه میفتادکلی سپاسگزاری میکردم..این کار اخری با هدایت خدا پیداش کردم امید داشتم هرروز شکر میکردم با وجود بچه کوچیک و سختی هاش میتونم برم سر کار .برا وجود ادمای نازنینی ک خدا تو محل کارم گذاشته بود همش شکرگزار بودم…
امشب فهمیدم من ته ته ته ته ذهنم دوست داشتم بیکار باشم.بی مسولیت باشم بخاطر ترس هام.
حتی اون موقع ک دنبال کلینیک خصوصی بودم وقتی میگفتن جا نداریم من ته ته ته دلم خوشحال میشدم اصلا میرفتم کنه بشنوم…
و دنبال کلینیک دولتی بودم چون فک میکردم باید تکاملم طی بشه و از کارای کوچکشروع کنم از پول کم …ولی دلیل اونم ترس بود نه تکامل…
خلاصه اخرش یه جا دولتی رفتم ک همون چیزی بود ک میخواستم ولی اونم اخرش ترکید
اینارو خودمم نمیدونستما…#ما خیلی راحت خودمونم گول میزنیم اما جهان رو نمیشه گول زد…#
انقد این باور یا نمیدونم اسمشو چی بگم قوی بوده ک من حتی طرحمم نصفه رفتم اونم با حقوق کامل(چیزی ک تقریبا همه میخوان نرن و نمیشه)این فرکانس من انقد قوی بوده وقتی بش فک میکنم میترسم…ولی پیداش کردم..
و الان باید تغییرش بدم
چون تازگیا یه موقعیت خوب برام پیش امده برا کار
نمیخوام دوماه برم بترکه
هنوز نمیدونم چجوری این فرکانس رو تغییر بدم.میدونم ریشش ترس و تنبلیه..
ولی تازه الان فهمیدم چیه و حتما حلش میکنم
با اهرم رنج و لذت و تکرار باورای قدرتمند کننده
اگر کسی راه حلی داره ممنون میشم پیشنهادی بده
سپاسگزارم از خدایی ک زمین رو از حجت خودش خالی نمیذاره و اون حجت برای من شمایین استاد عزیزم.
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم و مریم جان
وقتی میگید تولحظه حال زندگی کن یعنی همین زندگی در بهشت
اینکه اینقدر با جوجه ها با عشق رفتار کنی و همش به بهبود شرایط فک کنی یعنی زندگی در لحظه
یکی از نزدیکام مرغ و خروس نگه میداشت مدام غر میزد که آه چه کار سخت و بدی برای همین نگه داری حیوان تو ذهن من کار بد و طاقت فرسایی بود اما وقتی سریال زندگی در بهشت رو دیدم چقدر نظرم عوض شد من خیلی از گرفتن جوجه تو دستم میترسم
ولی وقتی عشق شما رو با این حیوان ها میبینم کیف میکنم و دوست دارم تجربه کنم
انشا الله بتونم به این ترسم غلبه کنم واین کار رو انجام بدم
این جوجه ها و در کل این حیوانات و گیاهان برای ما کلی درس دارن
همین قانون تکامل رو به یادمون میاره
همین رشدشون هر لحظه قانون تکامل رو به یادمون میاره
نکته ای که مریم جون گفتن که اینا دارن تکاملی بیرون رفتن رو تجربه میکنن
اونجا که استاد گفتن بریم چیکن شا رو درست کنیم یعنی میتونیم شبیه اش درست کنیم مریم جون یه جمله ای گفتن که فقط کسی که باور به توانایی خودش داره میتونه این حرفو بزنه
صد درصد که میتونیم درست کنیم
تو قدم اول رو بردار خدا قدم های بعدی رو بهت میگه
اینم برای خودم نوشتم که خیلی وقتا منظورم چندین قدم بهم گفته بشه تا اقدام کنم ولی باید یادم باشه من باید قدم اول رو بردارم تا قدم بعدی بهم گفته بشه
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این قسمت زیبا بازم یه روز جدید دیگه جوجه یک روزه رو میبریم تا مقایسه کنیم چقد این جوجهها نازن خدایاشکرت چقد این پردایس زیباست خدایاشکرت چقد عالی کرکس چقد عالی میخواین چیکن شا درست کنیم خداروشکر تحسین بابت رابطه عالیتون خدایاشکرت واقعا تحسین برانگیزه است طرز زندگی کردنتون با ذوق وشوق خدایاشکرت تحسین بابت ماشین قرمز رنگ زیبا استاد تحسین بابت ثروت استاد خداروشکر چقد عالی خانم شایسته ماشین رو پارک کردن تحسین بابت تعریف از خود خدایاشکرت چقد این کشور ثروتمند چقد ابزار خدای من واقعا عالی چقد نعمت و ثروت زیاده تحسین بابت آدمای که باعشق کاراشونو انجام میدن واقعا تحسین میکنم این فارمر عزیز رو چقد حرفه ای استاد هم مثل همیشه کارا واسش آسون و آسونتر میشه خدایاشکرت چقد ابرا زیبا بود خدای من چقدشما عالی هستین واقعا چقد خوبه اینجا باشما همرا هستم خدایاشکرت خدایا ما رو آسون کن برای آسونی ها خیلی خیلی سپاسگزارم از دیدن این قسمت زیبا عاشقتم
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان
اولا تشکر میکنم بخاطر این فایل و دیدن و تمرکزبر نکات مثبت
من ی مدتی هست ک دارم روی فراوانی و رفاه مالی کاررمیکنم و دوس دارم نکاتی ک این فیلم برام داشت و فراوانی نعمتهارو بهم نشون میداد رو بگم ک هم ب خودم کمک بشه و هم دوستانی ک این کامنت منو میخونن، کمک کوچیکی بکنم ب کانون توجه هشون
خداروشکر بخاطر وجود این سایت
واقعا خدارو میلیاردها و میلیاردها شکر بخاطر وجود این سایت
بخاطر وجود استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان ک واقعا زحمت میکشن و وقت میزارن برای اگاهی دادن ب امسال من ک دوس دارن توجه کنن ب زیبایی ها
من واقعا تحسین میکنم این حد از رفاه و فراوانی مالی و زمانی و مکانی استاد
وااااقعا سزاوار تحسین کردن هستن
چرا؟؟
چون از همه ی ابعاد زندگی شون، ب معنی واقعی بهشت رو درست کردن برای خودشون در همین دنیا
در همین دنیا بهشت رو درست کردن برای خودشون
و چقدر خدا لذت میبره از دیدن این بنده ش
کار خودشو خوب انجام داده در این دنیا
رسالتشو خوب انجام داده
و خدا لذت میبره از تماشای این بنده ش
و قطعا در اون دنیا ک دنباله ی همین دنیاست، زندگی زیباتر و فراوانی بی حد و اندازه ای رو برای استاد رقم میزنه
بی شک
استاد در همین دنیای مادی ، بهشت رو برای خودشون درست کردن
با زندگی کردن در یک ملک یا مزرعه ی 20هکتاری
زندگی کردن روی خانه ای روی آب ک نهرها در زیرش روان هست
و این اب خوبی ش اینه ک روانه و راکت نیست
این حسن بزرگیه
ملکی ک 20هکتاره
ملکی ک استاد هرررر کاری بخاد و دوس داره میتونه توش انجام بده
هررر کاری
افرین
ب راحتی ی پارکینگ بزررررگ برای خودش ساخت ک ب راحتی ماشبنها و آروی ش رو درونش جا بده و سقف داشته باشه ک از باران و باد و کثیفی ، این ماشبنها و موتورها و آروی و تراکتور و جت اسکی در امان باشن
ی کارگاهی برای خودش ساخت ، بزررررگ و تمام تجهیزات و وسایل و ابزاری ک استاد لازم داره برای نجاری و کارهاش خرید برای خودش
افرین
افرین
افرین ب این حد از رفاه
وفتی ثروتمند باشی، بهترین برندها ماال توئه
وقتی ثروتمند باشی، وسیله یا جنس چیپ نمیخری
همه چی باید عاالی باشه
همه چی باید از جنس مرغوب باشه
و همین کار رو هم کرده استاد
ب قول خودشون ک خییلی هم علاقه دارن ب این برند، تماام جنسهای کارگاهشون رو میلواکی خریدن
واااقعا چقدرررر ثروتمند شدن باشکوهه
چقدر ثروتمند شدن مقدسه
چقدر لذت بخشه
حتی دیدنش
حتی دیدن این رفاه و ازادی مالی لذتبخشه واقعا
برای من ک اینطوریه
ک چقدر ادم میتونه رفاه مالی تو زندگی ش داشته باشه ک هررر انچه ک دوس داره و اراده مبکنه رو مبتونه ب راحتی؛ ب راحتی و بدون ترس و دلهره از قیمتش ک بالا باشه یا نباشه، ب راحتی بتونه بخره
چقدر لذتبخشه واقعا
تراکتور دوس داری؟ ب راحتی میخری ش
دستگااه اره برقی رو میزی میخای؟
ب راحتی میخری ش
اره دستی میخای؟
ب راحتی میخری ش
و
و
و
و هر انچه ک میخای و دوسش داری، میخری
چقدر این نوع زندگی میتونه لذتبخش باشه
تازه این نعمتهایی ک اون بالا شمردم، بخش کوووچکی از نعمتهای استاددبود
ویلا و ملک 60 هکتاری
بقول خودشون صدها و صدها ملک در ایران و کشورهای دیگه
انواع ماشبنها
انواع موتورها
خونه
ویلاهاااا
و جالبتر اینکه از هرکدوم از اینها؛ استاد چندین تا دارن
چندین تااااا
واقعاااا قابل تحسین هستین
واقعا لایق سپاسگزاری ودتحسبن کردن هستین
و ایناااا ب من اینو میگه ک : چقدر خدا عادله
چقدررر بخشنده س. چقدر ابن خدا خوبه ک قدرت رو دست خودمون داده و چقدررررر خدا فضل داره ک تازه میگه اگر از نعمتهایی ک بهت دادم تشکر کنی؛ بیشترشم میکنم برات
این همه نعمت داده و نمیگه بسه دبگه
میگه سپاسگزاری کنی، بازم همینو ببشترشم میکنم برات. خدااایا شکرت ک اینقدر بخشنده و مهربانی
و در اخر بازم ممنونم از استاد و خانم شایسته بخاطر ابن قسمت
موفق تر از قبل باشید
بنام رب العالمین
درود به استاد عزیزم و بانو شایسته مهربان
چقدر زیباست این پارادایسمون چقدر عشق درش در جریانه اون دریاچه زیبا اون درختان زیبا اون برونی زیبا اون جوجه های بانمک و…
الحق و انصاف اسمش برازندشه من قلبم باز میشه وقتی پارادایس رو میبینم
اون فروشگاه با اون همه وسایل با اون همه تنوع هم برای کسایی که میخوان بودجه کمتری رو خزینه کنند و هم کسایی که میخوان بهترین رو بخرند کالا هست چقدر عالی از همه رنگ و همه نوع کالا توش پیدا میشه خدایا شکرت
چه فارمر به روز و با شوق و ذوقی واقعا چه ایده های نابی واقعا چقدر میشه ازش برای کار خودمون ایده بگیریم خداروشکرت چقدر با دیتیل چقدر با حوصله و چقدر فنی آدم واقعا لذت میبره الهی شکرت
سایتون مستدام باشه استاد عزیزم و بانو شایسته
انشالله از نزدیک توی امریکا تمام اینها رو تجربه خواهم کرد
یا سمیع و یا بصیر
یا قریب مجیب
الحمدالله رب العالمین